این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-12.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-28 06:59:552023-08-30 01:03:23سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 202
533نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدرفوق العادست محبت اینکه آدم فقط بدنبال زیبایی ها باشه!
یاد صحبت های استاد داخل روانشناسی ثروت 1 افتادم که خلاصش اینه که میگفتن در دنیا خوبی هست، بدی هم هست.تو کدوم رو دوست داری بهش توجه کنی که بیشتر وارد زندگیت بشه! مثال ظرف غذا رو میزدن
استاد و خانم شایسته، دائما دارن به زیبایی های اطراف تمرکز میکنن و تحسین میکنن و دائما طبق قانون بدون تغییر خداوند به زیبایی ها و نعمت های بیشتر هدایت میشن.چقدر دیدن این الگو ها برای من زیباست و انگیزه بخش که دائما شکارچی نکات مثبت باشم.
چه رودخانه صاف و زلالی!
چه صدای آب زیبایی!
چه درختان سر سبز و زیبایی!
سنگ هایی که استاد و خانم شایسته هدایت شدن بهشون، چقدر جالب بودن! اونم داخل دل جنگل! من قبلا داخل بیابان یا جاهایی که آفتاب زیاد هست یا لب دریا دیده بودم ولی نه داخل یک همچین جای سر سبزی.
5 ساعت پیاده روی! داخل دل طبیعت! واقعا چه کیفی میده پیاده روی داخل یک همچین مکانی ، با چنین هوایی! کوه هست ، جنگل هست ، رودخانه و آب سرد و خنک هست! الهی شکرت!
یک نکته جالب دیگه ای که نظرم رو جلب کرد این بود که استاد عزیزم و مریم جان، براحتی ماشین رو پارک کردن و رفتن! چه امنیتی ! چه شخصیت توحیدی ! چه ایمانی ! چه رها بودنی ! چقدر خوبه نعمت ثروت! چه …
من خودم شاید دو سال پیش خیلی روی این مسئله مورد داشتم که جرئت دور شدن از کنار ماشینم رو نداشتم که رهاش کنم و برم ! و این باعث میشد بسیاری محروم بشم از زیبایی ها و لذت ها!
ولی با تغییر شخصیت و کار کردن روی خودم و متهعد بودن به مسیر، میتونم بگم از زمین تا آسمون در این زمینه تغییر کردم!
و حتی ایمان به مسائلی که تا وقتی روی خودم دارم کار میکنم هرررر اتفاقی میوفته خیرِ و در جهت پیشرفت من هستش!
از دوستانی که این کامنت رو میخونن، درخواست دارم که نظراتشون رو در این زمینه بیان کنن که چه چیزی های باعث میشه که آدم براحتی خودروی خودش رو پارک کنه و بره بدنبال زیبایی ها و …چه چیزی باعث میشه که انسان نسبت به چنین مواردی رها باشه و اینکه نگران نباشه برای موارد این چنینی !
من خودم شاید 99 درصد این موضوع رو در خودم حل کردم! ولی دوست دارم باز هم بیشتر بدونم ،بیشتر قوی کنم خودم رو داخل این مبحث !
قبلا دل تو دلم نبود برای اینکه دو دقیقه ماشینمو دم درب خونه بزارم! الان یادم میره که اصلا داخل پارکینگ نیوردمش! یا اصلا یادم میره ماشینمو کجای کوچه پارکش کردم که شب ها بیارمش داخل پارکینگ خونه!
و همینطور برای طبیعت !
و چقدر از لحاظ ذهنی راحتم و راحتر شدم نسبت به چنین موضوعاتی!
از استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز بسیار ممنونم بخاطر اینکه ما رو همسفر خودشون کردن ،ممنونم بخاطر اینکه این زیبایی ها رو با ما به اشتراک گذاشتن.
برای همه آرزوی ثروت بینهایت، حال خوب،و سلامتی کامل رو دارم و امیدوارم همیشه در آرامش باشید.
ولی من خیلی وقتا وسایلم رو توی پارک کتابخونه و… میزارم و فقد میگم خدایا سپردمش به تو و میرم کارهام رو انجام میدم
چون گاهی وقتا حمل وسایلم برام سخت میشه!
وقتی برمیگردم و میبینم به لطف الله همه وسیله هام سره جاشه و چقدددد تحسین میکنم امنیت این شهر رو و ادمهای خوبشون رو
تحسین کردن و سپاسگزاری کردن باعث میشه که ایمانت بیشتر بشه و اینکه وقتی یکبار مثلا ماشینتو میزاری و میری وقتی برمیگردی میبینی ماشینت سره جاشه و کاملا هم سالمه ایمانت قویتر میشه که یکی هست که از وسیله های من محافظت میکنه و وقتی ک به خاسته ات توجه میکنی
هدایت میشی به کشوری ک تماما امینت و ارامشه و مثل استاد خیالت راحته
سلام به دوست خوبم برای این کامنت عالی و فوق العاده اش.
دوست خوبم در مورد رها کردن ماشین ،بنظرم همه چیز به ایمان برمیگرده وقتی به الله ایمان داشته باشی ترسی از رویداد های آینده نداری،وقتی بخدا اعتماد داشته باشی نگران نیستی،نجواهای ذهنتو خفه میکنی و برعکس صدای خدارو تو ذهنت بلند ترش میکنی،وقتی بخدا ایمان داشته باشی رهایی و تو لحظه زندگی میکنی و همه چیز ایمان ،
ایمانی که عمل نیاره حرف مفته .
چقدر عالی که روی خودتون کار کردین و این مسئله رو تا حدودی حلش کردین
ترجمه: پس خدا بهترین نگهدارنده است و او مهربان ترین مهربانان است.
سلام دوست عزیز
اول صبح بود داشتم میرفتم مدرسه نجواهای شیطان به من حمله کرد که وعده شیطان هم جز فقر و ترس…نیست یه لحظه نگران شدم دقیق یادم نیست درمورد چی نگران شدم و ترسیدم
همون لحظه که داشتم میرفتم و نجواهای شیطان با من بود سر کوچه یه کامیون نگه داشته بود بالاش آیه فوق رو نوشته بودوقتی خوندمش محو شدم و خدارو شکر کردم که هر لحظه با منی و با نشون دادن این آیه نزاشتی تو ترس و نگرانی بمونم و راهم رو ادامه دادم و سپردمش به خدا و شکر کنان رفتم سرکلاس
هروقت در مورد چیزی نگران میشم یا میترسم این آیه رو برای خودم یاد آور میشم که وقتی به الله بسپاری اون بهترین نگه دارنده هست چون خودش رو بهترین نگه دارنده و مهربان ترین مهربانان معرفی کرده با این منطق ترس و نگرانی رو نمیزارم به سراغم بیاد
چون آیه های قرآن منطق های قوی رو ارائه میده و ذهن به راحتی قبول میکنه
امیدوارم که مفید باشه برای شما
و از خداوند مهربان می خواهم این آیه رو در زندگیمون قشنگ اجرا کنیم و یک شخصیت توحیدی را دارا شویم
خیلی خوب وعالی به نکات مثبت وزیبایی ها توجه کردین ،
باورهایی لازمه،در خود ایجاد کنیم ،تا بتونیم یه وسیله یا خونه یه عزیزانمون رو بدون هیچ نگرانی به خدا بسپاریم
اولین باور اینه که خداوند بزرگترین نیروی عالمه وبرام کافیه وازمن واموال وفرزندانم محافظت می کنه
دومین باور ی که باید داشته باشیم ،اینه که بگیم امنیت خیلی زیاده
سومین باور اینه که به خودمون بگیم تمام انسان ها ،خوب ،پاک ،راستگو ودرستکارندد،واینقد این جملات رو تو ذهنمون تکرار کنیم ،که ملکه ی ذهنمون بشه
من قبلا خیلی باورای منفی داشتم ،اما خوشبختانه ،از بچگی اعتقاد داشتم همه ی ادما درستکارند وهیچ وقت تو ذهنم نیومد کسی دزده ،به همین خاطر هیچوقت اتفاق نیفتاده چیزی رو ازم بدزدند و اگر سهوا چیزی گم کنم ،همیشه توذهنم میگم:(در ذهن الهی از دست دادن وجود نداره و هرانچه مال منه ،دوباره بدستش میارم )
همین باور باعث شده که ،چند سال پیش ،بااینکه ما اومده بودیم ،خونه ی جدید و خونه مون یه جای نوساز وخیلی خلوت بود ،شب تا صبح یادمون رفته بود درپارکینگ را ببندیم (دربرقی )وصبح که رفتیم و متوجه این موضوع شدیم ،دیدیم که ماشین وهمه چی سالم وصحیح ،سرجاش بود
همین الانم هروقت میرم ،بیرون ،هیچ وقت در ها رو چهل تا قفل وکلید نمیزنم ،فقط در خونه رو می بندم ،همین
وهیچ وقت هیچ مشکلی ،به لطف خدا پیش نیمومده ،
درمورد بچه هام هم همینطور ،هیچ وقت نگرانشون نیستم ،جوری که مامانم میگه ،تو به من نرفتی ،بیر حمی،
اما واقعیت این نیست ،من بچه هامو سپردم به خدا
مگه خدا کم کسیه ؟؟؟
بزرگترین نیروی عالم
کسی که تمام جهان وهستی رو بااین نظم افریده ،بعد مراقبت از بچه وماشین من براش سخته؟؟
اقا مجید اول ظرف وجودمو میبرم بالا یعنی ظرفم رو بزرگ میکنم وبه باورهای فراوانی توجه میکنم به خودم میگم وقتی خدا اینو داده ازاین بهترشم میده
و به خودم میگم بابا خیلی ها ماشینهای گرون گرونشون رو میذارن بیرون انگار ن انگار و هی الگوهاشو دوربرمم میبینم وتحسینشون میکنم وبا خودم میگم اگه بچسبم بهش واحساس بد باشه طبق قانون خداوند اتفاق بد میفته وبه خودم میکه اسماعیل خداوکیلی اگه یک نفر اینجا بود بهش میسپردی چقدر خیالت راحت بود؟پس بسپر به خداوند که صاحب آسمانها وزمین و خیالت راحت باشه واگه احساس خوبی داشته باشم هر اتفاقی هم بیفته الخیر فی ماوقع
یه موضوع هم بگم خدای باید ظرف ثروتمون روببریم بالا این مبلغ ها برایمون چیزی نباشه و رها باشی مثل چیزهای که الان داری و ظرف وجودیت پر شده
خدای اونی که روزانه داره ثروت میسازه اونم میلیاردی آیا ذهنشو میذاره روی اینکه ماشین کجا پارک کنم که مشگلی پیش نیاد نه میگه چیکارکنم که ثروت بسازم تا بهتریم بخرم
ممنونم بابت نکته زیبای که از آموزش استاد در روانشناسی ثروت برامون گفتی و من خیلی استفاده میکنم از این نکات
اما در رابطه با پرسشتون
من هیچ وقت توی زندگیم نسبت به مسایل دزدی خیلی خودمو درگیر نکردم
یعنی تا یادم میاد ماشینمو هر جای که فکرشو کنی رها کردم اصلا نگرانش نبودم با اینکه اصلا با مباحث توحیدی آشنایی نداشتم
هیچ وقت نگران قفل در خونمون نبودم یا قفل محل کارم و به لطف الله هیچ وقتم خلافش برام ثابت نشده بود
تا اینکه با استاد آشنا شدم و مهمترین قانون زندگیم یعنی خالق بودنم و دلیل اتفاقات زندگیم فقط حاصل فرکانسهای ماست آشنا شدم
توی یکی از فایلهای رایگان استاد گفته بودن که من دیگه حتی روی قفل کردن ماشین یا خونه اصراری ندارم و هیچ وقتم برام مشکلی پیش نیومد مگه تو موارد خاص
وقتی اینو شنیدم تصمیم گرفتم روش کار کنم و دیگه ماشینمو قفل نکنم و از اونجای که هیچ وقتم مشکلی با این قضیه نداشتم و پیش فرض ذهنیم همین بود شروع کردم به این کار
یادم میاد برای بیزنیس جدیدم مهاجرت کرده بودم به شهری که همیشه میگفتن ناامن ولی من تصمیم گرفتم روی توحید خودم کار کنم و همیشه ماشین خودمو بدون اینکه قفلش کنم هر جا بودم رهاش کردم
طوری شده بود که فامیل منظورم خواهر بردارام بهم میگفتن تو دیوانه ای و اگر ماشینشونو میبرم تا جایی بارها بهم زنگ میزدن و تاکید میکردن حتما قفلش کنم
هنوزم بعد از مدتها همین رفتارو دارم و میتونم بگم همش بخاطر درک این قانون که به هر چی توجه کنی از همون میاد توی زندگیت و منم هیچ وقت نگران نبودم و هیچ وقت اتفاقی هم نیافتاد
توی یکی از فایلهای دیگه استاد راجب نشتی انرژی صحبت میکنه و میگفت که اگه کسی دیدگاهش به ظاهر اینکه ماشینشو بیمه نکنه و خداوند ازش محافظت میکنه ولی ته ذهنش نگران این موضوع باشه در واقع داره نگرانی بیشتر میکنه تو زندگیش و چه بهتر که جلوی نشتی انرژی بگیره
پس دوست عزیز من همه چیز بر میگرده به قدرت ایمانت و نداشتن نگرانی نسبت به این مسیله ولی اگه گوشه ذهنت داری فرکانس نگرانی میفرستی پس نشتی انرژی بوجود میاد دیگه خودت میدونی چی پیش میاد
به خودت سخت نگیر و آروم آروم ایدهای رو پیدا کن که باورهای خوب بسازی در این مورد
من خودم وقتی استاد میگفت بابد إهنو با منطق قانع کنی متوجه نمیشدم ولی الان تا یه چیزی منطقی نکنم برای خودم نمیتونم به آسونی قبولش کنم
پس میتونی استاد و دوستان که از نتایجشون گفتن مثل خود منو دلیل منطقی بدونی
این روز ها خیلی شرایط خاصی رو تجربه کردم و به واسطه سفری که داشتم و دیدن سرگذشت خیلی چیزها در طبیعت خدا انگار مم روآماده کرد…
وقتی از ایران اومدم تصمیم حرکت بود و رو به جلو رفتن و برای همین تصمیم گرفتم تا چند سال بر نگردم…
ولی چیزی ته دلم می گفت این مسیر انتخابش آسانه حداقل برای تو پلی ممکنه خیلی چیزها باشه که بخواد تورو برگردونه ولی دلت رو بزرگ کن که در حال حرمت باشی
دقیقا روزی که شد 6 ماه از اومدنم که دیروز بود یکی از عزیزترین افراد که خیلی به هم نزدیک بودیم شخصیت بسیار مهربانی داشتن..
عمم که واقعا من رو مثل فرزندشون دوست داشتن به رحمت خدا رفتن و چه قدر این 85 رپز سفر من رو محکم نگه داشت که واقعا احساس گناه نداشته باشم…
برای خیلی ها شاید عمه یک رابطه دور باشه ولی برای خانواده ما که حتی چندین روز خونه هم می خوابیدیم و من باهشون زندگی کردم و هیچ چیز جز خوبی ندیدم خیلی سخته!
شیطان خیلی فشار میاورد که ببین تو دیگه نیستی و …
ولی به لطف الله و قرآن خدا شرایطی رو فراهم کرده بود که ما خونه ی فرد عزیزی مهمان باشیم که کمک کنه من روحیم حفظ بشه
استخری بود که بتونم دو ساعت توش شنا کنم تا مغزم خسته بشه
طبیعتی بود که بهش نگاه کنم دلم قوی باشه
و فقط به پدرم زنگ زدم و تسلیت گفتم و پسر بزرگشون …
خیلی شیطان میگفت زنگ بزن حالا که تو اونجا نیستی حداقل تصویری بگیر تو هم نشون بده غمگینی ولی تو دلم باز بود که این روح رفته! و فقط این وابستگی هاست که اشک در میاره!
میگم در حدی این محبت بین من و عمم بالا بود که مامانم نگران من بودن که مریض نشم ولی خدا خیلی من رو پخته کرده بود به واسطه قرآن و حضور استادی به اسم عباس منش که دو ساعت بعد فوت پسرم بیشتر گریه نکردم!
و چه قدر خدا بهم لطف داشت که من در بهترین زمان بهترین مکان بودن که همه شرایط برای کنترل ذهن فراهم باشه
من شاید حداکثر 10 دقیقه ذهنم سوار شد و گریه کردم ولی بعدش گفتم خدایا همه ما میایم سمتت و قرار شاد بشیم پس گریه من کمکی بهش نمی کنه فقط باید با حال خوب و قلبی شاد براش نیکی و خیر بخوام…
و از طرفی رسالت من در گروه حرکت کردنه و باید به سمت جلو برم اکر قرار بود برای از دست رفتن هر عزیزی بررگان عالم توقف می کردن هیچ چیزی حل نمیشد و محکم به خدا گفتم خدایا ادامه میدم و هرچی از سمت برسه خیره!
شب زودتر خوابیدم ساعت 1:30 از خواب پریدم و قشنگ حس کردم که عمم داره لبخند میزنه به من و همونجا نشسته به روحش دو سوره قرآن هدیه دادم و هم تمام شد آنچنان بارانی گرفت که واقعا دلم رو آباد کرد!
گفتم ببین خدا نشانه های بصریش رو هم میفرسته بگه مسیرت درسته و همه فراموش می کنن!
کل نفس ذائقه الموت
همه فانین وذاتشون از دنیا رفتنه ولی تنهاچیزی که میمونه ذات پروردگاره!
پس اگر پذیرفتی در این مسیر مسافری چند روزی عزیزانت رو نمی بینی دوباره بعد پیچ اول همه مناظرن ! به خاطر اینکه دو نفر ازت جلوترن گریه نکن!
وچه قدر من متعهد تر شدم نسبت به سلامتی و تندرستی خودم و سعی کنم بیشتر حالم رو عالی نگه دارم
مثل یک پرنده که فقط به جلو میرهو لذت میبره..
چه قدر زیباست که حرکت دنیامون رو زیبا می کنه!
وقتی استاد قشنگ تو همین طبیعت جا به حا میشن میفهمم این میل درونی من که میگه باید همه جارو ببینی چه قدر زیباست!
چه قدر تفاوت بزرگی در کردار من ایجاد می کنه و این محیط عالی رو رزقم می کنه!
بهش می گم تو سفرم رو ادامه بده کاری می کنه که عیچ نگرانی نداشته باشم
میگم تو دنیام رو پر از مهر کن شرایطی فراهم می کنه که غرق محبت باشم
و این طبیعت خدای زیبایی هاست که زیبایی هارو نمایش میده
چه طبیعت استاد رو با جون درک کردم و خوشحالم که حرکت کردنم منجر به این شد که تا دیرپز می گفتم به به الان بکم دقیقا درسته ، به به!
دقیقا درسته دیگه این دفعه تصور نیست بلکه تجربیت و این اون چیزیه که خدا قرار خیلی زیاد رزقم کنه
امیدوارم حال دلت ک حال دل عادله جان بینهایت عالی باشه
تحسین میکنمشخصیت قویات را
تحسین میکنم اینهمه توحیدی ک در وجودت داری
تحسین میکنم اینهمه حس خدایی ات را
واقعن خداروشکر که در این سایت هستم در کنار دوستان گلی مثل تو
سید علی عزیزم
درباره مرگ عمه عزیزتون تسلیت عرض میکنم و از خداوند میخاهم که روحشان در ارامش باشند
انا لله و انا الهه راجعون
یادت باشه که همه ما از خداییم
میدونم از دور گفتن این جمله خیلی اسونه
همین چند روز پیش یکی از دوستان عزیزم که بینهایت دوستش داشتم از دنیا رفت در سن 20سالگی با یک عمل!
وقتی بهم گفتن بینهایت شکه شدم دلم میخاست گریه کنم یاد دوران قشنگی که باهم داشتیم افتادم
به 5دقیقه هم نکشید که گفتم نه فری
اینهمه قران رو قبول داری فایل گوش میدی تمرین انجام میدی ولی چی؟
با تضادها باید خودتو ثابت کنی
خیلی اروم شدم و شروع کردم با خودش حرف زدن و به دوست عزیزم تبریک گفتن همینجوری هعی تبریک و باشادی حرف زدم خیلی اروم شدم و به دوستم که بهم خبر داده بود و برای تشیع جنازه گفته بود برم گفتم من نمیام و یروز دیگه میرم
چون میدونستم اونجا الان چقدر وحشتناکه
من از این تضاد که میتونست خیلی منو بهم بریزه با سربلندی بیرون اومدم
و میدونم که مرگ عزیز چقدر سخته ولی درهمین روزها هست که پاداش ها داده میشن و به قول استاد عزیز خداوند غربار میکنه بنده های مومنشو
از خداوند میخام که سفرت بینهایت لذتبخشتر و پراز حال خوبی های زیادی باشد
سلام فرشته خانم بهت تبریک میگم به خاطر اینکه اینقدر عالی ذهنت رو مدیریت کردی چه تصمیم عاقلانه ای گرفتی احسنت بر تو دختر
خداوند به شجاعان پاداش میدهد آفرین بر تو که اینقدر شجاعت به خرج دادی و قانون رو رعایت کردی نا گفته نماند به قول شما از دور گفتن تسلیت خیلی ساده ست از دست دادن عزیز سخته اما این جزو مشیت خداست و رد خورد نداره هممون ی روزی بر میگردیم به آغوش پروردگار
بهتون تسلیت میگم و امیدوارم روحشون قرین آرامش الههی باشه چقدر زیبا گفتی که خداوند غربال میکنه بنده های مومنشو محکم باش و با قدرت ادامه بده دختر خوب خدا
خداوند همه عزیزان آسمانی ما رو رحمت کنه به ویژه عمه جان مهربون شما رو…
که قطعاً با این خدایی که در محضر استاد عزیزمون شناختیم همینطور هم هست و همگی عزیزان سفر کرده و ما ان شاءالله مورد رحمتش قرار میگیریم…
پیام دادم سر سلامتی بگم برادرِ خوب هم قدمم ….
پیام دادم تحسین کنم، این همه بزرگ شدنت رو…
پیام دادم آفرین بگم به این نگاه جدید و نوی ت به دنیا و شرایط…
تحسین کنم ، انتخابِ قشنگِ شاد زیستنت رو…
خوب میفهمم و درکت میکنم سیدعلی جان
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ به همین زیبایی…
بعد از تجربه آسمانی شدن مامانم حدود دو سال پیش ، وقتی تونستم دوباره خودمو در شرایط جدید پیدا کنم و به زندگی برگردم کلااااااااااا زندگی برام ی جور دیگه شد…
آسونتر…
شادتر….
گذراتر….
راحت تر…
و فارغ از بسیاری از دغدغه هایی که دیگران دارن….
رهاااااای رهاااااا……
چون دیگه خیلی خوب درک کردم که ما مسافریم و ذات سفر لذت بردن و گذر کردنه……
شاااااد زییییی….
سیدعلی جان در کنار عادله عزیز غرق در نور و عشق الهی باشید
چیزی که باعث میشه آدما زندگیشون، احساسشون، شرایطی رو که تجربه میکنن، متفاوت باشه، وانمشیه که در لحظات حساس و طلایی میگیرن، لحظاتی که ذهن و نجواها قاحقدرت این رو دارن که تو رو به در و دیوار بکوبونن اما تو باید بقدری ریشه هات سفت باشه که خودتو حفظ کنی، بقدری قوی باشی که اون اصل و چهارچوبی که در روزهای آرام مشخص کردی برای خودت، بتونی تو روزهای سخت هم بهشون وفادار بمونی.
تفاوته شما که در لحظه هاتون خوشبختی رو حس میکنید، با افرادی که دارن دوبال سراب خوشبختی میدوند همین تصمیمات و پایبند بودن به اون اصل و مسیر درستی هست که خودشون مشخص کردند.
بهت تبریک میگم بابت این قلب قوی، این اراده و استقامت شما!
دلیل پاداش بزرگی که خداوند برای صبر کنندگان مشخص کرده همین سخت بودنه صبر کردن تو شرایط سخته.
چقدر تحسینت کردم وچقدر عالی وبی نظیر رو باورهاتون کار کردی
خدا رحمت کنه عمه بزرگوارتان روحشان شاد
چقدر تحسین کردم شما که نجواهای ذهنت را کنترل کردی اجازه ندادی غم از دست دادن عزیز به احساس خوبت رخنه وارد کنه وچه عالی اشاره کردید که همه ما مسافریم وچقدر قانون فرکانس دقیقه من تو هر فایل کامنتهای شما را دنبال میکنم وامتیاز میدم کم پیش میاد براتون کامنت بزارم ولی امروز آنچه شما در کامنتت اشاره کردی منم با خودم مرور کردم ظهر که استراحت میکردم یکدفعه دلم هوای پسرم کرد یه حسی از درونم گفت خودت گفتی امانتی بوده دستت که باید بر میگردوندی به صاحب اصلی ولی مطمئن باش منتظرته تا آن دنیا ببیندت وچقدر با این حس حالم خوب شد وخداروشکر کردم ، از شما ممنونم که سبب شدی این آگاهی بازم برام مرور بشه که ما از خداییم به سوی او باز میگردیم
وقتی نگاهتون به مرگ اینقدر زیباست، دیگه نه طلب صبر برای شما معنایی دارد و نه تسلیت کارساز است که به شما باید بشارت داد که در زمرهٔ صابرین قرار گرفتید.
امتحان بزرگی رو پشت سر گذاشتین و اینقدر زیبا و سربلند از این امتحان بیرون اومدین که حتی بزرگی اتفاق به چشم نمیاد در حالی که از دست دادن عزیز (آن هم در این حد که شما توضیح دادین) بیشک بسیار اتفاق بزرگی است.
بچههای سایت به شما میگن شاگرد زرنگه مکتب توحید و این شاگرد زرنگ بودن تو پاس کردن امتحانات خودش رو نشون میده.
یکی که درسهاش رو خوب نخونده باشه، با چشم گریون از امتحان میاد بیرون و اونی که درسش رو خوب بلد باشه، با لب خندون.
بهتون تبریک میگم که به آیهٔ دیگری از قرآن عمل کردین:
سلام زهرا خانوم درود بر شما چقدر زیبا گفتین وقتی نگاهتون به مرگ اینقدر زیباست دیگه نه طلب صبر برای شما معنایی داره و نه تسلیت کارساز است که به شما باید بشارت داد که در زمره صابرین قرار گرفتید
آفرین بر شما به این دیدگاه بسیار زیبا و تاثیر گذارتون
بسیار خوشحال و سپاسگزار از خداوندم به خاطر دوستان بسیار با ادب با شخصیت و زیبا اندیشی همچون شما
دیدگاه امروز شما در پاسخ به آقا سید علی عزیز
و قید کردن این آیهی زیبا از سورهی بقره باعث شد من هدایت بشم به جلسهی قرآنی قدم اول
و چقدر از صحبت های استاد و آگاهی های شیرین قرآن لذت بردم
چقدر آرامش پیدا کردم و چند ساعت بعدش رفتم برای یک قرار کاری با آرامش و چند میلیون پول ساختم
دوست داشتم برای شما بنویسم تا بدونید که چقدر خداوند زیبا توسط دستان بی نهایتش هدایت هایش را به قلب ما بنده ها نازل می کنه و بدونید که امروز برای من چقدر این دیدگاه شما خیر و برکت داشت
واقعاً سپاسگزارم
از شما در پاسخ به دوست عزیزمون پاکیزه خانم هم نوشتم ایشون هم یک فایل دانلودی پیشنهاد داده بودن اون رو دیدم و چقدررر مرتبط بود به این جلسهی قرآنی
اصلاً امروز از صبح فقط دارم با خداوند گپ میزنم حال دلم عالیه
الهی شکر الهی شکرت
برای شما از خداوند مهربان سلامتی ثروت ، توحید و خوشبختی را خواستارم
کامنت پر محبت شما که نشانی از روحیهی سپاسگزارانهی شما دارد، برای من درس عجیبی داشت که دوست داشتم باهاتون در میون بذارم.
صبح از احسان مقدم عزیز سپاسگزاری کردم بابت کامنتی که نوشته بودند و گفتم که دست خدا شدید که پیغامش رو به من برسونید. اون لحظه که داشتم اون کلمات رو مینوشتم تکتک سلولهای بدنم گواه صدقم بودند. به شب نرسیده از همان دست که داده بودم، از همان دست تحویل گرفتم و عزیزی که شما باشید، همان نوع قدردانی را از من به عمل آورد. این نتیجهی ارتعاشه. من در مدار قدردانی و دیدن نکات مثبت بودم و عینا از همان جنس دریافت کردم و این خیلی زیبا بود.
سپاسگزارم بابت این روحیهی زیبای شما و خوشحالم بابت موفقیتهای امروزتون. بیش باد!
چقدررررر من تحسین تان میکنم بخاطر تک تک عملکرد هایتان
میدانم زیاد چیز ها به زبان ساده هست ولی موقع عمل کردن نشان میدهد که چقدر روی حرف خود ایستادیم
و خودت چقدررر عالی عمل کردی
و من خدایت را تحسین میکنم و عاشق خدایت هستم که هر لحظه و هر ثانیه عاشقانه هوایت را دارد
این خدا چقدر زیباست
این خدا چقدر هوایی بنده هایش دارد
این خدا بی نظیر هست
روح عمه تان شاد باشد و شاد هم هست
چون به دیدار عشق ابدی خود رفته هست
چی زیباتر از لحظه یی هست لحظه دیدن معشوق
و یک دیدگاه را که بسیارر دوست دارم این هست که ما ابدی هستیم نی به دنیا آمدیم و نی از دنیا میرویم ما همیشه هستیم و همیشه میباشیم فقط از شکلی به شکلی تبدیل میشویم ما ابدی هستیم
گفتگوی استاد عباس منش با دوستان قسمت 53
اگر خواستی بیبیبین
زیاد سخن ها عالی گفتن
میدانم خودت زیبا به تک تک قانون زیبا عمل میکنی
الهی همیشه شاد باشی برادرم و همیشه خداوند را حس کنی
کسانى که چون مصیبتى به آنها رسید گفتند: ما از آن خدا هستیم و به او باز مىگردیم
و تجربه استاد جانم قلبم آرامِ آرامِ آرام شد…
و فردا با آرامشی عجیب در زمانی کوتاه در مراسم کنارشون حاضر شدم…
چرا کوتاه ؟؟؟
وای خدای من زمان بندی خدا چقدر دقیقِ دقیق هست…
در محل کارم قرار بود کارگاهی برگزار شود ، کارگاه بازی ، چون کارم با کودک هست ، این کارگاه هر بار به تاخیر می افتاد ولی دقیقا شروعش همزمان شد با این اتفاق…
انتخاب من کاملا مشخص بود ، پاهایم اصلا یاری نمیکرد کنار خانواده باشم ، پس آگاهانه چند روز متوالی لذت و شادی و بودن در زمان حال رو تجربه کردم…
میدانی سید علی جان ، اون تایم کوتاه 3 ماهه ، برای صحرا فرصتی بود برای دریافت عشق بی نهایت بی نهایت خداوند
فرصتی بود که با تمام وجودم آنها را بغل کردم ، عمیق نگاهشان کردم ، عمیق دست و پاهای کوچکشان رو لمس کردم و برای بار اول بوی نوزاد را استشمام کردم…
آخه تجربه ی اول عمه شدن رو داشتم…
همه ی اون لحظات پر از آگاهی بود…
و تجربه ناب الان من با حسین ، برادر دوقلویش آنقدر عمیق است ، که مرا وصل میکند به منبع ، به خداوندی که همراه همیشگی ام هست ، او را در لبخند هایش ، در رقص و پایکوبی هایش ، از بالا اومدن پله ها و در اتاقم رو زدن و و با لبخند عَمِه گفتن هایش…
مرا وصل میکند به خدایی که در این نزدیکی است ، جوری دیگر باید نگاه کرد…
ممنون برای وجود ارزشمند شما 2 عزیز دل که الگوی من هستید ،
از قلب من ، به قلب شما دو عزیز صلح و آرامش و صدای خداوند باشه
تسلیت میگم بهت بخاطر درگذشت عمه بزرگوارت و برای او رحمت و مغفرت الهی را خواهانم
واقعا برای کسانی که برحمت خداوند نایل میشند مسلما گریه و زاری ما هیچ تاثیری نخواهد داشت بجز اینکه ما را نر احساس بد نگه میداره و بودن در احساس بد مساوی است با احساس بد بیشتر
چقدر خوبه که توی این لحظات فقط به این فکر کرد که برای او دنیایی جدید آغاز شده و مسلما به جایگاه اصلی خودش برگشته و این مسیری هست که هرکسی باید یکروزی طی کنه .
بهر حال تحسینت میکنم که چقدر خوب و زیبا تونستی افسار ذهنت را بدست بگیری و اجازه ندی که ترا با خودش به جاهایی که نباید ببره
واقعا این دست از کنترل ذهن ها فقط و فقط در این سایت عالی و به یمن داشتن استادی بزرگوار مثل استاد عباس منش عزیز امکان پذیر میباشد .
برات تجارب دلپذیرتر و زیباتر در ادامه سفرت آرزومندم
بهتون تبریک میگم بابت این حد از کنترل ذهن ،که تو این شرایط که عمه ی عزیزتون رو از دست دادین ،تونستین اینقد قوی بمونین و با قدرت به مسیرتون ادامه بدین ،
روح اون عزیز وارد مرحله ی جدیدی از زندگی شده ،
حقیقتا کنترل ذهن در چنین شرایطی سخته،اما شما خیلی خوب با استدلال درست از پسش برامدین .
ایات قران همیشه برام مثل ابی بر اتش هست وهرجا نجواها سراغ ذهنم میاد ،همون لحظه ایاتی از قران از ذهنم رد میشه و فورا نجواها خاموش میشن .
تسلیت میگم فوت عمه مهربان و بزرگوارتون رو قطعا جایگاهش بهشته
تحسینت میکنم پسر که انقد قشنگ ذهنتو کنترل کردی
یاد خودگ افتادم 7سال پیش که مادرم فوت کرد من نمیگم مثل شما اما کنترل ذهنم از بقیه خانواده بیشتر بود خداراشکر و همیشه براش قرآن و نماز میخوندم
این کارها حس و حالمو خوب میکرد
یه تجربه ای بگم من چون مجرد بودم خب با پدر و مادر زندگی میکردم بعد از مرگ مادرم یه جوری انگار تمام مسیولیت خانه رو دوش من بود جاهایی کم میاوردم و نمیتوتستم ذهنمو کنترل کنم تا 6 ماه من این حالت داشتم چرا؟چون من مادرم خیلی مهربان بود و مهمانوار و همه کارها رو خودش انجام میداد اما همه مسیولیت چون رو دوش من بود سختم بود یه دفه فک کن تو یه بلندی ایستادی و هواست نیست و زیر پات خالی میشه دقیقا این حالت بودم گاهی ناامید میشدم گاهی انقد گریه میکردم اما گاهی هم ذهنمو کنترل میکردم اینم بگم من فقط بخاطر مسیولیت بود اینجور بودم وگرنه مثلا شادتر ار بقیه بودم ولی خلاصه بعدا فکر کردم اقا فکر کن خونه خودته اصلا و ازدواج کردی پس بپذیر این شرایطو و با لذت پیش ببر
این فکر باعث شد نحوه زندگیم عوض بشه و دیگه ناراحت نمیشدم سعی میکردم ذهنمو کنترل کنم و حالمو خوب کنم و خداراشکر این اتفاق افتاد و با زندگی راه اومدم و قشنگ تر شد برام
سید علی عزیز سلام. سلام به شاگرد توحیدی توحیدی استاد گرانقدر.
خدا بزرگتر از آن است که وصف شود. ما از خداییم و به خدا باز خواهیم گشت که چقدر من این آیه را دوست دارم و ازش کلی لذت می برم، یعنی من از جنس خدا هستم ….. ای وای چقدر خوبه که من از جنس خدا هستم …. خیلی خیلی کیف داره و رو آسون ها هستم و حالا که به سوی او باز خواهم گشت، والای که چقدر اون عااالیه. کاری دید آدم رو نسبت به رفتن آروم میکنه. با این حال ما انسان هستیم و وابستگی هایی داریم و …..
تبریک، تبریک و تبریک میگم سید علی جان. یاد خدا باعث آرامشت.
احسنت، خیلی خیلی قابل تحسین هستین.
در پناه پروردگار خالق شما که شما را خالق زندگی تان کرد
واقعا که از حرف تا عمل خیلی فاصله است وچقدر شیرین است که چیزهایی را که در حرف میگیم عمل کنیم اونجاست که میفهمیم چقدر بزرگتر شدیم وچقدر شیرین است چشیدن این نوع طعم
بهتون تبریک میگم که هر روز دارین مدارتون رو بالاتر میبرین وظرفتون رو بزرگتر میکنید وتوحید واقعی رو دارین توی عمل نشون میدین
من پارسال پسر خاله عزیزم که رابطه ای مانند برادر داشتیم رو از دست دادم اون موقع ها قانون رو نمیدونستم وواقعا حالم بسیار بد بود وهی بدتر میشد تا اینکه کم کم با سایت آشنا شدم ودیدم که مرگ شروعی دوباره است وپایان هیچ چیزی نیست وخیلی خیلی بهتر شدم اطرافیانم دایم بهم میگفتن برو حای مشاور اینکه تو اینجوری یک دفعه حالت خوب شده یعنی داری از درون خودتو داغون میکنی ودر خودت میریزی ویک جا خودشو نشون میده ولی من چون توی سایت بودم و برنامه ها رو دنبال میکردم نه با هاشون بحث میکرم نه توضیح فقط روی خودم کار میکردم
تا اینکه دو ماه پیش برادرم رو از دست دادم اون لحظه ای که ایشون فوت کردن همه جیغ و گریه و دیگه اوضاع رو که میدونین چه شکلی است ولی من فقط لحظات خوبی رو که در کنارش داشتم برایم مرور شد وروی لبهایم یک لبخند بزرگ بود واز خداوند سپاسگزار بودم که چنین برادری رو بهم داده بود تا باهاش چنین لحظات خوبی رو تجربه کنم و واقعا احساس نکردم که دیگه نیست بلکه میدانم رفته به منزل اصلیش وروزی من خواهم رفت دوباره به دیدارش اونجا بود که متوجه شدم چقدر بزرگتر شده ام وچقدر همه چیز درست ودقیق است اگر ما قوانین رو واقعی بهش عمل کنیم نه در حرف دوست عزیزم سید علی عزیز همیشه در کامنتات حرفت با عملت یکی است واین را من خوب درک میکنم واقعا که گفتن شاگرد زرنگ کلاس برازنده ات است امیدوارم از این بهتر بتوانی قوانین را درک کنی وبهش عمل کنی
چقد قشنگ از وابستگی ها جداشدید وابستگی همون رنجه اگر بتونیم از وابستگی ها رها باشیم خوشبختی بی نظیری رو تجربه میکنیم
خیلی جالبه به قول استاد وقتی تلوزیون هم نگاه نکنیم اگر قرار باشه چیزی رو ببینیم ،میبینیمش. من چند روز پیش اتفاقی انیمیشن آپ رو دیدم قبلا هم دیده بودم فقط محض سرگرمی و از دید خداوند بهش نگاه نکرده بودم، قهرمان داستان که به خونش و تک تک وسایلش وابسته بود و با خونش رفته بود اسمون وقتی پیشرفت کرد وقتی تونست جور دیگه ای عمل کنه و در یک کلام شجاع باشه و ایمان داشته باشه که وابستگی هارپ رها کرد همه ی وسایلی که به جونش بسته بود حتی قاب عکس زن مرحومش که همیشه پیشش بود رو انداخت بیرون تا خونه ی بادکنکیش اوج بگیره و اوج هم گرفت وقتی این کار رو کرد خدا بهش پاداش داد پاداشش بدست اوردن یه بالن فوق بزرگ و بینهایت سریع و قدرتمند بود که همیشه ارزوشو داشت
امیدوارم این کندن از وابستگی ها شمارو تو اوج ها ببره
سلام علی آقای خوشدل… انشاالله همیشه دلخوشی برات بیاره…
نمیدونم راز قلمت چیه شایدم بدونم ولی هرچی ک هست من ب محض خوندن کامنتت ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری میشه… انقدر این کلامت زلال و جاریه و از خود خداوند میاد ک تمام وجودم رو منقلب میکنه … هرجا ک هستی تنت سالم دلت خوش و لحظات زندگیت پر از عشق باشه
سلام سید جان چقدر تحسینت کردم پسر چقدر روحت بزرگ شده چقد ظرف وجودیت بزرگ شده تمام قد تحسینت میکنم و بهت افتخار میکنم به قول زهرا خانم وقتی نگاهت به مرگ اینقدر زیباست دیگه نه طلب صبر برات معنایی داره نه تسلیت برات کارسازه باید بهت بشارت بدیم که تو در زمره صابرین قرار گرفتی پسر واقعا تو شاگرد زرنگ مکتب استادی دقیقا پا جای پای استاد گذاشتی از دست دادن عزیز واقعا سخته خدا روح عمه بزرگوارتون رو قرین آرامش ابدی قرار بده خوب درساتو خوندی و با قدرت از امتحان الهی سر بلند بیرون آمدی منتظر پاداش های بزرگتری باش سید بهت افتخار میکنم با قدرت این مسیر الهی رو ادامه بده
خوش به سعادتت ، خوش به حال درونیت ، خوش به ایمانت ، خوش به تعهدت که این چنین متعهدانه و توحیدی عمل میکنی
و نتیجه این رفتار هم 100% حال خوب ، هدایت به زیبایی ها و قرار گرفتن در مسیر خواسته هاست
این تعهد همون چیزیه که خیلی هامون نمیتونیم بهش عمل کنیم و من تحسینت میکنم
و بهت تبریک میگم بابت عهدی که با خدای خودت بستی و راه رو پیدا کردی و خدا هم پاسخ میده و راه رو بهت نشون میده و این دقیقا همون توحید و همون هدایت شدن به راه راسته
و این توحید عملی که انجام دادی نمود واقعی این آیه های سوره فاتحه است :
ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین (5) تنها به تو بندگی میکنم و تنها از تو مدد ویاری میجویم
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ (6) من را به راه راست هدایت کن
صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضّالِّینَ (7) راه کسانی که به آنها نعمت داده ای ، نه راه کسانی که بر آنها غضب کردی و نه راه گمراهان
سید علی عزیز تو به مسیر درست هدایت شدی دقیقا به مسیر مستقیمی که پر از نعمت ، حال خوب ، خوشبختی ، سعادت ، شادی ، عشق ، زیبایی ، روابط بسیار عاالی ، ثروت و سلامتی هست
و باز هم بهت تبریک میگم و تحسینت میکنم
و خدارا هزاران مرتبه شکر که علاوه بر وجو استاد عباس منش عزیز و مریم خانم مهربان ، دوستانی چون شما تو این سایت هستند که با دیدن حال خوب و تجربیات عااالی تون من هم مصمم تر ، پر انرژی تر و با ایمان بیشتر به مسیرم ادامه میدم
برات شادی ، خوشبختی ، سلامتی و ثروت بیشتر از خداوند میخوام
کامنتت خوندم و لذت بردم آفرین به شما تحسین می کنم پا روی ترس هاتون گذاشتی انرژی مثبتی دریافت کردم
شما را تحسین می کنم نشانه های خداوند میبنی و از کوچکترین نمی گذری اعتماد به نفس شما را تحسین می کنم رهایی شما را تحسین می کنم ارزش قائل شدن برای خودت تحسین می کنم نسرین باز هم زیبایی ها برایمان بنویس من هم دلم سفر می خواهد از خدا می خواهم برای من هم بنویسه ،سفرت رویایی و پر از لذت باشه دوست خوبم
من از نوشته های شما درسها می گیرم هم برای خودم و هم برای زندگیم
از وقتی رفتید در دل طبیعت خیلی بیشتر هم با همسرم و هم با خودم در مورد طبیعت گردی و مسافرت و در دل ترسها رفتن ، در دل زیباییها رفتن …حرف را پیش می کشم و سخن را به میان می آورم
به جای حرف های چرت و پرتی که ما در طول روز می زنیم چه بهتر این که حرف از زیباییها و قشنگیها بزنیم
امروز به همسرم می گفتم البته ازم پرسید من هم جواب دادم و اینکه دوستانت هنوز در سفر هستند ؟ و من گفتم آره و گفت چه خوب ، عالیه ……
و نتیجه این شد که ما هم به امید خدا عازم سفر شویم و تجربه و تجربیات سفر را برای خودمون بسازیم
سفر آدم را می سازه
من خودم عاشق سفر کردن و مسافرت هستم و میگم هر چی پیش میاد خوبه هر چی در سفر پیش میاد خوشه
من هم بعضی اوقات مرگ و تصور مرگ تصور اینکه مرگ هست برای همه هم هست ، از ذهنم می گذره ولی می دونم که این دنیا گذرا است و نباید بهش بچسبم
باید تا می تونم خودمو در مدار بهتر قرار بدهم و از خداوند درخواست کنم و دریافت کنم همین و دیگر هیچ
سلام بر شما دوست عزیز . تحسینتون میکنم که انقدر عالی تونستید نجواهای ذهن رو با آموزه هایی که از استاد یاد گرفتیم رو به اجرا بذاری و منم میخوام تجربه ای که با همین روش دلم رو آروم نگه داشتم رو به اشتراک بذارم . مادرم رو اورژانس بردیم و دستور جراحی رو دادن و بعد از جراحی اعلام کردن که شرایط حاد بوده و تکه ای از روده رو جدا کردن و برای پاتولوژی فرستادن و احتمال بدخیم بودنش هست ولی هنوز قطعی نیست و باید منتظر جواب بمونید .. نمیدونید چقدر تو لحظه ی اول حالم بد بود و اصلا تو این دنیا نبودم و هزار و یک فکر و چرا میچرخید تو ذهنم و کل انرژیمو گرفته بود .. دیگه خودتون بدونید تا کجاها پیش رفتم و چقدر اذیت شدم ولی یه لحظه حرف استاد عباسمنش که گفت من چند ساعت بعد از دست دادن پسرم تمام چیزهایی رو که به شاگردام میگفتم به اجرا در آوردم و با ایمان به خدا بخاطر لحظه های شادی که با بچه ام داشتم شکرگزاری کردم و الان هم امانتی بود که دهده بود برای لذتبخش تر شدن زندگیم و الان داره ازم میگیره و من تسلیم اون هستم رو بیاد آوردم و سریع خودم رو جمع و جور کردم و به ذهنم گفتم هنوز من تو این لحظه ام و قدم اول رو که تا فهمیدیم به اورژانس اومدیم و عمل رو رضایت دادیم و عمل انجام شد و مادرم هست خداروشکر کردم و ایمان به خدا که آینده رو من رقم میزنم و شروع کردم به برنامه ریختن سفر بعد از مرخص شدن مامان و باهاش صحبت کردم و چقدر باهم حرف زدیم که خداروشکر کنار همیم و لحظهای نابی رو باهم داریم و دکترای خوبی که زود تشخیص دادن عمل کنن و امید به الله مهربان برای جواب عالی که خواهیم گرفت .. و دیگه اینکه یاد اون حرف استاد که حتی با خدا هم در مورد ناراحتیهات حرف نزن شروع کردم با خدا با قدرت حرف زدن و اعلام درخواسهام برای بیشتر شدن و تداوم سلامتی مادرم و بهش گفتم خدایا من بنده توام و استاد بهم یاد داده که من قسمتی از توام و باید مثل تو با قدرت باهات حرف بزنم . ازت به قدر خداییت درخواست صحت و سلامتی دارم برای مادرم تو هم به قدر خدایی خودت و وعده ای که به من دادی شرایط رو برای لذت بردن از حضور مادرم در صحت و سلامتی کامل برام فراهم کن و من تمام قدرت زندگیم رو به تو میدم چرا که تو مدیر برنامه ریزی عالی هستی برام و من هم فقط بندگی تو رو میکنم و قدرت رو کلا در ید تو میدوتم حالم انقدر خوب شد که با مادرم کلی خندیدیم و توی بخش جراحی همه ی هم تختیهاش کلی انرژی خوب گرفتن و تحسینمون کردن بخاطر روحیه بالایی که هم ما و هم مادرم داشتیم … خدایا شکرت که دوستانی دارم که اتفاقات زندگیشون رو به اشتراک میذارن و راهنمای مسیر دیگران میشن … خدایا شکرت بخاطر اینکه سریع آموزشها رو تو زندگیم به اجرا گذاشتم و خودم رو تحسین کردم که دقیقا تو لحظه ی حساس زندگیم دارم تمرینهام رو انجام میدم و مطمینم که خدا هم نتیجه های عالی رو برام رقم میزنه .. مرسی علی جان و مرسی استاد عباسمنش عزیزتر از جان … ممنونم بخاطر این فضای عالی که گذاشتید که بیاییم و حالمون رو بهتر کنیم
چقدر خوب توضیح دادین وعمل کردین وذهنتونو کنترول کردین،احسنت به شما
چقدر فرق بین شاگرد متعهد وشاگرد غیر متعهد ومثل برگی درباد بودن
منم مثل شما همچین شرایطی رو چندروزپیش تجربه کردم
شما ازاین نظر که وابسطه بودین ومثل مادرتون بودن
ومن ازاین نظر که احساس همدردی با خانوادشون کنم
اما میدونید چه فرقی بین منو شما هست
اینکه من بااینکه میدونستم نباید خودمو توی این مدار قرار بدم ودلسوزی واندوه به حال فوتی فرقی نمیکنه اما بخاطر خانوادش رفتم وخودمو بیشتردرگیر میکردم که بدونن منم ناراحتم ودرکشون میکنم
واین درست نیست ،قانون چیز دیگه ای میگه،خودمم متوجه بودم چه چه کاری دارم باخودم انجام میدم
اشتباه کردم
ومدتی هم چون قانون میدونستم باخودم عذاب وجدان داشتم که چرا این کارهارو باخودم انجام میدم
وسعی میکنم ذهنمو کنترول کنم ،اما من بارفتارهام کاری کردم که خانواده مرحوم بیشتر به من، وانجام وظیفه بودنم وابسته بشن وهرچند وقت باید سری بهشون بزنم
واین یعنی دراحساس بد بیشتری قراربگیرم
هنوز هم دیر نشده وبه قول استاد ازهرجایی شروع کنید وتغییر مسیربدین دیرنیست
خداوند به روح همه رفتگان ازجمله عمه نازینتون رحمت وآرامش عطاکنه
وتجربه وتمرین من:
از امروز متعهدتر وپایبندتر به قانون عمل کنم وخودمو درگیر ناخواسته ها نکنم
بقول شما همه ماروزی میریم ولی الان باید لذت ببریم واحساس خوبی داشته باشیم
من که قانونو تقریبا یادگرفتم باید بدونم که احساس بد یعنی دست بردن توی اتیش وبرداشتن زغال داغ
واین فاجعه است
چقدر ازکامنتون درس یادگرفتم
که باید فقط بری جلو ولذت ببرین
همه ما فانی هستیم وبخاطر دیگران ونظردیگران نزاریم احساسمون بد بمونه یا احساس بدی داشته باشیم
وتمرین دوم
علی آقای عزیز ازامروز میخوام منم مثل شما تعهد یک ماهه ای بدم که با مرور دورهها ،بیشتر روی خودم وتعهدم کارکنم
ونتایجمو بزارم،برای خودم خیلی کار سخت ومهمیه برای همین توکامنت گذاشتم تا متعهدتر عمل کنم
وهدایت بشم به آسونی ها وزیبایی های بیشتر
ازخداوند براتون سفری عالی وهم جهت باخواسته هاتون آرزومندم
امروز داشتم تاریخ عضویتم رو در سایت نگاه میکردم عدد 1177 …
نمیدونم چرا ی هو یاد شما افتادم
یادمه میگفتین همیشه عددهای رُند و عدد 7 براتون نشونه است..
امروز خودمم ی حال و هوای عجیبی داشتم…
خداوند چندین بار به طرق مختلف با من حرف زد…
از اون حرفها و نشونه هایی که میشینی اشک میریزی ، زیر لب نام خدا رو زمزمه میکنی ،
ولی حالت به شدتتتت خوبه..
خلاصه برادر خوبم. همشهری باصفام الهی هر کجا هستین در کنار عادله عزیز سلامت و خوش باشید و غرق در آرامش و نعمت و رحمت پروردگار عالمیان…
برای احساس های نابی که از خوندن کامنتهاتون میگرفتم دعا گوتون هستم و همیشه از یادتون و قلب خداجوتون و نوشته های زلال و خالص تون لذت میبرم و حضورتون رو در سایت برای خودم ، روزی به غیرالحساب الله میدونم..
من تا حالا این کامنتتون رو نخونده بودم، و جالبه دقیقا الان که بهش نیاز داشتم به سمتش هدایت شدم.
یک هفته از هجرت من میگذره و من امروز چند ساعت پیش خیلی احساس دلتنگی کردم نسبت به خونه.
و این احساس وابستگی برام بولد شد. گفتم الان اگه خونه بودی چکار میکردی؟ روی خودم کار میکردم.
خب الانم چیزی عوض نشده برو توی سایت و روی خودت کار کن، روحت رو تغذیه کن.
و وقتی اومدم و قدم به قدم به این کامنت شما هدایت شدم خیلی احساسم بهتر بود، یاد چند دقیقا پیشم افتادم و گفتم خدایا همینه… تو پاسخ میدی.
توی این یه هفته ای که میخوام جایی برای اقامتم پیدا کنم خداوند خونه های زیبایی رو بهم نشون داده ولی هیچکدوم به حتی مرحله ملاقات هم نرسیدند.
امروز نشستم توی خونه و اروم گرفتم، واقعا برای اولین بار توی این یک هفته آرامش درونی و قلبی درونم جاری شد خدایا ازت ممنونم.
بعد که یاد شما افتادم و اینکه چطور چندین ماه در سفر بودین، گفتم روژینا آیا تو هم به همین خوبی عمل میکنی؟
درسته اومدی، ولی شجاعانه اومدی؟ پشتت به کیه؟ چقدر قلبت خوشحاله؟ چقدر شور و شوق داری و سپاسگزاری؟ چقدر هدف داری؟ چقدر خدایی که کارهات رو عجیب و غریب و معجزه وار آسون کرد در حدی که الان هر کسی میشنوه چشماش چهارتا میشه رو به یاد داری؟ چقدر تعهد داری به کار کردن روی خودت؟ چقدر عمل میکنی؟ چقدر در عمل میتونی حرف نجواها بشی و فقط بگی اعتماد میکنم به همونی که منو تا اینجا آورده؟…
یه جهاد اکبر نیازه.
یه جهاد اکبر برای شناخت توحید، شناختن خودم و خدایی که سه ساله دارم میشنوم هر چی بخوای بهت مهربانانه و با نهایت لطف و کرمش میده.
اونی که تو رو در جای درستت میذاره و قدم به قدم به اندازه ای مه روی نودت کار میکنی هدایتت میکنه به مسیرهای بهتر.
همونطوری که شما رو هدایت کرد. همونطور که استاد رو هدایت کرد همونطور که خانم شایسته رو هدایت کرده به این عشق خالص نسبت به تمام ابعاد زندگی…
خدایا شکرت،
راستی در همین بین یکی از شماره هایی که باهاش تماس گرفته بودم خودش زنگ زد و یه مورد رو بهم گفت که نمیدونم چیه و چی میشه نتیجش.
ولی اینو میدونم که وقتی من جهاد اکبر دارم و شور و شوق دارم برای تغییر، هر چی پیش بیاد خیره…
با سلام خدمت استاد عزیزم مریم خانم و همه ی همسفران خوبم
استاد جان بالاخره سفر توحیدی من هم شروع شد و اتفاقا دومین روز سفر من هم همزمان شده به دومین روز سفر شما توی این منطقه ی زیبا
شما امروز راوی سفرتون شدین و من هم میخوام راوی سفر خودم بشم سفری که علیرغم تفاوت های ظاهری نفسشون یکیه
نفسشون تقویت توحید و باورهای توحیدیه
استاد جان شما توی کمپ گراند هستین و من توی ی فمیلی پارک زیبا توی ملایر همدان
تجربه ها یی رو دارم تجربه میکنم که توی سفر به دور آمریکا بهشون توجه کرده بودم
اصلا خود این سفره رو هم با همون اصل جهانی که از شما یاد گرفته بودم جذبش کردم و به دوستم هم گفته بودم که اونقدر روی زیباییهای شمال ایران متمرکز میشم تا لاجرم جهان من رو ببره به شمال و الان داریم آماده میشیم که از همدان بریم به سمت گیلان به سمت زیباییهایی که توی یکی دو ماه گذشته توی ویدئوهایی که سرچ میکردم دیده بودم
استاد جان دیروز قبل از سفر صبح زود نشستم و تمام خواسته هام از سفر رو به عنوان تمرین ستاره قطبی نوشتم و به خدا گفتم خدایا تو همه کس من هستی من این سفر رو میخوام با حساب کردن و تکیه کردن به خودت شروع کنم میخوام بقول استاد من عشق و حال کنم و تو کارها رو انجام بدی و مدیریت کنی و راهی سفر شدم
توی مسیر که داشتم می اومدم اولین نشانه اومد ی پژو جلوتر از ما داشت حرکت میکرد ی لحظه نگاش کردم ی گوشه از صندوق عقبش نوشته بود
حسبی الله
الان که دارم مینویسم اشک توی چشام جمع شد
و من فهمیدم که خدا با منه و حواسش بهم هست
و نشانه ها یکی یکی پدیدار شدن :
راننده کلی بهم محبت کرد پیاده که شدم خودش رفت برام تاکسی گرفت و وسایلم رو برام جابجا کرد کاری که راننده های سواری های خطی انجام نمیدن که اینجوری سنگ تموم بزارن برا ی مسافر
توی ترمینال هم آبجوش میخواستم سوال کردم کجا گیر بیارم چون فقط ی بوفه بود داخل ترمینال که آبجوش و چایی نداشت باید میرفتم بیرون از ترمینال اما یکی از نگهبان ها گفت نمیخواد بری کتریش رو بخاطر من روشن کرد و برام آبجوش درست کرد و بهم داد
اگر بخوام با جزئیات حمایت ها ی هدایت های خداوندرو فقط برای دیروز بنویسم خو دش،چند صفحه
میشه
اما میخوام از نتیجه ی تغییرات خودم بنویسم که حاصل بودن تو این مسیر و دریافت آگاهی های شماست
من دیروز متوجه شدم که در ارتباط برقرارکردن و درخواست کردن از غریبه ها خیلی بهتر شدم اونم منی که قبل از اومدن توی این مسیر از انسان ها فراری بودم
دیشب لیدر تور ازمون خواست که خودمون رو معرفی کنیم اونم توی اتوبوس و جزئیات رو در مورد خودمون بگیم آزمون خواست که سرجامون برگردیم و خودمون رو به بقیه معرفی کنیم اگر قبلا بود من تمام بدنم میلرزید اما دیشب با افتخار بلند شدم و خودم رو معرفی کردم کاری که خیلی ها توی اتوبوس نشسته سر جاشون انجام دادن اما من این رو ی فرصت دیدم برای تمرین آگهی بازرگانی و انجامش دادم بدون ترس و خجالت و لرزش تازه هم به فارسی و هم اجازه گرفتم و به انگلیسی صحبت کردم خود خودم بودم و تازه دیشب فهمیدم که اون تغییر تدریجی و آروم آروم شخصیت که شما میگفتین یعنی چی
استاد جان شما توی این فایل در مورد کنجکاو بودن و سوال پرسیدن گفتین و باز هم من دیشب متوجه شدم که توی این زمینه تغییر کردم چون بصورت ناخودآگاه از لیدر تور سوال کردم که چطور شد که لیدر شدن از بین جمعیت 30 نفری توی اتوبوس فقط من این سوال کردم و جواب هایی که لیدر داد چدر عالی بود و منطبق بر قوانین چون داستان هدایت خودش رو به اینکار گفت که چطور عشق و علاقش رو پیدا کرده و داره ازش هم ثروت میسازه و هم لذت میبره و و چقدر موفق هست توی این کار چون داره رسالتش رو انجام میده
و من فهمیدم که
که این فرد ناخودآگاه داره طبق قوانین عمل میکنه و نتایجش هم گواه اینه
ی جمله ای رو این لیدر گفت که :
ما تلاش میکنیم که کار خودمون رو درست انجام بدیم اما این شما هستین که انتخاب میکنید که لذت ببرید یا ببرید
حتی از لفظ منفی لذت نبرید هم استفاده نکرد و گفت باید لذت ببرید چون لذت بردن ی چیز درونیه و خودتون باید ایجادش کنین
اصلا تک تک جملاتش من رو یاد صحبت های شما میندازه
خدا رو شکر برای این هدایت بی نظیر که من رو هدایت کرد به سمت این لیدر
استاد جانم توی اتوبوسم و لرزش ها زیاده فقط خواستم بگم که خوشحالم که دارم به عنوان شاگرد شما نتیجه کار کردن هام رو میبینم و متوجه میشم
خوشحالم که بالاخره از اون دایره امنی که به خاطر ترس هام برای خودم ایجاد کرده بودم اومدم بیرون و شروع کردم به رفتن به دل ترس هام توی یکی از کامنت های قبلیم نوشته بودم انگار سفر کردن برام بزرگه اما الان دیگه نه چون اقدام کردم و ظرف وجودم رو ی کم بزرگترکردم که سفر کردن توش جا گرفت
استاد عزیزم نسرینی که قبل از شما کوله به دوش بود اونم توی آمبولانس و بیمارستان و اورژانس و بخش برای تجربه کردن سختی ها و رنج ها بخاطر اینکه خودش رو مسئول دیگران میدونست الان کوله به دوشه برای تجربه زیباییها و این رو مرهون لطف و رحمت خداوند میدونه و آگاهی های شما
و اما نکات این فایل که برای من بولد شد :
اونجایی که اون شمشیر رو بقول خودتون گذاشتین زیر گلوتون یاد توضیحات فایل اعتماد به رب ابراهیمتون افتادم و داستان قربانی کردن فرزندش که حاصل ی یقین و ایمان قلبی بود به ربش
اونجایی که مریم خانم گفتن این سنگ ها که به این راحتی میشکنن یعنی کربنشون زیاده برام ی آگاهی جدید بود که تازه یاد گرفتم
اونجایی که اون آب زلال رو با اون سنگ ها رو نشون دادین یاد الگوهای تکرار شونده مثبت افتادم که چقدر تکرارشون لذت بخشه
ببخشید عادت ندارم با گوشی کامنت بزارم اونم با این لرزش اتوبوس
ی شمایی رو از سفرم رو گفتم تا بماند یادگار که هرچه رو بهش توجه کنم از جنس همون رو تجربه میکنم
مثل درخت های سرسبزی که امروز صبح دیدم
مثل دریاچه ای که امروز صبح دیدم
مثل دمای 40 درجه فارنهایت که تجربه کردم اونم منی که از 100 درجه فارنهایت اومدم
مثل پیرمرد سرحالی که توی تورمون توی اتوبوسه و تنهایی اومده لذت ببره و قیافش شبیه آمریکایی هاس
مثل پسر 15 ساله ای که داره توی کارگاهش ثروت میسازه
و این تجربه ها فقط مال ی روز سفره حالا مونده برسم گیلان و ماسوله و جنگل گیسوم
دوستان عزیزم رضوان جان آقا جواد صنمی شیرین جان سارا جان
و آقای میگلی عزیز و …
اینم کامنت من از سفر رویایی که شروع کردم دوستون دارم
سلام به فرشته جان عزیزم .گفتی خاله یاد خواهر زادم افتادم وقتی صدام میزنه ی جوری میگی خاله با ناز که فقط دوست دارم بغلش کنم .مرسی عزیزم از دعایی که برام کرید .چقدر قشنگ نوشتی که محیطی که توش زندگی میکنی رو برای سفرت در نظر گرفتی و همین کلید رسین به خواسته اس به صلح رسیدن با اونجایی که توش زندگی میکنی که باعث میشه به جاهای زیباتر هدایت بشی. ان شا الله به زودی زود سفر دلخواهت رو شروع کنی
مشخصه بقدری اتفاقات زیبا و هدایتی براتون افتاد که چند بار هی میخواستید کامنت رو تمام کنید بخاطر لرزش اتوبوس اما دوباره یه موضوع دیگه ای میومد تو ذهنتون و دلتون نمیومد که نگید.
آرزوی بهترین ها رو براتون دارم.
واااقعا شما از شاگردای خوب استاد هستید که علاوه بر اینکه خودتون رو به فارسی معرفی کردید، به انگلیسی هم معرفی کردید و من بهتون قول میدم همین ذره ذره عملکردهای کوچیکه که باعث میشه بعد از 6 ماه یک شخصیت دیگه ای از خودتون بجا بزازین.
سلام به آقا ابراهیم عزیز. از وقتی جریان سفرتون رو تعریف میکردین منم جرات و جسارت برای رفتن به دل ترس هام بیشتر شد چون سفر من دقیقا با اتمام سفر شما شروع شد .وقتی از تجربیاتشون تعریف میکردین منم دوست داشتم تجربه کنم اما چون تکاملم رو برای تنهایی سفر کردن طی نکرده بودم اول با تور شروع کردم و الان که روزها داره از پی هم میره تاثیرات کار کردن روی خودم توی این 5 سال رو دارم میبینم که توی رفتارهای نمود پیدا کرده و دارم میبینم که چقدر متفاوت شد که وقتی قرار شد از دره بریم پایین برای دیدن آبشار ویسادار از نزدیک من توی خانم ها نفر اول بودم هم توی پایین رفتن از مسیر سنگلاخی هم بالا اومدن هم رفتن توی آبی که تا نصف بدنم توش غرق میشد در تمام تجربه ها دارن میبینم که شخصیته عوض شده چون رفتارها متفاوت شده .تحسین میکنم شما دوست عزیزم رو برای سفر توحیدی که داشتین . ان شا الله که باز هم از این سفرها داشته باشین .
سلام به فهیمه جان عزیز. مرسی .میدونی من با این سفر و تجاربش به این درک رسیدم که تغییر باورا با کار کردن روی دوره های استاد از درون داره انجام میشه و تنها زمانی قابل رویته که ما در موقعیت های جدید قرار می گیریم و اگر قرا نگیریم اصلا متوجه نمیشیم و سفر یکی از بهترین محک ها برای این موضوعه .بازم سپاسگزارم
سلام به پاکیزه جان عزیز .چند بار اسمتون رو توی عقل کل دیدم هم اسمتون و هم فامیلتون برام جالب بود و زدم روی اسمتون از نوشتنون حدس زدم که افغانی هستین. چقدر لهجتون زیباست و چقدر بارقلبتون مینویسی. چقدر این ایمان و توحیدتون رو تحسین میکنم که در تمام نوشته هاتون موج میزنه .چقدر این در صلح بودنتون رو دوست دارم .مرسیرعزیزم که با قلبت برام نوشتی
سلام به جواد جان عزیز .سپاسگزارم همین پاسخ های شما باعث شد که جرات و جسارت برای سفر بیشتر بشه چون ی کم شک و تردید داشتم اما تصمیمم رو گرفتم و رفتم تو دل ترسم .آره رفتم هم جنگل گیسوم هم ساحلش و قایق سواری و اسب س آری و شاتل .آبشار ویسادار هم رفتم رفتم تو دلش توی خود خود آبش با وجود اینکه قدم کوتاهه و خیس خیس شدم اما انجامش دادم و تنها خانمی بودم که خیلی راحت رفتم پایین و اومدم بالا و نفر اول بودم بدون هیچ کمکی .قلعه رودخان رو هم رفتم با جرأت و جسارت جدا شدم از تور و انجامش دادم .مرسی از شما دوست عزیزم
سلام به سارا جان گل .مرسی عزیزم واقعا با تمام وجودم فرکانست رو دریافت کردم .آره عزیزم رفتم هم جنگل هم ساحل. قایق سواری اسب سواری شاتل هم رفتم و کلی هیجان رو تجربه کردم و از همه هم شجاع تر بودم به لطف آگاهی های استاد مرسی عزیزم . ان شا الله شما هم به خواستین که رابطه ی عالیه برسین به زودی زود .دوست دارم عزیزم
سلام به آقا مجید عزیز دوست بزرگوارم .سپاسگزارم .بله قشنگ دارم درک میکنم که چقدر متفاوت از قبل دارم رفتار میکنم اونم ناخودآگاه نه اینکه بخوام زور بزنم .من الان من خیلی خیلی جسور و شجاع شده به لطف خداوند و بودن در این مسیر توحیدی
سلام به آزاده جان .سپاسگزارم عزیزم .بله احساس می کنم خیلی بزرگ شدم توی این سفر ی دختر کرد شجاع و نترس که همیشه آرزوش رو داشتم شخصیتش داره شکل میگیره و تثبیت میشه .خدا رو شکر که هدایت شدم به این سفر تا بفهمم ارزش کار کردن روی خودم رو و سرمایه گزاری روی خودم .سلامت و فراقت باشی و همچنان لیدر
سلام به نوید جان عزیز دوست ارزشمندم .من اولین باره اومدم گیلان واقعا زیباست همه جاش اصلا نمیشه گفت کجا قشنگ تره .همه جاش بهشته واقعا استاد راست میگفتن که بهشت رو همین جا توی همین دنیا هم میشه تجربه کرد. هوای دیشب نم نم بارون و هوای لطیف و خنکش واقعا تجربه ی به یاد ماندنی بود
سلام به آقا حسین عزیز. بله خدا رو شکر دقیقا خودم هم حس کردم عین ی پروانه که آروم آروم از پیلش میاد بیرون این اتفاق هم برا من داره می افته و هر روز ی لایه از وجودم باز میشه و هی رهاتر و آزادتر میشم و به اصل وجودی خودم نزدیک و نزدیک تر
سلام به زهرا جان سفرتون به سلامت عزیزم .آره عزیزم من دقیقا قبل از سفر تمام اون چیزهایی که دوست داشتم توی سفر برام اتفاق بیفته رو نوشتم توی دفترم و هر روز هم دارم ی سریهاشون رو بدست میارم
و دقیقا دارم حس میکنم اون بزرگ شدن ظرف وجودم رو توی اینرسفر
چی بگم انقدر کلام به کلام کامنتت که میخوندم میگفتم آفرین آفرین دمت گرم دختر شجاع آفرین نوش جونت این سفر آفرین که حرکت کردی مخصوصا وقتی گفتی خودت بلند شدی معرفی کردی و حتی به انگلیسی معلومه عالی روی خودت کار کردی و تغییر واقعی کردی و دمت گرم که توی جمع ٣٠ نفری که نمیشناختی بدون ترس بلند شدی و خودت معرفی کردی خیلی خیلی تحسینت میکنم و امیدوارم کلی بهت خوش بگذره
سلام نسرین عزیز ممنونم از اینکه تجربت رو نوشتی منم چند روز دیگه انشاالله میخوام برم سفر یجای کوهستانی و سرسبز مثل جایی که استاد رفتن و میخوام مثل شما این رو یک سفر توحیدی بدونم برای شکل دادن به جاهایی از شخصیتم که هنوز کامل نشده و میخوام اصل سفر رو توحید بزارم تا از این سفر که برمیگردم به امید خدا چند مدار جهش کرده باشم و میخوام اول سفر بگم خدایا مارو تو بهترین زمان تو بهترین مکان قرار بده و خودت به زیبایی های بیشتر هدایت کن
سلام به رویا جان .واقعا الان که اومدم سفر مفهوم بیت بسیار سفر باید تا پخته شود خامی رو میفهمم
حکایت بچه های سایت استاد اینه که اونایی که واقعا روی خودشون کار کردن کاملا پخته شدن ولی بعضی وقتها چون شرایط فراهم نبوده خودشون متوجه نیستن و تازه وقتی توی شرایطش،قرار میگیرن متوجه میشن چه تغییراتی کردن
چقدر حرفاتون دلنشینه.به قول معروف :آچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
خیلی حرفاتون قشنگ و دلنشینه و کاملا از گفتارتون معلومه که چقدر به خاطر موفقیتهاتون ذوق دارین و اینکه میتونین درستونو خوب پس بدین خیلی خوشحالین.براتون همیشه آرزوی پیشرفت و موفقیت دارم و امیدوارم یه روزی برسه که منم بتونم به این حد از پیشرفت و معرفت برسم.
بهتون تبریک میگم که از منطقه امنتون خارج شدید و وارد ترسهاتون شدید ، آفرین.
وقتى از معرفى تو اتوبوس گفتید تحسینتون کردم و یاد خودم افتادم وقتى که تصمیم گرفتم خودم ، خودم رو معرفى کنم و چقدر حسش خوبه ، چقدر وارد ترسها شدن اعتماد بنفس آدم رو بیشتر میکنه .
جنگل گیسوم عالیه ، یه جاده رویایى ، دریا و ساحل بى نظیره.
سلام به یکتا جان عزیز.چقدر اسم زیبایی داری عزیزم .سپاسگزارم از تحسین هات عزیزم .بله این سفر فرصت خوبی بود برای من که شناخت بیشتری نسبت به خودم و خواسته هام داشته باشم و صد البته فرصتی شگفت انگیز برای محک زدن اعتماد به نفس و عزت نفسم که فهمیدم نسبت به قبل از اومدن توی این مسیر چقدر تغییر کردم و بهتر شدم چون تا حالا این فرصت برام پیش نیومده بود که میزان تاثیر این آگاهی ها رو در خودم بسنجم
خدا رو شکر
برا شما دوست عزیزم هم سفرهای زیبا و شگفت انگیزی رو آرزو میکنم
نسرین خانوم تحسینتون میکنم بخاطر حرکت آگاهانه به سمت ترسهاتون و لذت ساختن از این ترسها
تحسینتون میکنم بخاطر تغییر شخصیتتون و برخورد با غریبها و گفتن نکات مثبتتون
همه این نکاتی که گفتین سراسر درس بود برای ما از دقت به نکات مثبتتون که باعث شد الان در سفر باشید و لذت برین تا سیر تکاملی که دارین طی میکنید و آگاهانه متوجهش میشید و این درس برای همه هم جای تعقل داره و الان که به خودم فکر میکنم منم چقدر بهتر میتونم نسبت به گذشته با غریبها ارتباط بگیرم و مثالش همین امروز که برای گرفتن جواز کسب سر کلاس رفتم هر سوالی که به ذهنم میرسید خیلی راحت میپرسیدم و قبلا اصلا اینطور نبود
دیگه همه رو به یک چشم میبینم زن و مرد خارجی و ایرانی
اینا همه تغیرات زیادی هست که همه ما کردیم و اینقدر آروم اتفتق افتاده که الان شده جزیی از ما
سپاسگزارم از شما دوست عزیزم بخاطر شجاعتی که از خودت نشون دادی و به ما هم قوت قلب دادی
سلام به آقا محمد عزیز . سپاسگزارم که با پاسختون خاطرات سفر رو برام مرور کردین سفری که سالها بود میخواستم تجربش کنم ولی ترس ها مانع می شدن ولی بالاخره خلقش کردم
اتفاقا چند روز پیش داشتم با دوست عباس منشیم صحبت میکردم و از تغییراتش میگفت که با رفتن به باشگاه براشون اتفاق افتاده که چقدر اعتماد به نفسشون در درخواست کردن رفته بالا و من بهشون گفتم که ما بچه های سایت تازه وقتی که ی محیط جدید رو تجربه میکنیم میفهمیم که چقدر تغییر کردیم .تاز مانی که توی همون محدوده ی خودمون هستیم خیلی ممکنه تغییرات رو نبینیم اما به محض تجربه کردن ی شرایط جدید تازه متوجه این موضوع میشیم
خوشحالم برای تغییرات جدیدی که در شما هم ایجاد شده .
چقدر دیدن این زیبایی ها حس خوبی ب آدم میده، از صمیم قلبم ازتون تشکر میکنم
استاد با اینکه من جایی زندگی میکنم که تقریبا کوهستانی هست و ازین جاده ها و مکان ها و رودخونه ها و ابشارها زیاد داره اما واقعا از دیدن این مکان زیبا لذت بردم
شما بهترین الگویی هستین که در تمام عمرم دیدم و با عشق شما رو دنبال میکنم
من همیشه فکر میکردم که برای رفتن به سفر باید ساعت ها و کیلومترها توی مسیر باشی و له و داغون برسی بعد بری و اونجا ها رو بگردی، اما الان با ی دید دیگه دارم به رفتن و گشت و گذار نگاه میکنم، نشستم حساب کردم که اگه جاهایی که توی اطرافم هست رو هفته ای یکیشو بریم بگردیم ماه ها طول میکشه
محل زندگی من پره از آبشار و رودخونه و طبیعت بکر و بی نظیر که من تا بحال اصلا نمیدیدمشون ،وقتی شما رو دیدم که از کوچکترین جاهای طبیعت که انصافا در مقایسه با جاهایی که من دیدم خیلی معمولی تره انقدر با ذوق و شوق سپاسگزار بودید و خدارو شکر میکردید که من در برابر خدا شرمنده میشدم، میگفتم خدایا من رو ببخش که انقدر ناسپاس هستم در برابر این حجم از زیبایی هایی که در اطرافم بوده و من اصلا تا بحال ندیدمشون، شما باعث شدین طعم شیرین شگرگزاری رو با تمام وجودم حس کنم ، شما بهترین کاری که برای ما دانشجوهاتون انجام دادین این بوده که باعث شدین زیبابین تر باشیم، نعمت ها رو ببینیم ، استفاده کنیم، لذت ببریم و سپاسگزارتر باشیم
استاد این روزا با اینکه اتفاق خاصی برام نیفتاده اما حال دلم عجیب خوبه و وصله به خدای خودم
به نام خدایی که ویژگیش بخشنده گی بی حد و حصر هست و همه چیز تحت سیطره ی قدرت اوست و هدایت تمام مخلوقاتش رو بر خود واجب کرده
سلام به استاد ومریم عزیزم ودوستان عزیزم
چه بهشتی رو دارید تجربه میکنید و ما رو هم سخاوتمندانه شریک دیدن این بهشت کردید خواسته های ما رو برای تجربه کردن این زیباییها بیشتر کردید و خداوند هم که همیشه سمت خودش رو انجام داده اجابت کرده کافیه من در مدار هدایتش باشم تا در زمان و مکان عالی به تجربش هدایت بشم الهی امین
یه منطقه کوهستانی رویایی و این دشت وسیع سرسبز و پر از درختان بلند قامت و سرسبز زیر آسمان به شدت تبی و ابرهای پفکی زیباش کوهای پوشیده شده از درختان سرسبز و رنگ قرمز تراک وسط این همه رنگ زیبای طبیعت چقدر جلوه گری میکنه
یه جابه جایی کوچیک تو این بهشت وسیع و لبریز شدن زیبایی بیشتر و به قول مریم عزیزم حیاط جدید ابن خونه با صدای رود جاری روی سنگهای رنگی کف رودخونه آبی زلال و یخ که از صخره های شکافته شده با آب جاری رویایی تر شده چه موزییک زیبایی هست صدای برخورد آب با سنگهای کف رودخونه درختهای دور تا دور جاده که مریم جانم شمایی از اون رو به تصویر کشیدن چه شکوهی داره این درختهای بلند قامت و آفتاب طلایی روی برگهای درختها و این زمین وسیع و تمیز چقدر عالی با سنگ چین و تنه درخت یه رودی درست شده که میشه توش حموم کرد خیلی زیباست خدایا شکرت این آبشار زیبا و کوچولو بای زلال و جاری استاد عاشقتم که صورت خودتون رو با این آب جاری شستید و قدردان مریم جانم که با دوربین به دست از روی این سنگها رد شدند تا این شکوه رو به ما نشون بدند عاشقتم مریم جان
این ذهن جستجوگر و کنجکاو شما باعث شد همون اول آماده بشید برای پیاده روی و دیدن شگفتیهای این مسیر و کشف زیباییهای محیط چقدر برام جالب بود این سنگهای خرد شده پای این کوه سنگی این حالت تیز و بلند سنگها که میشد مثل چاقو ازش استفاده کرد تیزی سنگ رو با خراش دادن ناخن استاد جان نشون دادید چقدر تیز بود و این کوه با سنگهای نوک تیزش جای بالا رفتن نداشت ولی میشد که متحیرانه این شگفتی رو با کنجکاوی مقدس دید و تجربه کرد مثل بچه های کوچیک ذهنی پرسشگر و کنجکاو و جستجو گر داشت و از هر زیبایی و شگفتی لذت برد و ساده عبور نکرد اینها قدرت و شکوه و عظمت خداوند نامحدود و جاری هست و درسها و نکتهای مهمی از قوانین الهی رو میشه تو این مسیر طبیعت بکر درک کرد
آگاهانه تصمیم بگیرم کنجکاو باشم سوال کنم جستجو کنم از هیچی ساده نگذرم جسور باشم تست کنم ناشناخته ها رو درک کنم روی این ویژگی شخصیتی کار کنم تا به اطلاعات کامل تر و عالیتری هدایت بشم
استاد و مریم عزیزم عاشقتونم که تو این مسیر زیبا این گلهای ریز و زیبا زرد و بنفش و سفید رنگ رو وسط این علفزار سبز رنگ به تصویر کشیدید از اون رودخونه سنگ چین شده و سنگهای رنگی کف رودخونه با آب زلال و جاریش تصویر بینهایت زیبایی بود درختهای دور رودخونه جاده ای که از دو طرف با این درختهای بلند قامت پوشیده شده چه مسیری رو پیاده روی کردید رویایی بود
حدود چهار ساعت پیاده روی در مسیری سربالایی و سرپایینی و سنگلاخی مهارت و قدرت بدنی شما رو برای تجربیات پیاده روی بیشتر بالاتر میبره خداروشکر لایق استفاده از دوره سلامتی هستم و درک میکنم این انرژی عالی رو که میتونی با اندامی رویایی به راحتی پیاده روی کنی که کاملا با سیستم بدنی هماهنگه و تما اندامها رو درگیر و تحرک عالی رو ایجاد میکنه سلامتی بیشتر و اندامی عالیتر و قویتری ساخته میشه راحت و ساده و طبیعی بدون هیچ فشار سنگینی بدون هیچ هزینه ای برای باشگاه رفتن راحت اندام رویایی و عضله ای ساخته میشه
من با دیدن این طبیعت و این سبک زندگی شما استاد عزیز با یک ترمز مخفی ذهنم که اجازه نمیده برم تفریح و سفر آشنا شدم.
این ترمز ریزه خیلی ریزه خیلیییی…
وقتی شما توی اون جنگل پراز دار ودرخت و رودخونه طبیعت بکر که کمتر کسی قدم نزده بود ،داشتین قدم میزدید ،یهو با خودم گفتم اینجا کوهستان، پر از جنگل و برف ،بطوری که تابستون تازه برفا آب شده که گل سبز کرده، چطور نمیترسه استاد از شیر کوهی ،از خرس و گرگ ،چرا دست خالی داره طی مسیر میکنه…
اونجا بود که فهمیدم استاد ایمان داره به الله که همیشه بهترین و سافت ترین راه ها سر راهش میان و و یک ترمزمو اینجوری شناسایی کردم.
موضوع بعدی که بهش توجه کردم که استاد گفتن اینجا آتش روشن کردم ممنوع ولی اینا آتش روشن کردن نمیدونم.
این نشون میده استاد به قوانین هرجا احترام میذاره و اینکه میگم به الله ایمان داره و ترسی نداره از انجام کار ها به معنی انجام کار اشتباه و کار هنجار شکن و کاری که خطرناک باشه را هیچ وقت انجامش نمیده بلکه ایشون خیلی انسان قانونمندی هست و اینجوری قانونمندی رو نشون میده.
نکته بعدی استاد تکامل حتی توی کمپ رفتنم رعایت میکنه اینکه میگه ما ماهاس که سربالایی رو نرفتیم الان کم کم میریم که عضله هامون آگاه بشن که یک وقتی برای ادامه سفر خالی نکنند.
سلام عرض ادب خدمت استاد عزیز وخانم شایسته خوب خدارا هزارمرتبه شکرت سپاس گزارم امروز فرصت زندگ ی کردن ودیدن زیبای ها رابه من داد سپاس گزارم خدایا شکرت براین همه نعمت که ت برای ماافریدی که اگردریاها مرکب شوند ودرختان قلبم نمیتوانند نعمت های تورابشمارند خدایا شکرت وسپاس چقدراین جا فراوانی درخت است زیبای خدایاشکرت چقدراین جا استاد خوشگل است زیبا الهی شکرت خدایا چقدرفراوانی اب است استاد من عاشق آب هستم این جنگل وفراوانی الهی شکرت هست فروانی زیاده هرروز داره بیشتربیشترمیشه خدایا شکرت وچقدر اینجا اون آب زلال بود زلال الهی شکرت یعنی آدم دلش میخواد هم. ن لحظه بزره لب براین آب بخوره احتمالا خنک است خنک خدایا شکرت یه منطقه کوهستانی داریم استاد سنگ ها ی مشابه آین وتیز داره خدایاشکرت چقدر خوب گفتی که کنج کاوی بچگی باید بزاریم باشه آره چقدر آدم تاوقتی کنج کاواست زندگی معنا پیدامیکنه وحرکت میکنی عاشق ماجراجوی میشی هرروز حال میکنی استاد بزرگترین خدمتی شما به من کردی منا بااین قوانین آشنا کردی الهی شکرت مخصوصا سپاس گزاری استاد خانمم بدون اینکه من از به زور بخوام به دفتر خوشگل گفت برامن بخر براش خریدم داره مینویسه وجالب ترازاین اینه پسرم که عاشق توست همیشه میگه فایلی استاد بیارم گوش بدم اونم ازدیروز دفتر داشته داره مینویسه کلاس 3هست استاد من ازخدا شاکرم دارم جوری زندگی میکنم که الگو فرزندانم وهمسرم وادمها هستم الهی شکرت خدایا پروردگارا تو امروز مرابه راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه راه گمراهان غضب شدگان الهی شکرت خدایا استاد تشکرمیکنم وقت می زاری ومیای برای ما فایل میزار ی صبح منو شروع میکنی سپاس گزارم تشکر
باز هم کلی زیبایی های الهی نایاب در این قسمت از سفرمون بود که واقعا تا چشم کار میکرد زیبای های اعجاب انگیز بود، خدای من شکرت
خانم شایسته حیاط خونتون خیلی بیش از حد کیوته و باحالیش اینه پر از تنوع الهیه که سریع میتونید برای لذت بردن بیشتر عوضش کنید
چه رودخونه زیبایی ، چه آب زلال و تمیزی ، چقدر به این طبیعت نفرات قبلی به درستی اهمیت دادن و حواسشون به لطمه نزدن بوده ، دریغ از یک اشغال
خدای من شکرت که این زیبایی ها بابت انسان های عالی ، نایاب مانده و خواهد ماند
دمتون گرم بابت چالشی که با پیاده روی 4 ساعته توی مسیر متفاوت برای بدنتون داشتید و خودتون رو به یک ورزش حسابی دعوت کردید
عالیه این طبیعت فقط جون میده برای کشف کردن و زدن تو دلش و روشن کردن جاهای مجهول
موقعیت زندگی من چون کوهستانی هست از اون سنگ های که خرد میشدن دیدم ولی به تیز بودنشون پی نبرده بودم ولی کلی باحال بود مخصوصا اون سنگی که استاد برداشت و چهرش مشابه سر نیزه بود و چقدرم تیز عجیب بود ، خدای من شکرت بابت خلق این طبیعت زیبا واقعا اعجاب انگیزه
بازم جا داره از استاد و مریم بانو عزیز بابت همراه کردن ما با خودشون تو این لحظات زیبا تشکر کنم و آرزوی سفری لذت بخش تر براتون داشته باشم
از خدای مهربونم هم بابت حضور استاد عزیزم که دستی از دستان پر از لطف خداست بی نهایت سپاس گزارم.
همگی در پناه الله یکتا شاد ، سلامت و ثروتمند باشید.
از این همه زیبایی واقعا هیجان دارم چقدر لذت بخش و زیباست بودن در همچین فضای روحانی و رویایی
چقدر زیباست لمس این همه شکوه و عظمت
این مناطق کوهستانی پر از نعمت و ثروت و برکت فراوانی آب و جنگل و خیلی چیزای دیگه است
خدایا شکرت از دیدن این همه زیبایی این دنیا چقدر میتونه زیبا باشه اگه ما توجهمان به سمت زیبایی ها باشه چقدر این دنیا میتونه لذتبخش باشه اگه نگاهمان فقط به چیزهای مثبت باشه
این آب رودخانه چقدر زلال و شفاف و زیبا بود اون سنگهای تیز چقدر جالب و دیدنی بود این درخت ها و گل های زیبا چقدر جذاب و دوست داشتنی بود
به قول شما وسط تابستان و اون گل های خوشگل و خوشرنگ که همش لطف خداست و وقتی دنبال زیبایی باشی خدا ی مهربان هدایتت میکنه به زیبایی بیشتر و لذت بیشتر
خدایا شکرت بابت وجود شما و اینکه در مسیر درست هستید و باعث هدایت شدن بیشتر ما میشید
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیزم
سلام به بچه های سفر به دور آمریکا
چقدر زیبایی!
چقدر فراوانی!
چقدر سر سبزی!
چه هوای فوق العاده ای!
چه آسمان زیبایی!
چه طبیعت بکری!
چه سکوت عالیی!
چه آرامش بینظیری!
چه …
بینهایت زیبایی وجود داشت داخل این فایل!
چقدرفوق العادست محبت اینکه آدم فقط بدنبال زیبایی ها باشه!
یاد صحبت های استاد داخل روانشناسی ثروت 1 افتادم که خلاصش اینه که میگفتن در دنیا خوبی هست، بدی هم هست.تو کدوم رو دوست داری بهش توجه کنی که بیشتر وارد زندگیت بشه! مثال ظرف غذا رو میزدن
استاد و خانم شایسته، دائما دارن به زیبایی های اطراف تمرکز میکنن و تحسین میکنن و دائما طبق قانون بدون تغییر خداوند به زیبایی ها و نعمت های بیشتر هدایت میشن.چقدر دیدن این الگو ها برای من زیباست و انگیزه بخش که دائما شکارچی نکات مثبت باشم.
چه رودخانه صاف و زلالی!
چه صدای آب زیبایی!
چه درختان سر سبز و زیبایی!
سنگ هایی که استاد و خانم شایسته هدایت شدن بهشون، چقدر جالب بودن! اونم داخل دل جنگل! من قبلا داخل بیابان یا جاهایی که آفتاب زیاد هست یا لب دریا دیده بودم ولی نه داخل یک همچین جای سر سبزی.
5 ساعت پیاده روی! داخل دل طبیعت! واقعا چه کیفی میده پیاده روی داخل یک همچین مکانی ، با چنین هوایی! کوه هست ، جنگل هست ، رودخانه و آب سرد و خنک هست! الهی شکرت!
یک نکته جالب دیگه ای که نظرم رو جلب کرد این بود که استاد عزیزم و مریم جان، براحتی ماشین رو پارک کردن و رفتن! چه امنیتی ! چه شخصیت توحیدی ! چه ایمانی ! چه رها بودنی ! چقدر خوبه نعمت ثروت! چه …
من خودم شاید دو سال پیش خیلی روی این مسئله مورد داشتم که جرئت دور شدن از کنار ماشینم رو نداشتم که رهاش کنم و برم ! و این باعث میشد بسیاری محروم بشم از زیبایی ها و لذت ها!
ولی با تغییر شخصیت و کار کردن روی خودم و متهعد بودن به مسیر، میتونم بگم از زمین تا آسمون در این زمینه تغییر کردم!
و حتی ایمان به مسائلی که تا وقتی روی خودم دارم کار میکنم هرررر اتفاقی میوفته خیرِ و در جهت پیشرفت من هستش!
از دوستانی که این کامنت رو میخونن، درخواست دارم که نظراتشون رو در این زمینه بیان کنن که چه چیزی های باعث میشه که آدم براحتی خودروی خودش رو پارک کنه و بره بدنبال زیبایی ها و …چه چیزی باعث میشه که انسان نسبت به چنین مواردی رها باشه و اینکه نگران نباشه برای موارد این چنینی !
من خودم شاید 99 درصد این موضوع رو در خودم حل کردم! ولی دوست دارم باز هم بیشتر بدونم ،بیشتر قوی کنم خودم رو داخل این مبحث !
قبلا دل تو دلم نبود برای اینکه دو دقیقه ماشینمو دم درب خونه بزارم! الان یادم میره که اصلا داخل پارکینگ نیوردمش! یا اصلا یادم میره ماشینمو کجای کوچه پارکش کردم که شب ها بیارمش داخل پارکینگ خونه!
و همینطور برای طبیعت !
و چقدر از لحاظ ذهنی راحتم و راحتر شدم نسبت به چنین موضوعاتی!
از استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز بسیار ممنونم بخاطر اینکه ما رو همسفر خودشون کردن ،ممنونم بخاطر اینکه این زیبایی ها رو با ما به اشتراک گذاشتن.
برای همه آرزوی ثروت بینهایت، حال خوب،و سلامتی کامل رو دارم و امیدوارم همیشه در آرامش باشید.
سلام مجید عزیزم
کامنتت خیلی زیبا بود
دوست من من خودم خودرو ندارم که پارک کنم و برم
ولی من خیلی وقتا وسایلم رو توی پارک کتابخونه و… میزارم و فقد میگم خدایا سپردمش به تو و میرم کارهام رو انجام میدم
چون گاهی وقتا حمل وسایلم برام سخت میشه!
وقتی برمیگردم و میبینم به لطف الله همه وسیله هام سره جاشه و چقدددد تحسین میکنم امنیت این شهر رو و ادمهای خوبشون رو
تحسین کردن و سپاسگزاری کردن باعث میشه که ایمانت بیشتر بشه و اینکه وقتی یکبار مثلا ماشینتو میزاری و میری وقتی برمیگردی میبینی ماشینت سره جاشه و کاملا هم سالمه ایمانت قویتر میشه که یکی هست که از وسیله های من محافظت میکنه و وقتی ک به خاسته ات توجه میکنی
هدایت میشی به کشوری ک تماما امینت و ارامشه و مثل استاد خیالت راحته
دوستت دارم
درپناه الله یکتا باشی
سلام به دوست خوبم برای این کامنت عالی و فوق العاده اش.
دوست خوبم در مورد رها کردن ماشین ،بنظرم همه چیز به ایمان برمیگرده وقتی به الله ایمان داشته باشی ترسی از رویداد های آینده نداری،وقتی بخدا اعتماد داشته باشی نگران نیستی،نجواهای ذهنتو خفه میکنی و برعکس صدای خدارو تو ذهنت بلند ترش میکنی،وقتی بخدا ایمان داشته باشی رهایی و تو لحظه زندگی میکنی و همه چیز ایمان ،
ایمانی که عمل نیاره حرف مفته .
چقدر عالی که روی خودتون کار کردین و این مسئله رو تا حدودی حلش کردین
در پناه خدا باشید.
«فَاللّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ»
آیه 64 سوره یوسف
ترجمه: پس خدا بهترین نگهدارنده است و او مهربان ترین مهربانان است.
سلام دوست عزیز
اول صبح بود داشتم میرفتم مدرسه نجواهای شیطان به من حمله کرد که وعده شیطان هم جز فقر و ترس…نیست یه لحظه نگران شدم دقیق یادم نیست درمورد چی نگران شدم و ترسیدم
همون لحظه که داشتم میرفتم و نجواهای شیطان با من بود سر کوچه یه کامیون نگه داشته بود بالاش آیه فوق رو نوشته بودوقتی خوندمش محو شدم و خدارو شکر کردم که هر لحظه با منی و با نشون دادن این آیه نزاشتی تو ترس و نگرانی بمونم و راهم رو ادامه دادم و سپردمش به خدا و شکر کنان رفتم سرکلاس
هروقت در مورد چیزی نگران میشم یا میترسم این آیه رو برای خودم یاد آور میشم که وقتی به الله بسپاری اون بهترین نگه دارنده هست چون خودش رو بهترین نگه دارنده و مهربان ترین مهربانان معرفی کرده با این منطق ترس و نگرانی رو نمیزارم به سراغم بیاد
چون آیه های قرآن منطق های قوی رو ارائه میده و ذهن به راحتی قبول میکنه
امیدوارم که مفید باشه برای شما
و از خداوند مهربان می خواهم این آیه رو در زندگیمون قشنگ اجرا کنیم و یک شخصیت توحیدی را دارا شویم
سلام دوست عزیز م
خیلی خوب وعالی به نکات مثبت وزیبایی ها توجه کردین ،
باورهایی لازمه،در خود ایجاد کنیم ،تا بتونیم یه وسیله یا خونه یه عزیزانمون رو بدون هیچ نگرانی به خدا بسپاریم
اولین باور اینه که خداوند بزرگترین نیروی عالمه وبرام کافیه وازمن واموال وفرزندانم محافظت می کنه
دومین باور ی که باید داشته باشیم ،اینه که بگیم امنیت خیلی زیاده
سومین باور اینه که به خودمون بگیم تمام انسان ها ،خوب ،پاک ،راستگو ودرستکارندد،واینقد این جملات رو تو ذهنمون تکرار کنیم ،که ملکه ی ذهنمون بشه
من قبلا خیلی باورای منفی داشتم ،اما خوشبختانه ،از بچگی اعتقاد داشتم همه ی ادما درستکارند وهیچ وقت تو ذهنم نیومد کسی دزده ،به همین خاطر هیچوقت اتفاق نیفتاده چیزی رو ازم بدزدند و اگر سهوا چیزی گم کنم ،همیشه توذهنم میگم:(در ذهن الهی از دست دادن وجود نداره و هرانچه مال منه ،دوباره بدستش میارم )
همین باور باعث شده که ،چند سال پیش ،بااینکه ما اومده بودیم ،خونه ی جدید و خونه مون یه جای نوساز وخیلی خلوت بود ،شب تا صبح یادمون رفته بود درپارکینگ را ببندیم (دربرقی )وصبح که رفتیم و متوجه این موضوع شدیم ،دیدیم که ماشین وهمه چی سالم وصحیح ،سرجاش بود
همین الانم هروقت میرم ،بیرون ،هیچ وقت در ها رو چهل تا قفل وکلید نمیزنم ،فقط در خونه رو می بندم ،همین
وهیچ وقت هیچ مشکلی ،به لطف خدا پیش نیمومده ،
درمورد بچه هام هم همینطور ،هیچ وقت نگرانشون نیستم ،جوری که مامانم میگه ،تو به من نرفتی ،بیر حمی،
اما واقعیت این نیست ،من بچه هامو سپردم به خدا
مگه خدا کم کسیه ؟؟؟
بزرگترین نیروی عالم
کسی که تمام جهان وهستی رو بااین نظم افریده ،بعد مراقبت از بچه وماشین من براش سخته؟؟
باید بیشتر به خدا اعتماد کنیم .
ممنون از شما
سلام به دوست عزیز اقا مجید
اقا مجید اول ظرف وجودمو میبرم بالا یعنی ظرفم رو بزرگ میکنم وبه باورهای فراوانی توجه میکنم به خودم میگم وقتی خدا اینو داده ازاین بهترشم میده
و به خودم میگم بابا خیلی ها ماشینهای گرون گرونشون رو میذارن بیرون انگار ن انگار و هی الگوهاشو دوربرمم میبینم وتحسینشون میکنم وبا خودم میگم اگه بچسبم بهش واحساس بد باشه طبق قانون خداوند اتفاق بد میفته وبه خودم میکه اسماعیل خداوکیلی اگه یک نفر اینجا بود بهش میسپردی چقدر خیالت راحت بود؟پس بسپر به خداوند که صاحب آسمانها وزمین و خیالت راحت باشه واگه احساس خوبی داشته باشم هر اتفاقی هم بیفته الخیر فی ماوقع
یه موضوع هم بگم خدای باید ظرف ثروتمون روببریم بالا این مبلغ ها برایمون چیزی نباشه و رها باشی مثل چیزهای که الان داری و ظرف وجودیت پر شده
خدای اونی که روزانه داره ثروت میسازه اونم میلیاردی آیا ذهنشو میذاره روی اینکه ماشین کجا پارک کنم که مشگلی پیش نیاد نه میگه چیکارکنم که ثروت بسازم تا بهتریم بخرم
سلام آقا اسماعیل عزیز
ممنونم بابت نکته زیبای که از آموزش استاد در روانشناسی ثروت برامون گفتی و من خیلی استفاده میکنم از این نکات
اما در رابطه با پرسشتون
من هیچ وقت توی زندگیم نسبت به مسایل دزدی خیلی خودمو درگیر نکردم
یعنی تا یادم میاد ماشینمو هر جای که فکرشو کنی رها کردم اصلا نگرانش نبودم با اینکه اصلا با مباحث توحیدی آشنایی نداشتم
هیچ وقت نگران قفل در خونمون نبودم یا قفل محل کارم و به لطف الله هیچ وقتم خلافش برام ثابت نشده بود
تا اینکه با استاد آشنا شدم و مهمترین قانون زندگیم یعنی خالق بودنم و دلیل اتفاقات زندگیم فقط حاصل فرکانسهای ماست آشنا شدم
توی یکی از فایلهای رایگان استاد گفته بودن که من دیگه حتی روی قفل کردن ماشین یا خونه اصراری ندارم و هیچ وقتم برام مشکلی پیش نیومد مگه تو موارد خاص
وقتی اینو شنیدم تصمیم گرفتم روش کار کنم و دیگه ماشینمو قفل نکنم و از اونجای که هیچ وقتم مشکلی با این قضیه نداشتم و پیش فرض ذهنیم همین بود شروع کردم به این کار
یادم میاد برای بیزنیس جدیدم مهاجرت کرده بودم به شهری که همیشه میگفتن ناامن ولی من تصمیم گرفتم روی توحید خودم کار کنم و همیشه ماشین خودمو بدون اینکه قفلش کنم هر جا بودم رهاش کردم
طوری شده بود که فامیل منظورم خواهر بردارام بهم میگفتن تو دیوانه ای و اگر ماشینشونو میبرم تا جایی بارها بهم زنگ میزدن و تاکید میکردن حتما قفلش کنم
هنوزم بعد از مدتها همین رفتارو دارم و میتونم بگم همش بخاطر درک این قانون که به هر چی توجه کنی از همون میاد توی زندگیت و منم هیچ وقت نگران نبودم و هیچ وقت اتفاقی هم نیافتاد
توی یکی از فایلهای دیگه استاد راجب نشتی انرژی صحبت میکنه و میگفت که اگه کسی دیدگاهش به ظاهر اینکه ماشینشو بیمه نکنه و خداوند ازش محافظت میکنه ولی ته ذهنش نگران این موضوع باشه در واقع داره نگرانی بیشتر میکنه تو زندگیش و چه بهتر که جلوی نشتی انرژی بگیره
پس دوست عزیز من همه چیز بر میگرده به قدرت ایمانت و نداشتن نگرانی نسبت به این مسیله ولی اگه گوشه ذهنت داری فرکانس نگرانی میفرستی پس نشتی انرژی بوجود میاد دیگه خودت میدونی چی پیش میاد
به خودت سخت نگیر و آروم آروم ایدهای رو پیدا کن که باورهای خوب بسازی در این مورد
من خودم وقتی استاد میگفت بابد إهنو با منطق قانع کنی متوجه نمیشدم ولی الان تا یه چیزی منطقی نکنم برای خودم نمیتونم به آسونی قبولش کنم
پس میتونی استاد و دوستان که از نتایجشون گفتن مثل خود منو دلیل منطقی بدونی
به نام خدای زیبایی ها
خدایی که همه عالم در اختیار اوست
این روز ها خیلی شرایط خاصی رو تجربه کردم و به واسطه سفری که داشتم و دیدن سرگذشت خیلی چیزها در طبیعت خدا انگار مم روآماده کرد…
وقتی از ایران اومدم تصمیم حرکت بود و رو به جلو رفتن و برای همین تصمیم گرفتم تا چند سال بر نگردم…
ولی چیزی ته دلم می گفت این مسیر انتخابش آسانه حداقل برای تو پلی ممکنه خیلی چیزها باشه که بخواد تورو برگردونه ولی دلت رو بزرگ کن که در حال حرمت باشی
دقیقا روزی که شد 6 ماه از اومدنم که دیروز بود یکی از عزیزترین افراد که خیلی به هم نزدیک بودیم شخصیت بسیار مهربانی داشتن..
عمم که واقعا من رو مثل فرزندشون دوست داشتن به رحمت خدا رفتن و چه قدر این 85 رپز سفر من رو محکم نگه داشت که واقعا احساس گناه نداشته باشم…
برای خیلی ها شاید عمه یک رابطه دور باشه ولی برای خانواده ما که حتی چندین روز خونه هم می خوابیدیم و من باهشون زندگی کردم و هیچ چیز جز خوبی ندیدم خیلی سخته!
شیطان خیلی فشار میاورد که ببین تو دیگه نیستی و …
ولی به لطف الله و قرآن خدا شرایطی رو فراهم کرده بود که ما خونه ی فرد عزیزی مهمان باشیم که کمک کنه من روحیم حفظ بشه
استخری بود که بتونم دو ساعت توش شنا کنم تا مغزم خسته بشه
طبیعتی بود که بهش نگاه کنم دلم قوی باشه
و فقط به پدرم زنگ زدم و تسلیت گفتم و پسر بزرگشون …
خیلی شیطان میگفت زنگ بزن حالا که تو اونجا نیستی حداقل تصویری بگیر تو هم نشون بده غمگینی ولی تو دلم باز بود که این روح رفته! و فقط این وابستگی هاست که اشک در میاره!
میگم در حدی این محبت بین من و عمم بالا بود که مامانم نگران من بودن که مریض نشم ولی خدا خیلی من رو پخته کرده بود به واسطه قرآن و حضور استادی به اسم عباس منش که دو ساعت بعد فوت پسرم بیشتر گریه نکردم!
و چه قدر خدا بهم لطف داشت که من در بهترین زمان بهترین مکان بودن که همه شرایط برای کنترل ذهن فراهم باشه
من شاید حداکثر 10 دقیقه ذهنم سوار شد و گریه کردم ولی بعدش گفتم خدایا همه ما میایم سمتت و قرار شاد بشیم پس گریه من کمکی بهش نمی کنه فقط باید با حال خوب و قلبی شاد براش نیکی و خیر بخوام…
و از طرفی رسالت من در گروه حرکت کردنه و باید به سمت جلو برم اکر قرار بود برای از دست رفتن هر عزیزی بررگان عالم توقف می کردن هیچ چیزی حل نمیشد و محکم به خدا گفتم خدایا ادامه میدم و هرچی از سمت برسه خیره!
شب زودتر خوابیدم ساعت 1:30 از خواب پریدم و قشنگ حس کردم که عمم داره لبخند میزنه به من و همونجا نشسته به روحش دو سوره قرآن هدیه دادم و هم تمام شد آنچنان بارانی گرفت که واقعا دلم رو آباد کرد!
گفتم ببین خدا نشانه های بصریش رو هم میفرسته بگه مسیرت درسته و همه فراموش می کنن!
کل نفس ذائقه الموت
همه فانین وذاتشون از دنیا رفتنه ولی تنهاچیزی که میمونه ذات پروردگاره!
پس اگر پذیرفتی در این مسیر مسافری چند روزی عزیزانت رو نمی بینی دوباره بعد پیچ اول همه مناظرن ! به خاطر اینکه دو نفر ازت جلوترن گریه نکن!
وچه قدر من متعهد تر شدم نسبت به سلامتی و تندرستی خودم و سعی کنم بیشتر حالم رو عالی نگه دارم
مثل یک پرنده که فقط به جلو میرهو لذت میبره..
چه قدر زیباست که حرکت دنیامون رو زیبا می کنه!
وقتی استاد قشنگ تو همین طبیعت جا به حا میشن میفهمم این میل درونی من که میگه باید همه جارو ببینی چه قدر زیباست!
چه قدر تفاوت بزرگی در کردار من ایجاد می کنه و این محیط عالی رو رزقم می کنه!
بهش می گم تو سفرم رو ادامه بده کاری می کنه که عیچ نگرانی نداشته باشم
میگم تو دنیام رو پر از مهر کن شرایطی فراهم می کنه که غرق محبت باشم
و این طبیعت خدای زیبایی هاست که زیبایی هارو نمایش میده
چه طبیعت استاد رو با جون درک کردم و خوشحالم که حرکت کردنم منجر به این شد که تا دیرپز می گفتم به به الان بکم دقیقا درسته ، به به!
دقیقا درسته دیگه این دفعه تصور نیست بلکه تجربیت و این اون چیزیه که خدا قرار خیلی زیاد رزقم کنه
موفق باشید
سلام سید علی خوشدل عزیزم
امیدوارم حال دلت ک حال دل عادله جان بینهایت عالی باشه
تحسین میکنمشخصیت قویات را
تحسین میکنم اینهمه توحیدی ک در وجودت داری
تحسین میکنم اینهمه حس خدایی ات را
واقعن خداروشکر که در این سایت هستم در کنار دوستان گلی مثل تو
سید علی عزیزم
درباره مرگ عمه عزیزتون تسلیت عرض میکنم و از خداوند میخاهم که روحشان در ارامش باشند
انا لله و انا الهه راجعون
یادت باشه که همه ما از خداییم
میدونم از دور گفتن این جمله خیلی اسونه
همین چند روز پیش یکی از دوستان عزیزم که بینهایت دوستش داشتم از دنیا رفت در سن 20سالگی با یک عمل!
وقتی بهم گفتن بینهایت شکه شدم دلم میخاست گریه کنم یاد دوران قشنگی که باهم داشتیم افتادم
به 5دقیقه هم نکشید که گفتم نه فری
اینهمه قران رو قبول داری فایل گوش میدی تمرین انجام میدی ولی چی؟
با تضادها باید خودتو ثابت کنی
خیلی اروم شدم و شروع کردم با خودش حرف زدن و به دوست عزیزم تبریک گفتن همینجوری هعی تبریک و باشادی حرف زدم خیلی اروم شدم و به دوستم که بهم خبر داده بود و برای تشیع جنازه گفته بود برم گفتم من نمیام و یروز دیگه میرم
چون میدونستم اونجا الان چقدر وحشتناکه
من از این تضاد که میتونست خیلی منو بهم بریزه با سربلندی بیرون اومدم
و میدونم که مرگ عزیز چقدر سخته ولی درهمین روزها هست که پاداش ها داده میشن و به قول استاد عزیز خداوند غربار میکنه بنده های مومنشو
از خداوند میخام که سفرت بینهایت لذتبخشتر و پراز حال خوبی های زیادی باشد
دوستت دارم
درپناه الله یکتا باشی به همراه هپسرت عزیزت
سلام فرشته خانم بهت تبریک میگم به خاطر اینکه اینقدر عالی ذهنت رو مدیریت کردی چه تصمیم عاقلانه ای گرفتی احسنت بر تو دختر
خداوند به شجاعان پاداش میدهد آفرین بر تو که اینقدر شجاعت به خرج دادی و قانون رو رعایت کردی نا گفته نماند به قول شما از دور گفتن تسلیت خیلی ساده ست از دست دادن عزیز سخته اما این جزو مشیت خداست و رد خورد نداره هممون ی روزی بر میگردیم به آغوش پروردگار
بهتون تسلیت میگم و امیدوارم روحشون قرین آرامش الههی باشه چقدر زیبا گفتی که خداوند غربال میکنه بنده های مومنشو محکم باش و با قدرت ادامه بده دختر خوب خدا
موفق و موید باشی فرشته جان
هزاران درود و سلام به شما سیدعلی جان
دلت شاد برادرم
خداوند همه عزیزان آسمانی ما رو رحمت کنه به ویژه عمه جان مهربون شما رو…
که قطعاً با این خدایی که در محضر استاد عزیزمون شناختیم همینطور هم هست و همگی عزیزان سفر کرده و ما ان شاءالله مورد رحمتش قرار میگیریم…
پیام دادم سر سلامتی بگم برادرِ خوب هم قدمم ….
پیام دادم تحسین کنم، این همه بزرگ شدنت رو…
پیام دادم آفرین بگم به این نگاه جدید و نوی ت به دنیا و شرایط…
تحسین کنم ، انتخابِ قشنگِ شاد زیستنت رو…
خوب میفهمم و درکت میکنم سیدعلی جان
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ به همین زیبایی…
بعد از تجربه آسمانی شدن مامانم حدود دو سال پیش ، وقتی تونستم دوباره خودمو در شرایط جدید پیدا کنم و به زندگی برگردم کلااااااااااا زندگی برام ی جور دیگه شد…
آسونتر…
شادتر….
گذراتر….
راحت تر…
و فارغ از بسیاری از دغدغه هایی که دیگران دارن….
رهاااااای رهاااااا……
چون دیگه خیلی خوب درک کردم که ما مسافریم و ذات سفر لذت بردن و گذر کردنه……
شاااااد زییییی….
سیدعلی جان در کنار عادله عزیز غرق در نور و عشق الهی باشید
سلام به دوست عزیز و بزرگم.
چیزی که باعث میشه آدما زندگیشون، احساسشون، شرایطی رو که تجربه میکنن، متفاوت باشه، وانمشیه که در لحظات حساس و طلایی میگیرن، لحظاتی که ذهن و نجواها قاحقدرت این رو دارن که تو رو به در و دیوار بکوبونن اما تو باید بقدری ریشه هات سفت باشه که خودتو حفظ کنی، بقدری قوی باشی که اون اصل و چهارچوبی که در روزهای آرام مشخص کردی برای خودت، بتونی تو روزهای سخت هم بهشون وفادار بمونی.
تفاوته شما که در لحظه هاتون خوشبختی رو حس میکنید، با افرادی که دارن دوبال سراب خوشبختی میدوند همین تصمیمات و پایبند بودن به اون اصل و مسیر درستی هست که خودشون مشخص کردند.
بهت تبریک میگم بابت این قلب قوی، این اراده و استقامت شما!
دلیل پاداش بزرگی که خداوند برای صبر کنندگان مشخص کرده همین سخت بودنه صبر کردن تو شرایط سخته.
آرزوی لحظات زیبا رو برای شما دارم
بنام الله
سلام به آقای خوشدل
چقدر تحسینت کردم وچقدر عالی وبی نظیر رو باورهاتون کار کردی
خدا رحمت کنه عمه بزرگوارتان روحشان شاد
چقدر تحسین کردم شما که نجواهای ذهنت را کنترل کردی اجازه ندادی غم از دست دادن عزیز به احساس خوبت رخنه وارد کنه وچه عالی اشاره کردید که همه ما مسافریم وچقدر قانون فرکانس دقیقه من تو هر فایل کامنتهای شما را دنبال میکنم وامتیاز میدم کم پیش میاد براتون کامنت بزارم ولی امروز آنچه شما در کامنتت اشاره کردی منم با خودم مرور کردم ظهر که استراحت میکردم یکدفعه دلم هوای پسرم کرد یه حسی از درونم گفت خودت گفتی امانتی بوده دستت که باید بر میگردوندی به صاحب اصلی ولی مطمئن باش منتظرته تا آن دنیا ببیندت وچقدر با این حس حالم خوب شد وخداروشکر کردم ، از شما ممنونم که سبب شدی این آگاهی بازم برام مرور بشه که ما از خداییم به سوی او باز میگردیم
زندگیت سرشار از عشق الهی
یاحق
سید علی عزیز
وقتی نگاهتون به مرگ اینقدر زیباست، دیگه نه طلب صبر برای شما معنایی دارد و نه تسلیت کارساز است که به شما باید بشارت داد که در زمرهٔ صابرین قرار گرفتید.
امتحان بزرگی رو پشت سر گذاشتین و اینقدر زیبا و سربلند از این امتحان بیرون اومدین که حتی بزرگی اتفاق به چشم نمیاد در حالی که از دست دادن عزیز (آن هم در این حد که شما توضیح دادین) بیشک بسیار اتفاق بزرگی است.
بچههای سایت به شما میگن شاگرد زرنگه مکتب توحید و این شاگرد زرنگ بودن تو پاس کردن امتحانات خودش رو نشون میده.
یکی که درسهاش رو خوب نخونده باشه، با چشم گریون از امتحان میاد بیرون و اونی که درسش رو خوب بلد باشه، با لب خندون.
بهتون تبریک میگم که به آیهٔ دیگری از قرآن عمل کردین:
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ
سرتون سلامت و روح عمهی بزرگوارتون عند ربهم یرزقون.
سلام زهرا خانوم درود بر شما چقدر زیبا گفتین وقتی نگاهتون به مرگ اینقدر زیباست دیگه نه طلب صبر برای شما معنایی داره و نه تسلیت کارساز است که به شما باید بشارت داد که در زمره صابرین قرار گرفتید
آفرین بر شما به این دیدگاه بسیار زیبا و تاثیر گذارتون
موفق و سربلند باشید زهرا بانوی عزیز
درود بر شما خانم نطام الدینی
بسیار خوشحال و سپاسگزار از خداوندم به خاطر دوستان بسیار با ادب با شخصیت و زیبا اندیشی همچون شما
دیدگاه امروز شما در پاسخ به آقا سید علی عزیز
و قید کردن این آیهی زیبا از سورهی بقره باعث شد من هدایت بشم به جلسهی قرآنی قدم اول
و چقدر از صحبت های استاد و آگاهی های شیرین قرآن لذت بردم
چقدر آرامش پیدا کردم و چند ساعت بعدش رفتم برای یک قرار کاری با آرامش و چند میلیون پول ساختم
دوست داشتم برای شما بنویسم تا بدونید که چقدر خداوند زیبا توسط دستان بی نهایتش هدایت هایش را به قلب ما بنده ها نازل می کنه و بدونید که امروز برای من چقدر این دیدگاه شما خیر و برکت داشت
واقعاً سپاسگزارم
از شما در پاسخ به دوست عزیزمون پاکیزه خانم هم نوشتم ایشون هم یک فایل دانلودی پیشنهاد داده بودن اون رو دیدم و چقدررر مرتبط بود به این جلسهی قرآنی
اصلاً امروز از صبح فقط دارم با خداوند گپ میزنم حال دلم عالیه
الهی شکر الهی شکرت
برای شما از خداوند مهربان سلامتی ثروت ، توحید و خوشبختی را خواستارم
بدرود
دوست عزیز،
جناب آقای تجلی
کامنت پر محبت شما که نشانی از روحیهی سپاسگزارانهی شما دارد، برای من درس عجیبی داشت که دوست داشتم باهاتون در میون بذارم.
صبح از احسان مقدم عزیز سپاسگزاری کردم بابت کامنتی که نوشته بودند و گفتم که دست خدا شدید که پیغامش رو به من برسونید. اون لحظه که داشتم اون کلمات رو مینوشتم تکتک سلولهای بدنم گواه صدقم بودند. به شب نرسیده از همان دست که داده بودم، از همان دست تحویل گرفتم و عزیزی که شما باشید، همان نوع قدردانی را از من به عمل آورد. این نتیجهی ارتعاشه. من در مدار قدردانی و دیدن نکات مثبت بودم و عینا از همان جنس دریافت کردم و این خیلی زیبا بود.
سپاسگزارم بابت این روحیهی زیبای شما و خوشحالم بابت موفقیتهای امروزتون. بیش باد!
به نام خداوند حیاط
هو الحی القیوم
وَتَوَکَّلْ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ ۚ وَکَفَىٰ بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِیرًا
و تو بر خدای زنده ابدی که هرگز نمیرد توکل کن و به ستایش ذات او وی را تسبیح و تنزیه گو، و هم او که به گناه بندگانش کاملا آگاه است کفایت است
58 سوره فرقان
سلام علی جان
نمیدونم چطور باید تحسینت کنم اما واقعا بهت تبریک میگم که این چنین نجواها ذهنت رو کنترل کردی و نذاشتی که بر تو غالب بشن
و حال و احساست رو بد کنند
آفرین پسر
اینجا هست که نشون میده که چقدر روی خودت کار کردی و چقدر قوی و بهتر شدی آفرین
بخدا روزی باید هزاران بار شکر خدا کنم که چنین دوستانی دارم که روی خودشون ن ن تنها کار میکنند بلکه عمل هم میکنند و فقط حرف نمیزنند
و تو لایق بهترین ها هستی
یاد فایلی که استاد در زندگی در بهشت گذاشته بودند در مورد فوت بهترین دوستشون که چقدر عالی ذهنشون رو کنترل کردند افتادم
علی جان دقیقا داری جا پای استاد میذاری
فقط بهت میگم آفرین دمت گرم
به نام خداوندی که رحمان و رحیم هست
سلام به برادر خوش قلبم علی عزیز
سلام خدا بر وجود ارزشمندت
همه ما از خدا هستیم و به سوی او میرویم
چقدررررر من تحسین تان میکنم بخاطر تک تک عملکرد هایتان
میدانم زیاد چیز ها به زبان ساده هست ولی موقع عمل کردن نشان میدهد که چقدر روی حرف خود ایستادیم
و خودت چقدررر عالی عمل کردی
و من خدایت را تحسین میکنم و عاشق خدایت هستم که هر لحظه و هر ثانیه عاشقانه هوایت را دارد
این خدا چقدر زیباست
این خدا چقدر هوایی بنده هایش دارد
این خدا بی نظیر هست
روح عمه تان شاد باشد و شاد هم هست
چون به دیدار عشق ابدی خود رفته هست
چی زیباتر از لحظه یی هست لحظه دیدن معشوق
و یک دیدگاه را که بسیارر دوست دارم این هست که ما ابدی هستیم نی به دنیا آمدیم و نی از دنیا میرویم ما همیشه هستیم و همیشه میباشیم فقط از شکلی به شکلی تبدیل میشویم ما ابدی هستیم
گفتگوی استاد عباس منش با دوستان قسمت 53
اگر خواستی بیبیبین
زیاد سخن ها عالی گفتن
میدانم خودت زیبا به تک تک قانون زیبا عمل میکنی
الهی همیشه شاد باشی برادرم و همیشه خداوند را حس کنی
زیر سایه خدا باشی
سلام و درود به شما پاکیزه خانم بسیار زیبا و زیبا اندیش
الهی صد هزار مرتبه شکر
خیلی خوشحالم که دوستان خوب و با شخصیت و با ادبی همچون شما در این دانشگاه توحیدی و الهی دارم
تا به حال چندین بار دیدگاه های شما رو در سایت خواندم لذت بردم امتیاز هم دادم
اما امروز یک هدایتی رو از خداوند توسط دست زیبای خودش یعنی شما دریافت کردم
و حسم می گفت خیلی خوبه که براتون بنویسم ازتون تشکر کنم
امروز همون صبح که از خواب بیدار شدم اومدم دیدگاه رو بخوانم ، دیدگاه آقا سید علی رو خواندم
و بعد دیدگاه شما رو هم خواندم حسم به شدت می گفت این فایل گفتگو با دوستان برای منه رفتم دانلود کردم با اینکه قبلاً بارها دیده بودم
ولی کلی درس و آگاهی دریافت کردم
و البته که خیلی خیلی برای من جالب بود که بعدش هم هدایت شدم جلسه قرآنی قدم اول رو گوش دادم
اون جلسه هم، از طریق کامنت زهرا خانم نظام الدینی در پاسخ به آقا سید علی بهش هدایت شدم
و چقدررر ایمانم به هدایت های الله قوی تر شد
چون خیلی خیلیییی این دو تا فایل با هم ارتباط داشتن و حتی یه سری از جملات استاد در جلسه قرانی دقیقا همون های بود که تو اون فایل می گفت
واقعاً سپاسگزارم
و
برای شما خوشبختی سلامتی و ثروت را از خدای مهربانم خواستارم
بدرود
سلام سیدِ عزیز.
روحِ عمه جان شاد، بهترین جایِ ممکن هستن، در آغوشِ خدا.
چقدر بهتون افتخار میکنم و تحسینتون میکنم برای کنترلِ ذهنتون.
اینجا، جاییه که معلوم میشه ما چند درصد بهبود پیدا کردیم.
شما یکی از بهترین شاگردهای استاد هستین، چون توی عمل، تفاوت در عملکرد رو نشون میدین.
از خداوندِ یکتا برای شما و همه ی عزیزانِ عمه جان، صبر و آرامش آرزو میکنم.
روحِ عمه جان هم غرقِ شادی و نشاط و آرامش باشه در جهانِ باقی.
خدایا شکرت برای نعمت هات.
سلام به سیدعلی عزیز
دوست توحیدی و زیبا اندیشم
امیدوارم حال خودت و عادله عزیز خوبِ خوبِ خوب باشه…
الهی که روح عمه ی عزیزت در آرامش باشه…
مگه میشه در حرکت و سفر باشی ، در طبیعت بکر خدا باشی و اتصالی صورت نگیره…
دل نوشته ات انرژی عمیقی به قلبم فرستاد و لبخندی رو بر لبانم نشوند که مهر محکمی شد بر درستی مسیرم…
همان دو راهی هایی که نجوا میخواد سواری بدهد ولی انتخاب ما چیز دیگریست…
کامنتت کمی چشمانم رو تَرْ کرد برای برادرزاده ی که فقط 3 ماه مهمان بود ، اما تجربه اش بیش از چند سال بود…
زمانیکه که این خبر رو شنیدم در خانه تک و تنها بودم و هدیه ی گرفته شده و نرسیده به دست شان روبرویم بود…
کنترل ذهن سخت بود…
اما با باز کردن قرآن و هدایت به آیه ی زیبا
الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
کسانى که چون مصیبتى به آنها رسید گفتند: ما از آن خدا هستیم و به او باز مىگردیم
و تجربه استاد جانم قلبم آرامِ آرامِ آرام شد…
و فردا با آرامشی عجیب در زمانی کوتاه در مراسم کنارشون حاضر شدم…
چرا کوتاه ؟؟؟
وای خدای من زمان بندی خدا چقدر دقیقِ دقیق هست…
در محل کارم قرار بود کارگاهی برگزار شود ، کارگاه بازی ، چون کارم با کودک هست ، این کارگاه هر بار به تاخیر می افتاد ولی دقیقا شروعش همزمان شد با این اتفاق…
انتخاب من کاملا مشخص بود ، پاهایم اصلا یاری نمیکرد کنار خانواده باشم ، پس آگاهانه چند روز متوالی لذت و شادی و بودن در زمان حال رو تجربه کردم…
میدانی سید علی جان ، اون تایم کوتاه 3 ماهه ، برای صحرا فرصتی بود برای دریافت عشق بی نهایت بی نهایت خداوند
فرصتی بود که با تمام وجودم آنها را بغل کردم ، عمیق نگاهشان کردم ، عمیق دست و پاهای کوچکشان رو لمس کردم و برای بار اول بوی نوزاد را استشمام کردم…
آخه تجربه ی اول عمه شدن رو داشتم…
همه ی اون لحظات پر از آگاهی بود…
و تجربه ناب الان من با حسین ، برادر دوقلویش آنقدر عمیق است ، که مرا وصل میکند به منبع ، به خداوندی که همراه همیشگی ام هست ، او را در لبخند هایش ، در رقص و پایکوبی هایش ، از بالا اومدن پله ها و در اتاقم رو زدن و و با لبخند عَمِه گفتن هایش…
مرا وصل میکند به خدایی که در این نزدیکی است ، جوری دیگر باید نگاه کرد…
ممنون برای وجود ارزشمند شما 2 عزیز دل که الگوی من هستید ،
از قلب من ، به قلب شما دو عزیز صلح و آرامش و صدای خداوند باشه
دوست تون دارم
صحرا دختر طبیعت
سید علی خوشدل عزیز سلام
تسلیت میگم بهت بخاطر درگذشت عمه بزرگوارت و برای او رحمت و مغفرت الهی را خواهانم
واقعا برای کسانی که برحمت خداوند نایل میشند مسلما گریه و زاری ما هیچ تاثیری نخواهد داشت بجز اینکه ما را نر احساس بد نگه میداره و بودن در احساس بد مساوی است با احساس بد بیشتر
چقدر خوبه که توی این لحظات فقط به این فکر کرد که برای او دنیایی جدید آغاز شده و مسلما به جایگاه اصلی خودش برگشته و این مسیری هست که هرکسی باید یکروزی طی کنه .
بهر حال تحسینت میکنم که چقدر خوب و زیبا تونستی افسار ذهنت را بدست بگیری و اجازه ندی که ترا با خودش به جاهایی که نباید ببره
واقعا این دست از کنترل ذهن ها فقط و فقط در این سایت عالی و به یمن داشتن استادی بزرگوار مثل استاد عباس منش عزیز امکان پذیر میباشد .
برات تجارب دلپذیرتر و زیباتر در ادامه سفرت آرزومندم
سلام به شما سید عزیز
بهتون تبریک میگم بابت این حد از کنترل ذهن ،که تو این شرایط که عمه ی عزیزتون رو از دست دادین ،تونستین اینقد قوی بمونین و با قدرت به مسیرتون ادامه بدین ،
روح اون عزیز وارد مرحله ی جدیدی از زندگی شده ،
حقیقتا کنترل ذهن در چنین شرایطی سخته،اما شما خیلی خوب با استدلال درست از پسش برامدین .
ایات قران همیشه برام مثل ابی بر اتش هست وهرجا نجواها سراغ ذهنم میاد ،همون لحظه ایاتی از قران از ذهنم رد میشه و فورا نجواها خاموش میشن .
««الذین اذا اصابتهم مصیبه ،قالو انا لله و انا الیه راجعون »»
خیلی خوبه که رابطه تون با عمه ،اینقد خوب بوده و کلی خاطرات خوب باهم دارین.
بهترین ها رو براتون ارزو دارم
سلام به سید علی عزیز برادر دوست داشتنی ام
تسلیت میگم فوت عمه مهربان و بزرگوارتون رو قطعا جایگاهش بهشته
تحسینت میکنم پسر که انقد قشنگ ذهنتو کنترل کردی
یاد خودگ افتادم 7سال پیش که مادرم فوت کرد من نمیگم مثل شما اما کنترل ذهنم از بقیه خانواده بیشتر بود خداراشکر و همیشه براش قرآن و نماز میخوندم
این کارها حس و حالمو خوب میکرد
یه تجربه ای بگم من چون مجرد بودم خب با پدر و مادر زندگی میکردم بعد از مرگ مادرم یه جوری انگار تمام مسیولیت خانه رو دوش من بود جاهایی کم میاوردم و نمیتوتستم ذهنمو کنترل کنم تا 6 ماه من این حالت داشتم چرا؟چون من مادرم خیلی مهربان بود و مهمانوار و همه کارها رو خودش انجام میداد اما همه مسیولیت چون رو دوش من بود سختم بود یه دفه فک کن تو یه بلندی ایستادی و هواست نیست و زیر پات خالی میشه دقیقا این حالت بودم گاهی ناامید میشدم گاهی انقد گریه میکردم اما گاهی هم ذهنمو کنترل میکردم اینم بگم من فقط بخاطر مسیولیت بود اینجور بودم وگرنه مثلا شادتر ار بقیه بودم ولی خلاصه بعدا فکر کردم اقا فکر کن خونه خودته اصلا و ازدواج کردی پس بپذیر این شرایطو و با لذت پیش ببر
این فکر باعث شد نحوه زندگیم عوض بشه و دیگه ناراحت نمیشدم سعی میکردم ذهنمو کنترل کنم و حالمو خوب کنم و خداراشکر این اتفاق افتاد و با زندگی راه اومدم و قشنگ تر شد برام
خدا روح تمام رفتگانو شاد کنه
بازم تحسینت میکنم که به ذهنت کنترل داشتی
هرجایی هستی موفق و شاد باشی
سید علی عزیز سلام. سلام به شاگرد توحیدی توحیدی استاد گرانقدر.
خدا بزرگتر از آن است که وصف شود. ما از خداییم و به خدا باز خواهیم گشت که چقدر من این آیه را دوست دارم و ازش کلی لذت می برم، یعنی من از جنس خدا هستم ….. ای وای چقدر خوبه که من از جنس خدا هستم …. خیلی خیلی کیف داره و رو آسون ها هستم و حالا که به سوی او باز خواهم گشت، والای که چقدر اون عااالیه. کاری دید آدم رو نسبت به رفتن آروم میکنه. با این حال ما انسان هستیم و وابستگی هایی داریم و …..
تبریک، تبریک و تبریک میگم سید علی جان. یاد خدا باعث آرامشت.
احسنت، خیلی خیلی قابل تحسین هستین.
در پناه پروردگار خالق شما که شما را خالق زندگی تان کرد
شیما
به نام رب تنها فرمانروا
سلام به سید عزیز و عادله ی زیبا
واقعا که از حرف تا عمل خیلی فاصله است وچقدر شیرین است که چیزهایی را که در حرف میگیم عمل کنیم اونجاست که میفهمیم چقدر بزرگتر شدیم وچقدر شیرین است چشیدن این نوع طعم
بهتون تبریک میگم که هر روز دارین مدارتون رو بالاتر میبرین وظرفتون رو بزرگتر میکنید وتوحید واقعی رو دارین توی عمل نشون میدین
من پارسال پسر خاله عزیزم که رابطه ای مانند برادر داشتیم رو از دست دادم اون موقع ها قانون رو نمیدونستم وواقعا حالم بسیار بد بود وهی بدتر میشد تا اینکه کم کم با سایت آشنا شدم ودیدم که مرگ شروعی دوباره است وپایان هیچ چیزی نیست وخیلی خیلی بهتر شدم اطرافیانم دایم بهم میگفتن برو حای مشاور اینکه تو اینجوری یک دفعه حالت خوب شده یعنی داری از درون خودتو داغون میکنی ودر خودت میریزی ویک جا خودشو نشون میده ولی من چون توی سایت بودم و برنامه ها رو دنبال میکردم نه با هاشون بحث میکرم نه توضیح فقط روی خودم کار میکردم
تا اینکه دو ماه پیش برادرم رو از دست دادم اون لحظه ای که ایشون فوت کردن همه جیغ و گریه و دیگه اوضاع رو که میدونین چه شکلی است ولی من فقط لحظات خوبی رو که در کنارش داشتم برایم مرور شد وروی لبهایم یک لبخند بزرگ بود واز خداوند سپاسگزار بودم که چنین برادری رو بهم داده بود تا باهاش چنین لحظات خوبی رو تجربه کنم و واقعا احساس نکردم که دیگه نیست بلکه میدانم رفته به منزل اصلیش وروزی من خواهم رفت دوباره به دیدارش اونجا بود که متوجه شدم چقدر بزرگتر شده ام وچقدر همه چیز درست ودقیق است اگر ما قوانین رو واقعی بهش عمل کنیم نه در حرف دوست عزیزم سید علی عزیز همیشه در کامنتات حرفت با عملت یکی است واین را من خوب درک میکنم واقعا که گفتن شاگرد زرنگ کلاس برازنده ات است امیدوارم از این بهتر بتوانی قوانین را درک کنی وبهش عمل کنی
در پناه الله شاد سالم وسلامت باشی
سلام اقای خوشدل
چقد قشنگ از وابستگی ها جداشدید وابستگی همون رنجه اگر بتونیم از وابستگی ها رها باشیم خوشبختی بی نظیری رو تجربه میکنیم
خیلی جالبه به قول استاد وقتی تلوزیون هم نگاه نکنیم اگر قرار باشه چیزی رو ببینیم ،میبینیمش. من چند روز پیش اتفاقی انیمیشن آپ رو دیدم قبلا هم دیده بودم فقط محض سرگرمی و از دید خداوند بهش نگاه نکرده بودم، قهرمان داستان که به خونش و تک تک وسایلش وابسته بود و با خونش رفته بود اسمون وقتی پیشرفت کرد وقتی تونست جور دیگه ای عمل کنه و در یک کلام شجاع باشه و ایمان داشته باشه که وابستگی هارپ رها کرد همه ی وسایلی که به جونش بسته بود حتی قاب عکس زن مرحومش که همیشه پیشش بود رو انداخت بیرون تا خونه ی بادکنکیش اوج بگیره و اوج هم گرفت وقتی این کار رو کرد خدا بهش پاداش داد پاداشش بدست اوردن یه بالن فوق بزرگ و بینهایت سریع و قدرتمند بود که همیشه ارزوشو داشت
امیدوارم این کندن از وابستگی ها شمارو تو اوج ها ببره
که البته داره میبره
سلام بر سید خوشدل عزیز
احسنت بر شما و روح بزرگی که ساختید
مبارک باشه این حد از ظرف وجود و این حد از آمیخته شدن با خداوند
دلم نمیاد تسلیت بگم چون این اتفاق برای شما بیشتر جای تبریک داره تا تسلیت
عمه عزیزتون هم همانطور که خودتون میدونید الان همنشین ذات پاک پروردگاره و الان در اوج آرامش و لذت داره بسر میبره
خداوند برای همه ما و مخصوصا رفته گان دلسوزترین و مهربانترینه ما یک قطره ای از دلسوزی و مهربانی خداوند رو میتونیم به عزیزانمون انتقال بدیم
چه کسی میتونه از خدا بهتر باشه برای عزیزانی که از کنار ما رفتن
انشالله که در این سفر روحانی روزبروز به روحانیت و پاکی و صفای دلتون افزوده بشه و بهترینها براتون اتفاق بیفته و کیف کنید و لذت ببرید
سلام سید جان
الهی دورت بگردم که اینقدر قشنگ و زیبا و محکم و درست درحال سپری کردن مسیر الهی هستی.
خیلی خوشحال شدم از اینکه تونستین در مدت زمان کوتاهی فوت عزیزت را پذیرا باشی و حال خوب را انتخاب کردی بجای غمگین بودن و به مسیر درست ادامه دادی.
چقدر تحسین کردم و خوشحال شدم بخاطر رفتار شما که دقیقا حس میکنم یه استاد به استادی استادعباسمنش درحال شکل گیری در این جهان هست و انصافا خوشحال شدم.
ایشالا درکنار همسر مهربون و خوش قلبت روز به روز زندگی پر از زیبایی و مسافرتهای فوق العاده را تجربه کنی.
عاشق شما و مسیر زندگیتون هستم.
و خدا به منم الهام کرده که این مسیر را طی کنم و بزودی در مسافرت زندگی خواهم کرد.
دوستتون دارم.
سلام علی آقای خوشدل… انشاالله همیشه دلخوشی برات بیاره…
نمیدونم راز قلمت چیه شایدم بدونم ولی هرچی ک هست من ب محض خوندن کامنتت ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری میشه… انقدر این کلامت زلال و جاریه و از خود خداوند میاد ک تمام وجودم رو منقلب میکنه … هرجا ک هستی تنت سالم دلت خوش و لحظات زندگیت پر از عشق باشه
درووود بر شما جوانمرد
روحشون شاد باشه در آغوش خداوند
ماشالله که این قدر خوب تونستی از عهدش بربیای
بسیار قابل تحسین هستی
یه داستان واستون توضیح می دم
احتمالا کمک می کنه بهتون
من وقتی بعد از 4 سال زندگی در ترکیه ویزای امریکا رو گرفتم
و وسایلی رو جمع کردم بیام خانوادم اومدم برای به اصطلاح بدرقه
اومدن و به من گفتن 2 تا از برادرهات رو از دست دادی تو مدت 41 روز
فقط برای دل گرمی دارم براتون توضیح می دم
من چند روز حالم داغون بود
از یه طرف کلی کار انجام دادم که الان جواب داده
و میوه داره می ده و دارم می رم امریکا
و از یه طرف نجوا ها دیوانم کردن باید برگردی و غیره
از اونجایی که من قانون رو نمی دونستم ولی بسیار زیاد دوست داشتم مهاجرت کنم
خداوند یه دوست گذاشت سر راهم که یه شب تا صبح تو خیابون های ترکیه راه می رفتیم و صحبت می کردین
ایشون اون موقع 15 سال از من بزرگ ارز بود
خیلی بهم آرامش داد
و به شکلی عالی منطقی کرد توی ذهنم که پسر اول که تو قدرت زنده کردن آدم ها رو نداری
دوم که ببین پدر مادرت چه قدر خوشحال شدن وقتی ویزا گرفتی و چه قدر دارن می گن علی تو برو باقیش درست می شه
خلاصه تونستم ذهنم رو آروم کنم و بیام امریکا
انشالله برات الهام بخش بوده باشه
تنور دلت گرم رفیق️
سلام سید جان چقدر تحسینت کردم پسر چقدر روحت بزرگ شده چقد ظرف وجودیت بزرگ شده تمام قد تحسینت میکنم و بهت افتخار میکنم به قول زهرا خانم وقتی نگاهت به مرگ اینقدر زیباست دیگه نه طلب صبر برات معنایی داره نه تسلیت برات کارسازه باید بهت بشارت بدیم که تو در زمره صابرین قرار گرفتی پسر واقعا تو شاگرد زرنگ مکتب استادی دقیقا پا جای پای استاد گذاشتی از دست دادن عزیز واقعا سخته خدا روح عمه بزرگوارتون رو قرین آرامش ابدی قرار بده خوب درساتو خوندی و با قدرت از امتحان الهی سر بلند بیرون آمدی منتظر پاداش های بزرگتری باش سید بهت افتخار میکنم با قدرت این مسیر الهی رو ادامه بده
برات بهترین ها رو آرزوم مندم
بنام خدایی که بسیار بخشنده است
سلام به سید علی عزیز
خوش به سعادتت ، خوش به حال درونیت ، خوش به ایمانت ، خوش به تعهدت که این چنین متعهدانه و توحیدی عمل میکنی
و نتیجه این رفتار هم 100% حال خوب ، هدایت به زیبایی ها و قرار گرفتن در مسیر خواسته هاست
این تعهد همون چیزیه که خیلی هامون نمیتونیم بهش عمل کنیم و من تحسینت میکنم
و بهت تبریک میگم بابت عهدی که با خدای خودت بستی و راه رو پیدا کردی و خدا هم پاسخ میده و راه رو بهت نشون میده و این دقیقا همون توحید و همون هدایت شدن به راه راسته
و این توحید عملی که انجام دادی نمود واقعی این آیه های سوره فاتحه است :
ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین (5) تنها به تو بندگی میکنم و تنها از تو مدد ویاری میجویم
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ (6) من را به راه راست هدایت کن
صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضّالِّینَ (7) راه کسانی که به آنها نعمت داده ای ، نه راه کسانی که بر آنها غضب کردی و نه راه گمراهان
سید علی عزیز تو به مسیر درست هدایت شدی دقیقا به مسیر مستقیمی که پر از نعمت ، حال خوب ، خوشبختی ، سعادت ، شادی ، عشق ، زیبایی ، روابط بسیار عاالی ، ثروت و سلامتی هست
و باز هم بهت تبریک میگم و تحسینت میکنم
و خدارا هزاران مرتبه شکر که علاوه بر وجو استاد عباس منش عزیز و مریم خانم مهربان ، دوستانی چون شما تو این سایت هستند که با دیدن حال خوب و تجربیات عااالی تون من هم مصمم تر ، پر انرژی تر و با ایمان بیشتر به مسیرم ادامه میدم
برات شادی ، خوشبختی ، سلامتی و ثروت بیشتر از خداوند میخوام
موفق و خوشبخت باشی
به نام خدای
سلام نسرین عزیز دوست خوبم
کامنتت خوندم و لذت بردم آفرین به شما تحسین می کنم پا روی ترس هاتون گذاشتی انرژی مثبتی دریافت کردم
شما را تحسین می کنم نشانه های خداوند میبنی و از کوچکترین نمی گذری اعتماد به نفس شما را تحسین می کنم رهایی شما را تحسین می کنم ارزش قائل شدن برای خودت تحسین می کنم نسرین باز هم زیبایی ها برایمان بنویس من هم دلم سفر می خواهد از خدا می خواهم برای من هم بنویسه ،سفرت رویایی و پر از لذت باشه دوست خوبم
سلام به سید علی عزیز
خدا عمه گرامی شما رو رحمت کنه جایگاهشون بهشت برین باشه و به شما آرامش بده
خدا رو شکر که بر نجوای شیطان غلبه کردی و موفق شدی ذهنتو کنترل کنی و احساس بد رو از خودت دور کنی و ادامه مسیر بدی تحسینت می کنم
خدا رو شکر که با آموزشهای استاد نگرشمون به کل دنیا تغییر کرده
من الان نگاهم نسبت به مرگ با گذشته خیلی تفاوت داره و بعنوان مرحله ای حتمی از مسیر و تکامل انسان بهش نگاه می کنم
و با این نگاه یکسال پیش که مادرم که از دنیا رفت آرام بودم خیلی اذیت نشدم
و یا هر وقت پسرم رو بیاد میارم که بیست ساله از دنیا رفت هیچ حس اندوه و افسوس ندارم همش خاطرات خوشش بیادم میاد
چقدر این قسمت کامنتت زیبا و درس آموز بود و قانون رو بیادم آورد اونجا که گفتی:
خوشحالم که حرکت کردنم منجر به این شد که تا دیروز می گفتم به به الان بگم دقیقاً درسته، به به!
دقیقاً درسته دیگه این دفعه تصور نیست بلکه تجربست و این اون چیزیه که خدا قراره خیلی زیاد رزقم کنه
الهی که بیشمار سفرهای زیبا و خاطره انگیز رو تجربه کنی و لذت ببری
به نام الله
سلام و درود بر علی آقای خوشدل
چقدر کامنت زیبا و پر مفهومی نوشته بودید
من از نوشته های شما درسها می گیرم هم برای خودم و هم برای زندگیم
از وقتی رفتید در دل طبیعت خیلی بیشتر هم با همسرم و هم با خودم در مورد طبیعت گردی و مسافرت و در دل ترسها رفتن ، در دل زیباییها رفتن …حرف را پیش می کشم و سخن را به میان می آورم
به جای حرف های چرت و پرتی که ما در طول روز می زنیم چه بهتر این که حرف از زیباییها و قشنگیها بزنیم
امروز به همسرم می گفتم البته ازم پرسید من هم جواب دادم و اینکه دوستانت هنوز در سفر هستند ؟ و من گفتم آره و گفت چه خوب ، عالیه ……
و نتیجه این شد که ما هم به امید خدا عازم سفر شویم و تجربه و تجربیات سفر را برای خودمون بسازیم
سفر آدم را می سازه
من خودم عاشق سفر کردن و مسافرت هستم و میگم هر چی پیش میاد خوبه هر چی در سفر پیش میاد خوشه
من هم بعضی اوقات مرگ و تصور مرگ تصور اینکه مرگ هست برای همه هم هست ، از ذهنم می گذره ولی می دونم که این دنیا گذرا است و نباید بهش بچسبم
باید تا می تونم خودمو در مدار بهتر قرار بدهم و از خداوند درخواست کنم و دریافت کنم همین و دیگر هیچ
برات امید بهترینها را دارم
سلام بر شما دوست عزیز . تحسینتون میکنم که انقدر عالی تونستید نجواهای ذهن رو با آموزه هایی که از استاد یاد گرفتیم رو به اجرا بذاری و منم میخوام تجربه ای که با همین روش دلم رو آروم نگه داشتم رو به اشتراک بذارم . مادرم رو اورژانس بردیم و دستور جراحی رو دادن و بعد از جراحی اعلام کردن که شرایط حاد بوده و تکه ای از روده رو جدا کردن و برای پاتولوژی فرستادن و احتمال بدخیم بودنش هست ولی هنوز قطعی نیست و باید منتظر جواب بمونید .. نمیدونید چقدر تو لحظه ی اول حالم بد بود و اصلا تو این دنیا نبودم و هزار و یک فکر و چرا میچرخید تو ذهنم و کل انرژیمو گرفته بود .. دیگه خودتون بدونید تا کجاها پیش رفتم و چقدر اذیت شدم ولی یه لحظه حرف استاد عباسمنش که گفت من چند ساعت بعد از دست دادن پسرم تمام چیزهایی رو که به شاگردام میگفتم به اجرا در آوردم و با ایمان به خدا بخاطر لحظه های شادی که با بچه ام داشتم شکرگزاری کردم و الان هم امانتی بود که دهده بود برای لذتبخش تر شدن زندگیم و الان داره ازم میگیره و من تسلیم اون هستم رو بیاد آوردم و سریع خودم رو جمع و جور کردم و به ذهنم گفتم هنوز من تو این لحظه ام و قدم اول رو که تا فهمیدیم به اورژانس اومدیم و عمل رو رضایت دادیم و عمل انجام شد و مادرم هست خداروشکر کردم و ایمان به خدا که آینده رو من رقم میزنم و شروع کردم به برنامه ریختن سفر بعد از مرخص شدن مامان و باهاش صحبت کردم و چقدر باهم حرف زدیم که خداروشکر کنار همیم و لحظهای نابی رو باهم داریم و دکترای خوبی که زود تشخیص دادن عمل کنن و امید به الله مهربان برای جواب عالی که خواهیم گرفت .. و دیگه اینکه یاد اون حرف استاد که حتی با خدا هم در مورد ناراحتیهات حرف نزن شروع کردم با خدا با قدرت حرف زدن و اعلام درخواسهام برای بیشتر شدن و تداوم سلامتی مادرم و بهش گفتم خدایا من بنده توام و استاد بهم یاد داده که من قسمتی از توام و باید مثل تو با قدرت باهات حرف بزنم . ازت به قدر خداییت درخواست صحت و سلامتی دارم برای مادرم تو هم به قدر خدایی خودت و وعده ای که به من دادی شرایط رو برای لذت بردن از حضور مادرم در صحت و سلامتی کامل برام فراهم کن و من تمام قدرت زندگیم رو به تو میدم چرا که تو مدیر برنامه ریزی عالی هستی برام و من هم فقط بندگی تو رو میکنم و قدرت رو کلا در ید تو میدوتم حالم انقدر خوب شد که با مادرم کلی خندیدیم و توی بخش جراحی همه ی هم تختیهاش کلی انرژی خوب گرفتن و تحسینمون کردن بخاطر روحیه بالایی که هم ما و هم مادرم داشتیم … خدایا شکرت که دوستانی دارم که اتفاقات زندگیشون رو به اشتراک میذارن و راهنمای مسیر دیگران میشن … خدایا شکرت بخاطر اینکه سریع آموزشها رو تو زندگیم به اجرا گذاشتم و خودم رو تحسین کردم که دقیقا تو لحظه ی حساس زندگیم دارم تمرینهام رو انجام میدم و مطمینم که خدا هم نتیجه های عالی رو برام رقم میزنه .. مرسی علی جان و مرسی استاد عباسمنش عزیزتر از جان … ممنونم بخاطر این فضای عالی که گذاشتید که بیاییم و حالمون رو بهتر کنیم
سلام دوست عزیزم
تسلیت میگم بابت فوت عمه عزیزتون
چقدر خوب توضیح دادین وعمل کردین وذهنتونو کنترول کردین،احسنت به شما
چقدر فرق بین شاگرد متعهد وشاگرد غیر متعهد ومثل برگی درباد بودن
منم مثل شما همچین شرایطی رو چندروزپیش تجربه کردم
شما ازاین نظر که وابسطه بودین ومثل مادرتون بودن
ومن ازاین نظر که احساس همدردی با خانوادشون کنم
اما میدونید چه فرقی بین منو شما هست
اینکه من بااینکه میدونستم نباید خودمو توی این مدار قرار بدم ودلسوزی واندوه به حال فوتی فرقی نمیکنه اما بخاطر خانوادش رفتم وخودمو بیشتردرگیر میکردم که بدونن منم ناراحتم ودرکشون میکنم
واین درست نیست ،قانون چیز دیگه ای میگه،خودمم متوجه بودم چه چه کاری دارم باخودم انجام میدم
اشتباه کردم
ومدتی هم چون قانون میدونستم باخودم عذاب وجدان داشتم که چرا این کارهارو باخودم انجام میدم
وسعی میکنم ذهنمو کنترول کنم ،اما من بارفتارهام کاری کردم که خانواده مرحوم بیشتر به من، وانجام وظیفه بودنم وابسته بشن وهرچند وقت باید سری بهشون بزنم
واین یعنی دراحساس بد بیشتری قراربگیرم
هنوز هم دیر نشده وبه قول استاد ازهرجایی شروع کنید وتغییر مسیربدین دیرنیست
خداوند به روح همه رفتگان ازجمله عمه نازینتون رحمت وآرامش عطاکنه
وتجربه وتمرین من:
از امروز متعهدتر وپایبندتر به قانون عمل کنم وخودمو درگیر ناخواسته ها نکنم
بقول شما همه ماروزی میریم ولی الان باید لذت ببریم واحساس خوبی داشته باشیم
من که قانونو تقریبا یادگرفتم باید بدونم که احساس بد یعنی دست بردن توی اتیش وبرداشتن زغال داغ
واین فاجعه است
چقدر ازکامنتون درس یادگرفتم
که باید فقط بری جلو ولذت ببرین
همه ما فانی هستیم وبخاطر دیگران ونظردیگران نزاریم احساسمون بد بمونه یا احساس بدی داشته باشیم
وتمرین دوم
علی آقای عزیز ازامروز میخوام منم مثل شما تعهد یک ماهه ای بدم که با مرور دورهها ،بیشتر روی خودم وتعهدم کارکنم
ونتایجمو بزارم،برای خودم خیلی کار سخت ومهمیه برای همین توکامنت گذاشتم تا متعهدتر عمل کنم
وهدایت بشم به آسونی ها وزیبایی های بیشتر
ازخداوند براتون سفری عالی وهم جهت باخواسته هاتون آرزومندم
سفری پراز آگاهی ،زیبایی ،هیجانهای عالی وفوق العاده
سپاسگزارم بابت آگاهی هایی که دریافت میکنید وبه اشتراک میزارید
وسپاسگزارم ازاستادعزیزبابت این جمع وفضای عالی که بوجود آوردن
هزاران سلام به برادر خوبم سیدعلی جان
امروز داشتم تاریخ عضویتم رو در سایت نگاه میکردم عدد 1177 …
نمیدونم چرا ی هو یاد شما افتادم
یادمه میگفتین همیشه عددهای رُند و عدد 7 براتون نشونه است..
امروز خودمم ی حال و هوای عجیبی داشتم…
خداوند چندین بار به طرق مختلف با من حرف زد…
از اون حرفها و نشونه هایی که میشینی اشک میریزی ، زیر لب نام خدا رو زمزمه میکنی ،
ولی حالت به شدتتتت خوبه..
خلاصه برادر خوبم. همشهری باصفام الهی هر کجا هستین در کنار عادله عزیز سلامت و خوش باشید و غرق در آرامش و نعمت و رحمت پروردگار عالمیان…
برای احساس های نابی که از خوندن کامنتهاتون میگرفتم دعا گوتون هستم و همیشه از یادتون و قلب خداجوتون و نوشته های زلال و خالص تون لذت میبرم و حضورتون رو در سایت برای خودم ، روزی به غیرالحساب الله میدونم..
در پناه نور و عشق الهی باشید سیدعلی جان
سلام بر شما آقای خوشدل عزیز
من تا حالا این کامنتتون رو نخونده بودم، و جالبه دقیقا الان که بهش نیاز داشتم به سمتش هدایت شدم.
یک هفته از هجرت من میگذره و من امروز چند ساعت پیش خیلی احساس دلتنگی کردم نسبت به خونه.
و این احساس وابستگی برام بولد شد. گفتم الان اگه خونه بودی چکار میکردی؟ روی خودم کار میکردم.
خب الانم چیزی عوض نشده برو توی سایت و روی خودت کار کن، روحت رو تغذیه کن.
و وقتی اومدم و قدم به قدم به این کامنت شما هدایت شدم خیلی احساسم بهتر بود، یاد چند دقیقا پیشم افتادم و گفتم خدایا همینه… تو پاسخ میدی.
توی این یه هفته ای که میخوام جایی برای اقامتم پیدا کنم خداوند خونه های زیبایی رو بهم نشون داده ولی هیچکدوم به حتی مرحله ملاقات هم نرسیدند.
امروز نشستم توی خونه و اروم گرفتم، واقعا برای اولین بار توی این یک هفته آرامش درونی و قلبی درونم جاری شد خدایا ازت ممنونم.
بعد که یاد شما افتادم و اینکه چطور چندین ماه در سفر بودین، گفتم روژینا آیا تو هم به همین خوبی عمل میکنی؟
درسته اومدی، ولی شجاعانه اومدی؟ پشتت به کیه؟ چقدر قلبت خوشحاله؟ چقدر شور و شوق داری و سپاسگزاری؟ چقدر هدف داری؟ چقدر خدایی که کارهات رو عجیب و غریب و معجزه وار آسون کرد در حدی که الان هر کسی میشنوه چشماش چهارتا میشه رو به یاد داری؟ چقدر تعهد داری به کار کردن روی خودت؟ چقدر عمل میکنی؟ چقدر در عمل میتونی حرف نجواها بشی و فقط بگی اعتماد میکنم به همونی که منو تا اینجا آورده؟…
یه جهاد اکبر نیازه.
یه جهاد اکبر برای شناخت توحید، شناختن خودم و خدایی که سه ساله دارم میشنوم هر چی بخوای بهت مهربانانه و با نهایت لطف و کرمش میده.
اونی که تو رو در جای درستت میذاره و قدم به قدم به اندازه ای مه روی نودت کار میکنی هدایتت میکنه به مسیرهای بهتر.
همونطوری که شما رو هدایت کرد. همونطور که استاد رو هدایت کرد همونطور که خانم شایسته رو هدایت کرده به این عشق خالص نسبت به تمام ابعاد زندگی…
خدایا شکرت،
راستی در همین بین یکی از شماره هایی که باهاش تماس گرفته بودم خودش زنگ زد و یه مورد رو بهم گفت که نمیدونم چیه و چی میشه نتیجش.
ولی اینو میدونم که وقتی من جهاد اکبر دارم و شور و شوق دارم برای تغییر، هر چی پیش بیاد خیره…
خدایا شکرت
ازتون خیلی سپاسگزارم
شاد و سلامت باشین در پناه خداوند یکتا و بیهمتا…
سلام دوست عزیز
امیدوارم حالتونعالی باشه
متشکرم بابت دیدگاه بی نظیرتون که در موقع مورد نیاز من هم بود
همیشه اینو به خودم یادآوری میکنم خدایی که من رو آورده اینجا هیچوقت من رو بی سر پناه نمیزاره و نذاشته
و اگر روزی هم لازم باشه جایی رو ترک کنم باید ترکش کنم
خیلی دقیقروزگار قدم های مارو میبینه وآگاهانه بهش واکنش میده
فکر نکنین چون به من داده به شما میده نه! چون شما باید داشته باشینش و حتی اگرتنها بودین روی این کره خاکی
چندین وقته به لطف تمرین بیشتر فهمیدم تواین دنیا لازم نیست ببینی که چی داره یا دنبال این باشی که بقیه دارن پس منم می تونم داشته باشم
این ذات روزگاره که واکنش میده به اعمال ما که ریشش باورهای ماست
پس چه بهتر که دلیل رشدم رو بزارم بر پایه تجربه های خودم نه حقیقت بیرون از خودم
براتون آرزوی آرامشی رودارم که قدم هاتون رومحکم کنه
به نام الله یکتا
با سلام خدمت استاد عزیزم مریم خانم و همه ی همسفران خوبم
استاد جان بالاخره سفر توحیدی من هم شروع شد و اتفاقا دومین روز سفر من هم همزمان شده به دومین روز سفر شما توی این منطقه ی زیبا
شما امروز راوی سفرتون شدین و من هم میخوام راوی سفر خودم بشم سفری که علیرغم تفاوت های ظاهری نفسشون یکیه
نفسشون تقویت توحید و باورهای توحیدیه
استاد جان شما توی کمپ گراند هستین و من توی ی فمیلی پارک زیبا توی ملایر همدان
تجربه ها یی رو دارم تجربه میکنم که توی سفر به دور آمریکا بهشون توجه کرده بودم
اصلا خود این سفره رو هم با همون اصل جهانی که از شما یاد گرفته بودم جذبش کردم و به دوستم هم گفته بودم که اونقدر روی زیباییهای شمال ایران متمرکز میشم تا لاجرم جهان من رو ببره به شمال و الان داریم آماده میشیم که از همدان بریم به سمت گیلان به سمت زیباییهایی که توی یکی دو ماه گذشته توی ویدئوهایی که سرچ میکردم دیده بودم
استاد جان دیروز قبل از سفر صبح زود نشستم و تمام خواسته هام از سفر رو به عنوان تمرین ستاره قطبی نوشتم و به خدا گفتم خدایا تو همه کس من هستی من این سفر رو میخوام با حساب کردن و تکیه کردن به خودت شروع کنم میخوام بقول استاد من عشق و حال کنم و تو کارها رو انجام بدی و مدیریت کنی و راهی سفر شدم
توی مسیر که داشتم می اومدم اولین نشانه اومد ی پژو جلوتر از ما داشت حرکت میکرد ی لحظه نگاش کردم ی گوشه از صندوق عقبش نوشته بود
حسبی الله
الان که دارم مینویسم اشک توی چشام جمع شد
و من فهمیدم که خدا با منه و حواسش بهم هست
و نشانه ها یکی یکی پدیدار شدن :
راننده کلی بهم محبت کرد پیاده که شدم خودش رفت برام تاکسی گرفت و وسایلم رو برام جابجا کرد کاری که راننده های سواری های خطی انجام نمیدن که اینجوری سنگ تموم بزارن برا ی مسافر
توی ترمینال هم آبجوش میخواستم سوال کردم کجا گیر بیارم چون فقط ی بوفه بود داخل ترمینال که آبجوش و چایی نداشت باید میرفتم بیرون از ترمینال اما یکی از نگهبان ها گفت نمیخواد بری کتریش رو بخاطر من روشن کرد و برام آبجوش درست کرد و بهم داد
اگر بخوام با جزئیات حمایت ها ی هدایت های خداوندرو فقط برای دیروز بنویسم خو دش،چند صفحه
میشه
اما میخوام از نتیجه ی تغییرات خودم بنویسم که حاصل بودن تو این مسیر و دریافت آگاهی های شماست
من دیروز متوجه شدم که در ارتباط برقرارکردن و درخواست کردن از غریبه ها خیلی بهتر شدم اونم منی که قبل از اومدن توی این مسیر از انسان ها فراری بودم
دیشب لیدر تور ازمون خواست که خودمون رو معرفی کنیم اونم توی اتوبوس و جزئیات رو در مورد خودمون بگیم آزمون خواست که سرجامون برگردیم و خودمون رو به بقیه معرفی کنیم اگر قبلا بود من تمام بدنم میلرزید اما دیشب با افتخار بلند شدم و خودم رو معرفی کردم کاری که خیلی ها توی اتوبوس نشسته سر جاشون انجام دادن اما من این رو ی فرصت دیدم برای تمرین آگهی بازرگانی و انجامش دادم بدون ترس و خجالت و لرزش تازه هم به فارسی و هم اجازه گرفتم و به انگلیسی صحبت کردم خود خودم بودم و تازه دیشب فهمیدم که اون تغییر تدریجی و آروم آروم شخصیت که شما میگفتین یعنی چی
استاد جان شما توی این فایل در مورد کنجکاو بودن و سوال پرسیدن گفتین و باز هم من دیشب متوجه شدم که توی این زمینه تغییر کردم چون بصورت ناخودآگاه از لیدر تور سوال کردم که چطور شد که لیدر شدن از بین جمعیت 30 نفری توی اتوبوس فقط من این سوال کردم و جواب هایی که لیدر داد چدر عالی بود و منطبق بر قوانین چون داستان هدایت خودش رو به اینکار گفت که چطور عشق و علاقش رو پیدا کرده و داره ازش هم ثروت میسازه و هم لذت میبره و و چقدر موفق هست توی این کار چون داره رسالتش رو انجام میده
و من فهمیدم که
که این فرد ناخودآگاه داره طبق قوانین عمل میکنه و نتایجش هم گواه اینه
ی جمله ای رو این لیدر گفت که :
ما تلاش میکنیم که کار خودمون رو درست انجام بدیم اما این شما هستین که انتخاب میکنید که لذت ببرید یا ببرید
حتی از لفظ منفی لذت نبرید هم استفاده نکرد و گفت باید لذت ببرید چون لذت بردن ی چیز درونیه و خودتون باید ایجادش کنین
اصلا تک تک جملاتش من رو یاد صحبت های شما میندازه
خدا رو شکر برای این هدایت بی نظیر که من رو هدایت کرد به سمت این لیدر
استاد جانم توی اتوبوسم و لرزش ها زیاده فقط خواستم بگم که خوشحالم که دارم به عنوان شاگرد شما نتیجه کار کردن هام رو میبینم و متوجه میشم
خوشحالم که بالاخره از اون دایره امنی که به خاطر ترس هام برای خودم ایجاد کرده بودم اومدم بیرون و شروع کردم به رفتن به دل ترس هام توی یکی از کامنت های قبلیم نوشته بودم انگار سفر کردن برام بزرگه اما الان دیگه نه چون اقدام کردم و ظرف وجودم رو ی کم بزرگترکردم که سفر کردن توش جا گرفت
استاد عزیزم نسرینی که قبل از شما کوله به دوش بود اونم توی آمبولانس و بیمارستان و اورژانس و بخش برای تجربه کردن سختی ها و رنج ها بخاطر اینکه خودش رو مسئول دیگران میدونست الان کوله به دوشه برای تجربه زیباییها و این رو مرهون لطف و رحمت خداوند میدونه و آگاهی های شما
و اما نکات این فایل که برای من بولد شد :
اونجایی که اون شمشیر رو بقول خودتون گذاشتین زیر گلوتون یاد توضیحات فایل اعتماد به رب ابراهیمتون افتادم و داستان قربانی کردن فرزندش که حاصل ی یقین و ایمان قلبی بود به ربش
اونجایی که مریم خانم گفتن این سنگ ها که به این راحتی میشکنن یعنی کربنشون زیاده برام ی آگاهی جدید بود که تازه یاد گرفتم
اونجایی که اون آب زلال رو با اون سنگ ها رو نشون دادین یاد الگوهای تکرار شونده مثبت افتادم که چقدر تکرارشون لذت بخشه
ببخشید عادت ندارم با گوشی کامنت بزارم اونم با این لرزش اتوبوس
ی شمایی رو از سفرم رو گفتم تا بماند یادگار که هرچه رو بهش توجه کنم از جنس همون رو تجربه میکنم
مثل درخت های سرسبزی که امروز صبح دیدم
مثل دریاچه ای که امروز صبح دیدم
مثل دمای 40 درجه فارنهایت که تجربه کردم اونم منی که از 100 درجه فارنهایت اومدم
مثل پیرمرد سرحالی که توی تورمون توی اتوبوسه و تنهایی اومده لذت ببره و قیافش شبیه آمریکایی هاس
مثل پسر 15 ساله ای که داره توی کارگاهش ثروت میسازه
و این تجربه ها فقط مال ی روز سفره حالا مونده برسم گیلان و ماسوله و جنگل گیسوم
دوستان عزیزم رضوان جان آقا جواد صنمی شیرین جان سارا جان
و آقای میگلی عزیز و …
اینم کامنت من از سفر رویایی که شروع کردم دوستون دارم
هر چی اومد نوشتم با نظم یا بی نظم مهم نیست
سپاسگزارم استاد عزیز و مریم جان
بنام خدای مهربان
سلام خاله نسرین بینظیر و فوقالعاده
چقدررر خوشحالم که با سفره استاد میبینم که شاگردهاشون هم دارن سفر میکنن
من خودم از وقتی ک سفره استاد شروع شده مکان زیبا و طبیعتی ک توش هستم رو به عنوان یک سفر دارم ازش استفاده میکنم و بینهایت لذت بخشه برام
سپاسگزارم ازتون که نشونه ها و اتفاقات قشنگی ک براتون میوفته رو برام مینویسید تاماهم لذت ببریم
اگه میشه بیشتر برامون بنویسید تا ماهم لذت ببریم از زیبایی هایی که از نگاه زیبابین شما دیده میشه و شیر میشه
ازخداوند براتون یک شفر بسیاررر رویایی و زیبا رو میخام و این سفر زیبا ترین سفرتون تا به الان و سفرهای بعدی از این رویایی تر و زیباتر باشه
خدایا شکرت
دوستت دارم
درپناه الله یکتا باشی
سلام به فرشته جان عزیزم .گفتی خاله یاد خواهر زادم افتادم وقتی صدام میزنه ی جوری میگی خاله با ناز که فقط دوست دارم بغلش کنم .مرسی عزیزم از دعایی که برام کرید .چقدر قشنگ نوشتی که محیطی که توش زندگی میکنی رو برای سفرت در نظر گرفتی و همین کلید رسین به خواسته اس به صلح رسیدن با اونجایی که توش زندگی میکنی که باعث میشه به جاهای زیباتر هدایت بشی. ان شا الله به زودی زود سفر دلخواهت رو شروع کنی
سلام به دوست عزیزم.
از خوندن کامنتتون لذت بردم.
مشخصه بقدری اتفاقات زیبا و هدایتی براتون افتاد که چند بار هی میخواستید کامنت رو تمام کنید بخاطر لرزش اتوبوس اما دوباره یه موضوع دیگه ای میومد تو ذهنتون و دلتون نمیومد که نگید.
آرزوی بهترین ها رو براتون دارم.
واااقعا شما از شاگردای خوب استاد هستید که علاوه بر اینکه خودتون رو به فارسی معرفی کردید، به انگلیسی هم معرفی کردید و من بهتون قول میدم همین ذره ذره عملکردهای کوچیکه که باعث میشه بعد از 6 ماه یک شخصیت دیگه ای از خودتون بجا بزازین.
بهتون تبریک میگم
سلام به آقا ابراهیم عزیز. از وقتی جریان سفرتون رو تعریف میکردین منم جرات و جسارت برای رفتن به دل ترس هام بیشتر شد چون سفر من دقیقا با اتمام سفر شما شروع شد .وقتی از تجربیاتشون تعریف میکردین منم دوست داشتم تجربه کنم اما چون تکاملم رو برای تنهایی سفر کردن طی نکرده بودم اول با تور شروع کردم و الان که روزها داره از پی هم میره تاثیرات کار کردن روی خودم توی این 5 سال رو دارم میبینم که توی رفتارهای نمود پیدا کرده و دارم میبینم که چقدر متفاوت شد که وقتی قرار شد از دره بریم پایین برای دیدن آبشار ویسادار از نزدیک من توی خانم ها نفر اول بودم هم توی پایین رفتن از مسیر سنگلاخی هم بالا اومدن هم رفتن توی آبی که تا نصف بدنم توش غرق میشد در تمام تجربه ها دارن میبینم که شخصیته عوض شده چون رفتارها متفاوت شده .تحسین میکنم شما دوست عزیزم رو برای سفر توحیدی که داشتین . ان شا الله که باز هم از این سفرها داشته باشین .
سلام به نسرین ثروتمند دوست زیبا اندیش وتوحیدی
وای نسرین جان چقدر لذت بردم از کامنت بی نظیرت چقدر تحسینت کردم بخاطر تغییر شخصیتی که بصورت تدریجی با کار کردن مداوم در خودت بوجود آوردی
چقدر تحسین کردم شجاعتت که به آسانی معرفی خودت در آن توره 30 را انجام دادی آن هم به دوزبان فارسی وانگلیسی
تحسینت کردم به خاطر جسارت واعتماد بنفس در خصوص پرسیدن سوال مناسب ازلیدر توحیدی تور
نسرین عزیز باید هم شما به سمت همچین تور ولیدری هدایت بشی چون خود شما اینها را خلق کردی ولذتهای این سفر پاداش همه این هاست
منتظرم تا بازم از زیباییهای سفرت برامون بنویسی وباعشق بخوانم وتحسینت کنم
میبوسمت درپناه حق هر لحظه در بهترین مکان ودر بین توحیدی ترین افراد باشی عزیزم
سلام به فهیمه جان عزیز. مرسی .میدونی من با این سفر و تجاربش به این درک رسیدم که تغییر باورا با کار کردن روی دوره های استاد از درون داره انجام میشه و تنها زمانی قابل رویته که ما در موقعیت های جدید قرار می گیریم و اگر قرا نگیریم اصلا متوجه نمیشیم و سفر یکی از بهترین محک ها برای این موضوعه .بازم سپاسگزارم
به نام خداوند مهربانم
به نام خداوند هدایتگرم
به نام خداوند زیبا که زیبایی را دوست دارد
سلام خدا بر وجود ارزشمند تان خانم نسرین دوست داشتنی
خانم نسرین خوش قلب
خانم نسرین زیبا با قلب درخشنده
چقدرررر کمنت تان درس داشت
چقدررررر کمنت تان عالی بود
چقدررر تک تک کلمات تان بی نظیر و زیبا بود
چقدر اینجا زیباست
ووااااااای من چگونه شما را تحسین میکنم
من چگونه این ایمان شما را تحسین کنم
من چگونه این درک شما را تحسین کنم
من چگونه این عمل به قانون را تحسین کنم
این خدایی من چه بنده های نازنین دارد چی بنده های زیبا دارد که هر روز میبینم میخوانم بیشتر عاشق خدا و بند هایش میشوم
خانم نسرین نازنینم از قلبم میگویم زیادددد تحسین تان کردم
و دوستتتت تان دارم
الهی سفر تان رویایی ترین تجربه زنده گی تان باشد
الهی در سفر ذوب عشق خدا باشید
الهی هر لحظه دستان خدا را حس کنید.
الهی هر لحظه خدا را ملاقات کنید
از خداوند بهترین ها را برای تان میخواهم
و تحسین تان میکنم برای این شجاعت تان نسیرین خانم دوست داشتی
مرسی که نوشتی این قدر زیبا نوشتی
بازم برای مان بنویس
دوستتتت دارم
سلام به پاکیزه جان عزیز .چند بار اسمتون رو توی عقل کل دیدم هم اسمتون و هم فامیلتون برام جالب بود و زدم روی اسمتون از نوشتنون حدس زدم که افغانی هستین. چقدر لهجتون زیباست و چقدر بارقلبتون مینویسی. چقدر این ایمان و توحیدتون رو تحسین میکنم که در تمام نوشته هاتون موج میزنه .چقدر این در صلح بودنتون رو دوست دارم .مرسیرعزیزم که با قلبت برام نوشتی
به نام الله مهربان
سفرت بسلامت باشه نسرین جان
آفرین بلاخره زدی تو دل ترس هات و شروع کردی و حرکت کردی
بخدا همونطور که خودت گفتی خداوند با ما حرف میزنم و نشانه ها رو میده
ما باید چشم و گوشمون رو باز کنیم و ببینیم و فقط لذت ببریم
انشاالله بزودی کامنت روزی رو بخونم از شما که تنهایی سفر کردی
آفرین
آفرین
ماشاالله
تحسینت میکنم
هنوز این اول سفرت هست
اینقدر نشانه و زیبایی ببینی که بخدا مات و مبهوت بشی از این همه نعمت خداوند
و اشک از چشمان سرازیر بشه
بخدا میای و برام میگی و مینویسی
آخ آخ
جنگل گیسوم بی نهایت زیباست نسرین جان اونجا یاد من هم باش
جنگل رفتی ساحل کیسوم هم حتما برو راهی ندارند باهم
من شب توی ساحل خوابیدم و صبح طلوع زیبای آفتاب رو لب ساحل دیدم
اون هم با یک کوله رفتم و وسایل کمپ و چه تجربه شیرین برام داشت و از اونجا هم رفتم آبشار ویسادار
الله اکبر
خیلی برام لذت بخش بود و پای پیاده هم بودم بخدا خودش همه کار ها رو برام کرد و آدم ها رو فرستاد برم تا بهم کمک کنند
خاطرات خوبی رو برام زنده کردی
اول کامنتت نوشته بودی سپردم به خدا
ببین
به خوب کسی سپردین همه چیز رو برات میچینه
امیدوارم بیشترین و بهترین لذت ها رو داشته باشی و باز هم بیشتر
مراقب خودت باش
از زیبایی ها برامون بنویس
یا حق
سلام به جواد جان عزیز .سپاسگزارم همین پاسخ های شما باعث شد که جرات و جسارت برای سفر بیشتر بشه چون ی کم شک و تردید داشتم اما تصمیمم رو گرفتم و رفتم تو دل ترسم .آره رفتم هم جنگل گیسوم هم ساحلش و قایق سواری و اسب س آری و شاتل .آبشار ویسادار هم رفتم رفتم تو دلش توی خود خود آبش با وجود اینکه قدم کوتاهه و خیس خیس شدم اما انجامش دادم و تنها خانمی بودم که خیلی راحت رفتم پایین و اومدم بالا و نفر اول بودم بدون هیچ کمکی .قلعه رودخان رو هم رفتم با جرأت و جسارت جدا شدم از تور و انجامش دادم .مرسی از شما دوست عزیزم
سلام به نسرین عزیز
آفرین
آفرین
ماشاالله
تحسینت میکنم
سر صبح این کامنت رو خودم و گل از گلم شکفت
به به چه جای زیبایی رفتی آبشار ویسادار بینهایت زیباست
مسیر این آبشار فوقالعاده است
راستی اونجا خانمی هم بود به اسم خاله جمیله بسیار خانم مهربان و خوش برخوردی هست و غذا درست میکنه و میفروشه امیدوارم که بوده باشه و دیده باشیش
به هر حال خوشحالم که رفتی توی دل ترس هات
میبینی چه لذتی داره وقتی که از ترس جدا میشی؟؟؟
میبینی که چقدر خدا هم باهات هست و همراهیت میکنه؟؟؟
میبینی که قبل از تو خدا جلوتر هست و کارهات رو برات انجام میده؟
خدایا شکرت
ممنونم نسرین جان
شاد باشی
سلام به جواد عزیز.بله جمیله خانم بود و شوهرش چقدر هم سرحال و خوش برخورد بودن و آواز میخوندن و شاد بودن خیلی تحسینشون کردم
خدا رو شکر برای این تجربه های قشنگ و زیبا
ممنونم که باز هم نوشتی و امید و انگیزه دادی
موفق باشی در تمام جنبه ها
بنام رب العالمین
سلام سلام به روی ماهت نسرینِ مهربون و دوست داشتنی
وای عشق کردم از کامنتت
تحسینت میکنم که در سفری ، خداروهزار مرتبه شکر
به به چه جاهای بینظیری رو قرار ببینی
خداروشکر
یادش بخیر وقتی رفتم جنگل گیسوم ، دخترم 3 سالش بود
خیلی سفر فوق العاده یی بود
حالش و ببر
ی ساحل هم داره که بینظیره و تازه قایق هم میتونی سوار شی
وای چه حالی ببری ، نوش جونت عزیزم
تو جنگل که راه میری ،سلام من و به درخت هاش برسون
نسرین جونم خیلی خوش حالم که تو سفری ، انگار خودم اونجام
تحسین میکنم عزت نفس تو
به افتخارت ایستاده دست میزنم که از منطقه امنت خارج شدی برای لذت بردن
مطمئن باش خداوند با پاداش هاش سوپرایزت میکنه
ایشالا سفر بعدی با عشقت بری سفر و حالشو ببری
ی مردِ مهربون و خدا ترس که بودنش هر لحظه سپاسگزارترت کنه
الهی به عظمت و شکوهش لعلک ترضی بشی عزیزم
خیلی دوستت دارم
سلام به سارا جان گل .مرسی عزیزم واقعا با تمام وجودم فرکانست رو دریافت کردم .آره عزیزم رفتم هم جنگل هم ساحل. قایق سواری اسب سواری شاتل هم رفتم و کلی هیجان رو تجربه کردم و از همه هم شجاع تر بودم به لطف آگاهی های استاد مرسی عزیزم . ان شا الله شما هم به خواستین که رابطه ی عالیه برسین به زودی زود .دوست دارم عزیزم
بنام پروردگار هدایتگر
سلام نسرین خانوم عزیز
چقدر لذت بردم از خوندن تجربتون و تبریک میگم برای این تغییرات شخصیتی و عملکرد توحیدیتون
الان کامنت دوست خوبمون جواد بایرامی عزیز رو میخوندم
https://abasmanesh.com/fa/cross-country-road-trip-episode-202/comment-page-9/#comment-1213729
که چقدر بدرستی به شاد بودن و لذت بردن و اتفاقات خوب و معجزهوار رو تجربه کردن اشاره کرده بود
و شما هم به همین پیروی از قانون و رشد کردن اشاره کردین
ممنونم که از تجربه و عملکردتون گفتین
به یاری خدا اتفاقات و خواستههای فوقالعادهای رو تجربه میکنین
در پناه خدا شاد و ثروتمند و خوشبخت باشین
هم شما و هم همهی ما بچههای این سایت
سلام به آقا مجید عزیز دوست بزرگوارم .سپاسگزارم .بله قشنگ دارم درک میکنم که چقدر متفاوت از قبل دارم رفتار میکنم اونم ناخودآگاه نه اینکه بخوام زور بزنم .من الان من خیلی خیلی جسور و شجاع شده به لطف خداوند و بودن در این مسیر توحیدی
بهترین ها رو براتون آرزو میکنم
سلام به نسرین خانوم عزیز و دوست داشتنی
دُت شیرین زوان کورد
سفر به خیر و سلامت بای نازارم خویشکه عزیزم
خداراشکر بر ترست غلبه کردی و رفتی تو دل سفر
سفری که سراسر زیبایی و عزت نفس و نعمت برات به همراه داره
افرین به تو دختر شیرین زبان
تحسینت میکنم به خاطر اعتماد به نفس بالات که تو اون جمع اتوبوس تونستی خودتو قشنگ معرفی کنی و تمرین پیام باررگانی رو انجام بدی
افرین به شجاعتت و جسارتت
افرین به شما که راحت از لیدر تور در مورد کارش درخواست کردید و ایشون از روی عشقش به کارش توضیح داد
دمت گرم واقعا
حدایاشکر داری به سمت تجربه زیبایهای بیشتری میری و چقد خدا تو این راه دستاتشو میفرسته برای براوردن خواسته های تو عزیزدلم
همون جوری که خودت گفتی که به کمکت اومدن
تحسینت میکنم انقد بزرگ شدی و رشد کردی و پیشرفت تو شخصیت ایجاد کردی عزیزدلم
انشالله در بهترین زمان و موقعیت خودت باشی عزیزم
و بهترینها رو در این سفر توحیدی برایت از خداوند منان خواستارم
قلبمی عزیزم
سلام به آزاده جان .سپاسگزارم عزیزم .بله احساس می کنم خیلی بزرگ شدم توی این سفر ی دختر کرد شجاع و نترس که همیشه آرزوش رو داشتم شخصیتش داره شکل میگیره و تثبیت میشه .خدا رو شکر که هدایت شدم به این سفر تا بفهمم ارزش کار کردن روی خودم رو و سرمایه گزاری روی خودم .سلامت و فراقت باشی و همچنان لیدر
سلام نسرین عزیز
همسفر خوب و خوش احساس و خوش قلم ما
امیدوارم سفرت خوش بگذره
چقدر خوبه که همزمان با استاد ما هم داریم معادل اون رو تجربه میکنیم
منم یک سفر سه روزه اومدم به آمل و فردا صبح برمیگردم به امید خدا
گیلان خیلی زیبایی داره
به گیلان خوس اومدین
برای تمام اهالیِ تور شما شادی و لذت آرزو میکنم
خوش بگذره و پر برکت باشه این سفر برای شما
در پناه الله باشید
سلام به نوید جان عزیز دوست ارزشمندم .من اولین باره اومدم گیلان واقعا زیباست همه جاش اصلا نمیشه گفت کجا قشنگ تره .همه جاش بهشته واقعا استاد راست میگفتن که بهشت رو همین جا توی همین دنیا هم میشه تجربه کرد. هوای دیشب نم نم بارون و هوای لطیف و خنکش واقعا تجربه ی به یاد ماندنی بود
مرسی عزیزم
بنام خداونده بخشنده و مهربانم
سلام نسرین خانوم سفرت بخیر در پناه رب
چقدر کیف کردم که از پیله خودت در اومدی الهی شکرررر برای این هدایت و این بزرگی و این پا گداشتن تویه ترسهااااا الهی شکر…
خدا نگهدارت (حسبی الله)
چقدر خوبه که حس پرواز داری چقدر قشنگه که عالی هستی چقدر خوبه که اینقدر حال دلت خوب دست خدا به همراهت
ما در کنار خداااا هممون قرار پروانه بشیم
راهت هموار رفیق
در پناه جان جانان رب العالمین شاد و سلامت و ثروتمند باشی
برووووو تو اغوش خدا و کیف کن
سلام به آقا حسین عزیز. بله خدا رو شکر دقیقا خودم هم حس کردم عین ی پروانه که آروم آروم از پیلش میاد بیرون این اتفاق هم برا من داره می افته و هر روز ی لایه از وجودم باز میشه و هی رهاتر و آزادتر میشم و به اصل وجودی خودم نزدیک و نزدیک تر
مرسی که هستین همسفر
بنام خداونده بخشنده و مهربانم
سلام به اجی نسرین زیبا سخن و عزیز خداااا
الهی که حال دلت قشنگ باشه و سفر عالی داشت باشی و کیف کنی و لذت ببری و عشق کنی با حضور لحظه به لحظه خدا در زندگیت
پرواززززززززززز کن و اوج بگیر مثل عقاااااب پرواز کن در پناه رب
در پناه الله شاد سلامت و ثروتمند باشی
سلام نسرین عزیزم
سفرت به سلامتی وشادی باشه
خداروشکر که سفرتوحیدیت روشروع کردی ومطمئنا بعدازاین سفر ظرف وجودیت خیلی بزرگترمیشه وپخته ترمیشی
ماهم فرداراهی سفرهستیم به امیدالله
به شمال محموداباد زیبا
ایده ی خیلی خوبی ازت گرفتم که گفتی تمرین ستاره قطبی روبرای سفرت انجام دادی وهمه کارهار به خداسپردی
ممنونم ازت. منم حتما اینکاروبرای سفرم انجام میدم
سفری که معجزه وارخودخدابرام جورش کرد
تحسینتون میکنم که خودت روبه دوزبان معرفی کردی.افرین به این اعتمادبه نفستون
درپناه خدا شادوسلامت باشید
سلام به زهرا جان سفرتون به سلامت عزیزم .آره عزیزم من دقیقا قبل از سفر تمام اون چیزهایی که دوست داشتم توی سفر برام اتفاق بیفته رو نوشتم توی دفترم و هر روز هم دارم ی سریهاشون رو بدست میارم
و دقیقا دارم حس میکنم اون بزرگ شدن ظرف وجودم رو توی اینرسفر
ان شا الله لحظات خوش و نابی داشته باشین
سلام نسرین عزیزم
چی بگم انقدر کلام به کلام کامنتت که میخوندم میگفتم آفرین آفرین دمت گرم دختر شجاع آفرین نوش جونت این سفر آفرین که حرکت کردی مخصوصا وقتی گفتی خودت بلند شدی معرفی کردی و حتی به انگلیسی معلومه عالی روی خودت کار کردی و تغییر واقعی کردی و دمت گرم که توی جمع ٣٠ نفری که نمیشناختی بدون ترس بلند شدی و خودت معرفی کردی خیلی خیلی تحسینت میکنم و امیدوارم کلی بهت خوش بگذره
سلام نسرین عزیز ممنونم از اینکه تجربت رو نوشتی منم چند روز دیگه انشاالله میخوام برم سفر یجای کوهستانی و سرسبز مثل جایی که استاد رفتن و میخوام مثل شما این رو یک سفر توحیدی بدونم برای شکل دادن به جاهایی از شخصیتم که هنوز کامل نشده و میخوام اصل سفر رو توحید بزارم تا از این سفر که برمیگردم به امید خدا چند مدار جهش کرده باشم و میخوام اول سفر بگم خدایا مارو تو بهترین زمان تو بهترین مکان قرار بده و خودت به زیبایی های بیشتر هدایت کن
خدایاشکرت از بابت خوندن این کامنت
سلام به رویا جان .واقعا الان که اومدم سفر مفهوم بیت بسیار سفر باید تا پخته شود خامی رو میفهمم
حکایت بچه های سایت استاد اینه که اونایی که واقعا روی خودشون کار کردن کاملا پخته شدن ولی بعضی وقتها چون شرایط فراهم نبوده خودشون متوجه نیستن و تازه وقتی توی شرایطش،قرار میگیرن متوجه میشن چه تغییراتی کردن
سفر عالی رو براتون خواستارم
سلام
چقدر حرفاتون دلنشینه.به قول معروف :آچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
خیلی حرفاتون قشنگ و دلنشینه و کاملا از گفتارتون معلومه که چقدر به خاطر موفقیتهاتون ذوق دارین و اینکه میتونین درستونو خوب پس بدین خیلی خوشحالین.براتون همیشه آرزوی پیشرفت و موفقیت دارم و امیدوارم یه روزی برسه که منم بتونم به این حد از پیشرفت و معرفت برسم.
سفر خوب و پر از دانش براتون آرزو میکنم.
سلام نسرین جان
بهتون تبریک میگم که از منطقه امنتون خارج شدید و وارد ترسهاتون شدید ، آفرین.
وقتى از معرفى تو اتوبوس گفتید تحسینتون کردم و یاد خودم افتادم وقتى که تصمیم گرفتم خودم ، خودم رو معرفى کنم و چقدر حسش خوبه ، چقدر وارد ترسها شدن اعتماد بنفس آدم رو بیشتر میکنه .
جنگل گیسوم عالیه ، یه جاده رویایى ، دریا و ساحل بى نظیره.
در پناه حق.
سلام نسرین عزیزم
دخترشجاع وبا اعتمادبنفس
چقدر وبینهایت بهت افتخار وتحسینت کردم
که تونستی از محدوده ودایره امنت بیای بیرون
باجسارت وشجاعت ،تنها وبا گروهی افرادمتفاوت سفرکنی،افرین براین تواناییت
چقدر عالی که تونستی آگهی تبلیغاتی رو توی اون جمع با دوزبان انجام بدی،توفو ق العاده ای
وچقدر هم به زبان انگلیسی مسلطی،احسنت
چقدر دوست دارم که خدا به منم این جسارت وشجاعتو بده که بعداز چند ماهی منم بتونم این کارو انجام بدم
چه سفر رویایی ودلچسبی رو داری تجربه میکنی
سفری که ازابتدا با نکات مثبت وبا قانون ساختی مطمئنن سفری جادویی وفوق العاده خواهد بود چون خودت داری میسازیش ،تو بینظیری عزیزم
برات بهترین اتفاقها ورسیدن به بهترین درخواستها رو ارزومندم وهمچنین امیدوارم در بهترین زمان در بهترین مکان قراربگیری
سلام به یکتا جان عزیز.چقدر اسم زیبایی داری عزیزم .سپاسگزارم از تحسین هات عزیزم .بله این سفر فرصت خوبی بود برای من که شناخت بیشتری نسبت به خودم و خواسته هام داشته باشم و صد البته فرصتی شگفت انگیز برای محک زدن اعتماد به نفس و عزت نفسم که فهمیدم نسبت به قبل از اومدن توی این مسیر چقدر تغییر کردم و بهتر شدم چون تا حالا این فرصت برام پیش نیومده بود که میزان تاثیر این آگاهی ها رو در خودم بسنجم
خدا رو شکر
برا شما دوست عزیزم هم سفرهای زیبا و شگفت انگیزی رو آرزو میکنم
سلام نسرین خانوم عزیز
سلطان این سایت الهی
نسرین خانوم تحسینتون میکنم بخاطر حرکت آگاهانه به سمت ترسهاتون و لذت ساختن از این ترسها
تحسینتون میکنم بخاطر تغییر شخصیتتون و برخورد با غریبها و گفتن نکات مثبتتون
همه این نکاتی که گفتین سراسر درس بود برای ما از دقت به نکات مثبتتون که باعث شد الان در سفر باشید و لذت برین تا سیر تکاملی که دارین طی میکنید و آگاهانه متوجهش میشید و این درس برای همه هم جای تعقل داره و الان که به خودم فکر میکنم منم چقدر بهتر میتونم نسبت به گذشته با غریبها ارتباط بگیرم و مثالش همین امروز که برای گرفتن جواز کسب سر کلاس رفتم هر سوالی که به ذهنم میرسید خیلی راحت میپرسیدم و قبلا اصلا اینطور نبود
دیگه همه رو به یک چشم میبینم زن و مرد خارجی و ایرانی
اینا همه تغیرات زیادی هست که همه ما کردیم و اینقدر آروم اتفتق افتاده که الان شده جزیی از ما
سپاسگزارم از شما دوست عزیزم بخاطر شجاعتی که از خودت نشون دادی و به ما هم قوت قلب دادی
سلام به آقا محمد عزیز . سپاسگزارم که با پاسختون خاطرات سفر رو برام مرور کردین سفری که سالها بود میخواستم تجربش کنم ولی ترس ها مانع می شدن ولی بالاخره خلقش کردم
اتفاقا چند روز پیش داشتم با دوست عباس منشیم صحبت میکردم و از تغییراتش میگفت که با رفتن به باشگاه براشون اتفاق افتاده که چقدر اعتماد به نفسشون در درخواست کردن رفته بالا و من بهشون گفتم که ما بچه های سایت تازه وقتی که ی محیط جدید رو تجربه میکنیم میفهمیم که چقدر تغییر کردیم .تاز مانی که توی همون محدوده ی خودمون هستیم خیلی ممکنه تغییرات رو نبینیم اما به محض تجربه کردن ی شرایط جدید تازه متوجه این موضوع میشیم
خوشحالم برای تغییرات جدیدی که در شما هم ایجاد شده .
ان شا الله که در کسب و کارتون هم موفق تر باشین
ممنوم از حس خوبی که با پاسختون به من منتقل کردین
بنام خدای عزیزم
استاد جان سلام
چقدر دیدن این زیبایی ها حس خوبی ب آدم میده، از صمیم قلبم ازتون تشکر میکنم
استاد با اینکه من جایی زندگی میکنم که تقریبا کوهستانی هست و ازین جاده ها و مکان ها و رودخونه ها و ابشارها زیاد داره اما واقعا از دیدن این مکان زیبا لذت بردم
شما بهترین الگویی هستین که در تمام عمرم دیدم و با عشق شما رو دنبال میکنم
من همیشه فکر میکردم که برای رفتن به سفر باید ساعت ها و کیلومترها توی مسیر باشی و له و داغون برسی بعد بری و اونجا ها رو بگردی، اما الان با ی دید دیگه دارم به رفتن و گشت و گذار نگاه میکنم، نشستم حساب کردم که اگه جاهایی که توی اطرافم هست رو هفته ای یکیشو بریم بگردیم ماه ها طول میکشه
محل زندگی من پره از آبشار و رودخونه و طبیعت بکر و بی نظیر که من تا بحال اصلا نمیدیدمشون ،وقتی شما رو دیدم که از کوچکترین جاهای طبیعت که انصافا در مقایسه با جاهایی که من دیدم خیلی معمولی تره انقدر با ذوق و شوق سپاسگزار بودید و خدارو شکر میکردید که من در برابر خدا شرمنده میشدم، میگفتم خدایا من رو ببخش که انقدر ناسپاس هستم در برابر این حجم از زیبایی هایی که در اطرافم بوده و من اصلا تا بحال ندیدمشون، شما باعث شدین طعم شیرین شگرگزاری رو با تمام وجودم حس کنم ، شما بهترین کاری که برای ما دانشجوهاتون انجام دادین این بوده که باعث شدین زیبابین تر باشیم، نعمت ها رو ببینیم ، استفاده کنیم، لذت ببریم و سپاسگزارتر باشیم
استاد این روزا با اینکه اتفاق خاصی برام نیفتاده اما حال دلم عجیب خوبه و وصله به خدای خودم
ازتون ممنونم که باعث حال خوب خیلی ها شدین
دوستون دارم
به نام خدایی که ویژگیش بخشنده گی بی حد و حصر هست و همه چیز تحت سیطره ی قدرت اوست و هدایت تمام مخلوقاتش رو بر خود واجب کرده
سلام به استاد ومریم عزیزم ودوستان عزیزم
چه بهشتی رو دارید تجربه میکنید و ما رو هم سخاوتمندانه شریک دیدن این بهشت کردید خواسته های ما رو برای تجربه کردن این زیباییها بیشتر کردید و خداوند هم که همیشه سمت خودش رو انجام داده اجابت کرده کافیه من در مدار هدایتش باشم تا در زمان و مکان عالی به تجربش هدایت بشم الهی امین
یه منطقه کوهستانی رویایی و این دشت وسیع سرسبز و پر از درختان بلند قامت و سرسبز زیر آسمان به شدت تبی و ابرهای پفکی زیباش کوهای پوشیده شده از درختان سرسبز و رنگ قرمز تراک وسط این همه رنگ زیبای طبیعت چقدر جلوه گری میکنه
یه جابه جایی کوچیک تو این بهشت وسیع و لبریز شدن زیبایی بیشتر و به قول مریم عزیزم حیاط جدید ابن خونه با صدای رود جاری روی سنگهای رنگی کف رودخونه آبی زلال و یخ که از صخره های شکافته شده با آب جاری رویایی تر شده چه موزییک زیبایی هست صدای برخورد آب با سنگهای کف رودخونه درختهای دور تا دور جاده که مریم جانم شمایی از اون رو به تصویر کشیدن چه شکوهی داره این درختهای بلند قامت و آفتاب طلایی روی برگهای درختها و این زمین وسیع و تمیز چقدر عالی با سنگ چین و تنه درخت یه رودی درست شده که میشه توش حموم کرد خیلی زیباست خدایا شکرت این آبشار زیبا و کوچولو بای زلال و جاری استاد عاشقتم که صورت خودتون رو با این آب جاری شستید و قدردان مریم جانم که با دوربین به دست از روی این سنگها رد شدند تا این شکوه رو به ما نشون بدند عاشقتم مریم جان
این ذهن جستجوگر و کنجکاو شما باعث شد همون اول آماده بشید برای پیاده روی و دیدن شگفتیهای این مسیر و کشف زیباییهای محیط چقدر برام جالب بود این سنگهای خرد شده پای این کوه سنگی این حالت تیز و بلند سنگها که میشد مثل چاقو ازش استفاده کرد تیزی سنگ رو با خراش دادن ناخن استاد جان نشون دادید چقدر تیز بود و این کوه با سنگهای نوک تیزش جای بالا رفتن نداشت ولی میشد که متحیرانه این شگفتی رو با کنجکاوی مقدس دید و تجربه کرد مثل بچه های کوچیک ذهنی پرسشگر و کنجکاو و جستجو گر داشت و از هر زیبایی و شگفتی لذت برد و ساده عبور نکرد اینها قدرت و شکوه و عظمت خداوند نامحدود و جاری هست و درسها و نکتهای مهمی از قوانین الهی رو میشه تو این مسیر طبیعت بکر درک کرد
آگاهانه تصمیم بگیرم کنجکاو باشم سوال کنم جستجو کنم از هیچی ساده نگذرم جسور باشم تست کنم ناشناخته ها رو درک کنم روی این ویژگی شخصیتی کار کنم تا به اطلاعات کامل تر و عالیتری هدایت بشم
استاد و مریم عزیزم عاشقتونم که تو این مسیر زیبا این گلهای ریز و زیبا زرد و بنفش و سفید رنگ رو وسط این علفزار سبز رنگ به تصویر کشیدید از اون رودخونه سنگ چین شده و سنگهای رنگی کف رودخونه با آب زلال و جاریش تصویر بینهایت زیبایی بود درختهای دور رودخونه جاده ای که از دو طرف با این درختهای بلند قامت پوشیده شده چه مسیری رو پیاده روی کردید رویایی بود
حدود چهار ساعت پیاده روی در مسیری سربالایی و سرپایینی و سنگلاخی مهارت و قدرت بدنی شما رو برای تجربیات پیاده روی بیشتر بالاتر میبره خداروشکر لایق استفاده از دوره سلامتی هستم و درک میکنم این انرژی عالی رو که میتونی با اندامی رویایی به راحتی پیاده روی کنی که کاملا با سیستم بدنی هماهنگه و تما اندامها رو درگیر و تحرک عالی رو ایجاد میکنه سلامتی بیشتر و اندامی عالیتر و قویتری ساخته میشه راحت و ساده و طبیعی بدون هیچ فشار سنگینی بدون هیچ هزینه ای برای باشگاه رفتن راحت اندام رویایی و عضله ای ساخته میشه
عااااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی
من با دیدن این طبیعت و این سبک زندگی شما استاد عزیز با یک ترمز مخفی ذهنم که اجازه نمیده برم تفریح و سفر آشنا شدم.
این ترمز ریزه خیلی ریزه خیلیییی…
وقتی شما توی اون جنگل پراز دار ودرخت و رودخونه طبیعت بکر که کمتر کسی قدم نزده بود ،داشتین قدم میزدید ،یهو با خودم گفتم اینجا کوهستان، پر از جنگل و برف ،بطوری که تابستون تازه برفا آب شده که گل سبز کرده، چطور نمیترسه استاد از شیر کوهی ،از خرس و گرگ ،چرا دست خالی داره طی مسیر میکنه…
اونجا بود که فهمیدم استاد ایمان داره به الله که همیشه بهترین و سافت ترین راه ها سر راهش میان و و یک ترمزمو اینجوری شناسایی کردم.
موضوع بعدی که بهش توجه کردم که استاد گفتن اینجا آتش روشن کردم ممنوع ولی اینا آتش روشن کردن نمیدونم.
این نشون میده استاد به قوانین هرجا احترام میذاره و اینکه میگم به الله ایمان داره و ترسی نداره از انجام کار ها به معنی انجام کار اشتباه و کار هنجار شکن و کاری که خطرناک باشه را هیچ وقت انجامش نمیده بلکه ایشون خیلی انسان قانونمندی هست و اینجوری قانونمندی رو نشون میده.
نکته بعدی استاد تکامل حتی توی کمپ رفتنم رعایت میکنه اینکه میگه ما ماهاس که سربالایی رو نرفتیم الان کم کم میریم که عضله هامون آگاه بشن که یک وقتی برای ادامه سفر خالی نکنند.
این چقدر هوشمندانه و طبق قانون هست.
خداروشکر بابت آشنایی با استاد و مریم عزیزم
به نام خدای رحمن ورحیم
خدای خالق این همه شگفتی وزیبایی
سلام به روی ماهتون
سلام به همه دوستانم تواین سایت الهی
خدایاشکرت که این همه زیبایی خلق کردی که هرجای جدیدرو میریم کلی شگفتی برامون داره
چقدر طبیعته زیبا وبکریه
درختان سربه فلک کشیده بارنگهای زیبا درشکل های مختلف
اسمان ابی وشفاف
صدای اب که قشنگترین موسیقیه جهانه
رودخونه زلال وصاف وپاک
کوههای زیبا باسنگهای شگفت انگیز
خیلی جالب بودن برام این کوهها تاحالا ندیده بودم این مدل ازسنگ رو
خدایاشکرت
چقدر زیباست این کوه چقدر رنگهای قشنگی داره
قهوه ایی توسی مشکی خاکستری و….
چه سنگهای تیز وبرنده ایی چقدر باحاله مدلشون خدایاشکرت که دیدم این زیباییهات رو
این کوه که نماداستقامت وپایداریه وصبر
پایداری وصبر تومسیری که هستی
صبر برای نتیجه گرفتن
صبر برای تکامل طی کردن
صبر برای لذت بردن
وچقدراین طبیعت درس داره واقعا
خدایاشکرت چقدراب رودخونه شفافه
تمام جزییات سنگها اززیراب پیداست
الله اکبر قدرتت روشکر خدای قدرتمند وثروتمندم
خدایاشکرت اکه اول صبح با دیدن این فایل واین نسیم خنکی که بصورتم میخوره حالم عالیه عالی شده
چقدر خوبه استاد که روحیه کنجکاوی دارید واقعا حیفه که ادم از کنار این همه زیبایی و شگفتی که توجهان هست ساده بگذره واهمیت نده
باید رفت وگشت وکشف کرد
واقعا ازتون یادمیگیرم که همیشه یادم باشه از کنارهرچیزی به سادگی نگذرم واهمیت بدم وکشفش کنم تا ببینم هرچه زیبایی و شگفتی دراین جهان مادی هست
استادعزیزم تحسینتون میکنم.. بدن وهیکلتون هرروزداره عالیتروزیباترمیشه
من عاشق پیاده روی توطبیعت وکوه هستم
خیلی عالیه که 4ساعت پیاده روی کردید ولذت بردید واقعا لذت بخشه پیاده روی توطبیعت
افرین به شمامریم جان خداقوت عزیزم که پابه پای استاد جلومیرید و همیشه همراه هستید
خدایاشکرت که میشود بالذت وشادی ودرارامش تمام باسلامتی کامل باثروت فراوان دراین دنیا زندگی کردولذت برد
خدایاشکرت که میشود…
سلام عرض ادب خدمت استاد عزیز وخانم شایسته خوب خدارا هزارمرتبه شکرت سپاس گزارم امروز فرصت زندگ ی کردن ودیدن زیبای ها رابه من داد سپاس گزارم خدایا شکرت براین همه نعمت که ت برای ماافریدی که اگردریاها مرکب شوند ودرختان قلبم نمیتوانند نعمت های تورابشمارند خدایا شکرت وسپاس چقدراین جا فراوانی درخت است زیبای خدایاشکرت چقدراین جا استاد خوشگل است زیبا الهی شکرت خدایا چقدرفراوانی اب است استاد من عاشق آب هستم این جنگل وفراوانی الهی شکرت هست فروانی زیاده هرروز داره بیشتربیشترمیشه خدایا شکرت وچقدر اینجا اون آب زلال بود زلال الهی شکرت یعنی آدم دلش میخواد هم. ن لحظه بزره لب براین آب بخوره احتمالا خنک است خنک خدایا شکرت یه منطقه کوهستانی داریم استاد سنگ ها ی مشابه آین وتیز داره خدایاشکرت چقدر خوب گفتی که کنج کاوی بچگی باید بزاریم باشه آره چقدر آدم تاوقتی کنج کاواست زندگی معنا پیدامیکنه وحرکت میکنی عاشق ماجراجوی میشی هرروز حال میکنی استاد بزرگترین خدمتی شما به من کردی منا بااین قوانین آشنا کردی الهی شکرت مخصوصا سپاس گزاری استاد خانمم بدون اینکه من از به زور بخوام به دفتر خوشگل گفت برامن بخر براش خریدم داره مینویسه وجالب ترازاین اینه پسرم که عاشق توست همیشه میگه فایلی استاد بیارم گوش بدم اونم ازدیروز دفتر داشته داره مینویسه کلاس 3هست استاد من ازخدا شاکرم دارم جوری زندگی میکنم که الگو فرزندانم وهمسرم وادمها هستم الهی شکرت خدایا پروردگارا تو امروز مرابه راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه راه گمراهان غضب شدگان الهی شکرت خدایا استاد تشکرمیکنم وقت می زاری ومیای برای ما فایل میزار ی صبح منو شروع میکنی سپاس گزارم تشکر
سلام به همگی صبح زیباتون بخیر و شادی باشه
استاد ماجرا جویی من احسنت به این قوه کنجکاویه شما
باز هم کلی زیبایی های الهی نایاب در این قسمت از سفرمون بود که واقعا تا چشم کار میکرد زیبای های اعجاب انگیز بود، خدای من شکرت
خانم شایسته حیاط خونتون خیلی بیش از حد کیوته و باحالیش اینه پر از تنوع الهیه که سریع میتونید برای لذت بردن بیشتر عوضش کنید
چه رودخونه زیبایی ، چه آب زلال و تمیزی ، چقدر به این طبیعت نفرات قبلی به درستی اهمیت دادن و حواسشون به لطمه نزدن بوده ، دریغ از یک اشغال
خدای من شکرت که این زیبایی ها بابت انسان های عالی ، نایاب مانده و خواهد ماند
دمتون گرم بابت چالشی که با پیاده روی 4 ساعته توی مسیر متفاوت برای بدنتون داشتید و خودتون رو به یک ورزش حسابی دعوت کردید
عالیه این طبیعت فقط جون میده برای کشف کردن و زدن تو دلش و روشن کردن جاهای مجهول
موقعیت زندگی من چون کوهستانی هست از اون سنگ های که خرد میشدن دیدم ولی به تیز بودنشون پی نبرده بودم ولی کلی باحال بود مخصوصا اون سنگی که استاد برداشت و چهرش مشابه سر نیزه بود و چقدرم تیز عجیب بود ، خدای من شکرت بابت خلق این طبیعت زیبا واقعا اعجاب انگیزه
بازم جا داره از استاد و مریم بانو عزیز بابت همراه کردن ما با خودشون تو این لحظات زیبا تشکر کنم و آرزوی سفری لذت بخش تر براتون داشته باشم
از خدای مهربونم هم بابت حضور استاد عزیزم که دستی از دستان پر از لطف خداست بی نهایت سپاس گزارم.
همگی در پناه الله یکتا شاد ، سلامت و ثروتمند باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود به استاد عزیزم و مریم جان
از این همه زیبایی واقعا هیجان دارم چقدر لذت بخش و زیباست بودن در همچین فضای روحانی و رویایی
چقدر زیباست لمس این همه شکوه و عظمت
این مناطق کوهستانی پر از نعمت و ثروت و برکت فراوانی آب و جنگل و خیلی چیزای دیگه است
خدایا شکرت از دیدن این همه زیبایی این دنیا چقدر میتونه زیبا باشه اگه ما توجهمان به سمت زیبایی ها باشه چقدر این دنیا میتونه لذتبخش باشه اگه نگاهمان فقط به چیزهای مثبت باشه
این آب رودخانه چقدر زلال و شفاف و زیبا بود اون سنگهای تیز چقدر جالب و دیدنی بود این درخت ها و گل های زیبا چقدر جذاب و دوست داشتنی بود
به قول شما وسط تابستان و اون گل های خوشگل و خوشرنگ که همش لطف خداست و وقتی دنبال زیبایی باشی خدا ی مهربان هدایتت میکنه به زیبایی بیشتر و لذت بیشتر
خدایا شکرت بابت وجود شما و اینکه در مسیر درست هستید و باعث هدایت شدن بیشتر ما میشید
از شما ممنونم و براتون شادی و عشق آرزو میکنم
در پناه الله یکتا شاد باشید