این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-42.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2017-07-20 20:57:212020-08-28 08:33:08کمبود را باور نکن حتی اگر پرفسور هاوکینگ آن را تایید کرد!
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد عزیزم خیلی ممنون که انقدر محکم و مصمم قانون رو بیان می کنید و اینطور محکم حتی نظر دانشمند جهان که از باور کمبود نشآت گرفته نقض می کنید آفرین بر شما … استاد از اینکه با فایلای شما انقدر دیدم باز می شود و بیشتر تلاش می کنم مراقب ورودی های ذهنم باشم بسیار سپاسگزارم
من هر روز فایلای شما رو گوش می دهم و کامنت دوستان را هم می خوانم واقعا از هر کسی در این سایت مطلب و راهکاری یاد می گیرم . استاد من شب که می خوابم چندین بار در طول شب بلند می شوم و این باعث می شود که شروع روز ذهنم خسته باشد از تجربه ی یکی از دوستان به این فکر افتادم خواب راحتی که خیلی دوست دارم شبها داشته باشم و در تایم خواب یک خواب خوب و یکسره داشته باشم ، بیام این نیاز ضروری ام را در دفترم بنویسم خواب راحتی که دوست دارم شبها داشته باشم شاید خنده دار به نظر بیاید ولی یک خواب خوب و یکسره شبانه ، در روز من تاثیر فوق العاده ای دارد امیدوارم به زودی از تجربه ی خواب خوب و راحت برایتان خواهم نوشت.دوست دارم قبل از هر خواسته ای این خواسته ام برآورده شود تا با ذهنی آسوده و تلاش ذهنی برای ساختن باورهای مناسب برای رسیدن به خواسته هام به تک تک آنها برسم
استاد عزیزم چقدر این مبحث باورها برای من لذت بخشه و از گوش دادن به این فایل ها اصلا سیر نمیشم و با تمام وجودم غرق این آگاهی ها شما میشم
جهان مابر اساس باورهای ما شکل می‌گیرد ویکی از مهمترین باورهای کلیدی که بخش عمده‌ای از تجربیات زندگی را شامل میشود باور فراوانی است .
این باور به قدر ی حائز اهمیت و مهم هستش که باور کمبود باعث ورود کمبودهای زیادی در زندگیمان میشود و در همه قسمت‌های زندگی خود را نشان می‌دهد
باور کمبود فرد مناسب برای ازدواج
باور کمبود پول و ثروت
باور کمبود سلامتی
باور کمبود شغل مناسب
باور کمبود آب
باور کمبود مشتری
باور کمبود انسانهای خوب
ذهن ما از کودکی با این باورها و امثال این باورها مسموم شده است و باور کرده ایم از همه چیز کم وجود دارد و نتیجه این باورها میشود
استرس و نگرانی
محروم شدن از فروانی و نعمت
نا امید شدن
دزدی کردن
حرص خوردن
پول نزول کردن
کلاهبرداری
و....
بپذیریم خدایی که این جهان رو خلق کرده از هر چیز بی نهایت آفریده است و هر روز با نعمت‌ها و زیبایی‌های جهان افزوده میشود و اگر این فراوانی ها رو نمیبینم بابت این است که در مدار کمبود قرار داریم
وای که این چقدر این وعده خداوند زیباست و برای قدرتمند کردن باورها همین وعده به تنهای کافیست
اگر تمام درختان قلم شوند و دریا ها مرکب باز هم نمی توانی فراوانی جهان را بشماری
خدایا شکرت بخاطر این همه فراوانی که حتی فکر کردن بهش باعث قدرتمند شدن باورها میشود
باید ابتدا باور کنیم که بی نهایت ثروت و نعمت وجود دارد و حس لیاقت داشتن را در خود ایجاد کنیم تا نعمت و ثروت بی نهایت وارد زندگیمان شود
باید باور کنیم فرصت‌های شغلی بسار زیادی وجود دارد و خودمان را لایق آن ها بدانیم و جهان آنها را وارد زندگیمان می‌کند و نشانه های باور فروانی این است که از آن فرصت های شغلی بیشتر میبینم ،زیرا باور داریم زیاد وجود داره
سلام و عرض ادب به سرکار خانم مریم شایسته و استاد عباس منش عزیز
در روز (سفرنامه بیست و هشتم ):از خداوند شپاسگزارم برای این همه نعمت که بی انتها و حد و مرز هستند. و این فایل باارزش که باعث می شود مخرب ترین باورم را کم رنگ کند .و باور کنم که همه چیز بینهایت و بی انتها است .
تا چند سال پیش خونه ها همکف بودند و نهایت دو طبقه می‌زدند
ولی الان چندین طبقه چندین واحد ساخته شده اند
من رفتم مطب دکتر چشم پزشکم واحد 77 بود
حالا طبقه ی سوم بود واحد 77 حالا ببین کل واحداش چقدره چندین طبقه بود
این فراوانی نیست پس چیه
یعنی محدودیتی در طبقات وجود نداره
مجتمع های تجاری تفریحی رفاهی خدماتی بی نهایت در همه جای جهان ساخته شدند
تو شهر خودم من چقدر میبینم خداروشکر
و این نمود فراوانیه
بی نهایت آسمان خراش ها و برج های لوکسی که ساخته شده و میشود این نمود فراوانیه
علاوه بر اینکه مغازه ها همکف هستند
الان مجتمع های چندین واحده زدن و هر یک از طبقات یه خدماتی رو ارائه میدن
من رفته بودم واسه کاشت ناخن آدرس داده بود واحد و طبقه ی فلان بعد رفتم دیدم هر واحد یه کسب و کاریه واسه خودش
و جالب ترینش این بود که طرف یه مکانی رو خریده بود یا اجاره کرده بود حالا اون اتاق رو چندین میز و صندلی گذاشته و اجاره میده
واسه ناخن کارها یعنی هر یدونه میز رو کرایه میده واسه ناخن کارهای سیار.اون خانوم که داشت ناخن منو درست می‌کرد صاحب مغازه بهش گفت کارتخوان اونجاست کرایه میزتو بکشی من رفتم
گفتم ببین چقدر فرصت هست چقدر ایده هست
ببین از چیا میشه ثروت ساخت
این فراوانیه
قبلا یه آرایشگاه بود میرفتی همه ی کارارو یه نفر انجام می‌داد
ولی الان هر کس در زمینه ی خاصی مهارت کسب کرده میری آرایشگاه
لاین ناخن فرق میکنه اصلا یه کلینیک زدن فقط برا ناخن
لاین شینیون
لاین میکاپ
کلینینک پوست و پاکسازی پوست
لاین بافت
لاین رنگ
لاین هاشور و فیبروز ابرو
فر مو
کراتین مو
و…..
ببین در مورد آرایشگاه چقدر فرصت ایجاد شده و شاخه های مختلفی تقسیم شده و این فراوانیه
یه خانومی هست تو شهرمون فقط یه کلینیک زده تازه تو این یه ماه اخیر فقط کلینیک فر دائم مو
و حالا تو همون کلینیک ناخن کارهای سیار و بافت کارای سیار و …. آورده و ثروت میسازه
اینا فراوانیه
یعنی از دل فرصت ها بی نهایت فرصت ایجاد میشود
امروز متوجه شدم که خیلی بزرگ شدم
من رفتم تو دل ترسام
ما تو شهرمون پنج شنبه بازار داریم
هر هفته کلی میوه و خوردنی اونجا میفروشن
و مامانم هر هفته میره اونجا خرید میکنه
امروز مامانم گفت نمیتونم برم
من یعنی آدم قبلی بودم به هیچ عنوان نمیرفتم
مثلا میگفتم کسر شانمه
ولی خیلی با اعتماد به نفس شب ساعت 8ونیم مغازه رو بستم و رفتم تو دل ترسام
رفتم تنهایی آلوچه خریدم
و زرد آلو که عاشقشم
و قشنگ نشستم سوا کردم
با اعتماد به نفس
به خودم خیلی افتخار کردم
در حالیکه فقط مردم سن بالا اونجا میان
ولی من قبلا به هیچ عنوان نمیرفتم
ولی رفتم و انجامش دادم واقعا بعد انجام اون کار بسیار حس بزرگی کردم
خواهرم همون لحظه زنگ زد گفتم تنهام پنج شنبه بازار تعجب کرد
قشنگ با اعتماد به نفس صحبت میکردم
نشستم سوا کردم و خریدم
خدایا شکرت که بهم قدرتشو دادی
حتی دستم کثیف شد فروشنده گفت آب هستا دستتو بشوری اصلا نگاه آدما فرق کرده خدایا شکرت بابت فراوانی آدمای خوب
راستی امروز پیشنهاد کاری بهم شد مغازه روبرویی که فامیل بسیار دورمونه اومد مغازه گفت وقت کردی مغازه منم بمون و منم قبول کردم
ببین نشانه های تغییر باورم داره میاد
160 هزار تومان زنداییم قرار بود بهم بده
صبح که از خواب بیدار شدم گفتم خدایا امروز 160 تومنو دریافت کنم و دریافت کردم و اینم یه نشانه ی دیگه
پس من خالق زندگیم هستم
ببین فرکانس ها چقدر دقیق داره کار میکنه
امروز یه نفر از جلوی مغازه رد میشد و با تلفن صحبت می‌کرد و میگفت ویلا تو حیرانه بسیار زیباست 12 میلیارد خریدم
گفتم ببین نشانه ی واضح تر از این؟
واقعا رو باور فراوانی کار میکنم و جهان بیشتر بهم ثابت میکنه که درست فکر میکنم
و خداوند نشانه هایی رو برام می‌فرسته که باورم قوی تر بشه
12 میلیارد ویلا خریده این نمود فراوانیه من تحسینش میکنم
دیشب یه لحظه از کنار تلویزیون رد شدم مامانم فیلم نگاه می‌کرد تو فیلم حرفی که شنیدم خدایا شکرت بود و گفتم یه نشانه ی دیگه
عین فرکانس های رادیو تو مدارش بودم که شنیدم
امروز دو عدد هم پودرزعفرون فروختم 40 تومن دریافت کردم و این یعنی فراوانی
امروز رفتم یه جایزه به خودم دادم و یه تی شرت بسیار خوشگل برای خودم خریدم
و این فراوانیه
تو پنج شنبه بازاری بی نهایت مشتری و انواع میوه هارو دیدم و این نمود فراوانیه
پدرم از میدان تره بار میوه اینا می‌خره برا فروش
دیشب میگفت دیگه میدان جوابگو نیست و میخوان انتقال بدن یه جای بسیار بزرگ
گفتم چرا؟
گفت مشتری انقدر زیاده
انقدر شلوغ میشه
حتی فروشنده ها جواب نمیدن وقتی قیمت میپرسی چون نگران از دست دادن مشتری نیستن
این نخره یکی دیگه میاد می‌خره
یعنی بی نهایت مشتری
ببین چقدر مشتری ها و فروشنده ها و مغازه ها زیاد شدن میدان به اون بزرگی پاسخگو نیست
و میخوان به یه جای بسیار بسیار بزرگ انتقال بدن
من سه سال پیش رفته بودم حتی توش چندین بانک و بی نهایت حجره و انواع میوه جات بود
خدایا شکرت به این فراوانی
حالا ببین زیاد تر از اونم شده و این نشانه دهنده ی اینه که جهان هرروز داره ثروتمند تر میشه
خدایا شکرت بابت بی نهایت نشانه هایی که میبینم
(اگر تمام درختان قلم شوند و تمام دریاها مرکب باز هم از شمارش نعمتهای من عاجزید )
هر چقدر تلاش کنیم بازم نمیتونیم نعمت های پروردگارمون رو بشمریم
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته محترم و همه دوستان
روزشمار تحول زندگی من
روز 28
چه فایل پرارزشی که همه حرفها و باورهای کمبود رو نقض میکنه و استاد چقدر مثال‌های زیادی درمورد فراوانی میزنه .
این باور و باید تو ذهنمون بمباران کنیم و لینک فراوانی با استفاده از عینی دیدن از نزدیک به چشم و ذهنمون بدیم تا ذهن نجواگر در جا خفه بشه و فراوانی مثل مهر تایید رو ذهنمون محکم زده بشه و هر روز و هر وقت و همیشه فراوانی رو ببینیم و دیدنشو تکرار و تکرار و تکرار کنیم تا نشونه ها بیاد و وارد مدار فراوانی بشیم تا دیگه ترس و نگرانی از کمبود نداشته باشیم .
انبارها پر از مواد غذایی و جنس و لوازم یدکی و خونگی وووووو اوه . بعضیا میگن آره جنس زیاده ولی پول خریدنش پیش ما کمه یا گرونه. نمیدونن مشکل اینکه تو مدار کمبود پول هستن من خودمو میگم بله جنس خونه ها ماشین لوازم ووو منتظر پول خرید هستن همه چی هست و زیاده فقط پول میخاد همه جا زیاده و داشتن اون حتی اگه گرون باشه پول میخاد . پول و باید با باور فراوانی و واردشدن به مدار ثروت بدست آورد تا بتونیم به راحتی هر چی رو که بخواهیم بخریم .
تقریبا همه چی با پوله ولی هنر اینجاست که اول باید احساس خوب و که یک موضوع ذهنی هستش و با باورهای مثبت بوجود آورد تا آرامش بوجود بیاد بعد نعمت و ثروت وارد زندگی میشه . مشکل خیلی از ماها اینکه میخواهیم با همین باورهای کمبود و منفی و مخرب اول پول و ثروت وارد زندگیمون بشه تا حالمون خوب بشه واین با قانون جهان در تضاده و نمیشه .
من باز هم به خودم یاد آوری میکنم که همیشه و بصورت دائم روی باور فراونی و باورهای مناسبت کارکنم.
سلام برعزیزان هم فرکانسی .من همیشه یه عجله ای دارم برای هرکاری عجله میکنم تا حدودی روی خودم با کمک فایلهای استاد کار کردم ولی بازم این عجله هست .الان که فکر میکنم میبینم این خودش محدودیت هست یه نوع باور کمبود .کمبود وقت ،کمبود پول ،کمبود کمک ،کمبود هر چیزی .چون فکر میکنم دیگه سنم بالا رفته دیگه کی میتونم به خواسته‌ام برسم .الان که این فایل رو دیدم چقدر فکرم بازتر شد اصلا تا حالا اینجوری به جهان فکر نکرده بودم استاد ممنون که دید مارو وسیعتر میکنین نسبت به جهان ونعمتهایی که تو جهان داریم.خدایا شکر این فایل رو دقیقا به موقع گوش دادم که معلم واقعا درگیر کمبود بود .استاد بی نهایت سپاسگذارم
اول از همه دوست دارم از میزان یادگیری ام بگم ، من چند روز نتونستم به مدد شرایط شلوغی که برام رقم خورد بیام و کامنت بزارم ولی از آموزش غافل نبودم و صدای استاد همه جا با من بود و حُسن این چند روز غیبت این بود که من واقعا هر ثانیه و هرلحظه در احساس خوبی که از استاد یاد گرفتم بودم و واقعا چند روز قشنگ رو سپری کردم و لذت بردم و کلی خوشی به تجربه ی خوشی های زندگیم اضافه شد خدارو هزاران بار شکر
یادگیری که میخوام بگم برای من با شنیدن این فایل عیان شد ، در کامنت های قبلی گفتم که قرار مصاحبه ی کاری داشتم در چندجا و خب باید بگم الان در (باورم نمیشه ترین) حالت ممکنم من :) کاری برام اوکی شد با شرایطی بی نظیر اونجور که من میخواستم و واقعا الان استاد ، با ایمان میتونم بگم باور به فراوانی جهان در وجود من ریشه زده و من بصورت حرفه ای در حال مراقبت کردن ازش هستم و خیلی خوشحالم ، خوشحالم که انقدر قشنگ با تجربه کردن ، یکی یکی باورهای محدودکننده ام داره از بین میره و من دارم میبینم میشه ، هرچیزی میشه ، بقول عزیزی :
نمیشه چیه ! نداریم چیه ! غیر ممکن چیه ! سختی چیه ! تو بخواه ، فقططططط تو بخواه ، تلاش کن خدا بهت میده ، خدا گفته تو هزار بار بخوری زمین من هزار یکبار دستت رو میگیرم بلندت میکنم پس نشدن نداریم ، با خدا همه چی میشه ، همه چی!
و من الان توی این نقطه ام ، شاید نقطه ی کوچولویی باشه اما همین که من به اینجا رسیدم ، منی که اگر آدم چندماه پیش بود به همینم نمیرسید برام خیلی بزرگ و با ارزشه ، دقیقا برام اون نوریِ که داره هی سو سو زدنش پررنگ میشه که یعنی من دارم نزدیک تر میشم و این همون بهترینه برای من ، الان میتونم با امیدواری بیشتر ، با قدرت گرفتن بیشتر باور فراوانی ام ، با اون خوش بینی تموم نشدنی که استاد میگن منتظر قشنگی ها و تجربه ی زیبایی های بیشتر تو زندگیم باشم :)
بهترینها رو برای همه ی کسانی که در راه درست هستن آرزومندم ، درپناه خدا باشید.
28 . دومین رد پای من از روز 28 ام روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا
من از وقتی آگاه شدم و درک کردم که خدا یه سری قوانین ثابت داره و خلق زندگی خودمونو کاملا با عدالت به خودمون داده و باورای خودمون
یه سوالی برام پیش میومد و چندین ماهه که هی از خدا میپرسیدم
من شنیده بودم از بچگی که وقتی امام زمان ظهور میکنه که همه جا زشتی و پلیدی باشه و مردم از اینکه ندونن چیکار کنن دست به دعا میشن و از خدا میخوان که امام زمان ظهور کنه
و اینم شنیده بودم که امام زمان وقتی ظهور کنه همه جا به صلح میرسه و با بد ها جنگ میکنه و همه جا به صلح میرسه
ولی همیشه برام سوال بود از وقتی آگاه شدم به قوانین خدا
که وقتی خدا گفته احساس خوب اتفاق خوب
وقتی گفته با من در مورد مشکلاتت حرف نزن
وقتی گفته که به خوبی ها فکر کن پس چرا این موضوع و گفته هایی که راجع به ظهور امام زمان شنیدم و نمیتونم درک کنم
بعد یه مدت که گذشت باز این سوالو میپرسیدم که تو دلم یه صدایی بهم گفت وقتی همه آدما تلاش کنن آگاه بشن در اصل ظهور امام زمان اینجوری درسته
نه اینکه همه جا بدی باشه
البته نمیدونم ،و اینو میدونم که هیچ کس از زمان ظهور امام زمان خبر نداره ، باز نظر من هست و درکی که از این سوالم این مدت که آگاه شدم بوجود اومد
فقط درمورد اینکه آیا چه موقعی در ناخوبی یا خوبی ؟؟؟؟؟
که خیلی فکرمو مشغول کرده بود
دیروز من دوباره داشتم به این سوال فکر میکردم
امروز باز رفتم اینستاگرام که فایلای استاد عباسمنش رو که تیکه تیکه به صورت فایل تصویری درست میکنن اون جملاتی که خیلی خاص هست و باورای قدرتمند هم میسازه نگاه کنم
رسیدم به قانون 13 که استاد میگفت اگر کسی در خانواده سه نفره تغییر کنه اون خانواده هم تغییر میکنن
یا اینکه اگر تو جامه ای 13 درصد افراد جامعه ، منظور از جامه از خانواده گرفته تا جهان …
اگر 13 در صد افراد اون جامعه تفکرشون مثبت باشه میتونن تو افراد کل اون جامعه تاثیر بذارن
وقتی شنیدمش چقدر خوشحال شدم که دارم روی خودم کار میکنم و سعی و تلاشمو میکنم
و این تصمیمو گرفتم که از خدا هم دیروز خواستم که بهم کمک کنه فقط روی خودم کار کنم و به هیچ کس کاری نداشته باشم
به قول استاد که گفتن اگر کسی ازم پرسید بهش بگم وگرنه نباید بهش حرفی بزنم چون مدارها متفاوته و درک ها متفاوت
من فقط سعی کنم که خوب باشم هرچقدر خوب و مهربانتر باشم به خدا نزدیک ترم ،هرچقدر عشق راستین داشته باشم به خدا نزدیک ترم ،هرچقدر ثروتمند باشم به خدا نزدیک ترم و خداگونه تر عمل میکنم ، هر چقدر قدرت مند ترین رب رو خدا بدونم و در مسیر تکاملم لذت ببرم و تلاشمو بکنم برای توحیدی عمل کردن به خدا نزدیکتر و خدا گونه ترم و هرچقدر به فراوانی خدا باور داشته باشم درمورد همه چی به خدا نزدیکتر و نزدیکترم
من دیشب بین گریه هام و حال خوبم با خدا خواستم که کمکم کنه از این به بعد مصمم تر عمل کنم
چون واقعا تو این سه ماه که با فایلای رایگان کار کردم خیلی همه چی تغییر کرد
حتی آدمای اطرافم به طرز عجیبی که باز هم میدونم همین قوانین هست و قانون 13
که من از وقتی خواستم تغییر کنم از درون جهان اطرافم هم تغییر داره میکنه
مثلا مهربونی میبینم ،خودمم سعی میکنم مهربون باشم
و به اندازه ای که دارم تلاش میکنم به همون اندازه دارم نتیجه از جهان هستی و خدا دریافت میکنم
آدما بهم لبخند میزنن،کمکم میکنن ،احساس ارزشمندی بهم دست میده حتی آدما با رفتاراشون بهم حس ارزشمندی میدن که همه اینها باز تمامش خداست که بهم عشق و ارزشمندی و ثروت و حال خوب میده از طریق آدما که دستی هستن از دستای خدا
حتی اطرافیانم که قبلا متفاوت تر فکر میکردم جدیدا دارم میبینم اونا هم سوالاتی دارن که درمورد خدا یا اینکه جهان هستی و اینکه چجوریه و خوشحالم از اینکه من این ها رو به چشم میبینم
حتی دوستانم که باهاشون در ارتباط بودم و هر از گاهی باهم حرف میزدیم و بهم زنگ زدن درمورد آگاهی حرف میزدن و از حرفاشون متوجه شدم که در مسیر آگاهی قدم برداشتن و دوست دارن آگاه بشن
من دیروز داشتم به خدا حرفامو میگفتم یهویی یاد دعا کردن برای همه که افتادم یکی یکی از خدا درخواست کردم گفتم خدا من دعام رو میکنم درسته که قانونت هست و گفتی برای همه دعا کنید به خودتون برمیگرده ولی من به اون درصدشم امید دارم که گفتی اگر درمدار دریافت دعا باشن این دعای من میرسه
پس من دعا میکنم و اول اینو میدونم که به خودم برمیگرده و بعد برای کسانی که درمدارش باشن بهشون میرسه
و من از صمیم قلبم از خدا برای همه جهان هست بینهایت آگاهی و بینهایت عشق و بینهایت ثروت و بینهایت سلامتی و بینهایت آرامش و شادی و بینهایت خوبی ها و زیبایی هارو خواستم
انقدر حالم خوب بود که امروز صبح که بیدار شدم تکرار میکردم تویی قدرت تمام جهان هستی و امروز هم بهم کمک میکنی و شگفتی هات رو تا شب نشونم میدی و میبینمشون و سپاسگزاری هام رو نوشتم تو دفترم و بعد که تو اینستا داشتم به فایلای کوتاه از استاد عباسمنش نگاه میکردم
چون من از عکسایی که از طرح های اطرافم میگیرم تا از اونا طراحی طلا جواهرات رو انجام بدم ، گفتم بذار گوش کنم بعد از گالریم نگاه میکنم گفتم خدا تو طرح بده بهم چی گردنبند بکشم ایده اش با تو
همینجور داشتم دستمو تکون میدادم یه صدایی شنیدم که گفت dnaو من زود شروع کردم گردنبند و دستبند به طرح dnaکشیدم
و بعد که قانون 13 رو دیدم داشتم فکر میکردم یهویی باز سوالم یادم اومد که آیا در زمان خوبی امام زمان ظهور میکنن یا در ناخوبی ؟؟؟؟؟؟
و یه لحظه به خودم گفتم جوابش خوبیه چرا؟
چون که وقتی این قانون میگه که یک نفر تغییر بکنه در خانواده سه نفره بقیه اعضای خانواده هم تغییر میکنن ،یا در جامعه 13 درصد تغییر کنن و در توضیحات میگفتن که مراقبه کردن ، میتونن بر کل جامعه تاثیر بذارن
در ادامه گفتن که تو قرآن خدا گفته که تا زمانی که صاحان هستند عذاب نازل نمیشه
یاد زندگی پیامبرا افتادم که هرجا میرفتن خیر و برکت میرفت به اونجا، یا یه سری آدما که هستن وقتی میرن جایی خیر و برکت هست و همه اینا با وصل شدن به خدا رخ میده که خدا همه چی بهت میده و خوبیه و خوبی و خوبی
و من هر روز به خودم تکرار میکنم که تو به خدا وصل شو خدا بهت همه چیز میده
حتی تو فقط متمرکز شو روی تغییرت از درون و لذت ببر از تک تک لحظه های زندگیت و ببین که معجزه ای در بیرون و جهان هستی رخ میده
وقتی این فایلارو میبینم بیشتر دلم میخواد رو خودم کار کنم و وقتی میبینم که با هر تلاشم نتیجه شو خدا بهم نشون میده بیشتر مشتاق تر میشم
و البته آسون میگیرم چون میدونم که تکاملم باید طی بشه و پیشرفتم ذره ذره هست که یهویی تبدیل به بوم بوم بوم های زندگیم میشه از همه نظر
پس جواب خوبیه
امام زمان زمانی ظهور میکنه که خوبی باشه و آدما تلاش میکنن تا از درون خودشونو پیدا کنن و خدای خودشونو
من میدونم خدا جواب سوالمو داد چون من وقتی پرسیدم قشنگ حس میکردم که خدا داره باهم حرف میزنه و این قانون 13 که من تو این چند ماه از سایت نشنیده بودم
شنیده بودم که تغییر کنم جهان اطرافم تغییر میکنه ولی قانونش که اینجوری باشه نشنیده بودم و خدا دراصل هدایتم کرد تا به جواب برسم
و خوشحالم از اینکه خدا بهم هر لحظه قدرتش رو نشون میده با جواب دادن از راه های مختلف بهم کمک میکنه
چون خدا وعده اش حقه وقتی گفته کمکت میکنم انقدر قشنگ همه چیو میچینه کنار هم و کمکت میکنه که به جواب برسی یا به هر خواسته ای که داری برسی که واقعا شگفت زده میشی از این همه قدرتش
28ردپای روزشمار1403/9/4به نام خداسلام به خالق ومخلوقات سایتمون که ازاستادوشاگردهمه باورفراوانی داریم.دیگه ماییم عزیزکرده های خدا.که خودخدادرابعاداستادعشق برامون سخنان امیدوارکننده میگه!فکرپروفسورمثل این میمونه یک آدم ثروتمندیک گروهی روبه میهمانی چندروزه دعوت کنه .مثلا:10روزه5روزش توی قصرش باشه وبرای 5روزدیگه بگه ببخشیدادامه ی میهمانی به عهده ی خودتونه من درتوانم نیست که مکان وخرج شماروبه عهده بگیرم!خیلی ببخشیداون میهمانهادرجواب چی میگن!؟آخیش طفلکی بریم به فکرخودمون باشیم جاه ومکان فراهم کنیم!نه بابا میگن مردحسابی یا(….؟)فلان فلان شده توکه عرضه نداشتی بیجاکردی ازخونمون کشیدی بیرون!حالامگه درباره شخص ماحرف میزنیم نه به قول استاددرباره ی انرژی ویاسیستم حرف میزنیم که خودش درابعادمااومده کره ی بهشت خاکی روتجربه کنه!بیادبگه من تاحالاجاه ومکان ورزق شمارودادم دیگه بقیش پای خودتونه!پس به من چه؟تاحالاتوحالم بوده ازحالابه بعدتوحالم نیست!مثل من قبل ازآشنایی بادواستادبزرگوارم استادسیدعرشیانفرواستادبزرگم سیدعباسمنش، به خدای خودم که آدم بود!میگفتم :خدایامیهامان کمترمیزبانی بهترتوکه نمیتونستی به همه خانه،ماشین،خوراکیهای خوب وغیره روبدی چرااین همه انسان خلق کردی!؟قسم به خدا،همیشه این حرف رومیزدم!بعضی وقتهاخیلی کم خدارانورتصورمیکردم!چون برام بیش ترمثل پدرم بود!جنسیت خدامَردبودخخخ ودرباره آب یاهرنعمتی مصرف به اندازه رادوست دارم ولی ازمصرف به بعدکه اصراف میشه موافق نیستم. مثلابرای شستشوی ظروف کف مال میکنم شیرآب رومیبندم.باخودم میگم نعمت خداروبایدازش استفاده کنم که خدابگه آفرین لیلابه من ونعمتم احترام گذاشتی!حالاشایدم من اشتباه میکنم! اونهایی که حین ظرف شستن شیرآب روبازمیزارن به خاطرثابت کردن فراوانی است کارشون درسته!من نمیدونم. این که گفتم :فکرخودمه به اندازه ی نیازم نعمت خدارامصرف کنم.حمام که میرم برای گرم شدنم شایدیکم آب بیشتری نیازداشته باشم بازهم نه درحداصراف!فقط برای مصرف . واحترام به خداونعمات الهی به نظرخودم اصراف نیکنم که این شیوه رو یک نوع هنرخودم میدانم وسپاسگذاری به خدا میدانم.حالاادامه ی سفربه قشم ازجزیره هرمزومعجزات الهی لذت بردیم وشب سوئیت خوابیدیم وفرداتخلیه ی سوئیت چون ازشمال مسافراومدصاحب سوئیت گفت:بیاین خونه بالاولی هیچ امکاناتی نداره چون ماقول دادیم صبح تخلیه کنیم اشتباه ازمابودتاساعت2وقت داشتیم!من اطلاع نداشتم عروسم باپسرم بازاربودن منم باعزیزدلم سریع وفوری تاوقت رفتن چندوعده غذادرست کردیم!به خاطرامکانات گازکه توی مسیرازپخت وپزراحت باشیم توی این کارهاخیلی هنرمندم خخخ خوب پسربزرگم وعزیزدلم لوازمهای ماشین خودمونوسریع چیدن پسرکوچیکم ازبازاراومدماشین اونم آماده کردن رفتیم بازارمقداری دیگرخریدکردیم وبرای آب بازی تودریاپسرم وعروسم گفتن پارک ساحلی زیتون قشم به قول خودمون(برای کارتُن خوابی عالیه!)خوب همین امشب میریم قشم تولدپسرکوچیکمه عروسم باپسربزرگم هماهنگ کرده شمابادادشت باش من بامامان بابابرم کیک بگیرم که شوهرم سوپرایزبشه .بازمیگه مامان حالاازدرگهان تاقشم کیک بازمیشه! تصمیم گرفت بریم قشم کیک پیدامیکنم منوعزیزدلم وعروسم پیاده شدیم ورفتیم کیک تهیه کردیم ودوتاداداشابرای پارک کردن ماشین ازماجداشدن ولی تلفنی درارتباط بودیم منم به عروسم میگفتم: شام درست کردم هواگرمه غذای چرب سازگارنیست مادرجان یک کیک بدون خامه بگیربراصبحانه!عروسم گفت؛مامان کیک بدون خامه براعکس گرفتن جالب نیست!گفتم پس کیک کوچیکتربگیرگفت:باشه چه وعده ی کیک خوردن به خودمون دادیم که شاهنامه روآخرش خوش است!به پسربزرگم زنگزدم هرجاهستی آدرس بده وقتی اومدیم فیلم بگیربرای داداشت خانمش کیک گرفته سوپرایزش کنه، آدرس داد:منوعزیزدلم جلوعروسم باکیک وشمع پشت سرمامیومدپسرم فیلم نگرفت که داداش کوچیکه نفهمه عادی بودن .تانزدیکشون شدیم عروسم سریع بافندک شمع روروشن کردمنم فیلم میگرفتم یهوی عروسم ازپشت پسرمُ بغل کردتولدت مبارک من کِل کشیدم وپسربزرگم عزیزدلم کف زدن که مغازه دارهای بازارومردم رهگذرهمه باهم تولدت مبارک وکف وسوت وکِل کشیدن و3تاآقای به حال تهرونی به آقایی که فروشنده لوازم صوتی تصویری بود گفت:سریع آهنگ بزارتولداین جون روجشن بگیریم! وقبل اینکه آهنگ بزارن این عزیزتهرانی همینجورمیرقصیدجیغ وسروصدای شادی تاآهنگ آماده شدبازاریهاجمع شدن مردم درحال رفت وآمدهمه جشن ورقص وشادی داشتن ودرهمون لحظه یک آقایی که فکرکنم صاحب مغازه ی صوتی بودیانه نمیدانم گفته بودشب شهادته خاموش کنیدکه پسرجوان سریع دستگاه روخاموش کردوماازهمه تشکرکردیم وبازاریهاگفتندکی میخوایم کیک بخوریم!؟پسرم کیک روگذاشت وخداحافظی!اون عزیزتهرانی میگفت من ازهنرمندای تهرانم فقط گفتیم برین کمی کیک نوشجان کنین که تشکرکردن وبدون کیک رفتن فقط خدااونارومامورکرده بودکه به سادگی آب خوردن وبدون هیچ هزینه یادعوتی زیباترین جشن تولدروخدابرای بچم برگذارکردوحالاتولد27سالگی پرخیروبرکت باجمعی ازهنرمندان تهرانی،وبازاریهای قشمی،وکسانی که درحال آمدورفت بودن که خداتوی این ضیافت الهی دعوتشون کرده بودبرگزارشدبرای همه همینجورشادیهاروآرزودارم عروسم سرازپانمیشناخت ازبس که ذوق کرده بودفکرشونمیکردولی برای من عادی بودچون حضرت موسی هم قدم اول روبرداشت به دریارسید هیچ امیدی نداشت که خدادریاراشکافت وهمون خدابرای خلیفه خودش این مراسم رابرگذارکرد.عروسم سریع به خانوادش خبردادوبلافاصله استوری کردکه دخترخواهرم دیده بودمییخندید.میگفت:باخودم گفتم:بازخاله لیلاغوغاکرده !هرجاقدم میزاره همین شادیهاروداره.آره راست میگه من هرجاهستم ازهمین برنامه هااجرامیکنم ازبچگی همینجوری بودم واینجاماهیچ نقشی نداشتیم ازمعجزات الهی بود.وخواهرعروسم گفته الان مُدشده که دخترهایاپسرهابراری پارتنرهاشون میرن توی پاساژهاپول میدن که مراسم اجراکنن!ولی برای شمامجانی برگزارشده!باخودم گفتم مجانی عمه ت!این موهبت الهی است توی زندگی ما.وحالااومدیم عروسم میگه هم یک عکسم نگرفتیم!منم گفتم نه حرف من، نه حرف تو،چون غذامون چرب بودکیکم قسمتمون نشد!ولی چه شب بحالی وکناردریارفتیم تانیمه های شب آهنگ ورقص برپابود وچه شب عالی هوای خوب صدای دریاوبیدارشدن صبح هوای ابری بهاری باصدای دریاومرغان دریایی بادیدن قایقهای کوچک وبزرگ شب چراغهاشون روشن بودوروزحال وهوای دیگری داشتن وهتلهاوهرچی دیگه وفور،وفراوانی میدیدم وسپاسگذاری میکردم.صبح تودریاباعزیزدلم وپسرکوچیکه وعروسم آب بازی کردیم حال کردیم وبه سوی بندرلافت راهی شدیم نزدیک اسکله برانمازواستادیم ویک بازاری داشت دوباره چندتیکه خریدوبه اسکله آمدیم وسوارلاندی کرافت شدیم دوباره روی عرشه به زیباییهاتماشامیکردیم وباخداحرف میزدم ودعامیکردم واشک میریختم ازاین همه نعمت وعظمت الهی،این چندروزاگه نتونستم کامنت بذارم ولی،ولی،ولی باخداخوب حرف زدم وحال کردم!وتوی هوای گرم چایی میخوردیم ولذت میبردیم چون برای یک ایرانی اونم مشهدی روستایی هرجاباشه چاییش بایدآماده باشه خخخ. ازلذتی که توسفربردیم شماهم شریک باشین ازاول سفربارقص شروع کردیم تاآخرسفر همش رقص بوداااااللللللهههههیییی تاابدهاشکرت عاشق خانواده ی کوچک وبزرگم هستم استادمتشکرم مریم جون ازشماهم متشکرم که مشق هرروزه برامون گذاشتی دوستان متشکرم که باشادیهای من شریکین.برای همه مون آرزوی سلامتی وثروتمندی رودارم.
بنام نامی یکتا
خدایا شکرت هزار مرتبه سپاسگذارم
وجودم پر شد از آرامش با گوش دادن به فایل و خواندن کامنت دوستان
چقدر تاثیر گذار بود خوندن کامنت دوستان واقعا الان میفهمم استاد چرا تاکید دارند که کامنتهارو بخونیم خودمون کامنت بذاریم جواب سوالاتمو خیلی راحت گرفتم ایده هارو گرفتم خیلی مفید بود
ممنون استاد من قبلا ازین حرفا خیلی شنیدم و چقدر ناراحت و ناامید میشدم میترسیدم نگرانم میشدم اما الان دقیقا برعکس خیلی امیدوار خوشحال آرامش درونی همه چیزای خوبو دارم
ممنونم خدای مهربانم ازینکه کمکم کردی و هدایت شدم به این فایل
مچکرم استاد عزیز
سلام استاد عزیزم خیلی ممنون که انقدر محکم و مصمم قانون رو بیان می کنید و اینطور محکم حتی نظر دانشمند جهان که از باور کمبود نشآت گرفته نقض می کنید آفرین بر شما … استاد از اینکه با فایلای شما انقدر دیدم باز می شود و بیشتر تلاش می کنم مراقب ورودی های ذهنم باشم بسیار سپاسگزارم
من هر روز فایلای شما رو گوش می دهم و کامنت دوستان را هم می خوانم واقعا از هر کسی در این سایت مطلب و راهکاری یاد می گیرم . استاد من شب که می خوابم چندین بار در طول شب بلند می شوم و این باعث می شود که شروع روز ذهنم خسته باشد از تجربه ی یکی از دوستان به این فکر افتادم خواب راحتی که خیلی دوست دارم شبها داشته باشم و در تایم خواب یک خواب خوب و یکسره داشته باشم ، بیام این نیاز ضروری ام را در دفترم بنویسم خواب راحتی که دوست دارم شبها داشته باشم شاید خنده دار به نظر بیاید ولی یک خواب خوب و یکسره شبانه ، در روز من تاثیر فوق العاده ای دارد امیدوارم به زودی از تجربه ی خواب خوب و راحت برایتان خواهم نوشت.دوست دارم قبل از هر خواسته ای این خواسته ام برآورده شود تا با ذهنی آسوده و تلاش ذهنی برای ساختن باورهای مناسب برای رسیدن به خواسته هام به تک تک آنها برسم
بنام خدای مهربان
روز بیست وهشتم سفر نامه
استاد عزیزم چقدر این مبحث باورها برای من لذت بخشه و از گوش دادن به این فایل ها اصلا سیر نمیشم و با تمام وجودم غرق این آگاهی ها شما میشم
جهان مابر اساس باورهای ما شکل می‌گیرد ویکی از مهمترین باورهای کلیدی که بخش عمده‌ای از تجربیات زندگی را شامل میشود باور فراوانی است .
این باور به قدر ی حائز اهمیت و مهم هستش که باور کمبود باعث ورود کمبودهای زیادی در زندگیمان میشود و در همه قسمت‌های زندگی خود را نشان می‌دهد
باور کمبود فرد مناسب برای ازدواج
باور کمبود پول و ثروت
باور کمبود سلامتی
باور کمبود شغل مناسب
باور کمبود آب
باور کمبود مشتری
باور کمبود انسانهای خوب
ذهن ما از کودکی با این باورها و امثال این باورها مسموم شده است و باور کرده ایم از همه چیز کم وجود دارد و نتیجه این باورها میشود
استرس و نگرانی
محروم شدن از فروانی و نعمت
نا امید شدن
دزدی کردن
حرص خوردن
پول نزول کردن
کلاهبرداری
و....
بپذیریم خدایی که این جهان رو خلق کرده از هر چیز بی نهایت آفریده است و هر روز با نعمت‌ها و زیبایی‌های جهان افزوده میشود و اگر این فراوانی ها رو نمیبینم بابت این است که در مدار کمبود قرار داریم
وای که این چقدر این وعده خداوند زیباست و برای قدرتمند کردن باورها همین وعده به تنهای کافیست
اگر تمام درختان قلم شوند و دریا ها مرکب باز هم نمی توانی فراوانی جهان را بشماری
خدایا شکرت بخاطر این همه فراوانی که حتی فکر کردن بهش باعث قدرتمند شدن باورها میشود
باید ابتدا باور کنیم که بی نهایت ثروت و نعمت وجود دارد و حس لیاقت داشتن را در خود ایجاد کنیم تا نعمت و ثروت بی نهایت وارد زندگیمان شود
باید باور کنیم فرصت‌های شغلی بسار زیادی وجود دارد و خودمان را لایق آن ها بدانیم و جهان آنها را وارد زندگیمان می‌کند و نشانه های باور فروانی این است که از آن فرصت های شغلی بیشتر میبینم ،زیرا باور داریم زیاد وجود داره
دوستتون دارم
سلام و عرض ادب به سرکار خانم مریم شایسته و استاد عباس منش عزیز
در روز (سفرنامه بیست و هشتم ):از خداوند شپاسگزارم برای این همه نعمت که بی انتها و حد و مرز هستند. و این فایل باارزش که باعث می شود مخرب ترین باورم را کم رنگ کند .و باور کنم که همه چیز بینهایت و بی انتها است .
به نام خدای بی نهایت نعمت و ثروت و سلامتی و شادی
سلام عشقای دلم
چند مثال در مورد فراوانی:
تا چند سال پیش خونه ها همکف بودند و نهایت دو طبقه می‌زدند
ولی الان چندین طبقه چندین واحد ساخته شده اند
من رفتم مطب دکتر چشم پزشکم واحد 77 بود
حالا طبقه ی سوم بود واحد 77 حالا ببین کل واحداش چقدره چندین طبقه بود
این فراوانی نیست پس چیه
یعنی محدودیتی در طبقات وجود نداره
مجتمع های تجاری تفریحی رفاهی خدماتی بی نهایت در همه جای جهان ساخته شدند
تو شهر خودم من چقدر میبینم خداروشکر
و این نمود فراوانیه
بی نهایت آسمان خراش ها و برج های لوکسی که ساخته شده و میشود این نمود فراوانیه
علاوه بر اینکه مغازه ها همکف هستند
الان مجتمع های چندین واحده زدن و هر یک از طبقات یه خدماتی رو ارائه میدن
من رفته بودم واسه کاشت ناخن آدرس داده بود واحد و طبقه ی فلان بعد رفتم دیدم هر واحد یه کسب و کاریه واسه خودش
و جالب ترینش این بود که طرف یه مکانی رو خریده بود یا اجاره کرده بود حالا اون اتاق رو چندین میز و صندلی گذاشته و اجاره میده
واسه ناخن کارها یعنی هر یدونه میز رو کرایه میده واسه ناخن کارهای سیار.اون خانوم که داشت ناخن منو درست می‌کرد صاحب مغازه بهش گفت کارتخوان اونجاست کرایه میزتو بکشی من رفتم
گفتم ببین چقدر فرصت هست چقدر ایده هست
ببین از چیا میشه ثروت ساخت
این فراوانیه
قبلا یه آرایشگاه بود میرفتی همه ی کارارو یه نفر انجام می‌داد
ولی الان هر کس در زمینه ی خاصی مهارت کسب کرده میری آرایشگاه
لاین ناخن فرق میکنه اصلا یه کلینیک زدن فقط برا ناخن
لاین شینیون
لاین میکاپ
کلینینک پوست و پاکسازی پوست
لاین بافت
لاین رنگ
لاین هاشور و فیبروز ابرو
فر مو
کراتین مو
و…..
ببین در مورد آرایشگاه چقدر فرصت ایجاد شده و شاخه های مختلفی تقسیم شده و این فراوانیه
یه خانومی هست تو شهرمون فقط یه کلینیک زده تازه تو این یه ماه اخیر فقط کلینیک فر دائم مو
و حالا تو همون کلینیک ناخن کارهای سیار و بافت کارای سیار و …. آورده و ثروت میسازه
اینا فراوانیه
یعنی از دل فرصت ها بی نهایت فرصت ایجاد میشود
امروز متوجه شدم که خیلی بزرگ شدم
من رفتم تو دل ترسام
ما تو شهرمون پنج شنبه بازار داریم
هر هفته کلی میوه و خوردنی اونجا میفروشن
و مامانم هر هفته میره اونجا خرید میکنه
امروز مامانم گفت نمیتونم برم
من یعنی آدم قبلی بودم به هیچ عنوان نمیرفتم
مثلا میگفتم کسر شانمه
ولی خیلی با اعتماد به نفس شب ساعت 8ونیم مغازه رو بستم و رفتم تو دل ترسام
رفتم تنهایی آلوچه خریدم
و زرد آلو که عاشقشم
و قشنگ نشستم سوا کردم
با اعتماد به نفس
به خودم خیلی افتخار کردم
در حالیکه فقط مردم سن بالا اونجا میان
ولی من قبلا به هیچ عنوان نمیرفتم
ولی رفتم و انجامش دادم واقعا بعد انجام اون کار بسیار حس بزرگی کردم
خواهرم همون لحظه زنگ زد گفتم تنهام پنج شنبه بازار تعجب کرد
قشنگ با اعتماد به نفس صحبت میکردم
نشستم سوا کردم و خریدم
خدایا شکرت که بهم قدرتشو دادی
حتی دستم کثیف شد فروشنده گفت آب هستا دستتو بشوری اصلا نگاه آدما فرق کرده خدایا شکرت بابت فراوانی آدمای خوب
راستی امروز پیشنهاد کاری بهم شد مغازه روبرویی که فامیل بسیار دورمونه اومد مغازه گفت وقت کردی مغازه منم بمون و منم قبول کردم
ببین نشانه های تغییر باورم داره میاد
160 هزار تومان زنداییم قرار بود بهم بده
صبح که از خواب بیدار شدم گفتم خدایا امروز 160 تومنو دریافت کنم و دریافت کردم و اینم یه نشانه ی دیگه
پس من خالق زندگیم هستم
ببین فرکانس ها چقدر دقیق داره کار میکنه
امروز یه نفر از جلوی مغازه رد میشد و با تلفن صحبت می‌کرد و میگفت ویلا تو حیرانه بسیار زیباست 12 میلیارد خریدم
گفتم ببین نشانه ی واضح تر از این؟
واقعا رو باور فراوانی کار میکنم و جهان بیشتر بهم ثابت میکنه که درست فکر میکنم
و خداوند نشانه هایی رو برام می‌فرسته که باورم قوی تر بشه
12 میلیارد ویلا خریده این نمود فراوانیه من تحسینش میکنم
دیشب یه لحظه از کنار تلویزیون رد شدم مامانم فیلم نگاه می‌کرد تو فیلم حرفی که شنیدم خدایا شکرت بود و گفتم یه نشانه ی دیگه
عین فرکانس های رادیو تو مدارش بودم که شنیدم
امروز دو عدد هم پودرزعفرون فروختم 40 تومن دریافت کردم و این یعنی فراوانی
امروز رفتم یه جایزه به خودم دادم و یه تی شرت بسیار خوشگل برای خودم خریدم
و این فراوانیه
تو پنج شنبه بازاری بی نهایت مشتری و انواع میوه هارو دیدم و این نمود فراوانیه
پدرم از میدان تره بار میوه اینا می‌خره برا فروش
دیشب میگفت دیگه میدان جوابگو نیست و میخوان انتقال بدن یه جای بسیار بزرگ
گفتم چرا؟
گفت مشتری انقدر زیاده
انقدر شلوغ میشه
حتی فروشنده ها جواب نمیدن وقتی قیمت میپرسی چون نگران از دست دادن مشتری نیستن
این نخره یکی دیگه میاد می‌خره
یعنی بی نهایت مشتری
ببین چقدر مشتری ها و فروشنده ها و مغازه ها زیاد شدن میدان به اون بزرگی پاسخگو نیست
و میخوان به یه جای بسیار بسیار بزرگ انتقال بدن
من سه سال پیش رفته بودم حتی توش چندین بانک و بی نهایت حجره و انواع میوه جات بود
خدایا شکرت به این فراوانی
حالا ببین زیاد تر از اونم شده و این نشانه دهنده ی اینه که جهان هرروز داره ثروتمند تر میشه
خدایا شکرت بابت بی نهایت نشانه هایی که میبینم
(اگر تمام درختان قلم شوند و تمام دریاها مرکب باز هم از شمارش نعمتهای من عاجزید )
هر چقدر تلاش کنیم بازم نمیتونیم نعمت های پروردگارمون رو بشمریم
خدانگهدارتون عشقای من️
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته محترم و همه دوستان
روزشمار تحول زندگی من
روز 28
چه فایل پرارزشی که همه حرفها و باورهای کمبود رو نقض میکنه و استاد چقدر مثال‌های زیادی درمورد فراوانی میزنه .
این باور و باید تو ذهنمون بمباران کنیم و لینک فراوانی با استفاده از عینی دیدن از نزدیک به چشم و ذهنمون بدیم تا ذهن نجواگر در جا خفه بشه و فراوانی مثل مهر تایید رو ذهنمون محکم زده بشه و هر روز و هر وقت و همیشه فراوانی رو ببینیم و دیدنشو تکرار و تکرار و تکرار کنیم تا نشونه ها بیاد و وارد مدار فراوانی بشیم تا دیگه ترس و نگرانی از کمبود نداشته باشیم .
انبارها پر از مواد غذایی و جنس و لوازم یدکی و خونگی وووووو اوه . بعضیا میگن آره جنس زیاده ولی پول خریدنش پیش ما کمه یا گرونه. نمیدونن مشکل اینکه تو مدار کمبود پول هستن من خودمو میگم بله جنس خونه ها ماشین لوازم ووو منتظر پول خرید هستن همه چی هست و زیاده فقط پول میخاد همه جا زیاده و داشتن اون حتی اگه گرون باشه پول میخاد . پول و باید با باور فراوانی و واردشدن به مدار ثروت بدست آورد تا بتونیم به راحتی هر چی رو که بخواهیم بخریم .
تقریبا همه چی با پوله ولی هنر اینجاست که اول باید احساس خوب و که یک موضوع ذهنی هستش و با باورهای مثبت بوجود آورد تا آرامش بوجود بیاد بعد نعمت و ثروت وارد زندگی میشه . مشکل خیلی از ماها اینکه میخواهیم با همین باورهای کمبود و منفی و مخرب اول پول و ثروت وارد زندگیمون بشه تا حالمون خوب بشه واین با قانون جهان در تضاده و نمیشه .
من باز هم به خودم یاد آوری میکنم که همیشه و بصورت دائم روی باور فراونی و باورهای مناسبت کارکنم.
خدارو شکر میکنم و از استاد عزیز هم سپاسگزارم
در پناه الله باشید .
سلام برعزیزان هم فرکانسی .من همیشه یه عجله ای دارم برای هرکاری عجله میکنم تا حدودی روی خودم با کمک فایلهای استاد کار کردم ولی بازم این عجله هست .الان که فکر میکنم میبینم این خودش محدودیت هست یه نوع باور کمبود .کمبود وقت ،کمبود پول ،کمبود کمک ،کمبود هر چیزی .چون فکر میکنم دیگه سنم بالا رفته دیگه کی میتونم به خواسته‌ام برسم .الان که این فایل رو دیدم چقدر فکرم بازتر شد اصلا تا حالا اینجوری به جهان فکر نکرده بودم استاد ممنون که دید مارو وسیعتر میکنین نسبت به جهان ونعمتهایی که تو جهان داریم.خدایا شکر این فایل رو دقیقا به موقع گوش دادم که معلم واقعا درگیر کمبود بود .استاد بی نهایت سپاسگذارم
بنام خدای فراوانی و ثروت
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته جان و
سلام به همه ی عزیزان
ردپای روز بیست و هشتم سفر
اول از همه دوست دارم از میزان یادگیری ام بگم ، من چند روز نتونستم به مدد شرایط شلوغی که برام رقم خورد بیام و کامنت بزارم ولی از آموزش غافل نبودم و صدای استاد همه جا با من بود و حُسن این چند روز غیبت این بود که من واقعا هر ثانیه و هرلحظه در احساس خوبی که از استاد یاد گرفتم بودم و واقعا چند روز قشنگ رو سپری کردم و لذت بردم و کلی خوشی به تجربه ی خوشی های زندگیم اضافه شد خدارو هزاران بار شکر
یادگیری که میخوام بگم برای من با شنیدن این فایل عیان شد ، در کامنت های قبلی گفتم که قرار مصاحبه ی کاری داشتم در چندجا و خب باید بگم الان در (باورم نمیشه ترین) حالت ممکنم من :) کاری برام اوکی شد با شرایطی بی نظیر اونجور که من میخواستم و واقعا الان استاد ، با ایمان میتونم بگم باور به فراوانی جهان در وجود من ریشه زده و من بصورت حرفه ای در حال مراقبت کردن ازش هستم و خیلی خوشحالم ، خوشحالم که انقدر قشنگ با تجربه کردن ، یکی یکی باورهای محدودکننده ام داره از بین میره و من دارم میبینم میشه ، هرچیزی میشه ، بقول عزیزی :
نمیشه چیه ! نداریم چیه ! غیر ممکن چیه ! سختی چیه ! تو بخواه ، فقططططط تو بخواه ، تلاش کن خدا بهت میده ، خدا گفته تو هزار بار بخوری زمین من هزار یکبار دستت رو میگیرم بلندت میکنم پس نشدن نداریم ، با خدا همه چی میشه ، همه چی!
و من الان توی این نقطه ام ، شاید نقطه ی کوچولویی باشه اما همین که من به اینجا رسیدم ، منی که اگر آدم چندماه پیش بود به همینم نمیرسید برام خیلی بزرگ و با ارزشه ، دقیقا برام اون نوریِ که داره هی سو سو زدنش پررنگ میشه که یعنی من دارم نزدیک تر میشم و این همون بهترینه برای من ، الان میتونم با امیدواری بیشتر ، با قدرت گرفتن بیشتر باور فراوانی ام ، با اون خوش بینی تموم نشدنی که استاد میگن منتظر قشنگی ها و تجربه ی زیبایی های بیشتر تو زندگیم باشم :)
بهترینها رو برای همه ی کسانی که در راه درست هستن آرزومندم ، درپناه خدا باشید.
به نام ربّ
سلام با بینهایت عشق
28 . دومین رد پای من از روز 28 ام روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا
من از وقتی آگاه شدم و درک کردم که خدا یه سری قوانین ثابت داره و خلق زندگی خودمونو کاملا با عدالت به خودمون داده و باورای خودمون
یه سوالی برام پیش میومد و چندین ماهه که هی از خدا میپرسیدم
من شنیده بودم از بچگی که وقتی امام زمان ظهور میکنه که همه جا زشتی و پلیدی باشه و مردم از اینکه ندونن چیکار کنن دست به دعا میشن و از خدا میخوان که امام زمان ظهور کنه
و اینم شنیده بودم که امام زمان وقتی ظهور کنه همه جا به صلح میرسه و با بد ها جنگ میکنه و همه جا به صلح میرسه
ولی همیشه برام سوال بود از وقتی آگاه شدم به قوانین خدا
که وقتی خدا گفته احساس خوب اتفاق خوب
وقتی گفته با من در مورد مشکلاتت حرف نزن
وقتی گفته که به خوبی ها فکر کن پس چرا این موضوع و گفته هایی که راجع به ظهور امام زمان شنیدم و نمیتونم درک کنم
بعد یه مدت که گذشت باز این سوالو میپرسیدم که تو دلم یه صدایی بهم گفت وقتی همه آدما تلاش کنن آگاه بشن در اصل ظهور امام زمان اینجوری درسته
نه اینکه همه جا بدی باشه
البته نمیدونم ،و اینو میدونم که هیچ کس از زمان ظهور امام زمان خبر نداره ، باز نظر من هست و درکی که از این سوالم این مدت که آگاه شدم بوجود اومد
فقط درمورد اینکه آیا چه موقعی در ناخوبی یا خوبی ؟؟؟؟؟
که خیلی فکرمو مشغول کرده بود
دیروز من دوباره داشتم به این سوال فکر میکردم
امروز باز رفتم اینستاگرام که فایلای استاد عباسمنش رو که تیکه تیکه به صورت فایل تصویری درست میکنن اون جملاتی که خیلی خاص هست و باورای قدرتمند هم میسازه نگاه کنم
رسیدم به قانون 13 که استاد میگفت اگر کسی در خانواده سه نفره تغییر کنه اون خانواده هم تغییر میکنن
یا اینکه اگر تو جامه ای 13 درصد افراد جامعه ، منظور از جامه از خانواده گرفته تا جهان …
اگر 13 در صد افراد اون جامعه تفکرشون مثبت باشه میتونن تو افراد کل اون جامعه تاثیر بذارن
وقتی شنیدمش چقدر خوشحال شدم که دارم روی خودم کار میکنم و سعی و تلاشمو میکنم
و این تصمیمو گرفتم که از خدا هم دیروز خواستم که بهم کمک کنه فقط روی خودم کار کنم و به هیچ کس کاری نداشته باشم
به قول استاد که گفتن اگر کسی ازم پرسید بهش بگم وگرنه نباید بهش حرفی بزنم چون مدارها متفاوته و درک ها متفاوت
من فقط سعی کنم که خوب باشم هرچقدر خوب و مهربانتر باشم به خدا نزدیک ترم ،هرچقدر عشق راستین داشته باشم به خدا نزدیک ترم ،هرچقدر ثروتمند باشم به خدا نزدیک ترم و خداگونه تر عمل میکنم ، هر چقدر قدرت مند ترین رب رو خدا بدونم و در مسیر تکاملم لذت ببرم و تلاشمو بکنم برای توحیدی عمل کردن به خدا نزدیکتر و خدا گونه ترم و هرچقدر به فراوانی خدا باور داشته باشم درمورد همه چی به خدا نزدیکتر و نزدیکترم
من دیشب بین گریه هام و حال خوبم با خدا خواستم که کمکم کنه از این به بعد مصمم تر عمل کنم
چون واقعا تو این سه ماه که با فایلای رایگان کار کردم خیلی همه چی تغییر کرد
حتی آدمای اطرافم به طرز عجیبی که باز هم میدونم همین قوانین هست و قانون 13
که من از وقتی خواستم تغییر کنم از درون جهان اطرافم هم تغییر داره میکنه
مثلا مهربونی میبینم ،خودمم سعی میکنم مهربون باشم
و به اندازه ای که دارم تلاش میکنم به همون اندازه دارم نتیجه از جهان هستی و خدا دریافت میکنم
آدما بهم لبخند میزنن،کمکم میکنن ،احساس ارزشمندی بهم دست میده حتی آدما با رفتاراشون بهم حس ارزشمندی میدن که همه اینها باز تمامش خداست که بهم عشق و ارزشمندی و ثروت و حال خوب میده از طریق آدما که دستی هستن از دستای خدا
حتی اطرافیانم که قبلا متفاوت تر فکر میکردم جدیدا دارم میبینم اونا هم سوالاتی دارن که درمورد خدا یا اینکه جهان هستی و اینکه چجوریه و خوشحالم از اینکه من این ها رو به چشم میبینم
حتی دوستانم که باهاشون در ارتباط بودم و هر از گاهی باهم حرف میزدیم و بهم زنگ زدن درمورد آگاهی حرف میزدن و از حرفاشون متوجه شدم که در مسیر آگاهی قدم برداشتن و دوست دارن آگاه بشن
من دیروز داشتم به خدا حرفامو میگفتم یهویی یاد دعا کردن برای همه که افتادم یکی یکی از خدا درخواست کردم گفتم خدا من دعام رو میکنم درسته که قانونت هست و گفتی برای همه دعا کنید به خودتون برمیگرده ولی من به اون درصدشم امید دارم که گفتی اگر درمدار دریافت دعا باشن این دعای من میرسه
پس من دعا میکنم و اول اینو میدونم که به خودم برمیگرده و بعد برای کسانی که درمدارش باشن بهشون میرسه
و من از صمیم قلبم از خدا برای همه جهان هست بینهایت آگاهی و بینهایت عشق و بینهایت ثروت و بینهایت سلامتی و بینهایت آرامش و شادی و بینهایت خوبی ها و زیبایی هارو خواستم
انقدر حالم خوب بود که امروز صبح که بیدار شدم تکرار میکردم تویی قدرت تمام جهان هستی و امروز هم بهم کمک میکنی و شگفتی هات رو تا شب نشونم میدی و میبینمشون و سپاسگزاری هام رو نوشتم تو دفترم و بعد که تو اینستا داشتم به فایلای کوتاه از استاد عباسمنش نگاه میکردم
چون من از عکسایی که از طرح های اطرافم میگیرم تا از اونا طراحی طلا جواهرات رو انجام بدم ، گفتم بذار گوش کنم بعد از گالریم نگاه میکنم گفتم خدا تو طرح بده بهم چی گردنبند بکشم ایده اش با تو
همینجور داشتم دستمو تکون میدادم یه صدایی شنیدم که گفت dnaو من زود شروع کردم گردنبند و دستبند به طرح dnaکشیدم
و بعد که قانون 13 رو دیدم داشتم فکر میکردم یهویی باز سوالم یادم اومد که آیا در زمان خوبی امام زمان ظهور میکنن یا در ناخوبی ؟؟؟؟؟؟
و یه لحظه به خودم گفتم جوابش خوبیه چرا؟
چون که وقتی این قانون میگه که یک نفر تغییر بکنه در خانواده سه نفره بقیه اعضای خانواده هم تغییر میکنن ،یا در جامعه 13 درصد تغییر کنن و در توضیحات میگفتن که مراقبه کردن ، میتونن بر کل جامعه تاثیر بذارن
در ادامه گفتن که تو قرآن خدا گفته که تا زمانی که صاحان هستند عذاب نازل نمیشه
یاد زندگی پیامبرا افتادم که هرجا میرفتن خیر و برکت میرفت به اونجا، یا یه سری آدما که هستن وقتی میرن جایی خیر و برکت هست و همه اینا با وصل شدن به خدا رخ میده که خدا همه چی بهت میده و خوبیه و خوبی و خوبی
و من هر روز به خودم تکرار میکنم که تو به خدا وصل شو خدا بهت همه چیز میده
حتی تو فقط متمرکز شو روی تغییرت از درون و لذت ببر از تک تک لحظه های زندگیت و ببین که معجزه ای در بیرون و جهان هستی رخ میده
وقتی این فایلارو میبینم بیشتر دلم میخواد رو خودم کار کنم و وقتی میبینم که با هر تلاشم نتیجه شو خدا بهم نشون میده بیشتر مشتاق تر میشم
و البته آسون میگیرم چون میدونم که تکاملم باید طی بشه و پیشرفتم ذره ذره هست که یهویی تبدیل به بوم بوم بوم های زندگیم میشه از همه نظر
پس جواب خوبیه
امام زمان زمانی ظهور میکنه که خوبی باشه و آدما تلاش میکنن تا از درون خودشونو پیدا کنن و خدای خودشونو
من میدونم خدا جواب سوالمو داد چون من وقتی پرسیدم قشنگ حس میکردم که خدا داره باهم حرف میزنه و این قانون 13 که من تو این چند ماه از سایت نشنیده بودم
شنیده بودم که تغییر کنم جهان اطرافم تغییر میکنه ولی قانونش که اینجوری باشه نشنیده بودم و خدا دراصل هدایتم کرد تا به جواب برسم
و خوشحالم از اینکه خدا بهم هر لحظه قدرتش رو نشون میده با جواب دادن از راه های مختلف بهم کمک میکنه
چون خدا وعده اش حقه وقتی گفته کمکت میکنم انقدر قشنگ همه چیو میچینه کنار هم و کمکت میکنه که به جواب برسی یا به هر خواسته ای که داری برسی که واقعا شگفت زده میشی از این همه قدرتش
خدایا شکرت بینهایت ازت سپاسگزارم
28ردپای روزشمار1403/9/4به نام خداسلام به خالق ومخلوقات سایتمون که ازاستادوشاگردهمه باورفراوانی داریم.دیگه ماییم عزیزکرده های خدا.که خودخدادرابعاداستادعشق برامون سخنان امیدوارکننده میگه!فکرپروفسورمثل این میمونه یک آدم ثروتمندیک گروهی روبه میهمانی چندروزه دعوت کنه .مثلا:10روزه5روزش توی قصرش باشه وبرای 5روزدیگه بگه ببخشیدادامه ی میهمانی به عهده ی خودتونه من درتوانم نیست که مکان وخرج شماروبه عهده بگیرم!خیلی ببخشیداون میهمانهادرجواب چی میگن!؟آخیش طفلکی بریم به فکرخودمون باشیم جاه ومکان فراهم کنیم!نه بابا میگن مردحسابی یا(….؟)فلان فلان شده توکه عرضه نداشتی بیجاکردی ازخونمون کشیدی بیرون!حالامگه درباره شخص ماحرف میزنیم نه به قول استاددرباره ی انرژی ویاسیستم حرف میزنیم که خودش درابعادمااومده کره ی بهشت خاکی روتجربه کنه!بیادبگه من تاحالاجاه ومکان ورزق شمارودادم دیگه بقیش پای خودتونه!پس به من چه؟تاحالاتوحالم بوده ازحالابه بعدتوحالم نیست!مثل من قبل ازآشنایی بادواستادبزرگوارم استادسیدعرشیانفرواستادبزرگم سیدعباسمنش، به خدای خودم که آدم بود!میگفتم :خدایامیهامان کمترمیزبانی بهترتوکه نمیتونستی به همه خانه،ماشین،خوراکیهای خوب وغیره روبدی چرااین همه انسان خلق کردی!؟قسم به خدا،همیشه این حرف رومیزدم!بعضی وقتهاخیلی کم خدارانورتصورمیکردم!چون برام بیش ترمثل پدرم بود!جنسیت خدامَردبودخخخ ودرباره آب یاهرنعمتی مصرف به اندازه رادوست دارم ولی ازمصرف به بعدکه اصراف میشه موافق نیستم. مثلابرای شستشوی ظروف کف مال میکنم شیرآب رومیبندم.باخودم میگم نعمت خداروبایدازش استفاده کنم که خدابگه آفرین لیلابه من ونعمتم احترام گذاشتی!حالاشایدم من اشتباه میکنم! اونهایی که حین ظرف شستن شیرآب روبازمیزارن به خاطرثابت کردن فراوانی است کارشون درسته!من نمیدونم. این که گفتم :فکرخودمه به اندازه ی نیازم نعمت خدارامصرف کنم.حمام که میرم برای گرم شدنم شایدیکم آب بیشتری نیازداشته باشم بازهم نه درحداصراف!فقط برای مصرف . واحترام به خداونعمات الهی به نظرخودم اصراف نیکنم که این شیوه رو یک نوع هنرخودم میدانم وسپاسگذاری به خدا میدانم.حالاادامه ی سفربه قشم ازجزیره هرمزومعجزات الهی لذت بردیم وشب سوئیت خوابیدیم وفرداتخلیه ی سوئیت چون ازشمال مسافراومدصاحب سوئیت گفت:بیاین خونه بالاولی هیچ امکاناتی نداره چون ماقول دادیم صبح تخلیه کنیم اشتباه ازمابودتاساعت2وقت داشتیم!من اطلاع نداشتم عروسم باپسرم بازاربودن منم باعزیزدلم سریع وفوری تاوقت رفتن چندوعده غذادرست کردیم!به خاطرامکانات گازکه توی مسیرازپخت وپزراحت باشیم توی این کارهاخیلی هنرمندم خخخ خوب پسربزرگم وعزیزدلم لوازمهای ماشین خودمونوسریع چیدن پسرکوچیکم ازبازاراومدماشین اونم آماده کردن رفتیم بازارمقداری دیگرخریدکردیم وبرای آب بازی تودریاپسرم وعروسم گفتن پارک ساحلی زیتون قشم به قول خودمون(برای کارتُن خوابی عالیه!)خوب همین امشب میریم قشم تولدپسرکوچیکمه عروسم باپسربزرگم هماهنگ کرده شمابادادشت باش من بامامان بابابرم کیک بگیرم که شوهرم سوپرایزبشه .بازمیگه مامان حالاازدرگهان تاقشم کیک بازمیشه! تصمیم گرفت بریم قشم کیک پیدامیکنم منوعزیزدلم وعروسم پیاده شدیم ورفتیم کیک تهیه کردیم ودوتاداداشابرای پارک کردن ماشین ازماجداشدن ولی تلفنی درارتباط بودیم منم به عروسم میگفتم: شام درست کردم هواگرمه غذای چرب سازگارنیست مادرجان یک کیک بدون خامه بگیربراصبحانه!عروسم گفت؛مامان کیک بدون خامه براعکس گرفتن جالب نیست!گفتم پس کیک کوچیکتربگیرگفت:باشه چه وعده ی کیک خوردن به خودمون دادیم که شاهنامه روآخرش خوش است!به پسربزرگم زنگزدم هرجاهستی آدرس بده وقتی اومدیم فیلم بگیربرای داداشت خانمش کیک گرفته سوپرایزش کنه، آدرس داد:منوعزیزدلم جلوعروسم باکیک وشمع پشت سرمامیومدپسرم فیلم نگرفت که داداش کوچیکه نفهمه عادی بودن .تانزدیکشون شدیم عروسم سریع بافندک شمع روروشن کردمنم فیلم میگرفتم یهوی عروسم ازپشت پسرمُ بغل کردتولدت مبارک من کِل کشیدم وپسربزرگم عزیزدلم کف زدن که مغازه دارهای بازارومردم رهگذرهمه باهم تولدت مبارک وکف وسوت وکِل کشیدن و3تاآقای به حال تهرونی به آقایی که فروشنده لوازم صوتی تصویری بود گفت:سریع آهنگ بزارتولداین جون روجشن بگیریم! وقبل اینکه آهنگ بزارن این عزیزتهرانی همینجورمیرقصیدجیغ وسروصدای شادی تاآهنگ آماده شدبازاریهاجمع شدن مردم درحال رفت وآمدهمه جشن ورقص وشادی داشتن ودرهمون لحظه یک آقایی که فکرکنم صاحب مغازه ی صوتی بودیانه نمیدانم گفته بودشب شهادته خاموش کنیدکه پسرجوان سریع دستگاه روخاموش کردوماازهمه تشکرکردیم وبازاریهاگفتندکی میخوایم کیک بخوریم!؟پسرم کیک روگذاشت وخداحافظی!اون عزیزتهرانی میگفت من ازهنرمندای تهرانم فقط گفتیم برین کمی کیک نوشجان کنین که تشکرکردن وبدون کیک رفتن فقط خدااونارومامورکرده بودکه به سادگی آب خوردن وبدون هیچ هزینه یادعوتی زیباترین جشن تولدروخدابرای بچم برگذارکردوحالاتولد27سالگی پرخیروبرکت باجمعی ازهنرمندان تهرانی،وبازاریهای قشمی،وکسانی که درحال آمدورفت بودن که خداتوی این ضیافت الهی دعوتشون کرده بودبرگزارشدبرای همه همینجورشادیهاروآرزودارم عروسم سرازپانمیشناخت ازبس که ذوق کرده بودفکرشونمیکردولی برای من عادی بودچون حضرت موسی هم قدم اول روبرداشت به دریارسید هیچ امیدی نداشت که خدادریاراشکافت وهمون خدابرای خلیفه خودش این مراسم رابرگذارکرد.عروسم سریع به خانوادش خبردادوبلافاصله استوری کردکه دخترخواهرم دیده بودمییخندید.میگفت:باخودم گفتم:بازخاله لیلاغوغاکرده !هرجاقدم میزاره همین شادیهاروداره.آره راست میگه من هرجاهستم ازهمین برنامه هااجرامیکنم ازبچگی همینجوری بودم واینجاماهیچ نقشی نداشتیم ازمعجزات الهی بود.وخواهرعروسم گفته الان مُدشده که دخترهایاپسرهابراری پارتنرهاشون میرن توی پاساژهاپول میدن که مراسم اجراکنن!ولی برای شمامجانی برگزارشده!باخودم گفتم مجانی عمه ت!این موهبت الهی است توی زندگی ما.وحالااومدیم عروسم میگه هم یک عکسم نگرفتیم!منم گفتم نه حرف من، نه حرف تو،چون غذامون چرب بودکیکم قسمتمون نشد!ولی چه شب بحالی وکناردریارفتیم تانیمه های شب آهنگ ورقص برپابود وچه شب عالی هوای خوب صدای دریاوبیدارشدن صبح هوای ابری بهاری باصدای دریاومرغان دریایی بادیدن قایقهای کوچک وبزرگ شب چراغهاشون روشن بودوروزحال وهوای دیگری داشتن وهتلهاوهرچی دیگه وفور،وفراوانی میدیدم وسپاسگذاری میکردم.صبح تودریاباعزیزدلم وپسرکوچیکه وعروسم آب بازی کردیم حال کردیم وبه سوی بندرلافت راهی شدیم نزدیک اسکله برانمازواستادیم ویک بازاری داشت دوباره چندتیکه خریدوبه اسکله آمدیم وسوارلاندی کرافت شدیم دوباره روی عرشه به زیباییهاتماشامیکردیم وباخداحرف میزدم ودعامیکردم واشک میریختم ازاین همه نعمت وعظمت الهی،این چندروزاگه نتونستم کامنت بذارم ولی،ولی،ولی باخداخوب حرف زدم وحال کردم!وتوی هوای گرم چایی میخوردیم ولذت میبردیم چون برای یک ایرانی اونم مشهدی روستایی هرجاباشه چاییش بایدآماده باشه خخخ. ازلذتی که توسفربردیم شماهم شریک باشین ازاول سفربارقص شروع کردیم تاآخرسفر همش رقص بوداااااللللللهههههیییی تاابدهاشکرت عاشق خانواده ی کوچک وبزرگم هستم استادمتشکرم مریم جون ازشماهم متشکرم که مشق هرروزه برامون گذاشتی دوستان متشکرم که باشادیهای من شریکین.برای همه مون آرزوی سلامتی وثروتمندی رودارم.