آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟ - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

409 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیما کشاورز گفته:
    مدت عضویت: 1448 روز

    ﭐقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَىٰ بِنَفْسِکَ ﭐلْیوْمَ عَلَیکَ حَسِیباً ﴿14﴾

    (اسراء14)-و به او خطاب رسد که تو خود کتاب اعمالت را بخوان و بنگر تا در دنیا چه کرده‏ای که تو خود تنها برای رسیدگی بحساب خویش کافی هستی.

    ==========================

    مَّنِ ﭐهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا یهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یضِلُّ عَلَیهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا ﴿15﴾

    (اسراء15)-هر کس راه هدایت یافت تنها بنفع و سعادت خود یافته و هر کس به گمراهی شتافت آنهم به زیان و شقاوت خود شتافته و هیچ کسی بار عمل دیگری را به دوش نگیرد و ما تا رسول نفرستیم هرگز کسی را عذاب نخواهیم کرد.

    ===========================

    سلام به استاد عزیزم و سر کار خانم شایسته عزیزم و سلام به همه‌ی دوستان عزیزم

    وقتی خواستم این کامنت رو بنویسم تا آیات قرآن رو نوشتم، بعدش از شدت درد معده رفتم بیمارستان والان بعد از دو روز اومدم که ادامه رو بنویسم، البته موضوع کامنت تغییر کرد.

    علت این بیماری، مقایسه کردن و ناسپاسی بود

    خودم متوجه شدم، جریان از چه قرار هست و چرا این درد رو گرفتم:

    2 سال پیش بنا به تصمیمی که گرفتم، اینستاگرام رو پاک کردم

    تا اینکه 3 ماه پیش بخاطر افزایش مهارتم در رشته ی مورد علاقه ام دوباره نصبش کردم، پیج های مربوطه رو دنبال کردم

    امااااااااا

    ذهن نجواگر از راه خیلیییییی خاص خودش وارد عمل شد، بهم گفت برو زنان موفق رو نگاه کن و ببین چکار میکنن، این موضوع واسه منی که خودم رو می‌شناختم مثل سم بود، ولی بازم گوش کردم و عملی کردم و باعث شد حسابی بزنم چپ راهی،از مسیرم دور دور شده بودم

    نگاه کردم، دیدم، چنان خودم رو با دیگران مقایسه کردم که دارم لحظه به لحظه ناشکری میکنم، باعث شد، این مقایسه و ناشکری به بیماری‌های جسمی تبدیل بشه و دوباره منو به خودم بیاره.

    خدایااااا من ببخش، چرا اینقدر نعمت رو فراموش کردم

    خدایااااا شکرت بابت بازگشت دوباره ام به کانون گرم پدری، چون استاد عزیز و دوست داشتنی ام

    انشاالله که در پناه الله یکتا، شاد، سالم و ثروتمند باشید.

    دوستدار شما :سیما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    احسان مرادیان گفته:
    مدت عضویت: 1055 روز

    سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته محترم و تمامی دوستانم در خانواده صمیمی عباس منش.

    خب اول از همه میخوام اینو به خودم بگم که تاکید کرده باشم:

    استاد بارها در مورد این حرف زدن که ما بعد از هر بار دیدن یا شنیدن یا خوندن آگاهی ها ما چیزهای جدیدی را درک میکنیم و متوجهش میشیم.

    من جدیدا با عمق وجودم دارم این موضوع رو حس میکنم و به گمانم همین موضوع هم یک پدیده تکاملیه و من در حال حاضر از اینکه بارها فایل ها رو ببینم و بشنوم خسته نمیشم و هر بار که این فایلا رو میبینم برام مث یه خورشت میمونه که بیشتر جا افتاده.

    من همین الان دوباره توضیحات این فایلو دیدم و یه جرقه ای توی ذهنم زده شد که گفتم بیام کامنت بذارم.

    راجع به تجربیاتی که خدا رو مث یه مادر مهربان تصور کردم،واقعا درسته و من یادم میاد یه بار مثلا شروع کردم به صحبت کردن با خدا و عجز و لابه…

    قشنگ یادمه اینجوری زیر چشمی یه نگاهم به آسمون میکردم که مطمئن بشم دلش بهتر میسوزه و البته که بارها میگفتم من مثلا به خاطر فلان سختی یا بهمان سختی قطعا بیشتر مورد توجه خدا هستم و اون فقط داره امتحانم میکنه و حتما میخواد بعدا از دل من در بیاره…

    یه تجربه دیگه هم که بگم اینه که چند باری همینطوری با این احساس برانگیختن ترحم خدا درست فرداش یه اتفاقات بهتری افتاده برام و من گفتم آره دیدی جواب داد و…

    ولی هم در اون تایم ها فهمیدم و الان هم که به عینه برام ثابت شده اونا یا یه سری نتایج سطحی بودن یا اینکه اصلا دوامی نداشتن و من دوباره اگه پام میخورده به گوشه مبل از خدا طلبکار میشدم و میگفتم نیگا… باز عصبانی شد از دستم…

    در حال حاضر سیستم توحیدی خداوند رو اینگونه درک کردم که نه عصبانیه نه خوشحال و فقط خود من هستم که طبق افکار و احساساتی که در نهایت منجر به یک سری رفتار از من میشن در یک مدار متفاوت قرار میگیرم که طبق مشیت الهی در هر سطح مداری یک سری نتایج وجود داره که من میتونم از اون نتایج بهره مند بشم.

    خیلی ساده بخوام توضیح بدم و چیزی که برای خودم یه خورده شخصی سازیش کردم اینه که خداوند یک نیروی قدرتمند و جاری در جهانه و ما به اندازه خودمون از اون انرژی بهره میگیریم.

    بعنوان مثال:

    اینترنت خونگی رو در نظر بگیریم که اشتراک ای دی اس ال طبق یک پهنای باند مشخص و یک حجم مشخص وارد خونه شده و کاملا منحصر بفرد،عادل و یکسان جاری شده در خط تلفن…

    و از اونجا به بعدش ممکنه یه نفر با وای فای از مودم نت بگیره سرعتش کمه،با کابل لن سرعت خیلی بیشتره.

    همین کابل شبکه تفاوت های مختلفی دارن و هر کدوم سرعت های مختلفی رو به شخص ارائه میدن.

    یک نفر ممکنه بره روزی 10 گیگ استفاده کنه.

    یه نفر با 200مگ بگه بسه دیگه زیاد مصرف کردم و تفاوت های اینچنین…

    حالا نکته جالب اینجاست که شما جلوی هر کدوم از این افراد یه کاغذ سفید و خودکار بذارین و بگین اینترنت خونتو تعریف کن،یه تعریف متفاوت رو خواهند نوشت…

    در این بین ممکنه یه نفر یه سوکت کابلش یه قطعی جزئی داشته باشه ولی چون آگاهی نداره به کلی بنویسه ما اصلا نت نداریم…

    قیاسم خیلی مع الفارقه ولی همچین نگاهی خیلی به من کمک میکنه تا مفهوم سیستمی بودن خداوند رو…

    کامل بودنش رو…

    ناقص بودن خودم رو…

    و خیلی چیزای دیگه رو بیشتر متوجه بشم.

    شاد و پیروز و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    فاطمه دبیری گفته:
    مدت عضویت: 1498 روز

    بنام الله یکتاوهدایتگر

    سلام به استادتوحیدی عباس منش عزیزم ومریم عزیزم وهمه دوستان همفرکانسی ام

    استادهمیشه توگوش ماخوندن که این هاهمه بلاست که داره ازآسمون به سرمون میباره وماگناه میکنیم بلانازل میشه ایناجواب خداست به گناهانی که کردیم وداره ماروعذاب میده وهرچقدربه آخرزمون نزدیک میشیم این بلاهابیشترمیشه

    وچقدرخداوندرودرذهن مامانندیه انسان جلوه دادن که هرگناهی کنی یه عذاب نازل میشه وچقدرمابایدروی خودمون کارکنیم تاهدایت بشویم

    اسم خودمونم گذاشتیم مسلمان وبقیه کافرن اماچقدرمیتونه نگاه زیباباشه ودنیاوآخرت مون زیباکنه چقدرتوی این طوفان نگاهامتفاوته وبه رشدکشورآمریکاکمک میکنه باطرزفکرمتفاوت وقتی یه انسان احساس خوب داره باعث میشه ذهن آرام باشه وبتونه به دوست به همسایه خودش کمک کنه به کشورش کمک کنه سربلندازاین پدیده که رخ داده بیرون بیاد

    استادهمین پندمیک همین بیماری که شدهرکسی رومیدیدی به زمین وزمان کفرمیگفت بعضی موقع هاازبعضی افرادمیشنیدم که میگفتن خدایابس کن دیگه همه رفتن اینجوری شداینجوری شدفلان بدبختی وچقدرنگاه آدم هابه خداوندیه نگاه انسانی بودکه خداونداون بالانشسته وداره همه روازبین میبره بااین بیماری داره تقاص میگیره خداروصدهزارمرتبه شکراستادکه من اون روزهاباقانون آشناشده بودم وسعی داشتم توی خونه هستم ازفرصت استفاده کنم وروی خودم کارکنم وبسپارم همه چی روبه خداوندوتوی همون اوج بیماری من حامله بودم رفتم بیمارستان وخداوندیه پسرزیبابهم هدیه دادکه همه اطرافیانم استرس داشتن مواظب باش فلان نشه بهمان نشه وسپردم به خداوندوآرامش داشتم

    وچقدرتوی همون روزهاافرادباذهن آرام دنبال پیشرفت بودن نگاه شون زیباکردن والان چقدرداره جهان رشدبیشتری میکنه توی هرزمینه ای چقدراستادکارهای آنلاین شده خیلی شغل های جدیدتری اومده توی خونه ات نشستی سفارش هرچیزی روکه میخوای ازخوراکی پوشاک سفارش میدی میاددرخونت ازاسنپ وهایپرمارکت هاوفروشگاهاگرفته ازاین شهرحتی ازاین استان به اون استان درکمترین زمان بدستت میرسه ازکارهای مدرسه بچه هاگروه هاکه ایجادشده بین خانواده هاومدرسه واطلاع رسانی ها ازنرم افزارایی که نصب گوشی میکنی وکارهاتوازتوی خونه انجام میدی وهزاران هزارمنفعت ورشدتوی هرکاری هرشاخه کاری وچقدردرآینده متوجه میشویم که چقدرخیروخوبیهاداشته برامون حتی سیستم بدن انسان هاخدامیدونه چقدرقوی ترشده

    مردم ثروتمندترشدن قوی ترشدن

    چقدرخوبه که استادبتونیم به اتفاقات وشرایط زیباترنگاه کنیم ودرجهت رشدوپیشرفت جهان مون قدم برداریم وخداوندقانون داره واجازه وفرصت داده به ماتابافکرمون زندگی مون بسازیم به قانون عمل کنیم تازندگی شیرین روتجربه کنیم هم دردنیابهشتی زندگی کنیم هم درآخرت

    درپناه الله یکتاشادوثروتمندوسعادتمندباشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    سمیه زحمتکش گفته:
    مدت عضویت: 1712 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    خدای قدرتمندم توراسپاس بابت قوانین بدون تغییرات

    خدای مهربانم توراسپاس بابت هدایتم به این قوانین از زبان دستانت

    اینقدر این فایل را لازم داشتم که انگار مثل آب حیات بود برام

    چقدر قلبم این حرف ها را تایید می‌کنه

    حتی زمانی که داشتم این فایل را میشنیدم چشم هام را بستم وخداوند تایید میکرد این حرف هارا

    خداوندا هداستم کن به صداقت وتوحید

    1) چه الگوهای رفتاری می توانید در خود پیدا کنید که هماهنگ با آگاهی هایی است که در این فایل توضیح داده شده و باعث رشد شما شده است؟

    از زمانی که با دوره قانون آفرینش آشنا شدم وشما سیستمی بودن جهان را در این دوره گفتید کلا دیدم تغییر کرد به دلسوزی برای بقیه وحتی خودم

    تا قبل از این دوره فکر میکردم باید دلسوزی کنم برای خودم و بقیه

    ولی قشنگ دیدم همون دلسوزی را خودم جذب کردم و بقیه موفق وخودم مسائل بقیه را جذب کردم

    وقتی این آگاهی را از زبان استاد شنیدم مخصوصا در مورد روابط وثروت ،فهمیدم اگر کسی در زندان است جای درستش هست .

    اگر کسی ثروتمند است جای درستش هست .

    اگر در این شهر هستم جای درست هستم .

    اگر به من بی احترامی میشه جای درست هستم

    چون جهان درست و دقیق کار می‌کنه ،دلسوزی نداره

    حتی خدا هم از قوانینش عدول نمی کنه

    یه مثال به یادم امد:

    چند روز میشه از تهران یه سفر به شیراز که چند سال زندگی کردم از پنج شنبه هفته پیش شروع کردیم با همسرم

    دوروز خانه پدرم بودم واین دوروز با اینکه خیلی سخت بود برام دوست داشتم تنها باشم وتمرکز کنم ولی صدای تلویزیون وکنترل مادرم که چرا همش در اتاق هستی ،اجازه نمی‌داد تمرکز کنم .

    دیگه به مادرم گفتم من

    2) چه الگوهای رفتاری ناهماهنگ با آگاهی های این فایل را در خود شناسایی کردید که اوضاع را بر شما سخت کرده است؟

    به یاد آوردم که سال گذشته که مستاجر بودم ،ومیگفتن عجب صاحب خانه خوبی دارم و حتما میتونم روایت آدم حساب کنم وکمک می‌کنه به ما یه روز ماشین را پارک کردم ورفتم منزل که طبقه پایین صاحب خانه وطبقه بالا ما مستاجر بودیم

    تا اینکه یه ساعت بعد صاحبخانه زنگ زد که ماشین عقب عقب رفته و افتاده تو جدول و رفتم دیدم ،بله وصاحبخانه آمد بیرون ویه نگاه کرد ودررا بست و رفت داخل وهرکسی هم که این وضع را دید رفت و تنها اونجا ایستادم

    حتی زنگ زدم به همسرم که اون هم که الان میام ونتونست بیاد

    خدارا شاهد میگیرم که احساس کردم شرک هام را خدا داره جلوی چشمام میاره که ببین روی این آدم ها حساب کردی همه تنهات گذاشتند

    فقط رفتم خانه ومثل باران اشک میریختم که خدایا من اشتباه کردم ونمی تونستم جلوی اشک هام را بگیرم

    بعدکه آرام شدم دیگه تسلیم شدم واز خدا هدایت خواستم

    به همون خدا ،کنار ماشین ایستادم ودیدم یه همسایه که اصلا نمی‌شناختم آمد وبعد خودش رفت چند نفر را جمع کرد وماشین را راحت آوردند بیرون

    ویه نمونه دیگه که با یه خانم آشنا شدم که مثلاً کمک کنه ومیگفتم عجب انسان پاک وخوبیه

    چنان چک‌ ولگدی خوردم که همیشه به یادم دارم که روی آدم ها حساب نکنم .

    با توجه به “درکی که از آگاهی های این فایل” داشتید و “الگوهای رفتاری” که در خود می شناسید، بنویسید دلیل یک سری موفقیت های شما چیست و دلیل یک سری شکست های شما چیست؟

    اگر درسی نگرفتم به خاطر شرک هام بود وبزرگ کردن آدم ها در ذهنم

    اگر موفقیتی بوده به خاطر توحید وفقط روی خدا حساب کردن بوده

    اگر یه نخود ایمان و توکل بوده خدا اسان شده برای آسانی ها برایم و احساس ارزشمند بودن بنده خدا بودن هست برایم

    3) درباره تجربیاتی بنویسید که به جای ایمان به خداوند و حرکت در راستای هدایت های این نیرو، خداوند را مثل مادر مهربانی دیدید که هوای فرزند ضعیف تر را بیشتر دارد و جور ضعیفی و تنبلی فرزندش را می کشد. سپس این نگرش شرک آلود چه عواقبی برای شما داشت و این شناخت نادرست از خداوند، چه بلایی به سرتان آورد؟

    همیشه میگفتم وباور داشتم که هرکه بیشتر درد وسختی بکشه نزد خدا محبوب تر است

    وخدا دلش برای من ویا بقیه که مشکل دارند می سوزه و بالاخره کمک می‌کنه وباید صبر کنم وهیچ کاری نکنم

    ونتیجه اش نعمت ها از زندگیم رفت واشوب در زندگیم شد

    وقتی که قانون آفرینش را شنیدم باورم را تغییر دادم که کلا داشتم برعکس به قانون نگاه میکردم

    ودیگه نه دلسوزی برای خودم کردم ونه برای بقیه

    به خدا نعمت ها وارد زندگیم شد وحالم بهتر شد وسپاسگزارتر شدم

    کجاها در مواجه با تضاد، پیام خداوند را نفهمیدید و همان روند محدود کننده قبلی را ادامه دادید تا جاییکه که آنقدر بلا سرتان آمد که مجبور به تغییر شدید چون راه دیگری نداشتید؟

    در مورد شغلم و روابطم وحساب کردن روی آدم ها خیلی تضادها داشتم و هنوز دارم که باعث شده همون مسئله برام تکرار بشه ومثل یویو بالا و پایین برم .

    در زمینه شغل هنوز به استقلال مالی نرسیدم ومیام شروع میکنم یه مدت تولید میکنم باز بعد یه مدت متوقف میشه ومیبینم تکرار میشه ودرگیر پول برای خرید مواد اولیه ام میشوم

    یا وقتی یه مدت تمرکز نمیکنم روی خودم وله چرا وپرت بقیه گوش میکنم حالم بده میشه وبا اینقدر باید روی خودم کار کنم تا خالم بهتر بشه وهی تکرار میشه

    آیا شما جزو افرادی بودید که با وجود نشانه های بسیار از طرف خداوند برای تغییر شخصیت و عملکرد، همچنان به همان شیوه قبلی ادامه دادید و منتظر نتایج جدید هم بودید؟! حتی در آخر هم چون تغییری در اوضاع ایجاد نشد، به این نتیجه رسیدید که خدا ظالم است و صدای شما را نمی شنود؟!

    بله

    به این نقطه رسیدم

    وذهنم میگه چرا بقیه شغل میزنند وموفق میشوند ولی برای من برعکس عمل می‌کنه

    ته ذهنم میگه قانون با آدم های بدجنس وزروگو هست

    وبرای خودم تو ذهنم سخت کردم که باید خیلی تو کارم سختی بکشم تا موفق بشوم وبقبه جند سال تو این کار بودند تا کاربلد گرفتند واین باورها باعث شده به پاک روترمر یه پاک روکار باشه .

    یا به این توهم بسنده کردید که: درست است در این جهان شرایط سختی دارم اما خداوند پاداش مرا در آن دنیا خواهد داد؟!

    قبلاً خیلی این باور تو ذهنم قوی بود ولی از وقتی این قوانین را از استاد یاد گرفتم متوجه شدم هیچ پاداشی برای کسی که سختی می کشه، خودش را تو چاه می اندازه در کار نیست .

    تغییر تو باورها باید صورت بگیره تا نتایج بیاد .

    5) درباره تجربیاتی بنویسید که سعی داشتید به جای این نوع نگاه احساسی به خداوند، روی ضعف های شخصیتی خود کار کنید و ایمان و توکل خود را تقویت کنید. سپس به خاطر استمرار بر ایجاد این بهبودهای مستمر، چه پاداش هایی دریافت کردید؟

    دقیقا این نتایج را هم دیدم

    زمانی که تو روابط ،تو ثروت ،توهر چیزی که برگشتم که باید روی خودم وباورهام کار کنم وتمرکز گذاشتم روی خودم همه چیز برای من خوب شد وبه اصطلاح انگار خدا کارهاش را گذاشته کنار وفقط داره کارهای من را انجام میده

    واقعا هروقت به کوچولو روی خودم کار کردم وبرگشتم به خودم همه چیز تغییر کرد برای من

    درباره تجربیاتی بنویسید که هر بار سریعتر از قبل، نشانه ها را تشخیص دادید و با تعهد روی بهبود باورها و عملکرد خود کار کردید و برای هماهنگ تر شدن با قوانین خداوند تلاش کردید و به همان نسبت هم، شرایط سخت زودتر تمام شد، تضادها به نفع شما تمام شد و بهبود اوضاع شروع شد.

    دقیقا برای تغییر محل زندگیم به تهران

    فقط تمرکز کردم روی زیبایی های شهرم در حالی که هیچ خبری از مهاجرت نبود وچهارماه پیش به راحتی مهاجرت کردم به تهران

    6) حالا که قوانین خداوند را فهمیدید – این مقدار از درک – شما را به چه نتیجه ای رسانده و چه تصمیمی گرفته اید؟

    فهمیدم ودرک کردم خداوند یه سیستم است ودلسوزی نداره

    هر اندازه که ما تغییر کنیم جهان ما تغییر کنه

    هرچقدر دلسوزی کنیم به خودمون ظلم کردیم واحساسمون را بدکردیم واحساس بد اتفاقات بد

    من هیچ تاثیری در بدبختی یا خوشبختی بقیه نداریم و هرکس نتیجه کار خودش را میبینه وجای درستش قرار داره

    برنامه شما برای هماهنگ شدن با قوانین بدون تغییر خداوند چیست؟

    فقط روی خودم کارکنم وروی باورهام وحرکت کنم برای رشد شغلم

    بقیه اش با خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    فاطمه شاکری گفته:
    مدت عضویت: 2013 روز

    سلام استاد جان چقدر دلم براتون تنگ شد دیروز که فایل امد رو سایت یه حس خیلی قوی بهم گفت برو سایت امروز استاد فایل گذاشته و امدن دیدم بله حسم درست میگفت خدارو شکر

    بعد مدتها دارم کامنت میزارم ذهن چموشم میگه تو که دیروز این فایلو گوش دادی چیزی یادت نیست توکل میکنم به الله

    از حرفهایی که گفتین جهان موجودات افراد ضعیف از بین میبره این موضوع منو یاد کسب کار خودم میندازه دقیقا پارسال همین موقع من بوتیکمو بستم در ظاهر شرایط خوب بود منم به اصلاح داشتم قانون اجرامیکردم یه حرفتون یادم نمیره اگه شرایط سخت شد تحمل کنی کافری من میدیدم روز به روز مشتریهام کمتر میشد توان خرید جنس جدید کمتر میشد من فهمیدم پنیرم جا به جا شد خلاصه اینکه با شهامت زیاد بوتیک بدون هیچ بدهکاری قرض وام بستم یه روز نشستم با خودم خلوت کردم که با این شرایط پیش برم 10 سال آینده کجا هستم و ذهنم به طرز وحشناکی سناریو میساخت و اینده خوب نمیدید یه حس ته قلب یه اطمینان بهم گفت ببند من هواتو دارم نگران نباش من همگفتم چشم گوش دادم به الهامی که بهم شد اون روز خیلی شاد بودم داشتم بوتیکمو جمع میکردم الان بعد یکسال ایراد کارمو فهمیدم من ادم کمالگرایی بودم هستم اینمشکو باید ریشه ای رفع کنم. تو این چند سالی که بوتیک داشتم مشتری ها همش از سمت خودش بود تمام مشتری های من رهگذر بودن همه هم میگفتن ما میخواستیم یه جای دیگه بریم نمیدونم چطور اینجا امدیم من همیشه سپاسگزار بودم رو هیچکی جز خدا حساب باز نکرده بودم اینو عمیقا درک کردم روزهایی بود چطور دست منو گرفت یعنی پول کم داشتم همه میرفتن تو پاساژ کسی نبود یهو مشتری میفرستاد به اندازه پولی که نیاز داشتم ازم خرید میکرد منم میدونستم کار خودشه دست تنها بودم چه ادمهایی فرستاد کمکم کردن چیزهایی که دلم میخواست برام پیدا میکرد من عاشق این خدام هستم خدای قبل این 4 سالی که با استاد اشنا بشم خدا ترسناکی بود خدایی بود که من باید تمام زورمو میزدم بعد می امد کمکم به لطف اموزشهای استاد من این خدا تغییر دادم هنوز خیلی جا داره باورش کنم ولی میدونم طبق سیستمش پیش برم کنارمه کمکم میکنه

    من تو او کسب کارم ضعیف بودم و حذف شدم

    ولی بعدش اعتمادی که به الله کردم پیشنهاد های کاری بهم شد تو بخش تخصص که خودم داشتم بهش علاقه دلشتم درهای باز شد من نمیدونستم وجود داره اصلا

    یه فایلی بود استاد داشت مثال میزد درباره دوستش بدن ساز بود استاد میگفت خداوندگار اینکار بود ولی خودشو قبول نداشت و میگفت برم ماساژور بشم استعدادش تو یه چیز دیگه بود فکر میکرد نمیتونه از کاریکه علاقه داره پول در بیاره

    این موضوع وصف حال منه کاری که بلدشم فکر میکردم نمیتونم پول در بیارم و رو این موضوع کارکردم ماه اول سود کارم 22 میلیون بود اصلا خودم هنگ کردم گفتم چرا من تو حاشیه رفتم تمرکز رو خودم نکردم البته اون در دیوار رفتنه اون بوتیک داشتنه منو سپاسگزارتر کرد اعتماد به نفسمنو بیشتر کرد تو تمرین قدم اول یه تمرین آگهی بازرگانی گذاشتین که خودمون ویژگیهای خودمون معرفی کنیم به دیگران من بدون هیچ مشکلی این تمرینو انجام دادم الان الگوهایی پیدا کردم از دوستای خودم که تو حوضه کاری من کارمیکنن چه پولهایی ساختن دمشون گرم

    نمیدونم چقدرکامنتم ربط داشت به حرفهای استاد فقط خود افشایی بود از خودم سپاسگزارم ازتون استاد جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    رامش فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 774 روز

    آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل میکند ؟

    درود و سلام خدمت شما استاد نهایت عزیز و‌خانم شایسته عزیز

    و درود بر تمام هم دوره ها و همفرکانسی های عزیز

    چقدر این فایل آگاهی کامل داشت خدا را شکر بی نهایت

    و موضوع طوفان که بحث اصلی است در این فایل و با این داستان که از آن خانم استاد بیان کردن حس کردم چقدر در این دنیا آدم های خوب وجود دارد خدا را بی نهایت شکررررر و چقدر آدم های خوب هستن در همکاری کردن

    و همین که آمریکا چقدر روز به روز خود را آماده میکنن و این طوفان ها به جهت پیشرفت جهان کمک میکند

    و برای هیچ انسانی مشکلی پیش نمیشه نظر به آگاهی های جهان هستی

    و‌اینجا چقدر قدرت الله برای ما نشان داده میشود که خدا‌وند همه کار را میتانه انجام بده و ناچیز بودن خود را در مقابل خداوند میدانیم

    یا ما قوی میشویم می مانیم یا ما ضعیف میشیم و از بین میریم

    ای چقدر جمله کلیدی است باید بار ها و بار ها این جمله را برای خود بگویم

    مثال های که استاد زدن چقدر آگاهی های مارا بیشتر میکند

    مثل مرغ های که گفتن باید قوی باشن تا که زنده باشند یا مثل مردی که خود را ضعیف نشان میده ولی خداوند هرگز با این ها نیست باید کا خود را قوی بسازیم و نباید ضعیف باشیم و اگر ضعیف باشیم از بین میریم شاید به ظاهر بسیار ظالم گونه معلوم شود ولی اساس جهان عستی است باید جهان پیشرفت کند باید

    یا مثال از حیوانات وحش که ان حیوان چقدر که ضعیف باشد زود از بین میرود به ظاهر بسیار ظالم معلوم میشه ولی قانون جهان هستی همین است

    حالا بحث روی همین که بسیار از افراد خداوند را مانند مادر بسیار مهربان میدانند و اصلا خدا را نمیشه با مهربانی مادر مقایسه کرد

    هر ان فردی که قوی باشد و نیروی قدرت مندی داشته باشد زنده میماند و اگر ضعیف بود باید از بین برد جهان ثابت کار میکنه در هر مراحل از زندگی ما

    کی ها در این مسیر میمانه؟ آن های میماند که واقعین ایمان خود را نشان میده

    ان ها وقتی زجر میکشد که ایمان ندارد

    سیستم کاری با خداوند طوری است هر آنچه که ما به جهان هستی ارسال میکنیم توسط فرکانس های خود جهان و خداوند پاسخ به فرکانس های ما ارسال میکند

    در این مسیر اصلا دل سوزی در کار نیست

    دل خدا برای کسی نمیسوزه که برایش کاری کند و خداوند طبق قانون خودش عمل میکند

    و یا خداوند میفرماید جهان بزرگ نبود که شما مهاجرت میکردین

    و یا بعضی ها در فکر این است که مه بسیار مشکلات و سختی را دیدیم باید حالا خوبی را بیبینم اشتباه میکنیم

    و یا بسیار از افراد سختی پیش از حد دیدن فکر میکنن باید سختی میدیدند تا اینکه به موفقیت برسن ولی در حقیقت شرک های که در وجود خود داشت را کنار گذاشته بودن

    موضوع ظلم کردن خود ما بالای خود ما مثال حضرت موسی وقتی کسی را با مشت میزنه و از بین میرود عاجل میگوید که من بالای خود ظلم کردم و‌خداوند بخشیدیش

    در مسیر درست باشیم خداوند در هر لحظه کمک ما میکند

    اگر در مسیر نا درست باشیم روز به روز بد تر میشه

    و شرک نیاریم هرگز و هرگز

    تمام زجر های که کشیدیم واقعین برای همین شرک قرار دادن است به هر فردی خداوند همیشه وعده فز‌ونی میده

    یا در رابطه های که قرار داریم دایم ضربه که خوردیم بیش از حد ارزش و شرک قرار دادن است و ضربه را هم خوردیم

    باید بیایم روی خود و باور های خود کار کنیم و روی توحید کار کنیم

    حتی نگذاریم چندین بار بالای ما مشکل بیایه نخیر باید به الله خود را بسپاریم و نگویم که باید زمین بخوریم و بعدا پیش بریم

    همین حالا میگم خدایااااا من هیچی نیستم خودت هر آنچه برایم بفرستی نیاز مندم

    و نیاز نیست که ورشکست شوم بعدا پیروز شوم همه چیز را میگذارم به الله مهربانم

    یا بعضی ها است میگه تا وقتی قرض دار نشم کار نمیکنم و سختی خوب بیبینم باز حرکت کنم و ما باید روی حرکت کردن کار کنیم

    ای مثال آخر استاد چقدر در قلبم نشست همین که خداوند آهسته آهسته در اول برای ما میگه و سر شانه ما میزنه بعدا اگر نفامیدم محکم میزنه من که نمیخایم اصلا که خداوند محکم مره بزنه

    و‌دلایل موفقیت و شکست خود را هم مینویسم

    چقدر آگاهی داشت این فایل خدا رااااا بی نهایت شکر و سپاس فراون استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1247 روز

    به نام خداوندی که فرمانروای جهانیان است

    سلام به استاد عزیز و بزرگوار

    خدایا شکرت برای این همه نعمت و فراوانی

    خدایا شکرت برای سلامتی و تندرستی استاد عزیز

    واقعاً تحسین میکنم این طرز فکر و روحیه فوق‌العاده استاد رو که در مورد اتفاقاتی مثل سیل و زلزله طوفان رو با دید مثبت میبینه و درس و تجربه ازش بدست میاره

    چقدر ذهنیت بی نظیریست

    اگر از همون بچگی اینطور که استاد گفتن به ما گفته بودن الان چقدر طرز فکر ما فرق داشت

    باز هم خدا رو شکر که در مسیر فوق‌العاده ای قرار گرفتیم و دانش و تجربه های بینظیر کسب میکنیم

    حالا بین ضعیف و قوی هم این رابطه برقراره

    یک حیوان ضعیف در مقابل حیوان قوی از بین میره

    کلا ضعیف بودن تا نابود شدن فاصله ای نداره

    بعضی ها دوست دارن که ضعیف باشن یاخودشون رو ضعیف نشون میدن تا بقیه بهشون اهمیت بدن

    نمیفهمن که دارن نابود میشن واز بین میرن

    حتی خدا هم هوای آدم ضعیف رو نداره

    آدم قوی در همه شرایط و مراحل موفق تر است

    مثله خونه وقتی از پایه قوی بسازی تا آخر قوی هست و طوفان هم خرابش نمیکنه

    چقدر زندگی زیبا میشه و آدمها قوی میشن وقتی خدا رو از دید مدار ببینیم

    نه اینکه با ضعف و نا امیدی وناله و فریاد

    بعد از خدا شاکی میشی که چرا منو ندیدی و

    جوابم ندادی ،،

    چقدر مسیر رو قبلاً اشتباه رفتم که همش توقع داشتم خدا به دادم برسه ورحم داشته باشه

    وهیچ وقت هم اوضاع باب میل من نبوده

    ولی حالا که روی خودم دارم کار میکنم و قوی میشم چقدر اتفاقات خوب رو دارم تجربه میکنم و خدا چقدر هوامو داره

    پس هیچی مثه مسیر درست و قوی بودن

    جواب نمیده

    ضعیف بودن یعنی پایان خوشی

    خدایا هزاران بار شکرت برای این همه آگاهی و شناخت در مورد خودمون و جهان

    موفق و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    همتا نوری گفته:
    مدت عضویت: 356 روز

    بنامم آنکه هرچی دارم از آن اوست !

    این فایل یکیی از بهترین فایل های قشنگ است که می‌شود بار بار شنید …

    این که خداوند همه آگاهی را نصیب و قابل دسترس ما گذشته خیلییییی سپاااااس گذار استممم

    ما چقدر زمان سعی کردیممم که بالای نیرو دیگری توجه کنیممم دولت ،فامیل،پدرررو مادر ،شرایط این همیشش یک فکر کوچک می‌خواهد .

    ازینجا گه دانستممم خداوند هیچ گاه به مانند یک مادر برای ما بی جا مهربان نیست یا قوی بمانیم و یا بمیریممم … به روایت این آیه مبارکه وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (139-آل عمران)

    سست نشوید، غمگین نشوید شما پیروزید اگر ایمان داشته باشید

    یعنیی شماا هیچ گاه غمگین و دل شکسته نشوید افکار منفییی را دور کنید به فکر بهترین های من باشید زیرا شما خدایی دارید که پیدا کننده‌همه …. زیبایی های این دنیاست ،ایمان را زنده کنید طوری که در قلب های شما باشم با آرامش که در مسیر عشق با من دارید یعنی این همان مسیر درست است ..

    خدایاااااشکررررر سپااااس گذارممم بابت این همه آگاهی

    مادران ما خیلی توجه به نکات منفی ما میکند یعنی اگر دو منزل سه فرزند داشته باشد از ان سه فرزند یک فرزند مریض و دو فرزندش با رحمت الله صحت باشد مادران توجهی بیش به همان فرزند مریض دارد .

    با مثال واضع که میشود گفت این است من دوساله پیش از امروز خیلییی مریضی شدید داشتم که بیخود میشدم و ضعف میکردممم بعد از چند ساعت که به هوش می‌آمدم کم میدیدم مادرمم آه ناله و فریاد دارند ….. ای کاش جشم باز کنی خب آن زمان که اقدر در بحث توحید و یگانگی و این فایل قشنگ آگاهی بیش نداشتمم اما بازمم گفتمم ببین مادرمن و فامیل من بیشتر توجه و دل سوزی به منفی بافی من دارد

    جهاان قدردان انسان های قوی است

    وقتی این حمله را بیشتر آگاه شدم در این فایل برای خودم قول قلبی دادممم من همان فرد اول هستمم اما یک قلب و توانایی به شدت قویییی ، چون جهان دارد با ورودی مغز کار می‌کنند وقتی شرک باشد دل ما نیرو را وارد آن جسم حسد می‌کند و با این گفتار جی زیبا می‌کند بیان این آیه مبارکه

    وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ ۗ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ (بقره – 165)

    بعضی از مردم هستند که همتایانی برای خداوند قائل می‌شوند و آن‌ها را همچون خدا دوست می‌دارند (در ذهنشان به آن‌ها قدرت میدهند)، حال آنکه مؤمنان عشقشان به خدا بیشتر است، و آن‌ها که (بخاطر قدرت دادن به غیر خدا در حق خودشان) ستم کردند هنگامی که عذاب را مشاهده کردند، بدانند که هر قدرتی از آن خداوند است و خداوند سخت کیفر است

    و خداوند ج همیش مارا به سمت درست عبادت قلبی هدایت کند

    خدااااایاااااااا هزاران بار شکررررت بابت این همه آگاهی هاااایممممم واقعاااا خیلیییییییییییییی سپاسگزارم بابت این مسیر زیباااا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سیده ملیکا مرتضوی گفته:
      مدت عضویت: 830 روز

      به نام خدایی که هرچه دارم از اوست …

      سلام همتای عزیزم …

      به خاطر کامنت زیبایت که آغشته به کلام عاشق خداوند کردی ازت ممنونم …مخصوصا در آنجا که گفتی…

      .

      .

      خداوند هیچ گاه به مانند یک مادر برای ما بی جا مهربان نیست یا قوی بمانیم و یا بمیریممم … به روایت این آیه مبارکه وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (139-آل عمران)

      سست نشوید، غمگین نشوید شما پیروزید اگر ایمان داشته باشید

      .

      .

      جان دلم…

      ممنونم ازت …

      منتظر نتایج بی نظیرترین هستم …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    علی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 717 روز

    سلام استاد عزیز تو وقتی فایل جدید میزاری رو سایت حس میکنم خون تازه وارد رگ هام شده

    تو دیگه این روزها تنها رفیق منی ،ممنونم از این عشقی که از وجودت به جهان ساطع میکنی

    این فایل رو بارها گوش میدم چون هر بار چیزهایی می‌شنوم که دفه قبل نشنیدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    خرچنگ غورباقه گفته:
    مدت عضویت: 2025 روز

    در زمان 44:10 یه موردی در خصوص آرامش دل توسط خداوند مطرح می کنید که شامل آیات زیر است

    سوره یاسین، آیه 58: «الَّذِینَ آمَنُوا وَقَلْبُهُمْ مُطْمَئِنَّهٌ بِذِکْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُ الْقُلُوبُ»؛ «کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌هایشان با یاد خدا آرام گرفته است. آگاه باشید که دل‌ها تنها با یاد خدا آرام می‌گیرد.»

    سوره رعد، آیه 28: “الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ”.

    ترجمه: «همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌هایشان با یاد خدا آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید که تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد.»

    و در واقع انتقاد دارید که زن و شوهرها دارن به جای خدا بوسیله همدیگه آرامش می گیرن و احساسشون خوب میشه، از طرفی آیاتی در مورد نقش آرامش توسط همسر در قرآن داریم که شامل آیات زیر است

    سوره روم، آیه 21: “وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ”.

    ترجمه: «و از نشانه‌های او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و میان شما محبت و رحمت قرار داد. قطعاً در این امر نشانه‌هایی برای گروهی که تفکر می‌کنند وجود دارد.»

    سوره اعراف، آیه 189: “هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا…”

    ترجمه: «او کسی است که شما را از یک نفس واحد آفرید و از آن جفتش را قرار داد تا در کنار او آرامش یابد…»

    دوست دارم در مورد این دو گروه آیه و تضاد و تفاوتی که بینشان می باشد، صحبت کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: