ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5 - صفحه 38 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5
    211MB
    27 دقیقه
  • فایل صوتی ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5
    26MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

518 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا ملکی گفته:
    مدت عضویت: 675 روز

    به نام الله مهربان

    با عرض سلام خدمت استاد گرامی و دوستان هم فرکانسی عزیز

    در خصوص سوالی که فرمودین من اعتقادم بیشتر بر اینکه میشود در همه زمینه ها با تلاش تمرین و تکرار توانایی به دست اورد ولی در صورتی که علاقه هم همراه باشه من خیلی کارها بود که کلاس شرکت کردم مهارت هم بدست اوردم ولی چون بهش علاقه ای نداشتم نتونستم ادامه بدم و گسترش بدمش من احساس میکنم استعداد رو میشع کسب کرد به شرط علاقه مند بودن به اون زمینه *

    از استاد عزیز تشکر میکنم که این اگاهی ها رو در اختیار ما قرار میدن تا به شناخت بهتر از خودمون برسیم امیدوارم خداوند بهتون سلامتی عنایت کنه و نگهدار و محافظ شما باشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    پروین گفته:
    مدت عضویت: 1354 روز

    با سلام و عرض ادب به استاد

    سوال جلسه 5 :

    1. آیا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟

    2. یا اینکه معتقدی اگر در زمینه ای استعداد نداشته باشی، تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟

    پاسخ : بله فکر می کنم با تمرین، تلاش و مداومت می توانم در مواردی پیشرفت کنم که اکنون درباره آن مهارت خاصی ندارم یا به اصطلاح با استعداد نیستم .

    تمرین :

    مرحله اول:

    مهارتی که فکر می کنی در آن استعدادی نداری یا متقاعد شده ای که به درد انجام آن کار نمیخوری را انتخاب کن.

    ” فن بیان (بطوریکه منجر به متقاعد کردن مشتری برای خرید یک محصول شود. ) ”

    سپس :

    1. دستورالعمل : یک هدف قابل دستیابی و معقول برای بهبود در آن مهارت را در نظر بگیر .

    اجرای عمل : ” هدف ” : متقاعد کردن یک مشتری برای اجاره ی یک محصول .

    2. دستورالعمل : پیرامون آن موضوع مطالعه و تحقیق کن .

    اجرای عمل : سایت های مختلفی را سرچ کردم از جمله شرکتی که تا 1 هفته ی پیش مشغول به کار بودم و اطاعات در مورد ” محصولات، نحوه کارکرد آنها، تفاوت آنها با یکدیگر، انواع برندهای محصولات موجود در شرکت، هزینه اجاره هر محصول و چک کردن محصولات موجود در شرکت ” را جمع آوری کردم که باعث شد، از نظر اطلاعات کافی برای کمک به مشتری برای انتخاب یک محصول غنی باشم.

    3. دستورالعمل : ایده های قابل اجرا برای شروع کار را یادداشت کن .

    اجرای عمل : ارسال نکته های ریز و مطالب خلاصه شده به همراه تصویر انواع برندهای محصولات شرکت به قسمت سیومسیج شبکه اجتماعی شرکت، در مواقعی که در خانه هستم تا در وقت های اضافه ای که در شرکت پیش میاید مرور کنم که موقع مشاوره دادن به مشتری و راهنمایی ایشان برای انتخاب یک محصول مسلط تر باشم و محصول مناسب با شرایط مشتری را پیشنهاد دهم.

    4. دستورالعمل : و قدم اول را در آن راستا بردار.

    اجرای عمل : تقریبا هرشب که میرفتم خونه یسری مطلب تازه ارسال میکردم .

    مرحله دوم:

    دستورالعمل : در طی برداشتن هر قدم در راستای این هدف، بهبودهایی که در این روند ایجاد می کنی را ببین و در یک دفترچه یاد داشت کن. خیلی سخاوتمندانه این کار را انجام بده و حتی کوچکترین بهبودها را ببین و یادداشت کن. حتی بهبودهایی که ذهن شما می خواهد آنها را بی ارزش جلوه دهد را نیز جدی بگیر.

    اجرای عمل :

    1. برام راحت تر شده بود که در پاسخگویی به تلفن با صدای بلند و شمرده و واضح صحبت کنم .

    2. بعضی اطلاعات مورد نیاز را که باید از مشتری میپرسیدم را از حفظ میپرسیدم و نیازی به نگاه کردن یادداشت هایم نبود .

    3. 2 روز در طی این مدت کوتاه تونستم به موقع کارهایم را انجام بدم و طبق ساعت اداری از شرکت خارج شدم.

    4. پیگیری کردن بدهکاران را برای تسویه و تحویل محصول یا تمدید اجاره محصول بهتر شده بود . لحن کلامم محکم تر و قاطعانه تر شده بود . ( بطوریکه تحویل محصول و یا تمدید اجاره محصول سریعتر مشخص می شد . )

    5. بالاخره تونستم 1 یا 2 تا مشتری رو راهنمایی کنم و ارسال محصول برایشان انجام شود.

    مرحله سوم:

    1. دستورالعمل : در طی روند پیشرفت، لیست بهبودهای خود را مرور کن و با استفاده از این شواهد، مرتباً این نکته را به ذهن خود یادآوری کن که : حتی در مواردی که فکر می کردی به درد انجام آن کار نمی خوری و استعداد نداری، ببین چقدر پیشرفت داشته ای!

    اجرای عمل : تقریبا هر روز این مورد را در ذهنم مرور میکنم و زمانیکه فراموش میکنم دوباره حس این موفقیت را در ذهنم یادآوری میکنم.

    2. دستورالعمل : آگاهانه به ذهنت ثابت کن که تمرین و تکرار به اندازه کافی، قطعاً نتیجه می دهد و مهارت را ایجاد می کند. در نتیجه بر طبق این تجربه ها، استعداد اصلا مهم نیست بلکه مهم حرکت کردن، قدم برداشتن و مداومت در مسیر است.

    اجرای عمل : در طی این دوره کوتاه کاری، این مورد برام ملموس شد . اما هنوز باید بیشتر روی این مورد کار کنم . چون هنوز مقاومت هایی در این زمینه دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    زینب مرادی گفته:
    مدت عضویت: 998 روز

    سلام ودرود به استاعباسمنش وخانووم شایسته عزیز

    استاد راجبه سوالتون من خیلی این شرایط برام پیش اومده که خیلی کارارو بلد نبودم اما الان توش عالی م به لطف خداوند

    من خیلی به حفظ قرآن علاقه داشتم ودارم

    وقتی وارد موسسه شدم برای حفظ اصلا بلد نبودم یه آیه روبازبان عربی بخونم

    اما الان خدا رو شکر حافظ پنج جز ازقرآنم وکاملا مسلط به زبان عربی

    تنهاچیزی که باعث شد هرروز بهتر بشم تو این کار استمرار من بود که هرروز تمرین کردم

    بدون یه روز تعطیلی

    والان بینهایت خوشحالم وخداروشکرمیکنم

    وازشما استادعزیز تشکرمیکنم

    درپناه الله مهربان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 204 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    خداایی که همه چیزم از آن اوست

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته ی نازنین و دوستانم در سایت

    تمرین و تکرار در کاری که علاقه داری قطعا موفق میشی من خودم توی کاری که الان هستم اوایل کار برام خییلی سخت بود و مدت خییلی زیادی هم طول کشید تا توی کار خودم حرفه ای بشم درسته خییلی طول کشید و من تلاش خیلی زیادی کردم اما خداروشکر موفق شدم من عاشق کارم هستم و برای همین هیچوقت کم نیوردم و سرسختانه ادامه دادم با اینکه بارها شکست خوردم و زمین خوردم اما هیچوقت از تلاشم دست نکشیدم و ادامه دادم و مهارت کسب کردم و توی شغلی که عاشقتم بهبود پیدا کردم نظم و دیسیپلین داشتن توی حرفه ی من به شدت مهم هستش و اگه نداشته باشم هیچوقت موفق نخواهم شد…اگه به کاری علاقه داشته باشی و تمرین کنی و تلاش کنی و پشتکار داشته باشی و حرکت کنی تهش موفقیت خواهد بود ….

    مسیر موفقیت همیشه هموار نیست و صبر و پشتکار و ایمان لازم است….علاقه به کارت باعث میشه تا انگیزه پیدا کنی و از سختی ها به راحتی عبور کنی …

    شکست توی کاری که بهش علاقه داری میتونه فرصت برای یادگیری باشه و تورو به هدفت برسونه….

    و‌یه مثال دیگه رانندگی که من عاشقش بودم و اوایل وقتی پشت فرمون بودم و رانندگی‌ می کردم دست و‌پاهام به شدت می لرزید تپش قلب بالا داشتم و‌حتی چندین بار ماشینو زدم به این ور و‌اون ور اما من هرگز کم نیوردم و بگم واای تصادف کردم دیگه من راننده نمیشم و استعداد ندارم!!!و … چون اصلا ربطی به استعداد نداره آدم توی هرکاری تلاششو بکنه موفق میشه…. و من الان سه ساله رانندگی میکنم حتی یه تصادف خییلی کوچیک هم خداروشکر نداشتم و به شدت حرفه ای در رانندگی …. پس هر چیزی با تمرین و تلاش و پشتکار نتیجه میده ….

    مررسی استاد عزیزم برای این سایت توحیدی و‌پر از آگاهی ….. خدایا شکرت…. خدایا خییلی دوستت دارم……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مرضیه قدیری گفته:
    مدت عضویت: 3075 روز

    سلام ودرود بر استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسم

    خدارو شکر من به این درک و فهم رسیده بودم که باید برای هر کاری تلاش کرد ولی به اینکه همیشه در مسیر بهبود باشم یه جایی خسته شدم و حالا با این شناخت هر روز و هر لحظه که ذهنم خواست من رو گول بزنه که بسه و کافیه چرا نتیجه نمیگیری ،یه دلیل محکم دارم و میگم من باید ادامه بدهم چون مسیرم درست هست من باید یه چیز دیگه رو بهبود بدم و با این باور جدید دوباره ادامه می‌دهم و پای همه چیز خودم و کسب و کار و زندگی م (در همه جنبه های زندگی )می ایستم با توکل و ایمان به خدایم .

    پس من برای تمرین این فایل بسیار ارزشمند خودم رو در زمینه کسب و کار و زندگی ام هر روز بهبود می دهم با توکل به خدایم و هدایت‌های ش و درک الهامات و اجرا به آنها.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    عباس نوربخش گفته:
    مدت عضویت: 643 روز

    بنام آن کسی که همه کس اوست

    سلام وادب دوستای گلم واستادعزیزدلها

    بنده میخواستم بگم که بله من کسی هستم که کارتفریحی که درحال حاضربرای خودم وتمام خانواده ام ایجادکردم هم بدون استعدادومهارت اولیه بوده وباتمرین وآموزشهای صحیح هرروزداریم خداراشکرپیشرفت میکنیم ودرهای زیبایی های بیشتری درش به رومان بازمیشود…

    بله استادحتما نبایدتوکاری استعدادداشته باشیدهمان که ازکاری لذت ببریدباتمرین وآموزش صحیح به موفقیت میرسی /همین

    درآخربینهایت ازتون سپاسگزارم که همیشه باعشق بهمون آموزش صحیح قانون آفرینش رویادمیدید//

    سپاسگزارم /یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مبینا سربلند گفته:
    مدت عضویت: 726 روز

    درود خدمت استاد عباسمنش و دوستان

    دوستان من یه سوال از شما دارم

    اگه دوست داشتی جواب بده.

    من چند وقته که دارم با استاد کار میکنم و روی قوانین تمرکز کردم و سعی میکنم تا جایی که میتونم درک کنم و به دانسته هام عمل کنم

    ولی هر چند یک بار وقتی که توی جمع یا اجتماع یا دوستان نزدیکم قرار می گیرم

    احساس میکنم احمقم ، رفتارم احمقانس ولی میدونم درونم انقدر هم احمق نیست ولی توی عمل و ظاهر خیلی از رفتار دیگران تاثیر میگیرم

    غم ادمای دیگه و دوستام واقعا من رو هم غمگین میکنه و هیچ فرقی با خودم نداره همه ی انسان ها با خودم فرقی نمیکنن برام

    احساس میکنم اونا هیچوقت نمی تونن منو درک کنن

    گاهی حس میکنم بیشتر ادما نسبت بهم حس ترحم دارن

    من یه ادم درونگرام و پر حرف نیستم ولی وقتی استرس میگیرم پر حرف میشم و خنده های عصبی …

    من هیچوقت نمی تونم توی جمع حتی صمیمی ترین دوستام اونی باشم که هستم ، اونی باشم که میخوام

    و فکر میکنم این بخاطر ضعف ذهن و عزت نفس منه

    من اغلب فکر میکنم از طرف جامعه یا جمع دوستام پذیرفته نمیشم و نظر دیگران برام زیادی مهمه

    ایا کسی رو دور و برتون با این ویژگی ها دیدید که از رفتارش بتونید این احساساتش رو بفهمید یا خودتون شده اینطوری باشید؟

    فکر می کنید دلیلش چیه و راه حل چی میتونه باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    اسرا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 822 روز

    به نام خدای که هرانچه دارم از آن اوست

    سلام استاد عزیزم

    امروز بیست روز شد که دارم روی هدفم کار میکنم و هر روز قدمی براش برمیدارم

    اولش سخت بود ،همش به اخر راه فکر میکردم خب که چی مثلا ،این استعدادو دارم خب خیلیا هستن از من حرفه ای ترن

    باشم نباشم فرق نداره .

    ولی با کمک فایلای 12قدم فهمیدم که من هم باید به گسترش جهان کمک کنم

    و هم اینکه خلاقیت کودک درونمو به شکلی نشون بدم و به راه خوشبختی و مفید بودن هدایتش کنم ،که رها باشم و خوشبخت

    خوشحالم که بلاخر تونستم 20 روز قدم بردارم

    و بنویسم

    نوشتن خیلی کمک میکنه بم که ببینم و منطقی کنم برا خودم ،اره منم میتونم

    خوشبحالم ،خوشحالم از این که وجود دارم و میتونم تجربه کنم

    به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    رستا بانو 717 گفته:
    مدت عضویت: 777 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان

    درمورد وجود استعداد

    باید بگم بنظرم استعدادی وجود نداره همش تلاش و تمرینه که می تونه منجر به موفقیت بشه

    ولی باورهای که داریم خیلی سازندس اینکه باور داشته باشیم و در کنارش تلاش کنیم 99درصد راه رفیتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    بیژن امینی گفته:
    مدت عضویت: 733 روز

    با سلام به استاد عزیز و همه دوستان

    من در دوران تحصیل یه دانش آموز در حد متوسط بودم و در درس ریاضی به سختی قبول می شدم.

    تجدید میشدم و تابستان مجبور بودم کلاس برم.

    تا رسیدم به کنکور، برای کنکور خیلی تلاش کردم روزانه 8 تا 10 ساعت حتی ماه های آخر بیشتر درس میخوندم،

    باز هم قبول نشدم و مجبور شدم برم سربازی.

    واقعا خیلی تلاش کرده بودم ، قبول کردنش که با این همه خواندن کنکور قبول نشده بودم ،واسم سخت بود!نا امید نبودم ، آخر خدمت سربازی امتحان دادم با دوری یک ساله از درس .

    دانشگاه قبول شدم.

    مهمتر از همه چون خودم خواستم و تلاش کردم در کل دوران تحصیل در دانشگاه که تمام دروس هم فرمول و ریاضی بود نمره الف دانشگاه بودم.

    نا امید نبودم که بگم ریاضی ضعیف بودم و چرا برم رشته مکانیک که تمام دروس ریاضی هستن.

    پس اونجا ثابت شد تلاش و خواستن ربطی به استعداد داشتن نداره.

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: