گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • مفهومی فراتر از درآمد ساختن؛
  • تواناییِ ابراز قدردانی؛
  • بهبود = شناسایی مسائل موجود و حل آنها؛
  • مسیر تکاملی ساختن عزت نفس واقعی؛
  • کلید: با قدم برداشتن، موقعیت ها خلق می شود؛
  • “فرصت”، یافتنی نیست، بلکه خلق کردنی است؛
  • خودباوری چگونه ساخته می شود؟
  • چگونه برای خودم درآمد بسازم؟

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

272 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهره زیدآبادی» در این صفحه: 2
  1. -
    زهره زیدآبادی گفته:
    مدت عضویت: 1449 روز

    به نام خدای مهربان و هدایتگرم

    سلام به استاد عزیز و آزاده خانم عملگرا

    برای سومین مرتبه با فاصله زمانی مصاحبه با آزاده جون رو گوش میکنم . دوبار اول زمانی بود که فایل بر روی سایت قرار گرفت و این گوشه ی ذهنم نشست ولی این دفعه گوش کردنم فرق میکرد چون نیاز به سوخت جت دارم و چی بهتر از آزاده جون که با نتیجه هاش صحبت میکنه .

    وقتی متوجه شدم که اول مهر 1402 دیگه نباید برم مدرسه و به اصطلاح قانون جامعه ، بازنشسته میشم با خودم فکر کردم عه مگه بهتر ازین هم داریم ؟ 5 سال زودتر ؟؟؟ من که 25 سال کار کردمچقدر قانون زیبا کار میکنه و من شامل لطف بغیر حساب خداوند شده بودم و بیست و پنج سال کارم رو سی سال رد کردند و من پنج سال زودتر رها شدم ، حالا چرا رهایی ؟؟ چون از وقتی با استاد و آموزش هاشون آشنا شدم بیشتر فهمیدم من معلم بودن رو دوست دارم اما کاری نبوده که عاشقانه ادامش داده باشم ، و بعد از چند سال قانون کارمندی برای منی که پرواز و دوست داشتم دست و پا گیر شد و اول مهر ماه هر سال پرهام و میچیدند و من و میفرستادن داخل یک کلاس و این بال داشتن و اجاره پریدن نداشتن داشت خفم میکرد .

    خلاصه آخرین روز تیر ماه 1402 از مدرسه خدا حافظی کردم و از آیه آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ الهام گرفتم و گفتم زهره جان حالا که سالها حرف زدی و گاهی خیلی بولوف زدی که کاش مدرسه تموم میشد !!!!

    حالا این میدان !!

    اگه راست میگی و ایمان داری ؟ زمان عمل رسیده .

    منم گفتم چشششششم

    با عشق قدم برداشتم و در طول تابستان برای مهارتی که میدونم  میتونم در اون موفق بشم قدم برداشتم و شروع کردم به آموزش دیدن !

    چند روز قبل نامه بازنشسته شدنم روی سایت قرار گرفت که از اول مهر 1402 خداحافظ مدرسه و این دقیقا مصادف شد با آخرین روز از کسب مهارتم به صورت مبتدی .

    و تصمیم گرفتم حالا که هم کارآموزی میکنم و هم روی باورهام کار میکنم و کامنت مینویسم و تلاش میکنم هر روز مامان بهتری باشم و هوای  همسر جان رو داشته باشم مصاحبه با آزاده جون رو هم گوش کنم .

    الان که این کامنت و مینویسم چهارمین قسمت رو هم گوش کردم اما هدایت شدم به سمت گذاشتن رد پا چون میدونم به زودی بر میگردم و زیر همین کامنتها از دستاوردهایی مینویسم که با ایمان و عمل و توجه به طی کردن تکامل به دست آوردم .

    به زهره بارها گفته ام

    دو راه بیشتر نداری یا موفق بشی

    یا باید موفق بشی

    والسلام

    خدای قشنگم میدونم که تو از من مشتاق تری به موفق شدنم و داری بهم میفهمونی که ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهانه و خیلی خیلی  ساده است ، من عاشقانه ازت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    زهره زیدآبادی گفته:
    مدت عضویت: 1449 روز

    به نام خداوند مهربان و هدایتگرم

    سلام به امید عزیز ، و ممنونم که برام نوشتی و آرزوی موفقیت کردی .

    میدونی امید جان ، استاد میگن موفقیتهای خودتون رو در نظر بگیرید ، همونهایی که یک زمان براتون رویا بود ، بعد ببینید چه مسیری رو طی کردید تا تونستید بهشون برسید .

    حالا مجددا ، همون کارها رو برای رسیدن به رویاهای امروزتون انجام بدید تا بهشون برسید .

    این کار هم خیلی تونسته به عملگرایی من کمک کنه .

    خواستم براتون بنویسم که هم یک یاداوری برای خودم باشه و هم شاید به کارتون بیاد .

    در پناه الله مهربونم بدرخشی دوست عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: