این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2024/02/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-02-20 08:13:572024-02-20 08:31:07ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و همه دوستان نازنین
خدای بزرگ رو شکرگزارم برای حضورم در این مسیر و درک هر چه بهتر آگاهی های لازم برای رشد
استاد عزیزم به لطف و فضل خداوند ، هدایت شدید به بیان یکی از اساسی ترین و اصلی ترین موضوعات که برای من و احتمالا برای خیلی از دوستان ، که الزام بسیار مهمی برای درک مسیر رشد و دست یافتن به موفقیت های فردی است.
به قدری به این موضوع و این جلسه نیاز داشتم که فقط خدا می دونه چقدرررر برای این برهه و این روزهای من لازم و ضروری حیاتی بود.
به نوبه خودم از شما استاد توحیدی و بی نظیر ، کمال تشکر و قدردانی رو دارم.
یکی از اصلی ترین ترمزهای من که در دوره کشف قوانین برام محرز شد ، بحث توانایی و مسیر کسب مهارت و توانایی در مورد مسیری هست که قرار داریم . در کنار بحث احساس ارزشمندی و احساس لیاقت ، درک این موضوع که من چطور می تونم در مسیر کاری خودم به مهارت ها و توانایی های لازم دست پیدا کنم ، از مهم ترین پاشنه آشیل های من هست.
هر چقدر این دو موضوع (احساس ارزشمندی و درک رسیدن به توانایی های لازم به تکرار و تمرین) رو بیشتر و بیشتر کار کنم ، به همون اندازه می تونم در مسیر خودم و کسب و کارم نتایج بزرگی خلق کنم.
فقط می تونم شکرگزار خداوندی باشم که در حال هدایت کردن همه به سمت خواسته هامونِ ، و در این مسیر به آگاهی هایی هدایت میشیم که لازمه حرکت بهتر و صحیح تر و اصولی تر و منطبق با قوانین بدون تغییر خداوند هست.
استاد درک این موضوع و فکر کردن در موردش ، در همین 24 ساعته گذشته من رو به مطالب و آگاهی هایی هدایت کرده که در این اواخر بسیار برام سخت و ترسناک بود.
اگر من هر روز به خودم یادآوری کنم که در هر زمینه ای که عشق و علاقه سوزان و شور و انگیزه زیاد داشته باشم ، می تونم با تکرار و تمرین به روز خودم رو بهبود بدم ، بدون شک و قطعا نتایج دلخواه رو خلق خواهم کرد.
شاید چیزی به نام استعداد وجود داشته باشه ، ولی به نظرم می تونیم استعداد را به عنوان یک توانایی ویژه تعریف کنیم که به طور بالقوه فرد را به موفقیت می رسونه .
ولی این توانایی چیزی نیست که از یک منبع به یک اندازه خاص و لازم به فردی داده بشه ، و فرد با اتکا به همین اندازه از این موهبت ، بتونه به هم اهداف و نتایج مد نظر خودش دست پیدا کنه ، بلکه با توجه به پیشرفت علم و مسیرهای جدید در جهان ، این توانایی باید ارتقا و رشد داده بشه و هر روز بهتر و بهتر بشه.
بهتر شدن در توانایی ها و مهارت هاست که استعداد رو بهتر می کنه.
وقتی مسیر رشد و موفقیت افراد می بینیم ، کاملا درک می کنم که همه اونا در ابتدا در یک سطح خیلی معمولی داشتند و تکرار و تمرین به سطح بالایی از توانایی ها دست پیدا کردند.
استعداد: یک توانایی با کیفیت درونی که بدون زحمت ظاهر می شود.
مهارت: توانایی اکتسابی که با تلاش و تمرین و تکرار آموخته می شود.
کلمه استعداد نباید برای ذهن من خیلی بزرگ و مهم باشه . چون یک محدودیتی توی استعدا وجود داره و در یک سطحی متوقف میشه ، ولی ادامه مسیر استعداد و کسب مهارت با تمرین و تکرار هست که تبدیل میشه به مهارت و توانایی لازم برای هر فرد.
با این تعریف ها و مثال هایی که شما استاد عزیز زدید ، راه برای من روشن شد . من به هر سطحی از توانایی در مسیر علاقه ام می تونم برسم و هیچ محدودتی عملا وجود ندارد .
محدودیت فقط و فقط با طرز نگاه و باورهای من به وجود میاد .
برای خودم یک تمرین رو به وجود آوردم ، در زمینه کام ، نوشتم که باید 10 بار یک موضوع رو تمرین کنم و دست آخر بار دهم رو با دفعه اولم مقایسه کنم . باید ظرف مدت کوتاهی این کار رو انجام بدم تا برای ذهنم منظقی کنم که همه چیز به تکرار و نظم و تعهد من بر می گرده . مدت زمانی کوتاهی رو برای این کار در نظر گرفتم.
من در جهانی زندگی می کنم که تمام عجایب و عظمت های اون به تسخیر من در اومده . من موجودی هستم که با وصل شدن به خالق توانای خودم ، با ایمان و توکل و تعهد ، با صبر و تلاش و اشتیاق و انگیزه و امید می تونم ، خودم رو هر روز بهبود بدم.
فقط باید درک بهتری از تکامل و صبر که همزمان با تلاش و حرکت و تمرین معنی پیدا می کنه ، و با باورهای مناسب در مسیر خودم هر روز مقداری بهتر بشم.
به این شکل توانایی ها و مهارت برای من مهم تر از استعداد میشه .
استعدا نقطه شروع و استارت هست ، مثل یک دونده در مسیر شروع خودش.
با استعداد می تونم در ابتداری مسیر رشد و موفقیت قرار می گیرم ، ولی با مهارت و توانایی های خودم می تونم به حرکت در مسیر موفقیت ادامه بدم
استعداد من رو در مقابل درهای موفقیت و نتایج بزرگ قرار می ده ، ولی این توانایی و مهارت های من هست که به من اجازه رد شدن از این در رو میده
تمام نتایج بزرگ که توسط افراد موفق خلق شده ، فقط و فقط در نتیجه تمرین و تکرار و انگیزه و باور به این توانایی ها بوده .
و در کنار ایین توانایی ها ما نیاز به منش و بیشن و نگرش وباورهای مناسب داریم که بتونیم در مسیر درست بهتر حرکت کنیم.
من قبلاخیلی این باوروداشتم که تویه سری زمینه ها استعدادندارم مثل نقاشی چون میدیدم دوستام بهترمیکشن واین باوروتوخودم ساختم که استعدادشوندارم وهیچ وقت سراغش نرفتم
به لطف این سایت ودوره ی بی نظیر احساس لیاقت کم کم این باوردرونم شکسته شد
مثلا یه باور دیگه اشتباهی که داشتم این بود که مردها فقط میتونن کارهای فنی و کاربادستگاههای تولیدی روانجام بدن چون خیلی شنیده بودم
وقتی دستگاه خریدم برای کسب وکارشخصی خودم میترسیدم طرفش برم چون میگفتم من که بلدنیست هرچی میشد میسپردم به همسرم
تااینکه دیدم دارم اذیت میشم وباباورهای جدیدی که تودوره احساس لیاقت برای خودم ساختم تصمیم گرفتم تمام کارهای دستگاه روخودم انجام بدم اولش یه کم ترسیدم ولی بعدکه واردش شدم دیدم چقدرم شیرین ولذت بخشه برام چون من عاشق تولیدکردنم
یه جاهایی که دستگاه به مشکل میخورد بدون اینکه به همسرم زنگ بزنم خودم سوزن روعوض کردم به راحتی وخیلی عالی یانخ که پاره شد خودم دوباره وصلش کردم بااینکه باراول شاید یه ساعت برام زمان برد ولی یادش گرفتم و برام راحت شد انجام اینکار واین باوردرونم شکسته شد که مردها برای کارهای فنی مناسبن وخانم ها سردرنمیارن
درواقع یه جورایی توفکرم بودکه مردها استعداد این کارهارودارن وخانم هانمیتونن و با وارد شدن تو دل کار وادامه دادن دیدم که من به راحتی انجامشون دادم وموفق بودم خداروشکر شایداولش اشتباه هم کردمااما بالاخره کاربادستگاه رویادگرفتم ودیگه نمیترسم ازکارکردن با دستگاه
موردی که فکرمیکردم استعدادندارم درباره برنامه ای کامپیوتری بود کلا فکرمیکردم کارباکامپیوتر ولب تاب و…دوست ندارم دلیلش هم این بودکه فکرمیکردم سخته ومن بلدنیستم ولی الان میدونم که واقعا اگه بخوام وتمرین کنم وادامه بدم هربرنامه ایی روبه راحتی یادمیگیرم ومیتونم استفاده کنم ازش
استادواقعا ازتون سپاسگزا م برای این فایلهای ارزشمند
برای این سایت
برای قسمت نشانه روزانه که چقدربه من کمک کرده وچقدرخدابه من ایرادهامو گفته با این قسمت
برای سفرهای زیبایی که میرید وفیلم میگیرید
برای دوره هاتون
برای عقل کل
استادبرای گوشه گوشه این سایت سپاسگزارتونم هزاران بار
وازخدامیخوام هزاران برابر این خوبی هاروبهتون برگردونه الهی امین
خدایا هزاران بارشکرت که هدایتم کردی به این مسیرسبز
سلامودرود به استاد بزرگوارم و تمومی دوستان عزیزوارزشمندم
سپاسگزارم ازشمااستادعزیزبخاطراین دست ازفایلهای بسیار ارزشمندتون و بخاطرادامه دادن سلسله فایلهای ذهنیت قدرتمندکننده ومحدودکننده
وقتی میخواستم به این سوال جواب بدم هزاران خاطرات ازدوران دبستان راهنمایی و دبیرستان برام مرور شد که چقدر موقعیتهایی روازدست میدادم بخاطراینکه فکرمیکردم استعداد مهمه و من استعدادم تایک حدی میکشه و بیشتر ازین نمیتونم ادامه بدم
یادمه کلاس سوم راهنمایی بودم،یه روزی مدیر مدرسمون یه برگه امتحان ریاضی جلومون گذاشت و گفت که این امتحان مربوط به المپیاد ریاضی هست،هرکی این رو درست جواب بده،استان به استان به مرحله های بالاتری میره و آینده ی خوبی براش درنظرگرفته میشه
من بدون اینکه تمرینی ازقبل انجام داده باشم،توی اون امتحان رتبه ی دوم المپیادریاضی تو استانمون رو گرفتم،اصلاخودم باورم نمیشد که این رتبه رو گرفتم
مدیرمدرسمون باافتخارهمه جا اسممو معرفی میکرد و هرکجا که میرفت میگفت که این دانش آموزمدرسه ی ماهست
مدتی گذشت و امتحانات ترم دوم ما شروع شد،و من سرامتحان یدفه مسموم شدم و نتونستم به درستی تمرکز روی امتحانم داشته باشم،وبااینکه شاگرداول کلاسمون بودم،همین امتحان باعث شد کمی نمره ی معدلم پایین بیاد،و ازونجا به بعدبود که من خودمو باختم و هرچقدر که مدیرمدرسمون بهم میگفت ادامه بده و مرحله ی بعد المپیادرو شرکت کن من ربطش میدادم به شانسو اقبال و میگفتم خانم مدیر من اونموقه هم شانسکی قبول شدم وگرنه من هیچ استعداد خاصی برای ریاضی ندارم
درصورتیکه واااقعا عاشق حل مسائل ریاضی بودم،یعنی عششق میکردم لذت میبردم ازینکه قراره یه مسئله رو حل کنم
یعنی همون مسموم شدنم سرامتحان نهایی ریاضی،باعث شد من خودمو باورنکنم و بسیاری از موقعیتهارو ازدست بدم
یادمه چهار دفه از تهران برام زنگ میزدن و کلی باهام صحبت میکردن که المپیادرو ادامه بده ماازت حمایت میکنیم،آینده ی بسبارخوبی رو درپیش داری
وتنهاجواب من به اونها این بودکه من استعدادی ندارم و شانسی قبول شدم،اون ماجرای مسموم شدنم چنان ترمزی درمن ایجادکرد که سالهای سال ازهمین ترمز ضربه هاخوردم و تودوران دبیرستان یادمه دیگه واقعا زیاد زور میزدم تا نمره ی خوبی بگیرم
الان به لطف آموزشهای استادعزیز فهمیدم که واقعااستعداد مهم نیست و ایمانوحرکت وتمرینوتکرار درمسیرمهمه
یک نفری توی فامیل ما مدرک پروفسوری رو گرفته،همیشه مادرم میگفت که دلیل پروفسورشدنش اینه که مادرش همیشه تودوران بارداریش غذاهای فسفردار زیادی میخورد
الان که یادم میوفته کلی به حرف مادرم میخندم،که چطور مدرک اون فرد رو به این عامل ربط میداده؟!!!
ازاستادعزیزم یادگرفتم که حسرت وافسوس گذشته رونخورم،هیچ مشکلی نیست ک اون موقعیتهام رو ازدست دادم
الان چون باایمان صددرصد فهمیدم که استعداد مهم نیست،خداروشکر خیلی تونستم دربسیاری از جنبه های زندگیم پیشرفت کنم و به اندازه ی تلاشم تونستم هم اعتمادبنفسم رو رشد بدم،هم درامدزایی کنم
یکی از هدفهایی که برای خودم انتخاب کردم یادگیری زبان انگلیسی هستش،که بدون هیچ عجله ای تونستم تاالان کلی کلمات انگلیسی رو باترجمه ی فارسی یادبگیرم
یک قدمی که میخوام یکم پیچیده تر باشه بردارم شروع قواعد انگلیسی هست تا بتونم کم کم جملات کوتاه انگلیسی رو بارعایت قواعدانگلیسی بیان کنم
یکی دیگه از هدفهام اینه که بتونم روی لهجم بیشتر کارکنم،چون احساس میکنم بااین لهجه ای که توی شهرمون داریم و وقتی میخوام تو یک شهربزرگتر بااین لهجه صحبت کنم بااعتمادبنفس پایینی صحبت میکنم،مخصوصا اگه کلمه ای رو بگم که اون طرف متوجه نشه
دوست دارم تواین مورد هم پیشرفت کنم به گونه ای که حتی توی خانوادمون هم بتونم خیلی کتابی تر صحبت کنم،تااینکه بالهجه ی خودمونی…
اولین قدمی که میتونم تواینمورد بردارم اینه که لابه لای صحبتهام با همسروفرزندم کلمات کتابی به کارببرم و کم کم که بااون کلمات راحتتر شدم،یکم پیشرفته ترش میکنم،مثلا بافرزندم راحتتر میتونم کاملتر کتابی صحبت کنم،تو کلِ روز با لهجه ی شهری خودمون باهاش صحبت نمیکنم
واقعا شوق دارم تواین مورد پیشرفت کنم،چون یک هدفی که بعداز تغییر لهجم میتونم دنبال کنم،سخنرانی کردن توی جمع های بزرگ بااعتمادبنفس بیشتری میشه،و یک پاشنه ی آشیلی که دارم همین لهجه ی فارسی لریمون هست،که ترمزایجادکرده خیلی راحت نتونم تمرین آگهی بازرگانی رو هم به درستی انجام بدم
استادجان خیلی حرف برای گفتن دارم،ان شالله بتونم به درستی این تمرین رو انجام بدم و بیشتر خودم رو بهبود بدم
سلام به استاد عزیز و مریم بانوی مهربان و تمامی دوستان هم فرکانسی عزیز
استاد واقعا فایلهای شما دست کمی از آیات قرآن نداره که با صراحت راه رستگاری را به من می آموزد استاد عزیزم از خداوند سپاسگذارم که من را در مدار شما قرار داده که هر روزم بهتر از دیروز باشه استاد جان الان در قدم هشتم هستم و دارم روی خودم کار میکنم و نسبت به قبل بهتر شدم من 49سال دارم در این چند سال اخیر موهای سرم کم پشت شده و جلوی سرم نسبتا خالی شده بود همیشه دوست داشتم که بتونم مو بکارم ولی هم پول نداشتم هم میترسیدم که 1 ماه پیش تصمیم گرفتم که این را انجام بدم که با مقدمات برای کاشت مو و تعیین وقت روز به روز که به تایم ترمیم موم نزدیکتر میشدم ترس وجودم را احاطه میکرد به خودم میگفتم نه من باید این کار را انجام دهم مگه دیگران چطوری انجام دادن خلاصه دلم گرم میشد تا موعد کاشت مو فرا رسید و خودم رو انداختم تو دل کار انجام شده و خدا را شکر عمل با موفقیت به اتمام رسید و الان خیلی خوشحالم که تونستم به ترسم غلبه کنم ممنونم از استاد عزیزم و خانم مریم مهربان و دوستان گلم در پناه خداوند شاد و سالم باشید یا حق
به به باز درس دیگه که پر از انرژی و پر از ارتعاش به توحیده
وقتی میگین برو دنبال کاری که استعداد نداری و ببین با تمرین می بینی تو هم مثل ابر قدرت های اون ضمینه به اوج می رسی
این یعنی خدا میتواند زندگی مون رو حس کنیم یعنی توحیدی عمل کنیم
یعنی ما وارد کاری رشته ای بشیم که اصلا ژنتیکی توش صفر درصدیم و با امید خدا بریم سمتش و ببینیم خدا میتواند اگه حرکت کنیم و برکت برامون بفرسته
مثلا خود من که توی کامنت های قبل گفتم کارگر و کارمند زاده م و حالا میخوام کسب و کار برا خودم راه بیاندازم و ارباب خودم شاگرد خودم باشم و استعدادی هم ندارم ولی تا گفتم یکی اومد سرمایه بهم داد ،ارباب قبلی م راحت با نرفتن من به محل کار کنار اومد. و مکان رایگان برای کسب کارم بدون اجاره جور شد همه چیز دست در دست هم داده تا من فروش پارچه پرده ای داشته باشم و پرده سرایی بزنم.
از گذشته بگم که باورسازی بشه برام
یادمه استاد ریاضی و فیزیک خیلی دوست داشتم ولی توی زبان استعدادی نداشتم و اتفاقا خواهر بزرگی م رو میدیدم که توی زبان و عربی لنگ میزنه ومیگفت خیلی سخته با اینکه بچه بودم ولی رگه های از انگیزشی بودن تو وجودم بود،با خودم گفتم نه سخت نیست و از راهنمایی که زبان و عربی وارد درسهام شد تمام تمرکزم گذاشتم روش و حتی برای ریاضی م کم کاری کردم و وقت نراشتم و یکی دوتا امتحان خراب کردم و بعد که تو زبان و عربی راه افتادم و به خودم باور دادم ببین عربی وزبان هم شدی نفر اول .
دیگه وقتم آزاد شد و به ریاضی که عشقم بود توجه کردم و همه دروس نفر اول شدم.یادمه آبجی تو زبان یا عربی یه چیزی سوال داشت ازم می پرسید و لازم نبود کتابای سال قبل ورق بزنه من جوابش میدادم.اهان استاد یادم میاد من حتی از زبان و عربی و ریاضی پول هم ساختم همون تو راهنمایی یکی از دوستام میومد خونه مون بهش درس یاد میدادم و چون مثل همیشه دلی کار میکردم و خوشحال بودم مفیدم و البته خودمم درس رو تمرین و تکراری میشد یهو جلسه اخر یه انگشتر کوچیک برام به عنوان دستخوش اوردن و سالها بعد سه یا چهار سالی معلم خصوصی ریاضی و زبان شدم.
بله دوستان واقعا باید ساخت باید خواست حرکت کرد تا خدا باهاتون هم قدم بشه و برکت بده
یه چند جای زندگیم هم رفتم سمت علاقه م و البته کمالگرایی و عجول بودنم برای موفقیت و البته تمرین نکردنم باعث شد جا بزنم و خب چی بگم دیگه. خدایا منو ببخش که توحیدی عمل نکردم
ولی خدا را شکر از اینجا به بعد قراره اتفاقای خوبی بیوفته.
آیا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟
یا اینکه معتقدی اگر در زمینه ای استعداد نداشته باشی، تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟
سلام استاد بخاطر این فایل جدید خیلی خیلی سپاس گزارم شما چقد هی روز به روز منو به خودم بیشتر می شناسونید و فکر می کنم هر روز دارم بزرگتر و بزرگتر میشم دروناً
و سلام به همه دوستان توحیدیم.
من پیش از دیدن و شنیدن این فایل تون استاد فکر می کردم تو بعضی چیزا بعضی آدما استعداد ذاتی دارند و هرچه هم سعی کنیم ما نمی تونیم اون رو یاد بگیریم و تو اون زمینه پیشرفت کنیم.
همیشه فکر می کردم نقاشی
و مثلا خیاطی کردن رو من توش استعداد ندارم و نمی تونم یاد بگیرم و اینا کار من نیست .
چون نقاشی کشیدن رو زیاد دوست دارم همین رو به عنوان هدفم انتخاب می کنم.
و تمام سعیم را در این زمینه انجام میدم تا به خودم ثابت کنم که استعداد ذاتی و این جور چیزا دروغی بیش نیست.
سلام و تشکر فراوان از استاد عباسمنش برای این فایل هدیه ای گرانقدر
بله من کاملاً با استاد عباسمنش موافق هستم که انسان اگر در موضوع مورد علاقه ای خود تمرین و پشتکار زیاد داشته باشد،میتواند بهترین نفر در آن موضوع باشد…
به نظر من نقش علاقه واشتیاق از نقش استعداد و ضریب هوشی بالا مهم تر است و انسان با تمرین و ممارست میتواند همه چیز برسد…
من خودم مدت زمان زیادی را ورزش میکردم و کم کم به این نتیجه رسیدم که من در ورزش استعداد بالایی ندارم و همین نجوای شیطان باعث شد که من از ورزش کردن صرف نظر کنم توضیحات کامل وگران بهای استاد در این فایل باعث شد که مجدداً تصمیم به ورزش کردن بگیرم
از خداوند متعال موفقیت روز افزون را برای استاد گرامی و تمام کاربران این سایت آرزومندم،خدانگهدار
درود بر استاد عشق و توحید و سپاس بیکران برای این سری از فایلهای هدیه ارزشمندی که برامون به اشتراک میزارید
آیا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟
یا اینکه معتقدی اگر در زمینه ای استعداد نداشته باشی، تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟
من معتقدم استعداد مهم نیست
تلاش و باور و ایمان و ادامه دادن و تمرین و پشتکار مهمه
خودم از کودکی خیلی در جمع ها نمیتونستم صحبت کنم در کلاس درس مدرسه و دانشگاه ، صدام میلرزید ، حتی تو پرزنت دفاع پایان نامه ام چقدر استرس و لرزش صدا داشتم یادمه ، دختری بدون اعتماد به نفس و عزت نفس حضور در جمع بودم . هدف شغلی ام تدریس تو دانشگاه بود بعد از اینکه مراحل تحصیلی و آزمونها رو گذروندم و تونستم استاد دانشگاه بشم ، یادمه اولین جلسه کلاس ام در حضور دانشجوهام چقدر سراپای منو اضطراب و ترس گرفته بود از اینکه جای استاد باید بنشینم و برای دانشجوهام صحبت کنم از این بعد ، اون روز تعداد دانشجوهام زیاد نبودند ولی من کمکم در این پروسه تکاملی تدریس ام در دانشگاه هر ترم بزرگتر شدم و فن بیان و لحن صدام بهتر شد و همینکلاسهای دانشگاه از من دختری قوی و با اعتماد به نفس ساخت .الان بعد حدود 10 12 سال تدریس در دانشگاه چقدر تجربه کسب کردم. منی که فکر میکردم به خاطر گذشته ام اعتماد به نفس ندارم با تمرین و حضور در کلاس هام چقدر رشد کرده ام
بعد از عضویت در سایت و کار کردن روی بهبود رشد فردی و شخصیتی ام و افرایش عزت نفس و اعتماد به نفس و خودباوری ام ،امروزام و با قبل از عضویت در سایت که مقایسه میکنم در این مسیر با تمرین و تکرار و نوشتن و گوش دادن به فایلهاتون از لحاظ شخصیتی سمیرای متفاوت از قبل ام شده ام .
سالها قبل من هم به موسیقی و نواختن ساز سنتی دف وتنبک علاقمند شدم ، فکر میکردم شاید دیره بدلیل سن و سال ام ، ولی با شجاعت و انگیزه چون دوست داشتم یاد بگیرم شروع به آموزش کردم و چقدر خوشحالم که یاد گرفتم . در طول آموزش ساز مواقعی بود که دیریاد میگرفتم ولی با تکرار و تمرین بالاخره میتونستم نت ها رو بزنم .
در کنار تدریس در دانشگاه به یکی از لاینهای زیبایی بانوان علاقمند شدم. اون هم فکر میکردم اوایل برای آموزش و شروع این کار با توجه به سن ام شاید دیره ، ولی عزم و جزم کردم و یاد گرفتم و با اینکه پیشرفت ام در کار خیلی زمان برد ولی با اراده پشتکار ادامه دادم و همیشه در حال آپدیت و آموزش بودموهستمو ناامید نشدم و الان بعد پنج شش سال چقدر خوشحالم در کارم رشد و بهبود داشتم و در مسیر تکاملی صعودی ام .
ما در همه جنبه های زندگی مون میتونیم رشد وپیشرفت و بهبود دائمی داشته باشیم فارغ از هر عامل بیرونی مثل استعداد ذاتی و سن و سال و خانواده وجامعه و مکان و زمان ومحل زندگی … اگر باور کنیم باورهای قدرتمند کننده و ایمان داشته باشیم که میشود .با توکل و اعتماد به خالق جهان هستی با عزم و اراده و تلاش و پشتکار و ادامه دادن و جایگزینی باورهای قوی به جای باورهای محدود کننده .
خدای مهربان را هزاران مرتبه شکر و سپاس که در مدار دریافت این آگاهی های ارزشمندم و هرروز در مسیر رشد و بهبود شخصیتی ام قدم برمیدارم .
به نام خدای بزرگ و مهربان
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و همه دوستان نازنین
خدای بزرگ رو شکرگزارم برای حضورم در این مسیر و درک هر چه بهتر آگاهی های لازم برای رشد
استاد عزیزم به لطف و فضل خداوند ، هدایت شدید به بیان یکی از اساسی ترین و اصلی ترین موضوعات که برای من و احتمالا برای خیلی از دوستان ، که الزام بسیار مهمی برای درک مسیر رشد و دست یافتن به موفقیت های فردی است.
به قدری به این موضوع و این جلسه نیاز داشتم که فقط خدا می دونه چقدرررر برای این برهه و این روزهای من لازم و ضروری حیاتی بود.
به نوبه خودم از شما استاد توحیدی و بی نظیر ، کمال تشکر و قدردانی رو دارم.
یکی از اصلی ترین ترمزهای من که در دوره کشف قوانین برام محرز شد ، بحث توانایی و مسیر کسب مهارت و توانایی در مورد مسیری هست که قرار داریم . در کنار بحث احساس ارزشمندی و احساس لیاقت ، درک این موضوع که من چطور می تونم در مسیر کاری خودم به مهارت ها و توانایی های لازم دست پیدا کنم ، از مهم ترین پاشنه آشیل های من هست.
هر چقدر این دو موضوع (احساس ارزشمندی و درک رسیدن به توانایی های لازم به تکرار و تمرین) رو بیشتر و بیشتر کار کنم ، به همون اندازه می تونم در مسیر خودم و کسب و کارم نتایج بزرگی خلق کنم.
فقط می تونم شکرگزار خداوندی باشم که در حال هدایت کردن همه به سمت خواسته هامونِ ، و در این مسیر به آگاهی هایی هدایت میشیم که لازمه حرکت بهتر و صحیح تر و اصولی تر و منطبق با قوانین بدون تغییر خداوند هست.
استاد درک این موضوع و فکر کردن در موردش ، در همین 24 ساعته گذشته من رو به مطالب و آگاهی هایی هدایت کرده که در این اواخر بسیار برام سخت و ترسناک بود.
اگر من هر روز به خودم یادآوری کنم که در هر زمینه ای که عشق و علاقه سوزان و شور و انگیزه زیاد داشته باشم ، می تونم با تکرار و تمرین به روز خودم رو بهبود بدم ، بدون شک و قطعا نتایج دلخواه رو خلق خواهم کرد.
شاید چیزی به نام استعداد وجود داشته باشه ، ولی به نظرم می تونیم استعداد را به عنوان یک توانایی ویژه تعریف کنیم که به طور بالقوه فرد را به موفقیت می رسونه .
ولی این توانایی چیزی نیست که از یک منبع به یک اندازه خاص و لازم به فردی داده بشه ، و فرد با اتکا به همین اندازه از این موهبت ، بتونه به هم اهداف و نتایج مد نظر خودش دست پیدا کنه ، بلکه با توجه به پیشرفت علم و مسیرهای جدید در جهان ، این توانایی باید ارتقا و رشد داده بشه و هر روز بهتر و بهتر بشه.
بهتر شدن در توانایی ها و مهارت هاست که استعداد رو بهتر می کنه.
وقتی مسیر رشد و موفقیت افراد می بینیم ، کاملا درک می کنم که همه اونا در ابتدا در یک سطح خیلی معمولی داشتند و تکرار و تمرین به سطح بالایی از توانایی ها دست پیدا کردند.
استعداد: یک توانایی با کیفیت درونی که بدون زحمت ظاهر می شود.
مهارت: توانایی اکتسابی که با تلاش و تمرین و تکرار آموخته می شود.
کلمه استعداد نباید برای ذهن من خیلی بزرگ و مهم باشه . چون یک محدودیتی توی استعدا وجود داره و در یک سطحی متوقف میشه ، ولی ادامه مسیر استعداد و کسب مهارت با تمرین و تکرار هست که تبدیل میشه به مهارت و توانایی لازم برای هر فرد.
با این تعریف ها و مثال هایی که شما استاد عزیز زدید ، راه برای من روشن شد . من به هر سطحی از توانایی در مسیر علاقه ام می تونم برسم و هیچ محدودتی عملا وجود ندارد .
محدودیت فقط و فقط با طرز نگاه و باورهای من به وجود میاد .
برای خودم یک تمرین رو به وجود آوردم ، در زمینه کام ، نوشتم که باید 10 بار یک موضوع رو تمرین کنم و دست آخر بار دهم رو با دفعه اولم مقایسه کنم . باید ظرف مدت کوتاهی این کار رو انجام بدم تا برای ذهنم منظقی کنم که همه چیز به تکرار و نظم و تعهد من بر می گرده . مدت زمانی کوتاهی رو برای این کار در نظر گرفتم.
من در جهانی زندگی می کنم که تمام عجایب و عظمت های اون به تسخیر من در اومده . من موجودی هستم که با وصل شدن به خالق توانای خودم ، با ایمان و توکل و تعهد ، با صبر و تلاش و اشتیاق و انگیزه و امید می تونم ، خودم رو هر روز بهبود بدم.
فقط باید درک بهتری از تکامل و صبر که همزمان با تلاش و حرکت و تمرین معنی پیدا می کنه ، و با باورهای مناسب در مسیر خودم هر روز مقداری بهتر بشم.
به این شکل توانایی ها و مهارت برای من مهم تر از استعداد میشه .
استعدا نقطه شروع و استارت هست ، مثل یک دونده در مسیر شروع خودش.
با استعداد می تونم در ابتداری مسیر رشد و موفقیت قرار می گیرم ، ولی با مهارت و توانایی های خودم می تونم به حرکت در مسیر موفقیت ادامه بدم
استعداد من رو در مقابل درهای موفقیت و نتایج بزرگ قرار می ده ، ولی این توانایی و مهارت های من هست که به من اجازه رد شدن از این در رو میده
تمام نتایج بزرگ که توسط افراد موفق خلق شده ، فقط و فقط در نتیجه تمرین و تکرار و انگیزه و باور به این توانایی ها بوده .
و در کنار ایین توانایی ها ما نیاز به منش و بیشن و نگرش وباورهای مناسب داریم که بتونیم در مسیر درست بهتر حرکت کنیم.
با امید روزهای عالی برای همه عزیزان
خدانگهدار
سلام به استادعزیزم و همه دوستان گل
من قبلاخیلی این باوروداشتم که تویه سری زمینه ها استعدادندارم مثل نقاشی چون میدیدم دوستام بهترمیکشن واین باوروتوخودم ساختم که استعدادشوندارم وهیچ وقت سراغش نرفتم
به لطف این سایت ودوره ی بی نظیر احساس لیاقت کم کم این باوردرونم شکسته شد
مثلا یه باور دیگه اشتباهی که داشتم این بود که مردها فقط میتونن کارهای فنی و کاربادستگاههای تولیدی روانجام بدن چون خیلی شنیده بودم
وقتی دستگاه خریدم برای کسب وکارشخصی خودم میترسیدم طرفش برم چون میگفتم من که بلدنیست هرچی میشد میسپردم به همسرم
تااینکه دیدم دارم اذیت میشم وباباورهای جدیدی که تودوره احساس لیاقت برای خودم ساختم تصمیم گرفتم تمام کارهای دستگاه روخودم انجام بدم اولش یه کم ترسیدم ولی بعدکه واردش شدم دیدم چقدرم شیرین ولذت بخشه برام چون من عاشق تولیدکردنم
یه جاهایی که دستگاه به مشکل میخورد بدون اینکه به همسرم زنگ بزنم خودم سوزن روعوض کردم به راحتی وخیلی عالی یانخ که پاره شد خودم دوباره وصلش کردم بااینکه باراول شاید یه ساعت برام زمان برد ولی یادش گرفتم و برام راحت شد انجام اینکار واین باوردرونم شکسته شد که مردها برای کارهای فنی مناسبن وخانم ها سردرنمیارن
درواقع یه جورایی توفکرم بودکه مردها استعداد این کارهارودارن وخانم هانمیتونن و با وارد شدن تو دل کار وادامه دادن دیدم که من به راحتی انجامشون دادم وموفق بودم خداروشکر شایداولش اشتباه هم کردمااما بالاخره کاربادستگاه رویادگرفتم ودیگه نمیترسم ازکارکردن با دستگاه
موردی که فکرمیکردم استعدادندارم درباره برنامه ای کامپیوتری بود کلا فکرمیکردم کارباکامپیوتر ولب تاب و…دوست ندارم دلیلش هم این بودکه فکرمیکردم سخته ومن بلدنیستم ولی الان میدونم که واقعا اگه بخوام وتمرین کنم وادامه بدم هربرنامه ایی روبه راحتی یادمیگیرم ومیتونم استفاده کنم ازش
استادواقعا ازتون سپاسگزا م برای این فایلهای ارزشمند
برای این سایت
برای قسمت نشانه روزانه که چقدربه من کمک کرده وچقدرخدابه من ایرادهامو گفته با این قسمت
برای سفرهای زیبایی که میرید وفیلم میگیرید
برای دوره هاتون
برای عقل کل
استادبرای گوشه گوشه این سایت سپاسگزارتونم هزاران بار
وازخدامیخوام هزاران برابر این خوبی هاروبهتون برگردونه الهی امین
خدایا هزاران بارشکرت که هدایتم کردی به این مسیرسبز
به نام خداوند بخشنده ی بلندمرتبه
سلامودرود به استاد بزرگوارم و تمومی دوستان عزیزوارزشمندم
سپاسگزارم ازشمااستادعزیزبخاطراین دست ازفایلهای بسیار ارزشمندتون و بخاطرادامه دادن سلسله فایلهای ذهنیت قدرتمندکننده ومحدودکننده
وقتی میخواستم به این سوال جواب بدم هزاران خاطرات ازدوران دبستان راهنمایی و دبیرستان برام مرور شد که چقدر موقعیتهایی روازدست میدادم بخاطراینکه فکرمیکردم استعداد مهمه و من استعدادم تایک حدی میکشه و بیشتر ازین نمیتونم ادامه بدم
یادمه کلاس سوم راهنمایی بودم،یه روزی مدیر مدرسمون یه برگه امتحان ریاضی جلومون گذاشت و گفت که این امتحان مربوط به المپیاد ریاضی هست،هرکی این رو درست جواب بده،استان به استان به مرحله های بالاتری میره و آینده ی خوبی براش درنظرگرفته میشه
من بدون اینکه تمرینی ازقبل انجام داده باشم،توی اون امتحان رتبه ی دوم المپیادریاضی تو استانمون رو گرفتم،اصلاخودم باورم نمیشد که این رتبه رو گرفتم
مدیرمدرسمون باافتخارهمه جا اسممو معرفی میکرد و هرکجا که میرفت میگفت که این دانش آموزمدرسه ی ماهست
مدتی گذشت و امتحانات ترم دوم ما شروع شد،و من سرامتحان یدفه مسموم شدم و نتونستم به درستی تمرکز روی امتحانم داشته باشم،وبااینکه شاگرداول کلاسمون بودم،همین امتحان باعث شد کمی نمره ی معدلم پایین بیاد،و ازونجا به بعدبود که من خودمو باختم و هرچقدر که مدیرمدرسمون بهم میگفت ادامه بده و مرحله ی بعد المپیادرو شرکت کن من ربطش میدادم به شانسو اقبال و میگفتم خانم مدیر من اونموقه هم شانسکی قبول شدم وگرنه من هیچ استعداد خاصی برای ریاضی ندارم
درصورتیکه واااقعا عاشق حل مسائل ریاضی بودم،یعنی عششق میکردم لذت میبردم ازینکه قراره یه مسئله رو حل کنم
یعنی همون مسموم شدنم سرامتحان نهایی ریاضی،باعث شد من خودمو باورنکنم و بسیاری از موقعیتهارو ازدست بدم
یادمه چهار دفه از تهران برام زنگ میزدن و کلی باهام صحبت میکردن که المپیادرو ادامه بده ماازت حمایت میکنیم،آینده ی بسبارخوبی رو درپیش داری
وتنهاجواب من به اونها این بودکه من استعدادی ندارم و شانسی قبول شدم،اون ماجرای مسموم شدنم چنان ترمزی درمن ایجادکرد که سالهای سال ازهمین ترمز ضربه هاخوردم و تودوران دبیرستان یادمه دیگه واقعا زیاد زور میزدم تا نمره ی خوبی بگیرم
الان به لطف آموزشهای استادعزیز فهمیدم که واقعااستعداد مهم نیست و ایمانوحرکت وتمرینوتکرار درمسیرمهمه
یک نفری توی فامیل ما مدرک پروفسوری رو گرفته،همیشه مادرم میگفت که دلیل پروفسورشدنش اینه که مادرش همیشه تودوران بارداریش غذاهای فسفردار زیادی میخورد
الان که یادم میوفته کلی به حرف مادرم میخندم،که چطور مدرک اون فرد رو به این عامل ربط میداده؟!!!
ازاستادعزیزم یادگرفتم که حسرت وافسوس گذشته رونخورم،هیچ مشکلی نیست ک اون موقعیتهام رو ازدست دادم
الان چون باایمان صددرصد فهمیدم که استعداد مهم نیست،خداروشکر خیلی تونستم دربسیاری از جنبه های زندگیم پیشرفت کنم و به اندازه ی تلاشم تونستم هم اعتمادبنفسم رو رشد بدم،هم درامدزایی کنم
یکی از هدفهایی که برای خودم انتخاب کردم یادگیری زبان انگلیسی هستش،که بدون هیچ عجله ای تونستم تاالان کلی کلمات انگلیسی رو باترجمه ی فارسی یادبگیرم
یک قدمی که میخوام یکم پیچیده تر باشه بردارم شروع قواعد انگلیسی هست تا بتونم کم کم جملات کوتاه انگلیسی رو بارعایت قواعدانگلیسی بیان کنم
یکی دیگه از هدفهام اینه که بتونم روی لهجم بیشتر کارکنم،چون احساس میکنم بااین لهجه ای که توی شهرمون داریم و وقتی میخوام تو یک شهربزرگتر بااین لهجه صحبت کنم بااعتمادبنفس پایینی صحبت میکنم،مخصوصا اگه کلمه ای رو بگم که اون طرف متوجه نشه
دوست دارم تواین مورد هم پیشرفت کنم به گونه ای که حتی توی خانوادمون هم بتونم خیلی کتابی تر صحبت کنم،تااینکه بالهجه ی خودمونی…
اولین قدمی که میتونم تواینمورد بردارم اینه که لابه لای صحبتهام با همسروفرزندم کلمات کتابی به کارببرم و کم کم که بااون کلمات راحتتر شدم،یکم پیشرفته ترش میکنم،مثلا بافرزندم راحتتر میتونم کاملتر کتابی صحبت کنم،تو کلِ روز با لهجه ی شهری خودمون باهاش صحبت نمیکنم
واقعا شوق دارم تواین مورد پیشرفت کنم،چون یک هدفی که بعداز تغییر لهجم میتونم دنبال کنم،سخنرانی کردن توی جمع های بزرگ بااعتمادبنفس بیشتری میشه،و یک پاشنه ی آشیلی که دارم همین لهجه ی فارسی لریمون هست،که ترمزایجادکرده خیلی راحت نتونم تمرین آگهی بازرگانی رو هم به درستی انجام بدم
استادجان خیلی حرف برای گفتن دارم،ان شالله بتونم به درستی این تمرین رو انجام بدم و بیشتر خودم رو بهبود بدم
این بهبود ادامه دارد
بانام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و مریم بانوی مهربان و تمامی دوستان هم فرکانسی عزیز
استاد واقعا فایلهای شما دست کمی از آیات قرآن نداره که با صراحت راه رستگاری را به من می آموزد استاد عزیزم از خداوند سپاسگذارم که من را در مدار شما قرار داده که هر روزم بهتر از دیروز باشه استاد جان الان در قدم هشتم هستم و دارم روی خودم کار میکنم و نسبت به قبل بهتر شدم من 49سال دارم در این چند سال اخیر موهای سرم کم پشت شده و جلوی سرم نسبتا خالی شده بود همیشه دوست داشتم که بتونم مو بکارم ولی هم پول نداشتم هم میترسیدم که 1 ماه پیش تصمیم گرفتم که این را انجام بدم که با مقدمات برای کاشت مو و تعیین وقت روز به روز که به تایم ترمیم موم نزدیکتر میشدم ترس وجودم را احاطه میکرد به خودم میگفتم نه من باید این کار را انجام دهم مگه دیگران چطوری انجام دادن خلاصه دلم گرم میشد تا موعد کاشت مو فرا رسید و خودم رو انداختم تو دل کار انجام شده و خدا را شکر عمل با موفقیت به اتمام رسید و الان خیلی خوشحالم که تونستم به ترسم غلبه کنم ممنونم از استاد عزیزم و خانم مریم مهربان و دوستان گلم در پناه خداوند شاد و سالم باشید یا حق
سلام حضرت استاد
به به باز درس دیگه که پر از انرژی و پر از ارتعاش به توحیده
وقتی میگین برو دنبال کاری که استعداد نداری و ببین با تمرین می بینی تو هم مثل ابر قدرت های اون ضمینه به اوج می رسی
این یعنی خدا میتواند زندگی مون رو حس کنیم یعنی توحیدی عمل کنیم
یعنی ما وارد کاری رشته ای بشیم که اصلا ژنتیکی توش صفر درصدیم و با امید خدا بریم سمتش و ببینیم خدا میتواند اگه حرکت کنیم و برکت برامون بفرسته
مثلا خود من که توی کامنت های قبل گفتم کارگر و کارمند زاده م و حالا میخوام کسب و کار برا خودم راه بیاندازم و ارباب خودم شاگرد خودم باشم و استعدادی هم ندارم ولی تا گفتم یکی اومد سرمایه بهم داد ،ارباب قبلی م راحت با نرفتن من به محل کار کنار اومد. و مکان رایگان برای کسب کارم بدون اجاره جور شد همه چیز دست در دست هم داده تا من فروش پارچه پرده ای داشته باشم و پرده سرایی بزنم.
از گذشته بگم که باورسازی بشه برام
یادمه استاد ریاضی و فیزیک خیلی دوست داشتم ولی توی زبان استعدادی نداشتم و اتفاقا خواهر بزرگی م رو میدیدم که توی زبان و عربی لنگ میزنه ومیگفت خیلی سخته با اینکه بچه بودم ولی رگه های از انگیزشی بودن تو وجودم بود،با خودم گفتم نه سخت نیست و از راهنمایی که زبان و عربی وارد درسهام شد تمام تمرکزم گذاشتم روش و حتی برای ریاضی م کم کاری کردم و وقت نراشتم و یکی دوتا امتحان خراب کردم و بعد که تو زبان و عربی راه افتادم و به خودم باور دادم ببین عربی وزبان هم شدی نفر اول .
دیگه وقتم آزاد شد و به ریاضی که عشقم بود توجه کردم و همه دروس نفر اول شدم.یادمه آبجی تو زبان یا عربی یه چیزی سوال داشت ازم می پرسید و لازم نبود کتابای سال قبل ورق بزنه من جوابش میدادم.اهان استاد یادم میاد من حتی از زبان و عربی و ریاضی پول هم ساختم همون تو راهنمایی یکی از دوستام میومد خونه مون بهش درس یاد میدادم و چون مثل همیشه دلی کار میکردم و خوشحال بودم مفیدم و البته خودمم درس رو تمرین و تکراری میشد یهو جلسه اخر یه انگشتر کوچیک برام به عنوان دستخوش اوردن و سالها بعد سه یا چهار سالی معلم خصوصی ریاضی و زبان شدم.
بله دوستان واقعا باید ساخت باید خواست حرکت کرد تا خدا باهاتون هم قدم بشه و برکت بده
یه چند جای زندگیم هم رفتم سمت علاقه م و البته کمالگرایی و عجول بودنم برای موفقیت و البته تمرین نکردنم باعث شد جا بزنم و خب چی بگم دیگه. خدایا منو ببخش که توحیدی عمل نکردم
ولی خدا را شکر از اینجا به بعد قراره اتفاقای خوبی بیوفته.
در پناه حق
آیا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟
یا اینکه معتقدی اگر در زمینه ای استعداد نداشته باشی، تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟
سلام استاد بخاطر این فایل جدید خیلی خیلی سپاس گزارم شما چقد هی روز به روز منو به خودم بیشتر می شناسونید و فکر می کنم هر روز دارم بزرگتر و بزرگتر میشم دروناً
و سلام به همه دوستان توحیدیم.
من پیش از دیدن و شنیدن این فایل تون استاد فکر می کردم تو بعضی چیزا بعضی آدما استعداد ذاتی دارند و هرچه هم سعی کنیم ما نمی تونیم اون رو یاد بگیریم و تو اون زمینه پیشرفت کنیم.
همیشه فکر می کردم نقاشی
و مثلا خیاطی کردن رو من توش استعداد ندارم و نمی تونم یاد بگیرم و اینا کار من نیست .
چون نقاشی کشیدن رو زیاد دوست دارم همین رو به عنوان هدفم انتخاب می کنم.
و تمام سعیم را در این زمینه انجام میدم تا به خودم ثابت کنم که استعداد ذاتی و این جور چیزا دروغی بیش نیست.
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ
همانا کسانى که گفتند: پروردگار ما خدا است؛ سپس [در میدان عمل بر این حقیقت] استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنان
نازل مى شوند [و مى گویند :] مترسید و اندوهگین نباشید و شما را به بهشتى که وعده مى دادند، بشارت باد
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان نازنینم… واقعا توحید یکی از بزرگترین دستاوردهاش استقامته… وقتی شما وارد یه
چالش میشی و اطمینان داری که تمام لوازم حل اون چالش بهت داده شده و تحت حمایت خداوندی حتی اگه لازم باشه
سالها ادامه میدی… و به بهشتی که خدا وعده داده در دنیا و آخرت دست پیدا میکنی… تمام مشکلات و موانع از یه عامله
و اون هم شرکه… جملاتی مثل “استعداد” … “ژنتیک” … “حمایت مالی”…”پارتی” … وقتی ایمان بیاریم که هیچ عامل دیگری
جز خداوند نیست و خداوند هم وعده فرموده همه چیز برای پیشرفت و سعادتمون فراهمه… دیگه چه بهانه ای داریم که
ادامه ندیم… و ذهن و هواهای نفسانی ما تمام تلاششو میکنه به بهانه های مختلف مانع حرکت مسمتر ما بشه… واقعا
وقتی به زندگی استاد نگاه میکنم این استمرار که ریشش توحید و باوره اینه که اگه فلانی تونسته پس من هم میتونم
عاملی بوده که به این بهشت رسیده… در دورانی که مهاجرت کردن به بندر عباس… این که چند ماه بدون حقوق کارکنی
و بدونی خداوند حواسش هست و تاخیر نمیکنه تا این استمرار در مسیر میرسه به بحث کاهش وزن و وقتی اتفاق میفته
نقطه عطف زندگی استاد میشه و بعد وقتی میبینه هیچ مانعی نیست جز ذهن و ادامه میده این استمرار میرسه به اینجا
که حتی بدون تسلط به واژه های زبان تخصصی پزشکی چند ماه تمرکزی ادامه میده و دوره سلامتی رو برای ما به فضل
الهی به ارمغان میاره و تکامل استاد رو در تمام این تحولات چند ساله در قالب حرکت توحیدی و مستمر شاهد هستیم
واقعا این استاد عباس منش امروز بارها و بارها متفاوته حتی از استاد عباس منش دو ماه قبل… این اراده و پشتکارتونو
تحسین میکنم و از خداوند توفیق میخوام که این اراده پولادین که بر پایه توحید و اینکه هیچ عامل بیرونی نیست که مانع
پیشرفت ما باشه رو در ما نهادینه کنه…
به نام الله علیم وحلیم
سلام و تشکر فراوان از استاد عباسمنش برای این فایل هدیه ای گرانقدر
بله من کاملاً با استاد عباسمنش موافق هستم که انسان اگر در موضوع مورد علاقه ای خود تمرین و پشتکار زیاد داشته باشد،میتواند بهترین نفر در آن موضوع باشد…
به نظر من نقش علاقه واشتیاق از نقش استعداد و ضریب هوشی بالا مهم تر است و انسان با تمرین و ممارست میتواند همه چیز برسد…
من خودم مدت زمان زیادی را ورزش میکردم و کم کم به این نتیجه رسیدم که من در ورزش استعداد بالایی ندارم و همین نجوای شیطان باعث شد که من از ورزش کردن صرف نظر کنم توضیحات کامل وگران بهای استاد در این فایل باعث شد که مجدداً تصمیم به ورزش کردن بگیرم
از خداوند متعال موفقیت روز افزون را برای استاد گرامی و تمام کاربران این سایت آرزومندم،خدانگهدار
بنام خدای هدایتگر و اجابتگر خواسته هامون
درود بر استاد عشق و توحید و سپاس بیکران برای این سری از فایلهای هدیه ارزشمندی که برامون به اشتراک میزارید
آیا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟
یا اینکه معتقدی اگر در زمینه ای استعداد نداشته باشی، تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟
من معتقدم استعداد مهم نیست
تلاش و باور و ایمان و ادامه دادن و تمرین و پشتکار مهمه
خودم از کودکی خیلی در جمع ها نمیتونستم صحبت کنم در کلاس درس مدرسه و دانشگاه ، صدام میلرزید ، حتی تو پرزنت دفاع پایان نامه ام چقدر استرس و لرزش صدا داشتم یادمه ، دختری بدون اعتماد به نفس و عزت نفس حضور در جمع بودم . هدف شغلی ام تدریس تو دانشگاه بود بعد از اینکه مراحل تحصیلی و آزمونها رو گذروندم و تونستم استاد دانشگاه بشم ، یادمه اولین جلسه کلاس ام در حضور دانشجوهام چقدر سراپای منو اضطراب و ترس گرفته بود از اینکه جای استاد باید بنشینم و برای دانشجوهام صحبت کنم از این بعد ، اون روز تعداد دانشجوهام زیاد نبودند ولی من کمکم در این پروسه تکاملی تدریس ام در دانشگاه هر ترم بزرگتر شدم و فن بیان و لحن صدام بهتر شد و همینکلاسهای دانشگاه از من دختری قوی و با اعتماد به نفس ساخت .الان بعد حدود 10 12 سال تدریس در دانشگاه چقدر تجربه کسب کردم. منی که فکر میکردم به خاطر گذشته ام اعتماد به نفس ندارم با تمرین و حضور در کلاس هام چقدر رشد کرده ام
بعد از عضویت در سایت و کار کردن روی بهبود رشد فردی و شخصیتی ام و افرایش عزت نفس و اعتماد به نفس و خودباوری ام ،امروزام و با قبل از عضویت در سایت که مقایسه میکنم در این مسیر با تمرین و تکرار و نوشتن و گوش دادن به فایلهاتون از لحاظ شخصیتی سمیرای متفاوت از قبل ام شده ام .
سالها قبل من هم به موسیقی و نواختن ساز سنتی دف وتنبک علاقمند شدم ، فکر میکردم شاید دیره بدلیل سن و سال ام ، ولی با شجاعت و انگیزه چون دوست داشتم یاد بگیرم شروع به آموزش کردم و چقدر خوشحالم که یاد گرفتم . در طول آموزش ساز مواقعی بود که دیریاد میگرفتم ولی با تکرار و تمرین بالاخره میتونستم نت ها رو بزنم .
در کنار تدریس در دانشگاه به یکی از لاینهای زیبایی بانوان علاقمند شدم. اون هم فکر میکردم اوایل برای آموزش و شروع این کار با توجه به سن ام شاید دیره ، ولی عزم و جزم کردم و یاد گرفتم و با اینکه پیشرفت ام در کار خیلی زمان برد ولی با اراده پشتکار ادامه دادم و همیشه در حال آپدیت و آموزش بودموهستمو ناامید نشدم و الان بعد پنج شش سال چقدر خوشحالم در کارم رشد و بهبود داشتم و در مسیر تکاملی صعودی ام .
ما در همه جنبه های زندگی مون میتونیم رشد وپیشرفت و بهبود دائمی داشته باشیم فارغ از هر عامل بیرونی مثل استعداد ذاتی و سن و سال و خانواده وجامعه و مکان و زمان ومحل زندگی … اگر باور کنیم باورهای قدرتمند کننده و ایمان داشته باشیم که میشود .با توکل و اعتماد به خالق جهان هستی با عزم و اراده و تلاش و پشتکار و ادامه دادن و جایگزینی باورهای قوی به جای باورهای محدود کننده .
خدای مهربان را هزاران مرتبه شکر و سپاس که در مدار دریافت این آگاهی های ارزشمندم و هرروز در مسیر رشد و بهبود شخصیتی ام قدم برمیدارم .
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
باز یکی دیگر از فایل های عالی و ارزشمند که در حال شنیدن از استاد مهربان هستم
تا قبل از این هرگز این باور را نداشتم که واقعا سخت است
به راحتی نمی توانم به آنچه که دوست دارم دست پیدا کنم
اما اکنون به این نکته پی برده ام که بله من هم می توانم به آسانی موفق بشوم
به آسانی به خواسته های خودم برسم
به آسانی می توانم به هر چیزی که دوست دارم دست پیدا کنم
این برای من خیلی انگیزه بخش است
این برای من خیلی لذت دارد که من می توانم در هر موضوعی تلاش کنم و پیشرفت کنم
یادم باشد که من در هر موضوع و هر کاری با تلاش بیشتر
با تمرین کردن
با ساخت باورهای خوب
با ساخت ذهنیت عالی
بی شک می توانم به موفقیت دست پیدا کنم
این بزرگترین درسی بود که من امروز در این فایل یاد گرفتم
دقیقا من خودم در مورد گفتگو و فن بیان هیچ مهارت و تخصص خاصی نداشتم اما با تمرین کردن
با کلاس رفتن
به حدی رسیدم که اکنون واقعا می توانم براحتی برای خودم یک گفتگو و یک حس و حال خوب را داشته باشم
من با حرکت کردن
من با تمرین کردن
با قدم برداشتن
می توانم به نتایج دلخواه خودم برسم
این بزرگترین درس برای من بود
ممنونم استاد عزیز بخاطر این فایل ارزشمند
سپاس از خدای هدایتگر خوب خودم
سپاس از خدای مهربانی ها
سپاس از خدای فراوانی ها