سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۴ - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۴
    186MB
    12 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

287 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پرویز گفته:
    مدت عضویت: 3130 روز

    با سلام و خداقوت

    خدایا شکرت از این همه زیبایی

    تشکر میکنم از شما خانم شایسته عزیز و استاد عباس منش گل و مایک رها که این زیبایی ها رو چه در جهان هستی، چه در روابط عاشقونتون با ما به اشتراک میزارید.

    قطعا که شما دستهایی مهربون و عاشقانه ای از خدا هستید که ما رو آگاه و بیدار میکنید که رو به خدا که سراسر عشق و زیبایی هست کنیم.

    و ما رو بیدار میکنید که خدای ما خدای زیبایی ها و فراوانی و برکت و عشق است.

    خدایی که قابل وصف نیست.

    ??????

    یکی از نکات مهم که از این آگاهی ها دیدم این بود:

    نور

    نور

    نور

    ???????

    واقعا که تفاوت انسانها در همینه که آیا با قلبشون میبینند یا با ذهن با باورهای محدود و مخرب.

    هر باور مثل یک عینک هست که به چشممون میزنیم و با اون دنیا رو تجربه میکنیم.

    این رو از همین دوربین هایی که زیبایی ها رو ضبط میکردید فهمیدم.

    که دوربین خانم شایسته یک جور زیبایی ها رو تجربه میکرد

    و دوربین گوشی استاد هم یک جور دیگه تجربه میکرد.

    ولی دلیل این تفاوت در این دوربین ها تفاوت در سخت افزاری است که در اون ها به کار رفته که این گونه میبینه.

    ?????

    ولی همه ما انسانها نور خدایی درونمون هست ولی خیلی از انسان ها با نور خدایی نمیبینند، چون اون نور رو در تاریکی های ذهن بردند و از پشت تاریکی دنیا رو تجربه میکنند.

    خیلی از ما انسان ها با اینکه به عنوان مثال چشمانی داریم که 576 مگا پیکسل هست ولی فقط از 6 مگا پیکسل اون دنیا رو میبینیم و فکر میکنیم مشکل از دنیاست و خیلی کم آدم پیدا میشه که به خودش شک کنه و بگه دلیل این نازیبایی دیدن از من هست نه از بیرون و فقط اونهایی موفق میشن با نور خدایی ببینند که مسئولیت این نازیبایی دیدن رو به عهده میگیرند و بیرون رو مقصر نمیدونند.

    و روی خود کار میکنند.

    به عنوان مثال:

    من اوایل که فایل های استاد رو میدیدم مقایسه، قضاوت و حسادت میکردم و از پشت عینک حسادت به استاد و حرف ها گوش میکردم و میگفتم این چه طرز حرف زدن و لباس پوشیدن هست و این کار ذهن که همیشه میگه مشکل و بدی که تجربه میکنی از بیرونت هست نه درون خودت.

    و به همین دلیل میگفتم استاد بد هست.

    این کار ذهن پر از باور مخرب هست که مقاومت میکنه در برابر تغیر و اون مشکل رو به بیرون ربط میده و درون رو دست نخورده نگه میداره.

    ????

    جناب مولانا:

    گرگ می دیدند یوسف را به چشم

    چونکه اخوان را حسودی بود و خشم

    ?????

    نکته مهم:

    استاد سبک شخصی خودش رو داره زندگی میکنه و کاری هم که داره میکنه اینه که سبک شخصی خودت رو پیدا و زندگی کنی فارغ از نظر دیگران.

    ولی در اوایل آموزش دادن ذهن وقتی سبک شخصی یکی دیگه رو میبینی(نوع پوشش، حرف زدن و ..) ذهن به قضاوت دست میزنه و میخواد بهت ثابت کنه که راه اون اشتباه هست و از ادامه راه منصرفت کنه چون سبک شخصی اون با تو تفاوت داره.

    ما باید یاد بگیریم به سبک شخصی زندگی همه احترام بزاریم، فارغ از اینکه ذهن میگه خوبه یا بد.

    و راه دریافت سبک شخصی خودمون رو باز بزاریم و این دریافت هم مقدور نیست مگر اینکه سبک شخصی زندگی دیگران رو تحسین کنیم و به دنبال دیدن زیبایی ها در اون سبک زندگی باشیم و قطعا پیدا میکنیم.

    تحسین کردن هر زیبایی باعث گسترش اون زیبایی و تجربه اون زیبایی ها برای خودمون میشه ولی اگر زیبایی ها رو انکار کنیم راه دریافت اون زیبایی ها برای ما مقدور نیست.

    ???????

    مثلا من یک کبوتر دارم که از نظر ذهن من میگه نوک این کبوتر بزرگ و زشت هست و اگر من در این توصیف منفی ذهن فرو برم هر لحظه از اصل اون کبوتر دورتر میشم ولی اگر بیام بگم این کبوتر خیلی زیبا پرواز میکنه، پرهای زیبایی داره و زیبایی های دیگه، این کار باعث میشه من به اصل و ریشه کبوتر نزدیک تر و زیبایی های بیشتری از اون کبوتر برای من خودش رو نشون بده.

    ????????

    این تفاوت تحسین کردن زیبایی ها یا انکار اون زیبایی هاست.

    ??????

    باز هم تشکر فراوان

    خدایا شکرت

    در پناه هدایت الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    پریشاد گفته:
    مدت عضویت: 1994 روز

    🍀سلام به همه دوستای نازنین

    اوقات همگی مملو از حس خوب

    این فایل نشانه امروز من بود. و چقدر این نشانه ها زیبا و قشنگند. هروقت سوالی دارم و میام سراغ نشانه نه تنها توی فایل بلکه توی متن انتخابی هم جواب سوالمو میگیرم.

    باز هم خدا رو سپاس که من به سمت این سایت و استاد هدایت شدم و سپاس از استاد نازنین که این لحظات رو با ما به اشتراک میذارن و سپاس ویژه از مریم جان که وقت میذاره با حوصله فیلم میگیره و ما رو شریک میکنه در این حس و تجربه خوب. و سپاس از انتخاب بی نظیر اهنگ که پر از دوست داشتنه. دوستتون دارم زیاد.

    چقدر راه رفتن توی جنگل ، لابه لای درختا به ادم حس خوب میده. و ی دفعه بعد از ی مسیر سایه که نوری نبوده برسی به خورشید اونم لحظه غروبش. مگه داریم از این قشنگتر. حالا اگه هم از اون سایه و درختا و مسیر تو جنگل لذت برده باشی و بعد بیای برسی به این غروب لذت دوچندان میشه.

    چقدر رابطه ها زیبا و قشنگن. هر لحظه سرشار از حس خوب. چه بین پدر و پسر، چه بین استاد و مریم جان. هروقت استاد به هر کدوم نگاه میکنه ی لبخند روی لبهاش داره و ی عشق توی چشماش و چقدر این قابل احساسه.

    چقدر لذت بردم از اینکه مسیر پیاده روی رو توی تاریکی هم داشتین ادامه میدادین با ی نور کم و صدای جیرجیک و بقیه صداها که گوش نوازه در شب و بعدش رسیدین به نردیکی اون ساختمانها و زیبایی ها.

    یادم افتاد به ی خاطره، ی سال تحویل با همسرم رفتیم چک چک در استان یزد. شب بود. ماشین رو پارک کردیم و از مسیر رفتیم بالا. بخشها و اتاقهای پایینی همه تاریک بودن. هیچ نوری دیگه نبود‌‌ . ما بار اول بود که میرفتیم و نمیدونستیم اون بالا چه خبره. همسرم اصرار که بیا پله ها رو بریم بالا ، اما من اینقد از تاریکی وحشت کرده بودم که قبول نمیکردم و میگفتم بیا سریعتر برگردیم. خلاصه که همسرم پیروز شد و چراغ قوه گوشیشو روشن کرد و دست منو گرفت و از پله ها رفتیم بالا. نگم براتون از منظره زیبایی که پیش رومون بود‌. غیر از اون اتشکده و فضتی زیبا با نور سبز و زرد. یک محوطه باز بود که وقتی می ایستادیم دور تا دورمون کوه های بلند بود و اسمان شب که پر از ستاره بود و نسیم ملایمی که می وزید . وای که چقدر زیبا بود. از اونجا به بعد تصمیم گرفتم با ترسهام مقابله کنم و از دل تاریکی ها بزنم بیرون.

    استاد و همراهانش هم میتونستن با رسیدن به تاریکی مسیر رو جور دیگه ای ادامه بدن اما همچنان به پیاده روی ادامه دادن و مریم جان چه زیبا گفت که قرار نیست که همیشه فیلمها همه توی نور باشه. گاهی این تضاد خود خود زیبایی هست.

    بهترین قسمت این فایل دیدن تصاویر با چشم و بعد دیدن عکسهای استاد با نور بود. گاهی واقعا ما برای بهتر دیدن و زندگی کردن باید از ابزارها بهره ببریم. چرا که نه، وقتی همه چیز زیباتر و لذت بخش تر میشه. و گاهی ما از تاریکی ها فرار میکنیم و میریم سمت نور ، در حالی که خود تاریکی زیبایی داره و فقط کافیه ی کم جور دیگه بهش نگاه کنیم مثلا با ی لنز گوشی و دوربین.

    چقدر ساختمانها و نور پردازیش زیبا و چشم نواز بود.

    برام جالب بود که رستوران هم حتی نور انچنانی نداشت و نور طبیعی محیط بود. و اون غذاهای عالی با ظاهر زیبا و اون پیش خدمت های خوش اخلاق و مودب.

    همیشه میگم توی هر کاری میشه بهترین بود و خوش اخلاق بود.

    و چه زیبا باز شخصی سر راه شما میاد که ی ایده بهتون میده برای لذت بردن و ی رستوران عالی در نزدیکی.

    اوج داستان هم اون دختر کوچولک بود که لا به لای فواره ها چرخ فلک میزد. چقدر حس ازادی عملش رو دوست داشتم و مادرش که به دنبالش میرفت. اگر من بودم شاید به پسرم اجازه نمیدادم بره توی اب و بخواد چرخ فلک بزنه.

    توی فایلها به رابطه بزرگترها با بچه ها دقت میکنم و به خودم قول میدم که بذارم پسرم ازادانه تر همه چیز رو تجربه کنه و لذت ببره از رهایی.

    و متن اوای عزیز رو که خوندم دیدم وای دقیقا منم دیشب بعد از خوندن کامنت بچه ها در جلسه پنجم از قدم دوم ، با خودم گفتم چقدر با اب و تاب نکات مثبت رو میگن. بعضی چیزها واقعا معمولیه. و دیدم که اوا هم در همین رابطه نوشته و به خودم گفتم این فایل رو زیباتر از همیشه ببین و بنویس از زیبایی هاش، تا ذهنت عادت کنه به زیبایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    الهام عزیزیان گفته:
    مدت عضویت: 2983 روز

    سلام و درود به خانواده عزیز و دوست داشتنی عباسمنش

    سپاسگذار پرودگار عزیز و مهربانم هستم که منو به این مسیر زیبای زندگی هدایت کرد. سپاسگذار مریم شایسته عزیز هستم که انقد زیبا با حرفاشون این زیبایی ها ی جهان هستی رو زیبا تر میکنن و یاد من میندازن که هرلحظه باید به نکات مثبت توجه کنم. من همیشه توجه به نکات مثبت رو اختصاص میدادم به یک زمان خاص مثلا شب ها قبل خواب و یا صبح که فقط توی دفترم یادداشت کنم و حال خوبی رو برام برای یکی دوساعت آیندش فراهم میکرد اما وقتی سفرنامه رو نگاه کردم و دیدم چقد عالی و زیبا دارین زندگی عادی رو انجام‌میدین و در عمل و در هر لحظه به نکات مثبت توجه میکنین و قوانین رو برای خودتون یادآوری میکنین با خودم گفتم چقد خوب چرا من اینکارو نکنم . که همیشه و در طول روز هرلحظه احساس خوب و در نتیجه اتفاقات توب رو برای خودم فراهم کنم. و سپاسگذار پرورگارم‌هستم که انقد قشنگ منو هدایت میکنه که از اون لحظه زیبایی های بیشتر، هدایت شدن به فضاهای عالی، غذاهای خوشمزه و دلپذیر، و احساس بهتر طبیعت زیبا و نمیدونم چجوری بیان کنم که چقد زندگیم لذتبخش تر و آرامتر و زیبا تر شده.احساس اینکه خداوند هرلحظه حواسش به من هست و نزدیکمه و منتظره تا من چیزی بخوام و بهم عطا کنه.احساس میکنم که خداوند عاشق منه عاشق اینه که من باهاش صحبت کنم و درخواست کنم ازش و من هم عاشق خداوندم عاشق صحبت کردن با پروردگارم و صحبت کردن با تنها قدرت حاکم بر جهان هستی هستم. خداشکرت که جهانی داریم با قوانین ثابت که میتونیم با برداشتن ترمز ها ی ذهنی زندگی رو برای خودمون زیباتر و راحت تر کنیم و بعد خواسته هامون به صورت طبیعی وارد زندگی میشن و اونجاست که فقط ترجیح میدم سکوت کنم و سپاسگذار باشم چون واقعا نمیتونم حسش رو بیان کنم. سپاسگذار استاد عزیزم هستم که دستی از دستان خداوند مهربون هستند که این آگاهی هارو به ما میرسونن. امیدوارم که هرروز سالم تر و ثروتمند تر و شادتر باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    اعظم جم نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2726 روز

    خیلی سپااااااااس و خیلی سلام ????بسیار عالی بود اون جاده ی سرسبز و رویا ااااا یی که من هم خیلی دلم خواست… اون ساختمون های بسیار زیبا که توی شب اون قدر زیبا دیده می‌شدند و شهر رو زیباتر کرده بودند که نماد ثروت بود و… اون پدر و پسر ناقلا و شیطون… اون استاد که آدم رو یاد این کارتون های تلویزیونی میندازه که خشمگین و مهربون میشه????اون غذا های هیولا ???????اون پسر جان که توی چمن ها غلت میخوره، اون دختر کوچولو که روی فواره های آب بالانس میزنه اون غروب زیبا که… اون استاد که از عشق جانش عکس میگیره و…. خیلی زیبا بود، یه لحظه به خودم اومدم دیدم از اول تا آخر این فایل همین طور یه لبخند روی صورتم جا خوش کرده… دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    ندا رامی گفته:
    مدت عضویت: 3494 روز

    درود به شما خانواده عزیزو دوست داشتنی

    سپاسگذارم از استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزو مهربون که این ویدیو ها اینقدر با سلیقه برای ما آماده میکنن?

    راستش هر چقدر از زیبایی های این قسمت بگم کم گفتم .چقدر اون جاده جنگلی و اون غروب بی نظیر چشم منو محسور کرد .دیوانه کننده بود اون رنگ و نور جادویی ش آدمو محو خودش میکرد.یه نکته ی جالبی که متوجه ش شدم از مایک عزیزم که واقعا تحسینش میکنم این بود که اصلا عادت به گوشی دست گرفتن و استفاده بی رویه از این وسیله رو نداشت و در تمام مدتی که شما عکس میگرفتین و گوشی و دوربین به دست گرفته بودین اون با تمام وجود سعی میکرد از طبیعت و دنیای اطرافش لذت ببره .خیلی برام جالب بود و تحسین برانگیز چون نوجوانهایی هستن در سن مایک عزیز که اینقدر در این دنیای مجازی غرق میشن که خبری از دنیای واقعیت ندارند.براوووو واقعا احسنت و درود بر استاد عزیز با این تربیت بی نظیرشون واقعا بهشون تبریک میگم.?

    خداروشکر میکنم که شاهد چنین تصاویر و‌منظره های بی نظیری هستم .غذای فوق العاده ای که خوردین رو تجربه کردم و طعم بسیار بسیار لذیذی داره صرفا نه همون غذا رو اما اون لحظاتی که سر یه میز از خوردن غذا با اشتها لذت میبرید رو بارها تجربه کردم.حس بسیار خوبیه وقتی با همسرم یا خانواده همسرم با عشق به یکی از بهترین رستورانهای شهر میرم و کنار هم غذا میخوریم و غذاهای جدید try میکنیم.??

    از دیدنتون سیر نمیشم .براتون آرزوی بهترین لحظات در کنار هم رو دارم.

    دوستون دارم⁦⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 1111 روز

    زیبایی ها را هر روز بیشتر از قبل میتونم ببینم خدایا شکرت

    این مسیر زیبا بلاخره به پایان رسید و نور زیبای خورشید پیدا شد و بعد هم یک رستوران عالی و غذاهای عالی تر، چقدر این سیستم عالیه که شما هر چقدر رضایت داری انعام میدی و هر بار این رستوران تلاش میکنه کیفیت بالا ببره تا بیشتر رضایت بدست بیاره و چقدر این چرخه کمک به توسعه کیفیت میکنه

    واقعا لذت میبرم از ابن سیستم

    و شوخی های استاد که همیشه خودشه و کاری نداره که من استادم من الان سنم بالا هست من الان جلو دوربینم همیشه شوخی میکنه راحته و چقدر این موضوع فیلم جذاب کرده و من هر بار به خودم میگم ببین استاده و میلیونها ادم دارن میبیننش ولی بدور از قضاوتها داره زندگیشو میکنه لذتشو میبره بعد منو کی میشناسه چهار تا در و همسایه انقدر خودمو در منگنه گذاشتم راحت باش و خودت باش

    اصلا مگه مهمن اصلا مگه قراره برای اونها زندگی کنی

    خیلی الگوی خوبی در این زمینه هستید برای مایی که همیشه بهمون گفتن نکن عیبه نکن زشته نکن مردم چی میگن

    الان میتونم خودم باشم و هر روز دارم بیشتر از قبل اینکار میکنم انقدر این موضوع را گفتن که حتی من حرف زدنمم چک میکنم ایاحرف درستی زدم یعنی خودم خودمو قضاوت میکنم چه برسه به رفتارهام

    خدایا شکرت که هر روز اگاهترم میکنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 737 روز

    به نام خداوند مصور زیبایی ها

    همین لحظه فوق العادس، بی نظیره همون جایی که باید باشیم

    در محاصره زیبایی ها شدیم و من نمیتونم حسمو بگم

    هر لحظه زیباتر و زیباتر وداین تمومی نداره

    چه نور قرمز رنگ قشنگی… چه حس خوبی داره

    عاشق سفرنامه هستم جاهای جدید، ادم های جدید، رستوران های جدید، خرید کردن، زیبایی ها، نکات زندگی و….

    استاد عزیز که خیلی شیرین هستن و شوخی هاشون که خنده داره

    اون خانم واقعا لبخند زیبایی داشتن و تعریف شنیدن حس خوب گرفتن. و لیاقت داشتن چون غذای خوب درست کردن

    ما همیشه به بهترین مکان ها هدایت میشیم

    چه تصاویر زیبایی، خصوصا اون ساختمون و پل که استاد گرفتن

    مایک هم روی چمن غلت میزنه و لذت میبره و من قند تو دلم داره اب میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    پارسا فریور گفته:
    مدت عضویت: 2606 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام خانم شایسته عزیییییییییییز و مهربان

    حیفم اومد این نکته به این جالبی رو نگم:

    چقدر اون تونل توی جنگل که آخرش نور بود و ومیانش زیبایی و خیلی هم طولانی بود آشنا بود!

    برای شما چطور؟ آشنا نبود؟?

    این مسیر زیبای جنگلی خیلی شبیه مسیر تکاملی بود که روی خودمون کار میکنیم

    اولش حالمون خوبه

    باید ادامه بدیم

    خیلی ادامه بدیم

    اما

    این استمرار داشتن توی مسیر نباید با تحمل همراه باشه بلکه باید با لذت و شادی و شعف همراه باشه

    مایک و استاد بین این راه عجله نکردن که زود تر برسن به نور

    بین راه به زیبایی ها توجه کردن، سلفی گرفتن???

    خیلی هم وب ادامه دادن

    و در پایان??????????????

    رسیدن به زیبایی بی نظیری که در انتظارشون بود

    زیبایی که به موقع رسیدن بهش

    و اینقدر لذت بردن که این لذتشون برای اولین بار نبود بلکه در طول مسیر هم همش لذت میبردن

    خیلی قشنگ بود

    ??

    عااالی بود

    فعلا خدا نگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سعید اکبری گفته:
    مدت عضویت: 3895 روز

    به نام خدا

    سلام

    واقعا عالی بود لذت بردم

    نکته جالب این بود که توجه به نکات مثبت چقدر عالی میتونه هدایت کنه ما رو به سمت جاهایی که زیبایی های بیشتر و آدمها باحال تر و مکانهای فوق العاده تر هستند.

    پیاده روی توی مسیر زیبا در حالی که شما از زیبایی اون مکان هیچ اطلاعی نداشتید ، صرف شام عالی در یک رستوران فوق العاده در صورتی که هیچ وقت اونجا نرفته بودید . همه اینها این موضوع رو ثابت میکنه که وقتی تمرکز فقط روی خوبی ها باشه ، روی نیمه پر لیوان باشه ، این اجازه رو به جهان میدیم که اتفاقات و شرایط خوب و عالی رو با سرعت بیشتر وارد زندگیون بکنه.

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر .

    سپاسگزارم و آرزوی شادی های بیشتر و موفقیت های روز افزون برای شما دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    میثاق طراوت نیا گفته:
    مدت عضویت: 2951 روز

    سلام به آفریننده آسمان و زمین و کسی که قوانین ثابت جهان رو وضع کرد که ما بتونیم با رعایت اونها از زندگی لذت بیشتری ببریم و روز به روز در جهت ثروت و سلامتی و ارامش بیشتر قدم برداریم

    سلام به دستان آسمانی خداوند (استاد عزیزم که عاشقشم و مریم جانم که ما را در دیدن این تصاویر زیبا سهیم کرد)

    سلام به همه همفرکانسیهای عزیزم

    همه فایلهاییکه تا الان دیدم صدها نکته اموزنده رو از قوانین برایم ملموس تر کرد و هر روز واقعا میگم هر روز دیدم به زندگیم داره بهتر میشه ، تا الان از طریق فایلهای مختلف استاد که تهیه کرده بودم سعی میکردم که زیباییهارو ببینم و حسم رو در هر لحظه کنترل کنماااا اما واقعا اینقدر واسم ملموس نبود که بتونم از دل هر صحنه ای زیبایی رو بکشم بیرون

    واقعا باورتون نمیشه(البته میشه چون همتون همفرکانسیهای خوب منید) واقعا چقدر الان توجه به نکات مثبت رفته توی خونم و هر منظره هر جایی رو که میبینم فقط و فقط دنبال زیباییهاش میگردم و هر لحظه با برخورد به چالشهای زندگی سعی میکنم کاملا فکرم رو طوری هدایت کنم که جنبه مثبت و خوب فضیه رو ببینه و به قول استاد به هر به ظاهر مشکلی طوری نگاه کنم که حس خوبی بهم بده

    یه دنیا ممنونم از خداوند بزرگم و مهربانم که من رو به این مسیر هدایت کرد ، خیلی این فایلهای سفر نامه به من بابت اجرای بیشتر قوانین جهان و یادآوری صحبتهای استاد کمک کرد یجوریکه اصلا کم کم تو تارو پودم نفوذ کرده وقتی میبینم که عر مسأله به ظاهر مشکل توی سفرتون پیش میاد و با ایمان قوی منتظر هدایت خداوند به کمک دستانش هستید (مثل پله آر وی) چقدر بهم حس قدرت و قویتر شدن ایمان رو داد

    من یه معماری و هیچوقت تصور نمیکردم که خانه آبشار رایت رو بتونم از نزدیک ببینم ، اما وقتی فهمیدم مریم جان هم همرشته منه و این خانه رو از نزدیک به تصویر کشیده این باور در من قوی شد که منم میتونم حتما یه روزی نزدیک اونجا باشم و از نزدیک بیشتر لمسش کنم

    توی این جلسه از سفر نامه میدونید چی برام خیلی جالب بود؟

    اینکه استاد عزیزم خودش به مریم جان گفت که از اون منظره زیبای غروب و ساختمانها فیلم بگیر و گفت دوربین رو بده بمن که فیلمبرداری کنم (کسیکه خودش مخالف بود و مقاومت داشت أوائل به این کار) ببین قانون چقدر قشنگ عمل کرد ، که وقتی ما واقعا هدفمون رو دنبال کنیم دنیا و ادمهاش سر تعظیم میارن جلوی خواسته ما ، و این نکرد واقعی یک خواسته بود که مریم جان با تمام وجود و علاقه فیلمبرداری رو شروع کرد بدون ترس و جهان قدمها بعدی رو بهش نشون داد و حتی استاد عزیزم که أوائل مخالف بود الان همسو شده با خواسته هاش

    استاد به خدا حرفاتو باید با طلا نوشت زد به در و دیوار خونه ها ،که بنظرم بازم کمه?

    خیلی دوستون دارم مریم عزیز و استاد خوبم

    و آرزوی خوشبختی و سلامتی و تندرستی و ثروت بیشتری رو واستون میکنم ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: