اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
اما کسانی که به خدا ایمان آوردند و به او تمسّک جستند، به زودی آنان را در رحمت و فضلی از سوی خود درآورد، و به راهی راست به سوی خود راهنمایی می کند.
سلام و درود خدا به نشانه روزم….خدایا تنها تو را می پرستم و فقط از تو یاری می جوییم…
خدایا ما را براه راست راه کسانیکه نعمت بخشیده ایی هدایت کن!الهی امین…
امروز صبح زود،” بعد از تمریناتم .هدایت شدم به اخرای ایات زیبای سوره نسا….
و یه حسی بهم گفت برو بازم این ایه رو یبار دیگه مرور کن…
دیدم..چقدر خداوند داره مردم رو .راهنمایی میکنه بسوی نور! بسوی هدایت!..
..و در ایه بعد داره از مومنان میگه….الله اکبر
همان قوانین بدون تغیررش.که هر لحظه ما باید بتونیم بهش عمل کنیم…
عملی که جزو ارامش و احساس خوب ما شود….
مگه میشه…احساسی بد باشه…با یه جرقه ایی تعقییر کند.؟…..خیر!…
چون نیاز به عمل مداوم و استمرار و استمرار استمرار دارد…
این فایل با قدم بعدایم تو حین قران خوندن.. ..خداوند بهم گفت.برو فلان کاری که باید انجام بدی رو …امروز تمامش کن…
روز گذشته هم یه الهام جدیدی برای قدم بعدی برای یه روند جدیدی توی بیزنسم..
روزهای گذشته بازم قدمهای جدید برای اون یکی از خاستهام..
اینروزا هر روزش یه دستاورد جدید دارم…
…..
داستان بیزنس من…از جایی شروع شد.که من طی 15 سال هنوزم بیشتر ،”…سابقه کار کردن توی رشته تخصصی خودمو داشتم.ولی تمرکزی کار کردن 10 سال می شه……
و من هدایت شدم به یه پکیچ خیلی ساده و روان و کارا….و چیزی که هنوز این مدل نمونه رو ….تو ایران خودمون ندیدم…
و چیزیه که از همه نظر قابلیت خیلی خوبی داره.و بسیار آماده سازیش .راحت و اسان هست..
و لطف خداوند دقیقا سال گذشته تو همین ماه بهم الهام شد تا قبل از عید کارمو رو استارت بزنم..
همه در یافت این الهامات از کجا شروع شد.؟.و نشعت گرفت؟!!!!!..از ایمان از باورم.از الهام قلبم..از کنترل ذهنم.که بتونم ادامه بدم..
ذهنم میگفت کجا اینکار قابلیت فروش داره بنداز بیرون.ولی قلبم بهم میگفت ادامه بده…
به لطف خدا الان 11 ماه میشه..دیگه میره برای سال دوم…
ولی لطف خدا بازم شامل حالم شد..که یک به یک با پیروی از الهاماتم قدم های کوچک ولی با استمرار در مسیر بتونم مهارتی رو بکار ببرم..که سالیان سال..اپسلیومشم”ذهنم بهش فکر نمیکرد..
اگه هم بود…مسخره میکرد و نصف نیمه رهاش میکرد..و من دقیقا بخاطر همین نگرشهام.خیلی از کارهایی رو نصفه نیمه رها کردم.چون ایمان نداشتم…
ولی اینبار بخاطر ایمانی که طی دوسال روی شخصیتم کار کردم…باعث شد..تا این الهام و این مسیر رو قدم به قدم حتی زمانشم یوقتایی طولانی میشد و من هیچی از الهامم نمیدونستم..
فقط یچیزی میدونستم..
که خدا منو هدایت کرد به چند تا سفر هدایتی…
اونجاها بهم گفت..اگه حرکت نکنی..و ادامه ندی و پیش نری….هیچ وقت موفق نمیشی…
و همین الهامات قلبی باعث شد..تا من امروز در این مدار باشم..
چیزی تولید کنم..که اصلا بهمون خدایی خدا.یه زره هم عقلم بهش فکر نمیکرد…
یه شب خواب دیدم…دقیقا اوایلای اونروزهایی که داشتم روی روند کاریم ..تجربه کسب میکردم…
واقعا همه لطف خدا بود.اون ایمان ..یه قدرتی توی وجودم بود…که بهم میگفت اگه استپ کنی…لجن میشی مرداب میشی…
مدام “هُلم میداد…
اره میگفتم!…خواب دیدم..یه افراد خیلی زیادی از یه مکان بلند بالا میرن..ولی سیخکهایی بصورت پله مانند بود با زجر خودشونو وسط این میله ها بالا میبردن و با زجر از این میلها پایین میومدن..
جوری بود که گردنشون با زجر وسط این میله ها رد میشد….
ولی من بجای اینکه از وسط سیخکها رد بشم…اولش سخت بود ولی رفتم بالا و برای:پایین اومدنم..یفردی بهم گفت روی این مدار قرار بگیر..حالت جت مانند بود…
و منو با سرعت به پایین اورد..
ولی یه لحظه نگاه کردم..دیدم همون افراد..روی صندلیهای” چرخ فلک مانتدی” بزرگ نشسته اند.. دور میزنند..دور خودشون میچرخن.معلوم نبود کجا میرن…
بعد رفتم توی یه قسمت جدید…
یه مدار جدید اومد دنبالم…بهم گفت سوار شو..مثل یه ادم اهنی بود..ومن روش:نشستم منو برد توی یه سرزمین دیگه..
یه خانم اومد بهم گفت…ما خیلی منتظر خانم علی پور هستیم..
گفتن! چی میخای؟ گفتم میخام به فلانجا برسم..منو وارد یه باریکه ایی کرد اولش:سخت بود.به محض ورودم برام اسان شد..و بهم گفت تو موفق میشی برو بعدا بهت خبر میدییم.بیای مدرکتو جوابتو بهت بدییم…
گفتم شما خانم…یه فامیلی عجیب غریبی داشت..
منم هیچی نگفتم…
خداوند از بی نهایت طریق بهم الهام کرد…
دوستانم الان 11 ماهه که از این مسیر میگذره.یوقتایی کم میوردم عجله میکردم.دقیق تمام پاشنهام تو همین روزها پیدا میشد…تمامشو عکس گرفتم گذاشتم تا یادم بمونه چقدر مسیر به من چیزهای جدید اموخت..
این 10 سال کجا..این 1 سال کجا…
زمین تا اسمون متفاوت.و شخصیت و ثروت و وابط همه چیز با هم رشد کرد..
همین الان پیام خدا….دقیقا همون قیمتی که روی محصولم گذاشتم توی جاهای مختلف خداوند بهم پول داد..
و نشانه اون پول من که نمیدونستم.دقیقا شب اول عید 403…دقیقا الان قیمت محصولم با 20 برابر تفاوت می باشد..
و من امسال با کار کردم روی این بیزنس دوره عزت نفس رو دقیقا اول مهر خریداری کردم.همه از این هدایت الهی نشعت گرفت..
و امروز که دارم مینویسم..مغازه شخصیم به بهترین و اسانترین روش انجام شد….
و یه پروسه راحت و اسان بدون دغدغه.چون قبلش با الهامات پیش رفته بودم..دیگه راحت کارامو خودم تنهایی بدون هیچ فردی در کنارم” به لطف خداوند انجام شد…
خیلی خوشحالم .که با تعقییر باورهایم زندگی ام در تمامی جنبه ها ….تعقییرات بزرگی کرد..
بخدا فکرشم ” نمیتونستم”بکنم!…که بخاد همچنین ورژنی از رشته ام..به پولسازی ختم بشه…
ولی انجام شد و مهارتم الان زمین تا اسمون با همه چیز متفاوته…و لطف خداوند و پایدارییم و تلاشم در این مدت باعث شد.که بیام تجربمو” در اینجا بنویسم….و ایمان دارم بجاهای خیلی خوبی کشونده میشه…
تنها باورهایی که سد راهم میشد…عجله بود..عجله بود و میدونم هنوزم هست..وقتی عجله میکنم خیلی زود ناسپاس میشم کم میارم….
ولی وقتی ارامش:و ایمان قلبی به مسیرم دارم از بی نهایت طریق خداوند دستانشو برام میفرسته تا بهم کمک کنه تا من این مسیر رو ادامه بدم…
همه چیز از درون ما انسانها ..باورهامون هست..باورهایی که سالیان سال من برای زندگی ام و نحوه شکل گیری خاستهایم با این روش پوچ و بی ارزش…ادامه میدادم….چک و لگدها خوردم.و فکر میکردم کارم درسته….نمیدونستم که کجا داره منو با خودش فرو میبره….
و اینقدر این باورها شدید بود.که کلا منو بهم میرخت.ولی لطف خدا باعث شد و دوره عزت نفس.که دقیقا تو زمان درستش..جان من را نجات داد…
واقعا خداوند اونروز برام کن فیکون کرد..قدر زبان چکاری که نمیتونه انجام بده…
من بسیارادم ملاحضه گر برای مشتریام بودم.و واقعا ضربه ها خوردم بخاطر این نوع باورم..و همیشه درگیر بودم و جاهایی باعث دلخوریهایی ام میشد…
و این روحیه ناجورم…باعث شد…تا من هر روز دست از پا درازتر باشم…
و لطف خداوند و دوره بینظیر عزت نفس باعث شد..تا همون روز اول با مشتری با زبان قوی صحبت کنم و همون موقع تسویه حساب کنم…
و همین تمرین باعث شد…که من کن فیکون بشم به دوره بینظیر عزت نفس…
و امروز دارم از تک به تک جملاهاش و تمریناتش برای زندگی روزمره ام استفاده میکنم…
فقط فقط باید بتونیم این ذهن رو با متطق سرکوبش کنیم…و همین باعث میشه ارامش با الهامات خداوند بیاد برای قدمهای بعدایمون…
چیزیه که من دارم با گوشت و استخوانم درکش میکنم..
تا من تعقیزری در درونم ایجاد نشه..مخصوصا ضعفهای شخصیتی..هیچ چیزی در دنیای بیرونم بوجود نمیاد…همه چیز از باورهای ماست..مخصوصا ضعفهای شخصیتی یچیز خیلی بولد و پایه ایی برای ثروت در تمامی جنبه های زندگی هست…
نمیگم.هنوزم خیلی خوبم..ولی به اندازه ایی که تونستم ذهنمو کنترل کنم و زندگیمو بدست بگیرم.بهمون اندازه الهامات رو درک کردم براش قدم برداشتم.و امروز باعث شد من در این مدار باشم…
و امروز باعث شد من در مسیر درست قدم بردارم…
و امروز باعث شد..تا ادامه بدم..ادامه بدم..کم نیارم..
فقط یه ذهن عجوله که نمیتونه ادامه بده.همون دفعه اول نیاز به نتیجه داره….
و این “به تجربه خودم…اگه همون اولاش با اون، مهارت تازه کارم در این پروسه…کنار میگذاشتمش…
امروز به این نقطعه نمیرسیدم….اینو دارم برای خودم یاداور میشم…که باید ادامه بدییم..ادامه بدییم و ادامه بدییم و این ادامه دادن در مسیر درست…که نتیجه رو برامون خلق میکنه..الله اکبر .
وهمون کسانی که به غیب همواره و هر لحظه ایمان دارند..هیچ وقت تمامی نداره….هست…..
.
روزی که برای شخصیتم بهم گفت باید بری قبرستان..گفتم میترسم…
گفت همین امروز عصر…باید تا حدودای شب اونجا باشی..گفتم میترسم..گفت نترس من باهاتم..بهم گفت!!!!!
شاید از نظر این افرادی که توی خیابون هستند…یه چیز نادرست و خوبی نیست…
ولی تو باید ادامه بدی اگه پیش نری..خبری از موفقعیتت نیست…
و سفرهای زیادی داشتم در این سال…
خداوند رو سپاسگزارم که توی تمام این سال.قدم به قدم همراهم بود…و لطفش شامل حالم شد..که امروز بیام در این قسمت…مسیرم را بازگو کنم…
.
تمام این مسیر ،” بیشتر وقتا ،”ناامید میشدم..ولی میدونستم اگه ایستا بشم..بدست شیطان و وعده هاش:میفتم و نابود میشم…
و بازم لطف خودش..همراهم شد تا بتوانم این مسیر رو با جدیت زیادی…پیش:ببرم…
و هنوزم باید ادامه بدم..چون اوایل ورود کارم به دست مشتریان هست..این 11 ماه فقط رشد شخصیتی و مهارتی بوده..که چیزی تولید بشه..که همه جوره قابلیت خیلی خوبی رو برای همه افراد.رو بوجود بیاره…
سپاسگزار خداوندم که هدایتم کرد..امروز در این مسیر حرکت کنم و بتونم بهترین خودم باشم..
و هر روز در پی یافتن خداوند در درونم باشم..
چون وقتی بخداوند میرسی…و باهاش هماهنگی میشی….همه جوره هدایتت میکنه که بتونی تو مسیرش قدم برداری…مسیری که همون وعده جانشین خودشو بر روی زمین قرار داده…
در اینجا سپاسگزار خداوندم که هر لحظه در حال هدایت و حمایت من است..و مرا در این مسیر هدایت میکند تا بتوانم بهترین خودم باشم در هر جنبه ایی از زندگیم فردی موفق و فردی قوی باشم..
1. در وضعیتی هستم که چند روز است دنبال نشانه و پاسخ و هدایتی روشن از جانب خداوند هستم، در خصوص مسائل کاری و مالی ام. دیشب، هم این پُست را دیدم وقتی روی دکمه ی نشانه امروز، کلیک کردم، هم به طور اتفاقی تلویزیون را بعد از مدتها روشن کردم و دیدم سریال پزشک دهکده را گذاشته. آن قسمتی بود که مَتیو به شدت دنبال درآمد بود و به خاطر این مسئله تن داده بود به کارِ سخت و پرخطر معدن و در معدن گیر افتاده بود، تا جایی که پاهایش زیر سنگ مانده بود . علاوه بر این که هم خودش و هم دیگران به دردسر افتاده بودند برای نجاتش و او در وضعیت بسیار بدی گیر کرده بود، کارفرمای بی ادب و قُلدرش هم با بی احترامی و رفتارهای نامناسبش مشغول خوار کردنش بود مثلاً لحظه آخرِ فیلم اینطور تمام شد که متیو را پیدا کرده بودند و با دکتر مایک و سالی بیرونشان کشیده بودند، و تمام اهالی روستا پس از مشقت های فراوان کنار هم جمع شده بودند که معدن دار آمد و رو به متیو کرد و گفت، بعد از اینکه مُداوایت تمام شد میتوانی دوباره برگردی سر کار.
و او هم پاسخ منفی داد و گفت من کار شما را نمیخواهم.
معدندار مجدد گفت پول بسیار خوبی به تو خواهم داد…. خیلی ها نیازمند چنین پولی هستند
که این بار دکتر مایک جواب داد و گفت بله، متاسفانه خیلی ها به خاطر نیازشان به پول، تن به این کار خواهند داد، ولی آن افراد، هیچکدامشان از اهالی این روستا نخواهند بود.
2.یاد حرف آقای عرشیان فر افتادم که در یکی از فایل‌هایشان مدام این مصرع را تکرار میکردند و می‌گفتند آدم نباید با خواری و ذلت دنبال پول بدود:
«من نه آنم که زبونی کشم از چرخِ فَلک»
3.چند روزی ست که به دلم افتاده بود دعایی را بخوانم که قبلاً به پیشنهاد عزیزی امتحانش کرده بودم و چندسال قبل مرا از یک وضعیت نامناسب مالی نجات داده بود معجزه وار.
وقتی به معنی آن دقت کردم دیدم آن هم دارد درقسمتی از دعا به همین اشاره میکند و به خدا میگوید:
«مرا ایمانی ده تا مرا از مشقت و دویدن دنبال آن رزقی که تو عهده دارش شده ای و در قرآنت به روشنی، مرا به آن وعده داده ای، باز دارد»
.
آن دعا، این است: دعای بیست و نهم از صحیفه ی سجادیه:
(1) خدایا! ما را در رزق و روزیمان به یقین نداشتن و در مدّت زندگی‌مان به درازی آرزو آزمودی؛ تا جایی که روزی‌های تو را، از روزی خوران خواستیم؛ و به آرزویمان نسبت به عمر طولانی، در عمر سال‌خوردگان طمع بستیم.(2) پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و ما را یقینی راستین بخش که به سبب آن از مشقّت طلب روزی بی‌نیازمان کنی و اطمینانی خالص به ما الهام کن تا به سبب آن از شدّت رنج و تعب نگاهمان داری (3) و چنان کن که آنچه در قرآنت به روشنی و بی ابهام وعده داده‌ای و از پی آن وعده در کتابت سوگند یاد کرده‌ای، ما را از دویدن دنبال آن رزقی که رساندنش را به ما عهده‌دار شده‌ای، باز دارد؛ و مانع پریشانی خاطر ما نسبت به آنچه ضامن کفایتش شده‌ای، گردد.(4) پس چنین گفته‌ای و گفتۀ تو حق و راست‌ترین گفته‌هاست و سوگند خورده‌ای و سوگندت عملی شده‌ترین سوگندها و سوگندی کامل و اجرایی ست: «و روزیِ شما و آنچه به شما وعده داده شده، در آسمان است.»(5) سپس گفتی: «پس به پروردگار آسمان و زمین سوگند، موجود بودن روزی و آنچه به آن وعده داده شده‌اید حق است، مانند آن‌که شما سخن می‌گویید».
سلام دوست گرامی، دلیل برخورد با این خطا در هنگام دانلود محصولات از طریق پروفایلتان این است که شما مدت زمان طولانی است که وارد پروفایلتان نشده اید و هیچ دانلودی از پروفایلتان انجام نداده اید.
به همین دلیل قبل از دانلود هر فایلی، لازم است روی دکمه بنفش رنگ “به روز رسانی دانلودها” کلیک نمایید تا لینک‌های شما آپدیت شود و سپس اقدام به دانلود نمایید.
اگر با وجود این اقدامات، باز هم با مشکل مواجه شدید، لطفا حتما کش مرورگرتان را خالی کنید یا از یک مرورگر دیگر برای ورود به سایت استفاده نمایید.
چگونگی پاک کردن کش مرورگر نیز در سوالات همین بخش، توضیح داده شده است.
نکته مهم:
هر گاه درباره مسائل سایت با مشکلی مواجه شدید، سری به دسته بندی «پاسخ به مسائل فنی» در بخش جوابهای عقل کل، بزنید. لینک این بخش در زیر آمده و در این دسته بندی، به تمامی مسائلی که ممکن است در جریان با سایت برخورد کنید، جواب داده شده است.
بله درسته ولی قبلا هر چقدر سعی کرده بودم موفق نشده بودم نمیدونم حالا به چه علتی نمیتونستم دانلود کنم ولی الان تازه پیام شما رو دیدم و دوباره اینبار با فیلتر شکن سایت باز کردم تونستم فایل دانلودش کنم. به هر حال خیلی ممنونم از راهنمایی و پیام شما که باعث شدین دوباره به این مطلب سری بزنم و مجددا امتحان کنم تا موفق بشم سپاسگزارم دوست عزیز چون خیلی دوست داشتم این کتاب مطالعه کنم ببینم چیه
سلام و درود چه کتاب عالی و زیبایی خداروشکر واقعا که امید من برای ثروتمند شدن زیاد شد انگیزه ی منم واسه ی ثروتمند شدن زیاد تر شد چون فهمیدم با ثروتمند شدنم کمک میکنم تا خانواده دوستان و جهانمون ثروتمند تر بشن استاد جان دوست دارم واقعا که هر چی جلوتر میرم ببشتر درک میکنم که ثروتمند شدن خدا پسندانه ترین کار دنیاست معنوی ترین کار دنیاست خیلی زیباست خیلی خدایا شکرت استاد جان دوست دارم و خداوند بهتون ثروت و موفقیت بیشتری بده❤❤❤❤
سلام استاد عزیز امیدوارم که همیشه در سلامت کامل باشید
الهی شکر امروز با این کتاب عالی آشنا شدم 5 صفحه اول رو که خوندم دیدم که این کتاب که 100میلیون ارزش داره با من داره حرف میزنه رفتم و کتاب رو چاپ کردم که روزی 10 بار از روش بخونم میخواد بهم بگه که همه چیز از باور هست چون من خودم این موضوع را تجربه کردم دقیقا اول سال جدید بود که یک کار جدید اینترنتی شروع کردم که با تمرین ستاره قطبی پیج 100نفر بود به 35 کا رسوندم درآمدم به 30 میلیون رسید بعد یکم شل گرفتم تمرین ستاره قطبی رو بعد دوباره شروع کردم دفعه بعد یک روز داشتم با دخترم حرف میزدیم که پسر عمه م گفت ماهی 40 میلیون درآمد داره 22 سالش بعد پسر همسایه که 27 سالش گفت روزی 280 میلیون درآمد داره این باور ها منو ساخت که منم باید درآمد 40میلیون در ماه داشته باشم که فقط الله شاهد که بعد از این حرف ها من درآمد 80 میلیون تجربه کردم همش به دخترم میگفتم من روزی 7 میلیون باید درآمد داشته باشه که زندگی بهتر داشته باشیم الان متوجه شدم چون من در مورد پول زیاد حرف میزدم و بهش فکر میکردم به درآمد 80 میلیون در ماه رسیدم امروز خداوند من رو دوباره هدایت کرد که بدونم همه چیز باور هست الان 3 باره که افراد یا دوست که بمبیم همه از یک میلیارد دارند حرف میزنند من مریم ترکاشوند برای ثروتمند بودن به این دنیا آمده من لایق ثروت ونعمت بی پایان هستم
الان 1403/5/10 با این کتاب که با باور های جدید باید روش کار کنم چون من روی تابلو آرزوهام زدم درآمد روزی 14 میلیون همیشه بهش فکر میکنم میگم که چقدر خوب میشه هرچیزی که خودم دوست دارم بخرم اول خرید طلا تک پوش بعد خرید ماشین پراید111 سفید بعد سفر به دبی بعد خرید تلویزیون 55 سامسونگ کفش برند لباس برند بعد خرید گوشی آیفون خرید گوشت که در قانون سلامتی گفتید باید مصرف کنم بعد دوره روانشناسی 1 بعد قدم 7 دوره 12قدم بخرم به امید بهترین ها برای همه دوستان عزیزم در این خانواده بزرگ استاد عباس منش عزیزم و مریم جان
بنام خداوند بخشنده بخشایشگر
یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُبِینًا
ای مردم! یقیناً از سوی پروردگارتان برای شما برهان [و دلیلی چون پیامبر و معجزاتش] آمد؛ و نور روشنگری [مانند قرآن] به سوی شما نازل کردیم.
.
.فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَیُدْخِلُهُمْ فِی رَحْمَهٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَیَهْدِیهِمْ إِلَیْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا
اما کسانی که به خدا ایمان آوردند و به او تمسّک جستند، به زودی آنان را در رحمت و فضلی از سوی خود درآورد، و به راهی راست به سوی خود راهنمایی می کند.
سلام و درود خدا به نشانه روزم….خدایا تنها تو را می پرستم و فقط از تو یاری می جوییم…
خدایا ما را براه راست راه کسانیکه نعمت بخشیده ایی هدایت کن!الهی امین…
امروز صبح زود،” بعد از تمریناتم .هدایت شدم به اخرای ایات زیبای سوره نسا….
و یه حسی بهم گفت برو بازم این ایه رو یبار دیگه مرور کن…
دیدم..چقدر خداوند داره مردم رو .راهنمایی میکنه بسوی نور! بسوی هدایت!..
..و در ایه بعد داره از مومنان میگه….الله اکبر
همان قوانین بدون تغیررش.که هر لحظه ما باید بتونیم بهش عمل کنیم…
عملی که جزو ارامش و احساس خوب ما شود….
مگه میشه…احساسی بد باشه…با یه جرقه ایی تعقییر کند.؟…..خیر!…
چون نیاز به عمل مداوم و استمرار و استمرار استمرار دارد…
این فایل با قدم بعدایم تو حین قران خوندن.. ..خداوند بهم گفت.برو فلان کاری که باید انجام بدی رو …امروز تمامش کن…
روز گذشته هم یه الهام جدیدی برای قدم بعدی برای یه روند جدیدی توی بیزنسم..
روزهای گذشته بازم قدمهای جدید برای اون یکی از خاستهام..
اینروزا هر روزش یه دستاورد جدید دارم…
…..
داستان بیزنس من…از جایی شروع شد.که من طی 15 سال هنوزم بیشتر ،”…سابقه کار کردن توی رشته تخصصی خودمو داشتم.ولی تمرکزی کار کردن 10 سال می شه……
و من هدایت شدم به یه پکیچ خیلی ساده و روان و کارا….و چیزی که هنوز این مدل نمونه رو ….تو ایران خودمون ندیدم…
و چیزیه که از همه نظر قابلیت خیلی خوبی داره.و بسیار آماده سازیش .راحت و اسان هست..
و لطف خداوند دقیقا سال گذشته تو همین ماه بهم الهام شد تا قبل از عید کارمو رو استارت بزنم..
همه در یافت این الهامات از کجا شروع شد.؟.و نشعت گرفت؟!!!!!..از ایمان از باورم.از الهام قلبم..از کنترل ذهنم.که بتونم ادامه بدم..
ذهنم میگفت کجا اینکار قابلیت فروش داره بنداز بیرون.ولی قلبم بهم میگفت ادامه بده…
به لطف خدا الان 11 ماه میشه..دیگه میره برای سال دوم…
ولی لطف خدا بازم شامل حالم شد..که یک به یک با پیروی از الهاماتم قدم های کوچک ولی با استمرار در مسیر بتونم مهارتی رو بکار ببرم..که سالیان سال..اپسلیومشم”ذهنم بهش فکر نمیکرد..
اگه هم بود…مسخره میکرد و نصف نیمه رهاش میکرد..و من دقیقا بخاطر همین نگرشهام.خیلی از کارهایی رو نصفه نیمه رها کردم.چون ایمان نداشتم…
ولی اینبار بخاطر ایمانی که طی دوسال روی شخصیتم کار کردم…باعث شد..تا این الهام و این مسیر رو قدم به قدم حتی زمانشم یوقتایی طولانی میشد و من هیچی از الهامم نمیدونستم..
فقط یچیزی میدونستم..
که خدا منو هدایت کرد به چند تا سفر هدایتی…
اونجاها بهم گفت..اگه حرکت نکنی..و ادامه ندی و پیش نری….هیچ وقت موفق نمیشی…
و همین الهامات قلبی باعث شد..تا من امروز در این مدار باشم..
چیزی تولید کنم..که اصلا بهمون خدایی خدا.یه زره هم عقلم بهش فکر نمیکرد…
یه شب خواب دیدم…دقیقا اوایلای اونروزهایی که داشتم روی روند کاریم ..تجربه کسب میکردم…
واقعا همه لطف خدا بود.اون ایمان ..یه قدرتی توی وجودم بود…که بهم میگفت اگه استپ کنی…لجن میشی مرداب میشی…
مدام “هُلم میداد…
اره میگفتم!…خواب دیدم..یه افراد خیلی زیادی از یه مکان بلند بالا میرن..ولی سیخکهایی بصورت پله مانند بود با زجر خودشونو وسط این میله ها بالا میبردن و با زجر از این میلها پایین میومدن..
جوری بود که گردنشون با زجر وسط این میله ها رد میشد….
ولی من بجای اینکه از وسط سیخکها رد بشم…اولش سخت بود ولی رفتم بالا و برای:پایین اومدنم..یفردی بهم گفت روی این مدار قرار بگیر..حالت جت مانند بود…
و منو با سرعت به پایین اورد..
ولی یه لحظه نگاه کردم..دیدم همون افراد..روی صندلیهای” چرخ فلک مانتدی” بزرگ نشسته اند.. دور میزنند..دور خودشون میچرخن.معلوم نبود کجا میرن…
بعد رفتم توی یه قسمت جدید…
یه مدار جدید اومد دنبالم…بهم گفت سوار شو..مثل یه ادم اهنی بود..ومن روش:نشستم منو برد توی یه سرزمین دیگه..
یه خانم اومد بهم گفت…ما خیلی منتظر خانم علی پور هستیم..
گفتن! چی میخای؟ گفتم میخام به فلانجا برسم..منو وارد یه باریکه ایی کرد اولش:سخت بود.به محض ورودم برام اسان شد..و بهم گفت تو موفق میشی برو بعدا بهت خبر میدییم.بیای مدرکتو جوابتو بهت بدییم…
گفتم شما خانم…یه فامیلی عجیب غریبی داشت..
منم هیچی نگفتم…
خداوند از بی نهایت طریق بهم الهام کرد…
دوستانم الان 11 ماهه که از این مسیر میگذره.یوقتایی کم میوردم عجله میکردم.دقیق تمام پاشنهام تو همین روزها پیدا میشد…تمامشو عکس گرفتم گذاشتم تا یادم بمونه چقدر مسیر به من چیزهای جدید اموخت..
این 10 سال کجا..این 1 سال کجا…
زمین تا اسمون متفاوت.و شخصیت و ثروت و وابط همه چیز با هم رشد کرد..
همین الان پیام خدا….دقیقا همون قیمتی که روی محصولم گذاشتم توی جاهای مختلف خداوند بهم پول داد..
و نشانه اون پول من که نمیدونستم.دقیقا شب اول عید 403…دقیقا الان قیمت محصولم با 20 برابر تفاوت می باشد..
و من امسال با کار کردم روی این بیزنس دوره عزت نفس رو دقیقا اول مهر خریداری کردم.همه از این هدایت الهی نشعت گرفت..
و امروز که دارم مینویسم..مغازه شخصیم به بهترین و اسانترین روش انجام شد….
و یه پروسه راحت و اسان بدون دغدغه.چون قبلش با الهامات پیش رفته بودم..دیگه راحت کارامو خودم تنهایی بدون هیچ فردی در کنارم” به لطف خداوند انجام شد…
خیلی خوشحالم .که با تعقییر باورهایم زندگی ام در تمامی جنبه ها ….تعقییرات بزرگی کرد..
بخدا فکرشم ” نمیتونستم”بکنم!…که بخاد همچنین ورژنی از رشته ام..به پولسازی ختم بشه…
ولی انجام شد و مهارتم الان زمین تا اسمون با همه چیز متفاوته…و لطف خداوند و پایدارییم و تلاشم در این مدت باعث شد.که بیام تجربمو” در اینجا بنویسم….و ایمان دارم بجاهای خیلی خوبی کشونده میشه…
تنها باورهایی که سد راهم میشد…عجله بود..عجله بود و میدونم هنوزم هست..وقتی عجله میکنم خیلی زود ناسپاس میشم کم میارم….
ولی وقتی ارامش:و ایمان قلبی به مسیرم دارم از بی نهایت طریق خداوند دستانشو برام میفرسته تا بهم کمک کنه تا من این مسیر رو ادامه بدم…
همه چیز از درون ما انسانها ..باورهامون هست..باورهایی که سالیان سال من برای زندگی ام و نحوه شکل گیری خاستهایم با این روش پوچ و بی ارزش…ادامه میدادم….چک و لگدها خوردم.و فکر میکردم کارم درسته….نمیدونستم که کجا داره منو با خودش فرو میبره….
و اینقدر این باورها شدید بود.که کلا منو بهم میرخت.ولی لطف خدا باعث شد و دوره عزت نفس.که دقیقا تو زمان درستش..جان من را نجات داد…
واقعا خداوند اونروز برام کن فیکون کرد..قدر زبان چکاری که نمیتونه انجام بده…
من بسیارادم ملاحضه گر برای مشتریام بودم.و واقعا ضربه ها خوردم بخاطر این نوع باورم..و همیشه درگیر بودم و جاهایی باعث دلخوریهایی ام میشد…
و این روحیه ناجورم…باعث شد…تا من هر روز دست از پا درازتر باشم…
و لطف خداوند و دوره بینظیر عزت نفس باعث شد..تا همون روز اول با مشتری با زبان قوی صحبت کنم و همون موقع تسویه حساب کنم…
و همین تمرین باعث شد…که من کن فیکون بشم به دوره بینظیر عزت نفس…
و امروز دارم از تک به تک جملاهاش و تمریناتش برای زندگی روزمره ام استفاده میکنم…
فقط فقط باید بتونیم این ذهن رو با متطق سرکوبش کنیم…و همین باعث میشه ارامش با الهامات خداوند بیاد برای قدمهای بعدایمون…
چیزیه که من دارم با گوشت و استخوانم درکش میکنم..
تا من تعقیزری در درونم ایجاد نشه..مخصوصا ضعفهای شخصیتی..هیچ چیزی در دنیای بیرونم بوجود نمیاد…همه چیز از باورهای ماست..مخصوصا ضعفهای شخصیتی یچیز خیلی بولد و پایه ایی برای ثروت در تمامی جنبه های زندگی هست…
نمیگم.هنوزم خیلی خوبم..ولی به اندازه ایی که تونستم ذهنمو کنترل کنم و زندگیمو بدست بگیرم.بهمون اندازه الهامات رو درک کردم براش قدم برداشتم.و امروز باعث شد من در این مدار باشم…
و امروز باعث شد من در مسیر درست قدم بردارم…
و امروز باعث شد..تا ادامه بدم..ادامه بدم..کم نیارم..
فقط یه ذهن عجوله که نمیتونه ادامه بده.همون دفعه اول نیاز به نتیجه داره….
و این “به تجربه خودم…اگه همون اولاش با اون، مهارت تازه کارم در این پروسه…کنار میگذاشتمش…
امروز به این نقطعه نمیرسیدم….اینو دارم برای خودم یاداور میشم…که باید ادامه بدییم..ادامه بدییم و ادامه بدییم و این ادامه دادن در مسیر درست…که نتیجه رو برامون خلق میکنه..الله اکبر .
وهمون کسانی که به غیب همواره و هر لحظه ایمان دارند..هیچ وقت تمامی نداره….هست…..
.
روزی که برای شخصیتم بهم گفت باید بری قبرستان..گفتم میترسم…
گفت همین امروز عصر…باید تا حدودای شب اونجا باشی..گفتم میترسم..گفت نترس من باهاتم..بهم گفت!!!!!
شاید از نظر این افرادی که توی خیابون هستند…یه چیز نادرست و خوبی نیست…
ولی تو باید ادامه بدی اگه پیش نری..خبری از موفقعیتت نیست…
و سفرهای زیادی داشتم در این سال…
خداوند رو سپاسگزارم که توی تمام این سال.قدم به قدم همراهم بود…و لطفش شامل حالم شد..که امروز بیام در این قسمت…مسیرم را بازگو کنم…
.
تمام این مسیر ،” بیشتر وقتا ،”ناامید میشدم..ولی میدونستم اگه ایستا بشم..بدست شیطان و وعده هاش:میفتم و نابود میشم…
و بازم لطف خودش..همراهم شد تا بتوانم این مسیر رو با جدیت زیادی…پیش:ببرم…
و هنوزم باید ادامه بدم..چون اوایل ورود کارم به دست مشتریان هست..این 11 ماه فقط رشد شخصیتی و مهارتی بوده..که چیزی تولید بشه..که همه جوره قابلیت خیلی خوبی رو برای همه افراد.رو بوجود بیاره…
سپاسگزار خداوندم که هدایتم کرد..امروز در این مسیر حرکت کنم و بتونم بهترین خودم باشم..
و هر روز در پی یافتن خداوند در درونم باشم..
چون وقتی بخداوند میرسی…و باهاش هماهنگی میشی….همه جوره هدایتت میکنه که بتونی تو مسیرش قدم برداری…مسیری که همون وعده جانشین خودشو بر روی زمین قرار داده…
در اینجا سپاسگزار خداوندم که هر لحظه در حال هدایت و حمایت من است..و مرا در این مسیر هدایت میکند تا بتوانم بهترین خودم باشم در هر جنبه ایی از زندگیم فردی موفق و فردی قوی باشم..
1. در وضعیتی هستم که چند روز است دنبال نشانه و پاسخ و هدایتی روشن از جانب خداوند هستم، در خصوص مسائل کاری و مالی ام. دیشب، هم این پُست را دیدم وقتی روی دکمه ی نشانه امروز، کلیک کردم، هم به طور اتفاقی تلویزیون را بعد از مدتها روشن کردم و دیدم سریال پزشک دهکده را گذاشته. آن قسمتی بود که مَتیو به شدت دنبال درآمد بود و به خاطر این مسئله تن داده بود به کارِ سخت و پرخطر معدن و در معدن گیر افتاده بود، تا جایی که پاهایش زیر سنگ مانده بود . علاوه بر این که هم خودش و هم دیگران به دردسر افتاده بودند برای نجاتش و او در وضعیت بسیار بدی گیر کرده بود، کارفرمای بی ادب و قُلدرش هم با بی احترامی و رفتارهای نامناسبش مشغول خوار کردنش بود مثلاً لحظه آخرِ فیلم اینطور تمام شد که متیو را پیدا کرده بودند و با دکتر مایک و سالی بیرونشان کشیده بودند، و تمام اهالی روستا پس از مشقت های فراوان کنار هم جمع شده بودند که معدن دار آمد و رو به متیو کرد و گفت، بعد از اینکه مُداوایت تمام شد میتوانی دوباره برگردی سر کار.
و او هم پاسخ منفی داد و گفت من کار شما را نمیخواهم.
معدندار مجدد گفت پول بسیار خوبی به تو خواهم داد…. خیلی ها نیازمند چنین پولی هستند
که این بار دکتر مایک جواب داد و گفت بله، متاسفانه خیلی ها به خاطر نیازشان به پول، تن به این کار خواهند داد، ولی آن افراد، هیچکدامشان از اهالی این روستا نخواهند بود.
2.یاد حرف آقای عرشیان فر افتادم که در یکی از فایل‌هایشان مدام این مصرع را تکرار میکردند و می‌گفتند آدم نباید با خواری و ذلت دنبال پول بدود:
«من نه آنم که زبونی کشم از چرخِ فَلک»
3.چند روزی ست که به دلم افتاده بود دعایی را بخوانم که قبلاً به پیشنهاد عزیزی امتحانش کرده بودم و چندسال قبل مرا از یک وضعیت نامناسب مالی نجات داده بود معجزه وار.
وقتی به معنی آن دقت کردم دیدم آن هم دارد درقسمتی از دعا به همین اشاره میکند و به خدا میگوید:
«مرا ایمانی ده تا مرا از مشقت و دویدن دنبال آن رزقی که تو عهده دارش شده ای و در قرآنت به روشنی، مرا به آن وعده داده ای، باز دارد»
.
آن دعا، این است: دعای بیست و نهم از صحیفه ی سجادیه:
.
بسم الله الرحمن الرحیم
( 1 )اللَّهُمَّ إِنَّکَ ابْتَلَیْتَنَا فِی أَرْزَاقِنَا بِسُوءِ الظَّنِّ ، وَ فِی آجَالِنَا بِطُولِ الْأَمَلِ حَتَّى الَْتمَسْنَا أَرْزَاقَکَ مِنْ عِنْدِ الْمَرْزُوقِینَ ، وَ طَمِعْنَا بِآمَالِنَا فِی أَعْمَارِ الْمُعَمَّرِینَ
( 2 )فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ هَبْ لَنَا یَقِیناً صَادِقاً تَکْفِینَا بِهِ مِنْ مَؤُونَهِ الطَّلَبِ ، وَ أَلْهِمْنَا ثِقَهً خَالِصَهً تُعْفِینَا بِهَا مِنْ شِدَّهِ النَّصَبِ
( 3 )وَ اجْعَلْ مَا صَرَّحْتَ بِهِ مِنْ عِدَتِکَ فِی وَحْیِکَ ، وَ أَتْبَعْتَهُ مِنْ قَسَمِکَ فِی کِتَابِکَ ، قَاطِعاً لِاهْتَِمامِنَا بِالرِّزْقِ الَّذِی تَکَفَّلْتَ بِهِ ، وَ حَسْماً لِلاِشْتِغَالِ بِمَا ضَمِنْتَ الْکِفَایَهَ لَهُ( 4 ) فَقُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ الْأَصْدَقُ ، وَ أَقْسَمْتَ وَ قَسَمُکَ الْأَبَرُّ الْأَوْفَى وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ.
( 5 ) ثُمَّ قُلْتَ فَوَ رَبِّ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ.
.
ترجمه:
(1) خدایا! ما را در رزق و روزیمان به یقین نداشتن و در مدّت زندگی‌مان به درازی آرزو آزمودی؛ تا جایی که روزی‌های تو را، از روزی خوران خواستیم؛ و به آرزویمان نسبت به عمر طولانی، در عمر سال‌خوردگان طمع بستیم.(2) پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و ما را یقینی راستین بخش که به سبب آن از مشقّت طلب روزی بی‌نیازمان کنی و اطمینانی خالص به ما الهام کن تا به سبب آن از شدّت رنج و تعب نگاهمان داری (3) و چنان کن که آنچه در قرآنت به روشنی و بی ابهام وعده داده‌ای و از پی آن وعده در کتابت سوگند یاد کرده‌ای، ما را از دویدن دنبال آن رزقی که رساندنش را به ما عهده‌دار شده‌ای، باز دارد؛ و مانع پریشانی خاطر ما نسبت به آنچه ضامن کفایتش شده‌ای، گردد.(4) پس چنین گفته‌ای و گفتۀ تو حق و راست‌ترین گفته‌هاست و سوگند خورده‌ای و سوگندت عملی شده‌ترین سوگندها و سوگندی کامل و اجرایی ست: «و روزیِ شما و آنچه به شما وعده داده شده، در آسمان است.»(5) سپس گفتی: «پس به پروردگار آسمان و زمین سوگند، موجود بودن روزی و آنچه به آن وعده داده شده‌اید حق است، مانند آن‌که شما سخن می‌گویید».
.
.
سلام استاد . واقعا شما فوق العاده ای.آخه من واقعا تغییرات رو دارم احساس می کنم. خدایاااااااا شکرت
با سلام خدمت تمامی دست اندرکاران سایت خوب شما ممنون از توجه شما امیدوارم همواره سلامت باشید.
سلام استاد
من فقط میتونم بگم سپاسگذارم استاد
سلام استاد صمیمانه از زحمات شما سپاسگزارم/
سلام بر استاد عزیز و خانواده ی عزیزم!
دوستان کسی میدونه چرا نمیتونم این فایل پی دی اف رو دانلود کنم؟ خطا میده و صفحه ی سفید میاد!
سلام دوست گرامی، دلیل برخورد با این خطا در هنگام دانلود محصولات از طریق پروفایلتان این است که شما مدت زمان طولانی است که وارد پروفایلتان نشده اید و هیچ دانلودی از پروفایلتان انجام نداده اید.
به همین دلیل قبل از دانلود هر فایلی، لازم است روی دکمه بنفش رنگ “به روز رسانی دانلودها” کلیک نمایید تا لینک‌های شما آپدیت شود و سپس اقدام به دانلود نمایید.
اگر با وجود این اقدامات، باز هم با مشکل مواجه شدید، لطفا حتما کش مرورگرتان را خالی کنید یا از یک مرورگر دیگر برای ورود به سایت استفاده نمایید.
چگونگی پاک کردن کش مرورگر نیز در سوالات همین بخش، توضیح داده شده است.
نکته مهم:
هر گاه درباره مسائل سایت با مشکلی مواجه شدید، سری به دسته بندی «پاسخ به مسائل فنی» در بخش جوابهای عقل کل، بزنید. لینک این بخش در زیر آمده و در این دسته بندی، به تمامی مسائلی که ممکن است در جریان با سایت برخورد کنید، جواب داده شده است.
https://elmeservat.com/fa/aghlekol-category/technical-solutions/
از کجا و چگونه می توانم کتاب الکترونیکی من می توانم آینده مالی شما را پیشگویی کنم را تهیه و یا دانلود کنم…!؟
توی همین صفحه لینک دانلودش هست دیگه
بله درسته ولی قبلا هر چقدر سعی کرده بودم موفق نشده بودم نمیدونم حالا به چه علتی نمیتونستم دانلود کنم ولی الان تازه پیام شما رو دیدم و دوباره اینبار با فیلتر شکن سایت باز کردم تونستم فایل دانلودش کنم. به هر حال خیلی ممنونم از راهنمایی و پیام شما که باعث شدین دوباره به این مطلب سری بزنم و مجددا امتحان کنم تا موفق بشم سپاسگزارم دوست عزیز چون خیلی دوست داشتم این کتاب مطالعه کنم ببینم چیه
شاد و پیروز باشی دوست من
سلام و درود چه کتاب عالی و زیبایی خداروشکر واقعا که امید من برای ثروتمند شدن زیاد شد انگیزه ی منم واسه ی ثروتمند شدن زیاد تر شد چون فهمیدم با ثروتمند شدنم کمک میکنم تا خانواده دوستان و جهانمون ثروتمند تر بشن استاد جان دوست دارم واقعا که هر چی جلوتر میرم ببشتر درک میکنم که ثروتمند شدن خدا پسندانه ترین کار دنیاست معنوی ترین کار دنیاست خیلی زیباست خیلی خدایا شکرت استاد جان دوست دارم و خداوند بهتون ثروت و موفقیت بیشتری بده❤❤❤❤
سلام استاد عزیز امیدوارم که همیشه در سلامت کامل باشید
الهی شکر امروز با این کتاب عالی آشنا شدم 5 صفحه اول رو که خوندم دیدم که این کتاب که 100میلیون ارزش داره با من داره حرف میزنه رفتم و کتاب رو چاپ کردم که روزی 10 بار از روش بخونم میخواد بهم بگه که همه چیز از باور هست چون من خودم این موضوع را تجربه کردم دقیقا اول سال جدید بود که یک کار جدید اینترنتی شروع کردم که با تمرین ستاره قطبی پیج 100نفر بود به 35 کا رسوندم درآمدم به 30 میلیون رسید بعد یکم شل گرفتم تمرین ستاره قطبی رو بعد دوباره شروع کردم دفعه بعد یک روز داشتم با دخترم حرف میزدیم که پسر عمه م گفت ماهی 40 میلیون درآمد داره 22 سالش بعد پسر همسایه که 27 سالش گفت روزی 280 میلیون درآمد داره این باور ها منو ساخت که منم باید درآمد 40میلیون در ماه داشته باشم که فقط الله شاهد که بعد از این حرف ها من درآمد 80 میلیون تجربه کردم همش به دخترم میگفتم من روزی 7 میلیون باید درآمد داشته باشه که زندگی بهتر داشته باشیم الان متوجه شدم چون من در مورد پول زیاد حرف میزدم و بهش فکر میکردم به درآمد 80 میلیون در ماه رسیدم امروز خداوند من رو دوباره هدایت کرد که بدونم همه چیز باور هست الان 3 باره که افراد یا دوست که بمبیم همه از یک میلیارد دارند حرف میزنند من مریم ترکاشوند برای ثروتمند بودن به این دنیا آمده من لایق ثروت ونعمت بی پایان هستم
الان 1403/5/10 با این کتاب که با باور های جدید باید روش کار کنم چون من روی تابلو آرزوهام زدم درآمد روزی 14 میلیون همیشه بهش فکر میکنم میگم که چقدر خوب میشه هرچیزی که خودم دوست دارم بخرم اول خرید طلا تک پوش بعد خرید ماشین پراید111 سفید بعد سفر به دبی بعد خرید تلویزیون 55 سامسونگ کفش برند لباس برند بعد خرید گوشی آیفون خرید گوشت که در قانون سلامتی گفتید باید مصرف کنم بعد دوره روانشناسی 1 بعد قدم 7 دوره 12قدم بخرم به امید بهترین ها برای همه دوستان عزیزم در این خانواده بزرگ استاد عباس منش عزیزم و مریم جان