سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۶ - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدا

سلام به همه دوستان عزیزم نشانه امروز هدایت به این فایل زیبا بود خدارو شکر

داشتم به یکی از خواستهلم فکر میکردم دیدم حسم بد شد منو یاد گذشته ام انداخت که به تضادخورده بودم و فکرراینکه من به سمت خواستم رفتم ولی چرا روابطم تو اون محیط حسمو بد کرد چرا لذت نبرم چرا خوشحال نبودم چرا من که قانون میدونستم وقتی داشتم به خواسته ای در من شکل گرفته بود فکر میکردم دیدم نگرانی اینکه نکنه دوباره به تضادها بخورم بیاد سراغ و خواستم تااینباز ریشه این حسو پیدا کنم حسی که منو از ادمهاا میترسوند از بودن تو محیط جدید از بودن کنار ادمهایی که در نظر من در جایگاه بالای اجتماعی هستن اره ترس از تحقیر شدن ترس از سرزنش شدن ترس از تکرار ناخواستهاا و از خداپرسیدم تا خدایتم کنه

و چه زیبا هدایتم کرد

گفت ای بنده من جهان پذیرای هرسلیقه و ارزویی هست تو هرچه هستی با هر سن و ظاهر با هر میزان ثروت پذیرای توست هر ارزو رویایی داری هم پذیرای توستتت تو تو مسیر خواستهات باش نگران هیچ چیزی نباش از خوددبودنت لذت ببر از صدات و از سیمات هرچه هستی سپاسگزار باش جهان پذیرای توست این یک قانون است این نوع نگاه بهم ارامش و اعتماد به نفس داد تا در مسیر خواستها حرکت کنم خدا گفت نگران چه هستی وقتی به ثباتی قوانین کنارت هستم کافیست تو باورهای خوب بسازی همین بسپار به من بقیشو وقتی با این نگاه خواستهام توجه میکنم حسم خوبه و ازحضورم کنار هیچ کسی ترسی ندارم وحس لیاقت میکنم و با لذت و اعتماد بهدنفس بیشتری حس حرکت کردن رو دارم چون حس حمایت پرودگار رو حس میکنم ولاز پروردگارم گفت وقتی اینطوری با خودم دررصلحم وبا جهان در صلح هستم ینی موفقیتهای دیگرانم به چشم حمایت پرورگار میبینم تحسین میکنم این همه فراوانی نعمتها و رحمت پرورگار زیبایی زندگی و دنیاا و تجربه کردن ها رو دیگر لازم نیست نگران و استرسی داشته باشم حتی ذره ای چون خداا کارشو بلده چون خداام بیشتر میخواد چیزی که باهاش راحتیم و لذت و ارامش میبریمو تجربه کنیم پس مارو هدایت میکنه به سمت موفعیتها و افراد و محیطهای هماهنگ با ما که زبان مشترک هممون عشق باشه هرچند متفاوت از هم عمل کنیم ولی میشه باعشق هماهنگ بشیم و از کنار هم لذت بببریم و بینهایت افراد دیگر از صدای دلنواز زندگی ما لذت ببرن افرادی هماهنگ که فقط تحسین کننده هستن واینهاا همه قانونه و اینهاا همه نتایج عمل به قوانین ولی در اون زمان من این نگاه رو نداشتم که جهان پذیرای هم من هم خواستهای منه فکر میکردم من که قانونو میدونم باید با قانون در چارچوب قوانینی که بشر برای موفقیت گذاشتن در بیام

تا به نوفقیت برسم مثلا من با قانون به زیبایی خاص برسم به پول خاص و تحصیلات خاص و افراد خاص و تغییر ویژگیهای اطرافیانم برسم تا بتونم بااون به چیزی که در اصل میخوام دست پیدا کنم نه اینکه اون خواسته رو برای اینکه به لذت بیشتر برسم برای اینکه هم رشد کنم و هم جهان رشد کنه ویا اینکه تجربه کنم در ذهنم اینا نبود همش بخاطر درک اشتباهم از قانون بود که به شرایط اینچنینی هم هدایت میشدم درواقع مسیر موفقیت کندو لذت بخش نبود و نتایج پایدار نبودن چون میشه گفت به هدایت به جریان هدایت اونطور که باید باور نکرده بودم به قوانین اعتماد کامل نداشتن و نگاه مثبتی به کار کردن روی خودم وقانون نداشتم فکر میکردم که من روقانون کار میکنم تضادیروارد زندکیم میشه من اونا با قانون تغییر میدم درواقع با این نگرانی و حس بد و یه جورایی خیلی ساکت در انتظار و اظطراب آمدن تضادها بودم و غافل از اینکه دارم به ناخواستها توجه میکنم و فقط بخاطر توجهمه که شرایط نادلخواه رو تجربخ میکنم در حالی که ما هدفمون اینه که به سمت رشدو کمال بریم و هرروزمون بهتر ازدیروز بشع و این میشه این قانون جهان میشه به مسیری هرایت شدکه تا اخر رشدو لذت باشه هررزو بهتر از دیروز و هرروز عالی و عالیتر و تا بی انتها عالی محدودیتی نیست درتمام جنبهاا مثل زندگی استاد که گواه این مسیره چون اسان شده برای اسانیهاا کافیه ماام همینو از خدادبخوایم ماام صدق بالحسنی باشیم تا به مسیررر اسانیهاا هدایت بشیم و تضادها بشن باعث رشدو لذت بیشتر ما مثلا بجای اینکه کلیدمونو تو خونه گم کنیم و اخر سر تو یکی از کشوها پیداش کنیم چه زیباس که دریاچه ای داشته باشیم کلید که توش افتاد فورا بیام ابر آهنربامونو برداریم و لذت پیدا کردن گنج رو تجربه کنیم واینا تفاوتهاس دیگه البته که اینو گفتم برای انکیزه بیشتر و دلگرمی برای حرکت کردن با انیدو ایمان به سمت زیباییهاا و لذت بیشتر نه اینکه بیای غر بزنی به شرایط الانت همین الانشم کلی نعمت داری که ازشون لذت ببری از خدا بخواه کمکت کنه بهش بسپار و رها کن هدایتت میکنه

دررپناه خدا .