این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-58.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2018-09-20 19:29:462024-07-14 11:45:25مقدمه دوره کشف قوانین زندگی
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام و خسته نباشی خدمت استاد عزیز راستش جلسه کشف قوانین زندگی که در مورد الگوهای تکرار شونده از طرف افراد مختلف دیدیم یک زنگ خطر باش واسم مغایرت داشت با دیدگاهی که استاد در مورد روابط نسبت به این موضوع که تو اگر خودت درونت موردی باش قسمتی از اون فرد رو برانگیخته میکنی که باهات هماهنگه پس اگر من تغییر کنم چطور اون فرد میتونه مدام اون الگوی تکرار شونده رو واسه من تکرار کنه؟؟ممنون میشم پاسخ بدین چون واسم مبهم شد این موضوع
خداروشکر که هدایت شدیم به این فایل اصن مدت هاست دنبال اینم خب من که میدونم داستان چیه ولی خب از کجا شروع کنم. چطور درست بشه و برسم به هدفام. اصن هدفام چی ان. یعنی خیلی پراکنده بود همه چی تو ذهنم. الان دو روزه دارم این فایل رو گوش میدم و مینویسم به طرز عجیبی من همه چی نظم داده شد داخل ذهنم . هرروز دارم با خودم فکر میکنم و فکر میکنم از دید بالاتر از این دید که واقعا بتونم فکر خدا رو بخونم. سمیه تو خالق زندگی خودتی تو انتخاب کردی که باشی تو میتونی تواناییشو داری که فکر خدا رو بخونی.
فقط کافیه نپذیرم شرایط فعلی رو من خالق زندگیمم من درسته الان توی این پله هستم ولی خب میتونم برم به پله های بعدی. یادمه بچه بودیم واقعا چقدر کنجکاو بودیم و دنبال ساخت و ساز بودیم دنبال این بودیم که چطور یه بازی جدید یه وسیله جدید بسازیم برای خودمون واقعا انگار تو بچگیمون اینو خالص تر میدونستیم که توانایی خلق داریم.
چقدر تو صحبتای استاد این رو دارم حس میکنم که با تمام وجود تلاش میکنن که ما رو به این درک برسونن که ما به اون درک برسیم ای وای من خدای من ممنونم ازت برای هدایتم به این مسیر.من دقیقا شاید الان آدم شادی هستم واقعا ولی خب برنامه دقیقی ندارم برای زندگیم و واقعا این رو میخوام که بدونم دنبال چی اومدم و چقدر خوشحالم بابت این که قراره متوجه بشم برنامه من چیه و دنبال چی ام. من الان در شرایطی ام که میخوام سلامتی و ثروت و روابطه عاشقانه ام و معنوی هم همشون رشد کنه با هم. و حاضرم هر تمرینی رو انجام بدم و کاملا عمل کنم. من ادمی بودم همیشه تو درسام واقعا درک میکردم و همیشه دوستام میگفتن چطور تو متوجه میشی و سریع میرفتم رو تمرین و تکرار و به ناخوداگاهم میفرستادم و شب امتحان کارم راحت بود دیگه. پس من میتونم برای تمارینی که قراره زندگیمو تغییر بدن و زیرو رو کنن و بسازن کاملا کلی وقت بزارم و واقعا یک بار برای همیشه ازین مرحله رد بشم. سمیه الان وقتشه ها باید متعهد باشی ها بری جلو و بسازی هرچی دلت میخواد آخه میدونی خودت که دیگه کاملا لیاقتته. برای خواسته هات نهایت تلاشتو بکن و مطمین باش خدا قانونش بی برو برگرده و خودش گفته خلف وعده نمیکنه.
من الان یه جاهایی دلم میلرزه و میترسه و واقعا میخوام به این نقطه که استاد فرمودند برسم که اره خدا کارو زندگیش رو رها کرده و مناظره خواسته های منو پاسخ بده. خدایا شکرت. من میخوام توحیدی تر بشم بیشتر تسلیم باشم.حس گناه نداشته باشم. بیشتر حسش کنم. بیشتر باهاش ارتباط بگیرم و ارامش هر لحظه تو قلبم باشه. ارامشی که از اعتماد میاد. شکرت خدا جونم بابت وجودت. مگه میشه مگه میشه واقعا خداوند باشی رب باشی دنیا و جهان و جهانیان رو خلق کنی بعد قانون براش وضع نکنی. پس تا الان شاید اگاه نبودی ولی الان به واسطه انسان های اگاه در این زمان خداروسکر داری متوجه میشی و اگاه میشی. خدایا ازت ممنونم. من بهت اعتماد دارم من کاری که باید میکنم و صبر میکنم و اعتماد میکنم به قانونت. اعتماد دارم به قانونت. آخه ببین استادی که شرایط زندگیشون چطور تغییر کرده پس برای تو هم میشه. اصن اشکال نداره که چی شده هیچ وقت دیر نیست. خداجونم میدونم هرلحظه همراهی .
شرایط فعلیمو اینجا مینویسم که یادم باشه از کجا شروع کردم
روابط من :حدود 7 با خانواده روابط با همکارا و روابط عاشقانه
من هنوز اونجور که باید احساس لیاقت ندارم و خب یه مشکلاتی تو نه گفتن دارم و تعارفی هستم و خیلی از خودگذشتگی میکنم و به فکر افراد مقابلم هستم با اینکه من پست مسولیت دارم نمیتونم خیلی مدیریتی رفتار کنم و تاثیری که باید رو بزارم و خب دلم میسوزه و خب یه جاهایی مسدونم این دلسوزی سم هست. میخوام جدی تر باشم جسورتر باشم شجاع تر باشم و برای خودم و اهدافم زندگی کنم. برای خودم و وقتم بیشتر ارزش قایل بشم. حس گناه و پشیمانی به اتفاقات گذشتم نداشته باشم. کمتر خودمو سرزنش کنم و خودمو بیشتر دوس داشته باشم . دنبال رضایت همه نباشم تو زندگی و روابطم بیشتر برای خودم زندگی کنم. خودخواه تر باشم و اعتماد به نفس و عزت نفس بیشتری داشته باشم مسولیت پذیر تر باشم و بیشتر قدر زندگی و فرصتی که بهم داده شده رو بدونم.من میدونم انسان مهربونی هستم و میخوام از مهربونی و احساساتم در مسیر صحیح استفاده کنم و بتونم بیشتر احساساتم رو کنترل کنم. صادق تر باشم با خودم دست از نقاب زدن بردارم و راحت تر و ازادتر خودمو بروز بدم.
سلامتی:حدود 10
من سالمم خداروشکر و خب مریض نمیشم زود ب زود ولی خب شاید ده هم برای شرایطی که میخوام بهش برسم عدد بالایی باشه . البته این اواخر بیشتر شده بود این داستان که به خاطر استرسام بود.
من میخوام که واقعا زود خسته نشم و انرژی بالایی برای انجام کارای روزمره داشته باشم. من تناسب اندام داشته باشم. چربی دور شکم و پهلو دارم درحال حاضر و خب پوست و مو خوبی دارم ولی میخوام بهتر بشه. میخوام که واقعا هرروز جوان و جوان تر بشم و تو انجام کارام راحت باشم و خسته نشم. چون عاشق سفرم میخوام که راحت بتونم همش تو سفر باشم و بدنم همراهی کنه. من میخوام به قانون سلامتی هدایت بشم و به خودم رحم کنم و از همه نظر اون تصویری که دارم تو ذهنم برسم. از نظر تناسب اندام. از نظر سلامتی. از نظر زیبایی. و ازینکه بتونم به راحتی بدنم منعطف باشه من عاشق رقصیدنم عاشق کارای تعادلی ام واقعا میخوام بیشتر به این سمت و سو برم.
الان از نظر تغذیه خیلی به خودم نمیرسم شیرینی جات میخورم و خب سر موقع وعده غذایی نمیخورم اب کم میخورم و خب تحرک ندارم خیلی قبلا کوه میرفتم یه مدته قطع کردم من عاشق کوهنوردی ام میخوام مجدد برگردم به اون روزایی که میرفتم کوه و لذت میبردم.
از نظر مالی 7
خب خونه مستاجر هستم و خب مستقل زندگی میکنم. بیشتر وسایل زندگی رو گرفتم. ماشین مدل پایینی دارم کارمند هستم با حقوق عادی. ماشین اذیتی داره چون مدلش قدیمیه . تو شهر کوچیکی زندگی میکنم. من با این درامدم میتونم هرسه ماه یه بار یه مسافرت متوسط برم. خب همیشه درگیر مرخصی گرفتن هستم و مرخصی ندارم بیشتر وقتا برای کسی که عاشق سفره. و خب با توجه به اینکه حقوق محدوده برای یه نفر تنها و مستقل که عاشق سفره و باید خیلی وسایل هم بخره برای خودش و رفاهش و خب ماشینم رو هم میخوام ارتقا بدم و خب یه چرخه ای هستم که خیلی رو به جلو نیست چون من عاشق مسافرتم و گیرافتادن تو این چرخه اذیتم داره من عاشق ازادی ام. ازادی مالی و زمانی
من کاری میخوام که بدون محدودیت مکانی و زمانی باشه و درامدی که میخوام رو بهم بده در سفر باشم و پول به حسابم بیاد. من تو طبیعت خدا رو حس میکنم در هر نفسم. خداجونم همیشه هدایتم میکنه شکر ازش.
در خصوص معنویت؛:8
بالاتر تقریبا گفتم. من قبلا جرات خواستن هم نمیکردم جدیدا راحت تر درخواست میکنم از خدا و خب بیشتر دارم سعی میکنم که توکل کنم و تسلیم باشم و بیشتر به حضورش ایمان پیدا کنم و توحیدی تر بشم. از حرف مردم نترسم. از قضاوت ها نترسم برای مردم زندگی نکنم دنبال توجه دیگران نباشم و کمتر کنم کفر و شرک رو تو زندگیم. غصه نخورم و نگران نباشم الان همش دنبال چگونگی مسیر هستم. همش فکر میکنم چطور میخواد پیش بره. خب از چشم زخم یه جاهایی کمی ضربه خوردم یه جاهایی دنبال تایید و رضایت بنده ها هستم. حس گناه دارم و خودمو نبخشیدم و با خودم مهربون نیستم کاملا. و خب اونقدرا از قدرت خودم و خدای خودم به درک نرسیدم که لمسش کنم به بهترین شکل
سمیه جونم بزار نتیجه بگیری بعد به خاطر حس دلسوزیت کسی ازت پرسید بگو نتایجت چطو رقم خورده
تو شاگردی کن به نحو صحیح. مثل همه فیلمایی که دیدی و کتابایی خوندی که شاگرد چطور اعتماد استاد رو بدست میاره. پس تو مسئول کسی نیستی. بچسب به خودت و انجام تمارینت
استاد توحیدی عزیزتر از جانم ، مریم جان به واقع شایسته و خانواده توحیدی ام سلام
بی صبرانه منتظر تولد 3 سالگی و جام ش هستم
چند روزی است که تمرکزی دارم روی پکبج فوق العاده کشف قوانین کار می کنم اما چون این پکیج رو خودم نخریدم و خواهرم خریده و اشتراکی استفاده می کنیم نمی تونم روی فایل محصولات کامنت بزارم
ولی واقعا اینقدر الان روحم از جسمم بزرگتر و فراختره که نمی تونم ننویسیم
این روزها تمام فکر و ذهنم اینه که وقتم رو خالی کنم و توی تون دفتر خوشگلی که برای بسته کشف قوانین گذاشتم بنویسم
دارم جملات استاد رو کلمه به کلمه می نویسم و هر پاراگراف رو تحلیل می کنم
چقدر زندگیم هدفمندتر از قبل شده با اینکه من همیشه آدم فعالی بودم و هستم و همیشه کلی کار برای انجام دادن داشتم ولی انگار الان همه کارهام رو در اولویت دوم قرار دادم و نوشتن و تحلیل و بررسی این دوره برام شده اولویت
به قول استاد از همون روز اول از همون ساعت اول نشونه هاش رو می بینی و من دارم می بینم
من سه ساله که در خانواده توحیدی عباسمنش متولد شدم
کلی اتفاق های خوب برام افتاد ، کلی موفقیت مالی و کاری ، روابط ، عشق ولی چیزی که پاشنه آشیل من و خیلی های دیگه هست استمراره
ادامه دادن و نچسبیدن به نتایج رمز موفقیت پایداره
برای رسیدن به ثبات موفقیت مالی ، روابط ، معنویت و سلامتی به ثبات در عملکرد نیاز داریم
من با قانون سلامتی 18 کیلو وزن کم کردم و قند ناشتا 200 م رسید به 80 ولی با ادامه ندادم الان دوباره داره بر می گرده
من با کار کردن روی ثروت 1 و 2 در عرض 10 روز از درآمد صفر رسیدم به درآمد 60 میلیون تومان و بعد 300 میلیون ولی با ادامه ندادن درآمدم هی کم و کمتر شد
من در حوزه روابط با کار کردم روی 12 قدم به یک رابطه فوق العاده با یک فرد عالی شدم که همه حسرتش رو می خوردن ولی با ادامه ندادن کم کم داره روابطم سرد می شه
خلاصه در همه زمینه ها به علت عدم ثبات نتایجم تثبیت نشدن البته این امیدواری وجود داره که اگر به قول استاد سریع آلارم ها رو بشنوی و به مسیر برگردی سریع نتایج برمی گردن
حالا که شروع کردم به نوشتن و تمرین خط به خط بسته کشف قوانین دلم می خواد همین جا توی روز تولد 3 سالگی م در خانواده توحیدی عباسمنش تعهد بدم به خودم که مستمرا روی خودم کار کنم و نتایج رو در زندگی م پایدار کنم
در پناه الله یکتا شادی آرامش سلامتی امنیت و ثروت به صورت فراوان و همیشگی در زندگی تک تکتون جاری باشه ️
دوره کشف قوانین زندگی یکی از بهترین و عالی ترین دوره هایی است که من تا بحال در آن شرکت کرده ام
هرچند باز این نیاز را می دانم که باز باید این دوره را از اول مرور کنم تا باز بتوانم با کار کردن روی خودم و شناخت قوانین این جهان به بهترین شکل ممکن بتوانم به خواسته های خودم دست پیدا کنم
خوب کامل مشخص است که من هر چه بهتر و بیشتر از قوانین این جهان باخبر باشم بی شک راحت تر می توانم به جلو بروم
حال خوب داشته باشم
بهتر می توانم به خواسته های خودم فکر کنم و آنها را در کنار هم به راحتی و آسانی جلو بروم و به سلامت به مقصد خودم برسم
بی شک از زمانی که در حال کار کردن بر روی خودم هستم جهان هستی هم به من در این راه کمک کرده است
رابطه من واقعا عالی تر و بهتر و خوبتر شده است
آرامش در من بیشتر شده است و در کل من آرام تر شده ام
دیگر کمتر عجول هستم
شتابزده کمتر عمل می کنم
از لحاظ مالی خیلی بهتر از قبل شده ام و اکنون در راهی در حال قدم زدن هستم که آنرا دوست دارم و می دانم که در نهایت به موفقیت خواهم رسید
احساس خوب و امید در درون من واقعا بیشتر شده است
می دانم که در نهایت به نتایج عالی و دلخواهم دست پیدا خواهم کرد
رابطه من با خدای خودم خیلی عالی تر شده است و احساس ایمان و توکل من به خدای خودم بهتر تر شده است
در کنار همه اینها می بینم که هر روز چگونه پازل وار قطعات زندگی من در کنار هم چیده می شود و من را به پایان خوش هدایت می کند
چقدر عالی روزهای من در حال سپری شدن است و همیشه من حال خوب را دارم
سلام به استاد عزیزم وتویکی ازکامنتا خوندم وخوشم اومد نوشته بود وسلام به عزیزدلشخیلی ازاین کلمه خوشم اومد،خب من تازه شروع کردم به کامنت گذاشتم اوایل ترس داشتم یا خالشو نداشتم با مهم نمیدونستم فقط میخوندم ولی الان تصمیم دارم دیگه بنویسم نمیدونم چرا شاید خدا الهام کرده،من این قانونه مدارهارو الان به شدت درک میکنم والان که داستانه مدارهارو فهمیدم برام جالبه اتفاقی که برام افتاد وبااستاد اشنا شدم وخیلی قشنگ نشون میده که مدار چجوری عوض میشه وفرکانسا چطوری میره بالاتر ودرنتیجه مداره بالاتر،من برای اولین بار سه ساله پیش سال 1400بود که کم کم توایسنتا ازاین مسایل انرژی مثبتو اینجورحرفا به گوشم خورد وخیلی برام جالب بود وهیجان داشتم واقعن بعد یه پیج از یه نفره دیگه دیدم ایمان عامری شروع کردم پستاشو یکی یکی ببینم واینقد برام حرفاش جالب وقشنگ بود فک میکردم قشنگترشنیس مرتب پستارو گوش میکردم که با یه استاده دیگه اشنا شدم عرشیانفر دیدم وااای این چه بهتره این چی میگه و دونه دونه شروع کردم پستاشو ببینم وانجام بدم وبازم میگم برام این خیلی جالب بود وفک میکردم دیگه اخرشه تااینکه یه مدت گذشت اتفاقی یه پست از عباسمنش دیدم رفتم توپیجش شروع کردم ببینم و بعد سایتشودیدم وسایتو زیرورو کردم دیدم وااااای خدایه من این اخرشه وبعد فهمیدم که اونا مثی که اصن شاگرد استاد بودن و اینقدر الان برام جالبه میگم چه باحال اون اول که فرکانسم کم بود بافردی که مناسبه فرکانسم بود اشنا شدم بعد فرکانس قوی تر شد با اونی که ازقبلی بهتر بود اشنا شدم ودرنهایت وقتی اوج گرفت فرکانسم وجون گرفت وقوی شد بااستاد اشنا شدم این تغییر مداررو خیلی قشنگ به من نشون داد قشنگ تغییر مدارم حس شدتومداربالاتر فرده اگاه تربود برای راهنماییه من
این ازقانون مدارها که مثالشوزدم حالا بازم برام جالبه که استاد گفتن به کسی چیزی نگید ولی من نتونستم وضربشوخوردم خخ من عاشقه اطرافیانم بودم وقلبم ازجاداشت کنده میشد که بهشون بگم باوراتونو تغییر بدید تروخدا داری ناخواسته اتفاقات بد خلق میکنید بااین فکراتون ولی اون اوایل که صبح تاشب به همه میگفتم خداییشخواهرم خیلی استقبال کرد ومیکنه همیشه گوش میده ومیگه بگو ولی بقیه رو حس کردم فک میکنن میخوام فخر فروشی کنم یا منم منم کنم یا بگم من بلدم من میدونم وچون من ازدوست داشتنشون میخواستم کمکشون کنم ولی اونا فک میکنن دارم کلاس میزارم این ناراحتم میکنه ودیگه کارازکار گذشته و یک سری ازدوستان که البته تعدادشون کمه همچین فکری راجع بهم میکنن وباخودم میگم ای کاش هیچوقت نمیگفتم وحرف نمیزدم بزاخودشون بادسته خودشون بیفتن توچاه به من چه پلی واقعن تاب نمیارم بعضی وقتا دارن حرف میزنن باورای محدودکنندشونو میبینم وازارم میده وحرف میزنم ولی واقعن دیگه تصمیم گرفتم صحبت نکنم وبه کسی یاد ندم وکمکش نکنم حتی خواهرم اونم به قول یه دوستان پولشو بده وبخره وببینه
واقعن دوستان این کارونکنید باکسی حرف نزنید بزارید باخیال راحت پیش برید هی حواستون نباشه بقیه دارن نگاه میکنن ببینن به موفقیت رسیدید یانه
الان احساس میکنم من بقیه دارن نگاه میکنن بزا ببینیم اونکه اینارو میگه به کجامیرسه و حواسمو پرت میکنن و براهمین عجول شدم میخوام ثابت کنم حرفام ذرسته و تند پیش برم
البته من اول مهر اولین دوره رو خریدم تواین مدت دانلودیا رو همه رودیدم وواقعن مدارم بالاتر رفت و اللان شاید بهترین موقع براخرید بود. شاید زودتر توفرکانس اون اگاهی ها ومدارها نبودم وخریدشبرام شاید فایده نداشته باید مدارک عوض میشد تا اون اگاهی ها روم اثر بزاره ولی یک مهر شروع کردم رو ی دوره کارکردن الان میخوام باز از اول گوش بدم وتمرین کنم وکامنت گذاشتنو شروع کنم
ودرادامه یکامنتام میخوام وضعیت الان رو بنویسم تارد پا بزارم از لحاظ روابط:رابطه باهمسرم خیلی خوبه عاشق هم هستیم خیلی برای شوهرم بااهمیت هستم وهمیشه بهم توجه داره فقط مشکلی که هست من وابسته هستم وروش حساسم اینو ازدوست داشتنم میدونم وهنوز وابستگی رو درک نکردم وفک میکنم زمانی روش حساس نیستم وبرام مهم نیس که چیکارمیکنه کجامیره کی میاد که فقط دوسش نداشته باشم ازلحاظ رابطه بافرزندم رابطمون خوب نیس وکلن من بابچه داری ازاول مشکل داشتم وبرام سخت بود بزرگ کردنه بچه منو خیلی اذیت کردم جلومومیگرفت وبچم ناسپاسه قدردان نیس وکلن بچه داری معضله برام
ازلحاظ رابطه باخانواده بی نظریم باپدرمادر خواهر برادرام همه چی خوبه عاشق همیم هرروز همدیگرو میبینیم واقوام چندنفری رو میخوام حذف کنم انرژیشون برام منفیه ولی چون همدیگرو زیاد میبینیم نمیدونم باید رفتارها تغییرکنه یا حذف بشن
ازلحاظ سلامتی:کمردرد شدید دارم الان مدتیه داره رفع میشه البته و اندومتریوز دارم دردبسیار وحشتناک که قابل تحمل نیس کلن احساس میکنم بدنم ضعیفه اونقدر قوی نیستم تواین یک سال دوبار سرمای شدید خوردم که منو توجاانداخت
ازلحاظ معنویت:خیلی وقته دنبالشم مولانامیخونم کتاب میخونم قران رو خوندم عاشقه خداشناسی وخودشناسی هستم ولی به نتیجه هنوز نرسیدم خدارو توزندگیم حس میکنم همیشه باهاش حرف میزنم نماز نمیخونم یعنی میخوندم ولی یکی دوماهیه دیگه نه انگار حالم بهتره اینطوری ازارسو اجبار میخوندم هنوزم عذاب وجدان دارم نکنه گناهه ولی حس خوب بهم نمیداد ازوقتی دنباله خدا رفتم برعکس دیدم مذهب عوض شد یه سری چیزا برام حاشیه شد مثه حجاب یا..
ازلحاظ ثروت:اوایل ازدواج اوضاع افتضاح بی ماشین بی کار بی پول خلاصه بدهی قرض وام که کاری به اون موقع نداریم ولی الان رو بخوام بگم اوضاع ازنظره من خوبه شاید ازنظر سایت و عمل به دوره ها خیلی باید پرفکت باشه ولی الان خونه داریم خشگل در منطقه ی متوسط شهر ماشین شاسی داریم من پس انداز طلا دارم یه مقدار درامدم ماهی 100ساعت کارمیکنم میخوام خیلی بیشتر بشه واینو مینویسم به عنوان ردپا تاببینیم ماه های بعد چندساعت میشه باغ شراکتی داریم وهمچنین یه زمین کوچیک شراکتی البته این ها نتایج مشترکمونه من میخوام چیزایی که خودم بهش میرسم و خلق میکنم رو بعدا بنویسم نه چیزایی که همسرم میخره البته با درامد جفتمون خریده شده من باید ساعت کاریمو زیاد کنم چون درامدم ساعتیه و طلاهامو🫠
جهان بر اساس قوانین ثابت داره حرکت میکنه و گسترش پیدا میکنه …
ما با درک قانون جاذبه و نیرو و قانون هسته ای ضعیف و قوی و اینرسی و … تونستیم هواپیماها ، اینترنت ، ساختمان های بزرگ و کشتی ها و قطار و سوزن و موبایل رو خلق کردیم …
و اگر بتونیم از دید بالاتری نگاه کنیم متوجه میشیم که اتفاقات زندگی ما هم طبق قوانین ثابتی داره برای ما رخ میده…
بقول انیشتین خدا تاس نمیندازه که اگه یک اومد یک کاری انجام بده ، اگر شش آمد یک کار دیگه انجام بده ، جهان قانون داره…
ما حتی با درک قوانین تونستیم هوش مصنوعی و ربات ها رو خلق کنیم و تمام کارهامونو اونها انجام میدن …
وقتی ما قوانین ذهن و جسم رو درک کردیم تراشه نورالینک رو خلق کردیم و انساان نابینا ، بینا میشه ، انسان فلج ، بلند میشه راه میره ، یک انسان با این تراشه به تمام زبانهای جهان صحبت میکنه و ارتباطات خیلی عالی تر پیش میره …
این قوانین برای ذهن هم هستند و یا درکشون میتونیم زندگیمونو هر طور دوست داریم خلق کنیم و از زندگی مون لذت ببریم …
ما نباید تابع شرایط فعلی باشیم ، ما باید قوانین جهان هستی رو درک کنیم و بتونیم زندگیمونو اونطور که دوست داریم خلق کنیم …
مراحل چهارگانه رسیدن به خواسته ها :
شنیدن آگاهی ها
درک کردن
عمل کردن
صبر کردن برای بوجود امدن نتایج خوب
اینکه ما داریم این آگاهی ها رو میشنویم یک آمادگی ای داشتیم
تا نگردی آشنا ، زین پرده رمزی نشنوی ، گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش …
1.ناآگاهی و ناشایستگی
2.آگاهی و ناشایستگی
3.آگاهی و شایستگی
4.ناآگاهی و شایستگی
ما باید به مرحله آخر برسیم تا بطور ناخودآگاه به قوانین جهان هستی عمل کنیم تا نتایج بزرگ برای ما بوجود بیاد
و باید حتما به ایده های الهامی که باشرایط فعلی ما قابل انجام هستند که بعد از باورسازی و کار کردن روی باورها در جهت مثبت ، میاد عمل کنیم تا نتایج عالی برای ما رخ بدن …
ایمانی که عمل نیاورد حرف بیهوده ست …
باورهای جدید جا باید تبدیل به اعمال متفاوت از قبل بشن تا ما نتایج عالی بگیریم …
این روند تغییر باورها تکاملیه و یک شبه نتایج بزرگ وارد زندگی ما نمیشن و همه چیز تکاملی شکل میگیره و بهتر میشه…
اما از همون شب اول تغییر ، نشانه های تغییر زندگی مون رخ میدن مثل پول پیدا کردن ،پاداش گرفتن ، غذای مورد علاقه مون برامون فراهم میشه ، یک دوستی که خیلی دوستش داریم رو میبینیم …
با این آگاهی ها میتونیم سلامتی ، ثروت ، روابط عاشقانه ، عزت نفس محبوبیت و در صلح بودن با خودمون و معنویت و ارتباط زیبا با خداوند و رستگاری در دنیا و آخرت رو کسب کنیم .
این آگاهی ها کل داستان زندگی و خلق در جهان مادی هستند
فقط به این آگاهی ها عمل کنیم تا نتایج عالی بگیریم …
و به اندازه ای که بتونیم به این آگاهی ها با باور عمل کنیم ، به همون اندازه نتایج خوب میگیریم …
برای اینکه این آگاهی ها در ما رسوخ کنه و زودتر باورهای قدرتمندکننده در ما شکل بگیره و نتایج عالی زودتر پدیدار بشن باید افراد نامناسب ، رسانه ها و شبکه های مجازی و فامیل و مهمونی ها رو از زندگیمون حذف کنیم و بشدت کنترل ورودی های ذهن در این روند باورسازی مهمه …
اصلا علاقه ای نداشته باشیم که در مورد شرایط تلخ و سخت گذشته صحبت کنیم چون باعث میشه دوباره اون فرکانس ها رو زنده کنیم و بهشون انرژی بدیم و مسیر پیش رومون هم سخت و تلخ بشه …
ما باید فقط در مورد خواسته هامون و رویاهامون و نعمتها و زیبایی های زندگیمون صحبت کنیم بنویسیم و فکر کنیم …
اصلا مهم نیست الان در چه شرایطی هستیم
اگر تنها هستیم و همسرمون رو از دست دادیم
اگر توی فقر و شرایط محدود هستیم
اگر سلامتی مون به مشکل خورده ، اصلا مهم نیست
قانون از هر شرایطی و هر موقعیت و هر جایی جواب میده و اکثر ثروتمندان دنیا هم در خانواده فقیر بدنیا آمدند و بزرگ شدن مثل استیو جابز ، مثل کریس رونالدو ، زاکربرگ ، هنری فورد ، تام هنکس و …
درستی این آگاهی را با قلبمون ، از کلام استاد جانم درک میکنیم و تایید میکنیم اما مشکل ذهنه که مقاومت میکنه و باید با منطق ذهنمون رو قانع کنیم…
وقتی این آگاهی ها رو باور کنیم ، باورهامون تغییر میکنه وقتی باورهامون تغییر میکنه ، نتایج زندگیمون تغییر میکنه …
ما باید مقاومتهامونو در مقابل این آگاهی ها کنار بگذاریم و بگیم من شش ماه ، یکسال این آگاهی ها رو باور میکنم و بهشون عمل میکنم ، بعد که نتایج اومد تصمیم میگیرم میخوام ادامه بدم یا نه …
یکی از راههای باور کردن این آگاهی ها اینه که این آگاهی ها رو بارها و بارها تکرار کنیم و بعد فرکانس هامون به اون سمت ارسال میشه و جهان اتفاقاتی از جنس همین باورها و آگاهی ها وارد زندگی ما میشه …
ولی این تغییر و بهبود زندگی ما طبق قانون تکامل انقدر آرام آرام انجام میشه که ممکنه ، ما متوجه این تغییرات زنوگیمون و نعمتهای جدیدِ زندگیمون نشیم و برای اینکه بعدا درک کنیم که چقدر از همه لحاظ بهبود پیدا کردیم ، باید وضعیت مالی و روابطی و جسمانی و درک حضور خداوند و کمکش به ما و اعتماد بنفسمون رو بنویسیم و یکجایی نگه داریم و بعد از شش ماه ، یکسال بعد بریم اون نوشته رو بخونیم و با شرایط یکسال بعدمون مقایسه کنیم و درک کنیم که چقدر از لحاظ شخصیتی و مالی و جسمی و روابط و کاری رشد کردیم و با احساس خوب بیشتر و قدرت بیشتر به مسیر تغییر باورها و کار کردن روی خودمون ادامه میدیم و باز با خودباوری بیشتر ، به نتایج بزرگتری میرسیم …
در مورد این آگاهی ها هرگز نباید با دیگران صحبت کنیم چون بقول قرآن چشمهای آنها نیست که نابیناست ، بلکه قلب های آنهاست که نابیناست …
اگر دیدیم حتی اعضای خانواده مون دارن دقیقا بر خلاف قوانین جهان هستی عمل میکنن و میخواد بلا سرشون بیاد کاری بهشون نداشته باشیم و به خداوند اعتماد کنیم که کارش رو درست انجام میده و خداوند عادل مطلقه و هرکسی رو بصورت عادلانه در جای درست هماهنگ با باورهاش قرار داده پس برای کسی دلسوزی نکنیم و قضاوت نکنیم و حسادت هم نکنیم …
و البته ما هر کدام روح مجرد هستیم که مجرد بدنیا آمدیم و مجرد هم از دنیا خواهیم رفت و هیچ رابطه ای بعد از مرگ نخواهیم داشت …
و روابط ما رو فرکانس مشخص میکنه نه خون و ژن …
میبینیم که خداوند وقتی حضرت نوخ شفاعت فرزندش رو میکنه ، بهش میگه اون اصلا فرزند تو نیست و عمل ناصالحه ، جاهل نباش …
قانونی که ما در موردش صحبت میکنیم قانون خلق کردنه …
خداوند بعنوان یک انرژی که تمام هستی رو خلق کرده و در هر لحظه داره هدایتش میکنه و رفتارش کاملا قانونمنده و به درخواستهای همه انسانها ، سیارات ، گیاهان ، حیوانات و حشرات و همه چیز پاسخ مثبت میده و راه کارهایی رو بهشون میده تا اگر در مسیر درست قرار بگیرن ، به خواسته هاشون برسن …
اگر میخوایم نتایج عالی بگیریم ، باید به این اگاهی ها و استاد جانم بگیم باشه چشم انجامش میدم و بعد از شش ماه تصمیم میگیرم میخوایم ادامه بدیم یا خیر …
سلام و خسته نباشی خدمت استاد عزیز راستش جلسه کشف قوانین زندگی که در مورد الگوهای تکرار شونده از طرف افراد مختلف دیدیم یک زنگ خطر باش واسم مغایرت داشت با دیدگاهی که استاد در مورد روابط نسبت به این موضوع که تو اگر خودت درونت موردی باش قسمتی از اون فرد رو برانگیخته میکنی که باهات هماهنگه پس اگر من تغییر کنم چطور اون فرد میتونه مدام اون الگوی تکرار شونده رو واسه من تکرار کنه؟؟ممنون میشم پاسخ بدین چون واسم مبهم شد این موضوع
سلام خدمت همه دوستان محترم.
خداروشکر که هدایت شدیم به این فایل اصن مدت هاست دنبال اینم خب من که میدونم داستان چیه ولی خب از کجا شروع کنم. چطور درست بشه و برسم به هدفام. اصن هدفام چی ان. یعنی خیلی پراکنده بود همه چی تو ذهنم. الان دو روزه دارم این فایل رو گوش میدم و مینویسم به طرز عجیبی من همه چی نظم داده شد داخل ذهنم . هرروز دارم با خودم فکر میکنم و فکر میکنم از دید بالاتر از این دید که واقعا بتونم فکر خدا رو بخونم. سمیه تو خالق زندگی خودتی تو انتخاب کردی که باشی تو میتونی تواناییشو داری که فکر خدا رو بخونی.
فقط کافیه نپذیرم شرایط فعلی رو من خالق زندگیمم من درسته الان توی این پله هستم ولی خب میتونم برم به پله های بعدی. یادمه بچه بودیم واقعا چقدر کنجکاو بودیم و دنبال ساخت و ساز بودیم دنبال این بودیم که چطور یه بازی جدید یه وسیله جدید بسازیم برای خودمون واقعا انگار تو بچگیمون اینو خالص تر میدونستیم که توانایی خلق داریم.
چقدر تو صحبتای استاد این رو دارم حس میکنم که با تمام وجود تلاش میکنن که ما رو به این درک برسونن که ما به اون درک برسیم ای وای من خدای من ممنونم ازت برای هدایتم به این مسیر.من دقیقا شاید الان آدم شادی هستم واقعا ولی خب برنامه دقیقی ندارم برای زندگیم و واقعا این رو میخوام که بدونم دنبال چی اومدم و چقدر خوشحالم بابت این که قراره متوجه بشم برنامه من چیه و دنبال چی ام. من الان در شرایطی ام که میخوام سلامتی و ثروت و روابطه عاشقانه ام و معنوی هم همشون رشد کنه با هم. و حاضرم هر تمرینی رو انجام بدم و کاملا عمل کنم. من ادمی بودم همیشه تو درسام واقعا درک میکردم و همیشه دوستام میگفتن چطور تو متوجه میشی و سریع میرفتم رو تمرین و تکرار و به ناخوداگاهم میفرستادم و شب امتحان کارم راحت بود دیگه. پس من میتونم برای تمارینی که قراره زندگیمو تغییر بدن و زیرو رو کنن و بسازن کاملا کلی وقت بزارم و واقعا یک بار برای همیشه ازین مرحله رد بشم. سمیه الان وقتشه ها باید متعهد باشی ها بری جلو و بسازی هرچی دلت میخواد آخه میدونی خودت که دیگه کاملا لیاقتته. برای خواسته هات نهایت تلاشتو بکن و مطمین باش خدا قانونش بی برو برگرده و خودش گفته خلف وعده نمیکنه.
من الان یه جاهایی دلم میلرزه و میترسه و واقعا میخوام به این نقطه که استاد فرمودند برسم که اره خدا کارو زندگیش رو رها کرده و مناظره خواسته های منو پاسخ بده. خدایا شکرت. من میخوام توحیدی تر بشم بیشتر تسلیم باشم.حس گناه نداشته باشم. بیشتر حسش کنم. بیشتر باهاش ارتباط بگیرم و ارامش هر لحظه تو قلبم باشه. ارامشی که از اعتماد میاد. شکرت خدا جونم بابت وجودت. مگه میشه مگه میشه واقعا خداوند باشی رب باشی دنیا و جهان و جهانیان رو خلق کنی بعد قانون براش وضع نکنی. پس تا الان شاید اگاه نبودی ولی الان به واسطه انسان های اگاه در این زمان خداروسکر داری متوجه میشی و اگاه میشی. خدایا ازت ممنونم. من بهت اعتماد دارم من کاری که باید میکنم و صبر میکنم و اعتماد میکنم به قانونت. اعتماد دارم به قانونت. آخه ببین استادی که شرایط زندگیشون چطور تغییر کرده پس برای تو هم میشه. اصن اشکال نداره که چی شده هیچ وقت دیر نیست. خداجونم میدونم هرلحظه همراهی .
شرایط فعلیمو اینجا مینویسم که یادم باشه از کجا شروع کردم
روابط من :حدود 7 با خانواده روابط با همکارا و روابط عاشقانه
من هنوز اونجور که باید احساس لیاقت ندارم و خب یه مشکلاتی تو نه گفتن دارم و تعارفی هستم و خیلی از خودگذشتگی میکنم و به فکر افراد مقابلم هستم با اینکه من پست مسولیت دارم نمیتونم خیلی مدیریتی رفتار کنم و تاثیری که باید رو بزارم و خب دلم میسوزه و خب یه جاهایی مسدونم این دلسوزی سم هست. میخوام جدی تر باشم جسورتر باشم شجاع تر باشم و برای خودم و اهدافم زندگی کنم. برای خودم و وقتم بیشتر ارزش قایل بشم. حس گناه و پشیمانی به اتفاقات گذشتم نداشته باشم. کمتر خودمو سرزنش کنم و خودمو بیشتر دوس داشته باشم . دنبال رضایت همه نباشم تو زندگی و روابطم بیشتر برای خودم زندگی کنم. خودخواه تر باشم و اعتماد به نفس و عزت نفس بیشتری داشته باشم مسولیت پذیر تر باشم و بیشتر قدر زندگی و فرصتی که بهم داده شده رو بدونم.من میدونم انسان مهربونی هستم و میخوام از مهربونی و احساساتم در مسیر صحیح استفاده کنم و بتونم بیشتر احساساتم رو کنترل کنم. صادق تر باشم با خودم دست از نقاب زدن بردارم و راحت تر و ازادتر خودمو بروز بدم.
سلامتی:حدود 10
من سالمم خداروشکر و خب مریض نمیشم زود ب زود ولی خب شاید ده هم برای شرایطی که میخوام بهش برسم عدد بالایی باشه . البته این اواخر بیشتر شده بود این داستان که به خاطر استرسام بود.
من میخوام که واقعا زود خسته نشم و انرژی بالایی برای انجام کارای روزمره داشته باشم. من تناسب اندام داشته باشم. چربی دور شکم و پهلو دارم درحال حاضر و خب پوست و مو خوبی دارم ولی میخوام بهتر بشه. میخوام که واقعا هرروز جوان و جوان تر بشم و تو انجام کارام راحت باشم و خسته نشم. چون عاشق سفرم میخوام که راحت بتونم همش تو سفر باشم و بدنم همراهی کنه. من میخوام به قانون سلامتی هدایت بشم و به خودم رحم کنم و از همه نظر اون تصویری که دارم تو ذهنم برسم. از نظر تناسب اندام. از نظر سلامتی. از نظر زیبایی. و ازینکه بتونم به راحتی بدنم منعطف باشه من عاشق رقصیدنم عاشق کارای تعادلی ام واقعا میخوام بیشتر به این سمت و سو برم.
الان از نظر تغذیه خیلی به خودم نمیرسم شیرینی جات میخورم و خب سر موقع وعده غذایی نمیخورم اب کم میخورم و خب تحرک ندارم خیلی قبلا کوه میرفتم یه مدته قطع کردم من عاشق کوهنوردی ام میخوام مجدد برگردم به اون روزایی که میرفتم کوه و لذت میبردم.
از نظر مالی 7
خب خونه مستاجر هستم و خب مستقل زندگی میکنم. بیشتر وسایل زندگی رو گرفتم. ماشین مدل پایینی دارم کارمند هستم با حقوق عادی. ماشین اذیتی داره چون مدلش قدیمیه . تو شهر کوچیکی زندگی میکنم. من با این درامدم میتونم هرسه ماه یه بار یه مسافرت متوسط برم. خب همیشه درگیر مرخصی گرفتن هستم و مرخصی ندارم بیشتر وقتا برای کسی که عاشق سفره. و خب با توجه به اینکه حقوق محدوده برای یه نفر تنها و مستقل که عاشق سفره و باید خیلی وسایل هم بخره برای خودش و رفاهش و خب ماشینم رو هم میخوام ارتقا بدم و خب یه چرخه ای هستم که خیلی رو به جلو نیست چون من عاشق مسافرتم و گیرافتادن تو این چرخه اذیتم داره من عاشق ازادی ام. ازادی مالی و زمانی
من کاری میخوام که بدون محدودیت مکانی و زمانی باشه و درامدی که میخوام رو بهم بده در سفر باشم و پول به حسابم بیاد. من تو طبیعت خدا رو حس میکنم در هر نفسم. خداجونم همیشه هدایتم میکنه شکر ازش.
در خصوص معنویت؛:8
بالاتر تقریبا گفتم. من قبلا جرات خواستن هم نمیکردم جدیدا راحت تر درخواست میکنم از خدا و خب بیشتر دارم سعی میکنم که توکل کنم و تسلیم باشم و بیشتر به حضورش ایمان پیدا کنم و توحیدی تر بشم. از حرف مردم نترسم. از قضاوت ها نترسم برای مردم زندگی نکنم دنبال توجه دیگران نباشم و کمتر کنم کفر و شرک رو تو زندگیم. غصه نخورم و نگران نباشم الان همش دنبال چگونگی مسیر هستم. همش فکر میکنم چطور میخواد پیش بره. خب از چشم زخم یه جاهایی کمی ضربه خوردم یه جاهایی دنبال تایید و رضایت بنده ها هستم. حس گناه دارم و خودمو نبخشیدم و با خودم مهربون نیستم کاملا. و خب اونقدرا از قدرت خودم و خدای خودم به درک نرسیدم که لمسش کنم به بهترین شکل
سمیه جونم بزار نتیجه بگیری بعد به خاطر حس دلسوزیت کسی ازت پرسید بگو نتایجت چطو رقم خورده
تو شاگردی کن به نحو صحیح. مثل همه فیلمایی که دیدی و کتابایی خوندی که شاگرد چطور اعتماد استاد رو بدست میاره. پس تو مسئول کسی نیستی. بچسب به خودت و انجام تمارینت
خدای هدایتگر من
خدایا توبهترین راهنمایی
خدایا فقط،فقط ازتو راهنمایی وهدایت میخام
توزندگی به من همه چی دادی
سلامتیم عالیه
سلامتی خانوادم فوق العادس،عالیه
انرژیم عالیه
بچهام فوق العادن
شغل دلخواهمو دارم
بهترین خواهروبرادرهارودارم
وهزاران هزارنعمت وبرکت دلخوشی درزندگی دارم
خدایافقط ازتومیخام من به فرکانس ثروت هدایت وراهنماییم کن
فقط ازتوراهنمایی میخام
توبهترین راهنمایی
به نام الله یکتا
استاد توحیدی عزیزتر از جانم ، مریم جان به واقع شایسته و خانواده توحیدی ام سلام
بی صبرانه منتظر تولد 3 سالگی و جام ش هستم
چند روزی است که تمرکزی دارم روی پکبج فوق العاده کشف قوانین کار می کنم اما چون این پکیج رو خودم نخریدم و خواهرم خریده و اشتراکی استفاده می کنیم نمی تونم روی فایل محصولات کامنت بزارم
ولی واقعا اینقدر الان روحم از جسمم بزرگتر و فراختره که نمی تونم ننویسیم
این روزها تمام فکر و ذهنم اینه که وقتم رو خالی کنم و توی تون دفتر خوشگلی که برای بسته کشف قوانین گذاشتم بنویسم
دارم جملات استاد رو کلمه به کلمه می نویسم و هر پاراگراف رو تحلیل می کنم
چقدر زندگیم هدفمندتر از قبل شده با اینکه من همیشه آدم فعالی بودم و هستم و همیشه کلی کار برای انجام دادن داشتم ولی انگار الان همه کارهام رو در اولویت دوم قرار دادم و نوشتن و تحلیل و بررسی این دوره برام شده اولویت
به قول استاد از همون روز اول از همون ساعت اول نشونه هاش رو می بینی و من دارم می بینم
من سه ساله که در خانواده توحیدی عباسمنش متولد شدم
کلی اتفاق های خوب برام افتاد ، کلی موفقیت مالی و کاری ، روابط ، عشق ولی چیزی که پاشنه آشیل من و خیلی های دیگه هست استمراره
ادامه دادن و نچسبیدن به نتایج رمز موفقیت پایداره
برای رسیدن به ثبات موفقیت مالی ، روابط ، معنویت و سلامتی به ثبات در عملکرد نیاز داریم
من با قانون سلامتی 18 کیلو وزن کم کردم و قند ناشتا 200 م رسید به 80 ولی با ادامه ندادم الان دوباره داره بر می گرده
من با کار کردن روی ثروت 1 و 2 در عرض 10 روز از درآمد صفر رسیدم به درآمد 60 میلیون تومان و بعد 300 میلیون ولی با ادامه ندادن درآمدم هی کم و کمتر شد
من در حوزه روابط با کار کردم روی 12 قدم به یک رابطه فوق العاده با یک فرد عالی شدم که همه حسرتش رو می خوردن ولی با ادامه ندادن کم کم داره روابطم سرد می شه
خلاصه در همه زمینه ها به علت عدم ثبات نتایجم تثبیت نشدن البته این امیدواری وجود داره که اگر به قول استاد سریع آلارم ها رو بشنوی و به مسیر برگردی سریع نتایج برمی گردن
حالا که شروع کردم به نوشتن و تمرین خط به خط بسته کشف قوانین دلم می خواد همین جا توی روز تولد 3 سالگی م در خانواده توحیدی عباسمنش تعهد بدم به خودم که مستمرا روی خودم کار کنم و نتایج رو در زندگی م پایدار کنم
در پناه الله یکتا شادی آرامش سلامتی امنیت و ثروت به صورت فراوان و همیشگی در زندگی تک تکتون جاری باشه ️
سلام استاد عزیزم.
خیلی خیلی خوشحالم که امروز راهنمایی شدم به سمت این فایل.
اتفاق جالبی بود.
من بعدازظهر تو سایت بودم و آخرین فایل که یه لایو قدیمی از لایو های استاد بود داشتم میدیدم که داداشم دید اون فایل رو.
و همون موقع گفت استاد یه فایل دیگه هم داره که مقدمه یکی از دوره هاست.
که استاد کلا سرش نداره و تصویرشم به دوربین خیلی نزدیکه.
گشتیم تو سایت تا پیداش کردیم و اون این فایل بود.
پیش خودم گفتم حتما باید این فایل رو گوش بدم که هدایت شدم.
به هر حال خدایا شکرت برا هدایتت.
در مورد متن این فایل فوقالعاده که میگه:
همه دنیا با قوانین کار میکنه.
هر علتی معلولی داره.
هر پیچی یک مهره داره.
هر عملی یک بارخورد داره.
و هزاران هزاران قانون و قوانین دیگه.
و ما باید پشت گرمیمون و خاطر جمعیمون به همین قوانین باشه تا بتونیم قدمهامون رو محکمتر برداریم.
ولی در مورد شرایط کنونی که استاد توی متن گفتند باید بگم که این همون چکاب فرکانسی توی دوره 12 قدمه.
که اونجا استاد خیلی مفید و عالی توی جلسه اول قدم اول توضیح میدهند که به چه دلیل باید این کار انجام بشه و یکی از مهمترین عوامل برای پیشرفت در جهانه
که ما با این کار به خودشناسی میرسیم.
یعنی خودمون رو میشناسیم.
و بریم سراغ این فایل هدایتی:
وقتی حرف از قانون میشه یاد انیشتین میفتم که هیچ وقت شک نکرد که این دنیا همینجوری داره کار میکنه. نع
اون همیشه دنبال قوانین بود و تونست این اتفاقات بزرگ رو توی دنیا رقم بزنه.
یکی از ویژگیهای انیشتین رو استاد هم توی خودش به وجود آورده یا شایدم داشته و اون هم کنجکاوی مقدسه.
و همیشه دنبال درک قوانین بوده و هست.
و حالا سوال کنجکاوانه:
اتفاقات و شرایط زندگی ما چگونه رقم میخوره و اتفاق میفته؟؟
و جواب اینه که با درک قوانین، من همه چیز رو مشخص میکنم و من هستم میتونم هدف بزارم ، برنامه بزارم و انجام بدم تا به نتیجه دلخواه دست پیدا کنم.
و بریم سراغ جمله طلایی استاد توی این فایل:
شنیدن، درک کردن ، عمل کردن و نتیجه گرفتن.
این مرحله ها باید انجام بشه تا ما به گنج دست پیدا کنیم.
استاد از ما عملکرد میخواد.
کاری که خودش کرده.
و من توی این موضوع 30 درصد هستم .
عملکردم ضعیفه.
و باید هی بشنوم ،تکرار کنم ، عمل کنم عمل کنم عمل کنم تا آرام آرام نتایج به وجود بیاد.
یکی از قوانینی که من باید بهش عمل کنم قانون تکراره.
تکرار تکرار تکرار » نتیجه
استاد جان من عاشق جایگاهتم.
جایگاهی که همه چیز رو باهم داره.
خوشبختی در این دنیا و اون دنیا رو همه رو باهم داره.
استاد جان شما ثروت رو گذاشتی در جایگاه آخر ولی برای خیلیا و بگم برای من هم تا درصد زیادی برام مهمه.
و امیدوارم اونقدر ثروت به دست بیارم تا بتونم ازش بگذرم .
امیدوارم موفق سربلند باشید.
بقیه کامنت بمونه برا کامنت بعدی.
سپاسگزارم از همه چی..
ممنون
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
دوره کشف قوانین زندگی یکی از بهترین و عالی ترین دوره هایی است که من تا بحال در آن شرکت کرده ام
هرچند باز این نیاز را می دانم که باز باید این دوره را از اول مرور کنم تا باز بتوانم با کار کردن روی خودم و شناخت قوانین این جهان به بهترین شکل ممکن بتوانم به خواسته های خودم دست پیدا کنم
خوب کامل مشخص است که من هر چه بهتر و بیشتر از قوانین این جهان باخبر باشم بی شک راحت تر می توانم به جلو بروم
حال خوب داشته باشم
بهتر می توانم به خواسته های خودم فکر کنم و آنها را در کنار هم به راحتی و آسانی جلو بروم و به سلامت به مقصد خودم برسم
بی شک از زمانی که در حال کار کردن بر روی خودم هستم جهان هستی هم به من در این راه کمک کرده است
رابطه من واقعا عالی تر و بهتر و خوبتر شده است
آرامش در من بیشتر شده است و در کل من آرام تر شده ام
دیگر کمتر عجول هستم
شتابزده کمتر عمل می کنم
از لحاظ مالی خیلی بهتر از قبل شده ام و اکنون در راهی در حال قدم زدن هستم که آنرا دوست دارم و می دانم که در نهایت به موفقیت خواهم رسید
احساس خوب و امید در درون من واقعا بیشتر شده است
می دانم که در نهایت به نتایج عالی و دلخواهم دست پیدا خواهم کرد
رابطه من با خدای خودم خیلی عالی تر شده است و احساس ایمان و توکل من به خدای خودم بهتر تر شده است
در کنار همه اینها می بینم که هر روز چگونه پازل وار قطعات زندگی من در کنار هم چیده می شود و من را به پایان خوش هدایت می کند
چقدر عالی روزهای من در حال سپری شدن است و همیشه من حال خوب را دارم
ممنونم استاد عزیز
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیزم وتویکی ازکامنتا خوندم وخوشم اومد نوشته بود وسلام به عزیزدلشخیلی ازاین کلمه خوشم اومد،خب من تازه شروع کردم به کامنت گذاشتم اوایل ترس داشتم یا خالشو نداشتم با مهم نمیدونستم فقط میخوندم ولی الان تصمیم دارم دیگه بنویسم نمیدونم چرا شاید خدا الهام کرده،من این قانونه مدارهارو الان به شدت درک میکنم والان که داستانه مدارهارو فهمیدم برام جالبه اتفاقی که برام افتاد وبااستاد اشنا شدم وخیلی قشنگ نشون میده که مدار چجوری عوض میشه وفرکانسا چطوری میره بالاتر ودرنتیجه مداره بالاتر،من برای اولین بار سه ساله پیش سال 1400بود که کم کم توایسنتا ازاین مسایل انرژی مثبتو اینجورحرفا به گوشم خورد وخیلی برام جالب بود وهیجان داشتم واقعن بعد یه پیج از یه نفره دیگه دیدم ایمان عامری شروع کردم پستاشو یکی یکی ببینم واینقد برام حرفاش جالب وقشنگ بود فک میکردم قشنگترشنیس مرتب پستارو گوش میکردم که با یه استاده دیگه اشنا شدم عرشیانفر دیدم وااای این چه بهتره این چی میگه و دونه دونه شروع کردم پستاشو ببینم وانجام بدم وبازم میگم برام این خیلی جالب بود وفک میکردم دیگه اخرشه تااینکه یه مدت گذشت اتفاقی یه پست از عباسمنش دیدم رفتم توپیجش شروع کردم ببینم و بعد سایتشودیدم وسایتو زیرورو کردم دیدم وااااای خدایه من این اخرشه وبعد فهمیدم که اونا مثی که اصن شاگرد استاد بودن و اینقدر الان برام جالبه میگم چه باحال اون اول که فرکانسم کم بود بافردی که مناسبه فرکانسم بود اشنا شدم بعد فرکانس قوی تر شد با اونی که ازقبلی بهتر بود اشنا شدم ودرنهایت وقتی اوج گرفت فرکانسم وجون گرفت وقوی شد بااستاد اشنا شدم این تغییر مداررو خیلی قشنگ به من نشون داد قشنگ تغییر مدارم حس شدتومداربالاتر فرده اگاه تربود برای راهنماییه من
پله پله اومدم بالا
این ازقانون مدارها که مثالشوزدم حالا بازم برام جالبه که استاد گفتن به کسی چیزی نگید ولی من نتونستم وضربشوخوردم خخ من عاشقه اطرافیانم بودم وقلبم ازجاداشت کنده میشد که بهشون بگم باوراتونو تغییر بدید تروخدا داری ناخواسته اتفاقات بد خلق میکنید بااین فکراتون ولی اون اوایل که صبح تاشب به همه میگفتم خداییشخواهرم خیلی استقبال کرد ومیکنه همیشه گوش میده ومیگه بگو ولی بقیه رو حس کردم فک میکنن میخوام فخر فروشی کنم یا منم منم کنم یا بگم من بلدم من میدونم وچون من ازدوست داشتنشون میخواستم کمکشون کنم ولی اونا فک میکنن دارم کلاس میزارم این ناراحتم میکنه ودیگه کارازکار گذشته و یک سری ازدوستان که البته تعدادشون کمه همچین فکری راجع بهم میکنن وباخودم میگم ای کاش هیچوقت نمیگفتم وحرف نمیزدم بزاخودشون بادسته خودشون بیفتن توچاه به من چه پلی واقعن تاب نمیارم بعضی وقتا دارن حرف میزنن باورای محدودکنندشونو میبینم وازارم میده وحرف میزنم ولی واقعن دیگه تصمیم گرفتم صحبت نکنم وبه کسی یاد ندم وکمکش نکنم حتی خواهرم اونم به قول یه دوستان پولشو بده وبخره وببینه
واقعن دوستان این کارونکنید باکسی حرف نزنید بزارید باخیال راحت پیش برید هی حواستون نباشه بقیه دارن نگاه میکنن ببینن به موفقیت رسیدید یانه
الان احساس میکنم من بقیه دارن نگاه میکنن بزا ببینیم اونکه اینارو میگه به کجامیرسه و حواسمو پرت میکنن و براهمین عجول شدم میخوام ثابت کنم حرفام ذرسته و تند پیش برم
البته من اول مهر اولین دوره رو خریدم تواین مدت دانلودیا رو همه رودیدم وواقعن مدارم بالاتر رفت و اللان شاید بهترین موقع براخرید بود. شاید زودتر توفرکانس اون اگاهی ها ومدارها نبودم وخریدشبرام شاید فایده نداشته باید مدارک عوض میشد تا اون اگاهی ها روم اثر بزاره ولی یک مهر شروع کردم رو ی دوره کارکردن الان میخوام باز از اول گوش بدم وتمرین کنم وکامنت گذاشتنو شروع کنم
ودرادامه یکامنتام میخوام وضعیت الان رو بنویسم تارد پا بزارم از لحاظ روابط:رابطه باهمسرم خیلی خوبه عاشق هم هستیم خیلی برای شوهرم بااهمیت هستم وهمیشه بهم توجه داره فقط مشکلی که هست من وابسته هستم وروش حساسم اینو ازدوست داشتنم میدونم وهنوز وابستگی رو درک نکردم وفک میکنم زمانی روش حساس نیستم وبرام مهم نیس که چیکارمیکنه کجامیره کی میاد که فقط دوسش نداشته باشم ازلحاظ رابطه بافرزندم رابطمون خوب نیس وکلن من بابچه داری ازاول مشکل داشتم وبرام سخت بود بزرگ کردنه بچه منو خیلی اذیت کردم جلومومیگرفت وبچم ناسپاسه قدردان نیس وکلن بچه داری معضله برام
ازلحاظ رابطه باخانواده بی نظریم باپدرمادر خواهر برادرام همه چی خوبه عاشق همیم هرروز همدیگرو میبینیم واقوام چندنفری رو میخوام حذف کنم انرژیشون برام منفیه ولی چون همدیگرو زیاد میبینیم نمیدونم باید رفتارها تغییرکنه یا حذف بشن
ازلحاظ سلامتی:کمردرد شدید دارم الان مدتیه داره رفع میشه البته و اندومتریوز دارم دردبسیار وحشتناک که قابل تحمل نیس کلن احساس میکنم بدنم ضعیفه اونقدر قوی نیستم تواین یک سال دوبار سرمای شدید خوردم که منو توجاانداخت
ازلحاظ معنویت:خیلی وقته دنبالشم مولانامیخونم کتاب میخونم قران رو خوندم عاشقه خداشناسی وخودشناسی هستم ولی به نتیجه هنوز نرسیدم خدارو توزندگیم حس میکنم همیشه باهاش حرف میزنم نماز نمیخونم یعنی میخوندم ولی یکی دوماهیه دیگه نه انگار حالم بهتره اینطوری ازارسو اجبار میخوندم هنوزم عذاب وجدان دارم نکنه گناهه ولی حس خوب بهم نمیداد ازوقتی دنباله خدا رفتم برعکس دیدم مذهب عوض شد یه سری چیزا برام حاشیه شد مثه حجاب یا..
ازلحاظ ثروت:اوایل ازدواج اوضاع افتضاح بی ماشین بی کار بی پول خلاصه بدهی قرض وام که کاری به اون موقع نداریم ولی الان رو بخوام بگم اوضاع ازنظره من خوبه شاید ازنظر سایت و عمل به دوره ها خیلی باید پرفکت باشه ولی الان خونه داریم خشگل در منطقه ی متوسط شهر ماشین شاسی داریم من پس انداز طلا دارم یه مقدار درامدم ماهی 100ساعت کارمیکنم میخوام خیلی بیشتر بشه واینو مینویسم به عنوان ردپا تاببینیم ماه های بعد چندساعت میشه باغ شراکتی داریم وهمچنین یه زمین کوچیک شراکتی البته این ها نتایج مشترکمونه من میخوام چیزایی که خودم بهش میرسم و خلق میکنم رو بعدا بنویسم نه چیزایی که همسرم میخره البته با درامد جفتمون خریده شده من باید ساعت کاریمو زیاد کنم چون درامدم ساعتیه و طلاهامو🫠
به نام خداوند مهربان
کشف قوانین زندگی
مقدمه
جهان بر اساس قوانین ثابت داره حرکت میکنه و گسترش پیدا میکنه …
ما با درک قانون جاذبه و نیرو و قانون هسته ای ضعیف و قوی و اینرسی و … تونستیم هواپیماها ، اینترنت ، ساختمان های بزرگ و کشتی ها و قطار و سوزن و موبایل رو خلق کردیم …
و اگر بتونیم از دید بالاتری نگاه کنیم متوجه میشیم که اتفاقات زندگی ما هم طبق قوانین ثابتی داره برای ما رخ میده…
بقول انیشتین خدا تاس نمیندازه که اگه یک اومد یک کاری انجام بده ، اگر شش آمد یک کار دیگه انجام بده ، جهان قانون داره…
ما حتی با درک قوانین تونستیم هوش مصنوعی و ربات ها رو خلق کنیم و تمام کارهامونو اونها انجام میدن …
وقتی ما قوانین ذهن و جسم رو درک کردیم تراشه نورالینک رو خلق کردیم و انساان نابینا ، بینا میشه ، انسان فلج ، بلند میشه راه میره ، یک انسان با این تراشه به تمام زبانهای جهان صحبت میکنه و ارتباطات خیلی عالی تر پیش میره …
این قوانین برای ذهن هم هستند و یا درکشون میتونیم زندگیمونو هر طور دوست داریم خلق کنیم و از زندگی مون لذت ببریم …
ما نباید تابع شرایط فعلی باشیم ، ما باید قوانین جهان هستی رو درک کنیم و بتونیم زندگیمونو اونطور که دوست داریم خلق کنیم …
مراحل چهارگانه رسیدن به خواسته ها :
شنیدن آگاهی ها
درک کردن
عمل کردن
صبر کردن برای بوجود امدن نتایج خوب
اینکه ما داریم این آگاهی ها رو میشنویم یک آمادگی ای داشتیم
تا نگردی آشنا ، زین پرده رمزی نشنوی ، گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش …
1.ناآگاهی و ناشایستگی
2.آگاهی و ناشایستگی
3.آگاهی و شایستگی
4.ناآگاهی و شایستگی
ما باید به مرحله آخر برسیم تا بطور ناخودآگاه به قوانین جهان هستی عمل کنیم تا نتایج بزرگ برای ما بوجود بیاد
و باید حتما به ایده های الهامی که باشرایط فعلی ما قابل انجام هستند که بعد از باورسازی و کار کردن روی باورها در جهت مثبت ، میاد عمل کنیم تا نتایج عالی برای ما رخ بدن …
ایمانی که عمل نیاورد حرف بیهوده ست …
باورهای جدید جا باید تبدیل به اعمال متفاوت از قبل بشن تا ما نتایج عالی بگیریم …
این روند تغییر باورها تکاملیه و یک شبه نتایج بزرگ وارد زندگی ما نمیشن و همه چیز تکاملی شکل میگیره و بهتر میشه…
اما از همون شب اول تغییر ، نشانه های تغییر زندگی مون رخ میدن مثل پول پیدا کردن ،پاداش گرفتن ، غذای مورد علاقه مون برامون فراهم میشه ، یک دوستی که خیلی دوستش داریم رو میبینیم …
با این آگاهی ها میتونیم سلامتی ، ثروت ، روابط عاشقانه ، عزت نفس محبوبیت و در صلح بودن با خودمون و معنویت و ارتباط زیبا با خداوند و رستگاری در دنیا و آخرت رو کسب کنیم .
این آگاهی ها کل داستان زندگی و خلق در جهان مادی هستند
فقط به این آگاهی ها عمل کنیم تا نتایج عالی بگیریم …
و به اندازه ای که بتونیم به این آگاهی ها با باور عمل کنیم ، به همون اندازه نتایج خوب میگیریم …
برای اینکه این آگاهی ها در ما رسوخ کنه و زودتر باورهای قدرتمندکننده در ما شکل بگیره و نتایج عالی زودتر پدیدار بشن باید افراد نامناسب ، رسانه ها و شبکه های مجازی و فامیل و مهمونی ها رو از زندگیمون حذف کنیم و بشدت کنترل ورودی های ذهن در این روند باورسازی مهمه …
اصلا علاقه ای نداشته باشیم که در مورد شرایط تلخ و سخت گذشته صحبت کنیم چون باعث میشه دوباره اون فرکانس ها رو زنده کنیم و بهشون انرژی بدیم و مسیر پیش رومون هم سخت و تلخ بشه …
ما باید فقط در مورد خواسته هامون و رویاهامون و نعمتها و زیبایی های زندگیمون صحبت کنیم بنویسیم و فکر کنیم …
اصلا مهم نیست الان در چه شرایطی هستیم
اگر تنها هستیم و همسرمون رو از دست دادیم
اگر توی فقر و شرایط محدود هستیم
اگر سلامتی مون به مشکل خورده ، اصلا مهم نیست
قانون از هر شرایطی و هر موقعیت و هر جایی جواب میده و اکثر ثروتمندان دنیا هم در خانواده فقیر بدنیا آمدند و بزرگ شدن مثل استیو جابز ، مثل کریس رونالدو ، زاکربرگ ، هنری فورد ، تام هنکس و …
درستی این آگاهی را با قلبمون ، از کلام استاد جانم درک میکنیم و تایید میکنیم اما مشکل ذهنه که مقاومت میکنه و باید با منطق ذهنمون رو قانع کنیم…
وقتی این آگاهی ها رو باور کنیم ، باورهامون تغییر میکنه وقتی باورهامون تغییر میکنه ، نتایج زندگیمون تغییر میکنه …
ما باید مقاومتهامونو در مقابل این آگاهی ها کنار بگذاریم و بگیم من شش ماه ، یکسال این آگاهی ها رو باور میکنم و بهشون عمل میکنم ، بعد که نتایج اومد تصمیم میگیرم میخوام ادامه بدم یا نه …
یکی از راههای باور کردن این آگاهی ها اینه که این آگاهی ها رو بارها و بارها تکرار کنیم و بعد فرکانس هامون به اون سمت ارسال میشه و جهان اتفاقاتی از جنس همین باورها و آگاهی ها وارد زندگی ما میشه …
ولی این تغییر و بهبود زندگی ما طبق قانون تکامل انقدر آرام آرام انجام میشه که ممکنه ، ما متوجه این تغییرات زنوگیمون و نعمتهای جدیدِ زندگیمون نشیم و برای اینکه بعدا درک کنیم که چقدر از همه لحاظ بهبود پیدا کردیم ، باید وضعیت مالی و روابطی و جسمانی و درک حضور خداوند و کمکش به ما و اعتماد بنفسمون رو بنویسیم و یکجایی نگه داریم و بعد از شش ماه ، یکسال بعد بریم اون نوشته رو بخونیم و با شرایط یکسال بعدمون مقایسه کنیم و درک کنیم که چقدر از لحاظ شخصیتی و مالی و جسمی و روابط و کاری رشد کردیم و با احساس خوب بیشتر و قدرت بیشتر به مسیر تغییر باورها و کار کردن روی خودمون ادامه میدیم و باز با خودباوری بیشتر ، به نتایج بزرگتری میرسیم …
در مورد این آگاهی ها هرگز نباید با دیگران صحبت کنیم چون بقول قرآن چشمهای آنها نیست که نابیناست ، بلکه قلب های آنهاست که نابیناست …
اگر دیدیم حتی اعضای خانواده مون دارن دقیقا بر خلاف قوانین جهان هستی عمل میکنن و میخواد بلا سرشون بیاد کاری بهشون نداشته باشیم و به خداوند اعتماد کنیم که کارش رو درست انجام میده و خداوند عادل مطلقه و هرکسی رو بصورت عادلانه در جای درست هماهنگ با باورهاش قرار داده پس برای کسی دلسوزی نکنیم و قضاوت نکنیم و حسادت هم نکنیم …
و البته ما هر کدام روح مجرد هستیم که مجرد بدنیا آمدیم و مجرد هم از دنیا خواهیم رفت و هیچ رابطه ای بعد از مرگ نخواهیم داشت …
و روابط ما رو فرکانس مشخص میکنه نه خون و ژن …
میبینیم که خداوند وقتی حضرت نوخ شفاعت فرزندش رو میکنه ، بهش میگه اون اصلا فرزند تو نیست و عمل ناصالحه ، جاهل نباش …
قانونی که ما در موردش صحبت میکنیم قانون خلق کردنه …
خداوند بعنوان یک انرژی که تمام هستی رو خلق کرده و در هر لحظه داره هدایتش میکنه و رفتارش کاملا قانونمنده و به درخواستهای همه انسانها ، سیارات ، گیاهان ، حیوانات و حشرات و همه چیز پاسخ مثبت میده و راه کارهایی رو بهشون میده تا اگر در مسیر درست قرار بگیرن ، به خواسته هاشون برسن …
اگر میخوایم نتایج عالی بگیریم ، باید به این اگاهی ها و استاد جانم بگیم باشه چشم انجامش میدم و بعد از شش ماه تصمیم میگیرم میخوایم ادامه بدیم یا خیر …
سپاسگزارم