«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 250


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    456MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی «چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه
    35MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

5901 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    1 گفته:
    مدت عضویت: 3295 روز

    سفرنامه ی روز اول من:

    به نام فرمانروای کل کیهان

    حدوداً دو سال پیش بود که از طریق همین سایت با مفهوم عزت نفس آشنا شدم و سه فایل رایگان اعتمادبنفس رو گوش دادم و تمریناتش را انجام دادم و بعد از گذشت دو سال کارکردن روی خودم و باور هام می‌تونم با جرات بگم منِ الان هیچ ربطی به بهنامِ دوسال پیش ندارم.حتی شاید بهنام دوسال پیش رو ببینم نشناسمش.

    خدا را شکر

    خدا را شکر می‌کنم که هدایت شدم به این مکان و مسیر زیبا و ناب

    هرچند که هنوز اول راهم و خیلی خیلی جای کار رشد و پیشرفت دارم ولی انصافاً شخصیتی که تونستم بسازم را خیلی دوست دارم

    می‌تونم زندگیم رو به دو قسمت دوسال اخیر و بیست و سه سال قبلش تقسیم کنم.

    تو بیست و سه سال قبلش من عزت نفس بسیار پایینی داشتم تقریباً هیچ ارزشی برای خودم قائل نبودم و با سرعت بسیار زیادی در حال سقوط کردن بودم

    احساس گناه و احساس بی‌ارزشی این جهان زیبا را برای من تبدیل کرده بود به جهنمی تمام‌عیار. مصداق آشکار آیه ” فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَىٰ ” بودم

    به سادگی هرچه تمام‌تر دچار سختی‌ها و ناخواسته ها می‌شدم و درحال زجر کشیدن بودم .

    به قول استاد کتک خورم ملس بود اون موقع ها .??

    و یک روزی که دیگه به ته خط رسیدم و در اوج تضاد ها بودم با تمام وجودم درخواست کردم که شرایط تغییر کنه و روی خوش زندگی رو هم ببینم و درخواستم اجابت شد و خداوند دستم رو گرفت و هدایتم کرد

    سپاس‌گزار خدایی هستم که با این‌که می‌تونست مچمو بگیره دستمو گرفت و بلندم کرد

    خدا رو شکر

    از فایل‌های دانلود شروع کردم و کم‌کم همه چیز تو دنیای من بهتر و زیباتر شد درواقع این من بودم که بیناتر شده بودم

    یکی از نقاط عطفم هم کار روی همین سه فایل دانلود اعتمادبه‌نفس بود .بارها تمریناتش را انجام دادم و متنش رو خوندم بارها کامنت های ارزشمند عزیزان را مطالعه کردم و از تجربیات شون تجربه کسب کردم

    تونستم احساس گناهی که داشتم رو بفهمم و متوجه بشم

    شروع کردم به خوب شدن.

    شروع کردن به بخشیدن خودم و پذیرفتن خودم و دوست داشتن خودم

    من شروع کردم .

    شروع کردم به ارزش قایل شدن برای خودم و شروع کردم به باور کردن توانایی هام

    و اون مسیری که شروع کردم هنوز هم ادامه داره و هر روز شگفت‌انگیزتر و لذت‌بخش‌تر می‌شه

    الان با تمام وجودم باور دارم که عزت نفس کلید اصلی تمام موفقیت‌های بشره

    و دقیقاً زمانی که من تصمیم گرفتم دوره‌ عزت نفس رو شروع کنم استاد تصمیم گرفت که آپدیت خیلی گسترده‌ای برای دوره در نظر بگیره و دیگه چه نشونه‌ای از این بهتر برای شروع؟؟

    خدا را شکر می‌کنم بابت این جهان زیبا و شگفت‌انگیز و بابت قوانین بدون تغییرش که قدرت خلق زندگی من رو به من می‌دهند

    همتونو دوس دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    نظری گفته:
    مدت عضویت: 3195 روز

    به نام الله یکتا

    مدت هاست که از شروع این سفرنامه میگذره هربار خواستم شروعش کنم نشده ینی توی مدارش نبودم

    به امید خدا امروز میخوام شروع کنم این سفر هیجان انگیز و پر معجزه ارو …….

    برگ اول سفرنامه من 1398/10/18

    همه ما توی شرایطی بزرگ شدیم که اعتماد ب نفسمون کمو کم و کمتر شده ?بله منم توی این شرایط بودم .

    ویا کارایی انجام دادیم ک ب شدت سرکوب شدیم ?تا دلت بخواد سرکوب شدم ب خاطر حتی کوچیک ترین اشتباهم .

    و این حباب بی ارزشی هی بزرگتر شده تا جایی دیگه داره میترکه دیگه جهان با چک و لقد داره میگه باید روی عزت نفسم کار کنم ……

    وقتی آدم اعتماد ب نفسشو از دست میده به دوحالت میرسه یا درون گرا یا برون گرا ?من جز هر دو دسته بودم ینی ی دوره ایه درون گرا بودم ی دوره ای برون گرا ….

    احساس پوچی و بی ازرشی اینکه همه ارزشمندن الا من …. همه خوبن الا من …

    واقعا چرا این احساس از کجا اومده مگه همه ما یکی نبودیم همه ما رو ی خدا خلق نکرده این خلا رو خودم برای خودم بزرگ کردم

    حقیقتا این آیه قرانو باید با آب الماس نوشت که هر خیری ب شما میرسه از خداست و هر شری که به شما میرسه از خودتونه خودم باعث این احساس بی ارزشی شدم یعنی خودم باعث شدم هی بزرگ و بزرگتر بشه ….

    ?قدم اول بخشیدن افرادیکه فکر می کنین مقصرن در این احساس بی ارزشی

    من میخوام خودمو ببخشم و بسپارم بخدا و رها باشم بقیه ام ک این احساسو در من ب وجود اوردن می بخشم و رها می کنم چون اونا هم تخریب شدن ب قول استاد گلم ….

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    جواب سوال قسمت ۱:

    ادمی ک اعتماد ب نفس داره به خاطر تایید دیگران کاری انجام نمیده .

    ب خاطر دل خودش لباس می پوشه ارایش می کنه رفتار میکنه .و منتظر تایید نیست .

    تو جمع نظراتشو راحت بیان میکنه نگران تایید شدن یا نشون نیست .

    این ادم نقاب و ماسک نداره تظاهر نمی کنه .

    حتی اگر ب نفعش نباشه دروغ نمیگه

    کارشو ب تعویق نمیندازه …

    ب قول استلد عضله تصمیم گیریش قویه

    احساس لیاقت و ارزشمندی داره خودش در اولویته برای خودش ..

    با خودش عشق میکنه از تنهایی خودش لذت میبره .

    من چقدر شبیه این آدم هستم ؟راستش خیلی شبیه نیستم …ولی وقتی اومدم اینجا اومدم تا شبیه بشم همین نوشتن کامنت ی تمرین قویه برای قدم اول …….

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    جواب سوال قسمت ۲ :

    اگر قبل از آشنایی با استاد بود میگفتم نماز و دعا و گریه زاری و……

    ولی الان میگم خودشو ببخشه ب خودش فرصت بده حتی برای بزرگترین گناه و اشتباه

    همه ما از یک خداییم حتی پیامبرا مثل موسایی که آدم کشت و به خدا برگشت و پیامبر شد مثل یوسف مثل تمام پیامبرا یا آدما خدا خودش بارها توی کتابش گفته ای ایها الناس ت توبه کن از کارت بقیه اش با من

    ریشه همین بخشیدن و عزت نفسم بر میگرده ب توحید اگر خدارو باور کنی هر خطا و اشتباهی ام کنی بازم برمیگردی ب اصلت برمیگردی ب خدا و خداو توحید کلید همه چیزه ?

    خدایا سپاسگزارم برای اینکه این سفررو شروع کردم ?

    و ممنونم از استاد و خانم شایسته گل ??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
    مدت عضویت: 2462 روز

    یه سلام محکمتر قویتر و با اعتماد به نفس بیشتر

    این مسیر چقدر زیباست

    این سایت چقدر هوشمنده

    این جهان چقدر خوب بلده کارش رو انجام بده

    تا بحال تو زندگیم هیچ چیز اینقدر هماهنگ نشده بود

    الان که بالای یکسال هست که تو سایت هستم

    جریان زندگی من اینطوری شده

    یه چیزی تو زندگیم گیر میکنه

    میدونم باید آگاهانه روی ذهنم کارکنم

    یه گیری تو باورهام هست که باید درستش کنم

    سوال های قشنگ میپرسم

    جواب میدم

    مثل اهرم رنج ولذت

    دلیل این باور رو مینویسم

    از کجا اومده؟ چرا بوجود اومده؟

    و خلاصه تو دفترم باهاش میرم تو رینگ کشتی

    نه اینکه حالم رو خراب کنم

    و یا وسواس فکر ی داشته باشم

    اصلاً

    دقیقا تحلیل هایی در موردش میکنم

    بعد از خداوند هدایت میخوام

    بهم الهام میشه بروسایت

    نشانه های روزانه دقیقاً همون بحث رو برام باز میکنه

    میرم فایلهای دانلودی

    بصورت رندوم یکی رو انتخاب میکنم

    متن اون رو نکته برداری میکنم تو کاغذ

    همیشه همراه دارم، کل روز یا هفته

    یه مدتی که، بتونم باهاش راحت بشم

    تمام مدت فایلهای محصولات هم بصورت تصادفی تو گوشم، یکی بعد از دیگری میره مربوط به اون مسیله میشن

    فکر میکنم کم کم دارم راه میفتم

    چون همه در راستای همون گیر ذهنی من هستند

    مثلاً این روزها درگیر یه مسیله ای شدم

    باهاش روبه رو شدم به جای اینکه بیخیالش بشم وبزارم ته ذهنم برام باور غلط بوجود بیاره

    نوشتمش

    سوالهایی که چرا بوجود اومده ؟

    جوابهاش

    اهرم رنج و لذت، که اگر حل نشه چی میشه؟

    فهمیدم، بخاطر کمبود عزت نفس هست

    و اینکه فیلم بازی میکنم که آدم با اعتماد بنفسی هستم

    اومدم سایت، نشانه های این روزها همش در مورد عزت نفس هست

    تو ویس ها همونهایی که استاد در مورد عزت نفس مثال زدن میاد

    جهان خودش ذهن من رو

    فضای دنیای من

    اتفاقهای اطراف من رو

    به بمباران اطلاعات میبنده که این مسیله ای که بخاطر کمبود عزت نفس بوجود اومده رو، کاملاً برام باز کنه

    و من اگر روی تصمیم خودم،برای حل این مسیله بمونم

    قطعاً میتونم حلش کنم

    یه خواستن از من

    یه قدم از من

    مسیر درست رو نشون دادن( هدایت ) از خداوند

    ارسال نشانه ها برای ایمان بیشتر از خداوند

    حرکت از من

    راحتی و لذت بردن از مسیر با خداوند

    پیگیر شدن و از طرفی، صبر کردن از من

    تکامل با خدا

    استاد واقعاً این حرف رو باید با طلا نوشت

    خیلی با ارزشه

    ( جهان کارش رو خوب بلده

    تو کار خودت رو درست انجام بده

    نتیجه خودش میاد )

    واقعاً ممنون بابت این چهار تا فایل عزت نفس

    کاملاً با مسایل این روزهای من منطبق بود

    دمتون گرم

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مجتبی مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3104 روز

    به نظر من ویژگی افراد با اعتماد به نفس بالا اینه که خیلی خونسردن , خیلی راحت درخواست میکنند هرچیزی که بخان , خیلی راحت میرن تو دل مساله و راحت مساله حل میکنن , خیلی راحت اظهار نظر میکنن و نظراتشونو بیان میکنن , با خودشون کاملا در صلحن و ارزش قائلن , ترسی برای افراد با اعتماد به نفس بالا وجود ندارد و شجاع هستند , افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند و ازشان درخواست میشود و اون درخواست باب میلشان نیست به راحتی نه میگویند , کاری رو بخان شروع کنن و انجام بدن نظرات مردم واسشون مهم نیس و خللی در کارشون بوجود نمیاد ,لباسی که میپوشن برای رضای دل خودشونه نه برای تیپ زدن واسه دیگران که توجه دیگرانو جلب کنن , با کسی تعارف ندارن .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    علیرضا خنجری گفته:
    مدت عضویت: 2310 روز

    اینکه ما هیچ تاثیری در زندگی دیگران نداریم و نمیتوانیم به ان ها ظلم کنیم و نمیتوانیم خوشبخت یا بدبختشان کنیم

    پس در نتیجه کسی نمی تواند ب من ظلم کنندیا منا بدبخت کند یا خوشبخت کند ب جز خودم

    و اینکه تمام ادم هایی ک من حقی گردنشون داشتم را بدون استثنا بدون استثنا میبخشم به خاطر ارامش دل خودم

    و اینکه من خالق زندگی خودم هستم

    پس خودم شروع میکنم به خلق کردن با توکل بر الله یکتا

    بیرون ز تو نیست هرآنچه در عالم هست

    در خود بطلب هرانچه ک خوایی تویی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    Morteza گفته:
    مدت عضویت: 2306 روز

    سلام به استاد عزیز

    به نظر من ویژگی های فردی که اعتماد به نفس بالا دارد این است که آن فرد خودش رو‌ خیلی ارزشمند میدونه و میدونه که اشرف مخلوقات و خلیفه و جانشین خدا بر روی زمین و هر کاری را انجام می‌دهد برای جلب رضایت خداوند است و وظیفه او این است که باید در این دنیا مادی نباید غصه خورد و باید از این زندگی لذت ببریم و با داشتن اعتماد به نفس بالا و اهمیت ندادن به نظرات دیگران راهی که میدونند درسته رو انجام بدن و از زندگی لذت برد و به نظر دیگران اهمیت نده‌،اعتماد به نفس بالا یعنی نوع دید هر گونه مسائل به ظاهر بد و توجه نکرن به آنهاو با اعتماد به نفس بالا مسیر خود را طی کند

    یا حق و سپاس فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3890 روز

    به نام خدا

    سلام!

    هدایت شدم به سفرنامه: نشانه ی امروز

    خیلی خوشحال تر و سپاس گزارتر از همیشه هستم که تغییرات بیشتری قراره در خودم ایجاد کنم با کمک این سفرنامه

    ممنونم استاد جان ممنونم مریم جان

    پارسال بود دقیقا بهمن قرار بود برم کیش و جنوب یک سفر 10 روزه که تولید محتوا کنم … اما!

    خدای درونم هدایتم کرد به سفری بی نهایت عمیق تر.. که قرار بود بیشتر از همیشه فکرش را بخوانم و درک عمیق تری ازش داشته باشم.

    این نوشته خیلی برام جاب و احساس خیلی خوبی بهم میده ..

    مثل سلیمان باور کنی خدا را بزرگی و عظمت خدا را و اون وقت سرزمینی بهت داده بشه که قطعا در خودت میدیدی و خودت را حتما بایستی ” ارزشمند و لایق خواسته ی ارزشمندت بدونی ” که همچین خواسته ای و ثروتی و ملکی بخوای که فقط تو این چنین ” تجربه اش ” بکنی، من فکر میکنم، فکری که حالا نسبت به همین سفرنامه ای که پارسال طی کردم دقیقا تکامل ” بیشتری ” را طی کرده، آره سلیمان باور داره که ” هر چقدر ثروتمندتر بشه این ثروت 100% خودش را به خدای خودش که تنها مالک و فرمانروای و هدایت کننده جهان و جهانیان نزدیک و نزدیک تر میکنه وگرنه هرگز همچین درخواستی نمیکرد.

    بازم خدااا گللل کاشتتت!

    میگی چطور؟!

    میگم باوررر کن 1% هم اصلا به نوشته هام فکر نمیکنم که چی را مینویسم و فقط فقط وقتی 2 ساعت پیش جلوی بخاری بودم و داشتم به این فکر میکردم که قراره چی بنویسم بعد گوش دادن 4 فایل ارزشمند در مورد اعتماد به نفس و عزت نفس این مرتبه .. و تنها چیزی که اومد گفت: سرسپرده باش .. فقط لذت ببر از این سفر ..

    خدایاااا شکرتتت

    دیشب توی گنجینه ( عقل و کل ) بودم با یک نوشته بازمم خیلیی حال کردم و خب چیزیه که همیشه سعی میکنم همین بشه!

    خدای درون هاله جان:

    تک تک ذرات این عالم، دوتا مشاهده گر دارن

    یکی تو و دیگری خدا

    حالا تو اگر بیای و از مشاهده گریت دست برداری و مشاده ات را فقط و فقط روی خدا بگذاری

    ذرات عالم که در سر راه تو قرار میگیرن، توسط خدا مشاهده گری میشن ( مارکو: یعنی هر کسی و هر چیزی را خداا و جزیی از خدا میبینی و حس میکنیWOW )

    و این جمله چه زیباست

    خدایا آینده پنهان است اما مهم نیست

    مهم این است که من تو را میبینم و تو راه را ( عجب جمله ی واقعیه و واقعیت هر کس خب همون باورهاش )

    در هر لحظه با تک تک سلول های ارزشمندون فقط خدا را ببینیم

    و هم چیز زندگیمون چه زیبا میشه وقتی فقط خدا نظاره گرشون باشه

    خدا تنظیمشون کنه

    چون خدا خیر مطلقه و بهترین ها را تنظیم میکنه

    هیچ علاقه ای سلیقه ای …

    هیچ تدبیری هیچ برنامه ای ..

    نداریم

    مگر خداااا

    و خداست که هر وقت لازم باشه ما کاری انجام بدیم یا تدبیری کنیم

    خودش بهمون الهام میکنه ( و این باور که من لایق هم صحبتی با خداوند یکتا هستم و خداروشکر که من لایق دریافت الهامات به طور دقیق و واضح هستم )

    و در آخر هاله جان نوشته بود که، خدایااا کمکمم کن که فقط تو را ببینم و با تک تک سلول هام متوجه تو و تو تووو باشم. آمین )

    وقتی این 4فایل ارزشمند را دوباره بعد از مدت ها گوش دادم، قانون ” تکامل ” برام مرور شد

    تکامل شما استاد جان توی هرقسمت توی سفرنامه دور به آمریکا ..

    وقتی گذشته و آینده خودت را میبینی و میبینی که چقدر تغییر خیلی برای ذهن راحت تر و منطقی تر میشه.

    واقعا خداروشکر میکنم که نمیتونم شاید به عدد و کلمه بگم چقدررر خودممم برای خودم مهم ترین فرد زندگیم ارزشمندترین بودمم و حالاا چقدر نسبت به پارسال این حس و علاقه و عشق به خودم و خدای خودم بیشتررر و بیشترر و عمیق تر و زیباتر و عاشقانه تر و پایدارتر شده بینظیره

    از چی بگم؟!

    چقدر همههه عاشقمنننن

    همهه هااا یعنی اونایی که حتی منو ندیدن و فقط اسم مبارک من را میشنون میگن بعدها که آشنا میشن وای من اولین باری که محمد اسم شما را شنیدم و ویژگی های مثبتت را از این و اون شنیدم چقدر احساس عالییی بهت داشتم و حالا که دارم میبینمت واقعااا هم همینطور و حالا خیلی بیشتر

    از رابطه ام با خدای خودمم که تمام سعی من اینه که فقط این رابطه که مهم ترین و اولین رابطه است را بهتر و عمیق تر و زیباترش کنم

    همیشه شکر خدا شادممم

    خندونم

    دوستای بینظیر در تمام جهان شاد و ثروتمند و سالم و سعادتمند و سپاس گزار

    آدمایی که هر کاری انجام میدن از روی الهامات و عشق و علاقه اشونه مثل خودم

    همه چی تغییر کرده بابا!

    همه چی هم تغییر کرد وقتی که من تغییر بنیادی تری در خودم به کمک خدای درونم دیدم و احساس کردم.

    اما یک چیز به چشمم خورد، طلب آمرزش” بود.

    و یک چیز که دوست دارم اینجا بنویسم موقع ارتباط با دیگران در ابتدا خیلی آگاهانه سعی میکردم اجراش کنم ولی حالا خیلییی وقته که جزیی از رفتارهای ذهنی من شده و انجام میشه خداروشکر

    ” احساس ارزشمندی ”

    به طور ناخودآگاه به هر کسی که فکر میکنم که حالا کمتر به دیگران فکر میکنم فکر در مورد دیگران فقط در مورد ویژگی های مثبت دیگران و تحسین کردن این ویژگی ها به صورت ذهنی و نه قضاوت کسی چرا که من حتی خود ارزشمندم را هم حتی قضاوت نمیکنم، و بیشتر از همیشه انرژیم را گذاشتم روی خودم و باورها و پیدا کردن و اصلاح کدهای ذهنی و رفتاری خودم

    و یا وقتی که با دیگران حرف میزنم بهشون احساس ارزش میدم، احساس توانایی، احساس اینکه آدم مهمی هستن و خداا خیلییی خیلیی اون فرد را دوست داره و براش بهترین ها را میخواد فقط کافیه باورش کنه و .. ( معلومه خب دیگرانم خیلی سریع عاشقم میشن و دوست دارن با من وقت بگذرونند)

    یکی از ویژگی های مثبتی که دارم و خیلی هم دوسش دارم، ویژگی های مثبت دیگران از اعضای صورت و لباس و عطر و مدل مو و .. همون لحظه چه بشناسم ایشون را چه نشناسم شروع به گفتنش میکنم. و کلیی خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمند اون فرد و اینکه واقعا همچین دوست زیبایی خدا بهم داده.

    همین

    خدا جون ممنونمم که منو دعوت کردی به این سفرنامه توحیدی واقعا

    بی نهایت اتفاقات عالی میدونم در انتظارمه که با دستای خودم و هدایت و راه زیبای تو خلق میکنیم.

    دوست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 3292 روز

      سلام دوست عزیز

      سپاس گذارم ک همچین دیدگاهِ زیبایی نوشتین ، با خوندنش لذت بردم😍🌹

      قسمتایی از دیدگاهتون ک خیلی دوسشون داشتم رو کپی میکنم اینجا تا بعدا دوباره مرورش کنم💕👇

      آره سلیمان باور داره که ” هر چقدر ثروتمندتر بشه این ثروت ۱۰۰% خودش را به خدای خودش که تنها مالک و فرمانروای و هدایت کننده جهان و جهانیان نزدیک و نزدیک تر میکنه وگرنه هرگز همچین درخواستی نمیکرد.

      خدایا آینده پنهان است اما مهم نیست

      مهم این است که من تو را میبینم و تو راه را

      و خداست که هر وقت لازم باشه ما کاری انجام بدیم یا تدبیری کنیم

      خودش بهمون الهام میکنه ( و این باور که من لایق هم صحبتی با خداوند یکتا هستم و خداروشکر که من لایق دریافت الهامات به طور دقیق و واضح هستم )

      ان شالله ک هر لحظه بیشتر و بیشتر آرامش الهــــی زندگیِ زیباتون رو دربربگیره💕

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    الناز شهریور گفته:
    مدت عضویت: 2172 روز

    بچه های دوست داشتنی،واقعا اسم این سایت،با معنا ترین اسمی هست که می‌تونه به ذهن کسی برسه” خانواده صمیمی عباس منش”?

    وقتی نظرات شمارو میخونم،حسم فوق العاده میشه?

    ازتون ممنونم که حرف هاتون رو از صمیم دل و با عمق وجود(خود شناسی و خداشناسی) میزنین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 2550 روز

    سلام و خداقوت به تمام دوستان عزیز. استاد در مورد نگاه عمیق تر داشتن به احساس گناه و عذاب وجدان و ظلم به دیگران به خوبی صحبت کردن واقعا آگاهی های نابو خالصی با دلیل و منطق برا من یکی گفتن و بجونم نشست .

    تجربه من از ظلم به دیگران و احساس گناه و عذاب وجدان اینطور بوده که: سعی میکردم حقی از دیگران ضایع نکنم دلیرو نشکنم، توهینی نکنم…….. یا درمورد خودم نواقص اخلاقی دارم که میدونم اشتباه و هروقت از روشون عمل میکردم حال و احساسم بد میشد از مسیر خارج میشدم و میرفتم تو یه چرخه معیوب و احساس گناه میکردم و همین احساس گناه باعث میشد بیشتر تو سیکل معیوب باقی بمونم .

    من هروقت درمورد کسی اشتباهی کردم بخاطر اینکه عذاب وجدان نداشته باشم ترس از آخرت یاهرچیز دیگه ایی سعی کردم تو اولین فرصت معذرت خواهی کنم.

    ولی اینکه هی از دیگرانم معذرت خواهی کنی همیشه حس خوبی بهت نمیده یه جاهایی حتی باعث تحقیر خوده آدمم میشه چندین بارم تصمیم گرفتم کاری نکنم که بخواد معذرت خواهی کنم رفتاری نکنم که احساس گناه و عذاب وجدان بیاد سراغم دوباره بخوام احساسات بدوتجربه کنم.

    اما از اونجایی که باورهای ماهست که داره کار میکنه نه افکارمون به محض اینکه یکی آرامشمو بهم میزد، توشرایط قرار میگرفتم یا میخواست امنیت هامو به خطر بندازه باز یجورایی دنبال تلافی بودم؛ فکر میکردم نباید بزارم حقم ضایع بشه مخصوصا جاهایی که بیشترم حق بامن بود گاهی اوقات یه طوری تلافی میکردم که هرکه نمیدونست فکر میکرد من چه ظالمیم چقدر انسان بدیم که دارم جوابه طرفو اینجور میدم درآخرم خودم بیشتر ازهمه درگیر عذاب وجدانو احساس گناه میشدم.حالا قسمت بدترش اینجاس که باز بخاطر اینکه خودمو آروم کنم باید میرفتم از شخصی که ابتدا به فکر خرابه خودم به من آزار میرسونده معذرت خواهی هم میکردم. در حالی که قانون میگه هیچکس نمیتونه ظلمی به تو بکنه توهم نمیتونی ظلمی به کسی کنی به زیبایی ها توجه کن -اعراض کن از بدی ها -از زوایه به اتفاقات نگاه کن که احساس بهتری بهت میده ،ببین چه فرکانسایی داری میفرستی که تو شرایطی قرار میگیری که دوست نداری خلاصه اینکه بخودت ظلم نکن.

    به خودم میگم من باید طوری زندگی کنم که در هماهنگی با قوانین جهان هستی و خداوند باشم تا در جایگاهی قرار بگیرم که رفتارام درست باشه درمورد دیگران هم به نکات مثبتشون توجه داشته باشم سعی کنم تاثیر گذار باشم بجای اینکه تاثیر پذیر و مسیر تکاملیو طی کنم‌.

    من لذت بردم ازاینکه استاد چطور باورهای خوبشو برا ذهنش منطقی کرده بود گفتن که استفاده از تجربیات و اشتباهات باعث میشه بزرگتر بشیم بعد مثال مسیر تکاملی ساخت کشتی ها و قطارارو زدن واقعا عالی بود.

    تو قسمت آخرم که واقعا خیلی خوب قرآنو توضیح دادن به قول خانوم شایسته خودش میتونست یه فایل تو حید عملی هم باشه برا منی که قبل از آشنایی با استاد خیلی میونه خوبی باقرآن نداشتم بعدآشنایم با سایت چند باری قسمتایی از قرآنو خوندم قسمتایشو متوجه شدم یه جاهایشم نفهمیدم. ولی این آیه ۹۷ سوره نساء که استاد توضیحش دادن یه اتمام حجت بود که واقعا خدا فقط برای من مقدر کرده خوب زندگی کنم پیشرفت کنم و هیچ بهانه ایی قابل قبول نیست بینظیر بود یا سوره ابراهیم که خود شیطان میگه هیچ سلطه ایی بر شما ندارم .

    دعا میکنم که اشتباهات تکراری نکنیم و تجربه های گذشتمون چراغ راهمون باشن برای حرکت در مسیر موفقیت ثروت و سلامتی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 2550 روز

    سلام خدمت تمام عزیزان به نظرمن کسی که اعتماد به نفس داره خودشو همونجوری که هست دوست داره خیلی زندگی رو به خودش سخت نمیگیره وقتی میخواد یه خریدی بکنه ،لباس جدیدی بپوشه نظر دیگران دپرسش نمیکنه بخاطر نظر دیگران خودشو تخریب نمیکنه .

    از روی ترس بخاطر اینکه تاییدش کنن احترام زیادی و چاپلوسی نمیکنه .بخاطر اینکه خودشو بزرگ کنه دیگرانو تخریب نمیکنه .

    حرفی رو که میدونه درسته رو میزنه کار درستو انجام میده به حرف مردم یا اینکه مردم چی میگن کاری نداره احساساتشو به راحتی بروز میده سرکوبشون نمیکنه

    خودشو باور داره فکر نمیکنه که با حرفاش یا کاراش داره وقت مردمو میگیره .

    درمورد سوال دوم در قسمت دوم باید بگم که احساس گناه رو با جبران خسارت مستقیم یا غیر مستقیم میشه برطرفش کردو اولین قدم پذیرش و بخشیدن خوداست یکی از راهای ساختن عزت نفس یا احساس گناه نکردن پرهیز مداری در افکار و اعمال هستش. به قول یکی از بزرگان(تکرار یک اشتباه و انتظار نتیجه متفاوت داشتن دیوانگیس) منظورم از جبران خسارات اینکه اگه من دل کسیرو شکستم حق کسی رو خوردم باید شهامتشو داشته باشم معذرت خواهی کنم و اگه خسارت مالی زدم جبرانش کنم چون من هرچقدرم باورای خوب برا احساس لیاقت داشتن(عزت نفس)بسازم وقتی کسی که بهش آسیب زدمو ببینم یه احساس بدی بهم دست میده که واقعی هست .

    قدم بعدی اینکه سعی کنم بیشتر مواظب افکارو رفتارو عملکردام باشم و در هماهنگی با قوانین جهان زندگی کنم اینطوری احساس بهتری دارم و طبق قانون احساس خوب=اتفاقات خوب .

    من این سفرو برا خودم امروز ۹۸/۱۰/۸شروع کردم از روز اول و این فایلای اعتماد و به نفسمو عزت نفس خیلی آگاهی ها گرفتم واقعا امروز چیزایی شنیدم که قبلا نشنیده بودم .

    میترسیدم تو کامنت بنویسم تصمیم گرفتم فصل اول سفرنامرو کار کنم همش به خودم میگم نکنه اینم نصفه کاره ولش کنم…..

    من اینجوری نیستم که ول کنم دیگه هیچ کاری نکنم مثلا یهو تصمیم میگرم فلان کتابم بخونم فلان محصولم بخرم انگار سعی تلاشام پراکندس ولی خب انشالله منم به وضوح میرسم من یه بچه ۴۶۰ روزم که تو این سایت دارم تاتی تاتی راه رفتنو یاد میگرم نباید خیلی بخودم سخت بگیرم تو همین مدت که عضو هستم کلی اتفاقات خوب برام افتاده احساسای خوبه بیشتری رو تجربه کردم نگاهم به دنیا و زیبای های دنیا تغییر کرده از اتفاقات کوچیک، بودن با اطرافیانم طبیعت آب و هوا ورزش کردن لذت میبرم بیشتر میرم تو دله ترسام احساس لیاقتم بیشتر شده خدارو شکر بابت این آگهی ها این روزها و تلاشام.

    خوده استادم میگه اولش یه مقدار سخت تعهد بیشتری میخواد …. ولی بعدش که میوفتی تو مسیر آسون میشی برا آسونی ها و لذت بردن .

    خب ردپای من این شد به امید روزای بهتر آگاهی های بیشتر باورهای قوی تر و رفتن به مدارهای بالاترزندگی و تجربه های زیبا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: