سفر به دور آمریکا | قسمت 97 - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)

سلام استاد جان

سلام مریم عزیز و مهربان

نمیدونم چرا دلم میخواد کامنت بزارم

بیشتر فایلهای سایتو دیدم اما هیچوقت دوس نداشتم کامنت بزارم

اما اینقدر شما حس خوب حس بی نظیر و عالی توی وجود ما ایجاد میکنید که بخودم گفتم مگه میشه کامنت نزاری

نترس بنویس نترس کسی اینجا مسخره ات نمیکنه

اینقدر عزت نفس من پایین بود اما الان به لطف خدای بزرگ هر روز بهتر از قبل میشم

مریم عزیز چقدر شما با خودت در صلحی

من اوایل که فایلها رو میدیدم برداشتم نسبت به شما متفاوت بود

وقتی با استاد مهربان حرف میزدی

وقتی بهش گیر نمیدادی

وقتی همه جوره آروم بودی بخودم میگفتم خوب معلومه بایدم خوب باشه

آخه استاد وضعش خیلی خوبه

بدونید چقدر ظرف من بزرگ شد

چقدر من با خودم در صلح شدم

چقدر منم بیخود و بی جهت به همه چی گیر نمیدم

چقدر هر لحظه سعی میکنم ذهنمو کنترل کنم الان دیگه اکثر مواقع آروم هستم بعضی وقتها که یک اتفاق ناگهانی میفته میگم الان الان باید بتونی

باورتون نمیشه من همیشه هر جا هستم هر اتفاقی میفته فقط بخودم میگم اگر الان استاد بود

اگر الان مریم جان بودن چی کار میکردن

اونها لذت میبردن

شما لذت بردید از رفتن کنار دریا

کاریکه من کمتر تجربشو داشتم

وقتی هم که میرفتیم همش غر میزدم وای پاهام شنی شده

وای وای و همش دوس داشتم ساعت بگذره و فرار کنم

بخودم گفتم مگه میشه اینها از چی دارن لذت میبرن از یه غروب آفتاب؟

ولی نه ولی نه خیلی مونده تا من درسهامو بگیرم

خداوندرو بازهم شاکرم کنار شما بودم

ممنونم ازتون بابت فیلمهای قشنگی که برای ما میگیرید سپاسگزار شما هستم و از خداوند ممنونم که منو با این جریان خوشبختی آرامش ثروت سلامتی آشنا کرد.