این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2021/03/abasmanesh-14.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-04-04 07:10:252024-04-18 06:12:05گفتگو با دوستان 4 | تمرکز بر بهبود شخصیت خودم
282نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به همگی .قبل کامنت گذاشتن از خدا توی همه جنبه ها هدایت خواستم.
خواستم بیام کامنت های لایک شده رو بخونم که گفت نه آقاجان اول بیا خودت کامنتتو بذار حالا کامنتای بچهارم میخونی. بعد رفتم آشپزخونه و اتاق تو همین حین یک آهنگ روسی انگلیسی به یادم میومد همششش »I love your voice.jony)همش نیروی هدایت میگفت برو اینو گوش کن بعد گفت کامنت که میذاری اونو گوش کن بعد گفتم احتمالا این منطق ذهنمه نه ندای قلب و حسم چون قبلش از خدا خواستم هدایتم کنه که تشخیص بدم تمییز بدم ندای دل و منطق ذهن رو.چون ذهنم اسرار داره بگه اینا که میگی الهامن توهم خودتن بابا.مسسسخره بازیا چیه خودتو گول نزن.خلاصه گفتم آقا گوش میدم نهایت اینه که آقا نیییستش ندای دل دیگه بعد که اومدم از توی یک سایتی گوش کنم بعدش یک عکسی از ی آهنگی دیدم که خیلی توجه مو جلب کرد.لاجججرم رفتم تو صفحش(هدایت اینننننننه هااااااا. تو نیاز نیست کاری بکنی هاااااا.تو فقط باید بگی چشششششم انجامش میدم.چشششم و اون همه کار هارو می کنه.)
حتی الان داشتم ی نکته رو تو سررسیدم اضافه میکردم که توی متن بگم که گفت ننویس من یادت میندازم چرا رو مغز و ذهن ناکامل خودت حساب باز میکنی؟!منطقت چیه برای این کار؟؟!!!…
بعله زدم رو عکس اون آهنگ اومد.دیگه شششرررررشررررر اشک به پهنای صورت اومددددد.😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢
بگید کدوم آهنگ بود متنش چی بودش؟؟؟؟؟!!!!!!!😢😢😢😢😢😢😢😢
آهنگی که احتمالا هممون شنیدیم و چقدددددر پرمحتوا و عارفانسسسس.😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢
تنها تویی تو که میتپی به نبض این رهایی تو فارغ از وفور سایه هایی
بازا که جز تو جهان من حقیقتی ندارد تو میروی که ابر غم ببارد
به سمت ماندن ات راهی نمیشوی چرا گاهی ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
♪♪♫♫♪♪♯ شمرده تر بگو با من حروف رفتنت تا من بگیرم از دلت همه بهانه ها را ♪♪♫♫♪♪♯
آشوووووووووووووبم آرامشم توییییییییی به هر ترانه ای سر میکشم توییییییییی
سحر اضافه کن به فهم آسمانم
آشووووووووووبم آرامشم توییییییییی به هر ترانه ای سر میکشم تویییییییی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
بگذار بگویم که از سراب این و آن بریدم من از عطش ترانه آفریدم
به سمت ماندنت راهی نمیشوی چرا گاهی ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من حروف رفتنت تا من بگیرم از دلت همه بهانه ها را
♪♪♫♫♪♪♯ آشوبم آرامشم تویی به هر ترانه ای سر میکشم تویی
سحر اضافه کن به فهم آسمانم
آشوبم آرامشم تویی به هر ترانه ای سر میکشم تویی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
♪♪♫♫♪♪♯
گروه چارتار آهنگ آشوبم.😢♥
استاد این شععععععررر این آهنگگگگگ دقیقاااا حرفهای من بووووود به خووود خداوندگار .خواستم تفسیرش کنم که بگم تک به تککک بیتهاش حرف دلمه گفتم ولش کن کسی که توی مدارش باشه خودش میفهمهههه. و هرکسی برداشت خودشو داره ازش هرکسی طبق مدارش به یچی نیاز داره.
این حرفها علاوه بر اینکه حرفهای من به خدام باشه به خودم باشه(چون منو خودش جز هم نیستیم که جزئی از همیم تو خود اویی به خود آ!!!…)الهام خدا به منه منو برد به ابتدای شروع مسیرم .یادمه تنها نشسته بودم تنها تو خونه افسرده و گریان و از خدا خواستم کمکم کنه در راستای مسیرم کسی هم خونه نبود فقط من بودم و خداااا. خداشاهدددده که تیوی رو روشن کردم یک برنامه بود که یک نفر حرفهای قشنگ و الهام بخش میزد یک جمله بود که اصلا یادم نیست چی بود فقط یادمه یک داستان یا حکایتی تعریف میکردن آخرش یک جمله رو بعنوان شاه کلید میگفتن یادمه خدا اونقدددرررر خوب منو هدایت کرد که من رسیدم به اون لپپپ کلام و دقیقاااااا متناسب با مسائل اون لحظم باهام صحبتتت کرررررد و کلا شاید تو نهایت 10ثانییییییهههههه!!!!بعد این آهنگی که بالا نوشتم رو گذاشتن و برنامه تمام شد.آشششششوببببم آرامشم تووووویییییییییییی.😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😭😭😭
حالا خدا منو امروز هدایت کرد به این آهنگ تا بگه که نتررررساااااا بنده نابغه و ارزشمند مننننن. همون خدایییی که 6سااااااال پیش اون علیرضای غمگین و ناراحت رو هدایت کرد و ردت کرد ازون مسأله الانم هسسسسستاااااا.پس از چی میترسیییی؟؟؟!!😭😭😭😢😢😢😢😍😍😍😃😃😃👍👍👍👍 باااارها و باااااارها ازین مدل هدایتها داشتم با این مضمون که گذشته منو یادم میاره و میگه خدایی که اون موقع کمکت کرد هدایتت کرد الانم هسسسستااااا پسسسسر.دندون به جیگر بگیر چند صباح
من همیشششه هدایات خدا رو دریافت میکردمممم.حتی تو بچگی تو نوجوونی هیچوقت هیییچچچوققققت اون حرفها که خدا اِلِ بِلِ گناه کنی فلانه خشم خدا اینا تو همون بچگگگیشم کاری نداشتم تو مدرسه وقتی میگفتن، میگفتم اینا ی مشت حرف مفته.عاشششق خدا بودم و قشششنگ خودمو لایق هم صحبتی و ارتباط باهاش میدیدم همینا تو اون سن نوجوانی اون روز منو از تیوی هدایت میکرد اون موقع هدایتی نمی شناختمممم. استاد و این آموزززه ها نبودن تو زندگیم.
بریم سراغ نکات داخل فایل تشکررر از سپیده و شیرین و فرهاد قصصصصصه ما و طناز عزیز که وااااووو😯😯😯 تحسسسسسسین میکنم صدای زیباتو دختتتتر ماشالاااااا انگار گوینده رادیوست.چقددددر صدای طنازی داره این طناااااز.ماشالا به این دختر تحسینت میکنم بابت صداااااااات.😘😍👌
تحسین میکنم این انرژی و شور و شوق و جسارت سپیده جان رو که مشاوره میده به فرهاد.😆😅😅😄😄😄 وووووَ جا پای استاد میذاره این بازیکن. بازیکن خووووش آتیه گروه تحقیقاتی عباسمنش.😆😅😄😂😂😂👌👍 آقاااااا نمیشه که استتتاااااد که دوتا باشه سایت یا شور میشه یا بی نمک.😂😂😅😄👌👍 بنده تقاضای تجدید نظرررر دارم.😂😅😄
تحسین میکنم عادله عزیز و اعتماد به نفسش تو درخواست و پیشنهاد دادن رو.😘😍
احسسسنت به شیرین که با اینکه هنوز بقول خودش نتیجه خاصی نگرفته(صددرصددد گرفتهههه درحد تکاملش)میاد و محححکم و با اعتماد به نفس حرف میزنه و فرهاد که تسلیم هست بنظرم به حرفهای استاد و تعصب نمیورزه به روش فکری خودش.
وقتی که شیرین با حدود دو برابر من سن میاد میگه من کلللی کتاب خوندم و کللللی تجربه که تو زندگیم داشتم میام میبینم حرفاتون درسته و تو زندگیم رخ داده دیگه منی که نصف ایشون سن دارم و تجربه من دیگه چی بگم؟؟؟!!!من تسسسسلیمم تسلیم.سعیم بر تسلیم بودنه…(این قضیه شیرین جان رو هم خدا یادم انداخت)
استاد بذارید آخرین درکی که از قانون فرکانس رو تو قرآن پیدا کردم بهتون بگم.😘😘😘😍😍😍😍
ذلک بما قدمت یداک و لیس الله بظلام للعبید.حج10 آن بخاطر آنچه است که به دست خود تقدیم کردی و خدا هرگز ستمگر بر بندگانش نیست!!!!استاد شما قدمت رو فرستادن ترجمه میکنید این درسته اما اگر دقیقققق معنای لغوی شو بخوایم دربیاریم شگگگگفت زده میشیم😘😘😍😍🤔🤔😃😃 قدم هم ریشه با تقدیم ینی تقدیم کردن دادن.شما اعمال رو نمیدی تقدیم نمی کنی بلکه انجاااام میدی.شما رفتار رو تقدیم نمیکنی نمیفرستی انجامش میدی.چیوووو تقدیم میکنیم؟؟؟!!!!چیو ما دهندشیم؟؟؟!!چیو ما میدیم؟؟؟!!!بعلللله یسسس دَتس رایت.That’s Roght😘😍فرکانس ماااااااست که ساطع میشه و پخش میشه در کلللل کیهان درکل جهان شما خودتم گفتی تو فایل قانون اصلی کائنات که اگه بری mri میبینی با دستگاه هاشون که یکسری خطوط رو نشون میده که فرکانس مغزیه.بعلههه اونا دارن ساطع میشن😍😍😍😍 بععععله جانننممم خودشه بذار جاااامع تر بگم من، ما با کانون توجه مون داریم فرکانس میفرستیم در هر لحظه با تصور،تجسم،فکر کردن،صحبت کردن،نوشتن و دیدن و شنیدن و اینا زیرمجموعه کانون توجه ماست😘😘😍😍😃😃🤔🤔 و اینا فرکانس رو تقدیم می کنه به جهان فرکانس رو ما از مغزمون می دیم حتی وقتی افکار خوبه سر ما آرومه ولی وقتی افکار بد میشه بقول استاد که تاثیر احساس مون بر بدن رو میگفت سردرد میگیریم اصلا.پس ذهن ما مثل دیش ماهوارس به هر طرفی بچرخونی(مدار) چیزای موجود تو اون فرکانس رو نشون میده نه یک هزااااارم درصد کمتر نه بیششششتررررررر چ رادیو هم بستگی داره بری رو مدار چند مگاهرتزMGHz .کنترل هم همینه بزنی هر کانالی هر دکمه ای رو بفشاری (هر مداری که براساس کانون توجهت انتخاب کنی)همونوووو نشون میده.😘😍😃🤔😎👍♥
استاد همین آیه ای که از سوره حج نوشتم بالا خب من از نرم افزار قرآن حکیم استفاده میکنم رفتم اونجا تو لیست سوره ها خب فکر کنم 114سورس دیگه.رفتم به سمت پایین لیست یافت نشد.گفتم عه خدا راستی تو بگو بهم.گفت برو بالا.ذهنم گارد و جبهه گرفت گفت الان میری بالا میبینی که هاها اشتباه بود و این توهمات خودت بود نه الهام هنوزم داره همینو میگه ولی رفتم بالا و گوش نکردم به حرفش و نترسیدم و یافتم همون جا سوره رو😃😃😃😃😢😢😢😘😘😘😍😍😍😎😎👍
استاد تو درست میگی اول آشنایی خییییلی ذوق میکنی و کمی بعد گمراه میشی اما خب طبیعیه!!!!همممه میگن تو مسیر موفقیت باید سخخخخت تلاش کنی و اینا و منم که حرفم ورزش ذهنم گفت برو بابا مگه میشه آخخخخه؟؟!!آدم بشینه یجا تجسم کنه و فکر کنه موفق بشه؟؟!!(خوب نفهمیده بود مطلب رو!!!الان هم میگم من هیچی بلد نیستم رو کاغذ هم نوشتم پررررنگ زدم دیوار تا مغرور نشم به دیده ها وشنیده هام🙂)و کمی دور بودم و تلاش فیزیکی شدددیددددد.جهاااااادی اکبر ها از اکبر هم اکبررررتر.😅😂😂😂 ولی خب با همون ذهنیت با همون احساس ارزشمندی و لیاقت و عزت نفس و همون باورها و ذهنیت و رفتار و هموووون نگاه به خودم…نتیجشم که مشششخصصص….
اما اون روزهای پر ذوق و شوق و با حس خوب انقدرررز حالم خوب بود که یک روز که فایل عا هم تو گوشم بود صبح رفتم پارک بدوم اواخر دویدن ی آقایی صدام کرد منم هندزفری به گوش ترسیدم گفتم خدا چی میگه این؟؟!!ازون جا که عزت نفسم پایین بود گفتم الان میخواد مثل آدمهای خیلی بلد به اصطلاح میخواد از دویدنم ایراد بگیره .گفتم جان؟ گفت میای یکی دو دور باهم استارت بزنیم؟!گفتم خستم زیاد نمیتونم پا به پات بدوم ولی باشه.دویدیم و تمام شد و گفت من فلان فلانی هستم دونده کشوری و مربی دو و کلللی متناسب با دروازه بانی فوتبال بهم تمرین گففففت.بعد گفت من مربی دو بچهای پایه سایپا و پیکان بودم اینم شمارم هروقت خواستی تمرین کنی کاری داشتی مشاوره ای چیزی ندا بده…
آقا منوووو میگی هااااج و وااااااج و خیلی شااااااد و خوش فکر کن یکی وسط دویدنت بدون اینکه ازش بخوای خودت بیای جلو خودش بیاد جلو ارتباطه رو بندازه خودش و بگه بیا من در خدمتت هستم!!!اونروز من خیییییلی خوشحال شدم ازین تاثیرگذاری احساسم بر زندگیم و من هیچوقت به اون دوستمون تماس نگرفتم خودمم که یک مربی گلری داشتم که اونم مجاااانی هدایتی بهترررررین تمرین هارو داد بهم بهترررین.خیلی حرفه ای بوووووود.
سندرومی بنام خوددانشمندپنداری!!!
تقریبا هممون اول آشنایی با سایت دچارش شدیم و همچنین میخوایم مسیر رو به همه هم نشون بدیم من عاااااشق طبیعت و طبیعت گردی هستم و میرم عکس میگیرم عکس میبینم از جاهای زیبا و بعد میام تککک تکککک میگم وااااو بیاید ببینید یا بیایدددد بریییم.😘😍😎😍😃😃😅😅👍👍 و بعد مثلا بهت زده میشم از بی حسی شون و به خودم یادآوری میکنم که بابا علیرضا هرکسی دنیا رو از زاویه دید خودش میبینه هرکسی از عینک خودش میبینه.
پیش چشمت داشتی شیشه کبود
زان سبب عالم کبودت مینمود!! (مولانا)
و هرکسی توی ی مداریه هرکسی یکسری دغدغه ها و مسائل و خواسته هایی داره.کسی که نگاهش زیبابین نیست لذتی نمیبره کسی که نگاهش به آت و اشغال هاست که بابا لذتی نمیبره از مناظر طبیعت.چون اون طبیعته مهم نیست من مهممم من حال من تایین کنندس.من معنی میدم به طبیعت.تویی تو تو به غروب آفتاب حس شاعرانه میدی!!!اشو میگه معنایی در زندگی نیست تویی که باید بهش معنا بدی…!!!
اما من مخالفم بابت نظر سپیده بنظرم تله نیست بخشی از مسیره بخشی از الفباست بقول شیرین برای اکثر مون پیش میاد ی منظره قشششنگ رو کنار جاده چالوس فرضا ببینی میخوای به همه بگی بیان لذت ببرن!!!ولی خب خیلی ها رد میشن میرن چونکه مسیر دیگه ای رو انتخاب کردن!!!آقا تو ی نسیم خنک رو فرض کن میوزه ازش استفاده کن دیگه چرا به بقیه گیر میدی ازش لذت ببر.
اتفاقا اشو انتقاد داشت به پیامبران اون میگفت چرا انقدر زیاد گیر میدادن برای هدایت مردم؟؟!!جالبه دیدگاه خدا هم همینه.میگه اگه میتونی بری تو آسمون یا بری تو زمین برو ولی اونا ایمان نمیارن!!!…
استاد میگفت ساعتها میرفتم خونه فامیل هامون فکر کنم پسرخالش توضیح میداده واسش یا ساعت ها جلوی در تو بندرعباس گاها تا 3صبححح توضیح میدادن که گاها خانومش شاکی میشده!!!!! آقااااا اشتباه برای انسانه…گلرها ی جمله معروف دارن میگن اشتباه مال گلرررره…
آخ آخ استاد از راه رفتن بچه گفتی😢😢 یکبار که در راه اهدافم کللللی زحمت کشیدم و اذیت شدم خیییلی ناشکری کردم با دوستمم حرف زدم باز ناشکری که چررررا نمیشه اومدم خونه به 5دقه نکشید که من تو تلگرام یک پیام دیدم که نوشته بود یک بچه وقتی میخواد راه بره بارها و بارها و بااااارها زمین میخوره صدها و هزاااران بار ولی نمیگه چرا زمین میخورم هی؟؟!!ناامید نمیشه!!گریه نمی کنه!!گلایه نمیکنه!!پس تو چرا میکنی؟؟!!استاد بچها بچه هنوز در معرض باورهای آلوده اطرافیان قرار نگرفته برای همین طبیعی و الهی عمل می کنه.چرا ما دوباره بچه نشیم پ طبیعی و الهی و آگاهانه عمل نکنیم؟؟!!😘😘😍😍 آخ آخ چه کیییفی داره ازنو بچه شدددن خداااااااا.😘😘😍😍
استاد بچها خداروشکر خداروشکر تو قضاوت نکردن خیلیلللی بهتر شدم.منطقمم این بود که:
قاضی ینی کسی قضاوت میکنه ینی حکم دادن پس وقتی چیزی تو کسی میبینی و میگی فلانی به فلان دلیل بخاطر فلان حررررف فلان استو بهمان است.ینی داری سر فلان اشتباهش از چشم خودت میندازیش ینی سر اشتباهش نمیبخشیش.ینی داری براش حکم و رای صادر میکنی و ازون جا که جهان بیرون انعکاس جهان درونه تو صدددددرصدددد یقین بدون همین رفتار رو درباره خودت داری تو علیرضا برزگرزاده سر رفتار هات سر اشتباه هات با خودت همین رفتار رو داری برای خودت حکم صادر میکنی خودتم قضاوت میکنی و هی از خودت دور میشی و از مسیر خود دوستی خودتو دور میکنی و درنهایت خارج میکنی خودتو ازین مدار.پس اگه بقیه قضاوت کردی ینی بقیه رو نبمیبخشیییی و شککککک نکککککن خودتم سر اشتباهاتت و به اصطلاح گناه هات نمیبخشششی پس بقول اون جمله معروف: ببخش تا بخشیده شوی( از نظر من ینی خودت بتونی خودتو ببخشی)
خب این از قضاوت.این منطق رو باید همیشه بیاد داشته باشیم که اگر با بقیه اون رفتار رو داشته باشیم با خودمون هم همونو داریم و نمیشه بقیه رو بخشید خودت رو نبخشید…
چقدددر این جمله استاد رو دوس داشتم که😘😘😍😍: وقتی شاگرد آماده باشه معلم از راه می رسه.دقیقااااااااا تجربش کردم همین حین آشنایی با استاد و همچنین قبلش.😘😍
استاد میگه من به خواهر هامم نمیگم چیزی راش میگه ما دسترسی نداریم به مدار بقیه و طرز فکرشون و پاشنه آشیل هاشون،گذشته شون،خانوادشون،محیطشون،اتفاقات گذشته،مدرسه و همههه چی شوک هایی که طول زندگی بهشون وارد شددده و و و و هزاران و .ولی خداااا میدونه خودش.
و کلا شرکه فکر کنیم میتونیم زندگی بقیه رو میتونیم تغییر بدیم؛باید یادمون باشه همونطور که در جهت منفی نمیتونیم زندگی کسی رو عوض کنیم درجهت مثبت هم همین هسسسسستاااااااا
ما هیچوقت تحت هیچ شرایطی هیچ تاثیری روی زندگی هیچکس غیر خودمون نداریم😯😯👌👌
واااو خداااای من چه جمله ای اینو چندبار عقب جلو کردم و گوش کردم و آراااام شدم.🙂☺😚😙😗😋😜😘😍
استااااد منم تیر آخر تکاملیم برای آشناییم با شما و سایت از سوالات عمییییقم شروع شد درباره خداوند و اینکه این دنیا چجوری داره پیش میره واااااو😃😃😃😃😃😃😃😃وقتی اون جواب رو به فرهاد جان دادین یادش افتادم چه جهاااااااد اککککبرررری براه انداختم برای پاسخ سوالات هم رنگ خووووااااب رو چشمم نمیدید تا 6صبححح گاها بیدار بودم برای تحقیق تو اینترنت برای پاسخ به سوالاتم و بعد آشنایی با سایت دقیقااااا جواب تکککک تکککک سوالاتم از خدا جهان تکامل و قرآن و دین رو بطرررز عجیبی گرفتم انگاااار که منو خدا پشت میز مصاحبه نشستیم و من سوال میکنم و خدا مهمون برنامس و تک تککککک جواب میده اونم با حوصللللللله فراوان.😃😃😃 بخددددا انگااااااار مجری و مهمان بودیم.😘😍😃😃😃😃😃
ما باید خودمون به مدار راه حل برسیم نه کهههه بقیه بگگگگن کههههه.فکر کن جواب یک سوال مشتق رو از شاگردی که المپیاد علمی کشوری شرکت میکنه به یک شاگردی که تازه شروع کرده به مطالعه بده جواب آخرش رو حالا اوناوه شاگرد میتونه تو امتحان ترم جواب سوال رو بده قطعااااا خیر.اون باید بره اول اصل موضوع و مفهوم مشتق رو یاد بگیره له کمک معلم و کتاب کمک درسی و اینا و کلللی کار کنه از مسئله های خیلللی کوچیک به بزرگ و بعد برسه به اون خفنه طی تکاملی که طی میکنه و باهاش با اون مسئله روبرو بشه و به تضاد بر بخوره تو حلش تا انگیزش زیاد بشه برا حلش بعد حل کنه بععععد این آدم بالاخره برای امتحان ترم آمادس…
مدار رو من مثل یک ابر سفید بزرگ درنظر میگیرم.فکر کن تو اون مدار یکسری ایده ها،افراد روابط،رابطه عاطفی،سلامتی آرامش،عزت نفس،موفقیت و بالاخره الهامات و هدایات هست نه فراتر از اون نه کمتر از اون پس ما طبق مدارمون در داخل حیطه اون ابر هدایت دریافت میکنیم و درحد تکامل مون ینی ی کوچولو بالاتر از حد الانمون که زورمون(تکامل و مدار)برسه.برای اینکه این ابره بزرگتر بشه باید بااااووورررر ما بزرگتر بشه ذهنییییت ما بزرگتر بششششه…
سلام استاد عزیز من فایلهای صوتی شمارو به صورت کاملا تصادفی شنیدم توو کانالی توی تلگرام ناخوادگاه دستم خورد و یکی از فایلهای شما دانلود شد و من گوشش کردم لحن صمیمانه شما اونقدر به دلم نشست که هرچی فایل از شما توی اون کانال بود تا نوشتم دانلود کردم من افکار منفی باورهای منفی زیاد داشتم اما حرفهای شما در مورد خداوند اینقدر منو تغییر داد که نگم با اینکه من دختر مذهبی بودم اما تا قبل اون هیچ وقت به خدا این شکلی نگاه نکرده بودم الان اینقدر خدا رو دوست دارم اونقدر بهش امید دارم که نگم شاید از نظر خودم خیلی تغییر کردم و خود الانمو خیلی دوست دارم قبل ها حرف بقیه برام مهم بود اما حالا نه بی احترامی نمیکنم اما کاری که خودم دوست دارم انجام میدم حس و حالم خوب هروقت حالم بد میشه فایل نگاه توحیدی شما رو گوش میدم همون که میگید اگه به جای خدا به مردم چشم دوختی هرچه سریعتر به نابودی ….یا فایل تضادها که اگه تضاد دید باید ایمان اون رو حفظ کنید توکل یعنی آرامش یعنی اخی من آرومم و و وخلاصه ممنون از شما تغییراتم هرچند اندک بود شاید اما راضی هستم خودمو دوست دارم و به خدای خودم ایمان دارم که برای رسیدن به هرچه بخوام کمکم میکنه ممنون برای من دست خدای خوبی هستین دوستتون دارم و امیدوارم روزی بتونم ببینمتون عالی هستین پس منم میتونم عالی بشم روزهاتون به شادی و نیکی خداوند یارو یاورتون
با این فایل من یه غزل بی قرار شدم که یه جا بند نمیشه و رگباری این نتایج چند روز اخیرش از جلو چشاش رد میشه.هی این چند روزه میگفتم خدایا اخه من کجای سایت باید بیام اینارو بگم به همش میخوره ،اخه بگم توحیده ،بگم نتایج روانشناسی ثروت یکه،بگم زیبا بینی مسری استاده که از زندگی در بهشت رو من اثر گذاشته ، فروران احساس از نتایج حامد و عرفان و سپیده و طناز عزیز بوده چی بوده اخه
اول بگم اول لحظه که طناز به اون آیه قران اشاره کرد من اشک تو چشمام جمع شد چون برمیگرده به دیروز من . داستان اینه که من سر میز داشتم افطار میکردم بعد مادرم(اصلا تو این فضا نیست و خیلی هم آیه قران نمیگه ) یهو بی هیچ مقدمه ایی گفت غزل این آیه قرآن چقدر قشنگه 《یَٰٓأَیَّتُهَا ٱلنَّفْسُ ٱلْمُطْمَئِنَّهُٱرْجِعِىٓ إِلَىٰ رَبِّکِ رَاضِیَهً مَّرْضِیَّه》ای روح آرام یافته به سوی پروردگارت بازگرد ،در حالی که تو راضی هستی ، و او از تو راضی است
بعد من اون لحظه اینو اینجور برداشت کردم که آها قانون داره جواب میده این جز نشونه های مسیره که تو این مسیر بمونم. یه ساعت بعدش داشتم ورزش میکردم در حین اون فایل های توحیدی هم گوش میدادم یهو وسطای فایل توحیدی ۱ یادم افتاد من دیروز از خدا هدایت خواسته بودم که خدایا من الان وضع دنیام خیلی خوبه راضیم شکر، حالا تو بگو برای آخرتم چه کار کنم که آباد تر بشه و تازه اون موقع دوهزاریم افتاد که عهههه این آیه جواب اون بود دیگه .همین تو این مسیر بمون که درحالی که راضی هستی و اونم ازت راضیه برمیگردی .وای خدایا الانم اینقدر شادم. خدا این قدرررررر واضح حرف میزنه بعد من راحت گذشتم بعد دوباره یادم انداخت جوابتو دادم دختر خوب! خدایا دیشب چه شبی بود.
و استاد یه تشکر ویژه از شما بابت این جور فایل ها و تبرک کردن Clubhouse به یه همچین فضای پاکی و خدا میدونه چه برکاتی میاد تو زندگی ما از این سری فایلا.شکر.من اصلا وقتی با صدای خود بچه ها نتایجشونو شنیدم از هیجان فقط راه میرفتم و میخندیدم .مرسی استاد .خدایا شکرت بابت این مسیر.
سلام به استاد عزیزم ، خاله مریم گل که خدا عمر طولانی بهش عطا کنه و دوستان فوق العاده این خانواده
عید بر شما مبارک
🌹🌹🌹
امروز آمدم تا از اتفاقات جالبی که برام افتاده در حین یک بازی صحبت کنم
این کامنت رو هم میخواستم در صفحه محصول راهنمای عملی بزارم ولی حسم میگفت بزار اینجا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
به همراه چندتا از اعضای فامیل بازی ۷ خبیث رو بازی میکردیم که یکی از بازیهایی هست که با پاسور انجام میشه
خب این بازی قوانین خاص خودش رو داره که بهتره خودتون تحقیق کنید و بهتره بریم سراغ اصل مطلب
ما شروع کردیم به بازی و فکر کنم بالای ۵ دست بازی گذشته بود و یادم نیست که برنده شده بودم یا نه چون فقط لذته واسم مهم بود
در حین بازی یه جایی که نزدیک شده بودم به پیروزی و دفعات قبل هم این اتفاق نزدیک شدن به پیروزی افتاده بود ولی در نهایت نشده بود ، ایندفعه گفتم باید ببرم و با تمام وجود خواستمش
خب تو این بازی هرکسی کارتهایی که دستشه خالی بشه برندس و بقیه امتیاز منفی میگیرن و کسی که تک برگ میشه باید اعلام کنه و بگه تک برگ وگرنه اگه یادش بره یک کارت از کارتهای روی زمین به عنوان جریمه برمیداره
حالا چرا اینو گفتم؟
چون منم بعد اون خواسته قوی ، تک برگ شدم ولی یادم رفت بگم و جریمه شدم
بعد این اتفاق حالم خوب بود ، باورم این بود که خیریتی هست و به نفعمه و ادامه دادم و در ادامه باز ۱ یا ۲ بار دیگه هم این اتفاق که جریمه بشم افتاد ولی من بازم همون دیدگاه و همون حال خوب رو داشتم و همین اتفاق به ظاهر ناجالب باعث شد کارتی رو بدست بیارم که باعث برنده شدنم شد
درسای زیادی داشت برام این اتفاق ولی مهمترینش بنظرم این بود که من وقتی خواستم و باورهای درست داشتم مثلا وابسته نبودم و فکر نمیکردم بقیه بتونن جلومو بگیرن و البته پیروی کردن از هدایتی که نشانش همین جریمه شدنها بود ، به همین دلیل خیلی راحت این موفقیت اتفاق افتاد
یک درس مهم دیگه هم این بود که درسته ظاهر اون اتفاق بد بود ولی چون تونستم ذهنم رو کنترل کنم و باور کنم که در مسیر درستم و خیریته ، در نهایت در کمتر از ۵ دقیقه همه چی برام عوض شد
واقعا استاد دقیقا با عمل کردن به جلسه ۱ و ۲ راهنمای عملی این اتفاق افتاد برام
با همین اعتماد بنفسی که حالا بیشترم شده بود ، ۳ دست دیگه هم برنده شدم و در مجموع ۴ دست پیاپی برنده شدم
نکته دیگه بین این ۴ دست هم این بود که اونایی که با من بازی میکردن ، گفتن باید جلوی محمد رو بگیریم نزاریم برنده بشه ولی من ذره ای شک تو وجودم نبود که کسی تاثیری در بازی من نداره با اینکه این بازی قوانینی داره که خیلی راحت میتونی دیگران رو جریمه کنی و به ظاهر تاثیر بزاری تو بازیش ولی من با همین باور که منم که اتفاقات رو رقم میزنم و دیگران کوچکترین تاثیری در من ندارن و همچنین این باور که شانس رو من ایجاد میکنم و اینطور نیست که چیزی بی دلیل و بدون کنترل من اتفاق بیافته ، تونستم برنده بشم و همه هم هرکاری کردن به نفعم بود و در نهایت هم برنده تورنمنت شدم
هرچی بازیهای بیشتری انجام میشد ، من احساس سیری بیشتری میکردم و دیگه دوست نداشتم بازیش کنم
وقتی به این حالت رسیدم گفتم ببین فقط عشق و علاقه آدمه که باعث میشه آدم همیشه حرکت کنه ، هرچقدر هم که موفق بشه هرچقدر هم که ثروتمند بشه و حتی حاضری بدون هیچ نتیجه مالی هم ادامش بدی در صورتی که اگر برای این بازی به من دستمزدی مثل دستمزد یک فوتبالیست حرفه ای رو هم میدادن ، حاضر نبودم ادامش بدم چون دیگه لذت نمیبردم ازش
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
من از فرصت تعطیلات عید استفاده کردم تا هم روی باورهام کار کنم و هم در عمل از اصل لذت بردن از زندگی استفاده کنم و قبل اینکه برم با این نیت بودم که برم و لذت ببرم
پیشرفتی که داشتم این بود که نگرانی و استرسی از بابت اینکه دارم میرم تفریح میکنم نداشتم چون قبلا با کوچکترین تفریح فکر میکردم دارم از هدفام دور میشم و خیلی وابسته بودم ولی حالا نه و خیلی اعتماد بنفسم بیشتر شده و از درون احساس ارزشمندی بیشتری میکنم و در حالت اظطرار نیستم که بدو بدو کنم ، نا آروم باشم و واقعا میتونم بگم این عید از خاطره انگیزترین عیدای زندگی من بود و خیلی لذت بردم جوری که آخرش دلم نمیخواست از سفر برگردم اینقدر که لذت میبردم از همه چی
واقعا به این رسیدم که وقتی لذت ببرم از زندگی ، لذتهای بیشتری نصیبم میشه از طریق خواسته هام ، به راحتی به راحتی به راحتی
🌸🌸🌸
خب من خیلی دلم چایی آتیشی میخواست ، خیلی دوست داشتم که به تمرینم هم برسم مثل تمرینات هوازی و سرعتی و تکنیکی خودم و خداوند از طریق دستان خودش این خواسته های منو برآورده کرد مثلا برای تمرین تکنیکم ، خدا آدمهایی رو آورد که مشتاق بودن که فوتبال بازی کنن و یکی از اونا که خیلی مشتاق بود ، خودش توپ خرید چون توپ مخصوص خاکی نیاز بود و به این شکل من حریف تمرینی داشتم در جایی که اصلا فکرشم نمیکردم که با این افراد و در اون مکان بشه ولی شد
اینم بگم که قبل اینکه این شرایط جور بشه ، من خودم با توپ خودم تو حیاط خونه ای که بودیم تمرین میکردم و خودم ایمانم رو نشون دادم و خدا هم کارشو مثل همیشه عالی انجام داد
در مورد چایی آتیشی هم همینطور و خیلی ساده اتفاق افتاد و کلی ازش لذت بردیم و همچنین در مورد بازی پاسور که بلافاصله بعد درخواست اینکه یه بازی باشه که تو خونه بشینیم انجام بدیم و لذت ببریم ، هدایت شدیم بهش و نکته جالب این بود که اون پاسوره وجود داشت یعنی اون ابزار لذته بود ، تا وقتی ما درخواست نکرده بودیم هدایت نشدیم ولی به محض درخواست خودشو بهمون نشون داد و همینطوری که داشتیم میگفتیم آره خوب میشد پاسور میداشتیم ، یکی گفت من آوردم
این اتفاق هم این درس رو داره برام که مثل این پاسور ، تمام نعمتها در دسترس و زیاد هستن و به محض درخواست میتونن وارد زندگی من بشن اگر من ترمزی نداشته باشم
حالا اگه یه چیزی میخوام نمیشه ، باید بگردم دنبال اون ترمزه که نمیزاره جریان الهی کارشو انجام بده و نعمت روان بشه
در نهایت هم اینکه وقتی هدفمون لذت بردن از زندگی باشه ، هیچ چیزی اونقدر مهم نمیشه که بتونه جلوی حال خوب ما رو بگیره و این قایق لذت و حال خوب ، خودش ما رو میبره به سمت دریای نعمتهای بیکران الهی بدون اینکه ما بخوایم پارو بزنیم
به نام خدایی که هر چه خیر در زندگی من بوده و هست از خودشه
اولین رد پای من در سایت
در حالیکه در نهایت عطش و شوق برای بهتر شدن برای پیشرفت برای سعادت و رستگاری و یافتن راه درست برای خوشبختی در دنیا و آخرت هستم.
من فاطمه که به تازگی 29سال از زمینی شدنم میگذره و به لطف خدا مادر سه فرزند دینا 9ساله محسن 6ساله و دریا 2و نیمه هستم
از خدا میخوام که بهترین هارو به ذهنم الهام کنه تا بنویسم که هم برای خودم هم هر کسی ک تا هر زمانی ممکنه بخونه کمک باشه
من هر چی از گذشته ی منفی خودم از هر نظر بگم کم گفتم،به خاطر مدار پایین و باور های بسیار غلط و محدود کننده ای که خانواده به شدت متعصب و به عقیده خودشون مذهبی من در ذهن من ایجاد کرده بودن و تضادش با چیزی که روح من میخواست مثل آزادی، شادی، رابطه عشق و… من هر لحظه و هر لحظه در عذاب بودم و از سن 12سالگی علائم افسردگی داشتم
و در جاهای اشتباه و از راه غلط در اوج ناآگاهی به دنبال آرامش و خوشبختی بودم که چون مسیر اشتباه بود اوضاع بدتر میشد
گذشت و چند سال پیش در یکی از سحر های ماه رمضان در تراس خونه رو به آسمون خدارو به حسینش قسم دادم که هدایتم کنه… اشک اشک اشک…
و هدایت خدا آغاز شد
ذره ذره راه رو به من نشون داد تا اینکه یک سال شایدم کمتره که با دقت بیشتری صحبت های بهترین استادی که تا بحال شناختم رو گوش میکنم
چون من تا الان با خیلی ها کار کردم و دلم باهاشون نبود و از مدارشون خارج شدم
من دین رو خدا رو اونجوری که خانوادم میبینن نمیخوام، من با شما خدای حقیقی رو شناختم
خدای من خداییه که شما ازش میگین، منو شاد آزاد غرق عشق و نامحدود و ثروتمند میخواد
و تمام موجودات رو در خدمتم قرار داده و منو خالق مثل خودش آفریده
از فاطمه ی امروز بگم؟
از فاطمه ای که وقتی خودشو در آینه میبینه محو زیبایی معنوی صورت ماهش میشه؟
صورتی که نقش خالق عاشقش رو داره
از فاطمه ای که بدون عزت نفس بود و الان سرشو بالا میگیره و میدونه لایق بهترین هاس؟
فاطمه ای که اینقدر تغییر کرده که گذشته اش رو نمیفهمه؟
فاطمه ای که داره زندگیش رو خلق میکنه؟
استاد من تا الان توان مالی خرید دوره هارو نداشتم و میخوام بدونین فقط یه ماهه که دارم با فایل های دانلودی کار میکنم
کم کم کسب و کاری که مال خودمه از هنرمه و آنلاینه داره جون میگیره
با تمام قدرت با شوق و عطش فایل ها رو میبینم، گوش میکنم بار ها و بارها و میدونم که باید تکاملم رو طی کنم
من همیشه عجول بودم و دارم سعی میکنم صبور باشم، تسلیم باشم تا هدایت شم
نگم چقدر دنیای من تغییر کرده، اصلا مگه حرفام تمومی داره؟
منی که تازه یه ذره از راهو اومدم
ولی همین یکمم چشممو تا حدی باز کرده میبینم چقدر نگاهم عوض شده
انگار تکه های پازلی که تو ذهنم به هم ریخته بودن دارن دونه دونه سر جاشون قرار میگیرن
من از وقتم استفاده میکنم
با وجود این همه کار بچه ها و… که نگم معجزه وار کارها انجام میشه و اصلا گاهی باورم نمیشه چطور ممکنه… فقط خدا خودش کمکم میکنه
تلوزیون دوسالی هس نمی بینم قبلا اخبار رو حتی نصفه شب هم چک میکردم الان اصلا
خیلی مراقب ورودی های ذهنم هستم و اجازه نمیدم هر چیزی رو ببینم یا بشنوم
سلامتیمم خیلی بهتر شده شادم سرحالم ذوق زده ام
عاشق درختام عاشق ماهم عاشق آسمونم، نورای خورشید پشت ابرا… اینا تا الان کجا بودن
چرا با دیدن طبیعت اشکام میان از لذت و شوق
خدا در منه و حسش میکنم
در این تاریخ برای فاطمه بهتر آینده رد پا میزارم
به زودی با بنز مورد علاقم وارد عمارت باشکوهم میشم یقین دارم و این تاریخ نزدیکه
من از کودکی دریایی از رویاهای بزرگ داشتم و الان میفهمم که میتونم بهشون دست پیدا کنم
اون روزا نزدیکه و فاطمه با استعداد و لایق از همیشه به آرزوهاش نزدیک تره
من آماده دریافت نعمت های بی کران خدای بزرگم هستم،تمرکزم روی خودمه و هیچ کس جز خودم در زندگی من هیچ تاثیری نداره
بی صبرانه منتظرم درآمدم زیاد شه و بتونم دوره ها رو یکی یکی خریداری کنم و از آگاهی هاشون بنوشم و باهاشون زندگیمو بسازم
چقدر حالم خوبه
اینیدر خوبم که گذشتم رو متعلق به خودم نمیدونم، تا صبح باید بنویسم،امروز برای اولین بار با این صحبت های دوستان 14صفحه اول قرآن رو با آگاهی نه مثل گذشته خوندم و به یاری خدا ادامه میدم
امروز روز بزرگی بود… از امروز وارد مسیر جدیدی شدم و چندین برابر عزممو جزم کردم
🌱 تحسین میکنم شیرین خانم رو،ک با اینکه تفاوت افکار داشتن با همسرشون ولی ادامه دادن و قوی ادامه دادن،همه ما مطمئنا تمسخر شدیم ا سمت اطرافیان برای همراهی نکردن اشون برای عاشق تنهایی شدن مون برای هندزفری پیچ شدن مون،و این خیلی برای من لذت بخشه اینکه از وقتم بهترین استفاده رو میکنم 😊 حتی توی مهمونی ها هم دنبال یک اتاق میگردم ک بیام تو سایت و این خیلی برام لذت بخشههههه☺️
🌱 چون میدونم و اطمینان دارم صراط مستقیم اینجاست،محل آرامش من اینجاست چرا نیام استاد سپاسگزارم 🙏❤️
🌱 در مورد هدایت کردن بقیه به قانون،من خوشبختانه خیلی خودخواهانه شاید میشه گفت،عمل کردم و از این بابت خیلی خوشحالم، خیلی سعی کردم تو بیشتر بیشتر مواقع اعراض کنم و با یک لبخند کوچیک از کنار حرف ها و باورهای اشتباه گذر کنم و بگم من مسئول زندگی کسی نیستم خدا ب یک اندازه در دسترس آدماست،دنیا مثل رستوران سلف سرویس هست دلت برای کسی نسوزه (البته این به معنی کمک و با بی احترامی نیست ) هر وقت دلت خواست برا کسی بسوزه بگو عزیزم شما کافیه فقط با یک صدای کوچولو فقط یک صدای کوچولو خداتو صدا کنی اون وقته ک هدایت های خدا سر میرسن
🌱 یک جمله استاد شما میگین” بچه ها بعضی از ادما حاضرن بمیرن ولی تغییر نکنن،حاضرن بمیرن” و این حرف مثل پتک تو سر منه
حتی یه مدت چندیدن بار خواهران خودم ب من گفتن یه چندتا از این فایلات بفرست برامون،و من اینکارو نکردم گفتم برو سایت داره اونجا ثبت نام کن،میدونستم قصدشون تغییر نیست و من هر وقت ک گفتن،گفتم بهشون برو خودت ببین،راستش یکی دوبار خواستم بفرستم ولی دیدم نع ب خودم گفتم هدایت فقط از طریق خود خداست
🌱 استاد دقیقا همین آرامشی ک از کنترل ذهن، از آسان گرفتن بر خودم،از اعراض، بدست میارم این آرامش درون رو قبلا من نداشتم و این حس بسیار بسیار ارزشمنده چقدر این قانون راحت و ساده است،میدونم اول کار هستم و فعلا از نشانه های کوچک و لطف و دست های خداوند برخوردار شدم،ولی من ادامه میدهم و حرف های امروز شما ک گفتین همین ارامشه خودش دنیایی عه،من دارم حس میکنم ک چرخ زندگی ایم داره روون تر میشه، میبینم آدما خیلی مهربون تر هستن،جهان اطراف من بسیار زیباست، خداوند من قابل ستایش است حتی از دیدن آب تنی یک گنجشک در چاله ی کوچک پارک انقدر ذوق زده میشم(یاد خانم شایسته افتادم در سریال زندگی در بهشت یک مرغابی بود فکر کنم ک برای خودش استخری درست کرده بود و این ذوق کردن و سپاسگزاری از مخلوقات خدا رو من از شما خانم شایسته عزیز یاد گرفتم مرسیییی😘🌱)
🌱 تحسین میکنم طناز عزیز رو،ک تو سن ۱۸ سالگی این همه موفقیت کسب کردی و توی این سن انقدر از ایمانت رو ثابت کردی و مهاجرت کردی و چقدر تو شغلت پیشرفت کردی، مدرسه رو ول کردی،وارد حوزه موردعلاقه ات شدی،همه اینا نشان از شجاعت و توکل میده تحسین میکنم ات عزیزم ❤️🌱
🌱 “ما بعضی وقتا ایراد بقیه رو می تونیم بگیریم،ولی ایرادات خودمون رو نمی بینیم و خودش عمل نمیکنه”
🌱 ولی نگران نباش این هم قسمتی از تکامل عه ، درس تو میگیری و دیگه تکرار نمیکنی و اون وقت ک تجربه کسب کردی میفهمی چی ب چیه نگران نباش (دستت مبارک است ک چک میزند ب گوش ❤)
🌱 واقعا بازی از این جالب ترم هست ک بگیم خدایا من تسلیمم و اجازه بدیم ک خدا هدایت مون کنه و ما فقط لذت ببریم و بندگی کنیم،واقعا مگر چیزی بهتر و راحت تر از هدایت و نشانه های خدا هست،اینکه بگی من هیچی نمیدونم تو بگو توکل برتو من فقط بلدم بندگی کنم و انجام بدم اون کارو،بقیه اش با تو 😎😌 that’s it
🌱 وقتی من میبینم ک حتی یک مورچه چطور هدایت میشه ب رزق و روزی اش،یک پرنده چطور هدایت میشه خودش رو نجات بده و روزی شو بدست بیاره،تازه اونا از روی غریزه شون اینکارو میکنن،من ک میدونم این راهو خدا داره ب من میگه انجامش بده پس چرا نرم تو دلش و از عواقب اش ترسی نداشته باشم ؟
🌱 پس میفهمیم ک همه چی همه چی هدایت میشه ک این قانون و نظم در کیهان برقراره ( از حرکات زمین و ماه و خورشید و ستارگان و تاااااا حیوانات و گیاهان و البته ک ما انسان ها )
خدا را صد هزار مرتبه شکر می کنم که منو وارد این مسیر کرد مسیری که مقصدی جز سعادت و خیر و خوبی و زیبایی هم در دنیا و هم در آخرت چیزی برامون نداره
سپاسگزارم از استاد نازنینم که این چنن گویا و رسا پیغام خداوند رو به گوش ما رساند و بی نهایت آگاهی ناب رو از طرف خدا به ما ارزانی داشت
خیلی داستان این قسمت برام جذاب بود از صحبت های دوستای عزیزم خیلی به وجد اومدم مخصوصا چقدرطناز قشنگ صحبت کرد و همچنین سپیده عزیز که تو این 4 قسمت خیلی چیزی ازش یاد گرفتم
در قسمت کامنت ها که داشتم از دیدگاه بچه ها استفاده میکردم سپیده خیلی سلیقه به خرج داده بود و کامنتهاشو از اولین روز های آشناییش با سایت استاد عباسمنش تا به الان گذاشته بود و اون روند تکاملی که پشت سر گذاشته بود خیلی برام درس داشت و خیلی در قلب و ذهنم تحسینش کردم بابت شجاعت جسارت ایمان و باور به این آموزه ها و مهمتر از اون عمل به اون همه آگاهی
حقیقتش می خواستم از هدایتی که دیشب واسم اتفاق افتاد بگم براتون
دیشب یه جایی رفته بودم وقتی بگشتم خونه تو هوای سرد یهو بوی آتیش که خیلی هم دوسش دارم به مشامم خورد و ی حسی گفت پسر الان وقتشه بری رو حیاط و واسه خودت آتیش روشن کنی و جاذب اون انرژی خالصش باشی حالا هم دیر وقت بود و هم همه خواب بودن و هم چوب نداشتم برای روشن کردن آتیش گفتم اشکال نداره میرم رو حیاط ببینم چی پیش میاد وقتی اومدم رو حیاط یه مرغدونی داریم گفتم یه نگاه به این بالا بندازم شاید چیزی پیدا کردم وقتی چارپایه روگذاشتم و رفتم بالا دیدم چند تا کنده چوب هست با ی چوب بلند خیلی خوشحال شدم و خداروشکر کردم ولی به خودم گفتم اون چوب بلند رو چجوری ببُرمش یهو یادم افتاد پدرم میخواسته درخت دم خونه روکه خشک شده بود رو ببره و اره رو از ده آورده از فرط خوشحالی این قانون رو به خودم هی یادآوری میکردم تو قدم اولو برداشتی خدا خودش تو رو به باقی قدم ها هدایت کرد کار ندارم اون چوب رو بریدم و ی آتیش درجه1 واسه خودم درست کردم و بی نظیر بود چه حس فوق العاده ای داشتم اصلا بوی آتیش آدمو دیوانه می کنه
بعضی وقتا اشکال نداره آدم خودش رو ی رستوران دعوت کنه واسه خودش آتیش روشن کنه و برا خودش ارزش قایل باشه
این داستان هدایتو گفتم که هم به خودم و هم به شما یادآوری کرده باشم آدم اگه یه خواسته ای داره نباید به آخرش نگاه کنه و هی به خودش بگه حالا چجوری این کارو انجام بدم شما فقط شروع کن پله اولو بالابرو بقیش رو بسپار به خدا خودش واست درست میکنه جاده رو
واقعا از وقتی که خودمو رها کردم و کارهامو سپردم به خدا صدها مثال از داستان بالا داره تو زندگیم اتفاق میفته که به نفع منه حتی اگه خیلی کوچیک باشه اما در این مورد کامل نیستم و خیلی کار دارمو باید رو خودم کار کنم ولی همیشه سعی کردم خودمو لایق هدایت الله بدونم و به خدا بگم من نمی دونم این کار چجوری قراره درست بشه فقط میسپارمش به خودت
خیلی دوستون دارم در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشید
دوستان این فایل رو با فاصله 2 ماه گوش کردم.هر بار عمق درکم بیشر و بیشتر شد .یعنی اینقد زیبا بود که تکراری نمیشه.
دفعه قبل این فایل رو در مسیر قم به اصفهان گوش کردم و امروز در مسیر اصفهان به مشهد در ماشین دلخواهم که یکی از خواسته های چند سال پیشم بود گوش کردم.
اما مواردی که امروز فهمیدم.این بود که من در گوش کردن به فایلهای استاد احساسم رو درگیر میکنم یعنی بصورتی که احساسی میشدم به جای اینکه با تمام گوش و مغزم گوش کنم تا در وجودم این صحبت ها بشینه احساسی و یک جورایی توهم زده میشدم.
دومین مطلب اینکه خیلی خیلی بد هست و شما در یکی از فایلهای روابط عنوان کردین این بود که از این صحبت ها با کسی صحبت نکنین.و به هیچ عنوان سعی نکنید چون قوانین رو آشنا شدین بخاین خودتون رو ثابت کنید.و یا سعی کنید با کسی بحث کنید و یا فک کنید خبری هست این باورهارو یاد بگیرید فقط و فقط برای خودتون و نتیجه گرفتن خودتون.
سوم اینکه تکامل و تکامل فوق العاده مهم هست.نخاین با گوش کردن به فایلها اعتماد بنفس تون بره بچسبه به سقف.بلکه یک درجه بلکه یک مقدار از شرایط قبلیت بهترربشی.
چهارم اینکه با دیدن موفقیت دیگران آنها رو تحسین کنید حسادت نکنید.
سلام به همگی .قبل کامنت گذاشتن از خدا توی همه جنبه ها هدایت خواستم.
خواستم بیام کامنت های لایک شده رو بخونم که گفت نه آقاجان اول بیا خودت کامنتتو بذار حالا کامنتای بچهارم میخونی. بعد رفتم آشپزخونه و اتاق تو همین حین یک آهنگ روسی انگلیسی به یادم میومد همششش »I love your voice.jony)همش نیروی هدایت میگفت برو اینو گوش کن بعد گفت کامنت که میذاری اونو گوش کن بعد گفتم احتمالا این منطق ذهنمه نه ندای قلب و حسم چون قبلش از خدا خواستم هدایتم کنه که تشخیص بدم تمییز بدم ندای دل و منطق ذهن رو.چون ذهنم اسرار داره بگه اینا که میگی الهامن توهم خودتن بابا.مسسسخره بازیا چیه خودتو گول نزن.خلاصه گفتم آقا گوش میدم نهایت اینه که آقا نیییستش ندای دل دیگه بعد که اومدم از توی یک سایتی گوش کنم بعدش یک عکسی از ی آهنگی دیدم که خیلی توجه مو جلب کرد.لاجججرم رفتم تو صفحش(هدایت اینننننننه هااااااا. تو نیاز نیست کاری بکنی هاااااا.تو فقط باید بگی چشششششم انجامش میدم.چشششم و اون همه کار هارو می کنه.)
حتی الان داشتم ی نکته رو تو سررسیدم اضافه میکردم که توی متن بگم که گفت ننویس من یادت میندازم چرا رو مغز و ذهن ناکامل خودت حساب باز میکنی؟!منطقت چیه برای این کار؟؟!!!…
بعله زدم رو عکس اون آهنگ اومد.دیگه شششرررررشررررر اشک به پهنای صورت اومددددد.😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢
بگید کدوم آهنگ بود متنش چی بودش؟؟؟؟؟!!!!!!!😢😢😢😢😢😢😢😢
آهنگی که احتمالا هممون شنیدیم و چقدددددر پرمحتوا و عارفانسسسس.😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢
تنها تویی تو که میتپی به نبض این رهایی تو فارغ از وفور سایه هایی
بازا که جز تو جهان من حقیقتی ندارد تو میروی که ابر غم ببارد
به سمت ماندن ات راهی نمیشوی چرا گاهی ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
♪♪♫♫♪♪♯ شمرده تر بگو با من حروف رفتنت تا من بگیرم از دلت همه بهانه ها را ♪♪♫♫♪♪♯
آشوووووووووووووبم آرامشم توییییییییی به هر ترانه ای سر میکشم توییییییییی
سحر اضافه کن به فهم آسمانم
آشووووووووووبم آرامشم توییییییییی به هر ترانه ای سر میکشم تویییییییی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
بگذار بگویم که از سراب این و آن بریدم من از عطش ترانه آفریدم
به سمت ماندنت راهی نمیشوی چرا گاهی ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من حروف رفتنت تا من بگیرم از دلت همه بهانه ها را
♪♪♫♫♪♪♯ آشوبم آرامشم تویی به هر ترانه ای سر میکشم تویی
سحر اضافه کن به فهم آسمانم
آشوبم آرامشم تویی به هر ترانه ای سر میکشم تویی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
♪♪♫♫♪♪♯
گروه چارتار آهنگ آشوبم.😢♥
استاد این شععععععررر این آهنگگگگگ دقیقاااا حرفهای من بووووود به خووود خداوندگار .خواستم تفسیرش کنم که بگم تک به تککک بیتهاش حرف دلمه گفتم ولش کن کسی که توی مدارش باشه خودش میفهمهههه. و هرکسی برداشت خودشو داره ازش هرکسی طبق مدارش به یچی نیاز داره.
این حرفها علاوه بر اینکه حرفهای من به خدام باشه به خودم باشه(چون منو خودش جز هم نیستیم که جزئی از همیم تو خود اویی به خود آ!!!…)الهام خدا به منه منو برد به ابتدای شروع مسیرم .یادمه تنها نشسته بودم تنها تو خونه افسرده و گریان و از خدا خواستم کمکم کنه در راستای مسیرم کسی هم خونه نبود فقط من بودم و خداااا. خداشاهدددده که تیوی رو روشن کردم یک برنامه بود که یک نفر حرفهای قشنگ و الهام بخش میزد یک جمله بود که اصلا یادم نیست چی بود فقط یادمه یک داستان یا حکایتی تعریف میکردن آخرش یک جمله رو بعنوان شاه کلید میگفتن یادمه خدا اونقدددرررر خوب منو هدایت کرد که من رسیدم به اون لپپپ کلام و دقیقاااااا متناسب با مسائل اون لحظم باهام صحبتتت کرررررد و کلا شاید تو نهایت 10ثانییییییهههههه!!!!بعد این آهنگی که بالا نوشتم رو گذاشتن و برنامه تمام شد.آشششششوببببم آرامشم تووووویییییییییییی.😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😭😭😭
حالا خدا منو امروز هدایت کرد به این آهنگ تا بگه که نتررررساااااا بنده نابغه و ارزشمند مننننن. همون خدایییی که 6سااااااال پیش اون علیرضای غمگین و ناراحت رو هدایت کرد و ردت کرد ازون مسأله الانم هسسسسستاااااا.پس از چی میترسیییی؟؟؟!!😭😭😭😢😢😢😢😍😍😍😃😃😃👍👍👍👍 باااارها و باااااارها ازین مدل هدایتها داشتم با این مضمون که گذشته منو یادم میاره و میگه خدایی که اون موقع کمکت کرد هدایتت کرد الانم هسسسستااااا پسسسسر.دندون به جیگر بگیر چند صباح
من همیشششه هدایات خدا رو دریافت میکردمممم.حتی تو بچگی تو نوجوونی هیچوقت هیییچچچوققققت اون حرفها که خدا اِلِ بِلِ گناه کنی فلانه خشم خدا اینا تو همون بچگگگیشم کاری نداشتم تو مدرسه وقتی میگفتن، میگفتم اینا ی مشت حرف مفته.عاشششق خدا بودم و قشششنگ خودمو لایق هم صحبتی و ارتباط باهاش میدیدم همینا تو اون سن نوجوانی اون روز منو از تیوی هدایت میکرد اون موقع هدایتی نمی شناختمممم. استاد و این آموزززه ها نبودن تو زندگیم.
بریم سراغ نکات داخل فایل تشکررر از سپیده و شیرین و فرهاد قصصصصصه ما و طناز عزیز که وااااووو😯😯😯 تحسسسسسسین میکنم صدای زیباتو دختتتتر ماشالاااااا انگار گوینده رادیوست.چقددددر صدای طنازی داره این طناااااز.ماشالا به این دختر تحسینت میکنم بابت صداااااااات.😘😍👌
تحسین میکنم این انرژی و شور و شوق و جسارت سپیده جان رو که مشاوره میده به فرهاد.😆😅😅😄😄😄 وووووَ جا پای استاد میذاره این بازیکن. بازیکن خووووش آتیه گروه تحقیقاتی عباسمنش.😆😅😄😂😂😂👌👍 آقاااااا نمیشه که استتتاااااد که دوتا باشه سایت یا شور میشه یا بی نمک.😂😂😅😄👌👍 بنده تقاضای تجدید نظرررر دارم.😂😅😄
تحسین میکنم عادله عزیز و اعتماد به نفسش تو درخواست و پیشنهاد دادن رو.😘😍
احسسسنت به شیرین که با اینکه هنوز بقول خودش نتیجه خاصی نگرفته(صددرصددد گرفتهههه درحد تکاملش)میاد و محححکم و با اعتماد به نفس حرف میزنه و فرهاد که تسلیم هست بنظرم به حرفهای استاد و تعصب نمیورزه به روش فکری خودش.
وقتی که شیرین با حدود دو برابر من سن میاد میگه من کلللی کتاب خوندم و کللللی تجربه که تو زندگیم داشتم میام میبینم حرفاتون درسته و تو زندگیم رخ داده دیگه منی که نصف ایشون سن دارم و تجربه من دیگه چی بگم؟؟؟!!!من تسسسسلیمم تسلیم.سعیم بر تسلیم بودنه…(این قضیه شیرین جان رو هم خدا یادم انداخت)
استاد بذارید آخرین درکی که از قانون فرکانس رو تو قرآن پیدا کردم بهتون بگم.😘😘😘😍😍😍😍
ذلک بما قدمت یداک و لیس الله بظلام للعبید.حج10 آن بخاطر آنچه است که به دست خود تقدیم کردی و خدا هرگز ستمگر بر بندگانش نیست!!!!استاد شما قدمت رو فرستادن ترجمه میکنید این درسته اما اگر دقیقققق معنای لغوی شو بخوایم دربیاریم شگگگگفت زده میشیم😘😘😍😍🤔🤔😃😃 قدم هم ریشه با تقدیم ینی تقدیم کردن دادن.شما اعمال رو نمیدی تقدیم نمی کنی بلکه انجاااام میدی.شما رفتار رو تقدیم نمیکنی نمیفرستی انجامش میدی.چیوووو تقدیم میکنیم؟؟؟!!!!چیو ما دهندشیم؟؟؟!!چیو ما میدیم؟؟؟!!!بعلللله یسسس دَتس رایت.That’s Roght😘😍فرکانس ماااااااست که ساطع میشه و پخش میشه در کلللل کیهان درکل جهان شما خودتم گفتی تو فایل قانون اصلی کائنات که اگه بری mri میبینی با دستگاه هاشون که یکسری خطوط رو نشون میده که فرکانس مغزیه.بعلههه اونا دارن ساطع میشن😍😍😍😍 بععععله جانننممم خودشه بذار جاااامع تر بگم من، ما با کانون توجه مون داریم فرکانس میفرستیم در هر لحظه با تصور،تجسم،فکر کردن،صحبت کردن،نوشتن و دیدن و شنیدن و اینا زیرمجموعه کانون توجه ماست😘😘😍😍😃😃🤔🤔 و اینا فرکانس رو تقدیم می کنه به جهان فرکانس رو ما از مغزمون می دیم حتی وقتی افکار خوبه سر ما آرومه ولی وقتی افکار بد میشه بقول استاد که تاثیر احساس مون بر بدن رو میگفت سردرد میگیریم اصلا.پس ذهن ما مثل دیش ماهوارس به هر طرفی بچرخونی(مدار) چیزای موجود تو اون فرکانس رو نشون میده نه یک هزااااارم درصد کمتر نه بیششششتررررررر چ رادیو هم بستگی داره بری رو مدار چند مگاهرتزMGHz .کنترل هم همینه بزنی هر کانالی هر دکمه ای رو بفشاری (هر مداری که براساس کانون توجهت انتخاب کنی)همونوووو نشون میده.😘😍😃🤔😎👍♥
استاد همین آیه ای که از سوره حج نوشتم بالا خب من از نرم افزار قرآن حکیم استفاده میکنم رفتم اونجا تو لیست سوره ها خب فکر کنم 114سورس دیگه.رفتم به سمت پایین لیست یافت نشد.گفتم عه خدا راستی تو بگو بهم.گفت برو بالا.ذهنم گارد و جبهه گرفت گفت الان میری بالا میبینی که هاها اشتباه بود و این توهمات خودت بود نه الهام هنوزم داره همینو میگه ولی رفتم بالا و گوش نکردم به حرفش و نترسیدم و یافتم همون جا سوره رو😃😃😃😃😢😢😢😘😘😘😍😍😍😎😎👍
استاد تو درست میگی اول آشنایی خییییلی ذوق میکنی و کمی بعد گمراه میشی اما خب طبیعیه!!!!همممه میگن تو مسیر موفقیت باید سخخخخت تلاش کنی و اینا و منم که حرفم ورزش ذهنم گفت برو بابا مگه میشه آخخخخه؟؟!!آدم بشینه یجا تجسم کنه و فکر کنه موفق بشه؟؟!!(خوب نفهمیده بود مطلب رو!!!الان هم میگم من هیچی بلد نیستم رو کاغذ هم نوشتم پررررنگ زدم دیوار تا مغرور نشم به دیده ها وشنیده هام🙂)و کمی دور بودم و تلاش فیزیکی شدددیددددد.جهاااااادی اکبر ها از اکبر هم اکبررررتر.😅😂😂😂 ولی خب با همون ذهنیت با همون احساس ارزشمندی و لیاقت و عزت نفس و همون باورها و ذهنیت و رفتار و هموووون نگاه به خودم…نتیجشم که مشششخصصص….
اما اون روزهای پر ذوق و شوق و با حس خوب انقدرررز حالم خوب بود که یک روز که فایل عا هم تو گوشم بود صبح رفتم پارک بدوم اواخر دویدن ی آقایی صدام کرد منم هندزفری به گوش ترسیدم گفتم خدا چی میگه این؟؟!!ازون جا که عزت نفسم پایین بود گفتم الان میخواد مثل آدمهای خیلی بلد به اصطلاح میخواد از دویدنم ایراد بگیره .گفتم جان؟ گفت میای یکی دو دور باهم استارت بزنیم؟!گفتم خستم زیاد نمیتونم پا به پات بدوم ولی باشه.دویدیم و تمام شد و گفت من فلان فلانی هستم دونده کشوری و مربی دو و کلللی متناسب با دروازه بانی فوتبال بهم تمرین گففففت.بعد گفت من مربی دو بچهای پایه سایپا و پیکان بودم اینم شمارم هروقت خواستی تمرین کنی کاری داشتی مشاوره ای چیزی ندا بده…
آقا منوووو میگی هااااج و وااااااج و خیلی شااااااد و خوش فکر کن یکی وسط دویدنت بدون اینکه ازش بخوای خودت بیای جلو خودش بیاد جلو ارتباطه رو بندازه خودش و بگه بیا من در خدمتت هستم!!!اونروز من خیییییلی خوشحال شدم ازین تاثیرگذاری احساسم بر زندگیم و من هیچوقت به اون دوستمون تماس نگرفتم خودمم که یک مربی گلری داشتم که اونم مجاااانی هدایتی بهترررررین تمرین هارو داد بهم بهترررین.خیلی حرفه ای بوووووود.
سندرومی بنام خوددانشمندپنداری!!!
تقریبا هممون اول آشنایی با سایت دچارش شدیم و همچنین میخوایم مسیر رو به همه هم نشون بدیم من عاااااشق طبیعت و طبیعت گردی هستم و میرم عکس میگیرم عکس میبینم از جاهای زیبا و بعد میام تککک تکککک میگم وااااو بیاید ببینید یا بیایدددد بریییم.😘😍😎😍😃😃😅😅👍👍 و بعد مثلا بهت زده میشم از بی حسی شون و به خودم یادآوری میکنم که بابا علیرضا هرکسی دنیا رو از زاویه دید خودش میبینه هرکسی از عینک خودش میبینه.
پیش چشمت داشتی شیشه کبود
زان سبب عالم کبودت مینمود!! (مولانا)
و هرکسی توی ی مداریه هرکسی یکسری دغدغه ها و مسائل و خواسته هایی داره.کسی که نگاهش زیبابین نیست لذتی نمیبره کسی که نگاهش به آت و اشغال هاست که بابا لذتی نمیبره از مناظر طبیعت.چون اون طبیعته مهم نیست من مهممم من حال من تایین کنندس.من معنی میدم به طبیعت.تویی تو تو به غروب آفتاب حس شاعرانه میدی!!!اشو میگه معنایی در زندگی نیست تویی که باید بهش معنا بدی…!!!
اما من مخالفم بابت نظر سپیده بنظرم تله نیست بخشی از مسیره بخشی از الفباست بقول شیرین برای اکثر مون پیش میاد ی منظره قشششنگ رو کنار جاده چالوس فرضا ببینی میخوای به همه بگی بیان لذت ببرن!!!ولی خب خیلی ها رد میشن میرن چونکه مسیر دیگه ای رو انتخاب کردن!!!آقا تو ی نسیم خنک رو فرض کن میوزه ازش استفاده کن دیگه چرا به بقیه گیر میدی ازش لذت ببر.
اتفاقا اشو انتقاد داشت به پیامبران اون میگفت چرا انقدر زیاد گیر میدادن برای هدایت مردم؟؟!!جالبه دیدگاه خدا هم همینه.میگه اگه میتونی بری تو آسمون یا بری تو زمین برو ولی اونا ایمان نمیارن!!!…
بقول استاد اشتباه فهمیدن برعکس فهمیدن قسمتی از رشده میگه منم اشتباه کردم منم گمراه شدم
استاد میگفت ساعتها میرفتم خونه فامیل هامون فکر کنم پسرخالش توضیح میداده واسش یا ساعت ها جلوی در تو بندرعباس گاها تا 3صبححح توضیح میدادن که گاها خانومش شاکی میشده!!!!! آقااااا اشتباه برای انسانه…گلرها ی جمله معروف دارن میگن اشتباه مال گلرررره…
آخ آخ استاد از راه رفتن بچه گفتی😢😢 یکبار که در راه اهدافم کللللی زحمت کشیدم و اذیت شدم خیییلی ناشکری کردم با دوستمم حرف زدم باز ناشکری که چررررا نمیشه اومدم خونه به 5دقه نکشید که من تو تلگرام یک پیام دیدم که نوشته بود یک بچه وقتی میخواد راه بره بارها و بارها و بااااارها زمین میخوره صدها و هزاااران بار ولی نمیگه چرا زمین میخورم هی؟؟!!ناامید نمیشه!!گریه نمی کنه!!گلایه نمیکنه!!پس تو چرا میکنی؟؟!!استاد بچها بچه هنوز در معرض باورهای آلوده اطرافیان قرار نگرفته برای همین طبیعی و الهی عمل می کنه.چرا ما دوباره بچه نشیم پ طبیعی و الهی و آگاهانه عمل نکنیم؟؟!!😘😘😍😍 آخ آخ چه کیییفی داره ازنو بچه شدددن خداااااااا.😘😘😍😍
استاد بچها خداروشکر خداروشکر تو قضاوت نکردن خیلیلللی بهتر شدم.منطقمم این بود که:
قاضی ینی کسی قضاوت میکنه ینی حکم دادن پس وقتی چیزی تو کسی میبینی و میگی فلانی به فلان دلیل بخاطر فلان حررررف فلان استو بهمان است.ینی داری سر فلان اشتباهش از چشم خودت میندازیش ینی سر اشتباهش نمیبخشیش.ینی داری براش حکم و رای صادر میکنی و ازون جا که جهان بیرون انعکاس جهان درونه تو صدددددرصدددد یقین بدون همین رفتار رو درباره خودت داری تو علیرضا برزگرزاده سر رفتار هات سر اشتباه هات با خودت همین رفتار رو داری برای خودت حکم صادر میکنی خودتم قضاوت میکنی و هی از خودت دور میشی و از مسیر خود دوستی خودتو دور میکنی و درنهایت خارج میکنی خودتو ازین مدار.پس اگه بقیه قضاوت کردی ینی بقیه رو نبمیبخشیییی و شککککک نکککککن خودتم سر اشتباهاتت و به اصطلاح گناه هات نمیبخشششی پس بقول اون جمله معروف: ببخش تا بخشیده شوی( از نظر من ینی خودت بتونی خودتو ببخشی)
خب این از قضاوت.این منطق رو باید همیشه بیاد داشته باشیم که اگر با بقیه اون رفتار رو داشته باشیم با خودمون هم همونو داریم و نمیشه بقیه رو بخشید خودت رو نبخشید…
چقدددر این جمله استاد رو دوس داشتم که😘😘😍😍: وقتی شاگرد آماده باشه معلم از راه می رسه.دقیقااااااااا تجربش کردم همین حین آشنایی با استاد و همچنین قبلش.😘😍
استاد میگه من به خواهر هامم نمیگم چیزی راش میگه ما دسترسی نداریم به مدار بقیه و طرز فکرشون و پاشنه آشیل هاشون،گذشته شون،خانوادشون،محیطشون،اتفاقات گذشته،مدرسه و همههه چی شوک هایی که طول زندگی بهشون وارد شددده و و و و هزاران و .ولی خداااا میدونه خودش.
و کلا شرکه فکر کنیم میتونیم زندگی بقیه رو میتونیم تغییر بدیم؛باید یادمون باشه همونطور که در جهت منفی نمیتونیم زندگی کسی رو عوض کنیم درجهت مثبت هم همین هسسسسستاااااااا
ما هیچوقت تحت هیچ شرایطی هیچ تاثیری روی زندگی هیچکس غیر خودمون نداریم😯😯👌👌
واااو خداااای من چه جمله ای اینو چندبار عقب جلو کردم و گوش کردم و آراااام شدم.🙂☺😚😙😗😋😜😘😍
استااااد منم تیر آخر تکاملیم برای آشناییم با شما و سایت از سوالات عمییییقم شروع شد درباره خداوند و اینکه این دنیا چجوری داره پیش میره واااااو😃😃😃😃😃😃😃😃وقتی اون جواب رو به فرهاد جان دادین یادش افتادم چه جهاااااااد اککککبرررری براه انداختم برای پاسخ سوالات هم رنگ خووووااااب رو چشمم نمیدید تا 6صبححح گاها بیدار بودم برای تحقیق تو اینترنت برای پاسخ به سوالاتم و بعد آشنایی با سایت دقیقااااا جواب تکککک تکککک سوالاتم از خدا جهان تکامل و قرآن و دین رو بطرررز عجیبی گرفتم انگاااار که منو خدا پشت میز مصاحبه نشستیم و من سوال میکنم و خدا مهمون برنامس و تک تککککک جواب میده اونم با حوصللللللله فراوان.😃😃😃 بخددددا انگااااااار مجری و مهمان بودیم.😘😍😃😃😃😃😃
ما باید خودمون به مدار راه حل برسیم نه کهههه بقیه بگگگگن کههههه.فکر کن جواب یک سوال مشتق رو از شاگردی که المپیاد علمی کشوری شرکت میکنه به یک شاگردی که تازه شروع کرده به مطالعه بده جواب آخرش رو حالا اوناوه شاگرد میتونه تو امتحان ترم جواب سوال رو بده قطعااااا خیر.اون باید بره اول اصل موضوع و مفهوم مشتق رو یاد بگیره له کمک معلم و کتاب کمک درسی و اینا و کلللی کار کنه از مسئله های خیلللی کوچیک به بزرگ و بعد برسه به اون خفنه طی تکاملی که طی میکنه و باهاش با اون مسئله روبرو بشه و به تضاد بر بخوره تو حلش تا انگیزش زیاد بشه برا حلش بعد حل کنه بععععد این آدم بالاخره برای امتحان ترم آمادس…
مدار رو من مثل یک ابر سفید بزرگ درنظر میگیرم.فکر کن تو اون مدار یکسری ایده ها،افراد روابط،رابطه عاطفی،سلامتی آرامش،عزت نفس،موفقیت و بالاخره الهامات و هدایات هست نه فراتر از اون نه کمتر از اون پس ما طبق مدارمون در داخل حیطه اون ابر هدایت دریافت میکنیم و درحد تکامل مون ینی ی کوچولو بالاتر از حد الانمون که زورمون(تکامل و مدار)برسه.برای اینکه این ابره بزرگتر بشه باید بااااووورررر ما بزرگتر بشه ذهنییییت ما بزرگتر بششششه…
گودبای.😉♥
سلام استاد عزیز من فایلهای صوتی شمارو به صورت کاملا تصادفی شنیدم توو کانالی توی تلگرام ناخوادگاه دستم خورد و یکی از فایلهای شما دانلود شد و من گوشش کردم لحن صمیمانه شما اونقدر به دلم نشست که هرچی فایل از شما توی اون کانال بود تا نوشتم دانلود کردم من افکار منفی باورهای منفی زیاد داشتم اما حرفهای شما در مورد خداوند اینقدر منو تغییر داد که نگم با اینکه من دختر مذهبی بودم اما تا قبل اون هیچ وقت به خدا این شکلی نگاه نکرده بودم الان اینقدر خدا رو دوست دارم اونقدر بهش امید دارم که نگم شاید از نظر خودم خیلی تغییر کردم و خود الانمو خیلی دوست دارم قبل ها حرف بقیه برام مهم بود اما حالا نه بی احترامی نمیکنم اما کاری که خودم دوست دارم انجام میدم حس و حالم خوب هروقت حالم بد میشه فایل نگاه توحیدی شما رو گوش میدم همون که میگید اگه به جای خدا به مردم چشم دوختی هرچه سریعتر به نابودی ….یا فایل تضادها که اگه تضاد دید باید ایمان اون رو حفظ کنید توکل یعنی آرامش یعنی اخی من آرومم و و وخلاصه ممنون از شما تغییراتم هرچند اندک بود شاید اما راضی هستم خودمو دوست دارم و به خدای خودم ایمان دارم که برای رسیدن به هرچه بخوام کمکم میکنه ممنون برای من دست خدای خوبی هستین دوستتون دارم و امیدوارم روزی بتونم ببینمتون عالی هستین پس منم میتونم عالی بشم روزهاتون به شادی و نیکی خداوند یارو یاورتون
سلام رفقا 💋❤سلام استاد ،خانوم شایسته عزیزم
با این فایل من یه غزل بی قرار شدم که یه جا بند نمیشه و رگباری این نتایج چند روز اخیرش از جلو چشاش رد میشه.هی این چند روزه میگفتم خدایا اخه من کجای سایت باید بیام اینارو بگم به همش میخوره ،اخه بگم توحیده ،بگم نتایج روانشناسی ثروت یکه،بگم زیبا بینی مسری استاده که از زندگی در بهشت رو من اثر گذاشته ، فروران احساس از نتایج حامد و عرفان و سپیده و طناز عزیز بوده چی بوده اخه
اول بگم اول لحظه که طناز به اون آیه قران اشاره کرد من اشک تو چشمام جمع شد چون برمیگرده به دیروز من . داستان اینه که من سر میز داشتم افطار میکردم بعد مادرم(اصلا تو این فضا نیست و خیلی هم آیه قران نمیگه ) یهو بی هیچ مقدمه ایی گفت غزل این آیه قرآن چقدر قشنگه 《یَٰٓأَیَّتُهَا ٱلنَّفْسُ ٱلْمُطْمَئِنَّهُٱرْجِعِىٓ إِلَىٰ رَبِّکِ رَاضِیَهً مَّرْضِیَّه》ای روح آرام یافته به سوی پروردگارت بازگرد ،در حالی که تو راضی هستی ، و او از تو راضی است
بعد من اون لحظه اینو اینجور برداشت کردم که آها قانون داره جواب میده این جز نشونه های مسیره که تو این مسیر بمونم. یه ساعت بعدش داشتم ورزش میکردم در حین اون فایل های توحیدی هم گوش میدادم یهو وسطای فایل توحیدی ۱ یادم افتاد من دیروز از خدا هدایت خواسته بودم که خدایا من الان وضع دنیام خیلی خوبه راضیم شکر، حالا تو بگو برای آخرتم چه کار کنم که آباد تر بشه و تازه اون موقع دوهزاریم افتاد که عهههه این آیه جواب اون بود دیگه .همین تو این مسیر بمون که درحالی که راضی هستی و اونم ازت راضیه برمیگردی .وای خدایا الانم اینقدر شادم. خدا این قدرررررر واضح حرف میزنه بعد من راحت گذشتم بعد دوباره یادم انداخت جوابتو دادم دختر خوب! خدایا دیشب چه شبی بود.
و استاد یه تشکر ویژه از شما بابت این جور فایل ها و تبرک کردن Clubhouse به یه همچین فضای پاکی و خدا میدونه چه برکاتی میاد تو زندگی ما از این سری فایلا.شکر.من اصلا وقتی با صدای خود بچه ها نتایجشونو شنیدم از هیجان فقط راه میرفتم و میخندیدم .مرسی استاد .خدایا شکرت بابت این مسیر.
غزل (تا چند روز دیگه ۱۹ ساله)
سلام به استاد عزیزم ، خاله مریم گل که خدا عمر طولانی بهش عطا کنه و دوستان فوق العاده این خانواده
عید بر شما مبارک
🌹🌹🌹
امروز آمدم تا از اتفاقات جالبی که برام افتاده در حین یک بازی صحبت کنم
این کامنت رو هم میخواستم در صفحه محصول راهنمای عملی بزارم ولی حسم میگفت بزار اینجا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
به همراه چندتا از اعضای فامیل بازی ۷ خبیث رو بازی میکردیم که یکی از بازیهایی هست که با پاسور انجام میشه
خب این بازی قوانین خاص خودش رو داره که بهتره خودتون تحقیق کنید و بهتره بریم سراغ اصل مطلب
ما شروع کردیم به بازی و فکر کنم بالای ۵ دست بازی گذشته بود و یادم نیست که برنده شده بودم یا نه چون فقط لذته واسم مهم بود
در حین بازی یه جایی که نزدیک شده بودم به پیروزی و دفعات قبل هم این اتفاق نزدیک شدن به پیروزی افتاده بود ولی در نهایت نشده بود ، ایندفعه گفتم باید ببرم و با تمام وجود خواستمش
خب تو این بازی هرکسی کارتهایی که دستشه خالی بشه برندس و بقیه امتیاز منفی میگیرن و کسی که تک برگ میشه باید اعلام کنه و بگه تک برگ وگرنه اگه یادش بره یک کارت از کارتهای روی زمین به عنوان جریمه برمیداره
حالا چرا اینو گفتم؟
چون منم بعد اون خواسته قوی ، تک برگ شدم ولی یادم رفت بگم و جریمه شدم
بعد این اتفاق حالم خوب بود ، باورم این بود که خیریتی هست و به نفعمه و ادامه دادم و در ادامه باز ۱ یا ۲ بار دیگه هم این اتفاق که جریمه بشم افتاد ولی من بازم همون دیدگاه و همون حال خوب رو داشتم و همین اتفاق به ظاهر ناجالب باعث شد کارتی رو بدست بیارم که باعث برنده شدنم شد
درسای زیادی داشت برام این اتفاق ولی مهمترینش بنظرم این بود که من وقتی خواستم و باورهای درست داشتم مثلا وابسته نبودم و فکر نمیکردم بقیه بتونن جلومو بگیرن و البته پیروی کردن از هدایتی که نشانش همین جریمه شدنها بود ، به همین دلیل خیلی راحت این موفقیت اتفاق افتاد
یک درس مهم دیگه هم این بود که درسته ظاهر اون اتفاق بد بود ولی چون تونستم ذهنم رو کنترل کنم و باور کنم که در مسیر درستم و خیریته ، در نهایت در کمتر از ۵ دقیقه همه چی برام عوض شد
واقعا استاد دقیقا با عمل کردن به جلسه ۱ و ۲ راهنمای عملی این اتفاق افتاد برام
با همین اعتماد بنفسی که حالا بیشترم شده بود ، ۳ دست دیگه هم برنده شدم و در مجموع ۴ دست پیاپی برنده شدم
نکته دیگه بین این ۴ دست هم این بود که اونایی که با من بازی میکردن ، گفتن باید جلوی محمد رو بگیریم نزاریم برنده بشه ولی من ذره ای شک تو وجودم نبود که کسی تاثیری در بازی من نداره با اینکه این بازی قوانینی داره که خیلی راحت میتونی دیگران رو جریمه کنی و به ظاهر تاثیر بزاری تو بازیش ولی من با همین باور که منم که اتفاقات رو رقم میزنم و دیگران کوچکترین تاثیری در من ندارن و همچنین این باور که شانس رو من ایجاد میکنم و اینطور نیست که چیزی بی دلیل و بدون کنترل من اتفاق بیافته ، تونستم برنده بشم و همه هم هرکاری کردن به نفعم بود و در نهایت هم برنده تورنمنت شدم
هرچی بازیهای بیشتری انجام میشد ، من احساس سیری بیشتری میکردم و دیگه دوست نداشتم بازیش کنم
وقتی به این حالت رسیدم گفتم ببین فقط عشق و علاقه آدمه که باعث میشه آدم همیشه حرکت کنه ، هرچقدر هم که موفق بشه هرچقدر هم که ثروتمند بشه و حتی حاضری بدون هیچ نتیجه مالی هم ادامش بدی در صورتی که اگر برای این بازی به من دستمزدی مثل دستمزد یک فوتبالیست حرفه ای رو هم میدادن ، حاضر نبودم ادامش بدم چون دیگه لذت نمیبردم ازش
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
من از فرصت تعطیلات عید استفاده کردم تا هم روی باورهام کار کنم و هم در عمل از اصل لذت بردن از زندگی استفاده کنم و قبل اینکه برم با این نیت بودم که برم و لذت ببرم
پیشرفتی که داشتم این بود که نگرانی و استرسی از بابت اینکه دارم میرم تفریح میکنم نداشتم چون قبلا با کوچکترین تفریح فکر میکردم دارم از هدفام دور میشم و خیلی وابسته بودم ولی حالا نه و خیلی اعتماد بنفسم بیشتر شده و از درون احساس ارزشمندی بیشتری میکنم و در حالت اظطرار نیستم که بدو بدو کنم ، نا آروم باشم و واقعا میتونم بگم این عید از خاطره انگیزترین عیدای زندگی من بود و خیلی لذت بردم جوری که آخرش دلم نمیخواست از سفر برگردم اینقدر که لذت میبردم از همه چی
واقعا به این رسیدم که وقتی لذت ببرم از زندگی ، لذتهای بیشتری نصیبم میشه از طریق خواسته هام ، به راحتی به راحتی به راحتی
🌸🌸🌸
خب من خیلی دلم چایی آتیشی میخواست ، خیلی دوست داشتم که به تمرینم هم برسم مثل تمرینات هوازی و سرعتی و تکنیکی خودم و خداوند از طریق دستان خودش این خواسته های منو برآورده کرد مثلا برای تمرین تکنیکم ، خدا آدمهایی رو آورد که مشتاق بودن که فوتبال بازی کنن و یکی از اونا که خیلی مشتاق بود ، خودش توپ خرید چون توپ مخصوص خاکی نیاز بود و به این شکل من حریف تمرینی داشتم در جایی که اصلا فکرشم نمیکردم که با این افراد و در اون مکان بشه ولی شد
اینم بگم که قبل اینکه این شرایط جور بشه ، من خودم با توپ خودم تو حیاط خونه ای که بودیم تمرین میکردم و خودم ایمانم رو نشون دادم و خدا هم کارشو مثل همیشه عالی انجام داد
در مورد چایی آتیشی هم همینطور و خیلی ساده اتفاق افتاد و کلی ازش لذت بردیم و همچنین در مورد بازی پاسور که بلافاصله بعد درخواست اینکه یه بازی باشه که تو خونه بشینیم انجام بدیم و لذت ببریم ، هدایت شدیم بهش و نکته جالب این بود که اون پاسوره وجود داشت یعنی اون ابزار لذته بود ، تا وقتی ما درخواست نکرده بودیم هدایت نشدیم ولی به محض درخواست خودشو بهمون نشون داد و همینطوری که داشتیم میگفتیم آره خوب میشد پاسور میداشتیم ، یکی گفت من آوردم
این اتفاق هم این درس رو داره برام که مثل این پاسور ، تمام نعمتها در دسترس و زیاد هستن و به محض درخواست میتونن وارد زندگی من بشن اگر من ترمزی نداشته باشم
حالا اگه یه چیزی میخوام نمیشه ، باید بگردم دنبال اون ترمزه که نمیزاره جریان الهی کارشو انجام بده و نعمت روان بشه
در نهایت هم اینکه وقتی هدفمون لذت بردن از زندگی باشه ، هیچ چیزی اونقدر مهم نمیشه که بتونه جلوی حال خوب ما رو بگیره و این قایق لذت و حال خوب ، خودش ما رو میبره به سمت دریای نعمتهای بیکران الهی بدون اینکه ما بخوایم پارو بزنیم
باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هرجا دلش خواست
به هرجا برد بدون ساحل همونجاست
عاشقتونم بنده های مخلص خدا
در پناه الله رب العالمین شاد باشید
سلام به دوستان خوبم و اُستادان عزیزم مریم جون و اقا سید حسین.
استاد تا حالا چسبیده بودم به مرور دوره ها.
و سال 98 یه عالمع نتیجه گرفتم درحد المپیک،ولی چون تکاملم طی نشده بود وبه قول سپیده خانوم رفتم به دیگران گفتم.از قوانین جهان که اونا درک نمیکردن.
ونتیجه این شد که با سرعت نور برگشتم خونه اول.
و الان دقیقا 3 ساله دارم رو خودم کار میکنم.
افتان و خیزان و در زندگی فراز وفرودهای زیادی داشتم.
و گویا هنوز تکاملم طی نشده که نتایج سال 98 رو بگیرم.
اینکه اومدم دیگران رو توجیه کنم وبرای دیگران گفتم برای من گرون گرون تموم شد.
من بهای چند میلیاردی پرداختم.
دوستان تحت هیچ شرایطی درباره استاد و اگاهی هایی که دریافت میکنین به کسی نگید.
الان لال مونی گرفتم ولی چه فایده.
حالا باید زور بیشتری بزنم و هزاران بار بیشتر کارکنم رو خودم وافکارم تا موفق بشم.
از ماست که بر ماست.
دوستان خوبم لطف کنید زیپ مبارک دهنتون رو ببندین وگر نه مث من باید بهای سنگینی بدین.
به بهای تمام زندگیتون.
خدایا شکرت دارم رشد میکنم و تکاملم رو طی میکنم
به نام خدایی که هر چه خیر در زندگی من بوده و هست از خودشه
اولین رد پای من در سایت
در حالیکه در نهایت عطش و شوق برای بهتر شدن برای پیشرفت برای سعادت و رستگاری و یافتن راه درست برای خوشبختی در دنیا و آخرت هستم.
من فاطمه که به تازگی 29سال از زمینی شدنم میگذره و به لطف خدا مادر سه فرزند دینا 9ساله محسن 6ساله و دریا 2و نیمه هستم
از خدا میخوام که بهترین هارو به ذهنم الهام کنه تا بنویسم که هم برای خودم هم هر کسی ک تا هر زمانی ممکنه بخونه کمک باشه
من هر چی از گذشته ی منفی خودم از هر نظر بگم کم گفتم،به خاطر مدار پایین و باور های بسیار غلط و محدود کننده ای که خانواده به شدت متعصب و به عقیده خودشون مذهبی من در ذهن من ایجاد کرده بودن و تضادش با چیزی که روح من میخواست مثل آزادی، شادی، رابطه عشق و… من هر لحظه و هر لحظه در عذاب بودم و از سن 12سالگی علائم افسردگی داشتم
و در جاهای اشتباه و از راه غلط در اوج ناآگاهی به دنبال آرامش و خوشبختی بودم که چون مسیر اشتباه بود اوضاع بدتر میشد
گذشت و چند سال پیش در یکی از سحر های ماه رمضان در تراس خونه رو به آسمون خدارو به حسینش قسم دادم که هدایتم کنه… اشک اشک اشک…
و هدایت خدا آغاز شد
ذره ذره راه رو به من نشون داد تا اینکه یک سال شایدم کمتره که با دقت بیشتری صحبت های بهترین استادی که تا بحال شناختم رو گوش میکنم
چون من تا الان با خیلی ها کار کردم و دلم باهاشون نبود و از مدارشون خارج شدم
من دین رو خدا رو اونجوری که خانوادم میبینن نمیخوام، من با شما خدای حقیقی رو شناختم
خدای من خداییه که شما ازش میگین، منو شاد آزاد غرق عشق و نامحدود و ثروتمند میخواد
و تمام موجودات رو در خدمتم قرار داده و منو خالق مثل خودش آفریده
از فاطمه ی امروز بگم؟
از فاطمه ای که وقتی خودشو در آینه میبینه محو زیبایی معنوی صورت ماهش میشه؟
صورتی که نقش خالق عاشقش رو داره
از فاطمه ای که بدون عزت نفس بود و الان سرشو بالا میگیره و میدونه لایق بهترین هاس؟
فاطمه ای که اینقدر تغییر کرده که گذشته اش رو نمیفهمه؟
فاطمه ای که داره زندگیش رو خلق میکنه؟
استاد من تا الان توان مالی خرید دوره هارو نداشتم و میخوام بدونین فقط یه ماهه که دارم با فایل های دانلودی کار میکنم
کم کم کسب و کاری که مال خودمه از هنرمه و آنلاینه داره جون میگیره
با تمام قدرت با شوق و عطش فایل ها رو میبینم، گوش میکنم بار ها و بارها و میدونم که باید تکاملم رو طی کنم
من همیشه عجول بودم و دارم سعی میکنم صبور باشم، تسلیم باشم تا هدایت شم
نگم چقدر دنیای من تغییر کرده، اصلا مگه حرفام تمومی داره؟
منی که تازه یه ذره از راهو اومدم
ولی همین یکمم چشممو تا حدی باز کرده میبینم چقدر نگاهم عوض شده
انگار تکه های پازلی که تو ذهنم به هم ریخته بودن دارن دونه دونه سر جاشون قرار میگیرن
من از وقتم استفاده میکنم
با وجود این همه کار بچه ها و… که نگم معجزه وار کارها انجام میشه و اصلا گاهی باورم نمیشه چطور ممکنه… فقط خدا خودش کمکم میکنه
تلوزیون دوسالی هس نمی بینم قبلا اخبار رو حتی نصفه شب هم چک میکردم الان اصلا
خیلی مراقب ورودی های ذهنم هستم و اجازه نمیدم هر چیزی رو ببینم یا بشنوم
سلامتیمم خیلی بهتر شده شادم سرحالم ذوق زده ام
عاشق درختام عاشق ماهم عاشق آسمونم، نورای خورشید پشت ابرا… اینا تا الان کجا بودن
چرا با دیدن طبیعت اشکام میان از لذت و شوق
خدا در منه و حسش میکنم
در این تاریخ برای فاطمه بهتر آینده رد پا میزارم
به زودی با بنز مورد علاقم وارد عمارت باشکوهم میشم یقین دارم و این تاریخ نزدیکه
من از کودکی دریایی از رویاهای بزرگ داشتم و الان میفهمم که میتونم بهشون دست پیدا کنم
اون روزا نزدیکه و فاطمه با استعداد و لایق از همیشه به آرزوهاش نزدیک تره
من آماده دریافت نعمت های بی کران خدای بزرگم هستم،تمرکزم روی خودمه و هیچ کس جز خودم در زندگی من هیچ تاثیری نداره
بی صبرانه منتظرم درآمدم زیاد شه و بتونم دوره ها رو یکی یکی خریداری کنم و از آگاهی هاشون بنوشم و باهاشون زندگیمو بسازم
چقدر حالم خوبه
اینیدر خوبم که گذشتم رو متعلق به خودم نمیدونم، تا صبح باید بنویسم،امروز برای اولین بار با این صحبت های دوستان 14صفحه اول قرآن رو با آگاهی نه مثل گذشته خوندم و به یاری خدا ادامه میدم
امروز روز بزرگی بود… از امروز وارد مسیر جدیدی شدم و چندین برابر عزممو جزم کردم
قوی و محکم تا خوشبختی و رستگاری…
یا علی
به نام خدای بزرگ وتوانا
سلام استاد
ای کاش این فایل تا بی نهایت ادامه داشته باشه
چقدر همه حرفهاتون برام تازگی داره انگار تا حالا نشنیدم
استاد یه دنیا ممنونم که باعث شدین خدا رو بشناسم
از وقتی یادمه از سن ۴ سالگی فقط بهمون یاد دادن باید از خدا بترسی
فقط میگفتن اگه فلان کار بکنی خدا به بدترین شکل ممکن مجازاتت میکنه
میگفتن پول چرک کف دسته هیچ وقت دنبال پول ومادیات نباشید
میگفتن تنها هدف خدا از آفرینش ما اینکه تو این دنیا سختی بکشیم تا توی اون دنیا به اجر سختی هایی که کشیدیم برسیم
ولی
ولی استاد
شما به من نشون دادید
خدا نه تنها ترسناک نیست
بلکه زیباترینه
بزرگ ترینه
مهربونت ترین
داناترینه
عاشق ترینه
عاشق بندهاشه
کِیف میکنه میبینه بندهاش شادن وخوشحال
تازه فهمیدم خدا غریبه نیست 😢
خدا آشنا ترین آشناست
خدا بهترین رفیقه
خدا بهترین دوسته
خدا همه چیزه😭😭😭😭
استاد الان دارم اشک میریزم
چقدر از خالقم دور بودم
چقدر فکر میکردم خدا از کارهای ما عصبانی میشه ویه بلایی سرمون میاره
الان تو این سن فهمیدم بهترین گهواره دستهای خداست
استاد خودمو رها کردم توی دستهای خدا چشمهامو بستم ودارم لحظه به لحظه به آرامش بیشتر میرسم
اگه این وسط مشکلی هم پیش بیاد میدونم توی دستهای خدا هستم وآسیبی بهم نمیرسه
استاد ممنون که قانون رو بهمون یاد دادی
واقعا هر چی بیشتر میشنوم انگارهیچی بلد نیستم
وتازه دارم یاد میگیرم
من تازه اول راهم اول اول راه
ولی تلاش میکنم بتونم بتونم راهمو پیدا کنم
بتونم لحظه به لحظه هدایت خدا رو حس کنم
بتونم به آرامش واقعی برسم
خدایا شکرت برا همه چیز
خدایا شکرت😍😍😍😍😍
سلام
🌱 تحسین میکنم شیرین خانم رو،ک با اینکه تفاوت افکار داشتن با همسرشون ولی ادامه دادن و قوی ادامه دادن،همه ما مطمئنا تمسخر شدیم ا سمت اطرافیان برای همراهی نکردن اشون برای عاشق تنهایی شدن مون برای هندزفری پیچ شدن مون،و این خیلی برای من لذت بخشه اینکه از وقتم بهترین استفاده رو میکنم 😊 حتی توی مهمونی ها هم دنبال یک اتاق میگردم ک بیام تو سایت و این خیلی برام لذت بخشههههه☺️
🌱 چون میدونم و اطمینان دارم صراط مستقیم اینجاست،محل آرامش من اینجاست چرا نیام استاد سپاسگزارم 🙏❤️
🌱 در مورد هدایت کردن بقیه به قانون،من خوشبختانه خیلی خودخواهانه شاید میشه گفت،عمل کردم و از این بابت خیلی خوشحالم، خیلی سعی کردم تو بیشتر بیشتر مواقع اعراض کنم و با یک لبخند کوچیک از کنار حرف ها و باورهای اشتباه گذر کنم و بگم من مسئول زندگی کسی نیستم خدا ب یک اندازه در دسترس آدماست،دنیا مثل رستوران سلف سرویس هست دلت برای کسی نسوزه (البته این به معنی کمک و با بی احترامی نیست ) هر وقت دلت خواست برا کسی بسوزه بگو عزیزم شما کافیه فقط با یک صدای کوچولو فقط یک صدای کوچولو خداتو صدا کنی اون وقته ک هدایت های خدا سر میرسن
🌱 یک جمله استاد شما میگین” بچه ها بعضی از ادما حاضرن بمیرن ولی تغییر نکنن،حاضرن بمیرن” و این حرف مثل پتک تو سر منه
حتی یه مدت چندیدن بار خواهران خودم ب من گفتن یه چندتا از این فایلات بفرست برامون،و من اینکارو نکردم گفتم برو سایت داره اونجا ثبت نام کن،میدونستم قصدشون تغییر نیست و من هر وقت ک گفتن،گفتم بهشون برو خودت ببین،راستش یکی دوبار خواستم بفرستم ولی دیدم نع ب خودم گفتم هدایت فقط از طریق خود خداست
🌱 استاد دقیقا همین آرامشی ک از کنترل ذهن، از آسان گرفتن بر خودم،از اعراض، بدست میارم این آرامش درون رو قبلا من نداشتم و این حس بسیار بسیار ارزشمنده چقدر این قانون راحت و ساده است،میدونم اول کار هستم و فعلا از نشانه های کوچک و لطف و دست های خداوند برخوردار شدم،ولی من ادامه میدهم و حرف های امروز شما ک گفتین همین ارامشه خودش دنیایی عه،من دارم حس میکنم ک چرخ زندگی ایم داره روون تر میشه، میبینم آدما خیلی مهربون تر هستن،جهان اطراف من بسیار زیباست، خداوند من قابل ستایش است حتی از دیدن آب تنی یک گنجشک در چاله ی کوچک پارک انقدر ذوق زده میشم(یاد خانم شایسته افتادم در سریال زندگی در بهشت یک مرغابی بود فکر کنم ک برای خودش استخری درست کرده بود و این ذوق کردن و سپاسگزاری از مخلوقات خدا رو من از شما خانم شایسته عزیز یاد گرفتم مرسیییی😘🌱)
🌱 تحسین میکنم طناز عزیز رو،ک تو سن ۱۸ سالگی این همه موفقیت کسب کردی و توی این سن انقدر از ایمانت رو ثابت کردی و مهاجرت کردی و چقدر تو شغلت پیشرفت کردی، مدرسه رو ول کردی،وارد حوزه موردعلاقه ات شدی،همه اینا نشان از شجاعت و توکل میده تحسین میکنم ات عزیزم ❤️🌱
🌱 “ما بعضی وقتا ایراد بقیه رو می تونیم بگیریم،ولی ایرادات خودمون رو نمی بینیم و خودش عمل نمیکنه”
🌱 ولی نگران نباش این هم قسمتی از تکامل عه ، درس تو میگیری و دیگه تکرار نمیکنی و اون وقت ک تجربه کسب کردی میفهمی چی ب چیه نگران نباش (دستت مبارک است ک چک میزند ب گوش ❤)
🌱 واقعا بازی از این جالب ترم هست ک بگیم خدایا من تسلیمم و اجازه بدیم ک خدا هدایت مون کنه و ما فقط لذت ببریم و بندگی کنیم،واقعا مگر چیزی بهتر و راحت تر از هدایت و نشانه های خدا هست،اینکه بگی من هیچی نمیدونم تو بگو توکل برتو من فقط بلدم بندگی کنم و انجام بدم اون کارو،بقیه اش با تو 😎😌 that’s it
🌱 وقتی من میبینم ک حتی یک مورچه چطور هدایت میشه ب رزق و روزی اش،یک پرنده چطور هدایت میشه خودش رو نجات بده و روزی شو بدست بیاره،تازه اونا از روی غریزه شون اینکارو میکنن،من ک میدونم این راهو خدا داره ب من میگه انجامش بده پس چرا نرم تو دلش و از عواقب اش ترسی نداشته باشم ؟
🌱 پس میفهمیم ک همه چی همه چی هدایت میشه ک این قانون و نظم در کیهان برقراره ( از حرکات زمین و ماه و خورشید و ستارگان و تاااااا حیوانات و گیاهان و البته ک ما انسان ها )
متشکرممممم❤❤🙏
سلام به همه دوستان خوشگلم و به استاد مهربونم
خدا را صد هزار مرتبه شکر می کنم که منو وارد این مسیر کرد مسیری که مقصدی جز سعادت و خیر و خوبی و زیبایی هم در دنیا و هم در آخرت چیزی برامون نداره
سپاسگزارم از استاد نازنینم که این چنن گویا و رسا پیغام خداوند رو به گوش ما رساند و بی نهایت آگاهی ناب رو از طرف خدا به ما ارزانی داشت
خیلی داستان این قسمت برام جذاب بود از صحبت های دوستای عزیزم خیلی به وجد اومدم مخصوصا چقدرطناز قشنگ صحبت کرد و همچنین سپیده عزیز که تو این 4 قسمت خیلی چیزی ازش یاد گرفتم
در قسمت کامنت ها که داشتم از دیدگاه بچه ها استفاده میکردم سپیده خیلی سلیقه به خرج داده بود و کامنتهاشو از اولین روز های آشناییش با سایت استاد عباسمنش تا به الان گذاشته بود و اون روند تکاملی که پشت سر گذاشته بود خیلی برام درس داشت و خیلی در قلب و ذهنم تحسینش کردم بابت شجاعت جسارت ایمان و باور به این آموزه ها و مهمتر از اون عمل به اون همه آگاهی
حقیقتش می خواستم از هدایتی که دیشب واسم اتفاق افتاد بگم براتون
دیشب یه جایی رفته بودم وقتی بگشتم خونه تو هوای سرد یهو بوی آتیش که خیلی هم دوسش دارم به مشامم خورد و ی حسی گفت پسر الان وقتشه بری رو حیاط و واسه خودت آتیش روشن کنی و جاذب اون انرژی خالصش باشی حالا هم دیر وقت بود و هم همه خواب بودن و هم چوب نداشتم برای روشن کردن آتیش گفتم اشکال نداره میرم رو حیاط ببینم چی پیش میاد وقتی اومدم رو حیاط یه مرغدونی داریم گفتم یه نگاه به این بالا بندازم شاید چیزی پیدا کردم وقتی چارپایه روگذاشتم و رفتم بالا دیدم چند تا کنده چوب هست با ی چوب بلند خیلی خوشحال شدم و خداروشکر کردم ولی به خودم گفتم اون چوب بلند رو چجوری ببُرمش یهو یادم افتاد پدرم میخواسته درخت دم خونه روکه خشک شده بود رو ببره و اره رو از ده آورده از فرط خوشحالی این قانون رو به خودم هی یادآوری میکردم تو قدم اولو برداشتی خدا خودش تو رو به باقی قدم ها هدایت کرد کار ندارم اون چوب رو بریدم و ی آتیش درجه1 واسه خودم درست کردم و بی نظیر بود چه حس فوق العاده ای داشتم اصلا بوی آتیش آدمو دیوانه می کنه
بعضی وقتا اشکال نداره آدم خودش رو ی رستوران دعوت کنه واسه خودش آتیش روشن کنه و برا خودش ارزش قایل باشه
این داستان هدایتو گفتم که هم به خودم و هم به شما یادآوری کرده باشم آدم اگه یه خواسته ای داره نباید به آخرش نگاه کنه و هی به خودش بگه حالا چجوری این کارو انجام بدم شما فقط شروع کن پله اولو بالابرو بقیش رو بسپار به خدا خودش واست درست میکنه جاده رو
واقعا از وقتی که خودمو رها کردم و کارهامو سپردم به خدا صدها مثال از داستان بالا داره تو زندگیم اتفاق میفته که به نفع منه حتی اگه خیلی کوچیک باشه اما در این مورد کامل نیستم و خیلی کار دارمو باید رو خودم کار کنم ولی همیشه سعی کردم خودمو لایق هدایت الله بدونم و به خدا بگم من نمی دونم این کار چجوری قراره درست بشه فقط میسپارمش به خودت
خیلی دوستون دارم در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشید
سلام.به استاد عزیزم و خانم شایسته. و همه دوستان.
دوستان این فایل رو با فاصله 2 ماه گوش کردم.هر بار عمق درکم بیشر و بیشتر شد .یعنی اینقد زیبا بود که تکراری نمیشه.
دفعه قبل این فایل رو در مسیر قم به اصفهان گوش کردم و امروز در مسیر اصفهان به مشهد در ماشین دلخواهم که یکی از خواسته های چند سال پیشم بود گوش کردم.
اما مواردی که امروز فهمیدم.این بود که من در گوش کردن به فایلهای استاد احساسم رو درگیر میکنم یعنی بصورتی که احساسی میشدم به جای اینکه با تمام گوش و مغزم گوش کنم تا در وجودم این صحبت ها بشینه احساسی و یک جورایی توهم زده میشدم.
دومین مطلب اینکه خیلی خیلی بد هست و شما در یکی از فایلهای روابط عنوان کردین این بود که از این صحبت ها با کسی صحبت نکنین.و به هیچ عنوان سعی نکنید چون قوانین رو آشنا شدین بخاین خودتون رو ثابت کنید.و یا سعی کنید با کسی بحث کنید و یا فک کنید خبری هست این باورهارو یاد بگیرید فقط و فقط برای خودتون و نتیجه گرفتن خودتون.
سوم اینکه تکامل و تکامل فوق العاده مهم هست.نخاین با گوش کردن به فایلها اعتماد بنفس تون بره بچسبه به سقف.بلکه یک درجه بلکه یک مقدار از شرایط قبلیت بهترربشی.
چهارم اینکه با دیدن موفقیت دیگران آنها رو تحسین کنید حسادت نکنید.