اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بسیار از این فایل لذت بردم ، من مدت زیادی بود که با استاد عباس منش آشنا هستم و دوره هاشونو از طریق جاهای دیگ دریافت و گوش میکردم… اما تو همین زمان کوتاهی که به سایت هدایت شدم و ثبتنام کردم ، اتفاقهای خیلی خوب و شگفت انگیز زیادی برای من افتاد که مایلم در این کامنت برای دوستان بازگو کنم…
شرایط زندگی من خیلی خاص بوده…
من به مدت حدود 3 سال هستش که با همسرم نامزد هستیم… وضعیت مالی پدرم اصلا مطلوب نبوده ولی همونموقع به خداتوکل کردم و ایمان داشتم خودم میتونم رو پای خودم بایستم و بااینکه خیلیا بهم میگفتن بااین اوضاع اقتصادی کشور نمیتونی،،، اما حس من بهم میگفت که انجامش بده و نترس و من هم شروع کردم…
باز تا مدتی اوضاع خوبی داشتم و سرکار میرفتم و همزمان هم در حال گرفتن مدرک کارشناسی ارشد بودم…
یکسال قبل مجبور شدم کارمو ترک کنم و به خدمت سربازی برم که حتی برای دوره آموزشی به دورترین استان محل زندگیمون افتادم… شرایط برای من و همسرم روز به روز سخت تر میشد… تمام پس اندازهامونم تموم شده بود …. خیلی خیلی دوران سختیو سپری میکردیم….
کم کم خودمو بیشتر و بیشتر درگیر آموزه های استاد عباس منش کردم…. تونستم از نظر فکری به یک آرامش خیلی مطلوبی برسم…. در ادامه نزدیک عید در کمال تعجب ، کسری خدمتی که منتظرش بودم برام اومد و حتی قبل از عید تونستم به صورت کامل با نظام وظیفه تسویه کنم…
اکنون به مدت دو هفتست که خدمت سربازیم تموم شده و چون نزدیک عید نوروز بود ، اکثر شرکت ها داشتن تعطیل میشدن و من هم که شغلم حسابداریه مجبور بودم منتظر بمونم تا تعطیلات عید تموم بشه… و تو این مدت برای صد ها جا رزومه فرستادم و به خیلی از دوستانم سپرده بودم که اگه موقعیتی بود بهم بگن… حتی چندروز قبل زیر یکی از پست ها کامنت گذاشتم و درباره شرایط سخت زندگیم نوشتم و گفتم که بااین حال چقدر آرامش دارم و به خدا ایمان دارم…
در کمال تعجب و به صورت معجزه آسایی از جایی که اصلا انتظارشو نداشتم ،، یک کار فوق العاده خوب بهم پیشنهاد شد…و حتی تو مصاحبه قبول شدم و قرار شد از شنبه شروع به کار کنم….
اتفاقای عجیبی که تو همین دو هفته برای زندگی من افتاده اعجاب انگیز بوده…. و جالب تر اینه که اگر مدت ثبتنام من تو سایت رو نگاه کنید ، 3 هفته بیشتر نیست (البته بازهم تاکید میکنم من سالهاست که با استاد عباس منش و آموزه هاشون آشنا هستم فقط تو سایت ثبتانم نکرده بودم)….
واقعا حس میکنم خدا مثل یک مدیر خیلی توانا و قدرتمند ، تمام این مسیرو برای من چید و من فقط لذت بردم و مات و مبهوت این قدرت عظیم بودم….
از استاد عباس منش بی نهایت سپاسگزارم و بهترین هارو براشون آرزو میکنم…
اصل و اساس خوشبختی بحث توحید و یکتاپرستیه توحید یعنی قدرت ندادن به عوامل بیرونی و باید فقط به خداوند قدرت بدیم…
توی تضاد باید حالمونو خوب نگه داریم و برای کوچکترین نعمتها شکرگزاری کنیم
قانون تکامل رو طی کنیم پله پله حتی نیم پله هم اگه پیشرفت کنیم باز شکر کنیم و تضادهارو فرصت بدونیم برای تغییر و دوباره رو به جلو بریم…
ایمان و توکل به خدا یعنی به مو میرسونه ولی پاره نمیکنه … ایمان قلبی و یقین… پس پارو نزنیم تقلا نکنیم دست و پا نزنیم و خودمونو بسپاریم به خدا واجازه بدیم خدا مارو ببره…
ایاک نعبد و ایاک نستعین تو دست مارو بگیر خدایا خودت زندگیمو درستش کن…
وابستگی رو رها کنم و فقط بخودم و خدا تکیه کنم دست در دست خدا باید خودم قدم بردارم
از صمیم قلبم برای این فایل پر از نکات آموزنده و تأملبرانگیز شما سپاسگزارم. هر یک از کلمات و جملات شما همانند چراغی در تاریکی، راهنمای ما به سوی نوری بزرگتر و هدایت الهی است. تأمل در مفاهیم توحید و شرک، همچنین تاکید بر قدرت نگاه مثبت و سپاسگزاری، دریچهای نو به روی من گشود.
اما چیزی که بیش از همه بر من تأثیر گذاشت، داستان دلنشین و پر از احساس رزای عزیز بود. صدای دلنشین و آسمانی او همچون نغمهای شیرین، قلب و روح ما را نوازش کرد و برای من بسیار الهامبخش بود. هر کلمه از زبان رزای عزیز به مانند آبی بر دلهای تشنه ما جاری شد و ما را به سوی خداوند نزدیکتر کرد.
به قول مولانا:
“`
ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
“`
خدایا، سپاسگزارم برای تمام نعمتهایی که به ما عطا کردی و برای راهنماییهایی که از طریق استاد عزیزمان به ما رسیدند. در این جهان پر از تناقض و تلاطم، توحید و هدایت الهی همچون فانوسی در دل تاریکی، ما را به سوی آرامش و خوشبختی واقعی هدایت میکند.
خدایا من بگو ،من نمیدونم چی برام خوب چکار کنم،نمیفهمم ،من ناتوانم تو له شکل ظرف وجود من در میای ،من تسلیمم،
استاد اونجا که گفتی من اینو تحربه کردم که اگر توکل کنید و ادامه بدید خداچند پاداش های بهت میده که الان تصورش هم نمیکنی،واقعا دلم کشید ،خدایاشکرت منم احساس میکنم تکاملمو طی کردم و دارم میرم جلو
همین امروز صبح من از خداوند خواستم کمکم کنه و هدایتم کنه و اجازه میدم اون تصمیم بگیره برام
به طور عجیبی
ظهر یکی بهم ز زد گفت فلان جنس رو یادم رفته تهیه کنم برات فردا میفرستم من کلی داد و بی داد که بابا دخل مغازه من از این هست
دوباره 1ساعت دیگه یکی دیگه ز بهم زد گفت اون فلان جنس دیگه هم بدستت نمیرسه فردا میاد
دوباره من واکنش نشون دادم عصبی شدم
تا اخر شب
یک مشتری نیومد از اون جنس های که هر روز پرفروش بود درخواست بده و من بگم ندارم،بجاش دوسه برابر جنس های فروختم که بخاطر اینکه اونا نبودن تونستم بفروشم
والان با مثال خانم روژا که گفتن وقتی بهم گفتن نه نمیخوایمت گفتم خداروشکر
یادم به این قضیه افتاد بابا در هر صورت شکر کن،مگه تو اجازه ندادی خدا درستش کنه،مگه تو صبح نگفتی تسلیمم نمیدونم اجازه میدم تو کارهامو درست کنی،خب پس هر چی پیش امد بگپ الهی شکر حتما خیره من در این هست،تمام شد رفت
سلامبه استاد عزیزوخانم شایسته جان،من سحر که برا امروز که روزه اول ماه مبارک رمضان است بیدار شدم ;واز خدا خواستم منا هدایتم کنه ; وقتی وارد سایت شدم وزدم مرابه سوی نشانه ام راهنمایی کن این فایل توحید امد ;ومن چقدر لذت بردم از صحبت های رزا جان؛چقدر با آرامش صحبت میکرد چقدر خدارا قشنگ توصیف میکرد؛ووقتی میگفت من به خدا میگم من نمیدونم من نمی فهمم تو مرا هدایت کن لذت بردم؛چقدر راه ها براش آسان بازمیش؛من اینجا باخودم تعهد کردم که من هم میتونم مثل رزا جان توکل برخدا کنم وهمه را به خدا بسپارم؛من صبح که میرم سرویس بچه کوچکم به همسایه میگفتم مواظبش باش تامن بیام ؛اما امروز باشرف های رزا جان گفتم نه دیگه از امروز میخوام همه چی رابسپارم به دست خدا ؛,دیروز یه فایل از استاد را گوش دادم که میگفت رفتم دوسه ماه با پسرم بیرون وعزیز دلم تنها بود مادرم گفت چرا تمهاش،گذاشتی وبگرد برو پیشش،واستاد گفت که من اونا به خدا سپردم ونگران اون نیستم چقدر لذت بردم ازاین همه اعتماد وتوکل ومن هم امروز باصحبتای رزا جان میخوام تعهد محکم به خودم بدم وقدر بهقدم جلو برم وشاهد موفقیتهای خودم باشم وامروز به خدا گفتم از امروز فقط تو را میفرستم وتنها از تو یاری میجویم وخدا راصدهزابار شکر که مرا هدایت میکند وتشکرازاستاد عزیز ومریم جان بابت فایلها صحبت های آرامش بخششون ؛ممنونم رزا جان بابت صحبتهای بسیاز زیبا وجذاب؛خدا پشت وپناه همه دوستان عزیزم
سلام به استاد عزیز,بانو شایسته ی گرامی و دوستان هم فرکانسم
خدایا.من نمیدونم.تو میدونی . تو به من بگو.
توحیدی تر ازین جمله چه میتوان گفت که در آن تسلیم بودن و سپردن ,موج میزند.
رزای عزیز,امروز با شنیدن داستان زیبایت ,اشک از چشمانم جاری شد نه از غم ,اشک آگاهی ,اشک شوق و اشک نزدیک شدن به خداوند.
مفهوم ایمان را در آن لحظه ای که در بدترین شرایط روحی و مالی,به سمت ندای درونت رفتی و صدای خداوند را دنبال کردی و بعد از سالها زندگی در ناز و نعمت,مشغول به کاری شدی که شاید ظاهری سخت برایت داشت,از تو آموختم.
مفهوم تسلیم را در آن لحظه که اجازه ی اقامت در خوابگاه را بعد از کسب شغلت نداشتی و به خداوند گفتی دوباره برای من فراهم میسازی,و مفهوم توکل را در هر لحظه ای که به شرایط جدید و پیشنهادات شغلی جدید جواب مثبت میدادی از تو یاد گرفتم.
خداوند میداند که امروز در درون من چه رخ داد و چه قدرت عظیمی از این حجم شجاعت و ایمان دریافتم.
برای من ,نمونه ای بسیار محکم هستی از فراتر رفتن از همه ی محدودیت های ذهنی.و برایت هر لحظه ,از خداوند بهترین را خواستارم.
به نام قدرت مطلق الله
بسیار از این فایل لذت بردم ، من مدت زیادی بود که با استاد عباس منش آشنا هستم و دوره هاشونو از طریق جاهای دیگ دریافت و گوش میکردم… اما تو همین زمان کوتاهی که به سایت هدایت شدم و ثبتنام کردم ، اتفاقهای خیلی خوب و شگفت انگیز زیادی برای من افتاد که مایلم در این کامنت برای دوستان بازگو کنم…
شرایط زندگی من خیلی خاص بوده…
من به مدت حدود 3 سال هستش که با همسرم نامزد هستیم… وضعیت مالی پدرم اصلا مطلوب نبوده ولی همونموقع به خداتوکل کردم و ایمان داشتم خودم میتونم رو پای خودم بایستم و بااینکه خیلیا بهم میگفتن بااین اوضاع اقتصادی کشور نمیتونی،،، اما حس من بهم میگفت که انجامش بده و نترس و من هم شروع کردم…
باز تا مدتی اوضاع خوبی داشتم و سرکار میرفتم و همزمان هم در حال گرفتن مدرک کارشناسی ارشد بودم…
یکسال قبل مجبور شدم کارمو ترک کنم و به خدمت سربازی برم که حتی برای دوره آموزشی به دورترین استان محل زندگیمون افتادم… شرایط برای من و همسرم روز به روز سخت تر میشد… تمام پس اندازهامونم تموم شده بود …. خیلی خیلی دوران سختیو سپری میکردیم….
کم کم خودمو بیشتر و بیشتر درگیر آموزه های استاد عباس منش کردم…. تونستم از نظر فکری به یک آرامش خیلی مطلوبی برسم…. در ادامه نزدیک عید در کمال تعجب ، کسری خدمتی که منتظرش بودم برام اومد و حتی قبل از عید تونستم به صورت کامل با نظام وظیفه تسویه کنم…
اکنون به مدت دو هفتست که خدمت سربازیم تموم شده و چون نزدیک عید نوروز بود ، اکثر شرکت ها داشتن تعطیل میشدن و من هم که شغلم حسابداریه مجبور بودم منتظر بمونم تا تعطیلات عید تموم بشه… و تو این مدت برای صد ها جا رزومه فرستادم و به خیلی از دوستانم سپرده بودم که اگه موقعیتی بود بهم بگن… حتی چندروز قبل زیر یکی از پست ها کامنت گذاشتم و درباره شرایط سخت زندگیم نوشتم و گفتم که بااین حال چقدر آرامش دارم و به خدا ایمان دارم…
در کمال تعجب و به صورت معجزه آسایی از جایی که اصلا انتظارشو نداشتم ،، یک کار فوق العاده خوب بهم پیشنهاد شد…و حتی تو مصاحبه قبول شدم و قرار شد از شنبه شروع به کار کنم….
اتفاقای عجیبی که تو همین دو هفته برای زندگی من افتاده اعجاب انگیز بوده…. و جالب تر اینه که اگر مدت ثبتنام من تو سایت رو نگاه کنید ، 3 هفته بیشتر نیست (البته بازهم تاکید میکنم من سالهاست که با استاد عباس منش و آموزه هاشون آشنا هستم فقط تو سایت ثبتانم نکرده بودم)….
واقعا حس میکنم خدا مثل یک مدیر خیلی توانا و قدرتمند ، تمام این مسیرو برای من چید و من فقط لذت بردم و مات و مبهوت این قدرت عظیم بودم….
از استاد عباس منش بی نهایت سپاسگزارم و بهترین هارو براشون آرزو میکنم…
ارادتمند ️
دوره های شما زندگی منو بهشت کرده
همه چیز به راحتی پیش میاد بخصوص باور توحیدی وقتی از خدا هدایت بطلبی همه چیز اتفاق میفته
ادم ها باورهاشونو حرف می زنند
قرار داد پولی بستم مهاجرت میکنم
فقط ب خدا توکل کنید پارتی تون رو خدا کنید
زندگیم بهشت شده…..
فایل توحیدی هربار گوش میدم کارهام جلو میفته
باور درسته ولی باید باور توحیدی هم درست باشه
بحث توحید هیچ کجا نیست…
ادم دعوایی بودم ادم درگیری بودم
10 الی 15 سال
بلا سرم می امد ..
وقتی روی غیر خدا حساب کنی بلا سرت نمیاد…
خدا فقط حضرت ابراهیم دوست داره …فقط حضرت ابراهیم را قبول دارع خدا
خدا میگه عهد من به بدکاران نمی رسد
توکل به مومنان کافیست
مثالهای جنگ احد حساب کزدند روی خودشون و شکست خوردند ولی وقتی روی خدا حساب کزدند با تعداد کم موفق شدند
قدرت دادن ب خداوند و هیچ عامل دیگر =توحید
توحید یعنی هیچ عامل بیرونی در کار نیست
مهم ترین موضوع توحیده
درک توحید تکاملیه از نتایج معلومه
هرچی شرک داشته باشیم و دنبال دیگران باشیم پشت مارا خالی می کند مجازات شرک را باید بفهمیم
ضربه های ویرانگر شرک را باید بفهمیم
روی وعده های دیگران حساب نمیکنم
از لحاظ روحی مالی خیلی بد بود که روانپزشک هم نمیتونست منو هندل کنه
جلسات روانشناسی پیش برا اتفاقا خورد ب تعطیلی و گفتم من نیستم دلم میخواست زندگیمو تغییر بدم جهانم را تغییر بدم
عزت نفس گوش دادم بعد رایگان ها بهتر بود با تک تک سلولهام
من خودمو توی اتاقم حبس کردم و فقط مینوشتم و فقط شکرگزاری میکردم
عیب نداره تو ناراحت باشی باید خودتو تغیییر بدی …
برای چیزهای خیلی خیلی کوچک شروع کردم در بی کسی بودن حس کردم کسی هست ….
خدا یه پیرمرد موسفیده رنده
این شخصی ک دارید میگید این مثل یک جوان پرشوره یک جوان ابی رنگپر انرژی هست
چکار کنم؟ پله پله بدو جلو
کم کم
چشمم افتاد ب رستوران عب نداره انجام میدم میرم جلو اشکال نداره پله پله میرم جلو رفتارتو عوض میکنی
گفت اینجا چکار می کنی؟ تو گارسون هستی…
خدایا شکرت ب ظااهر رد شدم
نیم پله پیشرفته
روانشناسی ثروت 1 و2 3..
توحیدی عزت نفس 12 قدم
درک احساس خوب رزا و فرکانسش عالیه
رزومه بدی بگه نمیخوامت تو بگی خدایا شکرت جواب داد
3 روز بعد بهشون زنگ زد از بس شکرگزاری کرده بود
چقدر خوشحال بوده
دوشنبه شروع ب کاره باورتون نمیشه کار گیرم امده من کجا برم؟
تو کار تمام وقت داری نمیتونی اینجا بایستی اگر یک بار اتفاق افتاده باز هم میشه
من از کارم انصراف میدهم
میدونی از نرمال جامعه بالاتره نمیترسم من ب خدا ایمان دارم
ب مو میرسه ولی پاره نمیکنه خدایا تو کی هستی
بیعانه بدهید
فقط یک ماه مومدم من می تونستم برم
کار نیمه وقت امد کمک من
من وا دادم اجازه دادم خدا ببرتم من نمیوونم من نمیفهمم من ضعیف ناتوانم وو منو ببر خدا جونم
تکامله طی شده بود …
دلم میخواست کم بود واسم دوست داشتم اتاق جدا داشته باشم مثلا پاپ اسمیر بزنم مثلا عالی پاپ اسمیر بزنم عب نداره برو جلو
برو راجع ب تحقیق تاریخچه ساختمانی انگلستان ارایه بده
من میخوام انجام بدم عب نداره بمیر ولی انجام بده….
خدایا چکار کنم کدومو بخرم؟
پاپ اسمر ها رو برو عصر ها انجام بده یا عصرها بیا یا شبها بیا انجام بده
خدا همه چیزو درست میکنه خدا مثل ابی توی ظرفت میاد خدا بهت نعمت هارو میرسونه
میتونی همکاری کنی؟ اره فقط میخوام فقط می خوام فقط باید بشه….
جمع بندی صحبت کن ….
ولی انجامش میدم میمیرم ولی انجامش میدم…
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
-توحید اصل و اساس خوشبختی است
-هر زمان به هر نحو بر دیگران و قدرت آنها حساب کرده ایم با شکست و عدم موفقیت مواجه شده ایم
-هر زمان بر قدرت خداوند حساب کرده ایم نتایج در تمام ابعاد زندگی به نفع ما تغییر یافته است
-کلام خداوند با حضرت ابراهیم متفاوت از تمام پیامبران است
-ابراهیم خلیل الله و دوست خداست
-حضرت ابراهیم حنیف بود و از مشرکان نبود
-خداوند به پیامبر می فرمایید پیرو آیین ابراهیم باش
-حضرت ابراهیم الگو و اسوه ی قرآن است که بهتر از تمام پیامبران قوانین الهی را در عمل اجرا کرده و از تمام امتحانات الهی سربلند بیرون آمده است
-حضرت ابراهیم نه مانند پیامبر حضرت علی و نه مانند موسی هارون را داشت ابراهیم بود و :خداوند ابراهیم تنهایی و توکل
-درخواست حضرت ابراهیم مبتنی بر انتخاب تمام پیامبران از ذریه او توسط خداوند اجابت شد
-شخصیت توحیدی ابراهیم متفاوت از سایر پیامبران بود
-حضرت ابراهیم موحد بود و از مشرکان نبود
-با توجه به الگو ها متوجه می شویم خداوند به اشکال مختلف با استفاده از مثالهای متفاوت تنها درباره ی توحید صحبت می کند
-خداوند می فرمایید : مومنان تنها باید به خداوند توکل کنند خداوند برای مومنان کافی است آیا خداوند برای بنده ی خویش کافی نیست؟
-حتی پیامبران هم در مسائلی که توحیدی عمل نکرده اند اتفاقات ناخوشایندی را تجربه کرده اند
-به صورت تمرکزی بر باورهای توحیدی خود کار کنیم
-توحید به معنای قدرت ندادن به عوامل بیرونی است
-توحید به معنای قدرت دادن تنها به خداوند و نه هیچ عامل بیرونی دیگر است
-عوامل بیرونی: پارتی والدین ارث کمک دیگران و.. است
-توحید به معنای توکل و ایمان تنها به خداوند که قدرت خلق زندگی را به ما عطا کرده است
-مهم ترین دلیل موفقیت و پیشرفت داشتن باورهای توحیدی است
-درک باور توحیدی نیاز به طی شدن قانون تکامل دارد و یک شبه و یک دفعه محقق نمی شود
-به میزانی که توحیدی عمل کنیم نتایج ابراهیمی تری می گیریم
-به میزانی که در وجود خود شرک داشته باشیم نتایج نامناسبی می گیریم
-مجازات شرک را بارها و بارها در زندگی خود تجربه کرده ایم
-هر یک از ما ضربه های ویران گر شرک را در زندگی خود تجربه کرده و می کنیم
-زمانی که احساس خوب خود را به دیگران متصل کرده به آنها وابسته می شویم ضربه های متعدد آن را تجربه کرده ایم
-زمانی که در کسب و کار خود شریک گرفته و بر روی او حساب می کنیم ضربه ها و آسیب های آن را به عناوین مختلف تجربه کرده ایم
-تمرکز خود را بر هدایت های خداوند نه وعده های دیگران قرار دهیم
-تکامل خود را به درستی طی کنیم با امکانات کنونی در دسترس خود برای تحقق اهدافمان قدم بر داریم
-زمانی که قدم اول را برمی داریم به خداوند اعتماد می کنیم خداوند ما را به مسیر تحقق اهدافمان هدایت می کند
-تمرکز خود را به جای ناخواسته ها بر خواسته های خود قرار دهیم
-نگاه مثبت و سپاسگزارانه حتی در اتفاقات به ظاهر بد باعث موفقیت و اتفاقات خوب می شود
-پاداش های عظیمی در انتظار ماست اگر مسیر درست را طی کرده خداوند را به عنوان تنها منبع و منشا رزق بدانیم و تنها به او توکل کنیم
-همواره تسلیم خداوند باشیم و بدانیم راه حل هیچ یک از مسائل خود را نمی دانیم
-خداوند همواره در حال هدایت ماست
-برای تمام مسائل خود هر چند کوچک از خداوند درخواست هدایت کنیم
خدایا شکرت
عاشقتونیم
بنام خدای آرزوهای من
سلام و درود
روزشمار تحول زندگی : تعهد 116
اصل و اساس خوشبختی بحث توحید و یکتاپرستیه توحید یعنی قدرت ندادن به عوامل بیرونی و باید فقط به خداوند قدرت بدیم…
توی تضاد باید حالمونو خوب نگه داریم و برای کوچکترین نعمتها شکرگزاری کنیم
قانون تکامل رو طی کنیم پله پله حتی نیم پله هم اگه پیشرفت کنیم باز شکر کنیم و تضادهارو فرصت بدونیم برای تغییر و دوباره رو به جلو بریم…
ایمان و توکل به خدا یعنی به مو میرسونه ولی پاره نمیکنه … ایمان قلبی و یقین… پس پارو نزنیم تقلا نکنیم دست و پا نزنیم و خودمونو بسپاریم به خدا واجازه بدیم خدا مارو ببره…
ایاک نعبد و ایاک نستعین تو دست مارو بگیر خدایا خودت زندگیمو درستش کن…
وابستگی رو رها کنم و فقط بخودم و خدا تکیه کنم دست در دست خدا باید خودم قدم بردارم
خدایاشکرت دوستت دارم…
بسم الله الرحمن الرحیم
بنای خداوند که ثنا و ستایش مخصوص اوست !
این فایل را داشتم سیف پیشم اما امروز که 10 رمضان مبارک است بی دلیل دلم خواست بیبینمش و کنمت بنویسم .
حتما خداوند یک راه برای درک و فهم بیشتر برایم باز میسازد
خدارا صدها هزار مرتبه شکرررر گذار استممم ازینکه توانستم بیبینم این فایل شما را استاددد
و چقدر زراییی عزیز شیرین کلام بود واقعا خیلی لذت بردممم .
استااااد نقطه باورم براینکه همه چیز ازخود یک طی مراحل و تکامل ضرورت دارد خیلییی بیشتر شد .
اگر توجه کنیممم به طفلیت ما !
زمانیکه نو به دنیا امدیممم هیچی را بلد نبودیم حتی شیر خوردن را هم
استادددد به روایت شما که در دوره عشق و مودت گفتید ( شما قسمت و عضو از وجود خداوند هستید ) افتادم .
از طرف خداوند و به طرف خداوند میرویم .
س:چرا ابراهیم را خیلی عزیز دانستند؟
چون ابراهیم موعد بود اما مشرک نبود بعضا بسیار جاها ما درب و داغون هستیم
که چرا برای ما لطف نمیکند خداوند .
چرا ارزش میدهم به طرف اما او نمیدهد .
چرا مذهب ما این کلام گفته شده . وغیره گپای دگه
همه این مسائل از ناآگاهی است !
باید نگاه توحیدی داشته باشیم به هر مسله و کمک بخواهیم از خداوند و ناتوانایی خود را قبول کنیم در برابر خداوند .
به روایت شما استاد حتی برای بازی کردن باید از خداوند کمک و مشوره بخواهیم که من کار بعدی خود چیکار را انتخاب کنم ؟!
توحید یعنیی قدرت ندادن کسی یا چیزی
گاهی وقت ها ناخودآگاه قدرت میدهم دست دولت و شرایط اما هیج شرایط و اوضاع مسعول ما نیست .
چی کسی است که در دنیا باشد و مجازات شرک را ندیده باشد ؟
هیچکس نییی
پس باید گفت مؤمنان را خداوند کافیست در هرکجا .
در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید.
به نام خداوند متعال
استاد عباسمنش عزیز،
از صمیم قلبم برای این فایل پر از نکات آموزنده و تأملبرانگیز شما سپاسگزارم. هر یک از کلمات و جملات شما همانند چراغی در تاریکی، راهنمای ما به سوی نوری بزرگتر و هدایت الهی است. تأمل در مفاهیم توحید و شرک، همچنین تاکید بر قدرت نگاه مثبت و سپاسگزاری، دریچهای نو به روی من گشود.
اما چیزی که بیش از همه بر من تأثیر گذاشت، داستان دلنشین و پر از احساس رزای عزیز بود. صدای دلنشین و آسمانی او همچون نغمهای شیرین، قلب و روح ما را نوازش کرد و برای من بسیار الهامبخش بود. هر کلمه از زبان رزای عزیز به مانند آبی بر دلهای تشنه ما جاری شد و ما را به سوی خداوند نزدیکتر کرد.
به قول مولانا:
“`
ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
“`
خدایا، سپاسگزارم برای تمام نعمتهایی که به ما عطا کردی و برای راهنماییهایی که از طریق استاد عزیزمان به ما رسیدند. در این جهان پر از تناقض و تلاطم، توحید و هدایت الهی همچون فانوسی در دل تاریکی، ما را به سوی آرامش و خوشبختی واقعی هدایت میکند.
با احترام و عشق،
بسم الله الرحمن الرحیم
شکر الله بابت این هدایت امروزم و چقدر لذت بردم از صحبت های جادویی رزای عزیز
شکر الله منم تونستم مثل رزای عزیز هدایت بشم به ی کار
و الان هم دارم مهاجرت میکنم و کلی کارهام داره خوب پیش میره و خداوند داره کار ها رو برام خوب پیش میبره
به یاری الله میرم که شروع کنم استقلال داشتن رو!
شکر الله با اینکه دو واحد بیشتر داشتم برای معرفی به استاد ولی در هر صورت این اتفاق افتاد و شکر الله هدایت شدم به ساده سازی و پیش پردن کارها
و دستان خداوندی که هم در تهران و هم در دانشگاه دارن برام کارها رو ردیف می کنند!
شکر الله این فایل برای من ی هدایت بود تا بتونم درست مسیر رو هدایت کنم و با عجله و بدو بدو نخوام کارها رو پیش ببرم
بگزارم جهت جریان کار ها رو برام اکی کنه ، یا سوار موج دریا باشم به جای اینکه الکی دست و پا بزنم!
شکر الله که تونستم به یاری الله با اینکه کلی دوره از اساتید داشتم و کلی شون رو هم تموم کردم و حتی قدم یک دوازده قدم و عزت نفس رو روی اکانت قبلیم داشتم
ولی ی حسی بهم گفت کیا بیا وابستگی هات رو کم کن!
چون اینستا من رو خیلی درگیر میکرد
اینکه خیلی دوره داشتم تو گوشی و همیشه اونها من رو وسوسه میکردن که نتونم روی این سایت توحیدی کار کنم!
ولی گوشیم رو ریست فکتوری کردم و همه چیزی پاک شد
و بعد هم لب تاپم رو ریست فکتوری کردم!
تمام دوره هایی که روی ایمیل قبلیم هم بود پاک کردم در حالی که قدم اول رو ی هفته بود گرفته بودم!
و امدم گوشیم رو از نو بالا اوردم با ی ایمیل جدید و اینکه ایمیل جدید وارد سایت کردم
و از کتاب ها شروع کردم و کامنت گزاری
و شکر الله که الان هدایت شدم به ی کار که انشالله عالی کاراش پیش بره
و همیشه دوست داشتم هدایت بشم به تهران و انشالله به یاری الله هم دارم مهاجرت میکنم و هم میرم برا کار!
خدا را شکر بابت این آگاهی هام و دوست دارم همیشه روندم رو اکی پیش ببرم ، البته به یاری خداوند
به خودم تعهد دادم که در این سال بی نظیر کل تمرکزم روی دوره های این سایت باشه و نتایج به صورت جادویی اتفاق بیفته
خدایا من بگو ،من نمیدونم چی برام خوب چکار کنم،نمیفهمم ،من ناتوانم تو له شکل ظرف وجود من در میای ،من تسلیمم،
استاد اونجا که گفتی من اینو تحربه کردم که اگر توکل کنید و ادامه بدید خداچند پاداش های بهت میده که الان تصورش هم نمیکنی،واقعا دلم کشید ،خدایاشکرت منم احساس میکنم تکاملمو طی کردم و دارم میرم جلو
همین امروز صبح من از خداوند خواستم کمکم کنه و هدایتم کنه و اجازه میدم اون تصمیم بگیره برام
به طور عجیبی
ظهر یکی بهم ز زد گفت فلان جنس رو یادم رفته تهیه کنم برات فردا میفرستم من کلی داد و بی داد که بابا دخل مغازه من از این هست
دوباره 1ساعت دیگه یکی دیگه ز بهم زد گفت اون فلان جنس دیگه هم بدستت نمیرسه فردا میاد
دوباره من واکنش نشون دادم عصبی شدم
تا اخر شب
یک مشتری نیومد از اون جنس های که هر روز پرفروش بود درخواست بده و من بگم ندارم،بجاش دوسه برابر جنس های فروختم که بخاطر اینکه اونا نبودن تونستم بفروشم
والان با مثال خانم روژا که گفتن وقتی بهم گفتن نه نمیخوایمت گفتم خداروشکر
یادم به این قضیه افتاد بابا در هر صورت شکر کن،مگه تو اجازه ندادی خدا درستش کنه،مگه تو صبح نگفتی تسلیمم نمیدونم اجازه میدم تو کارهامو درست کنی،خب پس هر چی پیش امد بگپ الهی شکر حتما خیره من در این هست،تمام شد رفت
به نامخدا
سلامبه استاد عزیزوخانم شایسته جان،من سحر که برا امروز که روزه اول ماه مبارک رمضان است بیدار شدم ;واز خدا خواستم منا هدایتم کنه ; وقتی وارد سایت شدم وزدم مرابه سوی نشانه ام راهنمایی کن این فایل توحید امد ;ومن چقدر لذت بردم از صحبت های رزا جان؛چقدر با آرامش صحبت میکرد چقدر خدارا قشنگ توصیف میکرد؛ووقتی میگفت من به خدا میگم من نمیدونم من نمی فهمم تو مرا هدایت کن لذت بردم؛چقدر راه ها براش آسان بازمیش؛من اینجا باخودم تعهد کردم که من هم میتونم مثل رزا جان توکل برخدا کنم وهمه را به خدا بسپارم؛من صبح که میرم سرویس بچه کوچکم به همسایه میگفتم مواظبش باش تامن بیام ؛اما امروز باشرف های رزا جان گفتم نه دیگه از امروز میخوام همه چی رابسپارم به دست خدا ؛,دیروز یه فایل از استاد را گوش دادم که میگفت رفتم دوسه ماه با پسرم بیرون وعزیز دلم تنها بود مادرم گفت چرا تمهاش،گذاشتی وبگرد برو پیشش،واستاد گفت که من اونا به خدا سپردم ونگران اون نیستم چقدر لذت بردم ازاین همه اعتماد وتوکل ومن هم امروز باصحبتای رزا جان میخوام تعهد محکم به خودم بدم وقدر بهقدم جلو برم وشاهد موفقیتهای خودم باشم وامروز به خدا گفتم از امروز فقط تو را میفرستم وتنها از تو یاری میجویم وخدا راصدهزابار شکر که مرا هدایت میکند وتشکرازاستاد عزیز ومریم جان بابت فایلها صحبت های آرامش بخششون ؛ممنونم رزا جان بابت صحبتهای بسیاز زیبا وجذاب؛خدا پشت وپناه همه دوستان عزیزم
به نام خدای یکتا
سلام به استاد عزیز,بانو شایسته ی گرامی و دوستان هم فرکانسم
خدایا.من نمیدونم.تو میدونی . تو به من بگو.
توحیدی تر ازین جمله چه میتوان گفت که در آن تسلیم بودن و سپردن ,موج میزند.
رزای عزیز,امروز با شنیدن داستان زیبایت ,اشک از چشمانم جاری شد نه از غم ,اشک آگاهی ,اشک شوق و اشک نزدیک شدن به خداوند.
مفهوم ایمان را در آن لحظه ای که در بدترین شرایط روحی و مالی,به سمت ندای درونت رفتی و صدای خداوند را دنبال کردی و بعد از سالها زندگی در ناز و نعمت,مشغول به کاری شدی که شاید ظاهری سخت برایت داشت,از تو آموختم.
مفهوم تسلیم را در آن لحظه که اجازه ی اقامت در خوابگاه را بعد از کسب شغلت نداشتی و به خداوند گفتی دوباره برای من فراهم میسازی,و مفهوم توکل را در هر لحظه ای که به شرایط جدید و پیشنهادات شغلی جدید جواب مثبت میدادی از تو یاد گرفتم.
خداوند میداند که امروز در درون من چه رخ داد و چه قدرت عظیمی از این حجم شجاعت و ایمان دریافتم.
برای من ,نمونه ای بسیار محکم هستی از فراتر رفتن از همه ی محدودیت های ذهنی.و برایت هر لحظه ,از خداوند بهترین را خواستارم.
سپاس از استاد عزیز و دوستان هم فرکانسم