اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
درووووود به دوستان عزیزم و اسناد عباسمنش و مریم جان.
الهی به امید تو.
چقددددر این فایل دیدگاه منو نسبت به زندگی و کارهای روزانه عوص کرد.
این فایل نشانه امروزم بود. بین ظیر بود استاد.
میخوام امروز چیزهایی رو که امروز از این فایل بی نظیر یاد گرفتم رو باهاتون به اشتراک بزارم.
بریم سر اصل مطلب :
به نام خدا. الهی به امید تو
_ وقتی در راه درست قدم برداری نیازی به معرفی کردن خودت ندار. جهان طوری عمل میکنه که آدمهایی سر راهت قرار میگیرن که یه طوری معرفی میکنن که اگه خودت میخواستی نمیتونستی یک صدم اون تعریف و معرفی رو انجام بدی. جهان برات شروع میکنه به طبلیغات. اون نه معمولی از ساده ترین و به بهترین حالت. خدا برای هر چیزی برنامه داره. یه برنامه کلی که اگه تو اون مسیر قدم برداری به هر چیزی که بخوای از ساده ترین راه میرسی.
_ حرف قشنگ زده که خیلی راحته. مهم اینه که به حرفی که میزنیم، به چیزی که میدونیم عمل کنیم. عمل کردنه که اتفاقات متفاوت و نتایج متفاوتی رو برای ما خلق میکنه. قرآن رو همه میخونن. اما اون کسی نتیجه متفاوت میگیره که بهش عمل کنه. به خدا ایمان بیاره، ازش کمک بخواد، به دونسته هاش عمل کنه. نتیجه هم اینه که زندگیت از هر جهت بهتر بشه.
_ منظور از انشاالله تو قرآن اینه که مشیت (قوانین خداوند) خداوند این رو بخواد. در آیه هایی که از مشیت خداوند استفاده شده از هیچ قومی استفاده نشده. مهم اینه که در مدار اون چیزی که. میخوای قرار بگیری. مثلا مبلغ 50 میلیون تومن در مدار خاصیه طبق قانون جهان. حالا تو اگه تو اون مدار باشی لاجرم بدستش میاری و اگه تو تو اون مدار نباشی بدستش نمیاری. پس تو باید مدارت رو عوص کنی تا به اون مبلغ برسی. الهی شکرت
_ کل کاری که باید انجام بدیم اینه که چطور تو مدار نعمت های خداوند قرار بگیریم. فقط باید کارهایی رو انجام بدیم که. بتونم تو مدار درست قرار بگیریم و اون وقت از ساده ترین راه به نعمت ها دسترسی پیدا میکنیم. خداوند هیچ وقت تصمیم نمیگیره که به من نعمت و برکت برسه یا نه. خدا قانونی رو وضع کرده که با استفاده از اون قانون ما در مسیر برکات و نعمت ها قرار میگیریم. حالا میخوایم کافر باشیم یا خداپرست. فقط باید تو اون مدار باشیم. مثل این میمونه که بگیم چرا صاحب فلان برند مشروب سازی یا فلان سایت پورن انقدر ثروتمند. ثروتمند چون در مدار درستی قرار داره از لحاظ مالی. حالا شاید از جهات دیگه تو مدار درستی نباشه اما طبق قانون از لحاظ مالی تو مدار درسته و به همون نسبت زندگی مالی عالی رو هم تجربه میکنه. الهی شکر.
_ این نیست که بگیم هر اتفاقی بیفته برای همست و همه سود میکنن یا ضرر میکنن. نه اگه شخص تو مسیر درست باشه سود میکنه و اگه تو مسیر اشتباه باشه ضرر میکنه.
_ مسئولیت تک تک لحظه های زندگیت در دست خودته. خدا نمیگه باید این رو دریافت کنی یا انقدر تو بدبختی یا خوشبختی باشی. خدا قانونی رو وضع کرده طبق اون قانون تو هر جایی باشی نتایجی رو دریافت میکنی که تو اون مدار باشه. نمیتونی به مدار های دیگه دسترسی داشته باشی.
_ بحث کردن اشتباهه وقتی بدونی قانون چیه و بدونی اون شخص اگه بخواد میتونه به هر چیزی که نیاز داره برسه. اون نتیجه باورهای خودش رو میگیره و من هم نتایج باورهای خودمو. چرا میخوای به دیگران با بحث کردن بفهمونی. خودت بفهم و نتایج و تغییر بده. اون وقت همون آدما میان و ازت میخوان که بهشون بگی از چه راهی به اون خواسته ها رسیدی.
_ وقتی تو شروع کنی به رفتن راه های درست لاجرم انسانها و موقعیت های عالی و درست نسیبت میشن. چون تو تو مدار درستی هستی. هیچ پیامبری رسالت نداشت زندگی کسی رو تغییر بدهگ خدا هزار بار تو قرآن میگه تو رسالتت تو فقط باید ابلاغ کنی دین و پیام منو. اون که پیامبر بود خدا بهش اینو گفت حالا چرا ما برای بعضی چیزا انقدر رگ گردنمون باد میکنه و میخوایم مردم رو قانع کنیم. این یعنی دوری از مدار درست.
انشاالله خداوند هدایتمون کنه به مسیر ها و مدار هایی که توش پر از برکت و نعمت و فراوانی.
خدایا خودت کمکم کن که من برای هر کاری به مدد و هدایت تو احتیاج دارم.
سلام استاد عزیزم سلام مریم جان و سلام به همه دوستان هدایت شده به مسیر خوشبختی.
دوستان هر روز که می گذرد شناخت ما نسبت به قوانین بهتر میشود یا بهتره بگم درکمون نسبت به قانون خدا عوض می شود. اما یک نکته خیلی مهم را می خواستم بگم شاید ریز و میز باشد و خیلی مورد توجه نباشد اما ارزش زیادی دارد ، اون نکته این است که با هر درکی با هر مقداری که الان از قانون فهمیدیم عمل کنیم .
می خواهم مثال بزنم که بهتر بتوانم مطلب را برسونم . مثلاً میدونم باید از غیبت فرار کنم چون فضای اونجا مسموم است توجه روی ناخواسته ها و بدی هاست ، ورودی های منفی دارد اما به هر دلیلی وارد جوی شدم که در حال غیبت هستند و من یادم رفته ، اشکال ندارد هر وقت یادم اومد خوبه هر وقت یادم اومد اقدام می کنم یا حرفی می زنم موضوع عوض بشود یا هندزفری می گذارم یا به بهونه ای اونجا را ترک می کنم ، به خودم سخت نمی گیرم هر وقت یادم اومد به اندازه ای که بلدم به قانون عمل می کنم.
یک مثال دیگر ، یک ناخواستهای پیش اومده مثلا یک بحثی شده من تو ذهنم دارم راجع به اون بحث نا خوشایند فکر می کنم و پر و بال می دهم یا یک تصادفی دیدم همش ذهنم دارد اون تصویر را می آورد جلو چشمام ولی من یکهو یادم می افتد قانون توجه و تمرکز چطوری عمل می کند همون موقع سعی می کنم حواسم را پرت کنم به هر روشی که بلدم دوباره ذهنم بعد مدتی بحث ناجالب قبلی را مرور می کند منم دل به دلش میدهم و همراهی اش می کنم باز یادم می افتد تمرکز روی ناخواسته یعنی جذب ناخواسته ، دوباره سعی می کنم حال و هوای خودم را عوض کنم. حالا هر کسی روشی دارد یکی می آید فایل گوش می کند یکی پیاده روی می کند یکی کامنت می خواند یکی کامنت می گذارد یکی با دوست خوش انرژی اش صحبت می کند یکی فیلم کمدی می بیند یکی به آینده سفر می کند و خواسته ها ش را تجسم می کند. فرقی ندارد، هیچ موردی هم بر اون یکی برتری ندارد، مهم این اصل است که من تو حال بد نمونم، همین!
حالا یک مثال دیگر ، مثلاً من آدم عصبانی هستم یا آدم حسودی هستم یا هر خصوصیت منفی اخلاقی که اذیت کننده است و نتیجه اش احساس خوبی نیست و می دونم باید تغییرش بدهم ، اما تو یک موقعیتی قرار میگیرم که اون صفت اخلاقیم خودش را بروز می دهد و با اینکه من سعی در کنترلش دارم اما از کنترلم خارج میشود ، نمی خواهم اینطوری بشود ولی شده ، اشکالی ندارد من دارم یاد می گیرم بهتر بشوم میدونم این آخرین باری نیست که تو زندگیم عصبانی می شوم یا حسادت می کنم به خودم می گویم دفعه بعد بهتر عمل می کنم این دفعه هم با اینکه نتونستم خودم را کنترل کنم اما خوبیش اینه که یادم افتاد ! وسط اون همه خشم یکهو یادم افتاد نباید اینجور باشم حالا درسته نتونستم احساسم را کنترل کنم اما دفعه های قبل اصلا تو ذهنم نمیآمد که نباید حسادت کنم یا نباید عصبانی باشم این حداقل را برای خودم بزرگ می کنم . نکته مثبت و نقطه قوت ماجرا را میبینم . به خودم می گویم این دفعه فقط یادم افتاد دفعه بعد هم یادم می افتد هم می تونم کنترلش کنم و اینجوری احساسم را از حالت سرکوفت زدن به خودم که منفی است به حالت دلداری دادن به خودم که آرامش بخش است تغییر میدهم .
بچه ها کوچک عمل کنیم به هر آنچه که بهش رسیدیم و الان درک کردیم به همون مقدار عمل کنیم . عمل کردن را برای خودم سخت و بزرگ نکنم ، نه! همون قدری که در توانم هست ،همون قدری که بلدم یادم مانده ، همون اندازه عمل کنم و یادم باشد در عمل به قانون هم قانون تکامل ،عمل می کند
پیرو همین کامنتت دیروز همینطوری که نوشتی عمل کردم…
داستان از این قرار بود که سر موضوعی با همسرم صحبت میکردیم و چون متوجه شدم باگم توضیح دادن، اثبات کردن و قانع کردنه، و به خودم قول دادم سعی کنم بهبودش بدم، اولش وارد بحث روی اون مبحث نشدم و اروم گذشتم ولی بعدش ادامه پیدا کرد و وارد تله ی خودم شدم…
و دوباره قانع کردن که نظر من درسته.
که اثبات کنم طرز فکر همسرم سوتفاهم داره.
که …..
بعدش میفهمم دوباره وارد تله شدم…
و بدتر اینکه واسم عوارض داره.
چه عوارضی؟
کلافه میشم.
سردرد هم میشم…
اما همون دیشب به قول شما به خودم گفتم اشکال نداره، سمانه رو دعوا و سرزنش نکن، از دستش در رفت، سعی میکنه دقت کنه.
قشنگیش این بود که به خودم گفتم:
سمانه رو دعوا و سرزنش نکن.
انقدر حالم خوب شد که خودم به خودم مهربونی کردم.
باعثِ احساس گناه کردن نشدم…
قشنگ نوشتی.
همینکه یادم میاد و متوجه میشم رفتارم اشکال داره یا گاهی موفق میشم همون لحظه قطعش کنم، این خودش پیروزیه، بهبود گراییه.
دقیقا مسیر موفقیت از بهبودگرایی میگذره ولاغیر.
کمال گرایی مستقیم میرسه به حسِ بد، ناتوانی، شکست، یاس، بیهودگی، بی ارزشی و …
مرسی که انقدر ساده و قشنگ از درکت نسبت به قانون نوشتی.
امروز که سردرد شدم هم از فشار ذهنم بود، خودم میدونم دیگه.
هم از خستگی.
از افکاری که در مورد بچه داری و خستگیهام میاد.
از تکرارِ گفتنِ سختی های بچه داری به همسرم، مادرم…
هی به خودم میگم نگو، تکرار کردنش باعث جذبش میشه، اما زور خستگیم بالاست.
امروز کشف کردم کلِ ظرفِ وجودم رو خرج کردم که انقدر ناتوان میشم.
هنوز گاهی بلد نیستم الویت بندی کنم.
هنور گاهی کنترل ذهنم سختمه.
اما امروز خدا بهم بزرگیشو دوباره نشون داد.
به دلیلی میخواستم از مامانم درخواست کمک کنم، یهو تو دلم صدای بلندی گفت سمانه تو فکر میکنی مامانت میتونه کمکت کنه خدا نمیتونه؟
و یهو به خودم اومدم گفتم چرا از خدا نمیخوای؟
نفیسه، به ثانیه نرسید، مامانم همون لحظه همونی که من تو دلم ازش میخواستم رو بهم گفت…
گفتم خدایا تا متوجه شدم باید از تو بخوام، سریع اجابتم کردی اونم با دست مامانم.
خیلی خیلی سپاس گزارم.
از خدا
از دست های مهربون خدا، مامانم، همسرم و …
از خدا میخوام راهِ ساده و اسانِ فکر کردن رو بهم یاد بده، راهِ ساده گرفتنِ هر چیزی…
از خدا میخوام تو بچه داری، آسانم کنه بر آسانی ها.
از خدا میخوام تو خانه داری آسانم کنه بر آسانی ها.
از خدا میخوام پر انرژی، پر نشاط و سلامتم کنه برای خودم، خانواده ام و زندگیم.
الهی آمین.
ماچ به نفیسه جانم از طرف سمانه جان و حافظ جانِ جانانم.
چه قشنگ با خودت حرف زدی و توانستی یک بهبود خوب تو ذهنت ایجاد کنی .
یک جوابی از آقا جمال خواندم تو عقل کل نوشته بود ما باید قانون را زندگی کنیم.
از نظر من شنیدن فایل ،نت برداری ، کامنت خوندن و نوشتن همش خوبه اما وقت عمل متوجه میشویم چند مرد حلاجیم.
تحسینت می کنم در لحظه متوجه کار درست و رفتار درست و فکر درست میشوی و انجامش می دهی. منم دیروز داشتم فکر می کردم خوب اگر مشکلی پیش بیاد طلا دارم بعد همون آن به خودم گفتم اعتمادت به طلای خونه بیشتر از خدای صاحب خزائن آسمان ها و زمین است نفیسه! خدایا منو ببخش، من قدرت تو را دست کم گرفتم، توانا یی تو،، اینکه تو تنها قادر متعالی را دست کم گرفتم، من به خودم ظلم کردم و مطمئنم منو با لبخند بخشید. اخه رحمتش به بنده هاش عظیم است.
الآنم برام پیام اومد یک بسته پستی دم در خونه است و من یک ساعت با خونه فاصله دارم کاری نمیتونم بکنم فقط می تونم بگم فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ. قطعا اون خودش برام حفظش می کند تا برسم . مثل سمانه که به جای درخواست از مادرش به خدای آفریننده مادرش درخواست را داد. آفرین بهت سمانه جان .
خدا خوبی هات را حفظ و بیشتر کند .
منم در مورد زمان و اینکه به کارهام نمیرسم دائم تو ذهنم غر می زنم و به اطرافیانم هم می گویم . به خودمم می گم بسه !دیگه نگو !هر چی بگی باورت میشود و سخت میشود تغییرش اون وقت میبینی همون کمبود زمان را داری زندگی می کنی ها . این باور هم جزو دسته باور های کمبودم است امروز و دیروز تو ستاره قطبیم از خدا برکت در زمان خواستم . دیشب وقت خواب همسرم گفت چه روز پر برکتی براش بوده و اما من دوباره تو ذهنم گفتم نه بابا من فلان کار و فلان کار و فلان کارم موند. بعد دیدم ناشکری کردم کلی کار مفید انجام دادم اما نیمه خالی لیوان را میبینم.
سمانه جانم ممنونم که برام نوشتی از بهبود هات و قدم های عملی که برداشتی ، همه این قوانین موقع گفتن آسون هستن موقع عمل کردن سخت می شوند مثل یک کار عملی می مونه که تئوری بلد باشی. مثلاً همین هنر اوریگامی که شما بلدید وقتی یکی فقط ببیند ممکنه تو ذهنش بگه این که کاری ندارد ! اما همان فرد وقتی دست به کار بشود میبینه نمیتونه بار اول شکل را درست از آب در بیاورد:)
در پناه رب العالمین پایدار و پیروز و رو به پیشرفت باشی.
گاهی دارم خودم را گول می زنم ، می گویم من دااااارم رو قوانین کار می کنم باید قوانین را زندگی کرد ! درسته فایل گوش نمیدهم کامنت هم نمی خونم اما تو مسیرم !
گاهی به خودم دلداری میدهم، آره همینکه از اون نفیسه کج خلق پرخاشگر زود جوش ،عوض شدی همین که آرامش داری بیشتر مواقع خونسردی این خودش نتیجه است. حتماً نباید نتایج مالی باشد! گاهی دلسرد میشوم میگویم استاد می گویند با نتایج تون حرف بزنید اگر نتیجه نیامده ، یعنی هنوز به اندازه کافی رو خودت کار نکردی . گاهی فکر می کنم تو مسیرم اما خیلی کندم . گاهی اوقات ما امیدی بهم غالب میشود گاهی امید .
گاهی می گویم تازه یک مهارتی را شروع کنید می می خواهد ثمر بده ؟ گاهی می گویم تا کی می خواهی نتایج بقیه را بخونی گاهی نتایج خودم را یادآوری می کنم گذشته ام را یادم می آید.
خلاصه هنوز به فرکانس ثابت نرسیدم . میدونم هنوز کلی راه دارم برای مقصود اما اینو میدونم میمونم تو راه.
دیشب به خودم می گفتم تو نبودی می گفتی اگر درآمد همسرم زیاد بشود و رفاه ما بیشتر برای کار کردن من روی قوانین است! پس چی شد وقتی درآمد کم می شود ، گردن نمیگیری!نمی گویی کم کاری من بوده ! دنبال مقصر بیرون خودتی!
و تو عالی نوشتی عالی مثال زدی از جاهایی که نقطه ضعمون است و قدرت را دادیم دست غیر خدا .
اره سمانه جانم نوشتنم تا عمل کردنم دوتا است فقط می نویسم تا یادم بمونه چطور باید عمل کنم ، انشالله که اثر کند . آنقدر بگم که تو عمل ببینم تغییر رفتارم را.
اعترافش راحت نیست ولی من این همه سال وعده فقرشیطان را باور کردم و وعده فزونی و فراوانی الله را نه ! پس اینهمه سال مسیر نادرست رفتم زدم به جاده خاکی. اما خوبیش اینه که خدا کمک می کند الله ولی الذین آمنو یخرجهم من الظلمات الی النور. ممنونم از تحسینت وتشویقت برای نوشتن ، این یک حس دوطرفه است که همونطور که گفتی نشانه نزدیک بودن قلب هاست با وجود دور بودن فاصله ای و دقیق همون احساس همیشگی من است نسبت به کامنت های سمانه جان
تبریک به دوست عزیزمون که داره با ارادت ویژه و با عشق با استاد عزیز حرف میزنه
موضوع این قسمت اینه که نباید بریم با اصرار و زور بخواهیم دیگران رو تغییر بدیم و بیاریم توی این مسیر چونکه تقرییا هممون کم و بیش این تجربه رو داشتیم که بخواهیم دیگران رو قانع کنیم و بگیم راه درست چیه نادرست چیه که اینکار در اغلب مواقع نتنها جواب نداده بلکه باعث شده احساس خودمون هم بد بشه و بهم بریزیم و از مسیر درست دور بشیم چقدر خود من طول زندگی برا دیدگاهها و موقعیت های مختلف از این نوع ضربه ها خوردم و در این مسیر هم اویل اینجور بودم اما زمانش کوتاه بودو بازی رو فهمیدم که من نباید چنین اشتباهی رو کنم و با همه در صلح باشم که هرکسی هردیدگاه و مسیر و هرجور دلش میخواد زندگی کنه
و بقول معروف من دست بذارم رو کلاه خودم که باد نبرش
دیگه چکار دارم به بقیه،
واقعا من الان نسبت به قبلا خیلی قانون مدارها و فرکانس بهتر درک میکنم چونکه بارها شده خودم یا کسی دیگه خواستم کاری انجام بدم و یه عالمه از دوستان نزدیکمم اون کار مورد نظر رو خوب انجام میدادن و هی توضیح میدادن که این کار اینجوریه اونجوریه و….اما چونکه من هنوز در مدارش نبودم هرچه زور میزدم نمیتونستم انجامش بدم چونکه هنوز یه عالمه تکامل میبایستی طی کنم یا همچنین در بعضی کارهای خودم که به خیلی ها توضیح میدم اما چونکه هنوز آمادگی لازم رو ندارن من هرچه توضیح میدم اما اونا نمیتونن بپذیرن یا باور کنن و انجام بدن چونکه باید صبر کنند و ادامه بدن متاسفانه اینکارو نمیکنند در نهایت موفق هم نمیشن و به جایی نمیرسند،،
یکی از نمودهای عینی ش استفاده از همین فایل ها و محصولاته که خیلی اوقات شده یه جمله یا نکته هایی رو هرچقدر زور میزدیم اما نمیتونستیم باورش کنیم،درکش کنیم چونکه هنوز مدارمون پایین تر بوده اما بعد از مدتی تکامل طی کردیم دیدیم که چقدر ساده اون موضوع رو درک کردیم و حلش کردیم،،
اما تا قبلش هرچی استاد،دوستان و خیلی های دیگه هرچقدر بهمون میگفتن ولی ما هنوز در لول اون نبودیم که توانایی دریافتش باشیم ،،
نکته بعدی اینکه انسان اگر روی توانایی های خودش حساب باز کنه تا اینکه روی نیروی الهی تکیه کنه خیلی متفاوته،
خب چقدر این خداوند داره ما رو هدایت میکنه چندروزی هست که این موضوع داره در ذهنم میچرخه بذارید بهتون بگم چیه
آقا من قبلا توی یه کاری فعالیت داشتم یه کار هنری مورد علاقم نبود بلکه فقط بخاطر کسب درآمد واردش شده بودم
خب من اویل که شروع کرده بودم هم مهارت بسیار پایین داشتم هم تجربه نداشتم هم اینکه خیلی استرس و اعتمادبنفس بسیار پایین در وجودم داشتم
خب من اویل میرفتم برا اجرا در اون کار با وجود تمام اینها اعتمادبنفس پایین
مهارت بسیار پایین
نداشتن تجربه
امکانات بسیار کم و با کیفیت پایین
استرس از انجام دادن و….
اما اینها باعث میشد که من همیشه روی نیرویی بالاتر از توانایی های خودم حساب کنم و رفتن تو دل کار بااین نوع دیدگاه و احساس اکثر جاهها خوب پیش میرفت و نتیجه منو راضی میکرد
اما بعداز مدتی دیگه یه خورده مهارت،تجربه، کیفیت ابزار کار رفته بود بالا و استرس هم کمتر شده بود دیگه چی اتفاقی میفتاد اکثر مواقع من روی توانایی های خودم حساب میکردم تا اینکه بعداز یه مدتی دیدم چرا خیلی اوقات کارم حتی از اون اویل هم حتی با نارضایت کمتری پیش میره بااینکه خیلی از چنین آگاهی هارو نداشتم نشستم از خودم سوال کردم
فهمیدم که دلیلش اینه که عزیزم تو دیگه داری بیشتر روی خودت حساب میکنی و همین باعث کندتر یا پسرفتت داره میشه
واقعا اون برهه از تجربه زندگیم ،تا آخر عمرم برام شده یه درس که ما واقعا هیچی نیستیم نباید منیت داشته باشیم و از یاد قدرت خداوند در زندگیمون بریم واقعا هیچ زمان اینو از یادم نمیره اما ممنون چنین خدایی هستم که دوباره منو به راه درست هدایت کرد و منم همیشه سعی میکنم واقعا خوب عمل کنم و این مسیر عشق رو ادامه بدم
چونکه اگر فقط روی خودت حساب کردی و تکیه از خداوند برداشتی اونوقت میبینی که چطور پشتت خالی میشه و میخوری زمین،،
مانند کشتی تایتانیک داستان اونو دیگه همه دنیا میدونن
امیدوارم هممون همیشه فقط روی خدایی حساب کنیم حتی اگر بااستعدادترین و با مهارت ترین فرد در جهان هستیم اما همیشه فقط روی خدایی حساب کنیم که با هیچ عواملی تکان نمیخوره،،
به نام مهربان پروردگار باسخاوتم که جهان هستی رو با قوانین ثابتش آفرید تا ما خالق عامدانه خواسته هامون باشیم
یک جایی استاد در فایل شون فرمودند که اگر شما به قوانین سرمایه گذاری حاکم بر کشورتون مطمئن باشید سرمایه گذاری هایی که می کنید با آرامش بیشتری هست و اگر درمسیردرست گام بردارید طبق قانون باید منتظر نتایج خوب باشیدچون قوانین ثابت هستند ….
و حالا برعکس اگر در کشوری باشید که قوانین ثبات نداشته باشه همیشه نگران نتیجه و سرمایهگذاریها تون خواهید بود
استاد به ما یاد دادند که جهان هستی هم مانند همون کشور بر طبق قوانین ثابتی آفریده شده که اگر ما قوانین را بشناسیم و هماهنگ با آن رفتار کنیم قطعا به چیزی که می خوایم میرسیم
و من قبل از آشنایی با این سایت و آگاهی های استاد عباس منش،فکر میکردم که جهان همون کشور بیثباتی هست که من دراون زندگی می کنم واگر کسی شانس باهاش یارباشه موفق میشه واگرنیاره محکوم به نابودیه
حالا که به گذشتم نگاه می کنم برام بسیار عجیبه که چطور این همه نظم رو ندیدم و به بی ثباتی و بیقانونی جهان اعتقاد داشتم و قطعاً طبق همون قانون بی نظمی های زیادی رو تجربه میکردم
درخواست قلبی من از خداوند شناخت قوانین جهان هستی بود که بعد از دنبال کردن استادان زیاد وخواندن کتاب های زیاد هدایت شدم به این سایت
حریصانه فایل ها رو گوش کردم و نوشتم و متوجه شدم که استاد دارن از یک سری قوانین ثابت صحبت می کنند که بر جهان حاکم است
یه جایی استاد فرمودند که بزرگترین سپاسگزاری شون از خداوند اینکه جهان هستی رو برطبق یک سری قوانین ثابت آفریدن
برای من بسیار عجیب بود که مردی که این همه نعمت های ملموس داره چطور بزرگترین سپاسگزاریش یک چیز ناملموس ویک گاهی هست🤔
غافل از اینکه تمام چیزهایی که استاد در حال تجربه اش هستند همشون نشأت گرفته از همین قانون است( که جهان با قوانین ثابت و بدون تغییرش آفریده شده)
استاد باکدامین زبان میتونم ازتون تشکر کنم که این قوانین را کشف کرد اید و خوب زندگی کردید و کمک کردید ما هم خوب زندگی کنیم و جهان را جای بهتری برای زیستن کنیم
قانون فرکانس ،قانون باور، قانون تضاد ها، قانون اتفاق خوب احساس خوب قانون ،شرک و توحید و…..
من از هیچ کدومشون هیچ اطلاعی نداشتم ،همشون برای من جدید بود اما چیزی در قلبم فریاد میزد که ماریا همشون درسته ،اینادرسته اینا درسته…
و من با لذت و عشق فایل های شما را هر روزه گوش می کنم وهر بار که احساس می کنم مدارم بالاتر رفته دوباره اون فایل ها را گوش می کنم و دوباره به طرز عجیبی چیزهای جدید دیگری ازش دریافت می کنم هر روز یک آگاهی جدید و هرروز آن آگاهی کلیدی برای گشایش درهای دیگری در زندگیم که پشت اون در نور هست آرامش هست توحید هست قدرت هست….
استاد ازتون سپاسگزارم بابت کلید جدید اراده خداوند و مشیت واین قانون ثابت 🙏
قبلاً هم از تون شنیده بودمش اما خیلی گیج بودم و فقط یک آگاهی به من رسیده بود اما امروز درکش کردم و به قول شما این درک باعث میشه قدرت بگیرم برای ادامه راه برای استمرار در مسیر و محکم تر قدم برداشتن
طبق قانون عمل می کنم و و منتظر نتیجه این قانون با عشق می مونم و از مسیر لذت میبرم
چند روزپیش ضرر مالی بزرگی روتجربه کردم و من طبق قانون زیپ دهنمو بستم و با کسی راجع به این موضوع صحبت نکردم و احساسم رو توی چند ساعت خوب کردم از اون به بعد همچنان در احساس خوب هستم و با کنترل ذهن تمرکز بر جنبه های مثبت وساخت باورهای قدرتمندکنندتوسط گوش کردن نتایج بچه ها دراین سایت و کنترل ورودی هام
هچنان دراحساس خوب بیشتری باقی میمونم وطبق قانون بدون تغییر خداوند احساس خوب مساوی با اتفاق خوب،با عشق منتظراتفاق های خوب بیشتری هستم
تا ایمانم هزار برابرشه وبیشتر و بیشتر باورش کنم
سپاسگزارم از شما استادعزیزم بابت به اشتراک گذاشتن این آگاهی ها
وسپاسگزارم از مهربان پروردگارباسخاوتم که هدایتم کرد به این سایت توحیدی
وسپاسگزارم از خودم که متعهدم نسخه باشکوه تری از خودمو بنمایش بگذارم تاخوب زندگی کنم و کمک کنم جهان جای بهتری برای زیستن باشه
دوستتون دارم ،عشق برای همه بچههای سرزمین عباسمنش ❤️💚❤️❤️💚💚
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان همراه
این روزها همزمانی عجیبی بین آگاهی های که از خدا می خواهم و دریافت می کنم چه از طریق مطالبی بوسیله فایلهای بنر سایت وکامنت دوستان در فایلهای مختلف و دوره 12قدم و مطالبی که به شکل نشانه تصادفی (البته مطمئنا تصادفی نیست)می بینم و می شنوم …داره رخ می ده.
دیروز که داشتم سوره آل عمران گوش می کردم سراغ سایت اومدم و همزمان تلاوت سوره به آیه 26,رسید و دیدم که توضیحات زیر بنر راجع انشالله هست سوره قطع کردم و فایل گوش کردم. برام خیلی زیبا بود که استاد راجع به یشاء و اراد می گه و آیه هم به این مطلب اشاره داره که«قل اللهم المَالک المُلک تُوتئ الملک من تشاء وتُنزع الملک ممن تشاء وتُعز من تَشاء وتُذل من تشاء بیدک الخیر إنّک علی کل شیءِقدیر».
خواسته من این روزها هدایت از خداست و اینکه خودش به من بیشتر بشناسونه و چه زود اجابت کرد خواسته من خداوند مهربانم .با این همزمانی و همزمانی های دیگه در طول این هفته این برای من روشن شد که خدا همین که من خواستم جدی تر به خدا وصل باشم و بهش تکیه کنم زودتر و سریعتر داره به شکلهای مختلف پیامهاش و آگاهی هاش به من می رسونه.
و احساس می کنم واقعا در آغوش خدا هستم و هرلجظه حواسش به من هست .خداجونم ازت متشکرم و سپاسگزاری هستم.
در این قسمت استاد در مورد خواست خداوند صحبت کردند. ترجمه فارسی یشاء و یرید هر دو به معنای خواستن به کار رفته و برای همین کسانی که با استاد اشنایی نداشته باشند نمی توانند مفهوم ان را به درستی درک کرده و ان را به تقدیر و قسمت و خواست خداوند نسبت می دهند.
یشاء به معنای این است که خداوند قوانین ثابت و بدون تغییری داشته که هر کس فارغ از عوامل بیرونی با درک و فهم و عمل کردن به ان بتواند خواسته خود را خلق کند. یرید به معنای اراده و خواست خدا است که زیر مجموعه یشا است. برای گروه خاصی بیان شده است. اما یشا مخاطب خاص ندارد.
تنها کاری که ما باید انجام دهیم این است که باورهای خود را تغییر داده تا در مدار خواسته های خود قرار گرفته و لاجرم به افراد شرایط و ایده ها هدایت شویم. کسانی که در مدار دریافت این اگاهی ها قرار ندارند ما با بحث و گفت و گو نمی توانیم انها را قانع کنیم. اما اگر بر روی باورهای خود به درستی کار کنیم به سمت افراد هم مدار با خود هدایت می شویم.
چند وقت هست هر وقت توی سایت هستم و هرجایی توی سایت سر میزنم رد پای شما میبینم و واقعا شما را تحسین بابت این وقت گذاشتن ،تعهدو ممارست شما دو بزرگوار حتما نتایج خوب و روزهای منتظر شما هستند تا به شما پاداش بدهند
ممنون از محبت شما. سعی ما در همین است که تداوم داشته و تا پایان عمر به یاری خداوند و توکل به او این راه را ادامه دهیم. از زمانی که به ما ثابت شد گذاشتن کامنت در سایت درک ما را از مطالب بسیار بیشتر کرده و نتایج بهتری را برای ما به همراه دارد تصمیم گرفتیم هر روز به سایت سر زده و کامنت بنویسیم. ما هم برای شما آرزوی سلامتی، ثروت و موفقیت پایدار را خواستاریم.
سالها پیش من این باور رو داشتم که میتونم بقیه رو تغییر بدم که این باور غلط بخاطر عدم آگاهی از قوانین بود و حتی تو محیط کار هم با بعضی از مشتری ها که حس میکردم مخالف عقاید و باورهام هستن باهاشون بحث میکردم و میخاستم به زور هم شده اونارو با خودم هم عقیده کنم که مثل من فکر کنن و باور کنن ولی هر چی بیشتر بحث میکردم اونا بیشتر جبهه مخالفت راه مینداختن و از یه جایی به بعد دیگه ناتوان میشدم و این باعث میشد که از مداری که بودم ناخودآگاه خارج بشم چون تمام توجه و تمرکزم رو مسائل اونا میذاشتم حتی اون موقعی که واسه اولین بار فایل های استاد عباسمنش رو گوش دادم هر کی از اطرافیان و دوستان رو میدیدم در مورد قانون و حرفایی که استاد میگفت براشون میگفتم و عکس العمل اونا که تو مدارهای دیگه بودن و هیچ درکی از حرفایی من نداشتن خیلی تمسخر آمیز بود و حتی بهم میگفتن که وقت خودت با این حرفای بیخود البته از نظر اونا پر نکن و این چیزا رو ول کن و تو باید چیزایی که تو واقعیت میبینی بپذیری و از این جور حرفا و حتی میگفتن که مثلا تو با این حرفا به کجا رسیدی که الان به ما توصیه میکنی و بعدها من متوجه اشتباهم شدم و از اون موقع به بعد من فهمیدم که نباید سعی در تغییر کسی کنم هر کسی اگه بخاد تغییر کنه خداوند اونو هدایت میکنه و در مسیر درست اونو قرار میده به شرطی که شخص خودش این خواسته رو داشته باشه و وظیفه من فقط و فقط اینه که رو خودم کار کنم و خودمو تغییر بدم چون وقتی که تغییر کنم اون وقته که تغییرات رو در دنیای اطرافم میبینم یه مثال واقعی اینکه من قبلا دوستانی داشتم که به شدت افکار منفی و شخصیت افسرده ای داشتن و مدام واسه درد و دلاشون منو مخاطب و شنونده قرار میدادن ولی از وقتی که من تغییر کردم بدون اینکه بهشون بگم خداوند اونارو از زندگی من حذف کرد و به جاش دوستان فوق العاده و مثبت اندیشی رو جایگزین اونا واسم کرد که البته این هم نیاز به تکامل داشت و تلاش که باید تا آخر عمر رو خودم کار کنم
خدایا مارو به راه راست هدایت کن راهی که پر از آگاهی ها و فراوانی ها و عشق باشه الهی آمیییین
سلام خانم منصوری عزیز ازتون تشکر میکنم که وقت گذاشتین و کامنت من رو خوندید درسته اوایل آشنایی با قوانین چون زیاد آگاهی کسب نکردیم و دنبال قانع کردن اطرافیان هستیم ممکنه یه جاهایی از مسیر منحرف بشیم چون تمرکز رو میزاریم رو قانع کردن اونا به جایی که رو خودمون تمرکز کنیم ولی هر چی بیشتر میگذره کمتر سعی در قانع کردن بقیه میکنیم و به جایی میرسیم که اصلا نمیخوایم که واسه کسی این مطالب رو بازگو کنیم مگر اینکه خودشون درخواست کنن در آخر نتیجه میگیریم که هر کسی خودش با هدایت پروردگار باید در این مسیر قرار بگیره مثل همه ما که هر کدوم از طریقی وارد این مسیر زیبا شدیم و اینکه الان تو این سایت هستیم نتیجه درخواستی بوده که یه روزی از خداوند کردیم بازم ازتون متشکرم و خداروشکر بخاطر سلامتی و آرامشی که به دست آوردین و امیدوارم که این سلامتی و آرامشتون همیشگی و مستدام باشه و به اهداف زیباتون برسین و امیدوارم همه ما در پناه خداوند به اهدافمون برسیم الهی آمین
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
یکی از بزرگترین اتفاقات زندگی من آشنا شدن با استاد عزیز است
مسیر زندگی من را تغییر داد
همه اینها به این خاطر است که من از خدای مهربان خودم خواستم
من دست بسوی او دراز کردم
از او کمک خواستم
خداوند هم به تغییر کردن من پاسخ داد و استاد عزیز را سر راه من قرار داد
این یکی از بهترین و بزرگترین نعمت های زندگی من است و همیشه از خدای خودم بخاطر این همه نعمت و لطف و بزرگواری سپاسگذار هستم
یک درس
یک نکته
مشیت و اراده خداوند در این است که من حال خوب داشته باشم
مشیت و اراده خداوند در این است که من همیشه موفق و پیروز باشم
مشیت و اراده خداوند در این است که من ثروتمند بشوم
مشیت و اراده خداوند در این است که من روابط خوبی داشته باشم
مشیت و اراده خداوند در این است که من را هدایت و راهنمایی کند
مشیت و اراده خداوند در این است که به من مال و نعمت فراوان بدهد
مشیت و اراده خداوند در این است که آدم های خوبی را سر راه من قرار بدهد
مشیت و اراده خداوند در این است که به من دوستان خوبی را بدهد
مشیت و اراده خداوند در این است که با دستهای هدایتگر خودش من را هدایت کند
مشیت و اراده خداوند در این است که من به راحتی و آسانی به خواسته های خودم برسم
مشیت واراده خداوند در این است که من همیشه لبخند روی لب داشته باشم
مشیت و اراده خداوند در این است که من همیشه در مدار مال و نعمت ثروت فراوان باشم
مشیت خداوند در این است که من همیشه سالم و تندرست باشم
مشیت خداوند در این است که به من کمک کند و دستهای من را بگیرد و خداوند از این کار شاد و خوشحال است
مشیت خداوند در این است که من بخواهم و او به من بدهد و او از این کار راضی و خرسند است
این ها باورهایی است که هر چه بیشتر و بیشتر برای خودم بسازم و ذکر روزانه من باشد من همیشه شاد و خوشحال و سرحال و موفق خواهم بود
از او می خواهم و او به من می دهد
من کاری که می کنم از مسیر خودم لذت می برم
حال خوب خودم را همیشه مراقب هستم
بی شک خداوند هم با جون و دل به من می دهد
این ذکر امروز من بود
همه این نکات و این گفته ها برای من این درس را دارد که فقط و فقط روی خدای خودم حساب باز کنم
از او کمک بخواهم
دنبال او باشم
او برای من هم پدر است و هم مادر
او برای من بهترین رفیق است
از خدای خودم که من را در این راه کمک و هدایت می کند سپاسگذار هستم
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای زیبای خودم
سپاس از خدای هدایتگر خوب خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
درووووود به دوستان عزیزم و اسناد عباسمنش و مریم جان.
الهی به امید تو.
چقددددر این فایل دیدگاه منو نسبت به زندگی و کارهای روزانه عوص کرد.
این فایل نشانه امروزم بود. بین ظیر بود استاد.
میخوام امروز چیزهایی رو که امروز از این فایل بی نظیر یاد گرفتم رو باهاتون به اشتراک بزارم.
بریم سر اصل مطلب :
به نام خدا. الهی به امید تو
_ وقتی در راه درست قدم برداری نیازی به معرفی کردن خودت ندار. جهان طوری عمل میکنه که آدمهایی سر راهت قرار میگیرن که یه طوری معرفی میکنن که اگه خودت میخواستی نمیتونستی یک صدم اون تعریف و معرفی رو انجام بدی. جهان برات شروع میکنه به طبلیغات. اون نه معمولی از ساده ترین و به بهترین حالت. خدا برای هر چیزی برنامه داره. یه برنامه کلی که اگه تو اون مسیر قدم برداری به هر چیزی که بخوای از ساده ترین راه میرسی.
_ حرف قشنگ زده که خیلی راحته. مهم اینه که به حرفی که میزنیم، به چیزی که میدونیم عمل کنیم. عمل کردنه که اتفاقات متفاوت و نتایج متفاوتی رو برای ما خلق میکنه. قرآن رو همه میخونن. اما اون کسی نتیجه متفاوت میگیره که بهش عمل کنه. به خدا ایمان بیاره، ازش کمک بخواد، به دونسته هاش عمل کنه. نتیجه هم اینه که زندگیت از هر جهت بهتر بشه.
_ منظور از انشاالله تو قرآن اینه که مشیت (قوانین خداوند) خداوند این رو بخواد. در آیه هایی که از مشیت خداوند استفاده شده از هیچ قومی استفاده نشده. مهم اینه که در مدار اون چیزی که. میخوای قرار بگیری. مثلا مبلغ 50 میلیون تومن در مدار خاصیه طبق قانون جهان. حالا تو اگه تو اون مدار باشی لاجرم بدستش میاری و اگه تو تو اون مدار نباشی بدستش نمیاری. پس تو باید مدارت رو عوص کنی تا به اون مبلغ برسی. الهی شکرت
_ کل کاری که باید انجام بدیم اینه که چطور تو مدار نعمت های خداوند قرار بگیریم. فقط باید کارهایی رو انجام بدیم که. بتونم تو مدار درست قرار بگیریم و اون وقت از ساده ترین راه به نعمت ها دسترسی پیدا میکنیم. خداوند هیچ وقت تصمیم نمیگیره که به من نعمت و برکت برسه یا نه. خدا قانونی رو وضع کرده که با استفاده از اون قانون ما در مسیر برکات و نعمت ها قرار میگیریم. حالا میخوایم کافر باشیم یا خداپرست. فقط باید تو اون مدار باشیم. مثل این میمونه که بگیم چرا صاحب فلان برند مشروب سازی یا فلان سایت پورن انقدر ثروتمند. ثروتمند چون در مدار درستی قرار داره از لحاظ مالی. حالا شاید از جهات دیگه تو مدار درستی نباشه اما طبق قانون از لحاظ مالی تو مدار درسته و به همون نسبت زندگی مالی عالی رو هم تجربه میکنه. الهی شکر.
_ این نیست که بگیم هر اتفاقی بیفته برای همست و همه سود میکنن یا ضرر میکنن. نه اگه شخص تو مسیر درست باشه سود میکنه و اگه تو مسیر اشتباه باشه ضرر میکنه.
_ مسئولیت تک تک لحظه های زندگیت در دست خودته. خدا نمیگه باید این رو دریافت کنی یا انقدر تو بدبختی یا خوشبختی باشی. خدا قانونی رو وضع کرده طبق اون قانون تو هر جایی باشی نتایجی رو دریافت میکنی که تو اون مدار باشه. نمیتونی به مدار های دیگه دسترسی داشته باشی.
_ بحث کردن اشتباهه وقتی بدونی قانون چیه و بدونی اون شخص اگه بخواد میتونه به هر چیزی که نیاز داره برسه. اون نتیجه باورهای خودش رو میگیره و من هم نتایج باورهای خودمو. چرا میخوای به دیگران با بحث کردن بفهمونی. خودت بفهم و نتایج و تغییر بده. اون وقت همون آدما میان و ازت میخوان که بهشون بگی از چه راهی به اون خواسته ها رسیدی.
_ وقتی تو شروع کنی به رفتن راه های درست لاجرم انسانها و موقعیت های عالی و درست نسیبت میشن. چون تو تو مدار درستی هستی. هیچ پیامبری رسالت نداشت زندگی کسی رو تغییر بدهگ خدا هزار بار تو قرآن میگه تو رسالتت تو فقط باید ابلاغ کنی دین و پیام منو. اون که پیامبر بود خدا بهش اینو گفت حالا چرا ما برای بعضی چیزا انقدر رگ گردنمون باد میکنه و میخوایم مردم رو قانع کنیم. این یعنی دوری از مدار درست.
انشاالله خداوند هدایتمون کنه به مسیر ها و مدار هایی که توش پر از برکت و نعمت و فراوانی.
خدانگهدارتون️️️
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا خودت کمکم کن که من برای هر کاری به مدد و هدایت تو احتیاج دارم.
سلام استاد عزیزم سلام مریم جان و سلام به همه دوستان هدایت شده به مسیر خوشبختی.
دوستان هر روز که می گذرد شناخت ما نسبت به قوانین بهتر میشود یا بهتره بگم درکمون نسبت به قانون خدا عوض می شود. اما یک نکته خیلی مهم را می خواستم بگم شاید ریز و میز باشد و خیلی مورد توجه نباشد اما ارزش زیادی دارد ، اون نکته این است که با هر درکی با هر مقداری که الان از قانون فهمیدیم عمل کنیم .
می خواهم مثال بزنم که بهتر بتوانم مطلب را برسونم . مثلاً میدونم باید از غیبت فرار کنم چون فضای اونجا مسموم است توجه روی ناخواسته ها و بدی هاست ، ورودی های منفی دارد اما به هر دلیلی وارد جوی شدم که در حال غیبت هستند و من یادم رفته ، اشکال ندارد هر وقت یادم اومد خوبه هر وقت یادم اومد اقدام می کنم یا حرفی می زنم موضوع عوض بشود یا هندزفری می گذارم یا به بهونه ای اونجا را ترک می کنم ، به خودم سخت نمی گیرم هر وقت یادم اومد به اندازه ای که بلدم به قانون عمل می کنم.
یک مثال دیگر ، یک ناخواستهای پیش اومده مثلا یک بحثی شده من تو ذهنم دارم راجع به اون بحث نا خوشایند فکر می کنم و پر و بال می دهم یا یک تصادفی دیدم همش ذهنم دارد اون تصویر را می آورد جلو چشمام ولی من یکهو یادم می افتد قانون توجه و تمرکز چطوری عمل می کند همون موقع سعی می کنم حواسم را پرت کنم به هر روشی که بلدم دوباره ذهنم بعد مدتی بحث ناجالب قبلی را مرور می کند منم دل به دلش میدهم و همراهی اش می کنم باز یادم می افتد تمرکز روی ناخواسته یعنی جذب ناخواسته ، دوباره سعی می کنم حال و هوای خودم را عوض کنم. حالا هر کسی روشی دارد یکی می آید فایل گوش می کند یکی پیاده روی می کند یکی کامنت می خواند یکی کامنت می گذارد یکی با دوست خوش انرژی اش صحبت می کند یکی فیلم کمدی می بیند یکی به آینده سفر می کند و خواسته ها ش را تجسم می کند. فرقی ندارد، هیچ موردی هم بر اون یکی برتری ندارد، مهم این اصل است که من تو حال بد نمونم، همین!
حالا یک مثال دیگر ، مثلاً من آدم عصبانی هستم یا آدم حسودی هستم یا هر خصوصیت منفی اخلاقی که اذیت کننده است و نتیجه اش احساس خوبی نیست و می دونم باید تغییرش بدهم ، اما تو یک موقعیتی قرار میگیرم که اون صفت اخلاقیم خودش را بروز می دهد و با اینکه من سعی در کنترلش دارم اما از کنترلم خارج میشود ، نمی خواهم اینطوری بشود ولی شده ، اشکالی ندارد من دارم یاد می گیرم بهتر بشوم میدونم این آخرین باری نیست که تو زندگیم عصبانی می شوم یا حسادت می کنم به خودم می گویم دفعه بعد بهتر عمل می کنم این دفعه هم با اینکه نتونستم خودم را کنترل کنم اما خوبیش اینه که یادم افتاد ! وسط اون همه خشم یکهو یادم افتاد نباید اینجور باشم حالا درسته نتونستم احساسم را کنترل کنم اما دفعه های قبل اصلا تو ذهنم نمیآمد که نباید حسادت کنم یا نباید عصبانی باشم این حداقل را برای خودم بزرگ می کنم . نکته مثبت و نقطه قوت ماجرا را میبینم . به خودم می گویم این دفعه فقط یادم افتاد دفعه بعد هم یادم می افتد هم می تونم کنترلش کنم و اینجوری احساسم را از حالت سرکوفت زدن به خودم که منفی است به حالت دلداری دادن به خودم که آرامش بخش است تغییر میدهم .
بچه ها کوچک عمل کنیم به هر آنچه که بهش رسیدیم و الان درک کردیم به همون مقدار عمل کنیم . عمل کردن را برای خودم سخت و بزرگ نکنم ، نه! همون قدری که در توانم هست ،همون قدری که بلدم یادم مانده ، همون اندازه عمل کنم و یادم باشد در عمل به قانون هم قانون تکامل ،عمل می کند
764
سلام به نفیسه جانم.
پیرو همین کامنتت دیروز همینطوری که نوشتی عمل کردم…
داستان از این قرار بود که سر موضوعی با همسرم صحبت میکردیم و چون متوجه شدم باگم توضیح دادن، اثبات کردن و قانع کردنه، و به خودم قول دادم سعی کنم بهبودش بدم، اولش وارد بحث روی اون مبحث نشدم و اروم گذشتم ولی بعدش ادامه پیدا کرد و وارد تله ی خودم شدم…
و دوباره قانع کردن که نظر من درسته.
که اثبات کنم طرز فکر همسرم سوتفاهم داره.
که …..
بعدش میفهمم دوباره وارد تله شدم…
و بدتر اینکه واسم عوارض داره.
چه عوارضی؟
کلافه میشم.
سردرد هم میشم…
اما همون دیشب به قول شما به خودم گفتم اشکال نداره، سمانه رو دعوا و سرزنش نکن، از دستش در رفت، سعی میکنه دقت کنه.
قشنگیش این بود که به خودم گفتم:
سمانه رو دعوا و سرزنش نکن.
انقدر حالم خوب شد که خودم به خودم مهربونی کردم.
باعثِ احساس گناه کردن نشدم…
قشنگ نوشتی.
همینکه یادم میاد و متوجه میشم رفتارم اشکال داره یا گاهی موفق میشم همون لحظه قطعش کنم، این خودش پیروزیه، بهبود گراییه.
دقیقا مسیر موفقیت از بهبودگرایی میگذره ولاغیر.
کمال گرایی مستقیم میرسه به حسِ بد، ناتوانی، شکست، یاس، بیهودگی، بی ارزشی و …
مرسی که انقدر ساده و قشنگ از درکت نسبت به قانون نوشتی.
امروز که سردرد شدم هم از فشار ذهنم بود، خودم میدونم دیگه.
هم از خستگی.
از افکاری که در مورد بچه داری و خستگیهام میاد.
از تکرارِ گفتنِ سختی های بچه داری به همسرم، مادرم…
هی به خودم میگم نگو، تکرار کردنش باعث جذبش میشه، اما زور خستگیم بالاست.
امروز کشف کردم کلِ ظرفِ وجودم رو خرج کردم که انقدر ناتوان میشم.
هنوز گاهی بلد نیستم الویت بندی کنم.
هنور گاهی کنترل ذهنم سختمه.
اما امروز خدا بهم بزرگیشو دوباره نشون داد.
به دلیلی میخواستم از مامانم درخواست کمک کنم، یهو تو دلم صدای بلندی گفت سمانه تو فکر میکنی مامانت میتونه کمکت کنه خدا نمیتونه؟
و یهو به خودم اومدم گفتم چرا از خدا نمیخوای؟
نفیسه، به ثانیه نرسید، مامانم همون لحظه همونی که من تو دلم ازش میخواستم رو بهم گفت…
گفتم خدایا تا متوجه شدم باید از تو بخوام، سریع اجابتم کردی اونم با دست مامانم.
خیلی خیلی سپاس گزارم.
از خدا
از دست های مهربون خدا، مامانم، همسرم و …
از خدا میخوام راهِ ساده و اسانِ فکر کردن رو بهم یاد بده، راهِ ساده گرفتنِ هر چیزی…
از خدا میخوام تو بچه داری، آسانم کنه بر آسانی ها.
از خدا میخوام تو خانه داری آسانم کنه بر آسانی ها.
از خدا میخوام پر انرژی، پر نشاط و سلامتم کنه برای خودم، خانواده ام و زندگیم.
الهی آمین.
ماچ به نفیسه جانم از طرف سمانه جان و حافظ جانِ جانانم.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
خدایا من به خودم ظلم میکنم، تو منو نجات بده.
مرسی که هستی.
سلام به روی ماه سمانه
چه قشنگ با خودت حرف زدی و توانستی یک بهبود خوب تو ذهنت ایجاد کنی .
یک جوابی از آقا جمال خواندم تو عقل کل نوشته بود ما باید قانون را زندگی کنیم.
از نظر من شنیدن فایل ،نت برداری ، کامنت خوندن و نوشتن همش خوبه اما وقت عمل متوجه میشویم چند مرد حلاجیم.
تحسینت می کنم در لحظه متوجه کار درست و رفتار درست و فکر درست میشوی و انجامش می دهی. منم دیروز داشتم فکر می کردم خوب اگر مشکلی پیش بیاد طلا دارم بعد همون آن به خودم گفتم اعتمادت به طلای خونه بیشتر از خدای صاحب خزائن آسمان ها و زمین است نفیسه! خدایا منو ببخش، من قدرت تو را دست کم گرفتم، توانا یی تو،، اینکه تو تنها قادر متعالی را دست کم گرفتم، من به خودم ظلم کردم و مطمئنم منو با لبخند بخشید. اخه رحمتش به بنده هاش عظیم است.
الآنم برام پیام اومد یک بسته پستی دم در خونه است و من یک ساعت با خونه فاصله دارم کاری نمیتونم بکنم فقط می تونم بگم فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ. قطعا اون خودش برام حفظش می کند تا برسم . مثل سمانه که به جای درخواست از مادرش به خدای آفریننده مادرش درخواست را داد. آفرین بهت سمانه جان .
خدا خوبی هات را حفظ و بیشتر کند .
منم در مورد زمان و اینکه به کارهام نمیرسم دائم تو ذهنم غر می زنم و به اطرافیانم هم می گویم . به خودمم می گم بسه !دیگه نگو !هر چی بگی باورت میشود و سخت میشود تغییرش اون وقت میبینی همون کمبود زمان را داری زندگی می کنی ها . این باور هم جزو دسته باور های کمبودم است امروز و دیروز تو ستاره قطبیم از خدا برکت در زمان خواستم . دیشب وقت خواب همسرم گفت چه روز پر برکتی براش بوده و اما من دوباره تو ذهنم گفتم نه بابا من فلان کار و فلان کار و فلان کارم موند. بعد دیدم ناشکری کردم کلی کار مفید انجام دادم اما نیمه خالی لیوان را میبینم.
سمانه جانم ممنونم که برام نوشتی از بهبود هات و قدم های عملی که برداشتی ، همه این قوانین موقع گفتن آسون هستن موقع عمل کردن سخت می شوند مثل یک کار عملی می مونه که تئوری بلد باشی. مثلاً همین هنر اوریگامی که شما بلدید وقتی یکی فقط ببیند ممکنه تو ذهنش بگه این که کاری ندارد ! اما همان فرد وقتی دست به کار بشود میبینه نمیتونه بار اول شکل را درست از آب در بیاورد:)
در پناه رب العالمین پایدار و پیروز و رو به پیشرفت باشی.
بوس به روی ماه خودت و حافظ قند عسل عزیزم:)
766
سلام به نفیسه جانِ دلم.
دوستِ نزدیک به قلبم.
ممنونم برای پاسخت و تحسین هات.
از طلا نوشتی، دست گذاشتی رو مسئله ی من…
من هر وقت دچار تنگنا میشیم ذهنم اولین راهکار میگه نگران نباش طلا هست.
بارها شده که دچار تردید شدم ایا کارم درسته یا نه؟
من ترجیح میدم طلامو بفروشم تا از دیگران قرض بگیرم.
شنیدم از استاد که پول باید خلق بشه که خرید انجام شه، اما مدار فعلی من به این درجه نرسیده…
دروغ چرا؟
من میدونم تو مدار ثروت و پول ضعیف ترم، حرکتم کندتر جلو میره برای اینکه خلق کنم و بیشتر خرج میکنم.
این سالها (بعد از ازدواج) بارها از ذخایر طلامون استفاده کردیم و مسایلمون رو حل کردیم.
استفاده های بسیار خوبی هم کردیم.
پیامت رو که خوندم انگار بهم تلنگر خورد.
دقیقا شبیهِ همون تلنگری که تو کامنت قبلی خودم نوشتم…
یعنی مامانت میتونه کمکت کنه، خدا نمیتونه؟
پس
از خدا میخوام.
و دنباله اش امروز یه عالمه سوال جواب دیگه با خودم نوشتم.
طلا میتونه مسایلت رو حل کنه، خدا نمیتونه؟
پس
از خدا میخوام.
دیگران میتونن بهت پیام بدن، صحبت کن باهات، خدا نمیتونه؟
پس
از خدا میخوام.
دیگران میتونن بچه تو بخوابونن، خدا نمیتونه؟
پس
از خدا میخوام.
دکتر میتونه مریضیتو خوب کنه، خدا نمیتونه؟
پس
از خدا میخوام.
دیگران میتونن بهت محبت کنن، بهت هدیه بدن، خوشحالت کنن، خدا نمیتونه؟
پس
از خدا میخوام.
دیگران میتونن برات خوراکی بیارن، خدا نمیتونه؟
پس
از خدا میخوام.
دیگران میتونن رفیقت باشن، خدا نمیتونه؟
پس
از خدا میخوام.
کارفرما میتونه بیمه کنه، مزایا بده، خدا نمیتونه؟
پس
از خدا میخوام.
سمانه به اندازه ای که اعتماد داری به خدا، نتبجه میگیری.
وقتی از خدا بخوای، خدا راهشو نشونت میده.
نفیسه جانم، به قولِ سعیده جان، به امید یه پیام دیگه ازت.
بنویس برام
که خوب مینویسی.
قشنگ یاداوری میکنی برام.
ماچ بهت.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
سلام به بهشتی ترین سمانه عالم .
یک کامنت برات نوشتم پاک کردم
بسم الله
گاهی دارم خودم را گول می زنم ، می گویم من دااااارم رو قوانین کار می کنم باید قوانین را زندگی کرد ! درسته فایل گوش نمیدهم کامنت هم نمی خونم اما تو مسیرم !
گاهی به خودم دلداری میدهم، آره همینکه از اون نفیسه کج خلق پرخاشگر زود جوش ،عوض شدی همین که آرامش داری بیشتر مواقع خونسردی این خودش نتیجه است. حتماً نباید نتایج مالی باشد! گاهی دلسرد میشوم میگویم استاد می گویند با نتایج تون حرف بزنید اگر نتیجه نیامده ، یعنی هنوز به اندازه کافی رو خودت کار نکردی . گاهی فکر می کنم تو مسیرم اما خیلی کندم . گاهی اوقات ما امیدی بهم غالب میشود گاهی امید .
گاهی می گویم تازه یک مهارتی را شروع کنید می می خواهد ثمر بده ؟ گاهی می گویم تا کی می خواهی نتایج بقیه را بخونی گاهی نتایج خودم را یادآوری می کنم گذشته ام را یادم می آید.
خلاصه هنوز به فرکانس ثابت نرسیدم . میدونم هنوز کلی راه دارم برای مقصود اما اینو میدونم میمونم تو راه.
دیشب به خودم می گفتم تو نبودی می گفتی اگر درآمد همسرم زیاد بشود و رفاه ما بیشتر برای کار کردن من روی قوانین است! پس چی شد وقتی درآمد کم می شود ، گردن نمیگیری!نمی گویی کم کاری من بوده ! دنبال مقصر بیرون خودتی!
و تو عالی نوشتی عالی مثال زدی از جاهایی که نقطه ضعمون است و قدرت را دادیم دست غیر خدا .
اره سمانه جانم نوشتنم تا عمل کردنم دوتا است فقط می نویسم تا یادم بمونه چطور باید عمل کنم ، انشالله که اثر کند . آنقدر بگم که تو عمل ببینم تغییر رفتارم را.
اعترافش راحت نیست ولی من این همه سال وعده فقرشیطان را باور کردم و وعده فزونی و فراوانی الله را نه ! پس اینهمه سال مسیر نادرست رفتم زدم به جاده خاکی. اما خوبیش اینه که خدا کمک می کند الله ولی الذین آمنو یخرجهم من الظلمات الی النور. ممنونم از تحسینت وتشویقت برای نوشتن ، این یک حس دوطرفه است که همونطور که گفتی نشانه نزدیک بودن قلب هاست با وجود دور بودن فاصله ای و دقیق همون احساس همیشگی من است نسبت به کامنت های سمانه جان
غرق نور الله باشی که با خدا همه چی داریم.769
به نام تنها رب و فرمانروای زندگی ام
سلام به همتون
تبریک به دوست عزیزمون که داره با ارادت ویژه و با عشق با استاد عزیز حرف میزنه
موضوع این قسمت اینه که نباید بریم با اصرار و زور بخواهیم دیگران رو تغییر بدیم و بیاریم توی این مسیر چونکه تقرییا هممون کم و بیش این تجربه رو داشتیم که بخواهیم دیگران رو قانع کنیم و بگیم راه درست چیه نادرست چیه که اینکار در اغلب مواقع نتنها جواب نداده بلکه باعث شده احساس خودمون هم بد بشه و بهم بریزیم و از مسیر درست دور بشیم چقدر خود من طول زندگی برا دیدگاهها و موقعیت های مختلف از این نوع ضربه ها خوردم و در این مسیر هم اویل اینجور بودم اما زمانش کوتاه بودو بازی رو فهمیدم که من نباید چنین اشتباهی رو کنم و با همه در صلح باشم که هرکسی هردیدگاه و مسیر و هرجور دلش میخواد زندگی کنه
و بقول معروف من دست بذارم رو کلاه خودم که باد نبرش
دیگه چکار دارم به بقیه،
واقعا من الان نسبت به قبلا خیلی قانون مدارها و فرکانس بهتر درک میکنم چونکه بارها شده خودم یا کسی دیگه خواستم کاری انجام بدم و یه عالمه از دوستان نزدیکمم اون کار مورد نظر رو خوب انجام میدادن و هی توضیح میدادن که این کار اینجوریه اونجوریه و….اما چونکه من هنوز در مدارش نبودم هرچه زور میزدم نمیتونستم انجامش بدم چونکه هنوز یه عالمه تکامل میبایستی طی کنم یا همچنین در بعضی کارهای خودم که به خیلی ها توضیح میدم اما چونکه هنوز آمادگی لازم رو ندارن من هرچه توضیح میدم اما اونا نمیتونن بپذیرن یا باور کنن و انجام بدن چونکه باید صبر کنند و ادامه بدن متاسفانه اینکارو نمیکنند در نهایت موفق هم نمیشن و به جایی نمیرسند،،
یکی از نمودهای عینی ش استفاده از همین فایل ها و محصولاته که خیلی اوقات شده یه جمله یا نکته هایی رو هرچقدر زور میزدیم اما نمیتونستیم باورش کنیم،درکش کنیم چونکه هنوز مدارمون پایین تر بوده اما بعد از مدتی تکامل طی کردیم دیدیم که چقدر ساده اون موضوع رو درک کردیم و حلش کردیم،،
اما تا قبلش هرچی استاد،دوستان و خیلی های دیگه هرچقدر بهمون میگفتن ولی ما هنوز در لول اون نبودیم که توانایی دریافتش باشیم ،،
نکته بعدی اینکه انسان اگر روی توانایی های خودش حساب باز کنه تا اینکه روی نیروی الهی تکیه کنه خیلی متفاوته،
خب چقدر این خداوند داره ما رو هدایت میکنه چندروزی هست که این موضوع داره در ذهنم میچرخه بذارید بهتون بگم چیه
آقا من قبلا توی یه کاری فعالیت داشتم یه کار هنری مورد علاقم نبود بلکه فقط بخاطر کسب درآمد واردش شده بودم
خب من اویل که شروع کرده بودم هم مهارت بسیار پایین داشتم هم تجربه نداشتم هم اینکه خیلی استرس و اعتمادبنفس بسیار پایین در وجودم داشتم
خب من اویل میرفتم برا اجرا در اون کار با وجود تمام اینها اعتمادبنفس پایین
مهارت بسیار پایین
نداشتن تجربه
امکانات بسیار کم و با کیفیت پایین
استرس از انجام دادن و….
اما اینها باعث میشد که من همیشه روی نیرویی بالاتر از توانایی های خودم حساب کنم و رفتن تو دل کار بااین نوع دیدگاه و احساس اکثر جاهها خوب پیش میرفت و نتیجه منو راضی میکرد
اما بعداز مدتی دیگه یه خورده مهارت،تجربه، کیفیت ابزار کار رفته بود بالا و استرس هم کمتر شده بود دیگه چی اتفاقی میفتاد اکثر مواقع من روی توانایی های خودم حساب میکردم تا اینکه بعداز یه مدتی دیدم چرا خیلی اوقات کارم حتی از اون اویل هم حتی با نارضایت کمتری پیش میره بااینکه خیلی از چنین آگاهی هارو نداشتم نشستم از خودم سوال کردم
فهمیدم که دلیلش اینه که عزیزم تو دیگه داری بیشتر روی خودت حساب میکنی و همین باعث کندتر یا پسرفتت داره میشه
واقعا اون برهه از تجربه زندگیم ،تا آخر عمرم برام شده یه درس که ما واقعا هیچی نیستیم نباید منیت داشته باشیم و از یاد قدرت خداوند در زندگیمون بریم واقعا هیچ زمان اینو از یادم نمیره اما ممنون چنین خدایی هستم که دوباره منو به راه درست هدایت کرد و منم همیشه سعی میکنم واقعا خوب عمل کنم و این مسیر عشق رو ادامه بدم
چونکه اگر فقط روی خودت حساب کردی و تکیه از خداوند برداشتی اونوقت میبینی که چطور پشتت خالی میشه و میخوری زمین،،
مانند کشتی تایتانیک داستان اونو دیگه همه دنیا میدونن
امیدوارم هممون همیشه فقط روی خدایی حساب کنیم حتی اگر بااستعدادترین و با مهارت ترین فرد در جهان هستیم اما همیشه فقط روی خدایی حساب کنیم که با هیچ عواملی تکان نمیخوره،،
رب فرمانروا پشت و پناه تون باشه،،
به نام مهربان پروردگار باسخاوتم که جهان هستی رو با قوانین ثابتش آفرید تا ما خالق عامدانه خواسته هامون باشیم
یک جایی استاد در فایل شون فرمودند که اگر شما به قوانین سرمایه گذاری حاکم بر کشورتون مطمئن باشید سرمایه گذاری هایی که می کنید با آرامش بیشتری هست و اگر درمسیردرست گام بردارید طبق قانون باید منتظر نتایج خوب باشیدچون قوانین ثابت هستند ….
و حالا برعکس اگر در کشوری باشید که قوانین ثبات نداشته باشه همیشه نگران نتیجه و سرمایهگذاریها تون خواهید بود
استاد به ما یاد دادند که جهان هستی هم مانند همون کشور بر طبق قوانین ثابتی آفریده شده که اگر ما قوانین را بشناسیم و هماهنگ با آن رفتار کنیم قطعا به چیزی که می خوایم میرسیم
و من قبل از آشنایی با این سایت و آگاهی های استاد عباس منش،فکر میکردم که جهان همون کشور بیثباتی هست که من دراون زندگی می کنم واگر کسی شانس باهاش یارباشه موفق میشه واگرنیاره محکوم به نابودیه
حالا که به گذشتم نگاه می کنم برام بسیار عجیبه که چطور این همه نظم رو ندیدم و به بی ثباتی و بیقانونی جهان اعتقاد داشتم و قطعاً طبق همون قانون بی نظمی های زیادی رو تجربه میکردم
درخواست قلبی من از خداوند شناخت قوانین جهان هستی بود که بعد از دنبال کردن استادان زیاد وخواندن کتاب های زیاد هدایت شدم به این سایت
حریصانه فایل ها رو گوش کردم و نوشتم و متوجه شدم که استاد دارن از یک سری قوانین ثابت صحبت می کنند که بر جهان حاکم است
یه جایی استاد فرمودند که بزرگترین سپاسگزاری شون از خداوند اینکه جهان هستی رو برطبق یک سری قوانین ثابت آفریدن
برای من بسیار عجیب بود که مردی که این همه نعمت های ملموس داره چطور بزرگترین سپاسگزاریش یک چیز ناملموس ویک گاهی هست🤔
غافل از اینکه تمام چیزهایی که استاد در حال تجربه اش هستند همشون نشأت گرفته از همین قانون است( که جهان با قوانین ثابت و بدون تغییرش آفریده شده)
استاد باکدامین زبان میتونم ازتون تشکر کنم که این قوانین را کشف کرد اید و خوب زندگی کردید و کمک کردید ما هم خوب زندگی کنیم و جهان را جای بهتری برای زیستن کنیم
قانون فرکانس ،قانون باور، قانون تضاد ها، قانون اتفاق خوب احساس خوب قانون ،شرک و توحید و…..
من از هیچ کدومشون هیچ اطلاعی نداشتم ،همشون برای من جدید بود اما چیزی در قلبم فریاد میزد که ماریا همشون درسته ،اینادرسته اینا درسته…
و من با لذت و عشق فایل های شما را هر روزه گوش می کنم وهر بار که احساس می کنم مدارم بالاتر رفته دوباره اون فایل ها را گوش می کنم و دوباره به طرز عجیبی چیزهای جدید دیگری ازش دریافت می کنم هر روز یک آگاهی جدید و هرروز آن آگاهی کلیدی برای گشایش درهای دیگری در زندگیم که پشت اون در نور هست آرامش هست توحید هست قدرت هست….
استاد ازتون سپاسگزارم بابت کلید جدید اراده خداوند و مشیت واین قانون ثابت 🙏
قبلاً هم از تون شنیده بودمش اما خیلی گیج بودم و فقط یک آگاهی به من رسیده بود اما امروز درکش کردم و به قول شما این درک باعث میشه قدرت بگیرم برای ادامه راه برای استمرار در مسیر و محکم تر قدم برداشتن
طبق قانون عمل می کنم و و منتظر نتیجه این قانون با عشق می مونم و از مسیر لذت میبرم
چند روزپیش ضرر مالی بزرگی روتجربه کردم و من طبق قانون زیپ دهنمو بستم و با کسی راجع به این موضوع صحبت نکردم و احساسم رو توی چند ساعت خوب کردم از اون به بعد همچنان در احساس خوب هستم و با کنترل ذهن تمرکز بر جنبه های مثبت وساخت باورهای قدرتمندکنندتوسط گوش کردن نتایج بچه ها دراین سایت و کنترل ورودی هام
هچنان دراحساس خوب بیشتری باقی میمونم وطبق قانون بدون تغییر خداوند احساس خوب مساوی با اتفاق خوب،با عشق منتظراتفاق های خوب بیشتری هستم
تا ایمانم هزار برابرشه وبیشتر و بیشتر باورش کنم
سپاسگزارم از شما استادعزیزم بابت به اشتراک گذاشتن این آگاهی ها
وسپاسگزارم از مهربان پروردگارباسخاوتم که هدایتم کرد به این سایت توحیدی
وسپاسگزارم از خودم که متعهدم نسخه باشکوه تری از خودمو بنمایش بگذارم تاخوب زندگی کنم و کمک کنم جهان جای بهتری برای زیستن باشه
دوستتون دارم ،عشق برای همه بچههای سرزمین عباسمنش ❤️💚❤️❤️💚💚
سلام بر استاد مهربان
سلام بر دوستان عزیز و دوست داشتنی
خدا رو شکر که این فایل زیبا را گوش می دهم و چیزهایی را یاد می گیرم که شاید تا حالا هرگز نشنیده بودم
خدا روشکر که کسانی هستند که اینقدر مهربان هستند به فکر مهربانی و حال خوبی مردم هستند و این چیزی جز لطف خداوند مهربان و نعمتی بسیار عالی است
محبت و دوست داشتن چیزی است که هرگز در این جهان گم نمی شود و همیشه ماندگار و مانا است
چه نکته هایی که در این فایل بود
خواست خداوند اراده او است از ریشه شی است است اگر خدا بخواهد که از ریشه روده است و این درست است
وقتی خداوند اراده می کند آن کار انجام می شود
وقتی خداوند نخواهد به کسی بدهد هرگز در مدار ما جای نخواهد داشت
این قانون بدون تغییر خداوند است
نکته عالی بود
اگر خواسته من در مشعیت و اراده الهی باشد به من داده می شود و اگر نباشد هرگز برای من اتفاق نمی افتد
که من باید در مدار آن خواسته قرار بگیرم تا به من داده بشود
انشالله یعنی اگر در مشیت الهی باشد
این بدان معنی است که من طبق قانون خودم را در مسیر مشعیت الهی قرار بدهم تا به من داده بشود
وقتی من در مسیر ردست قرار بگیرم لاجرم به من داده می شود
بحث کردن ممنون و هرگز دنبال بحث کردن با دیگران نباشم و فقط دنبال خودم باشم و به خودم تکیه کنم
یکی از بهترین فایل های که امروز من گوش دادم و واقعا برای من عالی بود
ممنون از استاد مهربان خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خداوند هستی بخش
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان همراه
این روزها همزمانی عجیبی بین آگاهی های که از خدا می خواهم و دریافت می کنم چه از طریق مطالبی بوسیله فایلهای بنر سایت وکامنت دوستان در فایلهای مختلف و دوره 12قدم و مطالبی که به شکل نشانه تصادفی (البته مطمئنا تصادفی نیست)می بینم و می شنوم …داره رخ می ده.
دیروز که داشتم سوره آل عمران گوش می کردم سراغ سایت اومدم و همزمان تلاوت سوره به آیه 26,رسید و دیدم که توضیحات زیر بنر راجع انشالله هست سوره قطع کردم و فایل گوش کردم. برام خیلی زیبا بود که استاد راجع به یشاء و اراد می گه و آیه هم به این مطلب اشاره داره که«قل اللهم المَالک المُلک تُوتئ الملک من تشاء وتُنزع الملک ممن تشاء وتُعز من تَشاء وتُذل من تشاء بیدک الخیر إنّک علی کل شیءِقدیر».
خواسته من این روزها هدایت از خداست و اینکه خودش به من بیشتر بشناسونه و چه زود اجابت کرد خواسته من خداوند مهربانم .با این همزمانی و همزمانی های دیگه در طول این هفته این برای من روشن شد که خدا همین که من خواستم جدی تر به خدا وصل باشم و بهش تکیه کنم زودتر و سریعتر داره به شکلهای مختلف پیامهاش و آگاهی هاش به من می رسونه.
و احساس می کنم واقعا در آغوش خدا هستم و هرلجظه حواسش به من هست .خداجونم ازت متشکرم و سپاسگزاری هستم.
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
در این قسمت استاد در مورد خواست خداوند صحبت کردند. ترجمه فارسی یشاء و یرید هر دو به معنای خواستن به کار رفته و برای همین کسانی که با استاد اشنایی نداشته باشند نمی توانند مفهوم ان را به درستی درک کرده و ان را به تقدیر و قسمت و خواست خداوند نسبت می دهند.
یشاء به معنای این است که خداوند قوانین ثابت و بدون تغییری داشته که هر کس فارغ از عوامل بیرونی با درک و فهم و عمل کردن به ان بتواند خواسته خود را خلق کند. یرید به معنای اراده و خواست خدا است که زیر مجموعه یشا است. برای گروه خاصی بیان شده است. اما یشا مخاطب خاص ندارد.
تنها کاری که ما باید انجام دهیم این است که باورهای خود را تغییر داده تا در مدار خواسته های خود قرار گرفته و لاجرم به افراد شرایط و ایده ها هدایت شویم. کسانی که در مدار دریافت این اگاهی ها قرار ندارند ما با بحث و گفت و گو نمی توانیم انها را قانع کنیم. اما اگر بر روی باورهای خود به درستی کار کنیم به سمت افراد هم مدار با خود هدایت می شویم.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام وارادت
به شما
چند وقت هست هر وقت توی سایت هستم و هرجایی توی سایت سر میزنم رد پای شما میبینم و واقعا شما را تحسین بابت این وقت گذاشتن ،تعهدو ممارست شما دو بزرگوار حتما نتایج خوب و روزهای منتظر شما هستند تا به شما پاداش بدهند
واقعا که اینهمه انرژی تحسین داره
سپاس گزارم و ارزوی موفقیت پایدار براتون دارم
به نام خداوند مهربان
سلام آقای گلباف
ممنون از محبت شما. سعی ما در همین است که تداوم داشته و تا پایان عمر به یاری خداوند و توکل به او این راه را ادامه دهیم. از زمانی که به ما ثابت شد گذاشتن کامنت در سایت درک ما را از مطالب بسیار بیشتر کرده و نتایج بهتری را برای ما به همراه دارد تصمیم گرفتیم هر روز به سایت سر زده و کامنت بنویسیم. ما هم برای شما آرزوی سلامتی، ثروت و موفقیت پایدار را خواستاریم.
خدایا شکرت
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
چقدر صحبت هایی که در این فایل من شنیدم واقعا آرامش بخش برای من بود
صحبت هایی که در این فایل من یاد گرفتم خیلی خیلی برای من مفید بود
نکته زیبا و عالی که در این فایل من یاد گرفتم این بود برای من که باید در مدار نعمت ها قرار بگیرم
باید من در مدار حال خوبی ها قرار بگیرم
باید من در مدار روابط خوب قرار بگیرم
باید من در مدار آرامش قرار بگیرم
همه اینها در صورتی برای من امکان پذیر است که روی خودم و باورهای خودم کار کنم
همه چیز و همه چیز برای من از زمانی رخ خواهد داد که روی ترمزهای ذهنی خودم کار کنم
هر چه بیشتر و بهتر در این مدار باشم مدار من هم بالاتر خواهد رفت
درس های دیگری هم باید رعایت کنم
تلاش کردن
قدم برداشتن
جلو رفتن
ایمان داشتن
دل به او سپردن
ایمان خودم را به خدای خودم نشان بدهم
پذیرش و تسلیم بودن در این مسیر در برابر تمام اتفاقات خوب زندگی خودم
بحث نکردن با دیگران
توانایی کنترل کردن ذهن خودم و توجه به زیبایی ها و نکات اطراف زندگی خودم
اینها درس هایی است که هر چه بیشتر روی خودم کار کنم جهان هم به راحتی و به مراتب بهتر و بیشتر من را در این مسیر خوبی ها و زیبایی ها قرار می دهد
این صحبت ها درس هایی است که همه آنها بخوبی برای خودش یک دانشگاه عالی و فوق العاده است
ممنون خدای خودم هستم که اینگونه به سادگی و راحتی من را وارد این مسیر عالی قرار داده است
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای ممکن ها
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خدا
سلام به استاد و همه دوستان
سالها پیش من این باور رو داشتم که میتونم بقیه رو تغییر بدم که این باور غلط بخاطر عدم آگاهی از قوانین بود و حتی تو محیط کار هم با بعضی از مشتری ها که حس میکردم مخالف عقاید و باورهام هستن باهاشون بحث میکردم و میخاستم به زور هم شده اونارو با خودم هم عقیده کنم که مثل من فکر کنن و باور کنن ولی هر چی بیشتر بحث میکردم اونا بیشتر جبهه مخالفت راه مینداختن و از یه جایی به بعد دیگه ناتوان میشدم و این باعث میشد که از مداری که بودم ناخودآگاه خارج بشم چون تمام توجه و تمرکزم رو مسائل اونا میذاشتم حتی اون موقعی که واسه اولین بار فایل های استاد عباسمنش رو گوش دادم هر کی از اطرافیان و دوستان رو میدیدم در مورد قانون و حرفایی که استاد میگفت براشون میگفتم و عکس العمل اونا که تو مدارهای دیگه بودن و هیچ درکی از حرفایی من نداشتن خیلی تمسخر آمیز بود و حتی بهم میگفتن که وقت خودت با این حرفای بیخود البته از نظر اونا پر نکن و این چیزا رو ول کن و تو باید چیزایی که تو واقعیت میبینی بپذیری و از این جور حرفا و حتی میگفتن که مثلا تو با این حرفا به کجا رسیدی که الان به ما توصیه میکنی و بعدها من متوجه اشتباهم شدم و از اون موقع به بعد من فهمیدم که نباید سعی در تغییر کسی کنم هر کسی اگه بخاد تغییر کنه خداوند اونو هدایت میکنه و در مسیر درست اونو قرار میده به شرطی که شخص خودش این خواسته رو داشته باشه و وظیفه من فقط و فقط اینه که رو خودم کار کنم و خودمو تغییر بدم چون وقتی که تغییر کنم اون وقته که تغییرات رو در دنیای اطرافم میبینم یه مثال واقعی اینکه من قبلا دوستانی داشتم که به شدت افکار منفی و شخصیت افسرده ای داشتن و مدام واسه درد و دلاشون منو مخاطب و شنونده قرار میدادن ولی از وقتی که من تغییر کردم بدون اینکه بهشون بگم خداوند اونارو از زندگی من حذف کرد و به جاش دوستان فوق العاده و مثبت اندیشی رو جایگزین اونا واسم کرد که البته این هم نیاز به تکامل داشت و تلاش که باید تا آخر عمر رو خودم کار کنم
خدایا مارو به راه راست هدایت کن راهی که پر از آگاهی ها و فراوانی ها و عشق باشه الهی آمیییین
سلام و درود دوست عزیز
آره دوست عزیز منم اولای ورود به سایت و دوره ها چقدر باهام مقاومت کردن دیوونه ای و اینا
چرت و مرت میگتگن و چهارتا ساده مثل تو رو میخوان تلکه کنن
مادرم میگفت این جوری خیاطی میری پول درمیاری و راحت میدی اینا حرف بزنن
ولی از وقتی وارد سایت و دوره ها شدم برای بیماری هزینه نکردم
یادمه همیشه تپش قلب داشتم و قرص میخریدم یا برای زنانگی چقدر بیماری کشیدم و …..
از وقتی برای روح م هزینه میکنم جسمم اروم شده و در سلامتی هستم
همون مادرم بعد از یکسال تو دوره ها وقتی ارامشم رو دید میگفت با داداشت که بیست سالی از من بزرگتره حرف بزن یکم آروم بشه همیشه تو خودشه
حالا تو خانواده حرف اول من میزنم و نطر من مهمه
همون دیوونه حالا به راحتی پول در میارم و حال و احساسم خوبتر از همه شون هست
دوست عزیز این مسیر رو ادامه بده و بدون روزای قشنگی در انتطارته
در پناه حق خوشحال و ثروتمند باشی
سلام خانم منصوری عزیز ازتون تشکر میکنم که وقت گذاشتین و کامنت من رو خوندید درسته اوایل آشنایی با قوانین چون زیاد آگاهی کسب نکردیم و دنبال قانع کردن اطرافیان هستیم ممکنه یه جاهایی از مسیر منحرف بشیم چون تمرکز رو میزاریم رو قانع کردن اونا به جایی که رو خودمون تمرکز کنیم ولی هر چی بیشتر میگذره کمتر سعی در قانع کردن بقیه میکنیم و به جایی میرسیم که اصلا نمیخوایم که واسه کسی این مطالب رو بازگو کنیم مگر اینکه خودشون درخواست کنن در آخر نتیجه میگیریم که هر کسی خودش با هدایت پروردگار باید در این مسیر قرار بگیره مثل همه ما که هر کدوم از طریقی وارد این مسیر زیبا شدیم و اینکه الان تو این سایت هستیم نتیجه درخواستی بوده که یه روزی از خداوند کردیم بازم ازتون متشکرم و خداروشکر بخاطر سلامتی و آرامشی که به دست آوردین و امیدوارم که این سلامتی و آرامشتون همیشگی و مستدام باشه و به اهداف زیباتون برسین و امیدوارم همه ما در پناه خداوند به اهدافمون برسیم الهی آمین