دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم! - صفحه 31 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

479 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطی احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2341 روز

    سلام به همگی

    خانواده عزیز هم فرکانس

    من با اون بخش از صحبت راجب کمک بیجا ک سبب سلب توانایی فردی میشه کاملا موافقم و درک کردم

    اما سوالی تو ذهنم هس ک

    امیدوارم دوستان پاسخ بدن،

    این صحبتهای استاد به نظرتون شامل

    کمک نکردن به حیوانات بومی مث سگ و گربها و … میشود)!!

    دوستتون دارم💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مریم خاوری گفته:
    مدت عضویت: 1552 روز

    با سلام و درود.من تازه عضو این خانواده ی صمیمی شدم.بسیار خدارو شاکرم ازین بابت.در مورد اینکه به گدا کمک نکنیم برام جای ابهام بوجود اومدکه من تو قران حالا کدوم سوره یادم نیس اما اینبود گه به سائل کمک کنین واز در خونه تون نا امید ردش نکنین.اما خودم کاملا با بیان استاد موافقم…میشه توضیح بدین که به چه صورته؟بینهایت سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهسا حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 1449 روز

    سلام و عرض ادب

    من امروز به جمعتون پیوستم

    ولی از گوشه و کنار صحبت های استاد و شنیدم

    من قبلا به گدا کمک نمیکردم.الان کمک میکنم از وقتی اومدم تو راه شکر گزاری اگر کمکی کنم فقط بخاطر اینه که دارایی خودم چه از نظر مالی چه سلامتی و… بیشتر بشه.

    اما در مورد حمایت نکردن من همیشه مصرف کننده بودم و و محدود و آزادی نداشتم

    تا اینکه سر یه مسئله خیلی کوچیک با همسرم بحثمون شد و یک ماه از هم جدا بودیم.و من به فکر افتادم خودم حامی خودم باشم.مطالعاتم و بیشتر کردم ایده هامو بیشتر کردم هدف گزاری کردم.درسته چون محدود هستم مستقل نیستم ولی مثل اول ضعیفم نیستم قوی تر شدم.وابستگیمو کمتر کردم…برای من درس خوبی بود که هیچ کس جز خودم و خدا دلسوز من نیست و کمکم نمیکنه.درسته خانوادم کنارم بودن ولی اوناهم تا چقدر مگه کنارم هستن؟،،،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    امین شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 1437 روز

    درود بر دوستان عزیزم

    این دومین کامنت من در سایت هست

    پس سریع تر میرم سر موضوع بحث

    دقیقا زندگی من همین طور بوده و تا الان ک ۲۸ سال سن دارم از خانواده کمک گرفتم چون همیشه در حال درس خوندن بودم ولی الان میخام از کرمان بیام تهران و بدون کمک خانواده شروع کنم به ساختن بهترین زندگی با هدایت خدا و انرژی خودم

    حتما مهاجرت من باعث رشدم میشه و باعث میشه بدون حامی به موفقیت برسم

    دوستدار شما امین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مریم مری گفته:
    مدت عضویت: 1120 روز

    سلام استاد عزیز

    همسر من سالهاست که داره از برادر هاش و بعد از اون به پسر عموهاش وقتی که پدرشون رو از دست دادن حمایت بیجا میکنه و تمام زندگیشو وقف اونا کرده به شکلی که خودش هیچ لذتی از زندگی نمیبره و این کارش باعث شده که آنها نه تنها تنبل و بی عرضه بار اومدن بلکه از همسر من هم انگار طلب دارند و اصلا دنبال هیچ کاری نمیرن با وجود اینکه نزدیکان خیلللی بهش گفتن این کارش اشتباهه ولی ایشون فکر میکنه این رسالتی هست که بر عهده اش گذاشته شده الان برادر کوچیکش که حدود ۳۲ سال سن داره هنوز نمی دونه چکار باید بکنه و فکر میکنه این وظیفه برادر بزرگش هست که اون رو به آرزوهاش برسونه . حتی یکی دیگه از برادرهاش برای ازدواج با دختری رابطه گرفته که اون دختر از لحاظ مالی بتونه حمایتش بکنه و باورش شده که قانون جهان اینه که دیگران باید اون رو به خواسته هاش برسونن .و هر زمانی که من بهش میگم رهاشون کن بزار برن دنبال یه کاری اینطوری خودت هم به آرامش می رسی میگه نه خداوند من رو آفریده تا آخر عمر از برادرهام حمایت کنم این تقدیر من بوده .

    و از خداوند میخوام که اون رو به این آگاهی برسونه که راهش اشتباهه و به جای خدمت به آنها داره بهشون ظلم میکنه.

    استاد عزیزم به خاطر همه فایل های طلاییتون از شما سپاسگزارم ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    علی اصغر سیمابه گفته:
    مدت عضویت: 1369 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    من دیدم مثلا در شغل قبلیم معتادان زیادی بودن هرروز میومدن دم در مغازه مثلا داشتم غذا میدادم دیدم هرروز داره میاد یعنی وابسته بود منم تازه با قانون آشنا شده بودم خیلی حس شهود الهاماتم بالا رفته بود مثلا پول میدادم به معتادان یعنی چند میلیون شد خودم هیچی نداشتم باورهای غلط که داشتم دیدم هرروز داره میاد بعد تصمیم گرفتم دیگه همچین کاری نکنم بعدش همیشه ۱۰درصد از درآمدم رو میبخشدم همیشه به خدا میگفتم خدایا آدمی رو سراه من قرار بده که واقعا نیاز دارن واقعا آدم‌های سر.راهم قرار گرفتن که به اون پول نیاز داشتن و مثلا اینجور کمک باعث توقع میشه چه به فرزندت یا هرچیز

    باید بزاریم افراد خودشون برن کار کنن و پول بسازن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    امیر حسین لاله زار گفته:
    مدت عضویت: 1178 روز

    با سلام خدمت استاد و بقیه دوستان

    من یک سوال اساسی ذهنمو درگیر کرده ،

    ممنون میشم منو راهنمایی کنید.

    من دوست دارم یکاریو انجام بدم ،اما اون کار ،

    ممکنه ب اون شخص یا شخص هایی آسیب بزنه ،

    الان من باید چیکار کنم دقیقا !؟

    بگم اشکال ندارع انجامش بدم چون نباید دلسوزی کرد واسه کسی ،یا ن انجامش ندم !؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      پریا بیگدلی گفته:
      مدت عضویت: 1260 روز

      سلام به تو دوست عزیز

      من از اموزه های استاد تا الان اینو درک کردم که تو زندگیت برای خودت ارزش قائل شو خودت رو دوست بدار به خودت عشق بورز میبینی که شرایط موقعیت و افرادی سمتت هدایت میشن که تو به راحتی به هدفت میرسی خودتو قربانی بقیه نکن تو اول به خودت عشق بورز اول خودت و منفعت خودت رو در نظر بگیر از مازادت انفاق کن نه اینکه از خودت بکنی تا به بقیه بدی

      ممنون ازت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    رویا محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1120 روز

    سلام استاد عزیزم

    منم تجربه ای رو میخوام بگم

    دلسوزی کردن علاوه بر اینکه به خود اون فردی که دلسوزیش رو میکنیم ضربه میزنه ،به خود ما هم از طرف اون فرد ضربه میزنه و بنظرم این ضربه از فرکانس منفی دلسوزی میاد و خدا با گوش پیچوندن و پس گردنی میخواد بهت بفهمونه دلسوزی نکن

    دقیقا همون کسی که واسش دلسوزی میکنه با بقیه خوبه ولی اون رفتاری که اصلا انتظار نداری رو با توداره که همش هم فقط بخاطر شرکه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    یونس صارمی گفته:
    مدت عضویت: 1999 روز

    سلام به همه دوستان هم فرکانسی امروز تصمیم گرفتم که روی یک موضوع خاص تمرکز کنم و اون رو در شخصیت خودم جا بندازم موضوع خالق بودن در زندگیمون با این فایل از استاد شروع کردم و حالا میخوام دیدگاهمو با شما نیز به اشتراک بزارم

    من یادگرفتم که حمایت بیش از حد = ضربه زدن بیشتر به اون فرد

    حمایت بیش از حد از فرزندان واطرافیان باعث=1.ضعیف شدن 2.متکی شدن طرف 3.عدم کشف مهارت هاش و…

    عدم حمایت بیش ازحدباعث=1.تجربه کسب کردن و بزرگ شدن طرف 2.پیدا کردن خودش3.افزایش مهارت هاش4.رشد اون و…

    واینکه با کمک کردن به متکدیان خیابانی باعث پرورش فضا برای گدایان بیشتر میشویم ونتیجه ضربه زدن به خودمان و انها میشود و با عدم کمک باعث ایجاد فضایی برای کشف مهارت وتوانایی انها و توکل به خدا میشویم.

    در طی تاییدحرفهای استاد و سندی محکم بر این باوربه قران مراجعه کردم

    سوره ضحی ایه 10 میگوید گدا را مران و با مراجعه به تفاسیر فهمیدم که یعنی با انها با گفتاری نرم و ملایم و نیکو جمیل واحترام وکرامت رفتارکن.

    همچنین ایه 273 سوره بقره که زمان زیادی را به گشت گزار برای درک ان صرف کردم ترجمه این ایه میگویدکه صدقه برای نیازمندانی است که در راه خدا بازداشته شده اند و نتوانند در زمین سفر کنند نادانان ها ایشان را به سبب خویشتن داری توانگر میپندارند انان را به نشان چهرهشان میشناسی از مردم به اصرار چیزی نخواهندو هرمالی که بخشش کنید همانا خداوند بدان داناست.

    در این به صراحت میبینید که گفته شده صدقه برای کسی که تقاضای پول کنه نیست چه سندی از قران محکم تر؟

    ماجرا به این اینجا ختم نشد و من تصمیم داشتم که الگو هایی روپیدا کنم که بدون حمایت وپشتوانه اطرافیان افراد بسیار موفقی شده اند:

    1.بهروزفروتن که اغلب محصولات کارخانه او را به نام “بهروز” می‌شناسیم، در سن 15 سالگی پدرش را از دست داد و از همان سنین با کمک فروش محصولاتی مثل بادکنک و… امرار معاش می‌کرد. آقای فروتن در دفعه اول البته خیلی سریع به موفقیت نسبی رسید و یک کسب و کار مناسب برای خودش دست و پا کرد اما در همین حین به دلیل یک اعتماد اشتباه، تمام اموالش را از دست داد و دوباره به نقطه صِفر برگشت!

    بار دیگر آقای فروتن و این بار به کمک همسر خود و در یک زیرزمین اجاره‌ای اقدام به تولید محصولات غذایی مثل ترشی و… ‌کرد. در این راه و بعد از مورد استقبال قرار گرفتن محصولات، اقدام به فروش خانه خود و حتی شراکت برای جذب سرمایه کرد و در نهایت توانست برند غذایی محصولات بهروز را پایه گذاری کند.

    2.بابک بختیاری بنیانگذار برند آیس پک و یکی از کارآفرینان موفق ایرانی است

    او در 14 سالگی با ورشکستگی پدرش روبرو شد، در سنین جوانی در راه اندازی یک رستوران شکست خورد و در نهایت به دلیل شکست در یک کسب و کار، تمام سرمایه‌اش را از دست داده و با 300 میلیون تومان بدهی به زندان افتاد! بختیاری بعد از جلب رضایت شاکیان از زندان آزاد شد و بعد از چند تجربه نه چندان موفق دیگر در راه اندازی کسب و کار، ایده‌ای به اسم آیس پک را به وجود آورد. همین ایده باعث شد این بار آقای بختیاری به یک کارآفرین موفق با ثروت بسیار زیاد تبدیل شود و امروز هم نامش در میان کارآفرینان برتر ایرانی باشد. به تازگی هم این شخص ایده جدیدی در صنعت غذایی به اسم توت طلایی را به وجود آورده و موفقیت‌هایی را با این ایده کسب کرده.

    البته مسیر پایه‌گذاری کارخانه بهروز به این راحتی‌ها هم طی نشد. طبق گفته خودش برای راه اندازی اولین کارگاه حتی حلقه همسرش را هم فروخت اما بعد از این ماجرا و دقیقا در حین گرفتن پروانه بهداشت، کارگاهش آتش گرفته و تمامی دارایی‌اش سوخت. ولی حتی این موضوع هم باعث توقف این مرد نشد…

    3.پیتر دینکلیج در یک خانواده فقیر به دنیا آمد. او در رشته تئاتر تحصیل کرد اما آنقدر وضع مالی نامناسبی داشت که حتی در پرداخت هزینه وام دانشجویی و اجاره منزل به مشکل خورده بود. همین موضوع باعث شده بود شب‌ها را در خانه دوستانش سر کند.

    او تا 29 سالگی در شرایط نامساعد و بدی زندگی می‌کرد و اغلب از راه نظافت و… پول در می‌آورد؛ اما در همین سن به خودش قول داد که به یک بازیگر تبدیل شود و در نهایت به خواسته‌اش رسید. اگر سریال تلویزیونی و پرطرفدار بازی و تاج و تخت را دیده باشید، مطمئنا این بازیگر ریز نقش اما بزرگ را در نقش “تیریون لنیستر” به یاد دارید. در واقع او به یکی از نقش‌های اصلی پربیننده ترین سریال جهان تبدیل شد!

    4.موسس IKEA آقای “اینگوارد کامپراد” بود. شخصی که در سنین 6 سالگی و از شدت فقر خانوادگی مجبور بود در خارج از خانه کبریت بفروشد. همینطور او از یک بیماری به اسم “خوانش پریشی” رنج می‌برد که باعث می‌شد نمرات خوبی در مدرسه نگیرد؛ اما با این حال تحصیلش را ادامه می‌داد.

    آقای کامپراد در سال 2018 با 91 سال سن و بیشتر از 55 میلیارد دلار ثروت درگذشت و در حال حاضر فروشگاه‌های زنجیره‌ای او در جهان بیشتر از 350 شعبه دارند!

    بچها میبینید اینا همشون از هیچ هیچ هیچ شروع کردنا وقتی خودتو باور داشته باشی وبه کسی متکی نباشی توام میتونی هرانچه که بخای رو رقم بزنی وخلق کنی

    خدایا شکرت من خالق زندگی خودم هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: