این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2019/12/abasmanesh-10.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-12-20 20:32:562024-10-21 14:54:49سفر به دور آمریکا | قسمت 100
531نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد خیلی خیلی لذت بردم از این قسمت..چقد قشنگ حرف زدین.چقد هماهنگ بودین با جهان!!!
استاد با اینکه ناراحت شدم از تموم شدن سفرنامه و اصلا دلم گرفت ولی به نظرم کارتون منطقی و قابل قبوله که دلتون میخاد با راحتی و آزادی تمام از لحظات سفر لذت ببرید اصلا واقعیتش اگه خود من بودم شاید هرگز این کارو نمیکردم و ترجبح می دادم که خودم درکنار خانواده از سفر لذت ببرم نه اینکه همش بفکر ضبط و تدوین و پخش این لحظه ها برای بقیه باشم!!برای همین میگم کار مریم جون خیلی ارزشمنده و شما که همراهی کردین..و نظرتون کاملا قابل پذیرشه..
استاد بهتون افتخار میکنم به عنوان یک انسان(یک همنوع)که تونستین به خودتون تسلط پیدا کنین و به خواسته هاتون برسید..می دونم که خیلی سخته ولی شما این کار سختو ممکنش کردین.
ایشالا بهتون تو بقیه این سفر سه نفره با مایک یا دونفره تون با هم خوش بگذره ،لطفا هر از چندی هم ما رو با شیرینی های زندگیتون شریک کنین..ممنون..
کاش این امکان وجود داشت که هر کس از بچه ها که میخواست و می تونست با شما تو این سفر شریک می شدو از نزدیک باهاتون همسفر میشد..من خودم خیلی دلم می خواد که با همسرم باهاتون همسفر شیم حداقل یه بخشهایی از سفر رو…
استاد؟!
سوالای من:(راستی اگه تمایل داشتین عمومیش کنین اگه نه خودتون بخونید ، باز اگه تمایل داشتین جواب بدین اگه نه که هیچ.من فقط طبق فرموده خودتون هر سوالی به ذهنم رسیده میپرسم)
1- شما 3ماه تنهایی به این سفر ادامه دادین؟؟؟چون مریم جون قسمت قبل گفت که 3ماهه اومدیم تمپا و مایک درس میخونه و استاد به سفر ادامه دادو..سوالم اینه که تنهایی 3 ماه چطور دووم آوردین؟وحالا بعدش مریم اومد پیشتون مایک رو چطور دلتون اومد تنها بفرستید بره و این مدت تنها بمونه دور از شما؟
2-استاد درباره روابط آقایون و خانوما میخواستم بپرسم که اونجا دست میدن و روبوسی میکنن..ما به عنوان مسلمان که تو دینمون سفارش به عدم لمس نامحرم شده چه رفتاری باید نشون بدیم ؟میشه کامل توضیح بدین؟
3-استاد من حس میکنم مایک زیاد شاد نیست .چرا؟آیا این احساس منه یا واقیته؟شما از مایک شادترید..مایک تو چهرش غم و بی حسی هست اون شور نوجوونی و جوونی رو نداره.مث شما اونقدبگو بخند نیس ..اون الان باید خیلی پرانرژی تر از اینا باشه بنظرم…برام واقعا سوال بود.
4-استاد یکم دلم گرفته ازخودم که تواناییمو ازش غافل شدم و بهش نپرداختم. گاها تو بعضی موقعیتها استرس میگیرم بایدغلبه کنم بهش.. احساس میکنم به یه نیرو و انرژی بالا که بتونه کمکم کنه نیاز دارم ..اینجور موقعا شما چیکار میکنین؟خوبه که شما فوتبال بازی میکنین ولی من اصلا خوشم نمیاد..
5-استاد شما ادم خاصی هستین با علایق خاص! چه جالب که دلتون میخاد همش تو سفرباشین .چرا دلتون میخاد؟
بهتون تبریک میگویم وآفرین به شما که این قدر ریز بینانه نوشتید؛ برای من هم واقعاعالی بوده است تمام چیزهایی که نوشتید در مورد من نیز صادق است و آفرین به شما که این قدر نکات را عالی نوشتید ؛ منم یکسره رفتارهای استاد و خانم شایسته عزیزم مد نظرم است و از یادم نمی رود و خیلی هم دلم برای این سفرنامه تنگ میشود دیشب تا فایل آخر را دیدم تا ساعتها بغضی در گلویم داشتم ؛ ولی می دانم که از این بنده خدا مگر چقدر بایدتوقع داشته باشیم که زمان برای من بگذارد و این فیلمها را بگیرد و به خودم گفتم که می توانم ازاول شروع کنم ؛ در این سفرنامه منم خیلی خیلی چیزها یاد گرفتم اصلا طرز زندگی کردن نگاه به زندگی را یاد گرفتم با زبان تصاویر و دیداری خیلی بهتر یاد گرفتم .
سوال بنده در واقع یه سوال کلی از سفر کردن هست همیشه برام خیلی ترس آور و دلهره آور هست که با همسرم و مخصوصا با فقط ماشین خودمون بریم یعنی فقط من و همسرم باشیم و خانواده ی دیگه ای همراهمون نباشه سفرهای دور مثل شمال کشور یا مشهد یا هر جای دیگه که از خونه و زندگیم دور باشه بخوایم بریم همش این سوالات و این ترس ها میاد سراغم و من رو از رفتن منع میکنه
که من در حین سفر تو جاده اگه ماشین خراب شد چیکار کنم؟
اگه جایی خوایدیم و شب یه آدم مریض دل بهمون حمله کنه چی؟
یا کسی خدایی نکرده تعرض کنه به حریم شخصیمون و من باهاش در گیر شدم چیکار کنم تنهایی ؟
نکنه بلایی سره خانومم بیارن و من تا آخر عمر شرمنده بشم و از این قبیل فکرا البته اینم بگم که این اتفاقات برای خیلی ها افتاده و من از افتادنش برای خودم ترس دارم
البته با امکانات فعلی که دارم منظورم هست یعنی من العان با این ماشین و امکانتی که دارم چطور با این مسئله کنار بیام
وقتی شما گفتی که با موتور سیکلت رفتی شمال اونم موتور بدنه جوشی من مو به تنم سیخ شد گفتم این دیگه چه آدم بی کله ایه بگید چطور این کارو کردید
لطفا راهکاری بدید که بتونم به این ترسم غلبه کنم ممنون از سایت بی نظیرتون ???
اول شما باید یه مدت روی ورودی های ذهنتون کار کنید و اخبار نامناسب رو به هر شکلی نشنوید و توجه کنید به افرادی که سفر می کنند چه تنها چه دو نفری.تحسینشون کنیدو باهاشون صحبت کنید از تجربه ها و خاطرات خوبشون هدایت شدن هاشون و همه چیزهای خوب مثل سفرنامه استاد بشنوید و ببینید. بعد از سفرهای کوتاه شروع کنید تا کم کم ترس هاتون از بین بره.
سلام به خانواده بزرگ عباس منش هر روز با دیدن فایل های سایت انگار رشد بیشتری پیدا می کنیم و تمام فایل های این سایت انگار مسیر رشد رو راحتتر کرده..
استاد شما وقتی توی دریاچه پارادایس با مایک شنا می کردید اون موقع هم الیگیتورتونم بود یا نه ؟آخه واقعا عجیب به نظر می رسه و من اون فایل حیوانات خونگی رو که خانوم شایسته عزیز قرار داده بودن رو فقط با شگفتی تمام نگاه می کردم..(مثل خیلی از فایلهای سفرنامه).
ممنون بابت نشان دادن این همه فراوانی در جهان و بیشترین و بزرگترین ترمز من و از خدا ممنونم که شما ها رو سر راه من قرارداد تا من بیشتر پیشرفت کنم – سوال من از استاد اینه که کدام شهر و کدام ایالت از لحاظ فراوانی و باور مردمانش برای برطرف کردن ترمز عدم فراوانی بهتر بود در این سفری که شما داشتید ؟
با سلام و احترام؛
ممنون بابت تهیه این 100 قسمت من که خیلی نکات مفیدی درمورد زیبا دیدن و راحت سفر کردن اموختم و تشکر فراوان از شما و خانم شایسته و خانواده عباسمنش
سلام.میخواستم بدونم ۲تا ال ای دی جدیدا رو ک خریدید برای ار وی.قیمها رو چکارشون کردید؟ممنون.
سلام عزیزانم
استاد خیلی خیلی لذت بردم از این قسمت..چقد قشنگ حرف زدین.چقد هماهنگ بودین با جهان!!!
استاد با اینکه ناراحت شدم از تموم شدن سفرنامه و اصلا دلم گرفت ولی به نظرم کارتون منطقی و قابل قبوله که دلتون میخاد با راحتی و آزادی تمام از لحظات سفر لذت ببرید اصلا واقعیتش اگه خود من بودم شاید هرگز این کارو نمیکردم و ترجبح می دادم که خودم درکنار خانواده از سفر لذت ببرم نه اینکه همش بفکر ضبط و تدوین و پخش این لحظه ها برای بقیه باشم!!برای همین میگم کار مریم جون خیلی ارزشمنده و شما که همراهی کردین..و نظرتون کاملا قابل پذیرشه..
استاد بهتون افتخار میکنم به عنوان یک انسان(یک همنوع)که تونستین به خودتون تسلط پیدا کنین و به خواسته هاتون برسید..می دونم که خیلی سخته ولی شما این کار سختو ممکنش کردین.
ایشالا بهتون تو بقیه این سفر سه نفره با مایک یا دونفره تون با هم خوش بگذره ،لطفا هر از چندی هم ما رو با شیرینی های زندگیتون شریک کنین..ممنون..
کاش این امکان وجود داشت که هر کس از بچه ها که میخواست و می تونست با شما تو این سفر شریک می شدو از نزدیک باهاتون همسفر میشد..من خودم خیلی دلم می خواد که با همسرم باهاتون همسفر شیم حداقل یه بخشهایی از سفر رو…
استاد؟!
سوالای من:(راستی اگه تمایل داشتین عمومیش کنین اگه نه خودتون بخونید ، باز اگه تمایل داشتین جواب بدین اگه نه که هیچ.من فقط طبق فرموده خودتون هر سوالی به ذهنم رسیده میپرسم)
1- شما 3ماه تنهایی به این سفر ادامه دادین؟؟؟چون مریم جون قسمت قبل گفت که 3ماهه اومدیم تمپا و مایک درس میخونه و استاد به سفر ادامه دادو..سوالم اینه که تنهایی 3 ماه چطور دووم آوردین؟وحالا بعدش مریم اومد پیشتون مایک رو چطور دلتون اومد تنها بفرستید بره و این مدت تنها بمونه دور از شما؟
2-استاد درباره روابط آقایون و خانوما میخواستم بپرسم که اونجا دست میدن و روبوسی میکنن..ما به عنوان مسلمان که تو دینمون سفارش به عدم لمس نامحرم شده چه رفتاری باید نشون بدیم ؟میشه کامل توضیح بدین؟
3-استاد من حس میکنم مایک زیاد شاد نیست .چرا؟آیا این احساس منه یا واقیته؟شما از مایک شادترید..مایک تو چهرش غم و بی حسی هست اون شور نوجوونی و جوونی رو نداره.مث شما اونقدبگو بخند نیس ..اون الان باید خیلی پرانرژی تر از اینا باشه بنظرم…برام واقعا سوال بود.
4-استاد یکم دلم گرفته ازخودم که تواناییمو ازش غافل شدم و بهش نپرداختم. گاها تو بعضی موقعیتها استرس میگیرم بایدغلبه کنم بهش.. احساس میکنم به یه نیرو و انرژی بالا که بتونه کمکم کنه نیاز دارم ..اینجور موقعا شما چیکار میکنین؟خوبه که شما فوتبال بازی میکنین ولی من اصلا خوشم نمیاد..
5-استاد شما ادم خاصی هستین با علایق خاص! چه جالب که دلتون میخاد همش تو سفرباشین .چرا دلتون میخاد؟
سلام خانم فروزانی
بهتون تبریک میگویم وآفرین به شما که این قدر ریز بینانه نوشتید؛ برای من هم واقعاعالی بوده است تمام چیزهایی که نوشتید در مورد من نیز صادق است و آفرین به شما که این قدر نکات را عالی نوشتید ؛ منم یکسره رفتارهای استاد و خانم شایسته عزیزم مد نظرم است و از یادم نمی رود و خیلی هم دلم برای این سفرنامه تنگ میشود دیشب تا فایل آخر را دیدم تا ساعتها بغضی در گلویم داشتم ؛ ولی می دانم که از این بنده خدا مگر چقدر بایدتوقع داشته باشیم که زمان برای من بگذارد و این فیلمها را بگیرد و به خودم گفتم که می توانم ازاول شروع کنم ؛ در این سفرنامه منم خیلی خیلی چیزها یاد گرفتم اصلا طرز زندگی کردن نگاه به زندگی را یاد گرفتم با زبان تصاویر و دیداری خیلی بهتر یاد گرفتم .
خانم شایسته عزیزم بازم ممنون
سلام به همه ی دوستان عزیزم و استاد گرانقدر
سوال بنده در واقع یه سوال کلی از سفر کردن هست همیشه برام خیلی ترس آور و دلهره آور هست که با همسرم و مخصوصا با فقط ماشین خودمون بریم یعنی فقط من و همسرم باشیم و خانواده ی دیگه ای همراهمون نباشه سفرهای دور مثل شمال کشور یا مشهد یا هر جای دیگه که از خونه و زندگیم دور باشه بخوایم بریم همش این سوالات و این ترس ها میاد سراغم و من رو از رفتن منع میکنه
که من در حین سفر تو جاده اگه ماشین خراب شد چیکار کنم؟
اگه جایی خوایدیم و شب یه آدم مریض دل بهمون حمله کنه چی؟
یا کسی خدایی نکرده تعرض کنه به حریم شخصیمون و من باهاش در گیر شدم چیکار کنم تنهایی ؟
نکنه بلایی سره خانومم بیارن و من تا آخر عمر شرمنده بشم و از این قبیل فکرا البته اینم بگم که این اتفاقات برای خیلی ها افتاده و من از افتادنش برای خودم ترس دارم
البته با امکانات فعلی که دارم منظورم هست یعنی من العان با این ماشین و امکانتی که دارم چطور با این مسئله کنار بیام
وقتی شما گفتی که با موتور سیکلت رفتی شمال اونم موتور بدنه جوشی من مو به تنم سیخ شد گفتم این دیگه چه آدم بی کله ایه بگید چطور این کارو کردید
لطفا راهکاری بدید که بتونم به این ترسم غلبه کنم ممنون از سایت بی نظیرتون ???
اول شما باید یه مدت روی ورودی های ذهنتون کار کنید و اخبار نامناسب رو به هر شکلی نشنوید و توجه کنید به افرادی که سفر می کنند چه تنها چه دو نفری.تحسینشون کنیدو باهاشون صحبت کنید از تجربه ها و خاطرات خوبشون هدایت شدن هاشون و همه چیزهای خوب مثل سفرنامه استاد بشنوید و ببینید. بعد از سفرهای کوتاه شروع کنید تا کم کم ترس هاتون از بین بره.
سلام دوست عزیز ممنون از راهنمایی خوبتون همین تمرین رو شروع میکنم
سلام به خانواده بزرگ عباس منش هر روز با دیدن فایل های سایت انگار رشد بیشتری پیدا می کنیم و تمام فایل های این سایت انگار مسیر رشد رو راحتتر کرده..
استاد شما وقتی توی دریاچه پارادایس با مایک شنا می کردید اون موقع هم الیگیتورتونم بود یا نه ؟آخه واقعا عجیب به نظر می رسه و من اون فایل حیوانات خونگی رو که خانوم شایسته عزیز قرار داده بودن رو فقط با شگفتی تمام نگاه می کردم..(مثل خیلی از فایلهای سفرنامه).
در پناه الله مهربان..
من که از اسمتون انگیزه میگیرم بقیه کاراتون پیشکش استاد ??????????????
سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته که این همه لطف داشتین نسبت به ما همسفرهاتون و خدارو شاکرم به خاطر حضور شما و وجود این اگاهی های فوق العاده
میخواستم اگر ممکنه راجبه هدایت شدن مایک به مدرسه جدیدش توضیح بدین
سلام مریم خانم خواهر عزیزم سپاس گذارم که تجربیاتتون را کامنت گذاشتین
خیلی احساسم رو عالی کردین
امیدوارم دراین مسیر زیبا و پر از نعمت موفق باشید???
ممنون بابت نشان دادن این همه فراوانی در جهان و بیشترین و بزرگترین ترمز من و از خدا ممنونم که شما ها رو سر راه من قرارداد تا من بیشتر پیشرفت کنم – سوال من از استاد اینه که کدام شهر و کدام ایالت از لحاظ فراوانی و باور مردمانش برای برطرف کردن ترمز عدم فراوانی بهتر بود در این سفری که شما داشتید ؟