اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر حس فوق العاده ای این فایل در من ایجاد کرد و واقعا خدایا شکرت که من با گروه تحقیقاتی عباس منش آشنا شدم
چقدر زیبا خداوند در قران گفته است که ما اسمان ها وزمین را مسخر شما کردیم واقعا باید از این کتابی که هدایتی برای پرهیکاران است را سپاس گزار خداوند زیبا باشیم.
بعد از گوش دادن این فایل گفتم اگر قانون اینه که من خالق شرایط خودم هستم پس برم خواسته هامو بنویسم و رو اون ها کار کنم و اون لحظه بود که واقعا من به طور دقیق خواسته هامو مشخص نکرده بودم و حالا چه انتظاری دارم خداوندی که به همه ی ما انسان ها کمک می کند به من در این مسیر کمک کند(مثل این می ماند که به لباس فروشی بروید و به فروشنده بگید من یک لباس زیبا و خوشگل می خوام (و ما هم به خدا بگیم من خوشبختی رو می خوام) حالا اگر سالها در ان مغازه باشید و بگید لباس خوشگ می خواهم و اگر مشخصات دقیق آن را ندهید قطعا فروشنده نمی تواند برای ما کاری بکند) خواسته های من در سال 98 و 99:
من امسال mp48گیگابایت رو دارم
در ازمون های قلوچی رتبه ی یک هستم همیشه و بهترین روش های درسی رو در این زمینه بدست بی آورم
می خواه هر جمعه برای خودم یه تحقیقاتی رو در قران انجام بدهم
می خواهم هر پنج شنبه از این هفته مقداری از کتاب چگونه رتبه ی برتر شدیم رو بنویسم
تمام دروس دوازدهم یازدهم دهم رو به صورت فوق العاده فرا گرفتم
و
سال 99 می خواهم:
گوشی کلاسودا 2019 آبی رنگ را دارم
لپ تاپ Pavilion cc091niaدارم
ماشین هیوندای سانتافه سفید رنگ را دارم
من به رشته ی دندان پزشکی با کسب رتبه ی یک کنکور به دانشگاه تهران رسیده ام
من موتورسیکلت باجاج پالس18را دارم
در تهران و شهر هایی مثل تهران تبریز و..سیمینارهای فوق العاده ای رو برگزار کردم
ان شاءالله با توکل بر الله مهربان خداوندی که بهتر از ما می خواهد که ما به خواسته هایمان برسیم به تمام و شاید بهتر از انچه نوشته ام می رسم
چقدر زیبا بود این فایل ، چه آگاهی های نابی به به ، خدایا شکرت ، سپاسگزار انرژی منبع هستم که داره هی بهتر و بهتر هدایتم میکنه و پاسخ سوالات زمانه ام رو به بهترین شکل ممکن میده
من حدود یک سال پیش درگیر یک بیماری مزمن بودم و دکترها بهم گفته بود که درمان نداره و باید تا اخر عمرت قرص و دارو مصرف کنی تا بیماریت صرفا کنترل بشه و این داروهایی هم که باید مصرف کنی به کلیه وکبد و مفاصلت آسیب میزنه و باید هی تحت نظر پزشک و آزمایش باشی تا دقیق بدونیم وضعیت اندامهات چجوریه
اما من همیشه ته وجودم میگفتم من به این شرایط و طرز زندگی تن نمیدم ، دکتر هرچی گفته ، گفته… اما من نمیخوام اینجوری زندگی کنم
از تجسم استفاده میکردم ، هرررررر روز تجسم میکردم که جلو یه کوه خیلی خیلی بزرگ وایسادم ، یه کوه طلا که ثروت و نعمت و هممه چی داره ، و احساس میکردم که یه انرژی که بهش میگیم خدا ازین کوه طلا بر من ظهور میکنه و هر آنچه میخوام بهم میده ، هر روز تصور میکردم که یه نوری ازین کوه ساطع میشه و به بدنم میخوره و تمام التهابات و زخم های درونی بدنم رو بهبود میبخشه ، اولش تصویر خیلی واضحی نداشتم ، حتی عصبی میشدم و نجواهای شیطانی بهم میگفتن داری خودت رو گول میزنی ، بهترین و بزرگترین متخصص روی بیماریت نظر دادن ، میخوای با این مسخره بازیا خودت رو خوب کنی !!!!!!!!! پس بشین تا خوب بشی…
اما من ایمان داشتم خوب میشم ، من میدونستم که بیماری من بخاطر اینه که توی فرکانس و مدار بد هستم و مطمین بودم با ادامه دادن تجسم و تغییر رفتار و نگرشم میتونم ازین مدار در بیام و به مدار دلخواهم سوییچ کنم
هر چقدر ادامه میدادم تصویر اون کوه طلا و اون اشعه های تجسمی ام واضح تر میشد
و بعد از حدود یک ماه متوجه شدم که دردم کمتر شده ، اگر در شبانه روز 15 ساعت درد داشتم ، با این روش تجسم مثلا 14 ساعت درد داشتم و یه ساعت حالم بهتر بود و آروم تر بودم
یکی دوبار هم بخاطر اینکه خیلی شوق داشتم و میخواستم دوره تکاملی رو رعایت نکنم داروهام رو قطع کردم و حالم بد شد و بیماریم بدتر عود کرد و شدید تر شد
اما وقتی قانون تکامل رو بهتر درک کردم ، تصمیم گرفتم داروهام رو ادامه بدم تا خود انرژی منبع بهم بگه کی قطعش کنم ، ایمان داشتم به وقتش خودش بهم میگه الهام میکنه بهم که قطع کنم داروهام رو
و من تجسم رو ادامه دادم و داروها رو با این تصور مصرف میکردم که اینا کنترل کننده ی بیماری من نیستن اینا شفا دهنده ی بیماری من هستن و یه مدت کوتاهی توی زندگی من مهمونن و میرن ، برای همیشه این دارو ها از زندگی من میرن
کم کم حالم بهتر و بهتر شد ، اشتهام باز شد
میتونستم غذاهای بیشتری مصرف کنم و حالم بد نشه …
بهم الهام شد که دوباره ورزشت رو شروع کن وقتشه ، حدود یکسال از ورزشم دور بودم چون خیلی ضعیف شده بودم ، رفتم باشگاه و بازم شروع کردم به وزنه زدن ، کم کم ولی با ایمان راسخ
از وزنه های سبک شروع کردم
یه مدت که گذشت و من تجسم و باشگاه و داروهام رو با ایمان مصرف کردم متوجه شدم که احساس سلامتی میکنم حالم بهتر شده
از شکرگزاری استفاده میکردم روزی هزاران بار سر نماز ، موقه خواب ، موقه بیدار شدن و به هررررر بهونه ای خدا رو شکر میکردم و میگفتم شکر گزارم که بهم سلامتی میدی ممنون ازت
و هی میگفتم من هر روز سالم تر و قوی تر میشم
وقتی که حالم هم خوب خوب شده بود چون به خودم تعهد داده بودم تا بهم الهام نشده داروهام رو قطع نکنم همچنان دارو مصرف میکردم ، دارو هام تموم شد ، دفترچه بیمه ام هم اعتبارش تموم شده بود ، رفتم تمدیدش کردم ، چون خبری از الهامات نبود
نوبت دکتر گرفتم و رفتم که برام دارو بنویسه ، دارو برام نوشت اومدم بیرون از اتاق دکتر یه حسی ، یه ندای درونی نمیدونم چی اسمش رو بزارم گفتش که تو دیگه نمیخواد دارو مصرف کنی ، ایمانت رو نشون دادی ، و من توی ذهنم شروع کردم باهاش صحبت کردن ، بهش گفتم خب حالا تا اینجا اومدم یه 50 متر هم با داروخونه فاصله دارم و جوابم رو داد ، گفت تا باید تا اینجا میومدی و ایمانت رو نشون میدادی ، تو درمان شدی ، هی باهام حرف میزد و من به اصرار خودم رفتم توی داروخانه ، باورکنید دوستان ، به تمام مقدسات قسم ، به هر آنچه که باور دارید قسم این اتفاق برام افتاد ، دفترچه رو دادم دست اون بنده خدا که توی داروخونه بود ، گفت این قلم دارو رو نداریم ، اومدم بیرون ، باز گفت مگه بهت نمیگم تو دیگه لازم نیست دارو مصرف کنی ، تو خوب شدی
رفتم یه داروخونه دیگه ، اونم گفت نداریم ، فک کنم 5 تا داروخونه دیگه هم رفتم و گفتن این دارو رو نداریم و گیر نمیاد
و برگشتم خونه و ازون اتفاق تا الان من حالم خوب خوبه ، روز بروز دارم بهتر میشم ، روز به روز دارم قوی تر میشم ، و دارم برای مسابقات فیزیک کشوری و بعدش جهانی آماده میشم ، و ایمان دارم اگر در این مداری که هستم ادامه بدم و در پی مدارهای بهتر ازینی که هست باشم شرایط و سلامتی و موفقیت هام هی بیشتر و بیشتر و بیشتر میشه
زندگی ِ همه ی ما چقدر متفاوت خواهد شد وقتی همین نوشته ی مریم جان را درک کنیم و به یاد آوریم که «انسان» چگونه در جهان با این همه ظرفیت ، تسلیم شرایط نشده و با ایمان و باور ِ نهفته در درون اش خواسته های اش را هر بار بزرگتر نموده و هربار کیفیت جدیدی از زندگی را طلب کرده و با ایده هایی که خداوند در راستای گسترش و رشد جهان به او الهام داشته ، جهان اش را پیشرفته تر و زیباتر و خواستنی تر کرده است تا از زندگی و آفرینش ، لذت ببرد و برگی جدید را در تکامل خود و جهان ورق بزند.
خواندن نوشته ی مریم جان در چند خط مرا با روند تکاملی جهان همراه ساخت و به من نگرش ِ تازه ای بخشید از امکانی که به عنوان یک انسان در اختیار دارم و در جهانی که دیگر در نقطه ی صفر نیست ، بلکه قرن ها به پیش آمده و اکنون داشتن ها و خلق کردن ها بسیار آسان تر شده، چه شرایطی مهیا ست برای رشد و پیشرفت من.
و اما فایل استاد «خالق زندگی خود باشیم» ، انگار در پاسخ به من بود و نجواهای ذهن من ، و انگار آن دوست که می خواسته شانس خویش را با رفتن به امریکا محک بزند من بودم چرا که با تمام وجودم صحبت های استاد را گوش می دادم و با ذره ذره ی جان می خواستم درک شان کنم.
همه ی ما نمونه ی کوچکی از مثال های گسترده ی استاد دررابطه با گذشته اش را در برحه ای و یا تجربه ای از زندگی لمس نموده ایم و خوب می فهمیم که استاد چه می گوید . هرگاه که با ایمان قدم برداشته ایم ، دست های غیبی خداوند را که بسیار طبیعی وارد عمل شدند و همه چیز را برای مان پیش بردند تجربه کرده ایم . و اما تفاوت استاد و ما در تداوم بر استفاده از این تجربه ها با درک و کشف ِ اصل و فرمول واقعی نهفته در حل آن مساله بوده. استاد بیشتراز همه ی ما به این فرمول و اصل باور داشتند و با تمرین و تکرار متعهدانه ی خود توانستند هرچه بیشتر این فرمول را در تمام مسائل کوچک و بزرگ زندگی شان به کار ببرند .
و لحظه ای که بر قلبم الهام شد که من نیز می توانم روزی در جایگاه استاد از جسارت و شجاعت «خواستن» و قدم برداشتن با «ایمان» و تسلیم «هدایت الهی» شدن تا «کامل» کندم و به پیش بردم ، سخن بگویم و با خود و با دوستانم مرور کنم آنچه پشت سرگذاشتم؛ اشک از چشمانم سرازیر شد…
(همیشه استاد و مریم جان جمله ای را به کار می برند : «همه ی ما به یک اندازه به منبع نعمت و ثروت در جهان دسترسی داریم»، به قول دوستمان که در مقدمه ی دوازده قدم کامنت اش جزو محبوبترین هاست: «فهمیدن» این جمله یک مرحله است و مرحله ی بالاتراش «درک کردن» است. واای اگر درک اش کنیم که همه ی ما دسترسی مان به منبع نعمت و ثروت جهان یک اندازه است آن وقت چه شور و غوغایی در زندگی مان به جریان در می آید!) آن وقت بود که صفحه ای باز کردم و به قول استاد نوشتم آنچه می خواهم داشته باشم .آنچه می خواهم برایم رقم بخورد .
وچقدر حتا نوشتن ِخواسته ها لذت بخش است و خواستنی.
و من زمانی که استاد در فایل در حال مرور قوانین و گفتن اصل است و می گوید :
خیلی دوست دارم هم به اون دوستم هم به شما بگم این موضوع رو که «ما خالق زندگی خودمون هستیم. ما می تونیم شرایط رو اونجوری که می خوایم رقم بزنیم. به خدا هدایت میشید به مسیرهای درست. اگه تو مدار درست قرار بگیرید ، افراد درست ، شرایط درست،ایده های درست وارد زندگی تون میشن.باااور کنید نمی خواد کار خاصی بکنید…قدم به قدم هدایت میشید…فقط به این دلیل که من باور دارم که من اونچه می خوام رو می سازم… همه چیز اتفاق می افته فقط ما باید ایمان مون رو تقویت کنیم. باید باورهامون رو تقویت کنیم…من به هرشرایطی که خواستم رسیدم. و هنوز هم خواسته هام بزرگ تر میشن…دوست دارم فکر کنی واقعا چی رو می خوای،و اونچه می خوای رو پاش وایستی و خلق اش کنی و ایجادش کنی…فقط دوست دارم این باور را در شما ایجاد کنم که «می شود» که امکان پذیر ه…محدودیت ها فقط در ذهن ماست…و من باور داشتم که این شرایط وجود دارد و می شود داشتش…
غرق در حس فوق العاده می شوم.به دنبال روشی برای بیان این حس بودم که امروز وقتی کامنت یکی از دوستان را در قسمت نظرات خواندم (البته در آرشیو و کاملا هدایتی) انگار دقیقا همان چیزی را گفته بود که من تجربه کرده بودم: انگار خداوند دارد از زبان استاد برایم یادآور می شود. او دارد به من یادآوری می کند تا بدانم و امیدوار شوم و امیدوار بمانم که می توانم تمام خواسته ها و شرایط دلخواهم را تجربه کنم و داشته باشم اگر به او ایمان آورم و به قول قرآن :«اجابت اش کنم» او نیز مرا «اجابت می کند». وااای ! چه گفت و شنود بی نظیری است !
چه خدای بی نظیری !
چه جهان بی نظیری!
خدایا شکرت!
شکر که از تمام زبان ها با ما سخن می گویی و می خواهی ما را به نور و به خود برسانی .
خدایا شکرت !
شکر که فقط کافی است ما بخواهیم تا تو هدایت مان کنی به سمت شدن و خلق شان.
داشتم امروز به این فکر میکردم چهارده روز گذشت من چ تغییری کردم و چ باورهایی تونستم ایجاد کنم؟!
به یک موضوع جالب برخوردم ،این روزایی ک من تمرکزمو گذاشتم روی خداشناسی چقد خدار خودشو شفاف تر بهم نشون میده ،این روزا خیلی قران رو میخونم و تاجایی ک میتونم خودم معنیش میکنم (چون من دبیرستان قواعد عربی رو خوب یاد میگرفتم😁)و هرجایی و یا هرکلمه ای رو اگه نفهمم توی اینتر نت یا کتابایی ک در دسترسم هست جستجو میکنم. چقد قران برام قابل فهم ترشده .حالا میفهمم وقتی خدا میگه قران واضح و روشن هست ینی چی! چرا هیچوقت این مفاهیم رو درک نمیکردم چرا هدایت به این بزرگی رو نمیدیدم؟
این روزا ازاد و رها شدم و خدارو باور کردم و باور کردم که ما خالق شرایط خودمون هستیم ما موجودات مختار هستیم ،ماییم ک خیرو شر رو برای خودمون به وجود میاریم.
توی سوره ال عمران خوندم ایه ۱۲۰:
اگر به شما ضرری رسد کافران خوشحالند و اگر خیر و منفعتی رسد بیمناکند ،که اگر صبر پیشه کنی و پرهیزگار شوی هیچ ضرری از انهاا به تو نمیرسد و خدا به هرچه که انجام میدهید احاطه کامل دارد
چند نکته از این آیه گرفتم که شاید بی ربط به این موضوع نباشه:
۱باور به خدا و قوانینش
.۲خدا واسه بندش بد نمیخواد و خیر و شر رو خودمون به وجود میاریم
به نام خدایی که یاد او ارامش بخش دلهاست واقعا خدایا شکرت که من رو باز به راه راست هدایت کردی من عاشقتم خدا.
سلام به عزیزان و همسفران خانواده صمیمی عباسمنش
من خالق شرایط زندگی ام هستم من زندگی ام رو انگونه که می خواهم می سازم هیچ محدودیتی برای رسیدن من به خواسته هایم وجود ندارد اگر محدودیتی وجود داشته باشد ان فقط در باورهای من است من اگر چیزی رو بخواهم هیچ چیزی مانع ایجاد شدن ان نمی شود وقوانین ومقرارات یا محدودیت هایی که فکر می کنیم وجود دارد همه به نفع ما تغییر می کنند تا ما به خواسته ی خود برسیم البته به شرطی که باور کنیم ما زندگیمان را ان گونه که دوست داریم می سازیم.
جهان از ما مشتاق تر است تا ما رابه خواسته هایمان برساند چون این قانون جهان است که جهان روز به روز رشد و گسترش بیشتری رو می خواهد وهرکس رو که بخواهد به گسترش ان کمک کند رو برای این کار یاری میکند.
همه ی پیشرفت هایی که می بینیم به خاطر این است که انسان ها موجوداتی صرفا واکنش گر و فاقد توانایی خلق نیستد بلکه شرایط رو اون جور که دوست داشتند به وجود اوردند.
پله پله تکامل انسان ها بیشتر شده و به دستاوردها ی بیشتری رسیده اند از وسایل حمل ونقل گرفته تا بازدهی گیاهان و حیوانات تا ساختمان ها و خانه ها و خیلی چیزهای دیگر که روز به روز بهتر وکارامد تر می شوند.
ما باید ببینیم که چه چیزی رو می خواهیم و اون رو خلق کنیم ما تابع شرایط نیستیم ما با برخورد کردن به تضادها خواسته هامون مشخص تر می شند و اون وقت باید تصمیم بگیریم اون ها رو خلق کنیم.
خداوند از روح خودش در ما دمیده و ما هم از صفات خداوند بهره برده ایم از جمله خلق کردن که به ماداده است.
من تلاش می کنم تا قدر این روح رو بیشتر بدونم واین قدرت توانایی که خداوند به من داده رو بدونم وازش برای خوشبختی و لذت بردن از بی نهایت نعمتی که خداوند به ما داده استفاده کنم.
خدارو شکر می کنم که یک روز دیگر فرصت کردم با شما عزیزان باشم.
هر جا هستید شاد،سالم و ثروتمند در دنیا واخرت باشید.
سلام به خدای زیبایی ها که زیباست و زیبایی را دوست دارد
سلام به همه دوستان و هم خانواده های گرامی
چهاردهمین روز از این سفر اعجاب انگیز
ما خالق شرایط خود هستیم.
ما نباید تابع شرایط باشیم ما نباید محدودیت ها را بپذیریم و با آنها کنار بیاییم. ما باید شرایط دلخواهمان را خلق کنیم. چقدر تا حالا این جمله را گفتم که حالا برم فلان جا ببینم چی میشه ببینم خدا چی می خواد غافل از اینکه خدا همان را می خواهد که من بخواهم من فرکانسش را فرستاده باشم. چون ایمانم ضعیف بود چون فکر می کردم سرنوشتم از قبل نوشته شده است اقدامی نمی کردم منتظر بودم ببینم خدا چی میخواد، ولی الان میدونم قانون ثابت خداوند فقط منتظر ارسال فرکانس من و پاسخ مثبت از طرف خودش می باشد، به همین دلیل من خیلی آگاهانه اول صبح قبل از شروع هر کاری به خداوند می گویم که چه کارهایی در آن روز دارم و از خداوند چه انتظاری دارم که خداراشکر دستان بی نهایت خداوند به کمک من می آیند و خیلی از خواسته هایم در طول روز انجام میشود هر کدام هم انجام نشد با انرژی مثبت می گویم حتما خداوند بهترش را برایم می خواهد انجام دهد. خداجونم عاشقتم.
زمانی که خواسته ای در ما شکل می گیرد، زمانی که ما برای برآورده شدن آن خواسته تلاش می کنیم توانایی های ما رشد می کند اعتماد به نفس ما بیشتر می شود، جرات و جسارت ما برای خلق خواسته های بزرگتر، بیشتر می شود. در این فایل من به این آگاهی رسیدم که برای انگیزه داشتن در زندگی و حرکت کردن باید هدف داشته باشم و هدفم را به هدف های کوچیکتر خرد کنم تا رسیدن بهش برایم قابل درک تر باشد و امید و انگیزه خودم را از دست ندهم و همچنین تکامل هم باید در نظر بگیرم.
وقتی استاد گفتن می خوان هواپیمای شخصی داشته باشن من به این نتیجه رسیدم که خواسته های من چقدر کوچیکه در مقابل خواسته های استاد، باید سعی کنم که ظرفم را بزرگتر کنم و محدودیت های ذهنم را بشکنم تا بتوانم خواسته های بزرگتری از خداوند بخواهم چون واقعا خواسته های ما در مقابل بزرگی خداوند خیلی ناچیز است.
هدف جهان گسترش است و ما دستان خداوند هستیم بر روی زمین برای گسترش جهان، به همین دلیل ساده و منطقی، جهان فرصتها و امکاناتش را برای حمایت فردی بسیج می کند که به رشد آن کمک کند و راه این گسترش، قانع نشدن به زندگی در محدودیت هاست. جهان کلا به افراد جسور و با جرات پاداش بیشتری می دهد انگار اونا را بیشتر دوست داره چون به گسترش جهان بیشتر کمک می کنن.
در پناه الله شاد و سالم و ثروتمند و سعادتمند باشید.
به نام خدا ی مهربان که قدرت خلق زندگیمان را به دست خودمان داده است🧡
سلام به استاد عزیزم مرد بزرگی که حاضر نشد با شرایط نادلخواهش کنار بیاید و تصمیم گرفت خودش زندگیش راخلق کند ❤️
و سلام به خانم شایشته که شایسته ی داشتن مردی توانا در کنار خودش هست
از هر دوتون ممنونم بخاطر زحماتی که برای سفر به این پر برکتی کشیدین
نتیجه من از آموزه های این فایل:
ما خالق شرایط خودمان هستیم اصلا خود خدا گفته انسان اشرف مخلوقاته
این یعنی ما قدرت ساختن بهترین زندگی و داریم
وقتی خدا خودش به بنده ش انقد قدرت داده پس چرا ما باور نکنیم که توانایی ساختن بزرگترین نعمت ها رو داریم
اکه قرار بود انسان ها با شرایط بد و نا دلخواه کنار بیان الان ما شاهد هیچ گونه پیشرفتی در جهان نبودیم و همه ی ما داشتیم با غارنشینی و کوچ کردن زندگی خودمون و سپری میکردیم
ولی حالا داریم میبینیم که جهان هر لحظه در حال پیشرفته و ما الان داریم با بهترین امکانات و تکنولوژی پیشرفته زندگی میکنیم
مکالمه های راحت و سریع
امکان دسترسی به تمام نقاط دنیا از طریق اینترنت
سفرهای سریع و راحت
ماشین های پیشرفته با امکانات رفاهی بالا
هواپیماها و کشتی های قدرتمند
لوازم های برقی هوشمند با کارایی بسیار زیاد
و خیلی خیلی خیلی زیاد نمونه هایی از پیشرفت در جهان وجود دارد که نشان دهنده ی این هست که انسان قدرت خلق هر چیزی و داره اگه امید داشته باشه به نیروی خیر که تنها نیروی حاکم بر
جهانه
استاد مهربونم من شما رو تحسین میکنم که حتی حاضر نشدی با کوچکترین محدودیتی کنار بیای و خودت و تابع شرایط نکردی و به هر تضادی بر میخوردی با این باور درست که خودت میتونی خلقش کنی هدایت شدی و بهترین شرایط و تو زندگیت ساختی
من واقعا خوشحالم و سپاسگزارم خداوندم که الگوم در زندگی مرد بزرگی مثل شماست
باورتون نمیشه استاد انقد تو زندگیم محدودیت داشتم که انگا دلم میخواست یکی مثل شما وارد زندگیم بشه و به من بگه قرار نیست با این همه محدودیت زندگی کنی و این محدودیت ها فقط و فقط تو ذهن تو وجود دارن و تو میتونی زندگیتو اونجوری که میخوای بسازی بدون اینکه نگران باشی
از وقتی بعضی محدودیت ها رو از ذهنم پاکسازی کردم احساس آزادی دارم حس میکنم رها هستم و میتونم خیلی زیبا زندگی کنم دریغ از ترس و دغدغه و نگران از اینکه مجبورم با این شرایط کنار بیام
و با گوش دادن به این فایل پر محتوا بیشتر اطمینان پیدا کردم که هیچ عامل بیرونی در من وجود نداره و فقط من هستم و خدای من که اونم از من بیشتر دوست داره تا من تو این دنیا طبیعی زندگی کنم
طبیعی یعنی یک زندگی پر از سلامتی و نعمت و ثروت و رابطه عاشقانه و متصل بودن به خدای درونم
آره من باور کردم که باید در تمام جنبه های زندگیم عالی باشم و اونارو برای خودم بسازم
و این ساختن نیاز داره به باورهای درست و من به خودم تعهد دادم که این باورهای خوب و در خودم ایجاد کنم و شاد باشم و از زندگی نهایت لذت و ببرم
امروز روز من بود خیلی خوشحال بودم و از صبح دارم خداروشکر میکنم چون سه تا اتفاق خیلی خوب برام افتاد
اولین اتفاق خوب این بود که صبح از خواب بیدار شدم و برای امتحان توشهری رفتم و همون اول صبح تمام قدرت و دادم دست خودم و گفتم من به شرایط بیرونی کار ندارم و خوشبختانه خیلی سریع و با یک خاطره ی قشنگ قبول شدم آخه من عاشق رانندگی هستم و از صبح که به این خواسته م رسیدم یه خواسته ی جدید درونم شکل گرفت و اونم خرید ماشین بود که بتونم رانندگی کنم که برام مثل یک تفریحه
و دومین اتفاق خوبمذاین بود که اولین کامنت لایک شده مو از استاد گرفتم
و سومی هم گوش دادن به این فایل زیبا و پر از آگاهی بود که ذهنم و باز کرد و من و امیدوارتر
خدایا سپاسگزارم که امروز یک روز عالی با اتفاقات عالی بود
دوستون دارم و امیدوارم همه ی ما بتونیم با این باور که خالق شرایط خود هستیم زندگی کنیم و هر روز با خودمون تکرار کنیم تا ملکه ی ذهنمون بشه
In the name of the beautiful allah
چهاردهمین روز از این سفر فوق العاده:
چقدر حس فوق العاده ای این فایل در من ایجاد کرد و واقعا خدایا شکرت که من با گروه تحقیقاتی عباس منش آشنا شدم
چقدر زیبا خداوند در قران گفته است که ما اسمان ها وزمین را مسخر شما کردیم واقعا باید از این کتابی که هدایتی برای پرهیکاران است را سپاس گزار خداوند زیبا باشیم.
بعد از گوش دادن این فایل گفتم اگر قانون اینه که من خالق شرایط خودم هستم پس برم خواسته هامو بنویسم و رو اون ها کار کنم و اون لحظه بود که واقعا من به طور دقیق خواسته هامو مشخص نکرده بودم و حالا چه انتظاری دارم خداوندی که به همه ی ما انسان ها کمک می کند به من در این مسیر کمک کند(مثل این می ماند که به لباس فروشی بروید و به فروشنده بگید من یک لباس زیبا و خوشگل می خوام (و ما هم به خدا بگیم من خوشبختی رو می خوام) حالا اگر سالها در ان مغازه باشید و بگید لباس خوشگ می خواهم و اگر مشخصات دقیق آن را ندهید قطعا فروشنده نمی تواند برای ما کاری بکند) خواسته های من در سال 98 و 99:
من امسال mp48گیگابایت رو دارم
در ازمون های قلوچی رتبه ی یک هستم همیشه و بهترین روش های درسی رو در این زمینه بدست بی آورم
می خواه هر جمعه برای خودم یه تحقیقاتی رو در قران انجام بدهم
می خواهم هر پنج شنبه از این هفته مقداری از کتاب چگونه رتبه ی برتر شدیم رو بنویسم
تمام دروس دوازدهم یازدهم دهم رو به صورت فوق العاده فرا گرفتم
و
سال 99 می خواهم:
گوشی کلاسودا 2019 آبی رنگ را دارم
لپ تاپ Pavilion cc091niaدارم
ماشین هیوندای سانتافه سفید رنگ را دارم
من به رشته ی دندان پزشکی با کسب رتبه ی یک کنکور به دانشگاه تهران رسیده ام
من موتورسیکلت باجاج پالس18را دارم
در تهران و شهر هایی مثل تهران تبریز و..سیمینارهای فوق العاده ای رو برگزار کردم
ان شاءالله با توکل بر الله مهربان خداوندی که بهتر از ما می خواهد که ما به خواسته هایمان برسیم به تمام و شاید بهتر از انچه نوشته ام می رسم
سلام و درود خدمت دوستان عزیز
روز چهاردهم سفرنامه
چقدر زیبا بود این فایل ، چه آگاهی های نابی به به ، خدایا شکرت ، سپاسگزار انرژی منبع هستم که داره هی بهتر و بهتر هدایتم میکنه و پاسخ سوالات زمانه ام رو به بهترین شکل ممکن میده
من حدود یک سال پیش درگیر یک بیماری مزمن بودم و دکترها بهم گفته بود که درمان نداره و باید تا اخر عمرت قرص و دارو مصرف کنی تا بیماریت صرفا کنترل بشه و این داروهایی هم که باید مصرف کنی به کلیه وکبد و مفاصلت آسیب میزنه و باید هی تحت نظر پزشک و آزمایش باشی تا دقیق بدونیم وضعیت اندامهات چجوریه
اما من همیشه ته وجودم میگفتم من به این شرایط و طرز زندگی تن نمیدم ، دکتر هرچی گفته ، گفته… اما من نمیخوام اینجوری زندگی کنم
از تجسم استفاده میکردم ، هرررررر روز تجسم میکردم که جلو یه کوه خیلی خیلی بزرگ وایسادم ، یه کوه طلا که ثروت و نعمت و هممه چی داره ، و احساس میکردم که یه انرژی که بهش میگیم خدا ازین کوه طلا بر من ظهور میکنه و هر آنچه میخوام بهم میده ، هر روز تصور میکردم که یه نوری ازین کوه ساطع میشه و به بدنم میخوره و تمام التهابات و زخم های درونی بدنم رو بهبود میبخشه ، اولش تصویر خیلی واضحی نداشتم ، حتی عصبی میشدم و نجواهای شیطانی بهم میگفتن داری خودت رو گول میزنی ، بهترین و بزرگترین متخصص روی بیماریت نظر دادن ، میخوای با این مسخره بازیا خودت رو خوب کنی !!!!!!!!! پس بشین تا خوب بشی…
اما من ایمان داشتم خوب میشم ، من میدونستم که بیماری من بخاطر اینه که توی فرکانس و مدار بد هستم و مطمین بودم با ادامه دادن تجسم و تغییر رفتار و نگرشم میتونم ازین مدار در بیام و به مدار دلخواهم سوییچ کنم
هر چقدر ادامه میدادم تصویر اون کوه طلا و اون اشعه های تجسمی ام واضح تر میشد
و بعد از حدود یک ماه متوجه شدم که دردم کمتر شده ، اگر در شبانه روز 15 ساعت درد داشتم ، با این روش تجسم مثلا 14 ساعت درد داشتم و یه ساعت حالم بهتر بود و آروم تر بودم
یکی دوبار هم بخاطر اینکه خیلی شوق داشتم و میخواستم دوره تکاملی رو رعایت نکنم داروهام رو قطع کردم و حالم بد شد و بیماریم بدتر عود کرد و شدید تر شد
اما وقتی قانون تکامل رو بهتر درک کردم ، تصمیم گرفتم داروهام رو ادامه بدم تا خود انرژی منبع بهم بگه کی قطعش کنم ، ایمان داشتم به وقتش خودش بهم میگه الهام میکنه بهم که قطع کنم داروهام رو
و من تجسم رو ادامه دادم و داروها رو با این تصور مصرف میکردم که اینا کنترل کننده ی بیماری من نیستن اینا شفا دهنده ی بیماری من هستن و یه مدت کوتاهی توی زندگی من مهمونن و میرن ، برای همیشه این دارو ها از زندگی من میرن
کم کم حالم بهتر و بهتر شد ، اشتهام باز شد
میتونستم غذاهای بیشتری مصرف کنم و حالم بد نشه …
بهم الهام شد که دوباره ورزشت رو شروع کن وقتشه ، حدود یکسال از ورزشم دور بودم چون خیلی ضعیف شده بودم ، رفتم باشگاه و بازم شروع کردم به وزنه زدن ، کم کم ولی با ایمان راسخ
از وزنه های سبک شروع کردم
یه مدت که گذشت و من تجسم و باشگاه و داروهام رو با ایمان مصرف کردم متوجه شدم که احساس سلامتی میکنم حالم بهتر شده
از شکرگزاری استفاده میکردم روزی هزاران بار سر نماز ، موقه خواب ، موقه بیدار شدن و به هررررر بهونه ای خدا رو شکر میکردم و میگفتم شکر گزارم که بهم سلامتی میدی ممنون ازت
و هی میگفتم من هر روز سالم تر و قوی تر میشم
وقتی که حالم هم خوب خوب شده بود چون به خودم تعهد داده بودم تا بهم الهام نشده داروهام رو قطع نکنم همچنان دارو مصرف میکردم ، دارو هام تموم شد ، دفترچه بیمه ام هم اعتبارش تموم شده بود ، رفتم تمدیدش کردم ، چون خبری از الهامات نبود
نوبت دکتر گرفتم و رفتم که برام دارو بنویسه ، دارو برام نوشت اومدم بیرون از اتاق دکتر یه حسی ، یه ندای درونی نمیدونم چی اسمش رو بزارم گفتش که تو دیگه نمیخواد دارو مصرف کنی ، ایمانت رو نشون دادی ، و من توی ذهنم شروع کردم باهاش صحبت کردن ، بهش گفتم خب حالا تا اینجا اومدم یه 50 متر هم با داروخونه فاصله دارم و جوابم رو داد ، گفت تا باید تا اینجا میومدی و ایمانت رو نشون میدادی ، تو درمان شدی ، هی باهام حرف میزد و من به اصرار خودم رفتم توی داروخانه ، باورکنید دوستان ، به تمام مقدسات قسم ، به هر آنچه که باور دارید قسم این اتفاق برام افتاد ، دفترچه رو دادم دست اون بنده خدا که توی داروخونه بود ، گفت این قلم دارو رو نداریم ، اومدم بیرون ، باز گفت مگه بهت نمیگم تو دیگه لازم نیست دارو مصرف کنی ، تو خوب شدی
رفتم یه داروخونه دیگه ، اونم گفت نداریم ، فک کنم 5 تا داروخونه دیگه هم رفتم و گفتن این دارو رو نداریم و گیر نمیاد
و برگشتم خونه و ازون اتفاق تا الان من حالم خوب خوبه ، روز بروز دارم بهتر میشم ، روز به روز دارم قوی تر میشم ، و دارم برای مسابقات فیزیک کشوری و بعدش جهانی آماده میشم ، و ایمان دارم اگر در این مداری که هستم ادامه بدم و در پی مدارهای بهتر ازینی که هست باشم شرایط و سلامتی و موفقیت هام هی بیشتر و بیشتر و بیشتر میشه
من تسلیم بیماری نشدم….
دوستتون دارم
یاحق
به نام خدا
زندگی ِ همه ی ما چقدر متفاوت خواهد شد وقتی همین نوشته ی مریم جان را درک کنیم و به یاد آوریم که «انسان» چگونه در جهان با این همه ظرفیت ، تسلیم شرایط نشده و با ایمان و باور ِ نهفته در درون اش خواسته های اش را هر بار بزرگتر نموده و هربار کیفیت جدیدی از زندگی را طلب کرده و با ایده هایی که خداوند در راستای گسترش و رشد جهان به او الهام داشته ، جهان اش را پیشرفته تر و زیباتر و خواستنی تر کرده است تا از زندگی و آفرینش ، لذت ببرد و برگی جدید را در تکامل خود و جهان ورق بزند.
خواندن نوشته ی مریم جان در چند خط مرا با روند تکاملی جهان همراه ساخت و به من نگرش ِ تازه ای بخشید از امکانی که به عنوان یک انسان در اختیار دارم و در جهانی که دیگر در نقطه ی صفر نیست ، بلکه قرن ها به پیش آمده و اکنون داشتن ها و خلق کردن ها بسیار آسان تر شده، چه شرایطی مهیا ست برای رشد و پیشرفت من.
و اما فایل استاد «خالق زندگی خود باشیم» ، انگار در پاسخ به من بود و نجواهای ذهن من ، و انگار آن دوست که می خواسته شانس خویش را با رفتن به امریکا محک بزند من بودم چرا که با تمام وجودم صحبت های استاد را گوش می دادم و با ذره ذره ی جان می خواستم درک شان کنم.
همه ی ما نمونه ی کوچکی از مثال های گسترده ی استاد دررابطه با گذشته اش را در برحه ای و یا تجربه ای از زندگی لمس نموده ایم و خوب می فهمیم که استاد چه می گوید . هرگاه که با ایمان قدم برداشته ایم ، دست های غیبی خداوند را که بسیار طبیعی وارد عمل شدند و همه چیز را برای مان پیش بردند تجربه کرده ایم . و اما تفاوت استاد و ما در تداوم بر استفاده از این تجربه ها با درک و کشف ِ اصل و فرمول واقعی نهفته در حل آن مساله بوده. استاد بیشتراز همه ی ما به این فرمول و اصل باور داشتند و با تمرین و تکرار متعهدانه ی خود توانستند هرچه بیشتر این فرمول را در تمام مسائل کوچک و بزرگ زندگی شان به کار ببرند .
و لحظه ای که بر قلبم الهام شد که من نیز می توانم روزی در جایگاه استاد از جسارت و شجاعت «خواستن» و قدم برداشتن با «ایمان» و تسلیم «هدایت الهی» شدن تا «کامل» کندم و به پیش بردم ، سخن بگویم و با خود و با دوستانم مرور کنم آنچه پشت سرگذاشتم؛ اشک از چشمانم سرازیر شد…
(همیشه استاد و مریم جان جمله ای را به کار می برند : «همه ی ما به یک اندازه به منبع نعمت و ثروت در جهان دسترسی داریم»، به قول دوستمان که در مقدمه ی دوازده قدم کامنت اش جزو محبوبترین هاست: «فهمیدن» این جمله یک مرحله است و مرحله ی بالاتراش «درک کردن» است. واای اگر درک اش کنیم که همه ی ما دسترسی مان به منبع نعمت و ثروت جهان یک اندازه است آن وقت چه شور و غوغایی در زندگی مان به جریان در می آید!) آن وقت بود که صفحه ای باز کردم و به قول استاد نوشتم آنچه می خواهم داشته باشم .آنچه می خواهم برایم رقم بخورد .
وچقدر حتا نوشتن ِخواسته ها لذت بخش است و خواستنی.
و من زمانی که استاد در فایل در حال مرور قوانین و گفتن اصل است و می گوید :
خیلی دوست دارم هم به اون دوستم هم به شما بگم این موضوع رو که «ما خالق زندگی خودمون هستیم. ما می تونیم شرایط رو اونجوری که می خوایم رقم بزنیم. به خدا هدایت میشید به مسیرهای درست. اگه تو مدار درست قرار بگیرید ، افراد درست ، شرایط درست،ایده های درست وارد زندگی تون میشن.باااور کنید نمی خواد کار خاصی بکنید…قدم به قدم هدایت میشید…فقط به این دلیل که من باور دارم که من اونچه می خوام رو می سازم… همه چیز اتفاق می افته فقط ما باید ایمان مون رو تقویت کنیم. باید باورهامون رو تقویت کنیم…من به هرشرایطی که خواستم رسیدم. و هنوز هم خواسته هام بزرگ تر میشن…دوست دارم فکر کنی واقعا چی رو می خوای،و اونچه می خوای رو پاش وایستی و خلق اش کنی و ایجادش کنی…فقط دوست دارم این باور را در شما ایجاد کنم که «می شود» که امکان پذیر ه…محدودیت ها فقط در ذهن ماست…و من باور داشتم که این شرایط وجود دارد و می شود داشتش…
غرق در حس فوق العاده می شوم.به دنبال روشی برای بیان این حس بودم که امروز وقتی کامنت یکی از دوستان را در قسمت نظرات خواندم (البته در آرشیو و کاملا هدایتی) انگار دقیقا همان چیزی را گفته بود که من تجربه کرده بودم: انگار خداوند دارد از زبان استاد برایم یادآور می شود. او دارد به من یادآوری می کند تا بدانم و امیدوار شوم و امیدوار بمانم که می توانم تمام خواسته ها و شرایط دلخواهم را تجربه کنم و داشته باشم اگر به او ایمان آورم و به قول قرآن :«اجابت اش کنم» او نیز مرا «اجابت می کند». وااای ! چه گفت و شنود بی نظیری است !
چه خدای بی نظیری !
چه جهان بی نظیری!
خدایا شکرت!
شکر که از تمام زبان ها با ما سخن می گویی و می خواهی ما را به نور و به خود برسانی .
خدایا شکرت !
شکر که فقط کافی است ما بخواهیم تا تو هدایت مان کنی به سمت شدن و خلق شان.
سپاسگزاریم
دوستتان داریم
3 آذر 1398
به نام خداوند بخشنده و مهربان
خدایی که خالق است و رازق
حاضراست وناظر
استاد عزیزم سپاسگذارتم برای این فایل ،که نشانه ی زیبای من بود،دیروز صبح که این فایل و گوش کردم،کلی انرژی گرفتم،
وآگاهی هایی که شما بهم دادین ودر این فایل شنیدم،عزت نفسم بیشتر شد،احساس خودارزشی وخودباوری بیشتری رو دارم،
ودر حین گوش دادن ،صدها سوال به ذهنم رسید،که :
زهرا تو چقدر باور داری که خالقی؟
آیا تابع شرایطی؟یا خالق شرایط؟
خداوند رو بی نهایت میبینی یا محدودیت؟
و….
ونمیدونید از صبح چه اتفاقای قشنگی چه شرایط دلچسبی رو واسه خودم خلق کردم،
باشگاه که رفتم با تمرکز و لذت بیشتری بود
،با اعتماد به نفس بیشتری رانندگی کردم و لذت بردم،(چون تازه رانندگی یاد گرفتم )اما باترسهام روبرو شدم روز به روز رانندگی بهتری رو تجربه میکنم،
با بچه هام و همسرم رابطه ی عالیتری رو داشتم،
ویه نهار خوشمزه ولذیذی رو درست کردم و دور هم خوردیم ولذت بردیم ،
وکلاس موسیقی ام رو هم با عشق بیشتری رفتم و لذت بردم،
امروز اگه بخوام بنویسم،خیلی میشه،که خداوند برای من چیکار ها کرد؟
اگه این چیزهای کوچیک و تونسته خلق کنه،بزرگتر و بیشتر هم میتونه،هیچکاری و هیچ چیزی برای خداوند نشد نداره،
اندازه ی باور تو بزرگ میشه و بهت میده،
پس من چراسپاسگدار نباشم،چرا خواسته هام و محدود کنم،وقتی خداوند بی نهایت است،
برای خداوند هیچی رویا نیست،
شاد وسعادتمند باشید
من خالق شرایط زندگی خودم هستم.
من قادرم به محض اینکه اراده کنم تمام شرایط زندگی ام را تغییر دهم.
و خداوند را سپاسگزارم بابت این قدرت.
شغل من عبادت است .
صد هزار مرتبه شکرت بابت کارم .
این طبیعت من است که خودم هر شرایطی را خلق کنم.
این هدف از خلقت من است و این تفاوت ما انسان ها با دیگر موجودات است.
هرگز محدودیت هارا نمی پذیرم و من به دنیا امدم تا شرایط دلخواهم را خلق کنم.
و در این مسیر خداوند حمایتگر من است و هماهنگی با قوانینش برایم همواره کافی
است.
سلام
رسیدم به چهاردهمین روز از سفر شگفت انگیزم
داشتم امروز به این فکر میکردم چهارده روز گذشت من چ تغییری کردم و چ باورهایی تونستم ایجاد کنم؟!
به یک موضوع جالب برخوردم ،این روزایی ک من تمرکزمو گذاشتم روی خداشناسی چقد خدار خودشو شفاف تر بهم نشون میده ،این روزا خیلی قران رو میخونم و تاجایی ک میتونم خودم معنیش میکنم (چون من دبیرستان قواعد عربی رو خوب یاد میگرفتم😁)و هرجایی و یا هرکلمه ای رو اگه نفهمم توی اینتر نت یا کتابایی ک در دسترسم هست جستجو میکنم. چقد قران برام قابل فهم ترشده .حالا میفهمم وقتی خدا میگه قران واضح و روشن هست ینی چی! چرا هیچوقت این مفاهیم رو درک نمیکردم چرا هدایت به این بزرگی رو نمیدیدم؟
این روزا ازاد و رها شدم و خدارو باور کردم و باور کردم که ما خالق شرایط خودمون هستیم ما موجودات مختار هستیم ،ماییم ک خیرو شر رو برای خودمون به وجود میاریم.
توی سوره ال عمران خوندم ایه ۱۲۰:
اگر به شما ضرری رسد کافران خوشحالند و اگر خیر و منفعتی رسد بیمناکند ،که اگر صبر پیشه کنی و پرهیزگار شوی هیچ ضرری از انهاا به تو نمیرسد و خدا به هرچه که انجام میدهید احاطه کامل دارد
چند نکته از این آیه گرفتم که شاید بی ربط به این موضوع نباشه:
۱باور به خدا و قوانینش
.۲خدا واسه بندش بد نمیخواد و خیر و شر رو خودمون به وجود میاریم
۳ما خالق شرایط خود هستیم نه دیگران
۴هیچکس هیچ کنترلی روی زندگی دیگری ندارد
۵. توجه به نکات مثبت
۶صبر کردن
🌹
در پناه الله
به نام خدایی که یاد او ارامش بخش دلهاست واقعا خدایا شکرت که من رو باز به راه راست هدایت کردی من عاشقتم خدا.
سلام به عزیزان و همسفران خانواده صمیمی عباسمنش
من خالق شرایط زندگی ام هستم من زندگی ام رو انگونه که می خواهم می سازم هیچ محدودیتی برای رسیدن من به خواسته هایم وجود ندارد اگر محدودیتی وجود داشته باشد ان فقط در باورهای من است من اگر چیزی رو بخواهم هیچ چیزی مانع ایجاد شدن ان نمی شود وقوانین ومقرارات یا محدودیت هایی که فکر می کنیم وجود دارد همه به نفع ما تغییر می کنند تا ما به خواسته ی خود برسیم البته به شرطی که باور کنیم ما زندگیمان را ان گونه که دوست داریم می سازیم.
جهان از ما مشتاق تر است تا ما رابه خواسته هایمان برساند چون این قانون جهان است که جهان روز به روز رشد و گسترش بیشتری رو می خواهد وهرکس رو که بخواهد به گسترش ان کمک کند رو برای این کار یاری میکند.
همه ی پیشرفت هایی که می بینیم به خاطر این است که انسان ها موجوداتی صرفا واکنش گر و فاقد توانایی خلق نیستد بلکه شرایط رو اون جور که دوست داشتند به وجود اوردند.
پله پله تکامل انسان ها بیشتر شده و به دستاوردها ی بیشتری رسیده اند از وسایل حمل ونقل گرفته تا بازدهی گیاهان و حیوانات تا ساختمان ها و خانه ها و خیلی چیزهای دیگر که روز به روز بهتر وکارامد تر می شوند.
ما باید ببینیم که چه چیزی رو می خواهیم و اون رو خلق کنیم ما تابع شرایط نیستیم ما با برخورد کردن به تضادها خواسته هامون مشخص تر می شند و اون وقت باید تصمیم بگیریم اون ها رو خلق کنیم.
خداوند از روح خودش در ما دمیده و ما هم از صفات خداوند بهره برده ایم از جمله خلق کردن که به ماداده است.
من تلاش می کنم تا قدر این روح رو بیشتر بدونم واین قدرت توانایی که خداوند به من داده رو بدونم وازش برای خوشبختی و لذت بردن از بی نهایت نعمتی که خداوند به ما داده استفاده کنم.
خدارو شکر می کنم که یک روز دیگر فرصت کردم با شما عزیزان باشم.
هر جا هستید شاد،سالم و ثروتمند در دنیا واخرت باشید.
شرایط فعلی و تضاد های تا این حد پیچیده به من میگویند که چیزی را میخواهم.
انها امده اند تا به من کمک کنند برای حرکت و پیشرفت بنابراین باید تمرکزم را از روی انها
برداشته و روی ادامه مسیر بگذارم.
تضاد ها باعث سپاسگزار تر بودن من میشود وقتی که به نعمت میرسم.
هیچ وقت نباید نعمات را از یادم ببرم یا برایم عادی شوند زیرا روزی اینها
نیز وجود نداشتند. و من انرا هر طور که شد خلق کردم.
و این در مورد خواسته های الانم نیز صدق میکنند.
اینبار نیز با شرایط فعلی ام کنار نمی ایم و زندگی ام را انطور که میخواهم خلق میکنم.
این هدف از خلقت من است این طبیعت من است از این شرایط حرکت کنم و به چیزی
که میخواهم برسم زیرا همواره من خالق شرایطم .
من بیماری ام را بهبود بخشیدم پس میتوانم هر شرایطی را نیز خلق کنم.
با استفاده از درکی که تا به امروز از قانونو خداوند دارم.
فقط به همان ایمان و تعهد نیاز دارم.
سلام به خدای زیبایی ها که زیباست و زیبایی را دوست دارد
سلام به همه دوستان و هم خانواده های گرامی
چهاردهمین روز از این سفر اعجاب انگیز
ما خالق شرایط خود هستیم.
ما نباید تابع شرایط باشیم ما نباید محدودیت ها را بپذیریم و با آنها کنار بیاییم. ما باید شرایط دلخواهمان را خلق کنیم. چقدر تا حالا این جمله را گفتم که حالا برم فلان جا ببینم چی میشه ببینم خدا چی می خواد غافل از اینکه خدا همان را می خواهد که من بخواهم من فرکانسش را فرستاده باشم. چون ایمانم ضعیف بود چون فکر می کردم سرنوشتم از قبل نوشته شده است اقدامی نمی کردم منتظر بودم ببینم خدا چی میخواد، ولی الان میدونم قانون ثابت خداوند فقط منتظر ارسال فرکانس من و پاسخ مثبت از طرف خودش می باشد، به همین دلیل من خیلی آگاهانه اول صبح قبل از شروع هر کاری به خداوند می گویم که چه کارهایی در آن روز دارم و از خداوند چه انتظاری دارم که خداراشکر دستان بی نهایت خداوند به کمک من می آیند و خیلی از خواسته هایم در طول روز انجام میشود هر کدام هم انجام نشد با انرژی مثبت می گویم حتما خداوند بهترش را برایم می خواهد انجام دهد. خداجونم عاشقتم.
زمانی که خواسته ای در ما شکل می گیرد، زمانی که ما برای برآورده شدن آن خواسته تلاش می کنیم توانایی های ما رشد می کند اعتماد به نفس ما بیشتر می شود، جرات و جسارت ما برای خلق خواسته های بزرگتر، بیشتر می شود. در این فایل من به این آگاهی رسیدم که برای انگیزه داشتن در زندگی و حرکت کردن باید هدف داشته باشم و هدفم را به هدف های کوچیکتر خرد کنم تا رسیدن بهش برایم قابل درک تر باشد و امید و انگیزه خودم را از دست ندهم و همچنین تکامل هم باید در نظر بگیرم.
وقتی استاد گفتن می خوان هواپیمای شخصی داشته باشن من به این نتیجه رسیدم که خواسته های من چقدر کوچیکه در مقابل خواسته های استاد، باید سعی کنم که ظرفم را بزرگتر کنم و محدودیت های ذهنم را بشکنم تا بتوانم خواسته های بزرگتری از خداوند بخواهم چون واقعا خواسته های ما در مقابل بزرگی خداوند خیلی ناچیز است.
هدف جهان گسترش است و ما دستان خداوند هستیم بر روی زمین برای گسترش جهان، به همین دلیل ساده و منطقی، جهان فرصتها و امکاناتش را برای حمایت فردی بسیج می کند که به رشد آن کمک کند و راه این گسترش، قانع نشدن به زندگی در محدودیت هاست. جهان کلا به افراد جسور و با جرات پاداش بیشتری می دهد انگار اونا را بیشتر دوست داره چون به گسترش جهان بیشتر کمک می کنن.
در پناه الله شاد و سالم و ثروتمند و سعادتمند باشید.
یا حق
به نام خدا ی مهربان که قدرت خلق زندگیمان را به دست خودمان داده است🧡
سلام به استاد عزیزم مرد بزرگی که حاضر نشد با شرایط نادلخواهش کنار بیاید و تصمیم گرفت خودش زندگیش راخلق کند ❤️
و سلام به خانم شایشته که شایسته ی داشتن مردی توانا در کنار خودش هست
از هر دوتون ممنونم بخاطر زحماتی که برای سفر به این پر برکتی کشیدین
نتیجه من از آموزه های این فایل:
ما خالق شرایط خودمان هستیم اصلا خود خدا گفته انسان اشرف مخلوقاته
این یعنی ما قدرت ساختن بهترین زندگی و داریم
وقتی خدا خودش به بنده ش انقد قدرت داده پس چرا ما باور نکنیم که توانایی ساختن بزرگترین نعمت ها رو داریم
اکه قرار بود انسان ها با شرایط بد و نا دلخواه کنار بیان الان ما شاهد هیچ گونه پیشرفتی در جهان نبودیم و همه ی ما داشتیم با غارنشینی و کوچ کردن زندگی خودمون و سپری میکردیم
ولی حالا داریم میبینیم که جهان هر لحظه در حال پیشرفته و ما الان داریم با بهترین امکانات و تکنولوژی پیشرفته زندگی میکنیم
مکالمه های راحت و سریع
امکان دسترسی به تمام نقاط دنیا از طریق اینترنت
سفرهای سریع و راحت
ماشین های پیشرفته با امکانات رفاهی بالا
هواپیماها و کشتی های قدرتمند
لوازم های برقی هوشمند با کارایی بسیار زیاد
و خیلی خیلی خیلی زیاد نمونه هایی از پیشرفت در جهان وجود دارد که نشان دهنده ی این هست که انسان قدرت خلق هر چیزی و داره اگه امید داشته باشه به نیروی خیر که تنها نیروی حاکم بر
جهانه
استاد مهربونم من شما رو تحسین میکنم که حتی حاضر نشدی با کوچکترین محدودیتی کنار بیای و خودت و تابع شرایط نکردی و به هر تضادی بر میخوردی با این باور درست که خودت میتونی خلقش کنی هدایت شدی و بهترین شرایط و تو زندگیت ساختی
من واقعا خوشحالم و سپاسگزارم خداوندم که الگوم در زندگی مرد بزرگی مثل شماست
باورتون نمیشه استاد انقد تو زندگیم محدودیت داشتم که انگا دلم میخواست یکی مثل شما وارد زندگیم بشه و به من بگه قرار نیست با این همه محدودیت زندگی کنی و این محدودیت ها فقط و فقط تو ذهن تو وجود دارن و تو میتونی زندگیتو اونجوری که میخوای بسازی بدون اینکه نگران باشی
از وقتی بعضی محدودیت ها رو از ذهنم پاکسازی کردم احساس آزادی دارم حس میکنم رها هستم و میتونم خیلی زیبا زندگی کنم دریغ از ترس و دغدغه و نگران از اینکه مجبورم با این شرایط کنار بیام
و با گوش دادن به این فایل پر محتوا بیشتر اطمینان پیدا کردم که هیچ عامل بیرونی در من وجود نداره و فقط من هستم و خدای من که اونم از من بیشتر دوست داره تا من تو این دنیا طبیعی زندگی کنم
طبیعی یعنی یک زندگی پر از سلامتی و نعمت و ثروت و رابطه عاشقانه و متصل بودن به خدای درونم
آره من باور کردم که باید در تمام جنبه های زندگیم عالی باشم و اونارو برای خودم بسازم
و این ساختن نیاز داره به باورهای درست و من به خودم تعهد دادم که این باورهای خوب و در خودم ایجاد کنم و شاد باشم و از زندگی نهایت لذت و ببرم
امروز روز من بود خیلی خوشحال بودم و از صبح دارم خداروشکر میکنم چون سه تا اتفاق خیلی خوب برام افتاد
اولین اتفاق خوب این بود که صبح از خواب بیدار شدم و برای امتحان توشهری رفتم و همون اول صبح تمام قدرت و دادم دست خودم و گفتم من به شرایط بیرونی کار ندارم و خوشبختانه خیلی سریع و با یک خاطره ی قشنگ قبول شدم آخه من عاشق رانندگی هستم و از صبح که به این خواسته م رسیدم یه خواسته ی جدید درونم شکل گرفت و اونم خرید ماشین بود که بتونم رانندگی کنم که برام مثل یک تفریحه
و دومین اتفاق خوبمذاین بود که اولین کامنت لایک شده مو از استاد گرفتم
و سومی هم گوش دادن به این فایل زیبا و پر از آگاهی بود که ذهنم و باز کرد و من و امیدوارتر
خدایا سپاسگزارم که امروز یک روز عالی با اتفاقات عالی بود
دوستون دارم و امیدوارم همه ی ما بتونیم با این باور که خالق شرایط خود هستیم زندگی کنیم و هر روز با خودمون تکرار کنیم تا ملکه ی ذهنمون بشه
خدایا شکرت 😍😍