به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 41 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    419MB
    35 دقیقه
  • فایل صوتی به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن
    32MB
    35 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1211 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطیما و مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1094 روز

    سلام به همه دوستان هم مسیر و استاد عزیزم

    وقتی داشتم این فایلو میدیدم یاد خیلی از تفکراتی افتادم که از بچگی بهمون گفتن و ما هم ساده لوحانه باور کردیم

    یه جمله ای که همیشه بابام میگفت اینه که یه پرادو از خدا بخواه تا حداقل یه پراید بهت بده

    الان که فک میکنم خیلی باور اشتباهیه که همش به ما گفتن ماها دیگه تا همین حد میتونیم پیشرفت کنیم و مسیر خانواده ما تهش همینه

    هنوزم بعضی وقتا بابام میگه قانع باش راضی باش

    من ناشکری نمیکنم اصلا

    ولی همیشه بهمون گفتن مردم همینم ندارن به همین راضی باش

    این بنظرم مخالق باور فراوانیه

    یه پاشنه اشیل هم که خودم دارم به نظرم بزرگترین مشکلمه باور لیاقت و شایستگیه

    انگار هنوز نتونستم قبول کنم که من لیاقت این شرایطی که داخلش هستم رو دارم

    و بنظرم همین باعث میشه که پیشرفت نکنم داخل کارم

    چون شاید هنوز به اون مرحله از تکامل نرسیدم که الان لیاقت این درامد و جایگاه رو‌دارم

    امیدوارم خدا و شما استاد عزیز به عنوان دست خدا کمکم کنید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      صفورا کوشککی گفته:
      مدت عضویت: 1262 روز

      سلام فاطیمای عزیز

      در مورد اینکه گفتی فکر میکنی لیاقت شرایطی که الان درش هستی رو نداری

      و از نظر خودت فکر میکنی باید تکاملت رو طی میکردی بایستی بگم که حساب کتاب ما با خدا خیلی فرق میکنه، دو دوتای ما میشه 4 تا ولی دو دوتا ی خدا یه وقت میشه 100 تا یه وقت میشه هزار تا یه وقت میشه یه میلیون تا.

      تکامل هم هیچ ربطی به زمان نداره.اگر تو یه شرایط خوبی قرار گرفتید بابتش سپاسگذار خداوند باشید چون اگه لایقش نبودید قطعا مدارتون اجازه نمیداد که وارد اون فضا بشید.ما یه وقتایی خیلی با حساب و کتاب میریم جلو ولی باید بدونیم که حساب کتاب خدا با ما زمین تا آسمون فرق میکنه.قدر این موقعیتی که درش قرار گرفتید رو بدونید و به خداوند اعتماد کنید.ترس و عدم احساس لیاقت باعث میشه داشته هاتون رو از دست بدید.پس اگر نعمتی تو زندگیتون هست اونو بر حسب شانس و اتفاق نبینید و اعتبارش رو به خداوند بدید.

      من هم قبلا تجربه ای شبیه به شما داشتم.دوسال پیش وقتی به این خونمون اسباب کشی کردم همش ترس از دست دادنشو داشتم چون فکر میکردم هنوز به قدر کافی روی باورام کار نکردم و اصلا انتظار همچین خونه ای با این امکانات رو نداشتم .روزای اول نگران بودم همش که نکنه صاحب خونه پشیمون شه که با این قیمت به ما خونه داده و ما این خونه رو از دست بدیم.ولی کم کم سعی کردم احساس ترسم رو با سپاسگذاری از خدواند جایگزین کنم.والان دوسال از اون روزا میگذره و من این خونه ی خوشگلمو دارم و همیشه جزء مهمترین شکرگذاری هامه و ایمان دارم که به زودی به جای خیلییی بهتر هدایت میشم با اینکه عاشقانه خونمو دوست دارم.

      برات آرزوی بهتری هارو دارم فاطیما جان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 3058 روز

    بنام الله

    روز شمار تحول زندگی من روز 24 فصل اول

    باسلام خدمت استاد عزیزم ومریم جان ودوستان گلم

    باید بگم منم مثل اکثریت جامعه اگر کسی به موفقیتی می رسید در تایید دیگران که میگفتند شانس آورده یا پارتی دارند ویا بخاطر پول باباشونه منم میگفتم آره واز آنجایی که این باورها رو منم قبول داشتم خواسته هامون هم محدود میشد به همون لباس جدید وکفش جدید از همین چیزهای پیش پا افتاده اگر هم تو عالم بچه گی یه آرزویی میکردیم آن رو رویا میدونستیم به خیال پردازی اکتفا میکردیم از روزی که با قوانین آشنا شدم از شما یاد گرفتم فقط موفقیت دیگران را تحسین کنم وقتی قوانین رو شناختم متوجه شدم منم میتونم رویاهام رو تبدیل به واقعیت کنم یادمه سالی که کنکور قبول شده بودم از آنجا که هیچ کدام از همراهان من که در کنکور شرکت کرده بودند وقبول نشدندیکی از آشناها به مامانم گفت این رشته اصلا بدرد نمیخوره اصلا دانشگاه نره بهتره وپول دورریختنه خلاصه فقط فاز منفی داد منم هیچی نگفتم فقط به مامانم گفتم توکل بخدا ورفتم ثبت نام کردم وچون رشته تحصیلیم رشته جدیدی بودبه محض فارغ التحصیل شدن وارد بازار کار شدم حتی استاد بعداز فارغ التحصیل شدنم باید یکسال هر جا دانشگاه تعیین میکرد طرح کار میگذروندیم که بچه هایی که قبل از ما بودند میگفتند باید سه چهارسال تو نوبت باشی وبعد هم هرکی پارتی داره زودتر معرفیش میکنند وباید زیر میزی بدی خلاصه از این حرفا که راست هم میگفتند چون آنها 4 سال بود فارغ التحصیل شده بودند آن موقعه باور وقانون رو نمیدونستم فقط گفتم من پارتی ندارم فقط خدا رو دارم وبیخیال شدم گفتم حالا که سه تا چهارسال طول میکشه میرم دوره آرایشگری میگذرونم شاید به یه ماه نکشید باهام تماس گرفتند که برا گذرندن طرحم به دانشگاه مراجعه کنم الان که با قوانین آشنا شدم متوجه میشم اینا باورهای آنها بوده نه من وبه همین خاطر نتیجه من متفا وت بود من توکل کردم ورها کردم وجهان پاداشم را داد

    خداروشکر بخاطر آگاهیهای امروزم ازتون سپاسگزارم که باعث شدید موفقیتهام رو بخودم یادآوری کنم

    در پناه خدا شاد وثروتمند وسعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    گلاره گفته:
    مدت عضویت: 1087 روز

    سلام

    روز 24

    خدایا شکرت خدایا خیلی ممنونم که منو هدایت کردی خدایا ممنونم که دارم این زندگی خوب و دنیای خوب و سیستم خوبت رو میفهمم . خیلی خوشحالم بیدار شدم و ازت حس خوب و رضایت درست گرفتم و واقعا تو از قبل هم همین خوب دنیا قبلا هم خوب بوده منم که تازه دارم میفهمم خدایا شکرت

    این فایل هم میگه باور و سابقه ذهنی ما فهم و درک رو میاره از قبل بوده ها ما بودیم که باور نداشتیم و نمیدیدیمش . خدای بزرگ چقدر نعمتهای عالی هست که عادی هم هستنا ولی اصلا من خاص یا باورنکردنی میدونستمشون . خدایا ممنونم ممنونم از تو از خودم از مریم زمردی از استاد عباسمنش از مریم شایسته از ابراهیم مدیر فنی همین بستری که هست که من هرروز توش میام و آرامش میگیرم و بیداری و توجه و هدایت میگیرم. ممنونم خدایا شکرت شکرت سپاسگزارم.

    خدایا آره برای موفقیت ها راهها هست که باید بلدشون شد . دیدن اون موفقیت ثابت میکند که میشود و راهشو پیدا کنیم و انجام بدیم .

    طبق مثال استاد تو راهنمایی ها هم باز با باورهای درست راه درست رو دریابیم . واقعا باید بدونیم که به کی گوش میدیم

    یه خوبی تو حرفای استاد اینه که وقتی استادفنیه فکر و حرف خودشو داشت . استاد گذاشت اون تو ریل خودش باشه و تمرکز و عمل خودش رو توی ریل خودش گذاشت. عاشققققق این آگاهیم که تازه پی بردم چون دیگه هی با همه بحث نمیکنم .

    یه خوبی هم زمان گذاشتن استاد واسه هدفتون با باورهای درست . برای همونم آموزش دیدن . و انجام دادن .

    یه خوبیم همینه که باور و مدار ماست که آدمها و شرایط بیرون مارو درست میکنه ها . چیزی که ممکنه تو باور بقیه هم نگنجه

    از اونورم هنوز مدارهایی هست که ما باید بریم و الان باورشون برا ما سخت یا متعجب کنندس

    ولی هستتتتت و وقتی شده ما هم میتونیم بریم تو اون مدار بالاتر که اون فکرا برامون عادی و طبیعی و خودبخودی بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1841 روز

    سلام به همه عزیزان

    روز 24

    خدارو شاکرم که تونستم 24 روز با سفرنامه همراه باشم.

    باورهای من زندگی منو میسازه نباید خواسته هامو کوچک کنم باید باورهامو بزرگ کنم.

    یادمه زمانی که تصمیم گرفتم آزمون دکترا شرکت کنم از کسانی که تجربه داشتن مشورت می گرفتم و تقریبا همه میگفتن که سال های زیادی باید کنکور شرکت کنی تا کم کم تجربه به دست بیاری… باید خیلی تجربه کاری بالایی داشته باشی… یه سری هم که میگفتن اصلا نمیشه چون کسایی که پارتی دارن رو طی مصاحبه انتخاب میکنن یا کسانی که سهمیه دارن …. یا اینکه فلان رشته رو که اصلا نمی تونی فکرشم کنی چون ظرفیتش کمتر از 10 نفر در ساله… کلا هم اتفاق نظر بر این بود که سال اول که شرکت کنی صد در صد توی مصاحبه رد میشی و اصلا قانونش اینه…

    منم همه ی اینارو می شنیدم گاهی میترسیدم گاهی نا امید می شدم اما بیشتر اوقات به این فکر می کردم که من ارشد قبول شدم پس اینم میشه توکل به خدا. اون موقع با استاد و این قوانین زیبای الهی آشنا نبودم اما یادمه پیش خودم میگفتم موقع آزمون ارشد یه احساس اطمینانی داشتم و به خدا توکل کرده بودم بازم باید همون کارو انجام بدم و همون احساس رو در وجودم ایجاد کنم. باور کرده بودم که می شود. و قانون برای من کارو انجام داد. به لطف خداوند بزرگ من توی سال اول شرکتم در آزمون دکترا با ظرفیت 4 نفر کل کشور قبول شدم و الان دانشجوام. خدا رو شکر.

    قانون همیشه جواب میده من باید باورهامو بزرگ کنم باید ایمان داشته باشم که می شود نباید حرفهایی از دیگران که احساس بد رو به من منتقل میکنه قبول کنم همینا باورهای اشتباه هستن. تفاوت نتایج آدم ها در تفاوت باورهاشون هست و عوامل بیرونی هیچ تاثیری در زندگی ما ندارن.

    باید هر روز این آگاهی هارو مرور کنم چون خیلی زود فراموش می کنم. امیدوارم این آگاهی ها توی ذهن من نفوذ کنه و دیگه بدون تلاش خاصی همینطوری فکر کنم. خدایا من رو هدایت کن.

    سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 3680 روز

    به نام خدای مهربان

    روز بیست و چهار از سفرنامه فصل اول.

    دارم فک‌می کنم به کل زندگیم که کجاها بدون سختی و راحت ترین شکل ممکن به خواسته هام رسیدم.

    می نویسم اینجا تا برای همیشه بتونم بخونم و به ذهنم بگم دیدی شد پس هر خواسته ای که بخوای میشه

    من فرزند آخر یک‌ خانواده پرجمعیت بودم ،درس خون و البته خیلی آروم بودم.

    خونه ما در منطقه پایین شهرمون بود و من در دوران راهنمایی و دبیرستان همیشه به همه دوستام می گفتن ما خودمون رو می بریم شهر (یعنی بالاشهر) و هیچ وقت فک‌نمی کردم که نمیشه و اگر تو کلاس مون کسی از مدرسه می رفت و دلیلش همین خواسته من بود ذوق می کردم و می گفتم دیدی شد

    و بعد از چند سال ما به خونه مون رو جا به جا کردیم

    در دوران مدرسه من والیبالم خیلی خوب نبود و موقع امتحان پایان ترم معلم ورزش قرار بودازمون امتحان والیبال بگیره ومنم دوست داشتم نمره خوبی بگیرم و البته تو کلاس مون یه نفر بود که والیبال خیلی خوبی داشت ،یک هفته تلاش کردم و با دیوار تمرین می کردم با ذوق و اصلا خسته نمی شدم و روز امتحان بهترین نمره روگرفتم و حتی بهتر از دوست دیگرم

    همیشه عاشق این بودم که برم دانشگاه ولی به دلایل زیادی تا 2سال بعد دبیرستان من دانشگاه نرفتم حتی کنکور هم ندادم ،و‌جالب این هست که در اولین کنکور بعد از 2سال وقفه قبول شدم و رفتم دانشگاه .درمدت این 2سال هیچ‌وقت فکر نمی کردم که نمیشه و همیشه منتظر بودم که روزی بشه و من برم دانشگاه

    کنکور کاردانی به کارشناسی رو دوست داشتم اینقدر رتبه ام خوب بشه که هر رشته وخر دانشگاهی که بخوام برم ومحدوددر انتخاب نباشم ،واون موقع پول نداشتم برم کلاس کنکور یکی از دوستانم کلاس کنکور می رفت و من هم کتاب هاسو نوشتم رفتم خریدم و شروع کردم به خوندن و باز هم مطمئن بودم که میشه و شد من رتبه زیر 1000 گرفتم و دوستم که سال 89 نزدیک 5میلیون برای کلاس کنکورخرح کرد شد 5000

    ….

    قبل اینکه بنویسم به نظر موردی نبود که بنویسم و با نوشتن چقدر زیاد شد

    این تعدادی از مواردی بوده که به جای اینکه خواسته هام روکوچیک‌کنم باورهام‌ بزرگ کردم و اون موقع نمی دونستم که خودم دارم این اتفاقات رو رقم می زنم.

    نکته مشترک تمام این خواسته این بود که اصلا فکر نکردم که خواسته های من زیاده یعنی احساس لیاقت داشتم و هیچ وقت فکر نکردم که کم هست یعنی باور فراوانی داشتم. و اکر به خواسته ای نرسیدم برعکس این باورها داشتم

    استاد عزیز ممنون بابت تک تک کلماتی که میگید وهر کدام باعث میشه هر روز در جهت رشد استوار تر قدم بردارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    بیت اله دوستی اوج گفته:
    مدت عضویت: 1283 روز

    با سلام

    خدمت استاد عزیز

    امروز صبح که قسمت نشانه های امروز من رو زدم این فایل زیبا بود خواستم در این مورد مطلبی رو که دیدم رو به به خودم یاد آوری کنم

    شما در فایلی در این مورد که هروز با پسرتون صبح در مورد اهداف یا ویژن تون تصویر سازی می‌کردید

    و برادر من هم سال 88عکس خونه ها ی زیبا خودرو و آشپز خونه و خیلی تعداد ش زیاد بود به دیوار اتاقم خوابش حتی به سقف هم زده بود که میخواد بخوابه ببینه

    من توی دلم میگفتم عقل نداره ولی الان مدت چند سال هست که درآمدش ماهی 200تومن هست و همه اونها رو داره بله هر چقدر توجه مون رو به زیبایی ها جلب کنیم تکرار کنیم همون ها توی زندگیمون نمایان میشه

    چقدر این قانون جهان عادلانه هست توجه مون رو هرچیزی داشته باشیم تبدیل میشه اون چیزی که درخواست دادیم خدایا شکرت

    از خدا ثروتو سلامتی مکان مناسب و زمان مناسب بی اندازه می‌خوام وعده خداونده به من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سیدحمزه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1503 روز

    به نام خداوند هدایتگر زیبا رو

    سلام به همه اعضا و استاد گرامی

    استاد من عاشق شما و سایت تون هستم و خدارا شاکرم که تقریبا دوسالی هست که باشما آشنا شده ام. واقعا دیدگاهم بهتر و عالی شده است.

    بچه ها واقعا در بحث باور و ثروت و شرایط الان کشور ما من واقعا فکر میکنم مشکل اصلی مردم ما این است که همه تقدیر و سرنوشت و بدبختی و فقر و… را به غیر خدا یعنی مسوولین و دلار و شهر و گرانی و… نسبت می‌دهند و در کل عوامل بیرونی میدونند و اکثرا شاکی گله مند منتقد و حال بد کن هستند. واقعا تا فرکانس غالب مردم کشور عوض نشه برکت و ثروت هم نمیاد. ولی خبر خوب اینه که هرکس در مدار خودشه و من وشما میتونیم با انتخاب مسیر درست و باورهای قدرتمند زندگی خودمان را به دلخواه بسازیم.

    تشکر فراوان از استاد که دستی از دستان خداوند مهربان می باشد

    خدایا شکرت که هر روز سعی میکنم خودم و خودت رابهتر بشناسم همیشه کمکم کن در مسیر خودت باشم. به امیدی روزی که میلیاردر خود ساخته خودم باشم و مایه برکت. بنده امیدوارت سید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    ابراهیم ربانی گفته:
    مدت عضویت: 1617 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد عزیز و مریم خانم عزیز

    بسیار لذت میبرم وقتی این حرف هارو می‌شنوم و سعی میکنم که در زندگی به آن عمل کنم و هم ایمانم بیشتر میشود و هم آرامش رو تجربه میکنم چون طبق قوانین خداوند احساس خوب اتفاقات خوب.

    این حرف ها رو زمانی میتوان شنید و درک کرد که در مدارس باشید و کسی که در مدار شنیدن این آگاهی ها نباشد نمی‌تواند درک کند این صحبت هارو منظورم اینه که مفهوم و درک خوبی از این صحبت ها ندارد.

    خیلی خوشحالم و دارم در معنای واقعی آرامش و لذت در زندگی را تجربه میکنم،در مورد باور های ثروت هم به شدت دارم کار میکنم و استمرار میورزم و تا ابد این کار رو ادامه میدم و به صورت تصاعدی از نظر مالی پیشرفت میکنم.

    خیلی دارم الگوهای موفق در حوزه کاری خودم را میبینم و بررسی میکنم و وقتی میبینم که چطور افراد از هیچ به این همه موفقیت ها رسیدن احساس عالی و غرور و اطمینان از طرف خدا میگیرم که میشود وقتی این فرد به این همه موفقیت رسیده من هم میتونم و فاصله ای میون من و اون قرار نداره.

    به قول استاد راه رسیدن به موفقیت و در معنای واقعی آرامش داشتن اینه که در مسیر علاقت حرکت کنی و به آن عشق داشته باشی،دو باید استمرار داشته باشی در کارت و نگی چرا نمی‌رسم یک ساله دوساله دارم کار میکنم ولی به اونجا نرسیدم،سه اینکه باور های مناسب در مورد ثروت داشته باشی که باعث میشه از لحاظ مالی هم پیشرفت کنی،

    خداوند رو سپاسگزارم که دارم واقعا زندگی رو سعادت مند زندگی میکنم و همه اعتبارش رو به ربّم میدم و اونه که ما رو هدایت می‌کنه و دوستمون داره،از شما استاد عزیز هم تشکر میکنم،

    خدانگهدارتون باشه️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    اعظم امین خواهان گفته:
    مدت عضویت: 990 روز

    سلام خدمت استادعزیز

    من مدت کوتاهی هست ک عضو سایت شما شدم

    پیگیر فایلهای شما بودم .به فایلهای کوتاه دسترسی پیدا میکردم گوش میدادم و دوست داشتم که فایلهای بعدی رو بشنوم تا اینکه تو گروهی عضو شدن که بعد از مدتی گوش دادن به فایلهای شما شد برای ما تکلیف و در ادامه راهنمایی کردن ک عضو شویم و فعلا از فایلهای رایگان و بعد به انتخاب خودمان خرید از سایت رو داشته باشیم و از این جا به بعد بود که ذوق گوش کردن من به فایلهای شما شروع شد هر روز دو الی سه تا فایل رو گوش میدم عاشقانه مخصوصا در تایم صبح بعد از نماز و شب زمانیکه که همه جا ساکت نتیجه این شد که روی باورهام دارم کار میکنم الان به نقطه ای رسید که در باره موضعی قاطعانه صحبت میکنم باعلم براینکه واقعیت این هست اینها رو گفتم تا به این قسمت برسم که دوستی تماس گرفت و به من گفت بیماری گرفتم که می گویند خطر ناک و احتمال ریسک بالا و حلالیت طلب می کرد که من به ایشان گفتم من ک باور نمی کنم که شما حتی بیمار باشی چ برسه به اینکه بخواهید حلالیت بگیرید تا اینکه چند روز بعد ایشان رو حضوری دیدم و وقتی نگاهشون کردم به ایشان به طور قطع گفتم من اثاری از بیماری تو شما نمیبینم باور داشتم به خاطر همین قاطع میگفتم شما به سلامتی جراحی میکنید و جراحی تون موفقیت امیز .پزشگی تو مسیر ایشان قرار گرفتن (دکتر ماندگار بزرگوار و عزیز)ایشان عمل شدند و با موفقیت و من لحظه شماری میکردم تا بیام و به استاد از باورم تا اینجای درس گرفتنم رو بگم من دیدگاهم رو از شوق بیان میکنم و شاید مناسب با این بحث نباشه ولی برام ارزشمند بود که زحمات استاد عزیز رو با بیان این مطالب قدر دانی کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مریم احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1072 روز

    سلام

    روزشمارتحول زندگی من روزبیست وچهارم

    فایل بی نظیروفوق العاده ای بودممنونم ازاستاد

    درسی که ازاین فایل یادگرفتم

    همیشه بایدموفقیت دیگران روتحسین کنم

    من باتحسین دیگران خودم رادرمدارثروت وموفقیت قرارمیدهم

    بادیدن افرادثروتمندوموفق بایداین باور،رودرخودم بسازم که من هم میتوانم

    حرفایی که بهم احساس بدی میده اون باوراشتباهیه

    وحرفایی که بهم احساس خوب میده باوردرستیه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: