ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5 - صفحه 30 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5211MB27 دقیقه
- فایل صوتی ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 526MB27 دقیقه
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان مهربانم و سایر دوستان گلم
من فکر می کنم چیزی وجود نداره که کسی نتونه یاد بگیره و انجامش نده . و هر کسی اگر آموزش ببینه و دل به کار بده می تونه اون آموزه ها رو پیاده کنه و جواب بگیره . حالا یا با تلاش کمتر یا بیشتر
این رو هم از اونجا می گم که خودم وقتی درس می خوندم ، از اونجا که فکر می کردم با شرایطی که من دارم تنها درس خوندن هست که می تونه شرایط زندگی م رو بهبود بده و قبل هر درسی رو که می خواستم بخونم قبلش توی خودم ایجاد انگیزه می کردم و بعد عالی از پسش بر میومدم.
مثلا می خواستم شمی بخونم به خودم می گفتم واقعا این علم هم قشنگه مثلا راجع به مواد و ترکیبات اونها چیز یاد بگیری. یا زیست ، می گفتم جالب در مورد بدن آدم یا فلان چیز بدونی.
و من اینقدر شاید توی این کار مهارت پیدا کرده بودم که با اینکه باور اصلی من غلط بود که درس و مدرک تحصیلی عامل موثر برای ثروت و موفقیت هست و اونقدر روی این تمرکز داشتم که هیچ وقت از خودم نپرسیدم واقعا به چی علاقه دارم و آون قدر در خودم برای کاری که لازم به انجام می دونستمش ایجاد علاقه می کردم که وقتی با آموزه های استاد آشنا شدم و شنیدم می گفتن برید دنبال علایقتون به خودم می گفتم من که به همه چیز علاقه دارم و از پس همه کاری برمیام. آیانقاشی رو دوست دارم ، آره می تونم از پسش بربیام. عکاسی دوست دارم، آره می تونم.
و از خدا هدایت خواستم برای پیدا کردن مسیر و علایقم .
و بعد از کلی بررسی کردن خودم فهمیدم برخی جاها احساس حسرت داشتم که طرف دنبال ورزش بود.
تازه به خودم می گفتم خوب چه رشته ای برم. تکواندو، تیراندازی، ورزش رزمی و .. و به خودم می گفتم من از پس همه ش فکر می کنم با آموزش بربیام.
شاید این مسیری که رفتم(درس خوندن و شاگرد ممتاز بودن همیشه) در کل به خاطر همسان سازی توانایی هام طبق قانون، مسیر مستقیم نبوده ، ولی به من این اعتماد به نفس همیشه داده ، که درسته این کار رو الان نمی تونی و اطلاعی راجع به اون ندارم ولی با آموزشهایی که می بینم و می دونم خوب یاد می گیرم و از پسش بر میام.
و این رو در 3 شغلی که عوض کردم به دلیل تغییر خواسته هام، اجراش کردم و در هر سه جز افراد موفق بودم.
هم کار نصب راه اندازی سیستمها و نرم افزارهای حسابداری و اداری ، که زمان شروع تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده بودم و هیچ چیز از کامپیوتر نمی دونستم، هم کارمندی که حسابداری خونده بودم، گزارشهای مهمی رو سیستماتیک ساختیم به کمک بچه های انفورماتیک شرکت ، با تجربه و دید نرم افزاری که از کار قبلی پیدا کرده بودم ،و هم در نمایندگی بیمه که هیچ ربطی به رشته تحصیلی من نداشت و از صفر شروع کردم و بعد از 3 سال نماینده برتر بیمه توی استان شدم که خودم اصلا خبر نداشتم.
و همین سابقه در من این قدرت و توانایی رو ایجاد کرد که من می تونم زمانی که فهمیدم باید به دنبال علاقه ام برم ، کارم رو که 9 سال در اون کار کرده بودم و نماینده موفقی هم بودم ، کنار بگذارم و در حال حاضر در حال کسب مهارت در زمینه ورزش یوگا هستم و با یاری و هدایت ربم به دنبال شناخت علایق و استعدادهای درونی خودم و تجربه ورژن های جدید و هدایتی رب از خودم هستم.
با توکل به خداوندی که ازاونجا که خالق و سازنده من هست از نهان و پنهانم آگاهه من رو به مسیر زندگی هر روز لذتبخش تر و هر روز بهتر بودن هدایت می کنه.
الهی بی نهایت سپاسگزارم بابت اینکه فایل تصویری ذهنیت قدرتمند کننده در برابر ذهنیت محدود کننده قسمت 5 از سایت استاد عباس منش را دیدم وخیلی آگاهانه و با دقت گوش کردم نکته برداشتم و تمرینش را در برنامه هدفهایم جهت رشد در زمینه کاریم قرار دادم و استاد عزیز و خانم شایسته عزیز خدا قوتتون بده که شرایط این فرایند را برایمون ایجاد کردید .
سلام خدمت استاد گرامی
واقعا یک فایل بینظیر و دیگه حجت رو بر همه چیز تمام کرده ،دیگه بهانه ای نیس برامون
من قبلا کارمند بودم و هر روز به صورت تکراری یه کار خاصی رو انجام میدادم ،سالها بود که در فکر استعفا از کارم بودم ،چون از کارم اصلا راضی نبودم و خیلی اذیت میشدم ،اینو بگم من از وقتی که با سایت شما آشنا شدم و این مطالب رو گوش دادم و فایل نقش عشق و علاقه رو خیلی گوش میدادم ،
خلاصه میخواستم استعفا بدم ،همش باور های محدود توی ذهنم میومد مثل اینکه:
-دیگه دیر شده و نمیتونی مهارتی یاد بگیری ،
_الان بیمه هستی و شغل آزاد بیمه نداری ،
_سنی ازت گذشته و …….
خلاصه از این افکار توی ذهنم زیاد بود ،تا اینکه یه روز با جرات رفتم استعفا مو نوشتم رفتم دادم به رئیس و همه چیز رو گفتم و از اتاقش اومدم بیرون
اوایل همه منو نصیحت میکردن ،از همکارا گرفته تا خانواده و دوستان ،حتی از دوستان و آشنایان بهم زنگ میزدن و نصیحت میکردند که استعفا نده این کار رو نکن ،خودتو بیچاره نکن ،خلاصه منم با کلی درگیری موفق شدم که استعفا بدم
الان اومدم توی حوزه الکترونیک خیلی بهش علاقه دارم و خیلی هم حالم خوبه با اینکه هنوز درامد چندانی ندارم ولی خیلی حالم خوبه و یک دوره تخصصی از آموزش الکترونیک شرکت کردم که ان شا الله بتونم خیلی سریع تر به درامد برسم البته دوره ثروت یک رو هم تهیه کردم که دیگه اساسی کار رو شروع کنم ،ولی اینو بگم که الان مدت سه ماه هست که به صورت تمرکزی هم روی دوره ثروت هستم و هم آموزش های الکترونیک رو میبینم ،و هر روز احساس موفقیت میکنم واقعا تغییر زیباست و با یادگیری هر مرحله از مهارتم به خودم میگم ببین چقدر زود یاد میگیری چقدر راحته و با اینکه قبلا خیلی ترس داشتم که اگه برم نتونم چی ویا اگه نتونم مهارت کسب کنم چی ،کار گیرم نیاد چی ،به قول استاد با نام یاد خدا شروع میکنیم ،
با آرزوی موفقیت برای تمام دوستان سایت وان شاالله که خداوند به همتون نعمت و ثروت بی شماری رو هدیه کند. در پناه حق
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته وتمام دوستان خوب سایت
من هیچوقت تدریس رو دوست نداشتم وارائه کنفرانس هم برام خیلی سخت بود توی دوران مدرسه.
ولی خوب به واسطه ی شغلم یکی از وظایفم در زمان کار تدریس به پرسنل محل کارم بود .خیلی این کار برام سخت بود.
خیلی مقاومت داشتم یادمه حدود دو سه ماهی بود که وارد محل کارم در بیمارستان شده بودم باید برای پرسنل بیمارستان کلاس آموزشی می زاشتم اولش خیلی مقاومت داشتم و گفتم کسی رو از بیرون بیارن تا به پرسنل آموزش بده ولی خودم تازه وارد مجموعه شده بودم و نمی تونستم بیشتر از این مقاومت کنم.ودر نهایت قبول کردم. بیمارستان به خاطر نزدیک شدن به زمان اعتباربخشی ،سریعا یک سالن اجاره کرد و بیشتر از 200 نفر از پرسنل رو اونجا جمع کرد تا همه رو یکجا آموزش بدیم.
تمام مطالبم رو آماده کردم وپاورپوینت درست کردم برام خیلی سخت بود .بارها تمرین کردم ولی اونقدر استرس داشتم اصلا دلم میخواست می مردم و تو این موقعیت نبودم داشتم دیوانه می شدم. یکی از دوستانم بهم پیشنهاد کرد پروپرانول فکر می کنم بود بخورم تا ضربان قلبم کنترل بشه وبتونم کلاس رو برگزارکنم .خداروشکر کلاسم به خوبی برگزار شد و بعد مسئولمون به من گفت تو که خوب ارائه کردی پس چرا اینطور مقاومت داشتی.
بعد از اون هم بارها کلاس آموزشی برگزار کردم البته تعداد دیگه اونقدر نبود در حد 20 الی 30 نفر بودن. و هیچ وقت این کار رو دوست نداشتم. برام خیلی سخت بود. البته به خاطر اعتماد به نفس پایین و روابط اجتماعی ضعیف بود.
تا اینکه حالا اومدم سراغ شغل مورد علاقم.و یک ایده ،تدریس توی این حیطه است .وقتی خواستم یک فایل آموزشی درست کنم مدام مقاومت داشتم ذهنم می گفت صدای تو اصلا قشنگ نیست. البته دیگران این نظر رو ندارن.
کلی با خودم حرف زدم مدام مرور کردم اون دوره های آموزشی ای رو که برگزار کرده بودم هرچقدر مرور کردم و بازخوردهای بچه ها رو یاداوری کردم تونستم نقاط قوت خودم رو پیدا کنم .اینکه مطالبم رو خیلی مفید آماده می کردم .به حاشیه نمی رفتم. چیزی رو می گفتم که حتما خودم قبولش داشته باشم .پاور پوینت هام عالی بودن. ودر نهایت بچه ها می گفتن تو اون چیزی رو که تدریس می کنی ما می فهمیم چی میگی.
و البته اون مقاومت هام هم به خاطر اعتماد به نفس پایینم بود تمام تمرکزم روی نقاط ضعفم بود واگر 99 تا کار درست انجام می دادم نمی دیدم و 1 کار رو نمی تونستم انجام بدم میدیدم برام بزرگ میشد و حتی جلوی کارفرما هم بازگو می کردم .
خلاصه الان که می خواستم فایل آموزشی ضبط کنم مدام این مقاومت رو داشتم که صدام خوب نیست.
ولی مدام این کلام استاد رو با خودم تکرار می کردم که هر جایی که بیشترین مقاومت رو دارید اگر تغییرش بدید بیشترین رشد رو خواهید داشت.
من هم با همه ی مقاومت ها فایلم رو درست کردم و صدا گزاری کردم .زیاد دلچسب نبود وقتی به دخترم نشون دادم گفت مامان تو باید بری کلاس فن بیان.
بعد هم من چند تا فایل از یوتیوب دیدم در مورد فن بیان. در یکی از ویدئوها که مربوط میشد به یکی از اساتید بزرگ گویندگی در ایران که صدای فوق العاده ای هم دارن گفت در هنر گویندگی ودر هنر سخنوری اصلا صدا مهم نیست مهارت ودانش هست که مهمه تمرین و ممارست هست که مهمه. وای اگر بدونید چه باوری در من ایجاد کرد .
تا حالا داشتم زور میزدم که حرف استاد رو باور کنم که استعداد اصلا مهم نیست به خاطر موقعیتی که درش قرار گرفته بودم باورش برام سخت بود ولی همین که قدم برداشتم خداوند هدایتم کرد به فایلی که بتونم این حرف رو بشنوم و باورش کنم. اون روز انگار دنیارو به من دادن.
در حال حاضر دارم با فایل های یو تیوبی روی خودم کار می کنم تا ببینم خداوند در ادامه چطور هدایتم می کنه.
این هارو اینجا نوشتم تا شاید بتونم به کس دیگه ای کمک کنم تا این حرف رو باور کنه و قدم برداره.
خدایا سپاسگزارم به خاطر هدایت هات به خاطر فرصتی که فراهم شده تا بتونم این کامنت رو بنویسم.
استاد از شما هم بینهایت سپاسگزارم.سلامت وتندرست باشید .و براتون عمری طولانی رو آرزو می کنم.
استاد برای من این حرفها حکم یه دانشگاه روداشت. من تازه مهاجرت کردم و به ی کشور غیر انگلیسی زبان اومدم و اینکه باورهای محدود کننده ای مثل اینکه توی سن پایین مهاجرت نکردم و اینکه این زبان هم احتیاج به استعداد داره داشتم. الان 3 ماهه شروع به زبان خواندن کردم و این حرفها خیلی برام با ارزش بود… ممنونم ازتون
باسلام خدمت استاد
وباتشکراززحمات خانم شایسته
دقیقا من چندوقت پیش هوس کردم گیتار یادبگیرم
وبرای اولین بارگیتار ازنزدیک میدیدم
وشروع کردم
وبعداز45سالگی با یک استاد که همسایمون بود شروع کردم ویواش یواش وهرجلسه بهترازجلسه قبل شدم
وفهمیدم که هر کار یعنی هرکاری
انسان تمرین وتکرار کنه میتونه به بهترینش توی اون شغل وحرفه تبدیل بشه
واین دقیقا به تمرین وایستادگی وپشتکارداشتن ربط داره
وهیچ استعدادی ذاتی وژنتیکی نیست
استاد سلام
من خودم بر این باورم که هر کاری و که دوست داشته باشم و بخام که یاد بگیرم توش استعداد دارم
دوران دانشگاه بود من چند سالی از درس هم دور بودم فکر میکردم در ریاضی افتضاح بی استعداد هستم
در حالی تنها کاری که کردم به همراه یکی دوستانم که ریاضیش خوب بود نشستم و آموزش دیدم و دیدم چه قدر راحت دارم میفهمم
در کارهای فنی هم وقتی کار آسانسور رو شروع کردم
که آموزش ببینم یکی از افرادی که هم دوره آموزشی من بود بسیار زود تر از من یاد میگرفت و در کل خیلی بهتر از من بود
یه بار بهم گفت که نظرت چیه این کار و بزاری کنار چون خیلی دیر میگیری
خیلی بهم برخورد ولی به خودم گفتم این تونسته منم میتونم
ولی یه خورده که کذشت دیدم من موتورم روشن نشده بود
و وقتی به خودم اومدم دیدم شدم سر پرست 10 تا کاراموز در کمترین زمان ممکن
من استاد اینو میدونم هر کاری هر کاری که بخام زمان بزارم و اراده کنم میتونم یاد بگیرم
و استعداد هر کسی در درون اون چیزی بیش تر شکوفا میشه که بتونه احساس خوبی ام هنگام انجام اون کار داشته باشه
به نام خداوند وهاب و زیبایی ها
سلام به استاد جان جان جان من و مریم جان عزیزم و دوستان خوبم
با تمرین و تلاش و استمرار داشتن و توکل به خدا می توانیم به هر موفقیتی دست پیدا کنیم .
قبلا اینطوری فکر نمی کردم و فکر میکردم هر کسی ذاتی توی یه چیز خاصی مهارتی داره و موفق میشه اما بعد متوجه شدم با تمرین و استمرار هر روزه ی خود میتونی در هر زمینه ایی به موفقیت برسی . یکی از الگوهای خوبی که شما مثال زدید و من هم همیشه تحسینشون میکنم آرنولد شوارتزنگر هستش . ایشون تو هر زمینه ایی وارد شد عالی عمل کرد و جز افراد موفق و تاپ توی دنیا هستند ، دمشون گرم و نوش جونشون.
استاد موضوعی که من انتخاب کردم و الان در حال حاضر در پروسه یادگیری آن هستم ، یادگیری زبان انگلیسی هستش و استاد نمیدونید چقدر من به این فایل احتیاج داشتم . چون احساس میکردم این روند یادگیری زبان خیلی داره برام کند پیش میره و من نسبت به بچه های کلاس خیلی ضعیف ترم و یه جورایی داشتم مایوس میشدم که شما این فایل رو گذاشتید .
استاد واقعا خدا عاشق منه. جدیدا تمام فایل هایی که میزارید تو سایت احساس میکنم خداوند شخصا شما را ماموریت کرده که فقط فقط بیاین برای شخص من فایل تولید کنید و به من راهکار بگید که چه کار باید انجام بدم ، یعنی دقیقا همین حس رو دارم .
استاد از امروز من شروع کردم و شب به شب گزارش روند یادگیری خودم رو ان شاءالله خواهم نوشت . و بی نهایت از شما و مریم جان سپاسگزارم
دوستتون دارم
موفق و عالی باشید همیشه
درودبراستادعزیزم
این متن ودرجواب سوال شمانوشتم وهنوزباقی فایل یاجواب شماروگوش ندادم
همیشه تااونجایی که خاطرم هست به استعدادبه چشم یه لطف الهی نگاه میکردم که فردباداشتن اون مهارت باتلاش ویایادگیری کمتری نسبت به باقی افرادتواون به تخصص میرسه واصلااین نگاه ونداشتم که باقی افراددیگه امکان رسیدن به این تخصص وندارن بلکه همه باتمرین وتکرارتوانایی رسیدن به اون رودارند
من باوردارم که میشه هرمهارت ویاتخصصی روباتمرین ویادگیری آموخت وتواون خیلی هم موفق بود
مگراممکنه تصمیم بگیری ایمان داشته باشی ومنظم وبابرنامه بودوفراگرفت وبعدموفق نشد
به قول شمااستاداگرمقصدرومشخص کنیم وشروع کنیم مسیروراه به ماگفته میشه به ماگفته میشه که ازکجابریم
ممنونم بخاطراین فایل بسیاربسیارزیباوممنونم ازشمابخاطرهمه این اگاهی هایی که بامابه اشتراک میزارید
سپاسگزارم استاد
سلام استاد
من توی مسائل حلی شیمی خوب نیستم خب چون در اون حیطه زیاد تمرینی هم نکردم و قبلن فکر میکردم کلا تو شیمی خوب نیستم ولی الان فکر میکنم میتونم بهتر شم و دیروز یک مسئله ی شیمی نتونستم حل کنم و به آسانی از روش گذشتم و بعداً آخر کارم رفتم پاسخش رو دیدم و یادش گرفتم و جدیداً به لطف خدا مغزم داره براش منطقی میشه که با تمرین همه چیز ممکنه و بحث بحثه استعداد نیست …
تمرین
شیمی درسی هست که من هیچ وقت داخل آزمون ها مسائل حلیشو حل نکردم
من یک دفترچه برای شیمی انتخاب کردم تا بهبود هام رو در طی مسیر داخلش بنویسم