سفر به دور آمریکا | قسمت 80 - صفحه 25

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 80
    209MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

325 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2609 روز

    به نام خداوندی که حلقه ی عشق را آفرید.

    God blessing my life

    قسمت 80

    سلااااااممم بر کاشفان غار

    من چقدر خوشبختم میدونی چرا ؟؟

    چون اول صبح تمرین کد نویسی خواسته ها رو انجام میدم و به این شکل دستام رو عادت میدم که در مورد زیبایی ها بنویسه.

    چون اول صبح میرم جلوی آیینه و تمرین آیینه رو با صدای بلند انجام میدم و به این شکل زبانم رو عادت میدهم در مورد زیبایی ها صحبت کنه .

    چون اول صبح سفر به دور امریکا نگاه میکنم و به این شکل چشمام و گوش هام رو عادت میدم در مورد زیبایی ها ببینه و بشنوه.

    و اینجوری وجود من لبریز از عشق و زیبایی میشه و بعد میام این عشق رو با کامنتی که از قلبم نشائت میگیره به اشتراک میذارم .

    خوشبختی یعنی همین و بعد حتما خودم این زیبایی ها رو تجربه میکنم..

    توی قسمت های قبلی خانم شایسته از خدا نشونه خواست و خدا به ما چند آهوی زیبا نشون داد.. حالا همون آهوی های زیبای چشم سرمه ای همزمان شدن با حلقه ی عشق و درخواست ازدواج !!

    واقعا شگفت انگیزه .. وقتی به زیبایی ها توجه میکنی نتجیش این میشه حتی توی دسشویی هم با چیزایی همزمان میشه که تو رو به وجد میاره !!

    یعنی واقعا این هم باید مثل اون ماحرای قرمه سبزی در پارکینگ تارگت گینس رکورد بگیره !!

    توی دسشویی همزمان بشی با یک ازدواج !!!

    اون خانمه اینقدر احساساتی شده دستاش دازه میلرزه و چه حلقه ی خوشگلی داره… اسمش مونیکا بود و دوس پسرش بیلی ازش درخواست ازدواج کرده و بهش حلقه داده !!!

    فکر نمیکردم بشه با این سن و سال دوست پسر داشت!!! ولی این ادم ها همشون امید به زندگی بالایی دارن ..

    از خانم بورلی گرفته بزای اون باغچه ی زیبا !!

    از خانم کتی گرقته و مادرش بزای سفر به دور امریکا و اون خونه زیبا !!

    از اقای جیمز گرفته که اینقدر پرکاره و میخواد آر وی بخره بره گشت و گذار !!

    اها از خانم اگر اشتباه نکنم راشل گرفته ،، یادتونه خانم راشل رو ؟؟ که کلی راه رو دنبال ما اومد تا ازمون عکس بگیره؟؟!!

    از اقای ضیا احمد گرفته که راننده ی اوبر ما شدن پ اینقدر پر شور و شوق بودن !! یادتونه لینکولن بلک رو ؟؟

    از نورس مارکت گرفته که پر از ادم هایی بود که داشتن با عشق کار میکردن ،، حتی طرف وسط امریکا داشت دم درب نورس مارکت خیار میفروخت !!!

    از اقایی که کنار آبشار نیاگارا دازه نقاشی میکنه و دنباله رو عشقشه !!

    از اقایی نمدونم کی بزای پله ی آز وی !!

    و از خانم مونیکا بزای اینکه حلقه ی عشق گرفته و اینقدر خوشحاله !!!

    بارون میاد چقدر بارون زیبایی شده و همه جا شاینی و براق شده ..

    بارون تموم شده و افتاب زده و ما با عجله داریم میدوییم …

    دویدن با دستان پفکی !!

    واسا واسا … کجا باید بدوییم ؟؟

    اصن معلوم هست کجا میریم.. یکم اروم تر !!!

    عشق استاد و مایک و مریم خانم همه جای سفر دیده میشه…

    نگاش نگاش کن مثل اهو میدوئه

    با همدیگه مسابقه دو میدیم.. از همدگیه تعریف میکنیم… با دستای پفکی میدوییم.. لذت میبریم.. دمتون گرم

    ببین این غاره چقدر بازدید کننده داره خدای مننن..

    اون خانمه بلیط بگیر چقدر مهربون بود ..

    این همون غاره س که در ابتدا دیدیم و رفتیم توش و خفاش ها به حونمون افتادن و زدیم فرار..

    میخوایم بریم غار پیمایی..

    خداییییی من چقدررررر این غار بزرگه .. حیرت انگیزه .. زیباس.. نورپردازی فوق العاده داره..

    100 متر زیر زمین باشی و اون مادر بچه ی چند ماهه بغل کرده و اومده توی غاررر !!!!! و چقدر شگفت انگیزه که این بچه ها اینقدر اروم و بی سر و صدا هستن !!!

    فکرشو کن با یه بچه ی چند ماهه 100 متر بری زیر زمین و اون بچه ها اینقدر اروم هستن و تازه دارن کیف هم میکنن !! یعنی اونحوری که اون بچه داشت بغل مامانش با پستونک دهنش دست و پاش رو تکون میداد من با خودم فکر کردم خدایی من این بچه الان داره با خودش چی میگه ؟؟؟

    احتمالا میگه :

    اخخخ جونننن با مامانم اومدن غار پیمایی چه حالی میده ،، چه مامان شجاعی دارم …خخخخخخخخخ

    بچه ها ازوم .. مامانا اروم .. بابا ها اروم .. همه اروم .. دمشون گرم ..

    افرین به خانم شایسته که توی اون شرایط سخت غار پیمایی که اونجوری از اون جاهای تنگ و تاریک با کمر خم و با حالت چهار دست و پا باز هم دوربین به دست شدن و بزای ما این فیلم زیبا رو تهیه کردن !!! واقعا قابل تحسینه ..

    نکته ی خیلی جالب این بود که توی اون عمق از زمین ،، دسشویی هم فراهم کردن و چقدرررر اون دسشویی ها تمیز و مرتب بودن !!!

    چقدر این ادم ها بزای کارشون اهمیت قائل هستن که 100 متر زیر زمین اون دسشویی ها زو فراهم کردن و اونجوری هم تمیز هستن و توی اون عمق از زمین یه جاهایی طراحی کردن و نیمکت و صندلی هم گذاشتن تا اون خانم معلم صحبت کنه در مورد غار !!!

    عکس هایی که با قابلیت نایت مود گرفته شده بودن شگفت انگیز شده بودن اینقدر که همه چی رو شفاف نشون میدادن ..

    یه تابلو روی زمین بود روش نوشته بود :

    FAT MAN’S MISERY

    بدبختی مرد چاق !!

    نمیدونم منظورش چی بود !!

    غار بسیار زیبا و بزرگ و جالبی بود .. اون قطرات اب که از دهانه ی غار چکه میکردن خیلی زیبا بودن ..

    و اون موزیک هم بسیار زیبا بود ..

    …………………………………………………..

    موزیک : divano…ERA

    ……………………………………………..

    به کجا چنین شتابان

    آرام باش و راه قلبت رو برو

    …………………………………………….

    عاشقتونم دمتون گرم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مهدی گفته:
      مدت عضویت: 1160 روز

      سلام دوست عزیز

      خدایا شکرت برای این دوستانی که خیلی زیبا و پر انرژی کامنت های

      فوق‌العاده ای میذارن

      خیلی‌ کامنت تأثیر گذار و کاملی گذاشتی و من کامنت های که تأثیرات مثبتی رو داره ،،،

      کپی میکنم و توی دفترچه یاداشتم

      ثبت میکنم

      سپاس فراوان از کامنت زیبایت

      موفق و پیروز و سربلند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        رضا دهنوی گفته:
        مدت عضویت: 2609 روز

        سلام مهدی جان

        عههههه این اخرین رد پای من از سفر به دور امریکا بود عههههه چه کامنت باحالیه …

        مهدی جان من این رو یه نشونه از طرف خدا میبینم که بازم بیام قسمت 81 سفر به دور امریکا رو نکاه کنم و رد پا از خودم به جا بذارم

        خدایا هدایتم کن به سفر به دور امریکا تا بازم دست به قلم شم بزای صدق بالحسنی بودن … عهههه خانم مونیکا با حلقه ی ازدواجش !!!! اهوهای خوشگل !!!

        دارم روی 12 قدم کار میکنم.. خدا هم داره به من میکه رضااااا بدووو بدووو سفر به دور امریکا قسمت 81 رو شرووع کن..

        ممنونم ازت مهدی جان همیشه موفق باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          مهدی گفته:
          مدت عضویت: 1160 روز

          سلام آقا رضای عزیز

          ایول داری

          خدا رو شکر که کامنت من نشونه ای شد که بیای و ادامه سفر رو باهم ادامه بدیم

          وهر روز بک قسمت رو نگاه کنیم واز این سفر لذت ببریم

          دوره دوازده قدم به همراه سفرنامه بسیار فوق‌العاده ومفید است

          خدایا هزاران بار شکرت برای این همه آگاهی و شناخت

          سپاس از حضور گرمت

          موفق و پیروز و سربلند باشی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    بهنام گورکانی گفته:
    مدت عضویت: 1357 روز

    بنام خالق زیبایی ها

    سرکار خانم شایسته ی عزیز

    من صمیمانه و از ته قلبم سپاسگزار و قدر دان زحمتهای شما هستم که این همه زیبایی رو به ما نشون میدید.

    میدونم که حتما براتون پیش اومده لحظه هایی که فقط دوست داشتید چشم هاتون رو ببندید و غرق و رها در مجموعه ای از زیبایی ها و حس های بی نظیر ی که هر انسانی رو متحیر و مبهوت خودش میکنه بشید اما دلتون نیومده که این زیبایی رو با ما به اشتراک نذارید.

    دیدن سریال سفر بدور امریکا برای من شده تایم سپاسگزاری. سپاسگزاری از نعمتهای بینهایت خداوند. و به حدی تاثیر گذاره که تغییر احساس و فرکانسمو با سرعت و به وضوح احساس میکنم.

    الهی صدهزار مرتبه شکرت

    بازم ممنونم و سپاسگزار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 576 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    من باز هم با اعتماد کردن به هدایت به سمت نشانه ها به سوی این نشانه ی بی‌نظیر هدایت شدم

    چقدر قشنگ بود این تجربه ی زیبای شما

    تا اواسط این کلیپ فوقالعاده زیبا قصد نوشتن کامنت نداشتم اما چیزی که لحظات آخر ویدیو به ذهنم رسید میخوام توی کامنت ها بیان کنم :

    بدون شک ته هر مسیر سخت ، تنگ و تاریکی مثل این غار زیبا ، نور وجود داره…درست مثل ثانیه های آخر ویدیو که رسیدن به انتهای غار با صحنه ی بی‌نظیر جنگل و درخشش فوقالعاده ی نور خورشید به پایان رسید

    مسیر موفقیت چالش ها و سختی های خودش رو داره..سختی ها دقیقا مثل جاهای تنگ و تاریک غار هستن گاهی وقتا لازم هست که کمرمون رو خم کنیم ، چهار دست و پا راه بریم تا بتونیم رد بشیم

    باید مثل اون بچه ها که به پدر و مادرشون دلگرم بودن و از تاریکی و پیچیدگی غار نمی‌ترسیدن و از همه مهمتر با آرامش مسیر رو طی کردن ما هم به خدا اعتماد کنیم و با آرامش مسیر خودمون رو طی کنیم و از هیچ سختی و چالشی نترسیم

    من برای این که بتونم نور رو ببینم باید حرکت کنم…اگر توقف کنم وسط اون غار باقی میمونم و هیچ وقت نمیتونم نور خورشید و صحنه ی زیبای جنگل رد ببینم

    باید با ایمان به خداوند از جا بلند شم و دوباره این مسیر رو ادامه بدم

    عاشق این کلیپ زیبا شدم واقعا سراسر قشنگی و نشانه های مثبته

    من عاشق جنگل و طبیعتم و مطمئن هستم یک روزی انشالله از این جنگل زیبا دیدن میکنم

    در پناه خداوند بزرگ باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    سهند گفته:
    مدت عضویت: 624 روز

    درود و عشق بر یاران گران

    درود و عشق بر دوستاران خدای یگانه‌‌‌…

    اگر این قسمت مزه داش میگفتم مزش شیرین بود…

    البته نمکی هم بود آخه استاد داشت پفک میخورد قشنگ مزه پفک رو هنگام ملچ ملوچ استاد میشه چشید…

    به به ماشاالله به دونداگان دوی مارتون نرسیده به غار…

    استاد الان که لاغر شدی یه دو مارتون شرکت کن مث ما…

    من که آمدم کیش شروع به کار کردیم و دارم در کنارش کم کم قدم به قدم آماده میشن برای دوی مارتون کیش امید وارم این دفعه خیلی قوی تر ظاهر شم توی میادین…

    دیروز کلی توی هوای گرم و شرجی پیاده روی کردیم…

    توکل به خدای رحمان …

    یه نکته جالب دیگه فیلم این بود که بانوی اول فیلم ماشاالله به باور های قوی که داشت …

    و مثل این طرفی ها نمیگن دختر که دیگه سنش رفت بالا باس ترشی بندازیمش…

    و توی اون سن و سالی که داشت هم ولی هنوز دلشون جوون بود و با کلی شوق و ذوق درخواست ازدواج دوستپسرشو قبول کرده بود…

    نشون میده ماهی رو هرموقع از آب بگیری تازس

    فرصت ها همیشه در خونه آدم رو میزنه…

    بی نهایت فرصت است و خداوند همیشه هوای تک تک مارو دارند…

    خداروشکر که من حس میکنم این هوا داری را این محبت رو این هدایت را…

    چقدر وصل بودیم بهش و با نگرانی های بی خود جدا شده بودیم از این منبع و سرشت الهیی…

    واقعا این توسل مستقیم به خدا خیلی شرینه و ملس و کمی شور خوشمزس مثل پفک های استاد…

    واقعا همینقدر سادس از خدا درخواست کردن و دریافت کردن واقعا همین قدر سادس به ارتباط با خدا…

    خداروشکر صلاه ما به خدا حتی میتونه به سادگی یه پفک باشه اگر که با عشق خورده شود…

    بدون فکر و نگرانی آینده…

    فقط توی لحظه باشی پفک رو بخوریو لذت ببری

    بعدشم که تموم شد نگی نه تموم نشد هنوز روی انگشتام هس…

    دوستارتون سهند (:

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 930 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان و همه دوستان .

    واقعیت اینه که من امروز مثل اکثر روزهای دیگه داشتم روی باورهای قدرتمند کننده کار میکردم و خیلی احساسم خوب بود. واقعا حس خوبی داشتم و دارم.

    اینجا مینویسم قسمتی از باورهامو:

    من باور دارم که برای هر خواسته ای که با تمام وجود بخوامش و براش قدم بردارم و تلاش کنم ، خدا هم بهم کمک میکنه و اون خواستم رو بدست میارم . من پشتکار بالایی دارم، من اراده و انگیزه بسیار قوی دارم، من قدرت برنامه ریزی و مدیریت و نظم بسیار خوبی دارم. من بارها و بارها در زندگیم چیزهایی رو از خدا خواستم ، براشون قدم برداشتم و تلاش کردم و نتیجه رو به خدا سپردم و کارهام خیلی عالی پیش رفته و من به خواسته خودم رسیدم.

    پس من ایمان دارم که در مورد خواسته جدیدم هم با تلاش و توکل بهش میرسم.

    من همون الهه هستم که با کمک خداوند و تلاش و ایمانم به تمام خواسته هام رسیدم ، پس به خواسته جدیدم هم میرسم، خدا بهم کمک میکنه، هدایتم میکنه ، منم تلاش میکنم ، برای خواستم قدم برمیدارم ، ذهنمو کنترل میکنم و به این خواستم هم میرسم به امید الله.

    من داشتم روی این باورهای قدرتمند کننده کار میکردم و خیلی احساس خوبی داشتم.

    بعد تصمیم گرفتم نشانه امروزم رو دریافت کنم.

    این فایل، نشانه امروز من بود در تاریخ یازده مرداد 1403 . دقیقا تاریخ رو نوشتم که ثابت کنم من می‌توانم آگاهانه کارهایی در جهت رسیدن به خواستم انجام بدم و قدم بردارم و تلاش کنم و خدا بهم کمک میکنه و به خداوند ایمان دارم ، من ثابت میکنم که می‌توانم به زودی آگاهانه به خواستم برسم ، خواسته ای که براش حرکت کردم، قدم برداشتم، تلاش کردم، به خدا توکل کردم ، و ایمان دارم که خدا کمک میکنه به من و هدایتم میکنه به سمت خواسته جدیدم.

    خداوند به افراد با ایمان پاداش میده، همونایی که به غیب ایمان دارن .

    خداوند به افراد شجاع پاداش میده، همونایی که با شجاعت در راه خواستشون قدم برمیدارن.

    خداوند به افرادی که ذهنشون رو کنترل میکنن و با تقوا هستن پاداش میده.

    خداوند به افرادی که در راه رسیدن به خواسته هاشون ثابت قدم هستن و ادامه میدن پاداش میده.

    من تاریخ دقیق امروز رو ثبت کردم و به زودی میام میگم که به این خواسته الهی خودم رسیدم.

    من شادم و از لحظه لحظه هام لذت میبرم چون ایمان دارم همه چیز به نفع من پیش میره.

    خداوند از طریق این فایل که نشانه امروزم بود با من حرف زد ، خیلی احساس خوبی دارم.

    صحنه اول این فایل رو که دیدم اشکم دراومد.

    چقدررررر زیبا بود. این صحنه تو ذهنم ثبت شد واقعا.

    شادی و خوشحالی و ذوق بی نظیر این خانم رو واقعا تحسین میکنم.

    این نشانه بزرگی برای من بود. و منم از شادی و لذت این خانم شاد شدم و لذت بردم.

    چقدرررر این فایل برای من هم زمانی داشت ، انقدرررر زیاد که واقعا خودم شوکه شدم و بسیار ذوق زده و خوشحالم.

    این رد پا رو اینجا از خودم به جا میذارم و به زودی به یاری الله مهربانم میام اینجا و از تحقق خواستم میگم، از نتیجه دادن ایمانم میگم ، از نتیجه دادن قوانین ثابت و بدون تغییر خداوند میگم.

    احساسم عالیه ، خدایا شکرت.

    در پناه الله مهربان همیشه سالم و شاد و موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1334 روز

    به نام خداوند هدایتگر و وهاب

    سلام

    روز عاشورا به همگی تسلیت

    الان از روستای پدرم چکنه به مشهد رسیدم و زدم به نشانه امروزم که به این فایل هدایت شدم.

    خدایا شکرت

    ابتدای فایل با عروس زیبا روبرو شدیم که چند دقیقه قبل از سمت آقا داماد خواستگاری شده بود.

    خانم شایسته ممنون ازت که حتی در این لحظه موبایل خودت را روشن کردی و این لحظه شاد شاد را ضبط کردی که از لرزش دست های عروس خانم می شد فهمید که واقعا هیجان زاده و بسیار خوشحال بود.

    من تا بحال تجربه غار رفتن ندارم ولی با همراهی استاد و خانم شایسته لذت بردم بی‌نهایت موقعیت و شرایط برای لذت بردن و تجربه لذت بردن هست ، خداوند چقدر نعمت در اختیار ما قرار داده تا استفاده کنیم و شکرگزاری کنیم.

    تازه فهمیدم چقدر ما ترمزهای مخفی ذهن داریم برای لذت بردن ، آخه چقدر پیشنهاد به من شده برای تغییر روش مسافرت و جاهای تکراری نرفتن ولی ذهن من بلافاصله مخالفت کرده و گفته نه الان موقع اش نیست بذار دفعه‌ی بعد ، یا هراز بهانه دیگه ، که نتیجه اش ماندن در منطقه امن خودم بوده و الان می بینیم که در این فضای تاریک و تنگ که بزور میشه راه رفت مادر و بچه شیرخوار دارن حرکت می کنند و با آرامش ادامه می دهند و دلیل اش اینکه ترمز مخفی ذهن ندارن و احساس لیاقت دارند و بهانه در نمی آرند

    این فقط یک پیاده روی در غار نبود بلکه هزارن درس برای ما داشت ، مانند غلبه بر ترس ، شناسایی باورهای محدود کننده، و توکل به خدا و قدم اول را برداشتن و توجه به نشانه های الله

    خدایا شکرت

    علیرضا یکتای مقدم

    مشهد مقدس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    حنان دریس گفته:
    مدت عضویت: 757 روز

    سلام‌و عرض ادب به استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز

    وتشکر میکنم بابت تهیه ی این فایل بسیار زیبا

    واقعا خیلی خیلی لذت بردم

    از زیبایی های این ویدیو برای من این بود که چهره ی همه رو خندون و شاد میدیدم حتی کسانی که مسئول چک کردن بلیط ها هستن با لبخند از همه استقبال میکنن چقدر با صبر و حوصله، واقعا چقدر زیبا

    چقدر زیباست که من هم بتونم انقدر صبر و حوصله ام رو ببرم بالا که بتونم با بچه هام به مسافرت های این چنینی برم

    ممنونم از شما خیلی حالم خوب تر شد با دیدن این ویدیو و درسی که گرفتم همین صبر و هدیه دادن لبخند به دیگران هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1283 روز

    به نام خداوندبخشنده و مهربان

    سلام به استاد، خانم شایسته و دوستام تو سفر به دورآمریکا

    بینهایت سپاسگذار خداوندم که منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کرده

    برام جالبه من الان هر جا میرم پیاده روی؛ این حسو دارم اینجا زیباترین ترین نقطه روی کره زمینه؛ 2 روز قبل روستای پدرم اینا بودم رفتم پیاده روی، بین صدها هکتارزمین کشاورزی؛ جالبه برام من 29 سال بین همین زمین های شالی بزرگ شدم اما الان اینا منو به وجد میارن: اونقدر برام جذاب و عجیبه که من از صحنه به صحنشون عکس و فیلم دارم.

    یا حتی دیروز که شام بودیم خونه عمم اینا، من تصمیم گرفتم برم پارک نزدیک خونشون پیاده روی، من این پارکو بارها اومده بودم: اما دیروز انگار زیباترین پارک دنیا بود، انقدر حسم خوب بود و دوسش داشتم و یک نکته شگفت انگیز تو اون پارک 5 تا آهو دیدم با 3 تا گوزن: بله هدایت شدم به زیبایی که تحسنش کردم این قانون انقدر دقیق جواب میده، کلی عکس و فیلم از زیبایی های پارک گرفتم، از اون آهو و گوزن های زیبا گرفتم، خیلی تجربه خوبی بود؛ اینا تجربیات لذت بخش همشون بخاطر دیدن سفر به دورآمریکا هست و من همچنان منتظر زیبایی های بیشترم

    خدایا شکرت منو به این مسیر زیبا، پر از آگاهی و پر از لذت و ثروت هدایت کردی

    خدایا شکرت دیروز تو پارک یک نی نی کوچولو دستشو برام دراز کرد و بهم دست داد.

    خدایا شکرت بابت ایده های فوق خفنی که تو کسب و کارم بهم دادی: ایده هایی که جلو چشمم بود و بهم الهام کردی.

    خدایا شکرت دست های خودتو برام میفرستی برای اینکه بهم روزی برسونن.

    خدایا شکرت بابت پدرو مادر عزیزم که عاشق منن و منم عاشقشونم: ندیدم هیچ پدرو مادری انقدر عاشق بچه هاشون باشن

    خدایا شکرت بابت خاهرام و خاهرزاده هام که با تموم وجود دوستم دارم و بهم محبت می ورزن‌ و احترام ویژه ایی برام قائلن و منم خیلی دوسشون دارم

    خدایا شکرت بابت مریم جان عزیزم که با تموم وجودش دوستم داره و عاشق منه و منم خیلی دوسش دارم و عاشقانه داریم کنار هم زندگی میکنیم

    خدایا شکرت بابت خونه خوشگلم که خودم با تموم جزئیات خلقش کردم و بهم استقلال و آزادی بخشید

    خدایا شکرت بابت ماشین خوشگلم که خودم با تک تک جزئیات خلقش کردم، دیروز شستمش و‌چقدر لذت بخش بود برام

    خدایا شکرت بابت بدن سالمی که دارم، بابت انرژی بالایی که دارم بابت هیکل جذابی که دارم بابت بدن زیبایی که دارم

    خدایا شکرت بابت عزت نفسی که دارم میسازمش و هر روز دارم میبینم نتیجه بالارفتن عزت نفسمو

    خدایا شکرت بابت رابطه فوق العاده ایی که با خودت دارم و هر لحظه داری هدایتم میکنی

    خدایا شکرت بابت آرامشی که تموم وجودمو فرا گرفته

    استاد عزیزم ازت سپاسگذارم که درست زندگی کردن و زیبا بین بودن رو به من آموختی و تحسینت میکنم بابت حال خوبی که دارین، بابت رابطه فوق العاده ایی که با خدا دارین، بابت آرامشتون، بابت رابطه رویایی که با خانم شایسته دارین، بابت کسب و کارتون که عاشقشین و این حد موفقین توش، تحسینتنن میکنم بابت استقلال زمانی و مکانی و مالی که دارین و در بهترین کشور دنیا دارین زندگی میکنین و کل ایالت های اون کشورو سفر کردین؛ عاشق این سبک زندگی و استاندارد های بالای زندگیتون هستم که دارین از تک تک لحظات زندگیتون لذت میبرین

    عالی بود این قسمت و چقدر برام لذت بخش بود دیدن این صحنه ها

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  9. -
    رویا میانکاله گفته:
    مدت عضویت: 990 روز

    به نام خالق زیبایی ها به نام خدای بزرگم

    چی بگم قلبم پر لز شوق و ذوق ،نمیتونم جلوی اشکام بگیرم

    فقط میتونم بگم من خوشبخت ترینم که چشمام داره این زیبایی میبینه چطوری از خدا از خودم از استاد از مریم جانم سپاسگزاری کنم من به خودم افتخار میکنم که جز انسان های هستم که دارم این همه زیبایی میبینم

    مریم جانم چی بگم که حسم بیام کنه .

    این همه آرامش این همه در صلح بودن کوچیک و بزرگ .این همه بزرگی و قدرت و عظمت خدا.

    چی میشه این همه آدم که همه شون در صلح هستن کنار هم هستن پیر و جوون بچه بزرگ ،بخاطر این که جهان طبق قانونش آدم های هم مدار و هم فرکانس کنار هم قرار میده که راه حلش اینه که اول من خودم در صلح باشم تو خونه ام زیبایی ببینم بیرون میرم مسافرت میرم دنبال زیبایی ها برم به نازیبایی توجه نکنم.

    من یک مادرم این سریال این قسمت کلی برام درس داره خداروشکر من با اینکه دوتا بچه پشت هم داشتم همیشه خداروشکر کردم گفتم که پشت هم هستن اکثر اوقات تنها بودم به نیازهای خودم توجه کردم بچه ها رو بهونه نکردم بچه هام یکی 4 سالش بود یکی 1سال ونیم میرفتم تو سالن والیبال ،زیر انداز میزاشتم بازی می‌کردم بچه ام تو خاک قلت می‌خورد من بازی می‌کردم دیگران بهم میگفتن چه مادر بیخیالی ولی من میگفتم اینجوری هم خودم به لذتم میرسم هم بچه هام جاهای جدید تجربه میکنن.

    خدارو شکر بچه هام آنها به کوچه می‌فرستادم دیگران میگفتن بیخیالی خودت خونه ای بچه ها تو خیابون ولی من میگفتم خدا همراه بچه هام هستن.

    میزاشتم تو گرد وخاک بازی کنن تو شن ،با دست خاکی غذا میخوردن دیگران میگفتن چه مادر کثیفی ،بچه هات مریض میشن من میگفتم خود من از بچگی عاشق خاک بازی بودم کلا تو خاک بودم الان بدن قوی دارم مریض هم نشدم.

    امسال صبح سرویس مدرسه بودم صبح زود صبحونه آماده می‌کردم میرفتم یکی از بچه هام اولین سالش بود کل سال خودشون صبح بیدار میشدن کاراشون میکردن من میومدم دنبالشون .نجوا میگفت بی معرفت بچه هات مادر ندارن ولی ندای قلبم میگفت بچه هام با مسئولیت میشن اتفاقا سال قبل که خونه بودم تا دقیقه نود باید بالا سر بچه بزرگم بودم بیدار نمیشد ولی امسال با وجود مسئولیت پذیری خودشون از ساعت 6 بیدار میشدن کاراشون میرسیدن لباس می‌پوشیدند برنامه نگاه میکردن سرحال میرفتن مدرسه.

    پسر بزرگم چند تا کلاس متفاوت رفته بود قبلا خیلی برام سخت بود که چرا یکجا بند نمیشه تو همه رشته ها کشتی،ژیمناستیک،فوتبال استعداد داشت هپعاای پیش می‌رفت یهو میگفت خسته شدم دیگران میگفتن پولت هزینه نکن ولی من میگفتم اشکالی نداره بچه ام داره خودش کشف میکنه.

    امسال رفتیم مسافرت گیلان.قلعه رود خان 1700 پله داره بارون شدید می‌بارید نجوا میگفت ول کن بارون پله خطرناک بچه هات کوچیک هستن ولی ندای قلبم میگفت برو برای بچه هات تجربه میشه به خدا قسم 1000 پله رو بدون اینکه یک قدم بچه هامون بغل کنیم تو بارون رفتیم عکس گرفتیم و 1000 پله رو برگشتیم کلی تجربه و لذت بردیم بچه هام افتخار کردن به خودشون.

    نه بچه هام مریض شدن نه خودمون.

    بعد از اینکه دوره عزت نفس گرفتم حتی از نوع لباس پوشیدن خودم و بچه هام راحت گیر شدم هر جور راحتن با دمپایی ،لباس راحتی میریم بیرون،

    چقدر اینجوری زندگی لذت بخش ،چقدر راحتیم،فقط برای دل خودمون زندگی می‌کنیم.

    استاد قشنگم ،مریم عزیزم

    با وجود این سایت من روز به روز توانمندی های خودم دیدم شاید اینکار ها قبلا اصلا به چشمم نمیومد ولی الان به خودم افتخار میکنم الان صدای شیطان ضعیف تر شده قدرتش کمتر شده و برعکس صدای خدا راحت تر می‌شنوم قوی تر شدم.

    تصمیم گرفتم تو اسرع وقت به یکی از غار های نزدیک برم میخوام تجربه کنم .

    خدای عزیزم من بابت بودن در این سایت چگونه سپاسگزارت باشم

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    در واقع با دیدن این سریال ها من دارم صلاه به جا میارم سراسر توجه به زیبایی و سپاسگزاری از خدا

    ما بچه های این سایت با دیدن این سریال ها داریم صلاه جماعت به جا میارم داریم زیبایی بیشتری خلق میکنیم

    در پناه حق شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      نوید گفته:
      مدت عضویت: 3127 روز

      رویای عزیز سلام

      خدا رو شکر میکنم که هر روز دوستان جدیدی تو همین سایت پیدا میکنم

      دوستانی که تو همین سایت بودن ولی من با اصلاح فرکانس‌هام و بالا رفتن مدارم، لاجرم با اونها برخورد میکنم

      گاهأ ی جمله از یک کامنت تلنگری میزنه به اصل و اساس وجودم و انگار مسیر و برام روسن می‌کنه و متوجه میشم که باید اصلاح مسیر کنم

      باید اصلاح فرکانس کنم

      باید ذهنم رو در مسیر درست و الهی قرار بدم

      چقدر اینجوری زندگی لذت‌بخش‌ه، چقدر راحتیم، فقط برای دل خودمون زندگی می‌کنیم

      سبک شخصی زندگی

      که اصل و اساس ماست

      ما انسانهای متفاوتیم و هر کدوم علایق متفاوی داریم

      یادم اومد که تقلید از افکار دیگران چه بلایی سر من آورد و من از مداری که بودم هبوط کردم (به قول قرآن)

      من با کار کردن روی خودم و آگاهانه زندگی کردن تو مدار بسیااااار مناسبی قرار گرفته بودم، جوری که شرایط زندگیم واقعا عالی بود

      آرامش، آسایش و رفاه داشتم

      با اذت و آزادی زمانی پول میساختم

      تفریح و مسافرت، 80٪ از زندگیم بود

      و به راحتی پول می‌ساختم

      ولی تقلید کردن و دنباله روئه افکار دیگران شدن منو از مدار نعمت‌ها خارج کرد و هبوط کردم

      ولی شکر خدا هدایت شدن دوباره به سایت و از نو شروع کردم

      الان شرایطم بسیااااار بهتر از سال گذشته است و آرامش تو زندگیم جاری‌ه،

      شرایطم دوس دارم بهتر بشه و باید برای تلاش آگاهانه ذهنی کنم،

      دور باشم از افرادی که تو دیوارن

      دور باشم از افکاری که در مسیر اشتباه جریان دارن

      و از خدا هدایت میخوام که هدایتم کنه

      به راحت‌ترین ایده

      (درست مثل زمانی که ایده پتو فروشی رو داد)

      مثل ماشینی که بدون هیچ زحمتی برام خریده شد و من فقط لذت بردم

      خدایا شکرت

      هدایتم کن که تو بهترین هادی هستی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فاطمه السادات باغی گفته:
      مدت عضویت: 2163 روز

      سلام به شما مادر فهمیده و اهل رشد . من خودم مادر یه دختر 1 سال و 7 ماهه هستم. خیلی خیلی ممنونم از اینکه تجربتون از بچه داری رو خیلی خلاصه ولی مفید مطرح کردین و چقدر من استفاده کردم. از اینکه دوستی چون شما بانوی قوی و فهمیده را توی خانواده بزرگ عباسمنش پیدا کردم بسیار خوشحالم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        رویا میانکاله گفته:
        مدت عضویت: 990 روز

        سلام دوست عزیزم فاطمه جان

        چقدر سپاسگزار خدا و شما و سازنده این سایت هستم این روزها هر روز یک تیک ابی تو صفحه شخصی ام دارم همون اول خداروشکر میکنم.

        چون که شما یاعث میشین من دوباره کامنت خودم بخونم و به خودم یاد آور بشم.

        آره فاطمه جانم من سنم زیاد نیست ولی به نوبه خودم چند تا آستین پاره کردم و تجربه زیاد دارم من متولد 74 هستم مادر دو فرزند پسر عزیز.

        همین دیشب با خواهرم در مورد این موضوعات صحبت کردم که قبلا بخاطر حرف مردم تو درون خودم میگفتم تو این سن چرا دو تا بچه دارم بیرون کسی خبر نداشت چون به همه میگفتم دوست دارم ولی خدای من شاهده شاید یک سالی میشه من از بودنشون از نگاه کردنشون قلبم پر از شادی میشه حتی زمانی که سرشون داد میزنم اصلا سرزنش نمیکنم سخت نمیگیرم

        الان واقعا خدا رو شکر میکنم میدونم این قدرت خدا بهم داده که تو سن 22 سالگی یک بچه 2ساله یکی تازه به دنیا اومده داشتم .به من کمک کرد سخت ن.یرم کمک کرد بچه هام تجربه کنن

        چندین سال تلویزیونم بالا دیوار نصب ،تمام دکوری جات فروختم خونه خلوت کردم که هر بار سرزنش نکنم پسر بچه هستن و عاشق بازی اونم فوتبال تو خونه.

        2 سالی هست که وقتی مریض میشن با توجه به آموزه استاد زیاد پیگیر نیستم بخدا قسم با آب جوش و عسل خوب میشن الان جفت شون تقریبا یک ماه پیش آب ریزش و خلط داشتن من نه دارو خریدم نه بر م دکتر ،همش میگم خدایا اینا بچه های خودتن درمان کن.

        خودشون دوره میگذرونن الان جفتشون خوب خوب شدن در صورتی که هر کسی دید میگفت اینا وضعیتشان داغون ،من در جواب میگفتم خوب میشن بچه هام بدن قوی دارن.

        هر روز داره مهر تایید میخوره که بچه هام هر چقدر بیخیال تر باشم هر بیشتر برام ارزش قائل هستن هم رابطه خوبی داریم هم تجربه بیشتر دارن هم خودم راحت ترم.

        الان در مورد درسها معلم ها میگن اینجوری کار کن اونجوری کار کن من فقط میبینم بچه ام مفهوم گرفته دیگ گیر نمیدم وقتی من آستری ندارم اینا راحت تر یاد میگیرن خودشون ساعت 2ونیم بعد از ظهر کیفشان میارن تکالیف شروع میکنن حتی گاهی وقتها خودم میگم خوب بقیه تکالیف باش غروب .

        من چقدر هر روز بابت اینکه پسرام صبح زود بیدار میشن هر روز مسواک میزنن مرتب لباس میپوشن سرساعت دم در هستن وقت برگشت لباس ردیف میکنن سرجاش میزا ن خدا رو شکر میکنم

        همه اینا باعث شده من بیشتر به خودم توجه کنم کلاس های خودم برم قبلا از تنها گذاشتن تو خونه میترسیدم از یه جای گفتم خدایا می‌سپارم به خودت .دیگ خودشون می‌مونن خداروشکر تو حیاط مشترک با مادرشوهرم هستم اینا همون که تو یک حیاطیم خیالشون راحت.

        فاطمه جان کامنتم طولانی شد منم مثل استاد عاشق حرف زدنم بخصوص کارهای که تجربه کردم دوست دارم بگم

        این روزا رو با بیخیال بودن با همون شیطنت و بازیگوشی بچه تون ،با اون مریض شدن و شکستن وسایل لذت ببرین از این روزا لذت ببرین بعد ها متوجه میشید خوب که چی ،مثلا فلان روز سخت گرفتم ولی گذشت بعد چند سال دیگ همه این حساسیت ها الکی به حساب میاد اطرافتون نگاه کنید خود ما مریض شدیم اتفاق های زیادی رو گذروندیم و بزرگ شدیم اینها هم میگذره فقط چه خوبه با لذت بگذره با توجه به زیبایی ها ،به قول استاد اگه وسیله ای شکست سعی کنیم بگیم خوب پسرم بیا با هم جمع کنیم این باعث میشه بچه نترسه نخواد یه کار اشتباه پنهون کنه .بفهمه اشتباه هم جزئی از روند زندگی .خودش سرزنش نکنه

        وای خدای من فاطمه جان این موضوع انگار الان خدا بهم گفته من خودم این تجربه نداشتم

        آخه پسر کوچیکم تو مدرسه استرس داره مثلا چیزی بلد نباش میزنه زیر گریه الان که گفتم بچه تو خونه یه اشتباهی کرد ما نصیحت نکنیم داد نزنیم بجاش یا بیخیال باشیم یا به کمک خودش مسئله رو حل کنیم.

        من یادم خیلی روی این موضوع حسای بودم اگه غذای رو می‌ریخت یا میشکست سرش داد زدم بچه ام حساس شده می‌ترسه. دوست نداره اصلا اشتباه کنه الان خدا بهم جوابش داده .

        خدایا شکرت بازم حل مسئله رو بهم تو این کامنت گفتی.

        فاطمه جان برات بهترین رو میخوام از این مادر بودن نهایت لذت ببر

        ما مادرها نعمت خیلی خیلی عالی دارم این حس مادر بودن فوق العاده اگه لذت ببریم

        در پناه حق شاد و پیروز باشید عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1583 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم..

    مریممممم عزیزم مریم شیرین زبانم، مریم قشنگم ، مهربانوی دوستداشتنی سلاااااام گرم منو پذیرا باش از گیلان شهر رشت، از سمت کسیکه تو به تنهایی براش الگوی یه بانوی نمونه هستی….بوس به روی ماهت بانو…

    نمی دونم چطور باید ازت تشکر کنم مریم عزیزم به خاطر تمام درسهای شیرینی که ازت اموختم، به خاطر این یکتاپرست بودن توحیدی بودن و به خاطر این حد از صلح وعشق درونیت که به جهان بیرونت هم سرازیر هست، انقدر ماهی که خداوند انتخابت کرد تا الگوی هزاران زن باشی، زنانی که پراز عشق ومهر بودند ولی نمی دونستند کجا وچطور اون عشق ومهر رو پرورش بدند طوریکه هم به خودشون برگرده وهم جهانشون رو زیبا کنه، الگوی زنهایی شدی که میخواستند پاک ومطهر و مهربان و خوشبخت وشاد و در صلح باخودشون وباجهان وآدمهاش باشند ولی بلدش نبودند و تو با مهربانی وبه لطف خدا این رو نه با تدریس و مشاوره و دوره و ….بلکه فقط وفقط با عمل به قوانینی که استادت, عشقت بهت آموخته بود در عمل به هر زنی که طالبش بود اموختی و می اموزی…

    مریم عزیزم بدون شک میدونی که چه جهاد اکبری راه انداختی در دل و ذهن وباور هر زنی که سبک زندگی ات رو دیده ومی بینه، با تهیه ی تک تک این فایلها در طول تمام این سالها مثل کوه وایسادی و خداوند تو رو همدم ومونس و یار وغمخوار سیدحسین عباسمنش قرار داد، مثل (هارون برای موسی)….

    مریم جانم وقتی روی فایلها صحبت میکنی قشنگ معلومه که با تمام وجودت قوانین رو درک کردی و به عمل رسوندی واین از نتایج زندگیت پیداست، من همیشه الگویی توزندگیم میخواستم که به اونچه که میگه عمل کنه خودش ومن در زندگی شخصیش ورفتارش اینو ببینم تا بتونم یقین پیدا کنم حرف وعملش یکی هست وجواب داده…

    ولطف خدا باعث شد که با استاد وشما اشنا بشم تا بتونم یه سبک راحت وساده وشیرین ودلچسب برای زندگی کردن رو بیاموزم وبه اجرا درش بیارم…

    البته ناگفته نمونه که خیلی قبلترها، قبل اینکه شما به امریکا مهاجرت کنید وخیلی قبلترش، شما انقدر در پی درک قوانین جهان هستی ودر پی خوندن فکر خداوند بودید که در مسیر استاد عزیزمون قرار گرفتید یه جورایی، شما زندگی کردید زندگی کردن با قوانین جهان هستی رو خیلی قبلتر از اینکه بخواین در موردش حرف بزنید…

    برخلاف ماها، یعنی من که خیلی جاها اول حرف زدم وحرف زدم وفقط حرف زدم بعد بهش عمل کردم!!!

    شما اول عمل کردید وعمل کردید و بعد شروع کردید در موردش حرف زدن و اون رو به شکل این فایلها در اوردید و در اختیار تک تک ما قرار دادید…

    مریم عزیزم خیلی دوستت دارم وهمیشه دعا گوی شما هستم، همیشه از خداوند خواستم که هرلحظه وتا همیشه هر جای دنیا که هستی خوشبخت وسعادتمند و سلامت و ثروتمند و شاد باشی در پناه امن خداوند و در کنار استاد عباسمنش عزیزمون..

    استاد قشنگم خوشا به سعادتتون که همچین یار ودلبر و دلداری مثل مریم جان دارید واین نشون دهنده ی این هست که خداوند باوفاترین هست در عمل به وعده هاش…

    انقدر خوب و آقا وپراز مهر وعشق بودید که جهان بانوی شایسته ای مثل مریم شایسته ی عزیز رو اورد به زندگیتون..

    این عشق دوطرفه و بی قید وشرط نوش جونتون باشه….

    وقتی اول این سریال حس وحال اون خانم رو دیدم که چقدر ذوق کرد برای اینکه دوست پسرش ازش خواستگاری کرد وبهش حلقه داد با خودم گفتم واقعا راست گفته هر کی که این جمله رو گفته…

    یار خوب تمام ماجراست….

    کاش هممون عشق ودوستداشتن رو نعمت بزرگی ببینیم از طرف خداوند وهمیشه قدردانش باشیم تا برکت پیدا کنه این عشق در زندگیمون…

    مریم عزیزم واستاد عزیزم بازم ازتون ممنون وسپاسگزارم بابت تهیه واشتراک گذاری این فایلهای با ارزش با ما که عاشقتونیم وازتون هر لحظه می اموزیم درست زندگی کردن ودرست عاشقی کردن ودرست بندگی کردن رو..

    هرجا هستید در پناه امن خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: