این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-16.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-10-23 05:34:172024-09-12 09:02:40سفر به دور آمریکا | قسمت 80
329نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به محض شروع فایل دیدن اون خانومی که دوست پسرش ازش خواستگاری کرده بود رو دوست داشتم وچقدر خوشحال وهیجان زده بودش امیدوارم همیشه خوشبخت وموفق باشند.
همیشه عاشق دیدن باران بودم وهستم مخصوصا دیدن از پشت شیشه ی بزرگ آروی
وقتی بارون میاد وبعدش آفتاب میشه یاد پرادایستون می افتم که استاد میگن هوارو خیلی عالی میکنه که به لطف الله مهربانم نیم ساعت پیش تهران یه بارونی اومد وقطع شد وهوا بینظیر شده الهی شکرت
عجب گوشی ودوربین هوشمندی دارند مریم بانو که بادویدنشون خیلی لغزشی توی تصاویر مشخص نبود
ای جونم دلم از اون بچه ی زیبا با موهای طلایش که من فقط فهمیدم باباش رو صدا کرد با اون صدای قشنگش
چقدر تحسین کردم اون خانومی که بلیط هارو میگرفت وهمه رو با یه لبخند راهنمایی میکرد
تحسین میکنم تک تک پدر ومادرهایی که بدون هیچ محدودیتی با بچه هاشون توی غار رفتند همیشه دوست دارم وقتی خدا بهم بچه ای داد نترس وشجاع بزرگش کنم وهیچ محدودیتی برای تفریحاتمون بخاطر بچه نداشته باشم.
تحسین میکنم سرویس بهداشتی که در دل زمین بودش
تحسین میکنم گوشی هیولای استادم رو که توی تاریکی عکس درجه انداختند
ودرآخرم دیدن اون آبی که به روی زمین میریخت رو دوست داشتم
خدای من چقدددد شروع این فایل زیباااا بودلرزش دستای این خانوم مهربون اون همه هیجانششش…..چقدخوبه که انقد ذوق باشه واسه ی خاستکاری …چقد حسشو دوست داشتم….
اما نکته ای که تو این کلیپ خیلی توجه منو به خودش جلب کرد و خانوم شایسته عزیز انقــدزیبا دربارش توضیح دادن
بودن بچه ها بود اونم با این سن کم….
و من فهمیدم که من چه باور مخرب بزرگی داشتم….
همیشه وقتی تو رویاهام میخاستم آینده رو ببینم به سفر و …فکر کنم تو ذهنم میگفتم زمانی که ادم ازدواج میکنه باید مسافراتشو خوب بره چون بچه دار بشه تا چندسالی ممکنه انقدی راحت نباشه….
راستش من خودم یه مقدار موضوع بچه ها برام سنگینه وقتی مسولیت بچه ای رو برعهده داشته باشم مثلا بگن 1 ساعت مواظبش باش… انگار تمرکزم رو خوش گذرونیم کم میشه نصفشو باید بذارم که بچه داره چیکارمیکنه و نصفش خوش گذرونیم باشه….و خب واقعیت اینه لذت خاصی برام نداره اینطوری….
اما این ویدیو زیبا چقد خوب بود….
چقد رها بودن همه…
اصلا حس کردم یک آن باورای قبلی منو خورد کرد…
بچه ها اروم بدون نق نق کردن
خدای من این همه راحتیشون منو به وجد اورد…
این که میشه تو هر زمانی از زندگی سفر رفت بدون اینکه دغدغه مند باشی…
و صحبت زیبای دیگه خانم شایسته عزیزم داریم کجا میدوییم؟
جمله ای که هرکدوممون عمیقا باید بهش فکر کنیم…هرروز هرلحظه…
خدایا شکرت که چنین خدایی داریم که در هر لحظه هدایت مون ر و به عهده گرفته
و
شما چه خوب فهمیدی چی کار کنی
امیدوارم به ترس هات غالب شدی و از ترس هات گذشته باشی .
نشانه امروز من هم این فایل بسیار زیبا بود که در حال شروع کار جدیدم هستم و امروز یه کار مهم برام نیمه کاره موند و. اون مهندس توی اداره که باید نامه ام رو امضا می کرد نیومده بود یه کم اول صبح حالم گرفته شد ولی در جا به خودم اومدم و با خودم گفتم اون خدایی که داره منو هدایت می کنه حواسش به من هست و حتما خیری درکار هست و زدم روی نشونه و به کامنت شما عزیز رسیدم و چون شما هم از کارتون نوشته بودید این رو به فال نیک گرفتم و خوش حال شدم.
امیدوارم شما هم به خوبی از چالشتون عبور کرده باشید
اگه ممکنه برام بنویسید چی کار کردید تا هم تاییدی بشه برای خودتون که خدا همیشه حواسش به ما ها هست و هم من که در شروع راه اندازی کارم هستم دلگرم و امیدوار تر بشم.
ممنونم دوست عزیز
همیشه در پناه الله یکتا شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند باشید.
اگه ممکنه برام بنویسید چی کار کردید تا تاییدی بشه برای خودتون که خدا همیشه حواسش به ما ها هست
چشم .
چشممممم
حتما مینویسم
همشو مینویسم
خودت کمکم کن میخوام ازین معجزه ی بزرگ بنویسم تا اول از همه مهرتاییدی باشه برای ادامه ی مسیر خودم
و هم امیدی باشد بر دلهای دوستانم
که بدانند خداهست
دقیقا همان جایی که حس میکنی
چراغ ها خاموشه
خدا نورش رو وارد زندگیت میکنه
من طبق هدایت عمل کردم
اون چالشی که توسط همکار من پیش اومد پلن از پیش تعیین شده ی تو بود که من تونستم عذرش رو بخوام و بازهم طبق هدایت تو بدون کوچکترین مخالفتی فقط یک جواب از سمت همکارم دریافت کردم
چشم.
حالا من مونده بودم بایک دنیا سفارش خیاطی که باید برای شب عید به دست مشتری ها میرسید
برای چند ساعتی
استرس تمام وجودم رو گرفت
دفتر برنامه ریزیم رو باز کردم و به حساب خودم خواستم یک برنامه ی خفن بریزم اما هررررکاری میکردم نمیشد برای روزی 15 ساعت فشرده برنامه میریختم بازهم کارها تا اخر اسفند تموم نمیشد
واقعا من فک کردم قدرتی دارم
واقعا من فک کردم اگه خدا نخواد من میتونم کوچکترین حرکتی بزنم حتی؟
خلاصه دیدم من زورم نمیرسه دفترم روبستم
برای چند صدمین بار توی زندگیم رو کردم به خدا گفتم
ببین من نمیتونم
من نمیفهمم
من هیچ قدرتی ندارم
من هییییییییچی نیستم
لطفا خودت درستش کن
خودت بهم برنامه بده
بگو کی چه کارایی رو انجام بدم که
هم سفارشاتم سروقت به دست مشتری ها برسه هم خودم خسته نشم وهم لذت ببرم از کار
اگه قراره یک نیرو بیاد خودت برام بفرستش
اگه قراره خودمون دوتا کار کنیم پس کمکم کن
استاد خداشاهده
ارامش وارد قلب و جانم شد
اصلا این مرحله ی تسلیم خیلی باحاله
مثل اون موقعیه که 5،6 سالته تو خیابون گم شدی، ترسیدی ،نمیدونی اخرین بار ک چادر مامانت رو گرفته بودی کجا بود به هرطرف میدوی مامانت نیس
گلوت رو بغض گرفته
و بعد چندین ساعت سرگردونی
یهو یه نفر از پشت سر صدات میکنه
مامانته
ازخوشحالی گریه میکنی میپری بغلش
اون اون اون لحظه
بوی تن مامانت
حس امنیت اون لحظه
ارامشش،
امنیتش
حس دلگرمیش
هزار برابر بیشترش رو من لحظه ای حس کردم ک به خدا گفتم همش باخودت
من نمیفهمم
من ضعیف و ناتوانم
واضح شنیدم ک خدا گفت
همه چیز درست میشه
نگران نباش
من و خودت باهم تموم کارها رو انجام میدیم
استاد من واقعا تو اون لحظه نمیدونستم و هیچ ایده ای نداشتم که چطور این حجم لباس رو تنهایی بدوزم
ولی گفتم خدا هست گفته درست میشه پس درست میشه
از فردا زود تر ازخواب بیدار میشدم ساعت 5ونیم و ساعت 7 من کارگاه خیاطی بودم از خدا سوال میکردم
بهم بگو امروز چکاراایی قراره بکنم
واون بهم برنامه میداد
و مدام این جمله رو تکرار میکرد
فقط تمام تمرکزت رو بزار رو کارهایی که همین امروز میتونی انجام بدی
یادمه مثلا یهو حین کار یادم میومد ک فلان مدل کت رو نمیدونم چطور طراحی کنم یقه شو بعد ذهنم میرف پی طراحی اون همزمان داشتم یک لباس دیگه رو میدوختم یهو خدا میگف
اون رو الان از ذهنت خارج کن
الان فقط همین لباس تمومش کن تا بریم بعدی
و به طرز عجیبی من اگاهانه تموم تلاشم رو میکردم
وخدا چرخم رو روون کرده بود
خیلی راحت یکی یکی لباسهارو همینطور طبق برنامه ای ک خدا میداد میدوختم و تکمیل میشد و همون روز یا شب خود همون مشتریش زنگ میزد میگف لباسم اماده شده و عجیب اینجا بود که اون روز صبح خدا بهم گفته بود همون رو بدوزم
و من با خوشحالی میگفتم اره امادست
تازه استاد اون برنامه ی فشرده ای ک من ریخته بودم هم نشد واقعا هم استراحت میکردم هم با ارامش غذام رو میخوردم هم کارها رو انجام میدادم
جالبه ما توی مجتمع مون ر زهای شنبه و سه شنبه برقامون قطع میشد دوساعت
و خدا طوری برنامه میداد که تو اون برقی قطع که چرخ خیاطی واتو خاموشه من بتونم مثلا کارها رو برش کنم وجوری میشد ک کارها همشون برش میخورد و برق میومد و من بلافاصله می نشستم پشت چرخ و دوخت دوز شروع میشد
استاد به طرز معجزه اسایی امشب که فک میکنم یک عالمه لباس رو من و خدا باهم دوختیم و به دست مشتری ها رسید
حالا میفهمم من همش فک میکردم ک خدا قراره یک نفر همکار برام بفرسته ولی خودش شد همکارم
و باهم کارها رو انجام دادیم
تازه چنتا سفارش جدید هم مازاد براون قبلی ها قبول کردم
درحالیکه من اصلا فکرش رو نمیکردم ک بتونم همونا رو بدوزم ولی میدیم
مشتری میومد و میگف یک کت برام میدوزین ؟
و من تو دلم میگفتم خدایا چیکار کنم؟
میگف قبول کن
و من قبول میکردم
بعد میدیدم یک کار خیلی اسون وراحت هست
مشتری هایی ب سمتم هدایت میشد ک اندام استانداردی داشتن و من از اساس الگوهای اماده استاندارد سایزی استفاده میکردم و لباس لا کاملا براشون اوکی در می اومد
و خوب همین حذف شدن الگو و طراحی لباس خودش کلی برام وقت سیو میکرد
ومن حالا ک دارم مینویسم دقیقا دوروز مانده به عید 1403
در 28 اسفند ماه تموم سفارشات تموم شدن
و وقت اضاف اوردم ک برای خودم یک دست کت و شلوار خفن بدوزم
چیزی ک رویام بود
و فگ
ک نمیکردم وقت برای خودم بمونه
از ثروت بینظیری ک وارد حسابم شد
واقعا شگفت زدم
از توان جسمی بالایی ک خدا تو وجودم نهادینه کرد برای انجام اون کارها ووقعا ممنونم و سپاسگزار
که با ایمان و اراده قوی از پس همه کارها بر اومدی و فهمیدی با کی تقسیم کار کنی.
درس بزرگی ازت گرفتم عزیزم.
در هر لحظه استفاده کردن از هدایت های الله توانا آدم رو میتونه صبور و با اعتماد به نفس کنه و با قدرت رو به پیشرفت جلو ببره.
باز هم بهت تبریک میگم که خوب از پسش بر اومدی و مشرک نشدی .
خوشی روزهای پایان سالت رو به روزهای آغاز سال پیوند بزن و برای خودت در این پیروزی جشن بگیر.
در پناه الله یکتا شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند باشید.
من الان رفتم و داستان هدایتت رو خوندم.
عالی بودی و خوب تونستی ایمانت رو حفظ کنی.
راستش من هم یک سال پیش از کارمندی در اومدم و این در حالی بود که توی اداره مون خیلی نیاز داشتن و همش اصرار به موندنم بود و حتی خودم هم تا اون موقع خیلی راضی بودم از کارم و واقعا معلم بودنم رو دوست دارم ولی به حقوق آخر برج راضی نبودم و کنار رفتم والان هم خوشحالم.
و کاری که باز علاقه زیادی بهش دارم فست فودی هست و باورت نمیشه چجوری با دست خالی شروعش کردم و معجزه وار پیش رفته و دستان خداوند به یاریم اومده تا کارها به بهترین شکل ممکن پیش بره.
خدایا شکرت
و الان به لطف خدای قادر مطلق در روزای اول سال استارت کار رو میزنم.
و
مطمئن هستم به یاری خدا موفق میشم
چون اجرای کار یه ایده ی ابهامی و جدید هست و
هدایتی از سمت خودش برام اومده.
دوست عزیز
برات آرزوی بهترینها رو دارم
بازم برام از موفقیتها بنویس تا مهر تاییدی برای شما و من باشه.
مریم عزیزم منم یکبار تجربه بازدید از غار داشتم ، تو دل تاریکی مطلق ، اون سکوت ، راه باریک که مجبور بودیم خمیده بریم ، و بعد دیدن شگفتی های درون غار و همه و همه ، وقتی برگشتیم و نوری از بیرون نمایان شد ، تنها یک نشانه دریافت کردم
جایی که خدا میگه “شما رو از دل تاریکی ها بسمت نور هدایت میکنم”
و این نشونه کافیه که به ندای دلمون گوش بدیم که هر چقدر مسیر فعلی زندگی باریک و سخت باشه ، هر چقدر تاریکی و تنهایی ،، خدا هست
ممنونم که تحت هر شرایطی و با هر سختی که هست این مناظر زیبا رو برامون به تصویر میکشید
به نام رب وهابم و رزاقم که از روح خودش در من دمیده
الهی شکرت که امروز هدایتم کردی تا قدم بعدیم رو بردارم
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی محترم و دوستان عزیزم
امیدوارم که حال دلتون عالی باشه
درس عملی امروزم
الهی شکرت برای این قسمت که چندتا همزمانی ناب رخ داد توی این قسمت و در حال دیدن این قسمت الهی شکرت الهی شکرت خدای من برای هدایت هات
یکیش اون خواستگاری بود که چقدرر نشونه ی محکمی بود برای من که واقعا شاک شدم
و چقدر باورهای فوق العاده ای بهم داده شد در مورد پدر و مادر بودن و اینکه مسئولیت پدر بودن هیچ منافاتی با لذت های زندگیم و علایق شخصیم نداره و این بینظیره الهی شکرت الهی شکرت خدای من
و دومیش هم صحبت خانم شایسته بود که گفتن یه جاهایی وایسیم ببینیم اصلا اینجوری با این عجله داریم میریم اصلا مسیر مورد علاقه مون هست واقعا واقعا همینه
و جواب من بله هست چون واقعاا دیواانه ی مسیرم هستم به لطف خدای مهربان
واقعا واقعا خدایا شکرت برای هدایت هات
چقدر این باور هم خدا هم خرما فوق العاده ست الهی شکرت الهی شکرت و چقدر لذت می برم واقعا خداروشکر واقعا خداروشکر برای هدایت هاش
چقدر به من میتونه بیشتر کمک کنه برای اینکه مسیر هموارتری رو برم الهی شکرت الهی شکرت خداجونم
ازت بی نهایت ممنونم ازت بی نهایت ممنونم خدای من شکرت شکرت خدای من
زیبایی های این قسمت
الله اکبر از زیباترین صحنه ی زندگی من که خواستگاری کردن هست خیلی برای من حس نامحدود عمیقی از سپاسگزاری و عشق و رهایی و گشایش قلب و سینه رو داره واقعا واقعا خداروشکر واقعا خدارو شکرر برای هدایت هاش شکرر خدای من ازت ممنونم بی نهایت
الهی شکرت برای استقلال مالی استاد برای آزادی زمانی و آزادی مکانی استاد الهی شکرت که اینقدر آزاد و رها هستند و میتونند هررچقدر خواستند هرکجا باشند و این اصلا زندگی شون میشه الهی شکرت الهی شکرت خدای من ازت بینهایت ممنونم
الهی شکرت خداجونم برای پفک خوردن استاد
برای تعبیرات زیبای استاد در مورد عشق دلشون
الهی شکرت برای صمیمیت بین مایکی و استاد و خانم شایسته الهی شکرررت شکرررت شکرررت خدای من ازت بینهایت ممنونم
الهی شکرت الهی شکرت خدای من برای غار فوووق العاده زیباا و جادویی
برای رنگ های زیبایی که به عنوان نور بکار برده بودند تا فضای غار رو گرم نشون بدن و چقدر ایده خلاقانه ای هست
الهی شکرت الهی شکرت برای آرامشی که در دل تمام افراد اونجا بود
واقعا شکرت خدای من ازت بی نهایت ممنونم خدای من
الهی شکرت خداجونم برای آزادی بی قید و شرط استاد الهی شکرت برای این جریان هدایتش الهی شکرت الهی شکرت خدای من ازت بینهایت ممنونم ازت بینهایت ممنونم خدای من شکرت بینهایت خداجونم
الهی شکرت برای طبیعت بسیاار سرسبزز جنگل های اونجا شکررت برای اینکه حتی دسشویی توی غار و حتی داخل غار هم از تمیزی برررق میزنه الهی شکررت الهی شکررت الهی شکررت خدای من الهی شکررت خدای من ازت بینهایت ممنونم سپاسگزارم خداجونم
الهی شکرت الهی شکرت خدای من برای این قسمت زیباا و جادویی شکرت شکرت خدای من
بینهایت ازتون سپاسگزارم استاد عزیزم و خانم شایسته محترم برای تهیه ی این فایل های ارزشمند و زیبا و تاثیر گذار شکرت شکرت خدای من
درودها از روح و جانم به تموم دوستای عزیزم در سایت عباسمنش دات کام،استاد گرانقدرم ،مریم بانوی شایسته که واقعا شایستگی این اسم ،فامیل ،عشق ،زندگی و زیبایی ها رو دارد.
مریم عزیزم شما برای من یک الگوی زیبا شده اید که یک زن میتونه در تمام جنبه های زندگی اش این چنین زیبا شود زیبا ببینید زیبا فکر کند و زیبا زندگی کند
خالق جهان زیبایی برای خود شود و وجودش برکتی برای عزیزانش و ما بچه های سایت شود.
بسیار سپاسگزارم ازت که با وجود کلی کاری که دارید برای این سفر نامه هم وقت گذاشتید.
برکت این فایل سعادت و نوری شود در زندگی ات هم در این دنیا هم در آخرت…
ای جانم چقدر اون لحظه رویایی و عشقولانه اون خواستگاری و اون حلقه برای اون خانوم زیبا خاص و بیاد موندنی شده
چقدر دوربین این سفرنامه خوش برکته که تمام این زیبایی ها رو ثبت میکنه.(ازدواج ،سلامتی،زیبایی،ثروت،امکانات و…)
واقعا مردم امریکا واقعی سپاسگزار هستن که در چنین بهشتی با چنین امکاناتی زندگی میکنند .
من این همه زیبا ،امکانات این کشور و مردمش را تحسین میکنم و دوست دارم
واقعا اون جمله استادم رو دوست داشتم که به شما گفت مثل آهو زیبا می دویدی و کلمه عاشقتم که همیشه بهم دیگه میگید…
آدم حالش خوب میشه قلبش سبک میشه از دیدن این عشق حقیقی و دلش یه همچنین عشقی رو میخواد.
بارون زیبا ،درختان قشنگ ،غاری پر از رمز و راز و
فوق العاده خدای من سپاسگزارم و خوشبختم که میتونم این زیبایی هارو ببینم تحسین کنم و به
تجربه زندگی ام بیارم خدا جونم ممنونم ازت که قوانینت برای همه هست و تو عادل ترینی معبود نازم.
براوو به اون خانم که با بچه ی کوچک چنین تجربه هیجان انگیزی رو انتخاب کرد. و ذهنش و وجودش در آرامش و توکل و حس خوب بود.
عاشق اون بچه ها و خانواده هاشون شدم که در چنین محیط پر چالش و پر رمز و رازی اینطور صبور،آرام و قدر دان بودند.
این هم فرکانسی و هم زمانی با این انسانهای فوق العاده و زیبایی های ناب واقعا اتفاقی نیست
بلکه نتیجه باورهای درست و انعکاس فرکانس های
خوب شما و ما بچه های سایت عباسمنش هست
که میتونیم با روح و جانمون این بی نظیر لحظات رو ببینیم.
این فایل پر از باورهای خوب و عالی هست که من بعد از دیدنش برای خودم نوشتم اول اون خانمی که هیجان زده بود از خواستگاری دوست پسرش ؛ چقدر زیبا و باشکوه ?
این نشون میده عشق همه جا هست و هر کسی در جایگاه خودش خود متعالی و خود حقیقی خودش قرارداشته باشد و به صلح درونی رسیده باشه در هر سن و در هر شرایطی که باشه میتونه عشق رو تجربه کنه
نکته دیگه که خیلی من تحت تاثیر قرار داد مایک عزیز هست
به خودم میگم ببین مایک در این سن کم چقدر باورهای خوب و عالی میسازه که این همه زیبایی و لحظه های ناب رو خلق میکنه خدای من مایک به سن استاد برسه کل جهان روکشف کرده که کارهایی که ما به ذهنمن خطور نمیکنه انجام داده افرین به مایک عزیز برای من الگوی خیلی خوبیه ارامشی که داره فوق العادهاست
اون خانم که کوچولوش رو به همراه اورده واز اون جاهای تنگ و تاریک رد میشه چقدر هم ارومه با اینم میشه یه باور ساخت که هیچ محدودیتی برای هیچ کس وجود نداره در هر شرایطی که هستیم میتونیم لذت ببریم و تجربه جدید کسب کنیم
نکته ای که مریم جان اشاره کردن“یه جایی باید باستیم و از خودمون بپرسیم این مسیری که با عجله میرم مسیر مورد علاقه منه “
یاد این شعر افتادم :
محمدرضا شفیعی کدکنی
«به کجا چنین شتابان؟»
گَوَن از نسیم پرسید
«دلِ من گرفته زینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟»
«همه آرزویم، اما
چه کنم که بسته پایم…»
«به کجا چنین شتابان؟»
«به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم»
«سفرت به خیر! اما، تو و دوستی، خدا را
چو ازین کویرِ وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلامِ ما را»
این یعنی شور و اشتیاق به رهایی و رسیدن به موقعیت مطلوب یه جاهایی باید بایستی و به مسیرت فکر کنی و یه جاهایی باید دوید ودوید تا به مقصود رسید
خیلی نکته ظریف و قابل تاملی بود برای من چون من هنوز نتونستم خودم را از ترس ها از وابستگی ها رها کنم این جمله مثل اون چراغ قوه شما تو دل تاریکی غار ذهن تاریکم رو روشن کرد
این کوچولوها خیلی درس بزرگی به من دادن که در این غار تاریک بدون ترس و خیلی رها و ارام مسیر رو طی میکنن چون ایمان دارن پدر و مادرش کنارشون هست همون ایمانی که ما باید در وجود خودمون بیدار کنیم و در تمام لحظه ها خدا رو کنار خودمون ببینیم
من از شما بسیار سپاس گزارم که فضای تاریک و تنگ ذهنمان که سالهاست نور و روشنایی رو درک نکرده را چراغانی کردید ????
سلام به سید حسین عباس منش این عمل کننده به قانون سلام به مریم شایسته این عمل کننده به قانون
سلام به مایک عمل کننده به قانون و سلام به هر کی که به خدای خودش وصله و به قانون عمل میکنه و حالش خوبه سلام به حال خوب سلام به فرکانس خوب سلام به صلح با خود و دیگران و جهان سلام به کل کیهان سلام به زمین و زمان سلام به سلام
دستت طلا مریم جان که صدق بالحسنی هستی و داری به اشتراک میذاریش…این خیلی قشنگ تر و بادوام تر از یک فایل ۱۰ دقیقه ای هسستش هر چند که این فایل خود جزیی از عشق هستش که با عشق و هدایت تولید شده …سلام به دریای بیکران الله که هر روز هر هفته هر ماه هر سال هر قرن هر زمان هر مکان بیش از حد حساب ثروتمند و غنی و عالی و فرای تصور تصور کننده است و خیر مطلق است انشالا که بتونیم چشم و گوش باز کنیم پذیرای این الله و این نعمتها باشیم و به قولا اب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید و باشد که به مقام رضا برسیم که عاشق این خداهستم عاشق این الله عاشق این موهبت این نمعت دم دست این ثروت دم دست این مه نعمت که انشالا فقط چشم و گوش باز کنیم که ادم بیدار با ادم خواب فرق داره ….عاشقانه ازتون سپاسگذارم که اینگونه مستمر در این راه عشق هستید و اینقد زیبا ست بودن باشما که همنشین های نیکو و خوبی هستین اونم چه همشینی به به ….هم نشین تو ز تو به باید تا تورا عقل و دانش افزاید این کجا همنشین بد کجا … خواستم بنویسم که دیگه کار ما از هم نشین بد رد شده دیدم نه باید که دایم مراقب بود همزمان که لذت میبری و صدق بالحسنی هستی باید اگاهانه باشه و هی روز بعد با عشق باز ادامه داد که هر روز برای ان روزه ….واقعا اون لحظه که اون خانومو دیدم لذت بردم که امید به زندگی چی هست اصلا این زندگی چی هست اصلا بخدا باید دید الهی شکرت اصلا نگه ادم نسبت به صبح هم عوض میشه چقد بارون زیبایی چقد لذت بخش بود اصلا یه فضایی بود ها …به به …دویدنتون رو عشق است …چه غار زیبایی بود واقعا قربون خدا برم که زیر زمینشم قشنگه که خیلی خیلی خیلی چیزها هست که باید دید و تجربش کرد به اندازه هزار سال عمر کنی باز کمه دیدن این زیبایی هاست الهی شکرت الهی شکرت الهی شکرت الهی شکر قانونت الهی شکر هدایتت الهی شکر جهانت الهی شکر بودنم شکر اینجا بودنم شکر بیداریم الهی شکر نعمتهام الهی شکر واقعا باور قشنگی رو القا کردید که بچه و بچه داری و فلان کار و …..مانع نیست اقا مانع ها تو ذهنه فقط و فقط ….انشالا در رفع موانع ذهنی و هم مسیر بودن با ندای الله پایه باشیم و تا به انتها خوش و خرم و سلامت و شاداب و پولدار و ثروتمند و سعادمتند در پناه الله به مقام یا ایتها النفس مطمینه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی برسیم برسیم واقعا برسیم انشالا. عاشقتونم دوستتون دارم .
کامنتتون فوق العاده زیبا نگارش کردین .لذت بردم از خوندن این نوشته ی الهی تون و این حس سپاسگزاری تون ادم رو به وجد میاره و چه زیبا خالق خودتون رو شکر میکنید.تحسین میکنم این قلم زیباتون رو.
ارزوی بهترین ها رو براتون دارم دوست عزیزم و امیدوارم بوی عطر خوش خدا توی تک تک لحظات زندکی تون استشمام کنید.
سلام و سپاسگذارم خانم رشیدی واقعا ازتون ممنونم که کامنتمو خوندی و تحسین کردی واقعا سپاسگذارتم …انشالا در پناه الله شاد و ثروتمند باشی دعاتون خیلی جالب بود سپاسگذارم .
بقیه را نمیدونم ولی من شگفت انگیزترین لحظات زندگیم وقتیه که دارم روی نکات مثبت فوکوس میکنم و مینویسم
از چییییی بگم! من عاشق فایلهای سفرنامم کف دلم قنچ میره از دیدنشون, چقدر فرکانستون رو عشق هست که وقتی سرویس بهداشتی هم میرید اونجاهم یه اتفاق عشقی شگفت انگیز میفته
به به این همه عزت نفس یه لباس و ظاهر ساده و زیبا, یه خواستگاری ساده ولی تو یه جای فوق العاده الهی شکرت, یه ذوق بچگونه, عاشق این سادگی مردمم, چقدر هم روی زندگیم اثر داشته تابحال, منم سعی خودما کردم تو زندگیم که عزت نفسمو به ظاهرم ربط ندم و ارایش و خط چشم و ریمل و حتییی رژ لبم انداختم اونور و عااااشق چهرمم من, چقدر خداروسپاسگزارم که منو در مسیر درست قرار داد
برای من فایلهای سفرنامه صدتای اول بهترین بودند هر روز برنامم این بود بشینم ببینم یه قسمت کامنتاشو بخونم راجبش بنویسم و زندگیم هی قشنگتر شد, چشمانم قشنگی های بیشتری رو میبینه, بقیه رو بیشتر دوست دارم, چقدر سفر رفتم و جاهای زیبای زیادی رو هربار دیدم الهی شکرت
چقدر با خودم بیشتر در صلحم , به کسی گیر نمیدم , بخشنده تر شدم راحت میگذرم از ادمها از بدی هاشون , انقدر روابطم رو اسون میگیرم که میتونم قلبم رو باز کنم و همه را دوست داشته باشم تو زندگیم
من فکر میکنم هرچقدر تو زمان های بیشتری بتونم خودم رو تو هماهنگی با خداوند قرار بدم یعنی توجه به زیبایی های اطرافم داشته باشم, خونه, محیط, کار, خووودم و اطرافیانم من بیشتر و بیشتر از پس نجواهای ذهنیم بر میام در مواقع حساس, اخه وقتی شروع کنم به شمردن نعمت های بی شمار زندگیم همش درحال شمردن هستم و طبق قانون این شمردنها هی بیشتر و بیشتر میشه و وقتی هم بخواد نجوا کنه یه عااالمه حرف دارم برای گفتن به ذهن نجواگر!
جملات قشنگی دوستمون نوشته بود منم مینویسم
خدای مهربانم سپاس گزارم که امروز بهترین روز های من است
من لایق بهترین ها هستم, من لاییییق بهترین نعمتهای خداوندم, لیاقت تو وجود من هستتت ,من با شجاعت میگم از جنس خداوندم, روح پاک الهی
من لایق عشق و ثروت سر بلندی هستم. من لایق پول و ثروت و زندگی راحت و اسانیم, لایق فراوانی و اسانیم
سلام خدمت استاد عزیزم ومریم جان
به محض شروع فایل دیدن اون خانومی که دوست پسرش ازش خواستگاری کرده بود رو دوست داشتم وچقدر خوشحال وهیجان زده بودش امیدوارم همیشه خوشبخت وموفق باشند.
همیشه عاشق دیدن باران بودم وهستم مخصوصا دیدن از پشت شیشه ی بزرگ آروی
وقتی بارون میاد وبعدش آفتاب میشه یاد پرادایستون می افتم که استاد میگن هوارو خیلی عالی میکنه که به لطف الله مهربانم نیم ساعت پیش تهران یه بارونی اومد وقطع شد وهوا بینظیر شده الهی شکرت
عجب گوشی ودوربین هوشمندی دارند مریم بانو که بادویدنشون خیلی لغزشی توی تصاویر مشخص نبود
ای جونم دلم از اون بچه ی زیبا با موهای طلایش که من فقط فهمیدم باباش رو صدا کرد با اون صدای قشنگش
چقدر تحسین کردم اون خانومی که بلیط هارو میگرفت وهمه رو با یه لبخند راهنمایی میکرد
تحسین میکنم تک تک پدر ومادرهایی که بدون هیچ محدودیتی با بچه هاشون توی غار رفتند همیشه دوست دارم وقتی خدا بهم بچه ای داد نترس وشجاع بزرگش کنم وهیچ محدودیتی برای تفریحاتمون بخاطر بچه نداشته باشم.
تحسین میکنم سرویس بهداشتی که در دل زمین بودش
تحسین میکنم گوشی هیولای استادم رو که توی تاریکی عکس درجه انداختند
ودرآخرم دیدن اون آبی که به روی زمین میریخت رو دوست داشتم
سلام و سلام و سلام به همه عزیزای دلم
دوستای خوبم استادو خانوم شایسته آگاه
خدای من چقدددد شروع این فایل زیباااا بودلرزش دستای این خانوم مهربون اون همه هیجانششش…..چقدخوبه که انقد ذوق باشه واسه ی خاستکاری …چقد حسشو دوست داشتم….
اما نکته ای که تو این کلیپ خیلی توجه منو به خودش جلب کرد و خانوم شایسته عزیز انقــدزیبا دربارش توضیح دادن
بودن بچه ها بود اونم با این سن کم….
و من فهمیدم که من چه باور مخرب بزرگی داشتم….
همیشه وقتی تو رویاهام میخاستم آینده رو ببینم به سفر و …فکر کنم تو ذهنم میگفتم زمانی که ادم ازدواج میکنه باید مسافراتشو خوب بره چون بچه دار بشه تا چندسالی ممکنه انقدی راحت نباشه….
راستش من خودم یه مقدار موضوع بچه ها برام سنگینه وقتی مسولیت بچه ای رو برعهده داشته باشم مثلا بگن 1 ساعت مواظبش باش… انگار تمرکزم رو خوش گذرونیم کم میشه نصفشو باید بذارم که بچه داره چیکارمیکنه و نصفش خوش گذرونیم باشه….و خب واقعیت اینه لذت خاصی برام نداره اینطوری….
اما این ویدیو زیبا چقد خوب بود….
چقد رها بودن همه…
اصلا حس کردم یک آن باورای قبلی منو خورد کرد…
بچه ها اروم بدون نق نق کردن
خدای من این همه راحتیشون منو به وجد اورد…
این که میشه تو هر زمانی از زندگی سفر رفت بدون اینکه دغدغه مند باشی…
و صحبت زیبای دیگه خانم شایسته عزیزم داریم کجا میدوییم؟
جمله ای که هرکدوممون عمیقا باید بهش فکر کنیم…هرروز هرلحظه…
همه دارن میدون
میپرسی چرا؟
میگن خب بقیه هم دارن میدون داریم جا میمونیم
از چی؟ از کی؟
معلوم نیس
فقط همه نگرانیم که داریم جامیمونیم
میخایم برسیم
به چی؟
به خوشی
غافل از اینکه خوشی همین ثانیه هاست….
امیدواررررم فاطمه جانم قدر لحظه هاشو بیشتر بدونه
سپاس از اشتراک گذاری این همه زیبایی
امشب شب پنجم چله من(دیروز بجای 5،ششم نوشتم)
سلام به توحیدی ترین نقطه ی سایت
سلام استاد عزیز
وسلام مریم جان جانان
چقدر ازتون ممنونم واسه ضبط این فایل واسه به تصویر کشیدن اینهمه زیبایی وواسه پیامی که از سوی
پروردگار به من رسوندید
یه جایی از فایل گفتید
لیدرمون یه جاهایی از غار فانوسش رو خاموش میکنه
تا عمق تاریکی رو متوجه بشیم وعجیبه که بچه هااون جاها به طرز عجیبی ارامش دارن
این ارامش نتیجه ی ایمان به پدر مادرشونه
احساس کردم خدا داره میگه مطهره
الان که چراغ ها خاموشه میخوام ایمانت رو بهم ثابت کنی
استاد من الان وسط ارزوهای دوسال پیشم زندگی میکنم
من کسب کار خودم رو راه اندازی کردم
مزون زدم
ابزار کار خریدم کوچولو کوچولو .
وحالا مشتری هایی که میخواسنم پبدا شدن و انقدر سرم شلوغه که وقت واسه هیچ کاری ندارم
جالبه اصلا هیچ خستگی ای رو احساس نمیکنم
گاهی حس میکنم اگر 48 ساعت پشت سرهم کار کنم
بازهم توان کار کردن دارم
استاد من دوروزه که درگیره یک چالش هستم
نیروی چرخ کاری که گرفته بودم رو یجورایی طبق هدایت های الهامی خداوند میدونم که باید اخراجش کنم
حس میکنم دارم بیش از حد باج میدم
میفهمم ادم درستی نیست برای این جایگاه
ولی من تلاااااش میکردم که درستش کنم
که اموزشش بدم
و به قول شما از تیکه تیکه های وجودم میکندم و برای اون وقت میزاشتم اما احساس کردم هربار بیشتر دارم احساس عزت نفس و احساس لیاقت خودم رو مچاله میکنم
حس میکنم این همون اشغالها رو زیر مبل گذاشتن
حس میکنم دارم یک گاری 100 تنی رو باخودم حمل میکنم
و طبق هدایت الله تصمیم دارم اخراجش کنم
استاد هدایت ها واضحه و عین روز روشن
فقط این وسط ذهن من هست که تردید میکنه
که ترس داره
که کمبود ها احاطه ش کردن و میگن نیروی خوب نیس
همینم بره دیگه کسی نیس بیاد
الان شب عیدی یک عالمه کار قبول کردی از مشتری
چطوری میخوای اینها رو تحویل بدی خودت تنها ؟؟
مدام ترسها بهم فشار میارن
اما
اما
اما
من امشب یک پیام دریافت کردم
خدا گفت همه ی چراغ هارو خاموش کردم
میخوام ایمانت رو بهم ثابت کنی
خدامیگه رهاش کن
میگه از مدار اون همکارت بیا بیرون
میگه خودت رو ازاد کن
میگه بیا بالا دستت رو بده به من
بیا ببرمت مدارهای بالاتر
میگه نترس اونجا تو مدارهای بالاتر
ثروت های بیشتری هست
میگه نعمت های بیشتری هست
میگه اسایش هست
میگه وقت ازاد هست
میگه نترس
میگه نترس
دیروز یه خانمی رو اومد توی مزونم
ینی خدا هدایتش کرد به سمت من
اومد ویه حرفهایی زد استاد
که من حین حرف زدن اون فقط داشتم
توی قلبم خداروشکر میکردم
هرکلمه ش رو از زبون خدا میشنیدم که میگفت
نترس تو کارت حرف نداره
میگفت اجرت کارهات خیلی پایینه
میگفت اینطوری داری به خودت ظلم میکنی
میگفت پله پله اروم اروم اجرت هات رو ببر بالا
میگف نترس مشتری الان وابسته ی کار تو شده
میگفت میدونم میترسی اجرت بالا بدی مشتریت بپره
میگف نترس میره ولی برمیگرده خواهشت میکنه براش کار بزنی
میگفت میدونی چقدر کارت حرفه ایه
میگفت میدونی مثل اینها هیچ جا پیدا نمیشه
میگفت میدونی اونها ینی مشتری هات چقدر الان خوشحالن که تو رو پیداکردن
به خنده گفت الان ار خوشحالی ملق میزنن که تو روپیدا کردن
می.ف محاله ولت کنن
میگفت اینهمه جملات قشنگ نوشتی به درودیوار اینجا چسبوندی رو بکن بنداز دور اگه بهشون عمل نمیکنی
خدایا خدایا خدایااااااا
تک تک کلماتش رو ضبط کردم توی مغزم
و پیامت رو دریافت کردم
استاد چندروز پیش همکارم یک چالش بزرگ درست کرد که من دیگه نتونستم تحمل کنم
وانگار خدا واضح گفت اخراجش کن
از طرفی سفارشات شب عید هم زیاد هستن و تنهام
حالا من تصمیم گرفتم امروز
در تاریخ 10 اسفند ماه 1403 تسلیم بشم
در برابر امر و فرمان رب العالمین
تصمیم گرفتم که گوش جان بسپارم به هدایتش
و این همکارم رو تو همین نقطه رهاکنم و دستم رو بدم به خدا که ببرتم به مدارهای بالاتر
جایی که نیروی کار ماهر تر هست
جایی که نیروی متعهد تر هست
جایی که نیروی کار منظم و مسئولیت پذیر تر هست
ومن ایمان دارم که خدا چنین فرشته ای رو به زودی وارد زندگیم میکنه
و من کلی بابتش سپاسگزاری میکنم
خدایا شکرت واسه امروزی که جمعس ولی من میتونم کار کنم
ودارم عاشقانه و صادقانه کار میکنم
خدایا شکرت واسه این مهارت فوق العاده ای که به من بخشیدیکه میتونم ازش هم ثروت بسازم هم خدمت کنم به جهان و هم برای خودم ارامش خلق کنم
خدایا من به هر خیری که از جانب تو به من برسه سخت فقیرم خودت هدایتم کن
سلام دوست عزیز
چقدر زیبا نوشته بودی
چقدر قشنگ هدایت های رب رو دریافت کردی
خدایا شکرت که چنین خدایی داریم که در هر لحظه هدایت مون ر و به عهده گرفته
و
شما چه خوب فهمیدی چی کار کنی
امیدوارم به ترس هات غالب شدی و از ترس هات گذشته باشی .
نشانه امروز من هم این فایل بسیار زیبا بود که در حال شروع کار جدیدم هستم و امروز یه کار مهم برام نیمه کاره موند و. اون مهندس توی اداره که باید نامه ام رو امضا می کرد نیومده بود یه کم اول صبح حالم گرفته شد ولی در جا به خودم اومدم و با خودم گفتم اون خدایی که داره منو هدایت می کنه حواسش به من هست و حتما خیری درکار هست و زدم روی نشونه و به کامنت شما عزیز رسیدم و چون شما هم از کارتون نوشته بودید این رو به فال نیک گرفتم و خوش حال شدم.
امیدوارم شما هم به خوبی از چالشتون عبور کرده باشید
اگه ممکنه برام بنویسید چی کار کردید تا هم تاییدی بشه برای خودتون که خدا همیشه حواسش به ما ها هست و هم من که در شروع راه اندازی کارم هستم دلگرم و امیدوار تر بشم.
ممنونم دوست عزیز
همیشه در پناه الله یکتا شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند باشید.
سلام سیده عزیز
سلام نور هدایت رب العالمین
خدای من مگه میشه اینهمه عدالت
مگه میشه اینهمه همزمانی
اصلا خدایا تو دیگه کی هستی؟
خدای من
امر کردی که :
اگه ممکنه برام بنویسید چی کار کردید تا تاییدی بشه برای خودتون که خدا همیشه حواسش به ما ها هست
چشم .
چشممممم
حتما مینویسم
همشو مینویسم
خودت کمکم کن میخوام ازین معجزه ی بزرگ بنویسم تا اول از همه مهرتاییدی باشه برای ادامه ی مسیر خودم
و هم امیدی باشد بر دلهای دوستانم
که بدانند خداهست
دقیقا همان جایی که حس میکنی
چراغ ها خاموشه
خدا نورش رو وارد زندگیت میکنه
من طبق هدایت عمل کردم
اون چالشی که توسط همکار من پیش اومد پلن از پیش تعیین شده ی تو بود که من تونستم عذرش رو بخوام و بازهم طبق هدایت تو بدون کوچکترین مخالفتی فقط یک جواب از سمت همکارم دریافت کردم
چشم.
حالا من مونده بودم بایک دنیا سفارش خیاطی که باید برای شب عید به دست مشتری ها میرسید
برای چند ساعتی
استرس تمام وجودم رو گرفت
دفتر برنامه ریزیم رو باز کردم و به حساب خودم خواستم یک برنامه ی خفن بریزم اما هررررکاری میکردم نمیشد برای روزی 15 ساعت فشرده برنامه میریختم بازهم کارها تا اخر اسفند تموم نمیشد
واقعا من فک کردم قدرتی دارم
واقعا من فک کردم اگه خدا نخواد من میتونم کوچکترین حرکتی بزنم حتی؟
خلاصه دیدم من زورم نمیرسه دفترم روبستم
برای چند صدمین بار توی زندگیم رو کردم به خدا گفتم
ببین من نمیتونم
من نمیفهمم
من هیچ قدرتی ندارم
من هییییییییچی نیستم
لطفا خودت درستش کن
خودت بهم برنامه بده
بگو کی چه کارایی رو انجام بدم که
هم سفارشاتم سروقت به دست مشتری ها برسه هم خودم خسته نشم وهم لذت ببرم از کار
اگه قراره یک نیرو بیاد خودت برام بفرستش
اگه قراره خودمون دوتا کار کنیم پس کمکم کن
استاد خداشاهده
ارامش وارد قلب و جانم شد
اصلا این مرحله ی تسلیم خیلی باحاله
مثل اون موقعیه که 5،6 سالته تو خیابون گم شدی، ترسیدی ،نمیدونی اخرین بار ک چادر مامانت رو گرفته بودی کجا بود به هرطرف میدوی مامانت نیس
گلوت رو بغض گرفته
و بعد چندین ساعت سرگردونی
یهو یه نفر از پشت سر صدات میکنه
مامانته
ازخوشحالی گریه میکنی میپری بغلش
اون اون اون لحظه
بوی تن مامانت
حس امنیت اون لحظه
ارامشش،
امنیتش
حس دلگرمیش
هزار برابر بیشترش رو من لحظه ای حس کردم ک به خدا گفتم همش باخودت
من نمیفهمم
من ضعیف و ناتوانم
واضح شنیدم ک خدا گفت
همه چیز درست میشه
نگران نباش
من و خودت باهم تموم کارها رو انجام میدیم
استاد من واقعا تو اون لحظه نمیدونستم و هیچ ایده ای نداشتم که چطور این حجم لباس رو تنهایی بدوزم
ولی گفتم خدا هست گفته درست میشه پس درست میشه
از فردا زود تر ازخواب بیدار میشدم ساعت 5ونیم و ساعت 7 من کارگاه خیاطی بودم از خدا سوال میکردم
بهم بگو امروز چکاراایی قراره بکنم
واون بهم برنامه میداد
و مدام این جمله رو تکرار میکرد
فقط تمام تمرکزت رو بزار رو کارهایی که همین امروز میتونی انجام بدی
یادمه مثلا یهو حین کار یادم میومد ک فلان مدل کت رو نمیدونم چطور طراحی کنم یقه شو بعد ذهنم میرف پی طراحی اون همزمان داشتم یک لباس دیگه رو میدوختم یهو خدا میگف
اون رو الان از ذهنت خارج کن
الان فقط همین لباس تمومش کن تا بریم بعدی
و به طرز عجیبی من اگاهانه تموم تلاشم رو میکردم
وخدا چرخم رو روون کرده بود
خیلی راحت یکی یکی لباسهارو همینطور طبق برنامه ای ک خدا میداد میدوختم و تکمیل میشد و همون روز یا شب خود همون مشتریش زنگ میزد میگف لباسم اماده شده و عجیب اینجا بود که اون روز صبح خدا بهم گفته بود همون رو بدوزم
و من با خوشحالی میگفتم اره امادست
تازه استاد اون برنامه ی فشرده ای ک من ریخته بودم هم نشد واقعا هم استراحت میکردم هم با ارامش غذام رو میخوردم هم کارها رو انجام میدادم
جالبه ما توی مجتمع مون ر زهای شنبه و سه شنبه برقامون قطع میشد دوساعت
و خدا طوری برنامه میداد که تو اون برقی قطع که چرخ خیاطی واتو خاموشه من بتونم مثلا کارها رو برش کنم وجوری میشد ک کارها همشون برش میخورد و برق میومد و من بلافاصله می نشستم پشت چرخ و دوخت دوز شروع میشد
استاد به طرز معجزه اسایی امشب که فک میکنم یک عالمه لباس رو من و خدا باهم دوختیم و به دست مشتری ها رسید
حالا میفهمم من همش فک میکردم ک خدا قراره یک نفر همکار برام بفرسته ولی خودش شد همکارم
و باهم کارها رو انجام دادیم
تازه چنتا سفارش جدید هم مازاد براون قبلی ها قبول کردم
درحالیکه من اصلا فکرش رو نمیکردم ک بتونم همونا رو بدوزم ولی میدیم
مشتری میومد و میگف یک کت برام میدوزین ؟
و من تو دلم میگفتم خدایا چیکار کنم؟
میگف قبول کن
و من قبول میکردم
بعد میدیدم یک کار خیلی اسون وراحت هست
مشتری هایی ب سمتم هدایت میشد ک اندام استانداردی داشتن و من از اساس الگوهای اماده استاندارد سایزی استفاده میکردم و لباس لا کاملا براشون اوکی در می اومد
و خوب همین حذف شدن الگو و طراحی لباس خودش کلی برام وقت سیو میکرد
ومن حالا ک دارم مینویسم دقیقا دوروز مانده به عید 1403
در 28 اسفند ماه تموم سفارشات تموم شدن
و وقت اضاف اوردم ک برای خودم یک دست کت و شلوار خفن بدوزم
چیزی ک رویام بود
و فگ
ک نمیکردم وقت برای خودم بمونه
از ثروت بینظیری ک وارد حسابم شد
واقعا شگفت زدم
از توان جسمی بالایی ک خدا تو وجودم نهادینه کرد برای انجام اون کارها ووقعا ممنونم و سپاسگزار
ازینکه لباسها خیلی زیبا شدن ازخدا ممنونم
یکی از مشتری هام میگفت
ولی خوب تونستی تنهایی از پس اینهمه کار بربیای…!!
و من تو دلم گفتم تنهایی نبود
باخدا همه چیز ممکن میشه
خدایا شکرت واسه این هدایت های ناب
.
خدانگهدار
سلام دوست عزیزم
خدا قوت
واقعاً بهت تبریک میگم.
که با ایمان و اراده قوی از پس همه کارها بر اومدی و فهمیدی با کی تقسیم کار کنی.
درس بزرگی ازت گرفتم عزیزم.
در هر لحظه استفاده کردن از هدایت های الله توانا آدم رو میتونه صبور و با اعتماد به نفس کنه و با قدرت رو به پیشرفت جلو ببره.
باز هم بهت تبریک میگم که خوب از پسش بر اومدی و مشرک نشدی .
خوشی روزهای پایان سالت رو به روزهای آغاز سال پیوند بزن و برای خودت در این پیروزی جشن بگیر.
در پناه الله یکتا شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند باشید.
من الان رفتم و داستان هدایتت رو خوندم.
عالی بودی و خوب تونستی ایمانت رو حفظ کنی.
راستش من هم یک سال پیش از کارمندی در اومدم و این در حالی بود که توی اداره مون خیلی نیاز داشتن و همش اصرار به موندنم بود و حتی خودم هم تا اون موقع خیلی راضی بودم از کارم و واقعا معلم بودنم رو دوست دارم ولی به حقوق آخر برج راضی نبودم و کنار رفتم والان هم خوشحالم.
و کاری که باز علاقه زیادی بهش دارم فست فودی هست و باورت نمیشه چجوری با دست خالی شروعش کردم و معجزه وار پیش رفته و دستان خداوند به یاریم اومده تا کارها به بهترین شکل ممکن پیش بره.
خدایا شکرت
و الان به لطف خدای قادر مطلق در روزای اول سال استارت کار رو میزنم.
و
مطمئن هستم به یاری خدا موفق میشم
چون اجرای کار یه ایده ی ابهامی و جدید هست و
هدایتی از سمت خودش برام اومده.
دوست عزیز
برات آرزوی بهترینها رو دارم
بازم برام از موفقیتها بنویس تا مهر تاییدی برای شما و من باشه.
سلام استاد گرامی
مریم عزیز
دوستان صمیمی
الهی هدایتم را سپاس ، نشانه ها را سپاس
مریم عزیزم منم یکبار تجربه بازدید از غار داشتم ، تو دل تاریکی مطلق ، اون سکوت ، راه باریک که مجبور بودیم خمیده بریم ، و بعد دیدن شگفتی های درون غار و همه و همه ، وقتی برگشتیم و نوری از بیرون نمایان شد ، تنها یک نشانه دریافت کردم
جایی که خدا میگه “شما رو از دل تاریکی ها بسمت نور هدایت میکنم”
و این نشونه کافیه که به ندای دلمون گوش بدیم که هر چقدر مسیر فعلی زندگی باریک و سخت باشه ، هر چقدر تاریکی و تنهایی ،، خدا هست
ممنونم که تحت هر شرایطی و با هر سختی که هست این مناظر زیبا رو برامون به تصویر میکشید
آرزوی بهترین ها
به نام رب وهابم و رزاقم که از روح خودش در من دمیده
الهی شکرت که امروز هدایتم کردی تا قدم بعدیم رو بردارم
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی محترم و دوستان عزیزم
امیدوارم که حال دلتون عالی باشه
درس عملی امروزم
الهی شکرت برای این قسمت که چندتا همزمانی ناب رخ داد توی این قسمت و در حال دیدن این قسمت الهی شکرت الهی شکرت خدای من برای هدایت هات
یکیش اون خواستگاری بود که چقدرر نشونه ی محکمی بود برای من که واقعا شاک شدم
و چقدر باورهای فوق العاده ای بهم داده شد در مورد پدر و مادر بودن و اینکه مسئولیت پدر بودن هیچ منافاتی با لذت های زندگیم و علایق شخصیم نداره و این بینظیره الهی شکرت الهی شکرت خدای من
و دومیش هم صحبت خانم شایسته بود که گفتن یه جاهایی وایسیم ببینیم اصلا اینجوری با این عجله داریم میریم اصلا مسیر مورد علاقه مون هست واقعا واقعا همینه
و جواب من بله هست چون واقعاا دیواانه ی مسیرم هستم به لطف خدای مهربان
واقعا واقعا خدایا شکرت برای هدایت هات
چقدر این باور هم خدا هم خرما فوق العاده ست الهی شکرت الهی شکرت و چقدر لذت می برم واقعا خداروشکر واقعا خداروشکر برای هدایت هاش
چقدر به من میتونه بیشتر کمک کنه برای اینکه مسیر هموارتری رو برم الهی شکرت الهی شکرت خداجونم
ازت بی نهایت ممنونم ازت بی نهایت ممنونم خدای من شکرت شکرت خدای من
زیبایی های این قسمت
الله اکبر از زیباترین صحنه ی زندگی من که خواستگاری کردن هست خیلی برای من حس نامحدود عمیقی از سپاسگزاری و عشق و رهایی و گشایش قلب و سینه رو داره واقعا واقعا خداروشکر واقعا خدارو شکرر برای هدایت هاش شکرر خدای من ازت ممنونم بی نهایت
الهی شکرت برای استقلال مالی استاد برای آزادی زمانی و آزادی مکانی استاد الهی شکرت که اینقدر آزاد و رها هستند و میتونند هررچقدر خواستند هرکجا باشند و این اصلا زندگی شون میشه الهی شکرت الهی شکرت خدای من ازت بینهایت ممنونم
الهی شکرت خداجونم برای پفک خوردن استاد
برای تعبیرات زیبای استاد در مورد عشق دلشون
الهی شکرت برای صمیمیت بین مایکی و استاد و خانم شایسته الهی شکرررت شکرررت شکرررت خدای من ازت بینهایت ممنونم
الهی شکرت الهی شکرت خدای من برای غار فوووق العاده زیباا و جادویی
برای رنگ های زیبایی که به عنوان نور بکار برده بودند تا فضای غار رو گرم نشون بدن و چقدر ایده خلاقانه ای هست
الهی شکرت الهی شکرت برای آرامشی که در دل تمام افراد اونجا بود
واقعا شکرت خدای من ازت بی نهایت ممنونم خدای من
الهی شکرت خداجونم برای آزادی بی قید و شرط استاد الهی شکرت برای این جریان هدایتش الهی شکرت الهی شکرت خدای من ازت بینهایت ممنونم ازت بینهایت ممنونم خدای من شکرت بینهایت خداجونم
الهی شکرت برای طبیعت بسیاار سرسبزز جنگل های اونجا شکررت برای اینکه حتی دسشویی توی غار و حتی داخل غار هم از تمیزی برررق میزنه الهی شکررت الهی شکررت الهی شکررت خدای من الهی شکررت خدای من ازت بینهایت ممنونم سپاسگزارم خداجونم
الهی شکرت الهی شکرت خدای من برای این قسمت زیباا و جادویی شکرت شکرت خدای من
بینهایت ازتون سپاسگزارم استاد عزیزم و خانم شایسته محترم برای تهیه ی این فایل های ارزشمند و زیبا و تاثیر گذار شکرت شکرت خدای من
خیلی دوستتون دارم استاد عزیزم خانم شایسته محترم و دوستان عزیزم
در پناه خدای مهربان
بنام خدای عشق و سفر…
درودها از روح و جانم به تموم دوستای عزیزم در سایت عباسمنش دات کام،استاد گرانقدرم ،مریم بانوی شایسته که واقعا شایستگی این اسم ،فامیل ،عشق ،زندگی و زیبایی ها رو دارد.
مریم عزیزم شما برای من یک الگوی زیبا شده اید که یک زن میتونه در تمام جنبه های زندگی اش این چنین زیبا شود زیبا ببینید زیبا فکر کند و زیبا زندگی کند
خالق جهان زیبایی برای خود شود و وجودش برکتی برای عزیزانش و ما بچه های سایت شود.
بسیار سپاسگزارم ازت که با وجود کلی کاری که دارید برای این سفر نامه هم وقت گذاشتید.
برکت این فایل سعادت و نوری شود در زندگی ات هم در این دنیا هم در آخرت…
ای جانم چقدر اون لحظه رویایی و عشقولانه اون خواستگاری و اون حلقه برای اون خانوم زیبا خاص و بیاد موندنی شده
چقدر دوربین این سفرنامه خوش برکته که تمام این زیبایی ها رو ثبت میکنه.(ازدواج ،سلامتی،زیبایی،ثروت،امکانات و…)
واقعا مردم امریکا واقعی سپاسگزار هستن که در چنین بهشتی با چنین امکاناتی زندگی میکنند .
من این همه زیبا ،امکانات این کشور و مردمش را تحسین میکنم و دوست دارم
واقعا اون جمله استادم رو دوست داشتم که به شما گفت مثل آهو زیبا می دویدی و کلمه عاشقتم که همیشه بهم دیگه میگید…
آدم حالش خوب میشه قلبش سبک میشه از دیدن این عشق حقیقی و دلش یه همچنین عشقی رو میخواد.
بارون زیبا ،درختان قشنگ ،غاری پر از رمز و راز و
فوق العاده خدای من سپاسگزارم و خوشبختم که میتونم این زیبایی هارو ببینم تحسین کنم و به
تجربه زندگی ام بیارم خدا جونم ممنونم ازت که قوانینت برای همه هست و تو عادل ترینی معبود نازم.
براوو به اون خانم که با بچه ی کوچک چنین تجربه هیجان انگیزی رو انتخاب کرد. و ذهنش و وجودش در آرامش و توکل و حس خوب بود.
عاشق اون بچه ها و خانواده هاشون شدم که در چنین محیط پر چالش و پر رمز و رازی اینطور صبور،آرام و قدر دان بودند.
این هم فرکانسی و هم زمانی با این انسانهای فوق العاده و زیبایی های ناب واقعا اتفاقی نیست
بلکه نتیجه باورهای درست و انعکاس فرکانس های
خوب شما و ما بچه های سایت عباسمنش هست
که میتونیم با روح و جانمون این بی نظیر لحظات رو ببینیم.
چقدر خانمی که ازش خواستگاری شده بود خوشحال بود.
دستاش از خوشحالی می لرزید ،
خانمی که بلیط هارو تحویل می گرفت چقدر شاد و خوش برخورد بود.
چه صحنه های زیبایی تو قار دیدیم.
بچه ها چقدر رها بودن،
چقدر همه چیز زیبا و زیبا و زیبا بود
خدا رو شکر بابت همچین زیبایی هایی
من قبل از دیدن این سریال زیبای سفر به دور امریکا ،
اصلا نمیدونستم همچین زیبایی هایی هم وجود داره،
الان هر روز با دیدن ابن سریال فرکانس خودم رو می برم بالا ، و کلی سپاس گذارتر خداوند خواهم بود به خاطر وجود همچین زیبایی هایی،
سلام به استاد مهربانم و مریم عزیز
این فایل پر از باورهای خوب و عالی هست که من بعد از دیدنش برای خودم نوشتم اول اون خانمی که هیجان زده بود از خواستگاری دوست پسرش ؛ چقدر زیبا و باشکوه ?
این نشون میده عشق همه جا هست و هر کسی در جایگاه خودش خود متعالی و خود حقیقی خودش قرارداشته باشد و به صلح درونی رسیده باشه در هر سن و در هر شرایطی که باشه میتونه عشق رو تجربه کنه
نکته دیگه که خیلی من تحت تاثیر قرار داد مایک عزیز هست
به خودم میگم ببین مایک در این سن کم چقدر باورهای خوب و عالی میسازه که این همه زیبایی و لحظه های ناب رو خلق میکنه خدای من مایک به سن استاد برسه کل جهان روکشف کرده که کارهایی که ما به ذهنمن خطور نمیکنه انجام داده افرین به مایک عزیز برای من الگوی خیلی خوبیه ارامشی که داره فوق العادهاست
اون خانم که کوچولوش رو به همراه اورده واز اون جاهای تنگ و تاریک رد میشه چقدر هم ارومه با اینم میشه یه باور ساخت که هیچ محدودیتی برای هیچ کس وجود نداره در هر شرایطی که هستیم میتونیم لذت ببریم و تجربه جدید کسب کنیم
نکته ای که مریم جان اشاره کردن“یه جایی باید باستیم و از خودمون بپرسیم این مسیری که با عجله میرم مسیر مورد علاقه منه “
یاد این شعر افتادم :
محمدرضا شفیعی کدکنی
«به کجا چنین شتابان؟»
گَوَن از نسیم پرسید
«دلِ من گرفته زینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟»
«همه آرزویم، اما
چه کنم که بسته پایم…»
«به کجا چنین شتابان؟»
«به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم»
«سفرت به خیر! اما، تو و دوستی، خدا را
چو ازین کویرِ وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلامِ ما را»
این یعنی شور و اشتیاق به رهایی و رسیدن به موقعیت مطلوب یه جاهایی باید بایستی و به مسیرت فکر کنی و یه جاهایی باید دوید ودوید تا به مقصود رسید
خیلی نکته ظریف و قابل تاملی بود برای من چون من هنوز نتونستم خودم را از ترس ها از وابستگی ها رها کنم این جمله مثل اون چراغ قوه شما تو دل تاریکی غار ذهن تاریکم رو روشن کرد
این کوچولوها خیلی درس بزرگی به من دادن که در این غار تاریک بدون ترس و خیلی رها و ارام مسیر رو طی میکنن چون ایمان دارن پدر و مادرش کنارشون هست همون ایمانی که ما باید در وجود خودمون بیدار کنیم و در تمام لحظه ها خدا رو کنار خودمون ببینیم
من از شما بسیار سپاس گزارم که فضای تاریک و تنگ ذهنمان که سالهاست نور و روشنایی رو درک نکرده را چراغانی کردید ????
سپاس گزارم
به نام او که جمیل است و محب للجمال
سلامی عاشقانه به اهالی این وادی عشق
سلام به سید حسین عباس منش این عمل کننده به قانون سلام به مریم شایسته این عمل کننده به قانون
سلام به مایک عمل کننده به قانون و سلام به هر کی که به خدای خودش وصله و به قانون عمل میکنه و حالش خوبه سلام به حال خوب سلام به فرکانس خوب سلام به صلح با خود و دیگران و جهان سلام به کل کیهان سلام به زمین و زمان سلام به سلام
دستت طلا مریم جان که صدق بالحسنی هستی و داری به اشتراک میذاریش…این خیلی قشنگ تر و بادوام تر از یک فایل ۱۰ دقیقه ای هسستش هر چند که این فایل خود جزیی از عشق هستش که با عشق و هدایت تولید شده …سلام به دریای بیکران الله که هر روز هر هفته هر ماه هر سال هر قرن هر زمان هر مکان بیش از حد حساب ثروتمند و غنی و عالی و فرای تصور تصور کننده است و خیر مطلق است انشالا که بتونیم چشم و گوش باز کنیم پذیرای این الله و این نعمتها باشیم و به قولا اب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید و باشد که به مقام رضا برسیم که عاشق این خداهستم عاشق این الله عاشق این موهبت این نمعت دم دست این ثروت دم دست این مه نعمت که انشالا فقط چشم و گوش باز کنیم که ادم بیدار با ادم خواب فرق داره ….عاشقانه ازتون سپاسگذارم که اینگونه مستمر در این راه عشق هستید و اینقد زیبا ست بودن باشما که همنشین های نیکو و خوبی هستین اونم چه همشینی به به ….هم نشین تو ز تو به باید تا تورا عقل و دانش افزاید این کجا همنشین بد کجا … خواستم بنویسم که دیگه کار ما از هم نشین بد رد شده دیدم نه باید که دایم مراقب بود همزمان که لذت میبری و صدق بالحسنی هستی باید اگاهانه باشه و هی روز بعد با عشق باز ادامه داد که هر روز برای ان روزه ….واقعا اون لحظه که اون خانومو دیدم لذت بردم که امید به زندگی چی هست اصلا این زندگی چی هست اصلا بخدا باید دید الهی شکرت اصلا نگه ادم نسبت به صبح هم عوض میشه چقد بارون زیبایی چقد لذت بخش بود اصلا یه فضایی بود ها …به به …دویدنتون رو عشق است …چه غار زیبایی بود واقعا قربون خدا برم که زیر زمینشم قشنگه که خیلی خیلی خیلی چیزها هست که باید دید و تجربش کرد به اندازه هزار سال عمر کنی باز کمه دیدن این زیبایی هاست الهی شکرت الهی شکرت الهی شکرت الهی شکر قانونت الهی شکر هدایتت الهی شکر جهانت الهی شکر بودنم شکر اینجا بودنم شکر بیداریم الهی شکر نعمتهام الهی شکر واقعا باور قشنگی رو القا کردید که بچه و بچه داری و فلان کار و …..مانع نیست اقا مانع ها تو ذهنه فقط و فقط ….انشالا در رفع موانع ذهنی و هم مسیر بودن با ندای الله پایه باشیم و تا به انتها خوش و خرم و سلامت و شاداب و پولدار و ثروتمند و سعادمتند در پناه الله به مقام یا ایتها النفس مطمینه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی برسیم برسیم واقعا برسیم انشالا. عاشقتونم دوستتون دارم .
سلام اقای پور هاشمی عزیز
کامنتتون فوق العاده زیبا نگارش کردین .لذت بردم از خوندن این نوشته ی الهی تون و این حس سپاسگزاری تون ادم رو به وجد میاره و چه زیبا خالق خودتون رو شکر میکنید.تحسین میکنم این قلم زیباتون رو.
ارزوی بهترین ها رو براتون دارم دوست عزیزم و امیدوارم بوی عطر خوش خدا توی تک تک لحظات زندکی تون استشمام کنید.
به نام الله که هر لحظه باید با او در جریان بود
سلام و سپاسگذارم خانم رشیدی واقعا ازتون ممنونم که کامنتمو خوندی و تحسین کردی واقعا سپاسگذارتم …انشالا در پناه الله شاد و ثروتمند باشی دعاتون خیلی جالب بود سپاسگذارم .
سلام
نشانه ی امروزم
بقیه را نمیدونم ولی من شگفت انگیزترین لحظات زندگیم وقتیه که دارم روی نکات مثبت فوکوس میکنم و مینویسم
از چییییی بگم! من عاشق فایلهای سفرنامم کف دلم قنچ میره از دیدنشون, چقدر فرکانستون رو عشق هست که وقتی سرویس بهداشتی هم میرید اونجاهم یه اتفاق عشقی شگفت انگیز میفته
به به این همه عزت نفس یه لباس و ظاهر ساده و زیبا, یه خواستگاری ساده ولی تو یه جای فوق العاده الهی شکرت, یه ذوق بچگونه, عاشق این سادگی مردمم, چقدر هم روی زندگیم اثر داشته تابحال, منم سعی خودما کردم تو زندگیم که عزت نفسمو به ظاهرم ربط ندم و ارایش و خط چشم و ریمل و حتییی رژ لبم انداختم اونور و عااااشق چهرمم من, چقدر خداروسپاسگزارم که منو در مسیر درست قرار داد
برای من فایلهای سفرنامه صدتای اول بهترین بودند هر روز برنامم این بود بشینم ببینم یه قسمت کامنتاشو بخونم راجبش بنویسم و زندگیم هی قشنگتر شد, چشمانم قشنگی های بیشتری رو میبینه, بقیه رو بیشتر دوست دارم, چقدر سفر رفتم و جاهای زیبای زیادی رو هربار دیدم الهی شکرت
چقدر با خودم بیشتر در صلحم , به کسی گیر نمیدم , بخشنده تر شدم راحت میگذرم از ادمها از بدی هاشون , انقدر روابطم رو اسون میگیرم که میتونم قلبم رو باز کنم و همه را دوست داشته باشم تو زندگیم
من فکر میکنم هرچقدر تو زمان های بیشتری بتونم خودم رو تو هماهنگی با خداوند قرار بدم یعنی توجه به زیبایی های اطرافم داشته باشم, خونه, محیط, کار, خووودم و اطرافیانم من بیشتر و بیشتر از پس نجواهای ذهنیم بر میام در مواقع حساس, اخه وقتی شروع کنم به شمردن نعمت های بی شمار زندگیم همش درحال شمردن هستم و طبق قانون این شمردنها هی بیشتر و بیشتر میشه و وقتی هم بخواد نجوا کنه یه عااالمه حرف دارم برای گفتن به ذهن نجواگر!
جملات قشنگی دوستمون نوشته بود منم مینویسم
خدای مهربانم سپاس گزارم که امروز بهترین روز های من است
من لایق بهترین ها هستم, من لاییییق بهترین نعمتهای خداوندم, لیاقت تو وجود من هستتت ,من با شجاعت میگم از جنس خداوندم, روح پاک الهی
من لایق عشق و ثروت سر بلندی هستم. من لایق پول و ثروت و زندگی راحت و اسانیم, لایق فراوانی و اسانیم
امروز روز منه, روز پربرکت و هدایت
امروز معجزات الهی در زندگیم رخ می دهد
امروز هدیه خداوند بمن تعلق می گیرد
امروز من سوپرایز میشوم
عجب روزی بشه امروز, خدایا شکرت