گفتگو با دوستان 15 | هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    537MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 15 | هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست
    31MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

307 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2497 روز

    گفتگو با دوستان قسمت 15

    با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

    خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال سایت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار

    سلام به عادله جان شکیبا جان و آقا علی خوشدل

    بچه ها من با گریه های شما گریه کردم و با لبخند هاتون خندیدم

    اسمتون رو که شنیدم ذهنم قشنگ یاری کرد و شماها رو خوب به یاد آورد همون هایی که بارها کامنت هاشون رو خونده بودم و لذت برده بودم

    بعدش با خودم گفتم که چقدر خوبه که اونقدر روی خودت خوب کار کنی که بواسطه ی خوب تغییر کردن شناخته شده بشی و بشی ی منطق قوی برای ذهنی که تازه میخواد کار کردن روی خودش رو شروع کنه

    اونموقع که من کامنت های عادله و شکیبا رو میخوندم تازه مسیر تغییر رو شروع کرده بودم و این الگوها حکم ی نیروی محرکه رو داشت برای من

    و بعدش هم که سید علی اضافه شد

    و الان بعد از دو سال خداوند فرصتی رو فراهم کرد با الهام ضبط کردن این گفتگوها توی کلاب هوس به استاد که من بشنوم از زبان خودشون که با بودن توی این مسیر به کجا رسیدن از دو سال پیش تا الن و بقول قرآن چه حجت و دلیلی آشکارتر از این ها

    ذوق و شوقتون رو که خس کردم و شنیدم ی لحظه با خودم فکر کردم که آیا من هم این ذوق و شوق رو الان برای صحبت کردن دارم اگر این فرصت برام فراهم بود ؟!

    باید اعتراف کنم که نه

    و این یعنی من هنوز به اون مداری نرسیدم که بخوام اینجوری خودم باشم و خودم رو نشون بدم .پس هنوز خیلی باید روی خودم کار کنم

    و همینجا حرفهای استاد توی سرم میچرخه که اون بچه هایی که میگن در مقایسه با بچه های دیگه نتایج خیلی بزرگ نگرفتن چقدر تونستن ذهنشون رو کنترل کنن، احساس خودشون رو در بیشتر مواقع خوب نگه دارن، سوال مناسب از خودشون بپرسن در برخورد با تضادها

    پس من هنوز خیلی باید روی کنترل ذهنم کار کنم

    خیلی باید بیشتر توی احساس خوب بمونم

    خیلی باید سوال های مناسب از خودم بپرسم

    خود این هنوز ها باعث میشه که بیشتر به خودم بیام

    .این هنوزها دارن میگن که میشه فقط باید ادامه داد و بهبود داد

    فقط باید درس گرفت و تجربه کرد

    فقط باید خدای درست رو از مسیر درست شناخت

    فقط باید در حورد خواسته ها به وضوح رسید

    فقط باید علاقه رو پیدا کرد و در مسیر علاقه حرکت کرد

    فقط باید بهانه ها رئ کنار گذاشت و تسلیم نشد

    فقط باید پا روی ترس ها گذاشت و شجاعت و جسارت به خرج داد

    فقط باید شاخک ها رو تیز کرد و پیام ها رو دریافت کرد

    اینکه داره توی چند تا فایل توی این گفتگوها بچه هایی میان بالا صحبت میکنن که رشتشون زبان انگلیسیه تصادفی نیست برای منی که رشتم زبان انگلیسیه و دارم تدریس میکنم

    برای منی که سالهاست میخوام کتاب بنویسم اما اقدام نکردم

    با این فایلها داره خواسته های من کم کم واضح میشن .منی که هم توی کار ترجمه توانایی دارم و هم توی کار تدریس داره برام واضح میشه که من تدریس رو ترجیح میدم به ترجمه هر چند که این فایل داره میگه از ترجمه کردن هم میشه پول ساخت اگر علاقه باشه همونطور که شکیبا داره پول میسازه

    با این فایل داره برا من جا می افته که ممکنه بعد از 13 سال تدریس بفهمم که تدریس اون علاقه ی اصلیم شاید نباشه و این دلیل نمیشه که من بخوام با حال خوب تدریس نکنم اگر همین مسیر رو با حال خوب ادامه بدم در نهایت هدایت میشم به علاقه ی اصلیم همونطور که برای عادله جان اتفاق افتاد .

    این بودن ها ی من و شنیدن این گفتگوها همش نشانه اس برای منی که استارت چند تا کتاب رو زدم که باید جدی تر کار کنم تا فقط در حد نوشته روی کاغذ باقی نمونن باید روی ترس هام پا بزارم

    حتی توی یکی از فایل های قبلی هم یکی دیگه از بچه ها رشتش زبان بود و دقیقا مثل من اول از تدریس توی آموزشگاههای دیگه شروع کرده بود با دستمزد پایین و بعد هدایت شد به جایی که الان داره با دستمز بالا زبان انگلیسی تدریس میکنه .پس منی که خودم آموزشگاه دارم باید بهانه ها رو کنار بذارم و با جدیت بیشتری کار کنم .باید ایده زدن سایت که بهم الهام شده رو عملی کنم و از اون طریق خیلی راحت تر تدریس کنم .باید پا بزارم رو ترس هام و یاد بگیرم هر اونچه که لازمه .

    اگر من در مدار شنیدن این آگاهی نبودم که این ها رو نمیشنیدم .پس وقتی دارم میشنوم یعنی باید میشنیدم و بقیش دیگه میشه اقدام و عمل .

    توی این فایل از توی صحبت بچه ها و نظرات استاد میشه همه ی اون اوصل و قوانینی که استاد توی دوره دواز ده قدم و قانون آفرینش ازشون صحبت میکنه رو کشید بیرون مثل :

    قانون تمرکز: حتی برای صحبت کردن با استاد هم باید تمرکز داشت و این منو یاد حرف استاد میندازه توی قدم دهم جلسه چهارم که توی هر کاری باید تمرکز داشت باید شاخ و برگ های اضافی رو چید. بودن توی اون مهمانی شاخ و برگ اضافی بود هرچند حتما احساس خوب و لذت رو داشته اما برای اون هدفی که بچه ها داشتن که صحبت کدن با استاد بود ی مانع حساب میشد پس بادی برداشته میشد.

    قانون هدایت : وقتی شما ایمان داشته باشی به هدایت و روی خودت کار کنی جهان شما رو در زمان درست در مکان درست قرار میده و آدم های هم فرکانس رو دور بر شما جمع میکنه .آدم های نامناسب خوبخود از زندگی شما میرن نیازی نیست شما برای حذف کردن اونها بجنگی

    قانون تکامل: شکیبا و عادله و علی ی دکمه نزدن اچی مچی نکردن که الان توی این جایگاه هستن. تکاملشون طی شده حالا هر کدوم با توجه به خصوصیات روحی و فردی خودشون

    اصل احساس خوب اتفاق خوب و احساس بد اتفاق بد. احساس اگر خوب نباشه اتفاق نامناسب رو به خودش جذب میکنه که اگر تغییر داده نشه میشه ی جهنم و ی باتلاق .و در مقابل احساس خوب خود بخود زنجیره ای از اتفاقات خوب رو وارد زندگی میکنه

    اصل پویایی جهان : جهان مدام در حال پیشرفته کسی که پیشرفت نکنه تو گوشی میخوره .حالا اگه تو گوشی خوردی دیگه نباید درنگ کنی و خودت رو تغییر بدی

    قانون تصاعد: تکامله که طی بشه تصاعده دیگه لاجرم اتفاق می افته

    هر کاری پتانسیل ساختن ثروت رو داره حتی ی تنه ی درخت کج

    تضادها میان که ما درسهاشون رو بگیریم

    علاقه بعلاوه باورهای درست حتما به ثروت منجر میشه

    احساسات ما قطب نمای مسیر ما هستن

    کاری مورد علاقه اون کاریه که حتی اگر پولی بابتش دریافت نکنی با عشق انجامش بدی

    (اینجای صحبت های عادله جان دقیقا انگار مخاطبش من بودم که ممکنه ی زمانی به این نتیجه برسم که کار تدریس زبان رو بزارم کنار دیگه نباید به این نجواها گوش بدم که اینهمه درس خوندی و تدریس کردی و …….. )

    توی دنیای مادی هیچ چیزی مطلق نیست

    استاد اونجایی که گفتین اگر خونواده ی ما ی روند نادرستی رو داشتن دلیلی نداره ما همون رو ادامه بدیم یاد قرآن افتادمکه از افرادی صحبت میکنه که وقتی رسولان خدا برای هدایتشون می اومدن میگفتن ما میخوایم بر آیین نیاکانمون باشیم با وجود اینکه براشون دلیل آورده میشه که اونها اشتباه میرفتن اما قبول نکردن و نتیجشون هم چیزی شبیه سرانجام نیاکانشون بود و خود این برای من ی درس بزرگه که نپذیرم که مثل پدر و مادرم و خیلی از افراد فامیل باشم.

    و اینکه ما باید مسئولیت شرایط بد خودمون رو بپذیریم و درصدد اصلاحش باشیم که در اونصورت جهان پاداشش ها رو میده.پس منی که الان دو سال و نیمه که تصمیم به تغییر گرفتم و نپذیرفتم که مثل والدینم باشه و دارم روی خودم کار میکنم باید منتظر پاداش ها باشم چون این قانون جهانه .

    و اینکه همه ی ما به ی اندازه دسترسی به خداوند داریم و کسی که با فقر سرو وکار داشته احتمال موفقیتش بیشتره و همین انگیزه من رو برای ادامه دادن مسیر بیشتر میکنه

    و اینکه ما هرچی که به خواسته هامون میرسیم میتونیم بهترش رو دوباره درخواست کنیم و پایانی برای بهتر شدن وجود نداره

    و اینکه همیشه حواسمون به نشونه ها باشه مثل این زنگ خوردنه کا اتفاقا ناشناس هم هست

    و اینکه خیلی حرفه بین شنیدن این حرفها و درک کردنشون و عمل کردن بهشون

    الان من میدونم که اگر سایت بزنم خیلی راحت تر میتونم درآمد کسب کنم ولی تا حالا سختم بود. حتی خیلی مطالب هم چند روز پیش جمع کردم ولی هنوز تمرکزی نخوندمش .این اون تغییریه که خیلی وقته داره به من گفته میشه که انجامش بدم ولی ندادم فقط بخاطر اینکه چیزی راجع بهش نمیدونم .امشب این تعهد رو به خودم میدم که با جدیت اینکار رو شروع کنم و قدم اولش رو بردارم تا قدم های بعدی گفته بشه .

    سپاسگزارم استاد و بچه های عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    معصومه عبیری گفته:
    مدت عضویت: 2253 روز

    سلام به استاد گلم به مریم بانوی نازنینم به همه دوستان هم فرکانسی ام..

    خدارو هزار مرتبه شکرت..خدایا من عاشقتم که منو هدایت کردی به این سایت به شنیدن این صداهای خدایی..

    من عاااشقتونم شکیبای عزیزم عادله ی عزیزززم وسیدعلی خوشدل عزیزززم..

    چقدر حس خوبی گرفتم از این فایل بی نظیر چقدر تحسین کردم شکیبا و عادله و علی خوشدل عزیزم رو واقعا نمیدونم چی بگم خیلی خیلی حس خوبی گرفتم از این فایل…

    شماها عالی هستید..عاشقتونم.. چقدر من اشک ریختم با صدای شکیبا و عادله عزیزم چقد گریه کردم همراه با شما بغض کردم همراه با شما اشک ریختم همراه با شما ذوق کردم و پر از شور و شعف شدم…از همون ابتدای شروع فایل که صدای ذوقتون رو شنیدم، چقدررر لذت بردم…

    خدایا هزار مرتبه شکرت که منو با این دوستان با این بچه های عزیز آشنا کردی و با تمام وجود درخواست دارم از خدا که خدایا می خوام ازت که مثل این دوستان تغییر کنم من با تمام وجودم می خوام آدم های بی کیفیت از زندگیم برن کنار هیچ وابستگی و دلبستگی بهشون نداشته باشم و جهان این کارو به راحتی انجام بده..

    با تمام وجودم تصور و تجسم می کنم که منم تعداد زیاد دوستای فوق العاده عباس منشی دارم که ما داخل این مسیر الهی داریم حرکت می‌کنیم.. تجسم می کنم که منم با دوستان عزیزم چقدر مسافرت میریم گردش میریم دورهمی داریم، در حال کشف جهان هستیم چقدر خوش میگذره بهمون.. از هر لحظه زندگیمون لذت می‌بریم.. صبح تا شب فقط حرف های خوب می شنویم فقط در مورد قانون صحبت می‌کنیم.. فقط نگاهم فرکانسم تمام توجهم رو چیزای خوبه… منم با تمام وجودم می خوام که خدا از راه‌هایی که نمیدونم دوستان عباس منشی و فوق العاده ای رو بیاره توی زندگی من..

    با تمام وجودم می‌خوام روابطی فوق‌العاده را تجربه کنم و با تمام وجودم می خوام که منم مثل دوستان عزیزم که صداشونو شنیدم و از صداشون بسیار لذت بردم مثل سیدعلی خوشدل عزیز که چقدر قشنگ صحبت کردن دوست دارم نتایج مالی شگفت‌انگیزی بگیرم من الان در حال حاضر هیچ درآمدی ندارم من یه خانم خونه دار هستم و با تمام وجودم می خوام که خداوند برام یه مسیری یه راهی رو باز کنه و یه منبع درآمد و کسب و کار داشته باشم که بسیار بهش علاقه داشته باشم و با شوق و ذوق انجامش بدم…هیچ مانعی برام نباشه.. برای زندگیم برای رسیدگی به بچه ها و بتونم از اون راه درآمد های فوق العاده کسب کنم بتونم از این ثروت بی انتهای خداوند استفاده کنم و لذت ببرم. خدا را شکر می کنم بابت وجودتون.. خدایا شکرت..

    واقعا وقتی آدم بخواد تغییر کنه اصلا مهم نیست که تو کدوم خانواده بزرگ شدی اصلاً مهم نیست که تو چه شرایطی داشتی که تو چقدر تو زندگی قبلت گند زده بودی.. اصلا هیچی مهم نیست. اصلا مهم نیست پدر مادرت کی بودن.. مهم نیست تو چه خانواده ای بزرگ شدی.. فقط کافیه تو تغییر کنی و وقتی تو بخوای تغییر کنی میشی مثل شکیبا که چطور خدا هدایتش میکنه.. کسی که میگه من دو بار قصد خودکشی داشتم که میگه من یه افسرده کامل بودم ببین الان جایگاهش چیه ببین چقدر وقتی تو میخوای تغییر کنی چقدر عالی جهان به کمکت میاد دستای خدا به کمکت می یان و تو میتونی اینقدر قشنگ تغییر کنی که بیای هم فرکانس بشی با استاد و بتونی باهاش صحبت کنی و از نتایج بی نظیرت بگی.. خدای من خدای من شکرت شکرت دارم صدای دوستان نازنین رو میشنوم چقدر خوشحالم وقتی صداتونو میشنوم…چقدر بیشتر باور میکنم و چقدر ایمانم به مسیرم بیشتر میشه..

    که اساس جهان خیره..و ما اگه در مسیر درست حرکت کنیم همیشه نتایج خیر و عالی هست..

    خدایا چقدر این نتایج دوستان میتونن انگیزه بشه برای ما و چراغ راهمون..

    هزاران هزار چراغ امید رو تو دلمون زنده می‌کنه…

    چقدر الگو داریم ما توی این مسیر..

    خدایا هزاران مرتبه شکرت…

    با تمام وجودم می‌خوام منم یه روز بیام از نتایجم بگم برای استاد و صدای نازنینشون رو بشنوم و مثل دوستان عزیزم سرمست بشم…

    به امید اون روز..

    خیلی خیلی دوستون دارم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2337 روز

      به نام الله یگانه و سلام بدوست عزیزم

      ممنوتم عزیزم بابت کامنت خوبی که نوشتید

      واقعا حس و حال شما موقع این فایل رو منم داشتم و چقدر که دوستانم رو تحسین کردم

      منم بی اندازه شما رو تحسین میکنم که بنده لایق خداوندی که به این مسیر هدایت شدید

      علایقت رو سناسایی کن عزیزم و از خداوند طلب هدایت کن و خودت رو لایق کسب ثروت بدون که با امید به خودت و خدای خودت، چنان راهی بروت باز شه که بذتش رو ببری و غرق در ثروت و نعمت و لذت های بی انتهای این جهان زیبا بشی

      بازم سپاسگذارم و برای هممون، بهترین ها و زیباترین ها رو آرزو دارم🥰🥰🌺🌺🌺🌺

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    صدیقه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1968 روز

    بنام خدا

    سلام به استاد عزیزم سلام به مریم جان همیشه شایسته

    استاد جان عاشقتم که با عشق و محبت فراوانی که داری این فایلها رو ضبط میکنین و رایگان در اختیار ما میزارین .

    استاد جونم می‌دونم که چقدر وقتتون براتون ارزشمنده ولی میاین و سه ساعت با بچه های خوب و پرانرژی و عاشق حرف میزنین تا ما بهتر یاد بگیریم تا ما ببینیم که دوستامون چه نتایج خوبی گرفتن و مسیر برامون واضحتر بشه .استاد به خدا که این مهر و محبت شما به بچه های سایت رو اصلا نمیشه در قالب کلمات و جملات براش سپاسگزاری کرد فقط میتونم بگم استاد جانم عاشقانه دوست دارم و ازت ممنونم برای راهی که رفتی و به من و امثال من هم نشونش دادی .

    استاد خوب و عزیزم واقعا شکیبای عزیز حق داشت اشک بریزه و‌نتونه خودشو کنترل کنه من هم که اینجا بودم همزمان با شکیبا اشک ریختم و تو دلم گفتم منم اگه بودم اشکم سرازیر میشد و نمی‌تونستم ادامه بدم .چقدر این فایل قشنگ بود استاد مثل همه فایلهای قبلی که با دوستان صحبت کردین چقدر میشه از این الگوها درس بگیریم .

    استاد جانم من هم کامنتهای شکیبا و عادله عزیز رو خوندم و کلی لذت بردم و تحسینشون کردم برای این کلام نفوذ پذیرشون و قدرتی که توی نوشتن دارن

    ولی امروز که فهمیدم چه زندگی رو‌پشت سر گذاشتن و چقدر تو دل ترساشون رفتن و چقدر به هدایتهاشون عمل کردن بیشتر تحسینشون کردم و بیشتر به مسیری که توش هستم امیدوار شدم .

    چقدر لذت بردم از حرفهای عادله عزیز که اینقدر با تلاش و پشتکار تونسته عزت نفسشو بسازه که الان با این صدای قشنگ با شما با صلابت صحبت کنه و از نتایجش بگه .

    چقدر تحسینش کردم که تونسته همزمان کار مورد علاقه شو پیدا کنه و به تناسب اندام برسه و پول هم بسازه .آفرین عادله عزیزم خیلی لذت بردم از اینهمه عزت نفست از اینهمه جسارتت .

    و چقدر خوشحال شدم که فهمیدم من با عادله جانم همشهری هم شدم امیدوارم یه روزی یه جایی همو پیدا کنیم و از وجود نازنینت لذت ببرم .😍

    بعد هم که آقای خوشدل اومدن و از نتایجشون گفتن که من واقعا لذت بردم چقدر لذتبخش بود که گفتن جریان ثروت رو دیگه نمیتونم کنترل کنم استاد نمیدونی چقدر خوشحال شدم و تحسینشون کردم البته که من از کامنتهاشون هم همیشه لذت میبرم و خدارو شکر میکنم برای وجود دوستان به این خوبی.

    و بالاخره شکیبای عزیز هم اومدن و برامون از زندگیشون گفتن از سختیهایی که نذاشتن اونو خرد کنه و با قدرت ایستادن و زندگی ایده آلی برای خودشون ساختن .

    آفرین شکیبای عزیزم که قدرت رو دادی به خودت و خدای مهربانت .

    آفرین که اجازه ندادی بهانه هایی مثل پدر و مادر ،جامعه، ووووو هزاران بهانه دیگه تو رو از هدفت دور کنه و خیلی جای تحسین داشت که با ۵۰هزار تومان از خونه زدی بیرون و رفتی تو دل ترسهات.

    این کار به حرف آسونه .

    دوتا دختر بدون پشتوانه مالی از خونه برن بیرون .بدون نگرانی از حرف مردم اینا همش دل شیر میخوادولی شما عمل کردین چون هدایت چیز دیگه ای بود و الان هم دارین لذت می‌برین از نتایج عالیتون .

    خیلی لذت بردم و می‌دونم که این فایلها رو باید بارها و بارها گوش کنم و یاد بگیرم و عمل کنم .

    خدایا شکرت که شنیدن این فایل رو نصیب من کردی.

    خدایا شکرت که من تو مسیر درست هستم .

    خدایا شکرت که هدایت شدم به سایتی که توش تو رو شناختم.

    استاد جانم بی نهایت ممنونتم برای این همه انرژی مثبت که به ما منتقل کردین برای راهی که رفتین و وقتی فهمیدین راه درست همینه با عشق به دیگران آموزش دادین ممنونم ازت بهترین استاد.😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  4. -
    نفیسه تهذیبی گفته:
    مدت عضویت: 1431 روز

    به نام پروردگارم او که هر لحظه بخواهم هدایتم میکند

    سلام به شما استاد بزرگوار و خانم شایسته مهربان و همه ی دوستانم در این مسیر

    نوشتن را دوست دارم ولی برای نوشتن کامنت خیلی کم انرژی می ذارم…دوستان نکات زیادی راجع به این فایل گفتند منم می‌خوام نظرم رو بنویسم

    راستش من هنوز دوره 12قدم رو نخریدم و خودم رو متعهد کردم از شروع سال برای کار کردن رو آگاهی های دوره کشف قوانین (که به امید لله نظرات و نکاتی که یاد گرفتم و انشاالله نتایجم رو در اون دوره خواهم نوشت) ولی امروز صبح فایل سفر به دور آمریکا 192رو دیدم و از دیدگاه عالی آقای سید علی خوش دل نظرات ایشون رو تو فایل های دانلودی دنبال کردم و هدایتی رسیدم به این فایل

    گوش دادم و باز گوش خواهم داد برای هدایت شدن برای ایده گرفتن و…

    حقیقتش من تو یکی از فایلها از استاد شنیدم که مدتهاست کتاب و.. نمیخونن و من هم همه چیو گذاشتم کنار… و اگرچه برام سوال بود که استاد که همیشه در حال یادگرفتن و ایناس چه طور اینکار و کرده ولی خوب چون عملا خودم و راحت کرده بودم پذیرفتم

    بعد اتفاقا به یه فایلی هدایت شدم که استاد یه مقاله ای رو خونده و بررسی کرده بودن و قوانین و از توش درآورده بودن(فایل بقای اصلح بود فک کنم) من اونجا تازه فهمیدم چطور باید کتابی رو بخونم یا فیلمی رو ببینم ( نه اینکه اصلا کتاب نخونم حتی کتاب خوندنم هم برای تقویت باورهام باشه)…باید ضمن اینکه هر روز خودم رو در شناخت قوانین قوی تر میکنم که یکی از راه هاش اینه که با کنترل ذهن از مطالب سایت استفاده کنم و در واقع از این آگاهی ها به عنوان سنگ محک استفاده کنم برای اینکه بدونم این کتاب یا فیلم یا مقاله یا دیدگاه در چه مداری هست و چه باوری اون و به این نتیجه رسونده

    و از اون موقع نا خودآگاه با هر مطلب یا هر حرفی که حتی تو هر جمعی می شنوم فارغ از اینکه بخوام راجع بهش بحث کنم سریع تو ذهنم چراغ روشن میشه این نوشته یا حرف یا کتاب از قانون میگه و اونو به اندازه ای که همت کردم برای کسب آگاهی های سایت میتونم اون و تحلیل کنم و به قول استاد فقط فایلها رو نگا نکنید و رد بشید بلکه نکاتی که تو زندگی و کارتون به دردتون میخوره ازش در بیارید …که همین خودش آگاهی بزرگیه

    این مقدمه طولانی رو گفتم تا نکته ای که برای من داشت رو بنویسم (و البته نکات دیگری که خیلی از دوستان بهش اشاره کردن)

    بعد از خواندن نظر شکیبای عزیز و همینطور که داشتم بهش فکر میکردم دیدم ناخودآگاه دارم این آیه رو زمزمه میکنم «فصدق بالحسنی فسنیسره للیسری» و همین جا بود که این حس خوب منو هدایت کرد که به شکل کامنت بنویسمش

    شکیباجان نوشته بودن

    «خداروشکر میکنم که دلم پاک شد و بعد این اگاهی ها کم کم بهم افزوده شد و تکامل روحیم رو طی کردم. هرچند خیلی کار دارم هنوز، اما این ارامش، این لذت، این آسوده خاطری، این چشم ها که زیبایی میبینه فقط. اینجاست که استاد میگه باید شخصیتمون تغییر کنه، من شخصیتم تغییر کرده بود…»

    ««این چشمهایی که زیبایی میبینه فقط»»

    وقتی شخصیتت طوری تغییر کنه که فقط زیبایی ببینه موقع مهاجرت نمی ایی تمرکز کنی روی اینکه:

    •وضع جامعه خرابه دو تا دختر تنها کجا بریم(همان طور که دوستان گفتن و شاید اگه خودم هم تو اون موقعیت بودم همین و میگفتم)

    •ما که هیچ پولی نداریم

    •توی اون شهر غریبه ایم کجا بمونیم به کی پناه بیاریم

    بقیه چی میگن و…

    نه

    نه این ذهن رو خودش کار کرده و آگاهی هایی کسب کرده و روی اونا تمرکز می‌کنه

    روی ایمانی که به خدا داره

    که تو قدم اول و بردار خدا کمکت می‌کنه

    فقط رو خدا حساب باز کن

    روی« حسبنا الله و نعم الوکیل» تمرکز میکنه

    چون موفق شده در مرحله ی فصدق للحسنی ( تایید و تاکید بر نکات مثبت و زیباییها)

    پس وعده ی خدا فرا میرسه :«فسنیسره للیسری»

    شما رو آسان میکنیم برای آسانیها…همون طور که در فایل گفتی پول دوره به طرز معجزه آسایی جور میشد و همون جا که نوشته بودی:

    «شما انقدر واضح و منطقی برای ما توضیح دادین که اصن جهان چطوری کار میکنه، انقدررر ما قدرت پیدا کرده بودیم از نظر ذهنی و انقدر باورهامون تغییر کرده بود و چیزی جلودارمون نبود، که حتی یک ثانیه، حتی یک ثانیه به این فکر نکردیم که جامعه چجوریه، مردم چه فکری میکنن، حتی لحظه ای نترسیدیم و فقط به الهام ها گوش دادیم، چون ایمااان داشتیم جواب میده، چون باور ذاشتیم تو مسیر ذرستی هستیم، چون نشونه هاشو دیده بودیم، »

    اینها همه درس‌هایی هست که که با خودم تکرار میکنم

    وقتی میگم خوب از کجا شروع کنم ؟

    سریع جواب میاد باید روی خودم کار کنم

    چه طوری ؟

    با تمرکز بر نکات مثبت که خودش ما رو در کنترل نجواها یا ری میده

    توجه به نشونه ها و انرژی گرفتن از اونا

    با دقت و تمرکز بیشتر هر آگاهی رو بهش رسیدی در زندگی خودت عملی کن

    گوش دادن چند باره فایلها و فکر کردن به اونها

    که حتی می تونیم موقع انجام کارای روزمره هم بهشون گوش بدیم

    توجه به احساسمون و سعی در ماندن در احساس خوب

    حداقل اینا کارایی هست که تو هر زمان و موقعیت و شغل و جایگاهی که باشیم می تونیم انجامشون بدیم و به قول استاد تنبلی نکنیم ( اینو بیش از همه به خودم میگم)

    فقط باید شروع کنیم از هر جایی که هستیم تا شخصیتمون به گونه ای تغییر کنه که در برابر نجواها و ترسها زانو خم نکنیم تا فرصتها از دست برن تا آماده ی شنیدن و درک هدایت بشیم و…

    خدایا ممنونم که هر لحظه تصمیم میگیرم شروع کنم تو دریچه های چشم و گوش و قلبم رو باز میکنی

    خدایا ممنونم برای احساس خوبی که از نوشتن این کامنت دارم و این احساس خوب خودش نشانه ای ست که در مسیر درستم…

    از شما استاد عزیز و همه ی دوستانم که مسیر رشد وپیشرفتشون رو به اشتراک می ذارن و ما هم ایده میگیریم ممنونم

    براتون بهترینارو از خدا میخواهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1501 روز

    سلام استاد جان امیدوارم حال دلتون عالی باشه، خانم شایسته جان هم همینطور، بچه های عزیز سایت هم همینطور

    ، امروز که مورخ 1401/12/17 بود، روز خیلی عجیبی بود برای من، صبح که از خواب بلند شدم یه مقدار گیج بودم، یه مقدار انگار بلاتکلیف شده بودم، چند وقتی هست که به طور پیوسته و جدی دارم در مورد توانایین یعنی بوکس آموز تهیه میکنم و روی پیجم آپلود میکنم، به لطف الله و باور ها هم هر روز مخاطبین، پیام های عاشقانه، بازخورد های مثبت داره برام بیشتر میشه، و هر روز صبح که از خواب پا میشدم از خدا میخواستم که امروز تو پیجم اتفاقای خوبی بیفته پیام های عاشقانه دریافت کنم, و دقیقا دیروز به خاطر پست فوق العاده ای که آپلود کرده بودم همش تو ذهنم این بود که یک نفر میاد و میگه آموزشهاتون فوق العاده و اصولی هست و از من تشکر میکنه و دقیقا این اتفاق افتاد ومهر تاییدی بود بر قانون بدون تغییر خداوند، هر روز این پیام ها داره بیشتر میشه،

    اما امروز صبح انگار دلم نمیخواست که این کارو بکنم یعنی شوقی نداشتم، پاشدم یه سر به صفحم زدم یه چیزی ته دلم گفت یه پستی که دیروز در مورد قهرمان وزنه برداری المپیک دیده بودم و خیلی منو تحت تاثیر قرار داد و موضوعش صبرو استقامت بود که بعد 4 دوره المپیک و اینکه یه جاهایی ناامید شده بود و میخواست برای همیشه وزنه برداری رو بزاره کنار ادامه میده و در نهایت سال 2020 رکورد تاریخ رو جابه جا میکنه و تاریخ ساز میشه وبه محض اینکه وزنه رومیندازه زار زار گریه میکنه و واقعا من حسن کردم خوشحالی اون لحظشو که بالاخره به اونچیزی که خواسته رسیده، استوری کنم و زیر استوریمم نوشتم انگار صبر یکی از قانون های این جهانه و ما باید یادش بگیریم، بعدش هم یه پستی از کانر مگ گرگور قهرمان ufc استوری کردم که میگفت من باید خیلی صبرو یاد بگیرم و هنوز دارم یاد میگیرم و نتیجه صبر به زودی خودشو نشون میده در آینده ای نه چندان دور،

    اصلن انگار خدا داشت بهم میگفت این نشانه امروزته،

    رفتم یه سرو رویی تازه کردم اومدم نشستم با خدا رازو نیاز کردن، باهاش صحبت کردم پرستسش کردم و به خدا گفتم خدایا امروز باهام صحبت کن ازت میخوام راهنماییم کنی نشانه ای بهم بدی،

    بعد بهم الهام شد آیه های ریشه صبر رو بخون، شروع کردم خوندن حالم دگرگون شد، انگار اون بلاتکلیفیه محو شد، ادامه دادم و بعد به خدا گفتم خدایا میزنم رو دگمه نشانه ی من و منو هدایت کن باهام صحبت کن، زدم و این فایل اومد

    از خدا ممنونم ازش ممنونم که در هرلحظه با ما صحبت میکنه از بی نهایت طریق، وکلمه به کلمه این فایل خدا با من صحبت کرد،

    از شکیبا و عادله و علی جان عزیز سپاسگذارم که عاشقانه تجربیاتشونو با ما به اشتراک گذاشتن،

    دقیقا من هم بعد از تضادی که بهش برخوردم، اون بت ذهن رو به لطف الله در مورد پدر و مادرو خواهرو برادر و دوستو رفیق اروم اروم شکوندم، از کار پدرم زدم بیرون، توکل کردم به خدا شروع کردم با هرچی که داشتم، گفتم توکل میکنم به خدا خودم میرم از توانایی هام ثروت لازمه خواسته هامو میسازم، شروع کردم به آموزش بوکس، خدای من در لحظه به لحظه این مسیر تا به حال هدایتم کرده از اصفهان راحت مهاجرت کردیم تهران، سعی کردم خودمو تو مسیر حفظ کنم، اینجا دوباره خدا برام اروم اروم شاگرد هارو فرستاد، افراد ایده ها موقعیت ها شرایط رو برام رقم زدم، هدایت شدم به یکی از بهترین باشگاه های بدنسازی رزمی و خودشون اومدن گفتن بیا بشو مربی بوکس اینجا، شاگرد ها اومدن، درآمدی که زیر صفر بود الان رسیده به ماهی 7 الی 8 تومن، یه ایده از خیلی وقت پیش از طرف خداوند بهم الهام شد که بیام آموزش انلاین بوکس بدم شروع ردم از همون پیجم، جستو گریخته، تا به محض اینه به عنوان مربی این باشگاه انتخاب شدم، (بدون هیچ مدرک مربیگری و این کاغذ بازی ها) همه امکانات برام آماده شد برای فیلم برداری و آموزش دادن، هر روز میرم باشگاه بخشیشو فیلم میگرم، بخشیشو شاگردانمو آموزش میدم بخشیشو خودم تمیرین میکنم،خداوند بهم گفت دوره آنلاین تهیه کن، بماند که خداوند و دوره های 12 قدم و عطت نفس چقدر به من کمک کردن که نظر دیگران دوست آشنا رفیق برام مهم نیاشه تا بتونم این ایده هارو عملی کنم، ومسیرش طی شد و تا به امروز نزدیک به 30 فایل آموزشی آپلود کردم، به لطف خدا شجاعتشو بهم داد، دورمو فیلم برداری کردم به جرعت میتونم بگم تو کل دنیا این دوره تک هستش، جوری که توضیح میدم و تمرین میدم و نشون میدم بی نظیره،

    امروز قرار بود جلسه اخررو فیلم برداری کنم، که وقتی صبح پاشدم اون حسو داشتم، و خداوند قدم به قدم هدایتم کرد تا رسیدم به این فایل، نشانه بزرگ امروز من صحبت اصلی امروز خداوند با من صبر و استقامت در کار ها بود،

    خداوند تو این مسیر بارها نشانه هارو بهم داد که برو بروادامه بده و من هم سعی میکنم خودمو تو مسیر حفظ کنم، من دوست دارم مستقل بشم آزاد باشم، به شدت میخوام از خانواده جدا بشم، و میشم به زودی و خیلییی راحت خداوند قولشو داده و داره هدایتم میکنه قدم به قدم، عادله جان و شکیبا جان تبریک بهتون میگم که مستقلانه دارید زندگی میکنید مهاجرا کردید افرین، تبریک بهتون میگم ازدواجتون رو با علی اقای عزیز ان‌شاءالله همیشه در کنار هم خوشبت و سعادت مندانه زندگی کنید،

    خدارون دقیقا از زبون علی اقا به من گفت که ادامه بده، علی جان بعد از 13 ماهو 3 روز نتیجه وارد زندگیش شده درامدش100 تومن شده و این یعنی صبرو استقامت در کار ها،.

    خدا هر روز بهم داره میگه دوره انلاینتو آماده کن شرایطت خیلی فرق میکنه من برات میفروشم برا این همه ادم کردم برای تو هم میکنم مگه تو چی کم داری،

    و نجواها بعضی موقع ها میخوان ناامید کنن، ولی گفتم یا مرگ یا ثروت، یا مرگ یا انجام ایده های الهی،

    من هم یه گوشی دارم که چند سال پیش خدا بهم هدیه کرد و گوشی عالی بود اما الان چون بهش بی توجهی کردم یه مقدار از کار افتاده شده و تو شروع کار شیطان هی میگفت نههه بایدآیفون داشته باشی تا شروع کنی، گفتم خدارو شکر دوربین که دارم، گفت میکروفون بی سیم نداری، بعد خدابه راحتی پولشو جور کرد و یک میکروفون با کیفیت بی سیمخریدم و کارو شروع کردم تااااا رسیدیم به اینجا، خدا هرروز داره بهم میگه تو خودت گوشی دلخواهتو میخری، ماشین جدیدتو میخری، خونتو میگیری مستقل میشی، میتونی رابطه عاشقانه دلخواهتو شروع کنی، بهت شهرت میدم ثروت میدم عزت میدم فقط ادامه بده،

    منم سعی میکنم در هر لحظه بهش بگم چشم، دوست دارم بیشتر برای خودم وقت بگذارم دوست دارم بیشتر تنها باشم دوست دارم بیشتر با خدایم وقت بگذرونم، اما اما تنها راهی که این فرصتو به من میده ثروت مند شدنه، برای همین متعهد میشم که ثروتمند باشم، متعهد میشم که فارق از حرف دیگران فارق از صحبتاشون حرف هاشون ادامه بدم، خداروشکر پیام هایی که دریافت میکنم بیشترشون عاشقانس، لابه لاش یه چند نفری هم که انصافن تعدادشون کمه و تو زندگیشون هیچ دستاوردی ندارن میان نظر خودشونو میگذارن و من باید سعی کنم نه اون عاشقانه ها خیلی برام مهم باشه نه اون پیام های بی ارزش،

    من دارم کار خدایی انجام میدم، دارم زکات علممو میپردازم، من دارم ارزش ایجاد میکنم و شاید یه سریا فکر کنن که من دارم خودنمایی میکنم یا دنبال دیده شدنم یا مشهور شدن، خدا شاهده که برای هیچکدوم از اینها نیست، با اینکه خودش داره منو وایرال میکنه معروف میکنه مشهور میکنه، من کاری نمیکنم، نه هشتک نه پشتک نه از این کارا، حتی تحت تاثیر یک سری باور ها خودمو موظف کردم که حتما باید استوری بزارم، اما میدونم که این فرعه، من قرار نیست کسی رو راضی کنم، من قراره ارزش ایجاد کنم و هر روز روی کیفیت خودم و اموزش هام تمرکز کنم خداوند افراد مناسب رو تو شرایط مناسب به سمت من هدایت میکنه، واقعا دوست دارم سایت خودمو داشته باشم، دوست دارم خداوند افراد مناسب رو هدایت کنه اونجا،یک جمع صمیمی از دوستان که به رشد هم کمک کنیم،

    دوست دارم ثروت لازم رو برای اینکه برم پیش بهترین مربی های دنیا بوکس رو بهتر یاد بگیرم حرفه ای تر بشم خلق کنم و انجامش بدم، و این شدنیه، من براش حرکت میکنم و خداونداین کارو برام انجام میده،

    ان‌شاءالله دورمو ادیت میکنم و هزاران و میلون ها بار این خدمتو ارائه میکنم و میام در مورد نتایجش مینویسم، نتیجه عمل به ایده های الله،

    خلاصه که بزرگترین نشانه امروز من صبر و استقامت در کار ها بود و پادش این صبر استقامت از طرف رب خیلی عظیمه، میدونم، تا حالا تجربش کردم و ادامه میدم،

    خدایا شکرت که هدایتم کردی، الحمدلله،

    استاد جان از شما سپاسگذارم واقعا حرفاتون طلاست، حرفتون کلام اللهه، و شکی در صحبت های شما ندارم، فقط بحث ابنه که واقعا باور کنم و اون هم در مسیر هستم و تلاش میکنم که باور هارو بنیادین کنیم،

    در پناه خدای یکتا باشید همیشه

    ️️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  6. -
    افشین راد گفته:
    مدت عضویت: 2311 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    مستقیم میرم سر اصل مطلب

    من فکر میکردم که بزرگ‌ترین و بهترین نتایج رو از سایت شما گرفتم و حتی یه مقدار احساس غرور و خود بزرگ بینی هم داشتم پیدا میکردم و خدا رو شکر میکنم که نتایج بقیه دوستانم رو دارم میشنوم و این حد از تغییرات به این زیبایی رو در زندگیشون میبینم

    استاد واقعا ازتون ممنونم که اینقدر با عشق کار میکنید و تا این اندازه به الهامات توجه میکنید که حتی تو یکی از فایلها میخواهید یک خبر رو در مورد تغییرات سایت بدید و وقتی تلفن شما زنگ میخوره میگید حتما نباید الان بگم

    اینها بدون هیچ توضیحی برای همه ما درس هست و خدا رو شکر میکنم که همیشه در حال هدایت ما هست

    دوست دارم یه خورده از نتایجم بگم که برای خودم هم قابل مقایسه با دو سال قبل خودم و حتی یکسال قبل خودم هم نیستم:

    من الان کارمند رسمی یکی از شرکت‌های خودرو سازی هستم با ۲۱ سال سابقه و امسال به احتمال خیلی زیاد با حقوق نسبتا مناسب کارمندی بازنشسته خواهم شد

    ولی این فقط ظاهر کار من هست چون از حدود ۱/۵ سال قبل اتفاقات بسیار عجیب و جالبی برام رخ داده که نشون میده قوانین خداوند چقدر بدون نقص هست

    من و همسرم بسیار به بیزینس و شغل آزاد علاقه داشتیم ولی خب من کارمند بودم و به رسمی بودن و سابقه ام خیلی افتخار میکردم

    در ادامه ما با دو تا قانون بسیار مهم که همیشه استاد با عشق تاکید بر اونها داره آشنا شدیم(البته ما در این زمان هنوز با قوانین و سایت استاد آشنا نشده بودیم):

    ۱-قانون تکامل

    همسرم با دست خالی یک شغل اینترنتی راه اندازی کرد و در حدود ۷ سال پیش بسیار موفق بودن و حتی شغل بسیار خاص و جالبی رو انتخاب کرده بود که همه نزدیکان از وجود چنین شغلی تعجب می‌کردند

    بعد از بزرگ‌تر شدن و جا افتادن ایشون تصمیم گرفتیم از کرج به تهران بیائیم و یه جای شیک هم اجاره کنیم و کسب و کار رو گسترش بدیم

    و بدلیل عدم رعایت قانون تکامل یک مکان خیلی خوب تو منطقه شمال تهران اجاره کرده بودیم، که ضرر کردیم و حتی کار اینترنتی هم بدلیل عدم تمرکز کافی و البته باورهای خودمون، از رونق افتاد

    ۲- قانون پونزی:

    ما همزمان با مهاجرت به تهران منزل شخصی خودمون در کرج رو هم فروختیم که بدیم دست یکی از دوستان نزدیک، کار کنه و از سود اون کار، یه رقم خیلی جذاب بهمون سود ماهیانه بده. که خب طبق قوانین بی نقص خداوند معلومه چه اتفاقی برامون افتاد و تقریبا سرمایه امون از دست رفت اما….

    هیچ وقت فراموش نمیکنم من در اون شرایط یه روز تو ماشین پشت فرمون تنها بودم و شروع کردم با خدای خودم بلند بلند صحبت کردم و اشک ریختم و گریه کردم و از خداوند طلب بخشش کردم گفتم میدونم خدا جون من تو رو فراموش کردم میدونم فکر کردم خونه و زندگی رو خودم برای خودم درست کردم تو منو ببخش و زندگیم رو نجات بده تو راه رو بهم نشون بده….

    و خداوند مهربان مثل همیشه رحمت خودش رو شامل حالم کرد خدایا شکرت عزیز دلم عاشقتم❤️

    نمی‌دونم چند وقت بعد بود شاید چند روز بعد من تو تلگرام در یک کانال بورسی دنبال سیگنال خرید میگشتم چون میخواستم با باقیمانده پولم وارد بورس بشم که مثلا از اونجا پولم رو دوباره زنده کنم🧐

    یهو یه پیامی برای من چشمک زد:

    چگونه در عرض یکسال درآمد خود را سه برابر کنید؟

    با خودم گفتم سه برابر؟ مگه میشه؟ فایل رو یکبار گوش کردم و رد شدم. فرداش گفتم اصلا این حرف‌ها رو کی زده بود؟ چجوری میتونم بیشتر گوش کنم؟ و دوباره پیداش کردم و اینبار همون اول فایل شنیدم که گفت:

    بنام خدای مهربان من سید حسین عباسمنش هستم و سپاسگزار خدای مهربانم که ……

    و اینجوری بود با یک سرچ ساده در حدود بهمن سال ۹۷ اگر درست گفته باشم، وارد سایت استاد شدم

    اونروزها من فقط صبح ها تو سرویس شرکت با هنزفری فایلهای رایگان رو گوش میدادم و البته بسیار نسبت به استاد و حرفهای ایشون مقاومت داشتم و میخواستم ثابت کنم که کامنت ها با پول خریداری شدن و اینقدر هم دنیا زیبا نیست و…،

    اتفاقی که افتاد این بود که به زحمت تونستم بخش کوچکی از پولم رو که داده بودم به دوستم رو بگیرم و حالا مونده بودم با این پول چیکار کنم چون بنظر خودم هیچ کاری بلد نبودم که باهاش بشه پول درآورد

    همسرم هم انگیزه کافی برای ادامه دادن نداشت

    و مواجه شدیم با تورم بی سابقه سال۹۷

    خلاصه با اصرار همسرم و با ترس فراوان تو شرکت یه برگه چسباندم که خرید و فروش خودرو و حواله و زیرش شماره تلفن خودم رو زدم

    کاری که برام بسیار چیپ بود دلالی به حساب میومد و ارزشمند نبود

    بسیار ترس و مقاومت داشتم ولی به لطف خدا چاره دیگه ای هم نداشتم آروم آروم شروع کردم اولش خیلی خوب نبود معاملاتم‌ به سرانجام نمیرسید فشار زیاد بود ولی به لطف خدای هدایتگر من هر روز تو سرویس شرکت به جای اینکه مثل همه همکارام بخوابم، فایل گوش میدادم و ادامه دادم تا آروم آروم نتایجم بهتر شد یادمه اولش اگر درآمدم سه برابر می‌شد از اینکار میتونستم اجاره خونه رو بدم و اینو نوشتم و با خودم میگفتم یعنی میشه یه روزی بشه من اجاره خونه رو از این راه بدست بیارم؟؟؟

    الان چی بگم براتون

    به لطف خدای مهربان و البته آموزشهای همراه با عشق استاد عزیزم همون کاری که با چسباندن یک برگ کاغذ با کلی ترس و دلهره شروع شد، الان ۸ نفر داریم نون میبریم و من به جرات میتونم بگم بهترین تیم خرید و فروش خودرو در تهران رو دارم اونهم بصورت باورنکردنی هرکسی فقط از منزل خودش میتونه کار کنه و این سیستم برای خیلی ها عجیب هست و من به لطف خدا و آموزشهای استاد درآمدم در سال ۹۸ تا ۵ برابر افزایش پیدا کرد و در سال بعد هم بازم ۵ برابر افزایش پیدا کرد

    الان سرمایه ام از پول خونه ای که فروخته بودم بیشتر شده ولی چند تا فرق بسیار بزرگ دارم:

    ۱- اعتبار بسیار خوبی در بازار دارم طوریکه حتی بدون نیاز به پول هم میتونم چندین ماشین در یک روز جابجا کنم خدایا سپاسگزارم

    ۲- هیچ سقفی برای درآمدم در نظر ندارم و میتونه تا عددهای خیلی بالاتر از این افزایش پیدا کنه خدایا سپاسگزارم

    ۳- اعتماد به نفس فوق العاده ای پیدا کردم و هیچ کس برام بت نیست خدایا سپاسگزارم

    ۴- فقط و فقط به خدا توکل دارم و فقط از خودش طلب روزی میکنم

    ۵- چندین نفر از این سفره و روزی خداوند بهره میبرند که طعم بسیار لذت بخشی داره خدایا شکرت

    و اما اتفاق بسیار بسیار جالب و باورنکردنی:

    (استاد عزیز میدونم به ناخواسته ها توجه نمیکنید، منم سعی میکنم توجه نکنم ولی اینو برای دوستانم در سایت میگم که به معجزات خداوند در هر شرایطی ایمان بیاورند)

    من یک ناراحتی مزمن گوارشی از سال ۸۴ داشتم وقتی اون اتفاقات ناخوشایند برام افتاد، به علت فشار روحی شدید، روده هام واکنش نشون داد و در بیمارستان بستری شدم و لطف خدا بازم شامل حالم شد که به زندگی برگشتم اما نکته جالب اینجاست:

    بیماری من قبل از پندمیک جهانی بود و زمانی که پندمیک به ایران رسید، انگار یه نفر بهم گفت مدارک پزشکی رو ببر بهداری شرکت نشون بده

    بدون هیچ منطق و دلیل موجهی مدارک رو در اوایل اسفند ۹۸بردم بهداری

    و مسئولین اونجا هم بطرز عجیبی یک روز بعد به من گفتند این پندمیک برای شما خطرناک هست و شما تا پایان تعطیلات عید با حقوق و مزایا و ۲۰ ساعت اضافه کاری در منزل بمانید خدایا باورم نمیشد من که بعضا حتی جمعه ها هم‌ سرکار بودم که درآمدم بیشتر بشه حالا با حقوق و مزایا میتونم در منزل بمونم

    و جالب اینکه بعد از عید هم بهم گفتن تا زمانیکه ما با شما تماس نگرفتیم شما در منزل باشید با همون حقوق و مزایا الله اکبر

    و تا بهمن سال ۹۹ یعنی یکسال بعد هیچ کس با من تماس نگرفت باورنکردنی نبود و در این یکسال که خونه بودم، آرام آرام اول همسرم با اراده خدا و براحتی وارد این شغل شد و بعد یک نفر برای اسناد و بعد یک راننده و بعد یکی دیگه تا اینکه الان ۷-۸ نفر مستقیم در این شغل مشغولیم اونم تمام وقت و با عشق و علاقه تمام خدایا سپاسگزارم

    وضعیت سلامتی من هم به لطف خدا بی نظیره الان هفته ای ۴ بار ورزش منظم دارم اونم با مربی اختصاصی و بصورت خانوادگی با همسر و فرزندم که بسیار با لذت و عشق هست

    و بدنم هر روز آماده تر از قبل میشه خدایا سپاسگزارم

    و استاد عزیز از شما هم بسیار سپاسگزارم که اینقدر با عشق و علاقه به همه کمک میکنی و امیدوارم بتونم روزی با شما صحبت کنم خیلی خیلی خوشحال میشم در اون روز

    …..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    یاسمن میری گفته:
    مدت عضویت: 1982 روز

    سلاااااااممممممممممممممممم

    سلاااااااااااااااااااااااااااممم سلااااااامممممممممممم

    وای استاد باورم نمیشه .این فایل بی نظیر بود بی نظیر.من تو کامنت نوشتن کلا تنبلم و تایپ فارسیم ضعیفه

    اما مگه میشد واسه این فایل کامنت ننویسم؟؟؟؟؟ نه واقعا نتونستم مقاومت کنم

    من همیشه تو دوازده قدم کامنتای آقای سید علی رو می خوندم و دنبال می کردم وکیف می کردم از نتایجش و تحسینش می کردم که انقدر خوب و واضح داره پیشرفت می کنه.الان که فایل رو زدم گوش بدم (می خواستم همزمان با شستن ظرفا به صورت موازی کاری مقدس ! فایل رو گوش بدم چون می خواستم کمک مامانمم کرده باشم)خلاصه هدفون بیسیم توی گوشم و خودمم اومدم مشغول شم که عاطفه جون گفتن اون آقا هم سید علی خوشدله !! اینجا که رسید من نیشم باااز شد و کلی خوشحال شدم(چون از یه جایی به بعد توی قدم ها ندیده بودم سید علی کامنت بزاره و دوس داشتم نتایجش رو با ماها شریک شه که هم الگوبرداری کنم هم کیف کنم)و خلاصه تا اسمش اومد گفتم آخ جون این در جواب خواسته منه و الان اومده که زنده از نتایجش صحبت کنه و خلاصه گل از گلم شکفت….

    در مورد حرفاشونم که همش عالی و بی نظیر بود هم اون دوتا خواهر نازنین و هم سید علی خوشدل و البته توضیحات بی نظیر شما استاد عزیز دلمم که مثه همیشه عشق می کنم و قتی میشنوم.

    تا حدود یک دقیقه آخر فایل همه چی عالی(طبق روال همیشه پیش رفت و من داشتم از آگاهی های فایل استفاده می کردم و تو ذهنم به خودم قول میدادم که فلان ایراد و فلان ایراده کارم رو برطرف کنم که بتونم خیلی توش پیشرفت کنم و ….)

    امااا

    اماااااااا وقتی رسیدیم به لحظات یا بهتره بگم ثانیه های آخر فایل که شما گفتین قراره این امکان فراهم بشه که یه تعدادی از بچه هارو از نزدیک و اونم توی پارادایس !!!!!!!!! ببینین من ضربان قلبم یهو رفت بالا و اصلا شاید باورتون نشه یه لحظه از تصور این که من بیام اونجا و شما و مریم جان وبچه های سایت و فضای پارادایس و دریاچه و مرغ و خروسا و براونی رو از نزدیک ببینم و بغلتون کنم بی اختیار شروع کردم به گریه شوق که اصلا دست خودم نبود و انگار شدت ذوق و خواستن من داشت از چشام میزد بیرون و البته الانم که دارم مینویسم چشمام خیسه و تنها چیزی که به ذهنم رسید که اگه بیام تو پارادایس و از شدت خوشی دیوانه بشم مدام زیر لب تکرا می کنم این جمله بود

    هذا من فضل ربی !

    اصلا الانم دارم با گریه ذوق و نفس های بریده بریده اینو مینویسم

    هیچ منطقی نمی تونه داشته باشه.نه!!

    با هیچ عقلی جور در نمیاد که من بیام پارادایس و شمارو از نزدیک ببینم.فقط و فقط همین میتونه باشه

    فضل خدا

    و بس.

    وای استاد من الان حال عجیبی دارم انگار بهم خبر دادن قراره چمدونمو ببندم و بیام و اصلا منطقی نیست می دونم

    اما حال من الان اینه و من این حال خوبو دوست دارم

    تا حالا برام پیش نیومده با این شدت از خوشحالی گریه کنم و معمولا فقط اشک تو چشمام جمع میشه تو بهترین حالت ذوق.

    اما الان دارم هق هق میزنم از شوق

    از عشق

    از یه چیزی که نمی دونم چیه ولی تو وجودمه و همونم داره این کامنتو می نویسه

    می دونم منطقی نیست.می دونم اصلا معلوم نیست برنامه ای که گفتین چی هست و چطور قراره انجام بشه که یه عده دور هم توی پارادایس جمع بشن

    میدونم همه اینارو

    اما فضل خدارم میدونم چون خودتون بهم یادش دادین

    می دونم انک انت الوهاب یعنی چی

    می دونم کن فیکن یعنی چی

    می دونم اگه خدا بخواد کیه که بتونه جلوشو بگیره

    همه رو می دونم..

    فقط خواستم بدونین چه حالی دارم

    سرشار از عشق

    سرشار از خواستن

    و امید برای دیدن شما از نزدیک

    و چه کردی با این حرفای آخرت با من سید جان عزیزم

    چه کردی با دل من

    سرگشته و شیدا شدم انگار

    مستم کردی مست

    عاشقتم سید حسین عباس منش دوست داشتنی

    عاشقتم مریم بانوی مهربونم

    عاشقتونم همه بچه های خوبی که تو این مدت توی کلاب هاوس اومدین و به ما از نتایج زیباتون گفتین

    به امید دیدار روی ماهتون در پارادایس.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2228 روز

      سلام خانم دکتر.

      چه کامنت دلنشینی، لذت بردم و پرواز کردم از خواندن این کامنت دلی شما

      چنان با حس خوبی نوشتید که منی که همچین آرزویی دارم خودم را در آن لحظه تصور کردم و شما را دیدم که با اون حال و اون مستی و شیدایی دارید با استاد سرود جانانه سر می‌دهید.

      ممنون از شما مهربان که دست به قلم شدید روح ام را به پرواز فرا خواندید و چه پرواز دلچسبی است بالای پردایس و در آخر فرود کنار مریم جون و استاد و کلی شیفته و دلداه که مثل هاله دور استاد جمع شدند و از تراوشات معنوی استاد فیض می‌برند و هر کدامشان چشمه های جوشانی هستند که حکمت از قلب‌ شان به زبان و قلم شان جاری می‌شود.

      یک حدیث از پیامبر اکرم( ص) است که فرمودند: «مَن أخلَصَ لِلّهِ أربَعینَ صَباحا ظَهَرَت یَنابیعُ الحِکمَهِ مِن قَلبِهِ عَلى لِسانِهِ

      هر کس چهل روز خود را براى خدا خالص کند چشمه هاى حکمت از قلب وى بر زبانش جارى مى شود».

      و این چشمه ها در جریان اند.

      پاینده و پیروز خانم دکتر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    بهار گفته:
    مدت عضویت: 2816 روز

    سپاس خدایی را که مرا انسان آفرید

    سپاس خدایی را که فرمانروایی ویژه ی اوست

    سپاس خدایی راکه همه ی ستایش ها مخصوص اوست

    این فایل بمب آگاهی های خالص و یه حسن ختام عالی بود

    آگاهی های این سه تا عزیز رو من دنبال میکنم و الان چقدر خوشحالم از شنیدن صدای این عزیزان و استفاده از آگاهی هاشون خدایا شکرت که تو عصری زندگی میکنم پر از امکانات و تکنولوژی های باحال که بتونم گوشه خونه ام از آگاهیهای ناب دیگر بندگانت استفاده کنم

    استاد عزیز بهت تبریک میگم برا تربیت و هدایت بچهایی که اشک شوق میریزن چون خدا رو بهشون شناسوندی

    در پیمانی که با خداوند بستی و هدفی که داشتی همواره موفق باشی و دعای خیر ما همیشه همراه تمام لحظه های زندگیت باد

    این آگاهیهارو من درک کردم و تکرار میکنم که

    _ما همیشه در حال هدایت هستیم پس از رحمت خداوند ناامیدنشو

    _با خودم تکرار میکنم همیشه در زمان درست ودر مکان درست حضور دارم

    _همیشه باید از محدودیت ها ثروت بسازی اگر نسازی تقصیر محدودیت فکرته

    _باید یا خودتو بکشی بالا یا سقوط کنی

    نمیشه درجا بزنی

    _هدایت اجباری خداوند عده ای رو به سمت خلق ثروت میبره پس ازتضادهاباید فرصت بسازیم

    _من هدایتمو از زبان یک کودک و نشانه ها رو از پیرامونم درک کنم(باید مثل استادبه نشانه ها توجه کنیم،موقعی که تلفن زنگ خورد فهمید یک نشانه است)

    _اگر ایده ای رو میخای اجرا کنی و مجبوری براش قرض کنی اون ایده تو نیست و تو رو بجایی نمیرسونه

    _از کم‌شروع کن و نتیجه رو بگیر

    _تعهد به کارت رو از دست نده

    _تلاش مداوم تو رو به هدف میرسونه

    _یاد بگیر در تمام مسیر رشد کنی ، خودت برا خودت تضاد درست کن (این طرز تفکر خیلی خاص هست ،بهههه از این ایمانی که پشت این طرز فکره )

    ‌_همه ما به یک اندازه دسترسی داریم به هدایت خداوند

    _هیچ دلیلی پذیرفته نیست برای تغییرنکردن

    مسیر خوشبختی انتهایی نداره برا تغییر و خوشبختی و فرو رفتن در باتلاق هم انتها نداره

    نذاریم با چک و لقد های جهان تغییر کنیم

    اگر عادله و شکیباجون تصمیم به تغییر نگرفته بودن و از اتفاقات نادلخواه زندگیشون گلایه میکردن ممکن بود الان پیش ما نباشن اما با یه تصمیم جدی زندگیشون رو بدلخواه خودشون تغییر دادن و جهان پاداش ها رو بهشون دادو الان با عشق دارن زندگی میکنن

    و اینکه برام مشخص شد که برا گرفتن نتیجه بزرگتر باید زمان بیشتری روی خودم کار کنم اعتراف میکنم تا الان روزی یکی دوساعت کار میکنم و مینویسم و فایل گوش میدم اما با توضیحات سید علی به این کم کاری پی بردم

    براتون آرزوی بهترینها رو دارم و عشقتون پایدار و مشتاق دیدارتون از نزدیک هستم

     ایه ۲/۳سوره ی طلاق درتایید توضیحات دوستان عزیزم به خاطرم اومد

    وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا ِ وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْرا»

    هر که از خداپروا کند خدابرای او راه بیرون رفتن را مشکلات را قرارمیدهد،اورا از جایی که گمان نمیکند روزی میدهدوکسی که برخدا توکل کند،خدا برایش بس است،یقینا خدا فرمان و خواسته اش را می رساند،قطعا برای هرچیزی اندازه ای قرار داده است.

    💐💮💐🙋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      سیدعلی خوشدل گفته:
      مدت عضویت: 2632 روز

      دوست عزیزم چه قدر این آیه بی نظیر و فوق العاده بود

      چه قدر از این دیدگاه عالیتون انرژی گرفتم

      واقعا این آیه احساس آرامش و قدرت بی نظیری به من داد

      واقعا این آیه نشان دهنده قدرت مطلقی هست که خدا برای حل کردن تک تک تضادهامون قرار داده تا بتونیم به بهترین ها برسیم و از همه این بهترین ها به بهترین ها بعدی پل بزنیم

      اکر این آیه رو در هر سختی و مشکل بخونیم دیگه مشکلی نداریم

      دیگه سختی برامون وجود نداره و همه چیز لذته

      ممنونم از شما دوست نازنینم 🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        بهار گفته:
        مدت عضویت: 2816 روز

        سید علی عزیز

        تبریکی مجدد برای زندگی عالی که خداوند هدیه بهت داده

        بقول استاد هم صورت زیبا داری و سیرت زیبا

        از اینکه جفت روحیتو پیدا کردی و کنار هم خوشبختید خیلی برات خوشحالم ، صحبتهات برام یه تلنگر بزرگ بود اگر من نتیجه عالی مثل شما نمیگیرم برای اینه که مثل شما متعهد نیستم و نتونستم دایمی ذهنمو کنترل کنم

        دوسال پیش در پاسخ به سوالم درباره روابط با همسر بدقلق پاسخ بسیار منطقی و زیبا بهم دادی خیلی واضح و طولانی برام نوشتی که ترسهامو بشورم و عشق و احساس خوب رو جایگزین کنم

        نتیجه اون طرز فکر و اون تعهد بایدم میشد علی امروز 🤗😍

        بیشتر حضور داشته باش و بیشتر بنویس از قلمت خیلی استفاده میکنم

        در پناه حق شاد و سلامت باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سارا خیاط گفته:
    مدت عضویت: 2590 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام استاد گلم،سلام خانوم شایسته عزیز

    سلام شکیبا جان،سلام عادله جان و سلام سید علی عزیز و تمام دوستان خانواده عزیزم

    من سعیده هستم خواهر سارا

    وای خدایا شکرت دارم چی میشنوم

    الان بیش از 6ساعته که دارم فایل میبینم و چه حسن ختامی

    خدایا شکرت ،چه انرژی داشت این فایل

    چه الگوهایی

    خدایا شکرت چقدر حالم عالیه،چقدر اشک شوق ریختم، چقدر درکش کردم خدا جوونم

    بذارید داستان خودمو اینجا بنویسم،یعنی این چند روزه همش تو دلم بود که بیا و بنویس اما نمیدونستم کجا و الان اینقدر ساده هدایت شدم

    داستان به تابستون پارسال برمی گرده

    من قبل دوسالگی مادرم رو از دست دادم،پدرمون معتاد بود و زن بابا هم که…..

    کلا از بچگی شرایطمون خیلی سخت بود،تا با شروع مسیرمون منو سارا روی روابط خانوادگیون تمرکز کردیم و انصافا همه چیز عالی بود

    ما با دوره جهان بینی شروع کردیم

    دوره 12قدم

    سفربه دور آمریکا و….

    الانم که عزت نفس و دوره ثروت1 رو داریم خداروشکر

    اینجور بود که اینقدر روابطمون عالی شده بود که زن بابامون میگفت کاش بچه های خودم هم مثل شما بودن

    گذشت تا پارسال که سارا ازدواج کرد و رابطمون خیلی خیلی بدتر از قبل شد

    تضاد ها زیاد شدن،و من به شدت تنها بودم تو خونه و دلم میخواست از خونه بزنم بیرون و تنها زندگی کنم

    اما من دختر خوبه نه تنها خونه بلکه فامیل بودم،همه میگفتن خیلی سر به راهه،خیلی حرف گوش کنه،خیلی مسیرش درسته اصلا خطایی ازش سر نزده

    و همین حرفا زنجیر پاهای من بود برای حرکت،که همه میگن من اینجورم الان بخوام برم خونه جدا بگیرم چی میگن؟؟؟و البته من پول جدا زندگی کردنم نداشتم.

    خلاصه شرک از اینور و تضاد از یه طرف دیگه منو تحت فشار گذاشته بودن و قدرت حرکت کردن رو ازم گرفتن

    تا اینکه شرایط بد و بدتر شد و من شروع کردم به هدفون گذاشتن تو طول روز در خونه و تو یه گروه سپاس گزاری که عضو بودم فعالیتم رو بیشتر و بیشتر کردم(همه اینا تقریبا4ماه طول کشید)

    گذشت تا اینکه خیلی ساده خیلی ساده من این مساله که میخوام از خونه برم رو به خواهرم که از مادر خودم بودن عنوان کردم و نمیدونید چه استقبالی شد قرار شد برم خونه صحبت کنم که نمیخوام دیگه اینجا باشم و میخوام برم واینکه کجا و چطور رو اصلا نمیدونستم

    اون شبو که دقیقا 5شنبه بود خونه سارا موندم وگفتم خدایا من رفتم خونه نمیخوام زن بابام باشه،جمعه رو باسارا اینارفتم بیرون و شب جمعه رو باز خونه سارا موندم شنبه از همونجا رفتم سرکار و ظهر سارا زنگ زد گفت بعد کار بیا اینجا صحبت کنیم گفتم چی شده گفت مامان امین(دامادمون)اینجاست باهات حرف داره

    بعد کار رفتم خونه سارا (سارا ماجرا رو برای مادر شوهرش تعریف کرده بود منم بی خبر از همه چی)وای خدایا مامان امین گفت من میخوام بیای اینجا،چندین باره دارم به امین میگم سعیده رو بیار پیش خودتون و کلی صحبت های دیگه و گفت همینجا میمونم برو خونه با بابات صحبت کن و وسایلت رو جم کن و بیا اینجا

    من رفتم خونه،زن بابام رفته بود شهرستان و نبود و کس دیگه ای هم نبود حدود نیم ساعتی تو اتاق بودم تا جراتش رو پیدا کنم که برم با بابا صحبت کنم چون بابا دست بزن داشت و…

    خلاصه تمام جراتمو جم کردم و گفتم خدایا خودت کمک کن،رفتم با بابا صحبت کردم کلی عصبانی شد،توجیح کرد و در نهایت گفت برو

    وای باورم نمیشد تا 3،4ساعت تو اتاقم داشتم گریه میکردم میگفتم خدایا اینقدر ساده بود من این همه دست دست کردم؟

    اینقدر ساده بود و من خودم رو اینقدر اذیت کردم؟

    همش گریه میکردم و خداروشکر میکردم

    وسایلمو جم کردم امین اومد دنبالم و اومدم پیش سارا اینا زندگی کنم،الان حدود 8ماهه که اینجام و واقعا دارم بهشت رو از هرجهت تجربه میکنم.

    آرامش زندگیمون هزاران برابر شد

    آدمهای اطرافمون عوض شدن

    من از ته بیماری به اوج سلامتی رسیدم

    وضعیت مالیم خیلی پیشرفت کرد

    رابطم باخودم و خدا چقدر عالی شده

    هر روزم پر از حس سپاس گزاری هست

    واین نتایج هر روز داره بیشتر میشه

    هرروز به لطف خدا بیشتر وبیشتر میشه

    خدارو شکر این مسیر همچنان ادامه داره

    خیلی دوستتون دارم

    شکیبا و عادله جون واقعا برای من الگو هستید همیشه کامنتاتون بهم حال عالی میداد و الان صداهای خوشگلتون بهم حس بی نظیری داده خداروشکر واسه وجودتون

    استاد ممنونم مرسی واسه این صحبت های بی نظیر

    یعنی قبل باید میرفتیم کامنا میخوندم واسه فهمیدن نتایج دوستان الان خودشون میان و با صدای خوشگلشون نتایج زندگیشون رو با اون حس عالی تعریف میکنن و پشت بندش استاد توضیح میده…

    وای خدایا مگه از این عالیترم داریم…

    ممنوووونم استاد

    میبوسمتون

    خدایا شکرت بابات این حال عالیم شکرت شکرت

    در پناه خدا باشید

    سعیده خیاط

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  10. -
    سعید خوش آیند گفته:
    مدت عضویت: 2019 روز

    سلام استاد عزیزم

    پریشب چقدر منتظر شدم که در کلاب هاوس با شما حرف بزنم و در مورد موضوع حرف بزنم ولی قسمت نشد.

    ولی چون خیلی این موضوع برام جالب بود گفتم زیر این فایل که بهم انرژی داده، تجربه خودم رو برای اولین بار بعد از چند وقت عضویت در سایت بنویسم چون من اصلا آدم نوشتاری نیستم ولی سعی کردم با این متن خودم را به اعضای خانواده عباس منش نزدیکتر و صمیمی تر کنم.

    من همون شخص NA ای که شما مثال زدین هستم.

    چندین سال از بهترین سالهای عمرم رو درگیر اعتیاد شدم و انگار مشت و لگدهای روزگار جزعی از زندگیم شده بود و دنیام خیلی کوچیک شده بود چون من تو شهرستانی کوچک مثل خواهران عزیزی بزرگ شده بودم همراه با باورها و دوستان مخرب و منفی.

    اینقدر پیش رفتم که کارم رو که خیلی عالی بود تعطیل کردم و بعد از چند وقت مهاجرت به یک شهر بزرگتر بازهم صورت مساله پاک نشد تا زمانی که وارد NA شدم و مواد از زندگیم خارج شد.

    این اولین باری بود که مجبور به تغییر رویه زندگی با مشت و لگد روزگار شدم ولی هنوز ترکش ها تو زندگیم بود و بعد چند وقت راه دادگاه و پاسگاه برای طلاق با همسر سابقم شروع شد که ۲ سال طول کشید و بالاخره با هزار بدبختی جدا شدیم چند وقت بعد طلاقم با اینکه مدرک مهندسی عمران داشتم برای شرکت های عمرانی به صورت ماهیانه با حقوق ۱۵۰۰۰۰۰ تومان کار میکردم که تازه بعد چند ماه کارها تمام میشد و یا دیگه نیازی به من نبود من رو بیرون میکردن و تازه حقوق ۱ تا ۲ ماه من رو بهم نمیدادن.

    تا اینکه بعد گذشت ۴ سال از پاکی که تقریبا با متن های آموزشی داخل اینستا گرام و مطالعه جست و گریخته چند کتاب شروع به تغییر و کار شخصی خودم شدم و انگیزه اصلی من از شروع، انگیزه های متفاوت بود.

    ۱_خیلی دوست داشتم به همه بفهمونم داستان طلاق و مواد مصرف کردنم تقصیر همسر سابقم بود (در صورتی که خودم میدونم مقصر تمام و کمال خودم بودم)

    ۲_خسته شده بودم از بس حقوقم رو نمیدادن و همیشه باید استرس اخراج و ترور شخصیتی میشدم

    ۳_خسته شده بودم از بس آویزون مردم بودم

    ۴_دوست داشتم عالی زندگی کنم و آرزوهای بزرگ داشتم ولی نمیشد

    (همینجا دلم خواست خدا رو شکر کنم برای تمامی داشته های امروزم)

    بالاخره در سال ۹۵ برج ۱۰ با پس اندازی که داشتم شروع کردم به بزینس شخصی خودم که همش ۴۷ میلیون بود و دست و پا شکسته خوب بود کارم تا اینکه تو یک جلسه ای یکی از دوستانم در مورد مثبت اندیشی صحبت میکرد که کنجکاو شدم و بعد از چند روز پیگیری دوستان عباس منشی اون شهر دور هم جمع میشدن و تبادل تجربه میکردن که من هم به جمعشون پیوستم و زندگیم شروع به تغییرات کرد.

    اوایل خیلی ترمز داشتم و دوس داشتم بگم من بهتر میدونم ولی بعد از چند بار دور همی و گوش کردن فایل های استاد تصمیم گرفتم طبق صحبت استاد که میگفتن با هر صلیقه و شخصیتی سعی کن چند ماه فقط اون چیزی که من میگم رو بدون چون و چرا انجام بده و اگر نتیجه نگرفتی هر کاری خواستی رو بکن. من عاشق کلام استاد شدم که از خیلی از اعضای خانواده ام هم برام عزیزتر هست و من استاد رو پدر روحانی خودم میدونم.

    من چند سال اون شهر کار میکردم و سال ۹۷ با استاد آشنا شده بودم که بعد یک سال که همه زندگیم خوب شده بود و حالا من دوباره یک ازدواج عالی و یک پسر چند ماهه همرا با ماشین ۲۰۷ و چند ملک شخصی که راسته کارم ساخت و ساز بود و روابط عالی در نظام مهندسی و پروانه نظارت و اجرا و تمام ادارت مربوطه و مشاورین املاک و هر آنچه لازم بود رو داشتم ولی دلم اتفاقات بزرگتر میخواست و با اینکه در هدف گذاری ۵ سالم مهاجرت از بیرجند به مشهد بود بعد ۳ سال مهاجرت کردم و به حرف استاد ایمان داشتم که اتفاقاتی که در مهاجرت هست عالی رخ خواهند داد و این هم داستان تغییر دومم که با توجه به خوب بودن همه چیز تصمیم گرفتم و خودم رو به چالش کشیدم.

    من از برج ۵ پارسال که مهاجرت کردم شاید سرمایه ام ۲ تا ۳ برابر شده و الان هم ماشینم خارجی که خیلی دوس داشتم خریدم و پر هستم از اتفاقات عالی.

    خدااااااااااایا هزاران بار شکرت.

    عاشقتم که دوستان عالی دارم

    خداااااااایا مرسی که عضو خانواده بزرگ عباس منش هستم

    ……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: