ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5 - صفحه 36 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

523 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شاپور زمانیان گفته:
    مدت عضویت: 2348 روز

    سلام بر دوستان عزیز و متشکرم از خداوند و استاد گرانقدر و گروه تحقیقاتی عباسمنش عزیز،

    لطفا به دقت چندین بار متن زیر را مطالعه کنید و سپس نظر بگذارید.

    من چند سالی هست از آموزشهای اساتید مختلف ( همچون رابرت کیوساکی ، برایان تریسی ، آنتونی رابینز ، دارن هاردی و …) برای رشد فردی استفاده کرده ام اما همه ی این آموزشها به نظر من حتی در حدود ده درصد مفاهیم پایه و اصلی که از آموزشهای رایگان استاد عباسمنش دریافت کرده ام و یاد گرفته ام نبوده و مطالب آنها به قول استاد مفاهیم فرعی و غیر اصل بوده که تاثیر چندانی در موفقیت افراد نخواهد داشت ، بوده است ، لذا خداوند رو هزاران بار شاکرم که به آموزشهای استاد دسترسی دارم و باعث شده خیلی بهتر مسیر هایم را طی کنم .

    امروز مثل همیشه داشتم از صحبتهای استاد در این فایل برای بار چندم استفاده میکردم و سعی میکردم با مرور مثالهای استاد ضمیر ناخودآگاهم در مورد استعداد را اصلاح و برنامه ریزی مجدد کنم و چندین بار به این جمله ی استاد توجه کردم که اگر افراد به استعداد فردی متکی باشند خطر ناک است ( که البته جامعه به اشتباه استعداد رو اصل معرفی میکند) و فرد به مواردی بر میخورد که دیگری از اون با استعداد تر است در نتیجه حتی شخص از ادامه دادن مسیر دست میکشد و متوقف میشود.

    به یاد تناقضی که در آموزشهای اساتید و حتی استاد عباسمنش افتادم که میفرمایند شما در مسیری موفق میشوید که آنرا دوست داشته باشی و عاشق آن باشی.

    به نظر من دوست داشتن هم مثل استعداد اصل نیست و برآمده از ضمیر ناخودآگاه است اگر کسی به این نتیجه برسد که باید به فلان هدف برسد یا باید در فلان مسیر قدم گذارد میتواند با برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاهش از روشهای گوناگون مثل تمرکز بر نکات مثبت آن زمینه خود را علاقمند و شیفته ش کند که البته کار راحتی نیست چون نیاز به تکرار فرآوان دارد ولی وقتی که در ضمیر ناخودآگاه شخص نشست خود به خود فرد با علاقه و حس خوب دوست داشتن در مسیر پیش میرود.

    من خودم چندین مسیر رو قبلا نرفتم چون به خودم میگفتم من این رو دوست ندارم در حالیکه بعدها به اجبار وارد بعضی از اون مسیرها شدم که بعدش به شدت و با علاقه پیش رفتم چرا ؟! چونکه زمینه های مطلوب توش دیدم.

    من افراد زیادی رو سراغ دارم که هر روز زندگی رو با بی هدفی پشت سر میزارن با این تفکر که آخه من به چیزی علاقه ندارم و هدفی یا مسیری نیست که دوستش داشته باشم و من فکر میکنم اصلا این با خلقت انسان در تضاد باشه که چیزی به اسم دوست داشتن و عشق برایش تعیین تکلیف کنه و در واقع برده حس دوست داشتن باشه و بر خلق و ایجاد دوست داشتن ، تسلط و کنترلی نداشته باشه.

    بعضی وقتها شنیدیم که طرف به همسرش خیانت کرده و یا ازش جدا شده با این تفکر که دست من نیست آخه دلم عاشق فلانی شده ، به نظر شما کسی که عاشق میشه مگر به غیر از این نیست که مداوم نکات مثبت و ویژگیهای خوب طرف رو ( از دید خودش )مرور میکنه ؟! پس در واقع خودش کم کم خودش رو عاشق طرف کرده و من و شما هم میدونیم در لحظه لحظه هاییکه به طرف فکر و توجه میکرده به عمد میتونست فکر و توجه خودش رو عوض کنه ولی نکرده تا عشق رو تصمیمات اساسی زندیش اثرش رو گذاشته.

    در واقع من بعد از سالها درگیری با بحث عشق و دوست داشتن به این نتیجه رسیدم که ریشه دوست داشتن افراد از ضمیر ناخوآگاهشون آب میخوره و ما میتونیم با تربیت ضمیر ناخودآگاه مون ، خودمون رو عاشق فلان موضوع یا فلان شخص و غیره کنیم و همانطور که استاد عزیز میفرمایند این اصل است که خداوند انسان را آزاد آفریده پس انسان باید بتواند بر مقوله عشق و دوست داشتن و علاقه مندی تسلط داشته باشد و اگر قرار بر این نباشد اصل آزادی انسان زیر سوال میرود همچنان که میبینیم بسیاری از مردم برده و بنده علاقمندیهایشان هستند تا جاییکه مسیر زندگیشان را علاقمندیشان تعیین میکند مثلا طرف میکه آخه من چکار کنم من عاشق دود م دیگه.

    لطفا به این مقوله بسیار فکر کنید و پاسخ بدید ،اگر گروه تحقیقاتی نازنین عباسمنش هم نظر بدهند بسیار خوشحال میشم.

    پیشاپیش از محبت شما سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ستاره گفته:
      مدت عضویت: 954 روز

      سلام دوست محترم در مسیر موفقیت و خودشناسی ،من متن شما را مطالعه کردم ،به نظرم بسیار عمیق و درست هست ،چون ما خودمون هستیم که عشق را با توجه به زیبایی و نکات مثبت خلق میکنیم و نفرت را هم با توجه به نکات منفی ،چه وقت ها دیدیم که دونفر عاشق هم اند بعد مدتی با توجه به نازیبایی ها عشقشون به تنفر تبدیل شده و چه انسان هایی که شاید در رابطه با هم مشکل داشتند و خواستند و با توجه به زیبایی و اعراض الان عاشقانه و با حال خوب در کنار هم زندگی میکنند ،و چه زمان هایی بوده در کاری که به نظر جالب و دوست داشتنی نبوده و از روی اجبار رفتیم سراغش و بعد از ادامه دادن اون کار وقتی دیدیم تونستیم و موارد دیگه و جانبی کار را متوجه شدیم به ادامه کار علاقه مند شدیم ،من هم یک‌جورایی درونا با مطالب شما موافقم که عشق و دوست داشتن هم چون استعداد میشه خلق کرد و روز به روز بیشتر کرد ،شاید سخت باشه ولی امکان پذیره و با ادامه دادن هم میشه و قابل خلق کردن هست

      بازم ممنون از شما و استاد عزیز و ارزوی برکت و نعمت و موفقیت برای شما و همه دوستان .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        شاپور زمانیان گفته:
        مدت عضویت: 2348 روز

        متشکرم از توجه شما ، به نظر شما آیا اینکه دوست داشتن یا نفرت داشتن منشأ ش ضمیر ناخودآگاه هست با نه؟ اگر نه به نظر شما منشاء ش کجاست؟

        و اینکه چرا اساتید گوناگون این مقوله رو وارد نمیشن و فقط به این اکتفا میکنن که دنبال علاقه ت برو رو نفهمیدم ، به نظر شما چرا اساتید مختلف در این مورد میتونید ریز نمیشن؟

        آرزوی خلق موفقیت‌های مستمر براتون دارم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          ستاره گفته:
          مدت عضویت: 954 روز

          سلام دوست محترم ،در مورد سوال شما که دوست داشتن ناخوداگاه هست یا نه به نظرم میشه در موردش مطالعه و تحقیق دقیق تری انجام داد ولی در حد فهم و درک خودم به نظرم انسان ها فطرتا به زیبایی ها و خوبی ها و کمالات علاقه دارند و دنبال درک و تجربه این ها در مسیر زندگیشان هستند و ازطرفی هم با انچه که از زمان حضور در این دنیا تجربه کردند و احساس خوبی باهاش داشتند ،ناخوداگاه هم بهش تمایل نشان میدهند ،که میتونه خاطره و تجربه خوب از یک ویژگی و یا شمایل پدر و مادر باشه و …. که بعدها در طول زندگی وقتی به این موارد برخورد میکنند اون احساس خوب در درون خودشون تجربه میکنند و چون حالشون خوبه فرکانس خوبی ساطع میشه و ارتباط و اتفاقات خوب بیشتری را تجربه میکنند که راحت تر میتونند اون زیبایی را جذب کنند چون ناخوداگاه براشون شکل گرفته ولی وقتی نسبت به چیزی یا کاری ناخوداگاه کششی وجود ندارد و انجام اون کار مدنظر باشه در مرحله اول با تکنیک هایی باید اون کار را لذت بخش کرد تا بتونی ادامه بدی و کم کم تبدیل به ناخوداگاهت میشه و اسان و راحت انجام میشه و هرچی احساست نسبت به اون کار بهتر بهتر بشه ،نسبت به انجامش هم دوست داشتن و لذت بیشتری را تجربه میکنی ،البته گفتم این مورد جای مطالعه داره ولی من در حد فهم الانم این پاسخ دادم ،امیدوارم برای شما و دوستان مفید باشد .و اگر اشتباه هم هست اصلاح بشه ،سپاسگزارم و ارزوی خیر و خوبی برای شما و همه دوستان دارم .

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    فاطمه محسنی گفته:
    مدت عضویت: 523 روز

    سلام به دوستان عزیزم …

    هر چقدر که بیشتر وجودمو نگاه میکنم بیشتر میفهمم که من چقدر ضعف دارم و چقدر روان و باورم ایراد داره .

    من فایلو هنوز نگاه نکردم ولی به محض اینکه سوالارو خوندم گفتم بیام یکمی روانمو شخم بزنم ببینیم داخلش چه خبره !

    من دختری هستم که باور ندارم یک کاری رو میتونم انجام بدم و تا اخر ادامه هم بدم و همیشه حتی توی ساده ترین کارها نیمه و نصفه کارارو رها میکنم و اخرش سرخورده و بی عزت نفس و احساس بی ارزشی میکنم .

    من بهره هوشی دارم همیشه نمرات بالایی داشتم همیشه شاگرد اول بودم اما به این ایمان ندارم که میتونم یک کاری رو یاد بگیرم و تا اخر ادامش بدم .

    این توی ذهن من ثبت شده که ادامه دادن سخت ترین کار دنیاست ‌.و من نمیتوانم .

    این باعث شده که من حتی شروع هم نکنم که برم سمت کاری و شروع کنمش و انجامش بدم .

    و انجام دادن کارهایی که قراره طول بکشه یا مدت زمانی رو میبره برام خیلی سخته .

    من از لحاظ اعتماد به نفسی واقعا مشکل دارم .

    و باید اینارو اصلاح کنم . :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مفرد گفته:
    مدت عضویت: 2338 روز

    بنام خداوند زیبائیها که هر چه دارم از اوست.

    سلام به خانواده بینظیرم در سایت ،استاد عباسمنش و خانم شایسته مهربان

    من حدود 2 ساله روی هدفی متمرکز شده ام که رمز موفقیت در اون استمرار و ناامید نشدن و توکل کردن است. که خداوند رو شاکرم علارغم اینکه بارها در این مسیر با انجام یک خطا ذهنم شروع به خالی کردنم جهت تسلیم شدن و اینکه من بدرد اینکار نمیخورم ؛ تلاشت فایده نداره؛ دیگه سنت برا این کار خوب نیست؛ تو استعداد نداری، تا کی میخوای زمانت رو اینکار بزاری ، هیچوقت به نتیجه نمیرسی و ….. که باعث میشد در اوائل برا چند روز ادامه ندم. ولی بعد از چند روز استراحت و کاهش بار روانی مجددا از نو شروع میکردم. بعد از مدتی قدرت نجواهای ذهنی کمتر شد بطوریکه با برخورد به شکست دیگه قدرت ذهن منفی ام کم شده بود و اون شکست ها رو با دید تجربه نگاه میکنم و اثرات منفی تنها برای چند ساعت میمونه و مجددا با ریکاوری ذهنی با درس گرفتن از اون نتیجه اشتباه سعی در اصلاح اون روش و بهتر شدن در اون زمینه میکنم.

    خداوند رو هزاران هزار بار شکر که الان به حدی رسیدم که نتایج اولیه هرچند کوچک دارند ظاهر میشن و اینقدر خوشحالم حتی برای کوچکترین نشونه موفقیت که تو پوست خود نمیگنجم.

    در خصوص هدفم بگم که هدفی است که 95 درصد رفع مشکلات ذهنی و روانشناسی هست و تنها کمتر از 5 درصد مسائل تئوری و یادگیری علم اون و همانطور که گفتم رمز موفقیت در این هدف ماندگار ، استمرار و تسلیم نشدن هست که نتایجی را که میده کمترینش نتایج مالی هست که آزادی زمانی مکانی و مالی رو میده و بزرگترین دستاوردش موجب ساختن شخصیتی بینظیره

    من همین الان هم کاملا حس دستیابی به هدفم رو دارم و مطمعنم در آینده ای نه چندان دور به هدفم خواهم رسید و باعث تکاملم در همه ابعاد زندگی از جمله ذهنمم خواهد شد .

    تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس که خود راه بگویدت که چون باید کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    زهره خواجویی گفته:
    مدت عضویت: 860 روز

    به نام خداوندزیبای ها،

    سلام به استادعزیزم وخانم شایسته عزیز

    به نام اوکه مهرراآفریدومهربانی راوتورا

    زادروزتولدشماراصمیمانه تبریک عرض میکنم

    وعمری پرازسعادت وروزهای خوش درکنار

    خانم شایسته مهربان برایتان آرزو دارم،

    برای مافایل بزاریدمنتظرآموزهای مفیدشما

    من همیشه هستم،

    خداوندپشت وپناه شماباشد،️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    فريبا کامیابی گفته:
    مدت عضویت: 1453 روز

    سلام به استاد گرامی واقعا بابت وقتی که میگذارین تا این مطالب رو به بهترین شکل وبا مثال های فراوان به ما آموزش بدین از شما سپاس گزارم من در عمل این آموزه هارا با پوست وگوشت احساس کردم وخوبی درک میکنم ،از خدای خودم ممنونم که با شما آشنا شدم دراین سایت عضو شدم وخیلی چیزها یاد گرفتم ،راه زیادی در پیش دارم ونمیدونم تنها راه ادامه دادن وگوش کردن زیاد ودر کنارش عمل کردن به نکات میتونه به من کمک کنه ،بهترین هارو برای شما آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    Amiraak گفته:
    مدت عضویت: 2177 روز

    درود بر شما استاد عزیز

    جواب تمرین :

    من معتقد هستم که آره با تمرین و تکرار میشود حتی بهترین شد در یه کاری یا مهارتی و … در خیلی از چیز ها مثلا نرم افزار اینگونه هست یا کار با ساز یا موارد ورزشی اما مثلا خوانندگی شاید کار توش سخت تر باشه ولی بازم دیدم با ی سری تمرین های حنجره مقداری میتونن صدا رو عوض کنن و صدارو زیر کنن یا بم کنن … تا حدودی در این موارد هم بله معتقدم ک میشه … حالا ی نظر دیگم دارم اینکه استعداد خییلی مطرح نیست تقریبا مطرح نیست و اگر در کنار اون تمرینه و تکراره علاقه هم همراه باشه … خیلی میتونه شگفتی رقم بزنه مثلا یاد گرفتن ابزار طراحی یه چیزه ولی نوآوری و خلاقیتش و دقت ها و اینا چیز دیگریست … قطعا کسی که تمرین و تکرار میکنه به علاوه علاقه خیلی با استعداد تر تلقی میشه تا کسی که رباط گونه فقط یاد بگیره و انجام بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2449 روز

    درود فراوان بر استاد عزیز

    من از شاگردان دوره 12 قدم هستم

    به خدا که شما بینظیرید

    همون اموزش های پولی رو رایگان هم میزارید

    خواهش میکنم این دوره رو ادامه بدین

    اگر کامنت هامون از نتایج کمه دلیل بر عدم تاثیر گذاری این فایل ها نیست

    استاد از شما خیلی ممنونم و سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    حسنعلی سوختانلو گفته:
    مدت عضویت: 1114 روز

    باسلام به استاد عزیز…

    و همچنین سلام خدمت خانم شایسته مهربان.

    و سلام خدمت دوستان و عزیزان این روز های من…

    استاد عزیز زمانی که به این موضوع فکر کردم، به این نتیجه رسیدم که استعداد در پیشرفت و موفقیت تاثیر داره…

    راستش من خودم از اون افرادی هستم که همه فن حریفم…

    دست به آچارم.. مثل آچار فرانسه واقعا مثل آچار فرانسه… اکثر کارها رو صد در صد انجام میدم بعضی از کارها رو تا حدودی…

    به نظر من استعداد اکتسابی نیست لاعقل صد در صد اموختنی نیست..

    استعداد مهارت ویژهای در انجام کار هست..

    استعداد که آموختنی باشه شاید به فراموشی ختم بشه

    ولی استعداد درونی و ذاتی یا همان مهارت ویژه هرگز فراموش نمیشه و هر روز به اون مهارت افزوده میشه.

    استعداد یک نوع درک و فهمی خاص از کاره..

    استعداد یک انرژی خاص و ویژه ای برای هر فرد در کارشه

    حالا چرا میگم استعداد در موفقیت تاثیر داره….

    من نگاهم از بعد لذت و علاقه و انرژی که برای کار یا حرفه ای که دوست داری میزاری هست.

    معتقدم استعداد نه تنها در پیشرفت و ترقی در کسب کار موثره بلکه باعث تداوم و ثبات در کار مورد علاقه ات و همچنین پیشرفت در اون میشه..

    استعداد یعنی انرژی که به کار میدی و انرژی که از کار دریافت میکنی..

    درسته با تمرین و تمرین میتونی به مهارت برس تو هر کاری.

    مثلا کسی که تمرین خط میکنه ولی استعداد نداره… با وقت و زمان و تلاش میتونه خطاط بشه ولی آیا اون لذت و انرژی درونی میتونه از خطاطی که دوستش نداره به دست بیاره..

    یا کسی که استعدادی در کشتی گیری نداره. با تمرین و تمرین و تمرین میتونه یه کشتی گیر بشه. ولی آیا همیشه تا اخر عمر از این کار لذت میبره و حتی بعد از باز نشستگی اونو ادامه میده. یا در اخر وقتی باهاش صحبت میکنی میگه برو دنبال ورزشی که دوستش داری و استعدادشو داری..

    خیلی از فوتبالیست ها… یا کشتی گیرها….یا بازیگران…. یا حتی اونایی که سطح سواد بالایی دارند و در کار خود موفق نیستن.و حتی بعد از بازنشستگی دیگه در اون زمینه فعالیت نکردن…

    من معتقدم.. استعداد داشته باشی کارتو درست و زیبا انجامش میدی… و وقتی کارت زیبا و درست انجام بشه ازش لذت میبری و احساست عالی میشه…. در نتیجه همیشه انرژی مثبت از کارت داری….

    ======================================

    بعد از گوش کردن به فایل استاد عزیزم

    ======================================

    استاد جان کاملا درست میفرماید..

    استعداد زمانی به نتیجه میرسه که با تلاش و پشتکار

    همراه باشه..

    استاد جان استعداد تنها عامل نیست…

    تلاش و تمرین واقعا عامل مهمی هست…

    استعداد… توکل…. ایمان….. تلاش….. تمرین…

    واقعاً درسته…..

    ازت سپاسگزارم استاد مهربانم….

    ============≠========================

    خدایی را دوست دارم که فرصت رشد و ترقی برای همه بندهایش فراهم کرده و به خود انسان واگزار کرده….

    خدایا عاشفانه دوستت دارم.

    #################################

    (((((((با احترام به نظر همه دوستان))))))))

    (((((((((((((اینا نظر من بود.))))))))))))))

    موفق و سعادتمند دنیا و اخرت باشید…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    عفت عجمی گفته:
    مدت عضویت: 827 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عباس منش عزیز و دوستان خوبم

    در رابطه با سوال این جلسه که آیا میتونیم در کاری که مهارتی نداریم با تلاش پیشرفت کنیم باید بگم که من خودم در کاری که سال‌ها میدونستم توش مهارت و استعداد دارم، ولی با تنبلی و امروز و فردا کردن هی پشت گوش مینداختم .

    و تو این چند ماهی که با این سایت عالی آشنا شدم یاد گرفتم که تلاشم رو شروع کنم و بهانه ها رو کنار بگذارم

    و خدارو شکر موفق شدم در این زمینه هر روز بیشتر از روز قبل پیشرفت کنم

    وکاملا قبول دارم که حتی اگر در زمینه ای استعداد هم نداشته باشی ولی با پشتکار میتونی پیشرفت کنی چیزی که من به عینه هرروز دارم میبینم

    و خدارو هزاران مرتبه شکر برای این تغییر در رویه زندگیم

    استاد ازتون سپاسگزارم و از خدای خودم که با شما آشنا شدم

    در پناه الله یکتا همیشه سالم و تندرست باشید انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    ابوالفضل گفته:
    مدت عضویت: 1173 روز

    سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت منو میخونند

    استاد قبلا خیلی از وارد شدن به کار جدید یا فعالیت جدید احساس بدی میگرفتم و احساس ناتوانی و کافی نبودن

    اما الان به لطف خدا و آموزش های دوره عزت نفس خیلیییی راحت وارد هر کاری یا هر محیطی میشم و ایمان دارم که به لطف خدا میتونم با تکرار و تمرین پیشرفت کنم و به طور قطع میتونم یکی از بهترین ها بشم تو اون حوزه با تکرار و تمرین

    و الان هم اصن برام مهم نیس که اشتباه بکنم یا نه و میدونم که همه از اول عالی نبودن و خداوند دست هاشو برای کمک بهم میفرسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: