به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 63 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    419MB
    35 دقیقه
  • فایل صوتی به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن
    32MB
    35 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1211 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Ferial گفته:
    مدت عضویت: 1473 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی جان مظهر صلح درون

    خدایا سپاسگزارم ک متعهدانه رد پای روز بیست و چهارم سفرنامم رو می نویسم…

    چند تا نکته با شنیدن این فایل به ذهنم متبادر شد

    ما توی فامیلمون یه کسیو داریم ک نسبت به بقیه فامیل آدم متمول تری هستش…ک تا چند سال پیش منم مثل بقیه حس خوبی بهش نداشتم…چون همیشه همه می گفتند این ثروتش رو از راه حروم درآورده و فقط با ناحق کردن میشه چنین پولی درآورد..

    البته واقعا یه زمانی کارو کاسبیش مناسب نبود ولی حتی وقتی هم ک دیگه اون کار رو رها کرد باز هم درآمدش بالا بود حتی بیشتر از قبل و این برای من تحسین برانگیز هستش ولی هم چنان بقیه به نظرشون این به خاطر اون پول حروم ثروتمند شده..

    اما من مطمئنم این فامیل ما توی هر کاروکاسبی ک بره باز هم درآمدش عالیه چون ذهنش ثروتمنده و باورش اینه ک دست به خاک بزنه طلا میشه …

    نکته ی بعدی بهم اینو یاد داد ک موفقیت بقیه رو در کنارشون جشن بگیرم و موفقیت بقیه رو تحسین بکنم به جای اینکه انکارش کنم…چون این موفقیت نشون میده ک این کارشدنیه و حتی من میتونم به بهتر و یا راحترش دست پیدا کنم و تازه باید از اون آدم ممنون باشم چون راه رو برای من باز کرده و بهم انگیزه داده

    چند ماه قبل رفته بودیم طبیعت گردی…منطقه کوهستانی بود و جاده رو بسته بودند و فقط از یک تپه بلند صعب العبور و سنگلاخی میشد وارد منطقه شد…حتی ماشین های آفرود هم میترسیدن آخر تپه توی سنگ ها گیر کنند و همه ماشین ها ایستاده بودند و یا داشتند برمی گشتند چون باورشون شده بود نمیشه رفت…تا اینکه راننده ما فقط با پراید و رانندگی خوبش از تپه رد شد و بعد از ما همه شروع کردن از تپه رد بشن…چون یه الگویی رو دیده بودن ک تونسته رد بشه

    پس ما باید از آدم های موفقی ک توی زندگیمون می بینیم تشکر کنیم چون راه رو برای ما با الگو شدنشون باز کردند.

    واقعا با این باورهای مخرب فقط روح خودمون رو اذیت می کنیم و بعد خودمون رو از ثروت و حس خوب و آسایش و عشق و روابط عالی محروم می کنیم…

    اگر بقیه نتونستن دلیل نمیشه ک من نمیتونم و اگه کسی موفق شده پس منم ١٠٠ درصد می تونم

    استاد عزیزم سپاسگزارم ک اینقدر موفق شدید و راه رو برای ما در هر زمینه ای باز کردید تا بتونیم این زندگی عالی رو باور کنیم

    چقدر آخر این فایل رو دوست دارم ک گفتید اگر چیزی حالتون رو بد کرد باورش نکنید و اگر چیزی حالتون رو خوب کرد ازش باور بسازید

    خدایا سپاسگزارم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    محمد حسین سنقری گفته:
    مدت عضویت: 1426 روز

    سلام استاد عزیز.

    خواستم از یک تجربه ام بگم که اون رو به مهاجرت ارتباط دادم.

    رفتیم مطب دکتر و منتظر شدیم که دکتر بیاد من هم از سر کلاس مجازی اومده بودم و شارژ گوشیم کم بود، می خواستم اون رو به پریز بزنم از یک نفر سوال کردم پریز کجاست و ایشون یه جای بد رو به من نشون داد، من گفتم نه جای خیلی خوبی می خوام گشتم و دیدم اه، جای پریز پشت صندلیه و به راحتی می تونم بقل موبایلم هنگام شارژ بشینم.

    بعد ۲،۳ دقیقه مادر گفت اینجا سردمه و بریم داخل(یه فضایی تعبیه شده بود که نزدیک به در اتاق دکتر بود و گرم تر بود)

    من یه لحظه به سیم شارژرم و موبایلم فکر کردم که نکنه جا نباشه، خلاصه من توجه نکردم و بلافاصله به مادرم گفتم بریم مادر،بدون هیچ نگرانی از جای پریز،

    رفتیم داخل اتاق گرم مادرم یک جا رو انتخاب کرد و نشست، دیدم بغلش یه پریز مثل همون پریز قبلیه، خیلی خوش حال شدم و با این مثال فهمیدم میشه به راحتی مهاجرت کرد و زندگی بسیار خوبی رو مثل قبل دوباره ساخت و پیدا کرد و نکتش اینکه فقط انجامش بده درنگ نکن.

    امید دارم باور کرده باشم حرف های پر ارزش استاد گرامی رو❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    Maryam R گفته:
    مدت عضویت: 3293 روز

    روز بیست و چهارم-روزشمار تحول زندگی من

    یکی از بزرگترین اتفاقاتی که  با تغییر باور  توی زندگیم اتفاق افتاد مربوط به چند ماه گذشتس. من که بعد از سالها موفق شده بودم حق طلاق و از همسرم بگیرم بخاطر یکسری ترسها تا یکماه از لحاظ جسمی و روحی خیلی تحت فشار قرار گرفتم طوریکه اشتهام کاملا از بین رفته بود هیچکاری نمیکردم و کاملا منفعل و بی حس شده بودم. حالا که به خواستم رسیده بودم نمیتونستم برم اقدام کنم و دلیلش وجود این باور بود که من به تنهایی نمیتونم برای خودم خونه بگیرم، کسی به یه خانم با شرایط من خونه اجاره نمیده و اینکه با پولی که من دارم باید یجای خیلی نامناسب و پایین شهر خونه بگیرم و برای رفت و آمدم تا محل کار قراره خیلی اذیت بشم و سختی بکشم… تا اینکه ینفر ماجرای خانمی و برام تعریف کرد که با داشتن بچه از همسرش جدا شد و خیلی راحت خونه گیرش اومد و اینکه چطوری با کاری که توی خونه انجام میداد از لحاظ مالی پیشرفت کرد و هزینه دانشگاه دخترش و داد و ماشینش و عوض کرد و …. همه رو  با جزییات برای من تعریف کرد و همون موقع که اینا رو می شنیدم مثل یک فیلم تصاویرش از ذهنم رد میشد و تحسینش میکردم و یجورایی این باور برای من ساخته شد و فهمیدم این همه خانم مجرد و تنها توی شهر دارن زندگی میکنن و روی پای خودشون وایستادن… و این باور و تو ذهن خودم آگاهانه شروع کردم به ساختن که وقتی میرم مشاور املاک و میگم تنها هستم خیلی طبیعیه و عادی برخورد میشه باهام و آدمای خوبی سرراهم قرار میگیرن و حتی برای نوشتن قرارداد شناسنامه ازم نمیخوان و سعی کردم خودم و جمع و جور کنم…

    و بعدش از وقتی با جرات و توکل اولین تماسم و با املاک گرفتم تا زمانی که خونه دلخواهم و پیدا کردم حدود دو هفته بیشتر زمان نبرد!

    یه سوییت مناسب با شرایطم، با امنیت کامل،نزدیک محل کارم طوریکه پیاده بتونم برم و بیام با مالک بسیار خوب و قیمت بسیار مناسب پیدا کردم و موقع قرارداد فقط کپی کارت ملی و صفحه اول شناسنامه رو دادم و خیلی راحت و سریع قراداد و نوشتیم و من با تغییر باورهام اول تونستم روی ترسهام پا بذارم و بعدش خدا همه کارها رو زنجیر وار و در زمان مناسب براحتی برام رقم زد تا به خواستم برسم و بینهایت این اتفاقات برام زیبا و مثبت بودن.

    خداروشاکرم بابت اینهمه لطف و پاداشی که بخاطر بلند شدنم و پا گذاشتن روی ترسهام با تغییر باورم بهم عطا کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    یونس چاپاشی گفته:
    مدت عضویت: 2007 روز

    بنام الله یکتا

    سلام به عزیزان عزیز تر از عزیزانم

    خدایا شکرت که توروز بیستوچهارم سفرنامم همچین فایلی رو‌میبینم….فایلی که بهمون یاداوری میکنه باورها وورودی ها چه تاثیراتی رومون میزارن….

    شکرخدااززمانی که فهمیده ام تا نتونم ثروتمندان رو تحسین کنم ثروتمند نمیشم،به اسونی تونستم این تغیرروتوخودم به وجود بیارم و هربار که ثروتمندی و ثروتی رو میبینم بیشتراز خود صاحبش خوشحالتر میشم…وبیشتر کیف میکنم..هرچند چون هنوز باورهام به اون حد قوی نشدن نمیتونم تصورکنم چگونه اونهمه ثروت بدست میاد،ولی میدونم باید باورامو بالاتر ببرم تا درک کنم

    اونجا هم که استاد میگه ازباورای بقیه تاثیر نگیریم ،خیلی مناسب حال من بود…چون همیشه قبل هرکاری باهمه اطرافیانم مشورت میکنم،حالا شاید ریشه اش این باشه که اونا یه کمکی نظری چیزداشته باشن،ولی این فایل واسم روشن کرد که هرکس باورخودشو داره،چرا ازباور اونا تاثیر بگیرم،خودم باورشو میسازم…

    خیلی دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    محمد جهانی گفته:
    مدت عضویت: 2251 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    روز ۲۴ام سفرنامه عشق

    از عنوان فایل محتواش معلومه و محتواش اینه ک جهان و کاینات فقط و فقط به باور ها و فرکانس های ما پاسخ میده اگه بدست آوردن درآمدی دور از ذهن باشه دور از دسترس هم میمونه و باید سعی کنیم همیشه در تلاش ساختن باور های قدرتمند کننده تر باشیم

    و یک راه فوق العاده برای تغییر باورها استاد پیشنهاد کرد اونم راه تحسین و تبریک است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    محبوبه گفته:
    مدت عضویت: 1464 روز

    به نام خدای مهربان

    روز بیست و چهارم

    اگه خواسته هات برای ذهنت بزرگه، باورهاتو بزرگ کن نه اینکه خواسته هاتو کوچیک کنی.

    من توی جامعه ای بزرگ شدم که همیشه بهم یاد دادن به کمترین شرایط قانع باشم و فکر میکردم این خیلی خوبه که آدم قانعی هستم

    اما الان که فکر میکنم هیچوقت از درون قانع نبودم همیشه حسرت شرایط بهتر و میخوردم اما همیشه با خودم میگفتم اونا برای من نیست تقدیر من همینه و باید به همین چیزی که هستم قانع باشم،

    برای همین ذهنم مقاومت زیادی در برابر رویاهای بزرگ داره، من هیچوقت یاد نگرفته بودم باورهامو بزرگ کنم بلکه خواسته هامو کوچکتر میکردم ،

    همیشه رویاهامو که بزرگ بودن دور از دسترس میدیدم ،

    شاید بعضی وقتا تو بعضی شرایطا میگفتم اگه فلانی تونسته تو این مورد موفق بشه منم میتونم اما چون واقعا بهش باور نداشتم و عزت نفس نداشتم ذهنم مقاومت میکرد و نتونستم به موقعیتهایی که میخوام برسم.

    و الان میفهمم که چقد همه چی ساده بوده و تنها کاری که باید میکردم این بوده که باورهامو تقویت کنم، این که فرکانسهامو تغییر بدم تا به مدار بالاتری وارد بشم و اونوقت جهان کار خودش و انجام میده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    Amir Mirdehghan گفته:
    مدت عضویت: 2249 روز

    سلام

    بیست و چهارمین روز سفرنامه

    استاد دیدن فایلای شما هم آدمو به موفقیت نزدیک تر میکنه و هم به خدا

    چقد باور خوبی رو به من یاداور شدید

    این که شما کار خودتون رو انجام میدید و جهان افرادی و که در مدار تغییر باشند رو در مسیر شما قرار میده و هر کدوم به نحوی با شما و سایتتون اشنا میشن و میشه به جرات گفت هیچ کدوم از بچه های سایت از طریق تبلیغات با سایت آشنا نشدن و همه رو جهان به نحوی هدایت کرده

    من کارم املاکه و واسه فروختن ملک ما املاکیا تو سایت دیوار آگهی ملک میزاریم و از این طریق به مشتری وصل میشیم

    امروز صبح از طریق یکی از دوستان همکارم متوجه شدم که دیوار آگهی ها رو برای املاکی ها هزینه دار کرده و باید بابت هر یدونه اگعی 25/000 تومان هزینه پرداخت کنیم و خب از صبح خیلی به هم ریختم چون واسه اون تعدادی که قبلا اگهی میزاشتم باید مبلغ سنگینی و پرداخت کنم

    و الان این نکته چقدر بهم کمک کرد که اصلا نیازی به پرداخت اون مبالغ و اون تعداد اگهی نیست

    من کار خودم رو انجام میدم و ملک های مناسبی رو برای فروش دارم و کسانی که قصد خرید ملک دارند و باور های مناسبی دارن به سمت من هدایت میشن تا بتونن مناسب ترین ملک رو با مناسب ترین قیمت و کیفیت خریداری کنن

    با این که قبلا هم این فایل رو دیده بودم هیچ وقت به این نکته و باور نرسیده بودم

    و خدارو شاکرم که داره از این طریق هر روز منو بزرگتر از قبل میکنه

    🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    فرزانه مشهوری گفته:
    مدت عضویت: 1595 روز

    سلام استاد عزیزم

    همدم تمام لحظه های روزمره ی من

    چقدر احساس شعف پیدا میکنم که در این حد که تو فایل اشاره کردین قدرت دارم

    باور کنید گاهی قلبم میخواد بایسته انگار یه بمبی در من میخواد منفجر بشه و یهو همه چیو عوض کنه

    اصن دلم میخواد همون لحظه داد بزنم بگم پیدا کردمممممم پیدا کردممممم باید چیکار کنم

    بعد که احساسم رو کنترل میکنم به خودم میگم صبر کن باید صبور باشی باید اجازه بدی پروسه ی تکامل طی بشه….و چقدر تشنه ی رسیدن اون لحظه هام

    چقدر با همه وجودم فراوانی میخوام

    واقعا مثل یه پروانه ای که تو پیلش گیر کرده و خسته از دست و پا زدنه هستم

    ولی باید اون پروانه بدونه نباید دست و پا بزنه باید با دقت بگرده دنبال یه روزنه از اون پیله و آروم آروم از همونجا شروع کنه به شکافتن

    شما و سایت شما و تک تک فایلهای شما برای من حکم اون روزنه رو داره

    گاهی که از صبر کردن خسته میشم فقط با فایل های شما بر میگردم تو مداری که باید باشم

    و چه اعتیاد شیرینیه برام

    چقدر با همه وجودم منتظر اون لحظم که دکمه ی تکمیل فرآیند خرید رو رو صفحه ی سایت بزنم و بسته ی ثروت یک رو بخرم

    و بترکونم زندگیمو سرنوشتمو شاید مسخره باشه بگم ولی لحظه شماری میکنم برم بی استرس یه دل سیر از هر جایی که دوست دارم هر چی که دوست دارم بخرم

    اون وقت از ته ته دلم بگم خدایا شکرت چقدر میچسبه اون خدایا شکرت گفتن بهم

    البته که یاد گرفتم از شما که همین الانم همین حسو داشته باشم و دارم

    همین الانم به خاطر حتی قاشق چنگال خونم شاکر خداوندم

    و با امید ادامه میدم و یه روز میام مینویسم که به چه ثروت بزدگی رسیدم

    به امید اون روز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    زینب گفته:
    مدت عضویت: 1500 روز

    به نام خدا🌹

    روز بیست و چهارم.خدایا شکرت🙏🏻🥰

    چقدر این فایل مناسبم بود و من ازش یک تمرین عالی یاد گرفتم…تحسین آگاهانه موفقیت افراد دیگه🥰🥰🥰من تو این زمینه خیلی ضعف دارم و برمیگرده به باور کمبود و عزت نفس پایین اما این تمرینی که استاد گفت که بگو ماشالله خدایا شکرت خدا بیشتر بهش بده رو امروز تمرینش کردم😍😍انقدر حس فوق‌العاده ای بهم دست داد که حد نداشت…انگار اون همه که گفتم خدا بیشتر بهش بده رو حس کردم داره به سمت خودم میاد.بعد هی ذهنم میومد وسط که فلان و…بعد من دوباره میگفتم خدا بیشتر بهش بده.خلاصه خیلی ذوق کردم و خوشحال شدم🥰🥰🥰🥰اما اینم بگم من قبلا اصلا ذهنم اجازه نمی‌داد. خودش می‌برید و میدوزید منم پشت سرش می‌رفتم میگفتم راست میگی و به جهنم هدایت میشدم👀الان خیلی بهتر شدم ولی بازم باید خیلی بهتر بشم.

    نکته دیگه این بود که هدف های بزرگ انتخاب کنیم قبل از رسیدن به هدف های الانمون.اصلا تیتر این قسمت رو خیلی دوسش داشتم😍😍من قبل از ورود به این سایت وقتی با قوانین تاحدودی آشنا شدم یه کلیپ درست کردم از خواسته هام.اونو هروقت نگاه میکردم و گذشت و من مدتی شد که اون کلیپ رو نگاه نکردم و یه دریم برد درست کردم.چند وقت پیش وقتی کلیپم رو تو لپ تاپم دیدم چون گوشیم خیلی پرشده بود یه سری عکس از خواسته ها و فیلم و این کلیپ رو انتقال داده بودم بهش بعد که دیدمش گفتم ااااا من چه خواسته های گنده گنده ای اینجا گذاشتم…خونه تو برج،ویلا لب دریا،بعد ویلا چه ویلایی هااا یه عمارت و کلیییی خواسته های باحال دیگه بعد نگاه کردم به دریم بردم گفتم چرا من انقدر محدود عکس چسبوندم به دریم برد؟!!!یعنی دقیقا اولش خیلی با عشق و امید که آره من میتونم میشه اون کلیپ اولو درست کردم بعد که به ذهنم میدون دادم نتیجه اش شد دریم بردم.حالا من چیکار کردم؟؟؟رفتم یه کلیپ دیگه درست کردم کامل تر و قشنگ تر از تمااااام تجربه هایی که میخوام داشته باشمون و هرروز خدا دارم نگاهش میکنم و البته ذهنم رو هم کنترل میکنم که اینسری دیگه واقعی بشه اون خواسته هام🥰خیلی از اونجا که گفتید من تو ذهنم می‌ساختم و اتفاق میوفتاد خوشم اومد در این حد که رو سن هم میگفتید من تا شش ماه دیگه اینکارو میکنم و چقدر نکته داشت

    من تمام سعیم رو میکنم تا به حرف هایی که می‌زنید عمل کنم نه اینکه گوش کنم و رد بشم.امروز نکته برداری از این قسمت رو کامل انجام ندادم اما به خودم میگم مهم تر از همه اینا اینه که عمل کنی نه فقط سرتکون بدی.خیلی دارم تلاش می‌کنم و خب خداروشکر وضعم از وقتی سفرنامه رو شروع کردم خیلی بهتر شده.خود همین سفرنامه هم تکاملی اومدم تااینجا. اولش فقط گوش میکردم و خیلی جدی نمیگرفتم بعد اومدم گفتم نه باید بهشون عمل کنم اینجوری که فایده نداره بعد اومدم نوشتم و…. همین جوری تکاملی پیش میرم.

    خیلی بیشتر میتونم قانون رو درک کنم.انگار دیدم بازتر شده.مثلا امروز از درون خیلی متشنج بودم و دقیقا بیرون از من هم یه اتفاقی که برام افتاد قشنگ به خودم گفتم دیدی؟؟این نتیجه همون فرکانس خرابست👀

    خوندن قرآن هم برای اینکه تو مسیر بمونم خیلی بهم کمک میکنه.خیلی آروم میشم وقتی آیه هارو میخونم و ایمانم خیلی قوی تر میشه که ببین اینو قرآن هم داره میگه.امروز کتاب چگونه فکر خدارا بخوانید رو تا یه جاییشو خوندم….خیلی خوب بود خیلی خوب بود.

    نکته مثبتی که تو خودم بعد از این چندهفته سفرنامه دارم میبینم اینه که تو رفتار هایی که دارم باور های مخربم رو میبینم.خیلی جای تقدیر داره برای خودم.خدایا شکرت.🙃😘

    در مورد موفقیت های بقیه و اینکه من چه واکنشی نشون میدم خب قبلا خیلی یجورایی افسرده بودم بعد بااینکه خیلیییی دلم اون موفقیت رو میخواست همش میگفتم خوش به حالش چقدر موفقه.هعععی روزگار.اصلا نمیدونستم چجوری میشه و میگفتم اینها یه آدم های خاصین و فلان و…چون از درون قبولش نمیکردم بالاخره یکجا از خودم پرسیدم واقعا چی میشه !!!مثلا میگفتن انیشتین خیلی باهوش بوده و دانشمند و نخبه و فلان…بعد با خودم گفتم خب باشه انشتین خیلی باهوش بوده روی مسائل فکر میکرده حلشون میکرده یکی مثل رونالدو که دیگه با مسئله و اینها سرو کار نداره اون چجوری تونسته موفق بشه و اینجا همونجایی بود که ذهنم نتونست جواب قانع کننده ای بهم بده و باعث شد من قدم به قدم هدایت بشم به صراط مستقیم واقعا خدایا شکرت.صدهزاااار مرتبه شکرت که نجاتم دادی🙏🏻

    در آخر عاشقتونم و خدا یار و یاور هدایت گر هممون باشه💛💜🤍💚💙❤🧡

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    الهه شیری گفته:
    مدت عضویت: 2211 روز

    سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیزم و بچه های سایت

    واقعا فایل بی نظیری بود و دقیقا چیزی که من نیاز داشتم بشنوم

    قبل از شروع هرکاری بجای باور کردن حرف بقیه ک از تجربه های ناموفقشون میاد باید باور درست مناسب بسازیم و بعد کارو شروع کنیم

    اگه بقیه به اون جا و انتظاری که ما از کار و هدفمون داریم نرسیدن این دلیلی نیست که نمیشه من به عنوان خالق زندگیم میتونم هر چیزی هر موفقیتی رو که میخوام بوجود بیارم

    اگه یکی به یک موفقیت رسیده یعنی منم میتونم حتی اگه الان الگویی نیست میتونم مثل استاد توی ذهنم بسازمش و بعد بهش برسم

    فقط باید قبلش توی ذهنم باورش کنم و یراش باور خوب بسازم

    وقتی کسی داره واجب موضوعی یا هدفی که داری حرف میزنه و حرفاش باور بد میسازه برات مثلا نا امید میشی بی انگیزه میشی حرف از کمبوده حرف از دست رفتن فرصتهاست به حرفاش گوش نده تو توی ذهنت یه چیز دیگه تکرار کن

    پس حقیقت جامعه لزوما درست نیست

    افراد یک موفقیت رو نمیبینن چون باورش نمیکنن چون فکر میکنن غیر ممکنه و برای همین شروع میکنن به حرف زدن راجبش که نمیشه حتما تقلب کرده حتما رانت داشته حتما پارتی داره

    مثل ندیدن کشتی های بزرگ روی دریا که وجود داشت اما نمیدیدنش

    پس حرفای بقیه رو به عنوان تنها راه نپذیر و حرفایی که بهت امید میده خوشحالت میکنه رو بپذیز و باورش کن تا ببینی

    مثل کفاشی که از شغل تعمیر کفش ثروتمند شد و کارخونه چرم زد بعدا

    وقتی باهاش مصاحبه کردند گفت من تو ذهنم میگفتم همه مردم شهر برای تعمیر پیش من میان و بیشتر از پول تعمیرشون بهم پول میدن

    پس مهم نیست شغلت چیه و چیکار میکنی مهم اینه با چه طرز نگرش و باوری داری اونکارو انجام میدی

    خدایا شکرت که اینقدر قوانینت زیباست و شکرت بخاطر استادم و این سایت الهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: