سفر به دور آمریکا | قسمت 105 - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 105
    442MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی سفر به دور آمریکا | قسمت 105
    28MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

159 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اکرم گفته:
    مدت عضویت: 2504 روز

    سلام خدمت استاد گرامی ومریم خانم عزیز

    بینهایت ازتون سپاسگزاروممنوووونم واقعا این قسمت فایلتون عالی زیبا وسخاوتمندانه بود همین امروزصبحباهمسرم راجع به مسافرت واینکه عید کجا بریم وچقدر دلم مسافرت میخواد صحبت میکردیم که رفتم سراغ تلگرامتون واین دو قسمت آخر پاسخ های شما را که نشنیده بودم شنیدم وووو

    بیهایت لذت بردم از اطلاعاتی که در اختیار ما گذاشتید از شهرهاوسفرهاتون

    بسیاربسیارممنونم

    واقعاشما شدید دایرتالمعارف شادی تفریح موفقیت ولذت?????

    خداوند محافظتون باشه ولطفا ادامه بدید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مهدی سرخیل گفته:
    مدت عضویت: 3956 روز

    سلام استاد عزیزم ممنونم که یاد میکنید از بنده من واقعا عاشقانه دوستتون دارم و از خدا واقعا سپاسگزارم که شما رو به من داده و یک احساس خیلی خیلی خوبی در شما میبینم یک جورای حس میکنم خیلی با لذت به همه چیز نگاه میکنید با یک احساس زیبا این رو واقعا میگم من دارم احساس میکنم و به راحتی به من انتقال داده میشه دوستدارم و ممنونم که تو برنامهاتون از من به عنوان یک دوست نام میبریم و من عاشقانه میگم عاشقانه میگم خیلی دوستدارم خیلی خیلی زود میبینمت انشاالا به امید خدا پسر گلت رو ببوس آرزو میکنم هرچیزی که از خدا میخواهید بهتون بده و به بچهای عضو خانواده عباسمنش عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    A گفته:
    مدت عضویت: 2176 روز

    از قدرت تضاد بگم که وقتی به یه تضادی برمیخوریم ناخودآگاه بی نهایت خواسته ارسال میشه بدون اینکه این پکیج و باهم خواسته باشیم چون به عینه دیدم و به نظرم تمام اتفاقات زندگی بر اثر تضاد به وجود میاد

    تجربه شماره یک با دوستی آشنا شدم در خوابگاه که گوشی سامسونگ داشت و من گوشی هوآوی داشتم . منو اون هم اتاقی بودیم و همیشه با گوشی سلفی میگرفتیم و بهش میگفتم دوربین گوشی تو خیلی بهتر از منه و با اینکه گوشیم رو تازه خریده بودم و گرونتر و مدل بالاتر از گوشی اون بود ولی همچنان چشم من دنبال دوربین گوشی اون بود تا اینکه دو سه ماه کنار هم بودنمون گذشت و ترم سه دانشگاه تموم شد و آخرین امتحان و دادیم و اون روز قرار بود هر کدوممون برگردیم به شهرمون … دوستم بلیط گرفت و رفت و منم اماده شدم که برم ولی یکی از دوستای دانشگاهم به زور اصرار کرد که باید برای آخرین بار قبل رفتنت بریم بیرون و من ناچار مجبور شدم برم و وقتی در تاکسی بودیم و پیاده شدیم گوشیم افتاد و منم با وجود شنیدن صداش بازم برنگشتم و بعد مدتی متوجه شدم که گوشیم نیست ( اینم بگم که من از چند وقته قبل این ماجرا به طرز عجیبی تمام عکسامو از گوشیم پاک کردم و یا انتقال دادم به لب تاب یه حسی همش بهم میگفت هیچ عکسی تو گوشیت نمونه و این حس مث ترس بود و مجبورم میکرد تمام عکسامو زود زود پاک کنم و یا انتقال بدم این حس نگهبان داشت منو برای این اتفاق اماده میکرد تا گم شدن گوشیم باعث نشه عکسای سر لخت من پخش بشه و فقط بهم سود برسونه … یعنی قانون حواسش هست که ضرری در راستای ناخواسته نرسونه بهم و فقط اتفاقات و در جهت رسیدن به خواسته سوق بده) و جالب اینجاست که بعد از گم کردن گوشیم کمتر از سه روز بعدش پدرم مدل بالاتری از گوشی سامسونگ و برام خرید و حتی دعوام هم نکرد که حواست کجا بوده و اینا…

    دومین تضاد … من یه مدل شکلات نارگیلی و خیلی دوست دارم که سایزش بزرگه و اندازه ویفره و پدرم رفت و یه مدل شکلات خرید که اصلا دوست نداشتم و مدتی هی به ظرف خوشگله شکلاته نگاه میکردم و نمیخوردم و غر میزدم که کاش از مدل نارگیلی میخریدی و کاش تو این ظرف به این خوشگلی شکلات نارگیلی بود به جای این شکلاتای به درد نخور…

    نگم براتون که یه روز از سرکار به جای اینکه برگردم بی هدف می‌چرخیدم تو خیابونا و این تنها باری بود که من بعد از کار بی هیچ دلیلی داشتم تو خیابونا میگشتم و هی برای خودم سوال بود که چت شده چرا برنمیگردی تو که خرید نداری و یهو از جلوی مغازه شکلات فروشی رد شدم و دوباره عقب عقب برگشتم و رفتم داخل و یه کارتن بزرگ شکلات نارگیلی برداشتم و خریدم و برگشتم خونه( اینم بگم که شکلات نارگیلی که بابام همیشه میخرید سایزش خیلی بزرگ بود و اندازه ویفر بود اون شکلاتایی که تو خونه داشتیم و من دوسش نداشتم سایزش کوچیک و اندازه شکلاتای معمولی بود) وقتی رسیدم خونه بازش کردم دیدم همون شکلات نارگیلی هست اما سایزش کوچیکه ( یعنی من اولین بار بود که سایز کوچیک این شکلات و میدیدم و ناخواسته خریده بودمش و اصلا اگر میدونستم که کوچیکه شاید از روی عادت نمیخریدم تا سایز بزرگش و پیدا کنم و از اونجایی که تو کارتن در بسته بود متوجه سایزش نشده بودم خریده بودمش و اگر سایزش کوچیک نبود توی اون ظرف خوشگلا جا نمیشد و دقیقا اندازه همون شکلاتایی هست که بدم میومد ازشون و بعد خیلی اتوماتیک و ناخواسته شکلاتایی که دوست نداشتم و ریختم تو کارتن شکلات نارگیلی و شکلات نارگیلی هارو ریختم تو ظرف خوشگل اون شکلات قبلیا و بعد از چند روز وقتی داشتم از تو اون ظرف خوشگله شکلات نارگیلی برمیداشتم به خودم اومدم و دیدم وااااای من دقیقا هروقت به این ظرف خوشگله نگاه میکردم غر میزدم که کاش توش شکلات مورد علاقه من بود و حالا ببین اتوماتیک انگار هیپنوتیزم شدم و رفتم تمام اینکارو کردم و خودمم حالیم نشده که دلیلش این تضاد بوده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فرزانه دستوریان گفته:
    مدت عضویت: 2351 روز

    به نام خالق غشق وزندگی

    سپاسگزار خداوند یکتا هستم که تو کودکیم حضرت علی(ع) را به عنوان اولین اسطوره والگوی زندگیم انتخاب کردم و همیشه سعی کردم که جوری زندگی کنم که شبیه امام علی بشم ، همیشه برام سوال بود چرا جامعه خلاف گفته های امام علی عمل میکنند یه مورد از این ها اشتباه هست خیلی حالم بود و چون از 5 سالگی دوست داشتم کاری انجام بدم که همه آدم ها شاد باشند و با ذهن کودکیم و محیط اطرافم به این نتیجه رسیدم که اگر مردم سلامت باشند شادند پس تصمیم گرفتم دانشمند بشم تا کمک کنم مردم سلامت و در نهایت شاد باشند البته تدریسم بی نهایت علاقمندم ولی به سبک خودم.

    ازکودکی با قرآن رفیق بودم و تو زمان ارشد حین مقاله پیدا کردن وخوندن اکثرا قرآن گوش میدادم ولی تقریبا یکسال و دوسالی میشد که از قرآن خسته شده بودم . ولی بعد از چندین ماه که با استادآشنا شدم وفایل های رایگان رو گوش دادم و به لطف خدا هدایت شدم به مطالعه قرآن و دوباره با قرآن آشتی کردم و یقین پیدا کردم قرآن درسته روش زندگی جامعه مشکل داره. الان به لطف خدا بعد از حداقل یکسری و نیم کامل قرآن رو خودم که حسم بهم گفت بشینم موضوعی قرآن رو بخونم . سعی میکنم ازتمام چیزهای حتی کوچک تو زندگیم هست لذت ببرم وشکر گزار باشم . خدارا هزاران مرتبه شکر میکنم که فعلا آخرین الگوی زندگیم استاد هست و خوشحالم که هر روز تو سایتون هستم و جالب اینکه تولد اولین و آخرین الگوی زندیگ تا الان امسال در یک روز قرار گرفته . استاد جان تولدتون بی نهایت مبارک مبارک . ممنون که هستی دوستتون دارم و شما بهترین هستین .

    یه اتفاق جالب دیگه اینکه خواهر کوچکم از شهریور با من رفیق شده و الان به خانواده عباسمنش پیوسته و خیلی هم حالش خوبه و فوق العاده لذت میبره و بی نهایت دوستتون داره ، چون دسترسی به نت داره از طرف خواهرم تولدتون رو هزاران تبریک میگم .

    روز پدر هم بر شما مبارک استاد عزیز . ما با آگاهی های شما و سایتتون زندگی ما جانی دوباره گرفته .

    خیلی ممنونم از خانم شایسته عزیز بابت همه چیز

    دوستتون داریم

    سپاس فراوان از خداوند عزیزم

    تنها تورا میپرستم وتنها از تو یاری میگیرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
    مدت عضویت: 2008 روز

    سلام استاد عزیزم ومریم جونم، هدایت امروزم مثل همیشه عالی بود. راستش من چند روزی هست خیلی با آسمون وابرها وطلوع وغروب خورشید عشق می کنم. واقعا دیوانه کننده ست. خدا رو هزاران مرتبه شکر. حدود یه هفته س که بسته ی آموزشی ثروت 3 را به همراه خواهرم خریداری کردم ودایما گوش می کنم. ایمان دارم تو مدار ثروت ورسیدن به همه ی آرزوهام هستم. با گوش کردن به صحبت های استاد، اشک می ریزم وایمان دارم که نتایج به زودی در زندگیم نمایان میشه همونطوری که بسته ی عزت نفس در زندگی من معجزه کرده. من با تحسین زیبایی‌های اطرافم هدایت میشم به سمت زیبایی های بیشتر. توضیحات استاد در رابطه با زیبایی‌های جهان من را به وجد آورد واگن‌ها را تو لیست آرزوهام می نویسم. خیلی دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    نرگس گفته:
    مدت عضویت: 2107 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جون

    استاد یک ایده دارم براتون شما تو این فایل گفتین دارین ملک و ماشینتونو میفروشین چون جا پارک ندارین چرا بفروشین؟ حیف نیس خونه و ماشینی که با عشق و علاقه خریدین بفروشین !

    یک پارکینگ یا یک مکان اجاره کنین یا بخرین تمام ماشینا،موتورا و دوچرخه هاتونو بزارین اونجا هر موقع هر کدومو خواستین بردارین و لذتشو ببرین 😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    امید گفته:
    مدت عضویت: 1921 روز

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد و خانوم شایسته عزیز

    واقعا تبریک میگم واحساس میکنم که منهم میتونم مثل شما به تمام این شهرها مسافرت کنن فقط از خداوند میخوام منو یاری کنه تا بیشتر بتونگ به قانون آفرینش متعهد باشم

    واقعد استفاده کردم و لذت بردم

    شب بخیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    هدیه سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 1334 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام

    استاد قشنگ معلومه کارهارو زیاد سخت نمیگیرید همون فایلی که توضیح میدید سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش دقیقا همینه شما آسون میگیرید به خدا ایمان دارید کارها براتون خیلی راحت انجام میشه

    خیلی جالبه این روزها سوالاتی که برام پیش اومده بود از سر کنجکاوی میبینم تو فایل ها جواب میدید پس اون جایی که رفته بودید اون هتل چوبی شهر آیدر بوده

    من میدونم که سفر میکنم به کل جهان و همشونو تجربه میکنم

    و اینکه منم ابرا رو دوست دارم همیشه به زیبایی اونها توجه میکنم و شاید بخاطر اینکه بیشتر اوغات ابرای خوشگل میبینم روستای من هم ابر هاش خیلی قشنگه آسمونش خیلی قشنگه

    استاد من علاوه بر اینکه قوانین خداوند رو از شما یاد میگیرم کلی اطلاعات عمومیم هم بیشتر شده شما خیلی میدونید!! و من واقعا ممنونم بخاطر این همه آگاهی

    تصمیم دارم وقتی هجده ساله شدم گواهی نامه بین المللی بگیرم و اینکه من الان فهمیدم که به امید خدا وقتی برم به سفر میتونم یه مدتی خونه بگیرم اونجا

    استاد وقتی داشتید صحبت میکردید با خودم میگفتم اگه باوراتو تغییر بدی اینچنین اتفاق های خوب برات میفته و بازهم مثل همیشه تحسین میکنم

    خدا نگه دار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    رامین خطی گفته:
    مدت عضویت: 1530 روز

    به نام رب رزاقم و خدای زیباییها

    با سلام به استاد عزیز و مریم خانم گل

    واقعا این زیبا بینی شما دلیل بر علت شده ک شما هر کجا میرید فقط و فقط زیبایی رو به سمت خودتون جذب میکنید

    و گردش و مسافرت به اکثر کشورها ارزوی قلبی منه و شما ااستاد الگوی مناسبی هستید ک به ذهنم بگم میشود بری کل جهان رو بگردی و لذت ببری و نگران هیچی نباشی

    در پناه رب رزاق شاد و سالم و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: