این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-42.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2017-07-20 20:57:212020-08-28 08:33:08کمبود را باور نکن حتی اگر پرفسور هاوکینگ آن را تایید کرد!
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
هر باوری که از کمبود میاد رو نباید بپذیریم ،هر چند شخصی گقته باشه که توی نظر ما خیلی بت باشه یا اینکه کل جهان بگن که اون شخص نابقه هست.
خدای ما بی انتهاست،پس منابع ما بی انتهاست،مثل قدرت خداوند که بی انتهاست
و برنامه ی خداوند به گسترش جهان هستی هست و هر روز جهان رو به گسترشه،پس هر چی از منابع استفاده کنیم،منابع بیشتر و بیشتر میشه.
چند روز پیش رفته بودم شهر بازی،دیدم دستگاه هایبزرگ شهر بازی داره با نیروی باد کار میکنن،یعنی یه دستاگاه پمپ برقی داشتند که باد تولید میکرد و با باد یه دستگاهای هیولایی داشت کار میکرد!
و اینکه یادمون باشه که تازه منابع جدید هنوز کشف نشده!
حتی توی دبی که بارون نیست،آب شیرین نا محدود هست،یعنی آب دریاها رو میگیره و شیرین میکنه،این یعنی فراوانی.
پس باید اون صحبت هایی رو قبول کنیم که باورهای خوب ما رو تقویت کنه،نع اینکه صرفا فلان دانشمند و پرفسور یه چیزی رو میگه.در هر صورت ما اگر نعمتها رو بتونیم کنیم،میبینیمش!
در نهایت:
ما همه ی منابع و راهکار رو توی وجودمون داریم،ولی فکر میکنیم یه چیزی بیرون از ما هست که باید دنبالش باشیم…
این جمله “” تو به یک اندازه توااااانایی تجربه فقر یا ثروت ، کمبود یا فراوانی را داری”” تمام فکرم را پر کرده.
اول – روی کلمه ی توانایی فکر کردم . استادم می گویند که این قدرت و توان به ما داده شده که یک دستگاه فرکانس ساز باشیم. یعنی الا و لاغیر ساختمان مغز ما جوری شکل گرفته که گیرنده و فرستنده موج، فرکانس و ارتعاشات باشد.خب تا اینجای کار دست خدای بی شریک من است که مرا چنین خلق کرده.??
دوم- حالا که این هدیه الهی نصیبم شده که من دستگاه تولید فرکانس باشم، اختیار با من است که (گیرنده) چه ورودی هایی باشم و (فرستنده) چه خروجی هایی باشم :
– زیبایی را ببینم و بشنوم و حس کنم و (زیبایی )را بفرستم و بگویم .
– نعمت ، ثروت و سلامتی را( ببینم) و موج ثروت و سلامتی بفرستم.
سوم- حالا که قانون را در دو مرحله ی بالا فهمیده ام باید از طریق (تجربه کردن) به
(دیدن) و (شنیدن) زیبایی ، نعمت ، سلامتی و ثروت عادت کنم. چطور خودم را عادت بدهم و جمله های زیر را نشنوم و آگهی و تبلیغات مشابه اش را نبینم:
– حراج چند درصد…فقط تا تاریخ ….بشتابید!
(یعنی اگر دیر کنی تموم می شه !!!)
– فلان مجتمع تجاری نرو گرونه عوضش فلان جا برو که ارزونه!
( یعنی تو در حدی نیستی که جنس گرون و با کیفیت بخری . بهتره ارزونه رو بخری)
– چه خبره هی دلار گرون می شه همه چی میره بالا!
( یعنی تو نمی تونی فعلن خرید کنی ).
– شیر و ببند آب زیاد مصرف می شه !
( یعنی آب کمه )
– لامپ کم مصرف بخر !
( یعنی برق کمه)
– دستمال کاغذی کم شده ، برو فلان جا صفه! (یعنی کمبوده ، بخر و بخر و نگهدار برای مبادا)
??
به جای همه ی چیزهایی که قرار است نشنوم و نبینم برنامه ریزی می کنم برای رفتن و دیدن
همه ی مکان های تمیز ، عالی ، سرویس خوب ، طبیعت سر سبز ، انسان های خوش خلق و با ادب، فراوانی های موجود در اطرافم ، فقط تاکسی های تمیز و مرتب را انتخاب می کنم . فقط از سوپر های منظم و پاکیزه و فروشنده با ادب خرید می کنم . منزلم را به گفته لوییز هی از همه چیزهای اسقاط و به درد نخور که انبار شده پاک می کنم . لباس های نپوشیده و دمده را از خانه خارج می کنم . داشته هایم را سپاسگزاری و تحسین می کنم .
استاد گرامی و خانم شایسته عزیز حالا می فهمم که من به یک اندازه توانایی تجربه فقر و ثروت ، کمبود و فراوانی را دارم . این جمله به این کوتاهی طلای محض است . گوهری است که اگر در ذهنم نشت کند و به (باوری ژنی)تبدیل شود ، جاذب فراوانی ها، سلامتی و ثروت کلان می شود.
از این که هر روز با این باورهای قدرتمند کننده ذهن فقیرم را تغذیه می کنید
امشب یه اتفاقی افتاد که خیییلی برام جالب بود و همونجا به ذهنم رسید که بیام و تو سایت این موضوع رو مطرح کنم که هم برای خودم هم بقیه دوستان درسی بشه،من این فایل رو بارها دیدم و چون این چیزی ک میخوام تعریف کنم مربوط به داستان فراوانی هستش گفتم بیام اینجا بنویسم👌
امشب من رفته بودم خونه ی یکی از دوستانم که یه پسربچه ی 3، 4 ساله داره که خیلیم شیرینه ودوس داشتنی و من همیشه از دیدنش لذت میبرم و کلی شیرین زبونی میکنه برامون، اما امشب یه موضوعی پیش اومد که خیییلی به نظرم جالب بود. دوستم داشت با گوشی یه فایلی رو میدید و بچه دفتر و کتاب هاش رو یکی یکی میآورد به من نشون میداد و توش خط خطی میکرد و برگه های دفتر رو الکی الکی پاره میکرد و میریخت رو زمین، مادرش ازاین حرکت ناراحت شد با بچه کلی راجع به کمبود صحبت کرد (البته خیلی مودبانه و محترمانه، که من همیشه تحسینش میکنم بخاطر برخورد درستش با بچه👌) اما این باور کمبود رو داشت به بچه میداد که ببین عزیزم واسه هرکدوم از این دفترها و مدادها و کتابها کلی درخت قطع شده و الان ما راحت میتونیم استفاده کنیم اگه درخت ها نباشن ما دفتر کتاب نداریم درخت ها تموم میشن نمیتونیم از میوه شون از سایه شون استفاده کنیم، خونه ی پرنده ها خراب میشه دیگه نمیتونن لونه درست کنن و… همینکه مادر بچه اینو گفت بچه خیلی سریع گفت پس چرا پرنده ها توی پارکینگ مون لونه ساختن؟! (باید به این موضوع اشاره کنم که یه سری پرستو ها هستن که میان و توو پارکینگ ساختمون لونه درست میکنن و اونجا تخم میذارن و جوجه هاشون به دنیا میان) مامان بچه دیگه موند چی بگه!
همونجا یهو من هنگ کردم ازاین همه هوش بچه که ببین بچه کمبود رو نمیتونه باورکنه وقتی داره میبینه که پرنده ها لزومن حتما نباید تو درخت ها باشن ومیتونن جاهای دیگه هم زندگی کنن!! اوووه خدای من، یاد حرف شما افتادم که میگفتین سعی کنین مثه بچه ها فک کنین ورفتار کنین، دقیقااا همینه، همینه که یه بچه واقعااا بین ذهن و روحش فاصله ای نیس و پاکه از هرگونه باورهای اشتباه، این ما بزرگترا هستیم که باورهای اشتباه رو به خورد بچه ها میدیم و چقدددد واقعا میتونه تو آینده و زندگی این بچه تاثیر بذاره👌👌
داشتم به این فک میکردم، چندروزه که فکرم درگیر این موضوعه بود که اگه ماهم مثه بچه ها برخورد کنیم و ازدیدن هرچیز زیبایی به وجد بیایم و واسه چیزای کوچیک خوشحالی کنیم و شادمان باشیم، این خودش یه جور سپاسگذاریه درمقابل خداوند، که امشب با دیدنه این صحنه خیلیییی بیشتر به فکر فرو رفتم که ببین واقعا دیدنه بچه ها هم برای ما درس داره، من خیلی وقتا به این رفتارهای بچه ی دوستم که می بینمش توجه میکنم و خیلی درس میگیرم یا مثلا یه چیز دیگه هم که هست مثلا مامانه این بچه بهش یاد داده که اگه واسه به دست آوردنه چیزی گریه کنی اصلا بهت نمیدم و واست نمیخرم و همیشه هم پای حرفش هست و بچه هم یاد گرفته که نباید برای خواسته هاش گریه و زاری کنه چون دراین صورت بهش نمیرسه، چقد شبیه رفتار ما آدم بزرگا درمقابل جهانه، چقد ما تاقبل ازاین برای رسیدن به خواسته هامون زجه زدیم و گریه کردیم اما همیشه جواب برعکس گرفتیم ولی کسی نبود که بهمون بگه اگه اینطوری گریه و زاری کنی به هیچی تو زندگیت نمیرسی… و درآخر از خدای خودم ممنون و سپاسگذارم که با سرراه قراردادنه شما تو زندگیم دستمو گرفت و بلندم کرد و گفت بیا، اینجا همون جائیه که همیشه دنبالش بودی و تشنه ی این آگاهی ها بودی، اینجا همونجاست. و میخوام به خودم بگم که آرزو اگه این روزا یکم همه چی گره خورده اشکال نداره قرار نیس همینطوری بمونه و خداروشکر نکته ی مثبتش اینه که تو این مسیر قرار دارم و دور نشدم…
و بعدش از شما استاد عزیزم تشکر کنم که کلییی درس زندگی به ما میدید و من تازه تو 24 سالگیم فهمیدم که این جهانه چیه و چطوری عمل میکنه و خدارو بابتش هزاران بار شکر میکنم که منو در مسیر این آگاهی ها قرار داد 👌
این کامنت خییلی دلی بود و از وقتی اومدم خونه فقط یه حسی بهم میگفت سریع بیام تو سایت و دنبال یه فایل استاد باشم که راجع به فراوانی باشه که هدایت شدم به این فایل بی نظیر که قبلا گوشش کردم.
امیدوارم که این صحبت ها که خودم ننوشتم و فقط دستای من بود که نوشت مفید بوده باشه و کمکی باشه برای خودم و بقیه دوستان قشنگم❤️
باور فراوانی یکی از مهترین باورهایی است که در نهاد هر کس وجود دارد و خودم من همیشه نسبت به آن ترمز و محدودیت داشته ام
خداروشکر که با این فایل زیبا امروز من روبرو شدم
کمبود و عدم شناخت به باورهای فراوانی همیشه سدی در جلوی راه من بوده است
سدی که همیشه مانع حرکت کردن من شده است و همیشه مشکلات و سختی ها را سر راه من قرار می دهد تا بجای اینکه فراوانی ها و حس و حال خوب را در آن ببینم
هر روز که می گذرد فراوانی و پیشرفت در این جهان رو به رشد است
غذاهای زیاد ، شغل های زیاد، در آمد های عالی ، خانه های جدیدتر ، ماشین های عالی تر و و و
همه اینها دلایلی کاملا مشهود و قابل استناد است که قبول کنم که فراوانی هست و وجود دارد
باور کنم که خداوند این جهان را بر پایه فراوانی آفریده است
به قول استاد عزیز
این همه سیل و زلزله ، آتشفشان ها و صوانح طبیعی همیشه بوده و است اما اتفاقی برای زمین نیفتاده است و این نشان از فراوانی است در این جهان هستی بزرگ
همیشه با این باور من مشکل داشتم و همین باعث عدم پیشرفت من بوده و می شد
موضوع جالبی که بسیار برای من جالب است این است که با گوش دادن به این صحبت های استاد این سبب می شود من بیشتر و امیدوار تر بشوم به جهان هستی و به رزاق بودن خدای مهربان خودم
اینو را یاد گرفتم که خدای من این جهان را آفریده است برای من و لذت بردن من
خدای من ممنون از بخاطر این همه فراوانی
خدای من ممنون از تو بخاطر این الگوی زیاد که در این جهان پهناور برای ما قرار داده ای
خدای من ممنونم بخاطر اینکه حالا می فهمم که دنیای برای من ساخته شده است
با شنیدن صحبت های استاد می فهمم که هر چه را بخواهم من استارت بزنم برایم مقدور است و شدنی است
زیبا استاد فرمودند باور کمبود که نشانه آن ترس از تمام شدن است
حرص زدن و کمبود است
نقطه مقابل آن صحبت استاد است که اگر تمام درختان قلم بشوند و تمام آبهای دریاها مرکب بشوند باز برای نوشتن شکرگزاری خداوند مهربان کم است
چقدر عالی استادداشتند در مورد سلول های خورشیدی صحبت می کردند و یک ایده عالی برای من به وجود آمد در کسب و کارم واقعا عالی بود
در مورد باور ها اگه بخوام اون چیزی رو که فهمیدم در موردش صحبت کنم میتونم بگم
وقتی یک آدم توی ذهنش دنبال رسیدن به یک هدفی هست ولی بهش نمیرسه نشون میده که باورهای اون پر از ایراده نشون دهنده اینه که ذهنش پر از باورهای اشتباه و محدود کنندس
مثلا وقتی که خودتو در جایگاه فردی قرار میدی که یه وسیله ای تو خونش داره که نمیخواد ازش استفاده کنه و میخواد بفروشه اونو ، و بیای به خودت بگی کی؟ من؟… چطوری آخه؟… مگه میشه؟ و… این همونجاییه که باورها ایراد داره همونجاییه که تو اون زمینه ذهنت از باورهای غلط پر شده. این نشونشه
و اتفاقا همین باورهاست که نمیذاره تو هیچ اقدامی انجام بدی اگر هم اقدامی بخوای انجام بدی رسیدن به نتیجه برات مشکل و حتی غیر ممکن خواهد بود
تغییر دادن این گونه باورها سخته اولش اذیت میشی ولی این کار تمرین میخواد ممارست میخواد وقتی این کار رو متعهدانه انجام بدی دیگه رفته رفته برات عادی میشه درست مثل کسی میمونه که میخواد گیتار یاد بگیره ولی اولش هیچی بلد نیست اولش نمیتونه نت هارو درست بزنه نمیتونه آکورد گذاری کنه دستشو که میخواد بذاره رو سیم آکورد ها اون قالبش چفت نمیشه ولی وقتی که میره خونه یکی دو هفته که تمرین میکنه توانایی اش بهتر میشه بعد میاد ریتم زدن و یاد میگیره و بعد آهنگ میخونه و بعد از یه مدت دیگه به راحتی اون کار ها رو انجام میده چون هر روز تمرین میکرده استمرار داشته تغییر باور ها هم دقیقا به همین روش انجام میشه این که هر روز یه تایم خالی بذاری برای کار کردن روی خودت و تعهد داشته باشی و استمرار باعث میشه که از اون سختیه عبور کنی و برات راحت بشه
کسی که باورهاش محدود کنندس یا نمیره سراغ کاری یا اگه بره سراغ کاری اقداماتی که انجام میده از مجرای باور محدود کننده عبور میکنه نتیجه این میشه که یا نمیتونه اون کار رو به سرانجام برسونه یا اگرم بتونه با کلی سختی و بدو بدو کردن و دنبال این کار دوییدن به سرانجام میرسونه که آخرش عزت نفسش ممکنه بیاد پایین
ولی یه کسی که باورهاش انقدری قویه که وقتی بهش پیشنهاد رئیس جمهور شدن و میدی میگه خب این که کاری نداره (باور واقعی ها نه اینکه سرتو گول بزنی) هم باعث میشه موقعی که به یه خواسته ای نیخوای برسی به راحتی باورشو ایجاد کنی و به اون خواسته هه برسی هم اینکه وقتی به اون خواسته میرسی مثل یه پادشاه بهش میرسی مثل یه آدم قدرتمند نه مثل یه آدمی که بدو بدو میکنه واسه رسیدن به یه هدفی.
این مدل رفتار کردن شامل تمام زمینهها میشه حتی ارتباط با جنس مخالف حتی دوست دختر پیدا کردن اینکه تو دنبال این باشی که به دختر اثبات بکنی دوستش داری به دختر اثبات بکنی که حست نسبت بهش واقعیه یا تویی که دنبال شماره گرفتن از دختر باشی و اون بهت شماره نده و ناز بکنه و تو هم بیفتی دنبالشو از موضع دریافت کننده باهاش برخورد کنی و جوری رفتار کنی که انگار این تویی که یه چیزی بهت رسیده وقتی با اون وارد رابطه بشی و … اینا همه از موضع باورهای غلطه. خیلی فرق میکنه بین یه کسی که دنبال دختر میدوئه با کسی که دنبال دختر نیست و براش تلاشی انجام نمیده ولی اون کیفیت رو تجربه میکنه که همه اینهام باز برمیگرده به باورهاشون و نوع نگرش شون نسبت به زندگیه. با تغییر باور ها شما هم میتونید به این درجه برسید
حالا کاری که ما باید انجام بدیم اینه که باورهای خودمون رو با توجه به اون موقعیت و شرایطی که داریم شروع کنیم به تقویت کردن قدم به قدم باورهامونو درست کنیم و تو این زمینه هم دوره تکاملی مونو طی کنیم
مثلا ما وقتی نه شرکتی داریم نه مغازه ای بیایم این باور رو در خودمون ایجاد کنیم که مشتری تو مغازمون زیاد بشه و من فروش فوق العاده ای داشته باشم این بدرد نمیخوره ما باید باورهایی بسازیم که ما رو به اون مغازه هه برسونه بعد دنبال ایجاد باورهایی باشیم که ما رو به مشتری خوب برسونه حالا هر کسی تو شرایط خودش باورهای مخصوص همون شرایطش رو میسازه یعنی باورهایی که یک پله شرایطش رو از اون چیزی که هست بهتر میکنه و در مقاطع زمانی مختلف این باور ها تغییر پیدا میکنه.
بعد از اون ما باید ببینیم چه اقدامات عملی رو میتونیم انجام بدیم تا به اون خواسته ها و اهداف برسیم چون به قولی وقتی اخلاقمون عوض شه ولی رفتارمون و منشمون و سبک زندگی مون تغییر پیدا نکنه فایده ای نداره وقتی ما در عمل اونجوری نیستیم که باید باشیم وقتی به کارایی که باید برسیم نمیرسیم و تنبلی میکنیم سستی میکنیم چه فایده ای داره ؟ این کار کردن رو باورها و کار کردن رو خودمون ما رو به کجا میرسونه؟ به هیچ جا نمیرسونه این مدلی بخوایم عمل کنیم به هیچ کدوم از خواسته هامون نمیرسیم
باید در مسیر درست حرکت کنیم و درست روی خودمون کار کنیم و اقدامات عملی درستی رو انجام بدیم اینطوریه که جهان وارد عمل میشه و نتایج بوجود میاد
پس باید بشینیم باورهای نادرست مون رو پیدا کنیم با باورهای مناسب جایگزین کنیم و پشتبند اون اقدامات عملی لازم رو انجام بدیم تا به نتایج خوب و عالی برسیم.
کمبود را باور نکن حتی اگر پرفسور هاوکینگ آن را تایید کرد! – صفحه 85
اگر تمام درختان قلم و تمام آبها مرکب شوند، هرگز نخواهید توانست نعمتهای پروردگار را بشمرید.
چقدررررر این آیه قران ارامش بخش و امیده محض برای من بود، هیچ کمبودی تو این دنیا وجود نداره و همه افکارمون شالوده بینش و نگرش محدود ذهن خودمون هستش وقتی به بی کرانی دریا نگاه میکنم عظمت و فراوانی گفته های رب خودم رو بهتر درک میکنم وقتی زیبایی های این دنیا و نعمت هاشو میبینم خیلی قشنگتر درک میکنم که اره نعمتای خودا تموم شدنی نیس بلکه ما ادما با ذهنیت خودمون اون رو محدود میکنیم و راه های ورود نعمت به زندگیمون رو میبندیم. باور به فراوانی یکی از اصولی ترین باورهایی است که من باید در خودم بهتر بسازمش و هرروز روش کار کنم.
خدای من شکرت بابت تمامی مسیرهایی که بهم نشون میدی.
ضمن تشکر قلبی از دوستای گلم بابت نوشتن کامنتهایی از جنس فراوانی، منم میخواستم کامنت خودم رو بنویسم که به خودم کمک میکنه باورام بهتر و بهتر بشه.
اصل جهان بر فراوانی و گسترش است و این یه واقعیت کیهانیه.
حالا اینکه پروفسور با چه دیدگاهی حرفی میزنه که تبلیغ کمبود توش هست، مهم نیست که… اگر اشتباه نکنم ایشون یبار میگفت خدا نیست بعد متقاعد شده بود خدا هست…
ولی وقتی یه همچین آدمی با عنوان پروفسور یا دانشمند یه همچین حرفی میزنه، خیلیها میدون ببینن چه خبره!
یه مستند تد تالک هست، یه آقایی توش بنام راب بلرد صحبت میکنه، یه چیز تو همین صحبت استاد که آدمهای کمی رفتن عمق دریاها و خیلی ها فکر فضا هستن ..
یه حرف خوبی میزد اونجا، میگفت شاید چون ما فکر میکنیم بهشت بالاست و جهنم پایین، نمیایم به پایین نگاه کنیم… و این صحبت استادم که میگه همیشه آدمها نگاهشون به بیرون از خودشونه، دلیله که چرا آدمها از گنجهای درونیشون اطلاعی ندارند…
به قول استاد، این گنجزمینی که روش هستیم و اقلیم داره و سالهاست پا برجاست و سالهای دیگری هم میتونه باشه…چرا اینو نمیبینیم و سپاسگذاریش رو نمیکنیم که حالا نگران اقلیم نبوده بقیه جاها باشیم…
من یه مدت خیلی بحث فضا و ستارهها رو دنبال میکردم و آلموست هرچی مجله و مستند بود دیده بودم و دیگه ته داستان رو یجورایی در آورده بودم برا خودم ولی با وجود اینههههههههمه کرات و سیارات و …. هنوز اقلیم مناسب برای زندگی در جایی دیگر، فقط در حد فرضیه بوده… و این اصلا باید سوال باشه آقاااااا چجوریه اصلا ما اینجاییم!؟ چه بهشتیه خداوند داده؟
این کامنت شاید طولانی بشه، حالا منم تلاش میکنم و خدا هدایتم کنه یه سری مطالب یادم بیاد…
سالها پیش با همین داستان سیاره مشتری و اینا تو یه مستند آشنا شدم که اون کشش قوی که داره از میلیونها مایل اون طرف تر میتونه اجرام و سنگها رو از منظومه شمسی منحرف کنه، و از طرفی دیگه یه کششی هم رو بقیه سیارات داره که باعث ثبات بیشتره مدارهاست. یه جایی هم دقیق خاطرم نیست بخاطر کشش قوی این سیاره بود که اصلا زمین باعث شد تو این مدار کنونیش قرار بگیره..
خود زمین هم در اوایل شکلگیریش سرعت چرخشش به دور خودش خیلی بالا بوده و فکر کنم هر شبانه روزش 6 ساعت بوده تا ثیا برخورد کنه و ماه بوجود میاد و این ماه عین یه ترمز دستی طی چی بگم میلیاردها سال ترمز زمین رو بکشه و بکشه تا شبانه روز رو برسونه به 24 ساعت. تو قرآن میگه شب رو مایه آرامشتون قرار داد…همینهها!
بعد خورشیدی که فقط به چشم یه خورشید نگاهش میکنیم… به اندازه 1،300،000 تا کره زمین گنجایش (اگر آمارم دقیق باشه و تازه این خورشید عظیم، دونه غبار در مقابل Scuti UY نیست که 5 میلیاااااارد خورشید توش جا میشه و اون اسکاتی یووآی دونه غباری نیست تو کهکشانی که میلیاردها ستاره داره، بزنید یوتوب اینها رو ببینید حتما تا عظمت خدا و کوچیکی خودمون رو واقعا درک کنیم)
براتون بگم یه دونه فوتونی که از مرکز این غول رآکتوری (خورشید) میجوشه تا باعث تامینانرژی ما بشه، در واقع هزاران هزار، شایدم میلیونها سال پیش تولید شده ولی مسیر پیوستنش به سطح خورشید هزاران سال طول میکشه…چرا؟ چون باید به در و دیوار بخوره تا راهش رو پیدا کنه و چرا؟؟ چون تو اون اوایل انرژی زیادی داره و برای حیات خطرناکه… در واقع اون هزاران سالی که میخوره به در و دیوار، در حال از دست دادن انرژی غیر قابل تحملش هست تا آماده بشه برای مصرف ما… جریان زندگی… از زمانی که یه فوتون آزاد میشه و از سطح خورشید به زمین سفرش رو آغاز میکنه، طی 8 دقیقه میرسه به زمین و ما… شما همین یه دونه نعمت رو تامل کن که چقددددر زمان میبره و بعد 8 دقیقه و …. همه چی تمام…
در سطح خورشید، طوفانهایی هست که بسیار بسیار برای زمین وحشی و خطرناکن و اگر بخاطر سپرمغناطیسی زمین نبود، یه کوچولو از این طوفانها تمااااااام دکلهای برق و اینترنت و ماهوارههای فضاییی و… رو بر فنا میداد… تازه میری کانادا، نروژ و فنلاند و این دفع شگفتانگیز خداوند رو به شکل شفقهایقطبی تماشا میکنی…
شما چه اقلیمی میخوای پیدا کنی که اینا رو داشته باشه؟ البته که پروفسورجان خودشون استاد اینان و من پیش ایشون چیزی برای عرضه ندارم ولی بنظرم کافری بد کوفتیه! کافر به معنی دشمن یا یه گروه خاص نیست که قربونتون…. ک ف ر از پوشاندن میاد…و شب رو تو زبان عربی کافر میگن، کسی که کفر میورزه، در واقع داره نعمتها رو میپوشونه…فرقی هم نمیکنه پروفسور باشی یا باغبان و وقتی کفر روی کفر میاری، در واقع خودت ظلم میکنی به خودت…
پروفسور متذکر شو پلیز!
حالا شاید براتون جالب باشه چرا اصلا این طوفانهای خورشیدی باشه؟ چرا ؟ این طوفانها در پهنای کیهان حرکت میکنن و یه سری از ارتعاشات دیگهای که فرا کیهانی و آنسوی منظومه شمسی ما هستن، و خطرناک برای حیات، با این طوفانها و ارتعاشاتشون… همگی کنترل میشن…دفع میشن… یعنی قربونش برم فکر همه چیو کرده.. شاید واقعا نتونیم همه نعمتهای خداوند رو ببینیم … تو این فیلم مشتری فکر کنم مت دیمون نقش بازی میکنه که یه سری گیاه و چیز میکاره که مثلا زندگی رو در دیگر سیارات آغاز کنیم… بعد من همیشه به چیزای دیگه ای که خدا آلردی گذاشته فکر میکنم میگم اینا رو میخوای چکار کنیم؟ تو یکی از فایلها استاد میگی اصلا یه سریها مثلا مثال پیکنیک بزنیم که میرن مسافرت تو بارون آتیش درست کنن و دود بخورن و چشماشون اشک بیاد و بعد اونجا میگن این سفر چسبید. بعد شما تو آر وی نشستی میگی همین الان بیرون هوا سرد و داره بارون میاد ولی من نشستم راحت بخاری روشن کردم. یعنی انگار بعضیها واقعا باید بخورن تا بگن آها… الان اوکی شد.
در صورتی که گاهی استاد وقتی به این جمله تو قرآن فکر میکنم، میگم آره… خیلی درسته.. که “سپاسگذار نعمتهای پنهان و آشکار خداوند هستیم.”
اینایی که نوشتم…تنها بخش کوچیکی از چیزایی بود که سالها پیش خوندم و دیدم و امروز کمکم میکنه سپاسگذارتر باشم… سپاسگذار اقلیمی که گاهی وقتها یا بهتره بگم بیشتر وقتها ناسپاسی شو میکنیم.
گاهی وقتا که با خدا صحبت میکردم…میگفتش سپاسگذار 90 درصد نعمتهایی که همینجوری دادم نیستی! نشستی برای 10 درصدی که اونم خودت برا خودت بوجود آوردی باهام و با زندگی میجنگی؟ و از بس روش تمرکز کردی، برا خودت غولش کردی!
یه ویژن دیگهای که چندوقت پیش داشتم، این بود که در آینده اصلا یه سری چتر بازگرداننده نور تولید میشه و تو فضا نصب میشه عین ابر که یه موقعیتی رو میده که دمای شهرتون رو یا شایدم کشورتون رو کنترل میتونید کنید…. عین هوای ابری
پس این اقلیم حالا حالاها سپاسگذاری داره…
فرصتها که هر روز بیشتر میشه ولی من لازمه سپاسگذارتر باشم.
دهه 70 دانشآموز بودم و بخاطر شرایط ناجالب اون روزها یه خودکار نمیشد داشته باشم و فقطم 2 مدل خودکار بود و یه سری شد برای خرید یه خودکار 1 هفته لنگ بودم… الان برای نوشتن، هر جوری که بخوام خودکار و ماژیک و مداد و خودنویس وروان نویس در رنگهای مختلف هست و امکان نداره برم لوازم تحریر و یه نوشت افزاری ببینم که خوشم بیاد و نخرم، بدون اینکه قیمتش مهم باشه…چون عاشق نوشتنم.
گاهی 10 تا 10 تا خودکار میخرم… اینبار میخوام برم پک 40 تایی بخرم. اینارو بخاطر گسترش جهان مینویسم که خودم درکشون کنم.
میتونید تو اینترنت بنویسید:
How big is our ocean?
یه کلیپ 5 دقیقهای تد اد هست، ببینید که چقددددر بلندترین و بزرگترینهایی که میشناسیم، در مقابل چیزهایی که زیر آب هستن، ناچیزن.. میگه اگر آبهای کره زمین رو بزاری روی US پهناور… کیلومترها آب هست که میشه روی هم بزاری…
یا یه عکسی هست از دبی در سالهای مختلف امیدوارم پیداش کنید که چطور طی سالهای مختلف، آسمانخراش ها عین قااارچ بلند شدن که تو عکسهای قدیمش نبوده.
پروفسور آیا ایمان نمیآوری؟ متذکر شو قربونت…
من نمیدونم فیلم ایشون رو دیدید.. همون الهامی که بهش شد و اسمش عین توپ صدا کرد، زمانی بهش گفته شد که سرش تو ژاکت گیر کرده بود… و از شکاف ژاکت داشت به شومینه و آتیش نگاه میکرد و یه سری الهامات اومد که فرداش فک کنم در مورد ستارگان و پایان عمرشون یه سخنرانی کرد و مشهور شد. دوستاش میگفتن ما همه خر خونی میکنیم ولی استفن 1 ساعتم درس نمیخونه… بعد ببین چطور هدایت شده! بعد همین آدم یه حرفایی هم میزنه که راجع به کمبود باشه!
در پناه الله مهربان، ثروتمند در تمام جنبههای زندگیتون باشید.
خیلی خیلی ازت مممونم بابت اطلاعات و آگاهی نابی از نعمتهای پنهان الهی برامون آوردی تا دیدمون نصبت به جهان بیناتر بشه و بهتر به اطرافنون نکاه کنیم و شاکر خالق مهربانمون باشیم امان از دست این دانشمندان تا به چیزی رسیدن سریع مهندس میشن و درباره چیزی که آگاهی ندارن نظر میدن واقعا این حرف یک پرفسور که اینهمه تناسخ توش هست چیجوری نفهمیده و نسنجیده همچیمن حرفی رو زد و چقد سواستفاده گرای خبری فراوانن که بهش سوخت میدن ووخداروشکررررر که انسان شیرحلال خورده ای هست میاد مارو ازاین نگرانی جمعی نجات میده و دبدگاه مارو روشن میکنه تا با هر حرف و تحلیلی نترسیم و دم دوست خوبمون هن گرم که چقد لذت بردم از آگاهی که برامون شیر کردش دمتگرررررم مصطفی جان دروووود بر تو که چه حالی کردم از مشتری از جوی که مارو احاطه کرده تا طوفانهای خورشیدی منهدمون نسازه خدایا شکرررررت که بر روی زمیتی زندگی میکنیم که با سرعت 300هزارکیلیومتر بر ساعت داره دور خودش میچرخه ولی ما هیچ حسی ازین چرخش نداریم زمینی که کروی هست ولی ما سطحی صاف و مسطح و سکون و داریم احساس میکنیم شب وروز بابت این نعمت بگیم الهی الحمد الهی العفو الهی الحمد الهی العفو که ناشکر بودیم الهی الحمد که سپاس فقط مختص توست باز کمه کمه کمه الهی شکرررررت برای جارو برقی بزرگ و قدرتمند چندین موتوره که گذاشتی بیرون زمین بنام مشتری تا از ما نگهبانی بده و ضرری بما نرسه الهی شکررررررت.
رفیق خوبم خیلی دلم گرم شد از فراوانی که شما شیر کردی ممنونم ازت
چقدر ازتون ممنونم به خاطر کامنت فوق العادتون که ذهن من رو نسبت به نعمت های خداوند و عشق بی حد و حصر خداوند نسبت به ما انسان ها باز کرد
اتفاقا قبل از کامنت شما داشتم درمورد اینهمه لطف و محبت خدا نسبت به ما انسان ها فکر میکردم که همه چی در اختیارمون گذاشته
قبل از نکته ای که استاد گفتن فکر میکردم که خدا به خاطر سرکشی از فرمانش مارو فرستاده زمین تا عذابمون کنه در صورتی که با یه ذره فکر بیشتر میتونیم بفهمیم که اخه اگر خدا بخواد کسی رو عذاب کنه اینهمه نعمت بهش میده؟
از روح با عظمت خودش بهمون داده که ما رو تبدیل کرده به اشرف مخلوقاتش، یک جسم بینظیر و پیچیده و دقیق و منظم بهمون داده که تازه بعد از دوره قانون سلامتی فهمیدم که این جسم بینظیر چقدر دقیق و درسته و وظایفش رو عالی انجام میده…
داشتم فکر میکردم که خداوند مارو فرستاده به این جهان درحالی که آسمان ها و زمین و هرآنچه بینشون هست رو مسخر ما کرده
یعنی چی مسخر… یعنی مثلا همین نعمت دریاها و اقیانوس ها که ازشون کلی استفاده میکنیم مثل جابجایی یا دریافت روزی از دل دریاها و… اگر تحت کنترل و مسخر نبودن هرلحضه میتونستن با یک طوفان هرآنچه هست رو از بین ببرن…
با کامنت شما و اطلاعات عالی که دادین این دیدگاه من عمیق تر شد که چه نعمت های پنهانی از دید ما وجود داره که ما ازشون خبر نداریم چه برسه به بجا آوردن سپاسگذاریشون…
آقا مصطفی ازتون ممنونم برای نوشتن آگاهی هاتون و ثبت کردن آمار ورودی گردشگران به ایران که خیلی بهم کمک کرد که فراوانی و گسترش هر لحضه جهان رو بیشتر باور کنم…
باور کمبود از قدیم بوده و هست. از قدیم گفتن آب نیست ، جنگ آینده، جنگ بر سر آبه، منابع و نفت در حال تمام شدن هستند. شهر ها دیگه گنجایش ندارند. جمعیت زیاد شده و محصولات کشاورزی جواب گو نیست و خیلی باورهای کمبود دیگه
ولی میبینیم که جهان رو به رشد است
هر روز منابع جدید کشف میشه
هر روز در ایران خودمون میدان نفتی جدید کشف میشه
تنوع محصولات کشاورزی و کیفیت اونها
تنوع میوه ها و کاشت انواع مختلف میوه حتی کیفیت عالی اونها. حتی میوههایی که نیاز به آب و هوای خاصی داره و مختص اقلیم خاصی هست به راحتی کشت میشود.
ساخت برجهای زیبا که جوابگوی جمعیت باشه
کیفیت زندگی ها نسبت به چند سال گذشته. الان هر خونه ای حداقل یک ماشین یا دو ماشین داره. در صورتیکه تو چند سال گذشته تعدادی از افراد یک فامیل ماشین داشتند.
جهان رو به رشد هست
فراوانی همیشه هست.به شرط اینکه اونو باور کنیم
باور کمبود وفقر از شیطان میاد
وقتی کمبود رو باور کنیم، چیزی جز کمبود در جهان نمیبینیم. همیشه نگران و مضطرب هستیم. نگران از دست دادن شغل، درآمد، رابطه ،فروش و غیره هستیم.
این همه شرکت ، کارخانجات ، مغازه ، مجتمع تجاری هر کدوم مشتری خودشونو دارن. خداوند روزی رسانه به شرطی که باورش داشته باشیم و احساس نگرانی نداشته باشیم.
اگر همه دریاها مرکب شوند و همه درختان قلم ، نمیتوانید نعمتهای خدا و فراوانی را بشمرید.
ممنون از استاد عباس منش که هر روز آگاهی جدیدی به ما میدن
سلام و دروود
روزشمار تحول رندگی من
روز 28ام
بار دوم
مهمترین درس های من از این فایل:
هر باوری که از کمبود میاد رو نباید بپذیریم ،هر چند شخصی گقته باشه که توی نظر ما خیلی بت باشه یا اینکه کل جهان بگن که اون شخص نابقه هست.
خدای ما بی انتهاست،پس منابع ما بی انتهاست،مثل قدرت خداوند که بی انتهاست
و برنامه ی خداوند به گسترش جهان هستی هست و هر روز جهان رو به گسترشه،پس هر چی از منابع استفاده کنیم،منابع بیشتر و بیشتر میشه.
چند روز پیش رفته بودم شهر بازی،دیدم دستگاه هایبزرگ شهر بازی داره با نیروی باد کار میکنن،یعنی یه دستاگاه پمپ برقی داشتند که باد تولید میکرد و با باد یه دستگاهای هیولایی داشت کار میکرد!
و اینکه یادمون باشه که تازه منابع جدید هنوز کشف نشده!
حتی توی دبی که بارون نیست،آب شیرین نا محدود هست،یعنی آب دریاها رو میگیره و شیرین میکنه،این یعنی فراوانی.
پس باید اون صحبت هایی رو قبول کنیم که باورهای خوب ما رو تقویت کنه،نع اینکه صرفا فلان دانشمند و پرفسور یه چیزی رو میگه.در هر صورت ما اگر نعمتها رو بتونیم کنیم،میبینیمش!
در نهایت:
ما همه ی منابع و راهکار رو توی وجودمون داریم،ولی فکر میکنیم یه چیزی بیرون از ما هست که باید دنبالش باشیم…
عااشقتونممم استادان عزیزم
سلام به استاد گرانقدرم
سلام به خانم شایسته گرامی
سلام به دوستان پر تلاشم
(( چطور هر لحظه ثروت را تجربه کنم
که ملکه ی ذهنم شود؟))
این جمله “” تو به یک اندازه توااااانایی تجربه فقر یا ثروت ، کمبود یا فراوانی را داری”” تمام فکرم را پر کرده.
اول – روی کلمه ی توانایی فکر کردم . استادم می گویند که این قدرت و توان به ما داده شده که یک دستگاه فرکانس ساز باشیم. یعنی الا و لاغیر ساختمان مغز ما جوری شکل گرفته که گیرنده و فرستنده موج، فرکانس و ارتعاشات باشد.خب تا اینجای کار دست خدای بی شریک من است که مرا چنین خلق کرده.??
دوم- حالا که این هدیه الهی نصیبم شده که من دستگاه تولید فرکانس باشم، اختیار با من است که (گیرنده) چه ورودی هایی باشم و (فرستنده) چه خروجی هایی باشم :
– زیبایی را ببینم و بشنوم و حس کنم و (زیبایی )را بفرستم و بگویم .
– نعمت ، ثروت و سلامتی را( ببینم) و موج ثروت و سلامتی بفرستم.
سوم- حالا که قانون را در دو مرحله ی بالا فهمیده ام باید از طریق (تجربه کردن) به
(دیدن) و (شنیدن) زیبایی ، نعمت ، سلامتی و ثروت عادت کنم. چطور خودم را عادت بدهم و جمله های زیر را نشنوم و آگهی و تبلیغات مشابه اش را نبینم:
– حراج چند درصد…فقط تا تاریخ ….بشتابید!
(یعنی اگر دیر کنی تموم می شه !!!)
– فلان مجتمع تجاری نرو گرونه عوضش فلان جا برو که ارزونه!
( یعنی تو در حدی نیستی که جنس گرون و با کیفیت بخری . بهتره ارزونه رو بخری)
– چه خبره هی دلار گرون می شه همه چی میره بالا!
( یعنی تو نمی تونی فعلن خرید کنی ).
– شیر و ببند آب زیاد مصرف می شه !
( یعنی آب کمه )
– لامپ کم مصرف بخر !
( یعنی برق کمه)
– دستمال کاغذی کم شده ، برو فلان جا صفه! (یعنی کمبوده ، بخر و بخر و نگهدار برای مبادا)
??
به جای همه ی چیزهایی که قرار است نشنوم و نبینم برنامه ریزی می کنم برای رفتن و دیدن
همه ی مکان های تمیز ، عالی ، سرویس خوب ، طبیعت سر سبز ، انسان های خوش خلق و با ادب، فراوانی های موجود در اطرافم ، فقط تاکسی های تمیز و مرتب را انتخاب می کنم . فقط از سوپر های منظم و پاکیزه و فروشنده با ادب خرید می کنم . منزلم را به گفته لوییز هی از همه چیزهای اسقاط و به درد نخور که انبار شده پاک می کنم . لباس های نپوشیده و دمده را از خانه خارج می کنم . داشته هایم را سپاسگزاری و تحسین می کنم .
استاد گرامی و خانم شایسته عزیز حالا می فهمم که من به یک اندازه توانایی تجربه فقر و ثروت ، کمبود و فراوانی را دارم . این جمله به این کوتاهی طلای محض است . گوهری است که اگر در ذهنم نشت کند و به (باوری ژنی)تبدیل شود ، جاذب فراوانی ها، سلامتی و ثروت کلان می شود.
از این که هر روز با این باورهای قدرتمند کننده ذهن فقیرم را تغذیه می کنید
سپاسگزارم
سلام استاد عزیزم
همین اول میرم سر اصل مطلب.
امشب یه اتفاقی افتاد که خیییلی برام جالب بود و همونجا به ذهنم رسید که بیام و تو سایت این موضوع رو مطرح کنم که هم برای خودم هم بقیه دوستان درسی بشه،من این فایل رو بارها دیدم و چون این چیزی ک میخوام تعریف کنم مربوط به داستان فراوانی هستش گفتم بیام اینجا بنویسم👌
امشب من رفته بودم خونه ی یکی از دوستانم که یه پسربچه ی 3، 4 ساله داره که خیلیم شیرینه ودوس داشتنی و من همیشه از دیدنش لذت میبرم و کلی شیرین زبونی میکنه برامون، اما امشب یه موضوعی پیش اومد که خیییلی به نظرم جالب بود. دوستم داشت با گوشی یه فایلی رو میدید و بچه دفتر و کتاب هاش رو یکی یکی میآورد به من نشون میداد و توش خط خطی میکرد و برگه های دفتر رو الکی الکی پاره میکرد و میریخت رو زمین، مادرش ازاین حرکت ناراحت شد با بچه کلی راجع به کمبود صحبت کرد (البته خیلی مودبانه و محترمانه، که من همیشه تحسینش میکنم بخاطر برخورد درستش با بچه👌) اما این باور کمبود رو داشت به بچه میداد که ببین عزیزم واسه هرکدوم از این دفترها و مدادها و کتابها کلی درخت قطع شده و الان ما راحت میتونیم استفاده کنیم اگه درخت ها نباشن ما دفتر کتاب نداریم درخت ها تموم میشن نمیتونیم از میوه شون از سایه شون استفاده کنیم، خونه ی پرنده ها خراب میشه دیگه نمیتونن لونه درست کنن و… همینکه مادر بچه اینو گفت بچه خیلی سریع گفت پس چرا پرنده ها توی پارکینگ مون لونه ساختن؟! (باید به این موضوع اشاره کنم که یه سری پرستو ها هستن که میان و توو پارکینگ ساختمون لونه درست میکنن و اونجا تخم میذارن و جوجه هاشون به دنیا میان) مامان بچه دیگه موند چی بگه!
همونجا یهو من هنگ کردم ازاین همه هوش بچه که ببین بچه کمبود رو نمیتونه باورکنه وقتی داره میبینه که پرنده ها لزومن حتما نباید تو درخت ها باشن ومیتونن جاهای دیگه هم زندگی کنن!! اوووه خدای من، یاد حرف شما افتادم که میگفتین سعی کنین مثه بچه ها فک کنین ورفتار کنین، دقیقااا همینه، همینه که یه بچه واقعااا بین ذهن و روحش فاصله ای نیس و پاکه از هرگونه باورهای اشتباه، این ما بزرگترا هستیم که باورهای اشتباه رو به خورد بچه ها میدیم و چقدددد واقعا میتونه تو آینده و زندگی این بچه تاثیر بذاره👌👌
داشتم به این فک میکردم، چندروزه که فکرم درگیر این موضوعه بود که اگه ماهم مثه بچه ها برخورد کنیم و ازدیدن هرچیز زیبایی به وجد بیایم و واسه چیزای کوچیک خوشحالی کنیم و شادمان باشیم، این خودش یه جور سپاسگذاریه درمقابل خداوند، که امشب با دیدنه این صحنه خیلیییی بیشتر به فکر فرو رفتم که ببین واقعا دیدنه بچه ها هم برای ما درس داره، من خیلی وقتا به این رفتارهای بچه ی دوستم که می بینمش توجه میکنم و خیلی درس میگیرم یا مثلا یه چیز دیگه هم که هست مثلا مامانه این بچه بهش یاد داده که اگه واسه به دست آوردنه چیزی گریه کنی اصلا بهت نمیدم و واست نمیخرم و همیشه هم پای حرفش هست و بچه هم یاد گرفته که نباید برای خواسته هاش گریه و زاری کنه چون دراین صورت بهش نمیرسه، چقد شبیه رفتار ما آدم بزرگا درمقابل جهانه، چقد ما تاقبل ازاین برای رسیدن به خواسته هامون زجه زدیم و گریه کردیم اما همیشه جواب برعکس گرفتیم ولی کسی نبود که بهمون بگه اگه اینطوری گریه و زاری کنی به هیچی تو زندگیت نمیرسی… و درآخر از خدای خودم ممنون و سپاسگذارم که با سرراه قراردادنه شما تو زندگیم دستمو گرفت و بلندم کرد و گفت بیا، اینجا همون جائیه که همیشه دنبالش بودی و تشنه ی این آگاهی ها بودی، اینجا همونجاست. و میخوام به خودم بگم که آرزو اگه این روزا یکم همه چی گره خورده اشکال نداره قرار نیس همینطوری بمونه و خداروشکر نکته ی مثبتش اینه که تو این مسیر قرار دارم و دور نشدم…
و بعدش از شما استاد عزیزم تشکر کنم که کلییی درس زندگی به ما میدید و من تازه تو 24 سالگیم فهمیدم که این جهانه چیه و چطوری عمل میکنه و خدارو بابتش هزاران بار شکر میکنم که منو در مسیر این آگاهی ها قرار داد 👌
این کامنت خییلی دلی بود و از وقتی اومدم خونه فقط یه حسی بهم میگفت سریع بیام تو سایت و دنبال یه فایل استاد باشم که راجع به فراوانی باشه که هدایت شدم به این فایل بی نظیر که قبلا گوشش کردم.
امیدوارم که این صحبت ها که خودم ننوشتم و فقط دستای من بود که نوشت مفید بوده باشه و کمکی باشه برای خودم و بقیه دوستان قشنگم❤️
دوستون دارم💖
خدا یار و نگهدار همه مون باشه 💫
سلام استاد مهربان
درود بر شما بخاطر این همه آگاهی و حس و حال خوب
باور فراوانی یکی از مهترین باورهایی است که در نهاد هر کس وجود دارد و خودم من همیشه نسبت به آن ترمز و محدودیت داشته ام
خداروشکر که با این فایل زیبا امروز من روبرو شدم
کمبود و عدم شناخت به باورهای فراوانی همیشه سدی در جلوی راه من بوده است
سدی که همیشه مانع حرکت کردن من شده است و همیشه مشکلات و سختی ها را سر راه من قرار می دهد تا بجای اینکه فراوانی ها و حس و حال خوب را در آن ببینم
هر روز که می گذرد فراوانی و پیشرفت در این جهان رو به رشد است
غذاهای زیاد ، شغل های زیاد، در آمد های عالی ، خانه های جدیدتر ، ماشین های عالی تر و و و
همه اینها دلایلی کاملا مشهود و قابل استناد است که قبول کنم که فراوانی هست و وجود دارد
باور کنم که خداوند این جهان را بر پایه فراوانی آفریده است
به قول استاد عزیز
این همه سیل و زلزله ، آتشفشان ها و صوانح طبیعی همیشه بوده و است اما اتفاقی برای زمین نیفتاده است و این نشان از فراوانی است در این جهان هستی بزرگ
همیشه با این باور من مشکل داشتم و همین باعث عدم پیشرفت من بوده و می شد
موضوع جالبی که بسیار برای من جالب است این است که با گوش دادن به این صحبت های استاد این سبب می شود من بیشتر و امیدوار تر بشوم به جهان هستی و به رزاق بودن خدای مهربان خودم
اینو را یاد گرفتم که خدای من این جهان را آفریده است برای من و لذت بردن من
خدای من ممنون از بخاطر این همه فراوانی
خدای من ممنون از تو بخاطر این الگوی زیاد که در این جهان پهناور برای ما قرار داده ای
خدای من ممنونم بخاطر اینکه حالا می فهمم که دنیای برای من ساخته شده است
با شنیدن صحبت های استاد می فهمم که هر چه را بخواهم من استارت بزنم برایم مقدور است و شدنی است
زیبا استاد فرمودند باور کمبود که نشانه آن ترس از تمام شدن است
حرص زدن و کمبود است
نقطه مقابل آن صحبت استاد است که اگر تمام درختان قلم بشوند و تمام آبهای دریاها مرکب بشوند باز برای نوشتن شکرگزاری خداوند مهربان کم است
چقدر عالی استادداشتند در مورد سلول های خورشیدی صحبت می کردند و یک ایده عالی برای من به وجود آمد در کسب و کارم واقعا عالی بود
خداروشکر بخاطر این همه فراوانی
ممنون خدای من بخاطر این همه زیبایی
خدای من دوستت دارم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خودم
باور فراوانی
دقیقا نقطه مقابل باور کمبود است
تا به امروز همیشه و همیشه ما را ترسانده اند
نیست
کمبود است
تمام می شود
دچار دردسر می شویم
همه و همه اینها نشان از یک نوع باور کمبود و باور نیستی است
این بدان معنی است که افراد به فراوانی در این جهان هیچ اعتقادی ندارند
هیچ و هیچ نمی توانند این باور را در ذهن خودشان تحلیل کنند
وقتی من بدانم که فراوانی از همه هیچ چیز در این جهان وجود دارد خود به خود یک اطمینان و یک آرامش قلبی عالی در دل و در ذهن ما به وجود می آید
همین آرامش و همین حال خوب سبب گسترش و رونق ما در کسب و کار و در زندگی و در همه امور زندگی ما می شود
نکته دیگر در این موضوع این است که هرگز نباید به رسانه ها اعتماد کرد
هرگز نباید روی اخبار و صحبت های دیگران چشم دوخت
در واقع باید مراقب ورودی های خودم باشم
این نکته اساسی دیگری بود که من در این فایل عالی یاد گرفتم
ممنونم استاد عزیز بخاطر این فایل های عالی و ارزشمند
سپاس از خدای خوب خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به همه
در مورد باور ها اگه بخوام اون چیزی رو که فهمیدم در موردش صحبت کنم میتونم بگم
وقتی یک آدم توی ذهنش دنبال رسیدن به یک هدفی هست ولی بهش نمیرسه نشون میده که باورهای اون پر از ایراده نشون دهنده اینه که ذهنش پر از باورهای اشتباه و محدود کنندس
مثلا وقتی که خودتو در جایگاه فردی قرار میدی که یه وسیله ای تو خونش داره که نمیخواد ازش استفاده کنه و میخواد بفروشه اونو ، و بیای به خودت بگی کی؟ من؟… چطوری آخه؟… مگه میشه؟ و… این همونجاییه که باورها ایراد داره همونجاییه که تو اون زمینه ذهنت از باورهای غلط پر شده. این نشونشه
و اتفاقا همین باورهاست که نمیذاره تو هیچ اقدامی انجام بدی اگر هم اقدامی بخوای انجام بدی رسیدن به نتیجه برات مشکل و حتی غیر ممکن خواهد بود
تغییر دادن این گونه باورها سخته اولش اذیت میشی ولی این کار تمرین میخواد ممارست میخواد وقتی این کار رو متعهدانه انجام بدی دیگه رفته رفته برات عادی میشه درست مثل کسی میمونه که میخواد گیتار یاد بگیره ولی اولش هیچی بلد نیست اولش نمیتونه نت هارو درست بزنه نمیتونه آکورد گذاری کنه دستشو که میخواد بذاره رو سیم آکورد ها اون قالبش چفت نمیشه ولی وقتی که میره خونه یکی دو هفته که تمرین میکنه توانایی اش بهتر میشه بعد میاد ریتم زدن و یاد میگیره و بعد آهنگ میخونه و بعد از یه مدت دیگه به راحتی اون کار ها رو انجام میده چون هر روز تمرین میکرده استمرار داشته تغییر باور ها هم دقیقا به همین روش انجام میشه این که هر روز یه تایم خالی بذاری برای کار کردن روی خودت و تعهد داشته باشی و استمرار باعث میشه که از اون سختیه عبور کنی و برات راحت بشه
کسی که باورهاش محدود کنندس یا نمیره سراغ کاری یا اگه بره سراغ کاری اقداماتی که انجام میده از مجرای باور محدود کننده عبور میکنه نتیجه این میشه که یا نمیتونه اون کار رو به سرانجام برسونه یا اگرم بتونه با کلی سختی و بدو بدو کردن و دنبال این کار دوییدن به سرانجام میرسونه که آخرش عزت نفسش ممکنه بیاد پایین
ولی یه کسی که باورهاش انقدری قویه که وقتی بهش پیشنهاد رئیس جمهور شدن و میدی میگه خب این که کاری نداره (باور واقعی ها نه اینکه سرتو گول بزنی) هم باعث میشه موقعی که به یه خواسته ای نیخوای برسی به راحتی باورشو ایجاد کنی و به اون خواسته هه برسی هم اینکه وقتی به اون خواسته میرسی مثل یه پادشاه بهش میرسی مثل یه آدم قدرتمند نه مثل یه آدمی که بدو بدو میکنه واسه رسیدن به یه هدفی.
این مدل رفتار کردن شامل تمام زمینهها میشه حتی ارتباط با جنس مخالف حتی دوست دختر پیدا کردن اینکه تو دنبال این باشی که به دختر اثبات بکنی دوستش داری به دختر اثبات بکنی که حست نسبت بهش واقعیه یا تویی که دنبال شماره گرفتن از دختر باشی و اون بهت شماره نده و ناز بکنه و تو هم بیفتی دنبالشو از موضع دریافت کننده باهاش برخورد کنی و جوری رفتار کنی که انگار این تویی که یه چیزی بهت رسیده وقتی با اون وارد رابطه بشی و … اینا همه از موضع باورهای غلطه. خیلی فرق میکنه بین یه کسی که دنبال دختر میدوئه با کسی که دنبال دختر نیست و براش تلاشی انجام نمیده ولی اون کیفیت رو تجربه میکنه که همه اینهام باز برمیگرده به باورهاشون و نوع نگرش شون نسبت به زندگیه. با تغییر باور ها شما هم میتونید به این درجه برسید
حالا کاری که ما باید انجام بدیم اینه که باورهای خودمون رو با توجه به اون موقعیت و شرایطی که داریم شروع کنیم به تقویت کردن قدم به قدم باورهامونو درست کنیم و تو این زمینه هم دوره تکاملی مونو طی کنیم
مثلا ما وقتی نه شرکتی داریم نه مغازه ای بیایم این باور رو در خودمون ایجاد کنیم که مشتری تو مغازمون زیاد بشه و من فروش فوق العاده ای داشته باشم این بدرد نمیخوره ما باید باورهایی بسازیم که ما رو به اون مغازه هه برسونه بعد دنبال ایجاد باورهایی باشیم که ما رو به مشتری خوب برسونه حالا هر کسی تو شرایط خودش باورهای مخصوص همون شرایطش رو میسازه یعنی باورهایی که یک پله شرایطش رو از اون چیزی که هست بهتر میکنه و در مقاطع زمانی مختلف این باور ها تغییر پیدا میکنه.
بعد از اون ما باید ببینیم چه اقدامات عملی رو میتونیم انجام بدیم تا به اون خواسته ها و اهداف برسیم چون به قولی وقتی اخلاقمون عوض شه ولی رفتارمون و منشمون و سبک زندگی مون تغییر پیدا نکنه فایده ای نداره وقتی ما در عمل اونجوری نیستیم که باید باشیم وقتی به کارایی که باید برسیم نمیرسیم و تنبلی میکنیم سستی میکنیم چه فایده ای داره ؟ این کار کردن رو باورها و کار کردن رو خودمون ما رو به کجا میرسونه؟ به هیچ جا نمیرسونه این مدلی بخوایم عمل کنیم به هیچ کدوم از خواسته هامون نمیرسیم
باید در مسیر درست حرکت کنیم و درست روی خودمون کار کنیم و اقدامات عملی درستی رو انجام بدیم اینطوریه که جهان وارد عمل میشه و نتایج بوجود میاد
پس باید بشینیم باورهای نادرست مون رو پیدا کنیم با باورهای مناسب جایگزین کنیم و پشتبند اون اقدامات عملی لازم رو انجام بدیم تا به نتایج خوب و عالی برسیم.
قدم 28
کمبود را باور نکن حتی اگر پرفسور هاوکینگ آن را تایید کرد! – صفحه 85
اگر تمام درختان قلم و تمام آبها مرکب شوند، هرگز نخواهید توانست نعمتهای پروردگار را بشمرید.
چقدررررر این آیه قران ارامش بخش و امیده محض برای من بود، هیچ کمبودی تو این دنیا وجود نداره و همه افکارمون شالوده بینش و نگرش محدود ذهن خودمون هستش وقتی به بی کرانی دریا نگاه میکنم عظمت و فراوانی گفته های رب خودم رو بهتر درک میکنم وقتی زیبایی های این دنیا و نعمت هاشو میبینم خیلی قشنگتر درک میکنم که اره نعمتای خودا تموم شدنی نیس بلکه ما ادما با ذهنیت خودمون اون رو محدود میکنیم و راه های ورود نعمت به زندگیمون رو میبندیم. باور به فراوانی یکی از اصولی ترین باورهایی است که من باید در خودم بهتر بسازمش و هرروز روش کار کنم.
خدای من شکرت بابت تمامی مسیرهایی که بهم نشون میدی.
رد پای روز 28
چقدر ترتیب فایلهای روزشمار بینظیره
همون ک خانم شایسته گفت
در انتخابشون به هدایت و الهامات توجه کرده
برای همینه که جوابی برای مسائل ماست
ما از پاییز پارسال شروع با ساختن زمینمون کردیم،
با متری 6500
وقرار بود تا 20 اسفند پیمانکار خونه روتحویل بده
تا اسفند هزینه ساختمون ب متری 13 رسید
و تا امروز که 9 خرداد هنوز خونه کامل نشده
درواقع منابع ما تمام شد
همسرم بنده خدا اینقدر فکرش مشغول که تو این ی ماه اخیر هر ی هفته ده روز ی مشکل جسمی پیدا میکنه
که خواب ازش میگیره
و حالا که خودش بهبود پیدا کرده پدر همسرم مریض شده و امروز باید همسرم ببرنشون اندوسکوپی
خلاصه که دیشب همسرم بعد از رسوندن پدرشون اومد خونه
پکر بود
گفت پول لازم داریم، رفتم فلاش تانک قیمت کرفتم 7 تومن میشه، سنگ هم 6 تومن
سرامیک کار دستمزد … میگیره
و …
بهش گفتم من موجودیم ده تومن
فردا برو فلاش تانک فعلا بخر
سنگ بعد میخریم
گفت بعدش چی
باید خونه رو برج 6 خالی کنیم، صاحبخونه خونه رو لازم داره
گفتم اووو، کو تا برج 6،
بهش گفتم تو داری زور میزنی
الان 6 7 ماهه
دو هفته کار تعطیل کن ب جسم و ذهنت ی استراحت بده
چون گیر دادی حتما خونه رو زوود تمام کنیه
که هی مشکل جسمی مختلف پیدا میکنی، حالا هم ک نوبت بابات
گفتم اینقدررر رو خلق خدا و وام فلان حساب نکن
چندسال پیش سر همین قدرت دادن ب فلان ادم ، من زحمت چندین ماهم مث اب خوردن از دست دادم
گفتم رو خدا حساب کن
گفت کوو خدا، ی پولی جورشه تمامکنیم خونه رو
گفتم داشته هات ببین
ی مدت ی خداروشکر از دهنت نشنیدم
امروز رفتی مطب و دیدی چقدررر ادم مریض اونجا بود و بعد از 2/5 ساعت نوبتتون شد
گفتم خداروشکر کن
یکی مث عمه ام تو حسرت بچه است که ما دوتاش داریم
ویکی مث خواهرت تو خسرت داشتن بچه سالم( پسرشون مشکل مغزی داره و ی جورایی عقب افتاده است)
( وقتی این حرفا رو بهش میزدم، پسر 10 ساله ام کفش باباش پوشیده بود و
دختر دو سالم کفش داداش پوشیده بود و جلوی ما بپر بپر میکردن با شادی)
گفتم این نعمت داره جلو چشمت راه میره
نعمت: میوه فصل دست جین ودرجه یک که تو بشقاب جلوت
نعمت ، یخچال وفریزتِ که پره
نعمت: فرش و مبلمون، کولرهای بینظیر ک خونه رو خنک میکنه و …
یادش انداختم تازه که ازدواج کردیم کدوم اینا روداشتیم،
ما بودیم 20 هرار تومن تا اخر ماه
کی اینقدر راحت خرید میکردیم
ماشین نداشتیم
این فرشا رو نداشتیم
و…
دونه دونه با کمک هم خریدیم
الانم برا ساخت خونه همین
ی دو هفته استراحت کن
راه حل اخر فروش طلا وماشین
نهایت هم ب صاحبخونه زودتر میکیم ک ما ی ماه وقت میخوایم
خدا جور میکنه
پولش خدا جور میکنه و ی ماهه خونه جمع میشه
خدادستای بینظیرش برای کمک ب ما و تکمیل ساختمون میفرسته،
توکل کن
من واقعا ته دلم ارامش دارم ( اگه قبلا بود الان از تشخوار فکری و حرص خوردن دیوانه شده بودم)
ولی الان مطمئنم خدا خودش مراقب من و خانواده ام
خدا از راهی که خودش میدونه ب روش خودش پول برامونمیفرسته
و ما با شادی ب خونه قشنگمون نقل مکان میکنیم
الحمدالله
بنام خدای مهربان
بنام خدای فراوانی
سلام به خانواده صمیمی عباسمنش
ضمن تشکر قلبی از دوستای گلم بابت نوشتن کامنتهایی از جنس فراوانی، منم میخواستم کامنت خودم رو بنویسم که به خودم کمک میکنه باورام بهتر و بهتر بشه.
اصل جهان بر فراوانی و گسترش است و این یه واقعیت کیهانیه.
حالا اینکه پروفسور با چه دیدگاهی حرفی میزنه که تبلیغ کمبود توش هست، مهم نیست که… اگر اشتباه نکنم ایشون یبار میگفت خدا نیست بعد متقاعد شده بود خدا هست…
ولی وقتی یه همچین آدمی با عنوان پروفسور یا دانشمند یه همچین حرفی میزنه، خیلیها میدون ببینن چه خبره!
یه مستند تد تالک هست، یه آقایی توش بنام راب بلرد صحبت میکنه، یه چیز تو همین صحبت استاد که آدمهای کمی رفتن عمق دریاها و خیلی ها فکر فضا هستن ..
یه حرف خوبی میزد اونجا، میگفت شاید چون ما فکر میکنیم بهشت بالاست و جهنم پایین، نمیایم به پایین نگاه کنیم… و این صحبت استادم که میگه همیشه آدمها نگاهشون به بیرون از خودشونه، دلیله که چرا آدمها از گنجهای درونیشون اطلاعی ندارند…
به قول استاد، این گنجزمینی که روش هستیم و اقلیم داره و سالهاست پا برجاست و سالهای دیگری هم میتونه باشه…چرا اینو نمیبینیم و سپاسگذاریش رو نمیکنیم که حالا نگران اقلیم نبوده بقیه جاها باشیم…
من یه مدت خیلی بحث فضا و ستارهها رو دنبال میکردم و آلموست هرچی مجله و مستند بود دیده بودم و دیگه ته داستان رو یجورایی در آورده بودم برا خودم ولی با وجود اینههههههههمه کرات و سیارات و …. هنوز اقلیم مناسب برای زندگی در جایی دیگر، فقط در حد فرضیه بوده… و این اصلا باید سوال باشه آقاااااا چجوریه اصلا ما اینجاییم!؟ چه بهشتیه خداوند داده؟
این کامنت شاید طولانی بشه، حالا منم تلاش میکنم و خدا هدایتم کنه یه سری مطالب یادم بیاد…
سالها پیش با همین داستان سیاره مشتری و اینا تو یه مستند آشنا شدم که اون کشش قوی که داره از میلیونها مایل اون طرف تر میتونه اجرام و سنگها رو از منظومه شمسی منحرف کنه، و از طرفی دیگه یه کششی هم رو بقیه سیارات داره که باعث ثبات بیشتره مدارهاست. یه جایی هم دقیق خاطرم نیست بخاطر کشش قوی این سیاره بود که اصلا زمین باعث شد تو این مدار کنونیش قرار بگیره..
خود زمین هم در اوایل شکلگیریش سرعت چرخشش به دور خودش خیلی بالا بوده و فکر کنم هر شبانه روزش 6 ساعت بوده تا ثیا برخورد کنه و ماه بوجود میاد و این ماه عین یه ترمز دستی طی چی بگم میلیاردها سال ترمز زمین رو بکشه و بکشه تا شبانه روز رو برسونه به 24 ساعت. تو قرآن میگه شب رو مایه آرامشتون قرار داد…همینهها!
بعد خورشیدی که فقط به چشم یه خورشید نگاهش میکنیم… به اندازه 1،300،000 تا کره زمین گنجایش (اگر آمارم دقیق باشه و تازه این خورشید عظیم، دونه غبار در مقابل Scuti UY نیست که 5 میلیاااااارد خورشید توش جا میشه و اون اسکاتی یووآی دونه غباری نیست تو کهکشانی که میلیاردها ستاره داره، بزنید یوتوب اینها رو ببینید حتما تا عظمت خدا و کوچیکی خودمون رو واقعا درک کنیم)
براتون بگم یه دونه فوتونی که از مرکز این غول رآکتوری (خورشید) میجوشه تا باعث تامینانرژی ما بشه، در واقع هزاران هزار، شایدم میلیونها سال پیش تولید شده ولی مسیر پیوستنش به سطح خورشید هزاران سال طول میکشه…چرا؟ چون باید به در و دیوار بخوره تا راهش رو پیدا کنه و چرا؟؟ چون تو اون اوایل انرژی زیادی داره و برای حیات خطرناکه… در واقع اون هزاران سالی که میخوره به در و دیوار، در حال از دست دادن انرژی غیر قابل تحملش هست تا آماده بشه برای مصرف ما… جریان زندگی… از زمانی که یه فوتون آزاد میشه و از سطح خورشید به زمین سفرش رو آغاز میکنه، طی 8 دقیقه میرسه به زمین و ما… شما همین یه دونه نعمت رو تامل کن که چقددددر زمان میبره و بعد 8 دقیقه و …. همه چی تمام…
در سطح خورشید، طوفانهایی هست که بسیار بسیار برای زمین وحشی و خطرناکن و اگر بخاطر سپرمغناطیسی زمین نبود، یه کوچولو از این طوفانها تمااااااام دکلهای برق و اینترنت و ماهوارههای فضاییی و… رو بر فنا میداد… تازه میری کانادا، نروژ و فنلاند و این دفع شگفتانگیز خداوند رو به شکل شفقهایقطبی تماشا میکنی…
شما چه اقلیمی میخوای پیدا کنی که اینا رو داشته باشه؟ البته که پروفسورجان خودشون استاد اینان و من پیش ایشون چیزی برای عرضه ندارم ولی بنظرم کافری بد کوفتیه! کافر به معنی دشمن یا یه گروه خاص نیست که قربونتون…. ک ف ر از پوشاندن میاد…و شب رو تو زبان عربی کافر میگن، کسی که کفر میورزه، در واقع داره نعمتها رو میپوشونه…فرقی هم نمیکنه پروفسور باشی یا باغبان و وقتی کفر روی کفر میاری، در واقع خودت ظلم میکنی به خودت…
پروفسور متذکر شو پلیز!
حالا شاید براتون جالب باشه چرا اصلا این طوفانهای خورشیدی باشه؟ چرا ؟ این طوفانها در پهنای کیهان حرکت میکنن و یه سری از ارتعاشات دیگهای که فرا کیهانی و آنسوی منظومه شمسی ما هستن، و خطرناک برای حیات، با این طوفانها و ارتعاشاتشون… همگی کنترل میشن…دفع میشن… یعنی قربونش برم فکر همه چیو کرده.. شاید واقعا نتونیم همه نعمتهای خداوند رو ببینیم … تو این فیلم مشتری فکر کنم مت دیمون نقش بازی میکنه که یه سری گیاه و چیز میکاره که مثلا زندگی رو در دیگر سیارات آغاز کنیم… بعد من همیشه به چیزای دیگه ای که خدا آلردی گذاشته فکر میکنم میگم اینا رو میخوای چکار کنیم؟ تو یکی از فایلها استاد میگی اصلا یه سریها مثلا مثال پیکنیک بزنیم که میرن مسافرت تو بارون آتیش درست کنن و دود بخورن و چشماشون اشک بیاد و بعد اونجا میگن این سفر چسبید. بعد شما تو آر وی نشستی میگی همین الان بیرون هوا سرد و داره بارون میاد ولی من نشستم راحت بخاری روشن کردم. یعنی انگار بعضیها واقعا باید بخورن تا بگن آها… الان اوکی شد.
در صورتی که گاهی استاد وقتی به این جمله تو قرآن فکر میکنم، میگم آره… خیلی درسته.. که “سپاسگذار نعمتهای پنهان و آشکار خداوند هستیم.”
اینایی که نوشتم…تنها بخش کوچیکی از چیزایی بود که سالها پیش خوندم و دیدم و امروز کمکم میکنه سپاسگذارتر باشم… سپاسگذار اقلیمی که گاهی وقتها یا بهتره بگم بیشتر وقتها ناسپاسی شو میکنیم.
گاهی وقتا که با خدا صحبت میکردم…میگفتش سپاسگذار 90 درصد نعمتهایی که همینجوری دادم نیستی! نشستی برای 10 درصدی که اونم خودت برا خودت بوجود آوردی باهام و با زندگی میجنگی؟ و از بس روش تمرکز کردی، برا خودت غولش کردی!
یه ویژن دیگهای که چندوقت پیش داشتم، این بود که در آینده اصلا یه سری چتر بازگرداننده نور تولید میشه و تو فضا نصب میشه عین ابر که یه موقعیتی رو میده که دمای شهرتون رو یا شایدم کشورتون رو کنترل میتونید کنید…. عین هوای ابری
پس این اقلیم حالا حالاها سپاسگذاری داره…
فرصتها که هر روز بیشتر میشه ولی من لازمه سپاسگذارتر باشم.
دهه 70 دانشآموز بودم و بخاطر شرایط ناجالب اون روزها یه خودکار نمیشد داشته باشم و فقطم 2 مدل خودکار بود و یه سری شد برای خرید یه خودکار 1 هفته لنگ بودم… الان برای نوشتن، هر جوری که بخوام خودکار و ماژیک و مداد و خودنویس وروان نویس در رنگهای مختلف هست و امکان نداره برم لوازم تحریر و یه نوشت افزاری ببینم که خوشم بیاد و نخرم، بدون اینکه قیمتش مهم باشه…چون عاشق نوشتنم.
گاهی 10 تا 10 تا خودکار میخرم… اینبار میخوام برم پک 40 تایی بخرم. اینارو بخاطر گسترش جهان مینویسم که خودم درکشون کنم.
میتونید تو اینترنت بنویسید:
How big is our ocean?
یه کلیپ 5 دقیقهای تد اد هست، ببینید که چقددددر بلندترین و بزرگترینهایی که میشناسیم، در مقابل چیزهایی که زیر آب هستن، ناچیزن.. میگه اگر آبهای کره زمین رو بزاری روی US پهناور… کیلومترها آب هست که میشه روی هم بزاری…
یا یه عکسی هست از دبی در سالهای مختلف امیدوارم پیداش کنید که چطور طی سالهای مختلف، آسمانخراش ها عین قااارچ بلند شدن که تو عکسهای قدیمش نبوده.
پروفسور آیا ایمان نمیآوری؟ متذکر شو قربونت…
من نمیدونم فیلم ایشون رو دیدید.. همون الهامی که بهش شد و اسمش عین توپ صدا کرد، زمانی بهش گفته شد که سرش تو ژاکت گیر کرده بود… و از شکاف ژاکت داشت به شومینه و آتیش نگاه میکرد و یه سری الهامات اومد که فرداش فک کنم در مورد ستارگان و پایان عمرشون یه سخنرانی کرد و مشهور شد. دوستاش میگفتن ما همه خر خونی میکنیم ولی استفن 1 ساعتم درس نمیخونه… بعد ببین چطور هدایت شده! بعد همین آدم یه حرفایی هم میزنه که راجع به کمبود باشه!
در پناه الله مهربان، ثروتمند در تمام جنبههای زندگیتون باشید.
سلام و درود بر مصطفی عزیز
خیلی خیلی ازت مممونم بابت اطلاعات و آگاهی نابی از نعمتهای پنهان الهی برامون آوردی تا دیدمون نصبت به جهان بیناتر بشه و بهتر به اطرافنون نکاه کنیم و شاکر خالق مهربانمون باشیم امان از دست این دانشمندان تا به چیزی رسیدن سریع مهندس میشن و درباره چیزی که آگاهی ندارن نظر میدن واقعا این حرف یک پرفسور که اینهمه تناسخ توش هست چیجوری نفهمیده و نسنجیده همچیمن حرفی رو زد و چقد سواستفاده گرای خبری فراوانن که بهش سوخت میدن ووخداروشکررررر که انسان شیرحلال خورده ای هست میاد مارو ازاین نگرانی جمعی نجات میده و دبدگاه مارو روشن میکنه تا با هر حرف و تحلیلی نترسیم و دم دوست خوبمون هن گرم که چقد لذت بردم از آگاهی که برامون شیر کردش دمتگرررررم مصطفی جان دروووود بر تو که چه حالی کردم از مشتری از جوی که مارو احاطه کرده تا طوفانهای خورشیدی منهدمون نسازه خدایا شکرررررت که بر روی زمیتی زندگی میکنیم که با سرعت 300هزارکیلیومتر بر ساعت داره دور خودش میچرخه ولی ما هیچ حسی ازین چرخش نداریم زمینی که کروی هست ولی ما سطحی صاف و مسطح و سکون و داریم احساس میکنیم شب وروز بابت این نعمت بگیم الهی الحمد الهی العفو الهی الحمد الهی العفو که ناشکر بودیم الهی الحمد که سپاس فقط مختص توست باز کمه کمه کمه الهی شکرررررت برای جارو برقی بزرگ و قدرتمند چندین موتوره که گذاشتی بیرون زمین بنام مشتری تا از ما نگهبانی بده و ضرری بما نرسه الهی شکررررررت.
رفیق خوبم خیلی دلم گرم شد از فراوانی که شما شیر کردی ممنونم ازت
سلام آقا مصطفی عزیز
چقدر ازتون ممنونم به خاطر کامنت فوق العادتون که ذهن من رو نسبت به نعمت های خداوند و عشق بی حد و حصر خداوند نسبت به ما انسان ها باز کرد
اتفاقا قبل از کامنت شما داشتم درمورد اینهمه لطف و محبت خدا نسبت به ما انسان ها فکر میکردم که همه چی در اختیارمون گذاشته
قبل از نکته ای که استاد گفتن فکر میکردم که خدا به خاطر سرکشی از فرمانش مارو فرستاده زمین تا عذابمون کنه در صورتی که با یه ذره فکر بیشتر میتونیم بفهمیم که اخه اگر خدا بخواد کسی رو عذاب کنه اینهمه نعمت بهش میده؟
از روح با عظمت خودش بهمون داده که ما رو تبدیل کرده به اشرف مخلوقاتش، یک جسم بینظیر و پیچیده و دقیق و منظم بهمون داده که تازه بعد از دوره قانون سلامتی فهمیدم که این جسم بینظیر چقدر دقیق و درسته و وظایفش رو عالی انجام میده…
داشتم فکر میکردم که خداوند مارو فرستاده به این جهان درحالی که آسمان ها و زمین و هرآنچه بینشون هست رو مسخر ما کرده
یعنی چی مسخر… یعنی مثلا همین نعمت دریاها و اقیانوس ها که ازشون کلی استفاده میکنیم مثل جابجایی یا دریافت روزی از دل دریاها و… اگر تحت کنترل و مسخر نبودن هرلحضه میتونستن با یک طوفان هرآنچه هست رو از بین ببرن…
با کامنت شما و اطلاعات عالی که دادین این دیدگاه من عمیق تر شد که چه نعمت های پنهانی از دید ما وجود داره که ما ازشون خبر نداریم چه برسه به بجا آوردن سپاسگذاریشون…
آقا مصطفی ازتون ممنونم برای نوشتن آگاهی هاتون و ثبت کردن آمار ورودی گردشگران به ایران که خیلی بهم کمک کرد که فراوانی و گسترش هر لحضه جهان رو بیشتر باور کنم…
در پناه الله یکتا رو به پیشرفت باشین…
به نام خالق زیبایی ها
روز 28 سفرنامه
سلام به همگی
باور کمبود از قدیم بوده و هست. از قدیم گفتن آب نیست ، جنگ آینده، جنگ بر سر آبه، منابع و نفت در حال تمام شدن هستند. شهر ها دیگه گنجایش ندارند. جمعیت زیاد شده و محصولات کشاورزی جواب گو نیست و خیلی باورهای کمبود دیگه
ولی میبینیم که جهان رو به رشد است
هر روز منابع جدید کشف میشه
هر روز در ایران خودمون میدان نفتی جدید کشف میشه
تنوع محصولات کشاورزی و کیفیت اونها
تنوع میوه ها و کاشت انواع مختلف میوه حتی کیفیت عالی اونها. حتی میوههایی که نیاز به آب و هوای خاصی داره و مختص اقلیم خاصی هست به راحتی کشت میشود.
ساخت برجهای زیبا که جوابگوی جمعیت باشه
کیفیت زندگی ها نسبت به چند سال گذشته. الان هر خونه ای حداقل یک ماشین یا دو ماشین داره. در صورتیکه تو چند سال گذشته تعدادی از افراد یک فامیل ماشین داشتند.
جهان رو به رشد هست
فراوانی همیشه هست.به شرط اینکه اونو باور کنیم
باور کمبود وفقر از شیطان میاد
وقتی کمبود رو باور کنیم، چیزی جز کمبود در جهان نمیبینیم. همیشه نگران و مضطرب هستیم. نگران از دست دادن شغل، درآمد، رابطه ،فروش و غیره هستیم.
این همه شرکت ، کارخانجات ، مغازه ، مجتمع تجاری هر کدوم مشتری خودشونو دارن. خداوند روزی رسانه به شرطی که باورش داشته باشیم و احساس نگرانی نداشته باشیم.
اگر همه دریاها مرکب شوند و همه درختان قلم ، نمیتوانید نعمتهای خدا و فراوانی را بشمرید.
ممنون از استاد عباس منش که هر روز آگاهی جدیدی به ما میدن
در پناه حق