سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 107 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدای زیبایی ها

سفر شروع شد یه سفر پر از زیبایی و لذت

از خدا خواستیم ما رو همواره در بهترین زمان و مکان قرار بده و روی این هدایت حساب کردیم

چقدر این جمله بهم چسبید امروز

یکی از بهترین باورهایی که میشه ساخت که همواره در بهترین زمان و بهترین مکان باشی

اول فایل وفتی دیدم مریم جان یه برچسب قرمز به چمدون زده و با همین کار ساده به راحتی چمدون رو پیدا میکنه با خودم گفتم ببین چقدر باورها تاثیر داره حتی تو ریزترین اتفاقات زندگی ات استاد همیشه میگن چطور از این بهتر چطور از این ساده تر

و حتی تو یه سری اتفاقات ریز که شاید ما اصلا بهش توجه نکنیم هدایت میشن به بهترین و ساده ترین راهکار

شاید همیت پیدا کردن چمدون اونجا کلا وقت بگیره ولی با همین یه برچسب ساده زدن کار خیلی راحت و سریع انجام میشه

توی ماشین وقتی استاد از آروی صحبت کردن و از تراک کمپر

منی که الان تو این موقع سفر نامه رو شروع کردم دارم میبینم چقدر استاد راحت هدایت شد به اون مسیر

واقعا من در بهترین زمان دارم این سریال رو دنبال میکنم

الان میبینم چقدر کیفیت سفرهاتون بهتر شده

چقدر راحت تر شدین

چقدر سبک بال تر می‌رید سفر

درسته آروی کلی امکانات داشت ولی محدودیت هایی هم داشت

که یکی از اونا این بود نمیشد تو دل سفر یه جاهایی زد کنار و از زیبایی ها لدت برد

و این برای استاد الویت داره

و تو فصل های بعد سریال که میبینم استاد جاهایی میرن که با اروی نمیشد رفت و چقدر تکاملی دارید هدایت میشید به بهتر بودت سفر و جاهای زیبا

وقتی استاد تو فایل هامیگن از همونحایی که هستی سعی کن شروع کنی و تمرکز کن بر نکات مثبت تا هدایت بشی به جاهای زیباتر رو دارم به لحطه لحطه سفر به دور آمریکا یاد میگیرم

یه روزی استاد تو بندر عباس بودن و از زیبای ی هاش جوری میگن من دوست دارم برم یه سر بند عباس

آنقدر اون زیبایی ها رو دیدن که الان تو این جایگاه هستن

منی که فصل حدید سفر به دور آمریکا رو دیدم و الان شروع کردم به دیدن این سریال از اول دارم خیلی بهتر اینو درک‌میکنم که هر چقدر زیبایی ها رو بهتر بتونی ببینی هدایت میشی به زیبایی های بیشتر

اون موقع که استاد با اروی سفر می‌کرد من دیگه میگفتم این اخرته سفربهتر از اینم مگه داریم

الان که تراک کمپر سفر میکنن میگم این خیلی بهتر

و خدا میدونه در آینده چقدر بهتر میشه

و حالا مطمئنم که بهتر میشه یعنی جای شکی باقی نمیمونه

و دیدن این قسمت یه انگیزه درست و حسابی بهم داد که تو فقط ادامه بده و به چیزایی که استاد میگه عمل کن

احساست رو خوب نگه دار و توجه کن به نکات مثبت

جوری نتیجه وارد زندگیت میشه که خودت نیمفهمی

و از این فروشگاه زیبا بگم که اول پر از فراوانی

ولی چقدررر سبزی ها رو خوشگل چیده بودن انصافا اولش فک کردن گل های طبیعی

آخه چقدر میشه به یه ایده ساده تغییر ایجاد کرد

با همین سبزی های خوردن چقدر زیبایی درست کرده بودن

پشت همه ی این کارها عشق

الان که داشتم این کامنت رو می‌نوشتم یهو متوجه یه تغییری تو خودم شدم

وای خدایا شکرت

یه نجوای خیلی کم رنگی اومد تو ذهنم تا این کامنت رو نوشتم

من نوشتم پشت اینهمه زیبایی یه عشقی

یهو یه صدای گفت چه عشقی پولش رو میخان بگیرن

بعد گفتم من اگر زینب قبل بودم اصلا حتی دقت نمیکردم به این موصوع که اینا چه با عشق انجام دادن

فق میخواستم بگم نگاه کن سبزی ها رو اینطوری چیدن که دو برابر قیمت با مردم حساب کنن

ولی الان دیدم اولین چیزیکه به ذهنم رسید این بود این زیبایی پشتش فقط میتونه عشق یه نفر به سبزی باشه

و چقدر تحسینش کردم که آنقدر سلیقه داره

مریم جان ازتون سپاسگزارم که تک‌تک این لحظات رو برای ما ثبت میکنید

موقع خزید کولر وقتی میدیدم قشنگ مقایسه میکنید و تمام جوانب رو می‌سنجید خیلی لذت بردم

و در آخر چیزی گرفتید که هم کیفیتش خوب بود هم جا دار تر بود هم توش راحت چیزیکه می‌خواستید جا میشد هم خوشگل بود

و این نکته که گفتید از ارتفاع جادداره خیلی خوب بود

خدا رو شکر بخاطر آزادی مالی و فراونی که راحت میشه خرید کرد

خدایا شکرت بابت دیدن این قسمت و سپاسگزارم از مریم جان و استاد و انتهای فایل بی نظیر بود با اون اهنگ زیبا