گفتگو با دوستان 17 | مسئولیت مسائل زندگی ات را بپذیر - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    516MB
    33 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 17 | مسئولیت مسائل زندگی ات را بپذیر
    30MB
    33 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

153 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید جواد همتی گفته:
    مدت عضویت: 1949 روز

    به نام خدا که به شدت کافیست

    به شرط پاکی دل وطهارت روح وپرهیز از معامله با شیطان

    سلام خدمت استاد عزیزم بانو شایسته مهربان و تمام دوستان وعاشقان این مسیر توحیدی

    مسیولیت پذیری وتعهد و هدف داشتن

    چقدر زیبا و جالب بود وقتی داشتم این فایل فوق العاده رو گوش میکردم که نشانه من بود امروز دقیقا به یاد فایل انگیزشی شماره 3استاد افتادم چون یه فایلی هست که خلاصه تمام قوانین در ان هست و از خیلی از موارد اونجا استاد عزیزم با یه اهنگ فوق العاده در پس زمینه فایل صحبت میکنه وفایل تصویریش که خیلی عالیه هست و من از ابتدای اشنایی با شما استاد عزیزم از اولین فایل هایی که به سمتش هدایت شدم همین فایل انگیزشی شماره 3 بود که بعد از گذشت چهار پنج سال هنوز هم هر روز اولین فایل این فایل هست که گوشش میدم وواقعا باهاش یه حس عجیب ونزدیکی به خداوند دارم که از تمام قوانین به نظرم قانون تکامل حس خوب کنترل ذهن از تمرکز بر نکات مثبت عزت نفس حس ارزشمندی وانگیزه ومسیولیت پذیری وتعهد وشور وشوق واراده داشتن و هدف داشتن در زندگی و یه پکیج کامل هست که خیلی فوق العاده است که همه چیز به نظر من در 7 دقیقه خلاصه شده البته اگر در مدار دریافتش باشم و جالبی داشتن اینه که من از این فایل هفت دقیقه ای هر بار که گوش میکنم چیزای جدیدی درک میکنم واگاه تر میشم حالا فایل های دیگه بماند که چندین ساعت هستن ومحصولات که تا عمر دارم باید گوششون بدم تا ازشون استفاده کنم ودر مسیر بمانم و هدایت رو دریافت کنم و بیشتر دلیل اینکه چرا انقدر این فایل رو من گوش میدم هر روز به خاطر اینه کخ من برام تعهد وبیشتر کردن هر روزه تعهد در این مسیر الهی برام مهمه مسیولیت پذیری کل اتفاقات شرایط وادم ها یی که هستن و تمام نعمت تمام هدایت و درکل مسیولیت پذیری در قبال هر انچه در زندگی ام خلق میشود براینم مهم است و در نهایت هدف یه جایی تو این فایل انگیزشی استاد اشاره میکنید یادت باشه اگر هدف نداشته باشی تو زندگیت با سرعت هر چه بیشتر داری رو حیه ات رو نابود میکنی واز بین میبری و من واقعا هر دفعه این جمله رو از شما استاد عزیزم میشنوم فکر میکنم واقعا هدفم چیه ایا هدفی دارم چقدر هدفم برام مهمه چون به همین اندازه مهمه که اگر بی هدف داری نفس میکشی حتی تو مردی فقط یه مرده هستی که داره نفس میکشه و برام بیش از حد مهم هست هدف داشتن واونم واضح ومشخص سپاسگزارم استاد عزیزم

    حالا میخوام درباره تمام موضوعاتی که در این فایل هم بچه ها الهام و ارام و مهیار عزیزم واقعا ازتون متشکرم به خاطر این حد از عزت نفس وحسی که درونی بود ومنتقل شد واز این حد از نتایجی که داشتید تحسینتون میکنم امید وارم هر کجا هستید شادتر وموفق تر باشد در همه جنبه های زندگیتون دوستتون دارم

    اولین موضوع مسیولیت پذیری

    خوب من از کودکی با توجه به شرایط خان.ادگی ام مسیولیت های زیادی رو بر عهده داشتم و این باعث شد در درون من این حس تقویت شود وهمین طور در درون من به وجود بیاد ورشد کنه خوب یادمه از سن پنج وشش سالگی خرید خونه رو انجام میدادم چون پدرم مریض شده بود ویکی از پاهاش هم در تصادف شکسته بود حدود یک سال ونیم این مسیولیت های خونه نون میگرفتم میوه واینا میگرفتم وبعضی مواقع که دیگه خرید های اساسی برای خونه داشتیم همراه مادرم میرفتم وانجامش میدادم خوب اون موقع که من خیلی بچه بودم وسرم نمیشد که مثلا میرفتم نون بگیرم بهم نون کهنه بهم میدادن یا میرفتم میوه بگیرم خودم که دستم نمیرسید باید برام جدا میکرد بهم میداد و همین اشتباهات باعث شد من تجربیات زیادی در خرید کردن وانجام کار های خونه داشته باشم البته مادرم هم خدا عمر با عزت بهش بده خیلی کمک میکرد هر دفعه اشنباه میکردم بهم یاد میداد ومنم واقعا از اون بچگی شجاعت خوبی داشتم همیشه خودم رو تحسین میکنم میرفتم نون وایی دیگه مادرم بهم یاد داده بود اگه میدیدم نون کهنه است میگفتم نمیخوام یه نون دیگه بهم بده اونا هم همیشه گوش میکردن یا میرفتم میوه بگیرم نگاه میکردم میوه ها رو اگر میدیدم خرابه پس میدادم یا بهش میگفتم برام عوض کنه و توی اون دوران کودکی خیلی چیزای خوبی رو از مسیولیت پذیری درک کردم وهمیشه خدار و شکر میکنم به خاطر این اتفاق واین شجاعت وجسارت خانواده ام مخصوصا مادرم که دیگه همه چیز دست به دست هم داد تا من خیلی چیزا رو درک کنم و خدا هم همیشه هوامو داشت هیچ وقت نشد من به مشکل جدی بخورم همیشه کارار انجام میشد و همه چیز خیلی روان و ارام انجام میشد بدون نگرانی کمی ترس بود ولی اونم هر دفعه گم وگور میشد و خوب بعد از بهبود پدرم من خودم دیگه تو اون حال وهوای بچگی انگار یه تصمیم درونی گرفته بودم که انگار من دوست دارم اینجوری بودن رو اینکه مسیولیت کارام با خودم باشه هی نگم بابا مامن خوب خواهر و برادر هم که نداشتم تا هفت سالگی وتناه بودم وخدا روشکر این تنهایی هم خیلی بهم کمک کرد که خیلی چیزا رو درک کنم همون موقع ها در درونم مثلا رابطه ام با خدا خیلی عمیق تر بود بهتر بود و شروع شده بود ومیفهمیدش چون کسی هم نبود و مسیولیت کارهای خودم رو پذیرفته بودم یه موقع هایی دیدی جا میخوری اه چه جوری این انجام شد چطور این کار درست شد خیلی تو زندگیم از همون بچکی معجزه هاییی میدیدم و درک میکردم چون خودم وخودش بودیم بیشتر جالب بود بهش میگفتم باهاش صحبت میکردم میگفتم ببین یا تو داری اینکار رو میکنی یا من انجامش دادم بعضی موقع ها باهم بحثمون میشد و خیلی جالب بود با یه چیزی در درونم باهم میخندیدیم با هم دعوا میکردیم باهم اقدام میکردیم اون میگفت من میگفتم وخیلی حس خوبی بود و مسیولیت پذیری در من از همون دوران رشد کرد وهر چه میومد م بالاتر وبزرگ تر میشدم چون خودمم واکنش نشون میدادم وعلاقه نشون میدادم که دوست دارم مسیولیت پذیر باشم خانواده هم مقاومتی نمیکردن چون نتیجه های اون مدت دیده بودن دیگه منم خودم اقذام میکدم مثلا تو سن ده سالگی تصمیم گرفتم دوچرچه نو بخرم و تصمیمم رو گرفتم وبه سه ماه تابستون که رسید رفتم به بابام گفتم میشهمن سه ماه رو برات شاگردی کنم وبیام سرکار باهات تا اخر تابستون دوچرخه بخرم با پولش بابام گچ کار بود خیلی هم مقاومت داشت که من برم سر این کار چون خودش هم بهش علاقه ای نداشت اما من رفتم گفتم وقبول کرد سه ماه تابستون رفتم سر کار بعد اینجوری بود صبح ساعت هفت پا میشدیم میرفتیم تا پنج بعد از ظهر سرکار بعد من میومدم عصر خونه میخوابیدم تا فردا صبحش که بابام بیدارم کنه بریم سر کار یعنی ببین من عاشق این بودم که برم تو کوچه عصر ها بازی کنم با بچه ها ولی انقدر کار سنگین بود و سخت بود که نمیتونستم عصر که میومدم همه بدنم داشت تیکه میشد و دیگه باید اینکار میکردم خیلی هم سخت بود ولی خیلی غد بودم و سر این موضوعات پاش وایمیسادم هر روز تجسم میکردم دوچرخه رو خریدم باهاش میرم مدرسه عصر ها میرم تو کوچه با بچه ها بازی میکنیم میتونم باهاش خیلی جاها برم و همین باعث میشد صبح به هر شکلی شده پا شم برم سرکار هر چی بابام میگفت امروز بمون استراحت کن مادرم میگفت نمیخواد بری مثلا یه موقع هایی که دیگه خیلی داغون بودم ولی باز میگفتم میام پا میشدم هر جوری بود میرفتم و در نهایت اخر تابستون دوچرخه رو خریدم یعنی انگار بنز خریدم یه لذتی داشت که انگار دنیا رو بهم دادن بیشتر میدونی اون حسی که خودت کار کردی تلاش کردی واون حس اینکه مفید بودی برا خودت ویه حرکتی کردی تا به هدفت برسی من رو خوشحال میکرد و این مزه دلچسب مسیولیت پذیری و اون لذت رسیدن به هدف با حرکت کردن خودم رفت زیر زبونم و خوب خیلی عوامل دیگه هم دخیل بود در این مسیولیت پذیری من خوب وضعیت مالی خانواده ام وضعیت کاری پدرم اینکه میدیدم بنده خدا داره صبح تا عصر کار میکنه تمام وجودش رو میزاره اما هنوز نیاز های اولیه زتدگیمون هم به زور تا مین میشه یهمینه میه انگیزه خیلی خوبی بهم میداد که باید خودت حرکت کنی تلاش کن و مسیولیت خودت رو حداقل بپذیر یادمه خیلی کم سعی میکردم پول تو جیبی بگیرم یا درخواست کنم خوب هر تابستون که سعی میکردم یه جایی برم سرمار همراه پدرم یا جاهای دیگه یه خورده پول تابستونم رو پس انداز میکردم یه خورده هم پول خورده هایی که توخونه پیدا میکردم به بابام یا مادرم میگفتم میشه این مال من باشه و همون پول خورد ها رو جمع میکردم ووقتی میشد میرفتم یه چیزی میخریدم ومیخوردم کیک ونوشابه شیشه ای بود بیشتر یا از اسن شیر های شیشه ای بود بالاخره که این حس در دونم رشد کرد وانگار یه چیزی د ردرونم بود که این رو تایید میکرد که باید خودت دست به کار بشی منتظر کسی نمون انجامش بده خوب من انگار هر چه بزرگ تر میشدم اینم در درونم قوی تر میشد یادمه توی نو جوانی میخواستم موتور بخرم و باز هم شروع کردم هر موقع تو تابستون توی مدرسه هر موقع وقت میکردم سعی میکردم کار کنم وکار کردم وپس انداز کردم وموتور نو خودم رو خرید ودر ادامه اش هم در سن بیست ودو سالگی این حدودا میخواستم ماسین بخرم وباز شروع کردم وجاهای مختلف کار کردن تا بتونم ماشینم رو بخرم وهر دفعه در مسیر واقعا خداوند هدایت میکرد ودرها رو برام باز میکرد و انگار اون موقع هم من به قول استاد داشتم به بعضی از قوانین حالال به صورت نا خوداگاه عمل میکردم میفهمیدم کار ها درست میشه پول داره میاد هی بیشتر جور میشه این کار اینطور شد اونجا درست شد و بالا خره من ماشین رو خریدم با چهل و پنج میلیون سال 98ماشین خریدم و یادمه تو دوران دانشگاهم بود ومن میرفتم کلاس میرفتم دانشگاه تا دوساعت استراحت میخورد یا کلاسی کنسل میشد من سر کار بودم و تابستون هم که کلا سر کار بودم و خدا روشکر ماشین رو خریدم واون لذت رسیدن به هدف خیلی عالی بود و بیشتر خرجی ها وهزینه های زندگی ام با خودم بود حالا اون موقع که خونه پدرم بودم بعضی مواقع هم سعی میکردم خرید خونه هم انجام بدم خودم پدرم ومادرم ناراحت میشدن اما من بهم لذت میداد از درامد خودم اینکار رو انجام بدم والان که دیگه مستقل شدم که دیگه اصلا یکی از دلایلی مستقل شدم اینه که تجربه بیشتری از همین مسیولیت پذیری داشته باشم و رشد کنم

    خوب همه این موارد رو گفتم که بگم اون موقع ها من قانون رو رو نمیدونستم ولی این در درون من رشد کرد و خیلی چیزای دیگه که الان پنج سالی هست که استاد با استاد عزیزم اشنا شدم درک کردکم که خیلی از اون خصوصیات شخصیتی ورفتار وحس های درونی که داشتم قبل از اینکه با قانون وفرکانس ومدار اشنا بشم درست بوده ویکیش این بوده مسیولیت پذیری ولی الان بعد دیگه ای از مسیولیت پذیری که این فراتر از همه چیز هست به نظر من اونم

    مسیولیت پذیری در قبال هر چیزی که داره خلق میشه مسیولیت فرکانس هایت باورهایت مداری که توش هستی اتفاقاتی که داره خلق میشه چه به سمت خوب وچه به سمت بد دیگه بهونه ای در کار نیست در هیچ چیزی وقتی من فهمیدم که من دارم خلق میکنم دیگه مسیولیت همه اینا با منه چون خداوند داره دقیق عمل میکنه قانون سر سوزنی اشتباه نمیکنه اون بی عیب ونقص هست اونی که امکان خطا داره منم پس هیچ چیز وهیچ کس دیگه مقصر نیست در هیچ چیزی در هیچ اتفاقی و این منم و خداوند وقوانین واین سیستمی که وجود دارد و داره دقیق کارش رو انجام میده اگر بهش هویج بدی اب هویج میده اگر سیب بدی اب سیب میده هر چی ورودی بدی همون رو تجویل میگیری من واقع خدا روشکر خیلی وقته دیگه هر بار سعی میکنم والان که خیلی خوب شده دیگه نا خوداگاهنه تر شده هر چقدر روش کار کنیم بهتر میشه دیگه من میپذیرم یعنی هر اتفاقی میوفته خوب باشه میگم خدایا اعتبارش به توهست منم دمم گرم یه تیکه کوچولو از سهم خودم رو انجام دادم ونتیجه خوب شد من وخدا یه سیستم هستیم و با هم هستیم چیزی از ما جدا نست و اگر نتیجه نگرفتم یا نتیجه بد شد بازهم گفتم منم من یه جایی رو درست نرفتم یه جای کارم لنگ خورده هیچ کس مقصر نیست باید ایراد رو پیدا کنم وحلش کنم یعنی دیگه قشنگ این انگشت اشاره کامل سمت خودمه هیچ کس مقصر نیست من من من ببین جواد چیکار کردی میخوای بهتر بشه باید خودت بهتر بشی میخوای همین جوری بمونه همین طور ادامه بده میخوای بد تر بشه ولش کن قانون احساسی ندارد دقیقه ودرست عمل میکنه خودتو هیچ وقت گول نزن این تویی که کامل نیستی وممکنه خطا کنی هر چقدر به قانون بیشتر عمل کنی نتیجه بهتر میشه نزدیک تر بشی نتایج بزرگ نزدیک تر میشن دور بشی نتیجه که هیچ خودتم فراموش میکنی از خودت هم دور میشی و هیچ دست ئیگه ای در کار نیست فقط همینه و خدا روشکر با شما استاد عزیزم و دوره ها وراهنمایی های شما خدا یاری ام کرد که این مسیولیت رو هم بپذیرم و بتونم خودم رو تغیر بدم در تمام جنبه ها و نتایجش هم مشخصه خدا روشکر وقبول دارم ابتدای راه سخته ولی باید ادامه بدی ومتوقف نشی فقط جواب میده واین عضله هم قوی میشه واین پذیرفتن هم برام بهتر و ارام تر و روان تر پیش میره خدا روشکر

    پس در هر صورت مسیولیت همه چیز با خودمه البته مسیولیت همه چیز خودم نه دیگران هرکسی خودش میدونه . نتیجه خودش رو هم میگیره

    خوب بریم سراغ بحث تعهد

    خوب تعهد هم خیلی بحث مهمی هست دیگه وواقعا یه چیز درونی هست که فقط با کنترل ذهن میشه گفت امکان پذیر هست ومن خودم خیلی موقع ها تعهد دادم ولی دفعه اول کامل انجامش ندادم ولی خوبه همین که اقدام کنم ومتعهد باشم تکاملم پشتش میاد خوب برای بعضی چیزا با دفعه اول تعهد دادن انجام شده ونتیجه هاشم دیدم خدا روشکر ولی بعضی چیزا هم چندین دفعه تعهد دادم تا بتون باز شروع کنم وعمل کنم وانجامش بدم هر چقدر توی کنترل ذهن قوی تر بشم انگار تعهدم هم بیشتر میشه ولی تصمیم گیرنده برای تعهد در هر زمینه ای و اون حد از کنترل ذهنی که نیاز داره تا ائن کار رو انجام بدی یا انجام ندی بستگی به خودمون داره بستگیه به میزان تضادی که بهش خوردم داره بستگی داره که بخام چقدر چک بخورم چقدر تضاد ببینم تا بتونم کامل به تعهدم عملم کنم من که اگاه هستم که راهی جز این نیست کنترل ذهن خوب تعهد هم میشه همون کنترل ذهن پس باید با امید و یقین واعتماد وایمان روش کار کنیم و من خودم یه خصوصیت اخلاقی که دارم خیلی در تعهد داشتن به خودم سخت گیر عمل میکنم ودرونن هم سعی میکنم همیشه حواسم بهش باشه تا جایی که نا خوداگاه بشه ورشد کنم خدا روشکر خوب عمل میکنم خیلی هنوز راه دارم ولی اینی هم که هستم در تعهد خیلی خوبه خدا روشکر و هر روز هم داره بهتر میشه و واقعا نتایج بیشتر تعهد بیشتر رو مبخواد مثلا من خودم الان یه دوسه روزی هست که تعهد دادم دست چک نگیرم وچک نکشم دیگه وسفته هم به کسی ندم خدا میدونه دوسه بار شرایطش پیش اومد که برای کارم باید اینکار رو میکردم با این که نیاز داشتم ولی بازهم گفتم من قبل از اینکه به کار نیاز داشته باشم به ایمان درذونی ام به خدا نیاز دارم به توکل به ازادی ذهنم از چک وسفته واینا نیاز دارم نیاز دارم که شرک نورزم دسته چک رو پاره کردم وهر دفعه هم شرایطش پیش اومد باز هم گفتم نه وخداوند پداش میدهد خداوند و قانون ضایع نمیکنه ایمان کسی رو که فقط به خداوند توکل میکنه وثابت قدم میمونه ومتعهد وایمیسه وپا پس نمیکشه و منم خدا روشکر الان هنوز چند روزه شروع کردم این تعهد رو و نتیجه کوچولوش رو دیدم همین چند روزه و انقدر خوشحالم که میخوام بالا در بیارم واقعا وو در همه چیز اینه فکر کنم دیگه هممون تجربه اش کرده باشیم وقتی به یه چیزی ایمان داری و پاش وایمیسی خدا هم میگه ببین این بنده من من رو باور داره محاله ممکنه جواب نده جواب میده قانون اینه خداوند به اندازه ای که من ایمان میارم وشجاعت و جسارت دارم پاسخ میدهد و من تازگیا سعی میکنم تعهدم در حد مرگ باشه یعنی راه بهونه ای براش نزارم وخودمم درو نزنم دیگه بالاتر از مرگ که نداریم نهایتش اینه که میمیرم خوب بمیرم تعهد میدم واقدام میکنم و راه ها ودرها باز میشه وادامه میدی وانجام میشه وهمه چیز بهتر وخوب تر میشه و این نتایج کوچولو که میاد بیشتر باور میکنی تعهدت تقویت میشه و و همین جوری میوفتی تو سیکل مثبت وخوب وجلو میری البته باید ادامه بدی تضاد هاتئ به یاد بیاری ازشون انگیزه بگیری اهرم رنج ولذت بنویس وادامه بده و این تعهد هم خیلی خوبه من خودم سعی میکنم در موضوعات کوچک وبزرگ همیشه تعهد بدم چون بیشتر یادم میمونه که حواسم باشه این داستانش چیه الان تصمیم درست چیه تا سهم خودم رو درست انجام بدم

    خوب بریم سراغ هدف

    هدف هم که یه موضوع خیلی مهم هست که همیشه باید باشه واقعا همیشه این مثال رو برای خودم میزنم ودر درون خودم تجسمش میکنم همیشه به خودم میگم من نه تنها باید هدف مشخصی داشته باشم و واضح باشه بلکه باید مثل یه لامپ هزار وات همیشه جلوی چشمم باشه خیلی مهمه هم هدف داشتن وهم اینکه هدفت رو گم نکنی باید انقدر واضح باشه و انقدر تکرار بشه وانقدر بهش فکر کنم وتجسمش کنم ودرخئاست کنم که همیشه یادم باشه هدف چیه وقراره به چی برسیم و واقعا هر چنر وقت یکبار باید بیام بنئیسم هدف هام رو وواضح ترشون کنم واقدام کنم انگیزه داشته باشم وو از مسیرش لذت ببرم و بهش برسم و این رسیدن به هدف خیلی به من کمک میکنه در شناخت خودم در شناخت قوانین خداوند و این خیلی فوق العاده است وخودم خدا روشکر همیشه سعی کردم هیچ موقع بی هدف نباشم ویه هدف دارم همیشه و براش حرکت میکنم وهر بار خودم رو چک میکنم ایا تو مسیرش هستم ایا قدمی براش برداشتم دارم چیکار میکنم زمانم برای هدفم داره میره یا جای دیگه داره تلف میشه و مهمه واقعا برام مهمه که از این زندگی لذت ببرم ودر تمام جنبه ها تجربه کنم و پیش برم خدا روشکر میکنم

    استاد عزیزم ازتون ممنونم وسپاسگزارم بانو شایسته دوست داشتنی ممنونم از شما سپاسگزارم ازتون به خاطر تمام انرژی نیرو وتوان وقدرت وهمه چیزای خوبی که د دردونتون وجو داره ودر این مسیر توحیدی هم برای ما به اشتراک میزارین هم به خودتون بیشتر وبیشتر کمک میکنیددوستتون دارم عاشقتونم

    و یکی از هدف های زندگیم ایم هدف قشنگ استاد هست که ببهم یاد داده وبه ارامش خاصی میده

    اینکه خودم زیا زندگی کنم وکمک کنم جهان زیبا تر بشه برای زندگی دیگران

    سپاسگزارم از همگی دوستتون دارم وممنونم از تمام دوستان و عاشقان این مسیر توحیدی

    سپاسگزارم از همتون

    براتون زبایی و قشنگی وشادی و نعمت ورزق وروزی بیشتر روز از خداوند خواستارم چون لیاقتش رو دارید

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    داود کمالی گفته:
    مدت عضویت: 2452 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استاد عزیزم

    واقعا انسان چقدر باید روی خودش کار کرده باشه

    واین چنین بتونه احساس شو کنترل کنه,

    واین قدر خودش انسان شریفی باشه,

    که شاگردانی تربیت کنه ،که زندگیشان رو اینقدر با اموزهاش متحول کنه ،

    خودش الگویی برای همه باشه

    من باید این سوال رو خودم پاسخ بدم و اجرای کنم که چرا من نمیتونم دقیق روی تعهد م وایستم ،برای همیشه ،باوجود الگویی مثل شما، واین همه نتایج دوستان که فقط در کلاب هوز آمدن وگفتن؟؟

    چقدر شما انسان بزرگواری هستین

    در پناه خدای مهربان شاد ،سلامت باشید،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2238 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام آقا داوود

      دیدیم به کامنتم امتیاز دادید و نام شما برایم جدید بود، اومدم به قسمت کامنت های ارسالی شما، دیدیم که آخرین کامنت شما این کامنت است. اومدم از شما تشکر کنم.

      ممنون بخاطر امتیازی که به کامنتم دادید.

      در پناه حق پاینده و پایدار باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    علیرضا بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 2816 روز

    سلام و درود خدا بر شما استاد عزیز

    استقبال از تغییر، پذیرش تغییر، تغییر اجباری یا مقاومت در برابر تغییر

    اینکه کدوم نگرش رو در نسبت به تغییر انتخاب می کنی، می تونه سرنوشتت رو زیر رو کنه

    چقدر مهمه که اصل رو از فرع تشخیص بدیم، چقدر مهمه که درگیر فرعیات (که برای بقیه جامعه اصل هستند) نسیم.

    استاد عزیز، خدارو شکر می کنم بخاطر وجود شما که اینقدر عالی اصل رو از فرع می شناسید، جدا می کنید و به ما هم یاد می دید.

    راستش اول که این گفتگو رو می دیدم، با خودم می گفتم این همه موضوع مهم و جذاب وجود داره برای صحبت کردن، چرا استاد این موضوع رو انتخاب کردن

    قسمت های مختلف گفتگو رو که نگاه می کردم و می آمدم جلوتر، اهمیت موضوع برام بیشتر مشخص می شد اما بازم به نظرم اونقدر حیاتی و تعیین کننده نبود، تا اینکه دیشب داشتم سوره اعراف رو مطالعه می کردم رسیدم به آیه هایی که درباره قوم فرعون و فرآیند نابودی اونها صحبت می کرد

    اینکه اولا نابودی یا پیشرفت یک فرآینده که به تدریج اتفاق می افته

    اینکه جهان با تضادها با ما صحبت می کنه، با نشانه ها

    اگر درس یک تضاد رو گرفتی و به اون درس عمل کردی، بزرگتر میشی، می ری کلاس بالاتر، اما اگه درسو نگیری تجدید نمی شی، سر همون کلاس نمی مونی بلکه می ری یه کلاس پایین تر و اگه بازم درسو نگیری، کلاس پایین تر و در نهایت اخراج

    فرعونی که پادشاه قدرتمند ترین امپراتوری زمانه هست، کسی که خودشو «رب» می دونه هم اگر قوانین رو نادیده بگیره، اگر بخواد بر خلاف مسیر حرکت جهان حرکت کنه، اگر نشانه ها و تضادها رو نادیده بگیره، محکوم به نابودی است

    قرآن تشریح می کنه که چطور در ابتدا تضادهای کوچکی (رجز) بر اونها واقع می شد اما درس نمی گرفتند، قول می دانند که تغییر کنند. می دونستد که این گرفتاری ها علامتی هست که میگه تغییر کنید و اونها هم قول می دادند که رفتارشون رو تغییر بدن، اما به محض اینکه اون مسئله رفع می شد، دوباره به همون شیوه قبل رفتار می کردن.

    اعراف:۱۳۴

    وَلَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا یَامُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِندَکَ لَئِن کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنِی إِسْرَائِیلَ

    و هرگاه بر آنها بلای پریشانی و اضطراب واقع می‌شد می‌گفتند: ای موسی، از پروردگارت، بنا به عهدی که با تو بسته، بخواه که اگر این بلا را از ما بردارد، به یقین به تو ایمان می‌آوریم و حتماً بنی‌اسرائیل را همراه تو روانه می‌سازیم!

    اعراف:۱۳۵

    فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ یَنکُثُونَ

    اما همین که آن بلا را تا سرآمدی که به آن می‌رسیدند، برمی‌داشتیم، با اینحال پیمان می‌شکستند!

    بارها و بارها این تضادها وارد زندگیشون می شد و چون توجهی نمی کردند و این تضادها و نشانه ها رو نادیده می گرفتن، به جهت قوانین بدون تغییر جهان هستی که میگه یا باید تغییر کنی و رشد کنی یا نابود بشی، هر بار تضادهای شدیدتری وارد زندگیشون می شد اما باز هم توجه نمی کردند، بازهم این نشانه ها رو که دیگه خیلی واضح شده بودند رو نمی دیدند.

    اینجا بود که قوانین بدون تغییر جهان هستی حکم به دفع و طرد آنها گرفت و آنها را نابود کرد.

    اعراف:۱۳۶

    فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا عَنْهَا غَافِلِینَ

    پس آنان را دفع و طرد کردیم و در دریا غرقشان ساختیم، از آن روی که نشانه‌های ما را دروغ شمردند و همواره از آن غافل بودند.

    اما چرا این نشانه ها رو نمی دیدند؟ چرا متوجه این چک و لقدها نمی شدند؟

    به قول فرمایش شما، این آگاه بودن، این که ما آگاه باشیم به اینکه چی تو مغزمون داره می گذره، اینکه آگاه باشیم به اینکه می تونیم زندگی مون رو تغییر بدیم، خودش قسمت اعظمی از تغییره

    اما اونها به قول قرآن چون دچار غرور شده بودند، چون فکر می کردند که همه چی رو می دونن چون فکر می کردند که دیگه به سقف رشد و پیشرفت رسیدند، نمی تونستند نشانه ها رو ببینند، به نشانه ها به قوانین باور نداشتند و بنابراین بجای راه رشد، راه سر گردانی رو پیش می گرفتند.

    اعراف:۱۴۶

    سَأَصْرِفُ عَنْ آیَاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَإِن یَرَوْا کُلَّ آیَهٍ لَّا یُؤْمِنُوا بِهَا وَإِن یَرَوْا سَبِیلَ الرُّشْدِ لَا یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا وَإِن یَرَوْا سَبِیلَ الْغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا عَنْهَا غَافِلِینَ

    کسانی را که به ناحق در زمین تکبر می‌ورزند، از آیات خود منصرف خواهم ساخت، اگر هر نشانه‌ای ببینند ایمان نمی‌آورند؛ اگر راه رشد را ببینند، آن را در پیش نمی‌گیرند و اگر راه سرگرادانی را ببینند آن را در پیش می‌گیرند، این بدان دلیل است که آیات ما را دروغ شمردند و از آن غافل بودند.

    موضوع تغییر، موضوع دیدن نشانه ها، توجه به نشانه و حرکت کردن، عمل کردن بر اساس نشانه ها برام اهمیتش صد چندان شد و ایمانم به شما که چقدر خوب قوانین رو می فهمید و تشریح می کنید

    صمیمانه از شما سپاسگزارم و خدا رو شکر می کنم بخاطر وجود ارزشمندتون و از خداوند سلامتی براتون آرزو می کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    حسین اعتبار گفته:
    مدت عضویت: 2333 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته مهربان

    سلام و دورد خدمت دوستان گلم

    الهام عزیز در مورد دیوار خیلی زیبا گفتن که ما اکثر مواقع دیواری دوره خودمون کشیدیم یا دایره امنی داریم که فقط ی ترس هست یا ی چیزه غیر واقعی فقط توی ذهن ما هست

    خیلی خوبه که انسان آگاهانه و با شجاعت از اون رد بشه

    استاد گفتن که وقتی هدفت مشخص باشه مثل خرید زمین وقتی هدف واضح باشه جهان اونو جلوی راه ما قرار میده بدون اینه که ما کاری بکنیم

    مهیار خیلی زیبا صحبت کرد

    اولین نکتش خطا های انسان خیلی جاها خوبه

    و باعث میشه انسان راه درست رو پیدا کنه

    و هر چقدر برای دیگران دست زدیم کافیه این موضوع برای همه هست که فقط حرفای قشنگ از بقیه میزنن باید برای خودمون و موفقیت های خودمون دست بزنیم

    خودمون رو تشویق کنیم موفقیت های خودمون رو مرور کنیم

    این قدرتمند ترین و بهترین ابزار است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  5. -
    الهه رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 2229 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربانم

    و سلام به تمامی دوستای بهشتی و همفرکانسیم

    خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که بهم جانی دوباره؛ نفسی دوباره و تولدی دوباره رو هدیه دادی تا بتونم زندگی بهشتی م رو همراه خودت ادامه بدم.

    خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که دارم با احساس فوق العاده عالی و الهی م و با عشق و با شوق و ذوقم این کامنت ارزشمندم رو مینویسم.

    خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که ما رو خالق زندگی مون قرار دادی تا بتونیم هر انچه رو که دوست داریم وارد زندگی مون کنیم.

    خدای عزیز م تو را به خاطر این همه احساس عالی و الهی م هزاران بارشکر میکنم

    حس و حالی که بهم یه دنیا ارامش رو هدیه داده

    حس و حالی که منو رها کرده از هر قید و بند دنیایی

    حس و حالی که منو غرق در عشق بازی با خدا کرده

    حس و حالی که روحم رو پرواز داده و دارم توی اوج اسمان زیبای خدا پرواز میکنم

    خدای مهربانم این عشق و بخشندگی ت منو دیوانه کرده

    استاد عزیزم به خدا این قدر حس و حالم الهی و بهشتیه که انگار توی این دنیا نیستم

    و توی اغوش گرم و عاشقانه ی خدا اروم گرفتم

    خدایی که شده تمام زندگیم؛ خدایی که منو اینقدر وابسته و دلبسته ی خودش کرده که یک لحظه فکر کردن به اینکه نداشته باشمش منو دیوونه میکنه

    خدایی که مونس و همدم تمام لحظاتم شده

    خدایی که دارم هر لحظه باهاش عشق بازی میکنم

    خدایی که یا رفیق من لا رفیق شده برام

    خدایی که یا انیس من لا انیس له شده برام

    خدایی که یا صاحب من لا صاحب له شده برام

    خدایی که یا حبیب منم لا حبیب من شده برام

    خدایی که عشقش بی حسابه؛ چرتکه نمیدازه

    خدایی که قلبم رو پر از نور الهی کرده

    استاد عزیزم به خدا نمیتونم این حس و حالم رو بنویسم

    و فقط با تمام وجودم فرکانس هام رو میفرستم و میدونم که دارید دریافتش میکنید

    استاد عزیزم این روزها ؛این حس زیبا رو بیشتر دارم که به زودی از نزدیک میبینم تون

    دوست دارم از نزدیک ببینمتون و توی اغوش بکشم تون و کلی بوتون کنم چون برام بوی خدا رو میدی

    استاد عزیزم به خد ا این اشک ها نمیزارن که بنویسم ؛ جلوی دیدم رو گرفتن

    این اشک ها برام مقدسن؛ این اشک ها دارن منو غرق در عشق خدا میکنن

    استاد عزیزم این روزها هر لحظه که میام فایل هاتون رو میبینم به خدا ناخوداگاه اشک هام جاری میشن

    اینقدر که کلام الهی تون تمام وجودم رو دگرگون کرده تمام زندگیم رو دگرگون کرده

    استاد عزیزم ؛من ممنونتم؛ ممنونتم برای این فایل هایی بهشتی که با عشق بهمون هدیه میدین و درس هاش که دارم توی زندگیم عملی میکنم و زندگیم رو متحول کرده و بهم یه زندگی بهشتی رو هدیه داده

    استاد عزیزم من مدیونتم؛ مدیون این لبخند زیبای که روی لبام میشینه ؛ این ارامشم و این رابطه های عالی و بینظیرم با خدا رو مدیونم شما و اموزش های الهی تونم

    استاد بینظیرم این روزها دارم به هر کدوم از جنبه های زندگیم که نگاه میکنم میگم خدای من ؛من دوسال قبل کجا بودم و الان کجام

    استاد عزیزم زندگیم پر از معجزه های خدا شده

    به خدا نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم؛ نمیدونم چطور بهتون بگم دوستون دارم؛ نمیدونم چطور بهتون بگم عاشقتم و فقط میتونم خدا رو به خاطر خلقت بینظیرتون هزاران بار شکر کنم و به خدا برای خلقت هدفدارتون ” فتبارک الله احسن الخالقین ” بگم

    خدای شکرت که منو به این زیبایی به این فایل بهشتی هدایت کردی

    فایلی که از همون ثانیه ی اولش اشک ریختم و پرواز کردم

    خدایا شکرت که دارم این تصاویر زیبای بهشت مون رو میبینم بهشتی که دیدنش بهم ارامش الهی رو هدیه میده

    خدایا شکرت که دارم چهره ی ارامش بخش و پر از نور خدای استاد عزیزم رو میبینم

    استادی که بهم درس هایی رو یاد داده که هیچ کس بهم یاد نداده بود

    استادی که کلامش کلام الله ست

    استادی که مهربانی و لبخند زیباش بهم عشق خدا رو هدیه میده

    استادی که با اموزش های الهی ش؛ الهه ی که حال و روزش اصلا خوب نبود رو به یک الهه ی پر از ارامش تبدیل کرده

    استادی که با اموزش های بینظیرش منو به یک ادم با اعتماد به نفس و با عزت نفس و شجاع تبدیل کرده

    استادی که با اموزش هاش منو با خدایی اشنا کرد که هر وقت با تمام وجودم صداش زدم برام کن فیکون کرد

    استاد به خدا امروز حس و حالم بینظیره

    حس و حالی که من تا به امروز نداشتم و هرروز این حس و حالم الهی م داره زیباتر میشه

    و دارم با تمام وجودم بالارفتن مدارم رو تکاملم رو به صورت تصاعدی در تمام جنبه های زندگیم میبینم

    خدایا شکرت که اینقدر حال و هوام زیبا و الهیهه

    و چقدر این فایل زیبا برام درس داشت و با تمام وجودم دوست دارم الهام عزیزم رو تحسین کنم

    تحسین کنم فرشته ی مهربونی که تونسته با کار کردن روی خودش و باورهاش به این همه موفقیت های بینظیر توی زندگیش برسه

    فرشته ای که داره بهمون میگه من خودم مسئولیت تمام زندگیم رو به عهده میگیرم

    فرشته ای که داره برامون از رابطه های زیباش از شجاعتش از هدایت های بینظیرش میگه

    فرشته ای که اینقدر متصل به خداست و داره همین طور اشک میریزه و چشمای ما رو هم بارونی کرده

    و دوست دارم با تمام وجودم شما دوست عزیز و بینظیرم رو به خاطر این همه موفقیت های عالی تون و این زندگی بهشتی تون تحسین کنم که اینقدر عالی تونستین با اموزش های استاد الهی مون این همه تغییر رو توی خودتون بوجود بیاره و فقط میتونم خدا رو هزاران بار شکر کنم خدایا شکرت

    استاد عزیزم چقدر زیبا بهمون یاد دادین که خودمون باید مسئولیت صدرصد زندگی مون رو بپذیریم چون خودمون داریم با افکار و فرکانس هامون به جهان زندگی مون رو خلق میکنیم

    این فایل زیبا بهمون یاد داد که وقتی من نوعی بدونم اتفاقاتی که توی زندگیم بوجود اومده بواسطه ی فرکانس هام بوده به همون نسبت که این قانون رو باور داشته باشم به همون نسبت هم میتونیم زندگی مون رو تغییر بدیم و وقتی ادم میپذیره که اتفاقاتی که داره رقم میخوره بواسطه ی باورها و فرکانس هام بوده و داریم توی جهان فرکانسی زندگی میکنیم که فرکانس هامون داره زندگی مون رو خلق میکنه اون وقت هست که میتونیم تغییر کنیم

    من عاشقتم استاد بینظیرم که دارید اینقدر زیبا از بچه هایی که میان در مورد تغییرات زندگی شون صحبت میکنن تشکر میکنید و همین سپاسگزاری های شما استاد عزیزم به ما هم یاد داده که از تک تک چیزهایی که حتی بی جان باشن مثل یه صندلی که میتونیم روش بشینیم هم تشکر کنیم و چقدر این حس و حال سپاسگزاری زیباست و کلی نتایج عالی رو از سپاسگزاری گرفتم

    خدای من چی بگم ؛ اینقدر که دارم از صحبت های زیبای دوست عزیزم ارام جان حس بینظیری رو میگیرم و دارم همین طور اشک میریزم و دارم با تمام وجودم تحسینش میکنم

    تحسین میکنم ارام عزیزم رو که اینقدر زیبا روی خودشون کار کردن و این نتایج عالی رو در زمینه ی مالی گرفتن وتوی زمینه ی روابط شون گرفتن و وقتی در مورد هدایت هاشون برامون میگفتن منو یاد این جمله ی زیبای استاد عزیزم انداخت که وقتی ما توی مسیر درست باشیم هدایت میشیم به به بهترین ها چیزها و الان این صحبت های الهی و زیبای ارام جان منو دیوانه کرد

    ارام عزیزم چقدر زیبا داشتین برامون از نتایج زندگی بهشتی تون برامون میگفتین اینکه ما خودمون خالق زندگی مون هستیم اینکه خدا این قدرت رو به ما داده تا بتونیم خودمون با افکارمون و با باورهامون هر طور که دوست داریم زندگی مون رو خلق کنیم

    عزیزدلم چقدر زیبا برامون از معجزه های خداوند توی زندگی تون گفتین چقدر زیبا برامون از موفقیت هاتون توی زمینه ی شغلی تون گفتین و از خرید خونه ی زیباتون از خرید یک ماشین زیباتون برامون گفتین و من با تمام وجودم این همه موفقیت های عالی تون رو تحسین میکنم و تحسین میکنم تمام وجودتون رو که اینقدر پر از ارامش خداست تحسین میکگنم این ایمان و توکل تون به خدا که اینقدر زیبا دارید هر روز با ایمان بیشتر مسیر موفقیت هاتون رو بهتر و با رشد بیشتر طی میکنید

    من عاشقتم استاد بینظیرم که اینقدر زیبا بهمون یاددادین به اندازه ای که ما متعهد باشیم به این مسیر الهی و روی خودمون کار کنیم نتایج میتونه بی انتها باشه متعهد به این که فایل ها الهی رو گوش دادن و عمل کردن به اگاهی های این فایل ها ؛ متعهد بودن به تغییر دادن باورها و شخصیتم و تصمیماتم و بعدش نتایج فوق العاده ای بوجود میاد

    استاد عزیزم ، الگوی بینظیر زندگیم چقدر زیبا برامون از متعهد بودنتون از انگیزه و شوق و ذوق تون برای گوش دادن این فایل های زیباتون برامون توضیح دادین و چقدر زیبا دارید بهمون یاد میدین که وقتی که متعهد میشیم رو روی خودمون کار میکنیم نتایج هم کم کم بوجود میان و با ادامه دادن هامون نتایج مون بزرگتر میشن و داستان ” داستان تعهد ماست؛ تعهد به اینکه این مسیر رو ادامه بدیم و ورودی هامون رو کنترل کنیم ”

    و چقدر صحبت های مهیار عزیزم برامون درس داشت که با کارکردن روی خودشون تونستن نتایج عالی مثل یه تناسب عالی رو بدست بیارن و این جمله شون خیلی منو توکون داد که با حرکت نکردن هامون و هدف نداشتن باعث میشه که اون چک و لگدها رو جهان بهمون بزنه و کل زندگی مون بهم بریزه

    و با تمام وجودم شما مهیار عزیزم رو تحسین میکنم که اینقدر زیبا برامون صحبت کردین اینکه هر ایده ای که بهتون الهام میشه رو عملیش میکنید و این عملگرا بودن تون رو با تمام وجودم تحسین میکنم دوست عزیزم و به ما هم یاد دادین که به جای صحبت کردن عملگرا باشیم و با تمام وجودم شما عزیزم رو تحسین میکنم که میخاید با تعهد بیشتر روی خودتون کار کنید و این مسیر الهی رو قدرتمندتر ادامه بدید.

    و چقدر شما استادم برامون عالی توضیح دادین اینکه ما اگاه باشیم به اینکه چی تو مغزمون داره میگذره ؛ اینکه اگاه باشیم به اینکه میتونیم زندگی مون رو تغییر بدیم این خودش قسمت اعظمی از تغییرات هست.

    و اینکه ؛این خیلی ابزار قدرتمندیه که “ما یک موفقیتی رو کسب کرده باشیم و بیایم هر بار از اون موفقیت کمک بگیریم برای پیشرفت” و وقتی ادم به هدف هاش میرسه ؛ اون باور و ایمانی که ایجاد میکنه خیلی مهمه

    و چقدر زیبا بهمون یاد دادین که اون موفقیت هایی که بهش میرسیم رو پله کنیم برای موفقیت های بعدی و این روند موفقیت های بعدی مون بیشتر میشه

    خدایا شکرت که بهم فرصت دادی تا بتونم این فایل زیبا و الهی رو ببینم و کلی حس و حالم رو عالی کنم و کلی درس و اگاهی رو ازش یاد بگیرم.

    استاد عزیزم ؛ خانم شایسته ی بینظیرم با تمام وجودم ازتون ممنونم که این فایل های بینظیر رو با عشق بهمون هدیه میدین ؛ فایل هایی که بهمون یه دنیا درس و اگاهی رو هدیه میده

    خدایا شکرت؛ ادامه میدیم ان مسیر الهی رو مصمم تر و قوی تر و قدرتمندتر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا

    خدایا تنها و تنها خودت برامون کافی هستی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2238 روز

      به نام خدایی که در این نزدیکی ایست

      سلام الهه‌ی الهی ام،سلام مهربانم، سلام دختر خوش قلب و مومن و موحد و ثروتمند و خداجویم

      این فایل نشانه امروزم بود و هدایتی به کامنت دلنشین ات هدایت شدم.

      و الان اینجا هستم که شما را به خاطر این قلب لطیف و متصل تحسین کنم،بخاطر این ارتباط زیبا و قشنگ با خدای مهربان، بخاطر این تعهد و ادامه دادن مسیر. این فایل رو تقریبا 2 سال پیش نوشتی، و خدا داند الان در کدام مدار هستی و به چه درجاتی رسیدی. الهه‌ی قشنگم هنوز اون چهره ی نازنین و مهربان ات در اولین دیدارمون در جلوی چشمانم است و مشتاق دیدار دوباره هستم، که بنده ی خاص خدا را دوباره ملاقات کرده و انعکاس انوار الهی رو دریافت کنم. الهه جان دوست دارم، و یه عالمه بوووووس تو را مهمان می کنم.

      ان شاءالله روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و سعادتمند تر باشی مهربان ام

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        الهه رشیدی گفته:
        مدت عضویت: 2229 روز

        به نام خدای پیوند دهنده ی قلب ها

        سلام رضوان عزیزم

        سلام به روی ماه و مهتابی شما فرشته ی نازنین الله

        مننن عاشقتمم عزیزدلمم که نوشته ی زیبات تمام وجودمو پر از ارامش الله کرد

        مننن عاشقتم که اینقدر زیبا برام کلام خدا شدی و نشانه ی قوی

        خدایا شکرت

        رضوان جان خداروشکر به خاطر وجود ارزشمندت

        ازت سپاسگزارم به خاطر این پیام الهی که برام نوشتی و منو متصل کردی به الله یکتا

        خدایا شکرت

        برات ارزوی بهترین ها رو دارم

        به امید دیدارت دوست بهشتی م ️

        خدایا شکرت ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    محدثه آزاد گفته:
    مدت عضویت: 1320 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جونم

    و همه دوستای هم فرکانسی ام

    امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشید

    سپاس گزارم از خدای مهربونم برای هدیه دادن امروز بهم

    بدون توی صف وایستادن و صبح زود بیدار شدن و حرص زدن

    امروزی ک خیلی ها بیدار نشدن از خواب و امروز دیگ بهشون هدیه داده نشد

    اینو از هر روز ک عکس خیلی از آدم هارو قاب میگیرم برای روی سنگ قبرشون میگم

    دختر پسر پیر جوون ،هر کسی ب یه دلیلی دیگ بیدار نشده

    و باعث شده اول هر صبح اولین سپاس گزارم این باشه ک خدای مهربونم سپاس گزارم برای هدیه دادن امروز زیبا بهم

    سپاس گزارم از صحبت های دوستای خوبم

    چقدر باعث شد آگاهی های نابی بهم داده بشه ک

    استاد گفتن بچه ها نتایج بیشتر شما در گرو محکم بودن تعهدی هست ک دادین

    دقیقا همینه استاد دقیقا

    من قبلا هر بار تعهد میدادم دوسه روز خوب بودم بعدش میزدم زیرش و در گیر روزمرگی ها میشدم

    ولی الان ب لطف خدای مهربون فک کنم 17 روز میشه از تعهدم ک خواستم همه چی رو تغییر بدم توی زندگیم و حرف های شما رو دیگ ب عنوان حرف های قشنگ و مسکن گوش ندم ،ب عنوان راهنمایی در تنها مسیر ببینم و لذت ببرم از این تعهد از این تغییر از این همه ک خودم خالق زندگی ام هستم

    استاد باورتون نمیشه ذهنم دیگ اگ یه لحظه بخوام وقت ام رو ب بی خودی بگزرونم،آلارم شدیدی بهم میده

    و احساسم اون موقع میگه مسیر اشتباهه

    استاد همه چی واقعیه باورم نمیشه

    من میترکونم آهسته و پیوسته و تکاملی

    اتفاقا اولین سیکل تکراری شکستن تعهدم شکل گرفت

    و کاملا اول متوجه نشدم ولی بعدش متوجه شدم ک عه عه این همون احساسیه ک همیشه میاد و باعث میشه گند بزنم ب تعهدم

    و خیلی سختم بود ک ازش در بیام،ولی اینقدر کار کردم تا حالم خیلییی خوب شد و رسیدم ب احساس خوب و حال خوب

    و دوباره وارد سیکل تعهدم شدم و همون احساس روز اول رو داشتم

    خدایا شکرت

    آره استاد من این موفقیت خودم ک ب دست آوردم رو پله میکنم و خصوصا ک دوباره اگ این سیکل اومد

    دیگ توش گیر نمیکنم

    چون یه بار خودمو کشیدم بیرون ازش

    خدایا شکرت ک منو هدایت میکنی

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    زهرا بلاغی گفته:
    مدت عضویت: 2730 روز

    سلام استاد جان جانانم

    بی صبرانه منتظر بودم که جلسات گفتگو با دوستان رو بزارید رو سایت که امروز زدم نشانه امروزم و این فایلو اورد برام😍

    منم مثل مهیار عزیز دچار روزمرگی شدم بعد از رسیدن به هدفم

    برا منم عادی شد چیزایی که یه روز آرزوشو داشتم

    و تضاد هارو دیدم و گفتم ای دل غافل زهرا باز داری برمیگردی عقب این همه رو خودت کار نکردی که برگردی به عقب

    و مرور کردم اتفاقاتی که با قانون بهش رسیدم رو

    استاد من با قدم ۱ و ۲ ب هدف سال ۹۹ رسیدم

    فقط ۲ تا قدم خریدمااااا و با همین ۲ تا ب اون هدفم رسیدم

    ولی وقتی رسیدم که متعهد شدم به تغییر وقتی که متعهد شدم ب عمل کردن ب تک تک چیزایی که تو این دو قدم گفتید وقتی که فققققط تمرکزم رو نکات مثبت بود

    هدف سال ۹۹ من این بود که رابطم درست بشه با همسرم یا اینکه براحتی جداشم از همسرم

    دو ماه تمرکزی رو این هدف کار کردم دو ماه فقققط ویژگی های مثبت همسرمو دیدم(خیلی سخت بود چون ویژگی مثبتش کم بود) دوماااه متعهد بودم ب انجام تمرینات دوماه حس و حالمو خوب نگه داشتم دوماه هرررررر روووز دوتا قدمو دیدم هرررر روز کار میکردم رو خودم و باورام و فقققط خواستمو میدیدم به مسیر کاری نداشتم

    استاد جانم همسر من ادمی بود که میگفت اگر یه روز بخای طلاق بگیری اول تو رو میکشم بعد خودمو و فکر طلاقم نکن

    فقط من کاری که کردم قدرت ندادم بهش

    قدرتی که تو همین فایلم ازش حرف زدین

    قدرت خلق تک تک اتفاقاتمو خودم ب عهده گرفتم

    همه اتفاقات زندگیم از ازدواجم با ایشون از رفتارایی که باهام کرد و از جدایی راحت از ایشون همشوووو خودم رقم زدم

    من مسئول زندگی خودمم هیچکس هیچ قدرتی در زندگی من نداره به جز الله

    استاد شما نمیدونید من چقدر راحت از ایشون جداشدم

    ایشونی ک میگفت هیچوقت طلاقت نمیدم حتی بذنگردی هم طلاقت نمیدم خونه بابات بمون ک موهات مثل دندونات بشه

    تو چندماه براحتی طلاق گرفتم

    همش وقتی اتفاق افتاد که قدرتو از همه گرفتم و دادم به خدا

    همش وقتی اتفاق افتاد که گفتم هیچ برگی بی اذن خدا ب زمین نمیفته

    من پارسال آرزوی ارشد خوندنو داشتم ایشون میگفت عمرااا اجازه بدم ارشد بخونی من یبارم باهاش بحث نکردم که باید بخونم فقط تو دلم گفتم قدرت زندگی من دست خداست

    پارسال امنیت نداشتم آرامش نداشتم ازادی نداشتم

    حتی نوشتن باورام و‌ دفترام همش قایمکی بود

    آرزوی آزادی داشتم آرزوی امنیت آرزوی ارشدخوندن

    امسال همشو دارم استاد

    دانشجو ترم ۲ ارشدم

    به راحتی جدا شدم

    امنیت دارم

    آزادی دارم

    یادمه پارسال تو قدم ۱ جلسه ۶ گفتم اگر این خواستم اتفاق بیفته من به هرچیز دیگه ای که بخام میرسم

    اتفاق افتاد واقعا

    اما دچار روزمرگی شدم یمدت

    ولی الان دوباره پرقدرت شروع کردم به گوش دادن دوباره قدم ۱

    الان دوباره پرقدرت دارم کنترل میکنم ورودیامو

    و الان واقعا این حرفو میفهمم که همه چی تعهده

    زهرا تو باید هررر روز رو خپدت کار کنی

    متعهد شدم به هر روز فایلای شما رو گوش کردن

    متعهد به کامنت نوشتن

    متعهد به نوشتن باورام

    حس و حالم بی نظیره

    اتفاقات عالی تو راهه برام

    بزودی با نتایج مالی عالیم میام و شگفت زدتون میکنم

    من میتونم استاد

    همونطور که تونستم راحت جدا بشم

    همونطور که‌تونستم ارشد شهر دلخواهم قبول بشم

    من اون هدفا رو فقققط با عمل به قوانین به دست آوردم

    من فک کردم ۱۲ قدم نیازه برا رسیدن ب هدفم

    ولی تو دو تا قدم بهش رسیدم

    پس به خواسته های مالیم هم میرسم به راحتی

    همونطور که بقیه دوستان رسیدن

    من ایمان دارم به خودم به تواناییام به خدام

    قدرت زندگی من تنها به دستان خداست

    من میتونم هرچیزی که میخامو خلق کنم

    باورام و فرکانسای منن که اتفاقاتمو رقم میزنن

    فقط کافیه باورامو منطقی تغییر بدم

    نتیجه دلخواه نتیجه طبیعی تغییر باوراس و چیز عجیبی نیست

    استاد من بزودی با نتایج عالیم میاممم

    عاشقتونمممم استاد جانم😘😘😘🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      حمید مرادپور گفته:
      مدت عضویت: 1737 روز

      زهرای عزیز

      خدای من

      من چقدررربا خوندن این کامنت قلبم پرواز کرد

      چقدررر خبر های زیبای از تغیرات مداوم بچه ها توی این سایت هست

      ومن به یاد دارم چقدر قبلا دوست داشتم توی همچین جمع های باشم

      که هر روز خودشون رو از نو بسازن به رفتارات شون نگاه کنن و هر بار بهتر و بهتر تز دیروز شون باشن و مهم تر از همه مسئولیت پذیر کامل رندگی خودشون باشن

      همین اتفاقی که برای شما توی زندگی زنا شویافتاده که واقعا حرکت و تداومی که برای خواسته تون داشتید واقعا قابل تحسینه زهرا جان این موفقیت بزرگ رو برای خودت جشن بگیر

      هزاااران وهزاران بار برای خودت تکرارش کن و چن من اصلا ندیدمکسی با این همه قدرت وشهامت زندگی خودش رو عوض کنه و تغیر بنیادی ایجاد کنه

      من دختر هاو زن های زیادی رواطرافم میبینم که یک دهم مشملات زناشوی شماروندارن اما کاملا تز خودشون و کنترل زندگی شون تا امیدن

      تو باید انقدررر پیشرفت کنی که الگوی بسیار قدرت مندی باشی برای دختر هاو زن های دیگه ک

      بابااا ما خودمون کنترل کامل زندگی مون رو دردست داریم

      خدا وند خودش میگه ما انسان رو آزاد آفریدیم

      من توی خدمت سربازیم مشابه حرکت شمارو زدم و تغیر من و اشنایم با استاد توی خدمت اتفاق افتاد

      که خدا میدونه من توهمون پادگانچه اتفاقات عجیبی واسمافتاد

      عاشق تونم امیدوارم با قدرت ادامه بدید این راه لذت بخش رو🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        زهرا بلاغی گفته:
        مدت عضویت: 2730 روز

        حمید عزیز سپاسگزارم از نظر زیباتون

        چه نشانه دقیق و به موقعی بود برام دیدن این کامنت ریپلای شده شما

        داشتم تجسم میکردم که به اهدافم رسیدم که تاثیرمثبت زیادی در حوزه کاری خودم رو بقیه گذاشتم و به خودم میبالم

        اومدم سایت دیدم شما اینو نوشتید که تو باید اینقد پیشرفت کنی که الگو باشی

        ممنونم دوست عزیز از تشویق ها و انگیزه دادنتون

        و به شما هم تبریک میگم که تغییر و اقدام عملی موثر و به موقع داشتید

        همه چی قانونه همه چی تعهده همه چی کار رو خودمونه

        امیدوارم همیشه سالم و خوشبخت و ثروتمند باشی🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
  8. -
    فرحناز رستمی پور گفته:
    مدت عضویت: 3083 روز

    به نام خداوند بخشنده بی منت و بی نهایت

    درود بر شما استاد عباسمنش عزیز و مریم جان شایسته نازنین و همه اعضا خانواده ام در سایت

    سپاسگزار خداوندم که هدایت شدم به دیدن و شنیدن این مطالب آگاهی بخش از شما استاد عزیزم بی نهایت قدر دانی میکنم بابت اینکه اینهمه وقت میذارید و از خداوند و قوانین جهان صحبت می کنید و آگاهی هاتونو با ما به اشتراک میذارید .

    چقدر احساسات دوستان پاک و لطیف بود و اشکمونو در آورد !

    چه نتایج تحسین برانگیزی چه اراده ی محکم و استواری دارن این دوستان و چه متعهدانه پای تصمیم هاشون وایسادن و نتایج عالی دریافت کردن . واقعا تحسینشون می کنم و بهشون تبریک میگم .

    بعد از شنیدن صحبتهای عزیزان در هر قسمت به خودم مراجعه میکنم که من چقدر تغییر کردم و چه نتایجی گرفتم من کجای این جهانم ؟

    بعضی از دوستان ۳ سال بعضی ۲ سال و بعضیها مدت زمان کمتری نسبت به من در سایت حضور داشته اند و از محصولات استفاده کرده اند و نتاجشون واقعا عالی بود و وقتی پسرکوچکم (پارسا) نتایج این عزیزان رو شنید بهم گفت : مامان شما که خیلی بیشتر تو سایتی و داری هر روز فایل گوش میدی پس چرا نتایج ما کمتره !؟ مگه این محصولات چی داره مگه استاد اونجا چی میگه این ۱۲ قدم چیه که اینهمه اینا نتیجه گرفتن ؟ ما هم بخریمش!

    به پسرم گفتم حتما تعهد زیاد این دوستان به انجام تمرینها باعث گرفتن نتیجه شده و حتما ۱۲ قدم رو میخریم و هر زمان که اماده دریافت آگاهی هاش باشیم به قول استاد هر وقت در مسیر درست باشیم خداوند ما رو هدایت میکنه و شرایط شو فراهم می کنه .

    در خلوت خودم خیلی فکر کردم که من چه نتایجی گرفتم و من کی تغییر کردم از کجا شروع شد ؟ آیا من چک و لگد خوردم از دنیا ؟

    استاد عزیزم من زمانی تغییر کردم و با شما آشنا شدم که در مورد خدا سوالات متعددی ذهنم رو مشغول کرده بود و هیچ کجا پاسخی پیدا نمی کردم اینکه هدف از آفرینش چی بود؟ ما چرا خلق شدیم ؟

    مشکلات مالی آنچنانی نداشتیم از نظر سلامتی هم گاه گداری بیمار میشدم و میگرن داشتم روابط هم با اطرافیان نسبتا خوب بود ! یعنی به دنبال تغییر در اون جنبه ها نبودم فقط به دنبال شناخت بیشتر خداوند و قوانین جهان بودم که خداوند منو هدایت کرد به سمت شما . و جالبه که اولین فایلهایی که من از شما دیدم قانون جذب در قرآن بود در مورد حزن و اندوه در قرآن بود و این فایلها منو کشید داخل سایت و هر روز شناخت من نسبت خدا و آرامشم و آگاهی هام بیشتر و بیشتر شد .

    اما شرایطی که اصلا به فکر تغییرشون نبودم به یکباره دگرگون شدند و هر روز اوضاع بدتر و بدتر شد تا جایی که همسرم شغلشو از دست داد ما مجبور شدیم خونه مونو که دریک شهر عالی در گیلان و دریک مجتمع نوساز بود با متراژ بالا بفروشیم ماشینو بفروشیم و در یک محله نامناسب در مرکز استان یک خونه با متراژ کوچیک تر بگیریم . اما طی این مدت که تقریبا یک دوه ۷ ساله طول کشیده من همچنان فایلهای شما رو دنبال میکردم و از درون تغییرات زیادی در من رخ داده من یه آرامش درونی پیدا کردم و زندگیم هدفمند شد منی که یک زن خانه دار بودم و به واسطه شغل همسرم نیاز به شغلی نداشتم و تمام وقتم رو صرف این کرده بودم که یه مادر نمونه و یه همسر نمونه باشم و همه جوره در این شرایط سخت به همسرم کمک کنم که از بحران بیاد بیرون و من خودم رو فراموش کرده بودم که من هم می تونم هدف داشته باشم من هم علاقمندیهایی دارم که می تونم برم دنبال علایقم . و این فشارهای مالی باعث شد من هم برم دنبال یه شغل اوایل برای کسب در آمد بود فقط اما در ادامه با فایلهای شما متوجه شدم من باید عاشق کارم باشم و کاری که من عاشقش بودم سخنرانی بود من از بچگی روی صحنه بودم از دوران ابتدایی در تمام مراسم های مدرسه مجری قاری قران دکلمه خوان مقاله خوان بازیگر تاترهای مدرسه عضو گروه سرود و در تمام فعالیت های فرهنگی مدرسه شرکت میکردم و من برای این کار در دوره های مختلفی شرکت کردم و با عشق کارم رو شروع کردم از یک زن خانه دار طی سه سال تبدیل شدم به یک سخنران و مدرسی که در شهر های مختلف دوره و کلاس برگزار کردم و هر روز فعالیتهام بیشتر و بیشتر شد و همسرم (فرهاد ) هم در این مسیر با من همراه شد یه سایت درست کردیم و همسرم شد مدیر فنی سایت کسی که اصلا در طراحی سایت مهارتی نداشت داره روز به روز در این زمینه مهارتشو بیشتر می کنه دو تا پسرهام (پویا و پارسا) هر کدوم بخشی از کار رو بر عهده گرفتنددو تا از دوستان نزدیکمون هم به ما پیوستند و شدیم یه گروه که در حوزه آموزش داریم فعالیت می کنیم اما … زمانی که همه چیز داشت خوب پیش میرفت یه دفعه شرایط جهان تغییر کرد و کار ما رو تحت تاثیر قرار داد و دوباره همه چی صفر شد !

    اما من کوتاه نیومدم و با روشهای مختلف به فعالیتم ادامه دادم اما هرچه بیشتر تلاش میکردم کمتر نتیجه میگرفتم ( از نظر مالی ) تا جایی که به پیشنهاد همسرم یه سفر رفتیم به زادگاه من به خیال اینکه یه گوشه ی بازار رو بگیریم و اونجا که نبود آموزش بیداد میکنه ما پرچم دار بشیم و بشیم سلطان آموزش در اون منطقه !

    با کلی ذوق و شوق دوماه تو منطقه موندیم با همه مسئولین اونجا از شهرداری و شورای شهر و فرمانداری گرفته تا دانشگاه آزاد و سایر نهادها جلسه و تفاهم نامه کاری و قرارداد بستیم . تبلیغ کارمون رو شروع کردیم و به چند تا پیج پر بازدید تبلیغ کارمون رو سپردیم اما عجیب بود که طی این مدت یه نفر نگفت خرت به چند من ؟ همه مون مریض شدیم و با تضادهای عجیبی مواجه شدیم ! من همش به خودم میگفتم ما که از حاشیه امن مون خارج شدیم به قول استاد پنیر داشت تموم میشد و ما تصمیم گرفتیم مسیرمونو جور دیگه ای به جلو ببریم ! مگه نمیگن از تو حرکت از خدا برکت ما که حرکت کردیم !

    نا گفته نماند که از اطرافیان هم زیاد حرف و حدیث شنیدیم مثلا مادرم میگفت از وقتی با عباسمنش آشنا شدید زندگی شما اینطوری شد ! البته مستقیم به خودم نگفته بود بعدا متوجه شدم !

    خلاصه این تضادها باعث شد من خیلی بهتر به وضوح برسم برای رسیدن به خواسته هام . متوجه شدم من هر روز اهدافم رو و پلن هایی که تو ذهنم برای خودم چیدم به خاطر اهداف بچه هام و به خاطر اهداف همسرم تغییر شون میدم و من شدم عروسک خیمه شب بازی اونها و هر طرفی که میگن من میرم همسرم میگه اینجا درآمد نیست مردم آموزش پذیر نیستن فکر میکنن علامه دهرن میگه اینجا زمین گرونه خونه گرونه ما باید بریم جایی که زمین ارزونتره اونجا خونه بگیریم و از این صحبتها و من هم باهاش همراهی کردم در صورتی که من همیشه میگفتم اگه باورهات درست باشه هر جا باشی می تونی درآمد کسب کنی ما که سایتمونو داریم و می تونیم از طریق اون کار کنیم و نیاز به مکان خاصی نداره ! من متوجه شدم که من همش مواظب اینم که همسرمو پسرهام باورهاشونو تغییر بدن تا چهار نفری بتونیم سینرژی کنیم برای رسیدن به اهدافمون چون همسرم همیشه میگه ما یه خانواده ایم و نمیشه هر کسی ساز خودش رو بزنه ! من متوجه شدم که افسار اهدافمو دادم دست اونا و هر کسی میکشه به سمت خودش !

    نهایتا تصمیم خودم رو گرفتم و گفتم من متعهدانه رو باورهام کار میکنم و اصلا به اهداف بقیه کاری ندارم و اهداف خودمو دنبال می کنم . چند ماهی هست که بیشتر و بیشتر رو خودم دارم کار می کنم هنوز نتایج شگفت انگیز و آنچنانی رخ نداده ولی همین که متوجه اشتباهاتم شدم و همین که در مورد خواسته هام به وضوح رسیدم همین که آرامش دارم همین که دارم حتی از غذاهایی که می خورم متوجه میشم که داره مدارم تغییر می کنه برام کافیه . خودم میدونم اشتباهاتم کجا بوده و دارم روشون کار می کنم و متوجه شدم دلیل اینکه اینهمه سال عضو سایتم و دارم بیشتر روزهام فایل گوش میکنم ولی نتایج مالی پایدار و بزرگی نگرفتم چی بوده ! چون من اصلا از اول دنبال مسائل مالی نبودم من دنبال شناخت بیشتر خدا بودم من به دنبال آگاهی نسبت به خودم و درونم بودم و خدا میدونه چقدر این مدت با کتابها و فیلم های مستند بیشماری آشنا شدم که این شاخت رو داره بیشتر میکنه .

    دوست داشتم به مادرم بگم بله درسته حق با شماست از روزی که با عباسمنش آشنا شدم زندگیم عوض شد آدم آگاه تری شدم بت هایی که شما ، اجتماع و مدرسه از خدا در ذهنم ساخته بودید شکستم !

    بله درسته از روزی که با عباسمنش آشنا شدم دیگه میگرن ندارم دیگه آلرژی ندارم طی اینهمه سال ( ۷سال) شاید دو سه مرتبه به دکتر مراجعه کردم منی که به خاطر میگرن هر ماه میرفتم دکتر و به خاطر آلرژی هی دکتر عوض میکردم ، اینا رو هم ببینید لطفا . از یه زندگی کارمندی به یه شغل مستقل هدایت شدیم طی این سالها ده ها جلد کتاب خوندیم با افراد موفق زیادی آشنا شدیم پسرهام در حوزه ی علاقمندیشون تونستن ابزاری که دوست دارن بخرن پویا در زمینه موسیقی داره استاد میشه پارسا هم داره حرفه ای فتوشاپ رو آموزش میبنه با قوانین جهان آشنا شدن و از هم سن و سالهاشون خیلی بیشتر میفهمنن درسته کارش رو از دست داد ولی داره میشه یه طراح سایت درسته محله ای که خونه خریدیم زیاد مناسب نیست که اونم از باورهای خودمون بود ولی خونه خریدیم دوباره ماشین خریدیم نسبت به بقیه که دارن چهار موتوره کار میکنن ما بدون تقلای خاصی داریم در آرامش زندگی می کنیم اینا رو هم ببینید لطفا!

    بله حق با شماست از وقتی که با عباسمنش آشنا شدیم تصمیم گرفتیم آدمهای بزرگی بشیم تصمیم گرفتیم خوب زندگی کنیم تصمیم گرفتیم تلوزیون رو از زندگیمون حذف کنیم و حذف کردیم . تصمیم گرفتیم ورودیهای ذهنمونو کنترل کنیم و به همون میزان هم نتیجه گرفتیم اگر نتایج مالی مون هنوز پر رنگ نیست چون باورهای مزخرفی که شما و اجتماع و رسانه در مورد پول وارد ذهنمون کردید رو حالا باید با یه جهاد اکبر از بین ببریم و باورهای ثروت ساز رو جایگزین کنیم شما ها فقر رو فضیلت میدونستید و به ذهن ما منتقل کردید بچه که بودیم همش گفتید پول چرک کف دسته همین الانم میگید ! نه مادر من فقر فضیلت نیست ثروت فضیلته ثروتمند شدن فضیلته و پول معنویه .

    بله ما تصمیم گرفتیم اون ساختمان پوسیده ی وجودمون رو از بنیان تخریب کنیم و یه ساختمان زیبا با زیر بنای محکم بنا کنیم .

    من که از این آرامش از این حس و حال از این عشق بازی با خدا لذت میبرم و برای رسیدن به جاهای بزرگ داریم تلاش میکنیم به انسان بزرگی تبدیل بشیم ما داریم ساخته میشیم برای روزهای بهتر ظرف وجوی ما داره وسیع تر میشه به قول یه بنده خدایی اگه می خوای ماهی بزرگ بگیری باید طور بزرگتری داشته باشی ما داریم وسیع تر میشیم و این تغییرات همیشه با تضادهایی همراه هست که باید بتونیم از دل اون تضادها به وضوح بیشتری برسیم .

    باید به مادرم میگفتم بله آشنایی با عباسمنش نیاز به تغییر داره هر کسی نمی تونه درک کنه این آگاهی ها رو هر کسی نمی تونه دریافت کنه و ساعتها فایل گوش کنه و ۲۵۰ تا دفتر پر کنه ( یکی از بچه ها تو همین گفتگوها گفته بود) کار هر کسی نیست ! فقط یه عباسمنشی می تونه !

    اینم بگم اصلا ناراحت نیستم که چند ماه بلند شدم رفتم شهر خودم و کلی حرف شنیدم و از نظر دیگران بدون هیچ دستاوردی برگشتیم اتفاقا بر عکس خیلی هم خوشحالم و متوجه شدم که کجای کارم ایراد داشت . همسرم میگفت یعنی با دست خالی برگردیم ؟ گفتم نه ما دست خالی بر نمیگردیم ما هر اداه ای که رفتیم با کلی احترام مواجه شدیم بدون هیچ حرف و حدیثی برای کارمون مجوز گرفتیم با همه ی افراد مسئول و سرشناس شهر جلسه کاری برگزار کردیم درسته نتیجه مالی نداشت ولی همه ی اینها برای من نتیجه بود و به خودم افتخار میکنم که اقدام عملی برای اهدافم انجام دادم و حتما باورهام ایراد داشته که جواب نگرفتم !

    به قول شما وقتی تو مسیر درست باشی افراد و شرایط مناسب به سمت شما هدایت میشن و من باید اون مسیر درست رو برا خودم بسازم و ان مسیر درست از ذهنم من عبور میکنه و از احساس من رد میشه و من متوجه شدم در تمام اون روزهایی که من برای گرفتن مجوز تو شهرم از این اداره به اون اداره میرفتم احساس خوبی نداشتم چون تو اون شهر خاطرات خیلی بدی داشتم به ظاهر همه چی رو فراموش کرده بودم ولی از درون جنگی در ذهنم به پا بود که من در اون جنگ شکست خوردم !

    اما مهم نسیت خوشحالم که پی بردم کجای کارم خوشحالم که به وضوح رسیدم خوشحالم که دارم متعهدانه رو خودم کار میکنم خوشحالم که با شنیدن این گفتگوها به ترمزهای ذهنم پی بردم و هر روز دارم زمان بیشتری رو برای تغییر باورهام اختصاص میدم . استاد عزیزم از شما و همه دوستان یه بار دیگه سپاسگزاری می کنم بابت این گفتگوهای ارزشمند . و خدا رو شکر میکنم بابت این آگاهی ها .

    در پناه الله یکتا محفوظ باشید .

    به زودی آمریکا میبینمتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  9. -
    مهری عاملی فر گفته:
    مدت عضویت: 974 روز

    سلام استاد عزیزم

    قبول جمله « من مسئول صد در صد زندگی خودم هستم » واقعا سخت بود و زمان بر برای من که هیچکسی به من ظلم نکرده و نمیکنه و هر آنچه در زندگی من هست حاصل تفکرات خودم هست .

    من واقعا سری فایل های گفتگوی دوستان با استاد رو خیلی دوست دارم ، شنیدن صدای آدم ها و نتایجشون واقعا منو خوشحال میکنه

    من واقعا از صمیم قلبم از شما تشکر میکنم استاد عزیزم که انقدر عالی و با عششششق برای ما فیلم میگیرین صحبت میکنین بهمون آگاهی میدین ، خیلی برای من با ارزشه

    فهمیدن اینکه من میتونم زندگیم رو خلق کنم یه نیرو و انرژی عجیب غریبی بهم میده برای یادگیری بیشتر آگاهی ها و تلاش برای عمل بهشون

    خیلی خوشحالم که آدم های منفی از زندگیم حذف شدن و دیگه گریه آدم ها رو نمیبینم ناراحتی یا درد و دل کردن هاشون رو نمیبینم

    چقدددددررررررر دوست دارم که تمام دوره ها رو داشته باشم یه روز و به تک تک آگاهی ها عمل کنم و از خلق زندگیم لذذذذذت ببرم :)

    همین الانشم دارم تغییرات کوچولو کوچولو رو میبینم ، خیلی واضحه برام که هرروزم بهتر از دیروزمه و نشانه ها باهام حرف میزنن

    روزانه ساعت ها فایل ها رو میبینم گاهی وقتا جسمم خسته میشه که اونم خودم متوجه نیستم اطرافیان بهم میگن که از قیافت معلومه خسته شدی :))) ولی روحم انگار سیر نمیشه از شنیدن از نوشتن از فکر کردن به آگاهی ها

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    ندا ام گفته:
    مدت عضویت: 1954 روز

    سلام بر استاد عزیزم و مریم بانوی بی نظیر😍🤩

    عاشقتونم که انقدر فوق العاده و بینظیرید😍

    بی حد و اندازه تحسین میکنم تون دوستای عالی و بینظیر که انقدر زیبا و عالی از نتایج تون گفتید و لذت صد چندان بردم😍👌

    میخواهید جز کدام گروه باشید؟

    ۴ گروه وجود دارد

    ۱- بعضی افراد هستن که در این گروه جا دارند و خیلی دیر تغییر میکنند و خیلی در برابر تغییر مقاوم هستند و تا اخر عمر به روند همیشگی شان ادامه میدهند و متوجه نمیشوند باید تغییراتی را انجام دهند و انقدر جهان در فشار قرارشان میدهد که با بدترین حال و حالت از دنیا میروند

    ۲- بعضی افراد هستند در مسیر نادرست هستند و مسیر را تغییر نمیدهند و در بدترین حالت و در منجلاب گرفتار است و در لحظات اخر کمی به خودش می آید و کمی به فکر تغییر زندگی می افتد که بقدری دیر به فکر تغییر و بازسازی افتاده که کار زمان بر و طاقت فرسا شده

    ۳- بعضی افراد هستند در مسیر نادرست هستند و پیش میروند و در برهه زندگی متوجه میشوند که نکات مثبت و مناسب زندگی را در حال از دست دادن هستند و به مسیر درست برمیگردند و به دنبال پیشرفت و بهبود شرایط و موقعیتهای از دست رفته و حرکت در مسیر درست

    ۴- بعضی افراد هستند که همیشه دنبال بهبود ؛ تغییر مسیر به شکل مثبت است ، این افراد قبل از اینکه جهان بخواهد با بدترین حالت به مسیر بیاورد و متوجه بهبود شرایط کند خودشان دست بکار شده اند و خودشان در مسیر بهبود خودشان و مسیر زندگیشان در همه ابعاد هستند حتی در زمانهایی که شرایط کاملا خوب است در جهت عالی و عالی تر شدن هستند

    اغلب ما جز گروهی هستیم که از جهان سیلی را خورده ایم و بعد در مسیر افتاده ایم و ممکن است در این مسیر گاهی بیشتر و گاهی کمتر نوازش(سیلی) شده باشیم

    👈مهمترین نکته :

    اول خودمان را بشناسیم و بدانیم چه آدمی هستیم

    دوم استفاده از تجربیات دیگران برای تغییر زودتر در زندگیمان

    قانون : خدا سیستم است و کاملا قانونمند

    ✔شروع پیشرفت از نتایج کوچک و توجه به نتایج کوچک تا نتایج بزرگ و اتفاقات بینظیر✔

    و یادم بماند این نتایج از چه باورهای سرچشمه گرفته

    این مسیر جواب میده..نگاه متفاوت جواب میدهد

    ✴قانون : اگر من در مسیر درست قرار بگیرم من در زمان مناسب؛ با آدمهای مناسب؛ با شرایط مناسب برخورد میکنم

    استاد جان من در زمان مناسب؛ با آدم مناسب ( استاد عباس منش بینظیر😍) و با خانواده مناسب ( خانواده گرم عباس منشی 😍) آشنا شدم و اینجا بهترین نقطه شروع و استارت من بود

    استاد جان من در اول مسیرم؛ نتایج من به نسبت اول راه و از نظر خودم قابل قبوله چون بی حد احساس خوب دارم😍👌

    استاد جان من در یک مسیری قدم گذاشتم که از نظرم بی انتهاست

    استاد جان من در حال انجام یک قدم برای رسیدن خواسته هام برداشتم و به یاری الله مهربان منتظر مهر تایید بر روی خواسته م هستم البته که قلبم گواهی داد که خدا مهرِ تایید رو زده 🤩😍 ؛ قدم جدی این خواسته مو امروز برداشتم 🤩😍

    من قدم رو برداشتم منتظرم خدا قدمهای بیشتری برام برداره و شک ندارم که میشه آنچه که باید …

    استاد جان حدود یکسال و خرده یی با شمام ولی حدود چندماه هست که تازه دارم یه چیزهایی درک میکنم و دارم قدمهای پیوسته و آهسته برمیدارم و بی شک و بی تردید قدم برمیدارم در این مسیر الهی و پر عشق😍🤩

    استاد جان با ذره ذره وجودم حرفهاتون رو باور میکنم و همه وجود من میشه گوش برای شنیدن آگاهی های ناب و خالص شما 😍🤩

    استاد جان من لذت میبرم از شنیدن نتایج بچه ها

    استاد جان من مدام تحسین میکنم این همه اتفاقات خوب

    استاد جان حرفهای شما در بهترین نقطه قلب من میشینه و تاثیر گذاره

    استاد جان من با تعهد کامل دارم دوتا دوره یی که خرید کردم پیش میرم؛

    نکات همه جلسات نوشتم و تمام تمرینها رو روزانه انجام میدم و بیشترین مقاومت در سناریونویسی هست و خیلی جدی این تمرین رو انجام میدم و هرروزی که خودمو میزنم به فراموشی 🤪( همون مقاومت کردنه 🤪)

    و نمینویسم اون روز رو توی اون صفحه بزرگ مینویسم ندا یادت باشه که یادت رفت یادت نره که باید بنویسی ؛ یادت باشه در این مسیر باید هیچی یادت نره✔😍

    در خصوص باورها؛ باور محدود کننده رو مینویسم که بدونم که جلو چشمم باشه و در مقابلش باور قدرتمند کننده رو مینویسم که تکرار کنم و تکرار و باور و باور ….😍✔

    استاد جان من هرفایلی که گوش دادم و تعهد دادم و پیش رفتم به وضوح دیدم نتیجه شو

    استاد جان از ته قلبم خدا رو شکر میکنم که حالا و اکنون اینجام

    استاد جان بی حد و اندازه از این فایلهاتون بهره و لذت میبرم

    استاد جان عاشقتونم ؛عاشق این مسیرم؛ عاشق این خدای مهرگسترِ مهربانم ؛ عاشق همه زیباییها و کشف و درک این قوانین و این مسیرم

    استاد جان دارم تلاش میکنم که دیگه جز دسته سوم نباشم دارم قدم هامو برمیدارم تا جز دسته چهارم باشم و تا دنیا چک و لگد نثارم نکرده انجام بدم کاری که باید انجام میدادم😍😉🤩

    استاد جان من با این بهشت و این دنیای زیبا زندگی میکنم و هرروز و هرلحظه تحسین تون میکنم و همه زندگی من شده استاد عباس منش و مریم عزیز و این سایت و این بچه های پر عشق🤩❤

    عاشق همه تونم عشقید همه❤🤩

    🎶عشق عشق می‌آفریند

    عشق زندگی می‌بخشد

    زندگی دلشوره به همراه دارد

    دلشوره جرأت می‌بخشد

    جرأت اعتماد به همراه دارد

    اعتماد امید می‌آفریند

    امید زندگی می‌بخشد

    زندگی عشق می‌آفریند

    و

    عشق ❤عشق❤ می‌آفریند🎶

    در پناه رب مهربان

    ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: