دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم! - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

479 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد کیایی گفته:
    مدت عضویت: 1700 روز

    به نام خدای مهربان سلام استاد 🌹

    ⬅️من هم خیلیا رو دیدم که با گدایی و کمک گرفتن از دیگران هیچ پیشرفتی نکردن که هیچ روز به روز اوضاع بد تری دچار میشدن

    این هم فقط بخاطر ترحم بقیه بوده و اونا تنبل بار اومدن

    ☢واقعا چقدر خوبه مدرسه کسب و کاری راه بیفته و اونایی که واقعا دوست دارن رشد کنن رو با هزینه خیلی کم آموزش بدیم که اونا هم مثل بقیه پول در بیارن و روزی شونو از الله یکتا بخوان

    صاحب مغازه ما همیشه وقتی میاد تو مغازه میگه

    🧡خدایا به امید تو نه به امید بنده تو💚

    این جمله واقعا آرامش بخشه

    💢من این ایده رو دوست دارم که وقتی به استقلال مالی برسم مقداری از پولم رو به معلم هایی که تو مناطق دور افتاده تدریس میکنن اختصاص بدم تا بدون دقدقه مالی باعث گسترش علم و سواد تو همه جای کشور بشن❇

    خدایا سپاسگذارم که این فایل عالی رو از بخش نشانه امروز من پیدا کردم ♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مریم اشکی گفته:
    مدت عضویت: 1582 روز

    بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست😍

    سلام خدمت عزیزانم

    دقیقا حرفاتون همش درسته اصن شکی درش نیست چون حرف خداست

    من خیلی فک کردم برامثال یادم اومدبه بابام ورفتارش بابرادرام

    پدرم همیشه برادرکوچیکموحمایت میکردهمیشه حتی چندباررفت بره سره کاراونموقع بچه بود ۱۰سالش بود بااینکه شرکتی بودیم ولی دوس داشت دستش توجیب خودش باشه پدرم نذاشت وگفت من مهندس شرکت نفتم توبری روزنامه بفروشی هرچی بخوای خودم بت میدم ونمیخوادبری واگ بابراردم دعواشون میشد ک حق بابرادربزرگ بود بابزرگ دعوامیکردومیگفت باید وایسی تاکوچیکه توروبزنه وخلاصه رفتارشم بابزرگ این بود ک بایدبری سرکارخودت خرجتودربیاری من بت نمیدم وخلاصه الان برادربزرگم ک ازدواج کرده خوشبخته سره کاره وضعیت مالیشم خداروشکرخوبه دستش توجیب خودشه ولی برادرکوچیک اول ک نمیرفت سرکارب زور دیگ گفت میرم ولی سرهرکارمیره بابهونه ول میکنه نمیره ومیگ ن سخته ن اون ابروشوخم کرد ن این رییسش فلانه و باپدرمم همیشه دعواداره ک وظیفته بم پول بدی هرچی میخوام بخرم وخلاصه وضعی دیگ دوستان خودتون نتیجه گیری کنین ک جریان چیه ومانباید حمایت بی جاکنیم وخوشحالم دراین موقع ک هنوبچه هام کوچولوهن این مسئله ب نظرمن حیاتی رویادگرفتم

    استادواقعاازتون ممنونم

    درپناه الله یکتاشادوپیروزباشید🥰😍😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سما گفته:
    مدت عضویت: 1355 روز

    به نام خدای هدایتگر

    چقدر این فایل به موقع و جواب درگیری ذهنیم بود

    مدتها بود تو محل کار گدا که میومد به خصوص اگه خانم بودن یه پولی بهشون میدادم و کمکشون میکردم و خب فکر میکردم کار درست رو انجام میدم

    دو سه روزی هس چون محل کارم عوض شده و میزم از ورودی دفتر دور بود و نمیشد البته میشه گفت یکمم تنبلیم میشد تا پاشم برم پولی بهشون بدم داشتم عذاب وجدان میگرفتم واسه آروم کردن خودم میگفتم کارت درسته حتما دلیلی هس تویی که همیشه کمک میکردی الان نمیشه

    و امروز که این ویدئو رو دیدم فهمیدم دلیلشو و من هدایت شدم به سمت کار درست و دلسوزی بیجا نکردن

    من کلا خیلی دلسوزیهای بیجا داشتم تو گذشته مخصوصا تو روابطم و همیشه چون زیاده روی میکردم به خودم ضربه میزدم از خودم میگذشتم و باعث میشدم وظیفم بشه

    و خداروشکر که الان هدایت شدم تا این کار رو نکنم و حذفش کنم و هر موقع خواستم بیجا دلسوزی کنم صدای شما تو گوشم پخش بشه که دلسوزی بیجا ممنوع

    تا نه به خودم ضربه بزنم نه به طرف مقابل

    سپاسگزارم خدای من و سپاسگزارم استاد من و سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز و دیدگاه انتخابی که بیشتر و واضحتر این فایل رو درک کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 1886 روز

    بنام خدای بزرگ

    این فایل عالی بود و درسهای خوبی برای ما داشت

    البته خود من هیچ وقت از طرف خونواده حمایت مالی نشدم و خیلی از کارهای دیگه که محتاج حمایت خونواده بودم نشدم اما باعث شده من یه آدم خیلی قوی و با ارادهای بشم چون هیچ وقت حمایت نشدم از هر لحاظ مستقلم و فقط و فقط روی خودم و توانایهام حساب میکنم اونم همیشه با این نیت که خداوند پشتمه حمایتم میکنه من احتیاجی به کسی ندارم

    حتی بعضی وقتا خیلی ازین موضوع ناراحت میشدم و دوستام و اطرافیان رو میدیدم و حسرت میخوردم میگفتم کاش یکی هم بود پشتم بود کمکم میکرد من اینقد تنها نبودم اما الان متوجه میشم که نه همه ی اینا به نفعم بوده که بتونم مستقل باشم روی کسی حساب باز نکنم الانم من همون شرایط قبل و دارم با اهداف بزرگ و مطمعنم تمامی این مستقل بودن باعث رشد و پیشرفت من میشه باعث میشه آدم بزرگی باشم مهارتهای بیشتریو به دست بیارم موحدتر باشم فقط وابسته ی خودم باشم امیدوارم این فایل روی همه تاثیر گذار باشه

    مچکر استاد گران قدر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    پریا بیگدلی گفته:
    مدت عضویت: 1258 روز

    سلام استاد ارجمند این فایلتون کاملا به جا بود برام

    من با یه پسری هستم که اوایل خیلی دوسش داشتم و ایشون هم منو دوست داشتن ولی بعدها اختلاف عقیده و سلیقه و کلی تفاوت دیگه خودشونو نشون داد الان دیگه برای دلسوزی و دل رحمی کنار هم هستیم البته بیشتر من دلسوزی میکنم بهش و فکر میکنم دارم خوبی میکنم ولی الان با این فایلی که گوش دادم فهمیدم با دلسوزی من اون مسیر واقعی زندگیشو گم میکنه و ممکنه با این دلسوزی بی جای من لطمه بزرگی به زندگیش بخوره

    چند وقت بود به این فکر میکردم ایا به رابطم با ایشون ادامه بدم بخاطر تنهایی ایشون یا نه الان که این صحبت هاتونو شنیدم تصمیم قطعی برای قطع ارتباط با ایشون گرفتم ممنون از شما استاد بزرگوار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مانا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 1862 روز

    سلام استاد بابت تمام فایل های زیباتون ازتون تشکر میکنم واز خدای خوبم هم سپاسگزارم که مرا با این مسیر زیبا آشنا کرد

    استاد این اتفاقا در خانواده ما خیلی پیش اومده ولی من این فایل زیبا رو برای نشانه امروزم در نظر گرفتم که به دخترم اسرار داشتم که دوره قانون سلامتی شما رو اونم گوش بده ولی مخالفت می‌کرد البته من بیشتر بخاطر مشکل دیابت ایشون خریدم ولی فایل اول هم شما گفتید که طرف خودش باید تعهد بده واجباری نباشه تا اینکه امروز از نشانه استفاده کردم به امید خدا وتوکل بر خدا دخترم رو بی خیال میشم وخودم تنهایی گوش میدم تا خودش بیاد وازم خواهش کنه وفایل رو بهش بدم چون من شدیدا به شما وحرفای شما ایمان دارم ومطمئن که این اتفاق می افتد

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر که شما رو داریم الهی همیشه سلامت ،شاد وموفق در کنار خانواده باشید

    من این فایل دلسوزی بی جا رو به فال نیک میگیرم واز خدای مهربانم میخوام که همه بچه های سرزمینم رو ودختر منو حفط کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    یوسف رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 1383 روز

    سلام خدمت استاد گرامی و عزیز

    من صبح ها وقت صبحانه به فایل های شما گوش میدم و شارژ میشم سپاس گذارم

    این مورد درباره من صدق میکنه من همون کبوتره بودم

    چقدر به دلم نشست این فایل

    حمایت خانواده تا یک حدی خوبه بیشتر که بشه انسان دلگرمی به کمک خانواده داره و تفکر و خلاقیت رود کنار میگذاره و به نوعی وابسته میشه

    پیشنهاد دارم برا حل این موضوع سوال بپرسه از خودش که الان اگر روی خودم حساب کنم چه کاری میتونم انجام بدم

    توقع حمایت یه جور طلب کسب روزی از غیر خداست

    اگر با ترس ذهنی قطع حمایت روبرو بشیم تازه میفهمیم چقدر توانایی در درونمون وجود داره و به فکر عملی کردن اونها میوفتیم

    پیشنهاد به دوستانی که اینطور فکر میکنین:

    اگر حمایت نباشد چه کارهایی میتونم انجام دهم؟

    رو از خودشون بپرسن

    باور به حی و قیوم بودن خداوند کمک کنندست چون ما خلیفه خدا هستیم در زمین

    موفق شاد و پایدار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1579 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به همه عزیزان

    استاد موقع دیدن این فایل یاد خودم افتادم موقعی که خونه پدر و مادر بودم و نوجوان بودم همیشه میدونستم همه چی برای من فراهم میشه یادمه دوران دبیرستان مامانم به من گفت فرم مدرسه برام نمیگیره ،اما من ته دلم میدونستم که میگیره ،چقدر خیالم راحت بود بابت همه چی، برای مهمونی رفتن عروسی رفتن تولد رفتن اصلا دغدغه نداشتم چون میدونستم همه چی برای من فراهم میشه.

    اما بعد از ازدواج

    همیشه دغدغه من لباس برای مهمونی ،هدیه گرفتن برای تولدها، و کلی مسایل دیگه بود که همسرم اصلا براش مهم نبود،حتی برای تولد مامانم ، روز مادر، تولد عزیزانم من هیچ وقت هیچ هدیه ای نداشتم و این منو آزار میداد دلم میخواست منم مثل بقیه خواهرهام هدیه بگیرم و،……

    اما خبر خوب اینکه من امسال خودم برای مامانم تولد گرفتم

    همین حمایت نکردنها و این تضاد در زندگی من باعث شد من به فکر کسب درامد باشم و حالا به لطف و حمایت خداوند مهربان و بخشنده ام برای خودم درامد دارم و هر روز به لطف خدای مهربانم در حال رشد هستم

    این تضاد باعث بزرگ شدن و رشد من شد

    واقعا گاهی حمایتهای بی مورد منه مادر باعث ضعیف شدن فرزندم میشه بدون اینکه من بفهمم و بخوام

    امیدوارم خداوند هدایتم کنه به سمت بهتر تربیت کردن و رشد دادن فرزندانم. آمین

    خدایا ما را هدایت کن به راه کسانی که به آنان نعمت داده ای نه انان که غضب کرده ای و نه گمراهان آمین یا رب العالمین

    در پناه خدای مهربانم باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    پوریا گفته:
    مدت عضویت: 957 روز

    با سلام و خسته نباشید از زحمات عالی و بی دریغ شما استاد عزیز و گروه تحقیقاتی عباسمنش من حدود کمتر از 4 ماهه که بادیدگاه و جهانبینی و آموزشهای شما، به لطف و هدایت خدای مهربان و بزرگم خالق زمین و آسمانها الله یکتای بیهمتا آشنا شدم و واقعا و واقعا از شما تشکر میکنم و دست شما رو صمیمانه میفشرم و حالم باور نکردنیه آقای عباسمنش نمیدونی و نمیدونم چطوری بگم. و حتما داستان آشناییم و تحولات زندگی ام رو خواهم نوشت. ولی دارم روی خودم کار میکنم تا به لطف خدا بیشتر و بیشتر از این دریای لطف الهی بهره مند بشوم.

    به نظر من یک نوع دلسوزی عجیب و خطرناک توی این مسئله وجود داره که ما موقعی که میخوایم روابطمون رو با کسانی که ورودیهای نامناسب به ذهنمون میدن محدود کنیم میاد سراغمون که نکنه اگه تو از فلان دوستت جدا بشی و روابطت رو محدود کنی باهاش، اون تنها میشه و هزار جور وراجی ذهنی دیگه درمورد این مسئله میاد وسط و این دلسوزی فوق خطرناکه به نظرم و پابند برای حرکت به سمت خواسته هاست و مانع میشه تا انسان رو به پیشرفت و تعالی حرکت کنه . از خداوند توفیق و پیروزی در دنیا و آخرت برای خودم و شما طلب میکنم. روی ماهتو میبوسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    طاهره کمالی گفته:
    مدت عضویت: 939 روز

    سلام استاد بخدا چقدر عالی جوابم رو دادین

    چقدر این فایل نشانه امروز من عالی باآدم حرف میزنه

    استاد جان بازم سلام ،مریم جان سلام،دوستان عزیزم سلام

    من اومدم مسافرت دنبال چندتا کار و فروختن چند ملک که متوجه شدم یکی از زمینهایم ساخت کردن ،همون که سال 89فروخته بهمون ساخت کرده،بماند که منم مطمئنم خداوند قراره بهترشو بهم بده وخداوند داره باهام حرف میزنه،

    نشانه امروز من،من به نیت پسرم فایل باز کردم، نیم ساعت پیش زنگ زدم پسر19ساله ام گوشی جواب نداد بجاش یکی از دوستاش چون فهمید مامانش هستم جواب داد،وگفت محمدبالاست گوشی پایینه،گفتم بالای چی؟خونه؟گفت نه کمک من دوسه روزی هست داره کار آرماتور بندی میکنه،و من ناراحت شدم به روی خودم نیاوردم فقط گفتم بگو دانشگاه چکار کردی ثبت نام کردی یا نه خبری بهم بده،

    اومدم به عمه اش گفتم این پسر چرا اینکارا میکنه،این که احتیاج نداره باید بفکر درسش باشه و هزار تا از این حرفها

    استاد خدایی این فایل جواب تمام نجواهای ذهنی من اگه نیست پس چیه؟

    اونجایی که فرمودین به فرزندانمان اجازه بدیم گاهی وقت بیفتن؟اینکه خودشون روی پای خودشون وایستن؟تصمیماتی بگیرن و تجربه کنن،گرچه اگه زنگ بزنم سوال جوابش میکنم

    ولی دیگه میدونم مثل قبل از گوش دادن به این فایل باهاش حرف نمیزنم،میگم مادر هرکاری میدونی درسته انجام بده ولی باید بدونی درسته یانه

    میگم اشکال نداره درس نمیخوای بخونی تو بازار کار میخوای بری،هرکاری تو باید درستی اونو مشخص کنی،دیگه مثل اون یکی پسرم که گفت بجای کلاس زبان میخوام برم تعمیر موتور یاد بگیرم براش گارد نمیگیرم،دیگه متوجه شدم همانطور که من دنبال علاقه ام رفتم بچه هم حق داره دنبال علاقه اش بره،

    استاد گاهی وقتها میگم من زیادی دارم بچه ها رو لوس میکنم چون با بیشتر تصمیماتش مخالفت میکنم،ولی الان آگاهانه میخوام کمکش کنم که راهش و علاقه اش پیدا بکنه،چون قبل از این جریان تو کار ساخت یکی از ملکها بهم تا حدودی کمک کرد،شاید میخواد مهارتهاش رو نشون من بده که ببین من بزرگ شدم منم میتونم کار کنم ،و عجیب هم نیست که داره همون کارهایی انجام میده که رده ی کاری منم هست،شایدم خیلی سخت گرفتم،

    استاد گاهی دخترام بهم میگن تو نمیزاری پسر روی پای خودش وایسته،تو نمیدونم پسر رو لوس کردی،ببین پسرخاله هاش چطوری کار میکنن؟ آیا دیدگاه من اشتباهه؟

    اشتباهه که چون وضع مالی ما خوبه مردم نمیگن عه ببین بابای خدابیامرزش براش گذاشته ولی پسرش باید بره کارگری کنه؟

    آیا طرز فکر من اشتباهه میخوام درس بخونه ولی به من میگه تو مدرک میخوای باشه من برات مدرک میگیرم درس برای مدرک میخونم ولی خودم علاقه ندارم،

    ولی از مردم می‌شنوم که میگن کار و کارگاه و وضع داده برادرش،پسرش داره میره کارگری،

    چکار کنم استاد

    درمورد اینکه کار رو از برادرم بگیرم و خودم وبچه ها اداره کنم 30تا 40برابر درآمدمون بیشتر میشه، ولی دیگه بابا و مامان وخواهر برادرا ناراحت میشن من چکار کنم استاد

    چون برادر نمیخواد با مدیریت من باشه و حقوق بگیر باشه،میگه یا خودم کارمیکنم یا کامل از اینجا میرم

    استاد درسته وقتی دانه برای پرندگان بریزیم پرندگان دیگه تنبل میشن و غذای آماده میخوان،یا اگه به فامیل یا به کسی کمک کنیم و کمک کردنمون مکرر باشه ،اون طرف فکر میکنه وظیفه مونه،

    بارها برای خود من اتفاق افتاده که دیدم خانواده ای یکم وضع مالیشون ضعیف بوده، براشون پول یا خرجی فرستادم و یادم رفته اون ماه بفرستم یکی از همسایه ها اومده بهم گفته فلانی ازت گله میکرده که خیلی کلفت شده به ما محل نمیده،درحالی که استاد همان‌طور که شما در دوره هاتون فرمودین ثروت شما رو تغییر نداد،از لحاظ لباس پوشیدن واخلاقی و وو،،، منم همینجور بودم استاد،هرگز خودم رو نگرفتم و استاد خیلی ازشما ممنونم که با بودنتون،با فایلهای زیباتون،و از همه مهمتر با فایل نشانه من،جواب سوالهای منو میدین

    خیلی منتظر اینم که یه روز جواب منو بدین،

    من کامنت‌هایی تو سایت گذاشتم هم در 12قدم هم حل مسئله، هم در فایلهای رایگان،اگه خونده باشین استاد جان،متوجه میشی من چه سر درگمی هایی در زندگی دارم که البته خیلی هم جواب گرفتم خدارو بی نهایت سپاسگزارم

    دوستتان دارم

    منتظر کامنتهای بی سر و پیکر من باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: