به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 71 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    419MB
    35 دقیقه
  • فایل صوتی به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن
    32MB
    35 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1211 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه سرایی گفته:
    مدت عضویت: 2623 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و تمامی همسفران گلم….

    من حدود هفت ماه هست که با استاد عزیز آشنا شدم. در گذشته تا حدودی با قانون جذب بطور کلی آشنا شده بودم ولی الان به شکر پروردگار بصورت جزیی در حال شناخت و آگاهی هستم…

    خیلی دوست داشتم راجب وارد شدنم به این مدار بگم و دیدن این فایل که استاد راجب باورهاشون در جذب کامنت گزاری افراد در سایتشون گفتند باعث شد حرفهایی که تو دلم بود و مدتهاد بود که میخواستم بیانشون کنم را الان بگم.

    در زمان تنهایی خودم همیشه با خودم حرف میزدم ، که خدا من میدونم ی چیزی هست که من ازش خبر ندارم ولی میدونم هست، منو راهنمایی کن تا بفهممش. مطمین بودم یک علم یا یک دانشی وجود دارد که من از اون آگاه نیستم ولی ناخوداگاهم منو به سمتش ترقیب میکرد. من هر روز قرآن را تلاوت میکردم ولی هیچی ازش دستگیرم نمیشد.دنبال این علم بودم. و وقتی که باور کردم که چیزی هست دنیا منو به مسیری هدایت کرد و انسانهایی رو وارد زندگیم کرد که با کانال های قانون جذب و استاد آشنا بشم. و الان خدا را خیلی سپاسگزارم که یکی ازین دانش ها را بطریق بسیار عالی آموزش میبینم و الان که قرآن را میخونم بهتر متوجه میشم.

    من به این قانونی که خداوند بزرگ بنیان گزارش هست ایمان قلبی دارم.

    و میدونم که تنها خودم میتونم خالق زندگیم باشم و باید با تمرینات خودآگاه و کنترل ورودی ذهنم بهترین باورسازی را جهت رسیدن به خواسته هام داشته باشم.

    بابت وجود شما و راهنمایی هاتون بسیار سپاسگزارم و برای همسفران خوبم و شما و خودم سلامتی ، عشق ، آرامش، شادی و ثروت را آرزو دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مریم مریم گفته:
    مدت عضویت: 2587 روز

    سلام براستادارجمندم استادمهربان وخداگونه ام استاددلسوزوبزرگوارم وهمه ی خانواده ی صمیمی ودوست داشتنی ام…الان نمیدونم این چه صفحه وچندمین روزسفرمان است ولی حالی دارم که بایدشرح دهم…دوستان من فرکانسم درحدیه که خواسته های کوچک راخلق میکنم ونشانه هارامیبینم که تصادفی نیستن ومن ازآنهامطلبی میفهمم اماچندروزیه که دراین فکرم چگونه باوری بسازم که به خواسته های بزرگترم زودتربرسم…وامروزصبح وقت رفتن سرکاررادیوی راننده تاکسی ازآرزوها حرف زدوخوشحال شدم موقع برگشتن درمترودونفرازآرزوها صحبت میکر ندوخوشحال شدم امازیادتوجه نکردم فقط حالم طوری بودکه باخداکارداشتم ودلم میخواست زودتربرسم خونه وشروع کنم باهاش صحبت کنم وبه این هم فکرمیکردم که اگربه آرزوهام نرسم چی…تااینکه رسیدم خونه وکمی استراحت کردم خونه کسی نبودوگوشیم رابرداشتم که یک تست آیکیو برای دانش آموزانم دانلودکنم وفرستادم برای خودم درتلگرام اماکامل نبودودوباره درواتساپ برای خواهرم فرستادم وقبل ازینکه بفرستم چشمم به جمله ای درصفحه ی یکی ازمخاطبانم افتاد(من قول دادم به آرزوهایم برسم)چندین بارخوندمش وبرام تعجب بودکه این حرفوقبلا من زدم وبه خداقول دادم وتست روارسال کردم وبرگشتم صفحه ی مخاطب رونگاه کردم جمله نبوداصلامخاطب چندروزپیش آنلاین بوده ونه پیامی اومده نه پیامی حذف شده بودوحال عجیبی پیداکردم وهمه ی مخاطبهارونگاه کردم اصلاکسی آنلاین نبودفقط گریه میکردم وسپاسگزاری که خداوندمهربان یک لحظه بامن واضح وآشکاربایک جمله که اصلاوجودنداشت بامن حرف زدوبعدجمله راغیب کرد…دوستان به حرفهای استادایمان داشته باشیدوخداخودش کاری میکندکه به یقین برسیدشادوپیروزودربهترین وبالاترین مداریقین خداوندباشید…سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3072 روز

      به نام خدای رحمان

      خانم مریم عزیز حین خواندن کامنت شما به حرف اخرتان مو بر تنم یه آن سیخ شد .خدایا شکرت همه ی مادر خال هدایت الهی هستیم .من جنس این حرفها را خوب درک میکنم چون داریم این نشانه ها را میبینم .

      خدایا شکرت بخاطر همه چیز .سپاسگزارم دوست عزیز برای پخش آگاهی .

      در پناه الله یگانه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    علی هاشم بیکی گفته:
    مدت عضویت: 3010 روز

    امشب تنها توی خونه اول فایل استاد را گوش دادم و بعد کامنتها را خوندم.

    عید امسال حدود ۹روز به تنهایی رفتم جزیره هرمز و همینطور که استاد در فایل راهنمای عملی دستیابی به آرزوها گفته بود. رفتم تا در تنهایی، خودم را پیدا کنم با یک چادر و یک کوله پشتی.

    فقط زوم کردم روی قسمتهای فایل راهکارهای عملی و چه شبهایی را گذروندم و چه خاطرات زیبایی از اونجا دارم.

    در اون روزها متوجه نشدم که قراره چه تغییراتی و اتفاقاتی بیفته و همه چیز طبیعی و آرام پیش رفت و الان میبینم که درآمدم حدود ۳ برابر شده و الان در روزهای پایانی سال توانستم و میتونم بدهی های خود را پرداخت کنم.

    خیلی میخوام اونجور موقعیتی دوباره پیش بیاد.

    قراره یک هفته ای تنها باشم چون همسر و فرزندانم رفتند مسافرت و من خونه موندم.

    اومدم درس را شروع کردم یعنی برای کنکور ارشد رشته روانشناسی میخوام بخونم. هم فکرم درگیره و هم خیلی دوستان میگن تو برای چی میخوای درس بخونی و یخورده منو میندازن توی شک و دودلی.

    خوشحال میشم اگه دوستان کمکی به من بکنند و دستی از دستان خداوند برای من شوند تا از این دودلی و شک بیام‌ بیرون.

    در پایان سپاسگزار خداوندم بخاطر تمامی خوبیهایی که در حق من داشته.

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ابراهیم حمیدی گفته:
      مدت عضویت: 2834 روز

      سلام دوست عزیزم به ندای درونت که خدای توست و با خدای مهر بان و بزرگ در ارتباط است اطمینان کن و به خاطر خودت هرچه بهت الهام میشه انجام بده تو یک جسم نیستی تو یک روح از خدایی که در این جسم قرار گرفته و هر روز وظیفه ماست که روحمان را به تکامل برسانیم رسالتت را پیدا کن و به ارمانهایت جامعه عمل بپوشان تو قسمتی از خدایی خدایی زندگی کن و خالق اتفاقات زندگیت باش و اگر در مسیری هستی که عاشق انجام دادنش هستی بدو ن شک وتردید اقدام کن که پیشرفت تو د ر سایه عمل به الهاماتت و رسیدن به رویاهایت است سربلند شاد و سعادتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2967 روز

    سلام

    روز 24

    وقتی این فایل رو گوش دادم خاطرات مختلفی رو به یاد اوردم

    یادمه که قبلا جواب سونوگرافی که گرفته بودم یه نوع سندرم رو نشون داده بود وقتی که دکتر نتیجه رو دید با لحن بدی با من صحبت کرد و گفت هیچ درمانی نداره وو …. و علاوه بر جملات منفی لحن بیانش هم ناراحتم کرد و من همونجا تا میتونستم گریه کردم. ولی مادرم بهم گفت که مگه اون خداست؟ و ازم خواست اصلا مث دکترا فکر نکنم . من دیگه به مطب اون دکتر برنگشتم بخاطر برخورد بدش ولی اون موقه بخودم قول دادم روزی برگردم و جواب ازمایش هامو که کاملا سالم هستن بهش نشون بدم و بهش بگم که دیگه هیچ وقت جای خدا قضاوت نکنه

    بعد اون روز خیلی تحقیق کردم و همه جا نوشته بود که درمان قطعی نداره و یه مدت دارو مصرف کردم اما کم کم به داروها هم آلرژی پیدا کردم و نتونستم ادامه بدم . داروها رو مجبور شدم کنار بزارم

    یادمه یه روز دعا کردم و چون آنتن دهی گوشیم خودبه خود صفر شد و هیچ وقت اون اتفاق نیفتاده بود، من فکر کردم معجزه شده و اینوئباور کردم. به محض باور معجزه، صد در صد خوب شدم و تا مدتها تمام علائم کامل کامل صفر شد تا شک کردم و با برگشت باورهای محدود اون علائم نه به اندازه قبل ولی دوباره برگشت

    روزایی یادمه که زیارت میرفتم و بخاطر اعتقاداتم که باور داشتم فکر کردم خوب شدم

    علائم 50 تا 80 درصد رفع شده بود ولی هنوز صفر نبود

    بعدا در سایت های غیر ایرانی مواردی رو پیدا کردم که با خام گیاه خواری یا تکنیک های به خصوصی درمان شده بودند و همین که دیدم در دنیا اشخاصی وجود دارند که سلامت خودشون روو بدست آوردند خوشحالم میکرد

    من با قانون جذب آشنایی داشتم بلاخره تصمیم گرفتم سلامتیمو جذب کنم

    یک روز عکسی از یک بدن کاملا سالم رو دانلود کردم و خوب تصویرش رو به ذهنم سپردم هر شب قبل خواب تجسم میکردم که من هم کاملا سالمم و هر روز نیم ساعت ورزش و ده دقیقه رقص رو جز برنامه روزانه م گذاشتم و تنها یه قرص ویتامین مصرف می کردم اون چندماه واقعا از همه نظر سلامتیم بهبود پیدا کرد حتی پوستم عالی شده بود و جوش های صورتم خوب شده بودن انگار جوانتر شده بودم، این چیزی بود که بقیه هم بهم میگفتن

    چند سال گذشت تا پارسال من بخاطر مشکوک بودن به آپاندیس دکتر رفتم مجبور شدم دوباره کلی سونو و ازمایش بدم و وقتی دکتر در مورد سلامت کامل جسمیم اوکی رو گفت من بهش گفتم این امکان نداره. من هنوز کاملا باور نکرده بودم که سلامتیم رو بدست اوردم و باوجودیکه ازمایشات میگفت من کاملا سالم هستم اما هنوز علائمی از بیماریم رو می دیدم

    و جالب که وقتی با خوشحالی به منشی مطب یه دکتر گفتم ببین من خوب شدم و براش تعریف کردم

    او هم گفت از خودت مراقبت کن چون ممکنه دوباره عود کنه و همون باورای محدود

    ولی الان می دونم که اون چیزی که نیاز به مراقبت داره جسمم نیست بلکه باورهامه که باید همیشه ازشون مراقبت کنم

    ……..

    یه مورد دیگه که همین دو روز پیش بود ما به یه جشنی دعوت بودیم یه دخترخانمی موهای فوق العاده زیبا و بلندی داشت وقتی یه نفر ازم پرسید که به نظرت موهای واقعی خودشه من گفتم شک نکن اکستنشن هست . محاله این موهای خودش باشه. اما یه لحظه به حرفم شک کردم

    و از خانمی که تخصصش در ارایش خیلی بیشتر من بود پرسیدم و ایشون گفت که نه کاملا موهای خودشه و مشخصه

    این اتفاق به ظاهر ساده برای من تلنگری شد و بخودم گفتم چرا باید داشتن موهای بلند و زیبا اینقدر برای من غیرطبیعی باشه که انکار کنم

    من باور داشتم که مو از یه مقداری بیشتر رشد نمیکنه. یا موی بلند دچار موخوره و ریزش مو میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سلما مصدق گفته:
      مدت عضویت: 2848 روز

      سلام دوست عزیزم فرناز قاعد

      واقعا ازتون ممنونم که این تجربه معجزه آسا درمورد بیماریتون رو به اشتراک گذاشتین٫

      من هم چند سال پیش سونو دادم و مشخص شد که این سندرم رو دارم٫

      اما اون موقع راستش به خاطر نداشتن پول کافی و حوصله کافی پیگیری نکردم با وجود اینکه علائم بیماری هر ماه آزارم میداد٫

      تا اینکه الان که با استاد آشنا شدم و فهمیدم باورهای ما چه قدرتی دارن و باورهای ما تعیین کننده سلامتی و بیماری ما هستن٫، تصمیم گرفتم رو باورام در مورد این بیماری کار کنم٫

      این چند روز اخیر هم مدام با خودم میگفتم اصلا بیماری وجود نداره٫ خدایا شکرت من از سلامت کامل بهره مند هستم٫ یا دعا میکردم به خدا میگفتم خدای عزیز و مهربونم ازت سلامت کامل ۱۰۰% میخوام نه ۹۹/۹% جون تو خود سلامتی هستی٫ و تو بی نهایتی٫ پس ازت بینهایت سلامتی میخوام تا آخر عمرم٫

      الان که کامنت شما رو خوندم ذوق کردم چون این برام یک نشانه بود چون داشتم رو باورام درمورد سلامتی کار میکردم جهان از طریق کامنت شما بهم کمک کرد تا باورامو تقویت کنم٫

      وای خداجونم شکرت که همچین دوستای فوق العاده ای بهم دادی٫٫٫٫

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        Farnazq گفته:
        مدت عضویت: 2967 روز

        چقدر خوبه که امروز یه قسمتی از سایت رو کشف کردم و میتونم پاسخ دوستای نازنینم رو بخونم . کلی انرژی و ذوق و انگیزه و باور مثبت و نشونه گرفتم

        سلمای عزیزم چقدر خوشحالم که دوستای هم مسیر و هم فرکانس می بینم و روز به روز تعدادشون بیشتر میشه . براتون آرزوی موفقیت و سعادتمندی و سلامتی دارم خوشحالم که براتون مفید بود

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ابراهیم حمیدی گفته:
      مدت عضویت: 2834 روز

      سلام دوست عزیزتبریک میگم برای این که هر روز تکاملت را عالی طی میکنی و این باورهای محدود کننده را باز بینی میکنی و افرین به تو که توانستی حماسه زیبا از باورهایت بیافرینی ای از خدا هر روز سلامتی بیشتر و در کنار خانوا ده ات را خو استارم و امیدوارم هر روز خوشبختتر و سعادتمنتر شوی با ثروت فراوان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    بهار محمودی گفته:
    مدت عضویت: 2419 روز

    من پارسال که شروع کردم به خوندن برا ارزوی 10 سال پیشم هیچوقت باور نمیکردم که برای من اتفاق بیافته وقتی فامیل فهمیدن همشون تک به تک بهم خندیدن فقط میگفتن این برای تو غیر ممکنه تو نمیتونی تو شرایط رو نداری هرروز داره شرایط جامعه سخت تر میشه پذیرش در اون رشته خیلی خیلی سخته . اوایل فکر میکردم که اره شاید حق بااوناس یه شب رفتیم با دوستم ساندویچ بخوریم / هیچوقت اونشب رو و فردای اون روز رو یادم نمیره/ به دوستم گفتم راستش من خسته شدم فکر میکنم حق بابقیه بود من توانایی اینو ندارم تو این رشته باشم اون رشته مال بچه های خیلی قویه ی شرایط خیلی بد شده من اشتباه کردم اون همه هزینه کردم// حالا جالبه تماااااااااااااااااااااام هزینه های میلیونی که من کردم که راه بیافتم هیچکدوم پول خودم نبود تو شرایط مختلف ادم هایی سرراهم میومدن و فقط به من پول میدادن / من نقاشم یه سریا تو این موضوع خیلی به من پول دادن حتی بیشتر از هزینه اون کار البته تمام اینا مال پارسال بود سالهای پیش انقدر اوضاع خوب نبود این موضوع مال 6ماه اخر سال بود که از در و دیوار به من پول میرسید / یه نفر بود دیگه واضح بود که این از طرف خداس وگرنه طرف چرا باید میلیونی به تو پول بده بعدش گم و گورشه برررره سفارش هایی هم که داده نبره باخودش خلااااااصه اون شب من گفتم دیگه خسته شدم نمیخوام بخونم میرم دنبال همون نقاشی خودم ..صبح فرداش دقیقا یادمه 8 صبح بود تو حالت خواب و بیداری اینستاگراممو چک کردم یه نفر اومده بود دایرکتم بامنی که نمیدونست کی هستم چی میخوام هدفم چیه کلی تایپ کرده بود و فقط از اون رشته میگف تهش بهم گف یه محصولی رو بهت معرفی میکنم فقط صبر کن من کنکورمو بدم خودم میام مشهد که تو هم استفاده کنی فوق العادس کلی راه میافتی من فقط نگاه میکردم به نوشته هاش دهنم باز مونده بود که این چی داره میگه از کجا میدونه که من چه رشته ای رو دوست دارم و براش ناامید شدم انقدر هیجان داشتم باخودم گفتم نکنه من رسالتم تو این رشته س من باید ادامه بدم با وجود سختی هایی که بقیه میگن خلاااصه از اون جایی که انسان خیلی عجوله صبر نکردم تا اون اقا بیاد مشهد و به من محصول رو بده خودم پیگیر شدم و خب دیدم قیمت محصول خیلی زیاده و من هیچی پول ندارم بعد یه مدت همون اقایی که کلی پول برام میفرستاد به بهانه ی سفارش نقاشی سرو کلش پیدا شد و گفتم دیگه سفارش نقاشی نمیخواین خیلی جالب بود گف چرا کلن براهمین زنگ زدم که هم سفارش های قبلی رو بگیرم هم یکی دیگه سفارش بدم و در عین ناباوری دوباره پول به زندگی من اومد و من تونستم اون محصول میلیونی رو تهیه کنم و غیر اون معلم خصوصی گرفتم در هفته 900تومن بهش پول میدادم بدون اینکه من ذره ای بابت این پول زحمت کشیده باشم و بعد یه مدت دیگه برای همیشه اون اقا رف و به من گف تمام اون سفارش ها بهانه بود من به شما علاقه مند بودم و میدونم میخوای درس بخونی هرموقع به هدفت رسیدی همشو بهم برگردون و کلن ناپدید شد…………. الان من 12 ماه دارم درس میخونم من از زیر صفر شروع کردم با یه مشت حرف احمقانه ی فامیل باکلی ترس ولی خدا نجاتم داد و کلن به همشون گفتم دیگه درس نمیخونم اره حق باشماس و الان انقدر تو تک تک درسام پیشرفت کردم که این باور داره در من ساخته میشه که من میتونم که این خواسته شدنیه جدا ازاینکه من کجام ایا سهمیه دارم ایا پول دارم بدم سوالارو بخرم ایا شرایط جامعه به من فرصت میده ایا بچه های قوی ایا رقیبا و و و و…. توکل به خدا باورای درست و حسابی محدود کردن رفت و امدت با ادمای منفی بین و حسود میتونه یه انسان رو از لجن بکشونه بالا .خدا مثه ما دو دوتا چارتا نمیکنه ببینه چقدر پول داری چقدر قیافت می ارزه .. نه خدا مثه ما نیس زندگی ما فقط به بخور و بخواب خلاصه نمیشه اون زندگی مال حیوانات نه انسان هرجا دلت برای یه خواسته ای لرزید همونجایی که فکرش نمیذاره تو بخوابی همون ینی رسالتت فکر نکن اون یه هدف الکی بوده نه تو به عنوان یه تیکه از وجود خدا باید اونو اجرا کنی تو زمین هیچ ارزویی الکی سروکلش زندگی ما پیدا نمیشه منظورم ارزوهای درست حسابی نه ارزوی خریدن یه لباس یه ماشین اینا میشه شاخ و برگ همون هدف اصلیه که باخودش میاره… پس اگه ارزویی داری و بهش میخندی میگی نه من که نمیتونم این خیلی خفنه همونجا خدا نمیگه عه تو خندیدی پس دیگه به تو نمیدم خدا از راه های مختلف اون ارزورو به تو نشون میده ک باور پذیریش راحت شه برات و فقط کافیه تاییدش کنی از همونجا امداد های غیبی میرسن و انقدر تو مسیر رسیدن به هدفت لذت میبری که موقع رسیدن به در خواستت متوجه نمیشی خیلی وقته وارد زندگیت شده و تو متوجه نشدی……………………………………… خدای مهربون لطفا تا ته این داستان بامن باش من فقط روی تو حساب باز کردم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    We Trust in GOD گفته:
    مدت عضویت: 3016 روز

    سلام

    خدایا شکرت که این فرصت رو به من دادی که بتونم با فرکانس هام و احساسم زندگیم رو رقم بزنم.

    واقعا وقتی استاد رو میبینم که میگه من باور میسازم و اتفاق میفته خیلی شوکه میشم خیلی خوشحال میشم و ذوق میکنم همش انگار دلم میخاد هی باور بسازم هی پیشرفت کنم .. خدایا شکرت استاد انشالله سالم باشی..

    وقتی استاد میگه بجای کوچک کردن خاسته ات باور هات رو بزرگ کن .. دیوانه میشمم.. خوشحال میشم از اینکه قراره به کلی چیزای بزرگ توی زندگیم برسم .

    چیز هایی که از این فایل دریافت کردم این بود که باید دیگران رو تحسین کنم همینطور موفقیت هاشون رو .. باید تایید کنم همه اتفاق های خوبی که اطرافم میفته و شکر خدا که توی این مسیر زیبا قرار گرفتم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سنسی میکائیل خواجه گفته:
    مدت عضویت: 2604 روز

    سلام خدمت همه دوستان عزیز

    24 برگ سفرنامه

    وقتی ب خداوندی خدا ایمان داری وقتی ایمان داری که هیچ چیزی غیرممکن نیست

    در مورد ثروت هم اهداف هم اینطوری باشه

    ترس هایی دارم که در ذهن انجام میدهم ولی در واقعیت قدرت انجام ان را ندارم و دلسرد میشوم تصمیم گرفتم که به سمتش حرکت کنم

    بجای قانع شدن بجای کوچک کردن بجای گذشتن باید به سمتش حرکت کنم وقتی نمیری سمتش وقتی میگذری ازش اعتماد به نفست پایین میاد و باعث میشه در بقیه کارهات خواه ناخواه همچین تاثیری بزاره اگر تو ذهنم میزنم پس میتونم انجامش بدم و تا انجامش ندم ازش نمیگذرم

    نمیدونم چرا خواسته هام یکم ترسناکه ولی باید به سمتش حرکت کنم اگر به دلم افتاده پس میتونم انجامش بدم ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    زیبا گفته:
    مدت عضویت: 2579 روز

    سلام دوستان

    چقدر عالی و وقتی کمی بخواهیم چقدر خوب مسیر بازمیشود

    من این ماه تصمیم قاطع گرفتم تا روی خودم واقعا کار کنم و از زمان بیشتر استفاده کنم برای همین سفرنامه را دوباره شروع کردم

    چند روز است رو باورهای که دارم کار میکنم و درست با وجودی که هنوز فایل امروز را گوش ندادم مدتی از سایت بدستم رسید که من‌متوجه شدم چقدر باور مخرب دارم و دقیقا مثل متن من بخاطر باورهای محدود کننده که دارم

    روز به روز دارم زندگی سخت تر با کمبود بیشتر را تجربه میکنم

    این ایراد از من است و خوشحال هستم که پیدایش کردم

    و میخواهم بیشتر روی باورهای لیاقت و فراوانی کار کنم دوستان مطلبی بود یا راهنمایی بود ممنون میشوم برایم بنویسید

    از پاشنه آشیل های که وجود دارد

    از دوست خوبم بدری خانم برای فرستادن این متن عالی نیز تشکر میکنم

    دوستان خیلی ممنون از بودن همگی

    با باور درست جهان جای بهتری برای زندگیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3334 روز

    اگر جهان همیشه باور های مرا به من ثابت می کند پس من نیز باید خودم و باور هایم را به او ثابت کنم.

    و خودم مسئول تمام زندگی ام هستم. خودم آنرا به وجود آورده ام و می توانم تغییرش دهم.

    یعنی اگر دست آورهای فرد موفقی را می‌بینی که هیچ ارتباطی به بهترین دستاورد زندگی‌ات نیز ندارد‌، آگاهانه به ذهنت بگویی: اگر او توانسته، پس من هم می‌توانم!

    آری می توانم فقط باید راهش را پیدا کنم و هدایت شوم زیرا هدایت آدم را به هر مسیری می برد و هر

    شرایطی را رقم می زند. تجربه را نیز نباید قبول کنم زیرا تجربه ی آن آدمها نیز حاصل افکار و باور هایشان

    بوده است و یک قانون ثابت نیست. تنها قرآن و قوانین هستند که همیشه ثابت هستند.

    درست است برای تغییر دیدگاه و باور ها باید الگو های مناسب را پیدا کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      نادیا گفته:
      مدت عضویت: 2598 روز

      اگر جهان همیشه باور های مرا به من ثابت می کند پس من نیز باید خودم و باور هایم را به او ثابت کنم👌👌👌👌👌

      (تجربه را نیز نباید قبول کنم زیرا تجربه ی آن آدمها نیز حاصل افکار و باور هایشان)

      👌👌👌👌👌

      خیلی زیبا بود این جملتان،خیلی به دلم نشست و انرژی گرفتم👏👏👏

      ان شالله همیشه خوش،خرم،ثروتمندباشید🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    منصوره حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2322 روز

    خواسته ت رو کوچک نکن باورتو بزرگ کن

    این عالیه . اما مثه استاد که گفتن دور و برمون یک آدم ثروتمند و موفق نبود ما هم همینطوریم غیر عمو بزرگم نداریم آدم موفق و ثروتمند.چیزی که در زندگی آدمای معمولی دور خودم دیدم اونا هم ازین باورا داشتن مثلا تصمیم میگرفتن بزنن تو کار بساز بفروشی اما یهو این کار شدید رکود کرد . یا کلا به هر کاری تصمیم گرفتن بزنن بعد این بود که دست زیاد شده و یا دیگران منصرفشون کردن از انجام کار و یا کارو شروع کردن و شکست خوردن . خود منم یکبار اینکارو کردم وقتی که مجرد بودم اما به دلابلی که یکی ش زیاد شدن دست بود موفق نشدم .و کلا نصفه نیمه رهاش کردم.من فکر میکنم اولش باورمون اینه که موفق میشیم اما با اولین و کوچکترین شکست و نشونه منصرف میشیم این پاشنه آشیل افرادی هست که موفق نمیشن .

    من اون موقع تقریبا پنج سال پیش کارمو نصفه نیمه رها کردم اما بعدها در کارهای دیگه یی موفقیت های زیادی کسب کردم. اما الان حس میکنم کافی نیست و باید کارهای بیشتری انجام بدم .خصوصا بعد ازدواج پیشرفت بیشتری داشتم و اعتماد به نفسم بالاتر رفت چون خانواده پدری م معمولا باور نمیشه و خراب میشه داشتن برعکس همسرم که واقعا بهم اعتماد به نفس میده. نمیدونم شاید یه روزی تصمیم گرفتم دوباره کاری رو که پنج سال پیش رها کردم به شکل دیگری ادامه بدم . به امید موفقیت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: