این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2021/09/abasmanesh-12.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-09-22 08:26:142024-02-26 19:21:33سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 107
236نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
دلم تورو میخاس و اومدم سرفایل که با اهنگ پایانی خدا همینجاس واقعا چقد قلبم نیاز داشت لذت برد با این اهنگ هدایتیش
حسم گفت منم توی هدایتم به امید الله کامنتای قشنگ هدایتی سفر به دور امریکا دو روشروع میکنم
باورت میشه انقد تنوع انقد فراوانی چه فروشگاه های بزرگی با قلبم بازی میکنن واایی میوه سبزی لباس وایی غذاهارو ببین چقد سالاد چقد مرغ واایی شکرت زهرا اصلا جایی نمخام برا حسرت بزارم برای این مهمونی صلف سرویس ینی هر چی بخای میتونی بخوری تاا ته هر چی دلت خاس برو عشق کن خدا اوردت تو این جهان لیاقتشو داشتی همه چی اوکی بوده کافیه لیاقت فعال تر بشه ودرکش کنی توانایی هات وارزش کارت میره بالا بالاتر البته لیاقت بلاخره خدا میدونه که توی سفر با خدام فرمون دسته خودش بهترین لذت بخش ترین نزدیک ترین خودش میچینه وخبرم که دارید سفر بی نهایته
ولذتش همیشه گی ینی بله از. همین حالا انقد توپ فایل توپ اهنگ توپ حسو حال توپ واایی چه تخت نرمیه من عاشق تختای بزرگ نرم پهن بزرگم واایی چه هتل اوکیه پنجره ویو واایی بارونو ببین واایی تیپ خوشگل خانم شایسته رو ببین واایی ای جون اسکوتر
استاد چقد این اخلاق عشق بازی کنجکاوی وسیله دوچرخه اسکوتر چقد شبیه تو دلم داشتم میگفتم شاید یکی دیگه بود میگفت استادم باید کروات زده عینک دودی زده بره تو لاکچری ترین هتلا فیلماش اینجوری باشه ولی استاده من عاشق اسکوتر مثل من وبا عزیز دلش با لباس راحتی که دوست داره کلاه عینکی که ستش در حال اسکوتر سواری که منم عاشقشم وباسرعت عالی تو جادی جایی رویایی چه حالی میده بگی بخندی با عشقت وهدایتی حال کنی دیگه فایلو خلاصه ایده خفن پشت هم میاد وماهم اجابت میکنیم چه کتف بالی هیچی اینا نمیشه نوش جونتون عشقولاها
وایی چقد راحت باهم کنار میاین ونظر منطقی تونو با جرات میگید وباهم انتحابی درستو میکنید
دلیل منطقی میارید وبهترین انتخابو عملو میکنید شکرت از این همه لذت عشق ازادی مالی
اها اینم خیلی دوس دارم همیشه یادم باشه تو مهمونی وهدفم فقط لذته واینکه جمله خیلی دوس دارم وهدایتی یادم اومد enjoy the little thing
تا اول فایل در مورد ست آپ کردن مرغ وجوجه ها صحبت کردید وگفتید کارایی که لازم وضروری بوده رو براشون انجام دادید یعنی سهم خودتون رو تا جایی که ممکن بوده انجام دادید باقی رو سپردید به خدا و اومدید برای یه مسافرت دوباره؛ توی ذهنم یه چراغی روشن شد وشاید بهتره بگم توی ((قلبم)) یه چراغی ؛ نوری پدیدار شد ویه صدایی واضح وبلند بهم گفت: عزیزم سفر زندگی در این دنیای مادی هم به همین شکله…
اینکه تو اومدی تواین دنیا و یه سهم ونقش کوچیکی داری که خالقت نسبت به شناختی که ازت داره در حد توانت اون رو برات قرار داده؛ که تو می تونی با انجام درست همون سهم ونقشت به مسیر زیبای زندگیت با خیال راحت وآسوده ادامه بدی….
فایل رو استپ کردم گفتم بیام این الهامات رو اینجا مکتوب کنم…
من همون آدمی هستم که تو فایل 170 سفربه دور امریکا کامنت گذاشته بودم که استاد جانم مریم جانم؛ من جایی زندگی می کنم(( گیلان)) که هر چی از یه طبیعت زیبا توی ذهن داشته باشید داره..
جنگل ودشت و دریا و رودخونه و شالیزار و باغهای چای ومیوه و کوه و آبشار و آب گرم های طبیعی و حیوانات اهلی و وحشی و….چهار فصل کامل..
هرچی تعریف کنم کم گفتم؛ امااااا اون زمان هروقت پامو از خونه میذاشتم بیرون فقط جسمم رفته بود و فکر وذکرم توی خونه ی توی مسائل حل نشده توی درس و کتاب پسرم توی کارهایی که باید فرداش انجام میدادم…خلاصه فکر ودل و حواسم همه جا بود و جایی که بهشت بود وباید لذت می بردم نبود!!!
تو اون کامنت من از استاد خواستم یعنی دعا کردم برای خودم وشاید دلم خواست استاد ومریم عزیزم دعا کنند برام که منم، ایمان و رهایی و آرامشی از جنس ایمان ورهایی و آرامش اونها داشته باشم ودر لحظه ی اکنون زندگی کنم..
و دعام مستجاب شد چون این خواسته ی قلبی من بود…
استاد قشنگم خیلی عالی جواب سوال وراهکار این مسئله رو برام توضیح دادند توی یه فایل دیگه وقتی مریم جان کامنت منو خوندن واین باعث شد من یه ابزار قدرتمند داشته باشم که سوای اون حرفهایی باشه که فقط در حد حرف وشعار در من بود مثل اینکه فقط میگفتم مینا در لحظه زندگی کن ولی باز نمی تونستم دست از نگران بودن ودلواپسی هام بردارم..
استاد گفتند من در مورد گذشته سعی کردم ادمهایی رو که از دستشون ناراحتم ببخشم تا از فکر در موردشون رها بشم!!
خب ماها زیاد می شنویم که میگن ببخش چون تو لایق آرامش هستی!!!
ولی خب آوردن این جمله توی عمل سخته وقتی همش فکر میکنی دیگری فلان جا فلان بدی رو در حقت کرده وبهت آسیب زده!!!
اما استاد قشنگم با دوره ی بی نظیر 12 قدم ؛ براستی که قدم به قدم دست منو گرفت و بهم فهموند که کسی وچیزی در این جهان هستی قدرت آسیب زدن به من رو نداشته ونداره ومن تمام طول عمرم خودم با نادانی ومشرک بودنم بوده که به خودم آسیب زدم واون نداشتن شناخت از خودم وخداوند و قوانیش بوده که شرایط و آدمهایی رو سر راهم قرار داده که به شکل باورهای مخربم وتوجهاتم به زندگیم جذب میکردم والبته که آسیب هم می دیدم واینکه بهم یاد داد که هر کسی مثل خود منه گذشته می تونه نادان وناآگاه باشه و هر حرفی زده هر کاری کرده که به چشم من بد بوده ودر من ایجاد خشم ونفرت و کینه و ترس و درد ورنج کرده؛ از روی ناآگاهیش بوده وچه بسا خود من هم در گذشته به خیلی ها بدون شک آسیب زدم چه با نگاهم چه با کلام ورفتارم وحتی ناخواسته…
پس دیگران رو وحتی خودم رو بخشیدم وازشون رها شدم و آرامشی رو که لایقش هستم به خودم هدیه دادم…
و همچنین استاد گفتند که سالهاست ذهنشون رو تربیت کردند که با هیچ دلیل ومنطقی به افکار منفی وترسها بها ندند؛ چون در اینصورت مثل این می مونه که دانسته دستشون رو کردند توی آتیش!!
آیا هیچ انسان عاقلی اینکارو میکنه؟
چون واقعا افکار منفی آدمو آتیش میزنه واز درون میسوزونه وباعث میشه لحظه ها وساعات و روزها وشبهای زندگی آدم بسوزه وپوچ ونابود بشه واز بین بره؛ همین لحظه ها وساعات وروزها وشبهایی که اگر من برای خودم ارزش بخوام وخودم رو دوست داشته باشم وباور داشته باشم که گذشته گذشته ونمیشه تغییرش داد پس الان که فرصتش رو دارم از همین حالا شروع کنم که حداقل آینده ی بهتری که از در کنار هم قرار گرفتن همین امروزها تشکیل میشه داشته باشم..
ومن با همین راهکارهای شما استاد قشنگم که دقیقا در پاسخ کامنت من گفتید تونستم این رهایی وایمان رو تمرین کنم…
اوایل یه کم سخت بود ولی وقتی با سپردن بارهای روی سینه وقلب و روی دوشم به خداوند کوچولو کوچولو بهش اعتماد کردم پاسخ اعتمادم رو هم سریع میگرفتم واین اعتماد به اینکه من فقط باید سهم خودم رو انجام بدم وخداوند سهمش رو به درستی انجام میده رها شدم …
من الان مدتهاست شاید 2 سال واندی میشه که میرم تنهایی مسافرت شهرهای مختلف ایران؛ به محض اینکه سوار هواپیما یا هر وسیله ی نقلیه دیگه ای میشم انگار کنده میشم ورها میشم از تمام تعلقاتم…..
چون قبل سفر اول از خدا میخوام که منو ببره مسافرت وجا ومکانش رو برام انتخاب کنه وبرام نشونه بفرسته؛ نشونه ها که اومد بلیط رو میگم برام بگیره چمدونم رو جمع کنه وبا بهترین ادمها همسفرم کنه وبا بهترین بندگانش هم صحبت وهم نشینم کنه وبهترین خوراکیها رو نسیبم کنه تو سفر ومنو ببره قشنگ همه جا بگردونه و صحیح وسالم و دلشاد برگردونه خونه…
یعنی زمام تک تک اموراتم رو در سفر میسپارم بهش وحتی اگر به تضادی بربخورم نمی گم ای بابا چی شد پس چرا اینجوری شد؛ بلکه سعی میکنم باور داشته باشم اینم بخشی از این سفر هست واومده که بهم درسی بده وتجربه ی دلنشین دیگه ای باشه برام که راه رو نشونم میده …
و دیگه پسرم وخونه و شهرم و کارم وهمه چیز رو رها می کنم به الله قسم طوری شدم که مدتهاست هرجا میرم حتی توی همین شهر خودم چهارتا کوچه وخیابون انورتر؛ اصلا پامو از خونه میذارم بیرون با تک تک سلولها وهوش وحواسم دقیقا با روح وروانم وقلبم وذهنم دقیقا همراه با جسمم همونجایی هستم که باید باشم…
انگار جهان من بخش بخش میشه ومن مثل یه مشاهده گر در لحظه اکنون با تمام روح وجسم وجانم باخودم همراه هستم با خودم ونه هیچ جای دیگه ای….
وجالبه وقتی توی خونه ی خودم یا محل کارمم هستم یا مهمانی دقیقا همین شکلی شدم…دقیقا همونجا هستم ودیگه انگار یادم میره گذشته وآینده وحتی گاهی از خاطر میبرم که کی بودم وکی خواهم بود…
واینها همه با لطف ورحمت خداوند نسیبم شده چون خدا دید که چقدر دلم میخواد در لحظه ورها زندگی کنم واشتیاقم رو دید وبه اشتیاقم پاسخ داد…
این رهایی وایمان و آرامش از اونجایی نسیب وقسمتم شد که هم مطمعن شدم ویقین پیدا کردم که من اومدم توی این جهان که با لذت زندگی کنم و هم یقین پیدا کردم که وقتی من سعی میکنم هر لحظه با تواضع وفروتنی وبا نام ویاد خدا و با صداقت و راستی ودرستی زندگی کنم وهر لحظه از خودش هدایت بخوام و مطمعن باشم که منو خدا داریم شراکتی این زندگی واموراتش رو پیش می بریم …دیگه رهاااااا شدم اونقدر رها که هرشب میگم من آماده ام اگر میخوای منو ببر باخودت من ازت راضی ام واز زندگی که این چندسال اخیر داشتم و خیلی بیشتر از اینکه شوق زندگی در این جهان رو داشته باشم شوق دیدار تو وبودن در کنار تو رو دارم در جهانی که میدونم زیباتر از این زندگی واین جهانه…
حالا چرا به این درک رسیدم؟
چون از وقتی سعی کردم وسعی میکنم تسلیمش باشم ودر برابرش متواضع و در برابر تضادها صبور و امیدوار می بینم که چطور همه چیز به زیبایی شروع میشه وبه سرانجام میرسه…
وقتی می بینم همچین خالق و همچین صاحب اختیاری دارم که تمام هم وغمش شاد بودن وخوشبخت بودن منه…
هم توی این جهان واین زندگی در کنارش خوش هستم وهم میدونم هزاران برابر بیشتر وبهتر از این خوشی ها رو در جهان دیگه باهاش تجربه میکنم….
دیگه خوردن املت و نون وپنیر و نشستن روی زیلو و روفرشی و یا نشستن روی خاک و خوابیدن توی چادر توی جنگل و یا خوردن بهترین وخوشمزه ترین وگرونترین غذاها تو بهترین هتل ها ورستوران ها …
یا زندگی توی یه خونه ی 70و80 متری و یا زندگی توی لاکچری ترین ویلاها به چشم من همگی یکی هستند و برای من نعمت وبرکتی عظیم از سمت خدا وفرقی نمیکنه پوشاک وخوراک و اموال و نام و مکان و شغل و …..
مهم اینه من یه آدمم که اومدم خودم رو تجربه کنم هم در شادی وهم در غم وهم در خوشی وهم در سختی ….
شکر الله مهربان رو که کمکم کرد تا به این درجه وبه این درک برسم که البته بسی از دست دادنهای دردناک وبسی تنهایی کشیدنها و بسی دست تنگی ها و بسی رنج ودردها باعث شد که به این نقطه برسم….
که بفهمم اونچه که به چشمم بدی روزگار اومد و جبر خداوند همه از نادانی وجهالتم بود وگرنه خداوند سراسر خیر هست وخوشی…
چرا از وقتی که متواضع تر صبورتر قانع تر..با ایمانتر و یکتاپرست تر شدم زندگی دیگه لحظه های سخت نداره؟ و به هرچی پیش بیاد خوش آمد میگم؟؟؟
چون از وقتی نشستم سرجاااام ودارم فقط اون چیزی که باید ولازم هست وسهم خودم هست رو انجام میدم از وقتی بیشتر سکوت میکنم تا صدای خدا وجهان هستی رو بشنوم بیشتر ارامش دارم بیشتر خوشحالم وبیشتر رضایت درونی دارم…
اصلا انگار هیچ کاری جز خوش بودن ولذت بردن ندارم توی این زندگی شکر الله مهربان..
اخه دیگه در بند وگرفتار مقایسه ها وقضاوتها و تهمت ها و من میخوام بیشتر میخواهم ها و بده وبده وبده نیستم شکر خدا….
وقتی از اون همه خواستن وترس از دست دادن رها شدم نوبت جهان هستی شد….
همش میگه بگو عزیزم چی میخوای تا بهت بدم؟؟؟
منم میگم هیچی هرچی هست هرچی دارم از لطف وکرم توست فقط اجازه بده دوست ورفیقت باشم وکنارت باشم….
ای بابا مال واموال و شهرت ومحبوبیت و ….میخوام چیکار از اونچه که برای درست زندگی کردن منو کفایت میکنه؟
برای کی میخوام بذارم؟
اصلا گیرم من پادشاه کل ایرانم؛
هرکه بامش بیش برفش بیشتر
من میخوام همینی که هستم باشم و هرچه که خدا بهم داده ومیده کافی هست به الله قسم که من جز دوستی ورفاقت وبودنش چیزی نمیخوام…
چه توی شهر چه توی روستا چه چوپون بشم تو دل صحرا فقط میخوام ببینمش وحسش کنم کنارم ودلم قرص باشه به بودنش…تا اینکه این زندگیم تموم بشه وبرم پیشش..
از وقتی اینجوری شدم همش به هر جا نگاه میکنم دلم میخواد سجده کنم از اینهمه لطف ورحمتی که در حق من وهمه ی بندگانش داشته وداره….
منتهی ماها یادمون رفت اصلا برای چی اومده بودیم و اصلا کار اصلیمون توی این دنیا چیه؟
استاد جانم بدون شک خدواند لیاقت شما رو دید ومسئولیتی به این بزرگی رو به شما سپرد که راهنما و پیام آور وهدایت کننده ی میلیونها نفرباشید وماهارو به راه راست هدایت کنید …
حالا معلوم شد که این مسئولییت بزرگ اصلا سخت نبوده فقط کافی بود بهش ایمان داشته باشید خودش تمام این سالها بهتون گفت چیکار کنید که خدا وخرما رو باهم داشته باشید …
که شکر الله همرو باهم بهتون بخشید…
حالا قرار نیست که 5 تا انگشت مثل هم باشند خدا برای هر کسی برنامه ای داشته وداره..
مهم اینه که با ایمان و یقین پیش بری..بهش اعتماد کنی در هر نقشی که هستی هر جای این جهان فقط باید از خودش بخوای که هر لحظه بگه چیکار کنی…
به قول خودش؛ خوب وبد مارو هر لحظه داره بهمون الهام میکنه اگر اجازه بدیم اگر گوشها وچشم هاوقلبمون رو روی صدای ذهنمون وهر صدا و نگاه وچیز دیگه ای ببندیم ودر سکوت خواهان دیدن وشنیدن وحس کردن حضورش باشیم…
به اینجا که برسی با دیدن لذت بردن وخوشی دیگران هم قند تو دلت آب میشه وذوق میکنی وشکر خدا رو به جای میاری انگار خودت داری اون همه شادی وخوشی رو تجربه میکنی که البته که نسیب خودت هم میشه..
مثل دیدن روی ماه شما استاد قشنگم ومریم قشنگم که تمام این سالها با شادی شما شادی کردم و دعا کردم هر روز وهر لحظه وتا همیشه غرق خوشبختی باشید
وزندگیم شکر الله مهربان هر روز در امنیت وآرامش بیشتری سپری میشه..
هرجا هستید در پناه امن خداوند باشید..
برم باقی فایل رو ببینم وبیاموزم وبه یاد بیارم و عهد وپیمانم ومیثاقم رو با خدای بزرگ ومهربونم محکتر کنم که یادم بمونه من اومدم اینجا که لذت ببرم وشادی کنم حتی با دیدن لذت وشادی هم نوعانم …
به به چقدر عالیه که ایمان داشته باشیم و نقطه ای خاص انتخاب نکنیم و بگیم هدایت میشیم و واقعا هدایت بشیم اینا از یک توکل بالا میاد ایمان به غیب و حرکت به سمت جلو دست خدا رو باز بزاریم…
عاشقتونم زندگی کردن رو به معنای واقعی از شما یاد میگیرم همینکه اولویت رو میزارید برای آزادی که هر کجا دوست داشتید ماشین بزنید بغل و لذت ببرید خیلی راحت چیزهای دوست دارید و میخرید و تجربه میکنید مثل آروی و سفر با آن بعد دوباره خواسته های جدید مسافرت با ماشین کوچکتر وشبها در هتل و کلی تجربه های جدید
چه سوخاریهایی با کلی انواع سبزیجات و فراوانی نعمت ماییم که باید ظرفمون بزرگ کنیم باران همیشه در حال باریدن…
با مشورت هم کلمن خریدید در کمال حوصله و صبوری و همفکری اینا همش درس برای من…
و لباسهایی که دوست دارید میخرید با چه شوقی و ذوقی عالی...
اینکه از ثانیه به ثانیه زندگی با توجه به نکات مثبت محیط اطرافم لذت ببرم و فقط آگاهانه توجه به زیبایی ها کنم به اون سبزی درختها که مریم جون میگه به اون پرنده ای زیبایی که کنارتون میاد…
اینا همه برای من درس در هر شرایطی که هستم وظیفه من سپاسگزار بودن و ایمان و امید و اون آهنگ زیبا آخر فیلم خدا بین منو توست خدا همینجاست….
خدایی، خدا خیلی سریع جواب میده…. من رو مباحث روانشناسی ثروت کار میکنم و داشتم با خودم میگفتم همین چند وقت پیش یعنی فقط تو دلم بود …. میگفتم مثلا چی میشه از استاد سوال کنم که وقتی یک سفری میره و یک وسیله که نیاز داره و یادش رفته از خونه بیاره و توی خونه شاید یک دونه یا چند تا دونه جنس با کیفیت از اون وسیله داشته باشه و الان تو مسافرت بخواد یک دونه نو از اون وسیله بخره کدوم جنس رو انتخاب میکنه…..
توی این ویدیو توی عمل نشون دادید حدودا و ممنونم که همیشه یک چیزی از شما آدم یاد میگیره…
خدا خیر و برکت زندگیتونو همین جوری بیشتر و بیشتر کنه و سلامت و شاد باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم مرد دوست داشتنی سیدحسین عباسمنش عزیزم
سلام به خواهر عزیزم خانم شایسته گرامی
سلام به تک تک اعضای محترم این سایت زیبا و دوست داشتنی
من اولین بار هست که بعد از3ماه حضور دراین سایت دارم کامنت مینویسم و اینو بگم که مات ومبهوتم از اعجاز این سایت
داستان هدایت من به مسیر الهی برمیگرده به دوسال ونیم پیش دقیقا زمانی که بزرگترین اشتباه زندگیمو مرتکب شدم،زمانیکه که بارها خودم رو درمقام قاضی قرارمیدادم وشخص مقابلم رو بیرحمانه قضاوت میکردم
زمانی که خودم به سادگی آب خوردن اون اشتباه رو مرتکب شدم تلنگر عجیبی خوردم و انگاربرق سه فاز منو بگیره تامدت زیادی شوکه شدم که آقا محمد شما که قاضی بودی وحکم صادر میکردی چی شد که حالا خودت همون مسیر رو رفتی؟!!
بشدت احساس سرخوردگی و گناه داشتم و مدام خودمو سرزنش میکردم واز خدای درونم طلب عفو و بخشش داشتم واز پروردگار غفور ورحیم میخواستم کمکم کنه از این وضعیت خارج بشم بیخبر ازاینکه در دل این اشتباه و تضاد مرواریدی بنام تغییر و تحولدرانتظارمه..
راستش ذهنم با کامنت نوشتن خیلی مقاومت داشت و اجازه این کارو بمن نمیداد، وقتی آهنگ این فایل روشنیدم بلافاصله ذهنم رو مجاب کردم به اون اتفاق ونحوه هدایت خدای درونم به شرایط کنونی، فلش بک بزنه
و اما نحوه هدایت خدای درونم پروردگار زیباییها😍
خلاصه میگم که خارج از حوصله عزیزانم نباشه
توی واتساپ و یک گروه عضو بودم که درمورد تغییر باورها و نگرش مطالبی گذاشته میشدمنم بی اعتنا بودم فقط دنبال میکردم وچندبارهم تصمیم داشتم لفت بدم چون میگفتم این حرفا همش الکیه وگول زدن خودمونه!
تا اینکه یه روز یه پیامی قرار داده شددر مورد قدرت سپاسگزاری که حاوی یک لینک بود..
کمی کنجکاو شدم راستشو بگم من تا اون لحظه آدم سپاسگزاری نبودم و چون ازقانون چیزی نمیدونستم به زمین وزمان فحش میدادم و به همه چی معترض بودم وبشدت منفی باف
با خودم گفتم میام وامتحان میکنم این تمرین رو، اگه چیزی بدست نیارم خب چیزی هم که ازدست ندادم
روی لینک زدم وبه دوره 28روزه شکرگزاری هدایت شدم
و اینجا نقطه عطف زندگی محمد شد(سپاسگزاری…)
دونه دونه تمریناتشو انجام میدادم ونشونه ها رو دنبال میکردم ومیدیدم به طرزعجیبی حال واحوالم روز به روز داره بهترمیشه وآرومترمیشم.وقتی رسیدم به تمرین قدرت کلام که دیگه ناک اوت شدم تازه دوهزاریم افتاد که آقا محمد خودت کردی که رحمت(لعنت) برخودت باد😄😄
معذرت میخوام که کامنتم داره طولانی میشه ولی خب باید از یه جایی استارت کامنتای منم شروع میشد که به مدد این فایل زیبا وباشروع سفرنامه جدیدمصادف شد
بس که این فایل پر از زیبایی و نعمت وثروت بود.
تمرینات دوره رو ادامه دادم و شرایط روحی من، هرروزبهتر وبهتر.
وقتی دوره تموم شد طبق برنامه باید هرروز یکی ازتمرینات انجام شده رو تکرار میکردم تا تبدیل به یک عادت و الگوی جدید ذهنی بشه برام
خب اینکارو میکردم ولی مدام توی ذهنم این سوال بود بعدش چی میشه وباید تا کی این تمرینو انجام بدم راستش یه کم به تضاد برمیخوردم اون لحظات
ولی خدای درونم برای محمد برنامه ها داشت و من بیخبر از شگفتیهایی که منتظرم بودن، من هرلحظه منتظر اتفاق جدید و ورود به مداری جدید بودم
اعتراف میکنم الان قانون مدارها رو کم کم دارم متوجه میشم
سال گذشته دقیقا زمانی که بامقاومت شدید ذهنم مواجه شدم که دیگه تمرین قبلی رو نباید انجام بدی چون بی فایدست وتو الکی خوشی. ،باتمام وجودم به خدای درونم پناه بردم و یاری خواستم، اینبار بازهم درها بازشدبه روی محمد
اینبار هم هدایت شدم به مسیری جدید واتفاقات جدید وادامه تقویت باور و ایمان ضعیفی که محمد به خدای درونش داشت ولبریز بود از شرک و ناباوری به قدرت پروردگار یکتا
سبحان الله
اونروزهابودکه توی تلگرام واینستاگرام اسم سیدحسین عباسمنش رومیشنیدم وبعضی کانالها مطالبشو پخش میکردن ولی خب من جای دیگه ای بودم وازمطالب وآگاهیهای یه شخص دیگه توی تلگرام استفاده میکردم،
یادمه یکبار هم گریزی به سایت استاد زدم یه کم توی سایت چرخیدم و قیمت محصولات رو چک کردم ورفتم
هرروزتمارین انجام میدادم سطح آگاهیم خیلی بالاتر رفته بود بخصوص وقتیکه فهمیدم باید ورودیهای ذهنم رو فیلترکنم
تلویزیون وماهواره وشبکه خبر که عاشقش’بودم حذف شد😄
کلی کانال از واتساپ و تلگرام و پیج از اینستا حذف شد
کلی مخاطب از گوشی موبایلم حذف شد
عاشق بحثای سیاسی بودم، بوسیدم گذاشتم کنار😄
خلاصه کلی تغییر و تحول صورت گرفت وتا الان هم ادامه داره باور کنید تلویزیون خونمون آرزو داره بریم گردوغبارشو تمیز کنیم چه برسه به اینکه بخواد روشنش کنیم😄
کامنت طولانی شد ببخشید
میدونید وقتی شما داری آگاهانه روی خودت کارمیکنی، تغییرات مثبت کم کم رخ میده همون زمانها بود که درکنار مطالب اون کانال، بعضی مطالب استاد رو هم گوش میدادم
راستشوبگم کاملا احساس میکردم جنس این حرفا یه جور دیگست و خیلی ناب و منطقی تره بی شیله پیلس ادا و شو آپ نیست با روحیات من سازگارتره ویجورایی روح و درون من اینارو بهترمیپذیره حالا متوجه میشم چرا ازاون کانال ومطالبش دست آورد زیادی کسب نکردم چون بعد ازمدتی فهمیدم اون کانال فیک بود فقط میدونم اون شخص ومطالبش دستی ازدستان پروردگارم بود برای رشد ونمو ذهنی من وبالاتر رفتن مدارم برای حضور دراین سایت شگفت انگیز..
این داستان تا3ماه پیش ادامه داشت یک شب که تادیروقت بیداربودم وخواب نمیرفتم و بشدت ذهنم درگیر مسایل بود که چطور تا اینجا هدایت شدم والان دوباره احساس میکنم دارم از مسیر منحرف میشم ومیترسم راه رو گم کنم نمیدونم چرا بی اختیار گوشیمو برداشتم وارد تلگرام شدم، متوجه یک فایل ازاستاد شدم درخصوص تفسیرسوره حمد، دانلودکردم وگوش دادم..
خدااای من
محمد داری چی میشنوی ساعت 4صبح
الله اکبر
کن فیکون شدم تا پایان فایل
اون کانال هم فیک بود ولی به مدد اون کانال خداوند هزار دستان مسیر هدایت منو هموار کرد برای حضور درجمع شما بزرگواران و درخدمت استاد عزیزم
ماه اول فایلهای رایگان و زندگی دربهشت و سفرنامه وتمرکز روی نکات مثبت را دنبال کردم وهرلحظه ازخدای درونم کمک میخواستم هدایتم کنه که ازکجاباید شروع کنم با دنبال کردن نشانه ها هدایت شدم به دوره شگفت انگیز 12 قدم
به لطف الله یکتا فردا قدم سوم رو استارت میزنم وحتما از نتایج فوق العاده ای که این دوره برام به ارمغان میاره برای شما صحبت خواهم کرد
صمیمانه ازتون متشکرم که با صبر و حوصله کامنت طولانی برادر کوچکتون رو خوندین🌹🌹
استاد عزیزم توی یک فایل گفتید که دوست داشتین برای معرفی الگو به دیگران خودتون رو مثال بزنید
منم دوست دارم این حس شما روتجربه کنم وبیام باقدرت بگم من ، من محمد با کنترل ذهنم باایمان و توکل به خدای درونم وباعمل به قوانین ثابت خداوند، آگاهانه جهانی رو مسخر خودم کردم که داره با قانون تکامل لحظه به لحظه روی خوششو بمن نشون میده
با دنبال کردن نشانه ها
باآشکار کردن آیات پندآموز قرآن
زمانیکه پناه بردم به کلام پروردگار زیباییها
زمانیکه باز دچارشک و تردید شدم و ذهن منطقی من نتیجه این دوماه تمرین رو میخواست..!
سوره کهف آیات 1 و 2
*خدای راسپاس که قرآن رامرجعی معتبراست بربنده اش محمدفرستاد ودر آن هیچ نکته انحرافی نگذاشت
*تا بدکارها را از عذاب شدید جهنم بترساندو به مومنانی که کارهای خوب انجام میدهند مژده دهد که بهشتی باصفا در انتظارشان است…..
اخ جون اومدم تو سایت دیدم سفر به دور امریکا قسمت جدید اومده گفتم حتما من اشتباه کردم دوباره سایت ریلود کردم دیدم اره قسمت جدیده :)))
خیلی خیلی خوشحالم فایلای سفرنامه واقعا عالین اینقدر ذوق دارم که هنوز فایل رو کامل ندیده دارم نظر می نویسم
چه چمدونی چیدید واقعا عالی و حرفه ای
استاد جونم چه لباس خوشگل و شادی مثل همیشه خوشتیپ و قشنگ دوستتون دارم
چقدر گوگل مپ فوق العادست البته مال ما اینجا اینقدر دقیق نیست اینقدر با جزئیات دقیق باز شه اخه اینقدر با کیفیت خدایا شکرت چن وقت پیش داشتم برای خودم تو گوگل مپ نقشه سفر به کشور های دیگه رو میکشیدم خیلی با حال بود واقعا می اومد هتل های مناسب من رو معرفی می کرد میگفت اینجا توقف داشته باشید مناسبتونه بعد رستورانار و نشون می داد پرواز هایی که آماده بودند رو نشون میداد یعنی هر چی که بگم کمه واقعا این ابزار عالیه خدایا شکرت شکر.
وای خانم شایسته چقدر خوشگل و جذاب شدید تو این فایل با اون عینک افتابی و لباس سفید .
خیلی زیبا شدید
چه منظره زیبایی از شیشه ی پشت معلومه ابرای پنبه ای و خوشگل تو اسمون ابی خودشونو جا دادن
و حالا رسیدیم به پابلیکس مرغ خوشمزه بخوریم خدایا شکر چقدر سلف سرویسشون مرتب و تمیز هست و انواع مختلف سالاد و شکل های مختلف مرغ رو دارن دقت کردید اون قسمت که مرغ ها به صوورت فله ای قرار گرفته بودن چقدر شیشه تمیز بود من خیلی رو این موضوع ها حساسم وقتی می خوام بیرون غذا بخورم
خدایا شکرت حالا نمیدونم پابلیکس رستورانه یا فروشگاه ولی این ایده خیلی خوبه که هردوشون کنار همنن
پر از سبزیجات تازه و مخصوصا بروکلی های عالی من عاشق بروکلی هستم حتی اگه اب پز هم بشه مزه فوق العاده ای داره
و در اخر اون دستگاهی که میندازه بیرون قاشق چنگالا رو خیلی با حال بود خدایا شکرت.
خب دوباره راه افتادیم چه ماشین قشنگی د اره رو به روتون رانندگی می کنه واقعا چقدر ثروت در این جهان و در این کشور هست . چه جاده زیبایی خدایا شکرت
قسمت اخر فایل واقعا احساسی شد نمی دونم چی بنویسم درموردش
این سفره، تو مایه ی سفر به دور تمپا ست. اول که استاد، نقشه ی راهو کامل نشون داد، دوزاریم افتاد که قرار نیست خیلی دور بریم و اینا. یه چرخ زدن کوچولوی چند ده کیلومتری یه… خیلی هم بهتر که آر وی رو راه ننداختین، با همین سانتافه، حالش بیشتره! راستی🤔به این فکر نکرده بودم که با آر وی، هر جایی نمیشه کنار گرفت . اینم یه نکته قابل توجه.
چقدر این ایالت، سبز و خوشگله! بوی نم و سبزی، از پشت مانیتور پیچیده تو دماغم! یه چیزیه، ورای شمال خودمون… مریم بانو راست میگه که سبزی مسیر، تمومی نداره! اینهمه آب و رطوبت و برکه، پوست آدمو قطعاً مثه آقای عباسمنش و خانوم شایسته عمل میاره!!😄
جونم، خرید خوراکی، از هایپر مارکت بین راه! چقدر حال میکنم با این آزادی مالی…خدایا شکرت! معرکه ست که هرچی حالمون بگه، بین راه بخریم و بخوریم و بپوشیم و استفاده کنیم…این احترام تمام قد به انسانیته…بزرگترین گوهری که در وجود ما ودیعه گذاشته شده! زنده باد احترام به پول و تمکن مالی! چقدر عالیه که پول، نوکر زیباییها و لذتهای زندگی زیبای ما باشه! چقدر قشنگ! چقدر افتخار آمیز! عاشقتم، سید حسین عباسمنش، که به هیچ چی به غیر از انسانیتت، احترام نذاشتی و این شد پایه ی عزت نفس، ثروت و آزادی مالی زندگیت! چقدر وقتی به اینا فکر میکنم، حالم خوب میشه!😌
چه فروشگاه قشنگی…عاشق سلف سرویسم!! اصلاً یه احترام به وجود مشتری، تو ذات سلف سرویس هست، موافقید؟ اینکه هر جور و هر چی غذا صلاح دونستی، وردار یا بگو بهت بدن…بعد پولش رو حساب کن. وزنی یا پرسی یا هر چی. اینکه حجم پرس غذایی که میخوری دست خودته و ترکیب اون از پیش تعیین شده نیست، قشنگه. اینو دوست دارم!
وای ، چه دسر و مخلفات خوشمزه ای! زیتون! جونم زیتون و انواع سس! من که مزه باز هستم، خیلی خیلی خیلی….قفسه های متعدد دسر و پیش غذا و مزه غذا ی اصلی رو دوست دارم! چه حجم بزرگی از زیبایی و لذت! خدایا، اینارو دوس دارم…مرسی!♥️
میوه ها رو….جونم میوه های خوشمزه و معرکه! میدونستید از ازل، طراحی المان بهشت، با میوه انجام شده؟!!😂😂 دفعه بعد که خواستید میوه بخورید، به این موضوع فکر کنید😌😂 جونم زیباییهای بی بدیل خداوند😍
اون لباس خوشگلای باکانیرز رو که خریدید، کاشکی همون جا میپوشیدید!!😄 این کار رو خیلی دوست دارم! خودم تو مغازه، کفش و لباس رو عوض میکنم؛ کهنه ها رو یا توی مشما میذارم میبرم، یا همونجا میفرستم تو آشغالی! خیلی خیلی مبارکتون باشه…به خوشی بپوشید! اون کلمنه هم خیلی لازم بود، خوب کاری کردید یه جدید خریدید! فدای سرتون که یادتون رفته! کارکنان کلمن سازی، متشکرند، به خاطر این حواس پرتی😂 ….چه روز خوبی!
چه عالی که رفتید هتل بین راه! میدونید، خیلی از داستانهای فیلمهای جاده ای آمریکا، اصلا پیرنگش تو هتل بین راه شکل میگیره! چه خوب که این المان اساسی رو به داستانهای کوچک سفر به دور امریکا اضافه کردید….چه اتاق خوشگلی… چه تخت راحتی و چه ویوی صمیمی دوست داشتنی ای! یاد مسافر خونه های خوشگل سرعین اردبیل افتادم!😚
نماهای اسکوتر سواری از دید دوربین پرنده، عالی بود، عالی! موزیکتون کمی غمگین بود، ولی سبزی بینهایت و برکه های زیاد اطراف، قشنگی و لطف فراوانی به مسیر داده بود…با پسرم مسیر را دید زدیم و کلی حالشو بردیم😌 مرسی به خاطر این فایل معرکه…بهتون مثه همیشه خوش بگذره♥️👍
خدای من ،خدای من بازم سفر … بازم عشقبازی، بازم معجزه ، بازم هدایت …….
اولین چیزی که میخوام بگم اینه که ادامه این سفر مصادف شده با سفری که خودم اومدم و خیلی خوشحالم که میخوام دوباره کلی زیبایی جدید ببینیم و کلی زیبایی های بی نظیر …
چه سفر زیبایی که خیلی سبک و راحت ولبخند شما عزیزانم شروع شد ….. خرید هایی که از سر نیاز و علاقه انجام شد و استاد عزیزم همه سفر و شروع شدنش یه طرف مقابل و حس زیبایی فیلم برداری با درون و موزیک زیباش یه طرف ….. نمیدونید چه بغضی توی گلوم نشست و چه حسی که فقط چشمام رو بستم و دیگه نتونستم ادامه فایل رو ببینم . تمام وجودم پر شد از حس خداوندی. .. تمام وجودم پروردگارمو صدا میزد و این طبیعت بی نظیرش که نفس رو تو سینت حبس میکنه …لذت میبرم از اینکه عشق میکنید و لذتتون رو با ما به اشتراک میگذارید …. مریم جون استاد جون منتظر زیبایی های بیشتر هستیم .. در پناه حق سفر به سلامت
قسمت صدوهفت
به نام خدای عاشق
وایی شکرت حسمو رویایی عاشقونه کردی
دلم تورو میخاس و اومدم سرفایل که با اهنگ پایانی خدا همینجاس واقعا چقد قلبم نیاز داشت لذت برد با این اهنگ هدایتیش
حسم گفت منم توی هدایتم به امید الله کامنتای قشنگ هدایتی سفر به دور امریکا دو روشروع میکنم
باورت میشه انقد تنوع انقد فراوانی چه فروشگاه های بزرگی با قلبم بازی میکنن واایی میوه سبزی لباس وایی غذاهارو ببین چقد سالاد چقد مرغ واایی شکرت زهرا اصلا جایی نمخام برا حسرت بزارم برای این مهمونی صلف سرویس ینی هر چی بخای میتونی بخوری تاا ته هر چی دلت خاس برو عشق کن خدا اوردت تو این جهان لیاقتشو داشتی همه چی اوکی بوده کافیه لیاقت فعال تر بشه ودرکش کنی توانایی هات وارزش کارت میره بالا بالاتر البته لیاقت بلاخره خدا میدونه که توی سفر با خدام فرمون دسته خودش بهترین لذت بخش ترین نزدیک ترین خودش میچینه وخبرم که دارید سفر بی نهایته
ولذتش همیشه گی ینی بله از. همین حالا انقد توپ فایل توپ اهنگ توپ حسو حال توپ واایی چه تخت نرمیه من عاشق تختای بزرگ نرم پهن بزرگم واایی چه هتل اوکیه پنجره ویو واایی بارونو ببین واایی تیپ خوشگل خانم شایسته رو ببین واایی ای جون اسکوتر
استاد چقد این اخلاق عشق بازی کنجکاوی وسیله دوچرخه اسکوتر چقد شبیه تو دلم داشتم میگفتم شاید یکی دیگه بود میگفت استادم باید کروات زده عینک دودی زده بره تو لاکچری ترین هتلا فیلماش اینجوری باشه ولی استاده من عاشق اسکوتر مثل من وبا عزیز دلش با لباس راحتی که دوست داره کلاه عینکی که ستش در حال اسکوتر سواری که منم عاشقشم وباسرعت عالی تو جادی جایی رویایی چه حالی میده بگی بخندی با عشقت وهدایتی حال کنی دیگه فایلو خلاصه ایده خفن پشت هم میاد وماهم اجابت میکنیم چه کتف بالی هیچی اینا نمیشه نوش جونتون عشقولاها
وایی چقد راحت باهم کنار میاین ونظر منطقی تونو با جرات میگید وباهم انتحابی درستو میکنید
دلیل منطقی میارید وبهترین انتخابو عملو میکنید شکرت از این همه لذت عشق ازادی مالی
اها اینم خیلی دوس دارم همیشه یادم باشه تو مهمونی وهدفم فقط لذته واینکه جمله خیلی دوس دارم وهدایتی یادم اومد enjoy the little thing
لحظه هاتون با خدا وهدایتی
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم..
تا اول فایل در مورد ست آپ کردن مرغ وجوجه ها صحبت کردید وگفتید کارایی که لازم وضروری بوده رو براشون انجام دادید یعنی سهم خودتون رو تا جایی که ممکن بوده انجام دادید باقی رو سپردید به خدا و اومدید برای یه مسافرت دوباره؛ توی ذهنم یه چراغی روشن شد وشاید بهتره بگم توی ((قلبم)) یه چراغی ؛ نوری پدیدار شد ویه صدایی واضح وبلند بهم گفت: عزیزم سفر زندگی در این دنیای مادی هم به همین شکله…
اینکه تو اومدی تواین دنیا و یه سهم ونقش کوچیکی داری که خالقت نسبت به شناختی که ازت داره در حد توانت اون رو برات قرار داده؛ که تو می تونی با انجام درست همون سهم ونقشت به مسیر زیبای زندگیت با خیال راحت وآسوده ادامه بدی….
فایل رو استپ کردم گفتم بیام این الهامات رو اینجا مکتوب کنم…
من همون آدمی هستم که تو فایل 170 سفربه دور امریکا کامنت گذاشته بودم که استاد جانم مریم جانم؛ من جایی زندگی می کنم(( گیلان)) که هر چی از یه طبیعت زیبا توی ذهن داشته باشید داره..
جنگل ودشت و دریا و رودخونه و شالیزار و باغهای چای ومیوه و کوه و آبشار و آب گرم های طبیعی و حیوانات اهلی و وحشی و….چهار فصل کامل..
هرچی تعریف کنم کم گفتم؛ امااااا اون زمان هروقت پامو از خونه میذاشتم بیرون فقط جسمم رفته بود و فکر وذکرم توی خونه ی توی مسائل حل نشده توی درس و کتاب پسرم توی کارهایی که باید فرداش انجام میدادم…خلاصه فکر ودل و حواسم همه جا بود و جایی که بهشت بود وباید لذت می بردم نبود!!!
تو اون کامنت من از استاد خواستم یعنی دعا کردم برای خودم وشاید دلم خواست استاد ومریم عزیزم دعا کنند برام که منم، ایمان و رهایی و آرامشی از جنس ایمان ورهایی و آرامش اونها داشته باشم ودر لحظه ی اکنون زندگی کنم..
و دعام مستجاب شد چون این خواسته ی قلبی من بود…
استاد قشنگم خیلی عالی جواب سوال وراهکار این مسئله رو برام توضیح دادند توی یه فایل دیگه وقتی مریم جان کامنت منو خوندن واین باعث شد من یه ابزار قدرتمند داشته باشم که سوای اون حرفهایی باشه که فقط در حد حرف وشعار در من بود مثل اینکه فقط میگفتم مینا در لحظه زندگی کن ولی باز نمی تونستم دست از نگران بودن ودلواپسی هام بردارم..
استاد گفتند من در مورد گذشته سعی کردم ادمهایی رو که از دستشون ناراحتم ببخشم تا از فکر در موردشون رها بشم!!
خب ماها زیاد می شنویم که میگن ببخش چون تو لایق آرامش هستی!!!
ولی خب آوردن این جمله توی عمل سخته وقتی همش فکر میکنی دیگری فلان جا فلان بدی رو در حقت کرده وبهت آسیب زده!!!
اما استاد قشنگم با دوره ی بی نظیر 12 قدم ؛ براستی که قدم به قدم دست منو گرفت و بهم فهموند که کسی وچیزی در این جهان هستی قدرت آسیب زدن به من رو نداشته ونداره ومن تمام طول عمرم خودم با نادانی ومشرک بودنم بوده که به خودم آسیب زدم واون نداشتن شناخت از خودم وخداوند و قوانیش بوده که شرایط و آدمهایی رو سر راهم قرار داده که به شکل باورهای مخربم وتوجهاتم به زندگیم جذب میکردم والبته که آسیب هم می دیدم واینکه بهم یاد داد که هر کسی مثل خود منه گذشته می تونه نادان وناآگاه باشه و هر حرفی زده هر کاری کرده که به چشم من بد بوده ودر من ایجاد خشم ونفرت و کینه و ترس و درد ورنج کرده؛ از روی ناآگاهیش بوده وچه بسا خود من هم در گذشته به خیلی ها بدون شک آسیب زدم چه با نگاهم چه با کلام ورفتارم وحتی ناخواسته…
پس دیگران رو وحتی خودم رو بخشیدم وازشون رها شدم و آرامشی رو که لایقش هستم به خودم هدیه دادم…
و همچنین استاد گفتند که سالهاست ذهنشون رو تربیت کردند که با هیچ دلیل ومنطقی به افکار منفی وترسها بها ندند؛ چون در اینصورت مثل این می مونه که دانسته دستشون رو کردند توی آتیش!!
آیا هیچ انسان عاقلی اینکارو میکنه؟
چون واقعا افکار منفی آدمو آتیش میزنه واز درون میسوزونه وباعث میشه لحظه ها وساعات و روزها وشبهای زندگی آدم بسوزه وپوچ ونابود بشه واز بین بره؛ همین لحظه ها وساعات وروزها وشبهایی که اگر من برای خودم ارزش بخوام وخودم رو دوست داشته باشم وباور داشته باشم که گذشته گذشته ونمیشه تغییرش داد پس الان که فرصتش رو دارم از همین حالا شروع کنم که حداقل آینده ی بهتری که از در کنار هم قرار گرفتن همین امروزها تشکیل میشه داشته باشم..
ومن با همین راهکارهای شما استاد قشنگم که دقیقا در پاسخ کامنت من گفتید تونستم این رهایی وایمان رو تمرین کنم…
اوایل یه کم سخت بود ولی وقتی با سپردن بارهای روی سینه وقلب و روی دوشم به خداوند کوچولو کوچولو بهش اعتماد کردم پاسخ اعتمادم رو هم سریع میگرفتم واین اعتماد به اینکه من فقط باید سهم خودم رو انجام بدم وخداوند سهمش رو به درستی انجام میده رها شدم …
من الان مدتهاست شاید 2 سال واندی میشه که میرم تنهایی مسافرت شهرهای مختلف ایران؛ به محض اینکه سوار هواپیما یا هر وسیله ی نقلیه دیگه ای میشم انگار کنده میشم ورها میشم از تمام تعلقاتم…..
چون قبل سفر اول از خدا میخوام که منو ببره مسافرت وجا ومکانش رو برام انتخاب کنه وبرام نشونه بفرسته؛ نشونه ها که اومد بلیط رو میگم برام بگیره چمدونم رو جمع کنه وبا بهترین ادمها همسفرم کنه وبا بهترین بندگانش هم صحبت وهم نشینم کنه وبهترین خوراکیها رو نسیبم کنه تو سفر ومنو ببره قشنگ همه جا بگردونه و صحیح وسالم و دلشاد برگردونه خونه…
یعنی زمام تک تک اموراتم رو در سفر میسپارم بهش وحتی اگر به تضادی بربخورم نمی گم ای بابا چی شد پس چرا اینجوری شد؛ بلکه سعی میکنم باور داشته باشم اینم بخشی از این سفر هست واومده که بهم درسی بده وتجربه ی دلنشین دیگه ای باشه برام که راه رو نشونم میده …
و دیگه پسرم وخونه و شهرم و کارم وهمه چیز رو رها می کنم به الله قسم طوری شدم که مدتهاست هرجا میرم حتی توی همین شهر خودم چهارتا کوچه وخیابون انورتر؛ اصلا پامو از خونه میذارم بیرون با تک تک سلولها وهوش وحواسم دقیقا با روح وروانم وقلبم وذهنم دقیقا همراه با جسمم همونجایی هستم که باید باشم…
انگار جهان من بخش بخش میشه ومن مثل یه مشاهده گر در لحظه اکنون با تمام روح وجسم وجانم باخودم همراه هستم با خودم ونه هیچ جای دیگه ای….
وجالبه وقتی توی خونه ی خودم یا محل کارمم هستم یا مهمانی دقیقا همین شکلی شدم…دقیقا همونجا هستم ودیگه انگار یادم میره گذشته وآینده وحتی گاهی از خاطر میبرم که کی بودم وکی خواهم بود…
واینها همه با لطف ورحمت خداوند نسیبم شده چون خدا دید که چقدر دلم میخواد در لحظه ورها زندگی کنم واشتیاقم رو دید وبه اشتیاقم پاسخ داد…
این رهایی وایمان و آرامش از اونجایی نسیب وقسمتم شد که هم مطمعن شدم ویقین پیدا کردم که من اومدم توی این جهان که با لذت زندگی کنم و هم یقین پیدا کردم که وقتی من سعی میکنم هر لحظه با تواضع وفروتنی وبا نام ویاد خدا و با صداقت و راستی ودرستی زندگی کنم وهر لحظه از خودش هدایت بخوام و مطمعن باشم که منو خدا داریم شراکتی این زندگی واموراتش رو پیش می بریم …دیگه رهاااااا شدم اونقدر رها که هرشب میگم من آماده ام اگر میخوای منو ببر باخودت من ازت راضی ام واز زندگی که این چندسال اخیر داشتم و خیلی بیشتر از اینکه شوق زندگی در این جهان رو داشته باشم شوق دیدار تو وبودن در کنار تو رو دارم در جهانی که میدونم زیباتر از این زندگی واین جهانه…
حالا چرا به این درک رسیدم؟
چون از وقتی سعی کردم وسعی میکنم تسلیمش باشم ودر برابرش متواضع و در برابر تضادها صبور و امیدوار می بینم که چطور همه چیز به زیبایی شروع میشه وبه سرانجام میرسه…
وقتی می بینم همچین خالق و همچین صاحب اختیاری دارم که تمام هم وغمش شاد بودن وخوشبخت بودن منه…
هم توی این جهان واین زندگی در کنارش خوش هستم وهم میدونم هزاران برابر بیشتر وبهتر از این خوشی ها رو در جهان دیگه باهاش تجربه میکنم….
دیگه خوردن املت و نون وپنیر و نشستن روی زیلو و روفرشی و یا نشستن روی خاک و خوابیدن توی چادر توی جنگل و یا خوردن بهترین وخوشمزه ترین وگرونترین غذاها تو بهترین هتل ها ورستوران ها …
یا زندگی توی یه خونه ی 70و80 متری و یا زندگی توی لاکچری ترین ویلاها به چشم من همگی یکی هستند و برای من نعمت وبرکتی عظیم از سمت خدا وفرقی نمیکنه پوشاک وخوراک و اموال و نام و مکان و شغل و …..
مهم اینه من یه آدمم که اومدم خودم رو تجربه کنم هم در شادی وهم در غم وهم در خوشی وهم در سختی ….
شکر الله مهربان رو که کمکم کرد تا به این درجه وبه این درک برسم که البته بسی از دست دادنهای دردناک وبسی تنهایی کشیدنها و بسی دست تنگی ها و بسی رنج ودردها باعث شد که به این نقطه برسم….
که بفهمم اونچه که به چشمم بدی روزگار اومد و جبر خداوند همه از نادانی وجهالتم بود وگرنه خداوند سراسر خیر هست وخوشی…
چرا از وقتی که متواضع تر صبورتر قانع تر..با ایمانتر و یکتاپرست تر شدم زندگی دیگه لحظه های سخت نداره؟ و به هرچی پیش بیاد خوش آمد میگم؟؟؟
چون از وقتی نشستم سرجاااام ودارم فقط اون چیزی که باید ولازم هست وسهم خودم هست رو انجام میدم از وقتی بیشتر سکوت میکنم تا صدای خدا وجهان هستی رو بشنوم بیشتر ارامش دارم بیشتر خوشحالم وبیشتر رضایت درونی دارم…
اصلا انگار هیچ کاری جز خوش بودن ولذت بردن ندارم توی این زندگی شکر الله مهربان..
اخه دیگه در بند وگرفتار مقایسه ها وقضاوتها و تهمت ها و من میخوام بیشتر میخواهم ها و بده وبده وبده نیستم شکر خدا….
وقتی از اون همه خواستن وترس از دست دادن رها شدم نوبت جهان هستی شد….
همش میگه بگو عزیزم چی میخوای تا بهت بدم؟؟؟
منم میگم هیچی هرچی هست هرچی دارم از لطف وکرم توست فقط اجازه بده دوست ورفیقت باشم وکنارت باشم….
ای بابا مال واموال و شهرت ومحبوبیت و ….میخوام چیکار از اونچه که برای درست زندگی کردن منو کفایت میکنه؟
برای کی میخوام بذارم؟
اصلا گیرم من پادشاه کل ایرانم؛
هرکه بامش بیش برفش بیشتر
من میخوام همینی که هستم باشم و هرچه که خدا بهم داده ومیده کافی هست به الله قسم که من جز دوستی ورفاقت وبودنش چیزی نمیخوام…
چه توی شهر چه توی روستا چه چوپون بشم تو دل صحرا فقط میخوام ببینمش وحسش کنم کنارم ودلم قرص باشه به بودنش…تا اینکه این زندگیم تموم بشه وبرم پیشش..
از وقتی اینجوری شدم همش به هر جا نگاه میکنم دلم میخواد سجده کنم از اینهمه لطف ورحمتی که در حق من وهمه ی بندگانش داشته وداره….
منتهی ماها یادمون رفت اصلا برای چی اومده بودیم و اصلا کار اصلیمون توی این دنیا چیه؟
استاد جانم بدون شک خدواند لیاقت شما رو دید ومسئولیتی به این بزرگی رو به شما سپرد که راهنما و پیام آور وهدایت کننده ی میلیونها نفرباشید وماهارو به راه راست هدایت کنید …
حالا معلوم شد که این مسئولییت بزرگ اصلا سخت نبوده فقط کافی بود بهش ایمان داشته باشید خودش تمام این سالها بهتون گفت چیکار کنید که خدا وخرما رو باهم داشته باشید …
که شکر الله همرو باهم بهتون بخشید…
حالا قرار نیست که 5 تا انگشت مثل هم باشند خدا برای هر کسی برنامه ای داشته وداره..
مهم اینه که با ایمان و یقین پیش بری..بهش اعتماد کنی در هر نقشی که هستی هر جای این جهان فقط باید از خودش بخوای که هر لحظه بگه چیکار کنی…
به قول خودش؛ خوب وبد مارو هر لحظه داره بهمون الهام میکنه اگر اجازه بدیم اگر گوشها وچشم هاوقلبمون رو روی صدای ذهنمون وهر صدا و نگاه وچیز دیگه ای ببندیم ودر سکوت خواهان دیدن وشنیدن وحس کردن حضورش باشیم…
به اینجا که برسی با دیدن لذت بردن وخوشی دیگران هم قند تو دلت آب میشه وذوق میکنی وشکر خدا رو به جای میاری انگار خودت داری اون همه شادی وخوشی رو تجربه میکنی که البته که نسیب خودت هم میشه..
مثل دیدن روی ماه شما استاد قشنگم ومریم قشنگم که تمام این سالها با شادی شما شادی کردم و دعا کردم هر روز وهر لحظه وتا همیشه غرق خوشبختی باشید
وحالا خودم مدتهاست احساس خوشبختی وآرامش درونی دارم…
وزندگیم شکر الله مهربان هر روز در امنیت وآرامش بیشتری سپری میشه..
هرجا هستید در پناه امن خداوند باشید..
برم باقی فایل رو ببینم وبیاموزم وبه یاد بیارم و عهد وپیمانم ومیثاقم رو با خدای بزرگ ومهربونم محکتر کنم که یادم بمونه من اومدم اینجا که لذت ببرم وشادی کنم حتی با دیدن لذت وشادی هم نوعانم …
شادی شادی میاره…
شاد باشید در پناه امن خداوند عزیزانم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز
خدایا شکرت دوباره سفر به دور آمریکا
به به چقدر عالیه که ایمان داشته باشیم و نقطه ای خاص انتخاب نکنیم و بگیم هدایت میشیم و واقعا هدایت بشیم اینا از یک توکل بالا میاد ایمان به غیب و حرکت به سمت جلو دست خدا رو باز بزاریم…
عاشقتونم زندگی کردن رو به معنای واقعی از شما یاد میگیرم همینکه اولویت رو میزارید برای آزادی که هر کجا دوست داشتید ماشین بزنید بغل و لذت ببرید خیلی راحت چیزهای دوست دارید و میخرید و تجربه میکنید مثل آروی و سفر با آن بعد دوباره خواسته های جدید مسافرت با ماشین کوچکتر وشبها در هتل و کلی تجربه های جدید
چه سوخاریهایی با کلی انواع سبزیجات و فراوانی نعمت ماییم که باید ظرفمون بزرگ کنیم باران همیشه در حال باریدن…
با مشورت هم کلمن خریدید در کمال حوصله و صبوری و همفکری اینا همش درس برای من…
و لباسهایی که دوست دارید میخرید با چه شوقی و ذوقی عالی...
اینکه از ثانیه به ثانیه زندگی با توجه به نکات مثبت محیط اطرافم لذت ببرم و فقط آگاهانه توجه به زیبایی ها کنم به اون سبزی درختها که مریم جون میگه به اون پرنده ای زیبایی که کنارتون میاد…
اینا همه برای من درس در هر شرایطی که هستم وظیفه من سپاسگزار بودن و ایمان و امید و اون آهنگ زیبا آخر فیلم خدا بین منو توست خدا همینجاست….
خدایا شکرت 🌺🌺🌺🌺🌺
بسم الله الرحمن الرحیم
سلااااااام استاد جان ،سلام مریم جان
خدا همین جاست بلههههه دقیقا خدا همین جاست بین من و تو ، ساده ی ساده تو قلب خونه .
خداروشکررررررر چقدر حس خوب اینجاست توی قلبم ،
خداروشکر بایت این همه فراوانی که داخل فروشگاه دیدم ،
از میوه ها ، سبزی ها غذاها ،
وای که چقدر اون کاهو ها دل منو برد انقد خوشکل ومرتب وتمیز چیده شده بود ،
یادمه روزای اول که عضو سایت شدم ، نسبت به کلمه فراوانی چقدر گارد داشتم و اصلا متوجه نمیشدم ،
با خودم گفتم وای اینجا از اون جاهایی که کلکه های قلمبه سلمبه استفاده میکنن من متوجه نمیشم ،ولی الان تازه دارممتوجه میشم چقدر فراوانب کلمه ی ساده ای هست وچقدر خداوند فراوانه ، چقدر میتونه نعمت داشته باشه ،
در رنگ ها طرح ها وشکل های مختلف ،
خدای من شکرت هزاران بار ،
وای اون زیتونا دل منو بردن چقدر چاق بودن وچقدر روغنی وخوشمزه ،
به به خدایا ساپگذارم برای این نعمت های پر خاصیت ،
خدابا شکرت که جای استراحت مکان گرم و نرمی وجود داره که امثال استاد جان بتونن استراحت کنند و لذت ببرند ،خدایا شکرت برای اون مرغ های سوخاری وخوشمزه …
نوشجان
خداروشکرت که دیدن زیبایی شده کار وحرفه ی من ،خداروشکرت که توی این مسیرم ،خدایا روز به روز بیشتر وبیشتر زیبایی هارو وارد زندگیم کن ، خداروشکرت .
سلام استاد عزیز،
خدایی، خدا خیلی سریع جواب میده…. من رو مباحث روانشناسی ثروت کار میکنم و داشتم با خودم میگفتم همین چند وقت پیش یعنی فقط تو دلم بود …. میگفتم مثلا چی میشه از استاد سوال کنم که وقتی یک سفری میره و یک وسیله که نیاز داره و یادش رفته از خونه بیاره و توی خونه شاید یک دونه یا چند تا دونه جنس با کیفیت از اون وسیله داشته باشه و الان تو مسافرت بخواد یک دونه نو از اون وسیله بخره کدوم جنس رو انتخاب میکنه…..
توی این ویدیو توی عمل نشون دادید حدودا و ممنونم که همیشه یک چیزی از شما آدم یاد میگیره…
خدا خیر و برکت زندگیتونو همین جوری بیشتر و بیشتر کنه و سلامت و شاد باشید
بنام پروردگار زیباییها
بنام خدایی که درهمین نزدیکیست
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم مرد دوست داشتنی سیدحسین عباسمنش عزیزم
سلام به خواهر عزیزم خانم شایسته گرامی
سلام به تک تک اعضای محترم این سایت زیبا و دوست داشتنی
من اولین بار هست که بعد از3ماه حضور دراین سایت دارم کامنت مینویسم و اینو بگم که مات ومبهوتم از اعجاز این سایت
داستان هدایت من به مسیر الهی برمیگرده به دوسال ونیم پیش دقیقا زمانی که بزرگترین اشتباه زندگیمو مرتکب شدم،زمانیکه که بارها خودم رو درمقام قاضی قرارمیدادم وشخص مقابلم رو بیرحمانه قضاوت میکردم
زمانی که خودم به سادگی آب خوردن اون اشتباه رو مرتکب شدم تلنگر عجیبی خوردم و انگاربرق سه فاز منو بگیره تامدت زیادی شوکه شدم که آقا محمد شما که قاضی بودی وحکم صادر میکردی چی شد که حالا خودت همون مسیر رو رفتی؟!!
بشدت احساس سرخوردگی و گناه داشتم و مدام خودمو سرزنش میکردم واز خدای درونم طلب عفو و بخشش داشتم واز پروردگار غفور ورحیم میخواستم کمکم کنه از این وضعیت خارج بشم بیخبر ازاینکه در دل این اشتباه و تضاد مرواریدی بنام تغییر و تحولدرانتظارمه..
راستش ذهنم با کامنت نوشتن خیلی مقاومت داشت و اجازه این کارو بمن نمیداد، وقتی آهنگ این فایل روشنیدم بلافاصله ذهنم رو مجاب کردم به اون اتفاق ونحوه هدایت خدای درونم به شرایط کنونی، فلش بک بزنه
و اما نحوه هدایت خدای درونم پروردگار زیباییها😍
خلاصه میگم که خارج از حوصله عزیزانم نباشه
توی واتساپ و یک گروه عضو بودم که درمورد تغییر باورها و نگرش مطالبی گذاشته میشدمنم بی اعتنا بودم فقط دنبال میکردم وچندبارهم تصمیم داشتم لفت بدم چون میگفتم این حرفا همش الکیه وگول زدن خودمونه!
تا اینکه یه روز یه پیامی قرار داده شددر مورد قدرت سپاسگزاری که حاوی یک لینک بود..
کمی کنجکاو شدم راستشو بگم من تا اون لحظه آدم سپاسگزاری نبودم و چون ازقانون چیزی نمیدونستم به زمین وزمان فحش میدادم و به همه چی معترض بودم وبشدت منفی باف
با خودم گفتم میام وامتحان میکنم این تمرین رو، اگه چیزی بدست نیارم خب چیزی هم که ازدست ندادم
روی لینک زدم وبه دوره 28روزه شکرگزاری هدایت شدم
و اینجا نقطه عطف زندگی محمد شد(سپاسگزاری…)
دونه دونه تمریناتشو انجام میدادم ونشونه ها رو دنبال میکردم ومیدیدم به طرزعجیبی حال واحوالم روز به روز داره بهترمیشه وآرومترمیشم.وقتی رسیدم به تمرین قدرت کلام که دیگه ناک اوت شدم تازه دوهزاریم افتاد که آقا محمد خودت کردی که رحمت(لعنت) برخودت باد😄😄
معذرت میخوام که کامنتم داره طولانی میشه ولی خب باید از یه جایی استارت کامنتای منم شروع میشد که به مدد این فایل زیبا وباشروع سفرنامه جدیدمصادف شد
بس که این فایل پر از زیبایی و نعمت وثروت بود.
تمرینات دوره رو ادامه دادم و شرایط روحی من، هرروزبهتر وبهتر.
وقتی دوره تموم شد طبق برنامه باید هرروز یکی ازتمرینات انجام شده رو تکرار میکردم تا تبدیل به یک عادت و الگوی جدید ذهنی بشه برام
خب اینکارو میکردم ولی مدام توی ذهنم این سوال بود بعدش چی میشه وباید تا کی این تمرینو انجام بدم راستش یه کم به تضاد برمیخوردم اون لحظات
ولی خدای درونم برای محمد برنامه ها داشت و من بیخبر از شگفتیهایی که منتظرم بودن، من هرلحظه منتظر اتفاق جدید و ورود به مداری جدید بودم
اعتراف میکنم الان قانون مدارها رو کم کم دارم متوجه میشم
سال گذشته دقیقا زمانی که بامقاومت شدید ذهنم مواجه شدم که دیگه تمرین قبلی رو نباید انجام بدی چون بی فایدست وتو الکی خوشی. ،باتمام وجودم به خدای درونم پناه بردم و یاری خواستم، اینبار بازهم درها بازشدبه روی محمد
اینبار هم هدایت شدم به مسیری جدید واتفاقات جدید وادامه تقویت باور و ایمان ضعیفی که محمد به خدای درونش داشت ولبریز بود از شرک و ناباوری به قدرت پروردگار یکتا
سبحان الله
اونروزهابودکه توی تلگرام واینستاگرام اسم سیدحسین عباسمنش رومیشنیدم وبعضی کانالها مطالبشو پخش میکردن ولی خب من جای دیگه ای بودم وازمطالب وآگاهیهای یه شخص دیگه توی تلگرام استفاده میکردم،
یادمه یکبار هم گریزی به سایت استاد زدم یه کم توی سایت چرخیدم و قیمت محصولات رو چک کردم ورفتم
هرروزتمارین انجام میدادم سطح آگاهیم خیلی بالاتر رفته بود بخصوص وقتیکه فهمیدم باید ورودیهای ذهنم رو فیلترکنم
تلویزیون وماهواره وشبکه خبر که عاشقش’بودم حذف شد😄
کلی کانال از واتساپ و تلگرام و پیج از اینستا حذف شد
کلی مخاطب از گوشی موبایلم حذف شد
عاشق بحثای سیاسی بودم، بوسیدم گذاشتم کنار😄
خلاصه کلی تغییر و تحول صورت گرفت وتا الان هم ادامه داره باور کنید تلویزیون خونمون آرزو داره بریم گردوغبارشو تمیز کنیم چه برسه به اینکه بخواد روشنش کنیم😄
کامنت طولانی شد ببخشید
میدونید وقتی شما داری آگاهانه روی خودت کارمیکنی، تغییرات مثبت کم کم رخ میده همون زمانها بود که درکنار مطالب اون کانال، بعضی مطالب استاد رو هم گوش میدادم
راستشوبگم کاملا احساس میکردم جنس این حرفا یه جور دیگست و خیلی ناب و منطقی تره بی شیله پیلس ادا و شو آپ نیست با روحیات من سازگارتره ویجورایی روح و درون من اینارو بهترمیپذیره حالا متوجه میشم چرا ازاون کانال ومطالبش دست آورد زیادی کسب نکردم چون بعد ازمدتی فهمیدم اون کانال فیک بود فقط میدونم اون شخص ومطالبش دستی ازدستان پروردگارم بود برای رشد ونمو ذهنی من وبالاتر رفتن مدارم برای حضور دراین سایت شگفت انگیز..
این داستان تا3ماه پیش ادامه داشت یک شب که تادیروقت بیداربودم وخواب نمیرفتم و بشدت ذهنم درگیر مسایل بود که چطور تا اینجا هدایت شدم والان دوباره احساس میکنم دارم از مسیر منحرف میشم ومیترسم راه رو گم کنم نمیدونم چرا بی اختیار گوشیمو برداشتم وارد تلگرام شدم، متوجه یک فایل ازاستاد شدم درخصوص تفسیرسوره حمد، دانلودکردم وگوش دادم..
خدااای من
محمد داری چی میشنوی ساعت 4صبح
الله اکبر
کن فیکون شدم تا پایان فایل
اون کانال هم فیک بود ولی به مدد اون کانال خداوند هزار دستان مسیر هدایت منو هموار کرد برای حضور درجمع شما بزرگواران و درخدمت استاد عزیزم
ماه اول فایلهای رایگان و زندگی دربهشت و سفرنامه وتمرکز روی نکات مثبت را دنبال کردم وهرلحظه ازخدای درونم کمک میخواستم هدایتم کنه که ازکجاباید شروع کنم با دنبال کردن نشانه ها هدایت شدم به دوره شگفت انگیز 12 قدم
به لطف الله یکتا فردا قدم سوم رو استارت میزنم وحتما از نتایج فوق العاده ای که این دوره برام به ارمغان میاره برای شما صحبت خواهم کرد
صمیمانه ازتون متشکرم که با صبر و حوصله کامنت طولانی برادر کوچکتون رو خوندین🌹🌹
استاد عزیزم توی یک فایل گفتید که دوست داشتین برای معرفی الگو به دیگران خودتون رو مثال بزنید
منم دوست دارم این حس شما روتجربه کنم وبیام باقدرت بگم من ، من محمد با کنترل ذهنم باایمان و توکل به خدای درونم وباعمل به قوانین ثابت خداوند، آگاهانه جهانی رو مسخر خودم کردم که داره با قانون تکامل لحظه به لحظه روی خوششو بمن نشون میده
با دنبال کردن نشانه ها
باآشکار کردن آیات پندآموز قرآن
زمانیکه پناه بردم به کلام پروردگار زیباییها
زمانیکه باز دچارشک و تردید شدم و ذهن منطقی من نتیجه این دوماه تمرین رو میخواست..!
سوره کهف آیات 1 و 2
*خدای راسپاس که قرآن رامرجعی معتبراست بربنده اش محمدفرستاد ودر آن هیچ نکته انحرافی نگذاشت
*تا بدکارها را از عذاب شدید جهنم بترساندو به مومنانی که کارهای خوب انجام میدهند مژده دهد که بهشتی باصفا در انتظارشان است…..
سلااام گرم و پر از عشق من به روی ماهتون
وای که چقدر منم عاشق ددرم استاد جون
روحیه ی کودکانه تون تحسبن برانگیزه
الهی شکرت که توفیق دیدن و حظ بردن از این همه زیبایی قشنگی و لدت سفر نصیبم شد دوباره
مرسی که دوباره شروع کردین سفرهای دل انگیزمون رو
مریم جون زیبا چه عینک قشنگی
خیلی بهت میاد عزیزم
مبارکت باشه
من عاشق سفرم استاد
یه همراه خوب یه کمپر فوق العاده بزنم تو دل جاده
جالبه همین الان که داشتم فایل رو میدیدم با همکارم در مورد سفر با RV و تراک کمپر و ماشین شخصی صجبت میکردیم
خیلی لدت بخشه
چقدر آسمون زیباست با ابرهایی که مثل یه کوه سفید از شیشه پشت ماشبن دیده میشن
خدایا شکرت برای این همه تمیزی و نظم و زیبایی چیدمان مواد غذایی و میوه ها و سبزیجات
چقدر همه چیز خوشگل چیده شده
همه چی یکدست ومرتب
وای که چقدر حال میده خرید از این فروشگاه فوق العاده publics
من فاشق خرید کردن مواد غذایی از فروشگاهها و سوپر مارکتهای بزرگ و منظم و با کیفیت هستم
خیلی حال میکنم
خدایی روحم به پرواز در اومد از این همه نعمت و فراوانی خوشگل
نوش جونتون مرغ کنتاکی خوشمزه
چه ایده ی خوبی
اتاقهایی که کشیدن سبگار ممنوعه
و همه ی وسایل خوشبو و تمیزن
خدایی حال میده بعد از چند بار توقف و خرید کردنها روی یه تخت تمیز تو یه هتل خوب استراحت کنی و انرژی بگیری برای ادامه دادن
دوست دارم این مدل سفرهای هتلی رو
از خدای وهابم میخوام این تجربه های دلچسب رو
اتفاقا چند وقت پیش بود رفتم به یه رستوران بزرگ که قسمتی رو اختصاص داده بود به افرادی که سیگلری نیستن و اون محوطه ممنوع بود سبگار کشیدن
خیلی لذت بردم
خدایادشکرت برای شروع سفرهامون
خدایا شکرت برای تجارب جدید مون و آگاهی های ناب در طول سفر
استاد جان و
مریم عزیزم بسیار سپاسگزارم از شما
من خیلی چیزا یادگرفتم از شما و سفرهاتون
از آمریکا و این همه زیبایی و گستردگی در کسب و کار و تنوع و فراوانی در این کشور ثروتمند
منتظر اتفاقا ت زیبا هستم
سپاسگزار خدای نازنین م هستم برای حضورم در کنار شما انسانهای فوق العاده
دوستون دارم خیلی زیاد
سلام سلام
به استاد گلم و مریم جانم
اخ جون اومدم تو سایت دیدم سفر به دور امریکا قسمت جدید اومده گفتم حتما من اشتباه کردم دوباره سایت ریلود کردم دیدم اره قسمت جدیده :)))
خیلی خیلی خوشحالم فایلای سفرنامه واقعا عالین اینقدر ذوق دارم که هنوز فایل رو کامل ندیده دارم نظر می نویسم
چه چمدونی چیدید واقعا عالی و حرفه ای
استاد جونم چه لباس خوشگل و شادی مثل همیشه خوشتیپ و قشنگ دوستتون دارم
چقدر گوگل مپ فوق العادست البته مال ما اینجا اینقدر دقیق نیست اینقدر با جزئیات دقیق باز شه اخه اینقدر با کیفیت خدایا شکرت چن وقت پیش داشتم برای خودم تو گوگل مپ نقشه سفر به کشور های دیگه رو میکشیدم خیلی با حال بود واقعا می اومد هتل های مناسب من رو معرفی می کرد میگفت اینجا توقف داشته باشید مناسبتونه بعد رستورانار و نشون می داد پرواز هایی که آماده بودند رو نشون میداد یعنی هر چی که بگم کمه واقعا این ابزار عالیه خدایا شکرت شکر.
وای خانم شایسته چقدر خوشگل و جذاب شدید تو این فایل با اون عینک افتابی و لباس سفید .
خیلی زیبا شدید
چه منظره زیبایی از شیشه ی پشت معلومه ابرای پنبه ای و خوشگل تو اسمون ابی خودشونو جا دادن
و حالا رسیدیم به پابلیکس مرغ خوشمزه بخوریم خدایا شکر چقدر سلف سرویسشون مرتب و تمیز هست و انواع مختلف سالاد و شکل های مختلف مرغ رو دارن دقت کردید اون قسمت که مرغ ها به صوورت فله ای قرار گرفته بودن چقدر شیشه تمیز بود من خیلی رو این موضوع ها حساسم وقتی می خوام بیرون غذا بخورم
خدایا شکرت حالا نمیدونم پابلیکس رستورانه یا فروشگاه ولی این ایده خیلی خوبه که هردوشون کنار همنن
پر از سبزیجات تازه و مخصوصا بروکلی های عالی من عاشق بروکلی هستم حتی اگه اب پز هم بشه مزه فوق العاده ای داره
و در اخر اون دستگاهی که میندازه بیرون قاشق چنگالا رو خیلی با حال بود خدایا شکرت.
خب دوباره راه افتادیم چه ماشین قشنگی د اره رو به روتون رانندگی می کنه واقعا چقدر ثروت در این جهان و در این کشور هست . چه جاده زیبایی خدایا شکرت
قسمت اخر فایل واقعا احساسی شد نمی دونم چی بنویسم درموردش
خدا همین جاس ساده ی ساده
خدایا شکرت
به به…سفر به دور آمریکا😍 چه باحال!
این سفره، تو مایه ی سفر به دور تمپا ست. اول که استاد، نقشه ی راهو کامل نشون داد، دوزاریم افتاد که قرار نیست خیلی دور بریم و اینا. یه چرخ زدن کوچولوی چند ده کیلومتری یه… خیلی هم بهتر که آر وی رو راه ننداختین، با همین سانتافه، حالش بیشتره! راستی🤔به این فکر نکرده بودم که با آر وی، هر جایی نمیشه کنار گرفت . اینم یه نکته قابل توجه.
چقدر این ایالت، سبز و خوشگله! بوی نم و سبزی، از پشت مانیتور پیچیده تو دماغم! یه چیزیه، ورای شمال خودمون… مریم بانو راست میگه که سبزی مسیر، تمومی نداره! اینهمه آب و رطوبت و برکه، پوست آدمو قطعاً مثه آقای عباسمنش و خانوم شایسته عمل میاره!!😄
جونم، خرید خوراکی، از هایپر مارکت بین راه! چقدر حال میکنم با این آزادی مالی…خدایا شکرت! معرکه ست که هرچی حالمون بگه، بین راه بخریم و بخوریم و بپوشیم و استفاده کنیم…این احترام تمام قد به انسانیته…بزرگترین گوهری که در وجود ما ودیعه گذاشته شده! زنده باد احترام به پول و تمکن مالی! چقدر عالیه که پول، نوکر زیباییها و لذتهای زندگی زیبای ما باشه! چقدر قشنگ! چقدر افتخار آمیز! عاشقتم، سید حسین عباسمنش، که به هیچ چی به غیر از انسانیتت، احترام نذاشتی و این شد پایه ی عزت نفس، ثروت و آزادی مالی زندگیت! چقدر وقتی به اینا فکر میکنم، حالم خوب میشه!😌
چه فروشگاه قشنگی…عاشق سلف سرویسم!! اصلاً یه احترام به وجود مشتری، تو ذات سلف سرویس هست، موافقید؟ اینکه هر جور و هر چی غذا صلاح دونستی، وردار یا بگو بهت بدن…بعد پولش رو حساب کن. وزنی یا پرسی یا هر چی. اینکه حجم پرس غذایی که میخوری دست خودته و ترکیب اون از پیش تعیین شده نیست، قشنگه. اینو دوست دارم!
وای ، چه دسر و مخلفات خوشمزه ای! زیتون! جونم زیتون و انواع سس! من که مزه باز هستم، خیلی خیلی خیلی….قفسه های متعدد دسر و پیش غذا و مزه غذا ی اصلی رو دوست دارم! چه حجم بزرگی از زیبایی و لذت! خدایا، اینارو دوس دارم…مرسی!♥️
میوه ها رو….جونم میوه های خوشمزه و معرکه! میدونستید از ازل، طراحی المان بهشت، با میوه انجام شده؟!!😂😂 دفعه بعد که خواستید میوه بخورید، به این موضوع فکر کنید😌😂 جونم زیباییهای بی بدیل خداوند😍
اون لباس خوشگلای باکانیرز رو که خریدید، کاشکی همون جا میپوشیدید!!😄 این کار رو خیلی دوست دارم! خودم تو مغازه، کفش و لباس رو عوض میکنم؛ کهنه ها رو یا توی مشما میذارم میبرم، یا همونجا میفرستم تو آشغالی! خیلی خیلی مبارکتون باشه…به خوشی بپوشید! اون کلمنه هم خیلی لازم بود، خوب کاری کردید یه جدید خریدید! فدای سرتون که یادتون رفته! کارکنان کلمن سازی، متشکرند، به خاطر این حواس پرتی😂 ….چه روز خوبی!
چه عالی که رفتید هتل بین راه! میدونید، خیلی از داستانهای فیلمهای جاده ای آمریکا، اصلا پیرنگش تو هتل بین راه شکل میگیره! چه خوب که این المان اساسی رو به داستانهای کوچک سفر به دور امریکا اضافه کردید….چه اتاق خوشگلی… چه تخت راحتی و چه ویوی صمیمی دوست داشتنی ای! یاد مسافر خونه های خوشگل سرعین اردبیل افتادم!😚
نماهای اسکوتر سواری از دید دوربین پرنده، عالی بود، عالی! موزیکتون کمی غمگین بود، ولی سبزی بینهایت و برکه های زیاد اطراف، قشنگی و لطف فراوانی به مسیر داده بود…با پسرم مسیر را دید زدیم و کلی حالشو بردیم😌 مرسی به خاطر این فایل معرکه…بهتون مثه همیشه خوش بگذره♥️👍
سلااااااااام سلاااااااام .
خدای من ،خدای من بازم سفر … بازم عشقبازی، بازم معجزه ، بازم هدایت …….
اولین چیزی که میخوام بگم اینه که ادامه این سفر مصادف شده با سفری که خودم اومدم و خیلی خوشحالم که میخوام دوباره کلی زیبایی جدید ببینیم و کلی زیبایی های بی نظیر …
چه سفر زیبایی که خیلی سبک و راحت ولبخند شما عزیزانم شروع شد ….. خرید هایی که از سر نیاز و علاقه انجام شد و استاد عزیزم همه سفر و شروع شدنش یه طرف مقابل و حس زیبایی فیلم برداری با درون و موزیک زیباش یه طرف ….. نمیدونید چه بغضی توی گلوم نشست و چه حسی که فقط چشمام رو بستم و دیگه نتونستم ادامه فایل رو ببینم . تمام وجودم پر شد از حس خداوندی. .. تمام وجودم پروردگارمو صدا میزد و این طبیعت بی نظیرش که نفس رو تو سینت حبس میکنه …لذت میبرم از اینکه عشق میکنید و لذتتون رو با ما به اشتراک میگذارید …. مریم جون استاد جون منتظر زیبایی های بیشتر هستیم .. در پناه حق سفر به سلامت