این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2019-10-11 06:58:592024-09-05 14:20:40سفر به دور آمریکا | قسمت 76
409نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
اول ازهمه این طبیعت زیبا و رنگ درختای سبز رخنمایی میکنه و میگه که خداوند رو شاکر هستم که من رو زیبا آفرید چطور طبیعت از خداوند شاکر هست با همون رنگها و طراوت زیباش ، بچه ها رو که میبینی در حال بازی با این آبهای زیبا هستند با بزرگترهاشون جلوه اینهمه بچه شاد رخنمایی میکنه و آدم رو یاد بچه گیهای خودش میندازه که به هیچی بجز زیبایی توجه نمیکرد و فقط دنبال این بود که در لحظه بازی کنه و لذت ببره این آخرت زندگیه وسایل بازی فووارها چه رنگهای زیبایی داشتند و حیرت انگیز بود و نوع شکل هندسی این وسایل هم خیلی خوب و زیبا بود اون پسره چه راحت و رها تو تخت خودش دراز کشیده بود و داشت برای خودش کیف میکرد ولی آخه پسر جون بیا یه طنی به آب بزن با بچه ها کجا داری میری اون تپه زیبا در این پارک چقدر عالیه و بچه ها روی این تپه هم سناریوی شادی و بازی رو رها نکردن و دارن اونجا هم بهترین تصاویر رو برای خدای خودشون به تصویر میکشند آفرین به شما اینجا آب هست فروانی لذت ببرید و کیف کنید چقدر عالی اون ظرفها پر از آب میشه و میریزه رو سر بچه ها بصورت مکانیکی اینجوری طراحی شده اینجا خبری از دین و مذهب دروغین و قلابی نیست اینجا حجاب همون حجاب باطن و تقوی هست که خداوند به همه چیز برتری داده برای مومن این حجاب رو باید اینجوری دل رو پاک کرد و یگانه پرست شد
خدایا شکرت برای فرصتی دوباره که بهمون دادی برای دیدن این تصاویر زیبا مریم عزیز بازم سپاسگزاریم ازت و از تمامی عوامل سایت و استاد عزیزمون
نشونه و برکت امروز من این قسمت بود خدایا شکرت برای هدایتم ب این قسمت
یکم داشتم ب خودم سخت میگرفتم و داشت خوش نمیگزشت بهم
که این فایل و صحبتهای خانم شایسته اگاهم کرد که دنیا ی بازیه ازش لذت ببر همین
هر چی سخت بگیری جهانم بهت سخت میگره هر چی اسون بگیری و پیش بری جهان هم کار رو بر تو اسان میکنه
چون طبق چند روز گذشته من هر چی بیشتر خاستم لذت ببرم حس و حالم بهتر شد ب نسبت و کار بر من اسان شد چه از لحاض تمرین های که باید انجام میدادم و هر چی من این لذت بردن رو با زندگی ترکیب میکردم ب همون نسبت همچی برام روال و ساده میشد
و تکاملی پیش میرفت تا اینکه دیگه از یجایی گفتم خب دیگه خوشی زد زیر دلت کو پس‌نتیجه چرا بیکاری چرا شروع نمیکنی چرا عمل نمیکنی و هزار تا چرای دیگه که باعث میشن حس خوبمونو گره بزنیم به نتیجه در حالی که توی همین دو هفته که من شروع کردم در حد توانم هم تمرین کنم مطالب این سایت رو و هر چیزی که یاد گرفتم و شنیدم رو بی نهایت نتیجه رو دیدم توی رفتار و بیرون توی اتفاقات زندگیم
و الان بهتر میفهمم نباید سخت بگیریم چون اینجوری داریم خودمون از مسیر دور میکنیم چون مسیر مسیر لذت بردن و حل مسعله است نه گیر دادن ب مسیر
دیشب که حسم جالب نبود به خداوند داشتم میگفتم خدایا من اینکار خوب رو انجام دادم یعنی کار اشتباه رو نکردم
حالا پاداشش رو بده بعد با خودم فکر کردم که این چه فکر اشتباهیه
مگه خداوند کار خودش رو بلد نیست که داری بهش یاد اوری میکنی این همون نگاه اشتباه ما بخداوندیه که خودش رو عادل و دانا و اگاه معرفی کرده
همین فکر من باعث شد بهتر خدارو بفهمم و بدونم که نیازه که من تغییر کنم تا نتایج تغییر کنه
خداوند کارش رو خوب بلده
این اگاهیی خودش یه قدت قلبه که با کسی طرفی که مثل مثال استاد مثل آیینه عمل میکنه اگر نتیجه هات دلخاهت نیست بدون داری فرکانس اشتباه ب جهان میفرستی چون جهان در همون لحضه پاسخ میده ب فرکانسهای تو و با همین سیستم عدل خداوند همچیز رو فرا گرفته و به هیچ کسی ظلمی نمیشه
چقدر دنیای بچها خالی از افکاره و پر از خداست فقط لذت میبرن
من خودم ی برادر زاده دارم صبح که چشماشو باز میکنه تا شب که بخابه فقط داره بازی میکنه
ی بار با دوچرخش تو حیاط بازی میکنه جیغ میزنه شادی میکنه حرف میزنه با خودش
اونو رها میکنه میره سمت گوشی اهنگ شاد میزاره میرقصه بقیه رو هم وعوت میکنه ب رقص
بعد جارو رو بر میداره حیاط رو مثلا جارو میکنه ی جارو کوچولو داره
یعنی لحضه ای بیکار نمیمونه با هر چیزی بازی میکنه با ماشین هاش یا وقتی ماشین جدید میخره میاره با عشق میگه بببیننننن ماشینووو خریدم
یا دستمال بر میداره تلوزیون رو تمیز میکنه و دیگه با همچی لذت میبره .تا اخر شب هر روز این کارشه روتین زندیگشه
بعضی موقع ها هم میاد پیش‌من میگه عمو رو بیار میخام ببینم عاشق ماشینه فایلایی که ماشین استاد توشه رو میزارم براش عشق میکنه چون عاشق ماشینه
انقدر‌در صلحه با خودش و جهان که اصلا براش فرق نمیکنه ی ادم‌جدید رو ببینه باهاش گرم میگیره و سلام میده ی حس رهایی داره چون عاشق ماشین و موتوره مثلا اگر یکی بیاد دم در ما موتور داشته باشه سوار میشه طرف میبردش میگردونتش
انقدر سخت نیگیریم ب خودمون زندگی ی بازیه پس ازش لذت ببریم
من هرچقدر که بیشتر با خودم در صلح شدم و بیشتر خودمو دوست داشتم ارتباطم با بچه ها خیلییییی فوق العاده تر شده و خیلییی دوست دارم که توی سن و سال کم مثلا 25 سالگی بچه داشته باشم
یعنی یکی از چیزایی که من میبینم و غرق در ذوق میشم بازی بچه هاس اصن اینا خیلییییی خوبن این احساس رهایی درصلح و آرامش بودنشون واقعا منو به وجد میاره
واقعا احساسی که کنار بچه ها دارم واقعا کنار بزرگا ندارم
توی بچه ها نه غیبتی هست نه تهمتی هست نه کینه ای هست
هرچی هست توی همون لحظه هست و این همون چیزیه که قلب من باهاش موافقه
یادمه خیلی سال پیش بچه بودم و روی نوشابه پپسی رو خوندم که نوشته بود در لحظه زندگی کن و همون روز اون جمله قشنگ موند توی قلبم
من با دیدن این ویدیو یه قسمتش از ته دلم اشک ریختم ….. وقتی اون دختر بچه کوچولو با اون مایو فلامینگوش داشت از یه سوراخی که اب میومد اونطوری ذوق میکرد اندازه کل جهان
با خودم گفتم پس چیه یک سر میگی من از چی لذت ببرم …
و اینکه نباید انقد خودمو درگیر کار کنم
چون از بچه ها میشه فهمید که خداوند وجود انسان رو متمایل به لذت کرده و نباید با این تمایل جنگید ….. حتی به بهانه مشغله و کار
البته کار که لذت بخشه واسم ولی افراط توش برای کسب زودتر نتیجه منظورمه
یعنی اونطوری که اون دختر بچه از ته دلش ذوق کرد من فکر نمیکنم اگه به یه آدم معمولی بهترین شهر بازی یا بهترین تفریحات هم میدادی اینطوری ذوق میکرد اگر با خودش در صلح نبود
وقت گذاشتم با بچه ها آدم رو‌میبره تو لحظه حال و از کله خودش خارج میشه
زندگی واقعی رو تجربه میکنه نه زندگی با گفت و گوهای تمام نشدنی ذهن
زیباترین قسمت این بود که یه عده افراد مختلف و نا آشنا جمع شدن یک جا و هدف همشون لذت بردن هست و چقد فضا رو میتونه زیبا کنه وقتی همه فکر و ذکرشون مثبت و شادی هست
شکرت برای یه فایل دیگه یه سفر 0 دقیقه‌ای و دیدن لذتی واقعی و ساده اول حرف ربمو گوش میدم ه میگفت زندگی یه بازیه و من دوست دارم برنده این بازی باشم و خیلی ساده انجامش بدم و لذتشو ببرم من یلی بچه‌ها رو دوست دارم آخه برام یادآور این هستند که ما لیاقتمون ابدیه بدون هیچ دلیلی بدون اینکه اسممون چیه چه شکلیه هستیم شغلمون چیه خیلی راحت میشه لذت برد و من خیلی لذت بردم از این یادآوری و چه آب بازی شنگی میکردم حس خوبش خیلی ساده به منم رسید خدایا شکرت واقعا چقدر ساده میشه توی این بازی برنده شد و خیلی ساده لذت برد به فراوانی و برنده بود واقعا دخترا از اون بالا ل می‌خوردن میومدن پایین چقدر باحال بود چه تپه سبز خوشگلی بود قدر شادی بچه‌ها رو دوست دارم چقدر بازی کردن باهاشونو دوست دارم واقعاً زیبا و شیرین بودن به خصوص اون پسره که مامانش برده بود با حوله رشو خشک میکرد و باباش باهاش ازی میکرد خیلی حال داد چقدر شبیه پسر رویاهام بود ه می‌خوامش و آرزوشو دارم و خدا بهم میده واقعا تحسین میکنم چه‌ها رو که انقدر شوق دارن برای زندگی نعمت‌هاش و انقدر راحت و بیخیال هستم انقدر آسوده دنبال بازیشون هستند چقدر هدایت را دوست دارم که هدایت بشی ه دیدن زیبایی‌ها و قشنگی‌ها و چقدر خوبه که ما خدا رو داریم خیلی راحت ادآوریمون میکنه و می‌زارتمون جای درستش با باور درست تا کلی لذت ببریم هنگ‌ها رم خیلی شاد بودن باید برم بگیرم تو پوشم بزارم چه آفتاب قشنگیه بچه‌ها چقدر لباس‌های خوشگلی پوشیده بودن یا نپوشیده بودن و با لیاقت و عشق حس قشنگشون خیلی ساده ذت می‌بردن واقعا کار ما همینه لذت بردن من قبل این کامنت اشتم باورهای کارمو می‌نوشتم که چه جوری لذت ببرم از طراحی الان فهمیدم همه چی هدایتیه تو فقط باید رها باشی و لذت ببری خودش به من خوب به هر قدم مناسب دایت میکنه و کلی لذت می‌بری
مثل همه ی آدمها، که گاهی فک می کنند زندگیشون چقدر عادی ومعمولی شده!!!!
یا مثل وقتایی که با خودت میگی خب که چی آخرش که چی؟!!!
منم نیم ساعته بود حالم اینجوری بود!
تعجبی نداشت البته این حس وحالم، چون رفته بودم اینستا یه پست از کار امروزم بذارم انقدر نت اذییت کرد اخرشم نتونستم پستم را بارگذاری کنم و تواین فاصله تو اکسپلور کلی عکس و نوشته های چرت وپرت اومد جلو چشمم!!!
از حواشی زندگی بازیگرا و بلاگرا تا عکس وفیلم ها و نوشته هایی که در مورد شغل خودم هست…
بعد چند دقیقه موندن تو اینستا همزمان کلی احساسات مختلف رو باهم تجربه کردم که البته بیشترش ناامید کننده بود!!
اینکه چقدر کار وحرفه مورد علاقه ام رو دیر شروع کردم!
یا اینکه چرا اون زمان که تو اوج بودم کارمو ول کردم و ازدواج کردم…که اخرش ازدواجم که ثمره ای نداشت و حالا بعد چندسال دوباره شروع کردم حالااااا کوووووو تا برسم به شرایط فلانی که الان انقدر موفق شده تو کارش…
از اونور نجواها میگفت: حالا میخوای برسی به فلان موقعییت که چی بشه؟ هرچه داری باید بذاری بری دیگه…حالا مثلا فلان وسیله و فلان امکانات و فلان شرایط رو تجربه نکنی ونداشته باشی..
باز از یه سمت دیگه حمله میکرد بهم که ببین چقدر تنهایی یه رابطه ی عاشقانه و عاطفی نداری بتونی چارتا حرف وسخن خوب وعاشقانه باها طرفت بزنی و بری باهاش بیرون و مسافرت و همدمت باشه!!!!
خلاصه که نجواها در عرض نیم ساعت منو فیتیله پیچ کردند طوریکه فیلتر شکن ونت رو خاموش کردم که گوشی رو بندازم یه گوشه ای و برم سراغ یه کاری که سرگرمم کنه..
به خودم گفتم کجا از سایت بهتر؟
مگه جایی غیر سایت هست که بخوای 100 درصد تمرکزت رو نگه داری روی مثبت ها وزیبایی ها و نام خدا ویاد خدا که آرامش بخش قلب هاست…
اومدم سایت وزدم روی،( مرا به سوی نشانه ام هدایت کن….)
وچه فایل زیبایی..
تاشروع شد مریم جان گفت: بریم بازی بچه ها رو ببینیم….که مهمترین کار زندگی ما لذت بردن از زندگیه وزندگی فقط یه بازیه!!!!
یه دفعه انگار بهم شوک وارد شد!!!! از اون شوک خوبا شوک قشنگا….
گفتم آره خودشه، همینه، مینا خانم یه ساعتی هست زندگی رو خیلی جدی وسخت وپیچیده کردییاااا برا خودت!!!
ببین خدا از زبون مریم جون داره بهت یادآوری میکنه وتذکر میده….
اهنگ که اومد روی فایل پلی شد دیگه نور الا نور شد، موزیک زیبای بیقرار، با صدای قشنگ پویای عزیز روی تصویر بچه هایی که داشتند با تمام وجود از زندگی لذت میبردند….
تمام فایل قلبم سرشار از شور و شادی شد و لبخند روی لبم واشک شادی حلقه زد توی چشمام، از اینکه خدا چقدر قشنگ باهام حرف میزنه….
میگه مینا زندگی یه بازیه، یادت نره هیچوقت تو بازیگرش هستی، هر جایی که هستی در هر نقشی که هستی فقط سعی کن نقشت رو خوب بازی کنی..
تو قرار بوده بیای اینجا روی زمین و در همین ظاهر وشکل وشمایل و توی این خانواده و با این نام ونشون، که بهترین ورژن خودت رو توی هر لحظه به جهان هستی وصاحب جهان هستی نشون بدی…
فقط خودت باش، خود خوشحال و خود خندونت…
چیزی رو زیاد جدی نگیر، چیزی رو الکی بزرگش نکن، دنبال فکرها و حرفها و رفتارهای بیهوده نباش…..
از اونچه که در اختیارت هست استفاده کن وشاکر باش…
تلاشت رو بکن برای پیشرفت کردن، برای بهتر بودن، برای بیشتر داشتن برای لذت بردن از همه چیز ودر کنار همه کس..
برای معجزه های زندگیت برای نعمت هات همیشه قدردان و سپاسگزار باشه و به اونچه که بدست نیاورد ی یا از دست دادی غصه نخور…
هدفت یادت نره!!!!!
تو نیومدی تو این دنیا که همه چیز باب میلت رقم بخوره، یا بچسبی به کسی یا چیزی یا شرایطی یا خواسته ای…
چون اونچه که در وجودت ودرقلبت هست با اونچیزی که در دیگران هست خیلی متفاوته، هر کسی مسیر تجربه های خودش رو میره….
تو فقط باید دیدت وباورت رو در مورد اتفاقات در مورد همه چیز تغییر بدی، باید با دید مثبت به همه چیز نگاه کنی ، و هر لحظه به خودت بگی که این جهان داره توسط یه نیروی عظیم وقدرتمندی هدایت میشه و صاحب اختیاری داره که هر چی ازش برسه خیره…
فقط کافیه تو هم دنبال خیر وخوشی باشی….
مراقب گوشهات وچیزهایی که میشنوند، مراقب چشمهات وچیزیهایی که می بینند مراقب ذهنت و گفتگوهاش باش و مراقب قلبت تا پاک ومطهر و نورانی بمونه تا بتونه جایگاه من باشه تا من هر لحظه در زندگیت حضور داشته باشم…
چاره کارتم اینه خودت رو عادت بدی به دیدن زیبایی ها، به دیدن وتمرکز روی مثبت ها واتفاقات خوب و یادآوری اونها به طور مداوم…
انوقت می بینی که قلبت سرشار از امید وانگیزه میشه…
انوقت جهانت میشه پراز شادی و نشاط….
خدایی چقدر فرق وفاصله هست، بین حال خوب وبدمون…
اینکه ما کجا باشیم وچی ببینیم وچه بشنویم…
جایی که بهمون حس بد واحساس کمبود، احساس بی کسی، احساس عدم لیاقت ، احساس گناه، احساس پوچی میده …
یا جایی که هر جاشو نگاه میکنی هر خطی ازش میخونی هر صدا وتصویری درش می بینی ومیشنوی همش امیدوار کنندست، حال خوب دهندست، شاد کنندست….
خدارو صدهزار مرتبه شکرکه هدایتم کرد به سایت تا حالم بدتر نشه…
زندگی یه بازیه واقعا…
که همه چیزش به خودت بستگی داره….
کارگردان بهت گفته باید چیکار کنی…دیگه خود دانی…
میخوای نقشت رو قشنگ ایفا کنی یا نه….دیگه خودت میدونی…
باید تلاشت رو بکنی که یه جور بازی کنی که هم خودت راضی باشی هم کارگردان و هم تماشاچیا…
وچی از این بهتر که آدم بتونه انقدر رها زندگی کنه که هم خودش شادی رو در هر لحظه تجربه کنه و هم حال خوبش وانرژی خوبش برسه به هرکس وهر چیزی که در دنیاش حضور و وجود داره….
اصلا هم کار سخت وپیچیده ای نبود!!!
فیلتر شکن داغون رو خاموش کردم پست کردن فایل رو گذاشتم برای فردا، از فضای اینستا کشیدم بیرون و اومدم توی سایت…..
خدارو صدهزار مرتبه شکر که هم به درک وشناخت قانون واصل جهان هستی پی بردم وهم انقدر آگاهانه وهوشیارانه به لطف الله دارم توی این مسیر پیش میرم که تا میخواد حالم خراب بشه میام و آگاهانه تمرکزم رو میذارم روی خوب کردن وشاد کردن حال خودم…
اونم نه با گوش دادن ودیدن فیلم ها وصحنه ها و نوشته هایی که شادی وحس خوب کاذب لحظه ای به آدم میده…
بلکه با دیدن وشنیدن و خوندن چیزهایی که اصله،ودرسته.. که می تونه ساعت ها وساعت ها حال آدم رو خوب وعالی نگهداره….
استاد ومریم عزیزم خدا رو صد هزار مرتبه شکر که شما دو عزیز همیشه سعی کردید به الهاماتی که خداوند بهتون میکنه عمل کنید تا با حاصل ونتایج عمل به اون الهامات هزاران نفر در مسیر راستی ودرستی و خیر قرار بگیرند…
هر جا هستید در پناه امن خداوند باشید هر لحظه وهمیشه، قشنگای من.دوستتون دارم
واقعا آدم رو به فکر وا میداره .که در لحظه شاد باشیم و لذت ببریم وشادی کنیم.
استااااد جانم دیشب خواب شماااا وسفرنامه رو دیدم
باشما دارم سفر میکنم..یک جایی بود پراز هیجااااان و استررررس.. یهویی خدا بهم گف که اگه میخوای توهم مثل عباس منش این سفرنامه رو تجربه کنی باید پا بزاری روی ترسهاتتتت…چون عباس منش نترس بود….
خدایاشکرت حداقل در خواب استاد ومریم جاااان واین سفرنامه بهشتی رو دیدم وتجربه کردم ولذت بردم.
این فایل زیبا نشانه امروز من بود ،درشب چله یا یلدای ،عزیز تبریک عرض می کنم این شب زیبا را به همگی ،انشالله شادباشیم همه مان، من تنها زندگی میکنم ،ولی وقتی میام تو سایت ،دوری،فرزندم را فراموش ،میکنم ،وخدارا شکر خیلی وقت هست ،که از غم گریه نکردم، وامروز اتفاق عجیبی را دیدم ،رفتم نان سنگک سنتی بخرم ،در صف بین مردها ،کمی بحث پیش آمد ومن عمدا به آنها توجه نکردم،وحال خودم را خوب نگه داشتم ، اصلأ نفهمیدم چطور ،بحث تمام شد ، شاطر قبل از اینکه نوبتم بشود یک نان بزرگ برایم گرفت ،وسریع برگشتم خانه، خدارا شکر میکنم ،وپیام خوش وتبریک یلدا از طرف دخترم دریافت کردم،
خدایا شکرت که دراین سایت خدایی هستم،واز استاد عباس منش عزیز تشکر میکنم ،که خانم شایسته را دعوت کرد که بیا فیلم بگیر از بچه‌ها وبازی آنها ،
چقدر درست فرمودید که زندگی یک بازی هست ،در بازی باید فقط لذت برد، وشاد بود ،
ساده بود،بی غم بود،خدایا برای خلق این دنیای بزرگ و زیبا شکر،گذارت هستم،
چقدر مردم آمریکا توحیدی زندگی می کنند ،بابچه هاش عاشقانه بازی می کنند،خدایا بی نهایت سپاسگزارم از همه اعضای خانواده بزرگ عباس منش ،دوستتان دارم،
سلام خدمت همگی دوستان عزیز
اول ازهمه این طبیعت زیبا و رنگ درختای سبز رخنمایی میکنه و میگه که خداوند رو شاکر هستم که من رو زیبا آفرید چطور طبیعت از خداوند شاکر هست با همون رنگها و طراوت زیباش ، بچه ها رو که میبینی در حال بازی با این آبهای زیبا هستند با بزرگترهاشون جلوه اینهمه بچه شاد رخنمایی میکنه و آدم رو یاد بچه گیهای خودش میندازه که به هیچی بجز زیبایی توجه نمیکرد و فقط دنبال این بود که در لحظه بازی کنه و لذت ببره این آخرت زندگیه وسایل بازی فووارها چه رنگهای زیبایی داشتند و حیرت انگیز بود و نوع شکل هندسی این وسایل هم خیلی خوب و زیبا بود اون پسره چه راحت و رها تو تخت خودش دراز کشیده بود و داشت برای خودش کیف میکرد ولی آخه پسر جون بیا یه طنی به آب بزن با بچه ها کجا داری میری اون تپه زیبا در این پارک چقدر عالیه و بچه ها روی این تپه هم سناریوی شادی و بازی رو رها نکردن و دارن اونجا هم بهترین تصاویر رو برای خدای خودشون به تصویر میکشند آفرین به شما اینجا آب هست فروانی لذت ببرید و کیف کنید چقدر عالی اون ظرفها پر از آب میشه و میریزه رو سر بچه ها بصورت مکانیکی اینجوری طراحی شده اینجا خبری از دین و مذهب دروغین و قلابی نیست اینجا حجاب همون حجاب باطن و تقوی هست که خداوند به همه چیز برتری داده برای مومن این حجاب رو باید اینجوری دل رو پاک کرد و یگانه پرست شد
خدایا شکرت برای فرصتی دوباره که بهمون دادی برای دیدن این تصاویر زیبا مریم عزیز بازم سپاسگزاریم ازت و از تمامی عوامل سایت و استاد عزیزمون
همگی شاد باشیم و سلامت در پناه الله یکتا
سلام استاد عزیزم خانم شایسته عزیزم
نشونه و برکت امروز من این قسمت بود خدایا شکرت برای هدایتم ب این قسمت
یکم داشتم ب خودم سخت میگرفتم و داشت خوش نمیگزشت بهم
که این فایل و صحبتهای خانم شایسته اگاهم کرد که دنیا ی بازیه ازش لذت ببر همین
هر چی سخت بگیری جهانم بهت سخت میگره هر چی اسون بگیری و پیش بری جهان هم کار رو بر تو اسان میکنه
چون طبق چند روز گذشته من هر چی بیشتر خاستم لذت ببرم حس و حالم بهتر شد ب نسبت و کار بر من اسان شد چه از لحاض تمرین های که باید انجام میدادم و هر چی من این لذت بردن رو با زندگی ترکیب میکردم ب همون نسبت همچی برام روال و ساده میشد
و تکاملی پیش میرفت تا اینکه دیگه از یجایی گفتم خب دیگه خوشی زد زیر دلت کو پس‌نتیجه چرا بیکاری چرا شروع نمیکنی چرا عمل نمیکنی و هزار تا چرای دیگه که باعث میشن حس خوبمونو گره بزنیم به نتیجه در حالی که توی همین دو هفته که من شروع کردم در حد توانم هم تمرین کنم مطالب این سایت رو و هر چیزی که یاد گرفتم و شنیدم رو بی نهایت نتیجه رو دیدم توی رفتار و بیرون توی اتفاقات زندگیم
و الان بهتر میفهمم نباید سخت بگیریم چون اینجوری داریم خودمون از مسیر دور میکنیم چون مسیر مسیر لذت بردن و حل مسعله است نه گیر دادن ب مسیر
دیشب که حسم جالب نبود به خداوند داشتم میگفتم خدایا من اینکار خوب رو انجام دادم یعنی کار اشتباه رو نکردم
حالا پاداشش رو بده بعد با خودم فکر کردم که این چه فکر اشتباهیه
مگه خداوند کار خودش رو بلد نیست که داری بهش یاد اوری میکنی این همون نگاه اشتباه ما بخداوندیه که خودش رو عادل و دانا و اگاه معرفی کرده
همین فکر من باعث شد بهتر خدارو بفهمم و بدونم که نیازه که من تغییر کنم تا نتایج تغییر کنه
خداوند کارش رو خوب بلده
این اگاهیی خودش یه قدت قلبه که با کسی طرفی که مثل مثال استاد مثل آیینه عمل میکنه اگر نتیجه هات دلخاهت نیست بدون داری فرکانس اشتباه ب جهان میفرستی چون جهان در همون لحضه پاسخ میده ب فرکانسهای تو و با همین سیستم عدل خداوند همچیز رو فرا گرفته و به هیچ کسی ظلمی نمیشه
چقدر دنیای بچها خالی از افکاره و پر از خداست فقط لذت میبرن
من خودم ی برادر زاده دارم صبح که چشماشو باز میکنه تا شب که بخابه فقط داره بازی میکنه
ی بار با دوچرخش تو حیاط بازی میکنه جیغ میزنه شادی میکنه حرف میزنه با خودش
اونو رها میکنه میره سمت گوشی اهنگ شاد میزاره میرقصه بقیه رو هم وعوت میکنه ب رقص
بعد جارو رو بر میداره حیاط رو مثلا جارو میکنه ی جارو کوچولو داره
یعنی لحضه ای بیکار نمیمونه با هر چیزی بازی میکنه با ماشین هاش یا وقتی ماشین جدید میخره میاره با عشق میگه بببیننننن ماشینووو خریدم
یا دستمال بر میداره تلوزیون رو تمیز میکنه و دیگه با همچی لذت میبره .تا اخر شب هر روز این کارشه روتین زندیگشه
بعضی موقع ها هم میاد پیش‌من میگه عمو رو بیار میخام ببینم عاشق ماشینه فایلایی که ماشین استاد توشه رو میزارم براش عشق میکنه چون عاشق ماشینه
انقدر‌در صلحه با خودش و جهان که اصلا براش فرق نمیکنه ی ادم‌جدید رو ببینه باهاش گرم میگیره و سلام میده ی حس رهایی داره چون عاشق ماشین و موتوره مثلا اگر یکی بیاد دم در ما موتور داشته باشه سوار میشه طرف میبردش میگردونتش
انقدر سخت نیگیریم ب خودمون زندگی ی بازیه پس ازش لذت ببریم
واقعا لذت بردم از این فایل بهشتی
سلام به دوستان، مریم عزیزم و استاد
چقدر این فایل قشنگ بود
اینکه فارغ از هر محدودیتی، مرد و زن و سیاه و سفید و کوچیک و بزرگ با هم خوش بودن
راحت با آب و خاک و چمن در ارتباط بودن
وسایل بازی خوب وحتی شیب استاندارد شده برا بازی بچه ها بود
آفتاب ، سایه، درخت و گیاه بود
سگ و حیوونی که بخواد آسیب بزنه یا کثیف کنه محیط رو ندیدم
بچه ها پا برهنه و راحت میدویدن
خدایا
دوست دارم بچه هام رو اینجوری شاد و با آرامش و با امکانات خوب بزرگ کنم
دوست دارم کنار هم خوش باشیم و بخندیم و رهایی رو تجربه کنیم
دلم میخواد بچه هام لذت بازی با هم سن ها رو درک کنن
خدایا
چه خوبه که انقدر نعمت و فروانی در جهان هست
و
چه خوبه نت داریم و آدمایی که زیبایی ها رو باهامون به اشتراک میگذارن
اهدنا الصرلط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم
سلام به استاد عزیزم و دوستان عزیز
زندگی یه بازی و باید ازش لذت برد
این چیزیه یه در زندگی تک تک بچه ها میشه دید
من هرچقدر که بیشتر با خودم در صلح شدم و بیشتر خودمو دوست داشتم ارتباطم با بچه ها خیلییییی فوق العاده تر شده و خیلییی دوست دارم که توی سن و سال کم مثلا 25 سالگی بچه داشته باشم
یعنی یکی از چیزایی که من میبینم و غرق در ذوق میشم بازی بچه هاس اصن اینا خیلییییی خوبن این احساس رهایی درصلح و آرامش بودنشون واقعا منو به وجد میاره
واقعا احساسی که کنار بچه ها دارم واقعا کنار بزرگا ندارم
توی بچه ها نه غیبتی هست نه تهمتی هست نه کینه ای هست
هرچی هست توی همون لحظه هست و این همون چیزیه که قلب من باهاش موافقه
یادمه خیلی سال پیش بچه بودم و روی نوشابه پپسی رو خوندم که نوشته بود در لحظه زندگی کن و همون روز اون جمله قشنگ موند توی قلبم
کل ماجرا لذت بردن از زندگی بقیه چیزا بهونس
واقعا با دیدن این بچه ها روزم قشنگ شد
ای نام تو بهترین سرآغاز
سلام به همه دوستان عزیزم
من با دیدن این ویدیو یه قسمتش از ته دلم اشک ریختم ….. وقتی اون دختر بچه کوچولو با اون مایو فلامینگوش داشت از یه سوراخی که اب میومد اونطوری ذوق میکرد اندازه کل جهان
با خودم گفتم پس چیه یک سر میگی من از چی لذت ببرم …
و اینکه نباید انقد خودمو درگیر کار کنم
چون از بچه ها میشه فهمید که خداوند وجود انسان رو متمایل به لذت کرده و نباید با این تمایل جنگید ….. حتی به بهانه مشغله و کار
البته کار که لذت بخشه واسم ولی افراط توش برای کسب زودتر نتیجه منظورمه
یعنی اونطوری که اون دختر بچه از ته دلش ذوق کرد من فکر نمیکنم اگه به یه آدم معمولی بهترین شهر بازی یا بهترین تفریحات هم میدادی اینطوری ذوق میکرد اگر با خودش در صلح نبود
وقت گذاشتم با بچه ها آدم رو‌میبره تو لحظه حال و از کله خودش خارج میشه
زندگی واقعی رو تجربه میکنه نه زندگی با گفت و گوهای تمام نشدنی ذهن
زیباترین قسمت این بود که یه عده افراد مختلف و نا آشنا جمع شدن یک جا و هدف همشون لذت بردن هست و چقد فضا رو میتونه زیبا کنه وقتی همه فکر و ذکرشون مثبت و شادی هست
به نام خدای بخشنده مهربان
شکرت برای یه فایل دیگه یه سفر 0 دقیقه‌ای و دیدن لذتی واقعی و ساده اول حرف ربمو گوش میدم ه میگفت زندگی یه بازیه و من دوست دارم برنده این بازی باشم و خیلی ساده انجامش بدم و لذتشو ببرم من یلی بچه‌ها رو دوست دارم آخه برام یادآور این هستند که ما لیاقتمون ابدیه بدون هیچ دلیلی بدون اینکه اسممون چیه چه شکلیه هستیم شغلمون چیه خیلی راحت میشه لذت برد و من خیلی لذت بردم از این یادآوری و چه آب بازی شنگی میکردم حس خوبش خیلی ساده به منم رسید خدایا شکرت واقعا چقدر ساده میشه توی این بازی برنده شد و خیلی ساده لذت برد به فراوانی و برنده بود واقعا دخترا از اون بالا ل می‌خوردن میومدن پایین چقدر باحال بود چه تپه سبز خوشگلی بود قدر شادی بچه‌ها رو دوست دارم چقدر بازی کردن باهاشونو دوست دارم واقعاً زیبا و شیرین بودن به خصوص اون پسره که مامانش برده بود با حوله رشو خشک میکرد و باباش باهاش ازی میکرد خیلی حال داد چقدر شبیه پسر رویاهام بود ه می‌خوامش و آرزوشو دارم و خدا بهم میده واقعا تحسین میکنم چه‌ها رو که انقدر شوق دارن برای زندگی نعمت‌هاش و انقدر راحت و بیخیال هستم انقدر آسوده دنبال بازیشون هستند چقدر هدایت را دوست دارم که هدایت بشی ه دیدن زیبایی‌ها و قشنگی‌ها و چقدر خوبه که ما خدا رو داریم خیلی راحت ادآوریمون میکنه و می‌زارتمون جای درستش با باور درست تا کلی لذت ببریم هنگ‌ها رم خیلی شاد بودن باید برم بگیرم تو پوشم بزارم چه آفتاب قشنگیه بچه‌ها چقدر لباس‌های خوشگلی پوشیده بودن یا نپوشیده بودن و با لیاقت و عشق حس قشنگشون خیلی ساده ذت می‌بردن واقعا کار ما همینه لذت بردن من قبل این کامنت اشتم باورهای کارمو می‌نوشتم که چه جوری لذت ببرم از طراحی الان فهمیدم همه چی هدایتیه تو فقط باید رها باشی و لذت ببری خودش به من خوب به هر قدم مناسب دایت میکنه و کلی لذت می‌بری
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم..
مثل همه ی آدمها، که گاهی فک می کنند زندگیشون چقدر عادی ومعمولی شده!!!!
یا مثل وقتایی که با خودت میگی خب که چی آخرش که چی؟!!!
منم نیم ساعته بود حالم اینجوری بود!
تعجبی نداشت البته این حس وحالم، چون رفته بودم اینستا یه پست از کار امروزم بذارم انقدر نت اذییت کرد اخرشم نتونستم پستم را بارگذاری کنم و تواین فاصله تو اکسپلور کلی عکس و نوشته های چرت وپرت اومد جلو چشمم!!!
از حواشی زندگی بازیگرا و بلاگرا تا عکس وفیلم ها و نوشته هایی که در مورد شغل خودم هست…
بعد چند دقیقه موندن تو اینستا همزمان کلی احساسات مختلف رو باهم تجربه کردم که البته بیشترش ناامید کننده بود!!
اینکه چقدر کار وحرفه مورد علاقه ام رو دیر شروع کردم!
یا اینکه چرا اون زمان که تو اوج بودم کارمو ول کردم و ازدواج کردم…که اخرش ازدواجم که ثمره ای نداشت و حالا بعد چندسال دوباره شروع کردم حالااااا کوووووو تا برسم به شرایط فلانی که الان انقدر موفق شده تو کارش…
از اونور نجواها میگفت: حالا میخوای برسی به فلان موقعییت که چی بشه؟ هرچه داری باید بذاری بری دیگه…حالا مثلا فلان وسیله و فلان امکانات و فلان شرایط رو تجربه نکنی ونداشته باشی..
باز از یه سمت دیگه حمله میکرد بهم که ببین چقدر تنهایی یه رابطه ی عاشقانه و عاطفی نداری بتونی چارتا حرف وسخن خوب وعاشقانه باها طرفت بزنی و بری باهاش بیرون و مسافرت و همدمت باشه!!!!
خلاصه که نجواها در عرض نیم ساعت منو فیتیله پیچ کردند طوریکه فیلتر شکن ونت رو خاموش کردم که گوشی رو بندازم یه گوشه ای و برم سراغ یه کاری که سرگرمم کنه..
به خودم گفتم کجا از سایت بهتر؟
مگه جایی غیر سایت هست که بخوای 100 درصد تمرکزت رو نگه داری روی مثبت ها وزیبایی ها و نام خدا ویاد خدا که آرامش بخش قلب هاست…
اومدم سایت وزدم روی،( مرا به سوی نشانه ام هدایت کن….)
وچه فایل زیبایی..
تاشروع شد مریم جان گفت: بریم بازی بچه ها رو ببینیم….که مهمترین کار زندگی ما لذت بردن از زندگیه وزندگی فقط یه بازیه!!!!
یه دفعه انگار بهم شوک وارد شد!!!! از اون شوک خوبا شوک قشنگا….
گفتم آره خودشه، همینه، مینا خانم یه ساعتی هست زندگی رو خیلی جدی وسخت وپیچیده کردییاااا برا خودت!!!
ببین خدا از زبون مریم جون داره بهت یادآوری میکنه وتذکر میده….
اهنگ که اومد روی فایل پلی شد دیگه نور الا نور شد، موزیک زیبای بیقرار، با صدای قشنگ پویای عزیز روی تصویر بچه هایی که داشتند با تمام وجود از زندگی لذت میبردند….
تمام فایل قلبم سرشار از شور و شادی شد و لبخند روی لبم واشک شادی حلقه زد توی چشمام، از اینکه خدا چقدر قشنگ باهام حرف میزنه….
میگه مینا زندگی یه بازیه، یادت نره هیچوقت تو بازیگرش هستی، هر جایی که هستی در هر نقشی که هستی فقط سعی کن نقشت رو خوب بازی کنی..
تو قرار بوده بیای اینجا روی زمین و در همین ظاهر وشکل وشمایل و توی این خانواده و با این نام ونشون، که بهترین ورژن خودت رو توی هر لحظه به جهان هستی وصاحب جهان هستی نشون بدی…
فقط خودت باش، خود خوشحال و خود خندونت…
چیزی رو زیاد جدی نگیر، چیزی رو الکی بزرگش نکن، دنبال فکرها و حرفها و رفتارهای بیهوده نباش…..
از اونچه که در اختیارت هست استفاده کن وشاکر باش…
تلاشت رو بکن برای پیشرفت کردن، برای بهتر بودن، برای بیشتر داشتن برای لذت بردن از همه چیز ودر کنار همه کس..
برای معجزه های زندگیت برای نعمت هات همیشه قدردان و سپاسگزار باشه و به اونچه که بدست نیاورد ی یا از دست دادی غصه نخور…
هدفت یادت نره!!!!!
تو نیومدی تو این دنیا که همه چیز باب میلت رقم بخوره، یا بچسبی به کسی یا چیزی یا شرایطی یا خواسته ای…
چون اونچه که در وجودت ودرقلبت هست با اونچیزی که در دیگران هست خیلی متفاوته، هر کسی مسیر تجربه های خودش رو میره….
تو فقط باید دیدت وباورت رو در مورد اتفاقات در مورد همه چیز تغییر بدی، باید با دید مثبت به همه چیز نگاه کنی ، و هر لحظه به خودت بگی که این جهان داره توسط یه نیروی عظیم وقدرتمندی هدایت میشه و صاحب اختیاری داره که هر چی ازش برسه خیره…
فقط کافیه تو هم دنبال خیر وخوشی باشی….
مراقب گوشهات وچیزهایی که میشنوند، مراقب چشمهات وچیزیهایی که می بینند مراقب ذهنت و گفتگوهاش باش و مراقب قلبت تا پاک ومطهر و نورانی بمونه تا بتونه جایگاه من باشه تا من هر لحظه در زندگیت حضور داشته باشم…
چاره کارتم اینه خودت رو عادت بدی به دیدن زیبایی ها، به دیدن وتمرکز روی مثبت ها واتفاقات خوب و یادآوری اونها به طور مداوم…
انوقت می بینی که قلبت سرشار از امید وانگیزه میشه…
انوقت جهانت میشه پراز شادی و نشاط….
خدایی چقدر فرق وفاصله هست، بین حال خوب وبدمون…
اینکه ما کجا باشیم وچی ببینیم وچه بشنویم…
جایی که بهمون حس بد واحساس کمبود، احساس بی کسی، احساس عدم لیاقت ، احساس گناه، احساس پوچی میده …
یا جایی که هر جاشو نگاه میکنی هر خطی ازش میخونی هر صدا وتصویری درش می بینی ومیشنوی همش امیدوار کنندست، حال خوب دهندست، شاد کنندست….
خدارو صدهزار مرتبه شکرکه هدایتم کرد به سایت تا حالم بدتر نشه…
زندگی یه بازیه واقعا…
که همه چیزش به خودت بستگی داره….
کارگردان بهت گفته باید چیکار کنی…دیگه خود دانی…
میخوای نقشت رو قشنگ ایفا کنی یا نه….دیگه خودت میدونی…
باید تلاشت رو بکنی که یه جور بازی کنی که هم خودت راضی باشی هم کارگردان و هم تماشاچیا…
وچی از این بهتر که آدم بتونه انقدر رها زندگی کنه که هم خودش شادی رو در هر لحظه تجربه کنه و هم حال خوبش وانرژی خوبش برسه به هرکس وهر چیزی که در دنیاش حضور و وجود داره….
اصلا هم کار سخت وپیچیده ای نبود!!!
فیلتر شکن داغون رو خاموش کردم پست کردن فایل رو گذاشتم برای فردا، از فضای اینستا کشیدم بیرون و اومدم توی سایت…..
خدارو صدهزار مرتبه شکر که هم به درک وشناخت قانون واصل جهان هستی پی بردم وهم انقدر آگاهانه وهوشیارانه به لطف الله دارم توی این مسیر پیش میرم که تا میخواد حالم خراب بشه میام و آگاهانه تمرکزم رو میذارم روی خوب کردن وشاد کردن حال خودم…
اونم نه با گوش دادن ودیدن فیلم ها وصحنه ها و نوشته هایی که شادی وحس خوب کاذب لحظه ای به آدم میده…
بلکه با دیدن وشنیدن و خوندن چیزهایی که اصله،ودرسته.. که می تونه ساعت ها وساعت ها حال آدم رو خوب وعالی نگهداره….
استاد ومریم عزیزم خدا رو صد هزار مرتبه شکر که شما دو عزیز همیشه سعی کردید به الهاماتی که خداوند بهتون میکنه عمل کنید تا با حاصل ونتایج عمل به اون الهامات هزاران نفر در مسیر راستی ودرستی و خیر قرار بگیرند…
هر جا هستید در پناه امن خداوند باشید هر لحظه وهمیشه، قشنگای من.دوستتون دارم
خدایا هرانچه که در زندگیم دارم از آن توست
سلام به استاد عزیزم ومریم جااااان
خدایاشکرت برای دیدن این سفرنامه زیباااااا
و حرف مریم جاااان که میگه زندگی یک بازیه؟؟ ؟؟؟
واقعا آدم رو به فکر وا میداره .که در لحظه شاد باشیم و لذت ببریم وشادی کنیم.
استااااد جانم دیشب خواب شماااا وسفرنامه رو دیدم
باشما دارم سفر میکنم..یک جایی بود پراز هیجااااان و استررررس.. یهویی خدا بهم گف که اگه میخوای توهم مثل عباس منش این سفرنامه رو تجربه کنی باید پا بزاری روی ترسهاتتتت…چون عباس منش نترس بود….
خدایاشکرت حداقل در خواب استاد ومریم جاااان واین سفرنامه بهشتی رو دیدم وتجربه کردم ولذت بردم.
خدایاشکرررررت
بنام خداوند بخشنده و مهربانم, وسلام خدمت استاد گرامی وخانم شایسته عزیزم ،
این فایل زیبا نشانه امروز من بود ،درشب چله یا یلدای ،عزیز تبریک عرض می کنم این شب زیبا را به همگی ،انشالله شادباشیم همه مان، من تنها زندگی میکنم ،ولی وقتی میام تو سایت ،دوری،فرزندم را فراموش ،میکنم ،وخدارا شکر خیلی وقت هست ،که از غم گریه نکردم، وامروز اتفاق عجیبی را دیدم ،رفتم نان سنگک سنتی بخرم ،در صف بین مردها ،کمی بحث پیش آمد ومن عمدا به آنها توجه نکردم،وحال خودم را خوب نگه داشتم ، اصلأ نفهمیدم چطور ،بحث تمام شد ، شاطر قبل از اینکه نوبتم بشود یک نان بزرگ برایم گرفت ،وسریع برگشتم خانه، خدارا شکر میکنم ،وپیام خوش وتبریک یلدا از طرف دخترم دریافت کردم،
خدایا شکرت که دراین سایت خدایی هستم،واز استاد عباس منش عزیز تشکر میکنم ،که خانم شایسته را دعوت کرد که بیا فیلم بگیر از بچه‌ها وبازی آنها ،
چقدر درست فرمودید که زندگی یک بازی هست ،در بازی باید فقط لذت برد، وشاد بود ،
ساده بود،بی غم بود،خدایا برای خلق این دنیای بزرگ و زیبا شکر،گذارت هستم،
چقدر مردم آمریکا توحیدی زندگی می کنند ،بابچه هاش عاشقانه بازی می کنند،خدایا بی نهایت سپاسگزارم از همه اعضای خانواده بزرگ عباس منش ،دوستتان دارم،
به نام خدای مهربان سلام
مریم جانم من عاشق جمله ابتدای فایل شدم و این روزا هر لحظه احتیاج دارم بهم یاداوری بشه ک زندگی ی بازیه
جدیش نگیریم
فقط لذت ببریم
زندگی ی بازیه
ک چشم ب هم بزنیم تموم میشه این دنیا ی پلک زدن در مقابل ابدیته
بیاین در مسیر خواسته هامون قدم برداریم
نذاریم فقیر از دنیا بریم
نذاریم با حسرت از دنیا بریم
استفاده کنیم
ازهمه چی از دنیا
از وسایلمون از لباسامون
از همه چی
لذت ببریم
ازین بازی لذت ببریم
عاشقتم خانوم شایسته
ممنونم