کمبود را باور نکن حتی اگر پرفسور هاوکینگ آن را تایید کرد! - صفحه 27

به نام خداوند بخشنده مهربان

سفرنامه روز بیست و هفتم – کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تایید کرد

خیلی خیلی برام جالب بود که امروز دقیقا داشتم به باور فراوانی و اینکه چقدر این باور در ذهنم نهادینه شده فکر میکردم و وقتی اومدم سراغ سفرنامه دیدم موضوع درمورد همین باوره و یکی از ابهاماتم رو درمورد این باور برطرف کرد.

خانم شایسته عزیزم توضیحی که درباره ارتباط باور توحیدی و باور فراوانی دادی بسیار جالب و زیبا بود واقعا خیلی منو به فکر فرو برد که من چقد به خدای خودم اعتما دارم که میتونه هر لحظه فراوانی و ثروت نصیب من کنه بدون هیچ محدودیت و انتهایی. من قبلا روی پول خرج کردن خیلی ترس داشتم یعنی اگر میدیدم پول تو حسابم کمه نگران میشدم کلی حساب کتاب میکردم همش دودوتا چهارتا میکردم که این پول رو باید خرج چیا کنم چقد میمونه چقدر کم میارم چقد دیگه لازم دارم و … همین الانم ذهنم از طریق این ترس خیلی میخواد اذیتم کنه و استرس بندازه به جونم ولی تا حد زیادی تونستم کنترلش کنم یعنی تا میاد یکم نجوا کنه که وای پول کم داری چی شد چیکار میکنی از کجا جور میکنی و غیره زود مچشو میگیرم و سعی میکنم با افکار قدرتمندکننده ای که بهم احساس خوب میده جلوشو بگیرم.

امروز یه اتفاق خیلی خوبی هم افتاد که دوس دارم بگم. دیروز من نتونستم اصلا خشمم رو کنترل کنم و خیلی بحث کردم با یکی از اطرافیانم. امروز دوباره بحث و درگیری پیش اومد با همون فرد هی اتفاقات رو مرور میکرد و میخواست بگه تو مقصر بودی و همه چیو بندازه گردن من. منم اولش یکم ج دادم ولی تا دیدم حالم داره بد میشه و عصبی میشم و ممکنه باز مث دیروز تا اخر شب سر هیچ و پوچ ناراحت و دلخور و عصبانی بمونم زود به خودم اومدم و گفتم باید از این جو منفی بیرون برم من نمیخوام گرفتار این فرکانس بد بشم. هی زیر لب اسم خدارو اوردم بهش گفتم به من ارامش بده ب من صبر بده کمک کن بتونم خودمو کنترل کنم کمک کن بتونم ارامشو حفظ کنم بعد اون فرد چند دقیقه ای هی حرف میزد و تیکه مینداخت حتی یه حرف خیلی زشتم به من زد که واقعا ناراحت شدم و بغض کردم ولی چیزی نگفتم رفتم سر نماز کلی دعا و مناجات کردم بعد چند دقیقه مراقبه انجام دادم گفتم خدایا روح منو پاک کن وجود منو از هر حس بد و کینه و نفرت و خشمی پاک کن میخوام برم تو فرکانس مثبت حالمم خوب باشه. باورتون نمیشه وقتی که برگشتم پیش اون ادم کلا رفتارش عوض شده بود اصن به من ابراز محبت کرد معذرت خواهی کرد بخاطر روز قبلشم عذرخواهی کرد و همه چی در صلح و صفا حل شد و گذشت.

امروز کاملا حس کردم که همه چیز فقط و فقط به فرکانس من وابسته است و هیچ عامل دیگه ای جز فرکانسها نمیتونه شرایط رو تغییر بده و ارامش رمز رسیدن به همه چیزه. تا وقتی اروم نباشی نمیتونی به هیچی برسی و همونطوری که خانم شایسته در متنش نوشته بود ثروت و فراوانی و نگرانی نمیتونه یک جا باشه و باید برای رسیدن به ثروت ارامش داشته باشی.

خدایا ارامشی بی حد و مرز در قلب همه ما جاری کن. الهی آمین