گفتگو با دوستان 59 | اقیانوس بی عمق یا چاه عمیق؟! - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 59 | اقیانوس بی عمق یا چاه عمیق؟!
    12MB
    12 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

110 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2161 روز

    به نام الله

    همیشه در هر کاری که رفتم بعد از یه مدتی دوباره افرادی را به سمت خودم جذب کردم که یه کار و حرفه ی دیگه ای رو به من پیشنهاد دادن اما با توکل برالله مهربانم و آموزش های الهی استاد جان عزیزم هم در این مسیر الهی موندم خدا را صد هزار مرتبه شکر و هم در کار و حرفه ی زرگری هم خیلی وقته دارم کار میکنم خدا را صد هزار مرتبه شکر ….التبه نمیگم حرفه ای شدم اما شغلی هسش که دوستش دارم و حس و احساس خوبی را خدا را صد هزار مرتبه شکر بهش دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1679 روز

    ب نام الله مهربان وهدایتگر بسمت زیبایی شادی سلامتی ثروت وحال خوب

    سلام ب استاد عزیز

    سپاسگذارم ازتون برای این فایل زیبا

    =باید سعی کنیم در حوضه کاری خودمون خیلی بهتر وبهتر بشیم

    =و در حوضع مورد علاقمون سعی کنیم هر روز بهتر و بهتر بشیم

    =چاه بودن با عمق یک‌کیلومتر جادو میکنه نه اینکه اقیانوس باشیم با عمق یک متر

    خدایا هزاران مرتبه شکرت برای این همه تغییرات که داشتم برای رسیدنم ب همه خواسته هام

    خدایا شکرت برای این احساس خوبی عالی که دارم

    خدارو شکر برای این فایل های زیبا و هم زمانی ها

    آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب وهدایت الله دارم براتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    نرگس گفته:
    مدت عضویت: 2014 روز

    برو دنبال چیزی ک بهش علاقه و استعداد داری یک چیز انتخاب کن و فقط بچسب به همون کار و ادامه بده بصورت تخصصی تا موفقیت های بزرگ برات رقم بخوره نه اینکه از این شاخه به اون شاخه بپری یا اینکه ی مدت بری سراغ ی کار ی مدت بری سراغ ی کار دیگه وقتت هدر بدی

    نظر دیگران براتون مهم نباشه مثلا خانوادم میخان دکتر شم یا بگن این کار بده تمرکزت بزار روی همون کار بهتر و بهتر بشو که جادو می‌کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1174 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام دوستان خودم

    برای بار دوم است که این فایل را گوش می دهم

    باز برایم تازگی دارد و انگار دفعه اول است که در حال شنیدن این فایل هستم

    تجربه های خوبی را از این فایل و این گفتگو یاد گرفتم

    امید داشتن

    حرکت کردن

    تسلیم نبودن

    روی خودم کار کردن

    سرمایه گذاری روی خودم داشتن

    مدام روی خودم کار کنم

    هر چه بیشتر روی خودم کار کنم نتایج متفاوت تری خواهم گرفت

    تغییر از خودم شروع می شود

    من تغییر کنم جهان بیرون و رفتار جهان بیرون هم با من تغییر خواهد کرد

    تحسین کردن افراد موفق

    نیازی نیست که در همه جنبه های کار خودم متخصص بشوم اگر فقط در یک شاخه از کار خودم متخصص و خبره و آگاه بشوم آنوقت من موفق تر خواهم بود

    متخصص شدن در آن کسب و کار خودم که به آن علاقه دارم

    در کاری حرکت کنم که عاشق آن هستم

    اینها نکته ها و درسهایی ای است که من از این فایل دریافت کردم

    ممنونم استاد عزیز

    ممنونم از خدای مهربان خودم

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    به نام مهربان پروردگارِ هدایت گَرَم که سخاوتمندانه جهان هستی رو پراز فراوانی آفرید

    سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین

    استاد عباسمنش عزیزم هروقت که یادم می‌ره تمرکز لیزی روی خواستم بزارم شما میاید و بهم تلنگر میزنید که وقت بیشتری رو ،روی متخصص شدن در زمینه کاری مورد علاقم بزارم .

    شاید یجورایی به اصل خارپشتی هم بشه اشاره کرد

    یادم باشه که یک چاه عمیق،، کارآیی بسیار بیشتری از اقیانوسی با عمق یک سانت داره.

    بازهم سپاسگزارم از یادآوری پراز خیر و برکت تون ،

    دوستتون دارم و عشق برای همه ی بچه‌های سایت توحیدی عباسمنش 🟢

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    Omid گفته:
    مدت عضویت: 1321 روز

    با نام و یاد خداوند بی همتا

    با عرض سلام و خسته نباشید به استاد عباسمنش گرامی و خانم شایسته و تمامی دوستان هم فرکانسیم

    خداروشکر میکنم برای حضور در جمع عشاق

    روز شمار تحول من ردپای شماره (2)

    وقتی به طور جدی و مستمر روی خودمون کار می‌کنیم

    در مسیر علایق مون قدم بر می‌داریم ثروت نتیجه طبیعی حرکت کردن در این راه است

    هر شخصی در زندگی دچار تضاد هایی می‌شود واگر در این شرایط ذهن خود را کنترل کند به پیشرفت هایی می‌رسد و به مدارهای بالاتر حرکت می‌کند

    «مهارت»، نتیجه ی  متمرکز ماندن در مسیر است

    تمرکز لیزری می تواند تو را با ایده های کارساز هم-مدار کند و قوه خلاقیت شما را در آن زمینه شکوفا کند.

    تمام کسانی ک در زندگی شکست خورده اند به دلیل برخورد با یک مسئله و حل نکردن آن بدجوری زمین خورده اند چه از لحاظ مالی چه روابطی یا ….

    اگر در زندگی به یک تضاد بر میخوریم نباید ناراحت شویم چون وقتی با یک ناخواسته مواجه می‌شویم

    بیشتر متوجه می‌شویم ک خواسته ما چیست و از طریق دیدن و برخورد با آن نا خواسته ، خواسته ی ما مشخص و واضح تر می‌شود …

    داستان عموی استاد

    ک در مورد داشتن آگاهی های متفرقه و سطحی (اقیانوس با عمق یک سانت)

    تخصص در یک حوزه به صورت کامل و حرفه ای (یک چاه پر آب و عمیق )

    این مثال خیلی عالی و تاثیر گذار بود …

    واقعا باید در یک حوزه با عشق و علاقه و پشتکار کار کنیم تا جهان به ما پاداش بدهد …

    در پناه خدواند موفق و سربلند باشید

    با آرزوی بهترین ها برای خانواده بی نظیر عباسمنش

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1584 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    روزهشتادوپنجم،روزشمار توانایی تشخیص اصل از فرع…

    واقعا وقتی توی همه ی جنبه های زندگی، اصل واساس برات مشخص میشه ومی تونی تشخیصش بدی،دیگه فرع یا فرعیات در نظرت کمرنگ و بی اهمییت میشه…

    یه زمانی من توی روابط میخواستم طرف مقابلم حالا هرکسی تو هر نقش وسمتی که بود همیشه ازم راضی باشه، برای همین از قالب خود واقعییم بیرون میومدم ومجبور بودم اکثر اوقات نقش بازی کنم، چون عزت نفس نداشتم، اعتمادبه نفس نداشتم، اصلا خودم رو نمی شناختم، به همین دلیل گفتار ورفتاری رو نشون میدادم که درست نبودند اکثر مواقع، یا به خودم آسیب میزدم یا به دیگران، حالا با یه حرفی یا رفتاری اشتباه ونابه جا…

    در اصل اون گفتار ورفتاری که باید انجام میدادم رو یک درصد رو هم نمی تونستم که درست و به جا انجامش بدم، چون نمی دونستم که چه رفتار وگفتاری متناسب با اون شخص واون موقعییت باید داشته باشم…

    گاهی میدونستم که کدوم حرف و کدوم رفتار درسته ولی چون در من درونی نشده بود وجزء شخصییتم نبود، بدون شک باید تظاهر میکردم به اون شخصیتی که دوست داشتم باشم یا میدونستم که درسته، ولی در نهایت گند میزدم به همه چیز وتوی اکثر ارتباطاتم همیشه مشکل داشتم….

    در مورد کسب وکار هم همینطور، من اصلا به کار یا حرفه ام به چشم، کار مورد علاقه ام نگاه نمیکردم،یا وقتی نمیدونستم که به چی علاقه دارم و چطور باید شروعش کنم همیشه شرایط جوری پیش میرفت که یه دفعه خودم رو وسط کار وحرفه ای میدیدم که دوستش نداشتم، یا کار مورد علاقه ام نبود، یا به خاطر پول و شرایطش انتخابش کرده بودم، یا میگفتم خب مجبورم همینم انجام ندم، همینم نباشه دیگه چیکار باید بکنم؟

    چون اونموقعه ها نمیدونستم که هرکار مفیدی که من انجام بدم باعث خلق ارزش وعزت نفس وثروت و حس خوب وانگیزه وامید بیشتر در من میشه، باعث گسترش جهان میشه وبهم حس انسان مفیدی بودن رو میده….

    برای همین نه شور وانگیزه ای بدنبال کسب وکارهام بود، نه امیدی برای ادامه، هرجا هم اگه یه درصد شرایط جور میشد تا بخوام برم دنبال کسب وکار مورد علاقم، باور کمبود باعث میشد با کوچیکترین تضاد اونو رها کنم….

    وترجیح بدم یا کلا کاری نکنم وهدفی رو دنبال نکنم یا مشغول به کاری باشم که صرفا دنبال حقوقش باشم که بی دردسر از طرف کارفرمام سرماه بهم داده بشه حالا یه بیمه ای هم پشت بندش داشته باشه…..

    توی معنوییت هم همین مشکل رو داشتم، انقدر در طول سالها میرفتم دنبال آیین وراه وروش های مذهبهای مختلف و انقدر کنکاش میکردم که چطور عبادت کنم و چطور فرایض دینیمو به جا بیارم که یا زیاده روی میکردم واز اینور بوم میفتادم ویا بی خیال دین ومذهب میشدم و از انور بوم میفتادم…

    چون تمام کارهام وافکارم وگفتارم، تقلیدی بودند و هیچ چیز از خودم نداشتم، چیزیکه، باوریکه، در من از درک وفهم به یقین رسیده باشه وخودم بهش باور واعتماد وایمان پیدا کرده باشم….

    این باری به هر جهت بودن من، سرگردون بودن من، از این شاخه به اون شاخه پریدن من، همینطور ادامه داشت تا وارد این مسیر پرخیروبرکت شدم…

    اون اوایل هنوز مثل کسیکه طوفان به قایقش زده و امواج بعد کلی توی دریا اینور انور کردنش، اوردتش به ساحل…گیج وگنگ… ساحلی که نمیدونستم نجات دهنده ی من میشه یا نابو کننده ی من؟

    فقط میدونستم همینکه از اون دریای طوفانی بدبختی ورنج رسیدم به این ساحل آرام، حتما قراره اتفاقهای خوبی برام بیفته ، چون میدیدم هرکی پابه این ساحل و این سرزمین گذاشته، شاد وخوشحاله….

    موندم و اعتماد کردم به این مسیر، به حرفهایی که سیدحسین عباسمنش میزد ومریم شایسته و کلی آدم دیگه با نتایجی که در دست داشتند همراه سیدحسین عباسمنش مهر تاییدی میزند بر اینکه این مسیر، این ساحل نجات دهنده واین سرزمین مقدس هست ….

    کم کم تونستم خودم رو بشناسم، خدای خودم رو بشناسم، جهانم رو بشناسم، قوانین حاکم بر جهان هستی رو تا حدودی بشناسم، تا ببینم باخودم چند چند هستم….

    یه کم که از اون دریازدگی و طوفان زدگی بیرون اومدم و هوشیارشدم، تازه فهمیدم اصلا اصل چیه، که اصلا قرار نبوده که من اونقدر آزار ببینم و اونقدر زندگی سختی داشته باشم…

    قرار بوده که من به خدای ندیده اما از همه دیدنی تر اعتماد بکنم تا هر لحظه منو به بهترین مسیر هدایت کنه وبرای اینکه به این درک برسم، باید از همه دست می کشیدم، از همه شرک ورزیدنهام، تکیه کردن به آدمها وموقعییت ها و مال واموال وبرچسب ها و هرچیزی که غیر نام ویاد خدا براون بود!!!!!

    وباید قدم اول رو برمیداشتم با نام ویاد خدا، تا هرکسی هر چیزی هر موقعییتی که سر راهم قرار میگرفت فقط وفقط فرستاده واز سمت خدا باشه…

    باید شروع میکردم سپردن رو، سپردن بارهایی که روی دوشم سالها سنگینی میکردند…..

    واصلا سهم من نبودند…

    انگار تا زمین نمیخوردم، تا زار و پریشون نمیشدم، تا طوفان بلاء وحوادث بهم نمیزد، هوشیار وبیدار نمیشدم که، و همون مسیر غلط وپر پیچ وخم رو باید تا اخر عمر ادامه میدادم، اما من عاجزشده بودم وتسلیم، واز یه جایی به بعد گفتم نه دیگه می تونم ونه میدونم ونه بلدم، خودت کمکم کن وراهو نشونم بده…

    والبته که هدایتم کرد به این مسیر پر خیر وبرکت…

    طوری شده که الان همه چیز رواز لطف ورحمت خودش می بینم، کسی بیاد کسی بره، کسی باشه کسی نباشه، روزی باشه یه روز، یه روز نباشه یا کم باشه، تنها باشم توی جمع باشم…

    توی کل زندگیم سعی میکنم همه چیز رو خواست خودش ببینم حتی اگر بر ضد من وبر خلاف میل من شد…

    چرا؟ چون وقتی سهم خودم رو به لطف خودش انجام میدم و باعشق صبر میکنم تا نتیجه از راه برسه، دیگه ترسی ندارم، دیگه غمگین نیستم، چون میدونم بهترینهارو برام رقم میزنه…

    فقط کافی بود یه یاعلی بگم وبلندشم وقدمی بردارم به این نیت، که میخوام درمسیر صراط مستقیم قرار بگیرم….

    یه زمانی شما استاد عزیزم میگفتید یعنی همیشه میگید که اقااا آی زن آی مرد، نشین توخونه به هوای اینکه یه گونی پول از آسمون برات بیفته، یا منتظر باشی یه ارث ومیراثی پولی از یه جایی برات برسه، پاشو یه کاری انجام بده، یه کار مفیدی انجام بده، یه قدم بردار، قدم بعدی رو خدا بهت میگه، جهان هدایتت میکنه، چطوری من نمیدونم؟!!!!

    ولی نتایجم نشون میده که توجه به الهامات وهدایتها ، یعنی رسیدن به مقصود….

    منم زمانیکه اولین قدم رو برداشتم توی مسیر کاریم کلا هدفم بود تو اون مسیر ادامه بدم ولی از یه جایی دیدم اصلا علاقه ام کار دیگست، اون کارو رها نکردم ادامه دادم تا مسیر این کارم برام روشن شد، بعد اونو کامل گذاشتم کنار و وارد این مسیر مورد علاقه ام شدم، الان 6و7 ماهه شروع کردم ولی راضی ام، الهی صدهزار مرتبه شکر، هربار دارم امیدوارتر وبا انگیزه بیشتر این مسیر رو طی میکنم واتفاقا برکت وروزی ازهر سمت وسویی به زندگیم سرازیره، تا من با خیال راحت به کار مورد علاقه ام بپردازم و خودم رو ارتقاء بدم …

    البته همیشه در سراسر عمرم لطف ورحمت خداوند بوده منتهی من نمی دیدم و قدرت درک الطاف خداوند رو نداشتم….

    وبیشترین سپاسگزاریم برای این هست که چشم وگوش وقلبم رو باز کرد تا توی این باقی مانده عمرم انسان مفیدتر و بنده ی خوبی براش باشم هم خودم طعم سعادت وخوشبختی رو بچشم و هم باخلق ارزش بتونم باعث گسترش جهان بشم..

    چون دیگه امروز میدونم با خلق هر ارزشی وهر کار مفیدی توی این جهان، من به پیشرفت جهان هم کمک کردم نه اینکه صرفا زندگی کنم کار کنم که زنده بمونم وانقدری درامد داشته باشم که روز وروزگارم بگذره….

    خدارو شکر بابت درک این اگاهیها، اگرچه هنوز اول راهم وتا درک کامل این اگاهیها خیلی راه در پیش دارم، ولی همین اندازه هم خوشحالم، چون حس میکنم از جهل وشرک عبور کردم وهر روز به اگاهی و توحید دارم میرسم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    شيدا نوید گفته:
    مدت عضویت: 2120 روز

    سلام به استاد عزیز و همه دوستان هم فرکانسی ام

    من خیلی خوب فهمیدم که وقتی انرژیت رو می‌ذاری روی یک کار و هیچ کاری با بقیه نداری که کی به کجا رسید و فلانی انقدر درآورد فلانی همسن منه به فلان جا رسید. اونیکی نصفه منه درآمدش انقدر شد. اونوقته که مسیر و نتایج شروع میشه‌

    این جا که تو به جای اینکه وقت و انرژیت رو بذاری رو چیزی که می‌خوای و هیچ کاری با بقیه نداشته باشی و به اصطلاح از لحاظ انرژی سوراخ نباشی. تازه حالت خوب می‌شه و از نا امیدی و افسردگی درمیای. حالا دیگه خودت رو دوست داری و با خودت دوست میشی و وقتی دوست میشی خودت رو برای همه زمان‌های از دست رفته می‌بخشی برای همه مسیرهای اشتباهی که رفتی می‌بخشی خودت رو سرزنش نمی‌کنی و ادامه می‌دی. حالا اینجا با آرامش و لذت کارت رو انجام می‌دی و به نتایج عالی می‌رسی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    صدف احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    میخوام گریه کنم استاد

    وقتی حرفاتونو میشنوم

    که انننننقدر دقیققیق انقدر منطقی و انقدر سفت و سخت ی مفهمومی و توضیح میدید و تاکیدی که روش دارید که همین تاکید باعث میشه من مطمعن شم وقتی دارید اینطوری تاکید میکنید ینی این اصله و بس ،

    من مدتیه دارم روی تمرکز داشتن و قدرت تمرکز لیزری کار میکنم و بعد 1 سال کار کردن همه جانبه رو همه ی قسمت های زندگی الان دارم رو یک هدف بزرگتتتر تمرکز میزارم و میدونم اگه نتیجه بیاد و اگه من این تمرکز و بزارم بووووم همه چی میترکه و اصلا ی نتیجه بزرگ رقم میخوره که ازون به بعد این صدف یک صدف دیگر خواهد شد و هم من وقتی صحبت میکنم با اعتماد بنفس بیشتری صحبت میکنم در رابطه با قوانین و نتایج ینی با نتایج خیللللللی گنده میام صحبت میکنم و هم بقیه وقتی این حرفارو میشنون خیلی تاثیر خوبی میگیرن

    خدایا شکرت

    و اینکه من یه تشکککککر ویژه و اساسی هم از شما داسته باشم برای اینکه انقددددددر دقیق و انقدر اصییییییییل توضیح دادین در مورد تمرکز

    جوری که قشنگ میفهمم باید چی کار کنم و میفهمم باگمون چیه

    و از خانوم شایسته هم تشکر ویژه دارم که چقدر عالی و باز هم مطابق قانون پرداختن به اصل در مورد تدوین فایلا عمل میکنه و اصلا من وقتی فایلارو گوش پیدم و میبینم ی جاهاییش بریده شده و چقدر فایلا متمرکز تر شده و چقدر خوب تدوین شده درین موردددد کللللللی دعاشون میکنم واقعا ،

    افررررین بهتوننن هر روز و هر روز تحسینتون میکنم باریکلا

    امیدوارم به زودی با نتایج خفنم با دستیابی به رویاهام برگردم و با رشد شخصیتی بالااااا تر از الان خیلی خیلی بالاتر باهاتون صحبت کنم

    خدا قوووتون بددده الهی ؛)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1273 روز

    درود به شما استاد ، چه مثال خوبی زدین . من چقدر مثل همون عمو تون هستم . اقیانوس با عمق یک سانت … این فایل منو به فکر فرو برد که از همه اون مهارت های مختلفی که دارم . برم سراغ یک رشته . از خداوند متعال درخواست هدایت و راهنمایی میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: