گفتگو با دوستان 12 | پیروی از الهامات قلبی - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    267MB
    17 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 12 | پیروی از الهامات قلبی
    15MB
    17 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

130 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید جواد همتی گفته:
    مدت عضویت: 2051 روز

    به نام خدا که به شدت کافیست

    به شرط ایمان به شرط پاکی دل

    سلام خدمت استاد عزیزم بانو شایسته مهربان و تمام عاشقان این مسیر زندگی

    استاد خیلی تجربه ها از الهامات و توانایی ها و حضور خداوند در روند خدمتم با این فایل برام مرور شد که چقدر برام اموزنده بود یاد آوری این موارد که یه خورده بیشتر بازش میکنم

    داستان خدمت سربازی من

    من از بچگی همیشه میگفتم دوست دارم برم سربازی و با وجود این ترس ها و تمام استرس ها بابت ورودی هایی که گرفتم و تمام شک و تردید هایی که در وجودم موج میزد در مورد سربازی یک روزی تصمیم گرفتم که برم سربازی من قبل از سربازی با شما آشنا شده بودم و روی فایل های رایگان و قدم اول دوازده قدم کار میکردم و بالاخره پس از پایان درسم در دانشگاه چون تصمیمم را گرفتم و خودم را از برزخ بیرون کشیدم و گفتم میرم و واقعا از ته دلم به خدا توکل کردم و گفتم میریم از پسش بر میام خدا هست درست میشه و دقیقا همون روزی که پرونده درسیم کامل شد که میتونستم دفترچه خدمتم را پست کنم دقیقا همون ساعتی که پرونده ام رو گرفتم رفتم خودمو معرفی کردم و افتادم‌تو‌مسیر و تنها خواسته ام در اون زمان در درونم این بود که تو شهر خودم خدمت کنم

    اینم بگم نمیدونم چرا و از کجا اما واقعا زمانی که تصمیم گرفتم برم سربازی یه سری دلایل و منطق هایی که برام میاوردن که نرم خدمت برام یه جورایی شده بود ترسی که باید واردش بشم و برام اون دلایل دیگه مسخره شده بود اینکه من نمیتونم و سخته و حالا قراره چی بشه و دوسال عمرم تلف میشه و پول و درآمدم و زندگیم چی میشه اینا دیگه یه چیز غیر منطقی شد واقعا و انگار ایمان ‌‌ توکلم داشت کار خودشو انجام میداد و جایی که همه مخالف رفتنم بودن من قدم هام رو محکم تر بر میداشتم برای اقدام و فقط اون موقع خواسته ام این بود که تو شهر خودم خدمت کنم و همش از خدا میخواستم بهش هدایتم کنه تا انجام بشه

    در اولین فرصت دفترچه ام رو پست کردم و بعد قدم بعدی این شد که برم پذیرش کنم برای سپاه تا تو شهر خودم خدمت کنم اینجا بود که با وجود اینکه روی خودم کار میکردم کمی شرک ورزیدم بالاخره تمام کار هاش رو انجام دادم برای پذیرش و خودم فکر کردم که میشه و اوکی میشه برای شهر خودم که حتی آموزشی هم در شهر خودم باشم و چند هفته ای شد تا کاراش رو انجام دادم و بالاخره جواب اعزامم اومد و اون روز یکی از روزهای به یاد موندنی زندگیم هست که رفتم و برگ اعزامم را گرفتم و چیزی که دیدم برام خیلی سخت بود دیدم با وجود تمام تلاش هایم برای پذیرش شهر خودم و بهترین پادگان محل اعزامم افتاده کرمان نیروی انتظامی وقتی برگ اعزامم را گرفتم رنگم پرید و انگار همه چیز روی سرم آوار شد و بهم ریختم قشنگ یادمه استاد از دفتر پلیس به اضافه ده اومدم بیرون و نشستم روی موتورم و راه افتادم توی راه خیلی حالم بد بود مثل کسی که تمام برنامه هایش بهم ریخته و با وجود اون همه هزینه و وقت و انرژی برای پذیرش انگار هیچ کاره بوده و هیچ کاری نکرده یادمه قشنگ اشک میریختم و میرفتم رسیدم خونه اما یه لحظه یه چیزی در درونم با تمام ترس هام و ناامیدی گفت چی شد جا زدی به همین زودی یادت رفت من هستم به امید کی زدی به این جاده و این تصمیم به همین زودی ناامید شدی من رو فراموش کردی واقعا استاد باهام حرف میزد همون لحظات بود به خودم اومدم و سریع دفترم رو باز کردم و یه جمله افقی نوشتم توی دفترم به خدا گفتم تو هستی حواسم هست جواد فقط ادامه بده اگه اومده کرمان باید بری تو فقط یه خواسته داری و حرکت کردی اگر توکل کردی و میخوای ایمان نشون بدی باید ثابت قدم بمونی گفتم خدایا فقط بهم صبر بده

    بعد نشستم و باز ادامه دادم در صفحه بعد گفتم خدایا حتما یه خیری توش هست که من نمیدونم شاید رسیدن به خواسته ام از این مسیر بهتره برام من میرم تو هستی سعی کردم کمی ذهنم‌را‌کنترل کنم ‌و چقدر بهم آرامش داد و شروع کردم به آماده شدن خوب تا زمان اعزام یک ماهی طول می کشید اما من شروع کردم به آماده شدن برای رفتن و خیلی خوب اون روز پذیرفتم که من نمیدونم پس باید برم شاید باورتون نشه جوادی که موهاش تا پشت کمرش بود و عاشق موهای بلندش بود یک ماه مونده به اعزام رفت و موهاش رو از ته زد قدم بعدی رو برداشتم و موهام رو زدم یادمه ارایشگرم میگفت تو دیوونه ای یه ماه مونده چرا الان فقط هی میگفتم رفتنی باید بره بزن خیلی حسم خوب بود به خاطر کارهایی که دارم انجام میدم قدم های بعدی رو برداشتم رفتم وسایلم و آماده کردم و خدمت منم با شرایط پندامیک یکی شده بود و همین خیلی داستان را کمی سخت تر می‌کرد اما من فقط میگفتم رفتنی باید بره آنقدر این رو کفته بودم دیگه همه مسخره ام میکردن

    بالاخره این مدت هم گذشت و رسید به روز اعزام و اصلا اون روز بود که متوجه شدم چقدر شرایط عوض شده همه چیز در قرنطینه کامل بود یعنی من به مدت یک ماه آموزشی دیگه نه حق ملاقاتی داشتم نه کسی میتونست بهمون سربزنه نه چیزی بیاره نه هیچی به خاطر پندامیک من واقعا وقتی فهمیدم واقعا خوش حال شدم از این قرنطینه و محیط ایزوله ای که برام فراهم شده بود بالاخره اعزام شدم و رفتم کرمان باورش برای خودم سخته اما من فقط با خدا خلوت میکردم و هر موقع توی آسایشگاه بودم که فقط روی تخت خودم بودم و مینوشتم و درباره خواسته هام با خدا حرف میزدم و باهاش عشق بازی میکردم با اینکه هم شهری هام هم بودن و خیلی دوست داشتم اونجا اما انگار یه حسی بهم میگفت فقط خلوت کن و تمریناتت رو انجام بده تو خواسته داری پس درخواست کن تا یه هفته که اصلا به خونه زنگ نزدم فقط به یکی از دوستام زنگ زدم روز اول دوم بود و گفتم من رسیدم و حالم خوبه به خانواده ام خبری ندادم چون من تک پسربودم میدونستم الان اوضاع خونه و‌خانواده ام با اون حد از وابستگی مادرم ‌و خواهرم چه جوریه و نمیخواستم واردش بشم و اوضاع رو برای خودم سخت کنم سعی کردم اعراض کنم و کمی صبرکنم تا اوضاع بهتر بشه بالاخره که همه جی اونجا در نهایت سختی اما با حس خوب خر روز داشت سپری میشد‌ و جالب تر از همه این بود همین ماجرای زنگ نزدن من به خونه سبب خیری شد مار پیگیری های خانواده ام برای برقراری ارتباط با من با یکی از افراد داخل پادگان به صورت کاملا اتفاقی آشنا در اومدن و معاون بنده خدا دستی شد برای من تا اونجا مدت زیادی رو راحت تر خدمت کنم پست هام دو در میون شده بود و همش به خدا میگفتم خدایا سپاسگزارم که اینجوری در ها رو برام باز میکنی دمت گرم و باعث می‌شد من بهتر و بیشتر روی خودم کار کنم و همه چیز مثل معجزه برام اتفاق افتاد و بالاخره آموزشی من با تمام محیط ایزوله اش و خواسته خدمت در شهر خودم تمام شد و من برگشتم خونه وحالا نوبت به معجزه بعدی خدمتم شد دست دیگری به صورت معجزه بدون هیچ تلاش فیزیکی من باعث شد تا من محل خدمتی یگان من بعد از آموزشی یزد باشه در شهر خودم یعنی این اتفاق که افتاد و حتی اتفاق های قبلش چنان معجزه ای بود که من دیگه اصلا دیوانه شده بودم ما توی آموزشی بیست و هفت نفر هم شهری بودیم از اون بیست و هفت نفر فقط سه نفر افتادن شهر خودمون که یکی از اون سه نفر هم من بودم اصلا این خدمت سربازی من درس بزرگی برای کل زندگی من شد آنقدر که من درس گرفتم و خدا رو شناختم ‌خودمو شناختم و عمل کردم و توکل کردم و ایمان آوردم و یقین داشتم بیشتر از شک و حرکت میکردم و مطمن بودم خدا در ها رو باز میکنه

    تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس خود راه بگویدد که چون باید کرد

    واقعا همه خدمت من همین جمله بود استاد از شما متشکرم

    بالاخره جواد به یاری خداوند و لطف و رحمت خودش خیلی بزرگ تر شدم توی خدمتم خیلی جاها تقریبا همه جا خدا رو درک میکردم و باورش میکردم خیلی ایمان و توکلم یقینم باورم به خداوند دیدن دستانش و این که چطور دل آدما رو برام نرم میکنه کارها رو برام انجام میده اون حس خوب اون حساب باز کردن روی خودش واقعا توی خدمتم هر دو طرف قضیه شرک و ایمان رو دیدم جاهایی بود که روی دیگران حساب باز کردم و خوردم زمین و بسیار جاهایی توی خدمتم بود که روی خدا حساب باز کردم و از جایی که به ذهن هیچ کس نمیرسید برام درها رو بازکرد و فقط میگفت برو

    اونجا بود که فهمیدم خدا فقط منتظره من هست که بگم چی میخوام بسپارم و رها باشم و ایمان داشته باشم و هر طور میتونم حسم و خوب نگه دارم توی همه موارد خدمتم از مرخصی گرفته تا جاهایی که خدمت کردم تا پست دادنم تا ماموریت هام تا ساعت خدمتم تا آدم های اطرافم همه چی همه چی رو برام تغیر میداد زمانی که من تغیر میکردم اصلا یه کن فیکونی بود که بیا و ببین

    خدمت برای من خیلی خوب شد عالی شد از حس مسئولیت پذیری بیشتر زندگی از نظم از ایمان به خداوند توکل یقین از هدایت و نشانه از کار کردن بیشتر روی خودم از درک قوانین از غلبه بر ترس و بالاخره همه جوره خوب و عالی و فوق العاده بود برام خدا روشکرمیکنم برای این مسیر که واقعا مسیر راست ‌ودرست بود که نعمت هاش وارد زندگی ام شد

    سپاسگزارم هزاران مرتبه از خداوند اول و بعد از شما استاد عزیزم واقعا از اعماق وجودم ازتون ممنونم دمتون گرم عاشقتونم

    اینا رو هم گفتم برای آقایان سایت که هنوز تصمیم نگرفتن برای خدمت به خودشون و خدمت سربازی امید وارم گوشه ای از یقین و ایمان اونی‌که در این مدار هست رو پر کنه تا حرکت کنه من که بیشتر برای رد پا برای خودم نوشتم و چقدر ذوق داشتم برای این کامنت و چقدر لذت بردم چون در مسیر خدمت به خودم هستم با مستقل شدنم و مسیر جدیدی که پیش رو دارم خیلی درس هام که قبلا گرفته بودم برام مرور شد خدا روشکر و خیلی حس بهتری بهم داد برای ادامه مسیر خدا رو شکر بازهم ممنونم امیدوارم که بتونه کمکی هم بکنه به دوستانم

    تو‌خود‌ پای در راه بنه ‌و هیچ مپرس خود راه بگوید که چون باید کرد

    پناه تنها فرمانروای جهان شاد و سالم و ثروتمند و خوشبخت باشید دوستتون دارم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    حسین موحد گفته:
    مدت عضویت: 1128 روز

    سلام درود به استاد عزیزم

    بعداز مدت ها و ماه ها دلم خواست کامنت بنویسم چرا که خواسته ای داشتم و اومدم نشانه را زدم که این فایل اومد

    فایل بسیار مرتبط بود با آنچه که میخواستم

    عمل کردن به قوانین در همه حال کمک میکند

    من خیلی جاها به ندای قلبم عمل نکردم در حالی که واضح داشت میگفت که چکار کنم ولی من انجام ندام و متضرر شدم

    و جاهایی که عمل کردم خب برام بهتر بود

    و این هم بنظرم نیاز به تمرین دارد چراکه در مدار پایین الهامات هم مرتبط به اون مدار است

    و با تمرین مدارمون میره بالا

    خدارو شکر بابت این فایل ارزشمند

    سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    shadii گفته:
    مدت عضویت: 1797 روز

    به نام الله یکتا

    درود به استاد عزیزم و همه دوستان

    چقدر تحسین برانگیزند افرادی مثل علی عزیز که در سن کم مسیر زندگی رو پیدا میکنند، هدف دارند و برای هدفشون پشتکار دارند. علی عزیز بهت افتخار میکنم و از صمیم قلبم برات بهترینهارو آرزو میکنم.

    دقیقاً من هم همیشه درگیر این سوال بودم که خداوند که عادله و شکی درش نیست، پس چرا شرایط زندگی افراد انقدر متفاوته؟

    و انقدر تشنه جواب اینجور سوالاتم بودم که وقتی به سایت هدایت شدم با ولع روزی چندین ساعت فقط فایلهاتون رو گوش میکردم. من هیچ وقت هیچ حرفی رو براحتی از کسی قبول نمیکنم اما جنس صحبت هاتون استاد از حقیقت خالص هستند و وجودم اینو از روز اول کاملاً درک کرد.

    و الان میفهمم اون مسیر تکاملی که برای من در نظر گرفته شده بود تا با استاد آشنا بشم و به جواب برسم بهترین مسیر برای من بود و قطعا مسیری که برای من خوب بود شاید برای شخص دیگه خوب و مناسب نباشه.

    استاد من تصمیم به مهاجرت به آلمان داشتم،، یه روز نشستم سبک سنگین کردم و دیدم این مهاجرت برای من به این کشور مناسب نیست و قرار نیست فقط با رفتن زندگی من بهشت بشه و منصرف شدم. این مسیر راهه من نبود ولی ممکنه برای شخص دیگه راه درستی باشه.

    همیشه به خودم میگم چیزی که برای دیگران درسته و خوب ممکنه برای من خوب نباشه و برعکس و سعی میکنم راه درست خودمو پیدا کنم نه چیزی که به نظر بقیه درسته.

    همونطور که خودتون از تجربتون گفتین،، سربازی نرفتن برای شما و مهاجرتتون خوب بوده و در اصل در مسیر خواسته های اصیلیتون بوده ولی ممکنه برای فرد دیگه ای رفتن به سربازی خوب باشه و در مسیر خواسته های آیندش باشه.

    و یکی از قشنگی و زیبایی زندگی در این دنیای زیبا همین تفاوت هاست،، تفاوت سلایق و تفاوت خواسته ها و تفاوت مسیرهامون. اینکه فقط یک راه وجود نداره،، برای هر کدوم از ما هزاران هزار راه هست که مارو به مقصدمون میرسونه و تفاوت راه ها با توجه به مدارمون هست. اگر در مدار درست باشیم به هموارترین و راحت ترین راه ها هدایت میشیم.

    خدارو صدهزار بار شکر برای این قانون ثابت اللهی

    خدایا کمکمون که هر لحظه از این آگاهی های ناب در زندگیمون استفاده کنیم

    عاشقتونم استاد 🌸💕

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 737 روز

    به نام رب العالمین

    سلام به همه عزیزان

    نکاتی که توی این فایل کوتاه برام جالب و پند اموز بود اینه که

    الگوهای موفق و مناسب رو انتخاب کنیم به جای اینکه به افراد پایین تر از خودمون نگاه کنیم و بخواهیم از اونا سرمشق بگیریم .

    مثل اینه که شما پیش یه آشپز حرفه ای اموزشی ببینی خب قطعا تو مثل همون حرفه ای میشی اما اگر پیش کسی اموزش ببینی که هنوز مهارت نداره تو هم مثل همون یا کمتر میشی .پس خیلی در انتخاب الگو باید دقت کرد و بنظرم برای بچه های سایت چه الگویی بهتر از استاد عباسمنش که پکیچ خواسته ها را و باورهای درست دارن.

    نکته دوم اینه که اگر افرادی هستن که در وضعیت بهتری در هر زمینه ای هستن این باید به ما باور بده که میشود به همچین موفقیتی رسید یعنی امکان پذیر هست . در توان انسان هست . من هم میتوانم.

    نکته سوم اینه که تو با برداشتن اولین قدم ها باید به جهان نشان بدی که جدی هستی انوقت جهان هدایتت میکنه . چون کسانی که به خداوند توکل میکنن خداوند ایمانشون رو ضایع نمیکند ولی حرکت نکنی جهان انچه در مشتش پنهان هست رو نشانت نخواهد داد

    نکته چهارم مسیر هرکس در زندگی متفاوت است و هرکس در این دنیا در جهت رشد روحش گام بر میداره و مسئول خودش است به جای توجه و کپی کردن از روی دیگران روی باورها و الهامات خودمون کار کنیم که سریع تر به خواسته ها برسیم.

    علی عزیز گفت 13 سالم بود که وارد بازار کار شدم و خانواده سطح پایینی داشتن . اینکه ما نپذیریم شرایط همینه که هست و انتخاب کنیم خوب زندگی کنیم و بالطبع حرکت کنیم جهان درهای نعمت خود را باز میکنه و همش از انتخاب اغاز شده . زندگی همش انتخاب و اختیار هست

    🟠🟣

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    آیلار گفته:
    مدت عضویت: 450 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به دوستان عزیزم

    خدارو سپاسگزارم بابت این فایل زیبا

    برام خیلیییی این موضوع جالب بود که سربازی استاد و مهاجرتشون اینجوری به هم ربط داشت با اینکه مهاجرت استاد چند سال بعد از قضیه سربازی بوده

    دوست داشتم به خودم یاد اوری کنم که هدایت خداوند خیلییی دقیق تر از اونچیزی هست که فکر می‌کنیم و پیش‌بینی می‌کنیم؛ واقعا آدم رو شگفت زده میکنه که اینجوری کسی که در مدار درستی باشه ، هدایت میشه و فقط کافیه انسان به خداوند اعتماد کنه و به صدای قلبش گوش بده.

    IN GOD WE TRUST

    سپاسگزارم که به این سایت و این فایل هدایت شدم

    امیدوارم من هم بتونم به صدای قلبم گوش بدم و فراموش نکنم که خیلی وقت ها هدایت خداوند با منطق ما جور در نمیاد ولی بسیاررر دقیق عمل میکنه

    با آرزوی بهترین ها برای شما خوبان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    مینو گفته:
    مدت عضویت: 2059 روز

    سلام استادخوبم استاد مهربونم استاد الهی من

    استاد چی بگم 😭 چی بگم که فایل میزارید و قشنگ خود هدایته خود الهامه

    از صبح بهم میگفت همین امروز … وگرنه دیگه نمیشه

    و بعد فایل میزاری دقیق همینو میگه

    استاد فقط بگو چیکار کنم بااین شک و تردیدام

    بااین ترسهام

    بخدا از یه طرف الهام میاد از طرف دیگه نجوا

    تو مقاله خانم شایسته خوندم نوشته بودن هر جا که خدا الهامشو میاره شیطانم وسوسه شو میاره

    ولی ما الهام را بالا میبریم وسوسه رو پایین میاریم

    استاد … استاد … من دیگه واقعا نمیدونم

    فقط خودمو سپردم به خدا

    گفتم خدایا تو منو حرکتم بده تو بشو دستم بشو پام بشو ذهنم منو ببر جلو

    اون راهی که درسته اون اقدامی که الان باید انجامش بدم

    خدایا

    واقعا سخته استاد… گاهی شک و تردیدها و ترس ها چنان ادمو در بند میکشه

    چطور بفهمم این الهامه ؟

    وقتی کلی نشانه دیدم الهامات درونی داشتم

    اما شک و ترس دست از سرم بر نمیداره

    تنها راه اینه میگم میرم جلو انجام میدم با وجود ترس با وجود شک

    ولی باز نجوا میگه اگر شک و ترس داری کارت انجام نمیشه . چون فرکانسات صد در صد نشده

    ولی من میگم مگه همه ادما فرکانساشون صد در صده ؟

    مگه همه تونستن به یقین قطعی برسن

    نه . اونا سبک سنگین کردن . تصمیم گرفتن با وجود شک و ترساشون اقدام کردن

    چرا من تو دام بیفتم

    شیطان میخاد حرکت نکنم دست رو دست بزارم تا زیر چرخ جهان له بشم

    خدایا کمکم کن

    استاد عزیزم کاش جواب این سوالمو یجوری بدین

    چطوری با وجود شک ها ترسها . اقدام کنیم

    ایا تو این شرایط جواب میگیریم یا حتما باید فرکانسهامون صد در صد بشن؟

    این خودش یه جور کمال گرایی نیست ؟

    یجور بازیچه شیطان شدن نیست ؟

    همش بشینیم باور بسازیم به امیدی که صد در صد بشه باورمون ؟

    ایا همه ادمها مثل من هستن و اینجوری هستن یعنی تو کارشون شک و ترس هم دارن و بین الهام و وسوسه میمونن ؟

    تو این موقعیت باید چه کرد ؟

    بااین فکر که نه اگر صد در صد شک و ترست نرفته پس نتیجه نمیگیری

    استاد خوبم ، ممنونم . نمیدونم چطور شاکر باشم . این فایلا خیلی هدایتی هستن مثل همه فایلاتون

    فقط کاش شیطان انقدر اذیت نمیکرد

    خدایا خودت کمک کن 🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      دریا گفته:
      مدت عضویت: 2386 روز

      سلام مینو عزیزم

      من در جایگاهی نیستم که بخوام کسی را نصیحت کنم. چون خودم هنوز نتونستم به قانون اونطوری که دلم می خواد عمل کنم. و در واقع عمل کننده حقیقی به قانون نیستم. خودم بارها در شرایطی قرار گرفته ام که نیاز بوده ایمانم رو نشون بدم ولی به جاش ترس ها و نگرانی جای خودش رو به ایمان داده که از این بابت بارها احساس شرمساری کردم.

      عزیزم امروز داشتم یکی از فایل های استاد با نام “کدام مسیر را انتخاب می کردی” {اگه اسم فایل رو درست گفته باشم} را گوش می کردم که استاد دقیقا جواب سوال شما رو در آن فایل داده بودن، ایشون در این فایل فرمودند که شک داشتن در گرفتن تصمیم های زندگی بدترین حالت ممکن است و حتما تصمیم بگیرید، حتی اگر بعدا متوجه شدید که تصمیمتون اشتباه بوده است، در واقع تصمیم اشتباه گرفتن بهتر از تصمیم نگرفتن و بودن در شک و دودلی است. عزیزم تصمیمت رو بگیر و مطمئن باش خداوند در مسیر بهت الهامات لازم رو می رسونه، استاد در یکی دیگه از فایل هاشون فرموده بودن که تصمیم گرفتن و عمل کردن به آن منجر به این خواهد شد که خداوند در طی مسیر کم کم مسیر رو بهت نشون می دهد، مثل حرکت در یک جاده بسیار تاریک با اتومبیل است که فقط با چراغ های ماشین می توانیم تا صد متر جلوترمون رو مشاهده کنیم، ولی ما باز به حرکت در جاده ادامه می دهیم چون ایمان داریم وقتی به صد متر اول رسیدیم، صد متر بعدی هم به ما نشان داده خواهد شد.

      مسیر راه یکدفعه ای به ما نشان داده نخواهد شد بلکه کم کم در طی مسیر نشان داده خواهد شد. پس عزیزم ترس هایت را کنار بگذار و با قدرت و ایمان تصمیمت رو بگیر و عواقب تمام تصمیماتت رو هم بر عهده بگیر و به جلو بتاز….البته یادت باشه که در رسیدن به اهدافت قانون رهایش رو هم اجرا کنی، قانونی که هنوز پاشنه آشیل من است.

      موفق و پیروز باشی عزیزم

      امیدوارم همیشه زندگی پر از آرامش و آسایش داشته باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        مینو گفته:
        مدت عضویت: 2059 روز

        سلام عزیز دلم دریای مهربونم

        چقدر به خوندن جملاتت نیاز داشتم

        چقدر خدا شما رو به موقع برای من فرستاد

        ازتون سپاسگزارم . از خداوند سپاسگزارم که این فایل رو برای شما پخش کردن تا جواب من رو شما بدهید .

        بله مسیرم اروم اروم نمایان میشه و من باید الان تصمیم بگیرم

        و درسته هنوز شک و ترس دارم

        اما با توجه به همه هدایتها و نشانه های این مدت … تصمیمم رو میگیرم بلطف خدا

        و میدونم اگر هرروز هر لحظه در مسیر باشم . تقوا داشته باشم . ذهنمو کنترل کنم . ایمان داشته باشم . عملم صالح باشه . هدایت بطلبم . ذهنمو از سیاهی ها پاک کنم . اون موقع میتونم اروم اروم و قدم قدم به تک تک جزییات خواسته هام برسم

        مهم اتصال منه

        مهم اینه که لحظاتمو از دست ندم

        کانون توجهمو از دست ندم

        بقول خانم شایسته ی عزیزم سرمایه ی ما کانون توجه ماست . چطور استفادش می کنیم .

        دریای عزیزم چقدر عاشق اسمتم . عاشق دریا ‌ دریای آبی وسیع و آرامش بخش

        سپاسگزارم که زحمت کشیدی برام نوشتی عزیزم

        زیر سایه خدا باشی مهربون 😊😘❤

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          دریا گفته:
          مدت عضویت: 2386 روز

          سلام مینوی عزیزم

          بی اندازه به خاطره اینهمه انرژی مثبتی که ارسال کردی ازت ممنونم. صبح که بیدار شدم از خدا خواستم که هدایتم کنه که امروز که جمعه است و روز تعطیل، اول یک فایل از استاد رو گوش بدم یا به کارای خودم بپردازم و بعد فایل استاد رو گوش بدهم. وقتی ایمیلم رو باز کردم دیدم مینوی عزیزم برام پیغام گذاشته و در واقع نشانه ای از طرف پروردگارم بود که اول یک فایل استاد رو گوش بدهم و بعد به کارهای دیگه برسم. مینوی عزیزم چقدر جملات زیبایی نوشتی. واقعا استاد درست می گفت که کامنت بچه های سایت زمین تا آسمان با کامنت بچه های اینستاگرام متفاوت است. شاگردان استاد حتی کسانیکه که در دوره ابتدایی درک این قانون هستند (مثل خودم) اینقدر زیبا کامنت می نویسند و تلاش می کنند که با بارها تکرار کردن قانون و مرورش هم با خودشون و هم با سایر دوستان همفرکانسیشون، اجرای قانون رو به عمل برسانند. مینوی عزیزم ممنونم با تکرار این جملات منجر به مرور قاون برای من و سایر دوستان شدی. تمام جملاتی که نوشتی بسیار زیبا بودند ولی چقدر این جمله ات زیبا بود و چقدر من به شنیدنش از زبان کس دیگری نیاز داشتم ، نوشتی ” مهم این است که لحظاتم رو از دست ندهم” و ” و مهم این است که کانون توجه را از دست ندهیم”. مینوی عزیزم پاشنه آشیل من صبر نکردن است و دوست دارم که سریع به خواسته هایم برسم. برای هر خواسته ای که دارم همیشه تمرکزی و با انرژی کلی براش تلاش می کنم ولی چون بهش خیلی می چسبم ازم دور می شه. در واقع چون برای رسیدن بهش خیلی تلاش می کنم این رو حق خودم می دونم که باید بهش زود برسم. ولی همین چسبیدن و رها نکردنش باعث دیر رسیدن به ارزوهایم شده و همیشه منو عذاب داده. این قطعا به خاطره عمل نکردن به قانون و عدم اعتماد کافی به خداوند است. اما چند روزی است که مثل قبل، خودم رو متعهد کرده ام که فایل های استاد رو مجدد از اول گوش بدهم و با قدرت روی این پاشنه آشیلم کار کنم. من باید یاد بگیرم که در زمان حال زندگی کنم و از زمان حالم لذت ببرم. و ایمان داشته باشم که اون خواسته در زمان مناسب بهم داده می شود.

          مینوی عزیزم ممنونم به خاطره این جملات زیبایی که نوشتی و باعث شدی قانون رو مجدد مرور کنم.

          استاد عزیم ازت ممنونم که چنین سایتی را فراهم کردی که ما به راحتی بتوانیم خود واقعیمون رو نشون بدهیم بدون اینکه نگران این باشیم که بخواهیم مورد تمسخر یا قضاوت دیگران قرار بگیریم. استادم ازت ممنونم که چنین سایتی رو ایجاد کردی که بتونیم در اینجا دوستان همفرکانسی زیادی پیدا کنیم تا بتونیم همدیگر رو در درک بهتر این قانون کمک کنیم

          استاد عزیزم ازت ممنونم

          مینوی نازنینم ازت ممنونم، امیدوارم همیشه در مسیر زندگی ات موفق و سربلند باشی. امیدوارم روز به روز قوی تر در شناخت قانون و عمل کننده با آن بشوی و زندگی سرشار از آرامش و آسایش داشته باشی.

          دوستار تو دریا

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            مینو گفته:
            مدت عضویت: 2059 روز

            سلام دریای عزیزم

            دختر مهربان چه قلب پر محبتی داری واقعا دریا نامیست برازنده ی قلب دریایی ات

            عزیزدلم نوشته ات را خوندم . از محبت بی اندازت ممنونم .

            عزیزم من الان در استانه رسیدن به خواسته ای هستم که چند سال بود داشتم و از قضا منم کم صبر بودم ولی حالا که دارم بهش میرسم . دیگه اونچنان برام خاص نیست .

            چون پروسه صبرم هم طولانی بود

            و یک چیز دیگه که بهم کمک کرده که رها بشم از خواسته هام اینه که اصل من و خدا هستیم . درواقع اصل رابطه منو خداست . بقیه چیزها فرعه تا کمکم کنه به اصل بپردازم

            انگار حس میکنم کنده شدم از اون عطش خواسته …

            مخصوصا وقتی که این روزهای ماه مبارک رمضان . برنامه ی زندگی پس از زندگی رو میبینم . دیگه خیلی چیزای دنیایی برام رنگ میبازه

            دوست گلم ، برای رسیدن به خواسته ها ، نیاز داریم به ارامش به اینکه درونمون زلال بشه بعدش خیلی راحت تر میشه همه چی … و اینکه هر چی از جهان میخوایم اول درونمون ایجادش کنیم

            از اینکه دوست زیبا دلی مثل دریا جان دارم شاکر خدا هستم

            شادسالم خوشبخت باخدا باشی ❤

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
            • -
              دریا گفته:
              مدت عضویت: 2386 روز

              مینوی عزیزم

              خدا رو بی نهایت به خاطره داشتن دوست خوبی مثل تو سپاسگزارم

              بی نهایت به خاطره راهنمایی بسیار مفیدت در خصوص اصل، رابطه بنده و خداست و بقیه فرعیات است، سپاسگزارم.

              واقعا جملاتت من را تکان می دهد و به فکر فرو می برد.

              امیدوارم همیشه در زندگی ات موفق و سربلند باشی

              حتما از نتایج عالی ات بیا و برامون بنویس

              دوستار همیشگی تو دریا

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    لیلا عفت گفته:
    مدت عضویت: 2123 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به خانواده ی صمیمی توحیدی استادعباسمنش عزیزم

    این فایل نشانه امروز من اومد برای تضادی که داشت حالمو میگرفت من عادت دارم وقتی نشانه مو باز میکنم قبلش ازقرآن هم طلب یاری کرده باشم وهمیشه ازهردویه برداشتو میکنم وبه یه راهکارمشترک هدایت میشم تازگی بهتردرک کردم که قانون فرکانس واقعا چقدردقیقه که تووقتی سوالی داری هرجاودرهرشرایطی باشی یه جواب مختص تو بهت میده وهدایت امروز کلام خداوند برام این آیات زیبااومد

    هود:101

    وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِن ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِی یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مِن شَیْءٍ لَّمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَمَا زَادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبِیبٍ

    ما بر آنها [در عذاب و انقراض‌شان] ظلم نکردیم، بلکه خود به نفس خویش ستم کردند، و آنگاه که فرمان [عذاب] پروردگارت رسید، معبودانی که به جای خدا [برای برآوردن حاجات خود] می‌خواندند، سودی به حال‌شان نداشت و جز به زیان‌شان نیفزود.

    آره این منم که بخودم ظلم میکنم وقتی نشانه هادارن میگن بااین تضادتوباید تغییرکنی ودست از شرکهاوترسهات برداری وبخدات ایمان داشته باشی وباورکنی که وقتی بقیه به اون خواسته ای که توداری رسیدن پس توهم میتونی وگرنه خودت زیان بیشترمیکنی

    هود:107

    خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِّـمَا یُرِیدُ

    در آن [دوزخ] تا آسمان‌ها و زمین برپاست جاودان خواهند بود، مگر آنکه پروردگارت بخواهد [=مشیّت او تغییری حاصل کند]، مسلماً پروردگار تو هر چه خواهد می‌کند.

    تواین عذاب تضادها میمونی مگراینکه واردمداردریافت خواسته ات بشی باعمل بقوانین کیهانی که یادشون گرفتی اراده ی خدا اینه که توخودت خواسته توازطریق قانونش خلق کنی

    هود:109

    فَلَا تَکُ فِی مِرْیَهٍ مِّمَّا یَعْبُدُ هَـؤُلَاءِ مَا یَعْبُدُونَ إِلَّا کَمَا یَعْبُدُ آبَاؤُهُم مِّن قَبْلُ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِیبَهُمْ غَیْرَ مَنقُوصٍ

    پس [با توجه به تفاوت عظیم سرنوشت این دو گروه و نظام مندی جهان] در آنچه اینها [=مشرکان] عبادت می‌کنند، تردیدی [در بطلان آن] مکن، اینان، جز آنچه را پدران‌شان از قبل [=در گذشته تاریخ] عبادت می‌کردند، بندگی نمی‌کنند و ما نصیب آنها را [از نتایج دستاورد عمرشان] کامل و بی کم و کاست می‌دهیم.

    اگه دوست نداری نتیجه ای که گذشتگانت گرفتن بایدازشرکهاوترسهات دست برداری وتغییروشروع کنی تازیر چرخ جهان له نشدی تاچَکولگدجهانونخوردی

    هود:114

    وَأَقِمِ الصَّلَاهَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ذَلِکَ ذِکْرَى لِلذَّاکِرِینَ

    و نماز [=رویکرد به خدا] را در آغاز و انجام روز [=صبحگاهان و عصر] و نزدیک شب [=مغرب] بپادار، مسلماً نکوئی‌ها بدی‌ها را زایل می‌کند، این تذکری [=بیدار باشی] است برای بیدار دلان.

    توجهاتتو هرصبح وشب بخواسته هات بده وبا قدمهای کوچولو شروع کن تا خداوند اشتباهاتتوباهمین قدمهای کوچک که برای اصلاحت برمیداری تبدیک به نیکی وخیرکنه

    هود:115

    وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ

    و [در برابر سختی‌ها] صابر باش که خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌سازد.

    اون کارشو خوب بلده توسمت خودتودرست کن اون پاداش توروبسخاوت ودربهترین زمان میده

    هود:117

    وَمَا کَانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ

    و پروردگار تو [در سیر تاریخ و تحول اُمت‌ها] چنین نبوده که شهرهائی را که مردمانش اهل اصلاح بودند، ستمگرانه [=بی دلیل] نابود کند.

    وقتیکه توخودتو اصلاح کنی دیگه تضادتبدیل به رشد میشه

    هود:118

    وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّهً وَاحِدَهً وَلَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ

    و اگر پروردگار تو می‌خواست، همه مردم را امتی واحد [=یکسان در ایمان و عمل] قرار می‌داد، ولی [به آنها حق اختیار داد، بنابراین] پیوسته در اختلاف هستند.

    اگه خدامیخواست وقانونش این بود همه چی روگُل وبلبل میافرید نه دیگه اختلافی بود نه سختی والبته که نه رشدی (مثل موجودات دیگه که به اجبار وطبق غریزه هرکاری میکنن وپیشرفتی ندارن)

    هود:119

    إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّکَ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ کَلِمَهُ رَبِّکَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ

    مگر کسانی که پروردگارت [در این اختلافات و دوراهی‌های انتخاب] بر آنها رحم آورَد و برای همین هم آنها را آفریده است [تا مشمول رحمت قرار گیرند، ولی اکثریت مردم به آفتِ شرک گرفتار می‌شوند] و سخن پروردگارت که [فرمود] دوزخ را از تمامی [منحرف شدگان] جن و انس [=غریبه و آشنای شما] پُر خواهم کرد، حرف آخر [=قطعی] است.

    این مهرویژه خداست به انسان که بهش قدرت اختیاروتعقل داده تا باچالشها رشد کنه یاقبل چالشها بره تودل تغییر

    هود:120

    وَکُلًّا نَّقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ وَجَاءَکَ فِی هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَهٌ وَذِکْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ

    از اخبار رسولان [آنچه برای پندآموزی لازم باشد] همه را بر تو حکایت می‌کنیم تا دلت را بدان استوار سازیم و در این [آیات] برای تو [سخن] حق و برای مؤمنین پند و تذکری آمده است. وخدا بتوداستان تغییرات بقیه رو نشون میده یاتغییرات قبل خودتو بیادت میاره که قلبت آرام بشه که بااین یادآوری قدم بزاری تودل تغییر وایمان داشته باشی که اینبارهم میتونی

    هود:121

    وَقُل لِّلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنَّا عَامِلُونَ

    و به کسانی که ایمان نمی‌آورند بگو: هر کاری می‌توانید [علیه ما] بکنید، ما هم کار خود را می‌کنیم.

    اگرم تغییرنکردی خود دانی جهان شرط ابلاغ رو بتو گفته جهان داره رشدمیکنه تودوست داری بزرگ شو نداری بمون توبدبختیها بالاخره تحمل تموم میشه ویا مجبورمیشی تغییرکنی یا میگندی تویه این رکود وبی حرکتی

    هود:122

    وَانتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ

    و منتظر باشید، ما نیز منتظریم [تا معلوم شود کدام بر حق بوده‌ایم].

    هود:123

    وَلِلَّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَکَّلْ عَلَیْهِ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

    غیب آسمان‌ها و زمین [=اسرار جهان هستی] منحصراً از آنِ خداست [=تنها او به آنها آگاه است] و همه امور به او منتهی می‌گردد [=سرنخ و سیر تحولات به دست اوست]، پس [حال که چنین است] او را بندگی کن [=خانه دل را برای او آب و جارو کن] و بر او توکل کن [=نتیجه کار را به او بسپار]، و [بدان] پروردگارت از آنچه می‌کنید غافل نیست.

    آره خدا بر غیب هرچیز آگاهه اما توروزورکی حتی توبهشتم نمیبره تاخودت نخوای وقدم برنداری مگراینکه درعمل توحیدرواجراکنی وبری تودل ترست عزیزم

    سپاسگزارم خانواده ی مهربونم که میشه باشما حرفهای دل رو گفت

    بزودی منم برم تو پروسه دست برداشتن از ترس نشستن پشت فرمون وبشم راننده مسلط وماهر

    وبا تغییرم بخودم رشدوپیشرفت

    رفتن به سفرهای عالیتروبدم

    انشالله

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    لیلا عفت گفته:
    مدت عضویت: 2123 روز

    سلام به استاد عزیزم که واقعا برام یه الگوهستین درتقریبا تمام موارد زندگیم وازتون همیشه ممنونم که زیباترین تحربیاتتون رو بی توقع باما به اشتراک میزارین ممنونم ازتون ممنونم از مریم بانوی عزیزم که این مستند زندگی تون رو استارت زد وبه قول استاد کردیت اینکاربه ایشون میرسه ممنونم مریم عزیزم

    ممنون از دوستان خوب توحیدیم که باکامنتهای زیباشون درهایی ازآگاهی های جدید وراه کارهای جدیدو بهمون یاد میدن

    ممنونم از خدای مهربانم که من روبه این مسیر هدایت کرد که همراه شما عزیزانم باشم

    خوشبختانه یا متاسفانه مادخانمها نیاز نیست بریم سربازی 😁اما قلبم گفت این کامنتو واسه ی علی عزیز که همسن پسر خودم هست میزارم وبرای دوستانی که تواین سن هستن وبه همه شون تبریک میگم که اینقدر زود تو مدارتوحید قرارگرفتن وتحسین میکنم همه شون رو

    این تجربه رو میگم شاید بتونه کمکشون کنه ومن دستی ازدستان خداوند بشم تا هدایت بشن به رویاشون که نرفتن سربازیه

    علی عزیز بردارمن مثل شما همیشه میگفتم من که نمیرم سربازی چرا باید وقتمو ٢ سال حروم کنم برای سربازی خلاصه چون آرزوش نرفتن به سربازی بود وروش اصرارهم داشت تا زمانیکه درس میخوند که موجه بود اما وقتی درسش تموم شد مجبور شد بره اقدام کنه وکلی هم سعی کردیم آشنایی کسی واسطه بشه که نره یا جای خوبی باشه ونشد خدارو شکر وقتی اقدام کرده بود خواهرم بهش گفت میتونی بری دکتر اگر بتونن موردی پیداکنن که مشکلی داری از نظر جسمی دکترهای نظام وظیفه تایید میکنن که لازم نیست بری و رفت دکتر وبدون نیاز به اینکه کسی لازم باشه کاری بکنه نمیدونم توعکس از کمرش چی دیده شد که اصلا براش هیچ مشکلی هم نداشت بعدم نفهمیدیم از کجا اومد اما همون باعث شد که معاف بشه وتمام وهمیشه براهرکس که نمیخواد بره سربازی اینو مثال میزنیم وخدا درست میکنه چطور

    پسرهمفرکانسم علی عزیز گفتم این تجربه رو شاید بهت کمکی کنه البته من زیاد کامنت نمینویسم اما حسم گفت اینو برات بگم شاید خدااززبان من برات یه راه حل فرستاده ایدوارم برات مفید باشه عزیزم وبیای توکامنتها بنویسی که به آرزوت رسیدی

    درپناه الله مهربان درآرامش واحساس خوب باشیم وبمانیم 😍😍😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سمیه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1989 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام استاد عزیز و گرانقدر

    استاد عزیزم سخنان شما به دل میشینه و آرامش بخش،سپاسگزارم برای حضورتون در این هستی دوستون دارم

    استاد چقدر پلن های پروردگار زیبا بوده برای شما،به نظر من شما پایه واساس پیشرفتتون در ایران از سال ۸۲ شروع شده بوده این زندگی زیبا و باشکوه که الان دارید میوه قابل برداشت شما حاصل تمرکز و کنترل ذهنتون و توکل و امید صبر اعراض کردن و یک جهاد اکبر بوده و اینها پاداش های پرودگار برای شماست گوارای وجودتون این میگه که وعده ی پروردگار حتمی است و چه کسی از خداوند وفا دارتر هست به شرط ایمان و عمل ماست این وعده خدایا سپاسگزارم

    من اول راهم ولی کلی حال خوبی و آرامش دریافت میکنم و هی کوله بارم داره سبک میشه اون کفشه رو پیدا کردم و گاریم که بستم به خودم هنوز هست😀 ولی هی دارم سبکش میکنم و هر روزم بهتر از دیروز میشه خداروسپاسگزارم

    خدایم دستانم رو گرفته و منو راهنمایی میکنه،من ایمان دارم که لایقم که به راه و این سایت هدایت شدم لایق و ارزشمند خدایا سپاسگزارم

    اصلن استاد هیچ کانال و حرفی هیچ کسی تا به حال به اندازه گرید شما نشنیدم و ندیدم هر جا میرم بازم میبینم اینجا یه چیز دیگه ست اینجا آگاهی‌های داره که هیچ جا نداره👍👍👌👌خداروشکر

    هر چی جلو میرم تصاویربرام واضحتر و قابل درکتر میشه خداروشکر خدای مهربانم

    خدایا سپاس که مرا بسی به‌شدت 👌👌

    و این سایت و استاد عزیزم هم به شدت برام کافیه👌👌❤خداایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1357 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    باورهای ما همیشه به حقیقت می پیوندد. زمانی که درخواستی داریم جهان پاسخ می دهد. خواسته هایی که داریم ممکن است قوانین کشورها به سادگی اجازه ی دست رسی به آن را به ما ندهد اما جهان هیچ گاه ثابت نبوده و قابل تغییر است و به اشکال مختلف در مورد ما هم تغییر خواهد کرد اگر شرایط و اتفاقات زندگی ما مشابه یکدیگر است به این دلیل است که باورها و فرکانس هایی که ما به جهان ارسال می کنیم مشابه یکدیگر است زمانی که تصمیم بگیریم و با تمام وجود بخواهیم به خواسته ی خود برسیم با داشتن باورهای درست شرایط و موقعیت های بیرونی به نفع ما تغییر خواهد کرد. اگر به الهاماتی که از طرف خداوند به ما می شود عمل کنیم نتایج عالی خواهیم گرفت. زمانی که به الهامات خود عمل می کنیم هر چند که ممکن است به ظاهر غیر منطقی باشد اما صدای خداوند را بهتر تشخیص خواهیم داد و اگر می خواهیم به خواسته های خود برسیم تنها راه آن عمل کردن به الهامات است.

    هر کسی متناسب با شرایط ویژگی و خواسته هایش هدایت خواهد شد. ممکن است برای اشخاص دیگر راه های دیگر ی مناسب باشد و اگر مسیر ما را طی کنند متضرر شوند برای همین تسلیم بودن در مقابل خداوند اصل و اساس رسیدن به خواسته ها است اگر به اتفاقات گذشته ی خود نگاه کنیم تمام آن ها پلن و برنامه هایی است که خداوند برای رسیدن به خواسته هایمان جلوی پای ما قرار داده است.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: