این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2019/07/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-07-11 20:15:052024-07-28 11:59:31سفر به دور آمریکا | قسمت ۹
557نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
یک تجربه فوقالعاده جدید یک حس و حال جدید و بی نظیر
خدایا چقدر این جاده زیبا هست من همیشه عاشق این مدل از جاده و خیابان ها هستم ک دو طرفش پراز درختان سر به قامت کشیده هست و سرسبز انگار مسیر بهشت رو داری طی میکنی
خدایا شکرت برای اون رودخانه قشنگ و باصفا با صدای آب چه محشررررره
واااییییی دلم رفت برای اون سنگ های به اون قشنگی که در کنار رودخانه هستش خیلی عالیه
چقدر بینظیر آب زلال و صاف و خنگ
چقدر از حس قشنگ مریم جان لذت بردم که اینقدر با ذوق حرف میزنه و شکرگزاری میکرد آدم لذت میبره
اینقدر آدم سپاس گذاری هست واقعا محشره
بازم هم قشنگی بازم هم یک تجربه عالی دیگر غذا خوردن توی این مکان عالی توی این هوای توی این محیط آدم کیف میکنه از غذا خوردن انرژی میگیره
یک حس عالی
خدایا منوووو هدایت کن ب این مکان های زیبا ک عشق کنم ک لذت ببرم
اما آدم باید از همون جایی ک هست اول لذت ببره از اون مکانی ک هست لذت ببره بعد خداااااا هدایتت میکنه ب مسیر زیباتر ب بهشت فوق العاده تر
زندگی جریان دارد ب بهترین نحوه ممکن
خدایا ب ما قدرت داده که هر چه میخواهیم رو در زندگی خلق کنیممممم
باید باورهامون رو عوص کنیم باید ب خواسته مون ایمان قلبی داشته باشیم
خدایا دستم رو در هر لحظه و هر زمان بگیر من محتاجم ب کمک تووووو ن بقیه
به نام خدایی که هر چه دارم از اوست .سلام به استاد عزیزم ومریم جان فوقالعاده …خداروسپاس می گویم به خاطر حس زیبایی که امروز داشتم از همه چیز .خداروشکر بابت گوشیم اینترنتم سایت استاد وقسمت نشانه ها که هدایت شدم برای دیدن این زیباییها وفرصت بی نظیر .خدایا متشکرم بابت مربوط جان با ظبط این صحنه های زیبا .خدایا متشکرم بابت این طبیعت زیبا .خدایا متشکرم بابت رودخونه پر آب با صدای دل نشینش.خدایا سپاس بابت هوای فوقالعاده وسرسبزی درختان وسبزه ها خدایا سپاس بابت ذوق وشوق مریم جان و صحبتهای گرم استاد خدایا شکرت بابت غذای خوشمزه خوشحالی پسر استاد عزیز خدایا شکرت به خاطر سلامتی و استفاده کردن از این همه زیبایی خدایا متشکرم متشکرم متشکرم که هستی واجابت می کنی درخواست درخواست کننده ات را
خانم شایسته عزیز چقدر انرژیتون مثبت هست و صداتون دلنشین
خدای عزیزم سپاسگزارم بابت این همه زیبایی
خانم شایسته عزیزم چقدر متن تاثیرگذار و زیبا و موزونی انتخاب کرده اید و برامون گذاشتید .
ازتون سپاسگزارم که این لحظه های زیباتون رو با ما به اشتراک گذاشنید .
چقدر احساسم در این لحظه خوب شد .
چقدر کنار رودخانه دلنشین هست . چقدر صدای آب دلنشین هست.
چقدر درخت ها زیبا هستند . چقدر احساسات خوب و دلنشینی . یک حس قدیمی و دلنشین کودکی برام زنده شد . در جایی هم که من قبلا زندگی میکردم این زیبایی ها رو داشت . و در کودکی با خانواده به اون جنگل زیبا رفتیم . که رودخانه هم داشت . چقدر لذت بخش هست .
این آب پاک
به به چه غذایی و چه دیزاین ساده و شیکی داره که اشتهای آدم رو باز میکنه .
من که الان دلم خواست . با خودم گفتم الان من میرم و این غذا رو درست میکنم .
حس دلپذیری هست با ماشینی که حمام داره ، ماشین ظرفشویی داره ، اجاق برای غذا درست کردن داره و کلی امکانات دیگه ای که سفر کردن رو راحت تر و لذت بخش تر میکنه .
خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی
خدایا شکرت بابت این انسانهای نازنین
خدایا هزاران بار شکرت بابت این لحظه
خدایا هزاران هراران بار شکر به خاطر خودت
خدایا هزاران مرتبه شکرت به خاطر همه زیبایی هایی که در زندگیمون هست .
خدایا به خاطر ایده ها شکرت
به قول خانم شایسته عزیز خدایا من باز هم از این فرکانس می خوام که بیشتر و بیشتر این زیبایی ها رو ببینم .
باز هم از شما استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز سپاسگزاری میکنم بابت نشان دادن این همه زیبایی. که برای ما داشتن این نعمتها و ثروت ها را امکان پذیر میکند .
که وقتی شروع میکنم به نوشتن همینطور بیشتر می بینم که چیا دارم که تا الان توجهی بهشون نکرده بودم و این یعنی فراوانی
برای لوازم خوابم برای لوازم بهداشتی ام برای لوازم نوشتاری و خواندنی و برای فناوری و تکنولوژی و سلامتی و آرامش و امکانات بی نهایت راحتی ام شکرت.
برای الهاماتم و هدایت و پشتیبانی ام شکرت
برای روزی ام، روزی که فقط پول نیست دیدن همین زیبایی ها و رابطه عاشقانه و سلامتی بیشتر و لذت و درک بهتر جهان و فراوانی خودش روزی پس خدایا شکرت
وقتی شروع به سپاسگزاری میکنم موفقیت هایی که با کار کردن روی خودم برام اتفاق افتاده رو یاد آور میشم و بیشتر لذت میبرم و باور میکنم که من دارم میسازم و باورهای منه که داره اتفاقات رو رقم میزنه خدایا شکرت که خالق هستم.
بریم سراغ سفر که عالیه منم سفرو دوست دارم
زیبایی ها همه جا هستند و فراوانی در جهان رو میشه از یک قاب کوچولوی موبایل دید
رودخانه و سرو صداش که بهترین موسیقی دنیاست
سنگ های ریز و درشت که خودش زیبایی خاصی به این رودخانه داده
تنوع در درختان و رنگ و شکل و برگ هاشون نشان از فراوانی در جهان است
امکاناتی که فراهم شده برای سفر راحت تر و اینکه در حین سفر هرجا که هستی حموم کنی و غذا بپزی و از امکانات کامل رفاهی برخوردار باشی این خودش بی نهایت نعمت و ثروت و فرصت رو نشون میده شکرت.
من با دیدن این رودخانه و صدای آب و خنکی که حسش کردم یاد بهشت گمشده افتادم که دقیقا همین شکلی و پرآب و سرصدا و درختان بلند و زیبا داره و خدارو شکر که همین الان هم در تمام نقاط دنیا آب و فراوانی در جریانه و هرروز داره بیشتر میشه.
از مواهب ثروتمند شدن خرید آروی و ماشین سواری دلخواه و بهتر زندگی کردن خودت و فراهم کردن شرایطی عالی برای خانواده ات است که هرچی دلت بخاد پول خرج میکنی و همه چی راحت برات پیش میره از این زیباتر داریم؟!
و یاد گرفتم که درخواست آگاهانه کنم در مواقع لذت بخش که بیشتر بخام و خداوند بهترین روزی دهندگان است و اجابت گر.
دیدن رابطه ای که درونش فقط آزادی هست و شادی به من میگه میلاد تو هم میتونی این شرایط رو داشته باشی فقط باید باور کنی و عمل خدایا شکرت.
خدایا شکرت برای امروزم
برای تجربه یک روز دیگر دنیا و زندگی
بی نهایت ثروت و نعمت وجود داره و هرروز داره بیشتر میشه
هرچقدر ثروتمندتر میشوم به خدا نزدیکتر و نزد خدا محبوب تر میشوم
ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست
خدایا میخام زیبایی هاو فراوانی بیشتر ببینم و لذت ببرم هدایتم کن
سلام به روی ماهه ابراهیم عزیز و خانم فرهادی گل،بابت زحمتهایی که برای این سایت الهی میکشن،از قلبم ازتون ممنونم و الهی خیر این احساس به زندگیتون برگرده.
سلام به روی ماهه استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته ی نازنین.
سلام به روی ماااهه تک تکه اونایی که سفرنامه دنبال میکنن،امتیاز میدن،کلمنت مینویسن، به شهرشون دعوتم میکنن،زیبایی ها دیدنی های شهرشون رو بهم میگن،خوشامدگویی میکنن و به با هر شکلی عشق میدن.
با قلبم دوستون دارم بوس به چشماتون.
امروز روز سومه سفرم به شهر زیبا و تمیزه همدان بود.
صبح ساعت 8 صبح بیدار شدم و دلفین رو بیدار کردم و باهم رفتیم گنج نامه!
گنج نامه یه محیطیه که تله کابین و سورتمه سواری و بانجی جامپینگ و غار آکواریوم و آبشار داره.
خلاصه من ساعت 8 و نیم رسیدم گنج نامه ولی حراست گفت که بانجی جامپینگ (همینا که باهاتو با یه طناب میبندن و از بالا پرتت میکنن پایین و آویزون میمونی!)
رو برداشتن به کم خورد تو ذوقم چون خیلی دوست داشتم برم ،گفتن اشکال نداره بقیه تفریحات رو میرم،رفتم تا بالا و یه پسر جوون موفرفری دیدم بهش گفتم میخوام صبحانه بخورم شما سرو میکنید!؟
گفت نه اما وایسا باهات میام تا پایین، اون مغازه داره رو بیدار میکنم،صبحانه بخور!
دمش گرم باهام اومد و کلللی محبت کرد ک احترام گذاشت .
به طرف گفتم یه املت برام بزار.
فکرشو کن،9 صبح،تو سسرررما،تو کوهستان،املت با ریحون و نون گرم بزنی!
آقا خلاصه ما اومدیم املت بخوریم دیدم 8،9تا پسر و دختر جوون یهو اومدن تو مغازه و فهمیدم این با تور اومدن!
خدایا اینا از کجا!؟
قربونه دوره احساس لیاقت!!!
خداشاهده با اینکه اونا هیچکدومشون غذا سفارش ندادن و فقط اومدن یه نگاهی بندازن و …اما من کوچکترین تأثیر نداشت حضورشون و نشستم با جونه دددددل املتم رو خوردم.
(ممنونم که تو دلت گفتی نوشه جونت)
آخه به هر حال آدم موذب میشه وقنی تعدادی آدم بالا سرت باشن و تو تنها باشی و هی غذا بخوری اما واقعا راحت بودم.
یه موضوعی هم حقیقتش نظرم رو جلب کرد،اونم تفاوت من با اون آدما بود!
شما تصور کن همه اومده بودن تفریح و …اما کلللی آرایش و لباس نامناسب برا اون هوا و کفش نامناسب و تجملات و…گفتم خدایا شکرت که درگیر این حاشیه ها نیستم!
وقتی یه نگاه به خودم کردم که علاوه بر اینکه تو این فضاها نیستم،تازه دندون جلوییم دقیقا همون دندونی که با یک ذره باز شدنه دهنت مشخصه کلللا کنده!
یعنی کنده نشده تقریبا کامل تراشیدمش قبل از سفرم و قالب گیری شده که روکشش کنم رنگ کامپوزیت اما به این وجود که دندون جلوییم نبود! اما اصصصلا خودم واسم مهم نبود و خیلی راحت بودم !!
خلاصه داشتم املتم رو میل میکردم که متوجه شدم این تور 40نفره بچه های اهوازن!!!
دیییییگه تاااا تهه ماجرا رو خوندم که الان چه بل بشویی میشششه!!!!
یه عده گروه رقص خردادیان رو تشکیل دادن،یه عده مسؤل آهنگ و سیستم شدن و مابقی هم باعث دلگرمی رقاصان محترم میشدن !!
خداشاهده این عجوجه های اهوازی آهنگهای سبکه(ول ولک از امید جهان)
رو گذاشتن مگه من تونستم غذا بخورم!؟!؟
بعد از چند لقمه بلند شدم، پسر گفت چرا زیاد نخوردی!؟
گفتم آقا غذات عالی بود اما اینا نمیزارن آدم یه جا بشینه!!
شما تصور کن،ساعت 9 صبح تو سرمای 5 درجه بزززن برررقص !!!
آخه اینو کجای دلم بزارم !!!
منم دیییگه نتونستم تحمل کنم رفتم کنار یه پسری ایستادم و دست میزدم و دستامو باز کردم که باهاش برقصم ییییه لحظه چشمامون تو چشای هم باز شد دیییدم پسره بغلم کرد،بلندم کرد،اینورو ببوس،اونورو ببوس،تت بغلش فشارم میداد!!!
خدایا من برم به کی بگم تو گنجنامه ی همدان ساعت 9 صبح یکس از بچه های روستامون رو دیدم!!!!
آخه من کجااا،تو کجااا!؟!!؟
خلاصه خیییلی خوشحال شد انگار آورده بودنش اسیری!!!
خلاصه آقا من کله اون گنج نامه رو تقریبا با همون اکیپ 30،40 نفری بودم و قاطیشون شدم
بعد از 10 دقیقه پیاده روی رفتیم تو یه سالنی
الله و اکبر
الله اکبر!!!
اگر بدونین چچچچه بزن و برقصو چچچچه کااارایی که نمیکردن!!!
ضرب تیمپو آورده بودن مییییزدن و میییرقصدن و مسخره بازی درمیآوردن ،یه پسری بود،شال یه دختری رو سرش کرده بود شبیه دخترا میرقصید و ادا دخترا رو درمیآورد، چندتا دختر بودن کله هاشون رو تاب میدادن با آهنگ و موهاشون هلیکوپتری میچرخید، یه پسری خودش تو فاز خودش تنهایی میرقصید یکی آهنگای لری میخوند یه جایی دیییگه خواننده چیزی به ذهنش نرسید آهنگه
(آهویی دارم خوشکله فرار کرده ز دستم
دوریش برایم مشکله کاشکی اونو میبستم)
تمامه ملت هم میرقصیدن و میگفتن
(ای خدا چکار کنم!؟
آهومو پیدا کنم
وای چه کنم
وای چه کنم)
میبینم که داری تو هم میخونی!!!
خدای من!!!
چچقدر رقصیدیم
چچچقدر خندیدیم
چچچقدر دست زدیم !!!
بعد از یک ساعت بزن و بکوب برقص و بخون،رفتیم سوار تله کابین و رفتیم بالای کوه!!!
تو مسیر رفتن بارش برف شروع شد!!!
رسیدیم بالا دقیقا احساس کردم مثله این فیلم ها هست که یه گروه کوهنوردی بالاس کوه هستن و بارش برف داده میخورم تو صورتشون،دقیقا همونجوری بود.
اونجا هم باند رو روشن کردن و زدیم و رقصیدیم،یه چای بینظیر هم نوووشه جانم کردم با نبات!!
(میییگم میدونی من پول چایی رو ندادم!؟!؟!!؟
الان یادم اومد بخدا!!!)
ولش کن بیخیال
آقا ما رفتیم سوار تله کابین برگشتیم دوباره تو همون سالن
دوباره همون بزن برقص و بگو و بخند!!!
اما آسمون هم اینبار با ما به رقص اومد و ییییه برف نااازی میبارید!!!
بچه های تور خسته شده بودن رفتن بخوابن اما من رفتم غار آکواریوم
ماهی های خیلی قشنگی داشت جوری که با نگاه کردن بهشون اشکم دراومد از این همه زیبایی!
رفتم جلوتر چند تا ماهی گلی دیدم، یاده ماهی گلیا خودم افتادم ،دلم براشون تنگ شد،حدودا یک ساله دارمشون،رفتم کنار یه آکواریوم بزرگ اما رو باز و با دیواره های کوتاه،از ماهی گلی بگیر تااا ماهی هایی انداره ی ماهی کبابی داخلش بود.
از سر کنجکاوی دستمو گذاشتم تو آب، دیدم ماهیا میومدن تا نصفه بند انگشت دستم رو میزاشتن تو دهنشون و میمکیدن!!
خییییلی لذت بخش بود!
تصور کن اینقدر ماهیا باهات راحت باشن که خودشون بیان دورت و انگشتت رو بخورن!!
یه لطف بزرگی که خدا در حقم کرد اینکه که خیییییلی سریع و راحت با بچه کوچیکا انس میگیرم و اونا هم این حس رو از من میگیرن و اصلا انگار نه انگار که من غریبه ام!!
یه پسر بچه 6،7ساله ای بود هرجا میرفتم باهام میومد کلا پدر مادرشو ول کرده بود هی میپرسید ،این چی میخوره!؟
منم که بلد نبودم ، اول مشخصاتش رو میخوندم بعد واسش توضیح میدادم!
خلاصه بعد از کلی ورجه ورجه کردن و زدن و رقصیدن و…بارش برف نازی میومد ،منم منه دلم میومد که برم سویتم و بشینم یه جا!!!!
به دلفین گفتم بیا بریم به جا قشنگی رو نشونت بدم!
حدو ا 20 کیلومتر رانندگی کردم به سمته روستایی ورکانه!
روستایی که اکثر خونه هاش از سنگه و حتی کفی خیابوناشون هم از سنگه(یادت باشه که واقعا میخوای زیبایی هایی که به چشم میبینم رو با آهنگ هایی که گوس میدم رو تو هم ازشون لذت ببری،حتتما بعد از خوندنه کامنتم،اون جاها و اون آهنگ ها و اون فضا هارو تو گوگل سرچ کن تا ببینی از چه زیبایی هایی میگم ،چون دوست دارم با تمامه وجودت تو هم ببینی هرآنچه زیبایی من به چشم خودم دیدم)
من اولین بارم بود تو بارش برف شدید رانندگی میکردم اما
بسیار زیبا
بسیار زیبا!!!
تصور کن
تو یه جاده ی خلوت،
خودت تنهای تنها باشی
آهنگه سهیل مهرزادگان (یا تنها بمون یا برگرد)
رو گوش بدی
برف مدام بباره
و یه جاده ی نا آشنا که با لذت رانندگی کنی،
هوا بیرون بشدت سرد ولی دلفین حسسسابی بخاریش تنت رو گرم نگه داره،
صندلی دلفین رو بیاری عقب و تکیه گاهش رو کمی بخوابونی،
رانندگی کنی و
لذتتتتت ببری!!!
خدارو خیییییلی شکر!
رسیدم روستای ورکانه !
همممه جا برف بود
خیابونای باریک
کفی سنگ فرش
خونه های قدیمی
سنگ های تخته ای روی هم گذاشته شده
با قدم زدن پیرزن قد خمیده ای که از سربالایی با زحمت با عصا میومد بالا!!!!
لذت بود و لذت بود و لذت!!!
بعد از ورکانه تو جاده ی برگشت خیییییلی گشنه ام شد و بششدت دلم هوس دیزی کرده بود تو اون سرما
اما رستورانی نمیدیدم که دیزی داشته باشه ،رفتم پیشش یه ساندویچ فروش نزدیک سویتم یه ساندویچ خوردم اما خدا شاهده!!!
این پسر جوون هم سنه خودم،اینقدر میگفتم دورت بگردم
دورت بگردم
اینقدر احترام گذاشت
اینقدر با محبت برخورد کرد که هرکی بود فکر میکرد که انگار میخوام 10 میلیارد جنس بخرم پیشش!
و وقتی هم که خواستم برم گفت اگه کاری چیزی داشتی بیا بهم بگو
اییینقدر این آدما خوبن!
و یه نکته ی جالب بگم در مورد برخورد همدانیا!!
متأسفانه خیلی از جوونا وقتی میخوان با رقیق صمیمیشون حرف بزن با لحن نا درست و کوچه بازاری و نا مناسب حرف میزنن و فکر میکنن این یعنی دیگه خیییلی با هم رفیقن!
اما من میدیدم همه ی جوونای همدانی با احترام با هم صحبت میکنن!
مثلا همین ساندویچیه،دوستش اومد داخل مغازه،میخواستن اسمه همدیگه رو صدا کنن یه (آقا)قبل از اسمه همدیگه میگفتن و این اوجه احترامه به همدیگه است و من هم که بززززرگترین و مههمممترین اصل و اساس حرف زدن با آدما حتی در حد یه پفک خریدن ،احترامه!!!
بعدش اومدم سویت یه دوش گرفتم و یه خواب 1 ساعته رفتم و شال و کلاه کردم اما کجا!؟
رفتم یه جفت کفش حرفه ای بخرم.
حقیقتش با کفشهایی که داشتم تو کاشان برف میرفت تو کفشام و پاهام اذیت میشدن اما میخواستم هم لذته قدم زدن تو برف رو تجربه به کنم هم پاهام اذیت نشن و رفتم یه جفت کفش حرفه ای با کیفیت خریدم!
راستشو بخواین شاید فکر کنین که یه کفش خریدنه ساده بود اما تو قلبم کلی از اینکه آزادی مالی دارم که هر کفشی با هر قیمتی بخرم، احساس ارزشمندی بهم دست میداد
از اینکه برای پاهای خودم ارزش قائلم احساس لیاقت کردم
آخه جز تن خودم ،مگه چیز دیگه ای هم مهمتر هست که من واسش بخوام هزینه کنم!؟!؟
اگه یادتون باشه روز اول سفرم گفته بودم دلم میخواد رقص و عروسی کوردی رو ببینم!!!
من رفتم تو سایت دیوار و زدم دیجی،زنگ زدم به یه شخصی و گفت پنج شنبه، جمعه ما برنامه داریم بیا،خداشاهده این آقا 3 ،4 بار زنگ میرد و پیگیری میکرد که بیا خسروی جان!
بیا حتما قدمت روی چشم خسروی جان!!
آقا یه آدرس بهم داد من آدرس رو پیدا نمیکردم، زدم کنار که آدرس رو بپرسم دیدم یه رستوران بود خیلی هم گشنه بودم،گفتم غذا بخورم بعد برم ،چون حقیقتش من خیلی خوش خوراکم!!!
خلاصه گفتم آقا غذا چی دارین!؟
چند مدل غذا رو گفت و بعد گفت دیزی!!!
گفتن یه دیزی مشتی برام بزار!!!
گفت چشم.
خدای من!
تصور کن تو یه رستوران سنتی باشی،هیچکس نباشه جز خودت
بارش برف رو از پشت شیشه نگاه کنی
با اسپیکر و قدای بلند هم آهنگه ساعت دیواری محسن چاوشی پخش بشه،روی تخت سنتی بشینی و تو ظرف سفالی دیزی با نون سنگگ و نون لواش گرم بخوری تو سرما!!!
خدای من
تو آنچه که در دلم بود ظهر و هوس دیزی کردم رو فراموش نکردی!
چطور من رو هدایت کردی به این رستوران که اصلا من حتی خودم خواسته ی خودم رو فراموش کردم اما تو فراموش نکردی!!!
خدایا شکرت!
بعدش آدرس اون کافه رو گرفتم و رفتن تو اون کافه!!!
برای اولین بار آنچه که آهنگه کوردی از طریق صوتی میشنیدم، به صورت تصویری هم میدم!!!
ایینننقدر باحال و با هیجان و شاد میخوند فففققط هم آهنگه کوردی میخوند با ارگ !!
خواننده که متوجه شد من مهمانم هی با دستش به من اشاره میکرد، رفتم کنارش گفتم دوست دارم برقصم کوردی اما بلد نیستم من مسافرم!
اجازه هست فیلم بگیرم!؟!!؟
گفت آره عزیزم راحت باش!
شروع کردم به فیلم گرفتن کلی میخوند و میخوند بعد وسطاش سه چهارتا جمله میگفت و میگفت داداش ابراهیم!!
خلاصه اون فضا انگار عروسی ابراهیم بود!!!
هرچی میخوند آخرش یه ابراهیم اضافه میکرد بهش و میگفت به افتخار داداش ابراهیم
و همه هی منو نگاه میکردن!!!
فقط یه مشکلی اونجا بود!!
اون هرچی در مورد من میخوند یا هرچی میگفت من متوجه نمیشدم، نه اینکه زبون کوردی رو متوجه نشم ها!!!
نه!!!
اتفاقا تسلط بالایی دارم رو زبون کوردی!
مثلا هرجا میگفت ابراهیم ،متوجه میشدم که میگه ابراهیم
اما مشکل اینجا بود که مابقی حرفاشو متوجه نمیشدم همین!!
وگرنه من زبونه کوردیم اونقدرا هم ضعیف نیست دییییگه!
فقط باید برم این فیلم رو نشونه یه کوردی بدم ببینم چی میگفت که بعدش اسمه منو میورد!
والا بخدا آدم نباید بدونه چی در موردش میگن!!!
بهش گفتن حتما واسه عروسیم زحمتت میدم بیای اهواز،گفت باعث افتخاره باعث افتخاره!!!
و جقدر مؤدب و با محبت!!!
خدایا شکرت
بعدش رفتم تو یه پارک خیلی بزرگ روبروی دانشکده پزشکی و خدای من
خدای من چچچقدر زیبا!!!
شما تصور کن کلی خانواده اومدن تو اون پارک برف بازی،تماااامه چراغای پارک هم که رنگشون سفید پرنور بود روشن بود و تمااامه درختا و کف پارک پوشیده از برف!!!
چقدر لذت بردم از دیدنه همچین صحنه هایی!!!
من یکی از تفریحاتم اینه که به تفریح کردنه دیگران نگاه کنم و لذت ببرم
مثلا یه خانواده بودن 5،6نفر بودن یه بچه کوچیک داشتن که تااااازه پا پا میکرد و میتونست راه بره،این بچه که فقط گردیه تخم چشاش بیرون بود و مابقی پوشیده از لباس بود،6،5قدم راه میرفت تتتتلپ ،میوفتاد رو برفا!
گفتن آقا میشه از بچتون فیلم بگیرم!؟
گفتن آره آقا راحت باش،مامانش بلندش کرد بردش عقبتر گفت بزار ببرمش اول خط مسابقه بزارمش، بچه هم پاهاش آویزون تو هوا!!!!
گفتم راه فرو ازت فیلم بگیرم بشرطی که بیوفتی هااا!!
مامانش گذاشتش زمین و من پشت سر بچه بودم چون من غریبه بودم از سر کنجکاوی ،گردنشو کامل تاب داد و منو نگاه میکرد، اینقدر کج شد که مثله یه ماهی کمرش عقب جلو شد و یه موجی برداشت و نزدیک بود هنوز راه نرفته بیوفته رو برفا!!!
شروع کرد راه رفتن ولی چه راه رفتنی!!!
یه قدم رو به جلو
دو قدم به صورت انحرافی سمته چپ و راست میرفت آخرشم بعد از 7،6قدم با صورت افتاد رو برفا
خودشم اینقدر خوشش اومده بود که مامانش گفت اینقدر میزارمت بیوفتی که دیگه خسته بشی!!!
یا اینکه دوتا دختر جون با پدر مسنشون اومده بودن برف بازی یکی از دخترا که زرنگ تر بود برف ریخت رو سر اون یکی،دختره که رو ب فا نشسته بود، پدره اومد و همه ی برفا رو از رو سر دخترش تکوند و تمیز کرد که سردش نشه
خدایا خیلی شکرت
خیلی شکرت
بعد از کلی لذت بردن اینقدر چرخیدم تو اون پارک که دلفین رو گم کردم !!!
دیدم دوتا پسر 17،16ساله دارن میرن بهشون گفتم من ماشینم رو گم کردم،یا سری مشخصات جزئی بهشون دادم گفتن میدونیم ماشینت کجاست بیا بریم!
خداشاهده این دو نفر مثله اینکه مسئولیتشون و وظیفشون پیدا کردنا ماشینه من باشه ربع ساعت ،تو برفا باهام اومدن تا دلفین رو پیدا کردم،هرچی میگفتم آقا دمت گرم ماشینم جلوتره الان میدونم کجاست اما تا خوده 10 قدمی ماشین باهام اومدن!!!
خداروشکر
خداروشکر
خداروشکر
اما یه گلایه کنم از دوست عزیزی که بهم گفت بستنی ملایری بخور!!
تو مسیر برگشتن،یاده کامنت دوستمون افتادم که گفت بستنی ملایری بخور منم رفتم یه بستنی سنتی گرفتم الله اکبر!
آخه!
کی رو دیدی از دمای 60 درجه بیاد تو دمای منفی 2 درجه و بستنی بخوره!!!
بگو مجججبوری!!!
الهی به این سرما دچار بشی که دیشب یییخ زدم از بستی خوردن تو سرما!!!
البته اونجایی که فرمودین نرفتم چوم من همدان بودم هنوز نرفتم ملایر و انشاءالله امروز راهی سنندج میشم(امروز که میگم نونزدهمه)
ببینم خدا برنامه اش چیه.
با قلبم دوستون دارم
با قلبم دوستون دارم
امیدوارم آنچه که دعا میکنید در حقم اول حسه خوبش به خودتون برگرده
سلام اقای خسروی از خوندن کامنتتون حسابی لذت بردم ممنون ک انقدر با جزئیات نوشتین من خودم رو لحظه ب لحظه تو فضاهایی ک میگفتید حس میکردم از خوردن املت تا فضای رقص
از دیدن دوستتون تواون فضا از سوار شدن تلکابین و خوردن چای نبات
از وجود پیرزنی ک با عصا راه میرفت تو برفا از وجود دلفین ..از وجود ماهی هایی ک دور انگشت شما جم میشدن..حتی از افتادن اون بچه ای ک فقط چشماش معلوم بود …ممنون ک انقدر با جزئیات برای ما مینویسید از خوندن کامنتتون واقعا لذت بردم
آقای محترم و بزرگوار شما با یک آب و تابی با یک لذتی قصه می کنید با یک شیرینی حرف میزنید با یک سیر عسل روی اش تجربیات شرین تان بیان میکنند شما اصلا نمیگویید همین های که در خانه هستن و این کمنت را میخوانند
دل شان تنگ میشود گناه دارند!!!!!!!!!!!!!!
چرا این کار را می کنید ؟؟
( استیکر چشم های اشک آلود با استیکر خنده اشک دار ، مزاق کردم نوش جانت تمام این سفر ها و لذت ها )
سلاممم به روی ماهت آقای خسروی عزیز
بیبیبیین یکی از ویژه گی های مثبتت میدانی چیست ؟
کوچکترین تغییرات جهان نسبت به خودت میبینی من در تمام کمنت هایت متوجه این موضوع شدیم و بی نهایت تحسینت میکنم
یعنی از کوچکترین تغییر مثبت هم گذر نمیکنی و بار ها تکرارش میکنی
آفرین
آفرین
آفرین
چقدررررررر خوب کار میکنی
چون همه چیز به کانون توجه ما برمیگردد
این باعث میشود چشم ات همیشه دنبال زیبایی ها باشد
میدانی خیلییییی زیبا از تجربیات سفرت مینویسی
به گونه که آدم هوس میکند
به گونه که خود خواننده هم میتواند تصور کند
خیلیییی عالی بود با اینکه کمنت هایت طولانی هست ولی با مزه مینویسی که آدم با عشق و لذت میخواند
تشکر که تجربیات زیبایت را نوشتی و حال ما را هم زیباتر کردی
زهنم خیلییی میگفت ننویس
چون اصلا حال نوشتن نداشتم
ولی خواستم به حرف زهنم گوش ندهم با قلبی پر از عشق و امید برایت نوشتم
از خداوند بهترین های عالم را برایت خواهان هستم
انشاالله به شهر زیبای ژینا عزیز میروی هم دیگر ملاقات کنید
میدانی بعضی مواقع میگم چقدررررررررررر لذت دارد آدم های هم فرکانس هم دیگر ملاقات کنند یعنی جتی جنس کلمات شان فرق میکند
کلام شان از جنس نور و عشق هست
و زیبایییییی ها بیشتر را بیبینی
بیبیبییبن یک موضوع دیگر هم یادم آمد
خداوند چقدرررر عظمت دارد چقدرررررررر تنوع هست در جهان
هشت میلیارد آدم در جهان هست چقدررر فرهنگ های کشور ها متفاوت هست حتی لهجه های شان متفاوت هست
با کمنت هایت منم با لهجه و فرهنگ های مختلف تان آشنا شدم
چقدرررررررر معلوماتی بالا رفت ( استیکر لبخند )
و این تنوع چقدررررررر زیباست
همه صدا با هر لهجه به سوی خدا بلند میشود
چقدرررر این خدا شرین هست
چقدرررررر این خدا عشق هست
خدایاااااا تو مرا به شدت کافی هستی
نوش جانت و از خدا میخواهم هر چالشی که در زنده گی ات هست به قشنگی و زیبایی به نفع خودت تمام شود
سلام.ابرایم جان حالت چطوره.البته از نوشته های بسیار دلنشینت مشخصه که خالت خیلی خوبه ،خیلی عالی نوشتی، دمت گرم،هم لذت بردم،هم تک تک لحظه ها را باتولذت بردم و هم هوس کردم این اتفاقات شیرین را تجربه کنم.
خداراشکر که از قانون به بهترین شکل استفاده می کنی و ایاک نعبد و ایاک نستعین را به خوبی انجام میدهی و در نتیجه هدایت الهی و لذت ناشناخته هارا تجربه میکنی.
وولک دمت گرم.
لذت بردم،لذت بردم،خدایا شکرت،خدایا شکرت.
با آرزوی سلامتی برای همه همراهان در این سایت.شادوپیروز باشید
تو بهترینی. چقدر عالی تعریف میکنی آدم اشتیاق داره این داستان طولانیتر بشه انگار خودمم اونجام
منم لُر زبانم اما نزدیک کوردها. به کوردها و رقصشون علاقمندم. کلا خانوادگی علاقه داریم. خداییش خیلی مردمان خوبی هستن
اونجایی که گفتی اسم روستا رو سرچ کنید من سرچ کردم و خونهها و کوچههای سنگیش رو دیدم و اتفاقا رفتم آهنگ رو هم گوش دادم یا تو بمون یا برگرد
وااای وقتی تصور کردم رانندگی و بودن در این مسیر و بارش برف و اونم تنهایی با این آهنگ. واااای خدای من چه لذتی داره چه هیجانی بهم دست داد. مرسی
اونجا که گفتی میخوام یه کفش حرفهای بخرم واسه توی برف چقققدر لذت بردم. گفتم دمت گرم ابراهیم که از اون شرایط سخت مالی با توکل و اعتماد به خدا به جایی رسیدی که اینچنین آزادی مالی داری. که نمیخواد بگی حالا نکنه اگه کفش بگیرم پولام تموم شن. ایولا داری. احسنت
اونجایی که از دولفین میگی و اینکه چقققدر از تک تک لحظاتت استفاده میکنی برای لذت بردن چقدر تحسینت میکنم.
اینکه بدون نگرانی بدون ترس و با تکیه بر خدا راه میوفتی و به بهترین مسیرها هدایت میشی و با بهترین آدمها مواجه میشی، جای تحسین داره.
اونجایی که راه رفتن یه بچه کوچیک رو وصف کردی چققققدر ذوق کردم وای خدای من چه صحنه قشنگی. باید اول خوب اون بچه رو نگاه کنی و بعدشم بغلش کنی محکم فشارش بدی.
خدایا این سفر کوتاهمون به این پارک زیبا بسیار برام لذت بخش بود. خدایا شکرت. رودخونه چقدر زلال بود و چه آب سردی داشت. این آب برفه. حسش میکنم. خدایا شکرت. رودخونه های شهرستان مادرم دقیقا همین طوریه. خدایا شکرت منو یاد مکانی توی شهر رودبار انداخت. وقتی بچه بودم همیشه تابستون ها که مدارس تعطیل میشد،اونجا بودم. ساعتها با بچه ها وقت میگذروندیم. سد می بستیم جلوی آب رودخونه و شنا میکردیم. ماهی میگرفتیم. دورتادور رودخونه پر بود از بوته های تمشک و کلی میخوردیم. خدایا شکرت. الانم هر وقت رودبار میرم سر میزنم. دقیقا شبیه اینجاست. خدایا شکرت.
چه آرامشی داره صدای رودخونه. الهی شکرت. واقعا موسیقی طبیعت زیباست. خدا جون چقدر تو زیبایی و تنوع خلق کردی. چقدر تفاوت وجود داره. کویر،جنگل،دشت،کوه،دریا،رودخونه،چشمه،خورشیدو آفتاب، ستاره و ماه، کهکشان. خدایا شکرت.
مریم جوووون عاشقتم با این صدای لرزون و سرشار از شوقت. طبیعت با آدم چی کار میکنه. آدم رو سرشار از حس سپاسگزاری میکنه. خدایا شکرت بابت این رودخونه. شکرت بابت این آب یخ، شکرت بابت این طراوتی که توی هواست. شکرت بابت این فضای جنگلی زیبا و سرسبز. شکرت بابت این پل زیبا. مریم جون منم برای تو و همه ی همسفرهامون دعا میکنم: همواره چشمامون از این صحنه های زیبا ببینه و گوش هامون از این دست صداهای جادویی بشنوه. هدایت بشیم به زیبایی ها و نعمت های بیشتر و بیشتر. الهی آمین. آگاهانه میگم منم دوست دارم همچین تجربیاتی بیشتر توی زندگیم داشته باشم. توی احساس یگانگی با معبود غرق بشم و فقط نظاره گر باشم. از وجودش لبریز بشم. خیلی حالم خوبه الان که دارم این کامنت رو مینویسم. الهی شکرت.
نوشته روی پیراهن استاد خیلی زیباست. من خیلی تی شرت استاد رو دوست دارم. خدایا شکرت.
I can create any thing.I want
من میتونم هر چیزی رو خلق کنم. من میخوام.
دقیقا همین طوره. ما خالق شرایط زندگیمون هستیم. در هر لحظه داریم این کار رو انجام میدیم. الهی شکرت که قوانینت انقدر مثل خودت قدرتمنده. تو عظیمی، تو رئوفی، تو مهربانی.
چه تریل های زیبایی برای پیاده روی وجود داره و می شه عاشقونه با عزیزت قدم بزنی و لذت ببری. الهی شکرت از این همه فضا که در کشور آمریکا وجود داره. این همه تمیزی که چشمام میبینه. خدایا شکرت. پروردگارا من هم از این جنس روابط میخوام. پروردگارا من هم پیاده روی در مسیرهای این چنینی رو بیشتر میخوام. خدایا شکرت. تو اجابت کننده درخواست های بندگانت هستی و در صراط المستقیم نعمت ها همواره وجود داره. راه راست رو خداوند این طور به ما نشون میده: راهی که افراد در مسیرش نعمت دریافت میکنند.
الهی شکرت.
چقدر خوبه که از هم سپاسگزار باشیم به جای اینکه بخواهیم عیب های هم رو برخ بکشیم و طرف مقابل رو خورد کنیم. توی فیلم ها و خیلی از روابط همه دنبال آتو گرفتن هستند و طبق قانون مشکلات بیشتر رو به زندگی دعوت میکنند. چقدر سپاسگزاری شما دوتا عزیز از هم دیدنی است. چقدر حالم رو خوب کرد. دست تکون دادن مایک چه باحال بود. مریم سپاسگزاری کرد در لحظه مایک از فاصله دور کنار رودخونه برای دوربین دست تکون داد. انگار مایک سپاسگزاری رو دریافت کرد. خدایا شکرت بابت حضور عزیزانم. خدایا شکرت.
یه تیکه استاد درباره مردم آمریکا صحبت کرد. ایالت هایی که از شهرهای بزرگ دورند، انگار مردمشون بیشتر خودشونن. آسان گیرترند. متوکل ترند. به قول استاد اصل آمریکایی ها رو اونجا میشه دید. توی ایران هم همین طوره. توی شهرهای کوچیک خیلی مردم حالشون با چیزهای ساده و کوچیک خوبه و زندگی بیشتر جریان داره. خیلی توی کارها به خدا توکل می کنن.توی سفرم به جنوب ایران این موضوع رو حس کردم. خدایا شکرت.
اما غذایی که مریم عزیز برامون درست کرده بود، بسیار خوشمزه بود. چه رنگ و لعابی داشت. همراه با شما منم نوش کردم. داشتم تک وعده روزم رو طبق دوره سلامتی میخوردم. جالبه که اون موقع شما توی دوره نبودید ولی غذاتون توی این قسمت خیلی شبیه دوره بود. منم گوشت گوساله داشتم و در کنارش کمی بروکلی بخارپز، تخم مرغ آب پز و 3 تا گردو. خدایا شکرت بابت نعمت های فراوانی که در دسترس ام قرار دادی تا رشد کنم.
طی خوردن 2 بار دیگه این قسمت رو دیدم و لذت بردم. منم مثل استاد دوست دارم کارها به موازات هم انجام بشه. به قول استاد پارالل صورت بگیره. چند نمونه از زندگی خودم ذکر کنم. من وقتی دارم کار میکنم و پول میسازم ، در همون حال فایل های سایت رو گوش میدم یا با خودم دربارشون صحبت میکنم. این کار بسیار برام لذت بخشه و انقدر انجامش دادم که ناخودآگاه رخ میده و اصلا نمی فهمم که چطور زمان سپری میشه. مورد دیگه وقتی دارم وزنه میزنم، غذام رو هم میذارم تا آماده بشه. یا مثلاً زمان پیاده روی دوست دارم آهنگ بی کلام بذارم، سپاسگزاری کنم و خواسته هام رو تجسم کنم. همون چیزی که استاد توی دوره سلامتی توضیح داده. انجام همزمان چندتا باعث میشه تا در وقت صرفه جویی بشه و گاها کارها رو لذت بخش تر هم بکنه. خدایا شکرت. الانم دارم میرم پیاده روی و خیلی شوق دارم. خدایا پاهای من رو به سمت مسیرهایی بکشون تا زیبایی های بیشتری رو ببینم. تا بیشتر در احساس خوب بمونم. الهی شکرت.
خیلی لذت بردم از این قسمت از سفرمون با این اتوبوس مسافرتی که از یک جاده جنگلی زیبا به این فضای روحانی رسیدیم. این رودخونه، این درختان، این سنگ ها و خزه های زیبای روشون منو به وجد آورد و سرشارم کرد. استاد خیلی سپاسگزارم که برای سفرمون اتوبوسی خریدی که همه ی امکانات رو داره و در دل این طبیعت بی نیازمون کرده. تشکر از همراهی مایک و سپاسگزار مریم بانو که تورلیدر خانوادمون شده و همواره با عشق همراهی مون میکنه. تو بی نظیری. خداجون سپاسگزارم بابت این نعمت هایی که دادی. جهانی قانونمند خلق کردی و بهمون قدرت خلق کنندگی دادی. سپاسگزارم. سپاسگزارم سپاسگزارم.
سلام آقای مصطفی سپاسگزارم بابت کامنتت من از خواب بیدار شدم طبق عادت گوشیمو برداشتم و وارد سایت شدم هدایت شدم به سمت کامنت تو که معجزه وار چیزی رو شنیدم که در لحظه بهش نیاز داشتم الهی شکرت بابت قانونمندیت چقدر خوبه که از هم سپاسگزار باشیم به جای اینکه بخواهیم عیب های هم رو برخ بکشیم و طرف مقابل رو خورد کنیم. توی فیلم ها و خیلی از روابط همه دنبال آتو گرفتن هستند و طبق قانون مشکلات بیشتر رو به زندگی دعوت میکنند.
توی احساس یگانگی با معبود غرق بشم و فقط نظاره گر باشم. از وجودش لبریز بشم خالق شرایط زندگیمون هستیم. در هر لحظه داریم این کار رو انجام میدیم.
سلاممممممم. خدای من خدای من خدای من چی میبینم،، مریم جون استاد عزیزم ازتون بینهایت سپاسگزارم که مارو به اینجا ها میبرید ازخداوند سپاسگزارم که مارو هدایت میکنه به زیبایی های بیشتر.. خدای من شکرت فایل و که باز کردم یعنی به معنای واقعی وارد بهشت شدم بهشتی پراز درختان سبز که زیر آنها نهرها جاری است خدای من شکرتتتتت چقدر سبزی این درختها روحت رو نوازش میده خدای من الله اکبر الله اکبر ازاینهمه زیبایی خدایا شکرت چقدرررررر صدای آب گوشنوازه خدایا مگه داریم موسیقی زیباتر وروح بخش تر وگوشنواز تراز صدای آب خدای من شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت به خاطر چشمای سالمی که بمن دادی تا من این زیبایی هارو ببینم خدایا شکرت که منو درمسیر الهی قرار دادی که امروز همسفر این دوعزیزت باشم خدایا شکرت بخاطر گوشهای سالمم که منو از شنیدن همچین ملودی زیبایی محروم نکردی خدایا شکرت برای انوار طلایی خورشید از پشت این درخت های زیبا.. خدایا شکرت برای جاری بودن آب خدایا شکرت واسه لحظه برخورد آب به سنگهای کف رودخونه خدایاشکرت چقدرررررر اینجا مثل ایران هس دقیقا مثل شمال خدایا هدایتم کن به زیبایی های بیشتر.. خدایاشکرت واسه استاد زیبام.. خدایا شکرت l can create any thing l want. من میتونم هرچی که بخام وخلق کنم.. خدایا شکرت شکرت شکرت که منو به این مسیر آوردی ومنو درفرکانس این دوعزیز قرار دادی خدایا منم میتونم خلق کنم منم اینارو یه روزی باچشمام میبینم خدایا شکرت.. حسش کردم مریم جون منم اونموقع دستام رو دستای خودت بود توی آب.. اون آب سرد وحسش کردم ومیدونم چی میگی عزیزم خدایا شکرت چه بهشتی آوردید مارو خدایا شکرت شکرت شکرت.. خدایا ممنونم بابت اینهمه زیبایی که آفریدی مرسی که این لطف وشامل حالم کردی که این زیبایی هارو ببینم ازچشمای نازنینم مچکرم که این روزا ماموریتشون که دیدن زیبایی هاهست وبه نحو احسن انجام میدن.. خدایا شکرت شکرت شکرت که منو انسان آفریدی و تمام این زیبایی هارو مسخر من کردی خدایا شکرت که منو اشرف مخلوقات آفریدی خدایاشکرت که بمن عزت واحترام دادی خدایا شکرت شکرت شکرت.. چقدر لذت بخشه غذاخوردن تو این فضا رو این میز غذاخوری وبا این موسیقی.. خدایا شکرت لحظه ای که مایک رفت وبا آب رودخونه دهنشو شست منم اون خنکای آب وحس کردم منم باتمام وجودم اینارو حس کردم مرسی مرسی مرسی استاد که اوردیمون اینجا ویه حال اساسی به هممون دادی وهمچنین از آروی نازنین مچکرم که مارو آورد اینجا.. خدایاشکرت شکرت شکرت که تمام عوامل دست به دست هم دادن تاروح من الان اینجا درکنار این دوعزیز تو این بهشت زیبا باشه.. چقدر عالیه که روح مثل جسم محدودیتی نداره این خیلی عالیههههه چون من الان ابنجا بودم واقعا اینجا بودم همه چیو حس میکردم آب واون نسیم تو هوا رو اون اکسیژن خالص رو. نورخورشید وحتی مزه بال کبابی های مریم جونم زیر دندونم حس کردم… خدایا شکرت شکرت شکرت بینهایت ازت سپاسگزارم مریم جون نازنینم استاد نازنینم عزیزان دل من دوستتون دارم عاشقتونممممم
درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید
خداروشکر میکنم بازم بابت این فایل زیبا از استاد و مریم خانم مایک عزیزم که واقعا با این فایل ها و نگاه کردن ما به این فایل ها باعث شدن که ما فرکانس های عالی به جهان هستی ارسال کنیم
نکات مثبت این فایل
اول از همه جاده بسیار زیبا و ترو تمیز که پوشیده از درختانیه که بوی خوب رطوبت و تازگی هوا و اکسیژن پاک دارن هستش و ادملذت میبره توی این هوا و توی این جاده با این طبیعت عالی رانندگی بکنه
خدایاشکرت بابت این پله بسیار زیبا که به راحتی مریم خانم این پل و تبدیل کرد ب میز غذا و خداوشکر بایت این ذهن زیبای مریم خانم که اینطوری از خدا بابت پل تشکر کرد
خدایاشکرت بایت این رود خونه بسیار زیبا و ترو تمیز که منو یاد شیرین رود ساری انداخت
خدایاشکرت بایت این استقلال مالی و مکانی و زمانی استاد که هر جای دنیا که بخواد و هر چند روز که بخواد میتونه هر چیزی و که دوس داره بخره و اونحا زندگی کنه خدایاشکرت بابت اسلاتقلا زمانی استاد
خدایاشکرت بایت اینکه توی این اتوبوس یک خونه بسیار مجهز و شیک و عالیه که میتونی به راحتی سال های سال باهاش توی سفر باشی
خدایاشکرت بابت این با عشق غذا خوردن مایک که ادم لذت میبره ازش . و خداروشکر بابت این غذا های خوشمزه ای که مریم خانم برای خودشکن درست میکنن
و خداروشکر بایت این تشکر کردن های استاد از مریم خانم و همچنین مریم خانماز استاد
خدایاشکدت بابت فیلم برداری مریم خانم تز این طبیعت بکر برای ما خدایاشکرت
خدایاشکرت بابت لباس های زیبایی که ب تن دارن استاد و مایک
خدایاشکدت بابت اینکه استاد به ما داره ثابت میکنه هر طور که بخوای میتونی زندگی راحتی داشته باشی در تمام جنبه هاش
از رابطه ی عاطفی عالی گرفته
تا سلامتی
تا ثروت
تا استقلال مالی
تا ازادی مکانی
تا ازادی زمانی
تا هر چند ماشینی که دوس داری تا
هر چند خونه ای که دوس داری بخری
تا هر جقدر پولی که دوس داری داشته باشب
تا هر چقدر سلامتی که میخوای
خدایابینهایت بار شکرت بابت این هنه اگاهی نابی که در اختیار من گزاشتی که استادو مریم خانم ومایک
دستی از دستان تو هستند برای رشد و هدایت نن
دوستون دارم
رد پا از حاتم فوقالعاده و بینظیرو خلاق و دوست داشتنی و پر انرژی 1403.11.04
بنام خداوند هدایتگر
بنام پروردگار آسمان و زمین و کهکشان
یک روز جدید از این سفر نامه
یک تجربه فوقالعاده جدید یک حس و حال جدید و بی نظیر
خدایا چقدر این جاده زیبا هست من همیشه عاشق این مدل از جاده و خیابان ها هستم ک دو طرفش پراز درختان سر به قامت کشیده هست و سرسبز انگار مسیر بهشت رو داری طی میکنی
خدایا شکرت برای اون رودخانه قشنگ و باصفا با صدای آب چه محشررررره
واااییییی دلم رفت برای اون سنگ های به اون قشنگی که در کنار رودخانه هستش خیلی عالیه
چقدر بینظیر آب زلال و صاف و خنگ
چقدر از حس قشنگ مریم جان لذت بردم که اینقدر با ذوق حرف میزنه و شکرگزاری میکرد آدم لذت میبره
اینقدر آدم سپاس گذاری هست واقعا محشره
بازم هم قشنگی بازم هم یک تجربه عالی دیگر غذا خوردن توی این مکان عالی توی این هوای توی این محیط آدم کیف میکنه از غذا خوردن انرژی میگیره
یک حس عالی
خدایا منوووو هدایت کن ب این مکان های زیبا ک عشق کنم ک لذت ببرم
اما آدم باید از همون جایی ک هست اول لذت ببره از اون مکانی ک هست لذت ببره بعد خداااااا هدایتت میکنه ب مسیر زیباتر ب بهشت فوق العاده تر
زندگی جریان دارد ب بهترین نحوه ممکن
خدایا ب ما قدرت داده که هر چه میخواهیم رو در زندگی خلق کنیممممم
باید باورهامون رو عوص کنیم باید ب خواسته مون ایمان قلبی داشته باشیم
خدایا دستم رو در هر لحظه و هر زمان بگیر من محتاجم ب کمک تووووو ن بقیه
عاشقتم خدایییی منننن
سلام بر همسفرای عزیزم
خدایا شکرت چقدر این قسمت از سفرنامه زیبا بود
چقدر صدای قشنگی داشت آب
دلنشین ترین موسیقی دنیاست صدای روخونه
چقدر منظره های فوق العاده ای
درست فرمودید واقعا شبیه طبیعت ایران بود
چقدر تمیزه طبیعت
آفرین چقدر احترام میزارن به مادر زمین حتی اگر این رعایت کردن به خاطر قوانین سختیگرانه هم باشه بازم خیلی عالیه که اینقدر قانون مدار هستن
انشالله یه روزی طبیعت قشنگ کشور قشنگ خودمون هم همینقدر تمیز و پاکیزه باشه
خدایا شکرت که استاد ومریم خانم و مایک رو هدایت کردی به این فضای رویایی و به ماهم اجازه دیدن این زیبایی ها رو دادی
به نام خدایی که هر چه دارم از اوست .سلام به استاد عزیزم ومریم جان فوقالعاده …خداروسپاس می گویم به خاطر حس زیبایی که امروز داشتم از همه چیز .خداروشکر بابت گوشیم اینترنتم سایت استاد وقسمت نشانه ها که هدایت شدم برای دیدن این زیباییها وفرصت بی نظیر .خدایا متشکرم بابت مربوط جان با ظبط این صحنه های زیبا .خدایا متشکرم بابت این طبیعت زیبا .خدایا متشکرم بابت رودخونه پر آب با صدای دل نشینش.خدایا سپاس بابت هوای فوقالعاده وسرسبزی درختان وسبزه ها خدایا سپاس بابت ذوق وشوق مریم جان و صحبتهای گرم استاد خدایا شکرت بابت غذای خوشمزه خوشحالی پسر استاد عزیز خدایا شکرت به خاطر سلامتی و استفاده کردن از این همه زیبایی خدایا متشکرم متشکرم متشکرم که هستی واجابت می کنی درخواست درخواست کننده ات را
سلام و عشق به قلبهای همه کسانی ک به زیبایی ها توجه و تمرکز میکنند
خدایا هزاران مرتبه سپاسگزارم ازت بابت همه زیبایی هایی ک آفریدی
خدایا شکرت به خاطر این رودخونه زیبا
خدایا شکرت به خاطر صدای آب
چقدر لذت بردم صدای آب رو شنیدم
قشنگ من هم احساس کردم دستم توی آب خنک رودخونه هست
چ رودخانه تمیزی
چ درختان زیبا و سر سبزی
چ ار وی شیک و خفنی
چ خانواده شاد و خوشبختی
چ لحظات زیبایی
خدایا آگاهانه ازت درخواست میکنم ک منو هم به دیدن این دست زیبایی ها بیشتر و بیشتر هدایت کنی
خدایا ازت میخوام از این زیبایی ها بیشتر و بیشتر ببینم و لذت ببرم و فرکانس های عالی به جهان ارسال کنم
خدای من توووو چقدددر آخه توانایی ..چقدر عشقی ..چقدر خالقی آخه …خدایااا چقدر زیبایی خلق کردی واسه لذت بردن و استفاده ماها
با تک تک سلولهای بدنم ازت سپاسگزارم خدا جانم
استاد عزیزم ، مریم جان و مایک دوست داشتنی از شما هم سپاسگزارم ک این لحظات شادتونو با ماها به اشتراک میزارید
چ جوجه لذیذی هم مریم جان لطف کردن و آماده کردن ..به به ..نوش جانتون
خدایا شکرت به خاطر گوشهای سالمم ک میتونم این صداهای قشنگ رو بشنوم ..خدایا شکرت ک امروز هم فرصت سپاسگزاری بهم دادی
خدایا شکرت ک امروز هم منو همسفر این خانواده دوست داشتنی کردی
خدایا شکرت ک میتونم با تو حرف بزنم و ازت درخواست کنم
خدایا شکرت ک شنوایی
خدایا شکرت ک اجابت میکنی
خدایااا شکرت ک دوستم داری
من یکی یه دونه ی خدا هستم
خداوند با همه عظمتش عاشقه منه
خداوند در همه جا زودتر از من حضور داره و کارهای منو انجام میده
خداوند مهر و محبت منو به دل اطرافیانم قرار داده
خداوند عشق منه
خداوند برام کار نمیکنه ، شاهکاااااار میکنه
من کاری نمیخواد انجام بدم ک همون خداااا ، همون خدایی ک خون رو توی قلب من پمپ میکنه همون خدا میدونه کی و چطور واسم کارهامو انجام بده تا لذت بیشتری ببرم
خدایا عاشقانه با تک تک سلولهای بدنم ازت سپاسگزارم بابت همه قشنگیهای جهانت ..
بوووس فراوان از کهکشان راه شیری به تنها قدرت مطلق جهان خدای عزیزم رب ماچ ماچی من
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
چقدر بی نظیر و زیبا
همه چیز زیبا
چه جاده سرسبز و تمیز و زیبایی
خانم شایسته عزیز چقدر انرژیتون مثبت هست و صداتون دلنشین
خدای عزیزم سپاسگزارم بابت این همه زیبایی
خانم شایسته عزیزم چقدر متن تاثیرگذار و زیبا و موزونی انتخاب کرده اید و برامون گذاشتید .
ازتون سپاسگزارم که این لحظه های زیباتون رو با ما به اشتراک گذاشنید .
چقدر احساسم در این لحظه خوب شد .
چقدر کنار رودخانه دلنشین هست . چقدر صدای آب دلنشین هست.
چقدر درخت ها زیبا هستند . چقدر احساسات خوب و دلنشینی . یک حس قدیمی و دلنشین کودکی برام زنده شد . در جایی هم که من قبلا زندگی میکردم این زیبایی ها رو داشت . و در کودکی با خانواده به اون جنگل زیبا رفتیم . که رودخانه هم داشت . چقدر لذت بخش هست .
این آب پاک
به به چه غذایی و چه دیزاین ساده و شیکی داره که اشتهای آدم رو باز میکنه .
من که الان دلم خواست . با خودم گفتم الان من میرم و این غذا رو درست میکنم .
حس دلپذیری هست با ماشینی که حمام داره ، ماشین ظرفشویی داره ، اجاق برای غذا درست کردن داره و کلی امکانات دیگه ای که سفر کردن رو راحت تر و لذت بخش تر میکنه .
خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی
خدایا شکرت بابت این انسانهای نازنین
خدایا هزاران بار شکرت بابت این لحظه
خدایا هزاران هراران بار شکر به خاطر خودت
خدایا هزاران مرتبه شکرت به خاطر همه زیبایی هایی که در زندگیمون هست .
خدایا به خاطر ایده ها شکرت
به قول خانم شایسته عزیز خدایا من باز هم از این فرکانس می خوام که بیشتر و بیشتر این زیبایی ها رو ببینم .
باز هم از شما استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز سپاسگزاری میکنم بابت نشان دادن این همه زیبایی. که برای ما داشتن این نعمتها و ثروت ها را امکان پذیر میکند .
سپاس سپاس سپاس
سلام استاد عزیزم
خدایا شکرت برای نعمت هایی که تو زندگیم دارم
که وقتی شروع میکنم به نوشتن همینطور بیشتر می بینم که چیا دارم که تا الان توجهی بهشون نکرده بودم و این یعنی فراوانی
برای لوازم خوابم برای لوازم بهداشتی ام برای لوازم نوشتاری و خواندنی و برای فناوری و تکنولوژی و سلامتی و آرامش و امکانات بی نهایت راحتی ام شکرت.
برای الهاماتم و هدایت و پشتیبانی ام شکرت
برای روزی ام، روزی که فقط پول نیست دیدن همین زیبایی ها و رابطه عاشقانه و سلامتی بیشتر و لذت و درک بهتر جهان و فراوانی خودش روزی پس خدایا شکرت
وقتی شروع به سپاسگزاری میکنم موفقیت هایی که با کار کردن روی خودم برام اتفاق افتاده رو یاد آور میشم و بیشتر لذت میبرم و باور میکنم که من دارم میسازم و باورهای منه که داره اتفاقات رو رقم میزنه خدایا شکرت که خالق هستم.
بریم سراغ سفر که عالیه منم سفرو دوست دارم
زیبایی ها همه جا هستند و فراوانی در جهان رو میشه از یک قاب کوچولوی موبایل دید
رودخانه و سرو صداش که بهترین موسیقی دنیاست
سنگ های ریز و درشت که خودش زیبایی خاصی به این رودخانه داده
تنوع در درختان و رنگ و شکل و برگ هاشون نشان از فراوانی در جهان است
امکاناتی که فراهم شده برای سفر راحت تر و اینکه در حین سفر هرجا که هستی حموم کنی و غذا بپزی و از امکانات کامل رفاهی برخوردار باشی این خودش بی نهایت نعمت و ثروت و فرصت رو نشون میده شکرت.
من با دیدن این رودخانه و صدای آب و خنکی که حسش کردم یاد بهشت گمشده افتادم که دقیقا همین شکلی و پرآب و سرصدا و درختان بلند و زیبا داره و خدارو شکر که همین الان هم در تمام نقاط دنیا آب و فراوانی در جریانه و هرروز داره بیشتر میشه.
از مواهب ثروتمند شدن خرید آروی و ماشین سواری دلخواه و بهتر زندگی کردن خودت و فراهم کردن شرایطی عالی برای خانواده ات است که هرچی دلت بخاد پول خرج میکنی و همه چی راحت برات پیش میره از این زیباتر داریم؟!
و یاد گرفتم که درخواست آگاهانه کنم در مواقع لذت بخش که بیشتر بخام و خداوند بهترین روزی دهندگان است و اجابت گر.
دیدن رابطه ای که درونش فقط آزادی هست و شادی به من میگه میلاد تو هم میتونی این شرایط رو داشته باشی فقط باید باور کنی و عمل خدایا شکرت.
خدایا شکرت برای امروزم
برای تجربه یک روز دیگر دنیا و زندگی
بی نهایت ثروت و نعمت وجود داره و هرروز داره بیشتر میشه
هرچقدر ثروتمندتر میشوم به خدا نزدیکتر و نزد خدا محبوب تر میشوم
ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست
خدایا میخام زیبایی هاو فراوانی بیشتر ببینم و لذت ببرم هدایتم کن
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به روی ماهه ابراهیم عزیز و خانم فرهادی گل،بابت زحمتهایی که برای این سایت الهی میکشن،از قلبم ازتون ممنونم و الهی خیر این احساس به زندگیتون برگرده.
سلام به روی ماهه استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته ی نازنین.
سلام به روی ماااهه تک تکه اونایی که سفرنامه دنبال میکنن،امتیاز میدن،کلمنت مینویسن، به شهرشون دعوتم میکنن،زیبایی ها دیدنی های شهرشون رو بهم میگن،خوشامدگویی میکنن و به با هر شکلی عشق میدن.
با قلبم دوستون دارم بوس به چشماتون.
امروز روز سومه سفرم به شهر زیبا و تمیزه همدان بود.
صبح ساعت 8 صبح بیدار شدم و دلفین رو بیدار کردم و باهم رفتیم گنج نامه!
گنج نامه یه محیطیه که تله کابین و سورتمه سواری و بانجی جامپینگ و غار آکواریوم و آبشار داره.
خلاصه من ساعت 8 و نیم رسیدم گنج نامه ولی حراست گفت که بانجی جامپینگ (همینا که باهاتو با یه طناب میبندن و از بالا پرتت میکنن پایین و آویزون میمونی!)
رو برداشتن به کم خورد تو ذوقم چون خیلی دوست داشتم برم ،گفتن اشکال نداره بقیه تفریحات رو میرم،رفتم تا بالا و یه پسر جوون موفرفری دیدم بهش گفتم میخوام صبحانه بخورم شما سرو میکنید!؟
گفت نه اما وایسا باهات میام تا پایین، اون مغازه داره رو بیدار میکنم،صبحانه بخور!
دمش گرم باهام اومد و کلللی محبت کرد ک احترام گذاشت .
به طرف گفتم یه املت برام بزار.
فکرشو کن،9 صبح،تو سسرررما،تو کوهستان،املت با ریحون و نون گرم بزنی!
آقا خلاصه ما اومدیم املت بخوریم دیدم 8،9تا پسر و دختر جوون یهو اومدن تو مغازه و فهمیدم این با تور اومدن!
خدایا اینا از کجا!؟
قربونه دوره احساس لیاقت!!!
خداشاهده با اینکه اونا هیچکدومشون غذا سفارش ندادن و فقط اومدن یه نگاهی بندازن و …اما من کوچکترین تأثیر نداشت حضورشون و نشستم با جونه دددددل املتم رو خوردم.
(ممنونم که تو دلت گفتی نوشه جونت)
آخه به هر حال آدم موذب میشه وقنی تعدادی آدم بالا سرت باشن و تو تنها باشی و هی غذا بخوری اما واقعا راحت بودم.
یه موضوعی هم حقیقتش نظرم رو جلب کرد،اونم تفاوت من با اون آدما بود!
شما تصور کن همه اومده بودن تفریح و …اما کلللی آرایش و لباس نامناسب برا اون هوا و کفش نامناسب و تجملات و…گفتم خدایا شکرت که درگیر این حاشیه ها نیستم!
وقتی یه نگاه به خودم کردم که علاوه بر اینکه تو این فضاها نیستم،تازه دندون جلوییم دقیقا همون دندونی که با یک ذره باز شدنه دهنت مشخصه کلللا کنده!
یعنی کنده نشده تقریبا کامل تراشیدمش قبل از سفرم و قالب گیری شده که روکشش کنم رنگ کامپوزیت اما به این وجود که دندون جلوییم نبود! اما اصصصلا خودم واسم مهم نبود و خیلی راحت بودم !!
خلاصه داشتم املتم رو میل میکردم که متوجه شدم این تور 40نفره بچه های اهوازن!!!
دیییییگه تاااا تهه ماجرا رو خوندم که الان چه بل بشویی میشششه!!!!
یه عده گروه رقص خردادیان رو تشکیل دادن،یه عده مسؤل آهنگ و سیستم شدن و مابقی هم باعث دلگرمی رقاصان محترم میشدن !!
خداشاهده این عجوجه های اهوازی آهنگهای سبکه(ول ولک از امید جهان)
رو گذاشتن مگه من تونستم غذا بخورم!؟!؟
بعد از چند لقمه بلند شدم، پسر گفت چرا زیاد نخوردی!؟
گفتم آقا غذات عالی بود اما اینا نمیزارن آدم یه جا بشینه!!
شما تصور کن،ساعت 9 صبح تو سرمای 5 درجه بزززن برررقص !!!
آخه اینو کجای دلم بزارم !!!
منم دیییگه نتونستم تحمل کنم رفتم کنار یه پسری ایستادم و دست میزدم و دستامو باز کردم که باهاش برقصم ییییه لحظه چشمامون تو چشای هم باز شد دیییدم پسره بغلم کرد،بلندم کرد،اینورو ببوس،اونورو ببوس،تت بغلش فشارم میداد!!!
خدایا من برم به کی بگم تو گنجنامه ی همدان ساعت 9 صبح یکس از بچه های روستامون رو دیدم!!!!
آخه من کجااا،تو کجااا!؟!!؟
خلاصه خیییلی خوشحال شد انگار آورده بودنش اسیری!!!
خلاصه آقا من کله اون گنج نامه رو تقریبا با همون اکیپ 30،40 نفری بودم و قاطیشون شدم
بعد از 10 دقیقه پیاده روی رفتیم تو یه سالنی
الله و اکبر
الله اکبر!!!
اگر بدونین چچچچه بزن و برقصو چچچچه کااارایی که نمیکردن!!!
ضرب تیمپو آورده بودن مییییزدن و میییرقصدن و مسخره بازی درمیآوردن ،یه پسری بود،شال یه دختری رو سرش کرده بود شبیه دخترا میرقصید و ادا دخترا رو درمیآورد، چندتا دختر بودن کله هاشون رو تاب میدادن با آهنگ و موهاشون هلیکوپتری میچرخید، یه پسری خودش تو فاز خودش تنهایی میرقصید یکی آهنگای لری میخوند یه جایی دیییگه خواننده چیزی به ذهنش نرسید آهنگه
(آهویی دارم خوشکله فرار کرده ز دستم
دوریش برایم مشکله کاشکی اونو میبستم)
تمامه ملت هم میرقصیدن و میگفتن
(ای خدا چکار کنم!؟
آهومو پیدا کنم
وای چه کنم
وای چه کنم)
میبینم که داری تو هم میخونی!!!
خدای من!!!
چچقدر رقصیدیم
چچچقدر خندیدیم
چچچقدر دست زدیم !!!
بعد از یک ساعت بزن و بکوب برقص و بخون،رفتیم سوار تله کابین و رفتیم بالای کوه!!!
تو مسیر رفتن بارش برف شروع شد!!!
رسیدیم بالا دقیقا احساس کردم مثله این فیلم ها هست که یه گروه کوهنوردی بالاس کوه هستن و بارش برف داده میخورم تو صورتشون،دقیقا همونجوری بود.
اونجا هم باند رو روشن کردن و زدیم و رقصیدیم،یه چای بینظیر هم نوووشه جانم کردم با نبات!!
(میییگم میدونی من پول چایی رو ندادم!؟!؟!!؟
الان یادم اومد بخدا!!!)
ولش کن بیخیال
آقا ما رفتیم سوار تله کابین برگشتیم دوباره تو همون سالن
دوباره همون بزن برقص و بگو و بخند!!!
اما آسمون هم اینبار با ما به رقص اومد و ییییه برف نااازی میبارید!!!
بچه های تور خسته شده بودن رفتن بخوابن اما من رفتم غار آکواریوم
ماهی های خیلی قشنگی داشت جوری که با نگاه کردن بهشون اشکم دراومد از این همه زیبایی!
رفتم جلوتر چند تا ماهی گلی دیدم، یاده ماهی گلیا خودم افتادم ،دلم براشون تنگ شد،حدودا یک ساله دارمشون،رفتم کنار یه آکواریوم بزرگ اما رو باز و با دیواره های کوتاه،از ماهی گلی بگیر تااا ماهی هایی انداره ی ماهی کبابی داخلش بود.
از سر کنجکاوی دستمو گذاشتم تو آب، دیدم ماهیا میومدن تا نصفه بند انگشت دستم رو میزاشتن تو دهنشون و میمکیدن!!
خییییلی لذت بخش بود!
تصور کن اینقدر ماهیا باهات راحت باشن که خودشون بیان دورت و انگشتت رو بخورن!!
یه لطف بزرگی که خدا در حقم کرد اینکه که خیییییلی سریع و راحت با بچه کوچیکا انس میگیرم و اونا هم این حس رو از من میگیرن و اصلا انگار نه انگار که من غریبه ام!!
یه پسر بچه 6،7ساله ای بود هرجا میرفتم باهام میومد کلا پدر مادرشو ول کرده بود هی میپرسید ،این چی میخوره!؟
منم که بلد نبودم ، اول مشخصاتش رو میخوندم بعد واسش توضیح میدادم!
خلاصه بعد از کلی ورجه ورجه کردن و زدن و رقصیدن و…بارش برف نازی میومد ،منم منه دلم میومد که برم سویتم و بشینم یه جا!!!!
به دلفین گفتم بیا بریم به جا قشنگی رو نشونت بدم!
حدو ا 20 کیلومتر رانندگی کردم به سمته روستایی ورکانه!
روستایی که اکثر خونه هاش از سنگه و حتی کفی خیابوناشون هم از سنگه(یادت باشه که واقعا میخوای زیبایی هایی که به چشم میبینم رو با آهنگ هایی که گوس میدم رو تو هم ازشون لذت ببری،حتتما بعد از خوندنه کامنتم،اون جاها و اون آهنگ ها و اون فضا هارو تو گوگل سرچ کن تا ببینی از چه زیبایی هایی میگم ،چون دوست دارم با تمامه وجودت تو هم ببینی هرآنچه زیبایی من به چشم خودم دیدم)
من اولین بارم بود تو بارش برف شدید رانندگی میکردم اما
بسیار زیبا
بسیار زیبا!!!
تصور کن
تو یه جاده ی خلوت،
خودت تنهای تنها باشی
آهنگه سهیل مهرزادگان (یا تنها بمون یا برگرد)
رو گوش بدی
برف مدام بباره
و یه جاده ی نا آشنا که با لذت رانندگی کنی،
هوا بیرون بشدت سرد ولی دلفین حسسسابی بخاریش تنت رو گرم نگه داره،
صندلی دلفین رو بیاری عقب و تکیه گاهش رو کمی بخوابونی،
رانندگی کنی و
لذتتتتت ببری!!!
خدارو خیییییلی شکر!
رسیدم روستای ورکانه !
همممه جا برف بود
خیابونای باریک
کفی سنگ فرش
خونه های قدیمی
سنگ های تخته ای روی هم گذاشته شده
با قدم زدن پیرزن قد خمیده ای که از سربالایی با زحمت با عصا میومد بالا!!!!
لذت بود و لذت بود و لذت!!!
بعد از ورکانه تو جاده ی برگشت خیییییلی گشنه ام شد و بششدت دلم هوس دیزی کرده بود تو اون سرما
اما رستورانی نمیدیدم که دیزی داشته باشه ،رفتم پیشش یه ساندویچ فروش نزدیک سویتم یه ساندویچ خوردم اما خدا شاهده!!!
این پسر جوون هم سنه خودم،اینقدر میگفتم دورت بگردم
دورت بگردم
اینقدر احترام گذاشت
اینقدر با محبت برخورد کرد که هرکی بود فکر میکرد که انگار میخوام 10 میلیارد جنس بخرم پیشش!
و وقتی هم که خواستم برم گفت اگه کاری چیزی داشتی بیا بهم بگو
اییینقدر این آدما خوبن!
و یه نکته ی جالب بگم در مورد برخورد همدانیا!!
متأسفانه خیلی از جوونا وقتی میخوان با رقیق صمیمیشون حرف بزن با لحن نا درست و کوچه بازاری و نا مناسب حرف میزنن و فکر میکنن این یعنی دیگه خیییلی با هم رفیقن!
اما من میدیدم همه ی جوونای همدانی با احترام با هم صحبت میکنن!
مثلا همین ساندویچیه،دوستش اومد داخل مغازه،میخواستن اسمه همدیگه رو صدا کنن یه (آقا)قبل از اسمه همدیگه میگفتن و این اوجه احترامه به همدیگه است و من هم که بززززرگترین و مههمممترین اصل و اساس حرف زدن با آدما حتی در حد یه پفک خریدن ،احترامه!!!
بعدش اومدم سویت یه دوش گرفتم و یه خواب 1 ساعته رفتم و شال و کلاه کردم اما کجا!؟
رفتم یه جفت کفش حرفه ای بخرم.
حقیقتش با کفشهایی که داشتم تو کاشان برف میرفت تو کفشام و پاهام اذیت میشدن اما میخواستم هم لذته قدم زدن تو برف رو تجربه به کنم هم پاهام اذیت نشن و رفتم یه جفت کفش حرفه ای با کیفیت خریدم!
راستشو بخواین شاید فکر کنین که یه کفش خریدنه ساده بود اما تو قلبم کلی از اینکه آزادی مالی دارم که هر کفشی با هر قیمتی بخرم، احساس ارزشمندی بهم دست میداد
از اینکه برای پاهای خودم ارزش قائلم احساس لیاقت کردم
آخه جز تن خودم ،مگه چیز دیگه ای هم مهمتر هست که من واسش بخوام هزینه کنم!؟!؟
اگه یادتون باشه روز اول سفرم گفته بودم دلم میخواد رقص و عروسی کوردی رو ببینم!!!
من رفتم تو سایت دیوار و زدم دیجی،زنگ زدم به یه شخصی و گفت پنج شنبه، جمعه ما برنامه داریم بیا،خداشاهده این آقا 3 ،4 بار زنگ میرد و پیگیری میکرد که بیا خسروی جان!
بیا حتما قدمت روی چشم خسروی جان!!
آقا یه آدرس بهم داد من آدرس رو پیدا نمیکردم، زدم کنار که آدرس رو بپرسم دیدم یه رستوران بود خیلی هم گشنه بودم،گفتم غذا بخورم بعد برم ،چون حقیقتش من خیلی خوش خوراکم!!!
خلاصه گفتم آقا غذا چی دارین!؟
چند مدل غذا رو گفت و بعد گفت دیزی!!!
گفتن یه دیزی مشتی برام بزار!!!
گفت چشم.
خدای من!
تصور کن تو یه رستوران سنتی باشی،هیچکس نباشه جز خودت
بارش برف رو از پشت شیشه نگاه کنی
با اسپیکر و قدای بلند هم آهنگه ساعت دیواری محسن چاوشی پخش بشه،روی تخت سنتی بشینی و تو ظرف سفالی دیزی با نون سنگگ و نون لواش گرم بخوری تو سرما!!!
خدای من
تو آنچه که در دلم بود ظهر و هوس دیزی کردم رو فراموش نکردی!
چطور من رو هدایت کردی به این رستوران که اصلا من حتی خودم خواسته ی خودم رو فراموش کردم اما تو فراموش نکردی!!!
خدایا شکرت!
بعدش آدرس اون کافه رو گرفتم و رفتن تو اون کافه!!!
برای اولین بار آنچه که آهنگه کوردی از طریق صوتی میشنیدم، به صورت تصویری هم میدم!!!
ایینننقدر باحال و با هیجان و شاد میخوند فففققط هم آهنگه کوردی میخوند با ارگ !!
خواننده که متوجه شد من مهمانم هی با دستش به من اشاره میکرد، رفتم کنارش گفتم دوست دارم برقصم کوردی اما بلد نیستم من مسافرم!
اجازه هست فیلم بگیرم!؟!!؟
گفت آره عزیزم راحت باش!
شروع کردم به فیلم گرفتن کلی میخوند و میخوند بعد وسطاش سه چهارتا جمله میگفت و میگفت داداش ابراهیم!!
خلاصه اون فضا انگار عروسی ابراهیم بود!!!
هرچی میخوند آخرش یه ابراهیم اضافه میکرد بهش و میگفت به افتخار داداش ابراهیم
و همه هی منو نگاه میکردن!!!
فقط یه مشکلی اونجا بود!!
اون هرچی در مورد من میخوند یا هرچی میگفت من متوجه نمیشدم، نه اینکه زبون کوردی رو متوجه نشم ها!!!
نه!!!
اتفاقا تسلط بالایی دارم رو زبون کوردی!
مثلا هرجا میگفت ابراهیم ،متوجه میشدم که میگه ابراهیم
اما مشکل اینجا بود که مابقی حرفاشو متوجه نمیشدم همین!!
وگرنه من زبونه کوردیم اونقدرا هم ضعیف نیست دییییگه!
فقط باید برم این فیلم رو نشونه یه کوردی بدم ببینم چی میگفت که بعدش اسمه منو میورد!
والا بخدا آدم نباید بدونه چی در موردش میگن!!!
بهش گفتن حتما واسه عروسیم زحمتت میدم بیای اهواز،گفت باعث افتخاره باعث افتخاره!!!
و جقدر مؤدب و با محبت!!!
خدایا شکرت
بعدش رفتم تو یه پارک خیلی بزرگ روبروی دانشکده پزشکی و خدای من
خدای من چچچقدر زیبا!!!
شما تصور کن کلی خانواده اومدن تو اون پارک برف بازی،تماااامه چراغای پارک هم که رنگشون سفید پرنور بود روشن بود و تمااامه درختا و کف پارک پوشیده از برف!!!
چقدر لذت بردم از دیدنه همچین صحنه هایی!!!
من یکی از تفریحاتم اینه که به تفریح کردنه دیگران نگاه کنم و لذت ببرم
مثلا یه خانواده بودن 5،6نفر بودن یه بچه کوچیک داشتن که تااااازه پا پا میکرد و میتونست راه بره،این بچه که فقط گردیه تخم چشاش بیرون بود و مابقی پوشیده از لباس بود،6،5قدم راه میرفت تتتتلپ ،میوفتاد رو برفا!
گفتن آقا میشه از بچتون فیلم بگیرم!؟
گفتن آره آقا راحت باش،مامانش بلندش کرد بردش عقبتر گفت بزار ببرمش اول خط مسابقه بزارمش، بچه هم پاهاش آویزون تو هوا!!!!
گفتم راه فرو ازت فیلم بگیرم بشرطی که بیوفتی هااا!!
مامانش گذاشتش زمین و من پشت سر بچه بودم چون من غریبه بودم از سر کنجکاوی ،گردنشو کامل تاب داد و منو نگاه میکرد، اینقدر کج شد که مثله یه ماهی کمرش عقب جلو شد و یه موجی برداشت و نزدیک بود هنوز راه نرفته بیوفته رو برفا!!!
شروع کرد راه رفتن ولی چه راه رفتنی!!!
یه قدم رو به جلو
دو قدم به صورت انحرافی سمته چپ و راست میرفت آخرشم بعد از 7،6قدم با صورت افتاد رو برفا
خودشم اینقدر خوشش اومده بود که مامانش گفت اینقدر میزارمت بیوفتی که دیگه خسته بشی!!!
یا اینکه دوتا دختر جون با پدر مسنشون اومده بودن برف بازی یکی از دخترا که زرنگ تر بود برف ریخت رو سر اون یکی،دختره که رو ب فا نشسته بود، پدره اومد و همه ی برفا رو از رو سر دخترش تکوند و تمیز کرد که سردش نشه
خدایا خیلی شکرت
خیلی شکرت
بعد از کلی لذت بردن اینقدر چرخیدم تو اون پارک که دلفین رو گم کردم !!!
دیدم دوتا پسر 17،16ساله دارن میرن بهشون گفتم من ماشینم رو گم کردم،یا سری مشخصات جزئی بهشون دادم گفتن میدونیم ماشینت کجاست بیا بریم!
خداشاهده این دو نفر مثله اینکه مسئولیتشون و وظیفشون پیدا کردنا ماشینه من باشه ربع ساعت ،تو برفا باهام اومدن تا دلفین رو پیدا کردم،هرچی میگفتم آقا دمت گرم ماشینم جلوتره الان میدونم کجاست اما تا خوده 10 قدمی ماشین باهام اومدن!!!
خداروشکر
خداروشکر
خداروشکر
اما یه گلایه کنم از دوست عزیزی که بهم گفت بستنی ملایری بخور!!
تو مسیر برگشتن،یاده کامنت دوستمون افتادم که گفت بستنی ملایری بخور منم رفتم یه بستنی سنتی گرفتم الله اکبر!
آخه!
کی رو دیدی از دمای 60 درجه بیاد تو دمای منفی 2 درجه و بستنی بخوره!!!
بگو مجججبوری!!!
الهی به این سرما دچار بشی که دیشب یییخ زدم از بستی خوردن تو سرما!!!
البته اونجایی که فرمودین نرفتم چوم من همدان بودم هنوز نرفتم ملایر و انشاءالله امروز راهی سنندج میشم(امروز که میگم نونزدهمه)
ببینم خدا برنامه اش چیه.
با قلبم دوستون دارم
با قلبم دوستون دارم
امیدوارم آنچه که دعا میکنید در حقم اول حسه خوبش به خودتون برگرده
سلام اقای خسروی از خوندن کامنتتون حسابی لذت بردم ممنون ک انقدر با جزئیات نوشتین من خودم رو لحظه ب لحظه تو فضاهایی ک میگفتید حس میکردم از خوردن املت تا فضای رقص
از دیدن دوستتون تواون فضا از سوار شدن تلکابین و خوردن چای نبات
از وجود پیرزنی ک با عصا راه میرفت تو برفا از وجود دلفین ..از وجود ماهی هایی ک دور انگشت شما جم میشدن..حتی از افتادن اون بچه ای ک فقط چشماش معلوم بود …ممنون ک انقدر با جزئیات برای ما مینویسید از خوندن کامنتتون واقعا لذت بردم
آقای محترم و بزرگوار شما با یک آب و تابی با یک لذتی قصه می کنید با یک شیرینی حرف میزنید با یک سیر عسل روی اش تجربیات شرین تان بیان میکنند شما اصلا نمیگویید همین های که در خانه هستن و این کمنت را میخوانند
دل شان تنگ میشود گناه دارند!!!!!!!!!!!!!!
چرا این کار را می کنید ؟؟
( استیکر چشم های اشک آلود با استیکر خنده اشک دار ، مزاق کردم نوش جانت تمام این سفر ها و لذت ها )
سلاممم به روی ماهت آقای خسروی عزیز
بیبیبیین یکی از ویژه گی های مثبتت میدانی چیست ؟
کوچکترین تغییرات جهان نسبت به خودت میبینی من در تمام کمنت هایت متوجه این موضوع شدیم و بی نهایت تحسینت میکنم
یعنی از کوچکترین تغییر مثبت هم گذر نمیکنی و بار ها تکرارش میکنی
آفرین
آفرین
آفرین
چقدررررررر خوب کار میکنی
چون همه چیز به کانون توجه ما برمیگردد
این باعث میشود چشم ات همیشه دنبال زیبایی ها باشد
میدانی خیلییییی زیبا از تجربیات سفرت مینویسی
به گونه که آدم هوس میکند
به گونه که خود خواننده هم میتواند تصور کند
خیلیییی عالی بود با اینکه کمنت هایت طولانی هست ولی با مزه مینویسی که آدم با عشق و لذت میخواند
تشکر که تجربیات زیبایت را نوشتی و حال ما را هم زیباتر کردی
زهنم خیلییی میگفت ننویس
چون اصلا حال نوشتن نداشتم
ولی خواستم به حرف زهنم گوش ندهم با قلبی پر از عشق و امید برایت نوشتم
از خداوند بهترین های عالم را برایت خواهان هستم
انشاالله به شهر زیبای ژینا عزیز میروی هم دیگر ملاقات کنید
میدانی بعضی مواقع میگم چقدررررررررررر لذت دارد آدم های هم فرکانس هم دیگر ملاقات کنند یعنی جتی جنس کلمات شان فرق میکند
کلام شان از جنس نور و عشق هست
و زیبایییییی ها بیشتر را بیبینی
بیبیبییبن یک موضوع دیگر هم یادم آمد
خداوند چقدرررر عظمت دارد چقدرررررررر تنوع هست در جهان
هشت میلیارد آدم در جهان هست چقدررر فرهنگ های کشور ها متفاوت هست حتی لهجه های شان متفاوت هست
با کمنت هایت منم با لهجه و فرهنگ های مختلف تان آشنا شدم
چقدرررررررر معلوماتی بالا رفت ( استیکر لبخند )
و این تنوع چقدررررررر زیباست
همه صدا با هر لهجه به سوی خدا بلند میشود
چقدرررر این خدا شرین هست
چقدرررررر این خدا عشق هست
خدایاااااا تو مرا به شدت کافی هستی
نوش جانت و از خدا میخواهم هر چالشی که در زنده گی ات هست به قشنگی و زیبایی به نفع خودت تمام شود
و یک باری دیگر شاهد قدرت رب العالمین باشی
سلام.ابرایم جان حالت چطوره.البته از نوشته های بسیار دلنشینت مشخصه که خالت خیلی خوبه ،خیلی عالی نوشتی، دمت گرم،هم لذت بردم،هم تک تک لحظه ها را باتولذت بردم و هم هوس کردم این اتفاقات شیرین را تجربه کنم.
خداراشکر که از قانون به بهترین شکل استفاده می کنی و ایاک نعبد و ایاک نستعین را به خوبی انجام میدهی و در نتیجه هدایت الهی و لذت ناشناخته هارا تجربه میکنی.
وولک دمت گرم.
لذت بردم،لذت بردم،خدایا شکرت،خدایا شکرت.
با آرزوی سلامتی برای همه همراهان در این سایت.شادوپیروز باشید
به نام خدای عشق که هرچه دارم از اوست
سلاااااااامممممم
سلااااااممممم
سلااااامممممم
سلام به برادر عزیزم ….
سلام به آقای خسروی دوست داشتنییییی
امیدوارم هنوزم در سفر باشی و کلی از این خاطرات قشنگ برامون بنویسی …
راسش به خاطر پاسخا اومدم ولی دیدم نمیشه باید ببینم این کامنت زیبا چی بوده که اینقدر مورد تحسین و زیبایی قرار گرفته …
خلاصه زدم که بیام بالاااا
هرچی میومدم بالا
مگه تموم میشد….
اوففففففعف
اوووههههه
خیلی بوددددد…
(خدای کامنتای بلدی شماااااا)
تا بالاخره پس از تلاش های پی در پی رسیدم به اولش ….
و ….
بوممممم
بابا دمت گرمممم
اولش که متوجه شدم میخواین درباره ی سفر خودتون حرف بزنید به خودم گفتم …
ایول بابا …
چه پسر باهوشی ….
نگاه کن از قسمت بندی فایلای سفر استاد چقدر هوشمندانه استفاده کرده و سفر نامه مینویسهههه…..
گفتم آقا منم دلم میخواد. ….
خدایا یه آزادی عالی در تمام جوانب بده تا اینطوری سفر کنم ….
خلاصه ….
کلی تحسین و تحسین و تحسین کردم ….
اینقدر قشنگ نوشته بودید که همه رو تصور میکردمممم…
وای وای …
بزار اینو بگم …
وسطای کامنت که از دلفین صحبت میکردید…
باورت میشه من یه دلفین که دستو پا داره رو کنارت تصور میکردم …
که باهاش حرف میزنی و حتی سوار ماشینش میکنی و اینور اونور میبری…..
وای خداااا چقدر خندیدم ….
خخخخخخخخ
ولی حالا بعدش ….
وایسا وایساااا
همینجوری که ذهن چموش من در حال منطقی کردن تصوراتم بود ….
و همینجوری که داشتم ادامه ی کامنتو میخوندم ….
اون دلفین هم قد خودت با دست و پای آدمی ، تبدیل شد به یک عروسک دلفینیییی …..
میدونی مثل چی ؟
مثل مستربین با اون عروسک کوچیک خرسیششششش
…..خخخخخخخخخ
وای دلمممممم
هااااااااااااااا
خداااااا (کلی استیکر خندهههههه)
دیگه خلاصهههه
ولی بازم برام عجیب و خنده دار بود تا تقریبا آخرای کامنت …
یادم افتاددددد
توی ذهنم گفتم …
آهاننننننن
این آقا ابراهیم خودمونههههههه
همونی که ماشین رو برنده شده بود از بین یک ملیون نفر….
ایمان نشون داد و خدا جوابشو داد….
آر هههههه
همون روز اول اسمشو گذاشت دلفین…
خدای من …
من این داستان و حتی چطور جور شدن پول اون ماشینو خونده بودممممم
چطور یادم رفتتتت
(نگران نباش یکمی دیگه ی داستان دیگه آقا دلفین واقعی توی تصوراتم بود )
خلاصه که
..
خیلیییییییی لذت بردم …
و برام جالب بود که شما اجازه میگرفتید و فیلم میگرفتید…
دیگه بعدش رفتم توی پروفایلتون و دیدم بابا شما پر از ایده های خفنید….
توی قسمتی که داستان آشنا شدن با استاد و تغییرات رو باید بنویسیم چقدر باحال از سال 1401 نوشتید و حتی تعهداتتون رو هم نوشتید که یادتون نرهههههه.
گفتم
منم باید همینکارو بکنم ….
.
.
آهان راستی اونجا که گفتید خوشحالم که ازادی مالی دارم که برای خرید برای خودم خرج کنم … ….
یه ذوق عجیبی چشمام رو فرا گرفت که ببین
ببین ملیکا
ببین ثروتمند شدن
داشتن آزادی مالی چقدر خوبههههه
ببین ….
تایید کن
تحسین کن
و در مسیرش قدم بردار ….
عاشقتونم …
مرسی ازت …
منتظر نتایج و سفر های بی نظیرت هستم …
بارم ممنونم …
و عالی هستییی پسررررر
در پناه لله یکتا باشید
سلام داداش ابراهیم گل
هر چقدر ازت تشکر کنم بخاطر این کامنتت بازم کمه
تو بهترینی. چقدر عالی تعریف میکنی آدم اشتیاق داره این داستان طولانیتر بشه انگار خودمم اونجام
منم لُر زبانم اما نزدیک کوردها. به کوردها و رقصشون علاقمندم. کلا خانوادگی علاقه داریم. خداییش خیلی مردمان خوبی هستن
اونجایی که گفتی اسم روستا رو سرچ کنید من سرچ کردم و خونهها و کوچههای سنگیش رو دیدم و اتفاقا رفتم آهنگ رو هم گوش دادم یا تو بمون یا برگرد
وااای وقتی تصور کردم رانندگی و بودن در این مسیر و بارش برف و اونم تنهایی با این آهنگ. واااای خدای من چه لذتی داره چه هیجانی بهم دست داد. مرسی
اونجا که گفتی میخوام یه کفش حرفهای بخرم واسه توی برف چقققدر لذت بردم. گفتم دمت گرم ابراهیم که از اون شرایط سخت مالی با توکل و اعتماد به خدا به جایی رسیدی که اینچنین آزادی مالی داری. که نمیخواد بگی حالا نکنه اگه کفش بگیرم پولام تموم شن. ایولا داری. احسنت
اونجایی که از دولفین میگی و اینکه چقققدر از تک تک لحظاتت استفاده میکنی برای لذت بردن چقدر تحسینت میکنم.
اینکه بدون نگرانی بدون ترس و با تکیه بر خدا راه میوفتی و به بهترین مسیرها هدایت میشی و با بهترین آدمها مواجه میشی، جای تحسین داره.
اونجایی که راه رفتن یه بچه کوچیک رو وصف کردی چققققدر ذوق کردم وای خدای من چه صحنه قشنگی. باید اول خوب اون بچه رو نگاه کنی و بعدشم بغلش کنی محکم فشارش بدی.
خیلی ازت متشکرم مرد بزرگ و توحیدی
خوششش بگذره
به نام خدای وهابی که رب من است.
سلام خدمت دوستان و همسفرهای عزیز
سلام به مریم عزیز، مایک و استادم
خدایا این سفر کوتاهمون به این پارک زیبا بسیار برام لذت بخش بود. خدایا شکرت. رودخونه چقدر زلال بود و چه آب سردی داشت. این آب برفه. حسش میکنم. خدایا شکرت. رودخونه های شهرستان مادرم دقیقا همین طوریه. خدایا شکرت منو یاد مکانی توی شهر رودبار انداخت. وقتی بچه بودم همیشه تابستون ها که مدارس تعطیل میشد،اونجا بودم. ساعتها با بچه ها وقت میگذروندیم. سد می بستیم جلوی آب رودخونه و شنا میکردیم. ماهی میگرفتیم. دورتادور رودخونه پر بود از بوته های تمشک و کلی میخوردیم. خدایا شکرت. الانم هر وقت رودبار میرم سر میزنم. دقیقا شبیه اینجاست. خدایا شکرت.
چه آرامشی داره صدای رودخونه. الهی شکرت. واقعا موسیقی طبیعت زیباست. خدا جون چقدر تو زیبایی و تنوع خلق کردی. چقدر تفاوت وجود داره. کویر،جنگل،دشت،کوه،دریا،رودخونه،چشمه،خورشیدو آفتاب، ستاره و ماه، کهکشان. خدایا شکرت.
مریم جوووون عاشقتم با این صدای لرزون و سرشار از شوقت. طبیعت با آدم چی کار میکنه. آدم رو سرشار از حس سپاسگزاری میکنه. خدایا شکرت بابت این رودخونه. شکرت بابت این آب یخ، شکرت بابت این طراوتی که توی هواست. شکرت بابت این فضای جنگلی زیبا و سرسبز. شکرت بابت این پل زیبا. مریم جون منم برای تو و همه ی همسفرهامون دعا میکنم: همواره چشمامون از این صحنه های زیبا ببینه و گوش هامون از این دست صداهای جادویی بشنوه. هدایت بشیم به زیبایی ها و نعمت های بیشتر و بیشتر. الهی آمین. آگاهانه میگم منم دوست دارم همچین تجربیاتی بیشتر توی زندگیم داشته باشم. توی احساس یگانگی با معبود غرق بشم و فقط نظاره گر باشم. از وجودش لبریز بشم. خیلی حالم خوبه الان که دارم این کامنت رو مینویسم. الهی شکرت.
نوشته روی پیراهن استاد خیلی زیباست. من خیلی تی شرت استاد رو دوست دارم. خدایا شکرت.
I can create any thing.I want
من میتونم هر چیزی رو خلق کنم. من میخوام.
دقیقا همین طوره. ما خالق شرایط زندگیمون هستیم. در هر لحظه داریم این کار رو انجام میدیم. الهی شکرت که قوانینت انقدر مثل خودت قدرتمنده. تو عظیمی، تو رئوفی، تو مهربانی.
چه تریل های زیبایی برای پیاده روی وجود داره و می شه عاشقونه با عزیزت قدم بزنی و لذت ببری. الهی شکرت از این همه فضا که در کشور آمریکا وجود داره. این همه تمیزی که چشمام میبینه. خدایا شکرت. پروردگارا من هم از این جنس روابط میخوام. پروردگارا من هم پیاده روی در مسیرهای این چنینی رو بیشتر میخوام. خدایا شکرت. تو اجابت کننده درخواست های بندگانت هستی و در صراط المستقیم نعمت ها همواره وجود داره. راه راست رو خداوند این طور به ما نشون میده: راهی که افراد در مسیرش نعمت دریافت میکنند.
الهی شکرت.
چقدر خوبه که از هم سپاسگزار باشیم به جای اینکه بخواهیم عیب های هم رو برخ بکشیم و طرف مقابل رو خورد کنیم. توی فیلم ها و خیلی از روابط همه دنبال آتو گرفتن هستند و طبق قانون مشکلات بیشتر رو به زندگی دعوت میکنند. چقدر سپاسگزاری شما دوتا عزیز از هم دیدنی است. چقدر حالم رو خوب کرد. دست تکون دادن مایک چه باحال بود. مریم سپاسگزاری کرد در لحظه مایک از فاصله دور کنار رودخونه برای دوربین دست تکون داد. انگار مایک سپاسگزاری رو دریافت کرد. خدایا شکرت بابت حضور عزیزانم. خدایا شکرت.
یه تیکه استاد درباره مردم آمریکا صحبت کرد. ایالت هایی که از شهرهای بزرگ دورند، انگار مردمشون بیشتر خودشونن. آسان گیرترند. متوکل ترند. به قول استاد اصل آمریکایی ها رو اونجا میشه دید. توی ایران هم همین طوره. توی شهرهای کوچیک خیلی مردم حالشون با چیزهای ساده و کوچیک خوبه و زندگی بیشتر جریان داره. خیلی توی کارها به خدا توکل می کنن.توی سفرم به جنوب ایران این موضوع رو حس کردم. خدایا شکرت.
اما غذایی که مریم عزیز برامون درست کرده بود، بسیار خوشمزه بود. چه رنگ و لعابی داشت. همراه با شما منم نوش کردم. داشتم تک وعده روزم رو طبق دوره سلامتی میخوردم. جالبه که اون موقع شما توی دوره نبودید ولی غذاتون توی این قسمت خیلی شبیه دوره بود. منم گوشت گوساله داشتم و در کنارش کمی بروکلی بخارپز، تخم مرغ آب پز و 3 تا گردو. خدایا شکرت بابت نعمت های فراوانی که در دسترس ام قرار دادی تا رشد کنم.
طی خوردن 2 بار دیگه این قسمت رو دیدم و لذت بردم. منم مثل استاد دوست دارم کارها به موازات هم انجام بشه. به قول استاد پارالل صورت بگیره. چند نمونه از زندگی خودم ذکر کنم. من وقتی دارم کار میکنم و پول میسازم ، در همون حال فایل های سایت رو گوش میدم یا با خودم دربارشون صحبت میکنم. این کار بسیار برام لذت بخشه و انقدر انجامش دادم که ناخودآگاه رخ میده و اصلا نمی فهمم که چطور زمان سپری میشه. مورد دیگه وقتی دارم وزنه میزنم، غذام رو هم میذارم تا آماده بشه. یا مثلاً زمان پیاده روی دوست دارم آهنگ بی کلام بذارم، سپاسگزاری کنم و خواسته هام رو تجسم کنم. همون چیزی که استاد توی دوره سلامتی توضیح داده. انجام همزمان چندتا باعث میشه تا در وقت صرفه جویی بشه و گاها کارها رو لذت بخش تر هم بکنه. خدایا شکرت. الانم دارم میرم پیاده روی و خیلی شوق دارم. خدایا پاهای من رو به سمت مسیرهایی بکشون تا زیبایی های بیشتری رو ببینم. تا بیشتر در احساس خوب بمونم. الهی شکرت.
خیلی لذت بردم از این قسمت از سفرمون با این اتوبوس مسافرتی که از یک جاده جنگلی زیبا به این فضای روحانی رسیدیم. این رودخونه، این درختان، این سنگ ها و خزه های زیبای روشون منو به وجد آورد و سرشارم کرد. استاد خیلی سپاسگزارم که برای سفرمون اتوبوسی خریدی که همه ی امکانات رو داره و در دل این طبیعت بی نیازمون کرده. تشکر از همراهی مایک و سپاسگزار مریم بانو که تورلیدر خانوادمون شده و همواره با عشق همراهی مون میکنه. تو بی نظیری. خداجون سپاسگزارم بابت این نعمت هایی که دادی. جهانی قانونمند خلق کردی و بهمون قدرت خلق کنندگی دادی. سپاسگزارم. سپاسگزارم سپاسگزارم.
خدانگهدار
در پناه الله یکتا شاد،سالم و ثروتمند باشیم.
سلام آقای مصطفی سپاسگزارم بابت کامنتت من از خواب بیدار شدم طبق عادت گوشیمو برداشتم و وارد سایت شدم هدایت شدم به سمت کامنت تو که معجزه وار چیزی رو شنیدم که در لحظه بهش نیاز داشتم الهی شکرت بابت قانونمندیت چقدر خوبه که از هم سپاسگزار باشیم به جای اینکه بخواهیم عیب های هم رو برخ بکشیم و طرف مقابل رو خورد کنیم. توی فیلم ها و خیلی از روابط همه دنبال آتو گرفتن هستند و طبق قانون مشکلات بیشتر رو به زندگی دعوت میکنند.
توی احساس یگانگی با معبود غرق بشم و فقط نظاره گر باشم. از وجودش لبریز بشم خالق شرایط زندگیمون هستیم. در هر لحظه داریم این کار رو انجام میدیم.
پیامهایی که از کامنتت گرفتم
دمت گرم خدا روز منو از طریق تو ساخت
الهی همیشه شاد باشید و ثروتمند
بنام خداوند زیبا وافریدگار زیبایی ها..
سلاممممممم. خدای من خدای من خدای من چی میبینم،، مریم جون استاد عزیزم ازتون بینهایت سپاسگزارم که مارو به اینجا ها میبرید ازخداوند سپاسگزارم که مارو هدایت میکنه به زیبایی های بیشتر.. خدای من شکرت فایل و که باز کردم یعنی به معنای واقعی وارد بهشت شدم بهشتی پراز درختان سبز که زیر آنها نهرها جاری است خدای من شکرتتتتت چقدر سبزی این درختها روحت رو نوازش میده خدای من الله اکبر الله اکبر ازاینهمه زیبایی خدایا شکرت چقدرررررر صدای آب گوشنوازه خدایا مگه داریم موسیقی زیباتر وروح بخش تر وگوشنواز تراز صدای آب خدای من شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت به خاطر چشمای سالمی که بمن دادی تا من این زیبایی هارو ببینم خدایا شکرت که منو درمسیر الهی قرار دادی که امروز همسفر این دوعزیزت باشم خدایا شکرت بخاطر گوشهای سالمم که منو از شنیدن همچین ملودی زیبایی محروم نکردی خدایا شکرت برای انوار طلایی خورشید از پشت این درخت های زیبا.. خدایا شکرت برای جاری بودن آب خدایا شکرت واسه لحظه برخورد آب به سنگهای کف رودخونه خدایاشکرت چقدرررررر اینجا مثل ایران هس دقیقا مثل شمال خدایا هدایتم کن به زیبایی های بیشتر.. خدایاشکرت واسه استاد زیبام.. خدایا شکرت l can create any thing l want. من میتونم هرچی که بخام وخلق کنم.. خدایا شکرت شکرت شکرت که منو به این مسیر آوردی ومنو درفرکانس این دوعزیز قرار دادی خدایا منم میتونم خلق کنم منم اینارو یه روزی باچشمام میبینم خدایا شکرت.. حسش کردم مریم جون منم اونموقع دستام رو دستای خودت بود توی آب.. اون آب سرد وحسش کردم ومیدونم چی میگی عزیزم خدایا شکرت چه بهشتی آوردید مارو خدایا شکرت شکرت شکرت.. خدایا ممنونم بابت اینهمه زیبایی که آفریدی مرسی که این لطف وشامل حالم کردی که این زیبایی هارو ببینم ازچشمای نازنینم مچکرم که این روزا ماموریتشون که دیدن زیبایی هاهست وبه نحو احسن انجام میدن.. خدایا شکرت شکرت شکرت که منو انسان آفریدی و تمام این زیبایی هارو مسخر من کردی خدایا شکرت که منو اشرف مخلوقات آفریدی خدایاشکرت که بمن عزت واحترام دادی خدایا شکرت شکرت شکرت.. چقدر لذت بخشه غذاخوردن تو این فضا رو این میز غذاخوری وبا این موسیقی.. خدایا شکرت لحظه ای که مایک رفت وبا آب رودخونه دهنشو شست منم اون خنکای آب وحس کردم منم باتمام وجودم اینارو حس کردم مرسی مرسی مرسی استاد که اوردیمون اینجا ویه حال اساسی به هممون دادی وهمچنین از آروی نازنین مچکرم که مارو آورد اینجا.. خدایاشکرت شکرت شکرت که تمام عوامل دست به دست هم دادن تاروح من الان اینجا درکنار این دوعزیز تو این بهشت زیبا باشه.. چقدر عالیه که روح مثل جسم محدودیتی نداره این خیلی عالیههههه چون من الان ابنجا بودم واقعا اینجا بودم همه چیو حس میکردم آب واون نسیم تو هوا رو اون اکسیژن خالص رو. نورخورشید وحتی مزه بال کبابی های مریم جونم زیر دندونم حس کردم… خدایا شکرت شکرت شکرت بینهایت ازت سپاسگزارم مریم جون نازنینم استاد نازنینم عزیزان دل من دوستتون دارم عاشقتونممممم
درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید
بنام خدای رزاق
جلسه 9سفر به دور امریکا
خداروشکر میکنم بازم بابت این فایل زیبا از استاد و مریم خانم مایک عزیزم که واقعا با این فایل ها و نگاه کردن ما به این فایل ها باعث شدن که ما فرکانس های عالی به جهان هستی ارسال کنیم
نکات مثبت این فایل
اول از همه جاده بسیار زیبا و ترو تمیز که پوشیده از درختانیه که بوی خوب رطوبت و تازگی هوا و اکسیژن پاک دارن هستش و ادملذت میبره توی این هوا و توی این جاده با این طبیعت عالی رانندگی بکنه
خدایاشکرت بابت این پله بسیار زیبا که به راحتی مریم خانم این پل و تبدیل کرد ب میز غذا و خداوشکر بایت این ذهن زیبای مریم خانم که اینطوری از خدا بابت پل تشکر کرد
خدایاشکرت بایت این رود خونه بسیار زیبا و ترو تمیز که منو یاد شیرین رود ساری انداخت
خدایاشکرت بایت این استقلال مالی و مکانی و زمانی استاد که هر جای دنیا که بخواد و هر چند روز که بخواد میتونه هر چیزی و که دوس داره بخره و اونحا زندگی کنه خدایاشکرت بابت اسلاتقلا زمانی استاد
خدایاشکرت بایت اینکه توی این اتوبوس یک خونه بسیار مجهز و شیک و عالیه که میتونی به راحتی سال های سال باهاش توی سفر باشی
خدایاشکرت بابت این با عشق غذا خوردن مایک که ادم لذت میبره ازش . و خداروشکر بابت این غذا های خوشمزه ای که مریم خانم برای خودشکن درست میکنن
و خداروشکر بایت این تشکر کردن های استاد از مریم خانم و همچنین مریم خانماز استاد
خدایاشکدت بابت فیلم برداری مریم خانم تز این طبیعت بکر برای ما خدایاشکرت
خدایاشکرت بابت لباس های زیبایی که ب تن دارن استاد و مایک
خدایاشکدت بابت اینکه استاد به ما داره ثابت میکنه هر طور که بخوای میتونی زندگی راحتی داشته باشی در تمام جنبه هاش
از رابطه ی عاطفی عالی گرفته
تا سلامتی
تا ثروت
تا استقلال مالی
تا ازادی مکانی
تا ازادی زمانی
تا هر چند ماشینی که دوس داری تا
هر چند خونه ای که دوس داری بخری
تا هر جقدر پولی که دوس داری داشته باشب
تا هر چقدر سلامتی که میخوای
خدایابینهایت بار شکرت بابت این هنه اگاهی نابی که در اختیار من گزاشتی که استادو مریم خانم ومایک
دستی از دستان تو هستند برای رشد و هدایت نن
دوستون دارم
رد پا از حاتم فوقالعاده و بینظیرو خلاق و دوست داشتنی و پر انرژی 1403.11.04