سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 233 - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 233
    382MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

242 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 877 روز

    به نام خداوند مهربان و بخشنده

    سلام به استاد عزیزم به خانم شایسته عزیزم و دوستان خوبم

    توجه به زیبایی و گوش سپردن به هدایت الله چقدر خوبه و این شهر زیبا با این کار چقدر سالانه توریست داره و چقدر سالانه ماهانه درآمد داره و هر چند وخت یکبار این رسامی ها تبدیل میشه و چقدر خوبه که همیشه هنرمندان از خود خلاقیت به خرج بدهند خدایا شکرت

    آن عکس که ریشه اش عمیق بود و حال آن آدم بد بود و همچنان در پهلوی اش ریشه اش نازک بود و ظاهر اش زیاد معلوم می شد به یاد شب پنجشنبه افتادم که جمعه می خواستم برم به اطراف کابل و منطق های قبلی ام و ظاهر اش این بود که جای برای رفتن نیست و از این چرت پرت ها منم به ذهنم گفتم گوش میسپارم به هدایت خدا خدا خودش هدایت می‌کنه شب شد و یکی از دوستان قدیمی ام که خییلی وخت بود ازش احوالی نداشتم و اصلا نمی‌فهمیدم چی کار می‌کنه پشت در خانه آمد و گفت خییلی دلتنگت آت بودم و خییلی وخت بود ندیده بودمت فردا میری که بریم پغمان منم گفتم خوبه

    و فردا که پغمان رفتم هوا به شدت سرد بود و کمی برف هم باریده بود و صدای آب که جاری بود دیوانه ام کرده بود و مناظر ابر ها خییلی زیبا بود از خداوند خییلی سپاسگزاری کردم و در خانه رسیدم حدودا ساعت 4/30بود و با خودم این زیبایی ها را مرور کردم و گفتم بیبین خداوند چقدر ساده و آسان هدایتم کرد و خییلی وخت ها بوده که گول ظاهر قضیه را خوردم ریشه هایم را نمی دیدم چقدر بزرگ هستند فقط به ظاهر قضیه نگاه می کردم و به یک نحوه خودم را مقایسه می کردم حالا می دانم در جهان فقط یک تا فواد است با همین اثر انگشت خلاقیت و این چهره زیبا فقط یک تا است و خودم را حالا به دیروزم مقایسه میکنم از دیروز چی چقدر بهتر شدم و خدا را شکر به لطف دوره احساس لیاقت هر روز شاهد بهبود شخصیتم هستم خدایا شکرت که هر روز به سمت زیبایی های بیشتر هدایتم میکنی خدایا شکرت

    عاشق همه تان هستم در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 64 رای:
    • -
      سارا نوید گفته:
      مدت عضویت: 2212 روز

      سلام فواد عزیز

      چقدر کامنتتون حس خوب به من داد .

      واقعا امیدوارم همواره و هر لحظه هدایت بشوید به سمت زیباترینِ زیبایی ها و هر فریم از زندگی تان قند مکرر باشد .

      واقعا جهان پر است است زیبایی و عشق

      همین خانه هایمان ، اتاق هایمان ، وسایلی که در اختیار داریم و هزاران چیز دیگر ، همگی صفحه ها سپاسگزاری است …

      فواد عزیزم نمی‌دانم آشنایی با کتاب صوتی معجزه‌ی شکرگزاری خانم راندار برن دارید یا نه . اما اون کتاب می‌تونه تحول عظیمی ایجاد کنه ، بخصوص انجام تمارینش به صورت چندین و چند باره تا زمانی که ملکه ذهن بشه . دوست خوبم حتما توصیه می‌کنم در کنار دیگر فایل ها از این کتاب هم غافل نشوی ، هرچند در یکی از فایل های رایگان استاد عزیز هم توصیه کردند و من هم با همان فایل سراغش رفتم و تحول آغاز شد .

      امیدوارم هر روز و تمام روزگارت فوق العاده باشد و گام به گام جهان تو را هدایت کن به سمت جایگاه و مردمان و زیبایی ها و بهشتی که تا تو را دیدند بگویند :

      فواد جان ، آمدی ؟ وه که چه مشتاق و پریشان بودم و تو قند شوی از شادی و اشک شوق از چشمانت جاری باشد از حجم این همه خوشبختی و لطف الله مهربان ️

      درخشان باشید تا ابد دوست خوبم .

      به امید دیدارتان .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        بهاره صرام گفته:
        مدت عضویت: 1236 روز

        سلام سارای عزیز

        الان کامنت قشنگتون و خوندم و توی فکر تهیه کردن این کتاب ارزشمند شدم چون هروز شکر میکنم و شکر گذاری مینویسم ولی احساس میکنم بازم از ته دلم نیست برای ظاهر مینویسم نمیدونم باید چیکار کنم که از اعماق قلبم بگم خدایاشکرت ،

        دوست دارم بیشتر و بیشتر خودمو پیدا کنم

        ممنون از راهنمایی قشنگت و اینو یه نشانه میگیرم برای خودم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        فواد بنیادی گفته:
        مدت عضویت: 877 روز

        سلام به سارای زیبا و مهربانم

        خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت وجودت من هم اکثر اوقات کامنت های شما را می‌خوانم و از حس و حالم بهتر میشه

        خییلی سپاسگزارم سارا عزیزم انشالله این کتاب که معرفی کردید را هم می خوانم

        چندین چند بار هدایت شده بودم به خواندن این کتاب اما هر بار پشت گوش می انداختم و این پیام شما را یک نشانه خییلی میبینم و هدایت خدا میبینم و به زودی این کتاب تهیه میکنم خییلی سپاسگزارم سارای مهربان و خوشکلم و منم منتظر نتایج عالی آت هستم

        در پناه خدا باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    فاطمه و رسول گفته:
    مدت عضویت: 1083 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربونم و

    همه ی دوستای بهشتیم.

    خدایا ویژه شکرت

    برای دیدن این همه زیبایی و خلاقیت …

    هنرمندانی که یک شهر رو اینگونه با نقاشی ها

    طرح ها و خلاقیت هاشون مشهور وتوریستی کردن.

    خیلی جالب بود که دیوارهای شهر پراز تصویر باشه

    اونم با این همه تنوع شکلی و تنوع رنگی .

    تازه هر چندسال هم این طرح ها تغییر میکنه

    یعنی رشد و پیشرفت دائمی .

    ناخوداگاه ذهن ادم به هیجان و ذوق در میاد..

    تابلوهایی که تو نوشته هاشونم ، تصاویر ونقاشی بود حتی تو هر تصویر دقت میکردی چندتا تصویر دیگه هم میشد ببینی …

    مجسمه های زیبایی که ذهن رو به تفکر وامیداشت

    چه قدر لذت بردم از این تصویر …

    استاد واقعا تو دوره احساس لیاقت انقدر مارو به شناخت خودمون نزدیک کردین و خودمون و ریشه هامون و اصالت وجود مقدس مون رو نشون مون دادین و کمک مون کردین که با آگاهی های این دوره قد بکشیم و خودمون رو بپذیریم خدایاشکرت.

    چه قدر اون نقاشی بی نظیر بود از زاویه ای که نشون دادین روی زمین کشیده شده اما طوری طراحی کردن که فاصله میگرفتین انگار نقاشی حرکت میکرد وبلند میشد و میشد دست بزاری روی دکمه ی فشار دادن و

    یه عکس جذاب وخفن تحویل بگیری .عالی بودن.

    حتی غرفه های رستوران هاشونم رنگای مختلف داشت ومتنوع بود .

    درو دیوارهای نقاشی شده ی این فایل رو تا دیدم

    رفتم به روزایی که با رسول جان ازپیاده روی به

    خونه برمیگشتیم و خونه مونو با تموم وسایل،

    رنگی تحویل میگرفتیم یا میدیدیم هلیسا مدادشمعی هاشو رنده کرده و توش اب ریخته و داره هم میزنه و آش میپزه و….

    اون زمان تو‌دوره مقدس 12قدم بودم و کار کردن رو خودم و کنترل احساسم خداروشکر.

    خلاصه چاره ی کار کاغذ رولی هایی بود که به دیوار میزدیم و یا میفرستادیم حموم تا رو کاشی ها آبرنگ بازی کنه و کار راحت تر شد برامون …

    حالا این روزها خداروشکر که تو‌دفتر نقاشی میکنه و کار سبک تر شده …

    و در پایان فایل هم

    به به !!!!

    چشم مون به کباب ها هم روشن شد

    بزن دست قشنگه رو برای قانون سلامتی مون ….

    سپاسگزارم استاد عزیزم وخانم شایسته مهربونم

    بابت تهیه ی این فایل زیبا و رنگی رنگی.

    خیلی دوستتون دارم

    خدا حفظ تون کنه ان شاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 66 رای:
  3. -
    یاسمن زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2398 روز

    به نام خدای زیبایی ها

    سلام به استادِ عشقم و عشقِ استادم و همسفرهای عشق :)

    امیدوارم همگی عااااااالی باشین!

    چقدر زیبا بودن اون نقاشی های روی دیوار. ما 2 سال پیش که رفتیم میامی، انقدر حرص و ولع داشتیم برای آفتاب و گرما که چارچنگولی چسبیده بودیم به ساحل و تو آفتاب خوابیده بودیم و لاغیر! خلاصه اصلاً فرصت نکردیم این جاذبه های گردشگری شهر رو ببینیم…البته فقط یک باغ وحش خیلی بزرگ هم داشت که اونو رفتیم و کلی لذت بردیم.

    چه تابلوی معناداری بود اونکه به ساقه ی گیاه تکیه زده بود ولی ریشه های قوی نداشت اما اون یکی ریشه ی قوی و جون دار داشت اما چون بازم به ظاهر توجه کرده بود ریشه رو نمی دید و ناراحت بود. یاد اون فایل ریشه ها افتادم استاد جان که خودتون در مورد ریشه ها و میوه ها صحبت کرده بودین توی 12 قدم. این یعنی وابسته به نتیجه نبودن. یعنی اگر داری روی خودت کار میکنی و احساست خوبه، پس مطمئن باش به نتیجه ی مطلوب میرسی، حتی اگر الان چیزی نمی بینی…کلاً تابلوها خیلی قشنگ و معنادار بودن! اما یه چیزی که به نظرم اومد توی بعضی تابلوها تقابل قلب و پول (علامت دلار) بود. یاد همون موضوع علم بهتر است یا ثروت افتادم. اینجا هم انگار میخواد بگه احساسات و روابط خوب (قلب) در تقابل با پوله و اینا رو مقابل هم قرار داده، در صورتی که میشه هم قلب رو داشت هم ثروت رو، چرا که نه؟

    خدایا شکرت برای یه قسمت دیگه از این سریال فوق العاده، از یه جای گرم توی فصل سرد که واقعاً به من می چسبه و لذت می برم.

    ممنونم استاد و مریم جان و به خدای مهربان می سپارمتون تا قسمت بعدی (ایموجی قلب و بای)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 77 رای:
  4. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2227 روز

    به نام خدای خالق خلاق

    سلام به استاد عزیزم مریم بانوی زیبا و قشنگم

    سلام به دوستان بهشتی در این وادی السلام

    باز هم در بهترین مکان و زمان، اومدن به این مکان جذاب در وقتی که تازه نقاشی های آن جدید شدن.

    یک دنیا حرف هست که برای هر کدام از این نقاشی ها میشه زد چرا که هر کدام توسط یه نفر که هر نفر دنیایی دارد کشیده شده.

    یک نفر تصورات زیبای خودش رو که با توجه به زیبایی ها بدست آورده می کشد، یک نفر شلوغی و هیاهوی درون انسان، یک نفر باورها و عقاید مذهبی یک نفر انواع رابطه های انسانی، یکی از گذشته یکی آیند و یکی حال رو به نمایش می گذارند.

    دیدن والدی که دنیا رو تقدیم فرزندش می کند، و زوجی که دنیا رو با هم می سازند، و رفیقی که چتر برسر دوستش میگذارد، چه زیبایی هایی رو به تصویر می کشد، زیبایی مهر و محبت و فداکاری و عشق رو میشه از این تصاویر دید.

    و نکات آموزنده ای مثل همون ندیدن ریشه ها.

    به ما یادآوری میکنه که اصل وجودی خودمون رو ببینیم نه آنچه که در ظاهر هست

    و یا نکات منفی مثل اون که پولدار است ولی هیچ دوستی نداره و در فکر عشق و دوستی است یا اونکه دنبال پول است و عشق و محبت رو هنگام صعود از کوه پول از دست می دهد.

    دیدن قفل های بسته شده به مکان خاصی روی دیوار مرا به گذشته نه چندان دور خودم برد، گذشته باور به سحر و جادو باور به چشم زخم و بستن بخت، تاثیر عوامل بیرونی بر زندگی.

    یادمه در سن 17 سالگی با خاله‌ام رفتم پیش دعا نویس، البته خاله‌ام مرا برد. دعانویس بهش گفت که بخت این دختر رو بستن و فلان مبلغ هنگفت رو بدین بختش رو باز می کنم. و از اونجایی که ما همچنین مبلغ رو نداشتیم، پس بختم قاعدتا باید بسته می موند ولی من در باور مذهبی ام یه آیه پیدا کردم که هر سحر و جادو رو باز می کند و خوندن همون آیه به خیال خودم، سحر و جادو رو باطل کرد و من ازدواج کردم. واین تفکرات و این عقاید داشتن چقدر پذیرفتن آنها راحتر از پذیرفتن اینکه خودت خالق زندگی ات هستی و نه هیچ عامل دیگه ای است.

    نقاشی و مجسمه‌ای که شیطان و فرشته کشیده اند دقیقا مثال این دو باور است.

    فرشته همون باور این که ما با باور ها و توجه هایمان خالق زندگی مون هستیم و شیطان باور به عوامل خارجی و توجه به نکات منفی و دریافت ورودی های منفی است

    و خودم به شخصه این رو اذعان می کنم که قشنگ مثل روز می بینم که زور شیطان بیشتر است ولی خبر خوب اینجاست که اینطوری نخواهد ماند و به یاری الله و ترزیق باورهای درست این معادله عوض خواهد شد همانطور که برای استاد و هزارن نفر دیگر عوض شده.

    وقتی فایل گوش میدهم یا دوره کار می کنم یا کامنت بچه‌ها رو میخونم یا در طبیعت پیاده روی می کنم احساس فوق العاده ای دارم و اصلا دوست ندارم از اون حس و حال در بیام ولی همین که وارد جمع می شم

    کافی یکم حواسم پرت بشه قشنگ متوجه میشم که داره اون انرژی و حس و حال خوب داره میاد پایین و باید شارژ بشه.

    و همان طور که استاد میگه، رسیدن به ثروت تلاش فیزیکی خاصی نمیخواد بلکه تلاش ذهنی بیشتری رو میخواد.

    با سپاس فراوان از استادان عشق و توحید که این همه درس در پس یک بازدید از نمایشگاه برامون دارند.

    خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای و نه گمراهان و نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 82 رای:
  5. -
    شینا زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 605 روز

    به نام پروردگار جهانیان

    سلام استاد عباس منش و خانم شایسته

    من یک درسی از خداوند مهربان گرفتم میخواهم برایتان این داستان را تعریف کنم من همیشه فکر می کردم که فقط چیز های بزرگ خوش حال آدم ها می کند ولی وقتی فهمیدم که با جارو کردن خانه و تمام چیز های کوچک می توانیم آدم هارا خوش حال کنیم مثلا پدرم برای روز مادر برای مادرم یک گل رز خرید من آن روز فهمیدم که با چیز های کوچک هم می توانند کار های بزرگی انجام دهد مثلا یک آجر از تکه سنگ های ریزی ساخته شده است و بعدبا آن آجر ها خانه ساخته اند استاد عباس منش من یک داستان دیگری هم میخواهم بگویم

    من یادم است که در کلاس سوم من خیلی خیلی خودم را با دیگران مقایسه می کردم مثلا کسی پاکنش از من خوش گل تر بود من پاکن خودم را با پاکن آن دانش اموز مقایسه می کردن ومی گفتم که چرا مال من قشنگ تر از مال او نیست من بعد از اینکه وارد سایت شما آشنا شدم و وارد خانواده استاد شدم خیلی خیلی تغیر کردم و من الان دیگه خودم را با دیگران مقایسه نمی کنم و جالب اینجا بود که امروز همراه با پدر و مادرم موقع غذا رضا عطار روشن را دیدم و خیلی چیز ها از عمو رضا یاد گرفتم والان من کم تر مقایسه ی خودم با دیگران می کنم

    و من از عمو جواد و خاله فهیمه و خاله رضوان و خاله پری و خاله شیما خیلی خیلی ممنونم کامنت های قشنگتوم رو خوندم واقعا ازتون ممنونم با کامنت های قشنگتون دلم رو بردید.خداحافظ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 107 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 2975 روز

      بنام ویاد الله مهربان

      سلام به روی ماهت شینای قشنگم

      احسنت به تو خاله جان چقدر عالی در همه زمینه ها داری رو خودت کار میکنی واز همه مهمتر این درسها را در قالب داستان‌هایی تعریف میکنی که در ذهن بیشتر می ماند

      تو بی‌نظیری عزیز دلم احسنت به تو

      خیلی خیلی دوست دارم نازنیم ،عزیز دلم تو با این ذهن خلاق وروح لطیفت وشیرین زبونیت دل ما رو بردی

      روی چون ماهت رو میبوسم

      بهترینها نصیب قلب مهربانت

      یاحق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سیما کشاورز گفته:
      مدت عضویت: 1361 روز

      سلام عزیز، قشنگم

      اول تبریک میگم به برادر عزیزم، آقای اسدالله بابت وجود شینای نازنین

      شینا جون مرسی که یادآوری کردی : مقایسه ممنوع

      منم مدتی هست که دوباره به مقایسه کردن افتادم،

      همه کس و همه چیز رو با خودم

      چند روز بود که واقعاااا به یک سیکل معیوب افتاده بودم و ناتوان شدم، از خداوند هدایت خواستم که این کامنت زیبایی تو همون هدایت الله هست

      مرسی فرشته ی مهربون، دست خداوند

      دوست دارم

      میبوسمت

      سیما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    ابراهیم خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1370 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم، خانم شایسته و همچنین هم خانواده ای های خوبم.

    امروز روز اوله کاری منه تو این هفته، صبح که داشتم میرفتم سرکار، کلی دعا کردم و خدا خواستم که این سیکل کاری پر باشه از خیر و برکت و آرامش

    از خدا خواستم که قلبم رو بزرگتر کنه برای درک بیشتر نعمتهاش و قدرت شکرگزاری رو بهم بده.

    و به محض اینکه رسیدم تو اتاق محل کارم دیدم فایل جدید اومد روی سایت و خداروشکر کردم.

    این فایل درسهای مختلفی برام داشت که نکته برداریشون کردم

    1/تابلویی که یکی چترش رو برای یکی دیگه گرفت برای من دوتا مفهموم داشت

    اول اینکه آدم باید مهربونی و عشق و گذشت رو به دیگران هدیه بده و همیشه در حال تراوش کردنه عشقه بی قید و شرط باشه، بدونه اینکه انتظار داشته باشه از طرف مقابلش این عشق و محبت جبران بشه.

    وقتی آدم به همچین جایگاهی برسه مشخص میشه که هدفش از عشق دادن فقط رضایت خودشه و حاله خوبه خودشه دیگه کاری نداره که اون شخص میفهمه این محبت رو یا نه، تشکر میکنه یا نه و وقتی با این نیت محبت کنه، خداوند جواب اون محبت رو چندین برابر میده و جالب اینجاست که این نوع عشق دادنه بی قید و شرط، و بدونه انتظار داشتن از طرف مقابل برای جبران کردن خوده خوده توحیده.

    اما وقتی من محبت کنم و عشق بدم و این محبتم رو گوشه ی ذهنم ذخیره کنم که من یکی طلبکارم و منتظر باشم تا اون شخص به موقعش برام جبران کنه این میشه شرک! میشه محبت از روی تظاهر

    به قوله استاد تو فایل آرامش در پرتو آگاهی میگه که:

    بدونه قید شرط عشق بده، بدونه اینکه انتظار جبران داشته باشی و حتی انتظار تشکر از اون شخص رو هم نداشته باش، بلکه تو باید از اون تشکر کنی که این فرصت رو بهت داد که عشق بدی، چون تو بیشتر از اون شخص زینفع شدی!

    یا اینکه یه جای دیگه خوندم که خیلی قشنگ میگه :

    مثل باران باش! که لطفش را برای همه به طور یکسان می‌پراکند و بینه گل رز و علف های هرز هیچ تفاوتی قائل نمی‌شود!

    عااااح که این چه حسه خوببه که بدونه توجه به شخصیت اون شخص، و یا اینکه اون شخص چه دیدگاهی جامعه بهش دارن، و یا اینکه از نظر رفتاری تو چه جایگاهیه ما به دیگران عشق بدیم!!!

    یکی از همکارام حالا بخاطر اینکه قبلاً رفتارهای مناسبی نداشت، همکارام باهاش رفتار خوبی ندارن.

    حتی افرادی که هیچ بدی ازش ندیدن، باهاش خوب رفتار نمیکنن.

    میدونین چرا!؟

    چون ما آدما یاد گرفتیم همه شبیه هم رفتار کنیم!

    اما خداروشکر من هیچوقت هیچ تفاوتی با بقیه همکارام نسبت به اون قائل نشدم. همیشه در نهایت احترام و مهربانی باهاش برخورد کردم جوری که غذامو باهاش تقسیم میکردم، جالب اینجاست با اینکه با خوبی باهاش رفتار میکردم اما میدیدم که با خودمم نمی‌سازه، اون روز یه مقدار ناراحت شدم و به خودم گفتم این آدم حتی حرمت غذایی که بهش دادم رو نگه نمیداره!؟

    بعد یاده حرفه یکی از دوستام افتادم که چند سال پیش بهم گفت.

    دوستم بهم گفت ببین!

    توی وجود هر انسانی روح خداوند و ذره ای از وجود خداوند وجود داره، حتی اگر از کسی ناراحت شدی حرمت و احترام اون قسمت از خدایی رو نگه دار که درونه اون شخصه، بخاطر اینکه خداوند درونشه و اگه به کسی خیری میرسونی تو قلبت همون لحظه فراموشش کن و بگو خدایا من این خیر رو به تو دادم و جوابش رو از تو میخوام نه از انسان ها.

    و بعد قلبم آروم شد

    مفهموم بعدی که این تابلو داشت این بود که ما باید اول خودمون اولویت باشیم بعد دیگران!

    که برمیگرده به عزت نفس و احساس لیاقت!

    نقطه ضعف بزرگی که من دارم

    کمک کردن بدونه اینکه کسی ازم کمک بخواد

    جواب سوال دادنه کسی رو بدونه اینکه از من بپرسه

    پتروس بازی و خودم رو فدا کردن، تا دیگران در آرامش باشن و این کاملاً اشتباهه

    موضوع بعدی که توجهم رو جلب کرد تابلوی هویج بود که ظاهر با باطن متفاوت بود.

    من چیزی که این روزا قلبم رو بشدت آروم میکنه در برابر تضادها و ناخواسته ها اینه که وقتی در طول روز به تضادی برمی‌خورم، به خودم میگم

    ببین!

    مگه نه تو امروزت رو با نام و یاد خدا شروع کردی!؟

    مگه نه خدا تو قرآن گفته من هرگز فراموش کار نیستم!؟

    پس بدون تو این موضوعی که ظاهرش اینه که شرایط خوب نیست قققطعا خیره تو در اونه!

    و من یاده آیه ی قرآن افتادم که میگه:

    چه بسا چیزی را دوست داشته باشید و خیر شما در آن نباشد و یا چیزی را نمی‌پسندید ولی خیر شما درآن هست.

    با این دیدگاه من به اتفاقاتی که‌ ظاهرشون دلخواهم نیست آرومتر و صبورتر برخورد میکنم و نتیجه ی آرامش و احساس خوب هم اتفاقات خوبه

    موضوع بعدی که چشمم رو یه لحظه گرفت اون آسمونه ابری بود

    وااای که چقدر به قوله شاعر

    من از اون آسمونه ابری میخوام…

    من از اون شب‌های مهتابی میخوام

    خیلی خیلی حال میده آسمون ابری باشه، کنار دریا باشی و شنا کنی تو دریا

    به قوله شاعر اینجا باید بگی

    طرف باغ و لب جوی و لب جام است اینجا

    ساقیا خیز، که پرهیز حرام است اینجا

    بسته ی حلقه ی زلفه تو نتنها دل ماست

    هرکجا مرغ دلی بسته به دام است اینجا

    استاد یه جمله ای گفتین که خیلی برام جالب بود اونم اینکه گفتید این نقاشی ها تو نگاه اول ساده هستن ولی وقتی بهشون دقت میکنی انگار به مفهومی دارن!

    آره مفهوم دارن استاد

    درست گفتی

    بستگی داره به آدمش

    به نوع نگاهش

    به قوله شاعر:

    برگ درختان سبز، در نظر هوشیار

    هر ورقش دفتریست، معرفت کردگار

    همه ی هستی مفهموم داره بستگی داره که بخوای چوب کنی تو آستین خدا، یا اینکه بزرگیشو ببینی

    کسی که بخواد بفهمه، موقع خوردنه سبزی، وقتی بوی نعناع رو استشمام میکنه به این فکر میکنه که چه قدرتیه که این برگ به این کوچیکی از خودش بوی به این خوبی رو میده!

    دیشب داشتم نارگیل رو سوراخ میکردم و آب نارگیل رو می‌ریختم تو لیوان بعد به این دقت کردم اگه نارگیل این 3 تا جا رو نداشت برای سوراخ کردن، چجوری می‌خواستیم آب نارگیل رو بریزیم تو لیوان!؟

    بعد گفتم خدایا!

    این نارگیل که اینجوری کیپه و هیچ روزنه ای نداره برای هوا کشیدن فقط برای اینه که خراب نشه و هوا نکشه که پوستی داره به سفتیه چوب، از طرفی چجور این آب تو نارگیل بوجود اومده!؟

    کسی که بخواد بفهمه نیاز به دیدنه عکس های تلسکوپ جیمز وب نداره، از دیدنه طلوع و غروب خورشید هم دوهزاریش میوفته

    اما بستگی ما کدوم سمت ذهنمون رو پرورش بدیم

    به قوله قرآن میگه که این دنیا بازیچه است

    و یا جای دیگه بارها و بارها میگه چرا تفکر نمی‌کنید!

    بنظر من با فکر کردن به آفرینش خداونده که میتونیم خدارو بیشتر لمس کنیم برای همین پیامبر میگه که 1 ساعت تفکر بالاتر است از 70 سال عبادت!

    و اما شاااهکار و بببهترین قسمته این فایل برای من قسمتی بود که یک نقاشی بود که یک پسر بچه تو قایق نشسته بود و بی توجه به ساختمان های اطرافش که غرق شده بودن تو آب، ساختمون خودش رو محححکم بغل کرده بود!

    این نقاشی برای من این مفهموم رو داشت که تو نمیتونی دیگران رو نجات بدی!

    تو مسئول زندگی دیگران نیستی

    تو هنر کنی زندگی خودت رو جمع و جور کنی!

    و اینکه تحت هر شرایطی، بدونه توجه به محیط و اتفاقات اطرافت بچسب به مسیر و مهمترین داشته هات و اهدافت.

    واقعا جامعه ی اطراف ما هر روز داره غرق میشه تو نازیبایی ها، تو نداشتن اعتماد به نفس، تو لذت نبردن از اونچیزی که دارن!

    همکاری دارم که خدا دوتا دختر دوقلو بهش داده خونه، ماشین، حقوق بالا، سلامتی و… اما همیییشه میناله و ناراضیه و میگه چه فایده!؟

    فلانی فلانی ماشین خارجی داره ما آرزوی ماشین خارجی رو باید به گور ببریم!

    حقوق ماهی 50 میلیون به چه دردی میخوره!؟

    اون روز دو تا موبایل خریدم واسه دوقلو ها 40 میلیون،

    شرکت به مناسبت روز زن 3 میلیون پاداش داده میگه چه فایده مثلا من با 3 میلیون چی بخرم!؟ چکار کنم!؟

    و خداشاهده تو این 2 سالی که با ایشون همکارم نشنیدم حتی یک مسافرت درون استانی هم بره!

    و این الگوی 80%از آدمای جامعه ایه که اطراف من هستن!

    واقعا ما باید فقط و فقط قلب و مسیر خودمون رو بغل کنیم و هواسمون باشه به خودمون و مثله همون بچه که تو قایق محکم ساختمونش رو بغل کرد تا غرق نشه ما هم باید به همون شدت از مسیر و اهدافمون. زندگیمون مواظبت کنیم، زندگی که باااید باقیمونده اش رو با لذت بگذرونم

    من اگر آدمه لذت بردن باشم نیاز چیزهای عجیب غریب ندارم از همین چیزی که دارم لذت میبرم و خدا هدایتم میکنه به زیبایی های بیشتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 106 رای:
  7. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 837 روز

    به نام خداوند مهربان و بزرگ

    به نام خدای که سرور کایینات هست نه زاده شده و نه میزاید

    به نام خدای که از رگ گردن نزدیکتر هست

    به نام خدای که هر کاری از دستش بر می اید

    خدای که وجودش مایه خیر و برکت هست

    خدای که اغوشش همیشه باز هست

    خدای که هیچ وقت نمیخوابد

    خدای که هیج وقت فراموش نمیکند

    خدای که هیچ ناممکنی برایش وجود ندارد

    خدای که دل ها را نرم میکند

    خدای که عاشق همه بنده هایش هست

    خدای که بی منت میبخشد و بی چشم داشت دوست میدارد

    خدای که همه آگاهی ها را دارد

    خدای که همه جواب ها را دارد

    خدای که رفیق واقعی ما هست

    خدای که تنها تکیه گاه واقعی هست و اگر به او تکیه کنیم بی نیاز هستیم از هر تکیه گاهی

    خداوندی که هر قدم مان را با عشق هدایت میکند

    خدای که از دانه نهال میسازد

    خدای که همه کاره هست

    خدای که خیلیییییییییییییییی بزرگ هست

    خدای که در وجود مان هست

    خدای که از همه چیز آگاه هست

    خدای که عشق مطلق هست

    خدای مهربانم سپاسگذارت هستم که هیچ وقت من را ترک نمیکنی هیچ وقت رابطه ات با من قطع نمیشود هیچ وقت من را فراموش نمیکنی هیچ وقت از یاد من غافل نمیشوی هیچ وقت با من قهر نمیکنی

    خدایا سپاسگذارت هستم که کار ها را برای من به راحتی انجام میدهی

    میدانم خدایا برگی بدون اذن تو از درخت نمی افتد سپاسگذارت هستم که عاشقانه من را دوست داری و به من کمک میکنی که در مسیر خواسته هایم حرکت کنم

    خدایاا میدانم تو از آغاز پایان را میدانی

    من به زمانبندی تو ایمان دارم و در زمان مناسب به هر چی که میخواهم میرسانی من را

    خدایاااا تو برای من کافی هستی

    خدایااا شکرت که همیشه با من هستی و با من صحبت میکنی خدایا شکرت که همیشه برایم از عشق خود میگویی

    خدایاا شکرت که حواست به من هست و در زمان مناسب من را هدایت میکنی

    خدایاا به قدرتتت ایمان دارم ایمان دارم تو همه چیز را هدایت میکنی زمین را به دور خورشید سیاره ها را ،جهان را تو هدایت میکنی رب قشنگ من

    من را به زیبایی هدایت میکنی سپاسگذارت هستم که هستی

    من از خودم هیچی ندارم همه چیز از سوی توست

    خداوندا تو همیشه از طریق احساس من با من صحبت میکنی هر چی که برایم ارامش میدهد از سوی توست

    خداوندا تو خدای دقیق هستی همیشه هستی همیشه آرامم میسازی در وسط چالش ها میگویی آرام باش که من هستم عجله نکن همه چیز هست به زمانبندی من ایمان داشته باش من همه جواب ها را میدانم من همه چی را میدانم

    ولی به یک شرط که باورم کنی

    مثل یحیی

    مثل مریم

    مثل ابراهیم باورش کنیم چاقو را برداریم او هدایت میکند که چی کار کنیم ما سمت آتش برویم او خودش بقیه کار ها را انجام میدهد او میگوید چی کنیم

    ما به مثل موسی به سمت دریا برویم خودش دریا را باز میکند

    مثل یوسف به سمت در های بسته برویم خودش باز میکند به شرطی ایمان

    تمام اینا یک شرط دارد

    ایمان به خدا

    ایمان به زمانبندی خدا

    تو در وجود من هستی و همیشه من را هدایت میکنی کمکم کن که باورت کنم و صدایت را با عشق بشنوم خدایااا کرورررر کرورررر شکرت

    سلامم استاد عزیزم سلام مریم عزیزم سلام به همه بچه های عزیز

    چقدررر این شهر زیباست من بار ها در این جا ها قدم زدیم در تجسم هایم

    چقدرررر با عشق غرق در پیاده روی شدیم همین که اول فایل دیدم راستی گفتم چقدرررر تجسم مهم هست چون برایم خیلییی آشنا بود

    و روزی واقعی میشود کافی هست به زمان بندی خدا ایمان داشته باشم

    میدانم ما تک تک انسان ها عجله داریم امروز دعا میکنیم

    و میگوییم فردا شود چند روز بعد شود

    ولی خدا میگوید عزیزم صبررررررر کن ظرفت بزرگ شود به زمانبندی من ایمان داشته باش به چیدمان من ایمان داشته باش من هدایت میکنم

    خدا خیلییییی زیبا و دقیق می چیند به شرطی که ما آرام باشیم دست و پا نزنیم

    به شرطی که باور کنیم که هست و هدایت مان میکند آرام باشیم

    و استاد شما چقدررر زیبا به زمان بندی خدا ایمان داشتین چقدررر از لحظه لحظه زنده گی تان لذت بردین و اعتماد کردین به نیروی بزرگ خدا

    هیچ وقت فکر نمیکردم که وارد این مباحث شوم وارد این سایت شوم ولی در اخیر به خدا برسم به ایمان به خدا برسم

    میبینننن خداوند چگونه هدایت میکند

    چقدرررررر جالب هست اخیرش رسیدم که خدا خودش همه چیز هست

    خود خداست که همه چیز میشود همه کس را

    مگر از زنده گی چی میخواهم که در خدایی خدا یافت نمیشود

    چقدررررررررررررررر این مکان زیبا بود عالی بود رویایی بود

    چقدرررر این ماشین در اول فایل زیبا بود

    من این مردم را تحسین میکنم که شاد شاد هستن و چقدرر زیبا از زنده گی لذت میبرند

    استادددد چقدرررر به وضوح اعراض شما در این فایل دیده میشد

    چیز های که به نظر تان زیبا بود و مهم بود در باره شان حرف میزدین و چیزی که انقدررعالی نبود به زیبایی گذر میکردین

    دو دانه تصویر و مجسمه ها خیلیییییییی خیلییییی درس داشت و عالی بود

    یکی او شیطان و فرشته که انسان را میکشید به سمت خودشان

    فرشته چقدرررر تلاش میکرد ولی به گفته شما

    شیطان کافی بود یک اشاره کند

    چقدررررررررر ایمان داشتن به خدا مهم هست

    چقدرررر باور کردن خدا ضروری هست

    استاد یکی دیگر از مجسمه های که ریشه های بزرگ و و‌کوچک که داشتند خیلی زیبا بود

    چقدررر چقدرررر رنگ ها زیبا بود

    چقدررر او متن زیبا بود

    که ما در جهان بسیار زیبا زنده گی میکنیم

    چقدرررررررررررررررر در فایل های شما همه چیز عالی هست

    خدایاااا شکرت شکرت شکرت

    خیلییییییی عالی و زیبا بود

    لذت بردم از تک تک لحظه ها این فایل

    چقدرررررر لذت بردم که بی نهایت ایده در جهان هست برای ثروت ساختن

    خدایااا شکرت شکرت شکرت

    ﺍﯾﻤـــﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ . . .

    ﮐــﻪ ﻗﺸﻨـﮕـﺘــﺮﯾﻦ ﻋﺸــﻖ

    ﻧﮕــﺎﻩ ﻣﻬــﺮﺑـــﺎﻥ ﺧــﺪﺍﻭﻧـــﺪ ﺑـﻪ ﺑﻨـﺪﮔـﺎﻧـﺶ

    ﺍﺳــﺖ . . .

    ﺯﻧـــﺪﮔــﯽ ﺭﺍ ﺑـــﻪ ﺍﻭ ﺑﺴــــﭙﺎﺭ . . .

    ﻭ ﻣﻄـﻤﺌـــﻦ ﺑـــﺎﺵ ﮐﻪ ﺗــﺎ ﻭﻗﺘـــﯽ ﮐــﻪ ﭘﺸﺘــﺖ

    ﺑــﻪ ﺧـــﺪﺍ ﮔــﺮﻡ ﺍﺳــﺖ

    ﺗﻤـــﺎﻡ ﻫــﺮﺍﺱ ﻫـــﺎﯼ ﺩﻧﯿـــﺎ ﺧـﻨـــﺪﻩ ﺩﺍﺭ

    ﺍﺳــﺖ…

    خدایا عاشق آرامش اسمتم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 130 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 816 روز

      بنام خداوند زیبایی ها ”

      چقدر زیبا نوشتی ” دختر ” هزاران درود بر پاکیزه بی نظیر ”

      حالتون عالی عالی ”

      خیلی تحسین میکنم شما رو ” و خداوند رو شاکرم بهم فرصت داد کامنت های شما دوستان را بخوانم”

      خیلی خیلی اشک ریختم ”

      چقدر زیبا ”

      چقدر زیبا ”

      قلم زیباتو دوست دارم ”

      او نجا که نوشتی ایمان دارم ” دیگه نتونستم جلوی خود مو بگیریم ”

      دوستان این سایت به چیز دیگن ”

      جنس حرفاشون ”

      کامنت هاشون ”

      استاد چه کردی با ما ”

      در مکتب استاد خوبان همین میشه ”

      خداوندا، من،

      “چقدر خوشبختم که دوستان بهشتی چون پاکیزه شاکر دارم ”

      خدایا، خداوندا،

      آرامشی از جنس خودت به دوستان عطا کن ”

      روز تون پراز امید ”

      عشق هاتون پراز پاکی ”

      نکته ها داشت کامنت تون

      دوست بسیار ارزشمندم ”

      پاکیزه ی توحیدی و شاکر ”

      اندازه ی اون حس های قشنگ توی نوشته هات دوست داریم”

      و از خداوند متعال با تمام وجود بهترین، بهترین ها رو

      برات میخام ”

      عاشقتم فراوان ”

      فرشته ی عاشق الله “

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      علي هنرمند گفته:
      مدت عضویت: 3508 روز

      درود فراوان به پاکیزه خانم عزیزوجان دل ،به به چقدر انرژی گرفتم ،چقدر لذت بردم،

      چقدر چقدررررزیبا بیان کردید ،بسیار سپاسگزارم بابت کامنت بی نهایت پرانرژی تون،که شروع خواندن اشک درچشمانم حلقه زده بود،

      واقعا همینکه خداهست کافیست ،که اینهم برمیگرده به خودما که چقدر خدایمان راباورداریم ،خیلی لذت بردم از دیدگاهی که نسبت به خداودنیای پیرامون تون دارید،

      منهم اززمانی که دیدگاهم راتغییر دادم زندگیم جوردیگه ای رقم خورده ،خیلی خیلی خوشحالم که خدای مهربان منو تواین مسیر زیبای زندگی که مملواز عطروعشق خدایی هست هدایت کرده

      واساتید نازنینی همچون استاد عباسمنش عزیزمون ومریم جان عشق دلمون دراین مسیر توحیدی قرارداده که خودمان رابشناسیم وازخودشناسی به خداشناسی برسیم

      برای تک تک خانواده عباسمنشی دراین لحظه ودرتمام لحظه های زیبایی که بهمون میبخشه بهترینها راارزومندم

      وخیلی خیییییلیییییی شکرگزاروسپاسگزار خدای عشق وزیباییها،خدای مهربانیها وفراوانیها هستم که درجمع شما دوستان گل وبلبل قراردارم،

      درستون دارم،باارزوی موفقیت ،سلامتی،شادی،خیروبرکت روزافزون واسه همه مون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      حامد احمدی گفته:
      مدت عضویت: 1679 روز

      به نام خدا

      سلام دوست عزیز و همفرکانسی از صمیم قلب تحسینت میکنم که انقدر کامنت های زیبا و عالی می‌نویسید و از اینکه میبینم کامنت هات جزو کامنت های اول اکثر فایل هاست لذت میبرم و تحسینت میکنم معلومه که خیلی عالی داری رو خودت کار میکنی خدا رو شکر

      تو همه کامنت هات قشنگ بوی خدا میاد بوی توحید و یکتا پرستی میاد سپاسگزارم ازتون برای همه کامنتهای بینظیرت مخصوصا اونجاهایی که در مورد خدا و توحید هست مخصوصا کامنت قسمت قبلی و اون قسمت که در موردنامه نوشتن به خدا بود از خدا هم سپاسگزارم برای هدایت شما به این جمع توحیدی و بینظیر

      آرزوی بهترین ها رو برای همه مون دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      پروانه انوری گفته:
      مدت عضویت: 1998 روز

      دوست عزیز چقدر زیبا خدارو تعریف کردید چقدر زیبا خدارو به نمایش گذاشتید خیلی تاثیر گذار بود چقدر زیبا خدارو شناختی از خداوند موسی مریم و ابراهیم عباسمنش و خدای که در وجود شماست من هم به این همه شناخت برسم نمی‌دانید با خواندن هر خط از کامنت شما من اشک در چشمانم سرازیر شد چه دانشگاهی واقعا چقدر خواب بودم تا الان خداوندا منم در این راه هدایت کن مثل این دوستان با تشکر از دوست عزیزم منم مثل شما ایمان دارم که خداوند حمایت گر کنه و ایمان دارم و باور دارم در جایی که فکرشو نمیکنم کاری می‌کنه همه تعجب کنند من باور دارم به اون همون طور که مامان می‌گفت 6ماه تو شکمم بودی من لب به گوشت نزدم و خدا خواست تا باشم پس اون بیشتر از من دوست داره به هدفم برسم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    زری گفته:
    مدت عضویت: 757 روز

    به نام خداااا

    سلاااااام به زیباترین استادان جهان

    وخوش صحبت ترین همسفران دنیا

    چه جای متفاوت و باحالی رفتین این بار

    چقدر تنوع مکانهای گردشگری هست که برای هر سلیقه و خلاقیتی مکان هست واسه تفریح و گشت و گذار

    به یاد دیوارهای مدرسمون افتادم تو بچگی که همش روی در و دیوارهاش پر از نقاشی و شعر بود

    اینجا پر از رنگ بود پر از خلاقیت و ایده پر از مفهوم واقعا که هنرمندان با هنرهاشون خیلی از مفاهیمو به یه شکل دیگه ای بیان میکنن

    مثل نقاشها موزیسین ها طراحان لباس معماران و هر هنر دیگه ای بی نهایت این فرصت متفاوت بودن رو به آدم میده

    و چقدر ارزشمنده این هنرها

    انگار که آدم درون خودشو روح خودشو به پرواز در میاره و اونچه که در قلبش هست با نواختن یه قطعه موسیقی یا کشیدن یه نقاشی یا هر کاری که روحش باهاش منطبق شده جون میبخشه و بهش اجازه زندگی و زنده بودن میده

    این ویژگی در وجود تمام ما انسانها هست و ای کاش بتونیم بشناسیمش و اجازه بدیم تراوش کنه اجازه بدیم مارو غرق در خودش کنه اونوقت وصل میشیم به خودمون

    انگار که همه ما از وجود اصلی خودمون دوریم تا وقتی که نریم سراغ علاقمون هیچوقت این هجران تموم نمیشه

    ولی اون لحظه خیلی مقدسه که تو داری کار مورد علاقتو انجام میدی انگار که تو دیگه یک انسان نیستی تو فراتر از وجود زمینیت میشی و میشی خود درونیت اون روح مقدس و بی پروایی که اگه اجازه بدی از این قالب زمینی فراتر بره غوغا میکنه

    میشه اوشو

    میشه پیکاسو

    میشه داوینچی

    میشه ون گوک

    میشه انیشتین

    میشه کوکو شنل

    میشه والت دیزنی

    میشه ایلان ماسک

    میشه استاد عباسمنش

    میشه یک آدمی که فقط لذت میبره و لذت و جدا میشه از هیاهوی جهان

    ببین چقدر ایده تو جهان هست

    چقدر خلاقیت هست

    چقدر مهارت و هنر در وجود تک تک همه آدمها هست

    چقدر زیبا رنگهارو ترکیب کردن باهم

    ببین چقدر آدم هستن که واسه دیدن چنین هنرهایی پول میدن

    کی میگه تو هنر پول نیست

    اینهمه آدم کین پس؟

    و چقدر باورهای محدود کننده در ما و جهان ما ریشه دارن که به عنوان قانون پذیرفته شده

    مثل اون مجسمه ای که اون آدم داشت به سختی از اون کیسه پول بالا میرفت ناخودآگاه به ما میگه چقدر پول درآوردن سخته

    یا اونیکه روی کیسه پول نشسته بود و به عشق فکر میکرد انگارکه داره میگه عشق یاثروت؟(مثل اون مثال علم بهتر است یا ثروت)اگه پولو بردارم آدم بدی میشم دیگه عشق نمیتونم بورزم یا مثلا پول خوشبختی نمیاره

    nobody said it was easy

    هیچکس نگفت آسون بود

    چرا یه نفر گفت

    من میشناسمش

    استاد من

    همیشه میگه آسون بود و هست نیازی به زجر کشیدن نیست موفقیت به قول ایشون یه مسیر سرپایینی جاده جنگلی با صدای چه چه بلبلها و …‌

    خودشم تایید کرد گفت که but it was

    و یه نقل قول از استادم تو قدم اول

    اینقدر زندگی میتونه ساده و لذت بخش باشه آخه چرا ما اینقدر غصه میخوریم چرا ما اینقدر میجنگیم با همه چیز چرا اینقدر سخت میگیریم چرا میخوایم از تو دل دره و بیابون و خرس و پلنگ اونجا میخوایم حرکت کنیم چرا نمیایم از یه جای خوب چرا سر نمیخوریم چرا حال نمیکنیم

    و نه تنها ایشون بلکه هزاران نفر از دانش آموخته های استاد هم همین حرفو میزنن که هرچی جلوتر بری بهتر و بهتر میشه

    و آسون بود

    آسون هست

    آسون خواهد بود

    این زمین محلیه برای آرامش و چیزی جز آرامش حقیقت این جهان نیست

    به قول تابلو بعدی

    we live in a beautiful world

    واقعا چیزی جز زیبایی جهان رو فرا نگرفته مهم اینه که تو میخوای زیبایی ببینی یا میخوای چشماتو ببندی و انکار کنی

    دیروز جلوی یه درختی ایستاده بودم منتظر ماشین بودم و پایین اون درخت یه ذره نازیبایی ریخته بود و یکم بالاتر آسمون زیبا پر از ابرهای پنبه ای و درخت بدون برگی که تو خواب زمستونی رفته بود

    من دوتا انتخاب داشتم شروع کنم به فوش دادن که چقدر مردم بی فرهنگن که آشغال میریزن و فلان یا اینکه یکم بالاترو نگاه کنم و لذت ببرم از زیبایی جهان

    اینو خود ما تعیین میکنیم که به چی توجه کنیم و چه چیزی رو تجربه کنیم

    وگرنه جهان ما پر از زیباییه پر از ثروته پر از آدمهای خوبه مهم اینه که انتخاب تو چیه

    future starts now

    تو هر انتخابی رو میتونی در پیش بگیری تجربیات آینده خودتو از همین لحظه مشخص میکنی چون هرلحظه در حال ارسال فرکانسی

    پس منتظر آینده نمون از همین لحظه شروع کن آینده ای وجود نداره

    کنار یکی از تابلوها یه تابلویی بود سفید رنگ و با نوشته طولانی فقط تاپیکشو تونستم بخونم که نوشته بود life as art

    نمیدونم توی متن چه دیدگاهی رو بیان کرده بود ولی من با دیدن این عنوان یاد تمرین ستاره قطبی افتادم که شما میگین صبح بلند میشی یه نقاشی میکشی واسه خودت مثل باب راس زندگی شما خلقه اصلا دیگه نگرانی معنایی نداره میگی میخوام امروزم اینجوری پیش بره تابلوی امروزم اینجوری باشه

    یاد این شعر افتادم که میگه

    زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست

    هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود

    صحنه پیوسته به جاست

    خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

    و درکل که خودتی و خودت و زندگیت هرکاری خواستی باهاش بکن صحنه از آن توعه هر نقشی که میخوای بازی کن اما بدون که اون نقشو خودت باید بازی کنی پس هرچقدر میتونی اون نمایشنانه رو زیباتر بنویس که وقتی از این جهان رفتی خیری به جهان رسونده باشی و نام نیکی از تو برجای بمونه

    اون تابلوی مفهومی که راجبش توضیح دادین فوق العاده بود قبلا دیده بودمش ولی معناشو به این واضحی درک نمیکردم ولی الان خیلی خوب میفهممش

    اینکه ظاهر مهم نیست فرعو ولکن بچسب به اصل

    اون چیزی که در نهایت برای تو میمونه اون ریشه است ریشه اگر قوی باشه هیچ چیزی نمیتونه نابودش کنه ولی اون چیزی که ریشه قوی نداره حتی یه باد میتونه از جا درش بیاره

    مثل یکی که با کلی آرایش و عمل و فلان هنوزم از خودش ناراضیه و احساس بی لیاقتی داره ولی یه نفر دیگه مثل خودم حتی توی عروسی هم بدون آرایش میرم چون خودمو همینجوری که هستم دوست دارم البته من این احساس لیاقتو در خودم ساختم چون قبلا چندسال با ماسک میرفتم بیرون که حتی کسی منو نبینه

    همه ما تجلی از خداوندیم

    خدا از روح خودش در ما دمیده

    این ریشه قوی در وجود همه ما هست

    فقط ما باید ازش مراقبت کنیم و پر و بال بهش بدیم تا شکوفا بشه

    منو یکی از دوستام باهم شروع به کار کردیم ولی من با آموزشهای شما کسب و کارمو راه انداختم گفتم من از همینجایی که هستم با همین چیزی که هست شروع میکنم و اون رفت سراغ فارکس و ارز دیجیتال

    البته که الان اون درآمدش خیلی بیشتر از منه ولی من میدونم که دارم از مسیر درست میرم با تکامل آروم اروم میرم جلو و هیچ نگرانی ندارم میدونم که باورهایی که داره آروم آروم ساخته میشه و تو وجود من ریشه میکنه منو صد در صد به اوج میبره اما دوست من یه روز خوشحاله یه روز ناراحت یه روز ثروتمند ترینه و یه روز فقیر ترین و حتی خودشم به مسیرش ایمان نداره چون مسیرش ریشه قوی نداره اون خونشو روی آب ساخته اما حداقل من آرامش دارم و میدونم به چه سمتی میرم من از ریشه هایی که در خاک هست خبر دارم که وقتی اون درخت شروع به میوه دادن کنه میوه هایی داره که بی نظیره در جهان

    مثل میوه های استاد عباسمنش

    فقط صبر لازمه و پایداری در مسیر

    استاد بسیار سپاسگزارم که مارو باخودتون میبرین سفر و کمک میکنید که بیشتر باور کنیم که میشود میشود میشود

    تو باور کن

    میشود

    پی نوشت :اون آدمکه که زبونشو در آورده بود و داشت ازش عکس میگرفت منمممممم، من همیشه تو عکسا همینجوریممممم :)

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 144 رای:
    • -
      فاطمه سليمى گفته:
      مدت عضویت: 1764 روز

      سلام به زری خانم گل

      هزاران بار تحسینت می کنم

      چقدر خوب نوشتی

      چقدر خوب دقت کردی

      چقدر خوب تحلیل کردی

      چقدر من لذت بردم از خوندن این کامنت و استفاده کردم

      همه ما تجلی از خداوندیم

      خدا از روح خودش در ما دمیده

      راجع به ماجرایی که دیروز تجربه کردی نوشته بودی یاد تجربه ای که چند روز پیش داشتم افتادم که نزدیک غروب توی اتوبان همت بودم و ترافیک خیلی زیادی بود، جوری که ماشینا متوقف بودن و هر چند دقیقه یکبار یه ذره جلو می رفتن…و بقول شما من هم دوتا انتخاب داشتم و من انتخاب کردم که بجای ترافیک توجهم رو روی زیباییهایی که می تونم در اطراف ببینم متمرکز کنم، و چقدر پلها و ساختمونهای قشنگ دیدم با طراحی ها و نورپردازیهای خوشگل و تونستم ذهنم رو از ترافیک دور کنم

      سپاسگزارم از شما و ممنونم که اینقدر زیبا می نویسی و ما استفاده می کنیم

      بهترینها رو برات آرزو می کنم

      در پناه خدا شاد و سلامت و سعادتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        زری گفته:
        مدت عضویت: 757 روز

        سلام فاطمه خانوم عزیز دل

        اول بگم که من هروقت کامنت شمارو میبینم با جون و دل میخونم و چقدر خوشحال شدم از اینکه اسم شمارو دیدم که برای من نوشتین

        بینهایت سپاسگزارم

        یه چیزی که موقع خوندن این کامنتتون برام بولد شد این بود که ما هروقت سعی میکنیم اعراض کنیم و انتخابمون اینه که زیباییهارو ببینیم همون لحظه جهان هرچی زیبایی تو مشتش داره واسمون میفرسته و یه جورایی از انتخاب ما حمایت میکنه

        مثلا ماشینهای خوشکل از جلوت رد میشن چند تا پرنده پرواز کنان میبینی آدمهای زیبا و خوش خنده

        و در کل هرچیزی که تورو کاملا جدا میکنه از نازیبایی و مهر تایید میزنه بر انتخابت

        و این ماییم که همیشه باید درست انتخاب کنیم

        چون حتی اگه دیدن نازیبایی رو هم انتخاب کنیم جهان میگه چشم و هرچی چالش و نازیبایی هست رو سرمون هوار میشه

        پس باید خیلی به دقت غذای روحمونو انتخاب کنیم به قول استاد

        عاشقتونم

        در پناه رب

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 816 روز

      بنام فرمانروای کل کیهان ”

      قلمم بنویس برای بهترین زری دنیا ”

      برای بهترین خواهر دنیا”

      برای بهترین فرشته ی دنیا ”

      اونم با بهترین احساس بنویس ”

      کامنت نبود ؟!

      اینها صحبت های نیست که هری کس بشنوه و بخونه ”

      باید در مدارش بود ”

      اینارو باید هی نوشت و هی تکرار کرد .

      ناک دون شدیم دختر ”

      تا ده که هیچی ، تا هزارم بشماری من بلند نمیشم ” ضربه فنی شدم ”

      کلمات من در مقابل کامنت شما کم میاره ”

      میخاستم یک حرکت خفن و یک تصمیم بگیرم کامنت تون انگار برای خود ،خود من بود ”

      خودم مونی میشه، سید حرکت کن ” به درستی مسیرت ایمان داشته باش ”

      از زمانی که فایل رو دیدم دارم فقط تصاویر و جملات رو نگاه میکنم چقدر معنی دارن ” باید سر تا، پا گوش و چشم بود .الله اکبر ”

      همچو زر نوشتی ”

      اسمتون گواری وجودتون ”

      ازروی شما دوستان باید هی نوشت و هی تکرار کرد ”

      تازه این کامنت شما بود ”

      پایین کامنت شما کامنت پاکیزه شاکر و توحیدی ببینم چی نوشته ”

      مثل همیشه بهترین ها رو براتون میخام ”

      اندازه ی اون حس قشنگ تو کامنتتون دوست دارم و عاشقتم ”

      ماه باشی و مثل ماه بدرخشی”

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        زری گفته:
        مدت عضویت: 757 روز

        سلااااام

        به توحیدی ترین

        آقا عظیم دنیا

        یک شب من با کامنت شما ناک اوت شدم و هرچی میخوندم بیشتر نمیفهمیدم و یک شب شما با کامنت من

        خداوند خیلی زیبا قلبهارو به هم وصل میکنه و هدایتو جاری میکنه

        خداروشکر خدارو هزاران مرتبه شکر که تو این دنیایی که هزاران راه و مسیر هست و هرکسی رسیده یه راه واسه خودش باز کرده و میگه این راه درسته

        فرمانروای جهان منو هدایت کرد به تنها مسیر درست

        که به خودش نزدیک شم و وصل شم به منبع خودم

        یه روزی دستاشو واسه هدایت من میفرسته و یه روزی من میشم دستی واسه هدایت دیگران

        آیا این نهایت خوشبختی نیست که خداوند اینچنین عشق بازی میکنه باما

        ممنونم که بازم نقطه آبی اسم نورانی شما رو دیدم

        بینهایت سپاسگزارم

        عاشقتونم

        در پناه رب

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1221 روز

      سلام خدمت زری عزیزم دوست هم فرکانسم

      کامنت زیباتو خوندم و متوجه شدم که دوازده قدم داری خیلی خوب ادامه میدی چون به وضوح اینقدر خوب بهش مسلطی که مثالهای اون دوره رو خیلی واضح ربطش میدی به این فایل از سفر به دور آمریکا

      و این نشون میده داری روی خودت خوب کار میکنی و کانون توجهت بشدت کنترل کردی

      چقدر خوبه معنی تکامل و در مسیر درست داری در عمل انجام میدی و با وجود وسوسهای زیادی که همه در بازار رمز ارز داشتن از جمله خود من شما تونستی در مسیر درست بمونی و ریشهای خودتو محکم کنی

      از خداوند برات طلب بی نهایت خوشبختی و ثروت سلامتی دارم و بازم نتایجتو پر رنگتر اینجا بببینم

      در پناه الله یکتا شاد و خرم باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        زری گفته:
        مدت عضویت: 757 روز

        سلاااام

        به‌به یه نقطه آبی دیگه از آقامحمد عزیز

        ممنونم از لطفی که بهم دارین

        در مورد بازار ارز بگم البته که خیلی وسوسه انگیزه

        منو دوستم میخواستیم باهم شروع کنیم منم یه مدت دوره هاشو گوش دادم

        البته اون زمان هنوز با استاد آشنا نشده بودم

        ولی اصلا نتونستم به این بازار اعتماد کنم و چیزی که همیشه در وجود من رعب و وحشت ایجاد کنه رو از خودم دور میکنم

        و ادامه ندادم و بعدش با استاد آشنا شدم و رفتم سراغ علاقم

        البته که وقتی اول راه بودم نتایج دوستمو میدیدم و خوب اولش هی میگفتم کاش ادامه داده بودم و رها نکرده بودم ولی وقتی که دیدم اون آرامش تو زندگیش هیچ جایی نداره فهمیدم این اصلا مسیر من نیست

        و از یه طرف دیگه من باید فقط خودم باشم و خودم تا بتونم مسئولیت صددرصد کارو به عهده بگیرم ولی تو این بازار تو اگه بخوای خودتو مسئول بدونی دچار خود سرزنشی و افسردگی میشی چون واقعا نمیدونی قراره چی پیش بیاد مثل قماره

        هرچقدر هم سعی کنی باورهای خوب ایجاد کنی

        از پایه و اساس این راه غلطه و تو حتی نمیتونی باورهایی که داری میسازی رو باور کنی چون داری روی چیزی غیر از خودت سرمایه گزاری میکنی و هیچوقت نمیتونی صددرصد مطمئن باشی که جواب میده

        من یاد گرفتم که روی خودم سرمایه گزاری کنم اونوقت هرجای دنیا و تو هرشرایطی که باشم هم میتونم ثروت بسازم و هم اون زندگی دلخواهمو ایجاد کنم(به امید الله)

        البته این نظر منه شاید بقیه نظر دیگه ای داشته باشن و نتایج متفاوت

        به هرحال اینم به عنوان یک شغله و کلی کسب و کار دیگه در کنارش ایجاد شده و باعث رشد جهان شده مهم ما هستیم که ببینیم مسیرما از کدوم طرفه

        بسیار بسیار ازتون سپاسگزارم که برام نوشتین خیلی خوشحال شدم

        از کامنتی که اصلا اولش نمیخواستم ارسالش کنم و احساس میکردم دارم چرت و پرت مینویسم کلی انرژی مثبت گرفتم

        عاشقتونم

        در پناه الله

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      زهرا محمد خانی گفته:
      مدت عضویت: 981 روز

      سلام دختر عالی بود واقعا لذت بردم نظرم انقد پر باررر و انقد ارزشمند بله هست خداجون شکرت

      فقط اونجا که گفتی انسان از خودش دوره تا زمانیکه کاره مورد علاقشو بکنه من مدتیه تمرکزم روی نقاشی بود میگفتم

      من و خانه دارم و کارهام که ساده انجام میدم میام به خوددم میرسم و نقاشی و طراحی هم کارهای روزانه ام هس تقریباا نمیگم هر روز ولی شاید یه روز فوقش دو روز نشه ولی دوبار زوق نقاشی میگیرتم میرم تو حاله خودم استاد راستشو بخای قلبم میگه از وقتی اومدم تو سایت قلبم شروع کرد به نقاشی اینجوری مفهوم ساده ارزشمندی و لیاقت و کمک کردنه واقعیو فهمیدم اینجوری مفهوم اصلی ارزشمندی رو خیلی عمیق تر درک کردم و اون تابلو که ریشه های ارزشمندی داشته و غمگین بود رو من این دیدگاهو دارم انسان اول احساس برتری احساس غرور میکنه الکی فک میکنه از بقیه بهترو ارزشمندتره مثلا یه خوراکی داره بعد که یه باد میاد و یا اون خوراکیو میخوره و تموم میشه بعد دیگه با چی احساس ارزشمندی کنه ساده بخام بگم فردی که میدونه ارزشمند بدون هیچ دلیل ما از خداییم و ارزشمندددیم

      اروم شاده ارامش داره

      پس وقتی اتفاقی هم میوفته مثلا میره سفر برای سفر سپاسگزاره برای همه ی داشته هاش برای همه فراوانی ها سپاسگزاره برای همه افرادی که ارزش خلق میکن لباس میدوزن میفروشن نقاشی میکشن میفروشن برای همه دستای خدا که در حال ساختن خلق ارزشمندی و لذت هستند ارزشمندند مثل استاد عزیز که راه زندگیو برای خودشون یافتن و از لحطه لحطه زندگیشون لذت میبرند و برای بقیه هم اموزش میدهند

      من هم واقعا با تمام وجود دوس دارم همیشه تو این راه سپاسگزاری لذت بردن و خلق ارزشمندی باشیم و از خدا میخاهم تو راه دریافت نعمتها و توراه خوشبختی باشیم به راحتی

      نه راه کسانی که ناسپاسی میکنند غر شکایت دارند نه انسان بی ارزش

      ممنون بابت نظر رویایییت عزززیزز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        زری گفته:
        مدت عضویت: 757 روز

        سلاااااام

        واقعا که چه نکاتی رو شما نوشتین واسم

        اینکه اون آدمی که ریشه ضعیفی داره اولش احساس غرور داره ولی بعد که اونو از دست میده نابود میشه چون خودشو گره زده به عوامل بیرونی

        اما کسی که بیاد خودشو گره بزنه به ریشه و بگه انالله و انا الیه الراجعون

        این شخصو هیچ کس و هیچ چیزی نمیتونه از پا در بیاره چون وصله به خدا و یه نیرویی از بالا داره حمایتش میکنه نه شاخ و برگهایی که یه روز هستن و یه روزنیستن

        چقدر خوشحالم که شماهم یک هنرمندی و برای دل خودت میشینی نقاشی میکشی فارغ از هیاهوی جهان

        امیدوارم یه روزی تو این کار اونقدر رشد کنی که بشی یکه یک

        منم هنرمندم و خیاطی میکنم اولش واسه دل خودم و احساس خوبی که بهم میداد طرح میزدم و میدوختم

        ولی حالا اونقدر حرفه ای شدم و کسب و کارمو راه انداختم که گاهی یادم میره من همون دختریم که با حسرت به خیاطا نگاه میکردم و میگفتم یعنی منم میتونم یه روزی مثل اینا یه آستینو درست وصل کنم

        و الان آستین وصل کردن دوثانیه وقت میبره برام

        واقعا که اگر امید و ایمان داشته باشی و ادامه بدی و ادامه بدی جهان حمایتت میکنه جوری که اصلا متوجه این حمایت نمیشی

        یهو به خودت میای میگی واااااو من از کجا به کجا رسیدم

        عاشقتم

        در پناه رب

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          زهرا محمد خانی گفته:
          مدت عضویت: 981 روز

          سلام ممنون واقعا خیلی احساس خوبی گرفتم از نظرت ممنون واقعا منم اومیدوارم همه مون تو راه علاقه مون باشیم رشدی و حمایتی که خدا میکنه و هرلحظه و غرق در ارامش و عشقمون میکنه سپاسگزارم و بله من هم تو این کارم خیلی رشد کردم واقعا برام لذت بخش و خیلی خوشحالم که یه روز دلم خاست کسبو کار و محصول و میوه خودمو داشته باشم و الان انقد رشد داشتم برای خودم یه هنر کاره زیبا بلدم چقد لدت بسازم

          پناه حق زری عزیزز

          برات ارزوی لذت بردن از تک تک لحظه های قشنگه زندگیو میگام دوست عزیززم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مهشید گفته:
      مدت عضویت: 1639 روز

      زری عزیز سلام

      چقدر دیدگاه زیبایی نوشتی و چقدر زیبا قسمتهای مختلف فایل رو توصیف کردی و با مثالها و شعرها و حتی خاطراتی که داشتی ترکیبش کردی.

      مثلا اون مثالها و اسامیی که ذکر کردی از افرادی که کارهای مورد علاقه شون رو انجام دادن،…….

      یا شعری که درمورد اینکه ما خودمون زندگیمون رو ترسیم میزنیم و نقل قول استاد در قدم اول رو هم بهش اضافه کردی…..

      اون مثالی که از مقایسه کار خودت و دوستت زدی، چقدر بحث ریشه ها و میوه ها رو برام واضحتر کرد……

      و در آخر، تمام کردن کامنتت با این جملات، چقدر حس منو خوب کرد و یه نشونه عالی بود برام:

      فقط صبر لازمه و پایداری در مسیر

      استاد بسیار سپاسگزارم که مارو باخودتون میبرین سفر و کمک میکنید که بیشتر باور کنیم که میشود میشود میشود

      تو باور کن

      میشود

      زری جان

      دوست خوبم

      ممنون از کامنت عالیت و برات راهی هموار و زیبا رو در زندگی آرزو میکنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        زری گفته:
        مدت عضویت: 757 روز

        سلام

        مهشیدعزیز

        چه اسم زیبایی داری

        ممنونم که تایید کردی این کامنتی که اولش قصد نوشتنشو نداشتم

        ولی مشخصه که چرا خداوند منو سوق داد که بنویسم

        چون میخواست بنده هاشو هدایت کنه

        و چقدر خوشبختم من که قلبمو دادم دست خدا تا بگه و بنویسم

        و ممنونم از قلب مهربون شما که با این نقطه آبی حالمو عاااالی کردین

        و چه دعای قشنگی برام کردی

        راهی هموار و زیبا در زندگی

        میتونه بهترین چیزی باشه که واسه کسی بخوای یه مسیر هموار داشته باشه

        چون توی اون مسیر آرامش هست

        عشق هست

        نور خدا هست

        و ایمان

        امیدوارم مسیر شماهم هموار و سرشار از نور خدا باشه

        عاشقتم

        در پناه رب

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      علی بردبار گفته:
      مدت عضویت: 1861 روز

      سلام زری جان

      چه کامنت خوبی، دست و پنجه ت درد نکنه!

      مرسی که وقت گذاشتی و تصویر به تصویر ، تابلو به تابلوی نمایشگاهو تفسیر کردی…خیلی لذت بخش بود.

      خیلی خوشحالم که کار و بار راه انداختی و آهسته و پیوسته جلو میری… آفرین به شما.

      لذت دمادم از این مسیر بهشتی، سهم همیشگی شما باد.

      خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        زری گفته:
        مدت عضویت: 757 روز

        سلاااام

        علی آقای عزیز

        ممنونم از شما که وقت گزاشتید و کامنتمو خوندید و قشنگ تر از اون برام کامنت محبت آمیز نوشتید

        حرفایی که منبع اصلیش کسی هست که همواره در حال هدایت ماست

        یه همزمانی جذابی بود

        وقتی که سایت امروز برام به روز شد اون بک گراند آبی دریای میامی نمایان شد و نقطه آبی پر محبت شما

        خیلی احساس خوبی بود واقعا هیجان زده شدم

        عاشقتونم

        درپناه رب

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سپیده سیف گفته:
      مدت عضویت: 919 روز

      سلام زری جان

      به قول استاد که میگن کامنتها رو بخونید توی این کامنتهای بچه ها گنجهایی نهفته هست که خودتون خبر ندارین ووقت بزارید برای اینکار

      من امشب با یکی از گنجهای خدا برخورد کردم اونم کامنت شما بود

      به قدر متنی که نوشته بودین زیبا بود من بیشترش رو توی دفترم نوشتم

      خواستم ازتون تشکر کنم که حرفاتون از قبلتون یعنی رنگ وبوی خدایی داشت دراومده بیرون

      خداقوت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        زری گفته:
        مدت عضویت: 757 روز

        سلااااام سپیده عزیزم

        اون لحظه ای که شروع کردم به کامنت نوشتن تنها چیزی که تو ذهنم بود این بود که بیام بنویسم چقدر خلاقیت و زیبایی و هنر

        و هی به خودم میگفتم خسته نباشی همین دوکلمه؟ آخه اینو که استادم تو فایل گفت

        ولی من گفتم حالا تو شروع کن بنویس اگه به درد نخور بود ارسال نکن

        و خودم نمیفهمیدم چی مینویسم

        گاهیم میگفتم آخه اینا چقدر نامربوطن

        حتی چند بار برگشتم چند جاشو پاک کنم ولی پاک نکردم

        کیبرد دست خداوند بود

        درسته اسم من بالای اون کامنته ولی همش هدایت خداونده

        وقتی به آرامش برسیم و در آرامش باشیم خداوند هدایتشو میفرسته به هر طریقی

        البته من هنوز خیییییلی کار دارم و باید رو خودم کار کنم تا بتونم بفهمم هدایت چیه

        اما میدونم که خداوند افراد مناسبو در زمان مناسب هدایت میکنه

        و قطعا هدایت الله در زمان مناسب به قلب شما اصابت کرده

        و خدارو شکر که از طرف کامنت من بوده و من شدم دست خداوند

        چون بینهایتتتتتت خوشحال و سپاسگزار شدم وقتی که 6تا نقطه آبی دیدم یه لحظه هنگ کردم

        هی نگاه میکردم ببینم اینا مال همین فایله یا مال قبله

        خلاصه که پر حرفی نکنم خیلی خیلی زیاد ازت متشکرم که احساسو خوبو منتشر کردی و به قلبم رسید

        عاشقتم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    Sorur Yaghubi گفته:
    مدت عضویت: 2026 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان

    چقدر نکته خوبی بود همین اول فایل …

    اون آقا با یه تفریح به ظاهر ساده و بی اهمیت، داره «کیف دنیا» رو میکنه .. حالش رو خریدارم .. واقعا این «زاویه دید» تحسین برانگیز هست

    که فارغ از عدد سن از زندگی فقط «لذت» ببریم بدون اینکه نگران قضاوت های بقیه باشیم .. فقط تمرکز بذاریم روی «راحتی و آسایش و در عین حال لذت بردن از زندگی»

    چه منطقه قشنگ و شادی … دیوارهای خوشگل…

    یه هنر نسبتا جدید که میشه ازش پول ساخت و هم مردم ازش لذت ببرن و با عکس هاش خاطره بسازن

    عملا شده توریستی .. به همین راحتی چندین گروه بهره مند میشن ..

    در مقیاس بزرگتر خود شهر سود می بره .. اون منطقه که کسب درامد اختصاصی بکنه و هم نقاش ها که خلاقیت داشته باشن و هنرشون رو عرضه کنن و هم لذت بردن و تفریح توریست ها … این میشه گسترش و رشد دنیا

    *این تابلو که استاد توضیح میدن الان در ذهنم ارتباط مستقیمی داشت با یه کلیپی که امروز دیدم که در مورد سرعت دو گوی بود که میخواستن به خط پایان برسن

    از یک نقطه شروع کردن، یکی از گوی ها از چندین پستی و بلندی… اون یکی مسیر صاف و یکراست ..

    جالب این بود که اونی که از یه عالمه پستی و بلندی عبور میکرد، سریعتر رسید به خط پایان… این نشون میده که «تضادها» برای ما مشقت و سختی رو به همراه نمیارن، بلکه فرصت رشد و پیشرفته و باید اتفاقا سپاسگزار باشیم و «ایمان و باور» به اینکه «بهترین» برای ما هست .

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 180 رای:
  10. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1287 روز

    بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ

    قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلَىٰ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ وَمَا کَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿ابراهیم١١﴾

    پیامبرانشان به آنان گفتند: یقینی است که ما بشری مانند شما هستیم، ولی خدا به هر کس از بندگانش که بخواهدمنّت می نهد و ما را نسزد که جز به اجازه خدا معجزه‌ای برای شما بیاوریم، و باید مؤمنان فقط بر خدا توکل کنند.

    وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا ۚ وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَىٰ مَا آذَیْتُمُونَا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ ﴿ابراهیم١٢﴾

    و ما را چه عذر و بهانه ای است که بر خدا توکل نکنیم، در حالی که ما را به راه هایِ [خوشبختی و سعادت] مان هدایت کرد، و قطعاً بر آزاری که [در راه دعوت به توحید] از ناحیه شما به ما می‌رسد، شکیبایی می ورزیم، پس باید توکل کنندگان فقط بر خدا توکل کنند.

    =======================================================================================

    سلام به استاد عزیزم،سلام به بانوی اول دربار توحیدی،استاد شایسته ی قشنگم و سلام به تموم رفیق های نازنین و دوست داشتنی من…

    نور و عشق ورحمت و علاقه ی بی حدوحصرم رو از روشنی قلبم براتون میفرستم،الهی که به قلبتون بشینه،یکی اینجا هست که دوساله بیشتر از هر فامیل نسبی و سببی،شما رو دوست داشته و با شما حرف زده …

    دعا میکنم امروز به هر دلیل ساده ای،خداوند لبخند بر لب های قشنگتون بباره وقلبتون رو با نور خودش روشن کنه …

    تجربه ی احساس یکی شدن با منبع خیر و عشق و‌رحمت و آرامش….

    با اینکه امروز کلی کار هست که باید انجام بدم،ولی صبح که دیدم فایل جدید اومده،گفتم خدایا تو میدونی مهمترین کار امروزم دیدن این فایل،تمرکز روی زیبایی هاش و نوشتن یک کامنته …

    خدایا تو میدونی من چیزهای زیادی توی سرم هست که بنویسم اما اگر تو کمکم نکنی،به وقتم برکت ندی،به عقلم و درکم نباری و از نور خودت به من نبخشی …من سعادت این صلات رو نخواهم داشت …

    پس از خدای عزیزومهربون و شیرینم، طلب هدایت و نور میکنم تا از سعیده ی زمستان 1402 رد پایی بزارم برای سال های آینده ….

    آلردی صدای من رو میشنوید از فریدونکنار:)) در کنار دریای آبی مه گرفته در هوای سرد که زیباییش رو چندبرابر کرده …

    استاد عزیزم،تابلویی که نشونمون دادید از جدال فرشته و شیطان برای هدایت انسان …وصحبت طلایی استاد شایسته که شیطان از پاشنه ی آشیل وارد میشه …خیلی من رو به فکر فرو برد،و یکبار دیگه مسیر من رو رگلاژ کرد…

    همش دو روز مرخصی داشتم و این برگشت دوروزه ی من به فریدونکنار،برای من درس ها داشت …

    بعد از مدت ها،هم نشینی با انسان های غیر هم مدار،صحبت های بیهوده و بی ارزش و معمول جامعه،نگرانی ها و استرس ها و اضطراب ها و ترس از آینده…چنان فشار روحی به من آورد که من دیروز عین مرغ سرکنده خودمو به در و دیوار میکوبیدم تا بتونم ذهنم رو کنترل کنم!

    به جای اینکه به قدرت خدا فکر کنم که چطور من رو به راحتی ازین جمع،جدا کرده و کیلومترها بین ما فاصله گذاشته،چطور من رو ایزوله کرده تا هیچ نشتی انرژی نداشته باشم،تمرکزم رفته بود روی رفتار و اخلاق و صحبت اطرافیانم …

    یعنی من سرتق شده بودم،پشتمو کرده بودم به فرشته …و تموم نعمت های خدارو گذاشتم پشت گوشم،رو کرده بودم به نجوای شیطان …

    به جای اینکه فکر کنم سعیده،روزگاری تو مجبور بودی کنار این آدم ها روز وشب زندگی کنی!ولی خدا بهت لطف کرد و تورو ازین جمع جدا کرد و حالا شاید ماهی یکبار همچین اتفاقی برات بیفته اونم بخاطر اینکه تو هنوز فرکانس های خالصی نفرستادی و هنوز خوب روی باورهات کار نکردی ولی ذهنم شده بود عین بزغاله!

    هرچی فرشته ی الهام میکرد…با نجوای شیطان بهش جواب میداد…

    یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ

    ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟!

    خداوکیلی چی میشه ما انقدر ناسپاس میشیم؟چی میشه فراموش میکنیم از کجا به کجا رسیدیم؟

    اصلا اینکه ما هیچی نبودیم،و خدا بهمون چشم و گوش و قلب داده و ماااهیچ وقت نمیتونیم شکرگزارش باشیم رو بزاریم کنار…

    قُلْ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَهَ ۖ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ

    بگو: اوست خدایی که شما را از نیستی به هستی آورد و دو گوش و چشم (شنوا و بینا) و دل به شما عطا کرد،حال آنکه بسیار کم از نعم او شکرگزاری می‌کنید.

    اینکه بین این همه کهکشان،این همه سیاره،زمین رو برای زندگی ما مهیا کرد…به کنار …

    وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ ۗ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ

    و شما را در زمین جای دادیم، و در آن برای شما وسایل و ابزارزندگی قرار دادیم، ولی بسیار اندک و کم، سپاس می گزارید.

    من میگم،چرا یادم میره از کجا به اینجا رسیدم؟چرا گذشته م رو فراموش میکنم؟

    اون سعیده ی افسرده ی بدون عزت نفس،خداناباوری که هیچی توی زندگیش نداشت،نه روابط درست،نه وضعیت مالی بدرد بخور،نه امید و آرزو…اونیکه زیر تختش یک مشت قرص جا داده بود تا بالاخره یک شب به زندگیش پایان بده!

    اونیکه اگر کسی تو ماشین قرآن میزاشت،پشت چشم نازک میکرد و با هندزفری به آهنگ های دوزاریش گوش میداد…

    چطور وقتی دست تسلیمش رو آورد بالا،خداوند نور هدایتش رو فرستاد،قدم به قدم ورق زندگیش رو عوض کرد…

    29 سال زندگیِ اشتباهیم رو خداوند تو یک شب بخشید و فقط در عرض دوسال!

    شخصیت من رو،هدف هام،روابطم رو،شرایط مالیم رو،معنویتم رو،نگاهم به قرآن رو کنفیکون کرد!

    بعد من به این خدا مغرور میشم میگم نهههه اینا که وظیفه ت بوده!فلان چی رو چرا هنوز ندادی!فلان اتفاق رو چرا رقم نزدی!

    چند وقت پیش هدایت شدم به سوره فصلت …

    هم از قدرت این خدا دیوانه شدم …هم خجالت زده …

    ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ وَهِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ

    آن گاه آهنگ آفرینش آسمان کرد، در حالی که به صورت دود بود، پس به آن و به زمین گفت: خواه یا ناخواه بیایید. آن دو گفتند: فرمانبردار آمدیم.

    اصلا من در مقابل عظمت این خدا و قدرتش،هیچی ندارم بگم،نمیتونم که بگم…

    بنده همان به که ز تقصیر خویش

    عذر به درگاه خدای آورد

    ور نه سزاوار خداوندی‌اش

    کس نتواند که به جای آورد

    خدایی که به آسمان و زمین دستور میده بیاین و اونها میگن اطاعت امر!

    بعد من به این خدا پشت میکنم…

    رو میکنم به شیطانی که بخااااطر من!خدا از درگاه خودش اون رو بیرون کرده ….

    بعد همون شیطان روز قیامت میگه:

    وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ ۖ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی ۖ فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ ۖ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ ۖ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ۗ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ

    چون کار به پایان آید، شیطان گوید: خدا به شما وعده داد و وعده او درست بود و من نیز به شما وعده دادم ولى وعده خود خلاف کردم. و برایتان هیچ دلیل و برهانى نیاوردم جز آنکه دعوتتان کردم شما نیز دعوت من اجابت کردید؛ پس مرا ملامت مکنید، خود را ملامت کنید. نه من فریادرس شمایم، نه شما فریادرس من. از اینکه مرا پیش از این شریک خدا کرده بودید بیزارم. زیرا براى ستمکاران عذابى است دردآور.

    به خودم میگم…به خودم میگم…به خودم میگم….وای بر من اگر روزی از خوندن قرآن غافل بشم…

    ذَٰلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ ۛ فِیهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ

    این کتاب که هیچ شک در آن نیست، راهنمای پرهیزگاران است.

    کتابی که در روشنی کامل نازل شده …

    قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ

    بی تردید از سوی خدا برای شما نور و کتابی روشنگر آمده است.

    از سمت فرمانروا …

    تَنْزِیلُ الْکِتَابِ لَا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ

    نازل کردن این کتاب که هیچ تردیدی در [وحی بودن] آن نیست، از سوی پروردگار جهانیان است.

    هم گذشته ی من رو به تصویر کشیده:

    وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا

    و (به خاطر بیاور) زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت؛ و آنها را گواه بر خویشتن ساخت؛ (و فرمود:) «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آری، گواهی می‌دهیم!»

    و هم برای تموم مسائل زندگیم راه حل داره:

    یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ

    ای مردم! یقیناً از سوی پروردگارتان برای شما پند وموعظه ای آمده، و شفاست برای آنچه در سینه هاست، و سراسر هدایت و رحمتی است برای مؤمنان.

    حالا این منم و این مسیر واضح و روشن …و ساختن آینده ای که کاملا دست خودمه …به قول استاد آینده یعنی همین یک روز بعد …یک ساعت بعد…

    مَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا

    هر کس هدایت شود، برای خود هدایت یافته؛ و آن کس که گمراه گردد، به زیان خود گمراه شده است؛ و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد؛ و ما هرگز (قومی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبری مبعوث کرده باشیم (تا وظایفشان را بیان کند.)

    خدااااوکیلی توی این آیه خیییلی حرفه هاااا …خیلی ….خدا داره میگه ما برای هر قومی یک پیام آور…یک آگاهی دهنده…یک مبشر و نذیر میفرستیم ….

    نمیدونم چقدر حواسمون هست …و چقدر قدر هدایتمون به این سایت و آشنایی با قوانین و درک کردن قرآن به صورت درست رو میفهمیم …

    و اگر بدونیم این نور ازسمت خداوند برای هدایتمون اومده….

    اون وقت اصل و اساس و هدف اصلی و تمرکزمون رو میزاریم اینجا …

    نزدیک به دوساعته که پشت لپ تاپ نشستم …و مینویسم …

    فکر میکنم و طلب هدایت میکنم و مینویسم …

    اینجا دفتر مشق منه …اینجا صلات و عبادت منه …

    مهم نیست این کامنت بیاد بالا یا نیاد….

    مهم این ردپایی که من برای سعیده ی آینده گذاشتم …

    مهم این روشن شدن قلبمه …

    مهم این تکرار و تمرین قانون و قرآنه …

    مهم درک و فهم بیشتر من از درست عمل کردن به آموزش هاست …

    مهم این هماهنگ شدن با خداست …

    اصل و اساس زندگی….

    خودت رو با خدا هماهنگ کن….خدا تموم زندگیت رو هماهنگ میکنه

    مثل جمله ی قشنگی که دیشب خوندم:

    یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ

    مگر میشود زندگی ات را بهم ریخته آفریده باشد؟!او خدای دانه های انار است

    خدایا خودت گفتی اگر دریاها مرکب بشند و درخت ها قلم…نوشتن از نعمت های تو تموم شدنی نیست…

    خدایا خودت گفتی ما انسان رو ضعیف خلق کردیم…فراموش کار و عجول خلق کردیم…

    خدایا خودت گفتی به بندگان من خبر بده من غفور ورحییمم….

    خدایا مارو بخاطر تموم ویژگی های انسانیمون ببخش…

    و از در رحمت و نور و مغفرتت بر ما ببار…

    و به ما قدرت سپاسگزاری بیشتر و بیشتر عطا کن …

    آمین…یا رب العالمین ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 278 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1287 روز

      بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ

      یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ

      مگر میشود زندگی ات را بهم ریخته آفریده باشد؟!او خدای دانه های انار است

      نامه ای از سعیده به سعیده

      ازت ممنونم برای تک به تک رد پاهایی که گذاشتی و کمکم کردی تا در آینده بتونم از هر ردپایی استفاده کنم و هدایتم رو دریافت کنم.

      وقتیکه این کامنت رو‌نوشتی،دوماه بود که مهاجرت کرده بودی به گرگان،توی اورژانس کودکان کار میکردی،شیفت های سنگین وطاقت فرسایی داشتی که نمیزاشت نفس بکشی،از خونه ی مستقل و پنجره ی رو به دریا گذشته بودی و توی یک اتاق توی خونه مادر بزرگت زندگی میکردی،هنوز آدم های ناهماهنگ در کنارت حضور داشتند و نمیتونستی حذفشون کنی،هیچ ایده ای برای تغییر شغلت نداشتی و هیچ راه حلی برای تغییر زندگیت نداشتی اما…

      امید داشتی،توکل داشتی،توی مسیر درست ادامه میدادی،روی آموزش های استاد کار میکردی،باورهای توحیدیت رو‌با مطالعه ی قرآن قوی تر میکردی ….به امید اینکه بالاخره این استمرار در مسیر درهارو باز میکنه …

      الان که دارم برات مینویسم،فقط6 ماه ازون روزی که این کامنت رو نوشتی گذشته،تو‌نتنها توی شغل سابقت نیستی،که توی اون شهر نیستی،که توی‌اون منطقه نیستی.

      اگر‌فقط توی 6 ماه خدا تونست زندگیت رو اینجوری کن فیکون کنه که از پرستاری وارد دنیای تجارت بشی،از شمال بری جنوب،از‌گرگان بری کیش،از یک اتاق،بری خونه ی خودت و غرق لذت تنهایی توحیدیت بشی،همون خدا ازینجا به هرجا که الان توی‌رویاهاتم نیست میتونه برسونه…همون جاهایی که الان برای ذهنت خیلی بزرگه،همون چیزایی که ذهنت میگه نمیشه نمیشه…

      همون مسئله ها که هیییچ ایده ای برای حلش نداری …

      همونارو خدا برات حلش میکنه خب؟

      تو فقط دختر خوبی باش،ناامید نشو،با همون ایمان و‌توکل و‌امید ادامه بده،تمرکزت رو‌کامل بزار روی سایت و‌آموزش ها،فارغ ازینکه اون بیرون چه خبره،فقط روی خودت کار کن…

      به امید الله،اگر شیش ماه دیگه زنده بودم،میام این رد پات رو میخونم‌و‌شگفت زده میشم از تموم تغییراتی که خدا توی این 6ماه برات رقم زده…

      چه جوری؟

      همونجوری که 6 ماه پیش،توی‌ رویایِ رویاتم اینجای زندگیت رو نمیدیدی…

      به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمت دختر…

      دوستت دارم!

      درپناه نور باشی همیشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2227 روز

      به نام خدایی که در این نزدیکی ایست

      سلام عشقم سلام سعیده قشنگم سلام رفیق نازنین ام

      دختر چقدر عجولی، میخوایی زود به همه چی برسی، بابا این نتایجی که گرفتی خیلی ها مثل من زمان بیشتری نیاز هست تا بگیریم. آرام باش.قبلا وقتی در کنار افراد غیر هشدار بودم خیلی حالم بد میشد، ولی الان برایم یه سرگرمی شده

      چطور؟

      وقتی حرفی رو میزنند، میام و اون رو با قانون برررسی می کند. باورهای اون طرف رو در می آرم و اگز زمانی خودم این باور رو داشتم خدا را شکر میگم که الان بهتر شدم و این باعث میشه من با احساس خوب کنار عزیزانی که با من همدار نیستند خوش بگذرونم و قبول کن کار آسونی نیست که لحظه به لحظه قوانین یادت بمونه و بخوایی عمل کنی.

      این داستان هم یدفعه یادم اومد که برات بنویسم.

      بسم الله

      روزی مریدان شیخ ابوسعید ابوالخیر به او گفتند:” ای شیخ فلانی روی آب راه میرود ” شیخ گفت:” وزغ نیز روی آب راه میرود” دوباره گفتند :” فلانی در هوا پرواز میکند ” شیخ گفت:” مگس نیز در هوا پرواز میکند” مریدانش گفتند:” شخصی در چشم به هم زدنی از شهری به شهری میرود” شیخ گفت:” شیطان هم در چشم به هم زدنی از شهری به شهری میرود” آنگاه شیخ رو به مریدانش کرد وگفت:” مرد آنست که در میان همنوعانش بنشیند و بپاخیزد وداد وستد کند وبخورد وبخوابد ولی دل او یک لحظه از یاد خدا غافل نشود”

      در پناه حق روز به روز عاشق تر و شیداتر بشی عزیزم.

      بوووووس فراوووووووووان ار خوزستان تا گرگان به اون کله مباررررررررررک

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
      • -
        جمال خسروی گفته:
        مدت عضویت: 1274 روز

        سلام رضوان غزیز

        سلام وصد سلام رضوان دوست داشتنی

        دیوانه ام کردی

        بسیار بسیار سپاسگذارم که امروز هدایت شده کامنت سعیده عزیز وبعد تک تک کامنت دوستان واخر سر به کامنت بی نظیر شما رضوان دوست داشتنی رسیدم خیلی گریه کردم هنوز چشمانم خیس اشک است ممنونم بانوی زیبا خیلی سپاسگذارم که هستی وبودنت مایه تسلی دل مو وامثال من است بودنت برکت است ..

        سپاسگذارم

        این داستان هم یدفعه یادم اومد که برات بنویسم.

        بسم الله

        روزی مریدان شیخ ابوسعید ابوالخیر به او گفتند:” ای شیخ فلانی روی آب راه میرود ” شیخ گفت:” وزغ نیز روی آب راه میرود” دوباره گفتند :” فلانی در هوا پرواز میکند ” شیخ گفت:” مگس نیز در هوا پرواز میکند” مریدانش گفتند:” شخصی در چشم به هم زدنی از شهری به شهری میرود” شیخ گفت:” شیطان هم در چشم به هم زدنی از شهری به شهری میرود” آنگاه شیخ رو به مریدانش کرد وگفت:” مرد آنست که در میان همنوعانش بنشیند و بپاخیزد وداد وستد کند وبخورد وبخوابد ولی دل او یک لحظه از یاد خدا غافل نشود”

        در پناه حق روز به روز عاشق تر و شیداتر بشی عزیزم.

        بوووووس فراوووووووووان ار خوزستان تا گرگان به اون کله مباررررررررررک

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مرضیه گفته:
      مدت عضویت: 1853 روز

      سلام به سعیده عزیزم از ساعت هفت صبح یک روز سرد زمستانی

      کامنتتو تا اخر نخوندم چون نمیتونستم صبر کنم باید برات مینوشتم ک چقد عالی مینویسی

      چقد قانون رو قشنگ برامون توضیح میدی بخدا کامنتهای شما مکمل حرفای استاده انگار بعد کامنت شما بهتر حرفای استاد رو میفهمم

      اینکه اتفاقهای روزمره زندگی تونو با قانون تطبیق میدی و با قلم شیوا مینویسی باعث شده همه از کامنتهای زیبای شما درس بگیرن

      من ک هر وقت استاد فایل میزاره میگم بزار ببینم برداشت سعیده چی بوده و اول میام کامنت شما رو میخونم

      ازت ممنونم ک وقت میزاری و مینویسی

      امیدوارم بیای و از رسیدن ب بزرگترین ارزوهات بگی و ما رو خوشحال کنی

      درسته قشنگ نوشتن مهم نیست مهم عمل کردنه اما همین مورد هم از هر کسی برنمیاد ب نظر من قدم اول درک قانونه ک شما عالی درکش کردین اونم با ایات قران ک این توفیق نصیب هر کسی نمیشه و دارین تکاملی بهش عمل میکنین و اینو دارین ب ما هم یاد میدن با این کامنتهای فوق العاده تون

      در نور و عشق الهی باشید بانوجان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1946 روز

      به نام خدای بخشنده

      سلام خواهرم

      مثل همیشه عالی بودی و گل کاشتی

      لذت میبرم از خواندن کامنت هات و چقدر خوب درک می‌کنی قرآن رو و چه بجا آیات قرآن رو میاری و توضیح میدی راجبشون

      تحسینت میکنم خواهرم

      واقعا لذتی که قرآن خواندن داره خیلی خوبه خیلی آرامش بخشه

      و من هم خودم وقتی قرآن میخونم سعی میکنم بفهمم که خدا چی میخواد بگه و من باید چیکار کنم می‌دونم هنوز خیلی کار دارم و هنوز اپسیلنی فهمیدم اما از قبل خودم خیلی بهتر شدم

      و خداروشکر میکنم که در جمع الهی و این انسانهای توحیدی هستم و هر روز بهتر میشم

      خدایا شکرت

      خواهرم سپاسگزارم ازت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      سلیمان رفیعی گفته:
      مدت عضویت: 1390 روز

      سلام به خانوم سعیده شهریاری عزیز و بزرگوار که کلام اش چون از دل برمیاد لاجرم بر دل میشینه ،

      صدای من رو از کتابخانه خوشگل و زیبا ‌‌‌و نوساخت می‌شنوید که نور آسمان خورشید خانوم عزیز میزنه تو چشمم میگم خدایا چطوری شکرتو به جا بیارم .

      اول از همه سپاسگزاری میکنم بابت این احساس ،بابت این قلم که با ما هم شیر میکنید تا ماهم استفاده کنیم

      دوم اینکه من چند شب پیش خواب میدیدم که انگار یکی بهم می‌گفت سوره فصلت ، فصلت ، صبح از خواب بیدار شدم گفتم سوره فصلت الان کامنت شما رو خوندم باز یادآوری شد برام ، آیه ای که قدرتش رو داره به ما نشون میده ببین آسمون زمین فرمانبردار منن، بنده جان من که تو رو برای خودم آفریدم تو رو رهات میکنم ، اگه فکر می‌کنی رهات کردم سخت در اشتباهاتی ، خدای عزیز هیچ موقع دیر نمیکنه عجله نکن ،

      خداوند قطعا با نشونه ها صحبت می‌کنه ،

      آرزو میکنم جزو بندگان که ایمان آوردن و عمل صالح انجام دادن باشیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      مریم دستجردی گفته:
      مدت عضویت: 1834 روز

      به نام خالق هدایتگر سلام سعیده جان

      عشق می‌کنم وقتی با یه تیر میشه دونشان زد.

      عزیزم لذت می‌برم از تک تک آیه هایی که در کامنتت استفاده می‌کنی در کنار بازگو کردن زیبایی و آگاهی های فایل ها .

      لذت بردم از این که از تجربیاتت در این چندوقت میگی درسها در دل تجربه تک تک ما وجود داره که بسیار کمک کننده و آگاهی دهنده هست.

      درسته عزیزم این کامنت ها همه حکم ردپا رو داره برای خودمون در آینده که بیاد بیاریم از کجا به کجا رسیدیم که فراموش نکنیم با عمل به قانون چی بودیم و چی شدیم و این یکی از بهترین روزی هاست.

      تحسینت می‌کنم برای تعهدی که درعمل به قانون و نوشتن کامنت و دیدن فایل ها گذاشتی و همین طور دور شدن از آدم هایی که در این مدار نیستند.

      ایزوله شدنت برای دیدن و تحسین بیشتر و لیزری تر زیبایی ها رو بهت تبریک میگم عزیزم .

      دست خدا یارو نگهدارت باشه.

      عزیزم روی ماهتو می‌بوسم به امید دیدارت در زمان و مکان مناسب .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      علی قاضی گفته:
      مدت عضویت: 1260 روز

      سلام به سرکار خانم شهریاری

      خدای رحمان و رحیم رو هزاران بار سپاسگزارم که هدایت شدم به این سایت الهی به این استادان بزرگ و شما عزیزان گرامی.

      چقدر زیاد از خوندن کامنت های الهی شما لذت مبرم و چقدر از آیه هایی که می آورید قلبم روشن میشه.

      یه جا گفتید:

      «خودت رو با خدا هماهنگ کن….خدا تموم زندگیت رو هماهنگ میکنه»

      خیلی به قلبم نشست و از خدا میخواهم درک این جمله رو در قلبم روشن کنه وسبک زندگیم بشه.

      بازم بینهایت از کامنت‌هایی که مینویسید سپاسگزارم.

      همیشه در پناه خداوند شاد تندرست وسلامت باشید.

      بازم بینهایت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      Amineh amiri گفته:
      مدت عضویت: 846 روز

      سلام من به سعیده عزیزم

      سپاس بابت نوشته های ارزشمند و پر از اگاهیتون

      هنوز فایلو ندیدم ولی کامنتتون‌ منو به فکر فرو برد

      دقیقا منم دچار همچین چیزی شدم دقیقا چند ماه پیش بود که بزور هنزفری سعی میکردم ذهنمو کنترل کنم و از فضایی ک توشم استفاده کنم و دچار ناامیدی و گله از خدا نباشم

      الان به لطف خدای مهربونم اومدم ی شهر دیگ همونجوری دلم میخواست مستقل شدم تو خونه ی تنهام همه کارامو خودم انجام میدم با اینکه شاید برای دوستام تعجب اور باشه

      چطوری واقعا اینقدر ناسپاسم و هنوز شریک قائل میشم برای خدایی که من هرچی ک خواستم بهم داد

      بدون اغراق من هرچی ک سعی کردم مقاومت ذهنیم بشکنم دربارش هرچند دست و پاشکسته به اون چیز رسیدم

      چطوریه که من با اینکه از اون ادما دور شدم از کسایی که باعث نشتی انرژی من میشدن منو دور کرده ولی من هنوز ساعتا در روز میترسم ازشون و بهشون قدرت میدم و به رفتاراشون فکر میکنم !!

      واقعا خدا دگ چ نشونه ای باید به ما بده تا واقعیت این جهانو درک کنیم و فقط به رشد شخصیت و لذت بردن این جهان مشغول باشیم!؟

      من تحسینتون میکنم بابت این استمرار و رشدی ک داشتید از خدا براتون شادی بیشتر و‌ موفقیت های روز افزون میخوام

      دوستون دارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      آقای خاص گفته:
      مدت عضویت: 1872 روز

      ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ وَهِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ

      آن گاه آهنگ آفرینش آسمان کرد، در حالی که به صورت دود بود، پس به آن و به زمین گفت: خواه یا ناخواه بیایید. آن دو گفتند: فرمانبردار آمدیم.

      به نام خدای رحمان

      سلام خدمت سعیده خانم دختر توحیدی سایت

      دارم کامنت هات رو میخونم که باز هم یه هدایت قرآنی نظرم رو جلب کرد…

      دیروز از سوره حشر برام نوشتی و من از هدایتم توسط خدا به سوره حشر برات نوشتم.

      امروز با آیه ی بالا جواب کامنتت در فایل چگونه ذهنمان ما را فریب می‌دهد دادم و الان هدایت شدم به این کامنتت و دیدم توی کامنتت این آیه رو نوشته بودی…

      من دیگه دارم دیوانه میشم

      اینجا توی این سایت

      چه خبره؟؛؟!؟!؟!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      معصومه خالقی گفته:
      مدت عضویت: 2332 روز

      سلام بر بانوی توحیدی سایت

      خیلی خیلی خوشحالم که دوباره سفرنامه آغاز شد و از کامنتهای توحیدی شما استفاده میکنم ،در این مدت که سفرنامه نبود و شما مشغول دوره احساس لیاقت و من روانشناسی ثروت ،هر وقت فرکانسم پایین میومد کامنتهای قبلی شما رو میخوندم و اشک میریختم …شما دو ساعت وقت میزاری برای نوشتن و من یکساعت برای خوندن.

      امیدوارم هر روز بهتر از دیروز باشی و همیشه برای ما کامنت بنویسی تا من هم همراه شما ایمانم قویتر شود

      خدارو هزار مرتبه شکر برای حضورتان در این سایت فوق العاده در کنار استاد فوق العاده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      جمال خسروی گفته:
      مدت عضویت: 1274 روز

      سلام بانوی زیبای ایرانی..

      از ته دل احساس دوست داشتنی خواهر عزیزم بانو شهریاری رو با جملات که ناقص ابراز می‌کنند مکتوب میکنم …

      دل پاک واستمرار وتمرین وتوحید وتقوا اینها شما نازنین بانو رو تک کرده ولایق هستین تا زمانی از توحید وتقوا مینویسی جان فدا خواهی داشت وبراستی ما نیز یاد میگیریم ویاد میگیریم راهی که شما با استقرار استمرار میروی می‌آییم..

      سپاسگذارم که هستم

      سپاسگذارم کع هستین ورودنت مایه تسلی وآرامش است .

      ژپاسگذارم بابت ابن خانوادت سبز

      سپاسگذارم که با قرآن انس دارم واینجا آموختم سپاسگذارم ….

      بانوی زیبای ایرانم کامنتت دیوانه میکند دل شیدا رو

      در شیدای ما با خواندن اینچنین کامنت های چچه آرام است ..

      سپاس بیکران ….

      یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ

      مگر میشود زندگی ات را بهم ریخته آفریده باشد؟!او خدای دانه های انار است

      خدایا خودت گفتی اگر دریاها مرکب بشند و درخت ها قلم…نوشتن از نعمت های تو تموم شدنی نیست…

      خدایا خودت گفتی ما انسان رو ضعیف خلق کردیم…فراموش کار و عجول خلق کردیم…

      خدایا خودت گفتی به بندگان من خبر بده من غفور ورحییمم….

      خدایا مارو بخاطر تموم ویژگی های انسانیمون ببخش…

      و از در رحمت و نور و مغفرتت بر ما ببار…

      و به ما قدرت سپاسگزاری بیشتر و بیشتر عطا کن …

      آمین…یا رب العالمین ….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: