این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-31 08:31:162024-06-09 14:57:06به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیز و دوستان خوب گروه تحقیقاتی عباسمنش، من از وقتی که با شما آشنا شدم دنیام تغغیر کرده و پیشرفت های زیادی رو کسب کردم وموفقیت های زیادی بدست آوردم، دوستان عزیز من خیلی از موفقیت ها که از دیدگاه دیگران غیر ممکن بود از وقتی که با استاد آشنا شدم، وفرامین ایشون رو سر لوحه خودم قرار دادم بدست آوردم و کسب کردم، چون هنوزم هم در مراحل تکامل رسیدن به اهداف بالاتر هستم دوست دارم بعد از یه مدت دیگه بشینم همه رو براتون بگم از اولش حتما این کار رو خواهم کرد استاد خیلی دوست دارم بینهایت ازتون سپاسگزارم با عشق چون دنیا وزندگیم تحول پیدا کرده
با سلام و عرض احترام خدمت تمامی خوش باوران همگروه و عرض سلام و خدا قوت ویژه به استاد عزیز و دست اندر کاران گرامی و سازندگان اندیشهها
چندی است در خدمت شما هستم و بهره زیادی میبرم. اشنایی من کمی عجیب بود و در زمانی اشنا شدم که واقعاً منفی گرایی ذهن من به اوج رسیده بود و واقعاً افسرده شده بودم.
داشتم با سرعت هم شغل اداری و رستورانم را از دست میدادم. چون در باور من تمام دولتمردان دزد و شارلاتان بودند و همگی هم بجای کار راه اندازی فقط سنگ اندازی میکردند. تمامی کارگران من چه اشنا و چه بیگانه دزد بودند و تمامی اشنایان و خانواده ام در باورم فقط قصد تیغیدن و چاپیدن من رو داشتن!
مملکت به نظرم رو به زوال بود و واقعاً از هرچیزی که اطرافم بود حالم به هم میخورد. شبها با نگرانی و تنفر خوابم میبرد و صبحها با حالتی بیدار میشدم که گویا دوباره وارد بدبختی شدهام. واقعاً زندگی از دید من و باورم افتضاح بود. جالبه دوستان بدونن اینقدر درگیر این مزخرفات و این باورهای محدود و غلط شده بودم و غرق در افکار منفی بودم که واقعاً مشکلات از در و دیوار و بی وقفه و باهم بر سرم هوار میشدند و لحظه به لحظه حالم بدتر میشد.
اکثر شیفتهای بیمارستانم رو به همکاران دیگر میدادم و خودم پایان ماه ناچارا یا غیبت میخوردم یا مرخصی استحقاقی رد میکردم. وضعیت رستورانم هر روز بدتر و افتضاحتر میشد، تا دو ماه پیش که دیگر توان پرداخت چکهایم را نداشتم و به نظرم برکت و سود از شغلم رفته بود.
این قضیه اینقدر پیش رفت که کلی از چکهایم پاس نشد و از نگرانی طلبکاران و اعتراض مشتریان مثل یک انسان فلج و بیمار (البته واقعاً از نظر روحی بیمار شده بودم) خانه نشین شدم. از صدای زنگ موبایلم قلبم از دهانم بیرون میزد و ناچارا هر دو خطم را خاموش کردم. همسر و فرزندانم که غریب به دو دهه آرزو داشتند بدلیل فعالیتهای زیاد من وقت بیشتری را با انها بگذرانم حالا با این که سعی میکردند نگرانی خودشان را نشان ندهند و به اصطلاح بروی خودشان نیاورند ولی طاقت نیاورده و اصرار میکردند که به مشاور و یا روانپزشک مراجعه کنم.
من هم که حوصله خودم را نداشتم و از همه متنفر شده بودم در باورم این بود که اعضای خانواده از ترس کم شدن ولخرجیشان این پیشنهادها را میدهند و میترسند که دیگر نتوانند مثل قبل خرج کنند. نزدیک بود که یکدفعه همه چیز را رها کنم و واقعا همه چیز مثل باورم افتضاح شده بود. ضمناً با این که واقعاً تمایل ندارم راجع به بعضی جزئیات گپ وگفتی داشته باشم ولی چون باورم این است که این مطالب شاید بعضیهای دیگر را هم از اشتباه دراورد عرض میکنم.
چون باورم خیلی منفی شده بود یکسری قرصهای غیر متعارف رو هم شروع کرده بودم چون به نظرم میرسید استرسم رو کم میکنند و این داروها هم شده بود مزید بر علت. یکماه قبل تقریباً اوایل دیماه سال نود و پنج یک شب با بی حوصلگی با لپ تابم داشتم اینترنت رو سرچ میکردم و راجع به مشاغل مختلف و کارهای موفق و رستورانداران موفق وقت گذرانی میکردم که به سایت وزین شما رسیدم و الان قطع به یقین میدانم راهنمایی شدم. به لطف خدای متعال با دیدن یک فایل رایگان چنان تغییری در خودم حس کردم که بعد از چند روز از خانه بیرون زدم (ناگفته نماند که من نزدیک به بیست روز یا بیشتر بود که فقط برای خرید سیگار تا سر کوچه میرفتم و گاهی تا چند روز در خانه میماندم) و چند ساعتی رو در خیابان رانندگی کردم خیلی بی هدف تا مناطق ییلاقی مشهد (طرقبه وشاندیز) رفتم و مدام با خودم راجع به فایلی که دیدم و در اون اقای عباسمنش خوبم در مورد باورها صحبت میکردند حرف زدم و فکر کردم.
برایم خیلی جالب بود دیدم که من هر وقت در گذشته راجع به چیزی فکر میکردم و میخواستم، به هر شکل ممکن بدستش میاوردم و هرموقع راجع به چیزی فکر منفی داشتم حتی راجع به پنچری ماشین به چند ساعت نکشیده سرم میامد. سابقاً فکر میکردم حس ششم من خیلی قوی هستش ولی الان میدونم اون افکار فقط نوعی باور بودند.
بعد از برگشتن به خونه و پس از عضویت شروع کردم به دانلود تمامی فایلهای صوتی و تصویری و چند بار بعضی فایلها رو دیدم. الان تمامی امکانت همراه من شده فایلهای این سایت. چند بار ایمیل زدم و یکبار خواستم که در صورت امکان به من بصورتی همکاری بشه که بتونم بسته ثروت رو تهیه کنم که با راهنمایی خوب و استادانه خانم شایسته فهمیدم هر چیزی لیاقت میخواد و من هنوز اماده نیستم.
اینجا از خانم شایسته هم تشکر میکنم که با این تدریس یاد دادند کلاً فکر نسیه و چک و بدهکاری رو از مغزم بیرون بریزم. اگه عزیزان دقت کنند همین مسئله بدهکاری و چک و قسط خودش به تنهایی یک قطب استرس زای بزرگ به حساب میاد و من تصمیم گرفتم در اسرع وقت و با یاری گرفتن از وجود نازنین خداوند همه بدهکاری و چکهایم را تسویه کنم.
استاد عزیز و یاران محترم بعد از گذشت این سی و اندی روز تقریباً تمامی چکهای برگشتیم رو پرداخت کردم و جالبه بدونین من بعد زنده شدن مجددم که به معجزه بیشتر شبیه هستش با تمامی طلبکاران صحبت کردم و چون باورم رو اصلاح کردم همه اونا رو خیلی صبور و منطقی دیدم همه این عزیزان به شکیبایی صبر کردند و دوباره بهم لطف کردند و با من با وجود بد حسابی کار کردند و کار میکنند.
از اون همه بدهکاری تقریباً مبلغ جزیی باقی مونده و تصمیم دارم به محض ایجاد لیاقت بسته روانشناسی ثروت و تمامی محصولات رو خریداری کنم و از اون مهمتر و جالبتر اینه که ایدههای خیلی خیلی خوب و پولسازی به ذهنم میرسه و همشون رو مکتوب میکنم و هنوز برای بعضی از اون ایدهها وقت نکردم در ذهنم یک ایده خیلی پولساز با روش میتوز (من چون پرستارم خیلی خوب میتوز رو بلدم) به ذهنم رسیده که به محض ازاد شدن یکی از سرمایه گزاری های گذشتم که تا حالا ازش غافل بودم وارد سرمایه گذاری میتوز میشوم.
الان که با شما مکاتبه میکنم تمامی کارگران رستوران که چند ماه حقوق از من طلبکار بودند و میخواستند ترکم کنند با روحیهای خیلی عالی و با خنده رویی مشغول به کار هستند و خیلی از طلبشون رو گرفتند. دوستان این اتفاقات مثبت که در این مدت کم برایم اتفاق افتاد قبلاً حتی در چند ماه که وضعیت بازار مساعد بود هم به نظر بعید میرسید ولی هر چی از معجزه باور مثبت بگویم کم گفتم و ترسم از این این است که اگه بعضی اتفاقات رو که بعد از ایجاد باور مثبت برایم افتاد برای خوش باوران عزیز بازگو کنم متهم بشم به توهم ولی خود خدا شاهد این اتفاقات خوب و مبارک هست. در بیمارستان هم دوباره با روحیهای خوب و جدی کارم رو شروع کردم. دوستان، من در فاصلهای و زمانی کمتر از چند ماه جهنم و بهشت دنیا را تجربه کردم. سختی و فقر و بدهکاری و ثروت رو هم در کنار هم دیدم.
عزیزان، من ایمان پیدا کردم خداوند بی نهایت مهربان است و بینهایت ثروت آفریده است. ایمان دارم، ما با باور میتونیم به جهنم خدا داخل شویم و با باور میتونیم داخل بهشت خدا بشیم. عالیجنابان ایمان دارم باور ما همه چیز ما را در احاطه خودش دارد.
ضمناً من متعهد شدم به خودم تا سال آینده ده برابر درامدم رو فقط در رستوران بدست بیارم. راجع به چند شاخه دیگر هم دارم روی باورام کار میکنم به محض شفافیت ذهن و باورم اونها رو هم با لطف خدا و با قدرت شروع میکنم. از این که وقتتون رو گرفتم عذر خواهی میکنم. امیدوارم همگی از خود استاد عباسمنش و همکارانشون گرفته تا همه دوستان هم گروه و همه انسانهای روی زمین خدا، لحظه به لحظه خوش باورتر باشیم تا به حقیقت هستی برسیم. بدرود
سلام به استاد عزیز ….و گروه تحقیقاتی عباس منش …چیزی که برام جالبه تا به امروز داشتم از فایل رایگان استفاده میگردم و توجهی به قسمت نظرات نداشتم با این که استاد چند بار در فایل های رایگان دیگر امار سایت رو گفته بودن ولی این دفعه دیگه گفتم باید نگاه کنم و بعد از این که دیدم واقعا ایمانم قوی تر شد چون واقعا نتایج دوستان فوق العادس و همچنین امار سایتون نسبت به سایت های دیگه فوقالعادس …و در اخر خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که در روند ی قرار گرفتم که تنوستم استاد خودمو پیدا کنم …از استاد عزیز تشکر میکنم که این فایل هارو برامون قرار میده …
قبل از آشنایی با شما مدتها در اینترنت سایتهای موفقیت را بازدید میکردم و مطالب و مباحثی که بعضا مفید بودند ولی در مورد من سخت بود چون تکرار چیزهایی بود که از اول دبستان شنیده بودم مانند سعی و تلاش و کوشش و نابرده رنج و زجر و ….
یکی از باورهای غلط من این بود که وقتی ثروتمندی را میدیدم دنبال نقص عضو یا بیماریی تو ظاهرش میگشتم چون ذهن منطقی من دونفر از دوستانم که بعد از اینکه به مال زیادی رسیدند مصدوم و معلول شده بودند را الگو قرار داده و میگفت خدا با دادن پول و ثروت زیاد سلامتی را میگیرد.
اما باورها و طرز فکر تکراری نتیجه خوب که نمیداد چون اگر قرار بود نتیجه بده بعد سی چهل سال تا الان داده بود. مدتی جستجو را رها میکردم ولی مدتی بعد دوباره با سرچ کلمات کلیدی دنبال چیز جدیدی میگشتم .تا اینکه فایل گزارش جلسه دهم قانون آفرینش و خدا را بهتر بشناسیم 1و 2 را در یوتیوپ دانلود کردم که خیلی با درونم موافق بود و باورهای توحیدی شما کاملا در آن مشهود بود که باعث شد عضو سایت شوم.پس از عضویت و دانلود تمام فایلهای رایگان روز به روز به باورهای اشتباه خودم پی بردم و کتاب صوتی راز ثروت تاثیر خوبی در من گذاشت.با اینکه هنوز محصولی از سایت تهیه نکرده ام ولی در جهت اصلاح آن طرز فکرهای مخرب هستم.الان که این فایل را تماشا میکردم یاد یک ضرب المثل منسوب به چینیها افتادم به این مضمون که یک خرگوش فقط به اندازه خودش از رودخانه آب میخورد و یک فیل هم به اندازه خودش یا اینکه به قول قدیمیها هر کسی آب قلب خودش را میخورد یعنی زندگی هر فردی نتیجه طرز فکر و باورهای اوست.
عضویت در این سایت افتخارم بوده و باعث نزدیکی فرکانس فکری ام با شما و اعضاء خردمند آن میشود. از جنابعالی و تیم قدرتمندتان خانم فرهادی و خانم شایسته صمیمانه تشکر میکنم.
خیلی جالبه چند روز پیش همش به موفقیتهای دوستانی که تو سایت نظر میگذارن فکر میکردم و شراطی خودم رو با اونها مقایسه میکردم هر چند تقریبا همه فرمایشات استاد رو قبول دارم و تایید می کنم و کلا احساس آرامش و اعتماد بنفسم نسبت به قبل خیلی بیشترشده ولی هنوز به اهدافی که از ابتدا در ذهن داشتم نرسیدم ،یه لحظه شیطون تو جلدم رفت که نکنه یه سری استخدام شدن واسه سایت تا از خودشون نظر بدند هر چی باشه همه اون مصاحبه ها می تونست ساختگی باشه ،ولی بلافاصله یاد خودم افتادم که واقعا تو این مدت از لحاظ روحی خیلی قویتر شدم حتی تو محیط کارم نشانه های پیشرفت و ترقی رو می بینم ولی از اونجا که همیشه آرمانگرا بودم و اهدافم چندان کوچک نیست بابت هر نتیجه نسبتا کوچیکی هم نمیام تو سایت نظر بدم ،مطلبی که خیلی از دوستان به درستی تو سایت عنوان می کنند ،تازه خودم میدونم تمرینات عملی راجع به ساختن باورهای شخصی قدرتمند رو کامل انجام ندادم، پس منصفانه نیست که همچین فکری از ذهنم بگذره !! و جنس ناب مطالب فایلهای 9 و 10 راهنمای عملی دستیابی به رویاها که تجسم همه الهامات و تخیلات خاصی بود که گاهی اوقات نسبت بخدا و زندگی به ذهنم میرسد ولی من حتی از این بابت احساس کفر و خجالت و شرمندگی داشتم!!
خلاصه اینکه امروز اومدم تو سایت و مطلب استاد راجع به باورها وجایگاه سایتشون وتجربیات جالب و متنوع اعضای سایت رو خوندم و لذت بردم ،همه اینها نشونه هست ،همین همزمانی موضوعات تو ذهنمون و مطالب سایت که بقیه دوستان هم بارها بهش اشاره کردند ،خدایا شکرت ،خدایا شکرت ،خدایا شکرت که منو تو این جمع خوش فکر جا دادی و حتما هر روز قویتر و مصمم تر خواهم بود و بزودی به همه اهدافم میرسم و با افتخار تجربه خودمو در اختیار بقیه دوستانم میگذارم!
سلام استاد خوبم, استاد من الان که جلسه هشتم رو گوش میدادم یه فکر خوبی به ذهنم رسید, ببینید استاد همونطور که گفتید نمیخوام بگم چه باورهای درمورد فلان موضوع بگو و.. ولی همونطور که باز شما گفتید درمورد اکثر چیزهای مهم زندگی مثل ثروت ، روابط حرف زدید و کلا باورهای محدود کننده اونارو گفتید و راه حل های اونا باورهوی سازنده شو ووو هرچیزی که مربوط میشده بهش رو گفتید, ببینید استاد یه چیزی هست به اسم کنکور که تو ایران خیییلی مانور میدن روش, تو ایران 13،14سال درس میخونی تو مدرسه انرژی وقت پول هزینه میزاری بعد اگه فقط یه سال یه سال نتونی بخونی بنا به دلایلی و همچنین تاکیید میکنم همون مانور دادنه که نودو نه درصد باورهای محدود کننده ای رو به دانش اموزها تحمیل میکنن مثل اینکه کنکور یه صد هست که بالا رفتن ازش خیلی سخته, کنکور رالی دو هست کنکور فلانه سخته کار هر کسی نیست ووو خییییلی چیزای دیگه که شاید شما ندونید! تو رشته متکا پنصد و هفت هزار نفر شرکت میکنن ولی رقابت فقط بین پنج هزار نفره همین! و اونایی که تو بعضی درس ها تاکیدا بعضی فقط میتونن صد بزنن میشن رتبه برتر! بقیه نه رتبه خوبی میشن نه رشته ای که دوس دارن! راه دیگه ای هم نداره متاسفانه پدر مادرای ماهم که میگن اگ نتونی کنکور رشته تاپ بیاری دیگه بدبختی دیگه زندگیت معمولی میشه و حمال مردم میشی و… , ببینید استاد یه پیشنهاد میدم امیدوارم تو ذهنتون باشه سر یک فرصت مناسب درمورد این کنکور و باورهاش صحبت کنید و همه چیز رو بریزید رو دایره! میدونم برنامه های دارید مثل ثروت سه یا دوره قران که گفتید, ولی بعد اونا چون به نظر من کنکور خیلی مسله مهمی هست تو ایران چون اگه دانش اموز ها بتونن موفق ازش بیرون بیان تو این سن به خودباوری میرسن از طرفی هم که پایه کنکور در راس پیشرفت علم و جامعه هست اگه بشه این باورهای محدود رو پیدا کرد و راه حل براش پیدا کرد و باورهای سازنده رو جاش اورد میشه وااااقعا دنیارو جای بهاری برای زندگی کرد اجر اینکه هر ساله چندین هزار نفر رو تو مسیر درست قرار داد واقعا بینهایته, ببینید اگه هر ساله چند هزار نفر باورهاشون درست بشه چقد میتونه کشورمون پیشرفت کنه و روی ادمای دیگه هم تاثیر گزاشت! از یه طرفی هم اگه شما بتونید یه دوره تهیه کنید که درمورد کنکور باشه کنار اون دوره تندخوانی هم بزارید یعنی بشن مکمل هم خیلی عالی میشه! هر ساله چندهزار نفر ازش استفاده کنن تاثیرشو رو جامعه که گفتم از یه طرف هم هر سال چند هزار نفر با سایت شما اشنا میشن و این به روند پیشرفت سایت شماهم کمک میکنه , میدونم شما راه کار کلی گفتین تو این جلسه هشتم ولی نظر خودمو گفتم و ایده ای که به ذهنم رسید رو بهتون گفتم چون شمارو لایق دیدم که میتونید درین مورد مهم هم صحبت کنید و دوره بسازید, اگر هم شما این کارو نکنید قول میدم یه روز همین سالها بشینم و کل قوانینی که از شما یاد گرفتم، چکیده تمام دوره ها رو رو کنکور پیاده کنم و ایده ای که به شما گفتم رو عملی کنم, قول میدم امسال که کنکورم تموم شد تموم تمرکزم رو بزارم روش به امید اینکه بجای رقابت بین پنج هزار نفر بشه رقابت بین پنصد و هفت هزار نفر که اونم فقط تو رشته خودم! ببخشید اگه طولانی شد, دست شمارو از همین جا میبوسم و خداوند رو بخاطر شما شکر گزارم و از هدایت و جهان دقیق و منظمش سپاس گزارم, خدایا همه مارو به راه راست راه کسانی که به انها نعمت دادی و عزیزشان کردی هدایت کن نه راه گمراهان, شاد باشید استاد خوبم??
دوست عزیز از پیشنهادتان سپاسگزاریم. اتفاقا استاد دو هفته ای هسن که دارن یک محصول فوق العاده در مورد کنکور آماده می کنند که انشاالله تا یک هفته دیگر بر روی سایت قرار می گیرد.
هیچ شکی ندارم که با تمام وجود خواستن یعنی رسیدن به هدف و ایمان دارم . چون تو زندگیم همچین تجربه ایی داشتم . واقعا دلم میخواست ارشد قبول شم . هم کار خونه بود هم بیرون و وقت زیادی نسبت به رقبا نداشتم ولی رتبه ی خیلی خوبی آوردم و دانشگاه تهران قبول شدم .بعد از قبولی احساس کردم این رشته ی مورد علاقه من نیس. خودمو نشناختم انگار . خیلی این شاخه به اون شاخه میشم و گاهی مورد تمسخر قرار میگیرم. میدونم که باید ببینیم از بچگی رویای ما چی بود و اونو دنبال کنیم . ولی من واقعا انگار رویایی نداشتم . فقط میدونم که باید آدم مهمی بشم و بزرگ و به خیلی ها خیر برسونم اما تو کدوم زمینه نمیدونم
به کار هنری علاقه دارم ولی نمیتونم براش افق تعیین کنم و برم دنبالش .
یه روز دوست دارم برم پزشک بشم یه روز دیگه تاجر . از عدم آگاهی نسبت به خودم خسته شدم. راه حل میخوام . اینجا از خدا میخوام و مینویسم که خود استاد جواب منو بده لطفا
من الان چهاردبیرستانم و من این ویدیو رو با دقت دیدم خیلی خیلی قشنگ بود خیلی از سوال هایم رو پاسخشون رو گرفتم و الان حتما میخام شروع کنم باورشون کنم و تقویت کنم.من الان چهار دبیرستان در خارج از ایران هستم.دو ماه دیگر فارق التحصیل میشوم و جایزه نفر اول چهار سال تحصیل رایگان در هر کالجی هست و من الان با خاتلاف خیلی کمی نفر دوم هستم.من حتما دو ماه دیگر خبر خوب شماره یک شدنم را به شما میگویم حتما
از همین الان باور میکنم و تصویر سازی میکنم که حتما اتفاق افتاده است و یک چیز دیت نیافتنی نیست حتما من نفر اول میشم و موفق میشوم
استاد در صحبتشون به نحوه آشنایی باساتشون از طرف هر کدام از ما اشاره کردند من هم خواستم داستان آشنایی خودم را با سایت و خود استاد بنویسم شاید مفید باشد. من بدهی زیادی داشتم و الان هم دارم ناامید و خسته نشسته بودم افکار منفی زیادی در ذهنم داشتم به خود کشی فکر میکردم دنبال متنهایی در اینترنت برای خوکشی میگشتم نمی دانم چطور شد روی یک لینک در گوگل کلیک کردم این سایت آمد عکس استاد را دیدم با نوشته ای که نوشته بود فقط روی خدا حساب کن این ویدئو را دیدم . شاید 10بار گوش دادم . روحیه ام چنان عوض شد که تصمیم گرفتم با توکل به خدا از هیچ چیزی نترسم و با تکیه بر خدا مسئولیت تمام کارهایم را برعهده بگیرم و پس از رهایی از این گرفتاری که برای خودم درست کرده ام راه و روشی متفاوت در زندگیم دنبال کنم .البته این تغییر در نگرش و اعمالم شروع شده ولی باید دل به دریا بزنم و با توکل به خدا وارد این طوفانی که در پیش دارم بشوم اگر به سلامت بیرون آمدم راه دیگر و زندگی دیگری را با کمک دوستان در این گروه دنبال خواهم کرد .
سلام به استاد عزیز و دوستان خوب گروه تحقیقاتی عباسمنش، من از وقتی که با شما آشنا شدم دنیام تغغیر کرده و پیشرفت های زیادی رو کسب کردم وموفقیت های زیادی بدست آوردم، دوستان عزیز من خیلی از موفقیت ها که از دیدگاه دیگران غیر ممکن بود از وقتی که با استاد آشنا شدم، وفرامین ایشون رو سر لوحه خودم قرار دادم بدست آوردم و کسب کردم، چون هنوزم هم در مراحل تکامل رسیدن به اهداف بالاتر هستم دوست دارم بعد از یه مدت دیگه بشینم همه رو براتون بگم از اولش حتما این کار رو خواهم کرد استاد خیلی دوست دارم بینهایت ازتون سپاسگزارم با عشق چون دنیا وزندگیم تحول پیدا کرده
با سلام و عرض احترام خدمت تمامی خوش باوران همگروه و عرض سلام و خدا قوت ویژه به استاد عزیز و دست اندر کاران گرامی و سازندگان اندیشهها
چندی است در خدمت شما هستم و بهره زیادی میبرم. اشنایی من کمی عجیب بود و در زمانی اشنا شدم که واقعاً منفی گرایی ذهن من به اوج رسیده بود و واقعاً افسرده شده بودم.
داشتم با سرعت هم شغل اداری و رستورانم را از دست میدادم. چون در باور من تمام دولتمردان دزد و شارلاتان بودند و همگی هم بجای کار راه اندازی فقط سنگ اندازی میکردند. تمامی کارگران من چه اشنا و چه بیگانه دزد بودند و تمامی اشنایان و خانواده ام در باورم فقط قصد تیغیدن و چاپیدن من رو داشتن!
مملکت به نظرم رو به زوال بود و واقعاً از هرچیزی که اطرافم بود حالم به هم میخورد. شبها با نگرانی و تنفر خوابم میبرد و صبحها با حالتی بیدار میشدم که گویا دوباره وارد بدبختی شدهام. واقعاً زندگی از دید من و باورم افتضاح بود. جالبه دوستان بدونن اینقدر درگیر این مزخرفات و این باورهای محدود و غلط شده بودم و غرق در افکار منفی بودم که واقعاً مشکلات از در و دیوار و بی وقفه و باهم بر سرم هوار میشدند و لحظه به لحظه حالم بدتر میشد.
اکثر شیفتهای بیمارستانم رو به همکاران دیگر میدادم و خودم پایان ماه ناچارا یا غیبت میخوردم یا مرخصی استحقاقی رد میکردم. وضعیت رستورانم هر روز بدتر و افتضاحتر میشد، تا دو ماه پیش که دیگر توان پرداخت چکهایم را نداشتم و به نظرم برکت و سود از شغلم رفته بود.
این قضیه اینقدر پیش رفت که کلی از چکهایم پاس نشد و از نگرانی طلبکاران و اعتراض مشتریان مثل یک انسان فلج و بیمار (البته واقعاً از نظر روحی بیمار شده بودم) خانه نشین شدم. از صدای زنگ موبایلم قلبم از دهانم بیرون میزد و ناچارا هر دو خطم را خاموش کردم. همسر و فرزندانم که غریب به دو دهه آرزو داشتند بدلیل فعالیتهای زیاد من وقت بیشتری را با انها بگذرانم حالا با این که سعی میکردند نگرانی خودشان را نشان ندهند و به اصطلاح بروی خودشان نیاورند ولی طاقت نیاورده و اصرار میکردند که به مشاور و یا روانپزشک مراجعه کنم.
من هم که حوصله خودم را نداشتم و از همه متنفر شده بودم در باورم این بود که اعضای خانواده از ترس کم شدن ولخرجیشان این پیشنهادها را میدهند و میترسند که دیگر نتوانند مثل قبل خرج کنند. نزدیک بود که یکدفعه همه چیز را رها کنم و واقعا همه چیز مثل باورم افتضاح شده بود. ضمناً با این که واقعاً تمایل ندارم راجع به بعضی جزئیات گپ وگفتی داشته باشم ولی چون باورم این است که این مطالب شاید بعضیهای دیگر را هم از اشتباه دراورد عرض میکنم.
چون باورم خیلی منفی شده بود یکسری قرصهای غیر متعارف رو هم شروع کرده بودم چون به نظرم میرسید استرسم رو کم میکنند و این داروها هم شده بود مزید بر علت. یکماه قبل تقریباً اوایل دیماه سال نود و پنج یک شب با بی حوصلگی با لپ تابم داشتم اینترنت رو سرچ میکردم و راجع به مشاغل مختلف و کارهای موفق و رستورانداران موفق وقت گذرانی میکردم که به سایت وزین شما رسیدم و الان قطع به یقین میدانم راهنمایی شدم. به لطف خدای متعال با دیدن یک فایل رایگان چنان تغییری در خودم حس کردم که بعد از چند روز از خانه بیرون زدم (ناگفته نماند که من نزدیک به بیست روز یا بیشتر بود که فقط برای خرید سیگار تا سر کوچه میرفتم و گاهی تا چند روز در خانه میماندم) و چند ساعتی رو در خیابان رانندگی کردم خیلی بی هدف تا مناطق ییلاقی مشهد (طرقبه وشاندیز) رفتم و مدام با خودم راجع به فایلی که دیدم و در اون اقای عباسمنش خوبم در مورد باورها صحبت میکردند حرف زدم و فکر کردم.
برایم خیلی جالب بود دیدم که من هر وقت در گذشته راجع به چیزی فکر میکردم و میخواستم، به هر شکل ممکن بدستش میاوردم و هرموقع راجع به چیزی فکر منفی داشتم حتی راجع به پنچری ماشین به چند ساعت نکشیده سرم میامد. سابقاً فکر میکردم حس ششم من خیلی قوی هستش ولی الان میدونم اون افکار فقط نوعی باور بودند.
بعد از برگشتن به خونه و پس از عضویت شروع کردم به دانلود تمامی فایلهای صوتی و تصویری و چند بار بعضی فایلها رو دیدم. الان تمامی امکانت همراه من شده فایلهای این سایت. چند بار ایمیل زدم و یکبار خواستم که در صورت امکان به من بصورتی همکاری بشه که بتونم بسته ثروت رو تهیه کنم که با راهنمایی خوب و استادانه خانم شایسته فهمیدم هر چیزی لیاقت میخواد و من هنوز اماده نیستم.
اینجا از خانم شایسته هم تشکر میکنم که با این تدریس یاد دادند کلاً فکر نسیه و چک و بدهکاری رو از مغزم بیرون بریزم. اگه عزیزان دقت کنند همین مسئله بدهکاری و چک و قسط خودش به تنهایی یک قطب استرس زای بزرگ به حساب میاد و من تصمیم گرفتم در اسرع وقت و با یاری گرفتن از وجود نازنین خداوند همه بدهکاری و چکهایم را تسویه کنم.
استاد عزیز و یاران محترم بعد از گذشت این سی و اندی روز تقریباً تمامی چکهای برگشتیم رو پرداخت کردم و جالبه بدونین من بعد زنده شدن مجددم که به معجزه بیشتر شبیه هستش با تمامی طلبکاران صحبت کردم و چون باورم رو اصلاح کردم همه اونا رو خیلی صبور و منطقی دیدم همه این عزیزان به شکیبایی صبر کردند و دوباره بهم لطف کردند و با من با وجود بد حسابی کار کردند و کار میکنند.
از اون همه بدهکاری تقریباً مبلغ جزیی باقی مونده و تصمیم دارم به محض ایجاد لیاقت بسته روانشناسی ثروت و تمامی محصولات رو خریداری کنم و از اون مهمتر و جالبتر اینه که ایدههای خیلی خیلی خوب و پولسازی به ذهنم میرسه و همشون رو مکتوب میکنم و هنوز برای بعضی از اون ایدهها وقت نکردم در ذهنم یک ایده خیلی پولساز با روش میتوز (من چون پرستارم خیلی خوب میتوز رو بلدم) به ذهنم رسیده که به محض ازاد شدن یکی از سرمایه گزاری های گذشتم که تا حالا ازش غافل بودم وارد سرمایه گذاری میتوز میشوم.
الان که با شما مکاتبه میکنم تمامی کارگران رستوران که چند ماه حقوق از من طلبکار بودند و میخواستند ترکم کنند با روحیهای خیلی عالی و با خنده رویی مشغول به کار هستند و خیلی از طلبشون رو گرفتند. دوستان این اتفاقات مثبت که در این مدت کم برایم اتفاق افتاد قبلاً حتی در چند ماه که وضعیت بازار مساعد بود هم به نظر بعید میرسید ولی هر چی از معجزه باور مثبت بگویم کم گفتم و ترسم از این این است که اگه بعضی اتفاقات رو که بعد از ایجاد باور مثبت برایم افتاد برای خوش باوران عزیز بازگو کنم متهم بشم به توهم ولی خود خدا شاهد این اتفاقات خوب و مبارک هست. در بیمارستان هم دوباره با روحیهای خوب و جدی کارم رو شروع کردم. دوستان، من در فاصلهای و زمانی کمتر از چند ماه جهنم و بهشت دنیا را تجربه کردم. سختی و فقر و بدهکاری و ثروت رو هم در کنار هم دیدم.
عزیزان، من ایمان پیدا کردم خداوند بی نهایت مهربان است و بینهایت ثروت آفریده است. ایمان دارم، ما با باور میتونیم به جهنم خدا داخل شویم و با باور میتونیم داخل بهشت خدا بشیم. عالیجنابان ایمان دارم باور ما همه چیز ما را در احاطه خودش دارد.
ضمناً من متعهد شدم به خودم تا سال آینده ده برابر درامدم رو فقط در رستوران بدست بیارم. راجع به چند شاخه دیگر هم دارم روی باورام کار میکنم به محض شفافیت ذهن و باورم اونها رو هم با لطف خدا و با قدرت شروع میکنم. از این که وقتتون رو گرفتم عذر خواهی میکنم. امیدوارم همگی از خود استاد عباسمنش و همکارانشون گرفته تا همه دوستان هم گروه و همه انسانهای روی زمین خدا، لحظه به لحظه خوش باورتر باشیم تا به حقیقت هستی برسیم. بدرود
سلام به استاد عزیز ….و گروه تحقیقاتی عباس منش …چیزی که برام جالبه تا به امروز داشتم از فایل رایگان استفاده میگردم و توجهی به قسمت نظرات نداشتم با این که استاد چند بار در فایل های رایگان دیگر امار سایت رو گفته بودن ولی این دفعه دیگه گفتم باید نگاه کنم و بعد از این که دیدم واقعا ایمانم قوی تر شد چون واقعا نتایج دوستان فوق العادس و همچنین امار سایتون نسبت به سایت های دیگه فوقالعادس …و در اخر خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که در روند ی قرار گرفتم که تنوستم استاد خودمو پیدا کنم …از استاد عزیز تشکر میکنم که این فایل هارو برامون قرار میده …
منتظر فایل های بعدی تون هسیم استاد …
سلام و درود بر استاد عباسمنش
قبل از آشنایی با شما مدتها در اینترنت سایتهای موفقیت را بازدید میکردم و مطالب و مباحثی که بعضا مفید بودند ولی در مورد من سخت بود چون تکرار چیزهایی بود که از اول دبستان شنیده بودم مانند سعی و تلاش و کوشش و نابرده رنج و زجر و ….
یکی از باورهای غلط من این بود که وقتی ثروتمندی را میدیدم دنبال نقص عضو یا بیماریی تو ظاهرش میگشتم چون ذهن منطقی من دونفر از دوستانم که بعد از اینکه به مال زیادی رسیدند مصدوم و معلول شده بودند را الگو قرار داده و میگفت خدا با دادن پول و ثروت زیاد سلامتی را میگیرد.
اما باورها و طرز فکر تکراری نتیجه خوب که نمیداد چون اگر قرار بود نتیجه بده بعد سی چهل سال تا الان داده بود. مدتی جستجو را رها میکردم ولی مدتی بعد دوباره با سرچ کلمات کلیدی دنبال چیز جدیدی میگشتم .تا اینکه فایل گزارش جلسه دهم قانون آفرینش و خدا را بهتر بشناسیم 1و 2 را در یوتیوپ دانلود کردم که خیلی با درونم موافق بود و باورهای توحیدی شما کاملا در آن مشهود بود که باعث شد عضو سایت شوم.پس از عضویت و دانلود تمام فایلهای رایگان روز به روز به باورهای اشتباه خودم پی بردم و کتاب صوتی راز ثروت تاثیر خوبی در من گذاشت.با اینکه هنوز محصولی از سایت تهیه نکرده ام ولی در جهت اصلاح آن طرز فکرهای مخرب هستم.الان که این فایل را تماشا میکردم یاد یک ضرب المثل منسوب به چینیها افتادم به این مضمون که یک خرگوش فقط به اندازه خودش از رودخانه آب میخورد و یک فیل هم به اندازه خودش یا اینکه به قول قدیمیها هر کسی آب قلب خودش را میخورد یعنی زندگی هر فردی نتیجه طرز فکر و باورهای اوست.
عضویت در این سایت افتخارم بوده و باعث نزدیکی فرکانس فکری ام با شما و اعضاء خردمند آن میشود. از جنابعالی و تیم قدرتمندتان خانم فرهادی و خانم شایسته صمیمانه تشکر میکنم.
سلام و درود به استاد جسور و شجاع و دوستان نازنین
خیلی جالبه چند روز پیش همش به موفقیتهای دوستانی که تو سایت نظر میگذارن فکر میکردم و شراطی خودم رو با اونها مقایسه میکردم هر چند تقریبا همه فرمایشات استاد رو قبول دارم و تایید می کنم و کلا احساس آرامش و اعتماد بنفسم نسبت به قبل خیلی بیشترشده ولی هنوز به اهدافی که از ابتدا در ذهن داشتم نرسیدم ،یه لحظه شیطون تو جلدم رفت که نکنه یه سری استخدام شدن واسه سایت تا از خودشون نظر بدند هر چی باشه همه اون مصاحبه ها می تونست ساختگی باشه ،ولی بلافاصله یاد خودم افتادم که واقعا تو این مدت از لحاظ روحی خیلی قویتر شدم حتی تو محیط کارم نشانه های پیشرفت و ترقی رو می بینم ولی از اونجا که همیشه آرمانگرا بودم و اهدافم چندان کوچک نیست بابت هر نتیجه نسبتا کوچیکی هم نمیام تو سایت نظر بدم ،مطلبی که خیلی از دوستان به درستی تو سایت عنوان می کنند ،تازه خودم میدونم تمرینات عملی راجع به ساختن باورهای شخصی قدرتمند رو کامل انجام ندادم، پس منصفانه نیست که همچین فکری از ذهنم بگذره !! و جنس ناب مطالب فایلهای 9 و 10 راهنمای عملی دستیابی به رویاها که تجسم همه الهامات و تخیلات خاصی بود که گاهی اوقات نسبت بخدا و زندگی به ذهنم میرسد ولی من حتی از این بابت احساس کفر و خجالت و شرمندگی داشتم!!
خلاصه اینکه امروز اومدم تو سایت و مطلب استاد راجع به باورها وجایگاه سایتشون وتجربیات جالب و متنوع اعضای سایت رو خوندم و لذت بردم ،همه اینها نشونه هست ،همین همزمانی موضوعات تو ذهنمون و مطالب سایت که بقیه دوستان هم بارها بهش اشاره کردند ،خدایا شکرت ،خدایا شکرت ،خدایا شکرت که منو تو این جمع خوش فکر جا دادی و حتما هر روز قویتر و مصمم تر خواهم بود و بزودی به همه اهدافم میرسم و با افتخار تجربه خودمو در اختیار بقیه دوستانم میگذارم!
سلام
اقا خداروشکر چقدر خوشحالم
از نظر اقا رضا عطارروشن و دیگر دوستان خیلی خوشحال شدم چقدر خوشحال شدم
خداروشکر که همگی در ابعاد مختلف در حال پیشرفت هستیم چه احساس خوبی دارم خدایا سپاس سپاس سپاس
چه کار خوبی میکنید که نظرات خوب رو هر روز در تلگرام می ذارید.
ممنون .بابت این احساس خوب که هر ثانیه دارم و روز به روز بهتر و ثروتمندتر میشیم جمیعا خیلی عالی هستش.
خدایا سپاس استاد ممنون خانواده بزرگ عباس منش دوست تون دارم
سلام استاد خوبم, استاد من الان که جلسه هشتم رو گوش میدادم یه فکر خوبی به ذهنم رسید, ببینید استاد همونطور که گفتید نمیخوام بگم چه باورهای درمورد فلان موضوع بگو و.. ولی همونطور که باز شما گفتید درمورد اکثر چیزهای مهم زندگی مثل ثروت ، روابط حرف زدید و کلا باورهای محدود کننده اونارو گفتید و راه حل های اونا باورهوی سازنده شو ووو هرچیزی که مربوط میشده بهش رو گفتید, ببینید استاد یه چیزی هست به اسم کنکور که تو ایران خیییلی مانور میدن روش, تو ایران 13،14سال درس میخونی تو مدرسه انرژی وقت پول هزینه میزاری بعد اگه فقط یه سال یه سال نتونی بخونی بنا به دلایلی و همچنین تاکیید میکنم همون مانور دادنه که نودو نه درصد باورهای محدود کننده ای رو به دانش اموزها تحمیل میکنن مثل اینکه کنکور یه صد هست که بالا رفتن ازش خیلی سخته, کنکور رالی دو هست کنکور فلانه سخته کار هر کسی نیست ووو خییییلی چیزای دیگه که شاید شما ندونید! تو رشته متکا پنصد و هفت هزار نفر شرکت میکنن ولی رقابت فقط بین پنج هزار نفره همین! و اونایی که تو بعضی درس ها تاکیدا بعضی فقط میتونن صد بزنن میشن رتبه برتر! بقیه نه رتبه خوبی میشن نه رشته ای که دوس دارن! راه دیگه ای هم نداره متاسفانه پدر مادرای ماهم که میگن اگ نتونی کنکور رشته تاپ بیاری دیگه بدبختی دیگه زندگیت معمولی میشه و حمال مردم میشی و… , ببینید استاد یه پیشنهاد میدم امیدوارم تو ذهنتون باشه سر یک فرصت مناسب درمورد این کنکور و باورهاش صحبت کنید و همه چیز رو بریزید رو دایره! میدونم برنامه های دارید مثل ثروت سه یا دوره قران که گفتید, ولی بعد اونا چون به نظر من کنکور خیلی مسله مهمی هست تو ایران چون اگه دانش اموز ها بتونن موفق ازش بیرون بیان تو این سن به خودباوری میرسن از طرفی هم که پایه کنکور در راس پیشرفت علم و جامعه هست اگه بشه این باورهای محدود رو پیدا کرد و راه حل براش پیدا کرد و باورهای سازنده رو جاش اورد میشه وااااقعا دنیارو جای بهاری برای زندگی کرد اجر اینکه هر ساله چندین هزار نفر رو تو مسیر درست قرار داد واقعا بینهایته, ببینید اگه هر ساله چند هزار نفر باورهاشون درست بشه چقد میتونه کشورمون پیشرفت کنه و روی ادمای دیگه هم تاثیر گزاشت! از یه طرفی هم اگه شما بتونید یه دوره تهیه کنید که درمورد کنکور باشه کنار اون دوره تندخوانی هم بزارید یعنی بشن مکمل هم خیلی عالی میشه! هر ساله چندهزار نفر ازش استفاده کنن تاثیرشو رو جامعه که گفتم از یه طرف هم هر سال چند هزار نفر با سایت شما اشنا میشن و این به روند پیشرفت سایت شماهم کمک میکنه , میدونم شما راه کار کلی گفتین تو این جلسه هشتم ولی نظر خودمو گفتم و ایده ای که به ذهنم رسید رو بهتون گفتم چون شمارو لایق دیدم که میتونید درین مورد مهم هم صحبت کنید و دوره بسازید, اگر هم شما این کارو نکنید قول میدم یه روز همین سالها بشینم و کل قوانینی که از شما یاد گرفتم، چکیده تمام دوره ها رو رو کنکور پیاده کنم و ایده ای که به شما گفتم رو عملی کنم, قول میدم امسال که کنکورم تموم شد تموم تمرکزم رو بزارم روش به امید اینکه بجای رقابت بین پنج هزار نفر بشه رقابت بین پنصد و هفت هزار نفر که اونم فقط تو رشته خودم! ببخشید اگه طولانی شد, دست شمارو از همین جا میبوسم و خداوند رو بخاطر شما شکر گزارم و از هدایت و جهان دقیق و منظمش سپاس گزارم, خدایا همه مارو به راه راست راه کسانی که به انها نعمت دادی و عزیزشان کردی هدایت کن نه راه گمراهان, شاد باشید استاد خوبم??
دوست عزیز از پیشنهادتان سپاسگزاریم. اتفاقا استاد دو هفته ای هسن که دارن یک محصول فوق العاده در مورد کنکور آماده می کنند که انشاالله تا یک هفته دیگر بر روی سایت قرار می گیرد.
موفق باشید
با سلام .مشکل من نداشتن هدف و نشناختن خودم هست
هیچ شکی ندارم که با تمام وجود خواستن یعنی رسیدن به هدف و ایمان دارم . چون تو زندگیم همچین تجربه ایی داشتم . واقعا دلم میخواست ارشد قبول شم . هم کار خونه بود هم بیرون و وقت زیادی نسبت به رقبا نداشتم ولی رتبه ی خیلی خوبی آوردم و دانشگاه تهران قبول شدم .بعد از قبولی احساس کردم این رشته ی مورد علاقه من نیس. خودمو نشناختم انگار . خیلی این شاخه به اون شاخه میشم و گاهی مورد تمسخر قرار میگیرم. میدونم که باید ببینیم از بچگی رویای ما چی بود و اونو دنبال کنیم . ولی من واقعا انگار رویایی نداشتم . فقط میدونم که باید آدم مهمی بشم و بزرگ و به خیلی ها خیر برسونم اما تو کدوم زمینه نمیدونم
به کار هنری علاقه دارم ولی نمیتونم براش افق تعیین کنم و برم دنبالش .
یه روز دوست دارم برم پزشک بشم یه روز دیگه تاجر . از عدم آگاهی نسبت به خودم خسته شدم. راه حل میخوام . اینجا از خدا میخوام و مینویسم که خود استاد جواب منو بده لطفا
سلام استاد
تبریک بخاطر سایت خوبتون که شماره یکم هست
من الان چهاردبیرستانم و من این ویدیو رو با دقت دیدم خیلی خیلی قشنگ بود خیلی از سوال هایم رو پاسخشون رو گرفتم و الان حتما میخام شروع کنم باورشون کنم و تقویت کنم.من الان چهار دبیرستان در خارج از ایران هستم.دو ماه دیگر فارق التحصیل میشوم و جایزه نفر اول چهار سال تحصیل رایگان در هر کالجی هست و من الان با خاتلاف خیلی کمی نفر دوم هستم.من حتما دو ماه دیگر خبر خوب شماره یک شدنم را به شما میگویم حتما
از همین الان باور میکنم و تصویر سازی میکنم که حتما اتفاق افتاده است و یک چیز دیت نیافتنی نیست حتما من نفر اول میشم و موفق میشوم
به امید موفقیت تمام دوستان
باسلام خدمت دوستان عزیز
استاد در صحبتشون به نحوه آشنایی باساتشون از طرف هر کدام از ما اشاره کردند من هم خواستم داستان آشنایی خودم را با سایت و خود استاد بنویسم شاید مفید باشد. من بدهی زیادی داشتم و الان هم دارم ناامید و خسته نشسته بودم افکار منفی زیادی در ذهنم داشتم به خود کشی فکر میکردم دنبال متنهایی در اینترنت برای خوکشی میگشتم نمی دانم چطور شد روی یک لینک در گوگل کلیک کردم این سایت آمد عکس استاد را دیدم با نوشته ای که نوشته بود فقط روی خدا حساب کن این ویدئو را دیدم . شاید 10بار گوش دادم . روحیه ام چنان عوض شد که تصمیم گرفتم با توکل به خدا از هیچ چیزی نترسم و با تکیه بر خدا مسئولیت تمام کارهایم را برعهده بگیرم و پس از رهایی از این گرفتاری که برای خودم درست کرده ام راه و روشی متفاوت در زندگیم دنبال کنم .البته این تغییر در نگرش و اعمالم شروع شده ولی باید دل به دریا بزنم و با توکل به خدا وارد این طوفانی که در پیش دارم بشوم اگر به سلامت بیرون آمدم راه دیگر و زندگی دیگری را با کمک دوستان در این گروه دنبال خواهم کرد .
شاد و موفق باشید.