این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2021/05/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-05-24 08:07:502024-07-25 06:25:06گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت
293نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا شکرت که اینجا هستم و خدایا شکرت که میتوانم بیشتر روی خودم کار کنم و بخوانم و بنویسم
نادیده گرفتن نتایج که من نمیخواهم اسم بزرگ وکوچک روی اونها بگذارم چون همون به ظاهر کوچک ها هم در زمان خودشون نتیجه بزرگی بودند ولی وقتی مدتی میگذره یا به دستش میاریم ذهن دست به کار میشه و میگه حالا معلوم بود که میبایست اینجوری بشه یا این که چیزی نیست پس از این همه کار کردن روی خودت.
پس نه باید غافل باشیم نه بی انگیزه و نه حرص داشته باشیم چون دقیقا همون لحظه که داریم روی خودمون کار میکنیم و با افکارمون توی ذهنمان بازی میکنیم درواقع داریم هدایت میشیم به سمت یک نتیجه و حالا اون نتیجه میتونه خوب باشه یانباشه خواسته باشه یا ناخواسته و این میشه بما کسبت ایدیهم آنچه از پیش فرستاده ایم.
پس هرچه بیشتر روی خودمون کارکنیم وبتونیم باورهای مناسب رو جایگزین باورهای مخرب ذهنمان کنیم هرچه تمرکز داشته باشیم و هرچه کنترل کنیم ورودیها رو که چی داریم به خورد ذهنمان میدیم مدارها تغییر کند و تکامل طی میشود بنابراین اشکال نداره اگر برای کنترل ذهن سرمون درد بگیره خسته بشیم یا مدتی احساس خستگی کنیم به هرحال به قول استاد از بیل زدن راحت تره. و همه چیز کنترل ذهن هست که باید این کنترل ذهن رو فریاد زد.فریاد زد که چقدر مهم هست و چقدر تعیین کننده.
سلام خدمت استاد گرامی و مریم جان شایسته عزیز. سلام خدمت دوستان عزیزم در سایت.
نکته ای که این فایل داشت این هست که ما به اندازه ای که تغییر میکنیم جهان هم به همون اندازه نتایج ما رو تغییر میده. یعنی به اندازه ای که از نظر فرکانسی و باوری و سپس عملکردی تغییر میکنیم جهان هم به همون اندازه نتایج ما رو تغییر میده. اگر یک ذره تغییر کنیم جهان به اندازه ی همون یک ذره نتایج ما رو تغییر میده. اگر خیلی تغییر کنیم جهان هم خیلی نتایج ما رو تغییر میده و نکته اینجاست که ما یک دفعه نمیتونیم خیلی تغییر کنیم و به مرور با ادامه مسیر تغییرات بزرگ رخ میده. مثلا درآمد در حال افزایش هست اما شاید با انتظارات ما نخونه ولی اگه میخوایم به درآمد بالاتر برسیم باید باورها رو تغییر بدیم تا نتایج بالا اتفاق بیفته.
صبر به این معنا نیست که ما روی خودمون کار کنیم کار کنیم کار کنیم و نتیجه ای رخ نده. نه به همون اندازه که داریم روی خودمون کار میکنیم نتایج رخ میده دقیقا مثل آینه ای که به اندازه ای که دستت رو تکون میدی چشمت رو میبندی و .. نتیجه رو تغییر میده. چه مثال جالبی زد استاد گفتید من روی خودم کار کردم در مسافر کشی و دیدم به اندازه ای که من روی خودم کار کردم مسافر بعدی ای که اومد سوار شد از مسافر قبلیه بهتر بود.این یعنی دقیقا به اندازه ای که ما تغییر میکنیم جهان هم زندگی ما رو تغییر میده.
یک نکته جالب دیگه ای که از صحبت های استاد یاد گرفتم این بود که چون ما روی خودمون کار میکنیم و تضادهای زندگیمون حل میشه فکر میکنیم که دیگه بسه یا خودش خوب شده یا دیگه نیازی نیست کار کنم این نتایج خودش بوجود اومده و هست و بالاخره زمانش بود که این اتفاقات بیفته و این جور فکرها. چون تضاده حل شده این فکر رو میکنیم. در صورتی که میخوایم اون تضادها تکرار نشن و تضادهای دیگه زندگیمون حل بشن باید کار کردن روی خودمون رو ادامه بدیم. برای اینکه عقب گرد نداشته باشیم باید روی خودمون هر روز کار کنیم.
من این صحبت استاد رو قبول دارم اما یک نکته ای هم میخوام این وسط اضافه کنم که شاید ما به خاطر زیاد کار کردن روی باورهامون نیاز به یک استراحت ذهنی هم داشته باشیم. یعنی وقتی مدت زیادی روی خودت کار میکنی ذهن مثل یک اسفنج میمونه که پر از آب شده هرچقدر آب بیشتری بریزی دریافت دیگه ای نداری و میگی چرا من دارم روی خودم کار میکنم اما تغییری رو حس نمی کنم و اگه این کار کردن مداوم رو با تعهد ادامه بدی و بیشتر روی خودت کار کنی ذهنت گنجایشش رو نداره داری الکی وقت هدر میدی باید یک زمان هایی رو هم بگذاری برای استراحت کردن، برای شل کردن! برای تفریح کردن، برای دوری کردن از فضای کار کردن روی ذهن. نه اینکه ورودی بد بدیم یا باورهای قدرتمند کنندمون رو تضعیف کنیم. نه. مراقب اونا که باید باشی مراقبت کانون توجهت در فضای زندگی روزمره باید باشی و از موارد نامناسب اعراض کنی ولی باید شل کنی! یک مدت شل کنی گوش دادن به فایل ها رو. باید وقتت رو بگذاری برای ارتباط با افراد مناسب، بیاد وقتت رو بگذاری برای فضای ذهن رو عوض کردن. یعنی باید فضای ذهنیت رو از کار کردن روی خودت دور کنی. یک جورایی باید رها کنی تا اسفنج ذهنیت که پر از آب شده خالی بشه و قابلیت دریافت مجدد آگاهی رو پیدا کنه. البته این در صورتی هست که فشرده و به مقدار زیاد – بمبارانی – کار کرده باشی. اگر روزی 2 الی 3 ساعت وقت بگذاری برای کار کردن تمرکزی روی خودت و در زمان های دیگه به فعالیت های مربوط به زندگیت بپردازی این فضا خود به خود ایجاد میشه و ذهنت باز هست. دقیقا مثل روزه میمونه. وقتی روزه میگیری (یا جدیدا یک روش هایی اومده که بهش میگن فست کردن که شما فکر میکنم در دوره قانون سلامتی در موردش صحبت کردید) چون چیزی نمیخوری و نمینوشی تا یک ساعت خاص معده ای که به خاطر تلاش های متداوم هضم غذا کار کرده و انرژی زیادی رو مصرف کرده فضا پیدا میکنه که استراحت کنه و این انرژی بدن بر میگرده و از طرفی هورمون های بدن هم شروع به متعادل شدن میکنن. مثلا دوپامین که مغز به عنوان پاداش ترشح میکرده بواسطه ی دریافت غذا ترشح نمیشه و سطح دوپامین بدن پایین میاد باعث میشه وقتی که موعد غذا خوردن میرسه و تو غذا میخوری از همون غذایی که دیگه لذتی ازش نمیبردی چنان لذتی دریافت کنی که کلی احساس خوب بهت بده، این به چه دلیله؟ به خاطر روزه. به خاطر فست. به خاطر گذاشتن یک فضای استراحت. مثل خواب میمونه. اگه همیشه بیدار باشیم و کار کنیم بازدهیمون صفر میشه. دیگه انرژی خلاقیت و .. از بین میره. اگه همیشه بیداری و نمیخوابی به مشکل میخوری. اگه همیشه غذا میخوری و روزه و فست نمیگیری به مشکل میخوری در طولانی مدت و لذت غذا و تعادل هورمون ها و خیلی چیزها از بین میره، اگه همیشه ورزش میکنی و استراحت و خواب و تغذیه مناسب رو رعایت نکنی به مشکل میخوری. بنابراین اگه همیشه سخت روی خودت کار میکنی و فایل توی گوشت هست و فضای استراحت در نظر نمیگیری بازدهیت صفر میشه. شاید این سوال برات بوجود اومده باشه من همیشه فایل توی گوشم هست چرا نتایج تغییر نمیکنه به خاطر اینکه تو باید فضا بدی به ذهنت. باید استراحت کنی. باید دور بشی از کار کردن روی خودت. من خودم این اشتباه رو از فایل «تغییر باورها به روش استاد عباس منش» کردم و چون استاد گفته بود باید بمباران کنی ذهنت رو همیشه هندزفری به گوش بودم و اتفاقا خیلی نتیجه هم داشت بمباران کردن ذهن اما بعد یک مدتی نتیجه معکوس میداد. انگار هر چی بیشتر تلاش میکردم که روی ذهنم کار کنم کمتر نتیجه میگرفتم. نتایج برعکس میشد و از طرفی ذهنمم به شدت مشغول میشد و نشخوار فکری پیدا کرده بودم. در صورتی که وقتی گیواپ کردم ورودی دادن مداوم رو و فضا رو گذاشتم کنار اون موقع بقیه موارد درست شد و تصمیم گرفتم که روزی 2 الی 3 ساعت وقت اختصاص بدم به کار کردن تمرکزی روی ذهنم و باقی زمانم رو بگذارم صرف مواردی که ربطی به فایل صوتی، کامپیوتر، موبایل و دنیای دیجیتال نداره و اجازه بدم اسفنج ذهنم با فعالیت های دیگه خالی بشه و اصلا فرصت عمل کردن به دانسته هام رو پیدا کنم. چون وقتی به بهانه کار کردن روی خودت میچسبی به گوشی و اینترنت و کامپیوتر از مسیر درست خارج میشی. ما به دنیا نیومدیم که پشت سر هم پشت این وسایل باشیم. ما باید هر روز برنامه پیاده روی داشته باشیم. باید هر روز برنامه ارتباط با افراد مناسب داشته باشیم. باید برنامه برای فعالیت کاری و بیزینسی داشته باشیم – که نمیدونم بگم خوشبختانه یا بگم متاسفانه خیلی از ابزارهای کاری امروزه شده کامپیوتری و ما رو میچسبونه به رایانه که این به نظرم کاملا خوب نیست – باید گاهی به خودمون فضا بدیم و از دنیای دیجیتال بزنیم بیرون و وابسته به اون نباشیم که البته سخته. اتفاقا دوره هایی در دنیا برگزار میشه به نام دوپامین دیتاکس که خیلی از فعالیت ها رو در اون در طول روز محدود میکنن مثل سوشال مدیا، غذا های شیرین خوردن، فست فود خوردن، پورن و خودارضایی، تلوزیون دیدن، موسیقی و خیلی موارد دیگه که دوپامین زیاد رو در مغز ترشح میکنه و همین کار باعث میشه که سطح دوپامین پایین بیاد و سیستم پاداش دهی مغز درست بشه. البته از نظر من خیلی از موارد دوپامین دیتاکس به صورت کلی باید از زندگی حذف بشه مثل غذاهای نامناسب، تلوزیون، گشتن بی مورد در شبکه های اجتماعی، پورن و … چون اعتیاد ایجاد میکنن و باعث افسردگی و خستگی بیشتر هم میشن. ولی همین دوره دوپامین دیتاکس باعث میشه که لذت های زندگی ما خیلی بیشتر بشه. کارهایی که دیگه برات رنگ و بویی نداشتن و عادی شده بودن بعد از دوپامین دیتاکس تبدیل به یک بخش لذت بخش در زندگیت بشن. مثلا موسیقی گوش دادن. وقتی یک مدت موسیقی گوش نمیدی و بعد از یک مدت گوش میدی خیلی لذت بیشتری ایجاد میشه و دیگه برات عادی نیست و مغز دوپامین زیادی باهاش تشرح میکنه که شاد ترت میکنه. شاید خیلی ها دوران کودکیشون رو به خوبی یاد میکنن و میگن که چقدر اون موقع حس و حال همه چیز خوب بود ولی الان کمتر شده. چرا؟ به خاطر عادی شدن سطح دوپامین در بدن هست. چون در کودکی ما تجربه استفاده از نعمت ها رو نداشتیم و تازه با اونها رو به رو شده بودیم دوپامین زیادی رو مغزمون بابت انجام اون فعالیت ها بهمون میداد. به قولی سپاسگزار تر بودیم. بابت کوچکترین چیزها لذت میبردیم و دوپامین ترشح میشد. اما بعد دیگه این نعمت ها برامون عادی شد چون همیشه بودن و دیگه اون میزان دوپامین ترشح نمیشد و به قولی حال نمیداد. اگه میخوای اون لذت زیاد قبلی رو ببری باید یک مدت اون نعمت ها رو از خودت دور کنی. دقت کردی وقتی برق یک مدت نیست و بعد از مدتی میاد چقدر سپاسگزار تر میشی و شاد تر میشی؟ یا وقتی میری کمپ و تو دل طبیعت وقتی میرسی به خونه بعد از چند روز چقدر حس لذت و سپاسگزاری بیشتر بابت همون امکانات زندگیت پیدا میکنی؟ اینها خاصیت دوپامین دیتاکس هست. دقیقا مثل فست و روزه که به تعادل زندگی کمک میکنه این موضوع هم کمک میکنه به شادی و لذت بیشتر. البته نکات زیادی داره که نمیخوام از بحث اصلی زیاد دور بشم. امیدوارم منظورم رو درست درک کرده باشید.
در ادامه ی فایل اشاره شد به اینکه قانون جهان این هست که جهان «در هر لحظه» داره به فرکانس های ارسالی ما پاسخ میده و اتفاقاتی که در آینده زندگیمون داره رخ میده (ثانیه های آینده) بوسیله کانون توجه ما در همین لحظه خلق شده بنابراین باید همواره فرکانس مناسب ارسال کنیم تا اتفاقات مناسب رخ بده و این به معنای این هست که همواره در طول زندگی باید کانون توجه رو مدیریت کنیم.
خیلی لذت بردم از صحبت های شکیبا عزیز و شعرهای قشنگش و لحن صحبت دلنشینش، امیدوارم هر جا که هستی سلامت باشی و موفق.
حالا مسئله امروز من چی هست و چه بهره ای میتونم از صحبت های استاد ببرم؟ اینکه من در موضوع مالی در کسب و کار شخصیم نتایج مالیم مطابق با انتظاراتم نیست و میگم کفاف یک زندگی معمولی رو هم نمیده و باید برم برای کسی کار کنم که حقوق خوبی میده و فرصت های شغلی زیادی که هست.. و کسب و کار فعلیم رو بگذارم کنار.. و البته به این معنا نیست که کار کردن روی خودم نتیجه نداشته. قبلا هم گفتم من نتیجه گرفتم از کار کردن روی باورهای مالیم اما نتیجه به اون اندازه ای که میخواستم نشده. دقیقا مثال گذشته استاد که گفت کار کردن روی باورهای مالیم نتایج رو مطابق انتظاراتم بهتر نکرد ولی بهتر شد. نتایج مالی فعلی من در حد دخل و خرج روزمره ام هم نیست و میگم من با این درامد نمیتونم فکر این رو بکنم که دوره های روان شناسی ثروت رو بخرم که بتونم درست و حسابی تر روی باورهام کار کنم و ظرف وجودم رو گسترش بدم. فروش پایین هست. با توجه به صحبت های استاد در این فایل به این نتیجه میرسم که من به اندازه کافی تغییر نکردم. ولی از لحاظ زمانی من واقعا زمان زیادی گذاشتم. من خیلی فایلها رو نوشتم خیلی گوش دادم و خیلی تکرار کردم و همین هم باعث شد از مدار بدهی فاصله بگیرم و به مدار سود برسم. واقعیت این هست که من قبلا در مدار بدهی بودم. ولی الان در مدار سود هستم و به بالای صفر رسیدم. مدتی هم هست که در این مدار هستم و به ثبات رسیدم. ولی خواسته هام این هست که بتونم درامد بالاتری رو تجربه کنم. جدیدا هم خیلی زیاد روی فایل های باور فراوانی، چند برابر کردن درآمد کار کردم. ازشون هم نتیجه دیدم و ثروت وارد زندگیم کرده ولی میزانش به اندازه کمترین استانداردهامم نیست و اگه همین ها رو هم کار نکنم نتیجه ای که دارم از بین میره. بنابراین باید کار کنم. الان میتونم بگم که ورودی مالی دارم و خدارو بابت همین ورودی مالی ای که دارم بسیار شاکر هستم چون قبلا همینم نبود – منظورم از زمانی که با استاد آشنا شدم هست چون قبل از استاد من کسب و کار موفقی داشتم که داستانش رو گفتم که چی شد – به نظرم این تلاش ذهنی زیاد به نظر من ارزش این مقدار ورودی مالی کم رو نداشته و من باید تغییری رو ایجاد کنم که این مسئله حل بشه. شاید بحث ترمزهاست که مانع نتایج من شده. سوال شد برام که چرا یک سری افراد از همین فایل های نتایج رشد چند برابری درامد رو میگیرن اما من نتیجه ام رشد نیم برابری فوقش هست. چطور یک فایل ثابت این نتیجه متفاوت رو ایجاد میکنه. طبق آگاهی های این فایل باید این معیار رو در نظر بگیرم که نتایج من به اندازه تغییر من بوده. دقیقا مثال آینه. اگر من دستم رو تکون بدم آینه همون موقع دستم رو تکون میده. اگه دست من رو آینه تکون نمیخوره یعنی من دستم رو تکون ندادم که نتیجه تغییر نکرده. پس باید روی باورهای مالیم کار کنم. من تمرکز بیشتری میگذارم برای کار کردن روی مباحث ثروت به صورت هدیه و برخی دوره هایی که در سایت دارم و امیدوارم هستم به بهبود نتیجه چون من دوست دارم از طریق کسب و کار شخصیم رشد کنم حقیقتا. خیلی سپاسگزار میشم از استاد عزیز که بیشتر در مورد مسائل مالی در سایت فایل بگذارن که ما ایرادات خودمون رو متوجه بشیم و روشون کار کنیم چون به اندازه ای که ما تغییر میکنیم نتایج هم تغییر میکنه و اگر نتیجه ما تغییر نکرده یعنی ایراد از ما هست و باید روی خودمون کار کنیم. سپاسگزارم.
خداوند را هزاران مرتبه شکر بابت یک فرصت دیگر الهی شکرت
سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان خوبم
تغییر شخصیت یک فرایند تکاملی است
من این جمله حالا خییلی بهتر درک میکنم باید تکامل طی شود تا شخصیت ما بهتر شود تا ما بهتر از قبل شویم الهی شکرت
می خواهم اتفاق چند هفته پیش برایم رخ داد را برایم بنویسم من تا الان با هیچ دختری وارد رابطه نشدم و خییلی مقاومت های درباره ارتباط با دختر ها دارم
من اصلا تکامل را در نظر نگرفتن و به یک دختر پیشنهاد ازدواج دادم و این دختر جواب رد داد و خییلی بالای من تاثیر گذاشت و یکم حالم را بد کرد خدا را شکر خییلی زودتر به خودم آمدم و از آنجایی که شاگرد بهترین استاد هستم رفتم دفترچه ام را باز کردم و نوشته ام درس های که از آن اتفاق گرفتم و حالا به صورت جدی تر روی خودم کار میکنم و می دانم که انسان درست به موقع اش وارد زندگی من می شود الهی شکرت من فقط باید لیزر فوکس روی خودم داشته باشم و روی باور عایم خداوند به زودی انسان هماهنگ با باور های جدید من را وارد زندگی من خواهد کرد
خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم که به راهی درست هدایتم کرد الهی شکرت الهی شکرت
خدای من چقدررر تحسین برانگیز است دوستان خوبم که این قدر روی خود کار کردند و فرکانس های آگاهی دهنده شان را من دریافت میکنم ، چقدر قشنگ و درست و با دقت کامل صحبت میکنند.
در مورد قانون تغییر صحبت کردند ، چیزیکه من خیلی در خودم احساس کردم و چقدر دقیق مثل آئینه به خودمان برمیگردد. وقتی تغییر میکنی ، تازه بعضی چیزهارا در زندهگی برای اولین بار در زنده گیت تجربه میکنی ، و این خیلی خوشآیند است و من بخودم میگم دیدی این بخاطر تغییر توست. پس باید همیشه حرکت کنیم تا نتایج پایدار بماند و دنبال برنامه ها و یاد گیری باشیم .
اگر تغییر نکنیم و بقولی ایستاد شویم ، در حقیقت ما ایستاد نیستیم بلکه پسرفت میکنیم پس باید حرکت کنیم حرکت ، حرکت …
صبر موقعی درست است که روی خودت کار میکنی و میگذاری که تکامل طی شود و در عین حال روی خودت هم کار میکنی . نه اینکه بشینی و هیچ کاری نکنی و بگی که من صبر باید بکنم .
یاداوری اینکه هرچقدر که من تغییر کنم جهان اطرافم هم تغییر میکنه
دقیقا توهم در مورد مسائل مالی بیشتر از همیشه هست چون ما روی این موضوع بیشتر زوممیکنیم انتظار تغییرات گسترده داریم ولی به همون اندازه که ما تغییر کنیم نتاسج تغییر میکنه
باید دتبال بهتر شدن باشیم قبل اینکه حهان مارو مجبور کنه این حرفا چقدر زود فراموش میشن و ما درگیر روزمرگی میشیم بعد میگیم چرا نتایج درست نمیشه
خب ما درگیر مسائل روزانه خودمونیم و حواسمون نیست که چی سرمون میگذره جهت دهی نداریم انتظار داریم یهو بدهی ها اوکی بشه همه جی روال باشه
ولی تا ما به اون اندازه تغییر نکنیم این خبرا نیست
همه چی داره تغییر میکنه ولی ما حواسمون نیست اگه به گذشته خودمون نگاه کنیم ببینیم که قبلا کجا بودیم الان کجاییم دیگه ول نمیکنیم این مسیرو بیشتر و جدیتر دنبال میکنیم و ادامه میدیم
در مورد شریک استاد من جون شریک دارم و هر دومون داریم با برنامه های شما کار میکنیم یکم واسم سوال هست
در صورتی که ما نتایج خیلی خوب گرفتیم تو کارمون
خرید ماشین اجاره مغازه تو بازار تهران اجاره خونه تو تهران در صورتی و…درصورتی که از صفر شروع کردیم و از شهرستان اومدیم بدون هیچی
و تو صنف خودمون هم یکی از دوستانمون هست که شریک داره و بسیار نتاسج خیلی بزرگگرفتن و رشد کردن خیلی زیاد و عالی
و اینکه در مورد شریک میگین من یکم گیج میشم اگخ جواب یکم روشن کنین این موضوع رو ممنون میشم
سلام بر استاد عباسمنش عزیز ک باعث شدن خیلیامون از همه جهات تغییر کنیم و مهم ترینش خودمونو پیدا کنیم، عزت نفس داشته باشیم ک استاد عزیز خدا میدونه فقط ک چ چیزایی برای شما کنار گذاشته ک بهتون بده ک ۱۰۰ درصد بهترین چیزهاس،ی موردی رو خاسم بگم اونم اینک لطفآ استاد عزیز بعضی از دوستان ک صحبت میکنن از حیطه بحث خارجن و فقط اومدن تو اون محیط ک چیزی گفته باشن!! در حالیکه اگ تک تک دوستان ب این امر واقف بشن ک اگ آمادگی لازم برای بیان مطلب و یا اگر چیزی برای گفتن دارن صحبت کنن ک بقیه دوستان ازش استفاده کنن حتی شده از ی جمله….بعضی از دوستان هم دو بار صحبت میکنن ک چی بشه !! کلاب هاوس الان همه دارن چرا ما از این تایم استفاده درست نکنیم؟! بیشتر سخنان استاد عزیز اینکه ما در شرایط بحرانی حالا چ خوب چ بد جلوی احساساتمونو بگیریم و درست رفتار کنیم، و اینم گردن اینکه من از خدا خاسم ک امروز با استاد حرف بزنم ک شد و شاید باورتون نشه!!!! یعنی چی مثلا؟؟؟
استاد عزیز ب نظر من این برنامه زمان میبره تا جاش بیوفته ک دوستانی ک واقعآ حرفی دارن بیان جلو و گرنه کله اعضای سایت باید بریزن اونجا…
ب نظر من مثل استاد رفتار کنیم، سر بزنگاه تصمیم درست بگیریم و تفاوت کاری ک نفس دستور میده با الهام رو درک کنیم.
استاد گرامی ممنون میشم ی برنامه در مورد نفس و الهام صحبت کنید و تفاوت اینارو ب هممون بگین
نمیدونم چرا حس خوبی در مورد این کلمه نداشتم ،وحالا دارم متوجه میشم چرا
چون باورهای جامعه این را به ما القا کرده که صبر یعنی مدت طولانی منتظر بودن
و حالا متوجه شدم این صبر ذره ذره با تغییر ما شکل میگیره
درسته که نیاز به تکامل داره این صبر کردن ما ودرست عمل کردنمون،
ولی همون لحظه که تغییر کنیم جهان ما هم تغییر میکنه
وصبر به معنای امید و کارکردن تا رسیدن به مدارهای بالاتره، در حالیکه همون لحظه هم نتایج کوچک را میبینیم.
ما نمیتونیم از پله ی اولین به پله ی دهم یا بالاتر بریم این صبر یعنی تکامل و در دل این صبر از همان لحظه جوانه های کوچک زیبا رویش کرده است و با توجه و نگهداری و مراقبت این جوانه ها تبدیل به درختان تنومند میشود.
اولین نکته ای که میخواهم بگم اینه منم طول مسیر یه مدت تقریبا کوتاه از کارکرد روی خودم سست شدم اما نه اینکه کاملا رها کنم و واقعا درک کردم و با چشم بیناتر دیدم که رفتار و جهان اطراف منم تغییر کرد حالا تغییر جهان اطراف ما از ارتباط با آدمها گرفته تا تجربه های زندگیمون و نتیجه درآمد،آرامش و ….
حالا چه منفی چه مثبت
من به یه موضوعی همین دیروز داشتم فکر میکردم وقتی ما آدمها در بعضی مواقع آگاهی کمتری داریم احساس ندونستن باعث میشه ما بهتر و متعهدتر به آموزه ها عمل کنیم چونکه گوش سپرده تریم اما ممکنه بعضی هامون با داشتن آگاهی و اطلاعات بیشتر باعث بشه بازم در تله شیطان گیر کنیم که من میدونم و چونکه فکرمیکنیم میدونیم و میگیم خب من که الان میدونم ولی چرا اتفاقات مورد علاقه من رخ نمیده،،من که این همه دانستی و آگاهی ذهنی دارم پس چرا اتفاقات دلخواهم رخ نمیده ،همین میشه یه سد بزرگی جلو راهمون
خب منی که دارم اینارو میگم چونکه بنده خودم در یه شغلی که قبلا مشغول بودم تا زمانی که احساس میکردم هیچی نمیدونم و با احساس ایمان،انگیزه و پاگذاشتن در دل ترسهای اون موقعیت های کاری پا میذاشتم یه عالمه پیشرفت و نتایج خوب کسب میکردم اما از زمانی که یه خورده بیشتر یاد گرفتم و احساس میکردم بیشتراز قبل میدونم و اون انگیزهای قبل رو نداشتم دیگه اون نتایج همیشه دلخواه هم رو نداشتم چونکه اون احساس قبلی رو نداشتم تازه بعداز مدتها همین چندماه قبل فهمیدم دلیل اصلی پیشرفت و پسرفتم چی بوده
اما درنهایت اون کار مورد علاقم نبود گذاشتمش کنار و مدتهاست که فقط به رشته مورد علاقه خودم فعالم،،
استاد وقتی مثال زیدان رو زدی انگار یه جورایی احساس کردم که منم قبل از اینکه به اهداف و رویاهام برسم باید اون دیدگاه و باورهای بزرگ رو در خودم درست کنم و بسازم
یا این نکته که ما هرچقدر تغییر کنیم جهان هم تغییر میکنه اینو من پریروز هم خیلی خوب تجربه کردم و همین دیشب وقتی داشتم تمرکزی روی خودم کار میکردم همون لحظه یه ایده خوب و ساده در موضوع کارم اومد به ذهنم و واقعا دیشب هم خیلی بهتراز روز قبل این موضوع سریع العجاب رو درک کردم،،
و استاد مثال آینه رو زدی خیلی مفید و آموزنده بود برام
که ما باید اینقدر از تغییرات کوچک رو جلو آینه انجام بدیم که همون لحظه نتیجه های کوچک رو ببینیم تا با تکرار این نتایج کوچک منجر به نتایج های بزرگتر بشه مانند همین آینه وقتی ما یه حرکت یه قیافه یه تمرین رو جلو آینه مدام تمرین کنیم همون لحظه واکنش جهان اطرافمون رو میبینیم
اما نتایج بزرگتر و دلخواه رو بعداز مدتی انجام دادن خواهیم دید مانند مقایسه عکسهای قبل خودمون و تصویر الان جلو آینه،،
وقتی آدم کمی عمیق تر به کارکرد خودش و جهان میندازه بهتر میفهمه که همونطور تا قبل از رسیدن به خیلی از خواسته ها و اهداف کارش دشواره همونطور هم میتونه بعداز رسیدن یسری از اهداف و خواسته ها هم کارش کمی دشوار بشه چونکه دیگه از یسری تضادها گذشته دیگه باید خیلی از انگیزه هارو آگاهانه برا خودش ایجاد کنه،،
من از دیشب که واکنش جهان رو به خودم دیدم پس امروز با تعهد بیشتری به تغییر خودم ادامه میدم
آرزوی سلامتی و خوشبختی و پیشرفت رو برا همگی دارم همیشه منتظر نتایج عالیتون هستم و در پایان تحسین میکنم چنین استادی رو که همیشه تلاش برا پیشرفت بیشتر و سیری ناپذیره شاید این جمله بظاهر ساده باشه اما برا من به اندازه کهکشانها ارزش داره چونکه وقتی بهش فکرمیکنی خیلی بهتر معنای زیبایی و پیشرفت در کل کیهان و قصد پروردگار رو درک میکنی،،،،
سلام خدای نازم خدایی که تو لحظه اجابت میکنی به شرط ایمان به شرط پاکی دل
استاد عزیزم قطب نمای واقعی زندگی من ومریم شایسته عزیز سلام ودرود فراوان
وقتی دوست عزیز داشتن صحبت میکردن مقاومتهای ذهن من هی میگفت چیزی رو بگو که استاد گفت وتا اخر صحبتشون فکر کردم باز هم اون مطلب اصلیه رو نگفت اما اما اما خدایا چطور استاد از دل این صحبت به ظاهر پرت از موضوع عجب اصل واساسی رو گفتن اصلی که من به عینه امروز لمس کردم ذر حالی که نمیدونستم اقا این کل موضوع هست که تا تو تغییر میکنی بلافاصله دنیات عوض میشه همون موقع به اندازه ی تغییر باور تو جهانت تغییر خواهد کرد و دنیا صبر نمیکنه بعداااا نتیجه بهت بده خدایااا به قول شما عباسمنشی ها چه کدی چه کدی رو استاد گفت که نمیدونم اولین بار میشنوم یا چون توی مدارش نبودم تا حالا این موضوع رو نگرفته بودم
خدایااا من دو سه روزه درباره ی خودم بیشتر میخام وامروز فوراا دوتا نشونه اومد که اولی طبق فایل قبلی که استاد راجع به حسادت مفید صحبت میکرد دقیقا تا موفقیت یه نفر رو شنیدم از کجا به کجا اول حسودیم شد از نوع مخربش بعد یهو با یه تلنگر جالب خدااا یادم اورد اره ه اون تونسته برا من راحت تر سریعتر وگسترده تر انجام میشه واتفاقا نشونه هست برا درخواست جدیدی که دو سهروزه دارم توحیدی بهش فکر میکنم
وقبل این فایل یه نشونه ی دیگه در راستای خواستم دیدم اومدم توسایت دیدم خدایااا استاد داره راز بزرگ تغییر باورها رو میگه. دقیقا نکته ای که تا حالا باعث شده فکر کردم رو خودم تو خیلی زمینه ها دارم کار میکنم اصلا هیچ تغییر باور مفید وسازند ه ای نبوده بلکه درجا میزدم فکر میکردم دارم تکاملم رو طی میکنم
استاد فوق العاده ای
کمتر از دوساله با قانون جذب با شما واساتید ومتدهای موفقیت دیگه اشنا شدم ولی هر روز که میگذره بیشر وملموس تر فهمیدم فهمیدم که این استاد عباسمنش من واقعا پیشتازی هست که بقیه حالاحالا ها مونده به. عمق فهم ودرک قانون برسن هر سری واضح تر میشه که استاد میگه دنبال راه میانبر نگردید از تجربه واگاهی وعلمش هست که میگه هنوز بقیه دارن با ازمون وخطا پیش میرن ولی استاد عزیزم همه ی اضافی های مسیر وشناسایی کرده و اصل مطلب رو شسته ورفته اقا داره بهت میگه مخصوصا معنای واقعی صبر رو امروز باز کردن پس بزنیم تو دل جاده که این ته تهش هست فوق العاده ای استاد دمت گرم
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی بزرگوار
خدایا شکرت که اینجا هستم و خدایا شکرت که میتوانم بیشتر روی خودم کار کنم و بخوانم و بنویسم
نادیده گرفتن نتایج که من نمیخواهم اسم بزرگ وکوچک روی اونها بگذارم چون همون به ظاهر کوچک ها هم در زمان خودشون نتیجه بزرگی بودند ولی وقتی مدتی میگذره یا به دستش میاریم ذهن دست به کار میشه و میگه حالا معلوم بود که میبایست اینجوری بشه یا این که چیزی نیست پس از این همه کار کردن روی خودت.
پس نه باید غافل باشیم نه بی انگیزه و نه حرص داشته باشیم چون دقیقا همون لحظه که داریم روی خودمون کار میکنیم و با افکارمون توی ذهنمان بازی میکنیم درواقع داریم هدایت میشیم به سمت یک نتیجه و حالا اون نتیجه میتونه خوب باشه یانباشه خواسته باشه یا ناخواسته و این میشه بما کسبت ایدیهم آنچه از پیش فرستاده ایم.
پس هرچه بیشتر روی خودمون کارکنیم وبتونیم باورهای مناسب رو جایگزین باورهای مخرب ذهنمان کنیم هرچه تمرکز داشته باشیم و هرچه کنترل کنیم ورودیها رو که چی داریم به خورد ذهنمان میدیم مدارها تغییر کند و تکامل طی میشود بنابراین اشکال نداره اگر برای کنترل ذهن سرمون درد بگیره خسته بشیم یا مدتی احساس خستگی کنیم به هرحال به قول استاد از بیل زدن راحت تره. و همه چیز کنترل ذهن هست که باید این کنترل ذهن رو فریاد زد.فریاد زد که چقدر مهم هست و چقدر تعیین کننده.
شاد باشید و تندرست ثروتمند در دنیا وآخرت
سلام خدمت استاد گرامی و مریم جان شایسته عزیز. سلام خدمت دوستان عزیزم در سایت.
نکته ای که این فایل داشت این هست که ما به اندازه ای که تغییر میکنیم جهان هم به همون اندازه نتایج ما رو تغییر میده. یعنی به اندازه ای که از نظر فرکانسی و باوری و سپس عملکردی تغییر میکنیم جهان هم به همون اندازه نتایج ما رو تغییر میده. اگر یک ذره تغییر کنیم جهان به اندازه ی همون یک ذره نتایج ما رو تغییر میده. اگر خیلی تغییر کنیم جهان هم خیلی نتایج ما رو تغییر میده و نکته اینجاست که ما یک دفعه نمیتونیم خیلی تغییر کنیم و به مرور با ادامه مسیر تغییرات بزرگ رخ میده. مثلا درآمد در حال افزایش هست اما شاید با انتظارات ما نخونه ولی اگه میخوایم به درآمد بالاتر برسیم باید باورها رو تغییر بدیم تا نتایج بالا اتفاق بیفته.
صبر به این معنا نیست که ما روی خودمون کار کنیم کار کنیم کار کنیم و نتیجه ای رخ نده. نه به همون اندازه که داریم روی خودمون کار میکنیم نتایج رخ میده دقیقا مثل آینه ای که به اندازه ای که دستت رو تکون میدی چشمت رو میبندی و .. نتیجه رو تغییر میده. چه مثال جالبی زد استاد گفتید من روی خودم کار کردم در مسافر کشی و دیدم به اندازه ای که من روی خودم کار کردم مسافر بعدی ای که اومد سوار شد از مسافر قبلیه بهتر بود.این یعنی دقیقا به اندازه ای که ما تغییر میکنیم جهان هم زندگی ما رو تغییر میده.
یک نکته جالب دیگه ای که از صحبت های استاد یاد گرفتم این بود که چون ما روی خودمون کار میکنیم و تضادهای زندگیمون حل میشه فکر میکنیم که دیگه بسه یا خودش خوب شده یا دیگه نیازی نیست کار کنم این نتایج خودش بوجود اومده و هست و بالاخره زمانش بود که این اتفاقات بیفته و این جور فکرها. چون تضاده حل شده این فکر رو میکنیم. در صورتی که میخوایم اون تضادها تکرار نشن و تضادهای دیگه زندگیمون حل بشن باید کار کردن روی خودمون رو ادامه بدیم. برای اینکه عقب گرد نداشته باشیم باید روی خودمون هر روز کار کنیم.
من این صحبت استاد رو قبول دارم اما یک نکته ای هم میخوام این وسط اضافه کنم که شاید ما به خاطر زیاد کار کردن روی باورهامون نیاز به یک استراحت ذهنی هم داشته باشیم. یعنی وقتی مدت زیادی روی خودت کار میکنی ذهن مثل یک اسفنج میمونه که پر از آب شده هرچقدر آب بیشتری بریزی دریافت دیگه ای نداری و میگی چرا من دارم روی خودم کار میکنم اما تغییری رو حس نمی کنم و اگه این کار کردن مداوم رو با تعهد ادامه بدی و بیشتر روی خودت کار کنی ذهنت گنجایشش رو نداره داری الکی وقت هدر میدی باید یک زمان هایی رو هم بگذاری برای استراحت کردن، برای شل کردن! برای تفریح کردن، برای دوری کردن از فضای کار کردن روی ذهن. نه اینکه ورودی بد بدیم یا باورهای قدرتمند کنندمون رو تضعیف کنیم. نه. مراقب اونا که باید باشی مراقبت کانون توجهت در فضای زندگی روزمره باید باشی و از موارد نامناسب اعراض کنی ولی باید شل کنی! یک مدت شل کنی گوش دادن به فایل ها رو. باید وقتت رو بگذاری برای ارتباط با افراد مناسب، بیاد وقتت رو بگذاری برای فضای ذهن رو عوض کردن. یعنی باید فضای ذهنیت رو از کار کردن روی خودت دور کنی. یک جورایی باید رها کنی تا اسفنج ذهنیت که پر از آب شده خالی بشه و قابلیت دریافت مجدد آگاهی رو پیدا کنه. البته این در صورتی هست که فشرده و به مقدار زیاد – بمبارانی – کار کرده باشی. اگر روزی 2 الی 3 ساعت وقت بگذاری برای کار کردن تمرکزی روی خودت و در زمان های دیگه به فعالیت های مربوط به زندگیت بپردازی این فضا خود به خود ایجاد میشه و ذهنت باز هست. دقیقا مثل روزه میمونه. وقتی روزه میگیری (یا جدیدا یک روش هایی اومده که بهش میگن فست کردن که شما فکر میکنم در دوره قانون سلامتی در موردش صحبت کردید) چون چیزی نمیخوری و نمینوشی تا یک ساعت خاص معده ای که به خاطر تلاش های متداوم هضم غذا کار کرده و انرژی زیادی رو مصرف کرده فضا پیدا میکنه که استراحت کنه و این انرژی بدن بر میگرده و از طرفی هورمون های بدن هم شروع به متعادل شدن میکنن. مثلا دوپامین که مغز به عنوان پاداش ترشح میکرده بواسطه ی دریافت غذا ترشح نمیشه و سطح دوپامین بدن پایین میاد باعث میشه وقتی که موعد غذا خوردن میرسه و تو غذا میخوری از همون غذایی که دیگه لذتی ازش نمیبردی چنان لذتی دریافت کنی که کلی احساس خوب بهت بده، این به چه دلیله؟ به خاطر روزه. به خاطر فست. به خاطر گذاشتن یک فضای استراحت. مثل خواب میمونه. اگه همیشه بیدار باشیم و کار کنیم بازدهیمون صفر میشه. دیگه انرژی خلاقیت و .. از بین میره. اگه همیشه بیداری و نمیخوابی به مشکل میخوری. اگه همیشه غذا میخوری و روزه و فست نمیگیری به مشکل میخوری در طولانی مدت و لذت غذا و تعادل هورمون ها و خیلی چیزها از بین میره، اگه همیشه ورزش میکنی و استراحت و خواب و تغذیه مناسب رو رعایت نکنی به مشکل میخوری. بنابراین اگه همیشه سخت روی خودت کار میکنی و فایل توی گوشت هست و فضای استراحت در نظر نمیگیری بازدهیت صفر میشه. شاید این سوال برات بوجود اومده باشه من همیشه فایل توی گوشم هست چرا نتایج تغییر نمیکنه به خاطر اینکه تو باید فضا بدی به ذهنت. باید استراحت کنی. باید دور بشی از کار کردن روی خودت. من خودم این اشتباه رو از فایل «تغییر باورها به روش استاد عباس منش» کردم و چون استاد گفته بود باید بمباران کنی ذهنت رو همیشه هندزفری به گوش بودم و اتفاقا خیلی نتیجه هم داشت بمباران کردن ذهن اما بعد یک مدتی نتیجه معکوس میداد. انگار هر چی بیشتر تلاش میکردم که روی ذهنم کار کنم کمتر نتیجه میگرفتم. نتایج برعکس میشد و از طرفی ذهنمم به شدت مشغول میشد و نشخوار فکری پیدا کرده بودم. در صورتی که وقتی گیواپ کردم ورودی دادن مداوم رو و فضا رو گذاشتم کنار اون موقع بقیه موارد درست شد و تصمیم گرفتم که روزی 2 الی 3 ساعت وقت اختصاص بدم به کار کردن تمرکزی روی ذهنم و باقی زمانم رو بگذارم صرف مواردی که ربطی به فایل صوتی، کامپیوتر، موبایل و دنیای دیجیتال نداره و اجازه بدم اسفنج ذهنم با فعالیت های دیگه خالی بشه و اصلا فرصت عمل کردن به دانسته هام رو پیدا کنم. چون وقتی به بهانه کار کردن روی خودت میچسبی به گوشی و اینترنت و کامپیوتر از مسیر درست خارج میشی. ما به دنیا نیومدیم که پشت سر هم پشت این وسایل باشیم. ما باید هر روز برنامه پیاده روی داشته باشیم. باید هر روز برنامه ارتباط با افراد مناسب داشته باشیم. باید برنامه برای فعالیت کاری و بیزینسی داشته باشیم – که نمیدونم بگم خوشبختانه یا بگم متاسفانه خیلی از ابزارهای کاری امروزه شده کامپیوتری و ما رو میچسبونه به رایانه که این به نظرم کاملا خوب نیست – باید گاهی به خودمون فضا بدیم و از دنیای دیجیتال بزنیم بیرون و وابسته به اون نباشیم که البته سخته. اتفاقا دوره هایی در دنیا برگزار میشه به نام دوپامین دیتاکس که خیلی از فعالیت ها رو در اون در طول روز محدود میکنن مثل سوشال مدیا، غذا های شیرین خوردن، فست فود خوردن، پورن و خودارضایی، تلوزیون دیدن، موسیقی و خیلی موارد دیگه که دوپامین زیاد رو در مغز ترشح میکنه و همین کار باعث میشه که سطح دوپامین پایین بیاد و سیستم پاداش دهی مغز درست بشه. البته از نظر من خیلی از موارد دوپامین دیتاکس به صورت کلی باید از زندگی حذف بشه مثل غذاهای نامناسب، تلوزیون، گشتن بی مورد در شبکه های اجتماعی، پورن و … چون اعتیاد ایجاد میکنن و باعث افسردگی و خستگی بیشتر هم میشن. ولی همین دوره دوپامین دیتاکس باعث میشه که لذت های زندگی ما خیلی بیشتر بشه. کارهایی که دیگه برات رنگ و بویی نداشتن و عادی شده بودن بعد از دوپامین دیتاکس تبدیل به یک بخش لذت بخش در زندگیت بشن. مثلا موسیقی گوش دادن. وقتی یک مدت موسیقی گوش نمیدی و بعد از یک مدت گوش میدی خیلی لذت بیشتری ایجاد میشه و دیگه برات عادی نیست و مغز دوپامین زیادی باهاش تشرح میکنه که شاد ترت میکنه. شاید خیلی ها دوران کودکیشون رو به خوبی یاد میکنن و میگن که چقدر اون موقع حس و حال همه چیز خوب بود ولی الان کمتر شده. چرا؟ به خاطر عادی شدن سطح دوپامین در بدن هست. چون در کودکی ما تجربه استفاده از نعمت ها رو نداشتیم و تازه با اونها رو به رو شده بودیم دوپامین زیادی رو مغزمون بابت انجام اون فعالیت ها بهمون میداد. به قولی سپاسگزار تر بودیم. بابت کوچکترین چیزها لذت میبردیم و دوپامین ترشح میشد. اما بعد دیگه این نعمت ها برامون عادی شد چون همیشه بودن و دیگه اون میزان دوپامین ترشح نمیشد و به قولی حال نمیداد. اگه میخوای اون لذت زیاد قبلی رو ببری باید یک مدت اون نعمت ها رو از خودت دور کنی. دقت کردی وقتی برق یک مدت نیست و بعد از مدتی میاد چقدر سپاسگزار تر میشی و شاد تر میشی؟ یا وقتی میری کمپ و تو دل طبیعت وقتی میرسی به خونه بعد از چند روز چقدر حس لذت و سپاسگزاری بیشتر بابت همون امکانات زندگیت پیدا میکنی؟ اینها خاصیت دوپامین دیتاکس هست. دقیقا مثل فست و روزه که به تعادل زندگی کمک میکنه این موضوع هم کمک میکنه به شادی و لذت بیشتر. البته نکات زیادی داره که نمیخوام از بحث اصلی زیاد دور بشم. امیدوارم منظورم رو درست درک کرده باشید.
در ادامه ی فایل اشاره شد به اینکه قانون جهان این هست که جهان «در هر لحظه» داره به فرکانس های ارسالی ما پاسخ میده و اتفاقاتی که در آینده زندگیمون داره رخ میده (ثانیه های آینده) بوسیله کانون توجه ما در همین لحظه خلق شده بنابراین باید همواره فرکانس مناسب ارسال کنیم تا اتفاقات مناسب رخ بده و این به معنای این هست که همواره در طول زندگی باید کانون توجه رو مدیریت کنیم.
خیلی لذت بردم از صحبت های شکیبا عزیز و شعرهای قشنگش و لحن صحبت دلنشینش، امیدوارم هر جا که هستی سلامت باشی و موفق.
حالا مسئله امروز من چی هست و چه بهره ای میتونم از صحبت های استاد ببرم؟ اینکه من در موضوع مالی در کسب و کار شخصیم نتایج مالیم مطابق با انتظاراتم نیست و میگم کفاف یک زندگی معمولی رو هم نمیده و باید برم برای کسی کار کنم که حقوق خوبی میده و فرصت های شغلی زیادی که هست.. و کسب و کار فعلیم رو بگذارم کنار.. و البته به این معنا نیست که کار کردن روی خودم نتیجه نداشته. قبلا هم گفتم من نتیجه گرفتم از کار کردن روی باورهای مالیم اما نتیجه به اون اندازه ای که میخواستم نشده. دقیقا مثال گذشته استاد که گفت کار کردن روی باورهای مالیم نتایج رو مطابق انتظاراتم بهتر نکرد ولی بهتر شد. نتایج مالی فعلی من در حد دخل و خرج روزمره ام هم نیست و میگم من با این درامد نمیتونم فکر این رو بکنم که دوره های روان شناسی ثروت رو بخرم که بتونم درست و حسابی تر روی باورهام کار کنم و ظرف وجودم رو گسترش بدم. فروش پایین هست. با توجه به صحبت های استاد در این فایل به این نتیجه میرسم که من به اندازه کافی تغییر نکردم. ولی از لحاظ زمانی من واقعا زمان زیادی گذاشتم. من خیلی فایلها رو نوشتم خیلی گوش دادم و خیلی تکرار کردم و همین هم باعث شد از مدار بدهی فاصله بگیرم و به مدار سود برسم. واقعیت این هست که من قبلا در مدار بدهی بودم. ولی الان در مدار سود هستم و به بالای صفر رسیدم. مدتی هم هست که در این مدار هستم و به ثبات رسیدم. ولی خواسته هام این هست که بتونم درامد بالاتری رو تجربه کنم. جدیدا هم خیلی زیاد روی فایل های باور فراوانی، چند برابر کردن درآمد کار کردم. ازشون هم نتیجه دیدم و ثروت وارد زندگیم کرده ولی میزانش به اندازه کمترین استانداردهامم نیست و اگه همین ها رو هم کار نکنم نتیجه ای که دارم از بین میره. بنابراین باید کار کنم. الان میتونم بگم که ورودی مالی دارم و خدارو بابت همین ورودی مالی ای که دارم بسیار شاکر هستم چون قبلا همینم نبود – منظورم از زمانی که با استاد آشنا شدم هست چون قبل از استاد من کسب و کار موفقی داشتم که داستانش رو گفتم که چی شد – به نظرم این تلاش ذهنی زیاد به نظر من ارزش این مقدار ورودی مالی کم رو نداشته و من باید تغییری رو ایجاد کنم که این مسئله حل بشه. شاید بحث ترمزهاست که مانع نتایج من شده. سوال شد برام که چرا یک سری افراد از همین فایل های نتایج رشد چند برابری درامد رو میگیرن اما من نتیجه ام رشد نیم برابری فوقش هست. چطور یک فایل ثابت این نتیجه متفاوت رو ایجاد میکنه. طبق آگاهی های این فایل باید این معیار رو در نظر بگیرم که نتایج من به اندازه تغییر من بوده. دقیقا مثال آینه. اگر من دستم رو تکون بدم آینه همون موقع دستم رو تکون میده. اگه دست من رو آینه تکون نمیخوره یعنی من دستم رو تکون ندادم که نتیجه تغییر نکرده. پس باید روی باورهای مالیم کار کنم. من تمرکز بیشتری میگذارم برای کار کردن روی مباحث ثروت به صورت هدیه و برخی دوره هایی که در سایت دارم و امیدوارم هستم به بهبود نتیجه چون من دوست دارم از طریق کسب و کار شخصیم رشد کنم حقیقتا. خیلی سپاسگزار میشم از استاد عزیز که بیشتر در مورد مسائل مالی در سایت فایل بگذارن که ما ایرادات خودمون رو متوجه بشیم و روشون کار کنیم چون به اندازه ای که ما تغییر میکنیم نتایج هم تغییر میکنه و اگر نتیجه ما تغییر نکرده یعنی ایراد از ما هست و باید روی خودمون کار کنیم. سپاسگزارم.
به نام خداوند مهربان و بخشنده
روز 172
خداوند را هزاران مرتبه شکر بابت یک فرصت دیگر الهی شکرت
سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان خوبم
تغییر شخصیت یک فرایند تکاملی است
من این جمله حالا خییلی بهتر درک میکنم باید تکامل طی شود تا شخصیت ما بهتر شود تا ما بهتر از قبل شویم الهی شکرت
می خواهم اتفاق چند هفته پیش برایم رخ داد را برایم بنویسم من تا الان با هیچ دختری وارد رابطه نشدم و خییلی مقاومت های درباره ارتباط با دختر ها دارم
من اصلا تکامل را در نظر نگرفتن و به یک دختر پیشنهاد ازدواج دادم و این دختر جواب رد داد و خییلی بالای من تاثیر گذاشت و یکم حالم را بد کرد خدا را شکر خییلی زودتر به خودم آمدم و از آنجایی که شاگرد بهترین استاد هستم رفتم دفترچه ام را باز کردم و نوشته ام درس های که از آن اتفاق گرفتم و حالا به صورت جدی تر روی خودم کار میکنم و می دانم که انسان درست به موقع اش وارد زندگی من می شود الهی شکرت من فقط باید لیزر فوکس روی خودم داشته باشم و روی باور عایم خداوند به زودی انسان هماهنگ با باور های جدید من را وارد زندگی من خواهد کرد
خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم که به راهی درست هدایتم کرد الهی شکرت الهی شکرت
بنام خدایی مهربان
سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیزم
گام پنجم از فصل دوم از روزشمار تحول زندگی من
خدای من چقدررر تحسین برانگیز است دوستان خوبم که این قدر روی خود کار کردند و فرکانس های آگاهی دهنده شان را من دریافت میکنم ، چقدر قشنگ و درست و با دقت کامل صحبت میکنند.
در مورد قانون تغییر صحبت کردند ، چیزیکه من خیلی در خودم احساس کردم و چقدر دقیق مثل آئینه به خودمان برمیگردد. وقتی تغییر میکنی ، تازه بعضی چیزهارا در زندهگی برای اولین بار در زنده گیت تجربه میکنی ، و این خیلی خوشآیند است و من بخودم میگم دیدی این بخاطر تغییر توست. پس باید همیشه حرکت کنیم تا نتایج پایدار بماند و دنبال برنامه ها و یاد گیری باشیم .
اگر تغییر نکنیم و بقولی ایستاد شویم ، در حقیقت ما ایستاد نیستیم بلکه پسرفت میکنیم پس باید حرکت کنیم حرکت ، حرکت …
صبر موقعی درست است که روی خودت کار میکنی و میگذاری که تکامل طی شود و در عین حال روی خودت هم کار میکنی . نه اینکه بشینی و هیچ کاری نکنی و بگی که من صبر باید بکنم .
خداره صدهزار مرتبه شکر برای این قوانین عالی
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم
عجب فایلی
یاداوری اینکه هرچقدر که من تغییر کنم جهان اطرافم هم تغییر میکنه
دقیقا توهم در مورد مسائل مالی بیشتر از همیشه هست چون ما روی این موضوع بیشتر زوممیکنیم انتظار تغییرات گسترده داریم ولی به همون اندازه که ما تغییر کنیم نتاسج تغییر میکنه
باید دتبال بهتر شدن باشیم قبل اینکه حهان مارو مجبور کنه این حرفا چقدر زود فراموش میشن و ما درگیر روزمرگی میشیم بعد میگیم چرا نتایج درست نمیشه
خب ما درگیر مسائل روزانه خودمونیم و حواسمون نیست که چی سرمون میگذره جهت دهی نداریم انتظار داریم یهو بدهی ها اوکی بشه همه جی روال باشه
ولی تا ما به اون اندازه تغییر نکنیم این خبرا نیست
همه چی داره تغییر میکنه ولی ما حواسمون نیست اگه به گذشته خودمون نگاه کنیم ببینیم که قبلا کجا بودیم الان کجاییم دیگه ول نمیکنیم این مسیرو بیشتر و جدیتر دنبال میکنیم و ادامه میدیم
در مورد شریک استاد من جون شریک دارم و هر دومون داریم با برنامه های شما کار میکنیم یکم واسم سوال هست
در صورتی که ما نتایج خیلی خوب گرفتیم تو کارمون
خرید ماشین اجاره مغازه تو بازار تهران اجاره خونه تو تهران در صورتی و…درصورتی که از صفر شروع کردیم و از شهرستان اومدیم بدون هیچی
و تو صنف خودمون هم یکی از دوستانمون هست که شریک داره و بسیار نتاسج خیلی بزرگگرفتن و رشد کردن خیلی زیاد و عالی
و اینکه در مورد شریک میگین من یکم گیج میشم اگخ جواب یکم روشن کنین این موضوع رو ممنون میشم
سلام بر استاد عباسمنش عزیز ک باعث شدن خیلیامون از همه جهات تغییر کنیم و مهم ترینش خودمونو پیدا کنیم، عزت نفس داشته باشیم ک استاد عزیز خدا میدونه فقط ک چ چیزایی برای شما کنار گذاشته ک بهتون بده ک ۱۰۰ درصد بهترین چیزهاس،ی موردی رو خاسم بگم اونم اینک لطفآ استاد عزیز بعضی از دوستان ک صحبت میکنن از حیطه بحث خارجن و فقط اومدن تو اون محیط ک چیزی گفته باشن!! در حالیکه اگ تک تک دوستان ب این امر واقف بشن ک اگ آمادگی لازم برای بیان مطلب و یا اگر چیزی برای گفتن دارن صحبت کنن ک بقیه دوستان ازش استفاده کنن حتی شده از ی جمله….بعضی از دوستان هم دو بار صحبت میکنن ک چی بشه !! کلاب هاوس الان همه دارن چرا ما از این تایم استفاده درست نکنیم؟! بیشتر سخنان استاد عزیز اینکه ما در شرایط بحرانی حالا چ خوب چ بد جلوی احساساتمونو بگیریم و درست رفتار کنیم، و اینم گردن اینکه من از خدا خاسم ک امروز با استاد حرف بزنم ک شد و شاید باورتون نشه!!!! یعنی چی مثلا؟؟؟
استاد عزیز ب نظر من این برنامه زمان میبره تا جاش بیوفته ک دوستانی ک واقعآ حرفی دارن بیان جلو و گرنه کله اعضای سایت باید بریزن اونجا…
ب نظر من مثل استاد رفتار کنیم، سر بزنگاه تصمیم درست بگیریم و تفاوت کاری ک نفس دستور میده با الهام رو درک کنیم.
استاد گرامی ممنون میشم ی برنامه در مورد نفس و الهام صحبت کنید و تفاوت اینارو ب هممون بگین
تشکر فراوان از استاد گرامی و خانم شایسته عزیز
به نام الله هدایتگر
سلام دوستان
ردپای من درفایل172سفرنامه
من باوردارم که تمام اتفاقات زندگی من به خاطرافکاروباورهاوفرکانس هایی هست که به جهان هستی ارسال میکنم الهی شکرت
تازمانی که روی خودمون کارمیکنیم نتایج خوبه ولی وقتی مغرورمیشیم وبه خودمون میگیم همه چی بلدیم اونوقته که سقوط میکنیم
یکی ازصحبت های کوین ترودوهمینه که میزان اموزش پذیری شماچقدرهست چقدرحاظریدبهابپردازید
کوین میگه اگه بگیدمن بلدم ویاددارم کلاازدایره اموزش حذف میشیدشمابایدهرروزدرحال یادگیری باشیدوچقدرحرفش بااستادیکی هست
مثل غداخوردن بایدهرروزبه ذهنمون غذابدیم ورشدکنیم
ماهرلحظه نتیجه فرکانس های خودمون رومیگیریم که داریم به چی توجه میکنیم چی صحبت میکنیم روچی تمرکزداریم وبعدنتایج میاد
به محض این که روخودتون کارمیکنیدنتایج خودش رونشون میده وقتی به احساس خوب میرسی نتیجه میادهرچندکوچک نه این که صبرکنیم تانتایج بیاد
هرروزبایدروی خودمون کارکنیم تانتایج بزرگتروبهترشودوبه همه خواسته هامون برسیم
شادوموفق باشید
احمدفردوسی
سلام استاد نازنینم
بابت این توضیحات شما در مورد صبر بسیار سپاسگزارم
نمیدونم چرا حس خوبی در مورد این کلمه نداشتم ،وحالا دارم متوجه میشم چرا
چون باورهای جامعه این را به ما القا کرده که صبر یعنی مدت طولانی منتظر بودن
و حالا متوجه شدم این صبر ذره ذره با تغییر ما شکل میگیره
درسته که نیاز به تکامل داره این صبر کردن ما ودرست عمل کردنمون،
ولی همون لحظه که تغییر کنیم جهان ما هم تغییر میکنه
وصبر به معنای امید و کارکردن تا رسیدن به مدارهای بالاتره، در حالیکه همون لحظه هم نتایج کوچک را میبینیم.
ما نمیتونیم از پله ی اولین به پله ی دهم یا بالاتر بریم این صبر یعنی تکامل و در دل این صبر از همان لحظه جوانه های کوچک زیبا رویش کرده است و با توجه و نگهداری و مراقبت این جوانه ها تبدیل به درختان تنومند میشود.
به نام خداوند همیشه مهربان
سلام به همه
اولین نکته ای که میخواهم بگم اینه منم طول مسیر یه مدت تقریبا کوتاه از کارکرد روی خودم سست شدم اما نه اینکه کاملا رها کنم و واقعا درک کردم و با چشم بیناتر دیدم که رفتار و جهان اطراف منم تغییر کرد حالا تغییر جهان اطراف ما از ارتباط با آدمها گرفته تا تجربه های زندگیمون و نتیجه درآمد،آرامش و ….
حالا چه منفی چه مثبت
من به یه موضوعی همین دیروز داشتم فکر میکردم وقتی ما آدمها در بعضی مواقع آگاهی کمتری داریم احساس ندونستن باعث میشه ما بهتر و متعهدتر به آموزه ها عمل کنیم چونکه گوش سپرده تریم اما ممکنه بعضی هامون با داشتن آگاهی و اطلاعات بیشتر باعث بشه بازم در تله شیطان گیر کنیم که من میدونم و چونکه فکرمیکنیم میدونیم و میگیم خب من که الان میدونم ولی چرا اتفاقات مورد علاقه من رخ نمیده،،من که این همه دانستی و آگاهی ذهنی دارم پس چرا اتفاقات دلخواهم رخ نمیده ،همین میشه یه سد بزرگی جلو راهمون
خب منی که دارم اینارو میگم چونکه بنده خودم در یه شغلی که قبلا مشغول بودم تا زمانی که احساس میکردم هیچی نمیدونم و با احساس ایمان،انگیزه و پاگذاشتن در دل ترسهای اون موقعیت های کاری پا میذاشتم یه عالمه پیشرفت و نتایج خوب کسب میکردم اما از زمانی که یه خورده بیشتر یاد گرفتم و احساس میکردم بیشتراز قبل میدونم و اون انگیزهای قبل رو نداشتم دیگه اون نتایج همیشه دلخواه هم رو نداشتم چونکه اون احساس قبلی رو نداشتم تازه بعداز مدتها همین چندماه قبل فهمیدم دلیل اصلی پیشرفت و پسرفتم چی بوده
اما درنهایت اون کار مورد علاقم نبود گذاشتمش کنار و مدتهاست که فقط به رشته مورد علاقه خودم فعالم،،
استاد وقتی مثال زیدان رو زدی انگار یه جورایی احساس کردم که منم قبل از اینکه به اهداف و رویاهام برسم باید اون دیدگاه و باورهای بزرگ رو در خودم درست کنم و بسازم
یا این نکته که ما هرچقدر تغییر کنیم جهان هم تغییر میکنه اینو من پریروز هم خیلی خوب تجربه کردم و همین دیشب وقتی داشتم تمرکزی روی خودم کار میکردم همون لحظه یه ایده خوب و ساده در موضوع کارم اومد به ذهنم و واقعا دیشب هم خیلی بهتراز روز قبل این موضوع سریع العجاب رو درک کردم،،
و استاد مثال آینه رو زدی خیلی مفید و آموزنده بود برام
که ما باید اینقدر از تغییرات کوچک رو جلو آینه انجام بدیم که همون لحظه نتیجه های کوچک رو ببینیم تا با تکرار این نتایج کوچک منجر به نتایج های بزرگتر بشه مانند همین آینه وقتی ما یه حرکت یه قیافه یه تمرین رو جلو آینه مدام تمرین کنیم همون لحظه واکنش جهان اطرافمون رو میبینیم
اما نتایج بزرگتر و دلخواه رو بعداز مدتی انجام دادن خواهیم دید مانند مقایسه عکسهای قبل خودمون و تصویر الان جلو آینه،،
وقتی آدم کمی عمیق تر به کارکرد خودش و جهان میندازه بهتر میفهمه که همونطور تا قبل از رسیدن به خیلی از خواسته ها و اهداف کارش دشواره همونطور هم میتونه بعداز رسیدن یسری از اهداف و خواسته ها هم کارش کمی دشوار بشه چونکه دیگه از یسری تضادها گذشته دیگه باید خیلی از انگیزه هارو آگاهانه برا خودش ایجاد کنه،،
من از دیشب که واکنش جهان رو به خودم دیدم پس امروز با تعهد بیشتری به تغییر خودم ادامه میدم
آرزوی سلامتی و خوشبختی و پیشرفت رو برا همگی دارم همیشه منتظر نتایج عالیتون هستم و در پایان تحسین میکنم چنین استادی رو که همیشه تلاش برا پیشرفت بیشتر و سیری ناپذیره شاید این جمله بظاهر ساده باشه اما برا من به اندازه کهکشانها ارزش داره چونکه وقتی بهش فکرمیکنی خیلی بهتر معنای زیبایی و پیشرفت در کل کیهان و قصد پروردگار رو درک میکنی،،،،
در پناه همون آفریدگار کیهان باشید….
سلام خدای نازم خدایی که تو لحظه اجابت میکنی به شرط ایمان به شرط پاکی دل
استاد عزیزم قطب نمای واقعی زندگی من ومریم شایسته عزیز سلام ودرود فراوان
وقتی دوست عزیز داشتن صحبت میکردن مقاومتهای ذهن من هی میگفت چیزی رو بگو که استاد گفت وتا اخر صحبتشون فکر کردم باز هم اون مطلب اصلیه رو نگفت اما اما اما خدایا چطور استاد از دل این صحبت به ظاهر پرت از موضوع عجب اصل واساسی رو گفتن اصلی که من به عینه امروز لمس کردم ذر حالی که نمیدونستم اقا این کل موضوع هست که تا تو تغییر میکنی بلافاصله دنیات عوض میشه همون موقع به اندازه ی تغییر باور تو جهانت تغییر خواهد کرد و دنیا صبر نمیکنه بعداااا نتیجه بهت بده خدایااا به قول شما عباسمنشی ها چه کدی چه کدی رو استاد گفت که نمیدونم اولین بار میشنوم یا چون توی مدارش نبودم تا حالا این موضوع رو نگرفته بودم
خدایااا من دو سه روزه درباره ی خودم بیشتر میخام وامروز فوراا دوتا نشونه اومد که اولی طبق فایل قبلی که استاد راجع به حسادت مفید صحبت میکرد دقیقا تا موفقیت یه نفر رو شنیدم از کجا به کجا اول حسودیم شد از نوع مخربش بعد یهو با یه تلنگر جالب خدااا یادم اورد اره ه اون تونسته برا من راحت تر سریعتر وگسترده تر انجام میشه واتفاقا نشونه هست برا درخواست جدیدی که دو سهروزه دارم توحیدی بهش فکر میکنم
وقبل این فایل یه نشونه ی دیگه در راستای خواستم دیدم اومدم توسایت دیدم خدایااا استاد داره راز بزرگ تغییر باورها رو میگه. دقیقا نکته ای که تا حالا باعث شده فکر کردم رو خودم تو خیلی زمینه ها دارم کار میکنم اصلا هیچ تغییر باور مفید وسازند ه ای نبوده بلکه درجا میزدم فکر میکردم دارم تکاملم رو طی میکنم
استاد فوق العاده ای
کمتر از دوساله با قانون جذب با شما واساتید ومتدهای موفقیت دیگه اشنا شدم ولی هر روز که میگذره بیشر وملموس تر فهمیدم فهمیدم که این استاد عباسمنش من واقعا پیشتازی هست که بقیه حالاحالا ها مونده به. عمق فهم ودرک قانون برسن هر سری واضح تر میشه که استاد میگه دنبال راه میانبر نگردید از تجربه واگاهی وعلمش هست که میگه هنوز بقیه دارن با ازمون وخطا پیش میرن ولی استاد عزیزم همه ی اضافی های مسیر وشناسایی کرده و اصل مطلب رو شسته ورفته اقا داره بهت میگه مخصوصا معنای واقعی صبر رو امروز باز کردن پس بزنیم تو دل جاده که این ته تهش هست فوق العاده ای استاد دمت گرم
عاشقتم عاشقتم عاشق
خدایااا شکر شکر شکر