این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-28.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2015-12-11 21:21:172021-11-09 07:54:07دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم!
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با سلام استاد گرانقدر من به این صفحه هدایت شدم.و از خداوند سپاس گذارم که این مطلب رو برای من یادآوری کرد. من یک دوستی داشتم که ناخواسته باردار شده بود و وضع مالی بدی داشتند و میخواست بچه اش را به خاطر فقر مالی سقط کند و از من کمک خواست برای سقط آن و من گفتم برای دکترها و سونوگرافی ها و هر هزینه ای تا زایمان داری من قبول میکنم بعدش هم خدا بزرگ است این دوستم بسیار خجالتی بود من از پولی که برای جهیزیه داشتم کمکش کردم و بچه اش را به دنیا آورد باز از من کمک خواست تا همسرم برای همسرش کار پیدا کند و ما باز هم کمکش کردیم ولی همسرش در کاری که برایش پیدا کرده بودیم کار نکرد و میگفت کار سختی است. بعداز من خواست به مغازه ای از دوست مشترکمان معرفی کنم (چون آن دوستمان با من صمیمی تر بود )تا وسایل قسطی بخرد، بعد من این کار را نیز انجام دادم .بعد هم از من پول قرض خواست و مدت زیادی باز پرداخت نکرد.بعد دیدم این خصیصه در او به وجود آمده و به کمک گرفتن از دیگران عادت کرده و من پول قرضی ام را خواستم و او بسیار تعجب کرد چون بارها به او بخشیده بودم ولی من با بخشیدن بیش از حدم در او خصیصه ی بدی به وجود آورده بودم.و این خلاف قانون بود و شما کاملا درست می فرمائید.
مهم این هست که ما به مرحله ای برسیم که خودمان نیاز به کمک کردن به دیگران داشته باشیم.
اون کمکی که با یه عالمه تفسیر و منت و از روی ناراحتی و. ..باشد مدار پایینی از سطح آگاهی هست.
من وقتی دارم به پرنده ای که میبینم و عذا میدهم و از غدا دادن به او لذت میبرم نه تنها اون پرنده رو تنبل نمی کنه بلکه جریان عشق رو در کاینات تسریع می کنه.
نیت و فرکانس خیلی مهمه.
آگه فکر می کنید در لحظه ای که باید کمک کنید و نکنید در حقیقت به خودتون کمک نکردید.
آگه فکر می کنید این کمک مناسب و آگاهانه و درست نیست این کارو نکنید.
ما با کمک به دیگران به خودمون کمک کرده آیم و باید نوع کمک مون درست باشه. در جهت جریان عشق و شعور و تکامل
سلام به استاد عزیز چه قدر این فایل اموزنده بود یه مستندی میدیدم از کشور اسپانیا درباره کبوترهایی که ادمها بهشون غذا داده بودند و خودشون دنبال غذا نرفته بودند و اصلا بلد نبودند غذا پیدا کنند تو این مدتی که بخاطر ویروس کرونا مردم قرنطینه هستند کبوترها بهمحض اینکه یکی رو میبیند که از خونه خارج شده حمله میکنند و در خواست غذا دارند ازش با دیدن اون فیلم یاد این فایل استاد افتادم و اومدم برای چندمین بار گوشش کنم استاد عزیز تک تک صحبتهاتون قانون ثابت و بدون تغیر خداست ممنون بابت فایلهای رایگانی که تو سایت قرار میدید
عنوان فایل رو مدتی بود که در لابلای سایر فایل های دانلودی دیده بودم ولی دانلودش نکرده بودم. چون متمرکز روی فایلی میشدم که یا در نشانه ی من بود و یا نیاز الویت دار من بود….
چند وقتی تو ذهنم بود که چرا به پرنده ها دونه ندیم یا غذا ندیم؟
و امشب رفتم دنبالش و با وجود اینکه یک سری عناوین جالب دیگه دیدم، رفتم سراغ همین فایل و دانلود کردم تا کنجکاوی ذهن تشنه ام رو جواب بدم…
جالب بود که گفتین در مقاله ایی نوشته شده که دانه دادن در زمستان به پرنده ها باعث از بین رفتن توانایی و مهارت جهت یابی اون ها میشه…جالب بود و کاملا با قوانین هستی منطبق… قوانین بدون تغییر و خطای خدای حکیم و عالم…
فگر نمیکردم که اینم بشه دلسوزی… البته بستگی به نیت و نگرش درونی هم داره.
واقعا با دلسوزی و کمک به گدا مخالف بودم و هیچ وقت حس خوبی نداشتم.
الان که به رفتارهای خودم نگاه میکنم تا حالا دلسوزی نکردم و یا کاری از روی کمک بی جا انجام ندادم، حتی برای جواب دادن سوال و کمک الکی به برادر کوچیکترم، همیشه تیکه کلامم این بوده “ماهی بهت نمیخوام بدم ماهیگیری بهت یاد میدم”…
و همیشه سعی کردم یاد بدم تا مسائل رو در هر موردی خودش حل کنه و دنبال راه حل باشه نه دنبال جواب آماده…
و این روحیه مو هر چند گاهی سختگیرانه به نظر میاد،دوست دارم.
چون خودم یاد گرفتم و دوست دارم دنبال حل مسئله هام باشم و لذت حل کردن مسائل زندگی رو چشیدم.
و این دیدگاه من خیلی منو بزرگ کرده و احساس میکنم به رشد و آزادی عمل و قدرت خلاقیت من خیلی خیلی کمک کرده…
(راستی خودم نشانه خودم رو با درونم پیدا میکنم جدیدا، بدون اینکه بزنم رو گزینه “نشانه ی من” …..)
بنظرم جواب سوال در ذهنم رو هم پیدا کردم همین الان یهویی…
این بود: چی شد یا چرا استاد عیدی نداد؟ تخفیف مناسبت داری چیزی؟….به چیزهای میانبر عادت نکنیم، هر چیزی برای رشد و تکامل ما لازم هست. استاد جون ممنون که نذاشتی بد عادت بشیم.
خداجون شکرت که همیشه بی نهایت راه حل هست برای بی نهایت مسائل برای رشد و پیشرفت مون
خداجون شکرت برای این دنیای با قانون و عادلانه ایی که افریدی….
خیلی ممنونم از خدا که منو به این مسیر هدایت کرد و از شما استاد عزیزم سپاسگذارم که واقعا سخنان به جا و آموزنده ای بود. در رابطه با این موضوع میخواهم ارتباط مادرم با خواهر بزرگترم رو اینجا به عنوان تجربه ای که دیدم بیان کنم.
خواهر من همیشه از ناراحتی و … پیش مادرم درد و دل میکرد و همیشه مادرم حواسش بهش بود . خواهرم ازدواج کرد و همین رفتارهای مادرم ادامه داشت و الان خواهر من واقعا یک آدم بی عرضه بار اومده که حتی بلد نیست از بچه خودش مراقبت کنه. بلد نیست چطور با دیگران ارتباط موفق داشته باشه و بسیار وابسته هستش.
سلام و آرزوی شادی و ثروت برای همه دوستان. دقیقا استاد من هم ذیدم به چشم که کمک بیجا واقعا ضربه زده.خودم متاسفانه این کمک کردم البته کمک مالی نبوده اما اگر کمک نمیکردم حتما شرایط امروز اون فرد بهتر میشد و میتونست خودشو از شرایط بیرون بکشه ولی الام منتظره تا کسی بیاد و کمکه دیگه ای بهش بکنه
نمی دانید چقدر این فایل شما را دوست دارم و هر از گاهی هم می بینم و چقدر این جلسه همیشه به من کمک کرده است و این برایم نشانه عالی بود تشکر
به ظاهر کار توجه نکنیم و همیشه یادمان باشد ریشه کارمان چیست و چرا داریم این کار را میکنیم
به دیگران ماهی ندهیم، ماهیگیری یاد بدهیم
با دلسوزی و احساسی بی مورد برای دیگران؛ اجازه نمیدهیم که آنها رشد کنند و مسیر زندگی آنها را خراب می کنیم .
بزاریم فرزندانمان و دیگران از تواناییهایشان استفاده کنند و رشد کنند.
آگاهانه کمک نکنیم نه از روی احساسات.
باعث شویم که دیگران رشدکنند نه اینکه موقتی کمکشان کنیم این دلسوزی نیست به نظر من دشمنی به آنهاست
بزاریم دیگران هم یاد بگیرند که باید به خدا تکیه کنند نه به عوامل بیرونی مثل انسانهای دیگر
بزاریم دیگران رشد کنند نه اینکه همان راه را ادامه دهند
حمایت از دیگران که محتاج هستند هم به ما ضرر میرساند هم به خودشان
بزاریم دیگران از توانایی ها و خلاقیتهایشان استفاده کنند
دلسوزی از سر ناآگاهی نداشته باشیم
این هم خواندم و اینجا کپی اش کردم: تغییر رژیم غذایی در دراز مدت برای پرندگان مشکل ایجاد میکند؛ در حالی که پرندگان نقش مهمی در دفع حشرات دارند؛ بنابراین برای طبیعت هم مشکل ایجاد میکنند
و خواندم که با این دلسوزیهای بی جا به پرندگان باعث می شویم که آنها نتوانند در طبیعت زندگی کنند .
من به شخصه چندتا تجربه دیدم که تو خانواده ی خودم اتفاق می افتاد و اثراتش واقعا مخرب بوده هم برای من هم برای خواهر و برادرهام
یکی از این دلسوزی های بیجا نگرانی بیش از حد مادرم نسبت به برادرانم در مورداینکه نکنه معتاد شن سیگاربکشن و این مسائل که یکی از برادرهام که مادرم خیلی مواظبش بود حتی وقتی دانشگاه قبول شد مارو رها کرد و۲سال باایشون بود که مبادا دوستانش از راه بدرش کنن و حتی دوستانش رو دعوا میکرده نیایید دنبالش و بحثشون با برادرم بالا میگرفت
ونتیجه اش الان اعتیاد برادرم و بی هدف زندگی کردنشه حتی باوجود بچه و زن
دلسوزی مادرم برای پدرم واصرار به تغییر ایشون ومدام میگفت نه این کارو نکن بجاش این کارو بکن
مادرم اغلب میخواست به بابام بگه این درسته و راه تو نادرست و میشد کاسه ی داغتر ازآش
وآثار مخربش که حداقل تو زندگی تمام خانواده ام دیدم این بود که همه ی ما دخترهاش ای رفتار رو برداشت کردیم که هرچی مامیگیم درسته و ماعقل کل هستیم وبقیه هیچی نمیدونن
وچندین وچندبار همسرم اینو بهم گفت که خیال میکنی فقط خودت بلدی
و واقعا ضربه ی عمیقی از این رفتار ناخودآگاهانه دیدم
دلسوزی بعدی که تجربه کردم در مورد مرگ یک مادر و آواره شدن فرزندانش بود که در طیف وسیعی از جامعه میدیدیم و تو خانواده ی ماهم بود وطبیعی بود وپیش خودمون فکر میکردیم آخی چقد ما دلرحمیم چقد دلنازک و شکننده ایی داریم😜
و اگه میدیدیم مادری به سفر آخرت میره
میشنیدم و خودم بعدها همیشه میگفتم وااااای بچه بدون مادرش هیچه، بنظرمن اگه مادری بمیره دخترش که حتما باهاش جون بده بهتره چون ذلیل میشه بازم پسر
وچقدر این باور غلط ودلسوزی بیجا ویک شرک خفی قوی که این پیام رو داره که یعنی خدایی نیست پس که از این بازمانده ها حمایت کنه و فقط ما خیلی خوبیم که دلسوزی میکنیم و حتی افتخارمیکردیم که من انقد دلسوزم انقد فلانم ووووو
بمن ضربه زدچرا؟ چون باعث میشد ماه ها برای اون بچه ایی که مادرش فوت شده غصه بخورم که ای وای زن بابا میاد بالا سرش و
وووو وچقد اساس نگرانیهای بیجا ومخربی رو درمن ریشه ایی کردوحتی برای بچه ی خودم هم اعمال میکردم که اگه من بمیرم بچه ام چی میشه ووووو این حرفهای آشنا
دلسوزی دیگه اینکه من برای پسرم داشتم وقتی کاری و میکرد ونمیتونست از سر دلسوزی کمک میکردم تا خوب انجامش بده وای باعث شد بچه ام از اینکه کاری و خراب کنه بترسه وانجامش نده و مدام بگه سخته بیا کمکم کن ومن الان این دلسوزی های بیجارو درک میکنم
که بقول شوهرخواهر عزیزم
(عاطفه عمیه) یعنی یک احساس عاطفه و محبت کور
و واقعا کوره چون نمیبینیم چقدر به خودمون و بقیه ضربه میزنیم.
یکی از این دلسوزی ها که خیلی مطرحه اینکه وای اگه خانواده ی پدرشوهرت کمک نکنن که نمیشه و ازجانب خودشون یاتحریک من میرفتن و میگفتن که بابا کمک کنید و
من بشدت دچار باور کمبود فراوانی و ترس از نداری و بسار دو دوتا چهارتا کن شدم
والان واقعا دوست دارم ریشه ایی حلش کنم تا ثروت و فراوانی وارد زندگیم بشه
چون میدونم من خالق زندگیم هستم واحساس فقر فقر بیشتر و حس فراوانی فراوانی بیشتر می اره
خوشحالم که بااین قانون زیبا وسیستم عظیم هستی و تغییر دیدگاهم از خدای بی انصاف و طالم که فقط باچوب بالا وایساده مارو اذیت کنه به خدای مهربون و واقعا دلم میخواد بیشتر و بهتر بشناسمش
سلام ووقت بخیر به استاد عزیزم وخانم شایسته همسرم دقیقا همچین کاری رو واسه دوتا برادراشون انجام دادن چیه جوری شده بود که دیگه همه چیز از او میخواستم به صورتی که هم جهیزیه هم بردن سرکار هم اینکه زن دادنشون هم ماشین خریدن واسشون تمام زندگی ما شده بود این کارا تا اینکه برادرها وسطی که توی مغازه خودمون کار کرد نتونست اداره کنه و مغازه رو به خاطر مهریه وبدهیایی که بالا آورده بود بفروشیم سومی که از مغازه دومی کار میکرد به خاطر خرجهای زیادی واسه خونه خودش میکرد راحت بود ماهم اذیت میشدیم تا اینکه همسرم به لطف خدا فهمید وجلوی کاراشو گرفت وازمغازه رفت والان هر کدومشون رفتن سر کاری وواسشون خیلی بهتر بود که رفتن چون الان روی پای خودشون وایسادن وفهمیدن که باید خودشون تلاش کنند ما به خاطر دلسوزی که کردیم باعث شده بود که اونا قدر زندگی وپولی که به دست میارن بدونن وزندگی ما هم خیلی خیلی به لطف خدا بهتر بشه و همچنین همسرم هم فهمید که نباید بیش از حد دلسوزی کنه بله ما این تجربه رو کردیم خوبه که همه اینو بدونن خدایا شکرت که استاد هست وراه درست زندگی کردن رو یادمون میده
با سلام استاد گرانقدر من به این صفحه هدایت شدم.و از خداوند سپاس گذارم که این مطلب رو برای من یادآوری کرد. من یک دوستی داشتم که ناخواسته باردار شده بود و وضع مالی بدی داشتند و میخواست بچه اش را به خاطر فقر مالی سقط کند و از من کمک خواست برای سقط آن و من گفتم برای دکترها و سونوگرافی ها و هر هزینه ای تا زایمان داری من قبول میکنم بعدش هم خدا بزرگ است این دوستم بسیار خجالتی بود من از پولی که برای جهیزیه داشتم کمکش کردم و بچه اش را به دنیا آورد باز از من کمک خواست تا همسرم برای همسرش کار پیدا کند و ما باز هم کمکش کردیم ولی همسرش در کاری که برایش پیدا کرده بودیم کار نکرد و میگفت کار سختی است. بعداز من خواست به مغازه ای از دوست مشترکمان معرفی کنم (چون آن دوستمان با من صمیمی تر بود )تا وسایل قسطی بخرد، بعد من این کار را نیز انجام دادم .بعد هم از من پول قرض خواست و مدت زیادی باز پرداخت نکرد.بعد دیدم این خصیصه در او به وجود آمده و به کمک گرفتن از دیگران عادت کرده و من پول قرضی ام را خواستم و او بسیار تعجب کرد چون بارها به او بخشیده بودم ولی من با بخشیدن بیش از حدم در او خصیصه ی بدی به وجود آورده بودم.و این خلاف قانون بود و شما کاملا درست می فرمائید.
سلام
مهم این هست که ما به مرحله ای برسیم که خودمان نیاز به کمک کردن به دیگران داشته باشیم.
اون کمکی که با یه عالمه تفسیر و منت و از روی ناراحتی و. ..باشد مدار پایینی از سطح آگاهی هست.
من وقتی دارم به پرنده ای که میبینم و عذا میدهم و از غدا دادن به او لذت میبرم نه تنها اون پرنده رو تنبل نمی کنه بلکه جریان عشق رو در کاینات تسریع می کنه.
نیت و فرکانس خیلی مهمه.
آگه فکر می کنید در لحظه ای که باید کمک کنید و نکنید در حقیقت به خودتون کمک نکردید.
آگه فکر می کنید این کمک مناسب و آگاهانه و درست نیست این کارو نکنید.
ما با کمک به دیگران به خودمون کمک کرده آیم و باید نوع کمک مون درست باشه. در جهت جریان عشق و شعور و تکامل
سلام به استاد عزیز چه قدر این فایل اموزنده بود یه مستندی میدیدم از کشور اسپانیا درباره کبوترهایی که ادمها بهشون غذا داده بودند و خودشون دنبال غذا نرفته بودند و اصلا بلد نبودند غذا پیدا کنند تو این مدتی که بخاطر ویروس کرونا مردم قرنطینه هستند کبوترها بهمحض اینکه یکی رو میبیند که از خونه خارج شده حمله میکنند و در خواست غذا دارند ازش با دیدن اون فیلم یاد این فایل استاد افتادم و اومدم برای چندمین بار گوشش کنم استاد عزیز تک تک صحبتهاتون قانون ثابت و بدون تغیر خداست ممنون بابت فایلهای رایگانی که تو سایت قرار میدید
سلام به استاد عزیز و خانواده بزرگ منش عباس منشی
عنوان فایل رو مدتی بود که در لابلای سایر فایل های دانلودی دیده بودم ولی دانلودش نکرده بودم. چون متمرکز روی فایلی میشدم که یا در نشانه ی من بود و یا نیاز الویت دار من بود….
چند وقتی تو ذهنم بود که چرا به پرنده ها دونه ندیم یا غذا ندیم؟
و امشب رفتم دنبالش و با وجود اینکه یک سری عناوین جالب دیگه دیدم، رفتم سراغ همین فایل و دانلود کردم تا کنجکاوی ذهن تشنه ام رو جواب بدم…
جالب بود که گفتین در مقاله ایی نوشته شده که دانه دادن در زمستان به پرنده ها باعث از بین رفتن توانایی و مهارت جهت یابی اون ها میشه…جالب بود و کاملا با قوانین هستی منطبق… قوانین بدون تغییر و خطای خدای حکیم و عالم…
فگر نمیکردم که اینم بشه دلسوزی… البته بستگی به نیت و نگرش درونی هم داره.
واقعا با دلسوزی و کمک به گدا مخالف بودم و هیچ وقت حس خوبی نداشتم.
الان که به رفتارهای خودم نگاه میکنم تا حالا دلسوزی نکردم و یا کاری از روی کمک بی جا انجام ندادم، حتی برای جواب دادن سوال و کمک الکی به برادر کوچیکترم، همیشه تیکه کلامم این بوده “ماهی بهت نمیخوام بدم ماهیگیری بهت یاد میدم”…
و همیشه سعی کردم یاد بدم تا مسائل رو در هر موردی خودش حل کنه و دنبال راه حل باشه نه دنبال جواب آماده…
و این روحیه مو هر چند گاهی سختگیرانه به نظر میاد،دوست دارم.
چون خودم یاد گرفتم و دوست دارم دنبال حل مسئله هام باشم و لذت حل کردن مسائل زندگی رو چشیدم.
و این دیدگاه من خیلی منو بزرگ کرده و احساس میکنم به رشد و آزادی عمل و قدرت خلاقیت من خیلی خیلی کمک کرده…
(راستی خودم نشانه خودم رو با درونم پیدا میکنم جدیدا، بدون اینکه بزنم رو گزینه “نشانه ی من” …..)
بنظرم جواب سوال در ذهنم رو هم پیدا کردم همین الان یهویی…
این بود: چی شد یا چرا استاد عیدی نداد؟ تخفیف مناسبت داری چیزی؟….به چیزهای میانبر عادت نکنیم، هر چیزی برای رشد و تکامل ما لازم هست. استاد جون ممنون که نذاشتی بد عادت بشیم.
خداجون شکرت که همیشه بی نهایت راه حل هست برای بی نهایت مسائل برای رشد و پیشرفت مون
خداجون شکرت برای این دنیای با قانون و عادلانه ایی که افریدی….
سپاس از فایل ها و تلنگرهای خوبت انسان خوب خدا.
سلام استاد عزیزم
خیلی ممنونم از خدا که منو به این مسیر هدایت کرد و از شما استاد عزیزم سپاسگذارم که واقعا سخنان به جا و آموزنده ای بود. در رابطه با این موضوع میخواهم ارتباط مادرم با خواهر بزرگترم رو اینجا به عنوان تجربه ای که دیدم بیان کنم.
خواهر من همیشه از ناراحتی و … پیش مادرم درد و دل میکرد و همیشه مادرم حواسش بهش بود . خواهرم ازدواج کرد و همین رفتارهای مادرم ادامه داشت و الان خواهر من واقعا یک آدم بی عرضه بار اومده که حتی بلد نیست از بچه خودش مراقبت کنه. بلد نیست چطور با دیگران ارتباط موفق داشته باشه و بسیار وابسته هستش.
ایا با این طرز فکر ممکن نیست که خلاف و دزدی بیشتر بشه 🤔🤔
به خاطر اینکه عقده کنن از جامعه و بخواهن ضربه بزنن با کارهای خلاف🤔🤔🤔
سلام و آرزوی شادی و ثروت برای همه دوستان. دقیقا استاد من هم ذیدم به چشم که کمک بیجا واقعا ضربه زده.خودم متاسفانه این کمک کردم البته کمک مالی نبوده اما اگر کمک نمیکردم حتما شرایط امروز اون فرد بهتر میشد و میتونست خودشو از شرایط بیرون بکشه ولی الام منتظره تا کسی بیاد و کمکه دیگه ای بهش بکنه
سلام
نمی دانید چقدر این فایل شما را دوست دارم و هر از گاهی هم می بینم و چقدر این جلسه همیشه به من کمک کرده است و این برایم نشانه عالی بود تشکر
به ظاهر کار توجه نکنیم و همیشه یادمان باشد ریشه کارمان چیست و چرا داریم این کار را میکنیم
به دیگران ماهی ندهیم، ماهیگیری یاد بدهیم
با دلسوزی و احساسی بی مورد برای دیگران؛ اجازه نمیدهیم که آنها رشد کنند و مسیر زندگی آنها را خراب می کنیم .
بزاریم فرزندانمان و دیگران از تواناییهایشان استفاده کنند و رشد کنند.
آگاهانه کمک نکنیم نه از روی احساسات.
باعث شویم که دیگران رشدکنند نه اینکه موقتی کمکشان کنیم این دلسوزی نیست به نظر من دشمنی به آنهاست
بزاریم دیگران هم یاد بگیرند که باید به خدا تکیه کنند نه به عوامل بیرونی مثل انسانهای دیگر
بزاریم دیگران رشد کنند نه اینکه همان راه را ادامه دهند
حمایت از دیگران که محتاج هستند هم به ما ضرر میرساند هم به خودشان
بزاریم دیگران از توانایی ها و خلاقیتهایشان استفاده کنند
دلسوزی از سر ناآگاهی نداشته باشیم
این هم خواندم و اینجا کپی اش کردم: تغییر رژیم غذایی در دراز مدت برای پرندگان مشکل ایجاد میکند؛ در حالی که پرندگان نقش مهمی در دفع حشرات دارند؛ بنابراین برای طبیعت هم مشکل ایجاد میکنند
و خواندم که با این دلسوزیهای بی جا به پرندگان باعث می شویم که آنها نتوانند در طبیعت زندگی کنند .
موفق باشید
سلام خدمت همه دوستان عزیزم در این خانواده ی بزرگ
من به شخصه چندتا تجربه دیدم که تو خانواده ی خودم اتفاق می افتاد و اثراتش واقعا مخرب بوده هم برای من هم برای خواهر و برادرهام
یکی از این دلسوزی های بیجا نگرانی بیش از حد مادرم نسبت به برادرانم در مورداینکه نکنه معتاد شن سیگاربکشن و این مسائل که یکی از برادرهام که مادرم خیلی مواظبش بود حتی وقتی دانشگاه قبول شد مارو رها کرد و۲سال باایشون بود که مبادا دوستانش از راه بدرش کنن و حتی دوستانش رو دعوا میکرده نیایید دنبالش و بحثشون با برادرم بالا میگرفت
ونتیجه اش الان اعتیاد برادرم و بی هدف زندگی کردنشه حتی باوجود بچه و زن
دلسوزی مادرم برای پدرم واصرار به تغییر ایشون ومدام میگفت نه این کارو نکن بجاش این کارو بکن
مادرم اغلب میخواست به بابام بگه این درسته و راه تو نادرست و میشد کاسه ی داغتر ازآش
وآثار مخربش که حداقل تو زندگی تمام خانواده ام دیدم این بود که همه ی ما دخترهاش ای رفتار رو برداشت کردیم که هرچی مامیگیم درسته و ماعقل کل هستیم وبقیه هیچی نمیدونن
وچندین وچندبار همسرم اینو بهم گفت که خیال میکنی فقط خودت بلدی
و واقعا ضربه ی عمیقی از این رفتار ناخودآگاهانه دیدم
دلسوزی بعدی که تجربه کردم در مورد مرگ یک مادر و آواره شدن فرزندانش بود که در طیف وسیعی از جامعه میدیدیم و تو خانواده ی ماهم بود وطبیعی بود وپیش خودمون فکر میکردیم آخی چقد ما دلرحمیم چقد دلنازک و شکننده ایی داریم😜
و اگه میدیدیم مادری به سفر آخرت میره
میشنیدم و خودم بعدها همیشه میگفتم وااااای بچه بدون مادرش هیچه، بنظرمن اگه مادری بمیره دخترش که حتما باهاش جون بده بهتره چون ذلیل میشه بازم پسر
وچقدر این باور غلط ودلسوزی بیجا ویک شرک خفی قوی که این پیام رو داره که یعنی خدایی نیست پس که از این بازمانده ها حمایت کنه و فقط ما خیلی خوبیم که دلسوزی میکنیم و حتی افتخارمیکردیم که من انقد دلسوزم انقد فلانم ووووو
بمن ضربه زدچرا؟ چون باعث میشد ماه ها برای اون بچه ایی که مادرش فوت شده غصه بخورم که ای وای زن بابا میاد بالا سرش و
وووو وچقد اساس نگرانیهای بیجا ومخربی رو درمن ریشه ایی کردوحتی برای بچه ی خودم هم اعمال میکردم که اگه من بمیرم بچه ام چی میشه ووووو این حرفهای آشنا
دلسوزی دیگه اینکه من برای پسرم داشتم وقتی کاری و میکرد ونمیتونست از سر دلسوزی کمک میکردم تا خوب انجامش بده وای باعث شد بچه ام از اینکه کاری و خراب کنه بترسه وانجامش نده و مدام بگه سخته بیا کمکم کن ومن الان این دلسوزی های بیجارو درک میکنم
که بقول شوهرخواهر عزیزم
(عاطفه عمیه) یعنی یک احساس عاطفه و محبت کور
و واقعا کوره چون نمیبینیم چقدر به خودمون و بقیه ضربه میزنیم.
یکی از این دلسوزی ها که خیلی مطرحه اینکه وای اگه خانواده ی پدرشوهرت کمک نکنن که نمیشه و ازجانب خودشون یاتحریک من میرفتن و میگفتن که بابا کمک کنید و
من بشدت دچار باور کمبود فراوانی و ترس از نداری و بسار دو دوتا چهارتا کن شدم
والان واقعا دوست دارم ریشه ایی حلش کنم تا ثروت و فراوانی وارد زندگیم بشه
چون میدونم من خالق زندگیم هستم واحساس فقر فقر بیشتر و حس فراوانی فراوانی بیشتر می اره
خوشحالم که بااین قانون زیبا وسیستم عظیم هستی و تغییر دیدگاهم از خدای بی انصاف و طالم که فقط باچوب بالا وایساده مارو اذیت کنه به خدای مهربون و واقعا دلم میخواد بیشتر و بهتر بشناسمش
ممنونم از خدای عزیزم
ازشمامریم بانوی ارزشمند
ازخودم و شما برای نوشتن این ردپا
سلام ووقت بخیر به استاد عزیزم وخانم شایسته همسرم دقیقا همچین کاری رو واسه دوتا برادراشون انجام دادن چیه جوری شده بود که دیگه همه چیز از او میخواستم به صورتی که هم جهیزیه هم بردن سرکار هم اینکه زن دادنشون هم ماشین خریدن واسشون تمام زندگی ما شده بود این کارا تا اینکه برادرها وسطی که توی مغازه خودمون کار کرد نتونست اداره کنه و مغازه رو به خاطر مهریه وبدهیایی که بالا آورده بود بفروشیم سومی که از مغازه دومی کار میکرد به خاطر خرجهای زیادی واسه خونه خودش میکرد راحت بود ماهم اذیت میشدیم تا اینکه همسرم به لطف خدا فهمید وجلوی کاراشو گرفت وازمغازه رفت والان هر کدومشون رفتن سر کاری وواسشون خیلی بهتر بود که رفتن چون الان روی پای خودشون وایسادن وفهمیدن که باید خودشون تلاش کنند ما به خاطر دلسوزی که کردیم باعث شده بود که اونا قدر زندگی وپولی که به دست میارن بدونن وزندگی ما هم خیلی خیلی به لطف خدا بهتر بشه و همچنین همسرم هم فهمید که نباید بیش از حد دلسوزی کنه بله ما این تجربه رو کردیم خوبه که همه اینو بدونن خدایا شکرت که استاد هست وراه درست زندگی کردن رو یادمون میده