این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2021/08/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-09-04 07:53:182024-04-27 07:42:33گفتگو با دوستان 40 | مفهوم تمرکز بر نکات مثبت
178نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
… یک جایی دوستمون یک چیزی گفتند که جرقهای در ذهنم خورد و گفتم بنویسم، شاید برای کسی راهگشا باشه
درمورد پوشیدن رنگ سفید و رنگهای روشن به چندتا ترمز و مانع ذهنی در خودم رسیدم باورنکردنی؛… چون من هم زیاد از دیگران میشنیدم که چرا رنگ روشن کم میپوشی یا نمیپوشی/ ماهها بهش فکر کردم و دیدم ۱اینکه دوست نداشتم جلب نظر کنم و چون در شهری مذهبی زندگی میکردم و هربار رنگ روشن میپوشیدم بخاطرش انگ زده میشد بمن ۲بمن تلقین شده بود که تو نمیتونی لباس رنگ روشنت رو تمیز نگه داری و هربار رنگ روشن میپوشی حتما رنگ یا غذا میریزه روش ۳_بخاطر اینکه رنگ روشن به صرفه نیست از نظر اقتصادی! مثلا رنگ تیره رو سالها میشه پوشید ولی رنگ سفید سریع از سکه میفته و باز باید یکی دیگه بخری!
… خلاصه که از این هم عمیق تر شدم و دیدم لایه های پنهانش میرسه به این باور که: تو چیز نگهدار نیستی! تو عُرضه و لیاقت نداری یه لباس رنگ روشن رو تمیز نگه داری…
(و بعدش که پیداش کردم شروع کردم به ساختن باورهای مثبت و مخالفش و اتفاقهای جالبی افتاد)
ازشما چه پنهون من دوره های طرحواره درمانی و شخصیت شناسی رو هم با یک متخصص رواندرمانگر شروع کردم و باور نمیکنید چقددددرررر این باورهای منفی لایه های پنهان و عجیبی داره و میاد یه جا تبدیل میشه به یک چیز بی ربط!
پیشنهاد میکنم حتما همه دنبالش باشن و طرحواره درمانی رو تجربه کنند با یک مربی خوب/
حالا اگر ریشهای تر به مبحث احساس عدم لیاقت در چیز نگهدار بودن فکر کنیم میبینیم یهو میرسه به نگه داشتن شغل، پول، رابطه، سلامتی!
یعنی گاهی ممکنه یه نفر باوری در ناخودآگاهش داشته باشه که باعث بشه فکر کنه من هیچی رو نمیتونم نگه دارم یا من هموطور که نمیتونم یه لباس سفید رو تمیز نگه دارم نمیتونم یه هفته خودمو سلامت نگه دارم یا رابطه و شغلم رو بی مشکل نگه دارم!
…..
ذهن و ناخودآگاه ماخیلی عجیبه
شماحتی از خوابهاتون میتونید بفهمید که چطور میتونه چیزهای بی ربط رو به هم ربط بده!
…
یک مثال عجیب بزنم براتون که یکی از اساتیدم داشت درمورد انواع وسواس حرف میزد و میگفت چطور به هم تبدیل میشن بدون اونکه بفهمید!
مثلا میگفت کسی که وسواس مالی داره میتونه تبدیل بشه به وسواس عاطفی (مثلا اون مدل فردی که انتظار داره بلافاصله بعداز کارش مزد دریافت کنه و تا قرون آخرو حساب میکنه) میتونه یه هو توی رابطه ش گند بزنه اینجوری که برای طرف لطفی میکنه و منتظره پاداشه و اونطرف اگر درست جبران نکنه و یا عکس العمل خوبی نشون نده میشه آدم بده و بعد همش با خودش میگه کاش دستم میشکست فلان کارو براش نمیکردم ووووو
چقدرلذت بردم ازصحبتهای زهرای عزیز ،چقدرخوب توضیح داد ازاول آشناییشون باسایت وطی کردن تکاملشون ،وازصحبتهای زهرا کلی میشه درس گرفت
مثلا اینکه یک شبه نمیشه به همه چی رسید یعنی ما به هراندازه ای که روخودمون کارمیکنیم به همون اندازه هم جهان اطراف ماتغییر میکنه. صحبتهای زهرا اینو به وضوح نشون میده که قانون همیشه عمل میکنه فقط بستگی به این داره که ما چقدر روخودمون کارمیکنیم وباید توقعمون ازبهبودشرایط واتفاقات دوروبرمون به همون اندازه ای باشه که روخودمون کارکردیم . استاد من خودم بعضی وقتا نجواها میاد سراغم وبی انگیزه میشم و کمترذهنم رو کنترل میکنم دقیقا همون موقع به وضوح میبینم که چقدر تاثیر میذاره و خیلی زود دوباره میام توسایت وفایلای شمارو میبینم ودوباره باایمان بیشتر رو خودم کار میکنم . یعنی استاد واقعا ممنون بخاطر این سایتتون که اصلا نمیشه روش قیمت بذاریم ،بخدا من همیشه دارم تودلم ازتون سپاسگزاری میکنم ،واقعا این لطفی که شما به من کردین رو هیچوقت فراموش نمیکنم وهرروز بارها وبارها میگم استاد عاشقتم وواقعا سپاسگزارم ،وخودم روثروتمند میدونم که عضو این سایت وخانواده هستم .
درود خدمت استاد بزرگوارم و خانم شایسته عزیز بابت این فایل واقعا ممنونم من دوره 12 قدم قدم اول هستم تا دویا س روز دیگه فرصت دارم دوم هم میگیرم امروز اومدم وارد سایت شدم و نشونم رو گفتم برم ببینم چیه و این فایل رو دیدم البته اول کامنت برتر رو خوندم از محسن عزیز بود که خیلی مورد نیازم بود اون قسمت ک برا مردمم راحتیشون کاری انجام بدم اگه ایده ای بهم الهام شده زیاد ب فکر پولش نباشم بلکه به فکر راحتی مردمم باشم و خیلی از صحبتهای زهرا خانم ک خیلی تاثیر گذار بود و تو برنامه پخش موسیقی پوشه مخصوص عبارات تاکیدی قرار میدم و گوشش میکنم در کل خداروشکر خداروشکر واقعا خداروشکر بخاطر اینکه امروز هدایت شدم به این سمت دمتون گرم سپاسگزارم
هر چقدر بیشتر به فایلها گوش میدم حس میکنم بیشتر روحم جلا پیدا میکنه یکی از چیزهایی که مدام استاد عزیز بهش تکیه دارن گذروندن تکامله
قانون تکامل مبدا هر گونه پیشرفت تو زندگی آدماست چقدر خوبه که این اصول و قوانین و درست یاد بگیریم و به درستی اجرا کنیم
به جای اینکه سرمون تو مطالب بیخود باشه سعی کنیم بیشتر خودمونو بشناسیم خدارو بشناسیم مفاهیم و قوانین جهانو درک کنیم تمرکزمونو از رو ناخواسته ها برداریم و به خواسته هامون توجه کنیم به چیزهای مثبت توجه بیشتر داشته باشیم تا ازون نوع بیشتر به زندگیمون جذب کنیم خودمونو باور داشته باشیم تا بتونیم بهتر قدمهامونو برداریم
باور داشته باشیم که خداوند در خود ماست و همیشه داره هدایتمون میکنه حتی هر مطلبی که به زبون نیاریم یا حتی به رو کاغذ میاریم همه بخاطر هدایت اونه در واقع اونه که اینارو میگه
خداروشکر که مارو در مسیر درست قرار دادی تا بتونیم بهتر درک کنیم و یاد بگیریم
خداروشکر بخاطر اون روز قشنگی که استاد و به این جهان آوردی و واقعا خداوند هر چه خیر و خوشی و سلامتیه تقدیم مادر استاد کنه بخاطر به دنیا آوردن فرزندی به این بزرگی و همه چی تموم
من تازه وارد سایت شما شدهام ولی حدود یه سال هست که فایلهای شما را از هر جا که پیدا میکنم دنبال میکنم وخیلی دنبال فایلهای رایگان شما بودم .
استاد ازتون سپاسگزارم وسپاسگذار خداوندی که من را به سوی شما هدایت کرد .عاشقتونم
استاد دوست میداشتم تو بخش دیگاه بتونیم ویس بزاریم که من راحتر بتونم حرفهای دلمو بگم.عاشقتونم
چقدر عالی زهرا ی عزیزم چقدر از زمان ورودم به این سایت وشنیدن گفته های استاد ومریم جان وخواندن کامنتها احساس آرامش درونی رو تو تکتک تون حس میکنم مثل یه قرص آرامبخش قوی عمل میکنید همگی دمتون گرم ،عاشقتونم خیلی دوستتون دارم ومیدونم خدا چقدر عاشق منه که منو با شما عشقا همراه کرده سپاسگزارم بیکران خدای عشقم .عاشقتونم عاشق همتون
داستانو از اینجا شروع که میکنم که دانشجوی ورودی 97 دانشگاه بودم رشته کامپیوتر استاد من از 96 با شما اشنا شدم توسط خواهرم که خودش اون فایل انگیزشی شما رو به من داد و خودش بیخیال فایلای شما شد ولی من عاشق اون فایل شما شدم باید از خودمون سوال کنیم آیا زندگیمون همون چیزیه که می خواستیم ؟!
از همون سال اول دانشگاه عاشق پسری شدم که هیچ چیزش شبیه خواسته هام نبود بیشتر از کلمه عاشقی وابستگی بود ی گروه توی دانشگاه داشتیم که توی کل 4 سال ماباهم و حرف میزدیم و چت میکردیم اینقدر که من وابسته شدم ترم اول و دوم مشروط شدم یعنی تمام فکر و ذکر شبانه روزم شده بود این ادم اونم ب من علاقه داشت ولی نمی گفتیم بهم تا اینکه
رسیدیم ب ترم اخر و دانشگاه تموم ولی ما بازم باهم ارتباط داشتیم دیگه وقت و بی وقت ابراز علاقه میکردبهم منم بیشتر از قبل بهش وابسته بودم ، شروع رابطه عاطفی ما 4 اردیبهشت 1402 شروع شد اولاش خیلی خوب بود همه چی ولی چون من وابسته بودم حسم بد بود دیگه اون فرار میکرد و تمام کارای که من دوست نداشتم انجام میدادن از مصرف مواد و مشروب و… جمعایی که من دوست نداشتمو..هروقتی توی اون جمع بود به خودم میگفتم جای من اینجا نیست، منم به بهانه دوست داشتنش سرپوشی میکردم تا 11 بهمن 1402 ی اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتم دیگه این دوستیو قطع کنم قبلش همش از خدا درخواست میکردم ی راهی برام بازکنه اگه مال هم نیستیم ما رو از هم جدا کنه و خدا ی جوری چشمای منو باز کرد که هنوزم هر وقت یادش میفتم خدارو شکر میکنم،،، تو این مدت با اینکه فایلای استاد رو گوش میدادم ولی تو در ودیوار بودم چون نمی خواستم بپذیرم به هر روشی سرپوش میذاشتم روی این نشتی انرژی،من به زور میخواستم تغییرش بدم فایلای استاد رو می فرستادم هی کاری میکردم تا تغییر کنه اونم بدتر مقاومت میکرد و دور میشد و تا زمانی که تصمیم گرفتم اقا این رابطه ارو قطع کنم به قول استاد اقا بزن
ی روزی فکر میکردم اگه ی روز باهاش حرف نزنم می میرم ولی الان یکساله که هیچ خبری ازش ندارم .
از زمانی که این تصمیمو گرفتم جلوی این نشتی انرژی و تمرکز رو گرفتم
از صفر تونستم حدود 50 60 میلیون طلا بخرم
حقوقم 2/5برابر شده
چقدر عزت و احترام و اعتبار دریافت کردم
چقدر روابط اطرافم بهتر شده
چقدر با جهانم در صلح قرار گرفتم
دوره عزت نفسو خریدم و 4تا قدم از دوره 12 قدمو گرفتم
توی این مدت یکبارم سرما نخوردم
و مهم ترینش اینکه باخودم رفیق شدم
یکی از پاشنه های اشیلم چشم گفتن بود اینقدر اینو تمرین کردم الان به هرکسی میگم چشمم وچقدر احترام دریافت میکنم
چقدر ارومتر شدم چقدر خودنسردتر و صبور شدم ولی بازم باید کار کنم هنوزم خیلییییییی مونده تا به اونجایی که میخوام برسم .
استاد من ازتون ممنونم که ی روزی تصمیم گرفتین تغییر کنین و مسیر رو به ماهم نشون بدین
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز ، خانم شایسته گرانقدر و اعضای تلاشگر بخش فنی سایت.
هفته گذشته این سری گفتگو با استاد ، فایل ۳۲ نشانه ام بود ،ولی اونقدر لذت بردم که نتونستم ادامه ندم و خلاصه تا شماره ۴۰ رو نگاه کردم ، با عین حال دوباره این فایل ارزشمند شماره ۴۰ نشانه ام شد. و دوباره دیدمش . نکات ارزشمندی داشت. خدا رو شاکرم برای هر لحظه و هر ثانیه هدایتش رو که نصیبم میکنه ، از طریق همه انسانهای ارزشمند و فرهیخته ای که اینجا محبت میکنن ، تلاشها و حرکتشون در مسیر «جان جانان رب العالمین عشق» رو با بقیه به اشتراک میذارن. وقتی عزیزی خدا رو توی زندگیش میبینه و تجربیاتش رو مینویسه و نقل میکنه ، گویی اون تجربه، تجربه منم شده. الهی شکر، الهی شکر ، الهی شکر.
به نام خدای مهربااانم
خدااااایا شکرت از اینهمه آگاهی
ممنونم استاد جان، چقدر حرفهای زهرا به دلم نشست انگار که چندین سال بزرگتر شدم انگار که خدابامن حرف میزنه ،انگار خودمن بودم که باورهای سرسخت داشتم
وصدای خدارومیشنوم ومیگویم خدایا کمکم کن
که
باخودم در صلح باشم
سرم توزندگی خودم باشه
بیماریهامو خودم جذب کرده بودم روی نشاط و شادی ام قدم بردارم
چه عالی! چه عجیب
ممنون!
… یک جایی دوستمون یک چیزی گفتند که جرقهای در ذهنم خورد و گفتم بنویسم، شاید برای کسی راهگشا باشه
درمورد پوشیدن رنگ سفید و رنگهای روشن به چندتا ترمز و مانع ذهنی در خودم رسیدم باورنکردنی؛… چون من هم زیاد از دیگران میشنیدم که چرا رنگ روشن کم میپوشی یا نمیپوشی/ ماهها بهش فکر کردم و دیدم ۱اینکه دوست نداشتم جلب نظر کنم و چون در شهری مذهبی زندگی میکردم و هربار رنگ روشن میپوشیدم بخاطرش انگ زده میشد بمن ۲بمن تلقین شده بود که تو نمیتونی لباس رنگ روشنت رو تمیز نگه داری و هربار رنگ روشن میپوشی حتما رنگ یا غذا میریزه روش ۳_بخاطر اینکه رنگ روشن به صرفه نیست از نظر اقتصادی! مثلا رنگ تیره رو سالها میشه پوشید ولی رنگ سفید سریع از سکه میفته و باز باید یکی دیگه بخری!
… خلاصه که از این هم عمیق تر شدم و دیدم لایه های پنهانش میرسه به این باور که: تو چیز نگهدار نیستی! تو عُرضه و لیاقت نداری یه لباس رنگ روشن رو تمیز نگه داری…
(و بعدش که پیداش کردم شروع کردم به ساختن باورهای مثبت و مخالفش و اتفاقهای جالبی افتاد)
ازشما چه پنهون من دوره های طرحواره درمانی و شخصیت شناسی رو هم با یک متخصص رواندرمانگر شروع کردم و باور نمیکنید چقددددرررر این باورهای منفی لایه های پنهان و عجیبی داره و میاد یه جا تبدیل میشه به یک چیز بی ربط!
پیشنهاد میکنم حتما همه دنبالش باشن و طرحواره درمانی رو تجربه کنند با یک مربی خوب/
حالا اگر ریشهای تر به مبحث احساس عدم لیاقت در چیز نگهدار بودن فکر کنیم میبینیم یهو میرسه به نگه داشتن شغل، پول، رابطه، سلامتی!
یعنی گاهی ممکنه یه نفر باوری در ناخودآگاهش داشته باشه که باعث بشه فکر کنه من هیچی رو نمیتونم نگه دارم یا من هموطور که نمیتونم یه لباس سفید رو تمیز نگه دارم نمیتونم یه هفته خودمو سلامت نگه دارم یا رابطه و شغلم رو بی مشکل نگه دارم!
…..
ذهن و ناخودآگاه ماخیلی عجیبه
شماحتی از خوابهاتون میتونید بفهمید که چطور میتونه چیزهای بی ربط رو به هم ربط بده!
…
یک مثال عجیب بزنم براتون که یکی از اساتیدم داشت درمورد انواع وسواس حرف میزد و میگفت چطور به هم تبدیل میشن بدون اونکه بفهمید!
مثلا میگفت کسی که وسواس مالی داره میتونه تبدیل بشه به وسواس عاطفی (مثلا اون مدل فردی که انتظار داره بلافاصله بعداز کارش مزد دریافت کنه و تا قرون آخرو حساب میکنه) میتونه یه هو توی رابطه ش گند بزنه اینجوری که برای طرف لطفی میکنه و منتظره پاداشه و اونطرف اگر درست جبران نکنه و یا عکس العمل خوبی نشون نده میشه آدم بده و بعد همش با خودش میگه کاش دستم میشکست فلان کارو براش نمیکردم ووووو
طولانی میشه اگر تبعات و همه چیزش رو بگم
بنظرم خودتون میتونید تا آخرش رو حدس بزنید
سلام خدمت استادعزیزم
چقدرلذت بردم ازصحبتهای زهرای عزیز ،چقدرخوب توضیح داد ازاول آشناییشون باسایت وطی کردن تکاملشون ،وازصحبتهای زهرا کلی میشه درس گرفت
مثلا اینکه یک شبه نمیشه به همه چی رسید یعنی ما به هراندازه ای که روخودمون کارمیکنیم به همون اندازه هم جهان اطراف ماتغییر میکنه. صحبتهای زهرا اینو به وضوح نشون میده که قانون همیشه عمل میکنه فقط بستگی به این داره که ما چقدر روخودمون کارمیکنیم وباید توقعمون ازبهبودشرایط واتفاقات دوروبرمون به همون اندازه ای باشه که روخودمون کارکردیم . استاد من خودم بعضی وقتا نجواها میاد سراغم وبی انگیزه میشم و کمترذهنم رو کنترل میکنم دقیقا همون موقع به وضوح میبینم که چقدر تاثیر میذاره و خیلی زود دوباره میام توسایت وفایلای شمارو میبینم ودوباره باایمان بیشتر رو خودم کار میکنم . یعنی استاد واقعا ممنون بخاطر این سایتتون که اصلا نمیشه روش قیمت بذاریم ،بخدا من همیشه دارم تودلم ازتون سپاسگزاری میکنم ،واقعا این لطفی که شما به من کردین رو هیچوقت فراموش نمیکنم وهرروز بارها وبارها میگم استاد عاشقتم وواقعا سپاسگزارم ،وخودم روثروتمند میدونم که عضو این سایت وخانواده هستم .
بینهایت ازتون ممنونم استاد بزرگ وعزیزم
درود خدمت استاد بزرگوارم و خانم شایسته عزیز بابت این فایل واقعا ممنونم من دوره 12 قدم قدم اول هستم تا دویا س روز دیگه فرصت دارم دوم هم میگیرم امروز اومدم وارد سایت شدم و نشونم رو گفتم برم ببینم چیه و این فایل رو دیدم البته اول کامنت برتر رو خوندم از محسن عزیز بود که خیلی مورد نیازم بود اون قسمت ک برا مردمم راحتیشون کاری انجام بدم اگه ایده ای بهم الهام شده زیاد ب فکر پولش نباشم بلکه به فکر راحتی مردمم باشم و خیلی از صحبتهای زهرا خانم ک خیلی تاثیر گذار بود و تو برنامه پخش موسیقی پوشه مخصوص عبارات تاکیدی قرار میدم و گوشش میکنم در کل خداروشکر خداروشکر واقعا خداروشکر بخاطر اینکه امروز هدایت شدم به این سمت دمتون گرم سپاسگزارم
بنام الله یکتا
سلام به استاد عزیز و خانواده عزیزم
هر چقدر بیشتر به فایلها گوش میدم حس میکنم بیشتر روحم جلا پیدا میکنه یکی از چیزهایی که مدام استاد عزیز بهش تکیه دارن گذروندن تکامله
قانون تکامل مبدا هر گونه پیشرفت تو زندگی آدماست چقدر خوبه که این اصول و قوانین و درست یاد بگیریم و به درستی اجرا کنیم
به جای اینکه سرمون تو مطالب بیخود باشه سعی کنیم بیشتر خودمونو بشناسیم خدارو بشناسیم مفاهیم و قوانین جهانو درک کنیم تمرکزمونو از رو ناخواسته ها برداریم و به خواسته هامون توجه کنیم به چیزهای مثبت توجه بیشتر داشته باشیم تا ازون نوع بیشتر به زندگیمون جذب کنیم خودمونو باور داشته باشیم تا بتونیم بهتر قدمهامونو برداریم
باور داشته باشیم که خداوند در خود ماست و همیشه داره هدایتمون میکنه حتی هر مطلبی که به زبون نیاریم یا حتی به رو کاغذ میاریم همه بخاطر هدایت اونه در واقع اونه که اینارو میگه
خداروشکر که مارو در مسیر درست قرار دادی تا بتونیم بهتر درک کنیم و یاد بگیریم
خداروشکر بخاطر اون روز قشنگی که استاد و به این جهان آوردی و واقعا خداوند هر چه خیر و خوشی و سلامتیه تقدیم مادر استاد کنه بخاطر به دنیا آوردن فرزندی به این بزرگی و همه چی تموم
خداروشکر بخاطر وجود استاد عزیزم و مریم جان عزیز
از فایل های رایگان استارت شده …
هیچ نتیجه ای نمی گرفتند و قانون تکامل درک نکردند ….
بسمه الله رحمن الرحیم تازه دارم درک میکنم…
یک ماهه دارم میفهمم چی ب چیه…
من تا از فایل های رایگان نتیجه نگیرم هیچ دوره ای کمک من نمی کند ….
سفر ب دور آمریکا و زندگی در بهشت را یاد بگیریم…
فاصله حرف و عمل من کوتاهههه ….
ثروت فقط پول بانکی نیست…
وای چقدر این فایل تاثیر گذار بود،
چه تغییر در من ایجاد کرد؟
سرم از زندگی دیگران بکشم بیرون ….
خودمو بشناسم خیلی مهم درونمه
اگر ظاهر مهم بود خدا جسمتو میگرفت نه روحتووو
سلام برخدا
سلام بر استاد عزیزم
سلام بر مریم جان شیرینم
من تازه وارد سایت شما شدهام ولی حدود یه سال هست که فایلهای شما را از هر جا که پیدا میکنم دنبال میکنم وخیلی دنبال فایلهای رایگان شما بودم .
استاد ازتون سپاسگزارم وسپاسگذار خداوندی که من را به سوی شما هدایت کرد .عاشقتونم
استاد دوست میداشتم تو بخش دیگاه بتونیم ویس بزاریم که من راحتر بتونم حرفهای دلمو بگم.عاشقتونم
چقدر عالی زهرا ی عزیزم چقدر از زمان ورودم به این سایت وشنیدن گفته های استاد ومریم جان وخواندن کامنتها احساس آرامش درونی رو تو تکتک تون حس میکنم مثل یه قرص آرامبخش قوی عمل میکنید همگی دمتون گرم ،عاشقتونم خیلی دوستتون دارم ومیدونم خدا چقدر عاشق منه که منو با شما عشقا همراه کرده سپاسگزارم بیکران خدای عشقم .عاشقتونم عاشق همتون
جریان هدایت
خدایا شکرت
شکرت به خاطر اینکه باز منو هدایت کردی
هدایت کردی به یه محیط اروم که بتونم با خودم تنها باشم و بازم خودمو پیدا کنم
خدایا شکرت که منو هدایت کردی به این فایل
چقدددر لذت بردم از حرفای قشنگ زهرا جون
انگار نیاز داشتم بازم به تایید این مسیر
انگار بازهم نیاز دارم که مطمئن شم این مسیر درسته
نیاز داشتم با یه تلنگر دیگه
وقتایی که یکم میرم تو جاده خاکی خدا خودش باز دست منو میگیره و منو برمیگردونه به مسیر ارامش
تا ازش میخوام
تا میگم خدایا من تسلیم
من دیگه نمیدونم
کم کم راه رو برام باز میکنه
اروم اروم بازم منو برمیگردنه
هدایتم میکنه
مثل این فایل
چقدددددر حرفاش قشنگ بود، چقدر کلید داشت برای من
هنوز پاشنه اشیل من تمرکز برنکات منفیه
اره راست میگه منم مثل زهرای عزیز یه مدت درگیره حاشیه کردم خودم رو
گم کردم هم خودم هم مسیرم رو
به قول استاد پاشنه های اشیل هیچ وقت از بین نمیرن فقط باید حواسمون باشه بهشون
فقط باید اگاهانه خودمون رو برگردونیم به مسیر
باید مدام اگاهانه تمرکز کنیم به مسیرمون
به زندگیمون
اره تمرکز تمرکز
تمرکز بر افکار
تمرکز به چیزایی که اجازه میدیم بره تو ذهنمون
باید یه بار دیگه جهاد اکبر راه بندازم و باز حواسم برگرده به خودم
به اینکه دارم با خودم و زندگیم چیکار میکنم
و این فقط لازمش یه چیزه
ایمان
ایمان به خدا
ایمان به این مسیر
اره باید به این مسیر ایمانه بیارم
راز خوشبختی فقط همین مسیرو ولاغیر
ایمان به خودم
ایمان به استاد عزیزم.
خدایا شکرت به خاطر همه هدایتات
همه نعمتایی که دادی بهم
همه حمایتات
هرررچیزی که در زندگی دارم
هر نعمتی جایگاهی
فقطو فقط لطف تو بوده به من
تویی که تا اینجا منو اوردی خودتم منو باز هدایت کن
خدایا هرچیزی تو زندگیم هستو نیست میخوام تماااامن اختیارشو به تو بدم فقط به تو
من نه چیزی میدونم نه توانایی دارم
خدایا هرچیزی که هست فقط تویی
شکرت خدای من
شکرت خداجونم
مرسی زهرا عزیز
مرسی استاد عزیز
مرسی مریم جان
سلام به استاد عزیزم و همه ی بچه های گل سایت
داستانو از اینجا شروع که میکنم که دانشجوی ورودی 97 دانشگاه بودم رشته کامپیوتر استاد من از 96 با شما اشنا شدم توسط خواهرم که خودش اون فایل انگیزشی شما رو به من داد و خودش بیخیال فایلای شما شد ولی من عاشق اون فایل شما شدم باید از خودمون سوال کنیم آیا زندگیمون همون چیزیه که می خواستیم ؟!
از همون سال اول دانشگاه عاشق پسری شدم که هیچ چیزش شبیه خواسته هام نبود بیشتر از کلمه عاشقی وابستگی بود ی گروه توی دانشگاه داشتیم که توی کل 4 سال ماباهم و حرف میزدیم و چت میکردیم اینقدر که من وابسته شدم ترم اول و دوم مشروط شدم یعنی تمام فکر و ذکر شبانه روزم شده بود این ادم اونم ب من علاقه داشت ولی نمی گفتیم بهم تا اینکه
رسیدیم ب ترم اخر و دانشگاه تموم ولی ما بازم باهم ارتباط داشتیم دیگه وقت و بی وقت ابراز علاقه میکردبهم منم بیشتر از قبل بهش وابسته بودم ، شروع رابطه عاطفی ما 4 اردیبهشت 1402 شروع شد اولاش خیلی خوب بود همه چی ولی چون من وابسته بودم حسم بد بود دیگه اون فرار میکرد و تمام کارای که من دوست نداشتم انجام میدادن از مصرف مواد و مشروب و… جمعایی که من دوست نداشتمو..هروقتی توی اون جمع بود به خودم میگفتم جای من اینجا نیست، منم به بهانه دوست داشتنش سرپوشی میکردم تا 11 بهمن 1402 ی اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتم دیگه این دوستیو قطع کنم قبلش همش از خدا درخواست میکردم ی راهی برام بازکنه اگه مال هم نیستیم ما رو از هم جدا کنه و خدا ی جوری چشمای منو باز کرد که هنوزم هر وقت یادش میفتم خدارو شکر میکنم،،، تو این مدت با اینکه فایلای استاد رو گوش میدادم ولی تو در ودیوار بودم چون نمی خواستم بپذیرم به هر روشی سرپوش میذاشتم روی این نشتی انرژی،من به زور میخواستم تغییرش بدم فایلای استاد رو می فرستادم هی کاری میکردم تا تغییر کنه اونم بدتر مقاومت میکرد و دور میشد و تا زمانی که تصمیم گرفتم اقا این رابطه ارو قطع کنم به قول استاد اقا بزن
ی روزی فکر میکردم اگه ی روز باهاش حرف نزنم می میرم ولی الان یکساله که هیچ خبری ازش ندارم .
از زمانی که این تصمیمو گرفتم جلوی این نشتی انرژی و تمرکز رو گرفتم
از صفر تونستم حدود 50 60 میلیون طلا بخرم
حقوقم 2/5برابر شده
چقدر عزت و احترام و اعتبار دریافت کردم
چقدر روابط اطرافم بهتر شده
چقدر با جهانم در صلح قرار گرفتم
دوره عزت نفسو خریدم و 4تا قدم از دوره 12 قدمو گرفتم
توی این مدت یکبارم سرما نخوردم
و مهم ترینش اینکه باخودم رفیق شدم
یکی از پاشنه های اشیلم چشم گفتن بود اینقدر اینو تمرین کردم الان به هرکسی میگم چشمم وچقدر احترام دریافت میکنم
چقدر ارومتر شدم چقدر خودنسردتر و صبور شدم ولی بازم باید کار کنم هنوزم خیلییییییی مونده تا به اونجایی که میخوام برسم .
استاد من ازتون ممنونم که ی روزی تصمیم گرفتین تغییر کنین و مسیر رو به ماهم نشون بدین
دوستتون دارم شاداب باشین
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز ، خانم شایسته گرانقدر و اعضای تلاشگر بخش فنی سایت.
هفته گذشته این سری گفتگو با استاد ، فایل ۳۲ نشانه ام بود ،ولی اونقدر لذت بردم که نتونستم ادامه ندم و خلاصه تا شماره ۴۰ رو نگاه کردم ، با عین حال دوباره این فایل ارزشمند شماره ۴۰ نشانه ام شد. و دوباره دیدمش . نکات ارزشمندی داشت. خدا رو شاکرم برای هر لحظه و هر ثانیه هدایتش رو که نصیبم میکنه ، از طریق همه انسانهای ارزشمند و فرهیخته ای که اینجا محبت میکنن ، تلاشها و حرکتشون در مسیر «جان جانان رب العالمین عشق» رو با بقیه به اشتراک میذارن. وقتی عزیزی خدا رو توی زندگیش میبینه و تجربیاتش رو مینویسه و نقل میکنه ، گویی اون تجربه، تجربه منم شده. الهی شکر، الهی شکر ، الهی شکر.