این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2021/04/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-05-02 07:19:262024-04-20 08:19:43گفتگو با دوستان 14 | باید پارو نزد…
124نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چی بگم و چجوری بگم که حق این تبریک رو ادا کرده باشم…آخه کدوم استاد و معلمی اینهمه آگاهی رو که خودش به تک تک شون عمل کرده و نتایجش گواه ِ همه چیه، میاد میشینه ۴ساعت اونم بدون دریافت هیچ هزینه ای فقط و فقط بخاطر اون بزرگی ِ روحش بخاطر اون احساس عشق و رسالتی که در خودش یافته،اینهمه آگاهی ناب رو در اختیار شاگردانش قرار میده. استاد واقعا نمیدونم چطور از شما سپاس گزاری کنم ولی از اونجایی که میدونم ارزشمند ترین هدیه برای شما،نتایج ِ شاگردان تون هست ،مخصوصا اونجاهایی که خدای خودتونو در زندگی های ما.در کسب و کار ما،در روابط و سلامتی ما ،بصورت های مختلف،مشاهده میکنین و اشک در چشمان تون حلقه میزنه و به گوشه ای خیره میشین و به قول دوستان، اون دُر گرانبهایی که مهمان چشماتون شده رو زیر لبه ی کلاه تون،پنهان میکنین، من اومدم تا باز هم گوشه ای از نمودِ این خدای دوست داشتنی که توی زندگیم هویدا کردین رو،براتون هدیه بیارم.میدونم که هنوز بسیااااار بسیاااااار راه دارم تا برسم به اونجاهایی که باید، به اونجایی که شما هستین، اما از شما یاد گرفتم که باید برای هر موفقیت و پیشرفتی توی این مسیر، سپاس گزار باشم،از خدا. از شما مهربان ترین استاد…و از خودم .و از شما یاد گرفتم که بااااااید نتایجم رو به شیوه های مختلف برای خودم یادآوری کنم. بنویسم،نقاشی کنم،بگم،تایپ کنم تا ثابت قدم تر بمونم توی این مسیر. من می نویسم تا رد پا بذارم
می نویسم تا اون لبخند ِ آغشته به اشک، دوباره مهمون ِ صورت پر مهرتون بشه استاد عزیزم….
استاد جان،من از شما توحید رو یاد گرفتم، اونجایی که گفتین بجای حرف زدن و ایراد گرفتن از دیگران و انگ مشرک زدن بهشون، رفتین سر وقت ترس هاتون و ایمان تون رو نشون دادین .استاد ،منم توی این مسیر،خیللللییی ترس ها داشتم و دارم
همون جایی که از شغل کارمندی که به قول شما،رویای خیلیاست، اومدم بیرون
سه بار استعفا نوشتم تا بالاخره موافقت کردن.چون نیروی بی حاشیه و بی درد سری بودم براشون. سرم به کار خودم بود. اجازه ی توسری زدن به هیچ کی نمیدادم،حتی بعضی پزشکایی که درون شون لبریز از خشم و حقارت بود.
اما حاشیه و درد سری نداشتم برا هیچکی.
استاد جان.من اونجا هنوز با شما آشنا نبودم و حدود دو سال بعد این سعادت نصیبم شد ولی فقط بخاطر اینکه فهمیدم برای این کار آفریده نشدم و روحیاتم با این محیط و این افراد و این کار و اون همه استرس که روی تمام زندگیم و فرزند و همسرم اثر گذاشته بود،ساز گاز نیست و یک بار بخاطر بی عدالتی و تبعیضی که مسئول اتاق عمل مون،توی برنامه ی شیفت ها و مرخصی ها بین ِ پرسنل میذاشت و خیلی دلی برنامه ریزی میکرد برا شیفت ها و مرخصی ها،ایستادم و حرفم رو زدم و گفتم چرا به من که ۴ماهه درخواست مرخصی میدم برا اینکه یه تولد کوچیک بتونم بگیرم برا پسر کوچولوم،مرخصی نمیدین.ولی به فلانی توی این ۴ماه هررررررماه مرخصی دادین؟و اونجا اون مسئول فکر نمیکرد که من بایستم و نذارم بهم ظلم بشه و برا همین خیلی بهم ریخت و بدتر،اصلا فکر نمی کرد که برم پیش مترون و درخواست استعفامو بنویسم و بگم دیگه نمیام.
استاد جان، اونجا همه خواستن رای منو بزنن یا دلسوزی بود یا هرچی، نمیدونم
مثلا میگفتن اینکارو نکن استعفا نده،بازار کار اشباعه بیکار میمونی باید بشینی خونه بچه داری و شوهر داری کنی و …..ولی استاد، من اصلا این چیزا برام مهم نبود اصلا نمیتونستم بمونم توی محیط کاری که ظلم رو تحمل کنم که کارش با روحیه م با لطافتم ناسازگار بود.من حتی بعد از اون ماجرا اصلا حتی یه بیمارستانم نرفتم فرم درخداست کار پر کنم.فقط یه جا رفته بودم و در این دو سالی که گذشت دو سه بااار از همونجا بهم زنگ زدن که برم کار کنم اما بهشون گفتم که اون فرم منو معدوم کنن و دیگه بهم زنگ نزنن.
استاد عزیزم
کاری که شب شیفت بودم و صبح میرسیدم خونه ولی انققققدددررر عاشق ِ دوخت و دوز و کارهای هنری بودم که نمیومدم مث همکاران، خونه بخوابم تا ظهر (چون کاری که علاقه ت باشه،ازش خسته نمیشی که برسی خونه بری بیفتی از خستگی و به زمین و زمان غر بزنی) من میرسیدم خونه با عشق کار هنری میکردم دوخت و دوز میکردم به خونه میرسیدم و غرق لذتی میشدم که با دنیا دنیا پولی که از اون شغل کارمندی میگرفتم، برام برابری نمیکرد…
استادجان
من اونجا استعفا دادم، با وجود همه ی حرفهایی که بهم میزدن که نباید اینکارو بکنم،
با وجود اینکه همسرم شغل آزاد دارن و همه یه جورایی میگفتن لااقل تو برو کارمندی و جاپاتو محکم کن برا پیری کوری تون….😑😑و من یک احساس محکمی درونم بود یه صدای مهربون و بلندی که میگفت تو نباید اینجا باشی ،من پشتت هستم،من از رحم مادر،کنارت بودم،همه چیزو برات مهیا کردم تا به امروز،غصه ی چی رو میخوری،کاری که فکر میکنی درسته رو انحام بده.
باید پار و نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هررررجا دلش خواست
به هرجا برو بدون ساحل همونجاست.. .
و استاد جان،من ایمانم رو نشون دادم (یه ذره،فقط یه ذره)و حدود ۲سال بعد این بیماری شروع شد و کلی از همون همکارایی که به من میگفتن داری اشتباه میکنی، آرزو میکردن کاش زودتر استعفا داده بودن و توی اون محیط آلوده و پر استرس،نبودن.چون وقتی این بیماری اومد، نیاز به کادر درمان چنننننندین برابر شد و دیگه با استعفای کسی موافقت نمیشد.استاد عزیزم
من هم وقتی به عقب بر میگردم و نگاه میکنم، میبینم خدایی که شما بهم شناسوندین که الان تا اسمش میاد،قند توی دلم آب میشه بجای ترس و وحشت، حتی اون روزایی که مثل الان نمیشناختمش، هوامو داشته و دستمو محکم گرفته.این خدا رو کدوم روضه و مجلسی به ما شناسوندن؟ این خدایی که هدایتت میکنه،وقتی حتی هنوز اونجوری که حقشه، نشناختی ش…😢استاد جان چطور از شما سپاس گزاری کنم که این خدا رو برام رو نمایی کردین
من خیلی وقته با اون خدای غضب ناک ِ پر از عقده و فقر، غریبه ام
از همون وقتی که شما گفتی این خدا یک سیستمه
از همون وقتی که گفتی اون هیچ ظلمی بهم نمیکنه
این منم که گاهی با افکار و باورهای خرابم، جریان نعمت و زیبایی رو در زندگیم متوقف کردم
و گاهی که یک قدم به سمتش برداشتم او به سمتم دوید و منو روی شونه هاش نشوند و گفت :تو به حرفای مردم کاری ت نباشه، گوشت به هدایت من باشه و الهامی که بهت میکنم و عمل کن و عمل کن و عمل کن و دیگه نه ترسی از آینده و پیری کوری داشته باش و نه غمی از گذشته.
استاد عزیزم
من از حدود یک سال قبل که با شما آشنا شدم، کسب و کار ِ مورد علاقه ی خودم رو از اتاق پسر کوچولوم اونم با یک چرخ سیاه قدیمی و پر سر و صدا و داغون که ۷۰هشتاد سالشه🙈شروع کردم،اتاق ِ اون وروجک و کارگاه ِ کوچک ِ من، مشترکه چون هنوز اتاق مجزا برای خودم ندارم اما اجازه ندادم محدودیت های حال حاضرم، فریزم کنه.
از زمانی که از شما شنیدم هر کاری که بهش علاقه داشته باشم، پتانسیل بی نهایتی برای ثروت ساختن داره، شروع کردم ،بیزنس خودمو ران کردم و کوچولو کوچولو،با همین بیزنس کوچیک، سرمایه ساختم و لوازم و ابزار اولیه کارم رو تهیه کردم و به لطف الله و آموزه های دانلودی و پر ارزش ِ شما ،درآمد ساختم اونم از کاری که فقط و فقط و فقط علاقه داشتم بهش
در شروع،هیچ تخصصی هیچ کلاسی هیچ مربی هییییچ دوره آموزشی نرفتم ولی هر روز با تمرین و تکرار و عشق و علاقه. خودمو به چالش کشیدم و مهارتهامو گسترش دادم و خدا رو هزاران مرتبه شکر الان هنوز به سال نرسیده، از پیج خودم بدون هیچگونه تبلیغی به درآمدهای میلیونی رسیدم. منی که هیچ آموزشی ندیده بودم منی که رشته دانشگاهم کارم کارشناسی بیهوشی بود، نه هنر!!!
اما احساس کردم هنر. اون چیزیه که حالم باهاش بهتره و رفتم سراغش و باهاش کلی پول ساختم.
استاد جان خیلی دوست تون داریم الهی که سالهای سال بمونین برامون.ازتون سپاس گزارم مهربان و سخاوتمند ترین استادم❤
سلام به تمامی اعضای خانوادم امیدوارم در بهترین حال به سر ببرید
روز معلم رو به معلمان عزیزم استاد عباسمنش وخانم شایسته عزیز و دوستان عزیزی که نظراتشون رو با بقیه به اشتراک میزارن که من از همه اعضای خانوادم درس های بزرگی گرفتم و همه رو معلم خودم میدونم وخدارو شاکرم که این خانواده رو دارم و از بودن در این جمع بی نهایت خوشحال و شاکرم
برای من به واقع هر لحظه در این جمع بودن درسای بزرگی داشته و برای این حاضرم تایم زیادی از وقت ارزشمندم رو در این جمع دوسداشتنی بگذرونم و امروز ۸ ساعته که با خوندن نظرات و دیدن فایل های استاد در اینجمع حضور دارم و اصلا نفهمیدم زمان چطور گذشت انقدر که زیبا گذشت وبرام لذت بخش بود .
و یه تشکر ویژه برای این بخش گفتگو با دوستان از استادان عزیزم من بینهایت درس گرفتم از این فایل ها و برام خیلی لذت بخش بودن
و نکته ای که در این بخش گفتید که باید همیشه در هر کاری همه چی رو به خدا سپرد واز او یاری خاست شده جزئی از زندگیم و همیشه خدای مهربونم من به بهترین راه هدایت کرده اینکه ما با ایمان همه چیرو به خدا بسپاریم صبور باشیم شک نداشته باشیم و بزاریم خدا خودش مارو هدایت کنه
اگه سعی کنیم که همیشه به این شکل عمل کنیم معجزات جزئی از زندگیمون میشن اینکه در اوایل راه جا نزنیم در مسیر شکله دلمون راه ندیم و با ذهنمون خودمون رو از خاستمون دور نکنیم
گاهی اوقات ما به خدا اطمینان داریم اما موقع رسیدن به نتیجه با شک خودمون رو از اون خواسته دورمیکنیم این برام یه تجربه شده صبر خیلی مهمه که اتفاقا چند روز پیش تو یه فایل استاد هم به این اشاره کردن که خدا تویه ایه فرمودند که صبور باشید و از کلمه صبر استفاده کردن از اون روز این به من گفته شد و امروز با هدایتم به اینجا برام واضح شد که برای رسیدن به خاستم باید صبور باشم و بزارم خدا هدایتم کنه وما گاهی اوقات از خدا میخایم که هدایتمون کنه اما راه تعیین میکنیم ومیخایماز راهی کهما میگیم هدایتمونکنه چون یه بار اون راهو رفتیم و به اگه ما به خدا ایمان داریم به اینکه منبع اگاهیست اینجا باید ایمانمونرو نشون بدیم و به دل راه های ناشناخته ای که خدا بهمون الهام میکنه بریم و با غلبه بر ترسامون ایمانمون رو نشون بدیم و به قول استاد اگه اولشم به اینفکرافتادیمکه نکنه راه واشتباه اومدم صبوری کنیم و اون راه رو ادامه بدیمچون در کار خدا اشتباهی وجود نداره
نکنه بعد تسلیم بودنه کههمون راه تعیین نکردنه واطمینان به قدرت و اگاه بودن خداونده
اینکه همیشه تسیلم خدا باشیم چون اوست که همه چی را میداند و واقعا تنها کاری روما باید بکنیم فقطحرکت کردنه اگه همینو بپذیریم و فقط حرکت کنیم و توکار خدا دخالت نکنیم و صبور باشیم و اطمینان داشته باشیم قطعا به نتیجه ای که میخایم میرسیم
خدا رو شکر که هر لحظه بودن در این مسیر درسای جدیدی رو بهم میده و نکاتی که باید تو این لحظه بدونم رو همیشه با خدا بهم میگه اگه به حرفش گوش کنم و با ذهنم جلوی هدایتم رو نگیرم
در اخر از همه خانواده ی عزیزم سپاسگذارم و بابت حضورتون ازخدا سپاسگذارم وبراتون نزدیکی وداشتن خدا رو توهمه جنبه های زندگیتون ارزومیکنم ❤️❤️❤️
وای وای خدایا خدایا اشکهایم راببین نه اشک ضعف اشک شوق اشک شکر وشکر وشیرینی
خدایا تومرا هدایت کردی تو درقرآنت گفتی شما رابه زمین هبوط کردم وهدایت شما برمن است
الهی من نمیدانم نمیدانم تومیدانی تومرا هدایت کن
الهی ازت ممنونم که مرا درجمع شیرین دهننان وشیرین سخنان قرار دادی
ازن ممنونم وسپاسگزارم عباسمنش خانم شایسته وهمه عزیزان این خانواده واقعا که همگی صمیمی هستند یادم آمد که این حدیث معروف رااینجا بگویم وهمیشه میگویم عباسمنش سپاسگزارتم خانم شایسته دست بوستم عزیز خوش قلم وقتی به مسیر وشماها می اندیشم همش “هدایت” رادرک میکنم سپاس سپاس
«من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق».
“کسی که نعمت دهنده از مخلوقات را شکرگزار نباشد، شکرگزار خداوند نیز نخواهد بود».
ازفایل توحید 07 درک میکنم که ماباید ازهمه کسانیکه کوچکترین کاری برایمان انجام میدهند تشکر وقدردانی کنیم سپاسگزاری کنیم
سلام استاد عزیزم یک درخواستی از شما و مریم عزیز داشتم و درخواستم این هست که همونطور که شما از تجربه های گذشته تون در زندگی بسیار و بسیار مثال زدید و بی نهایت برای من درس داشت و کارکرد قوانین جهان رو بهتر درک کردم به نظرم ممکنه جالب باشه که مریم عزیز هم برای ما از تجربیات گذشته ای که داشتن و نحوه هدایتشون به قانون و تجربیاتی که در زندگی داشتند برامون تعریف کنند مطمئن هستم که بی نهایت درس برای همه ی ما خواهد داشت برای این که مریم عزیزم شخصیت بسیار بی نظیر و کاملی دارند و از انجایی که نزدیک ترین فرد در زندگی شما هستند نشان دهنده این هست که چقدر با شما استاد عزیز هم فرکانس هستند و میتوانند با حرف هاشون به همه ی ما ایده های عالی بدهند اصلا یک برنامه هماهنگ کنید با نام مصاحبه با مریم شایسته عزیزم 😍👌🏼
خدارو شکر میکنم که در فضای بی نظیر هستم و هر روز درس های فوق العاده ای از همه ی دوستان هم فرکانسیم میگیرم و بی نهایت از شما استاد عزیزم ممنونم که به الهاماتتون عمل کردید و مارا هم با اگاهی های نابتون شریک میکنید
✔️یک دنیا سپاس، برای حال خوبی که بعد از یک شبانه روز در هم ریختگی، به من دادید، استاد عزیزم🌹توی این ساعت ، شما را توی این فایل دیدم، و این، باعث حال خوشم شد😍 ممنونم بخاطر توالی هدفمند اتفاقات امروز، که سپاس دارد و سپاس و قدر شناسی.
مطلبی که در جواب آقا فرهاد ، راجع به چگونگی دریافت هدایت از خداوند برای شنیدن فایلها و دوره ها گفتید، بسیار درست و آرامش بخش بود. به خاطر آن بینهایت سپاسگزارم💐
بازهم ممنونم به خاطر این برنامه لذتبخش سوال و جواب و ارتباط با ما. در لابلای صحبت های این فایلها، فوتهای کوزه گری عالی پیدا میشود و توشه ی راه🤩
امروز بهانه ای است برای سپاس از عشق خالص شما استاد توحیدی ما استاد نازنین ما چقدر ما خوشبختیم که بالاخره با استادی آشنا شدیم که درسهایی یاد بگیریم تا به درد دنیا و آخرتمان بخورد به قول استادتون در دانشگاه بندرعباس
و اما سلام بر خانم شایسته نازنین و عزیزم که شما هم برای ما در جایگاه استاد هستین این روز به شما هم بی نهایت تبریک میگم و از همه زحماتتون سپاسگزارم
و سلام بر همه دوستان هم فرکانسی و عزیزم
استاد جان من تو کلاب هاوس نبودم تا بتونم باهاتون صحبت کنم اما میخوام منم از هدایت الله بگم که به ما میگه چه فایلی گوش بدیم
دوست داشتم تو همون قسمت اول بیام و از تجربه مون بگم اما نمیدونم یه مقاومتی نمیذاشت بیام و بنویسم شایدم کمی اعتراف برام سخت بود حالا به بهانه عرض تبریک و تشکر اومدم و میخوام بنویسم
زمستان سال ۹۹ به تضاد خییییییلی نازیبایی برخوردیم ما جزو اون دسته از کسانی هستیم که با چک و لگد جهان تغییر میکنیم متاسفانه یعنی وقتی به زندگیم نگاه میکنم میبینم همیشه این روند بوده همین روند باعث ایجاد اون تضاد بزرگ شد اما نقطه فوق العاده زیباااای این تضاد اینجا بود ….
در اوج شدت بهت و درد خواستیم که هدایت بشیم چه فایلی گوش بدیم همسرم چشمهاشو بست و بعد یه مکث کوتاه گفت قدم ۸ جلسه ۵ و منم اون فایل پلی کردم اما دل تو دلمون نبود الان قراره تو این فایل چی بشنویم اره ما اندازه مدارمون به نشانه ها توجه نکرده بودیم اما حالا که شده چی کار کنیم که حداقل الان بتونیم متفاوت عمل کنیم و متفاوت نتیجه بگیریم
الله اکبر الله اکبر
همون ابتدای فایل شما گفتین اگه تو یه تضادی هستین این جلسه رو بارها و بارها گوش بدین
و ما بارها و بارها گوش دادیم انقدر که اون تضاد فوق العاده سنگین در عرض تقریبا دو ماه جمع شد و شرایط خیلی بهتر شد خداوند دستانی رو به کمک ما فرستاد که همیشه بی تفاوت از کنارمون میگذشتن با اینکه شاهد چالشهای ما بودن اما هیچ کاری نمیکردن و دقیقا نتایج ما از وقتی شروع شده بود که سعی میکردیم روی کمک اونها حساب نکنیم…..
توی جنگل اشتباه میرفتیم انقدر اشتباه و بی توجه به اطراف که خدا یه صاعقه زد به درخت تنومند و جلوی ما انداخت تا راه بسته بشه و نتونیم ادامه بدیم و به فکر یه راه دیگه باشیم
استاد جان مثالهای شما انقدر دقیق و زیبا هستن که راحت میشه دلیل اتفاقات زندگیمونو بهتر درک کنیم
گوش دادن به اون جلسه و اندازه مدارمون درک و عمل کردن به اگاهی های خالصش خیلی کمک کرد تا حالا انقدر دقیق متوجه هدایت خدا نشده بودم
من هر وقت شما و خانم شایسته میبینم میگم میشه منم مثل استاد و عزیزدلش با خودم به صلح برسم واقعا خدادوشکر میکنم که با شما آشنا شدم که با شما زندگی میکنم
اگه تو کلاب هاوس بودم اینهارو میگفتم
و اما اون روز که از تجربه خودتون در مورد پول و بازی های شانس و .. گفتین اون لحظه با تمام وجود حس بدی بهم دست که آخ استاد همه پولهاشو تو بازی از دست داد واقعا حالم دگرگون شد انگار منم اونجا بودم و گریه شمارو دیدم بعد یه لحظه گفتم خوبی!!! الان استاد داره لذت دنیارو میبره غرق در نعمت و فراوانی خداروشکر مگه مهمه دیگه دیدم عجب یه ترمز مخفی که هیچ وقت متوجه اون نبودم دراومد من همیشه چشمم دنبال مالی بود که از دست دادم من چند باری طلاهامو فروختم و همسرم برای این کارهای پونزی استفاده کرد با اینکه دوباره طلا میخریدم اما همیشه غصه اون طلاهایی که از دست داده بودم میخوردم و چشمم دنبال اونها بود و همین باعث میشد که دوباره طلاهامو سر یه مسئله به ظاهر منطقی بفروشم حتی مثلا میخواستم اوایل آشنایی با شما برای خرید بسته روانشناسی ثروت ۱ سرویس طلامو بفروشم من فکر میکردم که نچسبیدم اما با اون مثال شما و ایجاد اون حس عمیق درونم دیدم هنوز یه کنده ای در حال سوختنه جون داره و هر لحظه ممکنه آتیش بگیره من فکر میکردم که خاموش کردم اما روشن بوده و طلاهای بعدیمو میسوزونده
استاد عزیزم با زبان ساده اما از اعماق وجودم ازتون تشکر میکنم
بخصوص استاد عزیز که رفیق ودوست همراه همه شاگردها و بچه های عباسمنشی هستن با روش فقط خودش بودن
استاد شما دقیقا ازنگاه و نظر من دقیقا مصداق این شعر ازمولانا اگه اشتباه نکنم هستید
آنکس که بداندوبداندکه بداند
اسب خرد از گنبد گردون بجهاند
حالا من کدومم
آنکس که بداند و نداند که بداند
بیدارش نمائید که بس خفته نماند
یعنی چی من اینم، یعنی اینکه چندسال که با شماهستم و فهمیدم که راه کدوم، قانون کدوم،
ولی همچنان در تقلا برای پیداکردن پول و ثروت با روشهای متداول جامعه هستم
یعنی اینکه قبل از اینکه ظرفم بزرگ بشه دنبال ثروت زیاد بودم و خدا کمکم کنه که یاد بگیرم اول ظرفم بزرگ بشه، تا ثروت خودش سرازیر بشه تو این ظرف که ازهمه طرف بزرگ شده (دهنه ظرف و عمق ظرف)
میدونید حقیقت این که چند وقت داشتم به این فکرمیکردم که چرا حالا که تجربه و پیشرفتم از لحاظ یاد گرفتن تو شغلم انقد بهتر شده پس چرا ورودی پول و درآمدم اصلا و اصلا منافاتی با تجربه ای که بدست آوردم ندارم
یاد این قسمت از همون شعر افتادم که میگه
آنکس که نداندونداندکه نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
آره واقعا توچرخه مرکب کم درآمدی افتادم فقط بخاطر اینکه میدونم قانون چیه ولی ترسها و نگرانی هام ازاینکه نکنه این راهم اشتباه و تورو به خواسته ت نمیرسونه، نمیزاره بهش عمل کنم
ازخدا میخوام کمکم کن، راهنمایی و هدایتم کن تا از این چرخه خیلی زود خارج بشم. چون واقعا دارم لای چرخ دنده های این سیستم لِه میشم.
یکی ازچیزایی که بهم امروز فهموند و چجوری فهموندش جالبتر این که :
من وقتی به سمتم محل کارم میرم تو مسیر به صورت تاکسی اینترنتی(اسنپ) مسافر میزنم که هم ی کسب درآمدی باشه هم خالی تا مسیر محل کارم نرم.
ازاول صبح که ازخونه زدم بیرون باخودم خیلی درگیر بودم سرقضییه درآمدم که چرا ورودی ندارم واقعا مگه میشه این همه تجربه تواین کار ورودی نداشته باشه.
که درخواست مسافر اومد و گرفتم و سوار شد و بهم فقط گفت که همه مسیرها ترافیکِ؟؟ گفتم آره
ومنم ازروی مسیریاب سعی کردم بهترین مسیرو که سریعتر برسیم رو زدم، درحالی که خود من دیرم نشده بود و راحت سروقت میرسیدم به محل کارم.
وفقط بخاطر اینکه مسافرم ازم پرسید که ترافیک همه جا وحتی ازم درخواست نکرد که اگه میشه سریعتر برو.
ولی من بخاطر اینکه دنبال تایید گرفتم بودم ازمسافر که چه راننده خوبیه این راننده، خودمو به هرطرف زدم که فقط تایید بگیرم.
نتیجه این شد که 2 بار تصادف کردم😂😂😂😂😂
وبعداینکه مسافر پیاده شد تا محل کارم داشتم اتفاق امروز رو با شرایط کاریم و درامدیم مقایسه میکردم، که گوشی اومد دستم که بابا انقد تو محل کارت دنبال تایید نباش.
خب وقتی همش دنبال تایید هستی خب جهان هستی هم فقط تایید دیگرانو واست میاره و این واسم خیلی جالب بود.
البته این مقایسه کردنهای اتفاق هارو از استاد یاد گرفتم ها گفته باشم واینجا هم نمیخوام دنبال تایید گرفتن باشم.
ازخدای خودم خواستم زودتر تو شغلم به ی درآمدی برسم و اولین درآمدمو بزارم برای یکی از دوره های استاد
و نمیخوام فقط شنونده باشم و میخوام بهاشو پرداخت کنم و واقعآ اینبار دیگه گوش کنم.
امیدوارم تجربه ای که به مشارکت گذاشتم به درد حداقل یکی از بچه های عباسمنشی بخوره تا دیگه چک و لفدهایی که من خوردم رو نخوره
خدایا کمک کن جز این دسته از آدمهایی که تواین شعر اومده نباشم که
میگه
آنکس که نداند ونخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند
برای همتون آرزوی موفقیت، حال و احساس خوب و داشتن ثروت و پول فراوان میکنم
سلام به دوستان خوب و همراه و استاد راهنمای ثروت و سعادت و سلامتی و توحید
نگین عزیز از ماجرای جالب آشناییش با استاد عزیز میگه مثل خیلی از ماها این داستان جالب و شنیدنی هست.فکر میکنم تند خوانی پله ای بود که در برهه ای از زمان قرار بود از طرفی برای استاد درآمدزایی کنه و از طرفی دیگه زمینه آشنایی خیلی از دوستان رو با استاد عزیز فراهم کنه.
ماجرای دوره تند خوانی استاد خیلی برای من درس داشت اینکه ممکنه خداوند در راه رسیدن به هدفت تو رو از جاهایی ببره که هرگز به ذهنت نمیرسه و اینها مثل پل میمونن پلهایی که مارو به هدفمون متصل میکنن.ولی امتیاز استاد این بوده که اغلب به هدایتهاش لبیک میگفته اغلب یعنی خیلی بیشتر از بقیه، اونم بخاطر این هست که خیلی بیشتر از بقیه رو باورهاش کار کرده ، والان این نتایج تو دستشون هست که الهی هزاران برابر برکت و سعادت تو زندگیش بیاد.
این جمله نگین عزیز رو خیلی تحسین میکنم که گفت: خدا رو شکر که قوانین وجود دارن و خدا رو شکر که ثابتن و تغییر هم نمیکنن.
واما استاد عزیز ، چقدرررر آرام و بی دغدغه و بدون عجله به حرفهای نگین عزیز گوش میده و اصلا کلام نگین جان رو قطع نکرد که مثلا عجله داریم یا زودتر حرفتو بزن یا یه صف طولانی وایسادن که صحبت کنن و…در حدی که خود نگین جان فکر کرد که تماس قطع شده. ولی استاد نازنین ساراپا گوش داره به حرفای دوستان سایت گوش میده و صبر و حوصله اش واقعا قابل تقدیره.
یادآوری این باور که تنها جریان در جهان هستی جریان خیر وسعادت و رحمت و فراوانی و خوبی هست وغیر از اینها غیر عادی هست وفقط وفقط باورهای محدود ما میتونه جلوی این سیل خردشان نعمت و سعادت و ثروت رو بگیره وما با کار روی باورهامون در واقع داریم خودمون رو با روال جهان هستی و کائنات عادی میکنیم و با خودمون، منبع، یا جهان هستی هماهنگتر میشیم. یعنی ما با کار روی خودمون وباورهامون داریم کم کم شکل و فرم و حالت طبیعی پیدا میکنیم، هر چه بیشتر کار کنیم طبیعی تر و نرمالتر خواهیم شد از نظر جهان هستی عادی تر خواهیم شد.
هر خیری که به شما برسه از خداست و هر شری از جانب خودتون هست یعنی هر کاری رو که درست انجام دادیم در خالت هماهنگی بوده و بقیه کارها در حالت عدم هماهنگی با خودمون و منشا و کائنات.
ما با کار روی باورهامون یک فعل رو انجام نمیدیم بلکه بیشتر یک عدم فعل رو انجام میدیم یعنی دست کشیدن از مقاومتها. که این خودش نیاز به یک سری اقدامات اولیه اساسی داره تا بهداین مرحله برسیم مثل تخریب یک سدّ قطور و محکم و ریشه دار. باید پارو نزد واداد ،باید دل رو به دریا داد…
جمله زیبای رها جان هم این بود که : خدا خیلی راحت داره هدایتدمیکنه و راه رو هموار میکنه.الهی شکر ولی این بخاطر کار روی باورهات هست رهای عزیز این راه برای خیلیها میتونه خیلی هم سخت باشه اگر که قانون رو بلد نباشن یا اصلا ندونن نقش باور توزندگی و دنیا وآخرت چی هست وندونستن اینها از نظر من فقر به معنای واقعی محسوب میشه.
استاد نازنین این بار در مورد تمرکز و ارزش تمرکز صحبت میکنه که مصادف شده با جلسه ۱۷ روانشناسی ثروت یک که الان من دارم روش کار میکنم و مثال عینی فوق العاده ای در این مورد.
این یک درس بزرگه که استاد تمام تمرکزش روی سایت هست و اگر جاهایی توی شبکه های اجتماعی هم پستهایی میگذاره تماما در راستای اهداف سایت هست .خیلی جالبه که خود استاد و مریم جان بارها گفتن که استاد به محض اینکه صبحها چشمش رو باز میکنه میره سراغ سایت و بازخورد فایلها و کامنتهای بچها، این یعنی اینکه سایت مهمترین اولویت استاد هست اما همین رو چقدررر تونسته توسعه بده و پر شاخ وبرگ وپر خیر وبرکت کنه که شاید کسی نباشه که این سایت الهی رو تحسین نکنه و خدا رو قلبا بخاطرش شکر گذار نباشه.
“نشانه امروز من “ظاهرا بر اساس رندوم هست اما چون هیچ چیز شانسی و اتفاقی در دنیا وجود نداره ،بارها وبارها وبارها اثبات شده که دقیقا فایلی برای من میاد که نیازم هستدو تو فرکانسش هستم همین دیروز بعد از مدتها رفتم سراغ نشانه امروز من و یک فایلی برام آورد که برق از کله ام پرید ، اولا من فکر میکردم که کل فایلهای دانلودی رو دیدم و براش کامنت نوشتم ولی این یکی رو تا حالا ندیده ونشنیده بودم، شایدم ماجرای تغییر فرکانسه که اصلا توی یک فرکانس جدید دقیقا یک کلمات و جملات دیگه ای رو میشنویم ودرک میکنیم واقعا نمیدونم که قضیه چیه ولی فایل برای من جدید بود.ومورد دیگه اینکه من انقدر با این فایل مچ و هماهنگ بودم که کلمه به کلمه اش بر قلب و وجودم مینشست و چقدرررر توی این برهه به دردم خورد و منو آروم کرد چون مامان هم تو وضعیتت مشابه بود به دلم اومد که برای اونم فرستادم اونم چقدرر ذوق کرد و ازم تشکر کرد.مطمئنم که خود این بخش از فایل هدایت الهی بوده و هربار این هدایت تکرار میشه، الهی بینهایت شکر.
فرهاد عزیز ۳ سال هست که با سایت آشنایی داره واز مسیرهای هدایتهاش میگه و چقدر از بازخورد کارروی باورهاش راضی هست و از وضعیت درآمدیش واینکه به کار طراحی سایت هدایت میشه سال ۹۹ رو علی رغم نظر خیلیها بهترین سال زندگیش میدونه واقعا احسنت.
چقدر خوبه که دوستان سایت توی ایران شناخته شده هستن.
استاد عزیز چقدر زیبا بچه ها رو تحسین و تشویق میکنه، لذت میبرم که بچها میرن دنبال علایقشون و ازش لذت میبرن.یکی از خوشبختیهام اینه که دوستانی چون شما دارم.
خانم فرهادی عزیز بهتون تسلیت میگم و صبر و آرامش برای شما و خانوادتون مسئلت دارم.
خدای بزرگ استاد دوباره در مورد ماجراهای ریز و کاربردی هدایت صحبت میکنه ، در مورد زبان هدایت و چگونگی درک اون و اعتماد بهش و حفظ این اعتماد تا آخر.
اینکه یک فایل یا یک شهر توی نقشه بولد میشه و چشمک میزنه و من میفهممش و بهش عمل میکنم.
خدایا من نمیدونم، من نمیدونم تو میدونی ،خدایا منو هدایت کن به چیزی که برای من بهتره، خدایا تو به من بگو.
یک آدم یا شهر یا فایل یا بیزینس یا رشته برات بولد میشه، قشنگ توی اون لحظه یکیش روشن میشه ومیرم توش حتی اگر ظاهرا توش چیزی نداشته باشه اینجاست که باید ذهن رو کنترل کرد تا با اما واگر مارو دچار تردید نکنه ، میگم اون لحظه خدا اینو بهم گفته حتما توش خیریتی هست، حتی رفتم توش اون چیزی که انتظار داشتم نبود باید به خودم بگم این همون چیزیه که برای من خوب و لازمه من باید این مسیر رو برم….
” این زندگی منه”
ممنونم استاد نازنینم روشنتر و واضحتر از این نمیشد ماجرای هدایت رو توضیح بدین، امیدوارم منم بتونم به همون خوبی که شما درک میکنین و عمل میکنین ،درک کنم و عمل کنم.🤩🤩🤩
سلام به آسو جان که از زمان سفر به دور آمریکا از پارسال کامنت هاشو میبینم و گاهی میخوانم و البته همیشه لذت میبرم .. سلام عزیز جان مهربان جان
خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمندت
چقدر تحسینت میکنم که ادامه میدهی و دادی .. و مینویسی درکت را احساس خوبت را اینجوری گسترش میدی و خب طبق قانون هم اتفاقات خوب تری را رقم میزنی .. و میشه همون عمل به فرمانی که بهمون داده شده قولی که قبل از تولد ازمون گرفته شده .. یعنی منظورم مولد بودنِ .. مولد بودن خلق کردن .. هر روز نعمت های بیشتری را دریافت کردن .. هر روز ثروت بیشتری را ایجاد کردن ..
هیچ وقتی تا حالا به این شکل به این جمله ای که هدایت شدی و نوشتی بهش نگاه نکرده بودم ..
اونم اینکه من دارم روی باورهام کار میکنم، چرا؟ چون میدونم جریان طبیعی، این دنیا رو به جلو بودنِ خیر بودن برکت بودن .. طبیعی ترین شکل زندگی توی این دنیا در سلامتی کامل بودن، یک رابطه ی بینظیر و بدون وابستگی و دل بستگی با تمام آدما داشتن معنویت عالی داشتنِ آزادی مالی و زمانی و مکانی داشتن .. بایددد غیر از این طبیعی باشه اما خب انقدرر این سال هاا هر کسی دیده که اون غیر طبیعی شده طبیعی ترین و طبیعی ترین حالت زندگی هم شد متاسفانه غیرطبیعی ترین . و حالا داستان اینجاست که این خدا یک انرژی خلاق که همیشه دعای تو درخواست را پاسخ میده و داستان بعدش در تحقق خواسته ها اینکه که تو باید خودتو برسونی تووو برسونی به مدار دریافت خواسته ات .. و خب همه ی ما خداروشکر درخواست کردیم که زندگی اون چیزی نبود که میدیدیم .. چیزی فراتر بوده خدا یک چیز دیگه بوده اینی نبوده که همه میگفتن .. و هدایتتت شدیمم به جای درست مکان درست در زمان درست ..
هر کسی از مسیر خاص خودش ..
و میبینی چقدر چقدر چقدر این جریان ها قشنگن و میبینی که خدا چطوری یک نفر را هدایت میکنه و با هدایت او نتیجه هاش ایمانش باورهااشششششش درخواست هاش .. بی نهایت آدم دیگه خودشششش را هدایت میکنه به بی نهایت شکل و طرق به همون کسی که میخواست و هدایت شد و بسیار الهام بخش و تاثیر گذار ..
خدایا شکرت
آره اسو جان ِ جانان عزیزمم
سپاس گزارم به خاطر وجود ارزشمندت
سپاس گزارم که روی خودت کار میکنی که اینجوری داری هم شاد زندگی میکنی و هم دنیا را جای بهتری برای زندگی میکنی ..
سپاس گزارم که نوشتی
من توی این فایل متوجه شدم که من با کارر کردن روی باورهام دارم فقط این مقاومت هاا را کنار میزنم که این خداااا این خدایییی که عاشق من و منو همینی که هست دوستم داره قضاوتم نمیکنه بیشتر از من میخواد ثروتمند باشم چرا که تنها راه نزدیکی به خودش با همین ثروتمند بودنم هست و نه هیچ چیز دیگه ..
بینهایت سپاسگزارم بابت کامنت زیبای شما دوست عزیز و خیلی خوشحالم که از زمان سفر به دور آمریکا کامنتهای من رو گاه گاهی دنبال میکنی و ازشون لذت میبری. خدا رو شکر میکنم که میتونم کامنت بنویسم، خدا رو شکر میکنم که دوستان و مشوقانی چون شما دارم.
بله همینطوره سلامتی و شادی و ثروت و سعادت و روابط عالی و فراوانی بدیهی ترین و طبیعی ترین و بهتره بگیم که تنها روال و جریان جهلن هستی هست که اغلب ناآگاهانه خودمون رو ازش محروم میکنیم.با آرزوی آگاهی و وضوح و شفافیت و درک قوانین زیبای الهی برای همه نوع بشر و تمام دوستان الهی این سایت و شما بزرگوار
سپاس از دوستای عزیز که چقدر گرم و با عشق از تجربیاتشون میگن و چقدر این فایل گفتگو استاد انرژی مضاعف میده و پرانرژی میکنه آدم رو
چقدر استاد جان بینظیرید شما که با یک کلمه آرام میکنید و قلب رو آرووم میکنید
چقدر نگین جان پرشور و عشق تجربه تون رو درمیان گذاشتید و چقدر عالی و چقدر لذت بردم
چقدر این فایل برام نکات مفید و آگاهی بخش بود
آدمهایی که هم مسیر نیستند و هم فرکانس نیستند خیلی راحت دور میشوند و از زندگی حذف میشوند این قانون است و چقدر این مدت برای من اتفاق افتاده و بسیار آدمهایی که مناسب نبودند ساده از مسیر من کنار زده شدند و چقدر آدمهای پرعشق و هم فرکانس در کنارم قرار گرفتن😍😍
آیه بینظیر قرآن که استاد بینظیر یادآوری عالیی کردند :
✅هر خیری به شما میرسد از خداست و هر شری میرسد از خودتان است
جریان هستی فقط خیر و خوبی و سلامتی و ثروت و …است و ممکن است ما با افکار و باورهایمان جلو این خیر و خوبی را میگیریم
مقاومت نداشته باشیم و هدایت را بپذیریم و باور درست داشته باشیم خیلی راحت در مسیر درست قرار میگیریم و مسیر هدایت الهی پیش میریم
مقاومت ما ناشی از باورهای نامناسب از قبل که در ما شکل گرفته است
و خبر خوب 👌
به محض اینکه آماده و رها تر میشویم و خدا را باور میکنیم و زیبایی ها را میبینیم و هدایت دریافت میکنیم و عمل میکتیم و مقاومت کمتر میکنیم و خوش بین تر میشویم و باور مناسب ایجاد میکنیم به خوبی ها و قشنگی هایی بیشتری هدایت میکند
استاد جان چقدر عالی گفتید چقدر عاااالی…هرجا که مقاومت کردم ضربه خوردم و از وقتی خودمو رها میکنم و خودمو به خدا و هدایت خدا میسپارم انقدر پشت سرهم اتفاقات بینظیر می افته که میگم مگه چاره یی جز سپردن به هدایت الله میشه کاری کرد ولی خب گاهی اون باورهای نامناسب و مقاومت و عدم کنترل ذهن کار دستم میده ولی مهم این هست سریع متوجه میشم و مچ خودمو میگیرم و برمیگردم 😍
استاد جان سایت شما بینظیر است و واقعا من جز کسایی بودم که هربار هدایت امروز را زدم چقدر فوق العاده فایل با درخواست و حال اون موقع من بود و بینظیر بینظیر….
حتی شرایط وقتی خوب است میتواند بهتر باشد و بهتر و بهتر …توجه به نشانه ها و عمل به هدایت
استاد جان در خصوص اینکه فرمودید اجازه میدید که هدایتتان کند و از خدا میخواهید و معتقدانه از خدا میخواهی که بگوید و همان که گفته شده عمل میکنید من از وقتی که با شما آشنا شدم سعی میکنم پیاده کنم این رفتار و این عمل رو و دو نمونه از این عمل کردنم :
اول در خصوص خرید اولین محصول از سایت شما بود و نمیدونستم از کجا شروع کنم و چی خوبه و …
گفتم خدایا تو بگو …همون موقع بود که دو تا فایل از شما اومد درباره راهنمای عملی دستیابی رویاها …و همزمان نشانه امروز من همین فایل رو آورد و بدون شک اولین محصول رو خریدم و گفتم این دقیقا خودشه و وقتی شروع کردم دیدم واقعا چقدر دوستش داشتم و برای اولین محصول چقدر حال خوب و عالی بهم داد و هربار که فایلهای دستیابی رویاها رو میبینم انگار شما نشستید و برای من و خودِ خودِ من میگید….اون قانون خارپشتی بینظیرررررر که دیوانه کرد منو ….درخصوص قانون خارپشتی یه نمونه یادم اومد …من خیلی قبل با بازی شطرنج آشنا بودم و کم وبیش بازی میکردم شرکتی که کار میکنم یه دوره مسابقات برگزار کرد حسم گفت شطرنج رو شرکت کنم و شیطان درونم مدام میگفت خیلی ساله دور بودی و ….ولی نذاشتم ادامه بده و گفتم من میتونم و نهایت یک بازی هست
و سرچ کردم توی اینترنت و یک فن درباره بازی شطرنج یادگرفتم که در ۵ حرکت کیش و مات میکرد…من این فن را کامل و تمرکزی یاد گرفتم و موقع مسابقات فقط همین فن رو اجرا کردم و نفر اول مسابقات شدم فقط با یک فن 👌🤩😍
اینها همه مصداقی هست برای خودِ من ؛ برای من که مدام با خودم تکرار کنم که 👈 میشود 👉
و قانون ثابت است و بدون تغییر 👌
و یک کاری که معمولا انجام میدم در خصوص سپردن به هدایت ؛ موقع رانندگی هست سر خیابون میرسم منطقی این هست مسیر سرراست و کوتاه انتخاب بشه ولی من هربار میگم خدا یه نشانه بفرست بدانم کدوم طرف باید برم و هربار که با نشانه مسیر رانندگی را انجام دادم دیدم دقیقا باید این مسیر میرفتم و بهترین مسیر ممکن بود…مثل امروز صبح موقع رانندگی برای رفتن سرکار گفتم امروز خدایا کدوم مسیر و کجا بهتره و ماشین جلویی یه جوری به نظرم اومد که باید به اون توجه کنم ماشین جلویی پیچید و منم پشت ماشین پیجیدم و رفتم وقتی رفتم جلوتر دیدم دقیقا اگر مسیر طبیعی میرفتم ترافیک و حجم زیاد ماشین ولی مسیری که هدایت شدم خیلی راحت از اون حجم ماشین رد شدم و چقدر خدا رو شکر کردم که توجه به نشانه هرجا درست عمل میکنه و درست هست 😍😍😍😍
عاشقتم استاد بینظبر
نمیدونم چرا وقتی میام شروع میکنم به نوشتن کامنت ؛ تجربیات مختلفم یادم میاد و مقاومت نمیکنم و مینویسم
حس خوبی بهم میده نوشتن و انگار برای بودن و در مسیر بودن باید بگم به خودم و مدام تکرار کنم و گوش دادن فایلهاتون که غوغا در وجودم میکنه
عاشقتونم بی حد و اندازه
در ضمن لایو مشترکتون فوق العاده بینظیر بود و اون شب خیلی هدایتی فایلتونو دیدم و دنیا دنیا لذت بردم
استاد من همیشه از ته دلم یادم از بچگی از خدا میخواستم با ادمی آشنا بشم که واقعیت ها رو از خدا برام بگه
همیشه این درخواست بود و همیشه خدا ادم هایی رو در مسیرم قرار میداد که بیشتر در مورد خدا آشنایی پیدا میکردم ولی همیشه یه مشکلی بود و روح من اینو میفهمید و دلم میخواست یه ادم بهتری پیدا کنم
استاد داستان زندگیم خیلی شاید با بقیه فرق داشته باشه من یه دختری بودم که از بچگی اونقدر تو سرم خورده بود که فهمیدم توی این هفت اسمون هیشکی بغییر خدا ندارم شاید باورتون نشه هر شب کارم گریه بود و نق زدن به خدا که چرا این بلا ها سر من میاد چرا من…. و از خدا متنفر شده بودم اونو مقصر تمام اون اتفاقات میدونستم تا اینکه خدایی که همیشه کنارم بود و هیچوقت تنهام نزاشته بود منو بسمت شما هدایت کرد و از اون موقع به بعد زندگیم عوض شد من خیلی زندگیم فرق داشت تا وقتی بچه بود بخاطر اینکه رنگ پوستم سبزه بود تحقیر میشدم و شده بودم عین یه جوجه اردک زشت که هر موقع میخواستن از زشتی ها صحبت کن از من صحبت میکردن هر چقدر تلاش میکردم توی چشم بقیه باشم نمیشد که نمیشد از بچگی یاد گرفتم باید تنها باشم و توی تنهایی هام همش خدا رو صدا زدم
بگذریم نمیخوام از تلخی ها بگم که خدا رو شکرررر تموم شدن ولی مشکلی که من داشتم این بود نمیتونستم تنهایی از خونه بیرون برم شاید هیشکی نتونه باور کنه ولی کل بدنم وقتی تنهایی دو قدم میرفتم بیرون میلرزید ترس تمام وجود من رو گرفته بود داشت نابودم میکرد من حتی از این میترسیدم تلفنی با ادم هایی که نمیشناسم صحبت کنم حتی با منشی دکتر حتی میترسیدم برم پیش روانشناس شاید درکش برای همه سخت باشه ولی واقعا لحظات سختی بود و نمیتونستم این مسئله رو به هیشکی بگم چون نمیخواستم مسخره بشم بیشتر از این اعتماد به نفسمو از دست بدم تا اینکه ازدواج کردم و اون موقع مجبور بودم کاری بکنم این فشار یدفعه ۱۰۰ درصد شد ولی بازم نمیتونستم ترس هامو کنار بزنم ولی باید تغییر میکردم
یادم یه شب کلی گریه کردم بحدی که چشام باز نمیشد و از خدا خواستم برام کاری کنه تا اینکه یکی از فایل های شما رو گوش دادم استاد باورتون نمیشه زندگیم تغییر کرد تصمیم گرفتم اولین قدم تنهایی بردارم وقتی برای اولین بار تا پارک سرکوچمون رفتم هیچوقت یادم نمیره کل بدنم میلرزید ولی گفتم باید برم و روی ترسم قدم بزارم و خدا رو شکر وقتی اون روز گذشت دنیام تغییر کرد اون ترس برام شده بود مثل یه بت بزرگ که وقتی اولین قدمو برداشتم اون بت شکست و یه مدت خیلی کوتاهی تونستم کلا از بین ببرمش و زندگیمو تغییر بدم و به لطف خدا الان عاشق خودم و زندگیمم کنار مردی زندگی میکنم که عاشقمه و هر روز این احساس دوستداشتن بهم منتقل میکنه😍😇
استاد داستان زندگیم و هدایتم خیلی طولانی و نمیشه همشو اینجا گفت
ولی میخوام از صمیم قلبم ازتو تشکر کنم با تمام وجود دوستتون دارم تا ابد مدیون شما هستم نمیدونم اگه شما نبودین و اگه اون فایلی که اون شب از شما گوش دادم نبود شاید به نجوای شیطان گوش داده بودم و زندگیمو تموم ..
ولی به لطف الله یکتا الان اینجام خیلی کار دارم برای آینده ام ولی الان میدونم من خالق زندگیمم من خیلی متوکل تر شدم خیلی با ایمان تر شدم خیلی احساسم خوب و الان در حال جذب چیزای بزرگتر و بهترم
بینهایت دوستتون دارم❤استاد خانم شایسته عزیز و دوستداشتنی از طرف من ببوس خیلی دوستشون دارم ❤😘🤗
سلام استاد عزیزم بهترین استاد و معلم من
روزتون مبارک باشه مهربان ترین استاد
چی بگم و چجوری بگم که حق این تبریک رو ادا کرده باشم…آخه کدوم استاد و معلمی اینهمه آگاهی رو که خودش به تک تک شون عمل کرده و نتایجش گواه ِ همه چیه، میاد میشینه ۴ساعت اونم بدون دریافت هیچ هزینه ای فقط و فقط بخاطر اون بزرگی ِ روحش بخاطر اون احساس عشق و رسالتی که در خودش یافته،اینهمه آگاهی ناب رو در اختیار شاگردانش قرار میده. استاد واقعا نمیدونم چطور از شما سپاس گزاری کنم ولی از اونجایی که میدونم ارزشمند ترین هدیه برای شما،نتایج ِ شاگردان تون هست ،مخصوصا اونجاهایی که خدای خودتونو در زندگی های ما.در کسب و کار ما،در روابط و سلامتی ما ،بصورت های مختلف،مشاهده میکنین و اشک در چشمان تون حلقه میزنه و به گوشه ای خیره میشین و به قول دوستان، اون دُر گرانبهایی که مهمان چشماتون شده رو زیر لبه ی کلاه تون،پنهان میکنین، من اومدم تا باز هم گوشه ای از نمودِ این خدای دوست داشتنی که توی زندگیم هویدا کردین رو،براتون هدیه بیارم.میدونم که هنوز بسیااااار بسیاااااار راه دارم تا برسم به اونجاهایی که باید، به اونجایی که شما هستین، اما از شما یاد گرفتم که باید برای هر موفقیت و پیشرفتی توی این مسیر، سپاس گزار باشم،از خدا. از شما مهربان ترین استاد…و از خودم .و از شما یاد گرفتم که بااااااید نتایجم رو به شیوه های مختلف برای خودم یادآوری کنم. بنویسم،نقاشی کنم،بگم،تایپ کنم تا ثابت قدم تر بمونم توی این مسیر. من می نویسم تا رد پا بذارم
می نویسم تا اون لبخند ِ آغشته به اشک، دوباره مهمون ِ صورت پر مهرتون بشه استاد عزیزم….
استاد جان،من از شما توحید رو یاد گرفتم، اونجایی که گفتین بجای حرف زدن و ایراد گرفتن از دیگران و انگ مشرک زدن بهشون، رفتین سر وقت ترس هاتون و ایمان تون رو نشون دادین .استاد ،منم توی این مسیر،خیللللییی ترس ها داشتم و دارم
همون جایی که از شغل کارمندی که به قول شما،رویای خیلیاست، اومدم بیرون
سه بار استعفا نوشتم تا بالاخره موافقت کردن.چون نیروی بی حاشیه و بی درد سری بودم براشون. سرم به کار خودم بود. اجازه ی توسری زدن به هیچ کی نمیدادم،حتی بعضی پزشکایی که درون شون لبریز از خشم و حقارت بود.
اما حاشیه و درد سری نداشتم برا هیچکی.
استاد جان.من اونجا هنوز با شما آشنا نبودم و حدود دو سال بعد این سعادت نصیبم شد ولی فقط بخاطر اینکه فهمیدم برای این کار آفریده نشدم و روحیاتم با این محیط و این افراد و این کار و اون همه استرس که روی تمام زندگیم و فرزند و همسرم اثر گذاشته بود،ساز گاز نیست و یک بار بخاطر بی عدالتی و تبعیضی که مسئول اتاق عمل مون،توی برنامه ی شیفت ها و مرخصی ها بین ِ پرسنل میذاشت و خیلی دلی برنامه ریزی میکرد برا شیفت ها و مرخصی ها،ایستادم و حرفم رو زدم و گفتم چرا به من که ۴ماهه درخواست مرخصی میدم برا اینکه یه تولد کوچیک بتونم بگیرم برا پسر کوچولوم،مرخصی نمیدین.ولی به فلانی توی این ۴ماه هررررررماه مرخصی دادین؟و اونجا اون مسئول فکر نمیکرد که من بایستم و نذارم بهم ظلم بشه و برا همین خیلی بهم ریخت و بدتر،اصلا فکر نمی کرد که برم پیش مترون و درخواست استعفامو بنویسم و بگم دیگه نمیام.
استاد جان، اونجا همه خواستن رای منو بزنن یا دلسوزی بود یا هرچی، نمیدونم
مثلا میگفتن اینکارو نکن استعفا نده،بازار کار اشباعه بیکار میمونی باید بشینی خونه بچه داری و شوهر داری کنی و …..ولی استاد، من اصلا این چیزا برام مهم نبود اصلا نمیتونستم بمونم توی محیط کاری که ظلم رو تحمل کنم که کارش با روحیه م با لطافتم ناسازگار بود.من حتی بعد از اون ماجرا اصلا حتی یه بیمارستانم نرفتم فرم درخداست کار پر کنم.فقط یه جا رفته بودم و در این دو سالی که گذشت دو سه بااار از همونجا بهم زنگ زدن که برم کار کنم اما بهشون گفتم که اون فرم منو معدوم کنن و دیگه بهم زنگ نزنن.
استاد عزیزم
کاری که شب شیفت بودم و صبح میرسیدم خونه ولی انققققدددررر عاشق ِ دوخت و دوز و کارهای هنری بودم که نمیومدم مث همکاران، خونه بخوابم تا ظهر (چون کاری که علاقه ت باشه،ازش خسته نمیشی که برسی خونه بری بیفتی از خستگی و به زمین و زمان غر بزنی) من میرسیدم خونه با عشق کار هنری میکردم دوخت و دوز میکردم به خونه میرسیدم و غرق لذتی میشدم که با دنیا دنیا پولی که از اون شغل کارمندی میگرفتم، برام برابری نمیکرد…
استادجان
من اونجا استعفا دادم، با وجود همه ی حرفهایی که بهم میزدن که نباید اینکارو بکنم،
با وجود اینکه همسرم شغل آزاد دارن و همه یه جورایی میگفتن لااقل تو برو کارمندی و جاپاتو محکم کن برا پیری کوری تون….😑😑و من یک احساس محکمی درونم بود یه صدای مهربون و بلندی که میگفت تو نباید اینجا باشی ،من پشتت هستم،من از رحم مادر،کنارت بودم،همه چیزو برات مهیا کردم تا به امروز،غصه ی چی رو میخوری،کاری که فکر میکنی درسته رو انحام بده.
باید پار و نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هررررجا دلش خواست
به هرجا برو بدون ساحل همونجاست.. .
و استاد جان،من ایمانم رو نشون دادم (یه ذره،فقط یه ذره)و حدود ۲سال بعد این بیماری شروع شد و کلی از همون همکارایی که به من میگفتن داری اشتباه میکنی، آرزو میکردن کاش زودتر استعفا داده بودن و توی اون محیط آلوده و پر استرس،نبودن.چون وقتی این بیماری اومد، نیاز به کادر درمان چنننننندین برابر شد و دیگه با استعفای کسی موافقت نمیشد.استاد عزیزم
من هم وقتی به عقب بر میگردم و نگاه میکنم، میبینم خدایی که شما بهم شناسوندین که الان تا اسمش میاد،قند توی دلم آب میشه بجای ترس و وحشت، حتی اون روزایی که مثل الان نمیشناختمش، هوامو داشته و دستمو محکم گرفته.این خدا رو کدوم روضه و مجلسی به ما شناسوندن؟ این خدایی که هدایتت میکنه،وقتی حتی هنوز اونجوری که حقشه، نشناختی ش…😢استاد جان چطور از شما سپاس گزاری کنم که این خدا رو برام رو نمایی کردین
من خیلی وقته با اون خدای غضب ناک ِ پر از عقده و فقر، غریبه ام
از همون وقتی که شما گفتی این خدا یک سیستمه
از همون وقتی که گفتی اون هیچ ظلمی بهم نمیکنه
این منم که گاهی با افکار و باورهای خرابم، جریان نعمت و زیبایی رو در زندگیم متوقف کردم
و گاهی که یک قدم به سمتش برداشتم او به سمتم دوید و منو روی شونه هاش نشوند و گفت :تو به حرفای مردم کاری ت نباشه، گوشت به هدایت من باشه و الهامی که بهت میکنم و عمل کن و عمل کن و عمل کن و دیگه نه ترسی از آینده و پیری کوری داشته باش و نه غمی از گذشته.
استاد عزیزم
من از حدود یک سال قبل که با شما آشنا شدم، کسب و کار ِ مورد علاقه ی خودم رو از اتاق پسر کوچولوم اونم با یک چرخ سیاه قدیمی و پر سر و صدا و داغون که ۷۰هشتاد سالشه🙈شروع کردم،اتاق ِ اون وروجک و کارگاه ِ کوچک ِ من، مشترکه چون هنوز اتاق مجزا برای خودم ندارم اما اجازه ندادم محدودیت های حال حاضرم، فریزم کنه.
از زمانی که از شما شنیدم هر کاری که بهش علاقه داشته باشم، پتانسیل بی نهایتی برای ثروت ساختن داره، شروع کردم ،بیزنس خودمو ران کردم و کوچولو کوچولو،با همین بیزنس کوچیک، سرمایه ساختم و لوازم و ابزار اولیه کارم رو تهیه کردم و به لطف الله و آموزه های دانلودی و پر ارزش ِ شما ،درآمد ساختم اونم از کاری که فقط و فقط و فقط علاقه داشتم بهش
در شروع،هیچ تخصصی هیچ کلاسی هیچ مربی هییییچ دوره آموزشی نرفتم ولی هر روز با تمرین و تکرار و عشق و علاقه. خودمو به چالش کشیدم و مهارتهامو گسترش دادم و خدا رو هزاران مرتبه شکر الان هنوز به سال نرسیده، از پیج خودم بدون هیچگونه تبلیغی به درآمدهای میلیونی رسیدم. منی که هیچ آموزشی ندیده بودم منی که رشته دانشگاهم کارم کارشناسی بیهوشی بود، نه هنر!!!
اما احساس کردم هنر. اون چیزیه که حالم باهاش بهتره و رفتم سراغش و باهاش کلی پول ساختم.
استاد جان خیلی دوست تون داریم الهی که سالهای سال بمونین برامون.ازتون سپاس گزارم مهربان و سخاوتمند ترین استادم❤
سلام نغمه جان
تحسینت میکنم برای شجاعتت
کاملا درکت میکنم چون منم اوایل سال1400 از شغلم کناره گیری کردم.
و خدا همیشه با شجاعان است .
چندوقتیه حس میکنم به خیاطی علاقه دارم با اینکه مامانم خیاطه و حرفه ای ولی من اصلا کنارش نبودم تا خیاطی یاد بگیرم.
ایده ها و الهامات خداوند همیشه راحتترین و در دسترسترینه
بهم الهام شده از مامانم آروم آروم خیاطی رو یاد بگیرم چون شیوه خیاطی مامانم خیلی خیلی جالبه
خوندن کامنتت و اشاره به خیاطی کردن ی نشونه خوبی بود برام.
امیدوارم موفق و سعادتمند باشی.
سلام به تمامی اعضای خانوادم امیدوارم در بهترین حال به سر ببرید
روز معلم رو به معلمان عزیزم استاد عباسمنش وخانم شایسته عزیز و دوستان عزیزی که نظراتشون رو با بقیه به اشتراک میزارن که من از همه اعضای خانوادم درس های بزرگی گرفتم و همه رو معلم خودم میدونم وخدارو شاکرم که این خانواده رو دارم و از بودن در این جمع بی نهایت خوشحال و شاکرم
برای من به واقع هر لحظه در این جمع بودن درسای بزرگی داشته و برای این حاضرم تایم زیادی از وقت ارزشمندم رو در این جمع دوسداشتنی بگذرونم و امروز ۸ ساعته که با خوندن نظرات و دیدن فایل های استاد در اینجمع حضور دارم و اصلا نفهمیدم زمان چطور گذشت انقدر که زیبا گذشت وبرام لذت بخش بود .
و یه تشکر ویژه برای این بخش گفتگو با دوستان از استادان عزیزم من بینهایت درس گرفتم از این فایل ها و برام خیلی لذت بخش بودن
و نکته ای که در این بخش گفتید که باید همیشه در هر کاری همه چی رو به خدا سپرد واز او یاری خاست شده جزئی از زندگیم و همیشه خدای مهربونم من به بهترین راه هدایت کرده اینکه ما با ایمان همه چیرو به خدا بسپاریم صبور باشیم شک نداشته باشیم و بزاریم خدا خودش مارو هدایت کنه
اگه سعی کنیم که همیشه به این شکل عمل کنیم معجزات جزئی از زندگیمون میشن اینکه در اوایل راه جا نزنیم در مسیر شکله دلمون راه ندیم و با ذهنمون خودمون رو از خاستمون دور نکنیم
گاهی اوقات ما به خدا اطمینان داریم اما موقع رسیدن به نتیجه با شک خودمون رو از اون خواسته دورمیکنیم این برام یه تجربه شده صبر خیلی مهمه که اتفاقا چند روز پیش تو یه فایل استاد هم به این اشاره کردن که خدا تویه ایه فرمودند که صبور باشید و از کلمه صبر استفاده کردن از اون روز این به من گفته شد و امروز با هدایتم به اینجا برام واضح شد که برای رسیدن به خاستم باید صبور باشم و بزارم خدا هدایتم کنه وما گاهی اوقات از خدا میخایم که هدایتمون کنه اما راه تعیین میکنیم ومیخایماز راهی کهما میگیم هدایتمونکنه چون یه بار اون راهو رفتیم و به اگه ما به خدا ایمان داریم به اینکه منبع اگاهیست اینجا باید ایمانمونرو نشون بدیم و به دل راه های ناشناخته ای که خدا بهمون الهام میکنه بریم و با غلبه بر ترسامون ایمانمون رو نشون بدیم و به قول استاد اگه اولشم به اینفکرافتادیمکه نکنه راه واشتباه اومدم صبوری کنیم و اون راه رو ادامه بدیمچون در کار خدا اشتباهی وجود نداره
نکنه بعد تسلیم بودنه کههمون راه تعیین نکردنه واطمینان به قدرت و اگاه بودن خداونده
اینکه همیشه تسیلم خدا باشیم چون اوست که همه چی را میداند و واقعا تنها کاری روما باید بکنیم فقطحرکت کردنه اگه همینو بپذیریم و فقط حرکت کنیم و توکار خدا دخالت نکنیم و صبور باشیم و اطمینان داشته باشیم قطعا به نتیجه ای که میخایم میرسیم
خدا رو شکر که هر لحظه بودن در این مسیر درسای جدیدی رو بهم میده و نکاتی که باید تو این لحظه بدونم رو همیشه با خدا بهم میگه اگه به حرفش گوش کنم و با ذهنم جلوی هدایتم رو نگیرم
در اخر از همه خانواده ی عزیزم سپاسگذارم و بابت حضورتون ازخدا سپاسگذارم وبراتون نزدیکی وداشتن خدا رو توهمه جنبه های زندگیتون ارزومیکنم ❤️❤️❤️
وای وای خدایا خدایا اشکهایم راببین نه اشک ضعف اشک شوق اشک شکر وشکر وشیرینی
خدایا تومرا هدایت کردی تو درقرآنت گفتی شما رابه زمین هبوط کردم وهدایت شما برمن است
الهی من نمیدانم نمیدانم تومیدانی تومرا هدایت کن
الهی ازت ممنونم که مرا درجمع شیرین دهننان وشیرین سخنان قرار دادی
ازن ممنونم وسپاسگزارم عباسمنش خانم شایسته وهمه عزیزان این خانواده واقعا که همگی صمیمی هستند یادم آمد که این حدیث معروف رااینجا بگویم وهمیشه میگویم عباسمنش سپاسگزارتم خانم شایسته دست بوستم عزیز خوش قلم وقتی به مسیر وشماها می اندیشم همش “هدایت” رادرک میکنم سپاس سپاس
«من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق».
“کسی که نعمت دهنده از مخلوقات را شکرگزار نباشد، شکرگزار خداوند نیز نخواهد بود».
ازفایل توحید 07 درک میکنم که ماباید ازهمه کسانیکه کوچکترین کاری برایمان انجام میدهند تشکر وقدردانی کنیم سپاسگزاری کنیم
ازهمه شماها عزیزان ممنون وسپاسگزارم بوس بوس حبیب خدا اومد
سلام استاد عزیزم یک درخواستی از شما و مریم عزیز داشتم و درخواستم این هست که همونطور که شما از تجربه های گذشته تون در زندگی بسیار و بسیار مثال زدید و بی نهایت برای من درس داشت و کارکرد قوانین جهان رو بهتر درک کردم به نظرم ممکنه جالب باشه که مریم عزیز هم برای ما از تجربیات گذشته ای که داشتن و نحوه هدایتشون به قانون و تجربیاتی که در زندگی داشتند برامون تعریف کنند مطمئن هستم که بی نهایت درس برای همه ی ما خواهد داشت برای این که مریم عزیزم شخصیت بسیار بی نظیر و کاملی دارند و از انجایی که نزدیک ترین فرد در زندگی شما هستند نشان دهنده این هست که چقدر با شما استاد عزیز هم فرکانس هستند و میتوانند با حرف هاشون به همه ی ما ایده های عالی بدهند اصلا یک برنامه هماهنگ کنید با نام مصاحبه با مریم شایسته عزیزم 😍👌🏼
خدارو شکر میکنم که در فضای بی نظیر هستم و هر روز درس های فوق العاده ای از همه ی دوستان هم فرکانسیم میگیرم و بی نهایت از شما استاد عزیزم ممنونم که به الهاماتتون عمل کردید و مارا هم با اگاهی های نابتون شریک میکنید
دوستون دارم 🤍🤍
به نام رفیق عزیزم، یکتا خدای مهربانم❤️
✔️یک دنیا سپاس، برای حال خوبی که بعد از یک شبانه روز در هم ریختگی، به من دادید، استاد عزیزم🌹توی این ساعت ، شما را توی این فایل دیدم، و این، باعث حال خوشم شد😍 ممنونم بخاطر توالی هدفمند اتفاقات امروز، که سپاس دارد و سپاس و قدر شناسی.
مطلبی که در جواب آقا فرهاد ، راجع به چگونگی دریافت هدایت از خداوند برای شنیدن فایلها و دوره ها گفتید، بسیار درست و آرامش بخش بود. به خاطر آن بینهایت سپاسگزارم💐
بازهم ممنونم به خاطر این برنامه لذتبخش سوال و جواب و ارتباط با ما. در لابلای صحبت های این فایلها، فوتهای کوزه گری عالی پیدا میشود و توشه ی راه🤩
در پناه الله یکتا باشید، استاد نازنینم، بزرگمرد!🌹
سلام بر استاد عزیزم
امروز بهانه ای است برای سپاس از عشق خالص شما استاد توحیدی ما استاد نازنین ما چقدر ما خوشبختیم که بالاخره با استادی آشنا شدیم که درسهایی یاد بگیریم تا به درد دنیا و آخرتمان بخورد به قول استادتون در دانشگاه بندرعباس
و اما سلام بر خانم شایسته نازنین و عزیزم که شما هم برای ما در جایگاه استاد هستین این روز به شما هم بی نهایت تبریک میگم و از همه زحماتتون سپاسگزارم
و سلام بر همه دوستان هم فرکانسی و عزیزم
استاد جان من تو کلاب هاوس نبودم تا بتونم باهاتون صحبت کنم اما میخوام منم از هدایت الله بگم که به ما میگه چه فایلی گوش بدیم
دوست داشتم تو همون قسمت اول بیام و از تجربه مون بگم اما نمیدونم یه مقاومتی نمیذاشت بیام و بنویسم شایدم کمی اعتراف برام سخت بود حالا به بهانه عرض تبریک و تشکر اومدم و میخوام بنویسم
زمستان سال ۹۹ به تضاد خییییییلی نازیبایی برخوردیم ما جزو اون دسته از کسانی هستیم که با چک و لگد جهان تغییر میکنیم متاسفانه یعنی وقتی به زندگیم نگاه میکنم میبینم همیشه این روند بوده همین روند باعث ایجاد اون تضاد بزرگ شد اما نقطه فوق العاده زیباااای این تضاد اینجا بود ….
در اوج شدت بهت و درد خواستیم که هدایت بشیم چه فایلی گوش بدیم همسرم چشمهاشو بست و بعد یه مکث کوتاه گفت قدم ۸ جلسه ۵ و منم اون فایل پلی کردم اما دل تو دلمون نبود الان قراره تو این فایل چی بشنویم اره ما اندازه مدارمون به نشانه ها توجه نکرده بودیم اما حالا که شده چی کار کنیم که حداقل الان بتونیم متفاوت عمل کنیم و متفاوت نتیجه بگیریم
الله اکبر الله اکبر
همون ابتدای فایل شما گفتین اگه تو یه تضادی هستین این جلسه رو بارها و بارها گوش بدین
و ما بارها و بارها گوش دادیم انقدر که اون تضاد فوق العاده سنگین در عرض تقریبا دو ماه جمع شد و شرایط خیلی بهتر شد خداوند دستانی رو به کمک ما فرستاد که همیشه بی تفاوت از کنارمون میگذشتن با اینکه شاهد چالشهای ما بودن اما هیچ کاری نمیکردن و دقیقا نتایج ما از وقتی شروع شده بود که سعی میکردیم روی کمک اونها حساب نکنیم…..
توی جنگل اشتباه میرفتیم انقدر اشتباه و بی توجه به اطراف که خدا یه صاعقه زد به درخت تنومند و جلوی ما انداخت تا راه بسته بشه و نتونیم ادامه بدیم و به فکر یه راه دیگه باشیم
استاد جان مثالهای شما انقدر دقیق و زیبا هستن که راحت میشه دلیل اتفاقات زندگیمونو بهتر درک کنیم
گوش دادن به اون جلسه و اندازه مدارمون درک و عمل کردن به اگاهی های خالصش خیلی کمک کرد تا حالا انقدر دقیق متوجه هدایت خدا نشده بودم
من هر وقت شما و خانم شایسته میبینم میگم میشه منم مثل استاد و عزیزدلش با خودم به صلح برسم واقعا خدادوشکر میکنم که با شما آشنا شدم که با شما زندگی میکنم
اگه تو کلاب هاوس بودم اینهارو میگفتم
و اما اون روز که از تجربه خودتون در مورد پول و بازی های شانس و .. گفتین اون لحظه با تمام وجود حس بدی بهم دست که آخ استاد همه پولهاشو تو بازی از دست داد واقعا حالم دگرگون شد انگار منم اونجا بودم و گریه شمارو دیدم بعد یه لحظه گفتم خوبی!!! الان استاد داره لذت دنیارو میبره غرق در نعمت و فراوانی خداروشکر مگه مهمه دیگه دیدم عجب یه ترمز مخفی که هیچ وقت متوجه اون نبودم دراومد من همیشه چشمم دنبال مالی بود که از دست دادم من چند باری طلاهامو فروختم و همسرم برای این کارهای پونزی استفاده کرد با اینکه دوباره طلا میخریدم اما همیشه غصه اون طلاهایی که از دست داده بودم میخوردم و چشمم دنبال اونها بود و همین باعث میشد که دوباره طلاهامو سر یه مسئله به ظاهر منطقی بفروشم حتی مثلا میخواستم اوایل آشنایی با شما برای خرید بسته روانشناسی ثروت ۱ سرویس طلامو بفروشم من فکر میکردم که نچسبیدم اما با اون مثال شما و ایجاد اون حس عمیق درونم دیدم هنوز یه کنده ای در حال سوختنه جون داره و هر لحظه ممکنه آتیش بگیره من فکر میکردم که خاموش کردم اما روشن بوده و طلاهای بعدیمو میسوزونده
استاد عزیزم با زبان ساده اما از اعماق وجودم ازتون تشکر میکنم
دوستتون دارم🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹😍😍😍😍😍😍😍😍😍🌹🌹🌹🌹🌹
سلام و خداقوت به همه دوستان عزیز
بخصوص استاد عزیز که رفیق ودوست همراه همه شاگردها و بچه های عباسمنشی هستن با روش فقط خودش بودن
استاد شما دقیقا ازنگاه و نظر من دقیقا مصداق این شعر ازمولانا اگه اشتباه نکنم هستید
آنکس که بداندوبداندکه بداند
اسب خرد از گنبد گردون بجهاند
حالا من کدومم
آنکس که بداند و نداند که بداند
بیدارش نمائید که بس خفته نماند
یعنی چی من اینم، یعنی اینکه چندسال که با شماهستم و فهمیدم که راه کدوم، قانون کدوم،
ولی همچنان در تقلا برای پیداکردن پول و ثروت با روشهای متداول جامعه هستم
یعنی اینکه قبل از اینکه ظرفم بزرگ بشه دنبال ثروت زیاد بودم و خدا کمکم کنه که یاد بگیرم اول ظرفم بزرگ بشه، تا ثروت خودش سرازیر بشه تو این ظرف که ازهمه طرف بزرگ شده (دهنه ظرف و عمق ظرف)
میدونید حقیقت این که چند وقت داشتم به این فکرمیکردم که چرا حالا که تجربه و پیشرفتم از لحاظ یاد گرفتن تو شغلم انقد بهتر شده پس چرا ورودی پول و درآمدم اصلا و اصلا منافاتی با تجربه ای که بدست آوردم ندارم
یاد این قسمت از همون شعر افتادم که میگه
آنکس که نداندونداندکه نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
آره واقعا توچرخه مرکب کم درآمدی افتادم فقط بخاطر اینکه میدونم قانون چیه ولی ترسها و نگرانی هام ازاینکه نکنه این راهم اشتباه و تورو به خواسته ت نمیرسونه، نمیزاره بهش عمل کنم
ازخدا میخوام کمکم کن، راهنمایی و هدایتم کن تا از این چرخه خیلی زود خارج بشم. چون واقعا دارم لای چرخ دنده های این سیستم لِه میشم.
یکی ازچیزایی که بهم امروز فهموند و چجوری فهموندش جالبتر این که :
من وقتی به سمتم محل کارم میرم تو مسیر به صورت تاکسی اینترنتی(اسنپ) مسافر میزنم که هم ی کسب درآمدی باشه هم خالی تا مسیر محل کارم نرم.
ازاول صبح که ازخونه زدم بیرون باخودم خیلی درگیر بودم سرقضییه درآمدم که چرا ورودی ندارم واقعا مگه میشه این همه تجربه تواین کار ورودی نداشته باشه.
که درخواست مسافر اومد و گرفتم و سوار شد و بهم فقط گفت که همه مسیرها ترافیکِ؟؟ گفتم آره
ومنم ازروی مسیریاب سعی کردم بهترین مسیرو که سریعتر برسیم رو زدم، درحالی که خود من دیرم نشده بود و راحت سروقت میرسیدم به محل کارم.
وفقط بخاطر اینکه مسافرم ازم پرسید که ترافیک همه جا وحتی ازم درخواست نکرد که اگه میشه سریعتر برو.
ولی من بخاطر اینکه دنبال تایید گرفتم بودم ازمسافر که چه راننده خوبیه این راننده، خودمو به هرطرف زدم که فقط تایید بگیرم.
نتیجه این شد که 2 بار تصادف کردم😂😂😂😂😂
وبعداینکه مسافر پیاده شد تا محل کارم داشتم اتفاق امروز رو با شرایط کاریم و درامدیم مقایسه میکردم، که گوشی اومد دستم که بابا انقد تو محل کارت دنبال تایید نباش.
خب وقتی همش دنبال تایید هستی خب جهان هستی هم فقط تایید دیگرانو واست میاره و این واسم خیلی جالب بود.
البته این مقایسه کردنهای اتفاق هارو از استاد یاد گرفتم ها گفته باشم واینجا هم نمیخوام دنبال تایید گرفتن باشم.
ازخدای خودم خواستم زودتر تو شغلم به ی درآمدی برسم و اولین درآمدمو بزارم برای یکی از دوره های استاد
و نمیخوام فقط شنونده باشم و میخوام بهاشو پرداخت کنم و واقعآ اینبار دیگه گوش کنم.
امیدوارم تجربه ای که به مشارکت گذاشتم به درد حداقل یکی از بچه های عباسمنشی بخوره تا دیگه چک و لفدهایی که من خوردم رو نخوره
خدایا کمک کن جز این دسته از آدمهایی که تواین شعر اومده نباشم که
میگه
آنکس که نداند ونخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند
برای همتون آرزوی موفقیت، حال و احساس خوب و داشتن ثروت و پول فراوان میکنم
دوستتون دارم 🥰🥰🥰🥰🥰💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞
سلام به دوستان خوب و همراه و استاد راهنمای ثروت و سعادت و سلامتی و توحید
نگین عزیز از ماجرای جالب آشناییش با استاد عزیز میگه مثل خیلی از ماها این داستان جالب و شنیدنی هست.فکر میکنم تند خوانی پله ای بود که در برهه ای از زمان قرار بود از طرفی برای استاد درآمدزایی کنه و از طرفی دیگه زمینه آشنایی خیلی از دوستان رو با استاد عزیز فراهم کنه.
ماجرای دوره تند خوانی استاد خیلی برای من درس داشت اینکه ممکنه خداوند در راه رسیدن به هدفت تو رو از جاهایی ببره که هرگز به ذهنت نمیرسه و اینها مثل پل میمونن پلهایی که مارو به هدفمون متصل میکنن.ولی امتیاز استاد این بوده که اغلب به هدایتهاش لبیک میگفته اغلب یعنی خیلی بیشتر از بقیه، اونم بخاطر این هست که خیلی بیشتر از بقیه رو باورهاش کار کرده ، والان این نتایج تو دستشون هست که الهی هزاران برابر برکت و سعادت تو زندگیش بیاد.
این جمله نگین عزیز رو خیلی تحسین میکنم که گفت: خدا رو شکر که قوانین وجود دارن و خدا رو شکر که ثابتن و تغییر هم نمیکنن.
واما استاد عزیز ، چقدرررر آرام و بی دغدغه و بدون عجله به حرفهای نگین عزیز گوش میده و اصلا کلام نگین جان رو قطع نکرد که مثلا عجله داریم یا زودتر حرفتو بزن یا یه صف طولانی وایسادن که صحبت کنن و…در حدی که خود نگین جان فکر کرد که تماس قطع شده. ولی استاد نازنین ساراپا گوش داره به حرفای دوستان سایت گوش میده و صبر و حوصله اش واقعا قابل تقدیره.
یادآوری این باور که تنها جریان در جهان هستی جریان خیر وسعادت و رحمت و فراوانی و خوبی هست وغیر از اینها غیر عادی هست وفقط وفقط باورهای محدود ما میتونه جلوی این سیل خردشان نعمت و سعادت و ثروت رو بگیره وما با کار روی باورهامون در واقع داریم خودمون رو با روال جهان هستی و کائنات عادی میکنیم و با خودمون، منبع، یا جهان هستی هماهنگتر میشیم. یعنی ما با کار روی خودمون وباورهامون داریم کم کم شکل و فرم و حالت طبیعی پیدا میکنیم، هر چه بیشتر کار کنیم طبیعی تر و نرمالتر خواهیم شد از نظر جهان هستی عادی تر خواهیم شد.
هر خیری که به شما برسه از خداست و هر شری از جانب خودتون هست یعنی هر کاری رو که درست انجام دادیم در خالت هماهنگی بوده و بقیه کارها در حالت عدم هماهنگی با خودمون و منشا و کائنات.
ما با کار روی باورهامون یک فعل رو انجام نمیدیم بلکه بیشتر یک عدم فعل رو انجام میدیم یعنی دست کشیدن از مقاومتها. که این خودش نیاز به یک سری اقدامات اولیه اساسی داره تا بهداین مرحله برسیم مثل تخریب یک سدّ قطور و محکم و ریشه دار. باید پارو نزد واداد ،باید دل رو به دریا داد…
جمله زیبای رها جان هم این بود که : خدا خیلی راحت داره هدایتدمیکنه و راه رو هموار میکنه.الهی شکر ولی این بخاطر کار روی باورهات هست رهای عزیز این راه برای خیلیها میتونه خیلی هم سخت باشه اگر که قانون رو بلد نباشن یا اصلا ندونن نقش باور توزندگی و دنیا وآخرت چی هست وندونستن اینها از نظر من فقر به معنای واقعی محسوب میشه.
استاد نازنین این بار در مورد تمرکز و ارزش تمرکز صحبت میکنه که مصادف شده با جلسه ۱۷ روانشناسی ثروت یک که الان من دارم روش کار میکنم و مثال عینی فوق العاده ای در این مورد.
این یک درس بزرگه که استاد تمام تمرکزش روی سایت هست و اگر جاهایی توی شبکه های اجتماعی هم پستهایی میگذاره تماما در راستای اهداف سایت هست .خیلی جالبه که خود استاد و مریم جان بارها گفتن که استاد به محض اینکه صبحها چشمش رو باز میکنه میره سراغ سایت و بازخورد فایلها و کامنتهای بچها، این یعنی اینکه سایت مهمترین اولویت استاد هست اما همین رو چقدررر تونسته توسعه بده و پر شاخ وبرگ وپر خیر وبرکت کنه که شاید کسی نباشه که این سایت الهی رو تحسین نکنه و خدا رو قلبا بخاطرش شکر گذار نباشه.
“نشانه امروز من “ظاهرا بر اساس رندوم هست اما چون هیچ چیز شانسی و اتفاقی در دنیا وجود نداره ،بارها وبارها وبارها اثبات شده که دقیقا فایلی برای من میاد که نیازم هستدو تو فرکانسش هستم همین دیروز بعد از مدتها رفتم سراغ نشانه امروز من و یک فایلی برام آورد که برق از کله ام پرید ، اولا من فکر میکردم که کل فایلهای دانلودی رو دیدم و براش کامنت نوشتم ولی این یکی رو تا حالا ندیده ونشنیده بودم، شایدم ماجرای تغییر فرکانسه که اصلا توی یک فرکانس جدید دقیقا یک کلمات و جملات دیگه ای رو میشنویم ودرک میکنیم واقعا نمیدونم که قضیه چیه ولی فایل برای من جدید بود.ومورد دیگه اینکه من انقدر با این فایل مچ و هماهنگ بودم که کلمه به کلمه اش بر قلب و وجودم مینشست و چقدرررر توی این برهه به دردم خورد و منو آروم کرد چون مامان هم تو وضعیتت مشابه بود به دلم اومد که برای اونم فرستادم اونم چقدرر ذوق کرد و ازم تشکر کرد.مطمئنم که خود این بخش از فایل هدایت الهی بوده و هربار این هدایت تکرار میشه، الهی بینهایت شکر.
فرهاد عزیز ۳ سال هست که با سایت آشنایی داره واز مسیرهای هدایتهاش میگه و چقدر از بازخورد کارروی باورهاش راضی هست و از وضعیت درآمدیش واینکه به کار طراحی سایت هدایت میشه سال ۹۹ رو علی رغم نظر خیلیها بهترین سال زندگیش میدونه واقعا احسنت.
چقدر خوبه که دوستان سایت توی ایران شناخته شده هستن.
استاد عزیز چقدر زیبا بچه ها رو تحسین و تشویق میکنه، لذت میبرم که بچها میرن دنبال علایقشون و ازش لذت میبرن.یکی از خوشبختیهام اینه که دوستانی چون شما دارم.
خانم فرهادی عزیز بهتون تسلیت میگم و صبر و آرامش برای شما و خانوادتون مسئلت دارم.
خدای بزرگ استاد دوباره در مورد ماجراهای ریز و کاربردی هدایت صحبت میکنه ، در مورد زبان هدایت و چگونگی درک اون و اعتماد بهش و حفظ این اعتماد تا آخر.
اینکه یک فایل یا یک شهر توی نقشه بولد میشه و چشمک میزنه و من میفهممش و بهش عمل میکنم.
خدایا من نمیدونم، من نمیدونم تو میدونی ،خدایا منو هدایت کن به چیزی که برای من بهتره، خدایا تو به من بگو.
یک آدم یا شهر یا فایل یا بیزینس یا رشته برات بولد میشه، قشنگ توی اون لحظه یکیش روشن میشه ومیرم توش حتی اگر ظاهرا توش چیزی نداشته باشه اینجاست که باید ذهن رو کنترل کرد تا با اما واگر مارو دچار تردید نکنه ، میگم اون لحظه خدا اینو بهم گفته حتما توش خیریتی هست، حتی رفتم توش اون چیزی که انتظار داشتم نبود باید به خودم بگم این همون چیزیه که برای من خوب و لازمه من باید این مسیر رو برم….
” این زندگی منه”
ممنونم استاد نازنینم روشنتر و واضحتر از این نمیشد ماجرای هدایت رو توضیح بدین، امیدوارم منم بتونم به همون خوبی که شما درک میکنین و عمل میکنین ،درک کنم و عمل کنم.🤩🤩🤩
سلام به آسو جان که از زمان سفر به دور آمریکا از پارسال کامنت هاشو میبینم و گاهی میخوانم و البته همیشه لذت میبرم .. سلام عزیز جان مهربان جان
خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمندت
چقدر تحسینت میکنم که ادامه میدهی و دادی .. و مینویسی درکت را احساس خوبت را اینجوری گسترش میدی و خب طبق قانون هم اتفاقات خوب تری را رقم میزنی .. و میشه همون عمل به فرمانی که بهمون داده شده قولی که قبل از تولد ازمون گرفته شده .. یعنی منظورم مولد بودنِ .. مولد بودن خلق کردن .. هر روز نعمت های بیشتری را دریافت کردن .. هر روز ثروت بیشتری را ایجاد کردن ..
هیچ وقتی تا حالا به این شکل به این جمله ای که هدایت شدی و نوشتی بهش نگاه نکرده بودم ..
اونم اینکه من دارم روی باورهام کار میکنم، چرا؟ چون میدونم جریان طبیعی، این دنیا رو به جلو بودنِ خیر بودن برکت بودن .. طبیعی ترین شکل زندگی توی این دنیا در سلامتی کامل بودن، یک رابطه ی بینظیر و بدون وابستگی و دل بستگی با تمام آدما داشتن معنویت عالی داشتنِ آزادی مالی و زمانی و مکانی داشتن .. بایددد غیر از این طبیعی باشه اما خب انقدرر این سال هاا هر کسی دیده که اون غیر طبیعی شده طبیعی ترین و طبیعی ترین حالت زندگی هم شد متاسفانه غیرطبیعی ترین . و حالا داستان اینجاست که این خدا یک انرژی خلاق که همیشه دعای تو درخواست را پاسخ میده و داستان بعدش در تحقق خواسته ها اینکه که تو باید خودتو برسونی تووو برسونی به مدار دریافت خواسته ات .. و خب همه ی ما خداروشکر درخواست کردیم که زندگی اون چیزی نبود که میدیدیم .. چیزی فراتر بوده خدا یک چیز دیگه بوده اینی نبوده که همه میگفتن .. و هدایتتت شدیمم به جای درست مکان درست در زمان درست ..
هر کسی از مسیر خاص خودش ..
و میبینی چقدر چقدر چقدر این جریان ها قشنگن و میبینی که خدا چطوری یک نفر را هدایت میکنه و با هدایت او نتیجه هاش ایمانش باورهااشششششش درخواست هاش .. بی نهایت آدم دیگه خودشششش را هدایت میکنه به بی نهایت شکل و طرق به همون کسی که میخواست و هدایت شد و بسیار الهام بخش و تاثیر گذار ..
خدایا شکرت
آره اسو جان ِ جانان عزیزمم
سپاس گزارم به خاطر وجود ارزشمندت
سپاس گزارم که روی خودت کار میکنی که اینجوری داری هم شاد زندگی میکنی و هم دنیا را جای بهتری برای زندگی میکنی ..
سپاس گزارم که نوشتی
من توی این فایل متوجه شدم که من با کارر کردن روی باورهام دارم فقط این مقاومت هاا را کنار میزنم که این خداااا این خدایییی که عاشق من و منو همینی که هست دوستم داره قضاوتم نمیکنه بیشتر از من میخواد ثروتمند باشم چرا که تنها راه نزدیکی به خودش با همین ثروتمند بودنم هست و نه هیچ چیز دیگه ..
ممنونم ممنونم ممنونم.
سلام محمد عزیز دوست خوب و هم فرکانسی
بینهایت سپاسگزارم بابت کامنت زیبای شما دوست عزیز و خیلی خوشحالم که از زمان سفر به دور آمریکا کامنتهای من رو گاه گاهی دنبال میکنی و ازشون لذت میبری. خدا رو شکر میکنم که میتونم کامنت بنویسم، خدا رو شکر میکنم که دوستان و مشوقانی چون شما دارم.
بله همینطوره سلامتی و شادی و ثروت و سعادت و روابط عالی و فراوانی بدیهی ترین و طبیعی ترین و بهتره بگیم که تنها روال و جریان جهلن هستی هست که اغلب ناآگاهانه خودمون رو ازش محروم میکنیم.با آرزوی آگاهی و وضوح و شفافیت و درک قوانین زیبای الهی برای همه نوع بشر و تمام دوستان الهی این سایت و شما بزرگوار
پاینده باشی محمد جان
سلام بر استاد بینظیر و مریم عزیزم
سپاس از دوستای عزیز که چقدر گرم و با عشق از تجربیاتشون میگن و چقدر این فایل گفتگو استاد انرژی مضاعف میده و پرانرژی میکنه آدم رو
چقدر استاد جان بینظیرید شما که با یک کلمه آرام میکنید و قلب رو آرووم میکنید
چقدر نگین جان پرشور و عشق تجربه تون رو درمیان گذاشتید و چقدر عالی و چقدر لذت بردم
چقدر این فایل برام نکات مفید و آگاهی بخش بود
آدمهایی که هم مسیر نیستند و هم فرکانس نیستند خیلی راحت دور میشوند و از زندگی حذف میشوند این قانون است و چقدر این مدت برای من اتفاق افتاده و بسیار آدمهایی که مناسب نبودند ساده از مسیر من کنار زده شدند و چقدر آدمهای پرعشق و هم فرکانس در کنارم قرار گرفتن😍😍
آیه بینظیر قرآن که استاد بینظیر یادآوری عالیی کردند :
✅هر خیری به شما میرسد از خداست و هر شری میرسد از خودتان است
جریان هستی فقط خیر و خوبی و سلامتی و ثروت و …است و ممکن است ما با افکار و باورهایمان جلو این خیر و خوبی را میگیریم
مقاومت نداشته باشیم و هدایت را بپذیریم و باور درست داشته باشیم خیلی راحت در مسیر درست قرار میگیریم و مسیر هدایت الهی پیش میریم
مقاومت ما ناشی از باورهای نامناسب از قبل که در ما شکل گرفته است
و خبر خوب 👌
به محض اینکه آماده و رها تر میشویم و خدا را باور میکنیم و زیبایی ها را میبینیم و هدایت دریافت میکنیم و عمل میکتیم و مقاومت کمتر میکنیم و خوش بین تر میشویم و باور مناسب ایجاد میکنیم به خوبی ها و قشنگی هایی بیشتری هدایت میکند
استاد جان چقدر عالی گفتید چقدر عاااالی…هرجا که مقاومت کردم ضربه خوردم و از وقتی خودمو رها میکنم و خودمو به خدا و هدایت خدا میسپارم انقدر پشت سرهم اتفاقات بینظیر می افته که میگم مگه چاره یی جز سپردن به هدایت الله میشه کاری کرد ولی خب گاهی اون باورهای نامناسب و مقاومت و عدم کنترل ذهن کار دستم میده ولی مهم این هست سریع متوجه میشم و مچ خودمو میگیرم و برمیگردم 😍
استاد جان سایت شما بینظیر است و واقعا من جز کسایی بودم که هربار هدایت امروز را زدم چقدر فوق العاده فایل با درخواست و حال اون موقع من بود و بینظیر بینظیر….
حتی شرایط وقتی خوب است میتواند بهتر باشد و بهتر و بهتر …توجه به نشانه ها و عمل به هدایت
استاد جان در خصوص اینکه فرمودید اجازه میدید که هدایتتان کند و از خدا میخواهید و معتقدانه از خدا میخواهی که بگوید و همان که گفته شده عمل میکنید من از وقتی که با شما آشنا شدم سعی میکنم پیاده کنم این رفتار و این عمل رو و دو نمونه از این عمل کردنم :
اول در خصوص خرید اولین محصول از سایت شما بود و نمیدونستم از کجا شروع کنم و چی خوبه و …
گفتم خدایا تو بگو …همون موقع بود که دو تا فایل از شما اومد درباره راهنمای عملی دستیابی رویاها …و همزمان نشانه امروز من همین فایل رو آورد و بدون شک اولین محصول رو خریدم و گفتم این دقیقا خودشه و وقتی شروع کردم دیدم واقعا چقدر دوستش داشتم و برای اولین محصول چقدر حال خوب و عالی بهم داد و هربار که فایلهای دستیابی رویاها رو میبینم انگار شما نشستید و برای من و خودِ خودِ من میگید….اون قانون خارپشتی بینظیرررررر که دیوانه کرد منو ….درخصوص قانون خارپشتی یه نمونه یادم اومد …من خیلی قبل با بازی شطرنج آشنا بودم و کم وبیش بازی میکردم شرکتی که کار میکنم یه دوره مسابقات برگزار کرد حسم گفت شطرنج رو شرکت کنم و شیطان درونم مدام میگفت خیلی ساله دور بودی و ….ولی نذاشتم ادامه بده و گفتم من میتونم و نهایت یک بازی هست
و سرچ کردم توی اینترنت و یک فن درباره بازی شطرنج یادگرفتم که در ۵ حرکت کیش و مات میکرد…من این فن را کامل و تمرکزی یاد گرفتم و موقع مسابقات فقط همین فن رو اجرا کردم و نفر اول مسابقات شدم فقط با یک فن 👌🤩😍
اینها همه مصداقی هست برای خودِ من ؛ برای من که مدام با خودم تکرار کنم که 👈 میشود 👉
و قانون ثابت است و بدون تغییر 👌
و یک کاری که معمولا انجام میدم در خصوص سپردن به هدایت ؛ موقع رانندگی هست سر خیابون میرسم منطقی این هست مسیر سرراست و کوتاه انتخاب بشه ولی من هربار میگم خدا یه نشانه بفرست بدانم کدوم طرف باید برم و هربار که با نشانه مسیر رانندگی را انجام دادم دیدم دقیقا باید این مسیر میرفتم و بهترین مسیر ممکن بود…مثل امروز صبح موقع رانندگی برای رفتن سرکار گفتم امروز خدایا کدوم مسیر و کجا بهتره و ماشین جلویی یه جوری به نظرم اومد که باید به اون توجه کنم ماشین جلویی پیچید و منم پشت ماشین پیجیدم و رفتم وقتی رفتم جلوتر دیدم دقیقا اگر مسیر طبیعی میرفتم ترافیک و حجم زیاد ماشین ولی مسیری که هدایت شدم خیلی راحت از اون حجم ماشین رد شدم و چقدر خدا رو شکر کردم که توجه به نشانه هرجا درست عمل میکنه و درست هست 😍😍😍😍
عاشقتم استاد بینظبر
نمیدونم چرا وقتی میام شروع میکنم به نوشتن کامنت ؛ تجربیات مختلفم یادم میاد و مقاومت نمیکنم و مینویسم
حس خوبی بهم میده نوشتن و انگار برای بودن و در مسیر بودن باید بگم به خودم و مدام تکرار کنم و گوش دادن فایلهاتون که غوغا در وجودم میکنه
عاشقتونم بی حد و اندازه
در ضمن لایو مشترکتون فوق العاده بینظیر بود و اون شب خیلی هدایتی فایلتونو دیدم و دنیا دنیا لذت بردم
خدا سلامت حفظتون کنه استاد بینظیر
روزتون هم مبارک استادِ جان
❤❤❤❤❤❤❤
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز❤
و سلام به دوستان عزیز🌹
استاد من همیشه از ته دلم یادم از بچگی از خدا میخواستم با ادمی آشنا بشم که واقعیت ها رو از خدا برام بگه
همیشه این درخواست بود و همیشه خدا ادم هایی رو در مسیرم قرار میداد که بیشتر در مورد خدا آشنایی پیدا میکردم ولی همیشه یه مشکلی بود و روح من اینو میفهمید و دلم میخواست یه ادم بهتری پیدا کنم
استاد داستان زندگیم خیلی شاید با بقیه فرق داشته باشه من یه دختری بودم که از بچگی اونقدر تو سرم خورده بود که فهمیدم توی این هفت اسمون هیشکی بغییر خدا ندارم شاید باورتون نشه هر شب کارم گریه بود و نق زدن به خدا که چرا این بلا ها سر من میاد چرا من…. و از خدا متنفر شده بودم اونو مقصر تمام اون اتفاقات میدونستم تا اینکه خدایی که همیشه کنارم بود و هیچوقت تنهام نزاشته بود منو بسمت شما هدایت کرد و از اون موقع به بعد زندگیم عوض شد من خیلی زندگیم فرق داشت تا وقتی بچه بود بخاطر اینکه رنگ پوستم سبزه بود تحقیر میشدم و شده بودم عین یه جوجه اردک زشت که هر موقع میخواستن از زشتی ها صحبت کن از من صحبت میکردن هر چقدر تلاش میکردم توی چشم بقیه باشم نمیشد که نمیشد از بچگی یاد گرفتم باید تنها باشم و توی تنهایی هام همش خدا رو صدا زدم
بگذریم نمیخوام از تلخی ها بگم که خدا رو شکرررر تموم شدن ولی مشکلی که من داشتم این بود نمیتونستم تنهایی از خونه بیرون برم شاید هیشکی نتونه باور کنه ولی کل بدنم وقتی تنهایی دو قدم میرفتم بیرون میلرزید ترس تمام وجود من رو گرفته بود داشت نابودم میکرد من حتی از این میترسیدم تلفنی با ادم هایی که نمیشناسم صحبت کنم حتی با منشی دکتر حتی میترسیدم برم پیش روانشناس شاید درکش برای همه سخت باشه ولی واقعا لحظات سختی بود و نمیتونستم این مسئله رو به هیشکی بگم چون نمیخواستم مسخره بشم بیشتر از این اعتماد به نفسمو از دست بدم تا اینکه ازدواج کردم و اون موقع مجبور بودم کاری بکنم این فشار یدفعه ۱۰۰ درصد شد ولی بازم نمیتونستم ترس هامو کنار بزنم ولی باید تغییر میکردم
یادم یه شب کلی گریه کردم بحدی که چشام باز نمیشد و از خدا خواستم برام کاری کنه تا اینکه یکی از فایل های شما رو گوش دادم استاد باورتون نمیشه زندگیم تغییر کرد تصمیم گرفتم اولین قدم تنهایی بردارم وقتی برای اولین بار تا پارک سرکوچمون رفتم هیچوقت یادم نمیره کل بدنم میلرزید ولی گفتم باید برم و روی ترسم قدم بزارم و خدا رو شکر وقتی اون روز گذشت دنیام تغییر کرد اون ترس برام شده بود مثل یه بت بزرگ که وقتی اولین قدمو برداشتم اون بت شکست و یه مدت خیلی کوتاهی تونستم کلا از بین ببرمش و زندگیمو تغییر بدم و به لطف خدا الان عاشق خودم و زندگیمم کنار مردی زندگی میکنم که عاشقمه و هر روز این احساس دوستداشتن بهم منتقل میکنه😍😇
استاد داستان زندگیم و هدایتم خیلی طولانی و نمیشه همشو اینجا گفت
ولی میخوام از صمیم قلبم ازتو تشکر کنم با تمام وجود دوستتون دارم تا ابد مدیون شما هستم نمیدونم اگه شما نبودین و اگه اون فایلی که اون شب از شما گوش دادم نبود شاید به نجوای شیطان گوش داده بودم و زندگیمو تموم ..
ولی به لطف الله یکتا الان اینجام خیلی کار دارم برای آینده ام ولی الان میدونم من خالق زندگیمم من خیلی متوکل تر شدم خیلی با ایمان تر شدم خیلی احساسم خوب و الان در حال جذب چیزای بزرگتر و بهترم
بینهایت دوستتون دارم❤استاد خانم شایسته عزیز و دوستداشتنی از طرف من ببوس خیلی دوستشون دارم ❤😘🤗
شما فرستاده خدا هستین برای من❤
ترس نجوای شیطان و شیطان به انسان هیچ تسلطی نداره😍