گفتگو با دوستان 4 |  تمرکز بر بهبود شخصیت خودم - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    938MB
    62 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 4 |  تمرکز بر بهبود شخصیت خودم
    56MB
    61 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

282 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پروانه گفته:
    مدت عضویت: 1980 روز

    سلام وقت تون بخیر

    استاد واقعا خیلی عالی بود. من قسمت اول رو که گوش کردم واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم و ی انگیزه وحشتناکی گرفتم که روی خودم با جدیت بیشتر کار کنم

    . متشکرم و حیف که آیفون ندارم. و الان داشتن گوشی آیفون جزو نیازهام شد. هههه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    مبین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1762 روز

    استاد عباسمنش سلام،خداقوت🌹

    یه فایلی از شما شنیدم که در مورد فرشتگان نگهبان و تقسیم کار با خداوند صحبت می کردین.

    میخواستم بدونم این مباحث رو در کدام دوره توضیح دادین.

    لطفا در این امر منو راهنمایی کنید🙏♥️.

    از خداوند میخوام تا هر روز بر ثروت شما بیفزاید و هر لحظه ی زندگی شما سرشار از شادی و عشق خداوند باشد♥️

    در پناه الله شاد باشید🖐🌹.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    فافا گفته:
    مدت عضویت: 1883 روز

    سلام به استاد خوب و دوست داشتنی ، و مریم عزیزم ❤️❤️❤️❤️

    میخاستم بابت افتتاح این بخش از سایت سپاسگزاری کنم. و اینکه بگم واقعااااااا ممنونم من همیشه دنبال جایی از سایت میگشتم تا نتایج فوق العاده بچه ها رو ببینم و اینکه ایمانم قویتر بشه ذهن منطقیم بفهمه که آرزوهام دور از دسترس نیستن ، همه چی دست خودمه.

    و اینکه ازتون خواهش کنم این قسمت از سایت فقط مخصوص نتایج بچه ها باشه ، یجوری قسمتی برای ایجاد باور بشه.ممنونم 🙏🏻

    کاش میدونستید من چقدر دوست دارم از نزدیک شما رو ببینم و ایمان دارم برام اتفاق میوفته 😍. بی صبرانه منتظر قسمتهای بعدی هستم🥰🥰🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    reza kermanshahi گفته:
    مدت عضویت: 2365 روز

    واقعاااا لذت برم استاد عزیزم واقعاااا جاهایی اشک ریختم جاهایی موهای تنم سیخ شد والله اکبر ازین خداوند وقدرت جهان وباورهامون.⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    عمادالدین فیاضی گفته:
    مدت عضویت: 3196 روز

    به نام خداوند یکتا خداوند روزی ده رهنما

    عرض سلام و خدا قوت به استاد عزیز عباسمنش و مریم شایسته گرامی و همه هم فرکانسی های سایت

    حقیقتا باید به استاد و مریم خانم دست مریزاد گفت که بی وقفه و با این توان وقدرت چنین فایل های ارزشمندی را تهیه می کنند، نکته ای که درخصوص فایل شماره 4 گفتگوی استاد با دوستان می خواستم مطرح کنم این است وقتی یکی از بچه ها درباره اینکه راه حلی برای او که اساسا به خداوند اعتقادی ندارد ، چه می تواند باشد؟ استاد جواب روشن و واضحی ندادند. در حالی که به خاطر دارم در پاسخ به پرسشی مشابه در یکی از فایل هایش خیلی شفاف و روشن فرمودند که برای کسی که به این نیرو اعتقادی ندارد من راه حلی ندارم واینکه هر چه دارم ازاین نیرو هست ،وقتی به این نیرو اعتقاد درستی نداشتم حتی نون نداشتم که بخورم ” حقیقتا این جواب بی نظیر بود و از انجایی که اساس کار استاد عزیز تکیه و توکل برچنین نیرویی است؛ خوب بود که دراینجا هم به همین وضوح و روشنی از این اندیشه متعالی دفاع می کردند. با سپاس بیکران وارادت بسیار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    محمد اسفنديار گفته:
    مدت عضویت: 1023 روز

    درود ب استاد

    شاید بتونم ب روزی معجزات رو براتون بنویسم

    هنوز هنگم و فقط دارم میشنوم

    فقط میتونم بگم خیلی زمان منحصر ب فردی هست ک ی ادم انقد ساده و همه فهم چیزایی رو بیان کنه ک همه نیاز دارن

    شاید اخرین امام اینارو بیان کرده و وقفه بوده تا الان ک استاد انقدر ساده داره بیانمیکنه

    ی ماه گوش کنید حتی رایگانهارو بردین زندگی رو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    سید محمد رضا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 727 روز

    سلام و درود فراوان خدمت خانواده بزرگ عباس منش ،،،،،

    خیلی زیبا خیلی به موقع دقیقاً در زمان مناسب و مکان مناسب این پیشنهاد امروز من بود و دقیقاً صحبت و جواب سوالات ذهنیم بود و کاری نتونستم انجام بدم جز ریختن اشک شوق از این همه مهربانی خداوند متعال از اینکه همیشه صداش کردم جوابمو داد همیشه باهام حرف زد و همیشه مثل آب رو آتیش این دل منو آرام کرد ،،

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای این سایت مقدس ،،،

    خدایا صد هزار مرتبه شکرتتتتتت برای استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز ،،،

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای صحبت های طناز عزیز واووو براوو دختر تو بی نظیر صحبت کردی قلب منو چهار ستون بدنم رو لرزوندی دمت گرم خداقوت انشاالله تک تک آرزوهای قلبیت یکی یکی خلق کنی روح بزرگت همینطور دنبال کنی و شاد و تندرست و ثروتمند باشی همیشه ،،

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت که ثروووووتتتتمند و شااااااد و سلامت هستم ،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 769 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    هدایت

    تسلیم شدن

    رد پای روز 15 تیر

    بگو چشم تا ببرمت به نور خودم ،تو منو خواستی ،پس باید چشم بگی تا منم بتونم نزدیک ترت کنم به خودم

    این جملاتی هست که وقتی از خدا درخواست کردم که خدا کمکم کن که از این جهان هستی بگذرم و میدونم که شرط گذشتن از این جهان هستی اینه که به خواسته هام برسم

    که استاد عباس منش میگفت تنها راه گذر از ثروت ،رسیدن به ثروت هست

    نمیدونم ،وقتی فکر میکنم هیچی نمیفهمم ولی اینو خوب میدونم که خدا داره هدایتم میکنه به بهترین شکل و ساده ترین و طبیعی ترین شکل

    وقتایی که چشم گفتم خیلی خوب بود برام، نتیجه همه چیز

    .ولی وقتی چشم نگفتم و کار خودمو کردم ، مثلا یه نمونه اش این بود که خدا این روزا بهم میگفت طیبه ساکت باش الان وقت حرف زدن نیست ،نباید توجه کنی به این موضوع

    نباید به این فرد حتی اگه نزدیکترین فرد زندگیت هست این قوانین رو بگی

    نباید توجه کنی به حرفایی که میزنن و اعراض کن ، چون پنهانی هست و داری توجه میکنی و مسیرت درست نیست باعث تغییر فرکانست میشه

    و نتیجه اش نشنیدن صدای من هست که کمتر میشنوی و اذیت میشی

    راستشو بخوام بگم ،من انگار معتاد شدم

    معتاد شنیدن صدای خدا ، همون حسی که هر لحظه بهم خیر و شر رو میگه و انقدر نزدیک میشنوم این صدا رو که حتی بارها میگم خدایا این صدا که عین صدای خودمه

    حتی بارها گفتگومون که بالا میگیره، من میگم، تا من دارم میگم ،حرفم تموم نشده، جواب میشنوم

    یا اینکه بهم میگه کارت درست نیست و گوش ندی نتیجه نمیگیری

    .حتی چند باری که گوش ندادم به حرفاش و صداش کم تر شده

    ، یه حس اذیت شدنی تو وجودم حس میکنم که همه اش میخوام صداشو بشنوم

    همین دیروز بود که داشتم دستامو میشستم دوباره با عادت ناخوبی که داشتم ،این بود که با لباسم خشک میکردم ، و خدا یه مدت دائم بهم میگفت که انجام نده میخوام از این عادت رهات کنم و من یه مدت چشم میگفتم و انجام نمیدادم

    ولی نمیدونم چند روزیه انجام میدم و حتی میشنیدم که خشک نکن با لباست ولی توجه نمیکردم و کار خودمو میکردم و وقتی دستامو با لباسم خشک میکردم دیگه این صدارو نشنیدم

    تا اینکه دیروز دوباره این رفتارمو تکرار کردم ، یهویی گفتم خدا چرا نمیگی دستاتو نزن به لباست ؟؟؟ چرا دیگه مانعم نمیشی ؟؟؟ چرا صداتو نمیشنوم که مانعم بشی و بگم چشم

    که شنیدم چون تو گوش نمیدی ،وقتی گوش ندی من دیگه کاریت ندارم ،البته من همیشه میگم بهت این کارو انجام نده ، ولی تو چون گوش نکردی دیگه اون لحظه صدای من انقدر ضعیف شده برات که نمیشنویش

    پیش خودم گفتم داری چیکار میکنی طیبه ، مگه نمیخوای هر لحظه در تمام جنبه ها از خدا بپرسی ؟؟ پس چرا چشم نمیگی

    یه احساس اذیت شدن درونی هم داشتم مثل معتادا شدم که وقتی حس نمیکنم این صدای پر از آگاهی و آرامش و عشق رو اذیت میشم

    و به خودم یادآوری کردم و باید هر لحظه آگاهانه توجه کنم تا چشم بگم که بیشتر و بیشتر بشنوم این صدا رو

    تا چشم نگم هیچ اتفاقی نمی افته

    و این بهم گفته شد که تو منو اگر میخوای باید چشم بگوی خوبی باشی

    صبح دقیقا وقتی خواستم رد پای روز 14 تیرم رو تو سایت بذارم دیدم یه پاسخی برای من اومده و یه خانم بهم گفته بود که در روز شمار 171 و بهم پیشنهاد داده بود که

    هر موقع دیدی گوش نمیدی به حرف خدا این حرفا رو به خودت بگو

    میتونی براخودت این باور رو بسازی هربار که به صدا توجه نکنی ممکنه تن صدا کم بشه و این کم و کم شدن باعث میشه دیگه صدا رو نشونی و خدا باهات حرف نزنه این طوری ضمیر ناخوداگاهت میترسه و بیشتر توجه میکنه و عملگرا میشی.البته که حقیقت داره وقتی به هرچی توجه نکنی و عمل نکنی دیگه از دستش میدی

    و من این رو نشونه دونستم از خدا که بهم یادآوری کرد تا حواسم جمع باشه

    دیشب بعد نوشتن رد پام ،که نوشتم با خدا قرار دارم و بیدار میمونم باهاش حرف بزنم ، تا ساعت 2:30 تمرین رنگ روغنم رو انجام دادم و وقتی اومدم بشینم داشتم به فایل استاد گوش میدادم

    فایل گفتگو با دوستان قسمت 4

    که آخرای فایل درمورد هدایت میگفتن

    پرسیدم خدا از چی شروع کنم که باهم حرف بزنیم

    تو بگو

    همینجوری نشسته بودم و گوش میدادم که حس کردم برو قرآن و بردار و میخواستم مثل هر بار دستمو بذارم لای صفحه ای از قرآن و بخونم

    مکث کردم گفتم خدا تو چی میگی ؟ چی قراره بهم بگی ؟

    که شنیدم صفحه 63 قرآن رو باز کن و بخون

    همین که باز کردم سوره آل عمران بود

    قبل اینکه قرآن و باز کنم داشتم به حرفای طناز خانم فکر میکردم که تو هاوسکلاب به استاد میگفت جریان هدایتش به سمت قرآن خوندن و که میگفت آیه ای باز شد که میگفت عجله نکنید در مورد قرآن خوندن

    و یاد هدایت خودم افتادم که آیه برای من اومد در مورد هدایت

    و بعد که شروع کردم صفحه 63 رو خوندم دقیقا آیه ای در مورد هدایت دوباره بود که خوشحال شدم که خدا بهم یه نشونه دیگه داد که داره هدایتم میکنه

    و حامی و هدایتگر منه

    وَکَیۡفَ تَکۡفُرُونَ وَأَنتُمۡ تُتۡلَىٰ عَلَیۡکُمۡ ءَایَٰتُ ٱللَّهِ وَفِیکُمۡ رَسُولُهُۥۗ وَمَن یَعۡتَصِم بِٱللَّهِ فَقَدۡ هُدِیَ إِلَىٰ صِرَٰطࣲ مُّسۡتَقِیمࣲ101

    و چگونه کافر خواهید شد در صورتى که آیات خدا بر شما تلاوت مى شود و پیغمبر خدا میان شماست ؟ و هر کس به دین خدا متمسّک شود محققا به راه مستقیم هدایت یافته است

    اواسط صفحه بودم که باز سوالی پرسیدم

    گفتم خدا من جدیدا یه موضوعی فکرمو درگیر کرده

    اینکه تو، تو قرآن خودت گفتی که هر کس کار خیر بکنه پاداش کار خیرش رو میدیم

    مثلا حتی اینم پرسیدم که چجوریه که میگن هر کس صبح قبل اذان بیدار بشه و باهات حرف بزنه و بیدار باشه و توجه کنه و تمرکزش به ربّ باشه زندگیش تغییر میکنه و یکی از این تغییرات در رزق و روزی هست

    الان کسایی که صبح بیدار میشن تا باهات حرف بزنن میگن رزق و روزیمون بیشتر بشه این یعنی درست نیست ؟ به خاطر خودشون بیدار شدن نه به خاطر تو و حرف زدن با تو

    خب ما الان تو این دنیا کار خیری بکنیم اگر به پاداششم فکر کنیم اشکالی داره؟؟؟؟

    بعد گفتم الان ما تو این جهان اومدیم و تو مقرر کردی که اینجا باشیم رفتارهای انسان گونه مونم هست دیگه، که بخوایم کاری بکنیم که پاداششو که توقرآن گفتی میدی

    اینکه اگر کسی کار خیر بکنه پاداششو میدی

    چون تو کتاب عشق خدا که هدایتی بهم هدیه دادیش ،نوشته بود که حتی اگر کار خیری بکنیم و به فکر این باشیم که اون دنیا میریم بهشت ، عبادت تاجرانه هست

    دقیق جملاتش یادم نیست ولی منظورش این بود

    حتی تو قرآن هم فکر کنم یه بار خوندم که هر کس به فکر دنیا و آخرتش باشه دقیق ولی یادم نیست

    و یاد حرف استاد عباس منش افتادم که میگفت برای خودت ببخش حتی برای خدا هم نبخش که بعد منت بذاری سرش بگی ببین خدا من بخشیدما

    بعد برام سوال شده بود و اینم تو فکرم بود که خب وقتی میگن و تو قرآن هم آیه اش هست که وقتی کاری انجام میدی برای خدا انجام بده این چجوریه ؟؟

    البته اینم حس میکردم که درسته اگر کار خیری کردی و به فکر پاداشش بودی اشکالی نداره ولی اگر کار خیری کردی و به فکر این بودی که خدا ازم خواسته و من انجامش دادم برای خدا این مرتبه اش بالاتره

    و انگار وقتی داشتم سوالو میپرسیدم خود به خود جواب به زبونم جاری میشد و گفته میشد که مرتبه دارن همه اینا

    و اگر سعی کنی که روی خودت کار کنی تا به مرتبه ای از ایمان به خدا و تسلیم بودن برسی که همه کاراتو برای خدا انجام بدی این پاداشش بیشتره

    در اصل اینکه بگی عجرت رو در مقابل خدا و ناتوانبت رو بگی و بسپری به خدا

    همینجوری وسط صفحه 63 که مکث کردم و به این سوالا فکر کردم و پرسیدم بعد ادامه دادم

    گفتم خدا یعنی میشه تو این آیات جوابمو بدی

    همین که صفحه 64 رو خوندم گریم گرفت

    لَیۡسُواْ سَوَآءࣰۗ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ أُمَّهࣱ قَآئِمَهࣱ یَتۡلُونَ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ ءَانَآءَ ٱلَّیۡلِ وَهُمۡ یَسۡجُدُونَ

    همه اهل کتاب یکسان نیستند، طایفه اى از آنها معتدل و به راه راست اند، در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغولند

    گریه کردم وقتی این آیه رو خوندم

    گفتم ببین من نمیدونستم چی با خدا حرف بزنم گفتم هیچی نمیدونم تو بگو تو از من بهتر میدونی که منو هدایت کرد تا بهم بگه قرآن بگیر دستت و شبا که چند روزه شروع کردی با من حرف بزنی و نزدیک اذان بیای بهم بگی حرفاتو قرآن رو هم بخون و فکر کن و از من بپرس

    کمکت میکنم

    تو تلاشتو داری میکنی تا شبا بیدار بمونی و تا نماز صبح هم کار کنی، تو قدم برداشتی منم میبینمت ، که هم با من حرف بزنی و من میبینم این تلاشت رو

    و آخرین آیه از صفحه ای که خدا بهم گفت بازش کنم و بخونمش این بود

    وَمَا یَفۡعَلُواْ مِنۡ خَیۡرࣲ فَلَن یُکۡفَرُوهُۗ وَٱللَّهُ عَلِیمُۢ بِٱلۡمُتَّقِینَ115

    هر کار نیک کنند از ثواب آن محروم نخواهند شد و خدا دانا به حال پرهیزکاران است

    اینجا متوجه شدم که جواب سوالمو داد که طیبه درمورد کار نیک پرسیدی به این فکر نکن که ثوابش چجوریه و چی گفته شده و به شک بیفتی

    به این فکر کن که من میبینم ،دانا و آگاهم به همه چیز و تنها قدرت و نیروی عالمم

    حس کردم یه جورایی باید درمورد این موارد که سواله برام ، که برای ثوابشم فکر کنم خوبه یا فکر نکنم هم باید رها باشم

    و زیاد درگیرش نشم

    مثلا اگه کار خوبی کردم به فکر پاداش نباشم

    به فکر این باشم که قدم مثبت برداشتم و میتونم که خداگونه باشم و رفتارم رو تغییر بدم

    تو فایل گفتگو با دوستان قسمت 4 که استاد گفت درمورد هدایت و سوال پرسیدن

    اینکه گفت جهان واکنش نشون میده به سوال های شما

    گفت اینو بدون که همه چی هدایته ،غیر از این نمیتونه باشه

    ما انسان ها آدمایی هستیم که سوال میپرسیم

    و گفت مهم نیست که ما سوالی که میپرسیم با صدای بلند بپرسیم یا تو قلبمون بپرسیم

    ما سوال میپرسیم و خداوند هدایتمون میکنه به جواب

    حالا اینکه ما چقدر جوابو بشنویم دیگه برمیگرده به میزان آمادگی برای دریافت جواب

    و به تکامل اشاره کردن و در عمل باید درک کنیم

    و باز به تسلیم بودن اشاره کردن که باید تسلیم باشی تا هدایت بشی به مسیر درست

    اگر بگی خودم میدونم و بلدم وفلان نمیشه

    وقتی بگی عاجزم و خدایا تسلیمم اونموقع اجازه میدی به خدا ،خودش هدایتت میکنه

    خوشخالم از اینکه خدا هدایتم کرد به این صفحه از قرآن

    تا شب باهاش حرف بزنم و حتی موضوع حرف زدنمونم خودش تعیین کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: