سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲ - صفحه 92 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲
    55MB
    61 دقیقه
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲
    896MB
    61 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1386 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی عبادات گفته:
    مدت عضویت: 3962 روز

    سلام به استاد عزیز و همسفران عزیز و هم فرکانس

    یک تشکر ویژه هم دارم از خانم شایسته که فایل های سفر نامه رو در سایت قرار میدن

    میدونم از زمان مسابقه گذشته اما میخواستم اتفاق خوبی که تجربه کردم رو با شما در میون بزارم

    من هر روز به محضی که یک قسمت از سفر نامه در سایت قرار میگرفت همون لحظه نگاه میکردم و 30 قسمت رو پشت سر هم دیدم، اوایل حسم زیاد خوب نبود اما کم کم با دیدن این فیلم ها و تمرکز بر زیبایی ها حس و حالم عالی تر شد و اتفاقات خوبی رو تجربه کردم، من چند سالی سفر نرفته بودم و همش مشغول کار بودم، وقتی فیلم های سفر نامه رو میدیدم گفتم چی میشه منم برم سفر

    خلاصه داداشم تماس گرفت که ما داریم میریم شمال تو دعوت من هستی و با ما بیا، من بدون یک ریال هزینه این سفر رو رفتم و واقعا از هوای خوب و بارون شمال لذت بردم و همش میگفتم عع ببین انقدر روی فایل های سفرنامه تمرکز کردم داریم همون طبیعت و زیبایی هارو اینجا میبینم و خیلی لذت بردم

    واقعا به تمرکز کردن بیشتر ایمان اوردم و اینکه هرچیزی رو که تکرار کنیم برای ما اتفاق می افتد

    سفر که بودم نتونستم ادامه فایل هارو ببینم و از دیروز شروع کردم به ادامه دیدن فایل های سفرنامه و حس و حالم واقعا عالیه و با شوق نگاه میکنم

    امیدوارم بهترین ها رو تجربه کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2253 روز

    سلام عرض میکنم ب استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز. اول سپاسگزار خداوندم ک از طریق همکارم شما رو وارد زندگیم کرد تا رشد پیدا کنم. بعد سپاسگزارم از شما ک با عشق در این مسیر رشد به همراه خدای مهربان کنارم هستین. واقعا درست گفتین ک ادم باید ی چیزایی رو ببینه. من برای تماشای فایلهای تصویری شما مقاوت میکردم و میگفتم وقت گیر شارژ گوشیم زود تمام میشه دارم کارام میرسم نمیتونم نگاه کنم …. و ب صوتی بسنده کرده بودم

    ولی سه ۴ روز پیش هدایت شدم به تماشای سفرنامه ک البته فکر میکنم ک از اون موقع من امادگیش رو پیدا کردم

    با دیدن فیلم های سفرنامه کلی زیبایی دیدم و فهمیدم ک سقف ارزوهای من اندازه سقف ی لونه مورچه است. فهمیدم ک من تا حالا از خدا چیزی نخواستم. تا خالا هرچی خواستم همش چیزایی بودن ک ذهن منطقی من میگفت : درحدی بخواه ک خدا بهت بده یعنی کوچیک زیاده خواه نباش پر رو نباش

    دقیقا استاد درست میگن باید الگو پیدا کنم وقتی ذهنم مقاومت میکنه من توی دور بریام کسی رو ک بتونه الگوم باشه ندارم و گفتم کی بهتر از استاد عباس منش ک الگوی زنده است

    فهمیدم ک هیچ چیز در زندگی من اتفاقی نیست من خالقم خدا میخواد من سلامت ثروتمند و شاد باشم میخوام این راه رو ادامه بدم میدونم ک خدا هم یاور منه

    بازم سپاسگزارم برای سهمیم کردن ما در این سفر و یاداوری درسها و نکات ناب

    فقط خیلی دوست دارم ک همراه با صدای زیبای خانم شایسته تصویر ایشون هم باشه

    موفق سلامت و شاد باشین???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    شیرین سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 3106 روز

    سلام ب همه دوستان هم فرکانسیم?

    استاد عزیز ?و خانم شایسته مهربون?

    خدای مهربونم ?رو شکر میکنم ??که منو ب این مسیرعالی و متفاوت هدایت کرد، الهی صدهزار مرتبه شکر??

    من عاشق این تفاوت و نو بودن جذاب بودن زندگی هستم?

    اومدم این کامنتو بنویسم و ازتون تشکر کنم، واقعا از اینکه این نمود عملی آموزه های استادو ب تصویر کشیدید خیلی لذت میبرم و سپاسگزارم??

    این تصاویر باعث میشه جزئیات این قوانینو که استاد یادمون داده بهتر درک کنم و ببینم و بهتر و سریعتر برام جا بیفته و باورم بشه، این عالیه?

    اتفاقا من خیلی دقت میکنم که استاد یا شما (و کلا اون آدمای تو تصویر و هم فرکانس با شما) چه جوری برخورد میکنید با فلان مساله و سریع قانونشو ب خاطرم میارم،تحسینتون میکنم ازتون یاد میگیرم ، ی جاهایی تو زندگیم سوال بوده برام ، خواسته ام رو میدونستم اما باورش برام سخت بوده که با دیدن این تصاویر خداروشکر هدایت شدم و این تصاویر بهم کمک کرد اصلا خواسته مو چه جوری بخوام و ب قول استاد تا حالا ندیده بودم نه در خودم و نه در اطرافیانم و دلم میخواست ببینم آدمای مثلا با فلان نعمت و ویژگی تو زندگیشون چه جوری برخورد میکنند که این نتایجو میگیرن و از این بابت خیلی فایلای سفرنامه داره ب من کمک میکنه، الهی صدهزار مرتبه شکر که هدایتم کرد??

    من از خیلی از رفتارای استاد تو این سفرنامه الگو میگیرم تو تربیت فرزندشون، تو برخورد با شما و خیییلی چیزای دیگه که خیلی زیاد میشه بخوام بنویسم کلا خیلی خوبه که زندگی استادو ب تصویر کشیدید و ریزکاری ها خیلی برای من جا افتاد، انگار یکسری گپ ها و حلقه های گم شده ای بود که پیدا شد(اینکه معادل فارسی کلماتو میگم رو هم از استاد یاد گرفتم? تو صحبتاشون همیشه معادل فارسی اون کلمه رو میگن و هم‌معنی های اون کلمه رو میگن و من همیشه دوست داشتم شفاف صحبت کنم اما گاهی با گفتن این کلمات در صحبتام با دیگران، ب تضاد برمیخوردم و اینجا ب خواستم توجه کردم که واضح صحبت کردنه و دنبال حلش بودم که با هدایت خدای عزیزم، این رفتار استاد مورد توجهم قرار گرفت و دارم اجراش میکنم و انشالله موفق ترم خواهم شد?)

    ی نکته جالب دیگری که تو این فایل من دریافت کردم این بود که چه جوری با وجود این دو نگاه متفاوتی که استاد و خانم شایسته نسبت ب فیلم گرفتن و تهیه سفرنامه داشتن باهم این مساله رو حل کردن(چون تو این موقعیت زیاد قرار گرفتم و ب نظرم خیلی مهمه ، ادم یاد بگیره این نحوه صحیح برخورد وحل این موردو ) ی چراغ هایی و راهکارایی تو ذهنم روشن شد،اما احساس میکنم خیلی بازم کار داره، خواهشی که ازتون دارم اینه که در این مورد بیشتر مثال بزنید و صحبت کنید??

    در مورد سوال این مسابقه هم نمیدونم اصلا الان جواب بدم یا نه ، یا دیر شده چون من ی خورده عقب تر هستم از فایلای روی سایت و امروز ب این فایل رسیدم، و بقیه ماجرارو نمیدونم، نمیدونم برنده مشخص شده یا نه و…

    اما فارغ از همه ی اینا دوست دارم نظرم رو بگم ، من چون خیلی عاشق هیجانات شادی آور و باحال و تجربه های جدید و زیبایی بصری و دیدنی (و کلا چیزایی که ب چشمِ سر زیبا هستند و مهربونی و لطافت هستم) از فایل ۲۶ فوق العاده لذت بردم? و نظرمو هم همون موقع بعد از دیدن فایل اونجا گذاشتم?

    موفق تر و شادتر باشید??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    علی دارابی گفته:
    مدت عضویت: 2287 روز

    سلام و درود

    اغلب جای دیدنی یا جذاب یا هرچیز دیگه ای که فیلم گرفته میشه تقریبا چیزی به مخاطب منتقل میشه که فیلمبردارمیخواد و فیلمبردار اون رو میبینه و به بقیه هم نشون میده ولی تو این تصاویری که من دیدم(قسمت اول تا قسمت سی و یکم) اینجور نبود خیلی چیزا میدیدم که فراتر بود

    مرسی از خانم شایسته که جوری به من نشون داد که لذت بردم و حسشون کردم که انگار خودمم که دارم سفر میکنم

    من از اون صحنه که یه خانم داشت گلها رو حرص می‌کرد و بعد با عشق گلهاشو به ما نشون میداد خیلی لذت بردم

    اون صحنه رو خیلی دوست داشتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    علی شکری گفته:
    مدت عضویت: 3592 روز

    سلام و درود به همه ی دوستای گلم

    امروز فرصت پیام گذاشتن در مورد سفرنامه به من داده شد و من خوشحالم از این موضوع… خدارو شکر

    راستش رو بخواید وقتی یکی از فایلای این سفرنامه رو میبینم انقدر مبهوت این همه زیبایی میشم احساس شوق عجیبی در وجودم حس میکنم از انصاف نگذرم باید بگم تابحال اینقدر زیبایی عشق توحید ثروت لذت و همه ی چیزهای خوب رو یکجا ندیده بودم و انقدر این زندگی زیباتون برام عجیب و متفاوته که نمیشه گفت کدوم قسمتش بیشترین جذابیت رو داشت چون جذابیت که از یک حد بگذره مثل مفهوم بی نهایت نمیشه مقدار واسش قائل شد اما الهام بخش ترین قسمت رو اگه بخوام و باید تبریک گفت به شما بابتش بابت اون اعتماد به خداونده و زمان هایی این موضوع بولدتر میشه که به وضوح دست خداوند رو میبینیم از مهندس مکانیک و کامپیوتر گرفته تا مکان های عالی و زیبا تا دعوت یک خانم و مادرش از شما که به خونش برید و … اگه بخوام بشمارمش چندین و چند صفحه باید بنویسم و اونم فقط در همین 31 قسمت اتفاق افتاده و اینجاست که حداقل من نمیتونم به خودم اجازه شک کردن به قدرت بی بدیل خداوند رو بدم و رها بشم از این همه شرک و جهنم خودساخته واقعا ازتون ممنونم که این سفرنامه ی زیبا و توحیدی رو با ما به اشتراک گذاشتید بخصوص تشکر بسیار بسیار ویژه از خانم شایسته مهربان که البته مطمئنم پاداش این عشق و محبتشون رو فقط خداوند مهربان میتونه جبران کنه … از صمیم قلبم برای شما و همه ی دوستان گلم در این خانواده صمیمی سعادت، شادی ، تندرستی و عشق رو از خداوند مهربانم آرزو دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    سمیه گفته:
    مدت عضویت: 2138 روز

    سلااااامی بهاری خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز!

    من وقتی به این قسمت رسیدم یه جورایی شوکه شدم.من قبلاً یه قسمتهایی از سفرنامه رو به صورت رندوم میدیدم تا اینکه یه روز تصمیم گرفتم از قسمت اول مرتب ببینم، یه دفتر هم برداشتم و نکات هر قسمت رو مینوشتم و ادامه دادم تا این قسمت!!!و دیدم اینجا از ما خواستین برگردیم از اول😊….

    راستش رو بخواهین یه جورایی نمیدونم چرا ذهنم مقاومت میکرد دوست داشتم ماجراهای قسمت های بعد رو ببینم زیبایی های قسمت های بعد رو ببینم.اما فقط به خاطر اینکه برای استاد و شما احترام زیادی قائلم با خودم گفتم باید برگردم و از اول ببینم.چند روزی هم مکث داشتم و به دلیل این درخواست فکر میکردم و…

    و بعد از چند روز که ذهنم مقامت میکرد شروع کردم از اولین سفر و با دقت و تمرکز بیشتری فیلمها رو دیدم تا به قسمت نهم رسیدم.تو این برگشت دوباره خیلی چیزها یاد گرفتم😊

    من دیوانه ی قسمت نهم هستم .چون به رویای من خیلی نزدیکه منو میبره تو فضایی که دوست دارم توش بمونم.اولین باری که دیدم هم همین حس رو داشتم.ما قراره که مهاجرت کنیم به شمال کشور ….

    و این قسمت خییییلی شبیه اونجاست.از اولش که اون جاده ی قشنگ که دو طرفش پوشیده از درخته من رو با خودش برد(واااای که منو این جاده های پوشیده از درخت دیوانه میکنن ،چه آفتابی باشه، چه ابری،چه باااارونی،شب باشه یا روز ،یا حتی با یه مه سنگین که با یه اضطراب قشنگ که توی دلت رو خالی میکنه از جاده رد بشی!هر جور که باشه من دیوونه اشم و هر وقت از این مدل جاده ها رد میشیم، من سرم رو از ماشین بیرون میبرم تا نسیم دلچسب به صورتم بخوره که البته جنس نسیم این جاده ها فرق داره❤)

    ببخشید پرانتزم طولانی شد😊و بعد هم که صدای آب و رودخونه ی زیبا با سنگ های قشنگش که خزه ی مخملی قشنگی این سنگها رو پوشونده و اصلاً از دیدنش سیر نمیشی و بعد هم دستی که خانم شایسته عزیز فرو برد در آب، واااااای انگار من بودم که دستم رو بردم زیر آب و دستم خنکی دلچسب آب رو حس کرد تازه من صورتم رو شستم و وقتی تو یه چنین جاهایی صورتت رو شستی، چشمهات رو ببند و خنکی نسیم که صورتت رو میبوسه رو حس کن ،که این حسّ بینظیره!

    خدااای من.انگار الانم اونجا هستم ،پاهام یخ کرده انگار کفشام رو در آورده باشم و پامو به آب زده باشم خدایا شکرت که این نعمت بینظیر تجسم رو به ما دادی و اینقدر به حقیقت نزدیکه که جسم بهش واکنش مثبت

    نشون میده و میره تو همون فضا😘خدایا شکرررررت

    ومیزی که برای غذا انتخاب کردین،آففففففرین داره!

    خیلی حسّ قشنگی داشت.ممنونم که این لحظه ها رو با ما به اشتراک گذاشتین و درسی که از نحوه ی انجام کارها به طور همزمان دادین ،من این روش رو خیلی میپسندم و حرفای استاد و خانم شایسته مهر تائیدی شد برای من.

    من این قسمت رو از همه ی قسمت ها (که البته همه ی قسمت ها قشنگ بودن)

    بیشتر دوست دارم.احساس میکنم قاب عکس رویا های منه😘

    و درسی که من ازین بازگشت گرفتم این بود قدر داشته هام رو بدونم و روی زیبایی هایی که همین الان توی زندگیم هست تمرکز کنم و خدای مهربان رو به خاطرش شکر گزار باشم ضمن اینکه وابسته هم نباشم و به عبارتی، رها باشم و امیدوار.

    از شما ممنونم که من رو از اینجا به عقب بردین تا زیبایی های بیشتری رو ببینم.

    شاد و سلامت و ثروتمند باشید در دین و دنیا و آخرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 3193 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت دوستان عزیز

    من واقعاً نمیتونم بگم کدوم قسمت سفرنامه زیباترین قسمتش بود.

    چون وقتی رفتم دوباره از اول نگاه کردم

    گفتم پســــــــــــــر من اصلاً هیچی ندیدم؛

    مخصوصاً توی قسمت های اول که واقعــــــــاً هیچی ننوشته بودم و گفتم خدایا واقعاً زیبایی ها بی نهایت هستند.

    حالا جالبش اینه که توی قسمت ۲۹ و ۳۰ که باهاشون زندگی کردم هم این صادقه ها و الان که دوباره نگاهش کردم دوباره کلی زیبایی دیدم که اصلاً باورم نمیشد که بابا پس اینا کجا بود؟!!!!

    بنابراین پاسخ من یک پاسخ نسبی هست در مورد این روندی که تا به الان طی شد در پناه و لطف و هدایت الله مهربان؛

    من به شخصه از قسمت ۳۰ بی نهایـــــــــــــــت استفاده کردم و لذت بردم ازش و باهاش زندگی کردم، خیلی خیلی تغییرات توی وجودم داد خیلی خیلی نگاهم رو به همه چیز تغییر داد.

    من به طرز بی نهایت عجیبی یک نظم و هماهنگی فووووق العاده محکم و عجیبی بین وسایل و اتفاقات اونجا دیدم که ۱۰۰% مطمئن بودم و هستم که این حجم و از ریز بینی و دقت در نظم اتفاقات و چینش اشیاء، کار یک انسان و کلا کار انسان نمیتونه باشه، یعنی قشنگ حضور یکی دیگه رو حس میکردم که اینا رو یک انسان نمیتونه انجام بده، خیلی خیلی فضای عجیبی بود و بارها یخ کردم و موهای تنم سیخ شد!! اگه بخوام کلش رو بگم خیلی خیلی خیلی خیلی زیاده و چنـــــــــدین صفحه متن هستش اما واقعاً نه فقط توی این قسمت۳۰ بلکه توی کل سفرنامه حداقل برای من از قسمت ۲۵۲۶ به بعد_ یک نظم بی نهایت دقیق و عجیبی رو توی همه چیز حس میکردم که کار یک انسان نبود، خب مصلاً طبیعت و آبشار نیاگارا که ۱۰۰% کار یک انسان نیست، اما حرفم اینه که نظم و هماهنگی ای که توی آبشار نیاگارا بود، توی باغ خانم بورلی هنرمند هم بود و توی رنگ کفش خانم شایسته هم بود، توی اون farm market هم بود، توی آر وی هم بود و… .

    این من رو می گرفت مخصوصاً توی ترکیب رنگها که من هیــــــــــــــــچی نمیتونستم بگم و مخصوصاً توی قسمت ۳۱ که شاهکاری هست برای این مثال ترکیب رنگها و نظم و چینش رنگها در کنار همدیگه، واقعاً واقعاً کار یک انسان نبود و نیست، انگار یکی دیگه اینا رو کنار هم چینده که جز زیبایی و نظم و دقت و قشنگی توی سیستم و کارش نبود و نیست. این رو واقعاً جدی میگم.

    مثلا توی اون دستشویی farm market اینقـــــــــــدر زیبایی و هماهنگی بود که اتفاقاً عین و عین و عین اون نظم و هماهنگی رو در باغ بورلی هنرمند دیده بودم، توی آبشار نیاگارا دیده بودم که اگر کسی این رو می دید فکر می کرد که مثلاً خانم بورلی رفته آبشار نیگارا رو دیده بعد اومده باغ خودش و این دستشویی رو چینده یا کنار هم گذاشته، اما این فرض محاله، پس کار کی بود این همه هماهنگی؟؟؟؟ و جالبی اش هم اینه که دوربین دقیقاً روی این هماهنگی ها زوم می کرد یا اینکه مثلاً بگیم خانم شایسته آگاهانه همه ی این ها رو کنار هم چینده و از همه ی این هماهنگی ها اگاه هستند که این هم یک فرض محاله. پس کی داشت زوم می کرد؟؟؟؟!!! پس کی میدونست که باید روی چیز زوم بشه و از چه چیزی باید فیلم برداری بشه؟؟؟؟ آیا واقعاً کسی هست که جواب این رو نمیدونه؟؟؟؟!!!!

    بارها و بارها من پشتم یخ میکرد انگار دورم رو سکوت میگرفت و جالبش هم اینه که انگار اون کسی/ چیزی که داشت فیلم می گیرفت کنار گوشم بود و داشت بیهم میگفت که چیا رو ببینم و چیا رو بنویسم و به چه چیزی توجه کنم و قشنگ بهم hint میداد انگر که خانم شایسته کنارم نشسته بود اگر بگیم که خانم شایسته داشتند بصورت آگاهانه فیلم می گرفتند و داشتند بهم میگفتند که اونجا رو هم ببین، چقدر شبیه فلان قسمت شده، اینجا رو هم ببین چقدر ترکیب رنگ شبیه اون باغ بورلی شده. و وقتی که میرفتم باغ بورلی رو میدیدم و اون قسمتی که اون میگفت رو هم میدیدم میدیم دوربین دقیقاً روی اون دوتا شکل و ترکیب رنگ به یک اندازه زوم کرده و تقریبا از یک زاویه یکسان فیلم برداری شده، بعد تازه از بغلش ده تا هماهنگی دیگه میزد بیرون که توی فایل های قبلی بودش.

    میدونید میخوام چی بگم؟؟ امیدوارم که متوجه شده باشید…

    جهان جز زیبایی و فراوانی و نظم و دقت و قانونمندی نیست و اینا کار یک انسان یا کار نسل بشریت نیست. نیروی مطلق جهان، نیروی خیر و فراوانی در تمامی جنبه ها و زیبایی و نظم و هماهنگی هست و مردمی که بر خلاف این می بینند فقط در توهمات شون و سراب خود ساختشون زندگی می کنند و به قول قرآن اعمالشون حبط شده است.طبق مثال استاد، مثل اون فردی که توی رستوران سلف سرویس هست، اما، بشقاب جلویش خالیه، چون اون توی توهماتش زندگی می کنه.

    این فایل های سفر به دور آمریکا، فایل های استاد عباس منش و خانم شایسته نیست، بخدا راست میگم.

    این چیزی که در نگاه اول در این برنامه دیده میشه، فقط یک پوسته و ظاهر هست، منظورم از نگاه اول سفر به دور آمریکای استاد عباس منش به همراه دوستان و افرادی که با آنها هم فرکانس است و آنها با استاد هم فرکانس هسنتد می باشد. بخدا یه چیز دیگه داره گفته میشه توی این فایل ها، واقعاً سفریه به درون و حقیقت و باطن این جهان. خیلی خیلی عمیق تر از یک مسافرتی هستش که همه میرن. اصلاً اینطور نیست اصلاً اینطور نیست. من بارها برام رخ داد که اصلاً یادم می رفت که این فایل برای استاد هست و خانم شایسته دارند فیلم می گیرند!! و وقتی که استاد رو میدیدم تازه می فهمیدم که این فایل برای استاده!! مخصوصاً توی اون فارم مارکت که یک شاهکار بود از قرینه بودن همه چیز توی اونجا که حتی به عقل جن و پری و انس هم نمیرسه اون حد از قرینگی و نظم و دقت و هماهنگی. میدونید چی مگیم؟ یکی دیگه داره همه چیز رو میچینه که ذاتش زیبایی و نعمت و فراوانی و نظم و قانونمندیه که خودش رو داره توی این وسایل و چینش شون و ترکیب رنگشون نشون میده و متجلی میسازه. که چیزی که توی اونهاست، بیرون اونهاست و کنار گوش من بود و توی دوربین بود و جهت دست خانم بورلی بود و…

    باغ خانم بورلی رو خود خانم بورلی چیده و نظم داده اوکی قبوله، اما، نظم توی اون دریاچه و طبیعت قسمت ۳۱ یا گلهای آبشار نیاگارا رو هم خانم بورلی چیده بود، چون عین هم بودند؟؟؟!!!

    پس کی داره اینا رو می چینه؟ چطوره که اینقدر شبیه به هم هستند و عیــــــن هم هستند!!!!!؟؟؟

    چطوره که ترکیب و نسبیت رنگ لباس استاد با ترکیب و نسبیت رنگ اون فارم مارکت و باغ خانم بورلی عین هم بود، چطور ممکنه مگه میشه؟؟!!! آره میشه، چرا نمیشه!!!

    چطور ممکنه که ترکیب و نسبیت رنگ اون باغ دعا با ترکیب رنگ و نسبیت رنگ خانم شایسته عین هم بود و این در حالیه که اسم خانم شایسته مریم خانم هست و اون باغ هم باغ حضرت مریم بود و چطور ممکنه که برند پتوی من هم مریم هست و رنگش هم دقیقاً عین همون رنگه !!!!! چطور ممکنه آخه؟؟؟؟!!!! مگه میشه اینا اتفاقی باشه آخه؟؟؟! نه نمیشه.

    بی نهایت از این ها هست توی این سفر نامه.

    من عاشــــــــــــــق کشف این هماهنگی ها شدم، دیوووووانه ی این کشف شدم، شب و روزم رو نمی فهمم که چطور میگذره.

    چه ارتباطی هست بین فرکانس استاد و خانم شایسته با فرکانس دروه ی ثروت ۳ و با اون فارم مارکت و فرکانس افراد و فضای اونجا، چی میشه که به سمت اونجا هدایت میشن؟؟

    یعنی من دقیقاً مثال بارز ثروت ۳ رو توی اون فارم مارکت دیدم توی نقطه به نقطه ی اونجا دیدم و حسش کردم، اونایی که ثروت ۳ رو دارند میدونند که من چی میگم اون مباحثی که در جلسات ۲و۳ و ۵ و ۶ و ۱۴ گفته شد، دقیقاً مصداق عینی اش اون فارم ماکت هست، مخصوصاً اون توضیحات اول دوره که توی صفحه ی اول دوره گفته شده است.

    من اینقدر عاشق این دو قسمت شدم ۲۹ و ۳۰ که واقعاً هدایت شدم و رفتم توی گوگل مپ خونه ی خانم بورلی رو پیدا کردم، اون فارم مارکت رو پیدا کردم، اون زمین گالف رو پیدا کردم و رفتم توی اون عکسهای ۳۶۰ درجه ی گوگل مپ که از زمین گرفته شده و قشنگ رفتم جلوی خانم بورلی، رفتم جلوی اون زمین گالف، رفتم جلوی اون فارم مارکت، میدونید خیلی خیلی حس عجیبی برام داشت که ببین خانم برولی انیجاستا، الان داره چیکار میکنه یعنی !!!! خانم شایسته از این زمین گالف فیلم گرفته بودا !!!! استاد و خانم شایسته به این فارم مارکت اومده بودنا !!!، خیلی خیلی خیلی حس عجیبی بهم داد. مثل اون آیه ی قرآن که میگه سیروا فی الارض شده بود که رفتم و اونجاهایی که شما رفته بودید و گذر کرده بودید رو دیدم و شما رو یاد کردم اونجا، خیلی خیلی حس عجیبی داشت نمیدونم باید چطوری بگم تا حق مطلب بیان بشه. واقعاً خدا رو شکر.

    باز هم تاکید می کنم که این قسمت های مورد پسند من برای الان، کاملاً نسبی هستش و خدا میدونه که در قسمت های بعدی انشاءالله چه چیزهایی رو به سمتش هدایت بشم!! اصلاً نمیخوام دست الله مهربان رو ببندم فقط میذارم منو ببره.

    مورد بعدی این دوره که خیلی خیلی توی شخصیتم اثر گذار بود این بود که من به شدت خودم شدم و یک نقطه ی ضعف بزرگ من و یک راهی که شیطان ذهنم همیشه از اونجا میومد داخل و خراب کاری میکرد، این بود که من درون ذهنم به شدت به استاد قدرت داده بودم و نظر استاد مخصوصاً لایک استاد برام مهم بود و اعتبار درستی یا نادرستی کامنت هام و آگاهی هام رو بجای اینکه بدم به احساسم فارع از اینکه استاد لایک میکنند یا نمیکنند، به لاکی استاد میدام، ایده هام رو اگاهی هام رو احساس خوبم رو حتی!!

    اما توی این دوره به شدت به شدت به شدت کم شد و الان خیلی خیلی راحتشدم خدا رو شکر و اعتبار حسم خیلی خیلی خیلی زیاد شده توی وجودم، خدا رو شکر. چون میدونید طبق همون حرفی که بالا گقته شد، وقتی دیدم که این فایل ها برای استاد نیست یعنی محوریتش با استاد نیست بلکه استاد هم جزوی از این اتفاقات و مسیر هستند، خیلی خیلی خیلی نگاهم به احساسم تغییر کرد، مخصوصاً در مورد اون هماهنگی هایی که گفتم!! خدایا شکرت.

    چند تا قسمت هم بود که من خیـــــــــــــلی خندیدم.

    یکیش اون زیر پا گرفتن استاد برای مایکی بود توی قسمت ۲۵ که ووواقعاً حرفه ای بود اون کار. خیلی خیلی حال کردم و اینکه استاد چقـــــــــــدر خوشگل خندشون رو جمع کردند خیلی خیلی عاالی بود.

    یکی دیگش توی قسمت ۳ بودش، موقعی که استاد می گفتند این گوشت غذای منه، هیچکس بهش دست نمیزنه هیچکس، بعد موقعی که استاد توی همون حالت هستند تصویر تموم میشه، بعد صحنه میره روی نیاز شدید به بادمجان. خیــــــــــــــلی خــــــــــــــــــــلی من خندیدم اونجا. اون اولش استاد اونطوری میگن که این گوشت غذای منه بعد توی سکانس بعدیش هم استاد و هم مایکی اونطوری بادمجان رو میخوان. خیلی خیلی خیلی خیلی قشنگ و خنده دار بود.

    یکی دیگرش هم توی قسمت ۲۰ ام بود موقعی که استاد اون شرط بندی رو برندند و به مایکی گفتند و اون آقای کنار مایکی خیـــــــــــــــــــلی باحال خندید من کلاً اون خنده ها رو خیلی خیلی خیلی دوست دارم و اگه توی یک جمعی این خنده باشه دلیل بیشتر خنده ی من به اون سمت میره.

    یکی دیگه اش هم توی فایل ۲۳ بود موقعی که مایکی اومد جلوی اون اسلاید اوت تو دقیقه ی ۵، اینقــــــــــــدر من خندیدم که نگو خیلی خیلی زیبا بودش.

    یـــــــه صـــبــــح جدید دیگه شروع شده ی استاد خیلی خیلی خیلی خوشگل بود، اون حس شادیش رو بی نهایت دوست داشتم.

    توی فایل ۲۴ استاد شما چقــــــــــدر قشنگ صدای اره برقی رو در آوردید خیلی خیلی خیلی خندیدم. خیلی عاالی بودش. استاد این کودک شیطون درونتون رو خیلی خیلی دوست دارم.

    تدوین فیلم ها که ووواقعاً حرف نداشت خیـــــــــــــــــــــــــــــــلی زیادند این خلاقیت های ووواقعاً ناب که من هر کدوم شون رو بارها میزد عقب دوباره نگاه میکردم، واقعاً سیر نمی شدم ازشون، یکیشون رو که خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی زیبا بود و واقعاً با تمام وجودم تحسین کردم خانم شایسته رو توی فایل ۲۶ بود موقعی که زیر آبشار رفته بودید در دقیقه ی ۴:۰۹ تا ۴:۱۲ یک فید فوووووق العاده بود از همون مسیری که دروبین خارج میشه از همون مسیر دوربین وارد سکانس بعدی میشه همینطور آهنگ هم بی نهایت دقیق و قشنگ قبل شروع کلام مایکی یک فید اوت فووووق العاده با یک شیب بی نظیره که واقعاً واقعاً بی نهایت قابل تحسینه، حالا این تازه یکیشه فقط، بی نهایت تا دیگه هست که بی نهایت زیباست. خانم شایسته بی نهایت بی نهایت شما و الله درونتون رو تحسین میکنم بابت این تدوین رویایی بخـــــــــــــــدا خیلی خیلی خیلی حرفه اییه. مخصوصاً حرکت دوربینی که دست تون بود با کمترین جابجایی بیشترین حجم از فضا رو فیلم برداری می کنه و چقـــــــــــــــدر smoooooooooooooth واقعاً عالی و میدان حرکتی دوربین هم فوووووق العادست و یک حرکت بی نهایت نرم و در یک مسیر بی نهایت دقیق بود و مسیر دوربین بازگشت نداشت، مخصوصاً مخصوصاً توی آبشار نیاگارا فوووووووووووووووووووووووق العاده بود، بی نظیـــــــــــــــــــــــر بود و من فکر نمی کنم کسی توی جهان بتونه بهتر از این مسیر فیلم برداری و میدان حرکتی دوربینی که دست شما بود، فیلم بگیره از اونجا. فقط داشتم تحسین تون می کردم اونجا.

    خانم شایسته من خیلی خیلی خیلی از نحوه ی استفاده کردنتون و نحوه ی برخوردتون با وسایل یاد گرفتم، خیلی خیلی زیاد. واقعاً تو عمرم ندیده بودم کسی از وسایل اینطور استفاد کنه و برای چشمام تازه بودند. یک نظم و ترتیب و متانت بی نهایت خاصی توی عملکردتون هست و اون عمل رو کامل انجام میدید و وسایل رو از درست ترین جای ممکن به دست می گیرید و زاویه ی دستتون محـــــــــــــشره، خیلی خیلی خیلی برام لذت بخش بود و خیلی خیلی کیف کردم، مخصوصاً توی آشپزی تون که هیـــــــــــچی ندارم برای گفتن واقعاً. اینکه چقــــــــدر نظم و سلیقه داشت کارتون و چیندن وسایلتون و حتی اون مواد اولیه ای که باهاشون میخواستید غذا درست کنید، با یک سلیقه ی بی نهایت خاصی توی طرف اونها رو چینده بودید و بعد توی غذا می ریختید. بی نهایت تحسین تون میکنم. این همش بخاطر یک ذهن زیباست.

    تازه اینها و بی نهایت دیگه که من ندیدم تا به الان، فقط برای ۳۱ قسمته، خدا میدونه بقیه اش چی میشه و قراره چه اتفاقاتی بیفته!!!!!!! خدا رو شکر واقعاً

    کلــــــــــــــــــی اتفاقات فووق العاده رو تجربه کردم و میکنم، کلـــــــــــــــــــــی غذاهای خوش مزه و بی نظیر خوردم، قبل از سفر به دور آمریکا یک دوست فووووق العاده بعد از سه سال وارد زندگیم شد و یک استاد موفقیت فووووق العاده هستند و در قسمت ۳۱ هم یک دوست فوووووق العاده ی دیگر هم وارد زندگیم شد یک زنده دل واقعی و حقیقی و متصل به ربّ که فوووق العاده دارندروی خودشون کار میکنند و با اینکه کیلومترها با هم فاصله داریم اما اینجا حســـشون می کنم و ارتباطمون بیشتر یک ارتباط متافیزیکی هست تا فیزیکی و فرکانس هامون خیلی خیلی بیشتر با هم ارتباط دارند تا فیزیک مون و بارها دست الله مهربان رو به وضوح حس کردم، هر جفتشون رو بی نهایت دوست دارم، خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد و خیلی خیلی راضی هستم همین الانش بی نهایت راضی هستم و بیش از مقدار کل زندگیم تا به الان، من عشق خــــــــــالص و الهی رو دریافت کردم از این دوتا دست و فرکانس الله مهربان. خیلی خیلی راضی هستم. واقعاً خدا رو شکر.

    یک موقعیت مالی خیلی خیلی خیلی خوب برای الانم بوجود اومده که با خیال راحت تر می تونم بشینم پای سفر به دور آمریکا. خدا رو شکر.

    چقدر چقدر چقدر توی کنترل ذهن قوی شدم و چقدر چقدر راحت تر کنترل میکنم ذهنم رو.

    چقدر چقدر راحت تر می خوابم و راحت تر بلند میشم.

    چقدر چقدر چقدر سپاسگذارتر شدم و چقـــــــــــدر زود ذوق میکنم و منفجر میشم از خوشحالی :) :) :)

    خدا رو شکر.

    بعد از قسمت ۳۰ ام من یک تجدید نظر کردم در مورد آینده و روش زندگیم و سبک شخصیم که وقتی این همه زیبایی و اتفاقات فوق العاده هستش در جهان، من چرا بخوام بک جا باشم فقط؟ چرا یک سفر همیشگی رو شروع نکنم، برای یافتن این هماهنگی ها و اینکه خود با چشم خودم ببینم اون ها رو و حسشون کنم از نزدیک؟ و توی ذهنم داره بهش پرداخته میشه و داره خیس میخوره یجورایی و عاشقانه دوست دارم و میخوام که اینطور زندگی کنم، خیلی خیلی خیلی حس عجیبی داره برام این سبک زندگی و خیلی خیلی با درونم هماهنگ تره. خدا رو شکر.

    ریشه ی همه ی اینا به باور فراوانی بر میگرده، دوره ی سفر به دور آمریکا فقط یکی از الهامات باور فراوانی ام بود.

    این اتفاقات موقعی افتاد که مقاومت های ذهنم در مورد تحسین کردن و دیدن کوچکترین و به ظاهر مسخره ترین زیبایی ها و نوشتن اونها (این نوشتن خیلی خیلی مهمه)، کمتر شد.

    موقعی که روی فراوانی و بی نهایت بودن ثروت ها و نعمتها در تمامی جنبه ها، شروع کردم به کار کردن.

    موقعی که همه رو حذف کردم از اطرافم.

    تازه این ها فقط برای ۳۱ قسمتی بود که من هیچی ازش هنوز ندیدم!!! چه برسه به اینکه یک ذره بیشتر ببینم، چــــــــه برسه به اینکه صد قسمت رو ببینم!!!!! نتیـــــــجش بی نهایت بی نهایت بـــــزرگه. غیر قابل تصور هستش.

    نمیدونم احتمالاً شرایط طوری رقم بخوره که به یک کشور دیگه برم در حین این دوره و ادامه اش رو در یک کشور دیگه ببینم، شاید هم هدایت شدم به آمریکا و اتفاقاً توی آخر همین فایل هم یک نشونه دیدم از استاد که آمریکا ببینیمتون وانشاء الله گفتن خانم شایسته؟ نمی دونم، نمی خوام دست الله مهربان رو ببندم یا اینکه من تصمیم بگیرم، من فقط فرکانس خوب و دلخواهم رو می فرستم و اون الله مهربان نتیجه ی قطعاً خوب و اون چیزی که من میخوام رو بوجود میاره، چطوری؟ من چه میدونم چطوری؟ مگه این دوستای فوووق العاده و این موقعیت های عااالی ای که داره بوجود میاد توی زندگیم رو من میدونستم که چطوری بوجود اومد، که اگه تمام قدرتهای جهان با هم دست روی دست میذاشتند، نمی تونستند چنین موقعیتی رو برای من بچینند که این دوستای من وارد زندگیم بشوند، من نمی خوام دستش رو ببندم، فقط میخوام فرکانسمو بفرستم فقط و فقط و فقط همین. فقط میخوام با عشــــــــــــــــــــق غرق بشم و برم برم برم توی فراوانی و سفر به دور آمریکا و تمرکز بر نکات مثبت و کوچکترین نکات مثبت و هماهنگی ها. بیرون به من ربطی نداره و درست کردنش کار من نیست، من باید درونم رو درست کنم فقط همین. این رو با گوشت و استخوانم درکش کردم.

    با عشـــــــــــــــــــــق میخوام روی باورهام کار کنم و به زیبایی ها تمرکز کنم در پناه هدایت و لطف بی نهایت الله مهربان.

    خانم شایسته، مایکی و استاد عزیز، خیلی خیلی ازتون ممنونم.

    سپاسگذارم الله مهربانم

    در پناه بی نهایت الله مهربان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    Ms Mohadese گفته:
    مدت عضویت: 2607 روز

    سلام به همسفران عزیزم 💫

    به شخصه تمام فایل های سفربه دورامریکا برای من فوق العاده تاثیر گذار بود و الان هم با وجود مقاوت های ذهنی بسیاری که دارم که همش میگن قبلا همین قسمت کامنت گذاشتی و نزار با کامنت گزاشتنم میخوام بگم که از روزی که تصمیم گرفتم فایلهای سفربه دور امریکا رو بار دیگه با جزعیات ببینم و‌نکات مثبتش رو بنویسم نشونه ها رو تایید کنم کم کم به خواسته ام میرسم و همش خبرهای خوبی میشنوم و چقدر رها تر و تسلیم تر و چقدر با خودم به صلح و اشتی بیشتری رسیدم و مطمنم تا انتهای فایلها چه اتفاقاتی در زندگیم رخ میده چراکه این فایلها خیلی از خواسته هامون رو باورپذیر تر و امکان پذیر تر میکنه و چقدر من درس گرفتم از تک تک این فایلها واقعا نمیتونم بگم کدوم یکی تاثیرگذار تر بود چونکه برای من تک تک شون پر از درس و اگاهی بود 👌 از نحوه برخورد استاد وقتی که مسله ای براشون پیش میومد و از ایمانشون به هدایت و دستان خدا و همچنین لذت بردنشون از تک تک لحظات و سپاسگزاری کردنشون و ارتباط فوق العادشون با خانم شایسته و مایک و … تک تک این لحظات برام درس داشت و یاد گرفتم که تمرین کنم چگونه رفتار کنم و چگونه سخن بگم و چجوری لذت ببرم 🌺😍

    واقعا سفر به دور امریکا و طبیعتی که مشاهده میکردیم همههه نشان از قدرت پروردگارمون و به نحوی اجرای قانون و درس گرفتن رو یادمون میداد و چقدر زیبا خانم شایسته توصیفشون میکردن و چقدر زیبا قانون تغییر ناپذیرجهانمون حرف میزدن واقعا لذت بخش بود برام و ممنونم از شما 🙏❤️

    رشد شخصیتم رو از اول این سفر تا به الان حس میکنم و میبینم که چگونه نگاهم دنبال زیبایی ها و نکات مثبت اطرافمه و اگر گاهی از مسیر منحرف میشم چجوری با تمرکز روی نکات مثبت احساسم رو خوب میکنم و بیشتر در طول روز سپاسگزارم و سعی در احساس خوب ماندن رو تمرین میکنم بی شک دستان خدا برای من شدید تا خودم رو رشد بدم و شخصیتم رو هر روز بهتر و بهتر کنم و ایمانم رو به خدا افزایش بدم و متوکل تر بشوم روز بروز و شجاع تر بشم و با ایمان و امید به خودش قدم بر دارم

    سپاس از شما و استاد عزیزم و همه همسفران این دوره فوق العاده ( که واقعا یک دوره مخصوص محسوب میشه )که کامنتاشون سرشار از عشقه خیلی ممنونم از شماااا😍❣️🌺🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سجاد بوستانی گفته:
    مدت عضویت: 2722 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز خانم شایسته محترم مایک گل و دوستان خوبم در سایت من حالا دوره سفر ب دور امریکام شروع شده و با اجازتون مسابقه مو گذاشتم بعد از دیدن همه فایلا انجام دادم

    در فایل 22 زمانی استاد عباسمنش وخانم شایسته با خانم کتلی اشنا شدید ک اولا چقدر وقتی با ایشون حرف میزدید احساس لیاقت واعتماد بنفس از چشمانتون میبارید و اینک خانم کتلی و مادرش چقدر مهربان و خوش قلب و با حال بودند و مشخص بود ک چقدر دنیا دیده و ادم های پخته ای هستند و نکته دیگ اینک ایشون وضعیت مالی خوبی داشت و این نشانه قانون مداره ک اگ قرار بافردی هم اشنا بشیم با فردی همسنگ و همسطح خودمان است و در پایان این فیلم هم ک نشون میداد چقدر مردم با عشق کار میکنند و صبح ک از خاب پامیشن نمیگن وای خدای من ی روز سخت دیگ میگن خداروشکر بابت این روز زیبا و این حال خوب رو هم در زندگیشون نمود میدن وقتی حال خوب باشه خب سرحالی و این تو طرز رفتارم نمود پیدا میکنه مثل اون خانمی ک میتونست یک جا بشینه و وسایل اسباب بازیشو بفروشه اما داشت با کارهاش حال خوبشو ب بقیه منتقل میکرد

    در فایل 31 من قشنگ حس کردم اون فرکانس هوای خوب و اون ارامش و تمرکز تاریکی رو ارزومه شب تو جنگل بااشم خیلی حس خوبی گرفتم از این زندگی و از این سبک زندگی بااینک فرزند دارید اما خیلی راحت ب زندگی دونفرتون میرسید خیلی عاالی دونفره بودن رو تجربه میکنید و همچنین مایک چقدر خوب مستقل بودن و ازاد بودن رو تجربه میکنه خداروشکر بابت این زندگی خوب شما.

    تو فایل 41 من یک خانم خوش ذوق خوش مشرب رو دیدم ذوق و هنر حرفه ای و تمام عیار این خانم منو مجذوب خودش کرد ی خواسته جدیدی در من شکل گرفت و خداروشکر بابت این خانم مهربان و خوش ذوق عکس هایش همزمان اشپزی همزمان اراستن غذا ها و خونه خداروشکر ک ی خانووم میتونه تا این حد با سلیقه بااشه

    فایل 42 واای این فایل چی بود کوه هدایت و نشانه و ایمان بود نشون داد قانون واقعاا عمل میکنه تو هر شرایطی تو هر موضوعی نشون داد میشه ب خدا سپرد و خدا ب وقتش ن دیر جوابتو میده خداروشکر این یعنی خدا حواسش بهت هس ینی اینک قانون بهت دروغ نمیگ اگ میگ رهاا کن و تو رها کردی دست بکار میشه و برای حل مسئلت شروع بکار میکنه خداروشکر یباار دیگم حقانیت قانون رو باهم دیدم

    فایل 73 قانون تکامل رو فریاد میزد نشون میده ک ب نسبتی ک تو بزرگ میشی جهان اطرافتم بزرگ میشه برات، نشون میده اگ لایق بااشی جهان میسازه برات، خداروشکر بابت این قوانین ب این شدت دقیق خداروشکر بابت قانون تکامل خودم ب شخصه خیلی خوب این قانونو درک کردم تو زندگیم این فوق العادس شکرت قانون تکامل یعنی همه چی اگ تکاملت طی بشه ب قول استاد انقد روون میاای بالا ک دقیقا نمیدونی چجوری یهو بخودت میای میبینی خدای من همه چیز تو زندگیت داری شکرت ک این قوانین رو ب ما نشون میدید حتی با زبان تصاویر

    تو قسمت 85 دیدیم چقدر حیوانات بی الایش و مهربان و زیباا هستند چقدر هماهنگ هستند هیچ حیوانی نگران دیر شدن یا گذشتن ساعت نیست هیچ حیوانی نگران قبض اب و برق نیست هیچ حیوانی دروغ نمیگوید و هیچ حیوانی هوش منفی ندارد وقتی اینها نبااشه چقدر ب منبع نزدیک تر میشویم و چقدر دوست داشتنی تر و کاریزماتیک تر میشویم خداروشکر بابت اینهمه زیباایی و جذابیت

    درنهایت فک میکنم میتونم یکسری از لحظات زیباا در فایل هارو اماده کنم و بگم این ها بهترین های سفر بودند اما یک فایل خاص هرگز چون واقعا فرکانس های مثبت این فایل ها اجازه نمیده تا یکیشو ب عنوان بهترین انتخاب کنی خداروشکر بابت همه چیز خداروشکر بابت این خانواده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: