دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم! - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

479 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Yalda Amiri گفته:
    مدت عضویت: 1907 روز

    سلام دوست عزیزم

    خیلی خیلی سپاس گزارم به خاطر این نکته ایی خوبی که گفتی و این زاویه ی دیدی که به گفته های استاد داشتی

    خدایا هزاران مرتبه سپاس گزارم که هدایتم کردی به این فایل و این کامنت تا این آگاهی رو درک کنم

    من دقیقا همون جور که شما گفتین منتظر بودم یه نفر دیگه بیاد منو کشف کنه یه نفر دیگه بیاد منو راهنمایی کنه و علایق ام رو بهم نشون بده و بهم بگو وای چه کار هایی توانایی دارم

    روی یک آدم که البته متخصص بود حساب کرده بودم و فکر میکردم که فقط اون میتونه شناخت من رو از خودم بیش تر کنه و باعث بشه علایقم و استعداد هام رو پیدا کنم

    من داشتم شرک می‌ورزیدم قدرتی که خداوند در اختیار خودم گذاشته بود داده بودم دست عوامل بیرونی و توقع داشتم به مسیر درست هدایت بشم

    خدایا هزاران مرتبه سپاس گزارم

    چندبار در این مورد هدایت شدم و الان این قضیه کاملا برام روشن شد که اشتباه ام کجا بود من روی کمک بقیه حساب کرده بودم

    به جای اینکه سعی کنم رو هدایت ها و الهاماتم حسابم کنم

    چه کسی بهتر از خودم منو میشناسه چه کسی بهتر از خودم میدونه توی چه کاری بهترم و از چه چیزی خوشم میاد

    و چه کسی بهتر از خداوند میتونه منو هدایت و راهنمایی کنه به سمت مسیر درست…

    فقط باید با شجاعت قدم بر میداشتم نه اینکه منتظر کمک یه نفر می موندم تا بیاد راهنمایی ام کنه ، و لازمه این حرکت ها اینه که روی عزت نفسم کار کنم و با شجاعت روی خودم حساب کنم و برای علایقم قدم بر دارم و تجربه کنم و یاد بگیرم

    خدایا سپاس گزارم هزاران بار که هدایتم کردی به این آگاهی و این کامنت زیبا

    باید جاری بشم و بزارم خداوند هدایتم کنه و ایمان داشته باشم که خداوند کنارمه و هر اتفاقی که بیافته به نفع منه

    با آرامش و ایمان و توکل به الله زندگی رو تجربه کنم و روی خدا فقط حساب کنم این رک برای خودم همیشه باد آوری کنم که خداوند برای من کافیست.

    استاد عزیزم خیل خلیل متشکرم به خاطر این همه انرژی که میزارید و ه است مون میکنید و مسائل رو برامون واضح میکنید

    واقعا نمیشه به این فایل ها گفت رایگان ، زندگی من م از تغییرات خیلی بزرگی بوده که بیش تر شون با همین آگاهی هایی بوده که شما تو این فایل ها در اختیارمان گذاشتید

    خیلی خلیل سپاس گزارم به خاطر اینکه هدایتم شدم به این سایت و توی زندگیم با شما آشنا شدم

    خدایا سپاس گزارم که لطف تو همیشه شامل حالم میشه و همیشه شاهد دست های تو توی زندگیم هستم ، سپاس گزارم به خاطر این بک گراند قشنگی که شما سر استاد هست سپاس گزارم به خاطر این بعد از ظهر دلنشین جمعه ایی که داشتم

    سپاس گزارم به خاطر این پیشرفتی که توی درسام داشتم این نتیجه خوبی که توی آزمون گرفتم

    خدایا نمیدونی چقدر از بادی که امروز میومد توی بالکن لذت بردم از دیدن پرستو ها و اون ابرهای خوشگل سفید و پنبه ایی گوگولی توی آسمون آبی شهرم لذت بردم هزاران مرتبه سپاس گزارم خدای خوبم

    سپاس گزارم به خاطر مادر عزیزم و آرامشی که کنار هم داریم و وقتی باهم حرف میزنیم چقدر حال دلمون خوب میشه چون سعی میکنم درمورد چیز های خوب حرف بزنیم و تمرکز مون رو میزاریم روی علایق مون و روی نکته های مثبتی که اون لحظه به ذهنمون میاد

    توجه مون رو میزاریم روی آهنگی که عاشقش هستیم و باهم از شنیدنش لذت میبریم و عشق میکنیم

    باهم حسابی می خندیم و واقعا از ثانیه هایی که کنار هم هستیم لذت میبرم و با این حال که وابستگی بین مادر و فرزند توی روابط خیلی ها هست ، هر روز توی رابطه ی منو مادرم کمرنگ تر میشه و جاش رو عشقی بیشتر بدون دلبستگی میگیره .

    خدایا هزاران مرتبه سپاس گزارم به خاطر وجود نازنینش.

    فقط خودمون هستیم که میتونیم حال خودمون رو خوب کنیم

    دلسوزی بیجا برای کمک کردن به بقیه نکنیم

    ما نمیتونیم باعث بشیم کسی حالش خوب بشه یا خوشحال بشه

    نمیتونیم کاری کنیم که کسی موفق و خوشبخت بشه

    همون جور که دیگران همچین قدرتی توی زندگی ما ندارند.

    تمرکز مون رو بزاریم روی خودمون از دلسوزی کردن برای مشکلات و زندگی دیگران دست برداریم چون فقط باعث ارسال همون فرکانس میشیم

    به درون خودمون بنگریم و فقط روی خدا حساب کنیم

    پروردگار من ، الله نازنین من هزاران مرتبه سپاس گزارم به خاطر آرامش و حال خوبی که از این آگاهی میگیرم

    لطفا هدایتم کن تا بتونم عملا هم از این آگاهی ها توی زندگیم استفاده کنم

    و احساس خودم رو خوب کنم

    بار ها این جمله رو هم توی محصولات هم توی فایل های رایگان گفتید مهم نیست چقدر دلیل منطقی واسه ناراحت بودن و حس بدم دارم، در هر صورت دارم فرکانس منفی میفرستم که فقط باعث جذب ناخواسته های بیش تر میشه

    جهان طبق قوانین پیش میره و من باید توی هر شرایطی ذهنم رو کنترل کنم و احساس خوبی داشته باشم

    انقدر این آگاهی مهم و ارزشمنده که هر لحظه برای خودم یاد آوری میکنم .

    سپاس گزارم خدای زیبایی ها و آزادی ها و پاکی ها و نعمت ها و ثروت ها …

    سپاس گزارم به خاطر این بنده ی عزیزت…

    سپاس گزارم به خاطر این روز قشنگی که داشتم.

    سپاس گزارم به خاطر این هدایت قشنگ 🤍😌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  2. -
    مرضیه شمس گفته:
    مدت عضویت: 1649 روز

    سلام و درود فراوان جناب عباس منش عزیز و بانو شایسته مهربان .

    کاملا حق با شماست . بابای من بعلت دلسوزی بیش از حد به داداش کوچیکم یک باب منزل و یک مغازه داد و داداشم طفلی چون سنش کم بود جفتشون رو براحتیِ خوردنِ یک لیوان آب اونا رو خورد یه لیوان آب هم روش 😅 واقعا خندم میگیره وقتی حرفشو میزنم آخه لامصب چجوری یه خونه ۱۵۰ متری و یه واحد تجاری به اون گرونی رو به این سرعت خوردی 😅😅😅 خلاصه اینکه طفلی بزرگتر که شد تازه عقلش اومد سر جاش و الحمدلله الان داره کار خودش رو انجام میده و خیلی موفقه . ینی کلا دخالت توی روال رشد و موفقیت انسانها خیلی اشتباهه دیگه 😐 مرسی اَه ☺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  3. -
    شهاب فلاح نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1425 روز

    به نام خداوند یکتا

    خداوند سپاس گذارم هر روز بهتر و هدایت میشوم خداروشاکرم که بهترین هارو داشتم در مورد این موضوع این فایل من حدود سال ۹۱ به زیر صفر دقیقان زیر صفر رفتم یه سوپر مارکت راه انداختم و خداوند کمکم کرد تا بتونم انجام بدم باورتون نمیشه که قانون چه خوبی عمل میکنه من در سال ۹۱ با هیچی رفتم نزدیک ۱۷۰ میلیون وسیله که خداوند هدایتم کرده بود و طرف حاظر بود به من اعتماد داشت هفته ایی ۵۰۰ تومن بیاد طلبش بگیره خدایا شکرت اصلا باور نکردنی بود من از روی دلسوزی دو تن از نزدیکانم رو آوردم یکی برادرم و یکی از برادر دوستم بود که آورده بودم ازم تقاضای کار کردن البته بعد از یکسالی که خودم کار میکردم همه چیز خوب بود انرژی داشتم نمیدونید تا اینا اومدن پیش من و درخواست کردن کار کنن در سال دوم بود من در ۶ ماه اولی که گرفته بودم همه چیز رو تسویه کردم همه بدهکاری هامو من به صاحب مغازه گفتم من پولی ندارم اگر به من مهلت بدین من درست کنم که اونم قبول کرد داستان مفصل هست و خودتون تجربه کردین باور کنید من سال سوم از طریق برادر و رفیقم به ورشکستگی افتادم خداروشاکرم که این برامن درسی شد تا اینکارو نکنم من بفهمم که توان کمک به دیگران رو ندارم به قول استاد عزیزم ما عاجزیم به کمک کردن دیگران خداروشکر میکنم صد هزار مرتبه که خداوند مثل یک استاد هدایت میکنه درس میده تا مارو رشد بده خدارو شکر میکنم

    خداوندا مارا به راه راستت هدایت فرما راه کسانی که به آنها نعمت بخشیدی نه راه کسانی که برآنها غضب کردی نه گمراهان

    دوست دار خانواده عشق به الله در پناه الله یکتا شاد سعادتمند باشید دوستون دارم❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    رقیه اسدی گفته:
    مدت عضویت: 2031 روز

    سلام به استاد عزیزم

    من پسرم زمانی که دبیرستانی بود به رشته تحصیلی اش علاقه ای نداشت..و هر روز غیبت می کرد و از درس جا می موند.

    و من هر بار زنگ می زدم به مدیر مدرسه که پسرم مریضه نمی تونه تا چند وقت دیگه بیاد.

    و موقع امتحان هم کلاس خصوصی برای تموم درس هایش می گرفتم.

    الان که ۲۲ ساله می باشد وابسته به اطرافیان هست و دایم تو خونس.

    هر چی بهش می گم برو بگرد ی جایی پیدا کن تا حرفه ای و تجربه ای کسب کنی .اصلا انگار نه انگار.

    به قول استاد من و پدرش مانع از رشدش شدیم.

    از خدا می خوام هر خواسته ای دارید بهترین ها رو بهتون بده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1579 روز

    به نام خداوند قدرتمند و هدایتگرم

    سلام به همه عزیزانم

    کمک کردن به پرندگان و دونه دادن بهشون در زمستان باعث میشه قدرت مسیریابی و غذا پیدا کردنشون از دست بدم

    چقدر نااگاهانه من که فیکر میکردم دارم کمک میکنم تا زنده بمونن اما باعث منقرض شدن و نابودیشون میشم فکر میکردم دارم کمک بزرگی به طبیعت و به حیوانات میکنم

    کمک کردن من باعث میشه دیگه اون مسیریابی که خداوند در وجودشون گذاشته از بین بره و دیگه نتونن هدایتهای الهی رو درک کنن

    حالا اگر به انسانها کمک کنیم کمک کردن بیجا کمک کردن زیادی از حد کمک کردن به فرض اینکه بهشون کمک کنم از این مشکل از این سختی نجاتشون بدم از مسیر خدایی دورشون میکنم اگر من با این باور کمکشون میکنم که از این سختی نجاتشون بدم پس وجود خداوند در اینحا کجاست خداوند که به هر کسی اجازه لذت بردن داده من با نگاه به اینکه فلانی گناه داره و دلسوزی میکنم براش یعنی من به عدالت و توانایی خداوند ایمان ندارم و با این کار هم به خودم ظلم کردم هم به اون ادم تا به جای امید به خداوند امید به بنده خدا داشته باشه به جای استفاده از مهارت و توانایی خودش امید به من نوعی داشته باشه و از توانایی و هدایتهای که خداوند میتونه براش بکنه دور و دورتر بشه و عادت کنه به تنبلی و ایجاد ترحم برای دیگران به جای دعا کردن و درخواست کردن از خدای قدرتمند جهان این باعث نابودی مهارت و تواناییون میشه و باعث ضربه زدن به دیگران میشه

    من ایجاد شرک میکنم برای دیگران

    من میتونم به دیگران کمک کنم اما نه کمکی که باعث تنبلی و راحتی و ایجاد ترحم بشه جایی من میتونم کمک کنم که برای پیشرفت و پیش برد توانایی و مهارت شخصی باشه و در اون لحظه یک حس ناب الهیی دارم از اینکه منم دستانی شدم از دستان خداوند قدرتمندم

    خدای مهربانم شکرت به خاطر همه چی

    خدای مهربانم من را هدایت کن به راه کسانی که به انان نعمت داده ای امین یا رب العالمین

    در پناه خدای مهربانم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    معصوم بانو گفته:
    مدت عضویت: 1195 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد و خانواده ی بزرگ عباسمنش

    امروز یکشنبه 25 اردی بهشت 1401 هست و من این فایل و دیدم .

    نکات خوبی یادآوری شد در مورد دلسوزی و غذا دادن به کبوترها

    در مورد غدا دادن معمولا آدم ها خوراکی هایی مثل نون و پفک و از این دست می ریزن برای پرندگان . و من شنیده بودم که این کار باعث بیماری و تغییر عادت های غذایی شون میشه .

    در مورد کبوتر هم این نکته جالب و منطقی به نظر اومد . فقط نمی دونم آیا این کار فقط در زمستان نباید انجام بشه ؟ یعنی در فصل های دیگه منعی نداره ؟ غدا دادن به حیوانات دیگه چطور نباید انجام بشه ؟

    من خودم در مورد غذا دادن به گربه ها که چند سالی ست در تهران خیلی رایج شده موافق نیستم چون همیشه این احساس و داشتم که این کار باعث میشه گربه ها از سیستم طبیعی زندگی شون خارج بشن و آن چه که الان می بینیم خیلی وابسته شدن به آدم ها .

    هر چند که تعداد زیادی از آدم ها این امر و حمایت از حقوق حیوانات می دونن .

    در مورد دلسوزی هم نمونه ای که برای من ملموس هست در مصداق خانواده ست . می بینم که در دو سه دهه ی گذشته والدین با توجه ها و دلسوزی های افراطی و به دوش کشیدن مسئولیت های بچه ها حتی تا سنین بالا باعث شدن که این نسل بسیار راحت طلب و گیرنده با خواسته های زیاد باشن بدون این که حاضر باشن کاری در قبال خواسته هاشون بکنن .

    این و ضعف بزرگی می بینم که والدین با این باور اشتباه که ما نمی خواهیم فرزندمون سختی های ما رو بکشه ،‌ به نظر نا خواسته و نا آگاهانه به مسیر نادرستی هدایت کردن بچه ها رو . و نتایج این موضوع هم بسیار مشهود هست .

    در مورد کمک کردن هم من سال ها قبل این کارو می کردم و دلسوزی هم داشتم . اما الان حدودا 10 سال هست که از دید دلسوزی نگاه نمی کنم و کمکی هم نمی کنم مگر یه زمانی که قلبم بخواد .

    در مورد کودکان کار که اصلا کمک نمی کنم و این کارو به شدت اشتباه می دونم . و گاهی که ازمن درخواست می کنن ، سعی می کنم با چند جمله حواس شون و به خودشون جلب کنم و این که روی توانایی ها و قدرت جوانی که دارن تمرکز کنن و تلاش کنن .

    در نهایت خداوند و شاکر و سپاس گزار هستم و خوش حالم که در مسیر رشد و آگاهی هستیم .

    اطمینان دارم با تغییر باورها و ایجاد باورهای مثبت و شناخت توانایی هایی که همه ی ما داریم ، جهان جای بهتری برای زندگی خواهد شد .

    آمین یا رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    علی اصغر سیمابه گفته:
    مدت عضویت: 1367 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    خب من قبلا اینقدر باورهای غلط داشتم خیلی دلسوزی میکردم یادمه اون محل کارم خیلی کمک میکردم مثلا غذا میگرفتم نزدیک ۱میلیون کمک میکردم به آدم‌های خیابانی دیدم هرروز داره میاد وابسته شده بود منم میگفتم اگه ندم خدا حتما بدش میاد از من این حرف مال خیلی وقته که درک کمی از قانون داشتم دیدم روز به روز افراد دارن زیاد میشن و اینکه منم همیشه کمک میکردم بهترین غذا رو برای اون افراد میدادم خودم هیچ عدم احساس لیاقت✅

    خودمو فراموش کرده بودم ✅

    یه جورایی احساس گناه داشتم ✅

    و اینکه ترس داشتم داشتم اگه ندم حتما خدا عذابم میده احساس دلسوزی ✅

    ترس و نفرت ✅

    الان تصمیم گرفتم دیگه اولویت خودم قرار بدم خودمو دوست داشته باشم و اینکه هرکسی باید راه خودش رو پیدا کنه تا هدایت بشه به مسیر درست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1185 روز

    سلام استاد مهربان

    سلام بر دوستان عزیزم در این سایت عالی

    همه چیز خدا رو شکر عالی است

    این فایل بسیار کوتاه بود اما بیار بسیار عالی بود

    پر از نکته بود

    واقعا استاد به عنوان یک راهنما عالی هستند و تا کنون من بهترین راهنمایی ها و بهترین نکات را یاد گرفتم

    آنچه که من یاد گرفتم این بود

    وقتی به یک فرد گدا و کسی که عادت کرده است به پول راحت و مفت به دست بیاورد مخصوصا گداها کمک می کنیم این سبب می شود که نه تنها به آنها کمک نمی کنیم بلکه سبب می شود که او از توانایی خودش استفاده نکند

    دقیقا من بخاطر تضاد ها و مشکلاتی که در زندگی من به وجود آمده است بزرگ شده ام و توانسته ام به رشد برسم

    یاد بگیرم که آگاهانه به دیگران کمک کنم

    از روی دلسوزی و ترحم به کسی کمک نکنم

    بیش از حد نباید محبت کرد

    همه چیز سرجای خودش باید انجام بشود

    ممنون استاد عزیز از این فایل عالی و زیبا

    ممنون از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای زیبایی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    میترا گفته:
    مدت عضویت: 2033 روز

    سلام استاد وقتتون بخیر

    این فایل نشانه امروز من بود و من نمی‌دونم چندین و چندبار باید این فایلها رو گوش بدم و انقد بشنوم تا عادات بدم کم بشه و از بین بره

    ساعتها وقت میذارم و گوش میدم اما از هزاران ضرری که ندونسته از این آگاهی ها داشتم جلوگیری میگیری و هزاران نفع و برکتی به من می‌رسونه که حاصل دانستن و عمل کردن این آگاهی هاست !

    من بارها سر دلسوزی بیجا حتی روابطم رو از دست میدادم و طرد میشدم و افرادی که در برهه ای از زندگی در حال پیدا کردن خودشون و مسیرشون بودن نمیشد به زور دستشون رو بگیری و بیاریشون تو راهی که تو فکر می‌کنی درسته !!

    یاد حضرت ابراهیم افتادم که زن و بچه کوچیکش رو رها کرد تو بیابون و رفت پی الهامی که بهش شده بود و با این ایمان و توکل و باور که خدایی که خدای منه و منو هدایت می‌کنه اونها رو هم رها نمیکنه!

    و من چقدر آرزو دارم به این یقین و اطمینان قلبی برسم

    استاد بارها روابطم رو از دست دادم بخاطر دلسوزیهای بیجا ! و حتی طرد شدم و این دلسوزی چقدر تو فرهنگ ما پسندیده بود ! بارها به آدمهایی کمک میکردم و چه پولهایی خرج میکردم و می‌فهمیدم دروغ بوده حتی به آدمهایی که نمی‌شناختم حتی از فضای مجازی و حتی تمام پولهایی که داشتم که برای رشد خودم بود برای لذت و نعمت زندگی خودم بود !

    الان نظرم عوض شده درباره کمک کردن

    من با پیشرفت خودم میتونم به آدمها به طرق مختلف کمک کنم

    وقتیکه خودم داشته باشم

    و اونم نه در حدی که لطف مکرر بشه حق مسلم !

    شاید کامنت نوشتن ساعاتی وقت منو بگیره اما رفتارهایی که درون من عوض میشه بارها و بارها از ضرر رسوندن بهم جلوگیری می‌کنه و واقعا ارزشش رو داره

    ارزش داره که من رو خودم کار کنم و همه چیز رو از خودم ببینم و خودم رو مرکز بدونم

    فکرم رو

    تصمیماتم رو و تجربیاتم رو عوض کنم و نتایج بهتری بگیرم

    استاد

    ممنونم از اینکه این آگاهی ها رو برای بهتر زندگی کردن ما به اشتراک می‌گذارید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: