گفتگو با دوستان 16 | چگونه در مدار مناسب قرار بگیرم؟ (به ترتیب امتیاز)
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- تغییر اساسی را از کجا شروع کنم؟
- چگونه از دل این شرایط نا امید کننده، خوشبختی ام را خلق کنم؟!
- نقطه تحول زندگی من؛
- آگاهی از دلیل اصلی نتیجه، بسیار ارزشمند تر از خود نتیجه است زیرا با تکرار و پیروی از آن دلایل، نتایج بیشتری خلق می کنیم؛
- اگر من در مسیر درست قرار بگیرم، خداوند در زمان مناسب من را با آدمهای مناسب هم مدار می کند و ما با هم ملاقات می کنیم. در نتیجه من برای پیدا کردن آدمهای مناسب تلاش نمی کنم بلکه برای هماهنگی خودم با قانون تلاش می کنم؛
- اگر ما در مسیر درست قرار بگیرم، خداوند کارها را برای من انجام می دهد همانطور که برای ابراهیم، موسی و محمد انجام داد؛
- در جهانی که فقط به فرکانس ها واکنش می دهد، روی بهبود فرکانس هایت کار کن؛
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD512MB33 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 16 | چگونه در مدار مناسب قرار بگیرم؟30MB33 دقیقه
146مین تحول روز من
موضوع فایل:چگونه در مدار مناسب قرار بگیرم
دیدگاه خانم فرزانه و همسرشون محمد که تقریبا بعداز ورشکستگی در بورس سال97با همون دارایی اندک شون که داشتن فایل ثروت 1خریدن و نشانه ها و ثروت و دارایی جدید از راه رسید و درآمدشون30برابر شد خداروشکر،اگر من در مدار مناسب و مسیردرست باشم در زمان مناسب با آدمهای مناسب و شرایط مطلوب قرار میگیرم و قانون و سیستم بعداز اون کارشو انجام میده،آدم مناسب به دنبال تغییر، تشنه تغییرات بودن طبق فرکانس هاش با انسان مناسب در زمان مناسب به نتایج شگفت انگیزی دست پیدا می کنه،بشرط اینکه در مسیر درست باشه،این نتایج یکی پس از دیگری ایجاد میشه،و دلش قرص و محکم میشه برای عالی شدن روابط کسب موفقیت مالی،برای سلامتی بیشتر،برای نگاه توحیدی و یگانگی و هدایت شدن از منبع اصلی قانون.
اگر در مسیر درست باشیم خداوند خودش کارهارو انجام میده،و منو هدایت میکنه به بهترین مسیر،با تقویت شدن باورها مون در مورد اینکه چطور مغازه زیر پله تو پایین شهر از یه مغازه لوکس بسیار بزرگ در بالاشهر درآمد بالاتری داره،اینا بخاطر نگاه و دیدگاه و نگرش فراوانی نعمتها،و کثرت هدایت شدن از منبع و قرار گرفتن در مسیر درست هست،باید بخودمون بقبولانیم که با عزت نفس و اعتماد بنفس بالا و نگاه زیبابینی و تقدیر و سپاسگزاری از خداوند و مثبت اندیش بودن و احساسات عالی و حال خوب ،مورد هدایت الله قرار میگیریم و مسیرمون بسمت مقصد نزدیک ونزدیکتر میشه.
سپاسگزار خالق بی همتا و بی منت بابت دادن این همه نعمتها و فراوانی ها و زیبایی های جهان،که برامون به ارمغان گذاشته،و متشکرم از استاد بابت فایل گرانقدر و گرانبها.
146مین گام درمدار روزشمارزندگی الهی شکرت.
به نام خدا وسلام به خدا.
سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم.
الهی توراسپاسگذارم که به ما ثروت فراوان بخشیدی.
سلامتی ، رابطه ی عالی، آزادی زمانی،مکانی ونی نی قدرتمندوثروتمندوسالم بخشیدی ای کریم سپاسگذارم.
این فایل روبرای اولین بارشنیدم.
چون من که ازبرنامه های زنده ی شما هیچ اطلاع ندارم وتوی همین تمرین روزشمارالان پی گیری بیشتر دارم.
راستش وقتی صحبتهای فرزانه خانم رو شنیدم خودتون میدونیدکه ذهن هم عجولِ ،هم سریع وظیفه ی خودشوانجام میده بدترین کارش مقایسه،وقضاوت است. که کل وجودانسان رافلج میکنه!!!!!!!
منم دستشو خوندم سریع ستاره قطبی رواجراکردم. ولی بدون هیچ میلی انگاراجباری بود!!!!!!!!
سحری بیدارشدم احساس خوبی داشتم.
خوابی که دیده بودم یادم آمدوبرای خودم مرورکردم.
خواب دیدم عزیزدلم باذوق وخنده گفت:همین الان ازرسانه آقای رئیس اعلام کرد.کدام رئیس؟ نمیدونیم!!!
که ساخت اتوبان جدید روازنزدیکترین جایی که به خانه ما است اجراکنن.
ولی این خبربرای من طبیعی بود!!!!!!!
آره باخنده جواب دادم این دستور رو من به (استاد)یاهمون رئیس دستوردادم!!!!!!!!
من درعین صحبت باعزیزدلم همزمان کوههارومیدیدم که خیلی ثعب العبوربود!!!ولی چون من درخواست داده بودم این اتوبان بایداجرامیشد.
به خاطر کسب و کار و درآمدآسان وراحتِ خانواده ی مابود.این خواب نشانه س.
بعدگفتم:لیلاخانم راه خودت رو بروافسارخودتو دست این چموشخان نده تاکی عجله ومقایسه!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟
نمازصبح روخوندم قرآن خوندم آخرنمازمُهرِ نمازم رو، روی قلب وسینم گذاشتم.
گفتم:خدایامُهرِ کَری،کور،لالی روازروی قلبم برداراشکهام هم روی صورتم جاری بود.
یک آن صدای گرم و دلنشین خدابیامرزپدرم روشنیدم!!
داشت میگفت:لیلاباباجان باچادرسفیدولباس عروس سفیدازخونه میری!!!!!!!!!
فقط ازاون خونه باکفن بیابیرون!!!!!!!!!!.
من نمیدونم این جمله دراون زمانِ خودش چه چیزی رومیخواست بفهمونه!؟؟؟؟؟
به قول استادقرآن زمان پیغمبربرای اون زمون حرف وپیامی داشته .
برای مردم هرزمان پیام خودشوداره!!!!!!!!
من اون زمان باخودم میگفتم:بابام میگه یعنی حرف برگشتن بدون شوهرت رونزنی! وآبروی خانوادگی ماروببری!!!!!بروزندگی کن تاتوی همون خونه وزندگی باشوهروبچه هات ادامه بده بعدشم مرگ وکفن میکنن وبه قبرمیری!!!!!!!!خخخخخخخخخخخ
ولی امروزیک زنگی توگوشم به صدادراومدکه لیلاجان بالباس عروس که موردنظرتِ برو، وانجام وظیفه کن برای خانه وخانواده خانمی کن ودرلحظه زندگی کن،بااحساس خوب وتسلیم وتمکین خداباش.وازهرچی که داری خداراسپاسگذار باش.
حالاپیام پدرم روبه یاد اوردم که 36سالِ پیش به من چی گفت؟؟!!
یعنی همه ی پدرمادرهااین نصیحت یاپیام روبه بچه هاشون میگفتن!بخصوص به دختراشون!!!!!!
درهمین لحظه که با خدا صحبت می کردم انگاردوباره خدامرا احیاء کرد.
ودوباره خودموجمع کردم .وازخودم پرسیدم که الان چه حالی داری!!!!؟؟؟
گفتم :احساس عالی دارم. ورفتم جلوآینه یک قِر دادم گفتم حیف نکرده بااین همه خرج ومخارج بالا که استفاده میکنیم مدام به قول قدیمیهانونمون روباخونمون تَر کنیم(خیس)کنیم بعدبخوریم!!!!!!!!!!!!! ول کن باباهرکی هرچی داره نازشصتش براخودشِ!!!!تومسیرت چیزدیگریه پس به مسیرخودت ادامه بده.وخوشحالی کن که همفرکانسهات به نتیجه رسیدن تواین مسیرخاک وخون هم بوده که من ندیدم فقط نتیجه روهمه اعلام میکنن اینهادلگرمی ماس.
الهی سپاسگذارم ازاین همه نتیجه های عالی.دمتون گرم.
امروزبعدازنمازظهررفتم پیاده روی هواخیلی عالی بود.
یک خانم رودیدم غذا گرفته بودمسیرمستقیم میومد.
سلام کردم پرسیدم :مستقیم میری؟!جواب داد.نه!انگارخیلی نگران بود!!!!بازگفت:چرامستقیم میرم!!!!!!!
چکاردارین بامن؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
گفتم ازمعجزات زندگیم میخوام برات بگم.کمی آرومترشدولی گوشش نامحرم بودبعدازچندتا کلمه خداحافظی کردم.
به مسیرم ادامه دادم دیدم یک خانم جلوداره میره گفتم سریع برم بهش برسم!!!!
ولی داشتم میرسیدم کناردرخت توت که همیشه پاش آب میریزم ودعای خیربرای اهل عالم میکنم.
گفتم برم یاوایستم دعاکنم؟!
بعدبرم برای این خانم پیام بازرگانی رواجراکردم.
ولی به من الهام شدکه تونبایددنبال رزق و روزی باشی.
اون حاج خانم گوشهاش اگه محرم باشه خدا، اونو به تو معرفی میکنه¡¡¡!!!!
استادمن زیردرخت واستادم ودعاکردم داشتم به مسیرم ادامه میدادم که دیدم اون خانم آهسته راه میره وبعدهم روی نیمکت کنارخیابون نشست رسیدم لبخندزدم به معجزات الهی. واون حاج خانم هم میخندید. چون بطری آب معدنی دستش بودهرچه تقلامیکردبازکنه نمیتونست!!
کنارش نشستم وسلام کردم گفت خداخیرت بده همین سربطری روبرام بازکن. خندیدم گفتم میخواست خودموبه شمابرسونم وبراتون صحبت کنم انگارخدامنومامورکرده سرِبطری آب روبراتون بازکنم وشروع کردم به اجرای پیام بازرگانی معلوم بودکه واقعا گوشهاش محرمِ کمی باهم نشستیم وبعدبه پیاده روی ادامه دادیم تامسیرمون ازهم جداشدوخیلی روزپرخیروبرکتی برام شده عاشقتونم.برای همه ثروت وسلامتی آرزومیکنم یاحق.
بنام خدای آرزوهای من
سلام و درود
روزشمار تحول زندگی من : تعهد 146
ما روی خودمون کار میکنیم و اگر در مدار مناسب باشیم در زمان مناسب با آدمهای مناسب یا شرایط مناسب برخورد میکنیم
پس به جای اینکه بگیم چکار کنم محصولم رو ببینن یا افراد با من آشنا بشن باید فرکانسمون و باورهامون رو درست کنیم خدا خودش کارها رو انجام میده
جهان ما فرکانسیه و به باورهای ما افکار ما رفتار ما جواب میده البته روی توانایی و مهارتمون هم کار کنیم
خدایاشکرت دوستت دارم
با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز و همه دوستان عزیزی که لطف میکنن میان نتیجه هاشون رو میگن و کمک میکنن که باورپذیری ما بیشتر بشه .
استاد اینکه اومدین این سریال رو شروع کردین واقعا بی نظیر تاثیر گزار هست و خیلی کمک میکنه که با قدرت بیشتر روی خودمون کار کنیم
به امید الله