سفر به دور آمریکا | قسمت 94 - صفحه 18

بنام خداوند هدایت گرم به سمت زیبایی ها و نعمت ها

سلام و درود خدمت شما استاد خوبم و خانم شایسته و دوستان گلم

عجب فایل جذاب و لذت بخشی

واقعا که احساس خوب داشتن بزرگترین نعمت است در زندگی ما انسان ها

حالا باید این احساس خوب را چی جوری در زندگی مان خلق کنیم

آن چیز های که من تا حالا از آموزه های استاد آموختم خلی برایم موثر تمام شده است

من قبلا احساس می کردم که اگر کسی یا کسانی به من توجه کرد و هوای من را داشت من احساسم خوب است

اگر در مناطق خوب و یا فضای و مکان های رویایی بودم خالم خوب است

و اگر های ……..

که هیچ وقت تمام نشدنی بود

اما حالا به لطف آموزه های استاد عباس منش نگرشم نسبت به احساس خوب داشتن کلا تغیر کرده

حالا زیاد دنبال عوامل بیرونی یا خارجی نیستم برای اینکه من احساس خوبی داشته باشم

بلکه همه چیز. را به خودم ربط می دهم و مسولیت همه اینها به خودم بر می گردد

من باید بلد باشم که چی جوری حالم را خوب نیگهدارم

درست در زندگی ما اتفاق های رخ می دهد که احساس مان بد می شود

اما باید این را بلد باشی که در این احساس بد باقی نمانی و بی توانی حالت را بهتر سازی

من خودم اگر حالم بد شد دنبال مقصر نیستم

که چرا فلان آدمها فلان کار کردند که حال من بد شود

بیشتر به خودم می نگرم و از خودم سوال می کنم که این مدت من چی افکاری را به جهان ارسال کردم که این چنین برای من رخ داده است

و بعدا به نحوی خودم را مصروف کاری می سازم و کم کم احساسم بهتر می شود

همین چند روز قبل داشتم برنج می کشیدم و به یکی از همکارانم گفتم که روی میز خالی کن که کار من ضروری است

دیدم که به نحوی بی توجهی کرد و منم سرش داد کشیدم و بنده خدا مجبور شد که بیاید روی میز را تمیز کند

و بعدا خودم از این کارم خجالت کشیدم

قبلا که بود اگر کسی از دست من ناراحت می شد من خودم بیشتر ناراحت می شدم و خود خوری می کردم

و هی خودم را ازیت می کردم که چرا چنین کردم یا چرا چنین حرفی را زدم که باعث ناراحتی فلانی شد

و خودم را سرزنش می کردم

اما با کار کردن روی خودم از این مرحله عبور کرده ام و حالا زیاد خود خوری نسبت به خودم ندارم

اما نسبت به این همکارانم پیش خودم گفتم این عجله کردن من هم کار درستی نبود .

درحالیکه او همین کار را انجام می داد اما من عجله کردم و آنجا به خود مغرور شدم که وقتی من حرفی زدم چرا سریع اقدام نکرد به پاک کاری

و این غرور بی جا باعث شد که من داد بزنم بالای آن همکارم

بعدا خودم صدایش کردم و آمد و در بغل گرفتم و گفتم بی بخشی که من به تندی حرف زدم

و دیدم که آن بنده خدا هم لبخند زد و گفت حرفی نیست

و بعدا با خودم کنی این موضوع را سبک سنگین کردم و متوجه شدم که اری من بیشتر موقع دارم عجله می کنم و این عجله کردنم در کار باعث می شود که یکسری ناراحتی ایجاد شود

و مصمم شدم که کمی خودم را صبور تر سازم و عجله کردن را کنار بگذارم

خدای من چقدر زیبایی را اینجا توی این فایل دیدم

چقدر همه جا زیبا و رویایی بود

چقدر لذت بخش و قشنگ بود

غروب چقدر باحال و دوست داشتنی بود

آسمان چقدر قشنگ با رنگ های جذاب و جالب و متنوع معلوم می شد

واقعا سراسر زیبایی را دیدم

موتوری که مدت هاست سوار نشدی و حالا دارد که خاموش می شود

و جالب اینکه استاد گفت فیلم برداری را قطع کن و با تمرکز بالا هول بده که روشن شود

و این ایده خوب کار کرد

منم این تجربه را دارم وقتی موتور به هر دلیلی روشن نمی شد همین جوری هول می دادیم روشن می شد

استاد خوبم این فایل هم واقعا زیبایی های فراوانی داشت و خلی لذت بردم و تحسین تون کردم

خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم