گفتگو با دوستان 17 | مسئولیت مسائل زندگی ات را بپذیر
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- شما فقط توان تغییر آنچه را داری که می پذیری خودت بودجود آورده ای. پس اولین قدم برای تغییر شرایط این است: “مسئولیت شرایط کنونی زندگی ات را بپذیر”؛
- وقتی می پیذری که با باورهایت این شرایط را خلق کرده ای، خود به خود تعهد و اراده لازم برای تغییر آن باورها در وجود شما شکل می گیرد؛
- چگونه نتایجم را بزرگتر کنم؟
- آگاهی از گفتگوهایی است که در ذهن ما می گذرد؛
- سازنده ترین بخش موفق شدن، ایمان و عزت نفسی است که به شما ثابت می کند که: “امکان پذیر است”
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD516MB33 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 17 | مسئولیت مسائل زندگی ات را بپذیر30MB33 دقیقه
سلام استاد عزیز
شنیدن کلام دوستان واقعا جالب و ستودنی است و اینکه چقدر به آدم انگیزه میده به قول شما وقتی یک نفر تونسته پس من هم میتونم استاد عزیز از دیروز حالم خیلی خوب نبود و دو روزه وقتی نشانه ام را دنبال میکنم قسمت قانون آفرینش برایم باز میشود که متاسفانه من به فایلها دسترسی ندارم تا زمان معینی که خدا برام رقم بزنه بتونم بخرم البته امروز داشتم پی پرم را در گوشی نصب میکردم و چون خودم به زبان اینگلیسی تسلط ندارم گویا چند بار اشتباه وارد شده بودم که وقتی به همسرم نشان دادم گفت که بخاطر امنیت حساب من خود پی پر پیام داده که با خودشان تماس بگیریم یا چیزی مانند این .
با گوش کردن چندین بار صحبتهای دوستان واقعا متوجه شدم که من هنوز باورهای غلط و ترمزهائی دارم الان هم که دارم مینویسم باورتان نمیشه مدام در ذهنم سعی میکنم از این ترمزم فرار کنم ولی گویا نمیشه به خودم گفتم وقتی دو روز نشانه خریدن قانون آفرینش برایت میاید و امروز هم این قسمت برایت میاید با توجه به ترمزهایم پس حتما باید دوره قانون آفرینش را تهیه کنم .
استاد از اینکه متوجه شده ام ترمزهایم کجا قرار داره من چون زبان بلد نیستم و بیرون هم نمیرم و با هرکی هم که در رابطه هستم بصورت مجاز است البته غیراز همسر و پسرم که اونها متاسفانه بخاط شرایط کاریشون که از ساعت چهار بعدازظهر میروند و دو یا سه و گاهی هم چهار صبح میایند خانه خوب خستگی و عوامل دیگر باعث میشو د زیاد نتونند کارهای من را انجام دهند راستش را بخواهید هم خودم خجالت میکشم مدام مزاحم دوستان مجازی ایرانیم بشم و یک چیزهائی را نمیشود مدام پرسید کاملا متوجه میشوید چی میگویم استاد رنج زبان بلد نبودن را هر لحظه دارم حس میکنم مدام در این کلاس و آن کلاس و این کانال و اون کانال زبان استفاده میکنم بخدا یک وقتهائی فکر میکنم مغزم هنگ کرده الان به چیزی که رسیده ام راستش گاهی به برگشتن به ایران فکر میکنم ولی از طرفی بخودم میگم این یک گیفت بوده از طرف خدا و اینکه خدا تمام شرایط تو را میدونسته و تو را اینجا آورده و باید سعی و تلاشت را بکنی پس باید صبر کنی ولی استاد گاهی خسته میشم و درست نمیتونم تصمیم بگیرم .
استاد جان دقیقا آقا مهیار چیزی گفت که من هم میخواستم بگم اینقدر تضاد ها و ترمزهایم زیاد شده که نمیدونم از کجا شروع کنم و وقتی که میگم خب بلند شم و کاری بکنم تمام ترمزهایم به چشمم میاید که زبان بلد نیستی و نمیتونی ارتباط برقرار کنی , مکان منزلمون جای قرار داره که برای کوچکترین خرید باید با ماشین بری بیرون , خب من تصدیق ندارم که بتونم رانندگی کنم , همسرم کلی با تفکر من مخالف است البته ایشون هنوز دارن فایلهای رایگان شما را گوش میکنند یکی دوبار بهش گفتم خب بجای این ها بیا جلسات قدم اول را گوش کن خیلی راحت به من گفت تو گوش کن حتی وقتی هم که بهش گفتم بیا قدم ها را بخریم بهم گفت تمرین دارن میتونی انجام دهی و من گفتم بله الان هم شاید ده روز هست که قدم اول را خریده ایم ولی من فعلا جلسه سوم یا چهارم هستم البته تمام جلسات را گوش کرده ام ولی برای نکته برداری و جای پا گذاشتن هنوز جلسه سوم و چهارم هستم .
استاد عزیز از شما و خانم شایسته مهربان و دیگر دوستان که این مطالب را میخونند خواهش میکنم من را راهنمائی کنید تا میخواهم دست به کاری بزنم هزار و یک ترمز بخاطر زبان بلد نبودن میاید توی ذهنم بخدا باورتان نمیشه دو روز در هفته در یک موسسه در ایران کلاس زبان دارم ساعت یک و نیم نیمه شب ما که مبشود ده صبح ایران ,جدیدا با یکی از خانم های ایرانی که اینجا زندگی میکنند لطف کردن و دارن هفته دو روز با من مکالمه کار میکنند خودم تا بحال سه دوره آف لاین آموزش زبان از ایران تهیه کرده ام و اینجا کلی برای خود کلاسور و جزو در باره آموزش زبان دارم بقول دوستان کلاس زبانم میگن اگه ایران بودی شاید بهتر یاد میگرفتی چون بیرون میرفتی کارت را داشتی ولی اینجا … دقیقا من از ساعت چهار بعدازظهر که همسر و پسرم میرن سرکار تنها هستم و حتی بیرون هم نمیتونم برم البته نه اینکه در خانه مشکل باشه نه اینجا بی نهایت سرد است استاد چان خودتان بهتر میدانید و یکی دیگه از مشکلاتی که دارم اینکه درگیر بیماری هستم و هنوز داروی مناسب با بیماری من را به من نمیدهند خنده ام میگره درد من را میدانند چیست ولی خب از کمترین دوز دارو استفاده میکنند تا اگر به من جواب نداد دوز دارو را افزایش دهند اینجا هم دارند دوره تکامل را طی میکنند و قدم قدم داروی را قوی میکنند . الان نمیدونم باید صبر کنم یا نه
اگه امکان داره راهنمائی کنید .
دوستتون دارم خدا پشت و پناهتان باشد .