این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2021/04/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-04-21 08:21:072024-04-19 06:54:18گفتگو با دوستان 8 | فقط اولین قدم را بردار
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد جون و مریم جون عزیز و همهی دوستای که میان تجربه هاشونو میگن .
فقط میتونم خیییییییییییلی عااالیه
و بسیار آموزنده خدا خیرتون بده.
دووووووسسست تون دارم.😍😍😍
انشاالله زمانی میرسه که منم بیام و از نتایجم بگم براتون هر چند تا الان هم نتایج بسیار خوبی گرفتم اما به قول استاد و دوستان ما فراموش میکنیم که کی بودیم و کی شدیم!!.
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان،استاد یه چیز جالب که منصوره جان هم گفت اینکه من هم قلبن احساس میکنم میام امریکا و شما رو میبینم و از ته دلم این رو حس میکنم(همین حس رو قبل از اینکه برم برای اموزش رانندگی اقدام کنم نسبت به رانندگی داشتم که من دس فرمونم خوبه و کلاسای رانندگی رو که رفتم ازمون رو با بار اول قبول شدم و همون چیزی که ته دلم بود شد و برای معاف شدن از خدمتم هم همینجور بود این حس رو داشتم و همینجور هم شد و معاف شدم،الان هم ناخوادگاه این حس رو دارم و یه مهمون دارید که منم😅😅😅)دوستون دارم😘😘❤.
من واقعا از این ایده لذت بردم که بچه ها میان و درباره موفقیت هاشون صحبت می کنند.
ی سوال برای من مطرح هست اینه که:
دوستان به محدودیت ها فکر نکردن و مثلا مثل اون خانم که پولی نداشته منتهی دنبال جا برای گالریش می گشته و یا اون دوست دیگه بلوچی که تو استان بلوچستان که از دید جامعه یک استان کم امکانات هستش اونطور به موفقیت رسیده و بقیه موارد…
خب انسان یک ذهن داره یک جسم یک روح و احساس که زبان روحش هست و وقتی انسان با زبان روحش یعنی احساسش پیش میره همه چی براش چیده میشه.
همیشه میگید به احساست توجه کن ببین چه احساسی داری و بقولی وسوسه و نجواهای شیطان رو توجه نکن یا همون محدودیت های ذهنت.
سوالم اینه پس کارکرد ذهن دقیقا چی هستش؟ اگه قرار باشه با احساس مون پیش بریم؟؟
مثلا اون خانم بدون پول دنبال مکان برای گالریش بوده یا اون دوست بلوچ مون تو استان محروم اون همه پیشرفت داشته به محدودیت های ذهن شون توجه نکردن و به شور و اشتیاق شون توجه کردن و پیش رفتن.
کارکرد ذهن این وسط پس چی هستش؟
اگه بناباشه فقط با احساس مون قدم برداریم پس ذهن مون چه کاربردی داره؟
ایا واقعا باید به ذهن توجه نکنیم؟؟
ایا فقط کارکرد ذهن همین هست که تضادها را جلو روی ما قرار میده ناخواسته ها رو برامون نشون میده و ما باید بهش توجه نکنیم و با احساس مون جلو بریم؟ (یعنی نقطه مقابل اون تضاد رو انتخاب کنیم)
خواستم واقعا بدونم کارکرد ذهن چیه پس که خدا بهمون دادتش؟
و اینکه
آیا همیشه با احساس مون پیش بریم موفقیت کسب می کنیم؟
سلام استاد جون و مریم جون عزیز و همهی دوستای که میان تجربه هاشونو میگن .
فقط میتونم خیییییییییییلی عااالیه
و بسیار آموزنده خدا خیرتون بده.
دووووووسسست تون دارم.😍😍😍
انشاالله زمانی میرسه که منم بیام و از نتایجم بگم براتون هر چند تا الان هم نتایج بسیار خوبی گرفتم اما به قول استاد و دوستان ما فراموش میکنیم که کی بودیم و کی شدیم!!.
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان،استاد یه چیز جالب که منصوره جان هم گفت اینکه من هم قلبن احساس میکنم میام امریکا و شما رو میبینم و از ته دلم این رو حس میکنم(همین حس رو قبل از اینکه برم برای اموزش رانندگی اقدام کنم نسبت به رانندگی داشتم که من دس فرمونم خوبه و کلاسای رانندگی رو که رفتم ازمون رو با بار اول قبول شدم و همون چیزی که ته دلم بود شد و برای معاف شدن از خدمتم هم همینجور بود این حس رو داشتم و همینجور هم شد و معاف شدم،الان هم ناخوادگاه این حس رو دارم و یه مهمون دارید که منم😅😅😅)دوستون دارم😘😘❤.
سلام به استاد عباس منش و همه دوستان
من واقعا از این ایده لذت بردم که بچه ها میان و درباره موفقیت هاشون صحبت می کنند.
ی سوال برای من مطرح هست اینه که:
دوستان به محدودیت ها فکر نکردن و مثلا مثل اون خانم که پولی نداشته منتهی دنبال جا برای گالریش می گشته و یا اون دوست دیگه بلوچی که تو استان بلوچستان که از دید جامعه یک استان کم امکانات هستش اونطور به موفقیت رسیده و بقیه موارد…
خب انسان یک ذهن داره یک جسم یک روح و احساس که زبان روحش هست و وقتی انسان با زبان روحش یعنی احساسش پیش میره همه چی براش چیده میشه.
همیشه میگید به احساست توجه کن ببین چه احساسی داری و بقولی وسوسه و نجواهای شیطان رو توجه نکن یا همون محدودیت های ذهنت.
سوالم اینه پس کارکرد ذهن دقیقا چی هستش؟ اگه قرار باشه با احساس مون پیش بریم؟؟
مثلا اون خانم بدون پول دنبال مکان برای گالریش بوده یا اون دوست بلوچ مون تو استان محروم اون همه پیشرفت داشته به محدودیت های ذهن شون توجه نکردن و به شور و اشتیاق شون توجه کردن و پیش رفتن.
کارکرد ذهن این وسط پس چی هستش؟
اگه بناباشه فقط با احساس مون قدم برداریم پس ذهن مون چه کاربردی داره؟
ایا واقعا باید به ذهن توجه نکنیم؟؟
ایا فقط کارکرد ذهن همین هست که تضادها را جلو روی ما قرار میده ناخواسته ها رو برامون نشون میده و ما باید بهش توجه نکنیم و با احساس مون جلو بریم؟ (یعنی نقطه مقابل اون تضاد رو انتخاب کنیم)
خواستم واقعا بدونم کارکرد ذهن چیه پس که خدا بهمون دادتش؟
و اینکه
آیا همیشه با احساس مون پیش بریم موفقیت کسب می کنیم؟